دیدگاه زیبا و تأثیرگزار خدیجه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
بنام الله هدایتگر مهربان که عاشقانه مرا به سمت خواسته هایم هدایت و حمایت می کند.
سلام به ساکنین بهشت استاد و مریم عزیزم و سلام به اعضای سایت بهشتی عباسمنش
چقدر منظره زیبایی داره شروع فایل، یه صبح زیبا با یه آسمون آبی آبی با ابرهای پنبه ای که آدم دلش میخواد دستشو ببره بالا و چنگ بزنه تو ابرا و این دریاچه آروم و زیبا که با آرامشش دل همه بر و بچه های سایتو برده و یک کلبه چوبی بی نظیر که اینقدر خوشگله که دیدنش آدمو به وجد میاره با یه جنگل بکر و سرسبز که همه و همه خلق شده ذهن قدرتمند استاد عباسمنشه واقعا استاد هر بار که با درون از بالا از پرادایس فیلم گرفتین غیر از عظمت و بزرگی خدایی که اینهمه زیبایی رو خلق کرده به این فکر می کنم که استاد عباسمنش چه ذهن قدرتمندی داشته که این حجم از نعمت و ثروت و زیبایی رو از آن خودش کرده و هر بار فقط و فقط تحسینتون می کنم. امیدوارم منم بتونم این احساس لیاقت رو در خودم تقویت کنم و مسیر نعمتهای خداوند رو به زندگیم باز کنم.
خب امروز داستانمون داستان شکاره، اونم قتل عام دسته جمعی مورچه های آتشین. والا اینجا همین مورچه ریزا مارو گاز میگیرن جاش مثل سوزن میسوزه دیگه وقتی میگین اونا مورچه آتشینن میشه تصور کرد چه سوزشی داره گاز گرفتنشون.
خدارو شکر که هر بار هدایت میشین به محصولی که به راحتی مسائلتون رو حل می کنه، خدارو شکر برای این سم سفید رنگ که از دم همه رو قتل عام کرده. واقعا از تپه هایی که درست کردن میشه فهمید چه کلونی قدرتمندی داشتن. فتبارک الله احسن الخالقین به اون خدایی که تو وجود این موجودات ریز این قدرت رو قرار داده که یه همچین کلونیهایی برای خودشون درست کنن. و تازه چه مسیرهای پر پیچ و خمی زیر این تپه ها برای خودشون دارن.
چقدر جوجه های مامان طلا و مامان بلوندی بزرگ شدن بعضیاشون قشنگ دخترهای دم بختن دیگه وای مریم جان چقدر خندیدم وقتی سربه سر مامان هلالی گذاشتی، چه مامان قدرتمندی، آفرین، با چه شجاعتی از بچه هاش دفاع میکرد. واقعا چه مهری در وجود مادرها قرار داده خداوند که برای دفاع از بچه شون حاضرن هرکاری رو انجام بدن. حتی حمله به انسانی که میدونه از خودش قدرتمندتره. خدایا شکرت بخاطر اینهمه زیبایی و عظمتی که هر روز نشمونمون میدی.
چقدر عالی این قفسها ها هم دارن تکاملشون رو طی می کنن و هر بار بزرگتر، کاراتر و محکمتر و امنتر میشن. اونم با هدایتهایی که به شما میرسه و قدمهایی که در راستای هدایتتون برداشتین، با خودم فکر کردم مثلا اگه شما میخواستین با همون قفس اولی که آماده خریده بودین مرغاتونو پرورش بدین اینهمه لذت و اینهمه تجربه و این امکانات هیولا رو از کجا باید پیدا میکردین، باید یاد بگیرم قدم اول رو بردارم هر چی که بود و منتظر باشم تا قدمهای بعدی بهم گفته بشه تو مسیر تکاملم. خدایا شکرت برای قوانین محکم و بدون تغییرت که یاد گرفتن و عمل کردن بهشون میتونه زندگی منو متحول کنه همونجوری که زندگی استادم رو متحول کرده
به به عجب تشک هیولایی چقدر عالیه، اصلا با نگاه بهش میشه کیفیتشو درک کرد. چه دوختهای زیبایی بهش زده بودن و چه جالب بجای دگمه از اون گلهای کاموایی زیبا استفاده کردن تا بدن رو اذیت نکنه موقع خواب. چه جالب که اون دو تا آقایی که تشک رو آوردن با خودشون کاور داشتن برای کفشهاشون. واقعا وقتی برای مشتری ارزش قائل باشی به این فکر می کنی که اگه یه جایی ازت خواستن کفشتو دربیاری چه کاری میتونم انجام بدم که هم برای خودم راحتتر باشه و هم به نظر مشتری احترام بزارم. و چقدر ساده این کارو انجام دادن، به قول استاد وقتی از خودت سوالهای خوب بپرسی هدایت میشی به جوابهای درست و آسون که به راحتی مسأله تو رو حل می کنه..
چقدر به محصول خودشون اطمینان دارن که ده سال گارانتی و چهار ماه ضمانت تعویض بهش دادن. وقتی این ایمان و اعتماد رو به محصولت داشته باشی میتونی بیشترین قیمت مارکت رو بدی و آدمهایی که در مدار محصول تو باشن به سمتت هدایت خواهند شد. و وقتی بتونم این چیزایی رو که درک می کنم رو باور کنم و بهش عمل کنم منم هدایت میشم به مسیر نعمتها
وای که چقدر چراغ قوه بازی باحالی بود. منم عاشق اینم که با چراغ قوه تو تاریکی شب بازی کنم. یه شب با دخترام رفتیم رو پشت بوم و کلی با چراغ قوه سایه بازی کردیم تازه چراغ قوه ما یه چراغ معمولی بود. ببین چه حالی میده با یه همچین هیولایی بازی کنی با قدرت پرتاب نوری که حتی میشه هواپیما رو هم کور کنی وقتی نور مینداختین روی آب و انعکاسش روی درختها بود و اون صحنه جابجایی اون نورها خیلی خیلی خیلی زیبا بود واقعا خوشبختی یعنی لذت بردن. همینکه با هر چیزی اینقدر خوش باشی و اینقدر کیف کنی درست مثل بچه ها. و برای خودت چیزهایی خلق کنی که خودت میفهمی چقدر لذتبخشه. خیلی لذتبخشه که حتی ماه رو هم کور کنی با نور چراغت خیلی لذتبخشه که بخارهای روی دریاچه رو تو تاریکی مطلق جنگل با نور چراغت کشف کنی خیلی لذتبخشه که بری سراغ مرغ و جوجه هات و با نور چراغت کاری کنی که فکر کنن صبح شده و حتی سر غذا خوردن دعواشونم بشه خیلی لذتبخشه که این آقای براونی که همیشه دنبال خرابکاریه رو با نور چراغت اذیت کنی تا بفهمه دنیا دست کیه خیلی لذتبخشه که یک پسر بچه شیطون باشی و دست دوست شیطونتر از خودت رو بگیری و بری با چراغ قوه ت به زمین و زمان کرم بریزی و کیف کنی از نور بینظیر چراغ قوه ت استاد خیلی حس باحالی بود، دقیقا یاد شیطنتهای بچگیام افتادم سپاسگزارم استاد نازنینم بابت القای این حس خوب❤️
آفرین مریم جان با این دستپخت عالی و دلبرانه چقدر عاشق ایرفرایر شدم با این غذاهای خوشرنگ و لعابی که باهاش میپزین هر چند که هنر بینظیر شما و عشقی که به کارتون دارین باعث میشه این غذاها اینقدددر خوشمزه و جذاااب بشه. اما ابزار مناسب و کارا یکی از اصول جدایی ناپذیر موفقیته و بازم وقتی عشق به کار باشه هدایت میشی به استفاده از ابزار هیولایی که باعث میشه کار تو بینظیر باشه. چقدر من عاشق این هدایتهای ناب خداوندم که آروم آروم دارم درکشون می کنم. خدایا شکککر که امروز هم دیدم و لذت بردم و نوشتم درکی که داشتم از این فایل زیبا رو و میدونم که با دیدن این فایلها قشنگیای زندگیم بیشتر و بیشتر میشه
خدایا شکرت برای قدرت تحسین، برای قدرت تجسم و برای قدرت خواستن
خدایا شکرت برای قوانین زیبا و محکم و تغییر ناپذیر جهانت
خدایا شکرت برای بهترین سایت دنیا و بهترین استاد دنیا که به شاگردیش افتخار می کنم
خدایا شکرت برای این بهشت زیبا و پر از نعمت و برکت
خداوندا من به هر خیری که از تو برسد محتاجم هدایتم کن الله مهربانم❤️
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD348MB24 دقیقه
به نام رب، تنها قدرت جهان
سلام
بدجوری مقاومت داشتم برای نوشتن. نمیدونم چرا؟!!!!
از یه زمانی به بعد که استاد سفارش کرد که حتما کامنت ها رو بخونید،
و از زمانی که کامنت هارو خوندم و احساس کردم خیلی بهم کمک میکنه و ایمانم رو قوی تر میکنه و درسهام رو با تکرار در ذهنم ثبت میکنه،
تصمیم گرفتم بیشتر اوقات کامنت بزارم ، چون می دیدم موقع نوشتن، حرف هایی میاد که انگار مال من نیست و
انگار یه استاد بالاسرم هست و من دارم درس پس میدم
و این درس پس دادن هم باعث تکرار و یادآوری و درک بهتر قوانین جهان میشه
و اصلا همین فکر کردن روی اتفاقات فایل، خیلی کمک کننده هست که تو زندگی هم روی اتفاقات فکر کنم و درنتیجه، طبق قوانین پیش برم.
اما تقریبا یک هفته شد که چیزی ننوشتم و در واقع چیزی نداشتم که بنویسم و فقط کامنت دوستان رو می خوندم و لذت می بردم.
امروز صبح به خودم گفتم اگر استاد ، قسمت جدید سریال رو بزاره حتما میام مینویسم ،
وقتی سریال رو دیدم تموم شد،
نجواها شروع شد :
_ چی میخوای بنویسی
_هرچی بخوای بنویسی ، خب دوستان دارند می نویسند دیگه!
_ به جای اینکه بنویسی، این وقت را بزار و کامنت بیشتری بخون
_ مثلا الان چه درسی گرفتی
_ چرا میخوای حرفای تکراری بزنی
_حالا از چی میخوای بنویسی
_ اصلا بنویسی که چی بشه!!!!
یعنی هرچی من هیچی نگفتم، صدای نجوا بلند تر شد … تاجایی که گفت اصلا ول کن سایت رو ، برو فقط روی محصولات استاد کارکن!
به اینجا که رسید، دیگه ساکت نموندم!
یهو از جام بلند شدم و گفتم دیگه بسه!
دیگه گوش نمیدم!
به خودم گفتم باید دقیقا برعکس این نجواها عمل کنم!
گوشی رو گرفتم دستم و اومدم سایت.
حالا میخوام بنویسم!
هرررررچند کوتاه
هرررررچند تکراری
هررررچند که برداشتم کم باشه ؛ چون نوشتن برام کار کرده!
نوشتن، لایه های ذهنم رو باز کرده
نوشتن ، باورهامو بیرون میکشه
اصلا اینجا حرف زدن، حالمو خوب میکنه
این تعامل مثل یک سوختگیری شده برام ، که با قدرت بیشتری حرکت کنم و با ایمان بیشتری عمل کنم.
حالا میفهمم چرا نجواها نمیزاشت بنویسم!
سوختگیری
دقیقا همینه! همین رو هدف گرفته بود!
اون که کارشه. کارش پیدا کردن چرخ های حرکت به سمت پیشرفت، و ریختنِ شیشه خورده جلوی چرخها
کار منم پیدا کردن همین دست اندازها و ترمزهاست
پس من باید دقیقا برعکسش عمل کنم.یعنی حتی اگر چیزی به ذهنم نمیاد، بیام اینجا و فکر کنم و دنبال اجرای قوانین در سریالها بگردم، انقدر فایل رو ببینم و زیر و روش کنم تا پیدا کنم . و پروسه ی همین کارها باعث میشه که درسهایی که باید یادم بمونه ، خوب توی ذهنم جای بگیره.
حالا خدارو شکر میکنم که اینجام و دارم می نویسم، میخوام اول بگم که عکس این قسمت خیییلی قشنگه. میخوام تحسین کنم تمام زیباییها رو ، حالا هی نجوا بیاد بگه چرا حرفای تکراری میزنی، بزار بگه ، من عاشق زیباییهام و برام تکرار نمیشه، من عاشق این ابرهام، من عاشق این آسمونم، عاشق این درخت های سبز، عاشق این دریاچه، عاشق وجودپربرکت مریم جانم، عاشق اون کلاه قشنگش، عاشق صدای استاد، صدای خنده های این خانواده و عاشقتم گفتناشون❤❤❤❤❤❤
از مورچه ها بخوام بگم، به این فکر کردم که چقدر این موجودات ریزقیلی😉میتونن آدم به این عظمت رو آزار بدن! در واقع اصلا نمیشه بخاطر ریزقیلی بودنشون ، تواناییهاشون رو قضاوت کنیم و کلا نمیشه از روی ظاهر چیزها، خوبی یا بدی، قدرت یا ضعف و یا کارآمد یا ناکارآمد بودنشون رو قضاوت کرد.
و این بهم یادآوری میکنه که:
هیچ چیز و هیچکسی رو دست کم نگیرم ، حتی اگر به ظاهر خیلی ضعیف و ناتوان و کوچک باشه
فضای شبِ پارادایس هم درست مثل روزش خیلی رویایی و زیبا بود بخصوص وقتی ماه ، آرام و باوقار ، در دل تاریک شب، خودنمایی میکنه و روی ماه ِ خودش رو توی آیینه ی دریاچه می بینه!
الهی انعکانس زیباییهاتون رو در آیینه ی آدمهای اطرافتون ببینید و از زیبایی درون خودتون لذت ببرید.
عاشقتونم❤
سلام به روی ماهت عزیزم
ممنونم از پیامت و ممنون از اشاره به مسیر عصبی جدید.
بله درسته، اون مسیر عصبی جدید، فقط و فقط با تکرار ساخته میشه و به قول راستین عزیز، اون عضله ی مغز، فقط با تکراره که قوی میشه.
این دانسته ها و این تکرار، به قول مریم جانم،کلید هست اما فقط کلیدی هست که در دستمون نگه داشتیم وکاری باهاش نگردیم
و قدم بعدیمون اینه که این کلید را به قفل در وارد کنیم و بچرخانیم. در این صورت هست که در، باز میشه و به نتیجه ی دلخواه می رسیم.
منم نمیخوام فقط کلید را داشته باشم بلکه میخوام باهاش ،قفلی را باز کنم.
مرسی از پیامت و نکته هایی که نوشتی.
درپناه ایزد یکتا🙏
سلام جانم، مرجان عزیز
ممنونم از پیامی که نوشتی و
خوشحالم که از خوندن دلنوشته ام لذت بردی و
سپاسگزارم بخاطر دعای بسیار زیبایی که کردی.
امیدوارم صدها هزار برابرش رو دریافت کنی .
بهترین ها سهم دل مهربانت
در پناه مهربانترین
عزززززیززززممممم
این عالیهههههه، خداروشکر .
آره عزیزم، خیلی وقت ها ، ترمزامون عین همدیگه س و خیلی وقتا میتونیم از پیام های همدیگه ایده بگیریم برای حرکت بعدی خودمون
اصلا برای همینه که استاد همیشه تاکید میکنن که کامنت بزاریم و کامنت بخونیم.
امروز موقع نوشتن داشتم به این فکر میکردم که من این کامنت رو علاوه براینکه میخوام استاد و مریم جانم بخونن، دارم برای خودم می نویسم، طوریکه بعد از منتشر شدن کامنت ها، کامنت خودم رو با دقت بیشتری بخونم و بهش رای بدم. و بعد درموردش فکر کنم. و باورها و دیدگاهم به مسائل رو بررسی کنم و بزارم زیر ذره بین .
اگر هربار این کارو کنم و خسته نشم و ادامه بدم، مطمئنم بهم خیلی کمک میشه.
درمورد کودکیِ نفیسه ی زیبا و دوست داشتنی هم خیلی خوب نوشتی . این ارتباط با خود، خیلی سازنده هست و واجب.
منم خیلی ازت سپاسگزارم که برام می نویسی و تحسین میکنی و قطعا این احساس خوب، بهت برمیگرده.
در پناه یگانه مهربانترین
پایدار باشی❤
سلام ماهِ قشنگم ❤
احسنت بهت، چقدر زیبا ، مسائل رو به هم ارتباط میدی، واقعا تحسینت میکنم ، خودم از این نظر بهش نگاه نکرده بودم اما الان که فکر میکنم می بینم دقیقا همونطور که گفتی، از اون تضاد استفاده کردم برای نوشتن!
بله اون خانم قوی و سرسخت، کامنت های منفیش رو ، پله کرد و موفق شد. شایدم تاثیر زیادی که اون دختر روی من گذاشت، ناخودآگاه باعث این کار شد.
خیلی خوشحال شدم که بهش اشاره کردی و برام نوشتی.
واقعا استاد درست میگن که حتی کاربرای این سایت هم جزو بهترین ها هستند مثل کیفیت خودسایت.
همیشه بِدِرخشی عزیزم
💎