سریال زندگی در بهشت | قسمت 228 - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)

به نام خداوند بخشنده ی مهربان

سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

وسلام به تک تک دوستانم

فقط خدا میدونه که تواین مدتیکه توسایت هستم چقدر دیدن همین سریال زندگی در بهشت زندگی من رو توی همه ی جنبه ها تغییر داده…

چون تنها سریالی بوده وهست توی کل زندگیم که با دیدنش حس خوب میگیرم طوریکه با تمام وجودم بزرگی وعظمت خداوند رو حس میکنم….

حالا چرا؟؟؟

چون نقش آفرینان این سریال دو تا آدم توحیدی ویکتاپرست به تمام معنا هستند..

دو نفری که حرف وعملشون، ظاهر وباطنشون یکی هست، دونفری که وقتی حرف از خدا و بزرگی وبخشندگی و مهربونیش میزنن واقعا با تمام وجودشون هست نه اینکه مثل عامه مردم گاهی با دیدن نعمتی وبرکتی شاد باشند و خدارو شکر کنند اما تا مشکلی پیش اومد وبه قول معروف تضادی یا ناخواسته ای پیش اومد شروع کنند به گله وشکایت و طوریکه انگار نه انگار خدایی هست و بخشندگی و لطف ومهربانی داره!!!!

اکثر ماها تو گذشته وگاهی شاید همین الانش هم چطوری هستیم؟؟

به قول خداوند که توکتابش بارها گفته، وقتی انسان به خاطر اعمال خودش دچار رنج وعذابی میشه طوری مارو صدا میزنه در همه حال که انگار فریادرسی جز ما نداره، وبعد که ما نجاتش میدیم از اون گرفتاری ودرد ورنج، طوری میره و لطف مارو فراموش میکنه که انگار چنین خدایی وجود نداره و این ما نبودیم که نجاتش دادیم !!!!!!

حالا دونفر تو این دنیا سر راه ماها که اینجاهستیم قرار گرفتند که به معنای واقعی سپاسگزار وقدردان هستند دونفری که لحظه به لحظه حمد وسپاس خدا رو به جا میارن، هوشیارانه ازش طلب هدایت می کنند و خداهم عاشقانه راه رو براشون همه جوره هموار میکنه وبهترین هارو براشون قرار میده…

خب مگه منه مینا همین سبک زندگی رو نمیخواستم، مگه اینطور توحیدی زندگی کردن رو نمیخواستم، مگه دلم نمیخواست یکتاپرستی رو یاد بگیرم و توزندگیم یکتاپرست ودوست ورفیق خدا باشم؟ مگه دنبال این نبودم که خدا هدایتم کنه وبهم بگه که چطور زندگی کنم بهتره، چطور باشم از نظرش پسندیده هستم وچطور میتونم سلامت وشاد و ثروتمند وخوشبحت و سعادتمند باشم؟؟

حالا مدتهاست خدا دعاهامو اجابت کرده ومنه تسلیم و خواهان تغییر می تونم به جرات بگم کل شخصیتم با دیدن همین سریال زندگی در بهشت دستخوش تغییرات مثبتی شد، وبار کار کرد 12 قدم تونستم به صورت عملی ببینم که حرف وعمل استاد ومریم جان یکی هست وبرای همین هست که انقدر راحت و در نهایت رضایت وسعادت دارند زندگی میکنند…

هرجای زندگیمو وشخصیتم رو نگاه میکنم خصوصا این یکسال اخیر زمین تا آسمون با گذشته فرق کرده، می تونم به جرات بگم عباسمنشی شده زندگی وشخصیتم…

هر گوشه ی زندگیم اتفاقاتی رقم خورده و شاهد چیزهایی بودم که تواین سایت دیدم از نوع حرف زدن وعمل کردن استادقشنگم ومریم جان تا مکانها و شرایط وآدمها وموقعییت هایی که انگار یه کپی یا یه ورژن از همون ها که دیدم وشنیدم توسایت برام رقم خورده وتجربشون کردم

واین مهر تاییدی هست بر آموزه های استاد که روی هر چیزی تمرکز کنی وبهش خیلی توجه کنی از جنس همون رو وارد زندگیت میکنی…

از نوع حرفها ورفتارها وخوراکیها و پوشاک و مکانها وآدمها وشرایط و موقعییت هایی که شاید فکر میکردم تو خوابمم تجربشون نکنم هیچوقت،اما به لطف تمرکز برفایلهای سایت خصوصا سریال زندگی در بهشت تجربشون کردم ..

شاید خیلی از این اتفاقات رو توی گذشته هم تجربه میکردم ولی از یه بعد دیگه، همش سیاه وتاریک و ناخواسته و از نوع کفران وبی توجهی وناسپاسی و بدش بود…

انگار نه چشمی برای دیدن ونه گوشی برای شنیدن ونه قلبی برای درکشون داشتم..

چون تمام وجودم رو ناامیدی وگله وشکایت ونادانی وناسپاسی پر کرده بود…

الگویی هم نداشتم که بتونم ازش بیاموزم، همیشه به اونیکه امید می بستم ناامیدم میکرد، اون شخصی رو که فکر میکردم درستکار وصادق وباخداست برعکسشو ازش می دیدم، ومکانها وزمانها وشرایط واتفاقات همیشه در جای نامناسبی قرار داشتند جاییکه من هرچی میگشتم چیز مثبت و امیدوار کننده ای توش نمی دیدم..

محض رضای خدا یه نفر هم اطرافم نبود که ازش یاد بگیرم زندگی کردن رو، زندگی شاکرانه رو، کسیکه خداش رو شناخته باشه ، اونقدریکه در هر شرایطی ایمانش، درستی وراستی وصداقتش توی تمام زندگیش اشکار وقابل دیدن یا درک کردن باشه…

خود من یکی از همون آدمها بودم تا زندگی موافق من بود خوش وشاد و سرحال بودم وتا مخالفم بود به زمین وزمان بد میگفتم…

وچون 98 درصد آدمهای اطرافم دقیقا مثل من واکنشی بودند وباری به هرجهت زندگی میکردند باورم شده بود که خب زندگی همینه دیگه، بالا وپایین داره، اگه خنده باشه پشت هرخنده ای گریه هست و تا بیماری نباشه که نمیشه قدردان سلامتی بود، هرچقدر فقیرتر پیش خدا عزیزتر و…..

کلی از این باورهای نامناسب ومحدود کننده و اشتباه…

تا اینکه یه کسی مثل سیدحسین عباسمنش اومد و ثابت کرد که میشه همیشه سپاسگزارانه وشاکرانه وسعادتمندانه زندگی کرد فقط یه سری اصول داره ، ساده و شیرین ودلچسب و شدنی..

که اگه ازش پیروی کنی می تونی خیر دنیا وآخرت رو باهاش تجربه کنی…

الان چندساله توفضای مجازی خصوصا اینستاگرام پرشده از آدمهایی که هر روز از زندگیشون فیلم عکس میذارن تا دیگران ببینند والبته دیده بشند…

اما 99 درصدشون با ماسک زندگی میکنند با نقاب…

طوریکه اونچه که ازشون دیده میشه واقعا همش بازی وفیلم هست وغیر واقعی….

یه سریالی که میشینن وبراش متن مینویسن و کلی برنامه میچینن وفکر میکنند که حالا چی بذارم تو پیجم چی بگم کجا برم چی بپوشم که تکراری نباشه و فالورهام دوست داشته باشند!!!! دیدم که میگمااااا…

خب 98 درصد مردم دنبال چی هستند؟

دنبال، دیدن اونچه که آرزو دارندداشته باشند، اما توی زندگی دیگران!!!

البته دیدن ظاهر زندگی دیگران یا تقلید کور کورانه از دیگران بدون اینکه اصلا درش تفکر کنند وبدون واقعا چرا اینکارومیکنن، چرا به این سبک زندگی میکنند واصلا هدفشون از زندگی کردن چی هست…

اینجا جایی هست که می تونی فکر خدا رو بخونی، به اندازه ای که تسلیم وعاجز باشی، با تمام وجودت که بگی من نمیدونم من نمی تونم من بلدش نیستم خدایا تو بهم یاد بده، بعد میبینی سیدحسین عباسمنش بانقشه رسیدن به گنج( خیر دنیا وآخرت) با اموزه هایی ساده وراحت وبه شیوه ای آسون توی نزدیک به هزارتا فایلی که توی سایتش گذاشته قدم به قدم مسیر رو نشونت میده تا برسی به گنج، به گنج درونت، که هم دنیات رو بسازه وهم آخرتت رو والبته که با سریال زندگی در بهشت وسریال سفر به دور امریکا اومده به صورت عملی هم نشونت داده یعنی توی تمام این مسیر همراهت هست وقدم به قدم تورو به پیش میبره….

کسیکه توی این فرکانس نباشه کسیکه هنوز منم منم هاش ومن میدونم هاش زیاد باشه حتی اگه بیاد تو این سایت هم این همه آموزش وسبک راحت وروشن رسیدن به خوشبختی واینهمه اصل رو ببینه هم ، باز بیدار نمیشه ومثل کسیکه فقط به صفحه تلوزیون خیره شده تا تصویرهایی که میان ومیرن رو تماشا کنه وکسیکه فقط رادیو رو روشن کرده که حوصله اش سرنره…این فایلهای پراز آگهی رو بدون حتی کوچیکترین درکی ازشون رد میشه و با دست خالی میره….

دیگه نگم از کارکرد 12 قدم که استاد دیگه اونجا نه تنها راهو نشونت میده وتوی مسیر همراهت هست انگار که دستتم گرفته ومیگه میخوای خدارو ببینی بشنوی درکش کنی، میخوای فقط شادباشی وبخندی و رضایت قلبی داشته باشی از خودت وزندگیت ، میخوای رضایت خدا رو داشته باشی و باهاش رفیق جون جونی بشی؟؟

بیا تا ببرمت وبرسوندمت به سرزمین سعادت وخوشبختی…

بخدا که آسونه، بخدا که کاری نداره خوشبختی رو حس کردن…

فقط کافیه گوشی شنوا وچشمهایی بینا وقلبی باز داشته باشی…

انوقته که نعمته ها ولطف خدا در حقت رو هم می بینی وهم میشنوی وهم درکشون میکنی…

انوقته که زندگیت میشه سراسر خیر وراحتی…

اونجاها که خودت رو فقط با گذشته خودت مقایسه کنی وبابت کوچیکترین تغییرات مثبتت شکر گزار باشی…

مثل سیدحسین عباسمنش ومریم عزیز…

انوقت می بینی هرچی که هستی هرچی که داری اصلا هرکی که هستی ، تو بنده ی عزیز خدایی و سرور و صاحب اختیارت کسی هست که توهرچی دلت بخواد بهت عطاء میکنه با کمترین تلاش وبیشترین سپاسگزاری تو….

انشالله که به لطف الله مهربان هممون در هرلحظه هوشیارانه زندگی کنیم تا لایق دریافت الهامات وعمل به الهامات باشیم تا خیردنیا وآخرت رو تجربه کنیم