نوشتهی زیبا و تأثیرگزاردوستان عزیزمان «میلاد و آوا»، به عنوان متن انتخابیِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند.
نگاه زیبای میلاد عزیز:
وای… دارم از شوق می میرم… از بس که خندیدم، فَک درد گرفتم… الان که دارم مینویسم اونقدر پر انرژی ام که اجسام و جامدات اطرافم دارن متلاشی میشن! راستش صبح زود ساعت چهار با انگیزه و احساس سپاس گزاری بیدار شدم. یه صبحانه شاهانه خوردم، رفتم سراغ فایل قسمت ۲۱… موقع دیدن این فایل برخلاف بقیه فایل ها، اصلا شاد و خندان نشدم، حالم گرفته شد…و احساسم بد شد… چرا؟… شدیداً این فایل به ظاهر ساده منو به فکر فرو برد… اونجاهایی که در مورد پخش و پراکنده شدن انرژی و عدم تجمع و تمرکز انرژی حرف زدین؛ اونجاهایی که در مورد قدم به قدم عمل کردن به ایده ها و تکامل حرف زدین، من احساس ندامت اومد سراغم… اینکه چقدر در گذشته کارامو یا به تعویق مینداختم یا نصف نیمه ول میکردم… سریع به خودم اومدم … میلادی داری اشتباه میزنی هاااا… احساس بد و پشیمانی ممنوع… گذشته رو بیخیال… بچسب به الان که داری با تمام توان پیش میری و از زندگی لذت میبری… با کنترل ذهن و تمرکز بر نکات مثبت، احساسم خوب شد… اومدم که برای فایل قبل کامنت بذارم که دیدم عععه قسمت ۲۲ اومد…فایلو دیدم…استاد و مریم عزیزم باورتون نمیشه کل محله رو گذاشتم روی سر از فرط شادی…میدونستم بالاخره میای جلو دوربین مریمی… اتفاقاً همین صبحی میخواستم جسورانه ازت درخواست کنم که بیای جلو دوربین و روی ماهتو ببینیم… باورم نمیشد که این درخواست بدون اینکه بگم سریع جواب داده…
البته اینو بگم که یه حدس هایی توی ذهنم بود که چرا نمیای جلو دوربین، شاید، شاید یه ترمزهایی مثل قضیه موتور روندن توی ذهنت بود یاشایدم به دلایل شخصی یا مسایل سایت… هرچی که هست مطمئن باشید که با چند بار اومدن جلوی دوربین عادی میشه هم برای شما هم برای بچه های سایت… استاد عزیزم لطفاً مثل قضیه موتور روندن، تشویق و راضیش کن که راحت تر باشه جلو دوربین…
استاد عزیزم، من ایده آل هام از روابط خیلی بالا بود ولی با دیدن روابط فوق عاشقانه و الهی شما، استاندارد هام جابجا شد و کلی خواسته جدید تو دلم شکل گرفت… بلد نبودم که دقیقا یه رابطه رویایی چطور میتونه باشه چون نه تجربه داشتم نه آگاهی… ولی شما با لطف و بزرگیتون این رو به ما نشون دادید که وقتی میگیم روابط رویایی ، یعنی چی… بخدا قلب خیلی بزرگی میخاد که آدم زندگی شخصی شو نشون بده تا دیگران الگو و الهام بگیرن…
همیشه دوست داشتم که ببینم زندگی شخصی افرادی که برام الهام بخشه چجوریه… بیل گیتس… ایلان ماسک… کریس رونالدو… زلاتان ابراهیموویچ… تونی رابینز… یا حتی امامان و پیامبران….
اصلاً هیشکی… هیشکی از آدمای معروف و ثروتمند حاضر به این کار نیستن یا اصلاً براشون اهمیتی نداره… ولی شما با سبک زندگی شخصیتون مرزها رو جابجا کردید و تابوها رو شکستید… استاد عزیزم بخدا میبینم که چقدر دلتون صاف و زلاله و هیچی تو دلتون نیست… چقدر خوش قلب و بخشنده اید و اینا همه از خداست… بخدا ارزش این فایل های رایگان اونقدر برام زیاده که نمیتونم قیمت بذارم روش… به این میگن زکات و انفاق… خدایا بی نهایت شکرت بابت این زوج آسمانی که پیام آور کلام تو اند… پیام آور عشق و صلح و مهربانی…
مریم جان، چقدر کار خوبی کردی که اونجا که استاد با مشعل افتاد به جون علف ها، فیلم رو قطع نکردی و استادو دنبال کردی… خیلی دلم میخواست ببینم استاد بصورت ممتد تا کجا پیش میرن، جیگرم حال اومد ازین عملیات آتیش بارون، با رمز یا مریم…
رنگ بوی غذاهای عجیب مریم خانم منو کُشت… برم غذای خودمو درست کنم دهنم آب افتاد… راستی به لری میگن پیاز بِخَ… پیاز وخور مال شب های بَرَرَست…
دمپایی اوستادو ببین… همونیه که قبلاً با یه چاقو هیولا بریدیش… از خنده و ذوق میمیک های صورتم پاره شد… چقدر تو ساده و متینی مرد… یه عمر تو تخیلم به ساده زیستی اماما و پیامبرا و اولیا فکر میکردم، که مثلا با قدرت تخیلم ازشون الگو بگیرم… شما دو تا دو عِند ساده زیستی و خاکی بودن هستین… روز به روز فضای این خانواده داره صمیمی تر و با صفاتر میشه… عاشق همه تونم عزیزای دلم
نگاه زیبای آوا عزیز:
سلامی به قشنگی اردیبهشت و زیبایی این بهشت که شروع این سریال و اسمش با این ماه فوق العاده بهشتی همزمان شد.
نکات این فایل:
۱_توضیحات اول فایل که استاد میگن بچه ها نبینن بهتره چون ممکنه برداشت اشتباه بکنن. استفاده درست از کلمات چقدر تاثیر مثبتی داره. به جای اینکه بگی خطرناکه بگی برداشت اشتباه. من دوست داشتم این جمله رو.
۲_داشتم به این توجه میکردم که استاد و خانم شایسته اگر تو یک اتاق دربسته چند روز تنها بمونن هزار تا ماجرا از اونجا میسازن. اینجا هر روز به امید انجام یک کار تازه بیدار میشن و کلی ماجراسازی میکنن. روزی که گفتین میخواین فیلم ها رو به اشتراک بذارین گفتم اخه اینجا چه چیز جالبی میتونه داشته باشه که ازش سریال بسازن. زیبایی اینجا فوق العاده ست و مونده بودم قراره چه اتفاقاتی بیوفته. تازه قبلا چند تا حیوونم بود ظاهرا دیگه حیوونها هم نیستن. برام سوال شده بود.الان دیدم که شما منتظر رخ دادن اتفاقات نمیشینید شما حرکت میکنید و ماجرا سازی میکنید به سمت مثبت.
۳_خانم شایسته چقدر باید ازت تعریف کنم که چیزی که تو دلمه رو بتونم ابراز کنم. واقعا حروف الفبا توی تحسین شما قاصره و این قدرت و نداره. شما نه فقط برای خانم ها، بلکه برای آقایون هم الگو شدی. چقدر دوست داشتنی هستی و الگو. اصلا خسته هم میشی شما؟ تا به حال کلافه هم شدی؟ اون روز که مورچه دست شما رو گاز گرفته بود اصلا استاد خبر نداشت. یا نیش زدن اون زنبور که مردها هم ازش وحشت دارن،شما چقدر قشنگ برخورد میکنی با این اتفاقات. در صورتیکه هستن خانم هایی که اگر این اتفاق براشون میوفتاد و دستشون زخم میشد مرد و بیچاره میکنن و تا یک هفته هم دست به چیزی نمیزنن و کلی هم غر میزنن که اینجا چیه همش جونوَر داره و … نیش زدن زنبور که اصلا بماند که واقعا ترسناکه و درد داره.
اینها همش ربط داره به عزت نفس ها. این یعنی بشینی و از هر اتفاق ساده و کم اهمیتی یک ماجرا بسازی برای جلب توجه و با اینکار خلاء های درونی تو بدی یکی دیگه پر کنه. ولی شما خودت داری خودتو تامین میکنی و نیازی به دیگران نداری که نوازشت کنن.. چقدر شیوه زندگی شما رو دوست دارم. منی که هیچوقت با رفتار عامه خانم های سرزمینم موافق نبودم و احساس خوبی پیدا نمی کردم وقتی شما رو دیدم انگار پیدا کردم کسی رو که میتونه شکل دیگه ای رفتار کنه و مستقل بودنش دوست داشتنی ترش میکنه. واقعا من عاشق شما و سبک رفتار و شخصیتت شدم.
۴_پاکسازی این مزرعه زیبا با عشق، حرف زدن از حشرات به صورت عادی نه با نفرت انگیزی، چون پذیرفتین اینها بخشی از طبیعت هستن و اگر دوستشون نداریم باید پاکشون کنیم نه اینکه بگیم نباشن و کاری هم نکنیم. با عشق کار کردن شما برمیگرده به اینکه شما مقصد رو تصویر سازی میکنید و مسیر رو با عشق حرکت میکنید چون تصویر نهایی رو دائم با خودتون مرور میکنید و از اهرم رنج و لذت مغزتون حسابی کار میکشید. توجهتون به خواسته ست، نه ناخواسته. به خطرات آتیش فکر نمیکنید بلکه به زیبایی و زنده شدن طبیعت فکر میکنید.
۵_برام جالبه گاهی قسمت هایی رو دارین نشون میدین که به خاطر تجربه نداشتنتون و طی نکردن تکامل ممکنه نتیجه اشتباه پیش بره، مثل آتیشی که تو قسمت های قبلی داشت پیش میرفت و ممکنه بود به قول خودتون بهشت و تبدیل کنه به جهنم با اینکه میتونید این و کات کنید. اتفاقا برای من خوب شد که این باور و که استاد توی هیچ چیزی اشتباه نمیکنه و هیچ اتفاق نادلخواهی براش نمیوفته و … رو بشکنم و بپذیرم که ایشون هم مثل ما انسان هستن و فرکانس های ۱۰۰ درصد خالص نداره پس هر اتفاقی ممکنه بیوفته و طبیعیه. اینطوری اگر خودم اشتباه کنم بهتر میتونم خودمو آروم کنم،چون الگوم استاده و میگم استاد هم ممکنه اشتباه کنه و اصلا اشتباه بخشی از مسیر رشد و تکاملی ما انسان هاست.
۶_ زیبایی آب و خورشید و درختها و صدای پرنده ها که همگی در کمال آرامش نظاره گر دستان خداوند بر روی زمین هستن و دارن میبینن که چطوری دارن زباله های اطرافشون و پاکسازی میکنن و به قول خانم شایسته سپاسگزاری میکنن هم مثل همیشه لذت بیننده رو بیشتر میکنه.
۷_تشبیه خانم شایسته و جون دادن به هرچیزی که اطرافش هست رو خیلی دوست دارم چون با روحیات من خیلی سازگاره. چه تعبیر قشنگی بود،اتاق کاری که دیواره هاشو درخت ها تشکیل دادن و سقفش سایه درخت گردو بود. من هم همیشه برای همه چیز اسم میزارم و از تشبیهات قشنگ استفاده میکنم. کسانی که اهل نوشتن باشن این روحیه رو دارن.
۸_رسیدیم به بخش خوشمزه فایل،بسته بندی غذا عالی بود. چقدر مرتب و تمیز بود. خلاقیت یعنی همین. خلاقیت از حرکت میاد. ایده هایی که میاد واسه اینه که قدم اول رو برداشتیم. اینو یادمون باشه. وقتی که آدم یک کسی مثل استاد در کنارش باشه که همیشه با عشق غذا میخوره و لذت میبره انگیزه ش همیشه برای غذاهای جدید زنده می مونه.
۹_تکاملی سوختن ریشه رو از بین میبره. اینو ببریم تو دل خودسازی و بهترین خروجی رو ازش بگیریم.
۱۰_در آخر موتور سواری و دیدن نتیجه و لذت بردن. باورهای اشتباه و گاری هایی که به خودمون وصل کردیم شبیه برگهای خشک و حشرات این مزرعه ست، انقدر فضای ذهن ما رو پر کردن که جایی برای باورهای تازه نیست. اول باید قبلی هارو از بین ببریم تا جا باز بشه برای ورود افکار تازه. لیوانی که پر آب گندیده ست، هرچی توش آب تمیز بریزی میره باعث میشه اون آب کثیف فقط بیشتر هَم بخوره و آب تمیز خیلی دیده نمیشه چون جای خالی نداره توی لیوان. ولی اگر اول آب کثیف و خالی کنی و لیوان و تمیز بشوری اون وقته که آب تمیز خودشو توی لیوان نشون میده و میتونی از دیدنش لذت ببری.
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD376MB25 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 22108MB25 دقیقه
سلام به همه اعضای خونواده ام
استاد عزیزم چقدر خوبه که با شما در این قطار زندگی همسفر شدم
خدایا شکرت بابت 22مین رو از زندگی در بهشتمون
که زندگیمون رو زیباتر کرده،نگاهمون رو مثبت کرده،دیده مون رو گسترده تر کرده،منو سپاسگزارتر کرده
مثه هر روز شروع کردم به دیدن فایل و یادداشت آگاهی ها و نکات جدید
استاد گفت که این آخرین قسمت از آتیش سوزیه و اتمام داستان
که ایده ایی بهم الهام شد که برم از قسمت19 که شروع روند آتیش سوزی بوده رو ببینم،و آگاهی های کلی رو بدست بیارم
خب منم طبق چیزی که از استاد یاد گرفتم،به ندای درونم گفتم چشم و شروع کردم به دیدن فایلها
خدای من چقدر من توو این 4قسمت که شاید به ظاهر کوتاه بوده،درس گرفتم،آگاهی پیدا کردم
درسی که از بریدن درختها و علف های هرز و سوزوندشون آموختم
اول از هر چیز ایمان،ایمانی که باعث حرکت میشه،ایمانی که ما رو در مسیر مصمم تر میکنه،ایمانی که بهمون شجاعت و جسارت میده،ایمانی باعث میشه بر ترس ها و ناشناختها غلبه کنیم،ایمانی که ما رو به خداوند نزدیکتر میکنه
دوم توکل کردن،حرکت کردن و ثابت قدم بودن در مسیر
سوم پیدا کردن باورهای محدود کننده همراه با ترمزهاشون
چهارم ساختن باورهای درست و کار کردن روی باورها
پنجم دریافت کردن الهامات
ششم اجرا کردن ایده های کوچک
هفتم متمرکز شدن و انرژی گذاشتن روی اجرای ایده ها
هشتم ادامه دادن و کار کردن،اجرا کردن ایده ها و هدایت شدن به ایده های راحتتر و ساده تر
و تکرار،تکرار،تکرار همین روند و اجرا کردن ایده ها یکی پس از دیگری که موفقیت های کوچک رو تبدیل به موفقیت ها بزرگ در یک روند تکاملی به ثمره میرسونه
و درسهایی که از این 4قسمت گرفتم
نگاه کردن مثبت به مشکلات زندگی،مشکلاتی که مشکل نیستند،اومدن تا ما رو بزرگ کنند و به خواسته هامون برسونن
و اینکه راه حل هر مسئله ایی در دل خود مسئله ست
احتیاط
مدیریت کنترل ذهن،کنترل ورودی های ذهنی و دادن خوراک مغذی به ذهن و روحمون
هر روز قدم برداشتن برای بهبود زندگیمون
احترام،عشق بدون وابستگی،همکاری گروهی
احساس خوب در اجرا کردن ایده ها
اهرم رنج و لذت
اطلاعات عمومی
آگاهانه کار کردن روی باورها و پیدا کردن ترمزها
ارزشمندی زمان،انرژی گذاشتن و متمرکز شدن در یک نقطه
خسته نشدن و ادامه دادن در مسیر
خاموش کردن نجواهای شیطانی و گوش سپردن به ندای قلبی
بخاطره خودمون زندگی کردن
و هزاران اگاهی دیگه که لازمه ی تکرار و تکراره تا ظرف ذهنی ام بزرگتر بشه و اون اگاهی ها رو بدست بیارم و زندگیمو زیباتر کنم،چون همیشه جایی برای بهبود هست
بریم برای این قسمت و اتمام داستان
خدایا شکرت برای امروزمون
خدایا شکرت برای این اتیش زیبا
خدای من استاد این ایمانت چنان قدرت و انگیزه ایی رو برای ادامه دادن در این مسیر بهم داده که روی پاهای خودم نمیتونم بند بیام از شور و شوق زیاد برای ادامه دادن و کار کردن روی خودم
راحت راه افتادی جنگل رو به آتیش کشوندی چون ایمان داری خداوند این آتیش رو مدیریت میکنه،بهشتمون رو داره زیباتر میکنه،خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت ایمان بی نهایت استادم به خداوند
قبل از شروع کردن و پیدا کردن و کار کردن روی باورها
زندگیمون رو از هر جهت نگاه کنیم،ثروت،سلامتی،معنویت،روابط
که خدارو شکر من نشستم و یادداشت کردم وضعیت زندگیمو از هر جهت
استاد تراکتور که گفته بودی،خریدی
مبارک باشه،تحسین میکنم این آزادی مالی رو،خداوند بیشتر از این بهت بده
خدایا شکرت بابت تراکتور استادمون که نشون دهنده ی ثروت و فراوانیه
استاد من برای چیزهایی که سوزنید،اسم گذاشتم
نیمکتی که من اسمشو باور محدود کننده عدم روابط عالی گذاشتم
که با کار کردن روی باورها و ترمزهاش(موریانه ها) که در لایه های زیرین ذهن نفوذ کردن بودن و با متمرکز شدن و کار کردن روی این باورها در یک روند تکاملی سوختن و خاکستر شدن و آدمها جدید و خوب وارد زندگیم شدن😍
درختی که شبیه عاج بود و چون دو شاخه بود،باور محدود کننده ی کمبود ثروت و عدم احساس لیاقت در داشتن ثروت
که اینم مثه پروژه ایی که روی باورهای محدود کننده عدم روابط عالی اجرا کردم،پروژه جواب داد
و در یک روند تکاملی جریان ثروت و نعمت و فراوانی به زندگیم راه پیدا کرد و نزد خداوند دارم محبوبتر میشم☺
درختی که با اره تلاش کردیم قطع بشه اما خداوند هدایتمون کرد به ایده ای ساده تر و راحتتر،باور محدود کننده ی سلامتی
و اینم طبق اجرای پروژه های قبلی در یک روند تکاملی داره از بین میره و با سلامتی جسمم بیشتر سپاسگزار خداوند هستم🤭
و درختها،علف های هرز و برگهای خشک که همون باورهای منفی و ترمزها هستند که در ذهنمون پراکنده شدن بودن و جا خوش کرده بودن و باعث شدن که ذهن و روحمون در یک فاصله ی بسیار زیاد قرار بگیرند که اینم با یک روند تکاملی،پیدا کردن باورها و ترمزهاشون و کار کردن روشون ما رو هر روز دارن به خدا نزدیکتر میکنند😍
خدایا شکرت بابت این آفتاب زیبا که آدم از نگاه کردن بهش سیر نمیشه
خدایا شکرت بابت درختهای گردو در بهشتمون
خدایا شکرت بابت نعمتهای بیشماری که بهمون دادی
خدایا شکرت که اونقدر جهانت پر ثروت،نعمت و فراوانی که زمان کفاف نمیده از همشون بهره ببریم
خدای من صدای شب چقدر زیباست،ترکیب صدای ماشینها در اتوبان،قورباغه ها،جیرجیرکها،جز جز سوختن برگها چقدر زیباست،چقدر گوش نوازه،خدایا شکرت
خدای من ادم چقدر میتونه بهت ایمان داشته باشه که آتیش رو در دل شب به حال خودش رها کنه،الله اکبر،الله اکبر،الله اکبر
خدایا شکرت بابت آسمون زیبا با رنگ محشرش
چه نگاهی خدای من،درختان شاد و خوشحالند
خدای من،منو کجا اوردی،دارم دیوانه میشم از اینهمه عشق،از همه ایمان
چه اتیشی شده،چقدر زیباست،خدایا شکرت
ایده های جدید یکی پس از دیگری برای درست کردن یک غذای فوق العاده
خدایا شکرت بابت خوراک لوبیا
خدایا شکرت بابت،پیاز،دهک،گوجه خشک،نخود سبز،ادویه و فلفل
خدای من باورهایی که اونهمه سال در ذهنم جا خوش کرده بودن،زندگیمو نازیبا و زشت کرده بودن،با کار کردن روشون دارن از بین میرن،خدایا شکرت
بسوزید بسوزید
باورهای محدود کننده ی من بسوزید،بسوزید😀
زندگی به مو میرسه اما پاره نمیشه
باور محدود کننده ایی که به مو رسیده و باید پاره بشه،شوخی نداریم ما😃
خدای من چقدر عالی میشه که از بن،روی باورهای محدود کنندمون کار کنیم تا از بن بسوزن و از بین برن
خدای من دقیقا اوضاع من الان همینطوره،شاید کسی الان زندگیمو ببینه بگه که مرضیه تو که تغییری تووی زندگیت رخ نداده این سه ماهه داری روی خودت کار میکنی،اما من خودم میدونم که خونه ی درونمو ویرون و خراب کردم،با هدایت ها و آگاهی هایی که به دست اوردم،با تموم وجودم دارم حس میکنم زیرساخت ذهنم درست اصولی ساخته میشه،حس میکنم از بن دارم رشد میکنم و بالا میام
و به قول استاد اینها در طولانی مدت جواب میده،همه چیز تکامل،تکامل،تکامله
خدایا شکرت بابت قانون زیبای تکامل که داره بهم یاد میده هر روز صبورتر و صبورتر بشم و از مسیرم لذت ببرم
خدایا خیلی خوشحالم خیلی،دارم بال درمیارم
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
ایده ثروت به کسی داده میشه که ذهنش ثروتمند باشه
خیلی راحت از درخت مرده ایی که داره میسوز،عکس بگیری،بفروشی و ثروت بسازی
استاد من عاشق این نوع نگاهتون هستم،که به همه چیز زیبا نگاه میکنین
خدایا شکرت از این نگاه زیبا
که پر از درس برای من،منم دیگه به هر چیز نگاه میکنم زیبا میبینمش،حتی باورهای محدود کننده ای ذهنم که قسمتی از باورهای درستم هستن
تضاد رو زیبا میبینم،آفتاب سوزان خوزستان رو زیبا میبینم،حتی،شیطان،شیطان رو زیبا میبینم
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
خداوندی که همیشه و هر لحظه داره باهامون حرف میزنه،با ندای قلبمون،از زبان استادمون و مریم جان،از کامنتهای دوستان،با دیدن یک فیلم،با دیدن یک تصویر،با حرف زدن دوستمون و…داره باهامون حرف میزنه،میگه که ایده های ساده ترم هستن
که همش سود،سود و سود،خدایا شکرت
درختی که از ریشه واژگون میشه،باورهای محدود کننده ایی که اگه از ریشه مشکل داشته باشن،عملا از ریشه از بین میرن
درخت پر از مشکل،باورهای محدود کننده ایی که برامون کلی مشکل و مسئله بوجود اوردن،با کار کردن روشون اون مشکلات و مسائل از ریشه درست میشن و اتفاقات خوب رو در زندگیمون رقم میزنن،خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت نگاه زیبای مریم جانم،درخت پر از مشکل خیلی زیبا شد
نتیجه کلی از باورهای سوخته
به جاشون باورهای درست در ذهنمون رشد میکنند،سبز میشن،چون دیگه با خوراکی که از طریق ورودی هامون بهش میدیم سبز میشه و دیگه از همه طرف سود،سود و سود
الهامات خداوند،قدم برداشتن،ایده ها یکی پس از دیگری،هدایت شدن به ایده های ساده تر و راحتتر و در نهایت نتیجه
خداااااااااااااااااااااااااااااااایا شکررررررررررررررررررررت
ممنونم استادم ممنونم مریم جانم
احساس میکنم بمب انرژی شدم😁
خدایا شکرت بابت اینهمه آگاهی
خدایا شکرت بابت دستانت روی زمین که دارم باهاشون بهشت رو تجربه میکنم
خدایا شکرت بابت همه چیز
دوستون دارم