دیدگاه زیبا و تأثیرگزار صفا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
به نام خداوند بخشنده ی بخشایشگر وهاب
سپاسگزاره خداوندم که بهمن فرصت دیدن ۲۲۶قسمت از زندگی پربرکت دواستادی رو داده که جهان هربار اونهارو به سمت رزق به غیرالحساب هدایت میکنه
سلام و هزاران درود به استادانِ بامحبت و باتلاشِ همیشه به چالش کشیده،وسلام به تک تک دوستان عزیزوبامحبتم
خدایا خودت بهم کمک کن که تک تک فراوانیهای این قسمت ازسریال رو باجونودل بخاطرشون سپاسگزاری کنم و شکر کنم بخاطر ااینهمه ثروتی که خلق میشه با برخورد به تضادهایی که هرانسانی بهش برمیخوره
ببینیم تو این تریل کارساز استادمون دیگه چه خریدهای خفنی کردن،استادجان شماواقعا بسیار تحسین برانگیزید که همیشه یک برنامه دارید و نگاه میکنید ببینید چه تضادی هست که شما باهاش روبرو نشدید و حل مسئله نکردید،خدایا شکرت که یک الگوی نابی مثل شمادارم برای روبرو شدن با مسائل زندگیم
خدایاشکرت بخاطر فروشگاه هومدیپو که ازشیرمرغ تاجون آدمیزاد توش هست و این فروشگاه میگه آقاجان تو چه تضادی تاحالا توزندگیت باهاش برخوردی،اینجاهررنوع وسیله ی مسئله حل کن هست،تو فقط اراده کن مابرای شما همه چیز داریم خدایاشکرت
خدایاشکرت بخاطر این دستکشای هیولای ماداگاسکارمریم جانِ دستوپاسیندرلاییو استاد جان مبارکتون باشه ان شالله بااین دستکشای فولادی کارهای عالی انجام بدید بدون هیچ خستگیی
من هم دقیقابااین تضاد دستکش نپوشیدن برخوردم و چقدر بادستکش کارراحتتر پیش میره
√بحث دستکش نپوشیدن و کارهارو با سختی انجام دادن و به اتمام رسوندن و برعکس دستکش پوشیدن و کارهارو به راحتی انجام دادن و به اتمام رسوندن تفاوت عظیمی هست
اینو میشه ربط داد به سه دسته از ادما:
۱-اینکه اعتقاددارن تا زجرو سختی نکشی نمیتونی کاریو به سرانجام برسونی که این مسیریک مسیر پرزجرو پرازسنگلاخو سربالاییست
۲-اینکه خیلیها اونقدر بااین باور که تاسختی نکشی به مقصد نمیرسی دوست ندارن سختی بکشن و همون وسطای مسیر کارو ول میکنن به امان خدا که واقعااین بدترین مسیره ممکنه
۳-و اما این دسته ازادما که بسیاربرای من محبوبند اینه که اعتقاد دارن مسیره رسیدن به خواسته میتونه خیلی اسونتر و خیلی لذت بخشتر از هربار باشه
این تضادهای زندگی رو باید دستشونو بوسید که به ما این هینتو میدن که میخوایی مسیرو راحتترکنی یا باهمین زجروتقلاها زندگیتو نابودکنی…
تحسین میکنم شما عزیزان رو که زیر بار کوچکترین سختیی نمیرید و اونقدر باوردارید که ازین راحتتر هم میشه و جهان لاجرم شمارو به سمت راحتی و اسونی بیشتر هدایت میکنه خدایاشکرت
خدایاشکرت یک الگویی درزندگیم پیداکردم که وسایلی رو میخرن که واقعا مورد استفاده باشه و هیچ وسیله ی غیزقابل کاربردی باهزینه های اضافیی خریداری نمیکنن
خدایاشکرت بخاطر تک تک وسیله هایی که خریدیم،بقول مریم جان وسیله ی باکیفیت خروجی باکیفیت میده،و
[هــرچــیــیزی را بــهــر کــــاری ســـاخــتن]
استاد دیگه مریم جان تکاملشو با وسایل ریزه میزه طی کرده ،نوبتی هم که باشه نوبت وسیله های هیولا و خفنه که هم کاربردی ترباشه هم نتیجه ی مطلوبتری ازکاربهمون بده..خدایاشکرت مریم جان با این هنر معماریشون قراره که چه کارهایی بااین نقاله گونیاوو خط کش برای پروژه های چوبیمون انجام بدن
خدایاشکرت بخاطر این گیره های هیولا باسایزهای مختلف که به راحتی چوب رونگه میداره آخه چقدر وسایل دارن کارسازتر میشن
آقاجان جهان همواره درحال رشده،جهان همواره درحال آسون شدن برای آسونی هاست،تو باید باجهان حرکت کنی و باتفکرواستدلال ثروتی رو خلق کنی که مردم رو به سمت آسونی بیشتر پیش ببره
خدایاشکرت بخاطر این قرقره ی هیولای ماداگاسکار،خداوکیلی ببین چقدر واضح میشه قانونهای ثابت طبیعت رو توهر وسیله ای بهش پی برد
یکسری آدم اومدن بادلیل ومنطق به جا به قانون ثابت فیزیک پی بردن و اومدن جوری این قانون روتو این وسیله ی کوچیک اما متحمل۲۴۹کیلو وزن!گنجوندن که میگه آقا بااین وسیله شوخی نکنید،،بزوگوسفند چیهگاوو بوقلموو شترروباهم بهش وصل کنید،این وسیله بااون قانون ثابت فیزیک آخ هم نمیگه واقعا که خدایاشکرت
خدایاشکرت که برای هرمسئله ای یک راهکاری هست
خدایاشکرت بخاطر این بِراش کیلینر که کلی شستشو ی رنگهای روغنی رو برای همه راحت کرده
یعنی تو به هرتضادی بربخوری غیرممکنه که کسی غیرازتوهم به اون تضادبرنخورده باشه،و اینو بدون که بلاخره یه نفر باتمرکز عالی نشسته و یک راهکاری برای اون مسئله ایجادکرده
اخ اخ این وسیله برای یکی مثل من ساخته شده که شلنگو به راحتی جمش کنی،اقا من هررربار شلنگ میخواستم جم کنم میگفتم خدایا یا منو هدایت کن به سمت یه راهکاری که یک دستگاه شلنگ جم کن اختراع کنم یا یکیو هدایت کن به سمتش،ازبس که باید مچ دستها رو باید جوری حالت میدادی که این شلنگ منظم جمع بشه،آخییش خدایاشکرت بخاطر اجابت شدن این خواستم
خوب پس هرربار جهان داره خیاله منو راحتترمیکنه که نترس و حرکت کن تواین جهان اگه تو شیرِمرغ هم درخواست کنی و باورکنی که هست لاجرم اون رو برای تو اجابت خواهدکردخدایاشکرت
خدایاشکرت بخاطراین پیچهای استیلِ ضدزنگِ ضدآبِ ضدِ گزندِ روزگار که خیلی راحت حتی میشه بعداز مدتها داخل چوب بازهم ازش استفاده کرد،یعنی میگه اگه بهای زیادی ازنظر تو برای یک محصولی پرداخت میکنی اما نتیجه ای که ازون محصول میگیری چندینوچند برابر ارزش کارت از قیمت اون محصول بیشترمیشه، واین میشه که باارزش بودن ابزار باقیمت هرچند زیادهم مـــُفت اون رو خریدیم خدایاشکرت
هرچی میخوام ازبقیه ی محصولات بگذرم نمیشه،خدایا شکرت بخاطر این وسیله ی زیپ تای که اونقدر باهمون جنس پلاستیکی بودنش فولادین درستش کردن که حتی پلیسها هم ازون استفاده میکنن
تحسین میکنم سازنده ی زیپ تای رو که اینقدر اختراعشون کارساز و پرکاربرده
خدایاشکرت بخاطر تک تک وسایلایی که استادمون خریدن،
خدایاشکرت الگویی دارم که همیشه بهترینهارو درهرزمینه ای برای خودشون انتخاب میکنن،و چون خواستاربهترینها هستن جهان هم لاجرم اونهارو هدایت میکنه به سمت بهترینها
خدایاشکرت مریم جان به سمت مامان گونیاوو بچه گونیایی هدایت شدن که نوشته هاشون واضح ومشخصه و دیگه لازم نیست مثل گونیای آبیِ قبلیمون درحد بُندِس لیگا فوکِست کنی که نوشته هاش رو ببینی.
خدایاشکرت بخاطر اِسپِید بید سِتِمون که راحت میتونه چوبهای پروژمون رو بصورت گردالیِ صاف دربیاره، خدایاشکرت بخاطر تک تک بیزینسهایی که انسانها به سمتشون هدایت میشن،یعنی هرچی میخواییم بگیم دیگه این تَهِ تَهِ بیزینس ساختنه میبینیم که جهان ثابت نمیمونه و بازهم بایک بیزینس جدید خودشو گسترش میده توسط بی نهایت دستان خداوند خدایاشکرت
خدایاشکرت استاد خیلی خیلی لذت بردم ازتک تک محصولاتی که خریدید،اون قطعه های پلاستیکی که دوتاسیم رو بهم وصل میکنن برام خیلی جالب بود،یعنی هرچی فکرشومیکنم میبینم که انسانها هربار مسئله رو ریشه ای تر حل میکنن و میبینن که هرچی مسئله ریشه ای حل بشه احتمال بروز خطرات کمتره،نتیجه ی مطلوبتر میده،کاررو آسونتر میکنه،مثلا همین یک قطعه ی ساده پلاستیکی چقدر کاررو راحتترکرده،قدیما چسب میزدن الان هم خیلیها اینکارومیکنن و احتمال برق گرفتگی و یا چسبندگی سیمها و آتش سوزی زیاد بود ولی الان خداروشکر بایک ایده ی ساده و نتیجه ده تونستن برای همیشه مسئله رو حل کنن حتی هم میشه دوباره ازین راحت تر هم کارروپیش برد
خدایاشکرت وای دیگه استاد مسئله ای نیست که آمریکاییها براش راه حل پیدانکرده باشن و باهاش بیزینس بسازن،این مداد عجب کار راه بندازیه،من بااین معظل هم برخورده بودم،واقعاکه چقدر به کمتر صرف شدن وقت برای پیداکردن مداد درحینکار کمک میکنه
خدایاشکرت این هم یک توری پلاستیکی محکم و خوشرنگ،چه رنگ زیبایی هم برای ساخت این کالا استفاده کردن خدایاشکرت
به امیده الله میریم برای ساخت پروژمون،خدایاشکرت مریم جان هم که مثل یک شیر زنِ اماده ی کار میخوان که چوبهای فولادین رو با زیباترین رنگی که انتخاب کردن خوش رنگتر کنن خدایاشکرت
خدایاشکرت این دستگاه میلواکی که دوباره مارو به وجد آوورد،چقدر سازنده ی این برند آمریکایی تحسین برانگیزه خدایاشکرت همه چیز ستاپ شده و بافکرواستدلال خاصی ساخته شده
و درنهایت معرفی یک بیزینسی که درحین ناباوری ولی امریکاییها باورپذیرش کردن خدایاشکرت
یعنی دیگه من بااین نوع شغل دیوانه شدم،دیگه ذهنم بااین بیزینس آخری فکر کنم تسلیم شد گفت آقا من قبول کردم که باهرشرایطی میشود ثروت ساخت،آقا چوپونی؟زنبورداری؟خونه داری؟چکاره ای تو فقط بااااور کن میشود که ازز هررچیزی به بی نهایت ثروت برسی خدایاشکرت
دیگه من تمووووم شدم رررف بااین همه ثروتی که امریکاییها خلق کردن،خدایاشکرت
بخدا که تک تک این فایلها ارزشمنده،کی گفته که رایگانه؟خدامیدونه که چه بیزینسهایی توسط ما بچه های عباسمنشی تو ایران خلق کنیم،و هم خودمون به ثروت برسیم هم به دیگران برای حل مسائلشون کمک کنیم
استاد شما بی نظظیرید بی نظیر ان شالله که این بزوگوسفندای ماهم بتونن به پاکسازی این بهشت زیبامون کمک کنن
در پناه خداوندگار یکتای بی همتا همتونو میسپارم
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD562MB37 دقیقه
سلام استاد قشنگم.سلام مریم زیبا.سلام به همه ی دوستان هدایت شده ام.
استاد، من میخواستم این کامنت رو روی فایل توحید عملی قسمت ۵ بزارم،چون عاشق اون فایلم، اما حسم گفت بیام اینجا بنویسم که فایل جدید اومده.
استاد قشنگم، ازتون سپاسگزارم که وسایلی رو که میخرین به ما هم نشون میدین و توضیحات و کارایی شون رو برای ما هم توضیح میدین.من چققدددررر با دیدن این فایل ها باور فراوانیم تقویت میشه،چقدر ذهنم بازتر میشه و محدودیت های ذهنم میشکنه.چقدرر سپاسگزاری میکنم که انقدر نعمت و ثروت در جهان هست و هررر روز هم داره این نعمت ها و ثروت ها بیشتر میشه.شاید بیشترین باوری که بین ما ایرانی ها باید تقویت بشه همین باور فراوانی و احساس لیاقت هست که بیشتر از هر باوری باید روش کار بشه.چقدر همیشه از بچگی تا همین الانش از کمبود به ما گفتند.
چقدر این وسایل خفن هستند.این بشر چه چیزایی ساخته.اون کسی که بیشتر به خدا وصل بوده،باورهاش درست بوده،خدا ایده رو بهش الهام کرده و اون شخص عمل کرده و ازش ثروت ساخته.به همین راحتی.
تو پای در راه بنه و هیچ مپرس
خود راه بگویدت که چون باید کرد
استاد،انقدر این وسایلی که شما هربار میخرین و آنباکسینگ میکنید،هیولا هستند که دیگه نمیشه توضیحی در موردشون داد.فقط باید ازشون استفاده کرد و کیفشونو برد.چقدر هر روز داره همع چیییززز بهتر و پیشرفته تر و ساده تر میشه و زیبایی ماجرا اینجاست که این پیشرفت و بهبود، هیچچچ انتهایی نداره و همه چیز هر روز داره پیشرفته تر میشه.خدا میدونه در آینده های دور، چقدررررر قراره علم و تکنولوژی پیشرفت کنه.
خدا همه ی این نعمت ها را برای ما آفریده ولی کسی از این نعمت ها بهره مند میشه که در مدارش باشه و لیاقت استفاده از این نعمت ها و ثروت ها را در خودش ایجاد کرده باشه.
استاد، چقدر اون صحبت هاتون در مورد بزها و زنبورها منو شگفت زده کرد.اینم یه باور فراوانی دیگه.اینم یه ایده ی جذاب دیگه.آسون و کاربردی.چقدر ثروت ساختن آسونه.چقدر پول در آوردن راحته.خدایا شکرت.
استاد، اون تریمر چقدر هیولا بود.چقدر راحت میشه علف ها و چمن ها و شاخه هارو باهاش تمیز کرد.خدایا شکرت.چقدر این کشور زیبای آمریکا پیشرفته است.چقدر خوبه این کشور.استاد، من هنوز میبینم توی ایران، چقدر رفتگر هست و خاک های خیابون هارو جارو میکنند.که این جارو کردن بی فایده است، و کلی گرد و غبار توی هوا جمع میشه که وقتی از کنارشون رد میشی باید مواظب باشی خاک ها توی بینی و گلومون نرند که من یکی که سر به عطسه میکنم.همیشه به خودم میگفتم کاش مثل جارو برقی که توی خونه هامون داریم، یه جارو هایی میساختند که خیابونا رو جارو میکرد، خیلی راحت و آسون.بعد رفتم تحقیق کردم دیدم خیلی از کشورها این شبیه ساز جارو رو دارند ولی توی ایران من که تاحالا ندیدم و تا بوده اون روش قدیمی بوده!!!
ولی میخوام بگم چقدر همه چیز میشه راحت و آسون باشه و در عین حال،ثروت هم ساخت، اگه به ایده هامون عمل کنیم.خدایا شکرت.
حالا میخوام بخش دوم صحبت هامو بگم.
استاد،من پارسال این موقع ها اصلا نمیدونستم باور چیه.هر چی فایل گوش میدادم، تو عقل کل سرچ میکردم، اصلا درکش نمیکردم یا اگه میفهمیدم بعدش یادم میرفت که منظور چی بوده.اما الان به لطف الله مهربان،انقدر مدارم بالا رفته که تا یه باور اشتباه و مخرب میشنوم یا میبینم،سریع ذهنم میگیرتش و میگم نههههه، این یه باور کاملا غلطه.همیشه میگم خدایا شکرت که منو به راه راست هدایتم کردی و نجاتم دادی، و نزاشتی از دیگران تقلید کورکورانه کنم و مثل بقیه ی جامعه عمل کنم.خدایا شکرت که هدایتم کردی و منو به این مسیر زیبا هدایت کردی.
استاد، وقتی به اطرافم نگاه میکنم میبینم چقدر جامعه ی ما به شرک آلوده است، چقددرر مردم باور محدود کننده دارند.چقدر قوانین رو درک نمیکنند و زور الکی میزنند.چقدر مردم خدا رو نشناختند.چقدر توی نظام آموزشی کشور، توی کتابای درسی، به بچه ها باور غلط میدن و ذهنشون رو با چیزای بی خود پر میکنند.الان دیگه خیلی باورهای کتابای درسی بدتر شده، من میگم بازم زمان ما بهتر بود.من خودم ۲۵ سالمه.اما با خودم میگم طفلک،اون بچه های معصومی که باوراشون داره با این چرندیات شکل میگیره.
استاد، من بچه که بودم،قشنگ یادمه، اگه یه کار اشتباهی میکردم(که اتفاقا اون کار اشتباهو از بزرگتر ها یاد گرفته بودم،چون بچه ها مثل ضبط صوت می مونند) سریع بهم میگفتند این کارو نکن،خدا سنگت میکنه ها،خدا دیگه دوستت نداره ها،و کلی حرف نادرست دیگه.و تا چند سال این ترس با من بود که نکنه خدا منو سنگ کنه!من نمیخوام سنگ بشم!و همیشه توی کودکیم انگار از خدا میترسیدم.خب ببینید چقدر اینجا باورهای توحیدی یه بچه از بین رفته.میخوام بگم ما احاطه شدیم با یه عالمه باور اشتباه ، که هی باید روی خودمون کار کنیم و کار کنیم و کار کنیم و همیشه و همیشه تا ابد روی خودمون کار کنیم تا به جاهایی هدایت بشیم که دیگه این باورای غلط رو نشنویم و نبینیم و مدارمون هر روز و هر روز بالاتر بره و به خوشبختی و سعادت دنیا و آخرت برسیم.تا خداوند ما رو به جاهایی هدایت کنه که هم مدار با فرکانس ها و باور های غالب ما باشند.
استاد، میخوام چند تا موضوع رو واستون تعریف کنم که چقدر مردم در جهالت هستند.چقدر، مردم خدا رو نشناختند.چقدر در اطرافم میبینم که همه چیو سر خدا میشکنند.الان توی ایران، هر اتفاقی بیفته مردم میندازند گردن خدا.اگه یکی از فامیل ما بمیره، میگن خدا اینو گرفتش و چرا طرف مرد.میگن آخی آدم خوبی بود،مظلوم بود،کاری به کسی نداشت.انگار همه فکر میکنند تا ابد زنده هستند.دیدگاه شون به مرگ خیلی بده.اما استاد، من با فایل ما بی انتها هستیم،خیلی دیدگاهم در مورد مرگ، زیبا شده.اصلا کلا با حرفای شما من یه آدم دیگه شدم.ما از خداییم و به سوی خدا بر می گردیم.ما اومدیم توی این دنیا که خودمون رو تجربه کنیم و زندگیمونو خلق کنیم.ما داریم با افکار و اعمالمون زندگی دنیا و آخرت مون رو میسازیم.اما کیه که اینارو باور کنه.بیشتر ایرانی ها،مخصوصا مذهبی ترها،فکر میکنند هر چی نماز بیشتری بخونن،روزه بگیرند،با حجاب باشند و …. که دیگه خودتون میدونید،میرن بهشت!!..استاد، همونجور که شما در فایل مصاحبه با استاد قسمت۱۶ گفتین ، زمانی یه کشور تغییر میکنه، که مردمش تغییر کنند.تا وقتی اکثریت مردم تغییری نکنند،شرایط ایران همینه.جهان شما را جایی میبره که با وضعیت فعلی شما هماهنگه.ما محصور میشیم با آدمایی که مثل ما هستند.وضعیت یک کشور را مردم آن کشور بوجود می آورند.اگر ما تغییر کنیم به جایی هدایت می شویم که با ثبات فرکانسی ما هماهنگ باشه.اگر مردم تغییر کنند، وضعیت کشور تغییر میکنه.خدا هم اینو توی قران گفته.کی کشور تغییر میکنه؟وقتی که اکثریت مردم تغییر کنند.و این اصلا نباید ما رو نگران کنه، چون اون خدایی که مارو خلق کرده و بهمون آزادی داده که زندگی مون رو اونجور که میخوایم خلق کنیم.فارغ از اینکه توی چه کشور و خانواده ای به دنیا اومدیم.وقتی ما تصمیم ب تغییر میگیریم،جهان ما را به جایی میبره که با فرکانس ما هماهنگ باشه.و باید کاری کنیم که فرکانس مون تغییر کنه.و توی همین ایران،جایی قرار میگیریم که مردم سالم تر و درستکارتر و ثروتمندتر و موفق تر و سپاسگزار تر هستند.ما بصورت کاملا طبیعی هدایت میشیم.دستان خداوند میان.
استاد،خانواده ی من،یعنی آشنایانم، خیلی بحث های سیاسی میکنند، یعنی بیشتر خانواده های ایرانی یا دارند در مورد سیاست حرف میزنن یا دلار و آمریکا و ….. من از وقتی که با قانون آشنا شدم دیگه اصصلللاااا با اینجور آدم ها رفت و آمد نمی کنم. اما قبل از آشنایی با قانون، منم مثل اونا بودم و تو بحث هاشون شرکت میکردم و میگفتیم آره دیگه تمام مشکلات ما تقصیر رئیس جمهور و…. هست.همیشه خودمون رو قربانی میدونستیم که چرا ما تو این کشور زندگی میکنیم!!یع بار توی یکی از بحث ها،چند سال پیش، دو تا از پسرای فامیل گفتند: انگار خدا هم با ایناس.یعنی رئیس جمهور و بقیه.شروع کردند حرفای رکیک زدن و توهین به قرآن، که من همون لحظه انقدر ازشون منزجر شدم و بدم اومد که اومدم توی اتاق و صبر کردم تا مامانم بگه بیا بریم خونمون.حالا این ادما که این حرفا رو میزدنن نماز و روزه شون ترک نمیشه ها!!بعدشم، همون سال ها، اومدم توی اتاقم و گفتم خدایا،منو ببخش که اینارو شنیدم.میگفتم خدایا تو خیلی مهربونی و اینا چرت و پرت میگن.گفتم خدایا هدایتم کن .دیگه نمیخوام با این آدما رفت و امد کنم و نمیخوام توی جهل بمونم.جالبیش اینجاست، من قبل از اینکه بیام تو این مسیر زیبا، هیچ وقت خدا
رو مثل یه پادشاه خشمگین نمی دیدم.همیشه میگفتم خدایا تو انسان نیستی.تو خیلی بزرگی.تو مثل یه نور خیلی بزرگی.اما هنوز خدا رو نمیشناختم.تا اومدم توی این مسیر زیبا و فهمیدم که خدا مثل یه انرژی و سیستمه که فقطط به فرکانس های من پاسخ میده.همین.و خداروشکر استاد، من همون اول که این آگاهی ها رو شنیدم، پذیرفتم و گفتم آرررههههه، همینه.اصلا هیچ مقاومتی نداشتم چون با افکار نامناسبم بلا سر خودم آورده بودم،، گفتم خب اگه قانون اینه، پس من میام زندگی خودمو از اول می سازم و اونجا بود که من تازه متولد شدم.و خدای خودمو شناختم.دیگه خیلی وقتهههه با اون آدمها رفت و آمد نمیکنم و اصلا هم واسم مهم نیست که میگن خودشو میگیره و پشت سرم حرف میزنند یا هر چی.چون بودن با اونا چیزی به من اضافه نمیکنه.رزق و روزی منو خدای من میده.همیشه هم به خدا میگفتم آخه خداجونم، چرا من یه همچین فامیل هایی دارم.چرا چندتا آدم حسابی دور و برم نیست.و خدا هدایتم کرد تا دوستای خوب و آدم های خوب وارد زندگیم بشن.و الان حال دلم عاللییههه.خدایا شکرت.
استاد، من حالا دارم میفهمم که شما میگین چقدررر این ورودی ها مهم اند.یعنییی خیلیییی مهم هستنا.چند شب پیش از اتاقم رفتم تو سالن تا یه چای بخورم، دیدمtv روشنه.برنامه کلبه عمو پورنگ بود.اون بازیگره داشت میگفت،انگار توی روستا بود،اگه خدا بهمون لطف کنه، اگه خدا دوسمون داشته باشه و امسال بارون نباره، محصولمون رو برداشت میکنیم!!!!..خیلی داشت با لحن بدی میگفت.بعد من با خودم گفتم وااااای،خدای من،اون بچه ای که الان داره این برنامه رو میبینه چه باااوووریییی داره تو ذهنش در مورد خدا ساخته میشه.و خدا میدونه همین برنامه چقدر باور اشتباه دیگه داره تو ذهن بچه ها میسازه.یا مثلا دیشب رفتم تو سالن که برم مسواک بزنم و بخوابم، دیدم تو برنامه خندوانه جناب خان داره در مورد مشکلات کشور و خشکسالی حرف میزنه.ببینید، همین برنامه ی به ظاهر طنز، چقدررر باور مخرب تو ذهن مردم میریزند.حالا تازه ماهواره خراب شده مامانم داشت اینارو میدید!! و این یه تلنگر هم به خودم بود که بیشتر باید مواظب ورودی هام باشم که حتی همین چیزارو هم نشنوم و در مدارش قرار نگیرم و بیشتر در زمان مناسب و مکان مناسب باشم.من باید بیشتر روی خودم کار کنم، هربار بهتر و با کیفیت تر. اون اوایل،فقط یکباررر به مامانم گفتم اگه بدونی این برنامه ها دارند چه بلایی سرت میارن و تو رو از نعمت های خدا دور میکنند و خندید، دیگهههه هیچ وقت بهش نگفتم.استاد، چون شما گفته بودین در مورد این مسائل با کسی حرف نزنید،من هیچی به کسی نگفتم.چون گفتم وقتی من نتیجه بگیرم و اونا دوست داشته باشند موفق بشن میان و از من میپرسند و من به حرف شما گوش کردم و چیزی نگفتم و فقط همون یه بار بود.اما همون یه بار انقدر واسه من نشتی انرژی داشت که واقعا حالم بد شد.حالا میفهمم که شما میگین شبکه های اجتماعی و توضیح قانون برای کسی که تو این فضا نیست نشتی انرژیه، چون خودم لمسش کردم.به قول شما مثل آب در هاون کوبیدنه.
اصلا کسی که بخواد هدایت بشه به راه راست، خدا هدایتش میکنه.مثل خودم که هدایتم کرد.ما که به زور نمی تونیم کسی رو عوض کنیم.
پس وظیفه من فقط کار کردن روی خودمه و کنترل ذهنم.
یا مثلا استاد من انقدر از شبکه های اجتماعی منزجر شدم که خودم تعجب میکنم.منی که قبلا ها انقدر خلآ شون رو داشتم.واقعا نشتی انرژیه.فرکانس آدمو ناخالص میکنه.تااززززههه، استاد، من فقط پیج های خیلی خوب رو فالو میکردم که واسم فایده ای داشت و چیزی بهم اضافه میکرد اما بعد از مدتی دیدم همون حتی خوبا هم باور غلط به آدم میدن.برای همین خیلی وقته کنارشون گذاشتم.من فقط میرفتم یه دختری که تو حوزه ی کاری من هست رو دنبال میکردم و کاراشو میدیدم چون فوق العاده این دختر موفقه.اصلا من هر چی که میخوام بهش برسم رو این دختر داره.اسمش عاطفه کبیری هست توی حوزه ی آرایشی کار میکنه و بهترین ایرانه.میرفتم کاراشو میدیدم که چون نمیخواستم توی اینستاگرام برم، الان فقط پیج اونو توی گوگل میبینم و دنبالش میکنم.استاد، شما الگوی من در تمام زمینه های زندگی هستید اما این دختر در زمینه ی کاری من، الگوی منه.استااد، انقدر این دختر موفقه،انقدر با خودش در صلحه، انقدر شاده، انقدر وصله به خدا و توحیدی عمل میکنه، نه دنبال فالووره، نه به دنبال راضی کردن دیگران، به سبک خودش عمل میکنه و جالب اینجاست هر روز داره به فالوراش افزوده میشه مثل شما، نه تبلیغ میکنه نه مسابقه میزاره،یعنییی قشنگگگگ داره به قانون عمل میکنه اما ناخودآگاه داره عمل میکنه.یه چند تا کتاب در مورد قانون جذب خونده،یه بار نشون میداد،اما داره ناخودآگاه عمل میکنه.چون اون کتابارو منم سالها پیش خونده بودم اما قانونو درک نکرده بودم.کلا شخصیتش شکرگزاره و شاده.باوراش خوبن.خیلی ساله زیر نظر دارمش و موفقیت هاشو تحسین میکنم.و همه از موفقیتش تعجب میکنند، اما من تعجب نمیکنم چون اون دختر داره از قانون استفاده میکنه.چون باورهاش توحیدیه.این دختر فقط توی دو سه سال به این همه موفقیت رسیده ولی کسایی هستند که ۱۵ ساله توی این کار هستند، اما به یک سوم موفقیت اونم نرسیدند.چرا؟ چون به زور بازو نیست.به هنر نیست چون همه ی هم ردیف هاش اون هنر رو بلدند. به باوره.به ایمان و توکله.به احساس خوبه.و به عمل کردن به قوانین خداونده.
خیلی نوشتم!!! از کجا رسیدم به کجا.اما اینارو اول به خودم گفتم و بعد هم به دوستام که در آینده میان و این کامنت منو میخونند که به شدت باید روی خودمون و ورودی هامون کار کنیم.فقط و فقط توی سایت باشیم و فایل های استاد رو گوش بدیم تا باورهای جدیدمون ساخته بشن و هر لحظه به خوشبختی بیشتری برسیم.
استاد، ما هر لحظه باید مطالب سایت شما رو ببلعیم!چون سایت شما تولید کننده ی فرکانس های خالصه.چون توجه بهشون، توجه به خواسته هاست.
عاشقتونم استاد عزیزم.راستی چقدر لباس شما و مریم جان، زیبا بودند.
چقدر بهشت مون زیباتر شده با وجود مهمان های جدید و ببعی ها.
چقدر صداشون آرامش بخشه و روح ام رو نوازش میده.💙💙