دیدگاه زیبا و تأثیرگزار نسرین عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان
به نام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورهام
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی هاش برخوردار
چه کردین مریم جان با همین تخم مرغ و گوجه ای که شاید خیلی ها اصلا توجهی بشون ندارن به عنوان داشته های ارزشند سالم اونم با ی خلاقیت .
قشنگ میشه عشق به نعمت های خداوند رو در این صحنه حس کرد. آنچنان با عشق کنار هم قرار دادین اینا رو که تششع انرژی عشق رو میشه دریافت کرد عشق به خود به دیگران به خداوند .اصلا خود خدا هم وقتی میبینه ی نفر اینقدر از داده هاش به زیبایی استفاده میکنه ذوق میکنه برای داشتن همچین بنده ای
یکی از تاثیر پذیرهای مهم من از سریال بهشت همین احترام به غذا هست .شاید باورتون نشه قبلن وقتی ی غذایی مثل گوشت و مرغ سر سفره بود من حس میکردم دارم غذای خوب میخورم و ی چیزایی مثل همین گوجه و تخم مرغ رو بهایی بهشون نمیدادم انگار که اونا نعمت نبودن .اما از وقتی با سریال بهشت آشنا شدم و عشق شما مریم جان در آشپزی کردن برای خودتون و دیگران رو دیدم بیشتر قدردان غذاها هستم حالا هرچی کی میخواد باشه
قبلنا وقتی آشپزی میکردم مخصوصا اگر غذای وقت گیری بود با حرص و عصبانیت درسش میکردم اما الان با آرامش و با عشق سعی میکنم درسشون کنم و واسه همین هم بیشتر مواقع خوشمزه میشن .
همین ی رفتاری که من از شما یاد گرفتم دید من رو به آشپزی عوض کرد به غذاهایی که به عنوان نعمت سر سفره قرار میگیرن
آدمی که حالش خوب باشه حتی وقتی ی نیمرو هم میخوره اونقدر به دلش میشینه که شاید ی کباب دنده هم در اون لحظه ای که حالش خوبه این حس رو توش ایجاد نکنه و بر عکس آدمی که حالش بد باشه حتی کباب هم تو دهنش مزه نمیده
وقتی این حاله خوبه از درون باشه و به ی چیز بیرونی گره نخورده باشه فرقی نمیکنه غذای بیرون رو سفر چی باشه چون در هر صورت برای اون خوشمزه اس
ی چیزی دیگه ای که توی غذا خوردن شما دو عزیز برای من درس داشته و داره همین تحسین کردن و سپاسگزاری به خاطر وجود هر نوع غذاییه و تفوت قایل نشدن بین نعمت های خداست و البته سپاسگزاری از کسی که اون غذا رو تهیه کرده .شیاد بازم باورتون نشه استاد که من قبلن به خطار وجود غذا روی سفره از دیگران تشکر نمیکردم اما از بعد از آشایی با شما و مریم جان این خصلت خوب رو هم در خودم ایجاد کردم که از ته دلم صمیمانه سپاسگزاری کنم
من عاشق این ظرفهای ساده و شیک مخصوصا این قاشق چنگال های شما شدم و دوست دارم داشتنشون رو تجربه کنم
سادگی توی همه چیز شما داره موج میزنه سادگی که راحتی و کاربرد مفید الویت اولشه سادگی که از بی نیازی شما نشات میگیره نه از فقر شما
راستی ساده زیستی در عین ثروتمندی هم درس دیگه ایه که من با بودن با شماها بهش پی بردم .همیشه وقتی میشنیدم پیامبرا و اماما ساده زیست بودن به خاطر ورودی های غلط ساده زیستی با فقر مترادف شده بود توی ذهنم اما از زمانیکه با شما آشنا شدم تازه فهمیدم یعنی چی . تازه فهمیدم که هرچی ثروتمندتر بشی زرق و برق دنیا در نظرت کمرنگ تر میشه چون اصل رو درک کردی و اون رو به تمام جنبه های زندگیت تسری میدی .اصل در غذا خوردن لذت بردنه که این لذته از اون احساس آرامش درونی منشا میگیره از اون حس خوبه که دورنیه نه بیرونی حالا ظرف شما هرچی میخواد باشه .
البته میدونم که این ظرف های استاد هم گرونقیمتن .اما دل نبستن و نچسبیدن به اون فرعیاته که اینجا داره خودش رو نشون میده
این نکته آشپزی هم که دیگه نور علی نور بود. چه رنگ و لعابی پیدا کرده این فسنجونه نوش جانتون
جالبه من فکر میکردم که شما ماند ه های غذا رو دور میزین چون چون چند بار دیده بودم که اینکار رو در مورد سوپ ها انجام دادین اما الان دیدم در مورد فسنجون این اتفاق نیفتاده و فهمیدم که اشتباه فهمیدم
ی نکته ای که همین جا باز یادم اومد در مورد اعتقادات مذهبی اشتباه توی جامعه ماست .شاید باورتون نشه ولی چند روز پیش خواهرم در مورد یکی از دوستاش صحبت میکرد که میگفت غذای مانده از شب یا روز قبل رو نمیخورن چون باورشون اینه که پیامبر گفته غذای مانده نخورین !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! وقتی من این حرف رو شنیدم به عمق باورهای اشتباه مذهبی مردممون پی بردم که در 1400 سال پیش دارن زندگی میکنن و چسبیدن به فرعیاتی که توی اون زمان مطرح بوده و الن مصداقی نداره .اینجا قشنگ یاد حرفهاتون استاد در مورد جدا نکردن قرآن از شرایط و زمانه ی پیامبر افتادم
سلام به استاد عزیزم در سریال زندگی در بهشت
بفرما استاد جان ما هم منتظر بودیم ببینیم جریان درون بچه چی شد
ماشالا چه خوشتیپ شدین استاد جان
یعنی قشنگ اینجا یادم اومد که شما کلا آدمی هستین که اهل صحبت کردنین هم با خودتون و هم با دیگران و همیشه هم صحبت هاتون در جهت مثبته حتی اگر در مورد ی چیز به ظاهر ناخوشایندی باشه باز هم به سمتی سوقش میدین که توجه هم خودتون و هم مخاطبتون بره روی نکات مثبت
اتفاقا امروز توی دوره عزت نفس جلسه هفتم شما داشتین میگفتین که به جای آهنگ گوش دادن و…… همیشه با خودتون صحبت میکردین و میکنین و همین صحبت کردنه باعث شده شناختتون نسبت به خودتون بیشتر بشه و تصمصات اساسی رو توی زندگیتون سرعتر و راحت تر بگیرین. امروز من فهمیدم که این صحبت نکردن با خودم در مورد کارهایی که انجام میدم و این شناخت نداشتنه از خودم سالهای سال من رو در شک و تردیدهای خفه کننده باقی گذاشته بود و تازه امروز فهمیدم که یکی از پاشنه آشل هام همینه
بله به ما هم خوش گذشت استاد جان توی این سفر و کلی لذت بریدم همراه با شما
تحسین میکنم استاد شما رو که اینقدر روی ذهنتون کار کردین روی کنترل ذهن که استاد شدین توی این زیمنه که وقتی همچین اتفاق هایی براتون می افته خیلی زود میتونین حال خودتون رو خوب کنین
اینجا یاد صحبت هاتون افتادم استاد که کنترل ذهن به این معنی نیست که ما همیشه حالمون خوب باشه چون ما انسانیم و هیچوقت باورهای صد درصد خالص نداریم بنابراین طبیعیه که بعضی وقتها احساسمون بد بشه اما مهم نموندن توی احساس بده و هرچی کمتر توی احساس بد بمونیم یعنی در کنترل ذهن موفق تر هستیم و این اون چیزیه که من داریم این روزها تمرین میکنم
سپاسگزار داشته ها بودن به جای رفتن تو غم از دست داده ها شاید پیام اصلی این فایل برای منه چون این یکی دوروزه با ی تضاد کوچیک مواجه شدم بودم که شیطان میخواست نجواها رو شروع کنه اما این حرفها و آگاهی های شما بود که با مرور کردنشون به من کمک کرد که توی احساس بد نمونم و بتونم ذهنم رو کنترل کنم .
واقعا کار آسونی نیست این جوری رفتار کردن و عمل کردن اما وقتی به اندازه کافی تکرار بشه و به قول شما جزیی از شخصیت آدم بشه اونوقته که راحت تر میشه همین چیزی که ما داریم از شما میبینیم
چقدر حواستون به همه چی هست استاد که ی لحظه متوجه شدین مریم جان دارن اذیت میشن و جویای موضوع شدین که خوشبختانه مساله ی مهمی نبود
این رابطه عاشقانه و توام با احترام شمام آرزوست
این نکته ای که شما در مورد درون گفتین استاد که آب و شیشه رو درک نمیکنه منو یاد حرفهاتون انداخت که چیزهایی که بشر اختراع میکنه با وجود پیشرفتی که هوش و دانش بشری داشته اما به سبب انسان بودن و مطلق نبودنش همیشه ی نقص داره و هیچ چیز کاملی توی دنیای مادی وجود نداره . این درون با تمام قابلیت هاش این نقص رو هم داره که همین خودش تبدیل میشه به ی تضاد و از دل این تضاد باز هم پیشرفت های بیشتری حاصل میشه برای بهبود دادنش
این جریانات درون من رو یاد حرفاتون انداخت استاد که برای عباس منش خیلی راحته بره ی نفر رو بیاره که کارهاش رو انجام بده هم پولش رو داره و هم آزادیش رو . میتونه ی صندلی بزاره کنار دریاچه و دستور بده برن براش بگردن .اما مساله اینه که اون دوس داره حرکت کنه دوس داره تجربه کنه دوست داره بهبود بده خودش رو و دنیای اطرافش رو .همین باوره که شما رو میبره به جستجو کردن در دریاچه کاری که خیلی به نظر سخت هم میاد و در جریان این حرکت کردنه هست که تجربه های جدید زیادی رو تجربه میکنه و بزرگتر میشه
و نکته ی مهمش اینه که عباس منشی که اینهمه روی خودش کار کرده هم ی انسانه و ترس ها به سراغش میان اما با وجود ترسی که داره قدم ورمیداره و میره جلو چون باور داره که خداوند در هر شرایطی حامی اونه و ازش حمایت میکنه اما در عین حال تسلیم و سرسپرده اس به همون خدا .تسلیم جریان هدایتش .کاری که فکر میکنه درسته رو انجام میده و بقیش رو میسپره به اون جریان و رها ست و نمیچسبه به ی راه حل خاص
چقدر وقتی داشتین تعریف میکردین ترس وجود من رو هم گرفت
چقدر یادآور داستانتون توی اون باغ کنار قبرستان بود یادآور ایمان راستینی که نشون دادیدن و بر ترستون غلبه کردین و از چادرتون اومدین بیرون
و چقدر ما هم داریم یاد میگیریم شجاع بودن و نترسیدن رو از شما. همین امروز بود که میخواستم ی کاری رو انجام بدم اما ترس وجودم رو گرفته بود در حدی که میخاستم بی خیال اون کار بشم و به دامادمون زنگ بزنم بیاد اون کار رو انجام بده اما مدام حرفهای شما توی ذهنم مرور میشد که از هرچی میترسی باید بری تو دلش در حد چند دقیقه با خودم کلنجار رفتم که اون کار رو انجام بدم یا نه تمام وجودم داشت میلرزید اما بالاخره حرفهای شما کار خودش رو کرد و من اون کار رو انجام دادم و دیدم که اتفاق خاصی هم نیفتاد و خیلی راحت بود .
همین جا فایل رو استاپ کردم و با خودم فکر کردم که وقتی استاد میگه خدا کارهای من رو انجام میده این نیست که بشینه ی جا و کاری نکنه وخدا کرها ردیف کنه. عباس منش سمت خودش رو انجام میده حرکت میکنه قدم ورمیداره ایده هایی که بهش گفته میشه رو انجام میده حالا اگر نتیجه داد که خیلی خوب اما اگر نتیجه نده دیگه میسپاره به خدا و رها میکنه اگر قرار باشه انجام بشه میشه واگر قرار بشه انجام نشه هم نمیشه .
چه آگاهی های جالبی در مورد پیدا کردن اشیا شنیدم که تا حالا ازشون خبر نداشتم . خداییش این سریال بهشت منبع آگاهی های مفیده در زمینه های مختلف .خدا رو شکر که در مدار شنیدنش قرار دارم و اینا الکی نیست وقتی صاحب بهشت به منبع وصل باشه شاگردهاش هم به واسطه اون به منبع آگاهی ها وصل میشن بدون اینکه تلاش خاصی بکنن برای کسب اون آگاهی ها اون آگاهی ها بهشون داده میشه چون در مدارش هستن
این اتفاق و این دیدگاه االخیر فی ما وقع داشتن من رو یاد دوازده قدم اانداخت که وقتی ما توی مسیر درست باشیم و احساسمون خوب باشه هر اتفاقی که میافته به نفع ماست قشنگ اون تکرار و تاکید شما بر هر اتفاقی که بیفته رو خوب به یاد میارم و اون حال و احساس شما موقع بیان کردن این موضوع
و اینکه خیلی از اشتباهات ما ندانسته رخ میده و ما نباید خودمون رو سرزنش کنیم وحتی اگر دانسته هم باشه باید درسش رو بگیریم و نذاریم دیگه تکرار بشه
باز هم یادآوری آزادی مالی شما استاد داره بهم میگه که چقدر ثروتمند شدن با شکوهه
و اینکه دنیای مادی دنیای گذراییه پس نباید لذت بردن رو به تعویق بندازیم که موقع از دست دادن چیزی یا مرگ خودمون حسرت تجربه نکردنش رو بخوریم…
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این سریال، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD336MB21 دقیقه
سلام به استاد عشق و خوبی ها. سلام به مریم جان عزیزم و سلام به همه دوستان عزیزم. استادم چقدر فرکانس تون خوب بود. احساس تون عالی بود موقع صحبت کردن.من فرکانس شما رو گرفتم.چقدر عاشق نگاه زیباتون به چالش های زندگی هستم.تو قسمت قبلی که رسیدین به بهشت مون من هی دنبال جو میگشتم.هی میگفتم خدایا این پسر خوشگل ما کجاست و میگفتم حالا بچه ها میان استقبال تون.که الان گفتین چی شده.من خیلیییی جویی رو دوستش داشتم.خیلی زیبا بود.همیشه قربون صدقه اش میرفتم و تحسین اش میکردم.مخصوصا تو قسمت 210 که شما لباس های مریم جون رو پوشیدین و جویی شیرین کاری میکرد..عزیز دلللمممم..یادش بخیر.. خدایا شکرت.از شما یاد گرفتم که توی این دنیا به هیچ چیز و هیچ کسی وابسته نباشم.همه چی میاد و میره.از شما رها بودن رو یاد گرفتم.یاد گرفتم که دیگه غصه الکی نخورم و حال خوبمو فقط به خودم و خدای خودم وابسته کنم.خداروشکر که جوجه های جدید هستند و بزرگ میشن.بچه های زیبای مامان طلا و مامان بلوندی و مامان هلالی.راستش استاد منم یه چنین اتفاقی واسم افتاد.من دو ماه پیش وقتی قانون رو درک کردم و به لطف الله مهربان داره هر روز درک و عملکردم بیشتر میشه گوشیم خراب شد.دیگه گوشی نداشتم و شرایطشم نداشتم که برم گوشی جدید بخرم.بردم تعمیرش کنند ولی دیگه درست نمیشد و عمر خودشو کرده بود.گفتم اشکالی نداره. الان که لب تابم هست.خب با اون میرم تو سایت استاد.الان دارم با لب تاب تایپ میکنم گرچند که با گوشی راحتتر بودم.تمرکزم رو گذاشتم روی لب تابم و بقیه ی داشته هام و گفتم خدایا میدونم میخوای یه گوشی خیلی بهتررر وارد زندگیم کنی.چون همیشه هم میگفتم خدایا شکرت که این گوشی رو دارم و ازش استفاده های مفید میکنم.یه هواوی معمولی بود.هی این نجواها میومد که اره تو که الان تو مسیر درستی چرا باید این اتفاق واست بیفته.قبلا که افکار منفی داشتی که گوشیت مثل ساعت کار میکرد.ولی من ساکتش میکردم چون این باور رو ساختم که الخیر فی ما وقع.گفتم به نفعمه بعدا میفهمم.خدا بهم گفت برو فایل تاکسی دنده ارژانتینی رو ببین و صحبت های فوق العاده شما. تا اینکه دو هفته پیش هم مودمم قطع شد.تا حالا چنین اتفاقی نیفتاده بود.یعنی دیگه من گوشی که نداشتم هیچچچ مودمم قطع شده بود که با لب تاب بیام تو سایت.زنگ زدم که پیگیری کنند و درستش کنند.دیروز وصل شد.گفتم اشکالی نداره. یه خیریتی هست.به نفعمه.تو این چند مدت هم داشتم فایلایی که از شما داشتم رو میدیدم و باز تمرکز رو گذاشتم روی داشته هام.مامانم میگه باورم نمیشه تو همون مهسایی.تو چقدر عوض شدی.در صورتیکه اگه من با این مسیر اشنا نشده بودم کلی گریه و نق و غر میزدم که چرا گوشی ندارم.همیشه میگم خدایا شکرت که منو به راه راست هدایتم کردی.استاد شما این نگاه رو در من ایجاد کردین که رها باشم.وابسته ی هیچ چیزز و هیچچ کس نباشم.شاد باشم و خوشحال باشم واز مسیرم لذت ببرم.بیخیال باشم.و الان این اتفاق واسم افتاده.انقدر رها هستم وحالم خوبه که خودمم باورم نمیشه من همون مهسام.خیلی تغییر کردم و روز به روز دارم به شخصیت ایده الم نزدیک میشم.شخصیتی که خودش از خودش راضی هست و خدا هم ازش راضی هست.به شدت دارم روی خودم کار میکنم.مخصوصا روی باورهای توحیدی.عزت نفس.باورهای ثروتم.هنوز نتیجه مالی نیومده ولی ایمممان دارم که میاد چون باورام درب و داغون بوده خییللیی باید روشون کار کنم.ولی ته دلم روشنه.چون تازه قضیه رو گرفتم.در این حین هم خداوند بهم الهام کرد که برو و در مورد محصولات جدید اپل تحقیق کن.به خصوصیات عالی شون توجه کن.فیلم معرفی شو ببین.اخه عاشق گوشی های امسالش شدم استاد.گفتم چشم.گفت تو کاری نداشته باش از کجا و چجوری.تو فقط فرکانسش رو بفرست.تحسینش کن و بقیه اش با من.یاد حرف شما توی انباکسینگ گوشی ایفون 12 پرو مکس افتادم.استاد پارسال هم شما گفتین برین در مورد چیزایی که دوست دارین تحقیق کنید.به ویژگی های مثبتش توجه کنید.گفتم اررره ..استاد هم پارسال همینو گفتند.خدایا شکرت. استاد اون منظره ی زیبای پشت سرتون منو دیوانه کرد.چقدر زیباست.این همه سرسبزی.ابرها چقددرر زیبا هستند.خدایا صد هزار بار مرتبه شکرت.احساس میکنم میشه ابرها رو از همین پایین گرفت.فوق العاده است.اب دریاچه مثل اینه اس.خدایی منن…مریم جانم تحسین تون میکنم بابت این همه سلیقه و تزیین غذا.اصلا ادم غذا رو که تزیین کنه اشتهاش بیشتر میشه و به خودش احترام میزاره.منم همیشه غذاها رو تزیین میکنم.اون فسنجون خوشمزه عجب روغنی انداخته.نوش جونتون.چقدر سر اسم زلیخا و جمیله خندیدم.چقددررر زیبان این بچه های خوشگلمون.رنگین کمانی هستند واسه خودشون.استاد تحسین کردم خواهرتون رو.خیلی عروسک عمو نوروز زیبایی بود. درون جدید مبارک هممون باشه.انشالله زیبایی های بیشتری باهاش ببینیم.استاد من فکر میکنم اون درون بچه چون گفتین اون زیر دریاچه خیلی گل و لجن بود همونجور که با سرعت رفته رفته توی اعماق گل و شاید بخاطر همین ندیدینش و در حین غواصی پاتون بهش نخورده.نمیدونم اما ماهایی که توی این مسیریم میدونیم که هر اتفاقی بیفته خیره چون جریان جهان خداوند رو به خیر هست.که شما خیریتش رو توضیح دادین و در اینده هم بیشتر متوجه این امر می شیم. راستی استاد تو قسمت قبلی که دیدم درون رفته توی اب یه موضوعی به ذهنم رسید که گفتم به شما هم بگم.وقتی اون قسمتو دیدم گفتم حالا اگه فامیلای ما بودند میگفتند درون مون رو چشم زدند.خخخخخ…کلا یه سری ادما کارشونه تقصیر رو گردن یکی دیگه بندازند.اونا بچه شون هم که میخوره زمین و داره بازی میکنه میگن چشمم زدند.چی بگم والا دیگه خودتون بهتر میدونید.استاد من همون بار اولی که فایل چشم زخم شما را دیدم بدون هیچ مقاومتی پذیرفتم که ارهههههههه..همینه..چون اونا باور داشتند این بلا سرشون میومده و چون شرک داشتند.چون همیشه با خودم میگفتم این همهههه ثروتمند توی دنیا هست پس چرا اونا چشم نمی خورند.این ادما که تو زندگی شون چیزی هم ندارند و وضع مالی شون هم خوب نیست.اون موقع بود که گفتم قدرت فقط و فقط برای خداست.یدالله فوق ایدیهم. خدایا شکرت. استاد عاشقتونم.عاشقتونم نازنین استاد من.از شما سپاسگزارم بابت فایل های زیبایی که با ما به اشتراک میزارین.از خداوند سپاسگزارم که شما را جلوی راه من قرار داد. الخیر فی ما وقع. هر اتفاقی بیفته داره به نفع من رخ میده.