سریال زندگی در بهشت | قسمت 220

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار زلیخا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

به نام خداوند توانا، خداوند قدرتمند و شکست ناپذیر

سلام به همه ی عزیزان در این بهشت الهی

من تحسین می کنم این نگاه زیبابین استاد رو، که اینقدر از ته قلبش از دست پخت و دیزاین غذای مریم جان تشکر میکنه و سپاسگزاره… و علاوه بر اون از پخت و تجربه ی غذاهای جدید استقبال می کنه…

چقدر زیباست که همسر گوشی به دست بگیره و از غذای خوش طرح و رنگ و خوش طعمی که خانومش درست کرده، فیلم بگیره و اینطوری تعریف و تمجید کنه…

من تحسین می کنم مریم عزیز رو، که اینقدر با خودشون در صلح هستند که با اینکه اینکارهارو انجام میدن، بازخوردی چنان عاشقانه و دلچسب دریافت میکنن، و این نتیجه یِ جدی گرفتن قانون و عمل کردن به آن هاست… چون خیلی ها هستند که اون ها هم دستپخت خیلی خوبی دارن، سلیقه ی خوبی دارن، اون ها هم دیزاین خوبی می کنن، ولی این طور که استاد سپاسگزاری می کنن هربار، بازخورد نمی گیرند. پس علاوه بر افزایش مهارتمون توی هرکاری، خیلی مهمه به خودباوری هم برسیم، خودمون برای خودمون و کارمون ارزش قائل باشیم تا جهان هم همونو بهمون بازخورد بده…

از همون لحظه ی که مریم جان در مورد پروژه ی جدید شروع به صحبت کردند، گفتم بازم پروژه؟ بازم بهبود؟ بازم راحت تر کردن کارها و فراهم کردن نیازها؟ بعد از دیدن 220 قسمت از همین سریال فقط، دیدن 220 پروژه و بهبود، دیدن 220 حرکت کردن ها، من نگاهم جور دیگه ای داره میشه! وقتی تا این حد (220 قسمت) داره تکرار میشه و میبینم، نگاه منو به زندگی تغییر میده. هم در کل به زندگی و هم به زندگی پولداری. (وجود من به کلمه ی ثروتمندی کمتر مقاومت نشون میده ولی به کلمه ی پول و پولداری بیشتر مقاومت داره، به همین دلیل از کلمه ی پولداری استفاده می کنم، ولی خواسته ی من ثروتمندی در تمام جنبه های زندگی است)

توی این قسمت درک کردم که چقدر زندگی پولداری متفاوت از چیزیه که تا به حال درک کرده بودم، زندگی پولداری به این معنا نیست که از صبح تا شب بخوری و بخوابی و بگردی و دست به سیاه و سفید نزنی، نه زندگی پولداری یعنی بخوری و بخوابی و بگردی و مسائلت رو با لذت بیشتری حل کنی.

زندگی پولداری یعنی وقتی به یک مسأله برخورد می کنی، مثلا جاکفشیت کوچیکه، نگران خرید ابزار و وسایل برای حل مسئله و ساخت یک جاکفشی بزرگتر نیستی…

زندگی پولداری یعنی نگران نبودن، یعنی غصه دار نبودن، یعنی در حزن نماندن، یعنی کافر و ناشکر نبودن (مثلا بخاطر کوچک بودن جاکفشی)، زندگی پولداری یعنی خیال راحت برای اینکه قادریم جاکفشی بسازیم، یعنی خوشحالیم قراره بازم چیز جدید خلق کنیم، یعنی میسازیم و میبینیم و لذت میبریم و شکر می کنیم، آره زندگی پولداری یعنی شکرگزار بودن…

زندگی پولداری یعنی بیشتر مشتاق میشی مسئله حل کنی، هم فرصت کافی داری، هم ذهنت درگیر مشکلات مالی نیست و هم ابزار و امکانات کافی داری…

زندگی پولداری یعنی ساخت بیشتر عزت نفس و اعتماد به نفس در عمل…

زندگی پولداری یعنی این فرصت رو داری تا خوب زندگی کنی و دنیارو جای بهتری برای زندگی کنی… یعنی یک دنیا در زندگی دیگران تاثیر مثبت بزاری…

زندگی پولداری یعنی تحمل نکردن، همون عیب نداره گفتن ها (که توی کامنت قبلیم نوشته بودم، پاشنه ی آشیلم) اگه جای مناسب برای کفش ها ندارید، نمیگید عیب نداره، تحمل نمی کنید این وضعیت رو، اینکه یجوری بالاخره با فشار کفش هارو جا بدید! و این موضوع شاید در اینجا کوچیک به نظر بیاد، ولی از یک نگاه ریشه ای شکل می گیره! و بارها در همه چیز تکرار میشه (افعال مضارع در قران) اینکه شما سعی می کنید چیزی رو تحمل نکنید، براش راه حل بدید و نعمت و قدرت الهی به نام پول، به کمکتون میاد برای رسیدن به خواسته تون! همین تحمل نکردن ها، یعنی ارزش قائل شدن به خواسته هاتون، ارزش قائل شدن به خودتون، به نیازهاتون!

غیر از بحث پول، اصلا چقدر میشه متفاوت زندگی کرد، من الان بعد از 220 قسمت و 220 بار تکرار این کارها، تازه تازه دارم درک می کنم که چقدر میشه متفاوت و بهتر زندگی کرد دونفر آدم، از بودن در کنار هم این همه مدت لذت میبرن، در و تخته جوره، با هم هماهنگ هستن، از بودن در کنار هم، از کمک به همدیگه، از گذران لحظات و زندگی کردن باهم دیگه، نهایت لذت رو میبرن، دونفر آدم که اینقدر کارهای خوب و مفید دارن، اینقدر که برای بهبود بیزینسشون، برای بهبود شخصیتشون، برای تجربه های بیشترشون توی همه ی جنبه ها، اینقدر کار دارن، که روزها و هفته ها و ماه ها توی پرادایس دارن رضایتمندانه زندگی میکنن. اینطور نیست که حوصله شون سربره از بیکاری، یا کسل کننده نباشه زندگی، چقدر این سبک زندگی زیباست، چقدر شدنیه، چیزی در این سریال دارم میبینم و درک می کنم که تا به حال ندیدم و ذره ای درک و آگاهی بهش نداشتم، چقدر زیبا و الهیه…

اینکه قبل از شروع به کار توی برگه اینقدر زیبا و با جزئیات طرح میکشید و تحلیل می کنید تا موقع نجاری بهترین کیفیت رو در راحت ترین حالت پیاده کنید، خیلی عالیه، اون موقع که خودم برنامه نویسی می کردم، یکی دو روز با جزئیات پروژه رو تحلیل می کردم و توی برگه پیاده می کردم، بانک های اطلاعاتی، جداول و فیلد ها، صفحات و … این بخش کار خیلی برام لذت بخش بود…

چقدر شیرینه که بعد از کلاس تئوری، وارد کارگاه عملی بشیم، چقدر لذت بخشه عمل کردن ها، چند روز پیش در مورد مدرسه ای که ایلان ماسک برای پسرانش راه اندازی کرده میخوندم، که بیشتر کلاس هاش عملی هستش! و بچه ها خودشون ذوق دارن برن مدرسه! و توی این قسمت وقتی تصویر وارد کارگاه شد، احساس کردم توی کلاس درس هستم که وارد بخش عملی شدیم! سپاسگزارم ازتون! و بازهم تحسین می کنم برکتی به نام پول رو، که با اومدنش و حضورش می تونیم چنین کارگاه عملی و مجهزی رو راه اندازی کنیم، میتونیم مثل ایلان ماسک مدرسه ی مجهز و طبق اصولی که خودمون درک کردیم راه اندازی کنیم! این نعمتِ پول، اینقدر این حرکت کردن ها و کارهای عملی رو لذت بخش می کنه، که بیشتر عطش ادامه دادن داریم! بیشتر مشتاق میشیم که بازهم مسائل رو حل کنیم، و بخواهیم تجربه های بیشتری داشته باشیم…(چون در نبود ابزار یا نبود پول برای خریدش، کار سخت میشه و دیگه میل به ادامه دادن در آدم فروکش میکنه، چون رنجِ کار بیشتر از لذتِ کار میشه)

پروردگارا پول و ثروتی که در زندگی انسان خلق کردی، چیزی جز نعمت و رحمت تو نیست، و منو ببخش و بیامرز که یک عمر نگاه بد به پول داشتم و با این کار به خودم ظلم کردم…

وقتی استاد داشتند میخ هارو با اون دستگاه آبی میزدن، خیلی برام خوشایند بود، مثل بازی می مونه، مثل تفنگ بازی، خیلی جالبه

قبل از اینکه در مورد دستگاه و فنس برقی بنویسم، درمورد مصرف برق، چند روز پیش در مورد باورفراوانی به موضوعی هدایت شدم، و بیشتر درموردش خوندم، اینکه توی آلمان هزینه ی برق مصرفی منفی میاد، یعنی به ازای برق مصرفیت نه تنها ازت پول نمیگیرن، بلکه بهت پول پرداخت می کنن، حالا به هردلیلی که هست، یا چه مدتی بوده یا هست، نکته اش اینجا بود برام که جور دیگه ای هم میشه زندگی کرد، شکل متفاوت تر از چیزی که تا به حال در دنیای خودساخته مون تجربه کردیم! دوست داشتم برای یادآوری اینجا بنویسم. که یک نقطه ای در این دنیای پهناور خداوند، نه تنها نیازی به صرفه جویی در مصرف برق و این صحبت ها نیست، بلکه فراوانی هست و برای مصرفت بهت پول میدن! چقدر این دنیا متنوع هستش! چقدر فراوانی در همه چیز هست…

وای خدا من عاشق فصل پاییزم، زمین کمی سبزه و برگ های خوش رنگ زرد و قهوه ای خشک روی زمین روی چمن های سبز ریخته! چقدر صدای دلنوازی داره این خش خش برگ ها، این رنگ زیبای الهی، این خنکی و سوز کم پاییز که من عاشقشم!

چقدر عالی شده این محیط به این بزرگی و کافی ای رو برای چرخیدن مرغ و خروس ها فنس کشی کردید، هم مسأله تخم گذاریشون توی هر سوراخ سمبه ای تخم میزاشتن رو حل می کنه (که خودش موش و مار جمع می کنه) هم از لحاظ ایمنی شون برای زنده موندنشون، هم مرغ و خروس ها راضی و خوشحال هستند که میتونن بگردن و اونطوری پرواز کنن

استاد عزیز و الهی، و خانم شایسته ی لطیف و گرامی، چقدر این مستندها برامون درس داره، اصلا فکر می کنم بخاطر اینهمه قسمت های زیادش هستش که تا این حد تاثیرگذار شده، اینکه برای مدت های طولانی زندگی شخصی که اینقدر خوب به قانون عمل می کنه رو میبینیم! وای استاد، چقدر بزرگمرد هستید شما، شما برای خودتون یکسری درک ها از قانون رسیدید و ثروتمند شدید، اصلا و ابدا وظیفه ی شما نبود که اینهمه زحمت بکشید و این همه مستند علاوه بر فایل های آموزشی تهیه کنید، اونم مستندهایی که در ازاش پولی پرداخت نمیشه! برای این لطفتون سپاسگزارم، از خدا سپاسگزارم که عشق به این فعالیت هارو در وجود شما به راه انداخته و بازهم از شما و خانم شایسته ی بزرگوار سپاسگزارم که به صدای خداوند در وجودتون گوش فرا دادید و نتیجه اش اینقدر عالی شده…

چقدر زیبا توی این سریال ها بهمون یاد میدید قدرت بی انتهای خداوند رو، قدرت خواسته ی انسان و هدایت های خداوند رو، اینکه میشه خدا و خرمارو باهم داشت، میشه هم مرغ و خروس و حیوانات داشت و هم میشه ماه ها به سفر و گردش رفت!

چقدر جاکفشیتون قشنگ و کاربردی شده، مبارکتون باشه، هم تمیز ساخته شده، هم رنگش که تیره و روشن بود، خیلی عالی شده، هم چیزی که همه دوست داریم، جا برای کفش ها زیاده! مبارکتون باشه، برای درش: اگه در نباشه، برداشتن و گذاشتن کفش هم راحت تره، ولی ممکنه بعدا نیاز بشه، البته میتونید به جای درب چوبیِ بازشو، از کاور پلاستیکی مغناطیسی استفاده کنید، یا طوری یا درب مغناطیسی سرچ کنید میاره مدلش رو، هم جلوی ورود باران و موجودات رو به داخل جاکفشی میگیره، و هم برداشتن و گذاشتن کفش راحت تر از دری هستش که باز و بسته بشه!

خیلی خوش گذشت بهم…ممنونم… تا قسمت بعدی خدانگهدار و هدایتگر همه مون باشه به زیبایی ها و نعمت ها….

 

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    349MB
    22 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

108 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نسرین سلطانی» در این صفحه: 3
  1. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2513 روز

    سریال بهشت قسمت 220

    با سلام خدمت استاد و مریم جان

    بنام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورهام

    خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهیهاش برخوردار

    خدای من ی آدم چقدر میتونه تحسین کردن رو تمرین کرده باشه که اینقدر قشنگ صبحانه عزیز دلش رو تحسین کنه.البته که این صبحانه زیباست اما مهمتر از اون داشتن چشمهای زیبابین برای دیدن این زیباییهاست چیزی که اکثریت افراد از اون غافلن

    خدا رو شکر که منی که جز اون اکثریت بودم کم کم دارم جدا میشم و به اقلیتی میپیوندم که بقول قرآن بصیر هستن برای دیدن نعمت های زیبایی که میبینن

    نکته ی زیبایی که من با دیدن سریال بهشت و این آشپزی ها سعی کردم در خودم ایجادش کنم زیبا دیدن و تحسین کردن غذاهاییه که خودم درست میکنم چون میدونم اگر خودم برای کار خودم ارزش قایل بشم و تحسینش کنم دیگران هم این کار رو میکنن. من قبل از جریان بهشت این کار رو نمیکردم و اگر کسی هم از غذام تعریف میکرد میگفتم که کاری نکردم

    اما االان سعی میکنم خودم دید زیبایی به کار خودم داشته باشم و از نظر خودم غذام رو درست و خوشمزه درست کنم و اینقدر اینکار رو تکرار کنم تا فردی رو جذب کنم که اون هم این ویژگی زیبا بینی رو داشته باشه

    تحسین میکنم شما مریم جان رو برای این ذوق و سلیقتون در آشپزی و دلیور کردن اون .بحث آشپزی خوب خودش ی بحثه و اینکه چطور اون هنرت رو ارایه بدی ی بحث و وقتی هر دو اینها در امتداد هم به بهترین شکل انجام بشن میشه این کاری که مریم جان انجام میدن که کلی هم اطرافیانت رو به وجد و تحسین وادار میکنه و اوناها هم فرکانس خوبشون رو میفرستن و هم شما خودت یا دریافت اون فرکانس های خوب حالت خوبتر و بهتر میشه

    دیشب توی ی مراسمی بودم وقتی به رفتار و گفتار آدم ها دقت میکردم فرکانسی که ازشون دریافت میکردم فرکانس صداقت نبود چون احساس خوبی رو ایجاد نمیکرد اونجا بود که متوجه شدم که صداقت فرکانس استاد و مریم جان چقدر بالاست

    چقدر خطتتون یباست مریم جان هم فارسی و هم انگلیسی چقدر تمیز و مرتب و منظم نوشتین و این نشون میده که شما برا کارتون اهمیت قایل هستین .حظ کردم از دیدن این اعداد و اندازه گیری ها ی دقیق

    معلومه که خودکارتون هم ی چیز عالی هستش با رنگ عالی چیزی که برا من مهمه و خیلی وقته دنبال ی خودکار روان و خوش رنگ هستم و دارم تکاملی هدایت میشم به خودکارهای بهتر و بهتر در جریان نوشتن نکات دوره ها و فایل ها

    چقدر اینجا میشه ردپای کلام استاد رو دید که میگفتن ما قبل از انجام هر کاری خوب فکر میکنیم و تجزیه و تحلیل هامون رو انجام میدیم و بعد اقدام میکنیم

    اینکه قبل از انجام هر کاری تحقیق میکنین و میگردین اما درنهایت از اون تحقیق ها اون چیزی که مد نظر خودتون رو انجام میدین

    چقدر اینجا یاد حرفهای استاد در مورد تصمیم گرفتن و مشورت کردن افتادم که حتی خداوند در قرآن هم به پیامبر میگه با بقیه مشورت کن اما در نهایت خودت اون چیزی که میدونی درسته رو انجام بده یعنی اون کاری که شما انجام میدین .میرین ویدیوهای مختلف رو میبینید اما در نهایت به روش خودتون عمل میکنین چون تصمیم گیرنده نهایی شما هستین

    یادمه استاد توی ی فایلی میگفتین که توی توجه به جزییات مریم جان خیلی ذهن قوی دارن و توی اجرای تصیمات شما و اینجا این ترکیب دیده میشه .مریم جان خواسته مد نظر که ی جا کفشی هستش رو با جزییات تمام و با حوصله و دقت زیاد مشخص کردن روی کاغذ آوردن

    و همین نوشته و به صویر کشیدنه چقدر در واقعیت دادن به خواسته کمک میکنه

    بازم یاد حرفهای استاد افتادم که برای رسیدن به ی خواسته گام اول اینه که بدونیم چی میخوایم وقتی خودمون هم نمیدونیم که چی میخوایم خدا از کجا بدونه ما چی میخوایم

    و اینجا این به تصویر کشیدنه داره دقیقا این موضوع رو یادآوری میکنه

    و نکته ی مهمتر اقدام کردن در هجت پیاده کردن اون خواسته اس و صرفا نزدن حرف های قشنگ .اگر مریم جان این خواسته ای رو که اینجوری زیبا طراحی کردن رو در همین مرحله نگه دارن و اقدام عملی صورت نگیره در حد ی حرف میمونه و اینجاست که بهتر میشه مفهوم اون جمله ی قصار استاد رو درک کرد که :

    ایمان بدون عمل مفت نمی ارزه

    مساله و خواسته ای که اینجا مطرح میشه مساله ی همه ی ماست توی خونه هامون که جا کفشی هایی که داریم جوابگوی نیازهامون نیست .بهترین اقدامی که ما تا حالا کردیم خرید ی جا کفشی دیگه اس که اون هم ظرفیت محدودی داره و بعد از ی مدت پر میشه اما تا حالا هیچوقت به این فکر نکرده بودیم که خودمون هم میتونیم اقدام کنیم در جهت حل این مساله و نباید هی انتظار داشته باشم که دیگران مسایل رو برای ما حل کنن وهمین چقدر میتونه به بالا بردن اعتماد به نفس ما کمک کنه

    من تا حالا هرچی جا کفشی دیدم این قضیه توش رعایت نشده که بعضی قفسه ها عمقشون بیشتر و بعضی کمتر باشه همه قفسه ها مثل همن .و الان واقعا این سوال برام پیش اومد که چرا اینجوریه چرا تا حال کسی این سوال رو نپرسیده که چرا باید اینجوریه باشه .

    چقدر این سریال ذهن ما رو نسبت به مسایل باز میکنه و باعث میشه که ما هم تشویق بشیم و سوال های خوب از خودمون بپرسم تا به ایده ها و راهکارهای خوب هدایت بشم . بقول استاد ذهن خوب سوال خوب میپرسه

    یاد کلاس های عملی دانشگاه افتادم وقتی مریم جان گفتن وارد کارگاه شدیم اما تفاوتی که این کارگاه با کارگاههای ما داره اینه که فراوانی داره توش موج میزنه از نوع ابزارهای مفید و نو نه مثل خیلی از کارگاههای دانشگاههای ما که یا وسایل به اندازه توشون نیست یا پرن از وسایل درب و داغون و به درد نخور

    و مهمتر از همه استاد این کارگاه خیلی راحت و ساده آموزش میدن جوری که همه میفهممن و میتونن خودشون هم دست بکار بشن

    و اینکه اینجا اگر خطا و اشتباهی ازت سر بزنه اوکیه چون اصل بر اینه که ما انسان هستیم و توی مسیر یادگیری ممکنه اشتباه کنیم و هیچ کسی نباید خودش رو سرزنش کنه یا دیگران رو تحقیر کنه بخاطر اشتباهاتش و کسی حق توبیخ کردن نداره هرچند که توی کار بادی جدیت و تعهد هم باشه و ی کار اشتباه رو چند بار تکرار نکنی

    چقدر ثرومند بودن لذت بخشه و شیرینه که اراده کنی کن فیکون میشه هرچی رو که بخوای البته که این هرچیه در جهت رشد و شکوفایی و بهبود ایجاد میشه

    یا خدا یعنی همچین چیزی هم هست :

    Pressure treated wood:

    چوبی که ضد موریانه ضد آفتاب ضد خرابی

    استاد رفتم سرچ کردم فروشگاه اینترنتی low’s رو بالا آورد چه حس خوبی بود چون همیشه از مشا و مریم جان اسم فروشگاه لوز رو شنیده بودم چقدر چوب هاشون متنوع بودن و ریوهای عالی داشتن

    این نوع چوب ها رو داخلش مواد شیمایی میزنن و و چون از بافت های نرم استفاده میکنن برای فشرده سازی نباید خیلی در تماس مستقیم با آب قرا بگیرن حتی اگر در تماس مستقیم با آب باشه تا 20 سال عمر میکنن و اگر در تماس با آب نباشه چند نوعش 30 تا 60 سال میتونن عمر کنن .فوق العاده اس

    چقدر جالبه که ی ایده میتونه توی شرایط مختلف کارایی داشته باشه مثل همین ایده ی گیره ها

    چقدر با این شوخی بامزتون استاد یاد حرف هاتون در مورد آدم های علی بی غم افتادم که انسان های خوش شانسی هستن احتمالا برونی هم همین طوره واسه همین که همیشه جان سالم به در میبره

    ایول به این نیل گان به این میگن کار کردن با لذت عین بازی میمونه اصلا احساس نمیکنی داری کار فیزیکی انجام میدی .همینه وقتی آدم روی خودش کار کنه هدایت میشه به وسیله ای که اینجوری کارها رو راحت براش انجام میده

    واقعا هیولاست این جا کفشی اولین جا کفشی توی این سایز

    یا دیدن این جا کفشی یاد انباری خونم افتادم چقدر ایده ی خوبی اگه من این جوری طبقه طبقش کنم و وساایل رو راحت توش بچینم

    چه فروشگاه یا کارگاه بزرگی بود خدای من اینهمه وسعت اینهمه فراوانی چوب .یعنی کسی که مثل استاد باور فراوانی رو در خودش ایجاد کرده باشه هدایت میشه به جایی که سرتاسرش فراوانیه و همین باعث میشه هی باورهاش قویتر بشه و نتایجش بزرگتر و ایمانش به فراوانی بیشتر و هی این سیکله ادامه پیدا میکنه

    خدای من برق خونه های ما 220 ولته کسی رو برق بگیره چه اتفاقی براش می افته این 8000 ولت چها میکنه

    چقدر هم رنگ بندیش خوشگله آدم دوس داره بهش دست بزنه خخخخخخخ

    چه محدوده ی امن بزرگی درست کردین برا این حیوانات عزیز که دیگه از این به بعد خیالتون راحت باشه از بابت اونها .

    به نظرم تو همین هم ی نکته بزرگی هست و اون اینه که سپردن کارها به خدا به این معنی نیست که ما سمت خودمون رو انجام ندیم و بگیم خدا خودش کارها رو انجام میده .بلکه به این معنی که ما سمت خودمون رو انجام بدیم یعنی اون کاری که میتونیم و توانایی انجامش رو داریم انجام بدیم و بقیش رو بسپاریم به خدا

    چه حالب تا حالا جیل رو اینجوری ندیده بودم

    چقدر زیبا شده این جا کفشی .چه حس قشنگیه وقتی نتیجه کار خودت رو میبینی

    ی نکته ی جالبی که من با دیدن این جا کفشی شما و کفش هاتون بهش فکر کردم اینه که ما چند تا جا کفشی داریم که پر شدن از کفش های بلا استفاده خیلی وقته که چک نکردیم که اون کفش های که بدردمون نمیخورن رو از جا کفشی بیاریم بیرون که جا خالی بشه برا کفش های جدید طبق قانون خلا و انرژی جریان پیدا کنه

    جا کفشی شما فقط کفش های مفید و قابل استفاده توش بود با جاهای خالی خیلی زیادی که در انتظار پرشدنه .

    چقدر اینجا حرفهای استاد رو بهتر درک کردم که جور یزندگی میکنن که توی محل زندگیشون فقط چیزهای بدردبخور هست و خیلی محیطشون رو الکی شلوغ نمیکنن

    با خودم فکر کردم که اگر من نوعی ی همچین جا کفشی رو درست میکردم و میخواستم به دیگران نشون بدم شاید اونقدر کفش توش میچپوندم که ی ذره جا توش نمونه .آیا من مثل استاد و مریم جان عمل میکردم ؟!

    اینجاست که تفاوت استاد ومریم جان مشخص میشه

    امیدوارم منم یروز اونقدر عزت نفس و اعتماد به نفسم بره بالا که اونجوری که دوست دارم و درسته زندگی خودم رو به تصویر بکشم نه اونجوری که دیگران دوس دارند و غلطه

    البته دیشب که میخواستم برم مراسم متوجه تفاوت خودم با اطرافیانم شدم که حرف مردم کمتر برام مهمه و سعی میکنم اونجوری که راحتم توی مراسم ها شرکت کنم نه اینکه خودم رو عذاب بدم برای اینکه در نظر دیگران زیبا باشم .متوجه شدم که نظر دیگران توی زندگیم کمرنگ تر شده نسبت به چند سال قبل خودم و این نتیجه ی آموزش های شماس

    الان دیگه میدونم که تمام مسایل من حتی مساله ای مثل روابط و ازدواج با افکار من رقم میخوره و اگر من نوعی تا حالا نتونستم ازدواج کنم بخاطر باورهام بوده نه به این خاطر که توی مراسم ها فلان آرایش رو نکردم یا فلان لباس رو نپوشیدم یا فلان کفش 5 سانتی و 10 سانتی و …….

    و بقول استاد نتایج سه سال پیش من بخاطر باورهای قبلی من بوده و از وقتی که من شروع کردم به نغییر باورهام نتایجم تغییر کرد و اگر هنوز در مورد ازدواج نتایج تغییر نکرده مشکل از باورهای منه نه از عواملی بیرون از من .و همین شناخت به من کمک میکنه که در صدد پیدا کردن باورهای نادرست و جایگزین کردن اونها با باورهای درست باشم البته با حال خوب و احساس خوب

    دست مریزاد مریم جان برای این خلاقیتتون در آشپزی که داره به ما هم سرایت میکن

    سپاسگزارم از شما عزیزان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای:
  2. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2513 روز

    سلام بر محمد جان شاد هیولا که نه تنها خودش خودش رو شاد میکنه دوست داره مایه شادی دیگران هم بشه حالا به هر شکلی که هست حتی فرستادن ی هورا . اونقدر موج شادی داره نوشته هات که آدم رو به وجد میاره .چقدر به موقع بود این ارسال فرکانس شادی از طرف شما و دریافتش از طرف من واقعا بهش نیاز داشتم .ممنونم از خداوند به خاطر بودن دوستان شادی مثل شما توی این جمع

    شاد شاد باشی همیشه ایام

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2513 روز

    سلام به فرحناز جان عزیز .سپاسگزارم .خدا رو شکر به خاطر داشتن دوستانی مثل شما توی این جمع که پاسخ هاشون انگیزه بخش مسیر درستیه که درش قرار داریم .آره من نوع خودکار برام مهمه و خیلی وقته دارم خودکارهای مختلف رو امتحان میکنم و هر بار هدایت میشم به خودکارهای بهتر اما این خودکار مریم جان معلوم بود که کیفیتش عالیه منم دلم خواست ازشون داشته باشم

    بله هر کدوم از بچه های سایت از ی دیدی نکات زیبای فایل رو مینویسن که وقتی اونا رو کنارهم بزاری یشن دریای از نکات مثبت زیبا

    منم تحسن میکنم کامنت های فوالعاده شما دوست خوبم رو

    الهی که غرق شادی و خوشبختی بی نهایت بشی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: