سریال زندگی در بهشت | قسمت 215

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار نسرین عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان

به نام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورهام

خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی هاش برخوردار

چه کردین مریم جان با همین تخم مرغ و گوجه ای که شاید خیلی ها اصلا توجهی بشون ندارن به عنوان داشته های ارزشند سالم اونم با ی خلاقیت .

قشنگ میشه عشق به نعمت های خداوند رو در این صحنه حس کرد. آنچنان با عشق کنار هم قرار دادین اینا رو که تششع انرژی عشق رو میشه دریافت کرد عشق به خود به دیگران به خداوند .اصلا خود خدا هم وقتی میبینه ی نفر اینقدر از داده هاش به زیبایی استفاده میکنه ذوق میکنه برای داشتن همچین بنده ای

یکی از تاثیر پذیرهای مهم من از سریال بهشت همین احترام به غذا هست .شاید باورتون نشه قبلن وقتی ی غذایی مثل گوشت و مرغ سر سفره بود من حس میکردم دارم غذای خوب میخورم و ی چیزایی مثل همین گوجه و تخم مرغ رو بهایی بهشون نمیدادم انگار که اونا نعمت نبودن .اما از وقتی با سریال بهشت آشنا شدم و عشق شما مریم جان در آشپزی کردن برای خودتون و دیگران رو دیدم بیشتر قدردان غذاها هستم حالا هرچی کی میخواد باشه

قبلنا وقتی آشپزی میکردم مخصوصا اگر غذای وقت گیری بود با حرص و عصبانیت درسش میکردم اما الان با آرامش و با عشق سعی میکنم درسشون کنم و واسه همین هم بیشتر مواقع خوشمزه میشن .

همین ی رفتاری که من از شما یاد گرفتم دید من رو به آشپزی عوض کرد به غذاهایی که به عنوان نعمت سر سفره قرار میگیرن

آدمی که حالش خوب باشه حتی وقتی ی نیمرو هم میخوره اونقدر به دلش میشینه که شاید ی کباب دنده هم در اون لحظه ای که حالش خوبه این حس رو توش ایجاد نکنه و بر عکس آدمی که حالش بد باشه حتی کباب هم تو دهنش مزه نمیده

وقتی این حاله خوبه از درون باشه و به ی چیز بیرونی گره نخورده باشه فرقی نمیکنه غذای بیرون رو سفر چی باشه چون در هر صورت برای اون خوشمزه اس

ی چیزی دیگه ای که توی غذا خوردن شما دو عزیز برای من درس داشته و داره همین تحسین کردن و سپاسگزاری به خاطر وجود هر نوع غذاییه و تفوت قایل نشدن بین نعمت های خداست و البته سپاسگزاری از کسی که اون غذا رو تهیه کرده .شیاد بازم باورتون نشه استاد که من قبلن به خطار وجود غذا روی سفره از دیگران تشکر نمیکردم اما از بعد از آشایی با شما و مریم جان این خصلت خوب رو هم در خودم ایجاد کردم که از ته دلم صمیمانه سپاسگزاری کنم

من عاشق این ظرفهای ساده و شیک مخصوصا این قاشق چنگال های شما شدم و دوست دارم داشتنشون رو تجربه کنم

سادگی توی همه چیز شما داره موج میزنه سادگی که راحتی و کاربرد مفید الویت اولشه سادگی که از بی نیازی شما نشات میگیره نه از فقر شما

راستی ساده زیستی در عین ثروتمندی هم درس دیگه ایه که من با بودن با شماها بهش پی بردم .همیشه وقتی میشنیدم پیامبرا و اماما ساده زیست بودن به خاطر ورودی های غلط ساده زیستی با فقر مترادف شده بود توی ذهنم اما از زمانیکه با شما آشنا شدم تازه فهمیدم یعنی چی . تازه فهمیدم که هرچی ثروتمندتر بشی زرق و برق دنیا در نظرت کمرنگ تر میشه چون اصل رو درک کردی و اون رو به تمام جنبه های زندگیت تسری میدی .اصل در غذا خوردن لذت بردنه که این لذته از اون احساس آرامش درونی منشا میگیره از اون حس خوبه که دورنیه نه بیرونی حالا ظرف شما هرچی میخواد باشه .

البته میدونم که این ظرف های استاد هم گرونقیمتن .اما دل نبستن و نچسبیدن به اون فرعیاته که اینجا داره خودش رو نشون میده

این نکته آشپزی هم که دیگه نور علی نور بود. چه رنگ و لعابی پیدا کرده این فسنجونه نوش جانتون

جالبه من فکر میکردم که شما ماند ه های غذا رو دور میزین چون چون چند بار دیده بودم که اینکار رو در مورد سوپ ها انجام دادین اما الان دیدم در مورد فسنجون این اتفاق نیفتاده و فهمیدم که اشتباه فهمیدم

ی نکته ای که همین جا باز یادم اومد در مورد اعتقادات مذهبی اشتباه توی جامعه ماست .شاید باورتون نشه ولی چند روز پیش خواهرم در مورد یکی از دوستاش صحبت میکرد که میگفت غذای مانده از شب یا روز قبل رو نمیخورن چون باورشون اینه که پیامبر گفته غذای مانده نخورین !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! وقتی من این حرف رو شنیدم به عمق باورهای اشتباه مذهبی مردممون پی بردم که در 1400 سال پیش دارن زندگی میکنن و چسبیدن به فرعیاتی که توی اون زمان مطرح بوده و الن مصداقی نداره .اینجا قشنگ یاد حرفهاتون استاد در مورد جدا نکردن قرآن از شرایط و زمانه ی پیامبر افتادم

سلام به استاد عزیزم در سریال زندگی در بهشت

بفرما استاد جان ما هم منتظر بودیم ببینیم جریان درون بچه چی شد

ماشالا چه خوشتیپ شدین استاد جان

یعنی قشنگ اینجا یادم اومد که شما کلا آدمی هستین که اهل صحبت کردنین هم با خودتون و هم با دیگران و همیشه هم صحبت هاتون در جهت مثبته حتی اگر در مورد ی چیز به ظاهر ناخوشایندی باشه باز هم به سمتی سوقش میدین که توجه هم خودتون و هم مخاطبتون بره روی نکات مثبت

اتفاقا امروز توی دوره عزت نفس جلسه هفتم شما داشتین میگفتین که به جای آهنگ گوش دادن و…… همیشه با خودتون صحبت میکردین و میکنین و همین صحبت کردنه باعث شده شناختتون نسبت به خودتون بیشتر بشه و تصمصات اساسی رو توی زندگیتون سرعتر و راحت تر بگیرین. امروز من فهمیدم که این صحبت نکردن با خودم در مورد کارهایی که انجام میدم و این شناخت نداشتنه از خودم سالهای سال من رو در شک و تردیدهای خفه کننده باقی گذاشته بود و تازه امروز فهمیدم که یکی از پاشنه آشل هام همینه

بله به ما هم خوش گذشت استاد جان توی این سفر و کلی لذت بریدم همراه با شما

تحسین میکنم استاد شما رو که اینقدر روی ذهنتون کار کردین روی کنترل ذهن که استاد شدین توی این زیمنه که وقتی همچین اتفاق هایی براتون می افته خیلی زود میتونین حال خودتون رو خوب کنین

اینجا یاد صحبت هاتون افتادم استاد که کنترل ذهن به این معنی نیست که ما همیشه حالمون خوب باشه چون ما انسانیم و هیچوقت باورهای صد درصد خالص نداریم بنابراین طبیعیه که بعضی وقتها احساسمون بد بشه اما مهم نموندن توی احساس بده و هرچی کمتر توی احساس بد بمونیم یعنی در کنترل ذهن موفق تر هستیم و این اون چیزیه که من داریم این روزها تمرین میکنم

سپاسگزار داشته ها بودن به جای رفتن تو غم از دست داده ها شاید پیام اصلی این فایل برای منه چون این یکی دوروزه با ی تضاد کوچیک مواجه شدم بودم که شیطان میخواست نجواها رو شروع کنه اما این حرفها و آگاهی های شما بود که با مرور کردنشون به من کمک کرد که توی احساس بد نمونم و بتونم ذهنم رو کنترل کنم .

واقعا کار آسونی نیست این جوری رفتار کردن و عمل کردن اما وقتی به اندازه کافی تکرار بشه و به قول شما جزیی از شخصیت آدم بشه اونوقته که راحت تر میشه همین چیزی که ما داریم از شما میبینیم

چقدر حواستون به همه چی هست استاد که ی لحظه متوجه شدین مریم جان دارن اذیت میشن و جویای موضوع شدین که خوشبختانه مساله ی مهمی نبود

این رابطه عاشقانه و توام با احترام شمام آرزوست

این نکته ای که شما در مورد درون گفتین استاد که آب و شیشه رو درک نمیکنه منو یاد حرفهاتون انداخت که چیزهایی که بشر اختراع میکنه با وجود پیشرفتی که هوش و دانش بشری داشته اما به سبب انسان بودن و مطلق نبودنش همیشه ی نقص داره و هیچ چیز کاملی توی دنیای مادی وجود نداره . این درون با تمام قابلیت هاش این نقص رو هم داره که همین خودش تبدیل میشه به ی تضاد و از دل این تضاد باز هم پیشرفت های بیشتری حاصل میشه برای بهبود دادنش

این جریانات درون من رو یاد حرفاتون انداخت استاد که برای عباس منش خیلی راحته بره ی نفر رو بیاره که کارهاش رو انجام بده هم پولش رو داره و هم آزادیش رو . میتونه ی صندلی بزاره کنار دریاچه و دستور بده برن براش بگردن .اما مساله اینه که اون دوس داره حرکت کنه دوس داره تجربه کنه دوست داره بهبود بده خودش رو و دنیای اطرافش رو .همین باوره که شما رو میبره به جستجو کردن در دریاچه کاری که خیلی به نظر سخت هم میاد و در جریان این حرکت کردنه هست که تجربه های جدید زیادی رو تجربه میکنه و بزرگتر میشه

و نکته ی مهمش اینه که عباس منشی که اینهمه روی خودش کار کرده هم ی انسانه و ترس ها به سراغش میان اما با وجود ترسی که داره قدم ورمیداره و میره جلو چون باور داره که خداوند در هر شرایطی حامی اونه و ازش حمایت میکنه اما در عین حال تسلیم و سرسپرده اس به همون خدا .تسلیم جریان هدایتش .کاری که فکر میکنه درسته رو انجام میده و بقیش رو میسپره به اون جریان و رها ست و نمیچسبه به ی راه حل خاص

چقدر وقتی داشتین تعریف میکردین ترس وجود من رو هم گرفت

چقدر یادآور داستانتون توی اون باغ کنار قبرستان بود یادآور ایمان راستینی که نشون دادیدن و بر ترستون غلبه کردین و از چادرتون اومدین بیرون

و چقدر ما هم داریم یاد میگیریم شجاع بودن و نترسیدن رو از شما. همین امروز بود که میخواستم ی کاری رو انجام بدم اما ترس وجودم رو گرفته بود در حدی که میخاستم بی خیال اون کار بشم و به دامادمون زنگ بزنم بیاد اون کار رو انجام بده اما مدام حرفهای شما توی ذهنم مرور میشد که از هرچی میترسی باید بری تو دلش در حد چند دقیقه با خودم کلنجار رفتم که اون کار رو انجام بدم یا نه تمام وجودم داشت میلرزید اما بالاخره حرفهای شما کار خودش رو کرد و من اون کار رو انجام دادم و دیدم که اتفاق خاصی هم نیفتاد و خیلی راحت بود .

همین جا فایل رو استاپ کردم و با خودم فکر کردم که وقتی استاد میگه خدا کارهای من رو انجام میده این نیست که بشینه ی جا و کاری نکنه وخدا کرها ردیف کنه. عباس منش سمت خودش رو انجام میده حرکت میکنه قدم ورمیداره ایده هایی که بهش گفته میشه رو انجام میده حالا اگر نتیجه داد که خیلی خوب اما اگر نتیجه نده دیگه میسپاره به خدا و رها میکنه اگر قرار باشه انجام بشه میشه واگر قرار بشه انجام نشه هم نمیشه .

چه آگاهی های جالبی در مورد پیدا کردن اشیا شنیدم که تا حالا ازشون خبر نداشتم . خداییش این سریال بهشت منبع آگاهی های مفیده در زمینه های مختلف .خدا رو شکر که در مدار شنیدنش قرار دارم و اینا الکی نیست وقتی صاحب بهشت به منبع وصل باشه شاگردهاش هم به واسطه اون به منبع آگاهی ها وصل میشن بدون اینکه تلاش خاصی بکنن برای کسب اون آگاهی ها اون آگاهی ها بهشون داده میشه چون در مدارش هستن

این اتفاق و این دیدگاه االخیر فی ما وقع داشتن من رو یاد دوازده قدم اانداخت که وقتی ما توی مسیر درست باشیم و احساسمون خوب باشه هر اتفاقی که میافته به نفع ماست قشنگ اون تکرار و تاکید شما بر هر اتفاقی که بیفته رو خوب به یاد میارم و اون حال و احساس شما موقع بیان کردن این موضوع

و اینکه خیلی از اشتباهات ما ندانسته رخ میده و ما نباید خودمون رو سرزنش کنیم وحتی اگر دانسته هم باشه باید درسش رو بگیریم و نذاریم دیگه تکرار بشه

باز هم یادآوری آزادی مالی شما استاد داره بهم میگه که چقدر ثروتمند شدن با شکوهه

و اینکه دنیای مادی دنیای گذراییه پس نباید لذت بردن رو به تعویق بندازیم که موقع از دست دادن چیزی یا مرگ خودمون حسرت تجربه نکردنش رو بخوریم…

 

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت های این سریال‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    336MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

181 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سودا مختاری» در این صفحه: 1
  1. -
    سودا مختاری گفته:
    مدت عضویت: 1974 روز

    به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه و به صورت کاملا طبیعی و بدیهی

    سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان هم فرکانسی ام

    تصویر زیبایی از یک صبحانه مقوی از تخم مرغهای ابپز شده رسمی و اصل پارادایس و تزیین زیبای مریم جانم که برای استاد رو با کلی مخلفات خیارشور و گوجه و زیتون و چند برگ اسفناج خرد شده به زیبایی تزیین کرده به همراه کارد و چنگال طلایی و به همراه روغن زیتون و نمک مخصوص استاد جانم و تخم مرغ ابپز شده برای مریم جانم با تزیین ساده اویشن و اورگانو و نوشیدنی با اسفناج و گوجه میکس شده و فسنجون جا افتاده که میشه کاملا فهمید چقدر خوشمزه هستش و راز خوشمزگی این فسنجون اینه گردو تفت داده نشده و مزش هم بهتر از قبل بوده این ایده جواب داده که منم یاد گرفتم و چه روغنی گردو انداخته بود نوش جونتون اصلا از این چیدمان و تزیین این صبحانه عشق رو بین این دو عزیز دل میشه دید این همه ارزش و احساس لیاقت و عشق رو من فقط تو همین میز صبحانه میتونم درک کنم خدایا شکرت شکرت شکرت خداوند منو در مدار تجربه این چنین عشق نابی هدایت کنه الهی امین

    بعد از تجربه یه مسافرت لذت بخش و پر برکت و زیبا و پر از تجربه های جدید که ما هم افتخار همراهی با این دو عزیز دل رو داشتیم و لذت بردیم اولین چیزی که استاد بلافاصله بعد از رسیدن به پارادایس متوجه شدند این بوده که تو این ۸ یا ۹ روزی که نبودند کیودی حمله کرده و ۹ تا مرغ و خروس و لپی و پاپری و جو رو از بین برده برخورد استاد که قانون رو در لحظه به لحظه زندگی به صورت عملی اجرا میکنند این بوده در ابتدا از این اتفاق ناراحت شدند و این موضوع طبیعی هست اما در ادامه ما میتونیم انتخاب کنیم که به چه چیزی توجه کنیم استاد انتخاب کردند که با تغییر زاویه نگاهشون با دیدن نعمات دیگه ای هست مثل این مرغ و جوجه ها که تو این چند روز با مدیریت الله مهربان با اینکه یکی از قفسه ها اب جوجه ها تموم شده بود و یکی از قفسه ها غذا تموم شده بود اما خداروشکر همشون حالشون خوب بود حسابی بزرگ شده بودند و فردی که نا اگاه به قانون باشه این اشتباه رو میکنه تمرکز رو میزار رو غم از دست دادن مرغ و جوجه ها و نعمتهای دیگه ای که داره رو نمیبینه و میره تو احساس بد که مساوی با اتفاقات بد هست

    بعد از این کنترل ذهن فوق العاده ای که استاد داشتند تصمیم گرفتند که فعلا چند روزی درب الکترونیکی چیکن تراکتور رو فعال نکنند و مرغ و خروس ها در امنیت داخل چیکن تراکتور باشند و اب و غذا هم براشون بزارند داخل قفس و از خداوند هدایت خواستند تا به ایده ای هدایت بشند که بتونند امنیت بیشتری رو ایجاد کنند تا در مسافرتهای بعدی امنیت بچه ها حفظ بشه و هم اونها حالشون خوب باشه و هم استاد و مریم جانم با خیال راحت مسافرت حتی طولانی تری رو تجربه کنند در تمام این اتفاقات که بعد از اومدن به پارادایس استاد و مریم جانم متوجه شدند با کنترل ذهن مریم جانم اون لم شنگ خوشمزه رو هم پخته بود و این هم برای من یه درس بود کنترل ذهن و تمرکز کردن رو کار و اشپزی با عشق مریم جانم واقعا تحسین برانگیز هستید و اینها برای من یه درس عملی و ارزشمند هست

    اما استاد جان تصمیم میگیرند که فردای اون روز بیان با درون یه تصویر فوقالعاده از پارادایس تو نور زیبای صبح بگیرند و این ایده رو میخواستند امتحان کنند که درون با یه فاصله کمی از اب روی دریاچه فیلم برداری رو شروع کنه و بره به ارتفاع بالاتر و تصاویر زیبایی رو بگیره و درون هم تو کارت حافظش پر از فیلم هایی بود که از مسیر برگشت از میامی تو باغ پرتغال و بهشت زهرای میامی و کشتی های تفریحی گرفته شده بود و خوب هوش مصنوعی درون سطح اب و شیشه ای و اینه ای رو تشخیص نمیده و تو اون حالتی که تو زمین مسطح تشخیص میده و فاصله رو حفظ میکنه نبود و این اطلاع رو استاد جان نداشتند و این باعث شد که درون بیافته تو اب دریاچه استاد باز با همون قانونی که در عمل همیشه اجرا میکنند ذهنشون رو کنترل میکنند و خودشون رو به خاطر این اشتباه نا خواسته سرزنش نمیکنند و سعی میکنند ایده های مختلفی رو امتحان کنند تلاش کنند تا درون پیدا بشه و اطلاعات رو کارت حافظه رو بردارند تو این مسیر ایده های مختلفی رو امتحان کردند و تجربه های ارزشمند و جذابی به دست اوردند اشتباهی که فرد دیگه ای که اگاه نیست انجام میده اینه که خودش رو سرزنش میکنه و هر ایده ای رو امتحان نمیکنه میخواد مطمئن بشه اصلا جواب میده یا نه اگر هم ایده رو امتحان کنه وجواب نده باز خودش رو سرزنش میکنه در حالی که به تجربیاتی که به دست اورده اصلا توجه نمیکنه به ترسهایی که روش پا گذاشته توجه نمیکنه فقط اگر درون رو پیدا کنه میگه خوب این ایده درست بود و جواب داد کلا درگیر اینه که این ایده هدایت الله هست یا نجوای شیطان هست و خیلی سخت دست به کار میشه تا کاری رو انجام بده

    استاد چندین روز تلاش کردند ایده های مختلفی رو امتحان کردند و از خداوند خواستند که هدایتشون کنه تا درون رو پیدا کنند و نسبت به نتیجه این هدایت رها و تسلیم بودند و از جمله ایده هایی که امتحان کردند برای سنگین کردن خودشون برای اینکه به کف اب برسند از قابلمه و چکش و هاونگ استفاده کردند که جواب نداده بعد به مغازه ای که وسایل غواصی رو میفروخته رفتند کلی وزنه خریدند با یه فروشنده خوش برخورد و مهربون و یه مغازه با وسایل خوب اشنا شدند بر عمق پایین دریاچه رفتند بر ترسشون از اینکه رو کف دریاچه تو لجن ها راه برند و یا از گزند موجودات دریایی که احتمال داشت اسیبی برسونند غلبه کردند بر ترسشون از تاریکی کف دریا غلیه کردند و تجربیاتی که به دست اوردند یاداوری مهارتشون در غواصی استفاده درست از گجتها و کپسول اکسیژن یادگیری روش جستجوی درون با راهنمایی دوست غواصشون تا شعاع ۲۰ متری و یادگیری زدن انواع گره ها از طریق یوتیوب مهارت در انواع گره زدن با همراهی همیشگی عزیز دلشون و یادگیری گره ها همراه با لذت مسابقه دادن برای اینکه چه کسی زودتر گره زده و یا چشم بسته گره زدن و این همه تلاش و تجربه و یادگیری و رفت تو دل ترسها موهبتهایی بود که با یه تضاد افتادن درون تو دریاچه و کنترل ذهن استاد ایجاد شده و نهایتا درون پیدا نشد و هدایت شدند به سفارش درون جدید با ازادی مالی خدایا شکرت برای این ازادی مالی استاد جان که با اینکه دستی بر اتش دارند و چندین درون دی جی ای ترکونند باز هم اینبار این درون هوشمند رو با ازادی مالی سفارش دادند خدایا شکرت شکرت شکرت

    داستان زندگی اینه ما در دنیای مادی زندگی میکنیم تو این دنیای مادی ما با تضادها یی روبرو میشیم که با کنترل ذهن با دیدن میوه تضاد ما هدایت میشیم به راه حل اون مسئله و گسترش ایجاد میکنیم جهان رو گسترش میدیم ما در دنیای پس از مرگ نیستیم که هیچ تضادی نباشه تضاد تو این دنیای مادی طبیعیه امااااا نگرش و واکنش ما به این تضادها نتیجه رو رقم میزنه که اگر ذهنمون رو کنترل کنیم ما در مدار احساس خوب و اتفاقات خوب قرار میگیریم و اگر کنترل ذهن نکنیم در مدار احساس بد و اتفاقات بد قرار میگیریم

    اما از دست دادن مرغ و خروسها که ما بچه ها و استاد جان خیلی خاطرات زیبایی رو باهاشون داشتیم چقدر عالی که تا وقتی جو و لپی و مرغ و خروسها بودند باهاشون بازی کردید بغلشون کردید و شوخی کردید و کلی فیلم ازشون هست که از دیدنشون لبخند به لبمون میاد و از وجودشون لذت بردیم این درس رو برای من داره وقتی چیزی که داری استفاده میکنی و لذت میبری از این موهبتها به این ترتیب قدردانی کردی از اون موهبت وقتی از دست میره پشیمون نمیشی که کاش استفاده میکردم لذت میبردم این دنیا گذرا هست و باید از نعماتمون استفاده کنیم و لذت ببریم از داشتنشون و بعد از دست رفتنشون هم تمرکزمون رو بزاریم رو نعمتهای دیگه ای که داریم

    استاد عاشقتم که میگی امکان نداره کسی بیاد اینجا کرم بریزه و بره اون کیودی بهاش رو پرداخت و به مجازاتش رسید و به رحمت ایزدی رفت و تصویری از فضای این پارادایس زیبا مریم جانم گرفت اب اینه ای دریاچه و خونه چوبی رو اب دریاچه و انعکاس تصویرش رو اب اینه ای و تصویر درختها و اسمون ابی پر از ابرهای پفکی و بزرگ و پرحجم خدایا شکرت برای این همه زیبایی و ارامش و تصویر این ابرها و رو اب دریاچه فوق العاده زیبا بود خدایا شکرت شکرت شکرت

    جوجه های زیبا که بزرگ شدند از رو پله ها میپرند پایین ماشا الله ماشا الله واقعا برای خودشون مرغ و خروسهای زیبایی شدند من عاشقتونم که براشون اسم گذاشتید واقعا زلیخا چشماش فوقالعاده زیبا بود انگار خط چشم کشیده بود و جمیله که فوق العاده خوش رنگ و زیبا بود مامان بلوندی جوجه هاش رو میزنه تا به این ترتیب اعلام کنه که میخواد بره پیش مرغ و خروسهای دیگه و تخم بزاره و نمیخواد پیش بچه ها باشه و مامان هلالی که جوجه هاش به دنیا اومده و در مقایسه با جوجه های مامان طلا جوجه هاش خیلی کوچولو هستند و چه اسمی براش انتخاب کردید خدای من چون تو شبی که هلال ماه رو دیدید کرچ شده این اسم رو براش انتخاب کردید

    رونمایی از درون جدید بسم الله الرحمان الرحیم واقعا مبارکمون باشه بازم میتونیم تصاویر فوق العاده و بی نظیر با این درون زیبا ببینیم خدایا شکرت برای ازادی مالی استاد که تونستند دوباره این درون هوشمند رو برامون بگیرند و تصویر اخر از هنر خواهر استاد یه عروسک زیبا عمو نوروز بافته شده با ظرافت و با سلیقه سیبیل و ریش و ابرو خیلی زیبا بافته شده بود و چشمای پر مژه و زیبا خیلی هنرمندانه درست شده بود واقعا تحسین برانگیز هستند و من استاد و مریم عزیزم رو تحسین میکنم که دارند به ما یاد میدند که شخصیتی تحسین کننده داشته باشم و همیشه با ذوق و شوق هر زیبایی رو تحسین کنم این همه درس همین فایل ۲۱ دقیقه ای داشت خدا هدایت کنه در عمل این اگاهی ها رو عمل کنم و عملگرا باشم و قدر این فایلهای ارزشمند رو بدونم

    استاد و مریم جانم عااااااشقتونم ❤❤ ❤❤ خدایا عاشقتم که عاشقمی ❤ سودا ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: