دیدگاه زیبا و تأثیرگزار سودا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعی و بدیهی
سلام به استاد و مریم عزیزم
امروز تو این قسمت از زندگی در بهشت قورمه سبزی داریم اونم چه قورمه سبزیی قورمه سبزی که با بهترین مواد اولیه با بهترین وسایل آشپزی و از همه مهمتر با عشق طبخ میشه
مریم جانم عاشقتم که دیگه نکته ای نمودند که شما نگید ریز به ریز همه فوت و فن این قورمه سبزی رو گفتید از سبزی تازه که به جای تره از پیازچه استفاده کردید که منم معتقدم خوشمزه تر از تره هست و نحوه آماده سازی گوشت که بعد از شستن با یه دستمال حوله ای خشک میکنید تا موقع سرخ کردن آب نندازه و اون برش عالی که دادید و کمی گوشت رو از استخوان جدا کردید تا موقع پخت تو زودپز گوشت وا نره و پخش و تیکه تیکه نشه و ترکیب پیاز با گوشت موقع سرخ کردن که کمک میکنه عطر و طعم پیاز حسابی به خورد گوشت بره و تفت ادویه زردچوبه با پیاز و روغن و بعد هم اد کردن فلفل و نمک و کمی رب برای رنگ بهترش و سبزی به همراه گوشت سرخ شد و لیمو امانی رو فقط گوشتش رو جدا میکنید بدون تخم و پوست به غذا اد میکنید
هدایت شدنتون به خرید لمشنگ قسمت دست گوسفند که هم اندازش برای ظرف مناسبتر هست هم چربی کمتری داره از طریق یه راه ساده اینبار هدایت شدن به خوندن نوشته روی بسته بندی که مشخص کرده بود کدوم قسمت گوسفند هست
تحسین میکنم این مدارس حرفه ای آمریکا رو که از همون دوران به صورت عملی اعتماد به نفس و عزت نفس بچه ها رو بالا میبرند یاد میدند که چجوری خودشون و محصولشون رو پرزنت کنند و با غریبه ها ارتباط برقرار کنند و در آینده که وارد بازار کار شدند بتوانند موفق عمل کنند با قدرت و با اعتماد به نفس محصول رو پرزنت کنند و مشتری مداری رو یاد بگیرند و با اون محصولات ساده اما پر کاربردی که برای فروش به بچه ها میدند یادشون میدند که چجوری از یه ایده ساده میشه ثروت خلق کرد اگر با اعتماد به نفس بتونی محصول رو معرفی کنند و برای تشویق هم بخشی از پول فروش رو بهشون میدند چقدر ابزار ساده و کارایی رو بهشون دادند که مریم جانم به عنوان یه مشتری عالی از مایک عزیز خریده بودند اون دستگاه سبزی خشک کن و یا اون وسیله جالب برای بیرون آوردن هسته اواکادو و تیکه کردنش اون وسیله ساده برای چهار تیکه کردن مواد غذایی مثل سیب زمینی پخته شده و چاقوی مخصوص برای قارچ کردن هندونه فوق‌العاده جالب بود و چقدر این تجربه عملی به بچه ها در زمانی که وارد بازار کار می شند کمک میکنه واقعا الکی نیست که انقدر بچه ها آماده و با قدرت تو همون سن کم وارد بازار کار می شند و رشد میکنند و افرادی تو سن پانزده سالگی و یا حتی کم سنتر هستند که جزو افراد ثروتمند آمریکا هستند چقدر به این موضوع به صورت اساسی فکر شده و برنامه ریزی شده که از مدارس این آموزشها شروع میشه و چقدر تفاوت هست بین افرادی که از همین دوران آموزش میبیند با بچه هایی که تو کشور خودمون اصلا هیچ علاقه ای به کار ندارند لااقل تو سن کم که اصلا پذیرش ندارند که خودشون درآمد زایی کنند و این نوع آموزش و پرورش میتونه تو آینده کاریه بچه ها هم خیلی تاثیر گزار باشه
استفاده از این سبزی خشک کن ساده کمک میکنه اب سبزی کاملا گرفته بشه و تو سبزی خردکن خیلی تمیز و تازه بدون له شدن سبزی خرد بشه چقدر دستگاه سبزی خرد کن عالی بود با تیغه های متفاوت که میشه حتی باهاش هویج رو برای تهیه مربا خرد کرد و یا با تیغه دیگش هم مواد تهیه نون و یا کیک و شیرینی رو باهم ترکیب و مخلوط میکنه چقدر دستگاه کاربردی بود تحسین میکنم آزادی مالی استاد رو که بهترین و کاراترین ابزار رو میخرند و خودشون رو لایق استفاده از بهترین ابزار میدونند
تحسین میکنم مریم جانم رو که از تجربه مادرشون برای تهیه این غذا استفاده کردند و اول گوشت رو تفت میدند و بعد پیاز رو اضافه میکنند با گوشت سرخ بشه و مزه پیاز کاملا به بافت گوشت نفوذ کنه تا گوشت خوشمزه تر بشه و با دست هم گوشت رو برمیگردوندید تا عشقی که در وجودمان هست از طریق دستانتون به غذا منتقل بشه و غذا رو با عشق آماده کردید
بارها استاد خواستند که در انجام هر کاری که میخوایم شروع کنیم قبلش تحقیق کنیم و یا تجربیات افرادی که حرفه ای هستند استفاده کنیم و مریم جانم هم این اصول رو حتی در آشپزی رعایت میکنند و از تجربه مادرشون استفاده کردند
سبزی تازه و خرد شده رو به همراه سبزی خشک شوید و شنبلیله که تو آب خیس کردید و بعد از آبگیری به سبزی تازه و خرد شده اضافه کردید به گوشت سرخ شده اضافه و کمی هم سبزی رو سرخ میکنید
جسارت در ترکیب مواد غذایی به شیوه جدید و دلخواه خودت نه به شیوه متداول همیشگی تو رو خلاق میکنه و همین کار به نوعی ترس تو رو کم میکنه و جسارت تو رو برای انجام دادن کارها به شیوه ای متفاوت بیشتر میکنه
لوبیاها هم از شب قبل خیس شده و بنا به مدت زمان پختی که بعد از خیس کردن کمتر شده میشه در اواسط کار طبخ این لوبیا رو هم جداگونه پخت و به مواد سرخ شده اضافه کرد و بعد از تفت و سرخ شدن به مدت یک ساعت داخل زودپز هم به مدت یک ساعت پخته میشه و باز به ماهیتابه برگردونده میشه و یه مدت زمان پنج دقیقه ای هم میزاریم تا جابیافته
موازی کاری یکی از مواردی که تو این کار طبخ قورمه سبزی دیدیم که چقدر به انجام سریع کارها و ترکیب به موقع مواد با هم کمک کرد و تو هر کاری استفاده از این تکنیک موازی کاری به پیشبرد بهتر و نتیجه بهتر و سریع تر کمک میکنه
تفاوت پخت ماهیچه با قورمه سبزی در این هست که تا مرحله سرخ کردن گوشت با پیاز هردو غذا یکی هست اما تو طبخ ماهیچه کنار ظرف با روغن ادویه هایی مثل زیره و گشنیز پودر شده و چوب دارچین و پودر پاپریکا تفت داده میشه و با اضافه کردن اب و زعفرون به ماهیچه در زود پز به مدت یک ساعت پخته میشه و مطمئنا با این ترکیبات و نوع پخت بسیار طعم لذیذ و عطر و بوی عالی پیدا میکنه
استاد جان عاشقتم وقتی اومدید داخل خونه و دیدید مریم جان دارند از آشپزی فیلم میگیرند کاملا سکوت کردید و اجازه دادید که عزیز دلتون با تمرکز کار رو انجام بدند و شما هم میز پینگ پونگ رو جمع کردید کاملا هر دوی شما همپا و همراه هم هستید من این رابطه عاطفی زیبا و این عشق بدون وابستگی رو عشق سراسر احترام و آزادی و امنیت رو تحسین میکنم
در نهایت هم قورمه سبزی خوشرنگ و خوش عطر و خوشمزه و پر از نکته های ظریف که مریم جانم همه رو اعمال کردند و با عشق پختند آماده شد ساعت چهار بعد از ظهره و استاد هم از خوردن این غذای فوق العاده لذت بردند و این غذا رو ترجیح دادید بدون برنج بخورید استاد جان عاشق هردو غذا لمشنگ و قورمه سبزی هستند واقعا نمیشه این دو غذا رو به اون نحوی که مریم جانم میپزند انتخاب کرد که کدوم بهتره هردو نوع غذا رو باهم باااااید انتخاب کرد
عاشقتم مریم جانم که بعد از این هنرنمایی دوره قانون آفرینش رو هم تدوین میکنید و این دوره فوق العاده هست به خصوص با تدوینی که انجام میدید اسلایدی که آماده میکنید و صحبتهای ارزشمندی که استاد داشتند امیدوارم به زودی در مدار تهیه این محصول ارزشمند قرار بگیرم
مریم جانم آماده سازی این غذا به همراه فیلم برداری کار سختی بود که شما با عشق انجامش دادید از اینکه این فایل رو آماده کردید از شما بسیار سپاسگزارم کنار همه چیزهای خوبی که از شما یاد گرفتیم یاد گرفتن این غذا هم بسیار عالی و لذت بخش بود استاد و مریم جانم عاااااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این سریال، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD570MB37 دقیقه
سلام مریم جانم؛
من موقعی که چند هفته پیش این فایل رو دیدم خیلی حال کردم یعنی تو دلم خواستم که منم همچین قورمه سبزی رو تجربه کنم. میخوام از قانون جذب بگم. بعد از چند روز مامانم خونه نبود و خواهرم قورمه سبزی درست کرد که چون خیلی زیاد درست کرده بود من نشستم یک بشقاب پر قورمه سبزی بدون برنج خوردم و فقط یاد این قسمت افتادم و به خودم ببین قانون چقدر قشنگ داره کار میکنه.
و امروز هم مامانم نیست و من غذا پختم و اومدم سراغ این فایل که طبق دستور مریم جانم درست کنم. الان قورمه سبزی عه رو گازه و داره میپزه وقتی که خوردمش میام اخر کامنتم میگم که چجوری شده ولی مطمئنم که عالی میشه.
وااای من اینقدر این روزا قانون رو به وضوح میبینم و همش تایید میکنم که واااقعا هیجان‌زده میشم. صبح تو سنارریوم نوشتم که من میخوام که امروز بابام واسم اواکادو بگیره… همیشه من باید حتما بهش بگم که بگیره وگرنه خودش همینجوری نمیخره چون تو ایران اواکادو کم هست و فکر کنم تقریبا گرون‌ترین میوه بازار باشه. ولی اون روز شبش بابام اومد و گفت راستی اواکادو هم که دوست داری برات خریدم بدون اینکه من گفته باشم. و جالبه اصن یادم نبود که نوشتم تو سناریوم شبش که داشتم اتفاقات اون روز رو مرور میکردم و سپاسگزاری میکردم گفتم عههه ببین من نوشته بودم هااا.
یک روز دیگه تو سناریوم نوشته بودم که دوست دارم دادشم اون مبلغی رو که به من بدهکار هست امروز بزنه تو حسابم بدون اینکه من بهش یاداوری کنم. و ظهرش دیدم که زد واااقعا حال کردم. میتونست اون روز نزنه، فرداش بزنه یا اصن دیرروزش زده باشه ولی همون روزی که من تصور کرده بودم که اس‌ام‌اس وازیز میاد زد واسم.
من مقاله نوشتم و سابمیت کردم و منتظر جوابش هستم. هرروز واسه خودم مینویسم و احساس خوب میکنم که خبرای خوبی از مجله اومده و همینطور هم میشه یعنی هرروز خبرای خوب میاد.
یک هدیه میخواستم که یک روز یکی زنگ خونه رو ززد گفت خانم اومدم کتاب بفروشم منم با بی میلی درش رو باز کردم اومد بالا خیلی خانم خوش رو و مسلطی بود و کتابا رو توضیح میداد. منم کتاب شکرگزاری راندا برن خیلی توجهم رو جلب کرد و گفتم همینو میخوام. بعدش شب با خودم گفتم عهه ببین چقدر جالب این کتاب رو واقعا خدا واسم فرستاد و بهم هدیه داد و منم بخاطر اینکه از اون خانم خررید کرردم و یک جورایی حمایتش کردم خیلی خوشحال شدم.
یک روز دیگه که میدونستم شبش میخوایم برای خرید جارو شارژر بریم نوشتم خدایا دلم میخواد یک جارو شارژر با کیفیت و خفن بگیرم، رفتیم فروشگاه و اقاهه گفت خانم این جارو مارک bosch هست و جزو نوادر هست که خود شرکت بوش اومده جارو زده چون همیشه میده چین واسش بزنه این جارو امروز اومده برای اولین بار تو مغازه و ما خودمون تازه بازش کردیم ببینیم چی هست، این عاالیه چون بقیه جارو‌ها ساخت چین هستن و این ساخت خود المان هست. ما ازش خریدیم و تشکر کردیم و اومدیم بیرون. با اینکه خرید ماکروویو برامون تو اولویت بود ولی ماکرو نخریدیم و اینو خریدیم. شبش باز که داشتم اتفاقات خوب امروز رو مرور میکرردم گفتم عههه ببین من یک جارو برقی خفن میخواستم و نصیبم شد. خدایا شکرت
بازهم مثال دارم مثالام واااعقا زیادن…
ولی بچه ها اینو میخوام بگم که حس ما خیییلی مهمه من قبلا این کار ها رو میکردم اما اصلا اون اتفاقاتی که نوشته بودم نمی‌افتاد ولی الان چه شب و چه صبح که میخوام فرکانسم رو تنظیم کنم تلاشم رو میکنم که حس خوبی داشتم باشم چون زبان صحبت ما با جهان همین حس خوبه. خوبه که بنویسیم یا در مورد خواسته هامون فکر کنیم یا صحبت کنیم یا ویس گوش بدیم اما زمانی که حس خوب پشتش نباشه جوابی نمیگیریم.
خب من برم چند دقیقه دیگه بیام از قورمه سبزی بگم واستون…
خب غذامو خوردم واااقعا خوشمزه شده بود لعابی و عالی و همچنین گوشت ماهیچش هم اصلا بو نمیداد، کلی سیر شدم خدایا شکرت
از صبح که من کامنتم ررو نصفه گذاشتم رفتم تا الان که بعدازظهر هست دوتا اتفاق عالی و هیجان‌انگیز واسم افتاده که البته خودم جذبشون کرده بودم. وااای واقعا شگفت‌زده ام الان…
من دلم میخواست که یک مسافرت خارجی برم و بابام زنگ زد و گفت که عکس پاسپورتت رو بفرست واسه دبی. البته دبی رو هر سال میرن واسه نمایشگاه و من خیلی دوست داشتم که امسال برم ولی بابام گفته بود نه و تقرریبا تو ذهن من کنسل شده بود. ولی یک روز با خودم گفتم خداایا تو روزی میدی من از تو میخوام. و حسم خوب بود، الان دیگه قطعی شده و دارم میرم خدایا عاااشتقم من.
اتفاق بااحال دیگه اینکه امروز توی سناریوم نوشتم که دلم میخواد پول به حسابم بیاد، دلم میخواد مبلغ ۵۰۰ تومان به عنوان هدیه بیاد به حسابم و همینم شد، بابام بهم پیام داد که یادم بنداز ۲تومن بزنم به حسابت به خاطر اینکه این چند وقت که مامانت نیست خیلی زحمت کشیدی، الان دارم میترکم از خوشحالی خدایا شکرت این روززی هست که اززت خواسته بودم حتی بیشتر از چیزی که خواستم ممنونم ازت.
یک چیز دیگه هم بگم اینکه وقتی که پیام بابام رو خوندم اولا که یکم مؤذب شدم که جواب پیام بابام رو بدم انگار که استاد میگه توانایی پذیرش نعمت‌ها رو نداریم… یک همچین چیزی هست تو وجود من… باید حلش کنم… دوم اینکه با خودم گفتم زشته که من قبول کنم مگه من واسه پول این کار ها رو کردم بالاخره مامانم نیست و من باید غذا بپزم نه برای بابام و داداشم برای خودم بالاخره باید چیززی بخوریم دیگه اونم غذای خوشمزه و سالم. ولی بعدش با خودم گفتم گلناااازز این از سمت خداست، بابا یک وسیلس یک راهی هست که این هدیه رو میتونه به تو برسونه، خدا روزی میده، خداست همه چی ازز طرف اونه. خوشحال باش و سپاسگزاری کن تا بیشتر بهت بده. خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت
مریم جونم تو این مدت ۲ ماهی که مامانم نیست و من باید اشپزی و کار خونه رو انجام بدم همش یک نجوایی میومد که ببین گلناز به جای اینکه بری کارای مربوط به پایاننامت و دانشگاهت رو انجام بدی الکی داره وقتت توی اشپزخونه میگذره، ولی همش میگفتم نههه من دارم بززرگ میشم من به عنوان یک انسان باید ازز پس زندگیم، تامین غذا، امنیت، منابع مالی بر بیام زندگی که فقط سر کار رفتن و دانشگاه و دررس نیست که. بعد همش میگفتم ببین مریم رو چقدر قشنگ با عشق اشپززی میکنه و کاررهای خونه رو انجام میده وشغل خودش رو هم که مربوط به سایت هست رو مدیریت میکنه، پس تو هم باید بتونی و این یک فرصت طلایی هست که خدا بهت داده برای اینکه این کارر‌ها رو یاد بگیری پس سپاسگزار باش، ممنونم که اینقدر الگوی خوبی هستی.
خدایا عاااششقتم منننن❤️❤️❤️