دیدگاه زیبا و تأثیرگزار فروغ عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
به نام خدایی که هر لحظه هادی و حامی من هست و به شدت برای من کافی هست .
سلام میکنم به استادعزیزم و مریم عزیزم
واقعا من تحسین میکنم شما رو به خاطر زندگی در چنین فضایی که در بهترین کشور دنیا و در بهترین ایالت اون کشور هست عجب زندگی روستایی ساده و دلنشینی شما دارین از وقتی که این صحنه ها رو در ابن سریال میبینم منم دوست دارم همچین سبک زندگی کردن رو تجربه کنم و چقدر چیز از شما یاد گرفتم چقدر با حیوانات مهربانتر شدم چقدر کمتر از اونها میترسم .
چقدر غروب خورشید درراین فضا زیبا و رویایی هست که همه جا رو طلایی رنگ و زببا میکنه عاشق خونه ی روی اب شما هستم که ساده و صمیمی و دلنشین هست .
چقدر آشپزی در این فضای بیرون خانه با این ابزار هیولا رویایی و زیبا هست چقدر کار رو راحت تر کرده و در تایم بسبار کم یه غذای بسیار لذید رو خیلی راحت تحویل میده .چقدر مریم عزیزم هنرمند و آشپز و کدبانو هست چقدر مریم جان شما برای من الگو هستید چون که از هر لحاظ شخصیت زیبایی دارین چقدر شما خوش خنده و در صلح هستین چقدر همپای استاد در تمام جنبه ها هستین و چقدر تمام جنبه ها دارین عالی تر عمل میکنید مثلا پشت تراکتور میشنید فیلمبرداری میکنید نجاری میکنید
رنگ امیزی میکنید جوجه ها رو بزرگ میکنید آشپزی میکنید کارای سایت رو انحام میدین داخل جاده رانندگی میکنید در پاکسازی پردایس کمک میکنید زیبا و راحت انگلیسی صحبت میکنید خوش اندام و زببا هستید که این نشون میده به خودتون میرسید چقدر در همه حال با استاد همقدم هستین من این همه هم فرکانس و هم مدار بودن شما دوتا رو تحسین میکنم و امیدوارم همیشه ی ایام در کنار هم خوش و خرم و باشید و در اوج باشید و بدرخشید و ما هم با دیدن شما در کنار هم لذت ببرییم .
چقدر صدای بره ها و بزعاله ها در کنار مرغ و خروسها این فضا رو زیباتر کرده.
وای چقدر ایده ی داشتن باغچه قشنگ بود من که خیلی لذت بردم و باعث میشه که همه چیز در این فضا تکمیلتر بشه و چقدر شما محصولات ارگانیک تری رو مصرف کنید هم شیر و هم گوشت و هم تخم مرع و …. به زودی همه اصل پردایس میشن و هستن نوش جونتون باشه .
چقدر شما زیبا و رویایی زندگی میکنید خودتون با خودتون به تنهایی (منظورم به دور از هر فامیل و آشنایی ) و به دور از هر هیاهو یی دارین زندگی میکنید چقدر ارامش دارین چقدر عشق دارین در زندگیتون چقدر روابط عالی دارین چقدر ثروت دارین چقدر ازادی زمانی و مکانی دارین چقدر سلامتی دارین چقدر ایمان و توکل قوی دارین چقدر تمام اثاث لازم رو برای سعادت و خوشبختی رو در زندگی دارین واقعا هم در این دنیا در بهشت دارین زندگی میکنید هم در اون دنیا در بهشت زندگی میکنید من که لذت میبرم و عاشق این سبک زندگی کردن شما هستم .
چقدر هر دوی شما برازنده ی هم هستین و از بودن در کنار هم لذت میبرید که مطعنم اول از همه از بودن با خودتون لذت میبرید و بعد از بودن در کنار هم قطعا لدت میبرید این اوج خوشبختی و ارامش و عشق هست چقدر من عاشق تعریف کردنهای استاد از دستپخت مریم جان هستم چقدر عاشق اون (عاشقتم من) گفتناتون هستم چقدر لذت میبرم که هیچ چیز شما رو عصبانی نمیکنه مثلا میفهمید این بز اخته هست راحت کنار میاد و میگید خب حالا که اینطور شد به زودی میکشیمش و میخوریمش یا مثل اون موقع که درون افتاد ه بود داخل اب چقدر قشنگ و ارام برخورد کردید همیشه به دنبال لذت بردن از لحظه ها تون هستین چقدر وقتی به تضادی برخورد میکنید مثل حمله ی پرنده ی شکاری به اردک با علاقه و با دقت و آرام به دنبال راه حل میگردین و از مشکلات عصبانی نمیشین و خیلی داحت با هم فکری و مشورت به دنبال راه حل برای اون مشکل میگردین
.
چقدر اون صحنه که استاد به بره و بزعاله ها غدا میداد رو در اون غروب طلایی رو دوست داشتم من یاد ترانه ی پرنده های قفسی سیاوش قمیشی افتادم که میگه هرکی بریزه شاه دونه فکر میکنن خداشونه واقعا جالبه با دیدن این کار شما این آهنگ در ذهن من تداعی شد .
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD413MB27 دقیقه
سریال زندگی در بهشت قسمت 224
با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان
بنام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم
خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد که با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی هاش برخوردار
استاد عزیزم امروز ی اتفاقی افتاد که من فهمیدم برد تاثیرگزاری حرفهای شما نامحدوده و زمان و مکان نمیشناسه
امروز دوست خواهرم اومده بود خونه ی ما میدونین راجع به چی صحبت میکرد؟
راجع به گلخانه ای که با عشق توی خونشون زده بود زیر راه پله و داره ازش پول میسازه
حالا ربطش به خرفهای شما چیه؟
این خانم قبلا هم چند باری اومده بود اینجا و چند بار هم با هم پیاده روی رفتیم .رفعات قبل همش گله و شکایت میکرد از اینکه داره توی ی خونه با مادر شوهرش اینا زندگی میکنن و ی روز که اومده بود اینجا من متوجه شدم که ایشون توی کارهای هنری و پرورش گل خلاقیت داره .همون جا بود که بهش گفتم شما میتونی از این استعدادت و علاقت پول بسازی همون حرفهایی که از شما یادگرفته بودم رو در حد خیلی کمی در مورد کسب و کار به ایشون گفتم .ی چند ماهی از اون جریان گذشت و من دیگه ایشون رو نه دیدم تا اینکه ی روز خواهرم گفت ایشون رو دیده و گفته به حرفهای خواهرت فکر کردم و با وجود تمام مشکلات ونیشو کنایه ها ی گلخونه کوچیک زدم و پیج فروش درست کردم و دارم گل پرورش میدم و میفروشم
امروز هم اومده بود خونه خواهرم اینا و این دفه فقط صحبت از گلخونش بود و گلهایی که پرورش میده و میفروشه .بهم گفت کاشکی زودتر حرف شما رو گوش میکردم .منم گفتم همین که استارت کار رو زدی یعنی موفق شدی
این جریان رو گفتم که بگم حرفهای شما برد تاثیرگزاریشون اینقدر زیاده که حتی اینجوری هم تاثیر میذاره روی افراد و کاری رو که بهش علاقه دارن رو استارت میزنن و درآمد خلق میکنن .امروز من خیلی لذت بردم از این اتفاقی که برای این خانم افتاده بود .این فرد ذهنش آماده تغییر بود و من با انتقال فقط دوسه جمله از آگاهی های شما به ایشون دستی برای این خانم شدم که کسب و کار خودش رو راه بندازه
چقدر دوست دارم من خودم هم هدایت بشم به اون چیزی که واقعا عاشقش باشم .البته خدا رو شکر با آگاهی های شما تونستم درآمدم رو توی همین کاری که دارم انجام میدم چند برابر کنم
و اما بریم سراغ فایل:
چقدر با دیدن این غذاهایی که با عشق پخته شدن و با عشق توی این ظرف سنگی مشکی چیده شدن بیشتر باور میکنم که مشکی رنگ عشقه .چقدر این رنگ بستر قشنگی شده برای زیباتر نشان دادن عشق نهفته در هر کدوم از این برش ها و حلقه ها
همین انتخاب خود این ظرف ها ی ساده اما شیک باعث شده که اون عشق مریم جان در پختن و آماده کردن غذا بیشترنشون داده بشه و تمام توجه بره روی اصل و دور شدن از فرع
وقتی ی همچین چیزی رو عزیز دل آدم میذاره جلوی آدم بقول شما استاد نامردیه که شاکر نباشیم به خاطر وجود همچین چیزی و همچین کسی و همچین نعمت هایی نامردیه در حق خودمون در حق طرف مقابلمون و در حق خدا .باشد که ببینیم و پند بگیریم
مریم جان من با اجازه شما میگم :
Grilled eggplant+ tomato +chicken breast +Mary’s love
اینه اسم واقعی این غذای سرو شده .
چقدر با دیدن این چوب ها اینکه هر کاری برای به سرانجام رسیدن باید روند تکاملیش رو طی کنه توی ذهنم مرور میشه که قدم ها رو باید یکی یکی ورداشت نمیشه از قدم اول یهو بپری قدم آخر چون با کله میخوری زمین . اول چوب باید خریداری بشه بعد کارهای مقاوم سازی بیشتر روش انجام بشه بعد برش و بعد میخ کردن و بعد اون چیزی که میخوایم پدیدار میشه و پشت همه ی اینها باید صبر با لذت باشه با احساس خوب تا نتیجه نهایی رقم بخوره
البته با دیدن این چوب ها حرف های شما استاد توی جلسه چهارم عزت نفس هم داره برام مرور میشه که آگاهی های جدیدی که وارد مغز میشن تازمانی که به صورت مجزا هستن نتیجه ملموسی رو به وجود نمیاره وقتی به هم وصل میشن و اتصالات برقرار میشه و ثبات بوجود میاد اونوقته که نتیجه رخ میده
و میشه اینها رو به باورها هم تشبیه کرد که هر چی ی باور خوب باشه باز هم میشه بهتر بشه .این چوب ها خودشون مقاوم هستن اما باز هم میشه با ی لایه رنگ مقاومترشون کرد
و چقدر این همکاری و همدلی و هم پایه بودن شما داره به من میگه که نسرین خانم لازم نیست زور بزنی برای اینکه کسی رو جذب کنی که خصوصیات مورد نظر تو رو داشته باشه اگر تو روی خودت خوب کار کنی جهان این کار رو برای تو انجام میده و کسی رو کنارت میچینه که نیاز به هول دادن نداره خودش اونجوری هست که تو دوست داری باشه
جالبه استاد من شنیده بودم اگر مرغ مرده رو پای درخت چال کنی باعث میشه خیلی خوب رشد کنه و حالا دارم میشنوم ماهی مرده هم این کار رو میکنه خیلی برام جالب بود
چقدر خوبه که همه نوع مواد مغذی برای کاشت پیدا میشه و همه چیز در دسترسه برای کاشت ارگانیک .یاد مزرعه جوسالتین افتادم احساس میکنم شما هم کم کم دارین به اون سمت حرکت میکنین که از خود طبیعت استفاده کنین برای کشاورزی
استاد من خودم تجربه چیدن خیار رو دارم میدونم چقدر سخته آدم خم بشه و صیفی جات و سبزیجات رو بچینه و چقدر به کمر و پاها فشار میاد اما با این روشی که شما میگین این فرایند چقدر میتونه راحت و لذت بخش بشه
عزیزم چه صدای نازی داره این ببعی.آره استاد جان این ماشالا مردی شده واسه خودش
چقدر صدای خش خش برگ ها زیر پاتون لذت بخشه پاییز اینجا روی زمین داره خودش رو نشون میده
استاد اینقدر ما توجه میکنیم به اتفاقات پردایس که توی دنیای واقعی هم داریم تجربه میکنیم این وقایع رو .همسایمون چند تا بز و گوسفند داره که امدتیه بچه دار شدن ببعی دها و بره های ناز و خوشگل 6 تا هستن با رنگ های خوشگل من چند بار از کنار فنسشون رد شدم و رفتم سمتشون چقدر دیدنشون لذت بخش بود .وقتی رفتم سمت فنس همشون اومدن جلو حتی دستم رو بردم داخل و یکیشون اومد جلو دستم رو لیس زد .حالا حساب کن اگر اینا مال خود آدم باشه و باهاشون بازی کنه دیگه چقدر لذت بخشه
با دیدن این مرغ و خروس ها و این حیوانات من بیشتر عاشق این نوع زندگی شدم و دوست دارم توی باغ خودم همچین تجربه هایی رو داشته باشم
حنایی چقدر خوشگله این ببعی خدای من
خدای من با دیدن اون بزها سر اون علوفه یاد صحبت هاتون افتادم استاد در مورد مسیر رسیدن به خواسته ها توی جلسه دوم قدم اول انگار که این بزها همون انسان های قلیلی بودن که از سرراست ترین و صاف ترین و زیباترین مسیر بدون هیچ رنجی و سختی رسیدن به اون کوه الماس به اون خوان نعمت ها در حالی که خیلی از بزهای دیگه هستن که الان توی کوه ها و دره های عمیق و پر از سنگلاخ دارن با چه مشقتی دنبال ی ذره علف میگردن بعضی هاشون سقوط میکنن و می افتن توی دره بعض هاشون طعمه گرگ ها میشن و بعضی هاشون زخم و زیلی میشن تا ی کم علف گیرشون بیاد اما این بزها با احترام و در کمال آسایش و آرامش غرق شدن توی نعمت های الهی .البته که این ها هم ی مسیری رو اومدن که به اینجا برسن اما با لذت و خوشی و با ماشین توی ی جاده اسفالتی که دور و برش صاف و هموار و سرسبزه
تحسین میکنم کشور ثروتمند و قدرتمند آمریکا رو که سرشار از همه چیزه .انواع غذاها برای انواع حیوانات در بهترین بسته بندی ها
عجب حرکتی زد این بز اخته به این میگن اعراض از ناخواسته .رفت حالش رو ببره .چقدر مصداق خوبیه برای کنترل ذهن برای رو گرداندن از ناخواسته ها
چقدر همین ایده ی حراجی کار رو برای خرید حیوانات راحت کرده که آدم هر حیونی رو بخواد میتونه با خیال راحت بخره .تازه تنوع هم هست
آره استاد جان از وقتی اینا اومدن انگار انرژی پردایس چند برابر شده
مریم جان راحتی لباس هاتون رو از همین جا دارم حس میکنم .منم مثل شما عادتمه که آستین لباسم رو میزنم بالا موقع آشپزی
صبر و حوصله و خلاقیتون در آشپزی رو هم تحسین میکنم و منم دارم از شما یاد میگیرم که با حوصله و با عشق غذاهام رو درست کنم
منم تجربه آشپزی توی هوای آزاد رو دارم حس خیلی خوبیه انگار انرزی آدم رو چند برابر میکنه .اما خواسته ای که در من شکل گرفت داشتن این باربکیو هستش که خیلی سریعتر آشپزیهام رو انجام بدم تا وقت بیشتری داشته باشم
و باز هم برخورد به تضاد و حل مساله و یادآوری اینکه زندگی یعنی حل مساله . و عمل کردن به ایده های احتمالی و نچسبیدن به نتیجه .و گرفتن باز خورد و باز هم اقدام کردن و عمل کردن تا جایی که ذهنت قد میده و اگر نتیجه نداد رها کردن به زمان خود تا هدایت ها از راه برسه
بادیدن استاد توی این هیبت و با این تجهیزات یاد اولین روزی افتادم که استاد میخواست شروع کنه به بریدن درخت های هرز بدون امکانات مناسب و زخم شدن پاشون و بدنشون و درس گرفتن از اون تجربه ها و طی کردن تکامل توی این زمینه تا رسیده به اینجا
چقدر میشه نمود عینی حرف هاتون توی دوره دوازده قدم رو اینجا دید که میگین استاد از قدرت کلامتون استفاده میکنین برای صحبت کردن در مورد خواسته هاتون در مورد کارهای مثبتی که میخواین انجام بدین
خدای من چه صحنه ی رویایی .یاد اون انیمیشن هایی افتادم که وقتی میخوان ی امامی رو نشون بدن برا صورتش ی خورشید میذارن و الان خوشید دقیقا بالای سر شماست ی لحظه که مریم جان زوم کردن صورت شما کاملا داشت ازش نور پخش میشد استاد الله اکبر از این صحنه
چه حس نابی داره تماشای این مخلوقات خداوند چه مراقبه ی زیباییه به شدت دلم خواست این تجربه رو
و اینکه آدمی که اعتماد به نفس بالا داره مطمان نیست که ایدش جواب میده اما مطمانه که اونقدر ادامه میده تا به نتیجه برسه
شاید بار اول و دوم نشه ولی بالاخره نتیجه میگیره
و اینکه از تجربیات خوب قبلی برای بهبود دادن کارهای جدید اگر استفاده بشه کارها راحت تر و سریعتر میتونه انجام بشه
چقدر حس تمیز بودن شما مریم جان رو دوست دارم که همیشه به فکر تمیزی محیط کارتون هستین
چقدر این سوله خودش نعمت بزرگیه که کار کردن در هر شرایطی رو ممکن کرده
و کلام آخر :
فقط در حرکت کردن و قدم برداشتنه که ظرف وجودی آدم بزرگ میشه
سپاسگزارم از شما بزرگواران