سریال زندگی در بهشت | قسمت 230 - صفحه 5

74 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حمید امیری Maverick گفته:
    مدت عضویت: 1280 روز

    بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    «انفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِکُمْ وَأَنفُسِکُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ذَٰلِکُمْ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ»

    ﺑﺎ ﺷﺘﺎﺏ ﺑﺎ ﺗﺠﻬﻴﺰﺍﺕ ﺳﺒﻚ ﻭ ﺳﻨﮕﻴﻦ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺭﻭﻳﺪ ، ﻭ ﺑﺎ ﺍﻣﻮﺍﻝ ﻭ ﺟﺎﻥ ﻫﺎﻳﺘﺎﻥ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺧﺪﺍ ﺟﻬﺎﺩ ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺍﻧﺎ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﺍﻳﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ(4١ توبه)

    ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

    سلام و درووووووود فراووووووووون به استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته بزرگوار و همه دوستان نازنینم در این سرزمین توحیدی. الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر نعمت حضور ارزشمند تون توی زندگیم، الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر نعمت توحید و اینکه خداوند خودش رو بهمون عطا کرد و ما رو به حال خودمون وانگذاشت.

    این فایل نشانه امروزم بود و البته صبح یه اتفاقی برام افتاد که بهانه ای شد کامنت بنویسم چون مدتهاست کامنت ننوشتم.

    ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

    «إِنِّی وَجَّهْتُ وَجْهِیَ لِلَّذِی فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ حَنِیفًا ۖ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ» خدایا به امید تو، و برای تو و با هدایت و حمایت تو؛ حمایت و هدایتم کن تا چیزی رو بنویسم که مایه ایمان و هدایت خودم و دوستان نازنینم باشه.

    ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

    نامبرده یکشنبه رفته بود مرخصی ولی بهش زنگ زدن که باید سه شنبه بیای سر کار سه روز کار داریم. یه حسی درون قلبم گفت قبول کن، قبول کن. منم گفتم اکی قبوله میام سر کار. ذهنم شروع کرد به نجوا که فلان موضوع کاری زیاده و سنگینه ، به یکی از همکارا هم زنگ زدم، سه چهارتا موضوع کاری رو گفت که همه این کارها باید انجام بشه ما نیرو کم داشتیم گفتیم دو نفر اضافه کار بیان. گفتم آقاااااااااااا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ گفته برو منم میگم چشم. روز اول هوا آفتابی و گرم قرار شد بریم توی محوطه صنعتی یه سری تجهیزات رو چک کنیم. بماند که هی کار به تعویق افتاد و به تعویق افتاد و همون موقع یه گفتگوی توحیدی بین من و یه دوست عزیزی شکل گرفت و موضوع صحبت ما رفت سمت توحید و شکرگزاری و خدا و هدایت و خودم از اون گفتگو بینهایت لذت بردم. وقتی خواستم برم توی سایت(محوطه صنعتی پالایشگاه) همین که راه افتادیم هوا ابری شد. هوا ابری شد اشکای منم سرازیر شد و گفتم وَظَلَّلْنَا عَلَیْکُمُ الْغَمَامَ خدایا تویی که ابر رو سایبان بالای سر من کردی که من توی آفتاب نباشم. خدایا حواسم هستاااا، حواسم هست که هوامو داری، حواسم هست که داری حمایتم می‌کنی. بخدا قسم کارمون به سادگی انجام شد و همکارا هم کلی کمک کردن. و وقتی برگشتم بقیه شیفت رو کلا بیکار بودم. و راستی بچه های این شیفت چقدر انسانهای بینظیر و مهربونی بودن، همه کارهای روتین داخل شیفتی رو خودشون انجام میدادن و میگفتن تو مهمونی، برای یه کار دیگه اینجایی، هر وقت لازم شد بهت میگیم. منم در راستای آموزش های دوره احساس لیاقت از زمان آزادم لذت می‌بردم.

    و روز بعدش دوباره از صبح هوا بارونی بود تا عصر، منم توی کابین ماشین نشسته بودم و از صدای رعد و برق و نیایش بارون لذت می‌بردم و شگفت زده آیات و نشانه های خداوند بودم. سبحان الله ، همه چی توحیده، به الله قسم همه چیز توحیده، تنها اصل زندگی فقط و فقط توحیده، بقیه موضوعات همه حاشیه است. خدایا خودت برام درستش کن. من نمیدونم چطوری، خودت برام درستش کن.

    درک من از توحید خیلی ناچیزه، ولی همین یه ذره داره جان منو میگیره، دلم میخواد جسممو رها کنم و به سمت خودش مشتاقانه پرواز کنم.

    امروز روز سوم اضافه کاری منه، هنوز هوا ابری و بارونی و فلوریداییه و هنوز ما شرایط کار کردن رو نداریم. خداوند همه چیز رو داره برام ساده می‌کنه.

    امروز صبح خیلی عجله ای وسایلمو جمع کردم که بعد از شیفت برم خونه. از خوابگاه با ماشین خودم حرکت کردم و رسیدم پالایشگاه (حدود 20 دقیقه زمان مسیر، و حدود 10 دقیقه قبل از حرکت سرویس پرسنل) تو مسیر دیدم گوشیمو جا گذاشتم. گفتم عه خدایا، من گوشیمو جا گذاشتم. چیکار کنم؟ گفتم خدایا گوشیمو برام بیار.

    یاد یکی از جلسات دوازده قدم میافتم که استاد می‌گفت دوستان بهم میگن تو دیگه داری از خداوند سواستفاده می‌کنی. گفتم همینه همین درسته، خدایا اصلا بایدیه، باید گوشیمو برام بیاری. ذهنم دست به کار شد ، شروع کرد به نجوا کردن، گفت بشین تا بهت بده، گفتم همکارم گوشیو میبینه برام میاره، خدایا کاری کن همکارم گوشی رو ببینه بیاره برام. ذهنم نجوا کرد عه، مشرک شدی؟ امیدت به همکارته، گفتم نه خیر امیدم به خداست، اگه همکارم آورد شکر خدا، نیاورد یا میرم میارمش یا امروز رو بدون گوشی سر میکنم، غروب میرم براش. هی نجوا کرد و نجوا کرد. منم گفتم فرض کن امروز گوشی نداریم ، اگه خدا خواست میاره، نخواست نمیاره. گفتم خدایا شکرت اصلا این گوشی جا موند تا توی مسیر من قانون رو بیاد بیارم و با خودت حرف بزنم و فکتهای گذشته رو مرور کنم، همون‌جوری که فلان موضوع و فلان موضوع برام شد اینم‌ میشه. اصلا بهانه خوبی بود که ایمانم قویتر بشه؛

    آخرش هم گفتم خدایا گوشیو برام بیار تا من بزنم توی دهن این نجوای شیطانی و ایمانم قویتر بشه، همون‌جوری که استاد توی فایل داستان هدایت الهی اون محلول شوینده رو با خودش آورد.

    ((لینک فایل دو قسمتی داستان هدایت الهی، که پیشنهاد میکنم ببینید، واقعاً شگفت انگیزه این فایل:

    abasmanesh.com

    همکارم اومد سر کار صداشو شنیدم توی راهرو حرف میزنه خواستم برم سمتش گفتم نه، اگه آورده باشه بذار خودش بیاد سمتم. خدایا من همین یه ذره هم براش حرکت نمیکنم که امیدم به همکارم باشه، امیدم تویی خودت برام انجامش بده.

    همکارم اومد دست کرد توی جیبش گوشیمو بهم داد و با یه لحن شوخی گفت: «حمید حس کردم اینو لازم داشته باشی» کلی ازش تشکر کردم و گفتم لطف بزرگی در حقم کردی، (اون فکر میکرد منظورم اینه که قرار نیست دوباره برگردم خوابگاه، ولی توی دلم این بود که تو دست خدا شدی تا آخرین مبحث درس توحید امروز برام کامل بشه) وقتی تنها شدم گفتم خدایا ازت متشکرم ، مطمئن بودم برام میاریش، خدایا من بر حسب وظیفه از بنده ات تشکر کردم چون میدونم اگه تشکر نکنم خودت ازم ناراحت میشی‌، ولی خدایا ابر و باد و مه و خورشید و فلک سر قلم شما داره می‌چرخه، خدایا تو برام آوردیش تا بهم درس توحید بدی. خدایا من مطمئن بودم تنهام نمیذاری.

    این ماجرای گوشی جا گذاشتن یه ماجرای خیلی ساده بود ، که بیاد بیارم کی داره ازم حمایت میکنه، آقا من به ارباب وصلم، مثل اون بچه پرویی که دستش تو جیب بابای پولدار و سخاوتمندشه، خدایا میخوام برات همون بچه پرویی باشم که باباش همه کارا رو براش انجام میده. اگه من نتونم شکرگزار همین ماجرای به این سادگی باشم، چطوری میتونم توی موضوعات بزرگتر ایمان داشته باشم. اگه نتونم توی یه موضوعی به این سادگی که نتیجه اش فاجعه نیست آروم باشم، نتونم وصل بمونم، نتونم قانون رو بیاد بیارم، نتونم شکرگزار و سپاسگزار باشم به عزتش قسم توی موضوعات بزرگ زندگی هم ناسپاس میشم و شکست میخورم.

    موفقیت های بزرگ از دل این اتفاقات کوچیک خلق میشه، اون درخت بزرگی که میبینیم ، زیر خاک همین یه دونه یه دونه ریشه های کوچیک رو داره.

    «وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا ۚ وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَىٰ مَا آذَیْتُمُونَا ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ» (و چرا بر خدا توکل نکنیم و حال آنکه ما را به راه‌هایمان هدایت کرده است؟ و البته ما بر آزارى که به ما رساندید شکیبایى خواهیم کرد، و توکل‌کنندگان باید تنها بر خدا توکل کنند.)

    ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

    قرار بود در مورد فایل زندگی در بهشت هم بنویسم ولی الان که رسیدم آخر کامنت اصلا یادم نمیاد قرار بود چی بنویسم. اینکه چی میخواستم بنویسم مهم نیست، این مهمه که جریان هدایت میگه چیو بنویس ، به الله قسم همه چیز توحیده.

    در پناه ارباب قشنگمون ، رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید.

    «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 93 رای:
    • -
      جمال خسروی گفته:
      مدت عضویت: 1282 روز

      سلام حمید جان

      سپاسگذارم برگشتی این مدت نبودت واقعا جاری بود ممنون نوشتی سپاسگذارم دوست عزیزم

      چه حال واحساس خوبی داره جملات وکامنت هایت

      سپاسگذارم حمید نازنین

      سپاسگذارم من هم هستم وبا هم توحید رو در تک‌تک لحظه هایمان بکار میگیریم واین امر بسیار زیباست

      خدایا شکرت

      «وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَکَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا ۚ وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَىٰ مَا آذَیْتُمُونَا ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُتَوَکِّلُونَ» (و چرا بر خدا توکل نکنیم و حال آنکه ما را به راه‌هایمان هدایت کرده است؟ و البته ما بر آزارى که به ما رساندید شکیبایى خواهیم کرد، و توکل‌کنندگان باید تنها بر خدا توکل کنند.)

      ••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

      قرار بود در مورد فایل زندگی در بهشت هم بنویسم ولی الان که رسیدم آخر کامنت اصلا یادم نمیاد قرار بود چی بنویسم. اینکه چی میخواستم بنویسم مهم نیست، این مهمه که جریان هدایت میگه چیو بنویس ، به الله قسم همه چیز توحیده.

      در پناه ارباب قشنگمون ، رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و متنعم باشید.

      «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      فاطمه(نرگس) علی پور گفته:
      مدت عضویت: 1325 روز

      سلام و درود به برادر عزیزم.

      برادری که توحید رو از جان و دلش به من اموزش میده..

      برادری که خاهرشو دوستداره.ما هر کدوم دستانی از دستان خداوندیم.و برادر و خواهرانی کنار همدیگه هستیم.که با هدایت خداوند کارهامونو پیش میبریم.

      حمید عزیز برادر دوست داشتنی…منم از اوایل سال جدید وارد ایده الهامی خداوند برای کار جدیدم شدم.

      دیروز صبح یفردی در به در دنبال یه خاسته اییش بود بهم زد.

      بهم گفت…

      من نمیدونستم که اینکار رو انجام میدی اینقدر گشتم.نمیدونستم

      حتی به خیلیا گفتم.گفتم اینکار سخته ما نمیتونیم انجام بدییم.

      حالا این شخص نزدیک منه و من باهاش خیلی جاها رفتم.. چون ایشون تاکسی داره..

      بهم گفت دربه در دنبال این شخص بودم.بهش گفتم بیا نمونه کارام زیاده طبق سایز برات کار میکنم و ایشون گفت حتما میام.خیلیم خوشحال شد…

      و صحبتمون تموم شد…من اصلا نمیدونم چه کسی منو به ایشون معرفی کرده..ولی همون ایده الهامی خداوند بود که اوایل عید مثل پیشنهاد شما بهم ارایه شد.و خداوند بهم گفت باید بری!

      و من امادگی خیلی کاملی نداشتم چون کارم قابلیت درستی رو برای ارائه داشتن نداشت. که بخام فروش انجام بدم..

      ولی خیلی با لطف خدا پا گذاشتن روی ترسهام پیش رفتم خیلی تکنیک یاد گرفتم.

      حمید جان میخام بگم من از سال 87تو همین حدودا ‘،.داشتم کار میکردم..اینهمه سال کجا…این مقدار عضویتم تو این بهشت کجا!

      اینقدر نتیجه تو کارم دیدم.که قادر به صحبت کردنش نیستم.اینقدر مهارتم قوی شده.که همه رو لطف خدا میدونم.و غیر از این هیچ دلیلی وجود نداره..

      و این گذشت…و این شخص تماسش قطع شد…

      و بخودم قول دادم .که اگه کسی بطرف بیزنسم اومد و طول کشید برای اومدنش..نخام شرک بورزم.چون حقیقتا تو دامشم میفتم.ولی بخودم قول دادم..بزارم با پلن خداوند جلو برم.

      همین دیروز و امروز…پاشنهام پیدا شد..که تا قبل از فروشم با این ایده الهامی خداوند.درسهامو یاد بگیرم…از امروز صبح یه تمرین برای خودم بستم.به لطف خداوند تونستم باهاش راه بیام.و بتونم این پاشنه رو نابود کنم.و برای خودم یاداوری کنم…

      که این پاشنه حساس بودنمه رو با تبر توحید از بییین ببرم.

      چون حساس بودنم باعث شد.مشتری حساسیم وارد بیزنسم بشه..

      احساس میکنم خداوند داره بهم یاداوری میکنه..تا من این نقطعه ضعفو نابود کنم.

      که کار جدیدمو با ورژن بهتری انجام بدم.

      حمید عزیز..همین چیزی که خودتون گفتین.دقیقا درست هست.

      شما یاد بردن، گوشیتون بوده.

      برای منم اومدن افراد با شور شوق برای بیزنس جدیدم.و از یاد بردنشون..

      و میخام اینو اثبات کنم بخداوند که همه چیز خودشه.من بدون او هیچی نیستم.

      من بدون او نمیتونم هیچکاری رو انجام بدم..

      باید بزارم خودش کارامو انجام بده.باید من توحیدمو نشون بدم.نه حرف مفت بلکه عمل…

      عمل کنم.یعنی نخام با ایده و الهامت پروردگارم شاخ و شونه بکشم یکی دو تا چهار تا …مثل قبل باشم!..

      و بخام بیفتم تو دام عجله و هوس….قرقر کردن بیفتم!

      ممنون از کامنت زیباتون و این نوشته زیباتونو ‘که بالای صفحه بیزنسیم و ایده و الهامت پروردگارم نوشتم.

      این دفتر خیلی چیزها رو بیشتر برام رقم زده..دقیقا به قانون تکاملی و لذت بردن بیشتر رسیدم! که خاصیت دنیای مادی همینه!درستش همینه…

      ……

      موفقیتهای بزرگ از دل این اتفاقات کوچک خلق میشه،اون درخت بزرگی که میبینم زیر خاک همین یه دونه یه دونه ریشه های کوچیک رو داره…

      ریشه های کوچک دقیقا اساس قانون الهیه…و ما با کار کردن تکاملی به ریشهها و درختهای پر ثمر میرسیم..

      امروز استاد تو یکی از فایلهاش..گفت.من کنار دریاچه چند تا درخت میوه کاشتم و بهشون اب دادم.نورم به درستی بهشون میخوره..

      و چند روز یادم رفت بهشون اب بدم..دیدم سر تا پای درخت پر از کرمه که کلی از برگها رو خورده..رفتم سمپاشیش کردم…

      و این درس طبیعت به من بیشتر یاداوری کرد..ما هر روز باید مواظب نهال وجودیمون باشیم و بهش برسیم…

      چرا درختهای هرز تو جنگلمون کرم نداره که برگها و ریشه هاشو بخوره…

      این مشخص میشه دیگه….چون کرم سراغ درختهایی میره..که تغذیش جای مناسبه..درختهای هرز چیزی نیستن..زمختن قابلیت خوردن ندارن..

      ولی اون درخت میوه قابلیت خوردن داره..و کرم دوستش داره.

      دقیقا درون ما هم میشه همین درخت میوه هست…که باید خیلی مواظبش باشیم.و هر روز روی خودمون کار کنیم.

      چون وقتی باوری محدود کننده تو درونم بهش اطلاع پیدا میکنیم..دقیقا نمیزاره تا من ارامش داشته باشیم.ارامش رو از ما میگیره..پس نیاز به تمرکز بالا برای از بیین بردنش!هست

      بازم تشکر از شما دوست عزیزم.ممنونم که بهم عشق بازی با خداوند رو بهم نشون دادی!

      که همیشه ارامشمونو حفظ کنم و از خداوند هدایت بخام…!..و بدونم همه چیز خودشه.و من باید توحیدمو بجا بیارم.و همیشه صلات،ش ..باشم..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        حمید امیری Maverick گفته:
        مدت عضویت: 1280 روز

        سلام و درود به شما خانم علیپور خواهر بزرگوارم. بینهایت سپاسگزارم بخاطر کامنت ارزشمندتون و بسیار بسیار تحسینتون می‌کنم بخاطر همه نتایج و موفقیت هایی که کسب کردین.

        خدا رو صد هزار مرتبه شکر.

        توحید همه چیزه. هر. چند خودم هنوز هیچی از توحید نمیدونم ولی اینو فهمیدم که توحید و جریان هدایت انسان رو از هر شرایطی به شرایط بهتر هدایت می‌کنه یا به تعبیر قرآن آنهایی که سرپرستی و دوستی خداوند رو پذیرفتن، خداوند اونها رو از تاریکی ها به سمت نور هدایت می‌کنه. از هر نوع تاریکی به سمت هر نور خداوند.

        از فقر به ثروت، از محیط و شرایط نازیبا به سمت محیط و شرایط دلخواه و به سمت آزادی، از روابط داغون به سمت روابط عاشقانه و توحیدی، از ترس و استرس و اضطراب به سمت آرامش و معنویت و ارتباط قلبی با خداوند. همه چی توحیده.

        خیلی از شما ممنونم بخاطر کامنتتون، قبلاً هم یه کامنت نوشتین برام فکر کنم هنوز جواب ندادم. یه کم تمرکز گذاشتم روی فایلها و وقت کم میارم برای نوشتن، ولی به این معنی نیست که کامنت ها رو نمی‌خونم. میخونم و لذت میبرم و خدا رو شکر میکنم و تحسین میکنم. الهی صد هزار مرتبه شکر.

        در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

        «فَاللَّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      معصومه سلمانی پور گفته:
      مدت عضویت: 1047 روز

      سلام سلام به همه . به همه اونائی که تو این سایت ارزشمندن سایتی که هر چی از خوبیاش بگم کمه که هممممممش توحیده و چقد من درظاهر میگفتم توحیدی دلرم عمل میکنم

      سلام دوست عزیزتوحیدیم حمید اقا که جزو بهترین کسایین برام تو مبحث توحید

      چی بگم از بزرگی و عشق خدا که هرچی بگم کمه

      من چندهفته اس و چندروزاخیر درگیر مساله ای بودم

      و مدام از خدا میخاستم هدایتم کنه و تو این مدت مخصوصا این چند روز فایلای توحیدی رو گوش میکردم و دیروز رسیدم به فایل اعتماد به رب استاد و گوشش دادم نه یبار نه دوبار چندین و چندبار و همونجا ی اتفاق در ظاهر ناخوشایند بزام رخ داد و نگم چقد حالم و احساسم بهم ریخت و همونجا فایل اعتماد به رب دوباره تکرار شد و باخودم و خدام شرو کردم صحبت کردن که تویی صاحب و سرورم تویی همه چیز برام توئی که ارام جان منی

      باخودم تکرار میکردم که هر اتفاقی افتاده به نفع منه من نمیدونم تو میدونی شاید در ظاهر بد برام ولی میدونم بدمو نمیخوای میدونم خیری درش هس میدونم که تو حامی منی

      این اتفاق درس داره برام

      این اتفاق حرف داره برام

      هی باخودم میگفتم این تضاد اومده رشدم بده

      این اتفاقه جز خیر نیس بزام

      نمیدونین چقد نجوا اومد چقد جولون داد ولی من میگفتم یخیری توش خدا برام خوبی میخواد

      و اینقد گفتم و گفتم و گفتم و اروم کردم خودمو

      و اخر شب شد و روبرو شدم با اون اتفاق و نتیجه اون شد که باید میشد و میخواستم جواب بدم به فرد و خدا گف سکوت کن و گوش کن باعجله کاری نکن فکررررررر کن جوانبو بسنج بعد حرف بزن و سکوت شدم. تو اون زمانا مدام تکرار میکردم حرف استادو که.

      خداااااااااااا میخوووووووووام مثل ابراهیمت تسلیمت بشم

      و میگفتم و میگفتم.

      و وقتی تسلیمش شدم و رها کردمش اتفاق افتاد معجزه افتاد صداشو شنیدم و گفتم چشم

      اینو گفتم و نوشتم برا خودم که بخونمش و ردپایی برام باشه که وقتی تسلیمش میشی چه میکنه باهات چجوری همه چیز برام شد چجوری دستمو گرفت

      معصومه فقط بامن باش

      فقط من برات کافیم

      فقط منم و تو

      فقط حال خوبت

      حمیداقا واقعا ممنونم ازتون بخاطر نوشته ها و ایاتی که مینویسین همش برای من نشونه است و انگار برامنه و من مخاطبم.

      خداروسپاسگذارم بخاطر دوستان توحیری که مدام توحید رو فریاد میزنن و باعث میشن در مسیر باشم .

      سپاسگذارم از استاد اول بخاطر بودنشون وصحبتهای توحیدیشون و بعد بخاطر این سایت ارزشمند که هربار باز میکنمش جز در و گوهر نمیبینی و مسیرو روشن میکنه برام و نمیتونم دل بکنم ازش

      میدونم که زیاد کامنت نمیزارم ولی دوس دارم و خدا توفیق ب ده بتونم بیشتر بنویسم در این دفتر و دگردپا بزارم از خودم برای خودبهتری از خودم

      سپاسگذارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      آرزو رضائیان گفته:
      مدت عضویت: 839 روز

      درود برشما

      این اتفاق که خدا گوشیتونو براتون میاره به وسیله ی یکی از همکارانتون

      منو به یاد اتفاق هفته پیش آورد که برام افتاد و زمانی که ما همین نشانه ها رو تایید میکنیم برامون باورپذیرتر میشه و در نتیجه ظرفمون بزرگ میشه برای نتایج بزرگتر .

      هفته پیش من میخواستم یه مسیر طولانی رو برم ظهر بود و آفتاب به شدت میتابید داشبورد رو که باز کردم دیدم پیچ عینک آفتابیم دراومده و گم شده ، تو ذهنم اومد چجوری میخوای بری حالا؟ تو این آفتاب داغ تو چشمات اذیت میشه و وسط اتوبان میمونی از اون طرف هم هی تماس میگرفتن که کی میرسین ! هیچ راهی نبود عینک آفتابی های من نمره دار بودن و درجه آستیگمات چشمام باعث میشد توی نور شدید نتونم تحمل کنم ، یه صدایی میگفت برو ولی منطق میگفت تو فلان وقت و فلان موقع یادته چه بلایی سرت اومد؟ میدونی بری تو اتوبان چه بلایی سرت میاد ؟ همونجا منم گفتم خب من نمیدونم الان باید چیکار کنم فقط میدونم باید برم گفتم خدایا خودت میدونی که من باید برم خودتم میدونی که مسئله الانم چیه اصلا تو گفتی بخوان اجابتش با من ، من راه میوفتم تو یه کاریش بکن ، اصلا کار توئه ، کار من اینه برم کار تو اینه راهمو برام صاف کنی ، راه افتادم به اتوبان نرسیده چشمام بدجوری داشت اذیت میکرد ذهنمم جیغ میزد که ببین این دیوونه بازیا چیه این حرفا کدومه تو نمیرسی تو الانش ببین وضعتو چرا واینمیستی ؟ انگار میخواستم طلبکارانه ببینم خدا میخواد چیکار کنه فقط بیشتر گاز میدادم تا برسم به اتوبان ، گفتم خدایا من برم تو اتوبان دیگه با توئه رسوندن من ، من این حرفا حالیم نیس

      آفتاب ظهر تابستون

      چی میشه که آسمونی که یه لکه ابر توش نیس از اول تا آخر مسیرت برات سایه بشه؟؟

      چجوری میشه واقعا!!؟؟

      یه توده ابر بزرگ روبروی خورشید از کجا میاد!؟

      تموم مسیر بغض کرده بودم و فقط با خدا حرف میزدم و شکر گزاری میکردم

      اینجور وقتا عمیق تر احساس میکنم انگار خدا بغلم کرده و میگه خدا همه چیز میشود همه کس را حتی میتونه یه توده ابر روبروی خورشید بشه تا چشمای خوشگلت اذیت نشه تا مثل عزیزدردونه ای تو پر قو برسونتت به مقصد و به یادم بیاره همیشه با منه کنارمه همراهمه عاشقمه و به من از خودم آگاه تره فقط منم که باید سمت خودمو انجام بدم سمت خدا همیشه بی نقصه

      درپناه این نیرو شاد و خوشبخت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    مهدیه گازرانی گفته:
    مدت عضویت: 1307 روز

    ب نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام ب استادان عزیز و دوست داشتنیم ک عشق من نسبت ب شما داره روز ب روز بیشتر و عمیق تر میشه

    سلام ب دوستان نازنینم ک عاشقانه دوستشون دارم

    خداروشکر ک دیدن این سریال روزی من شده ک ازشون برای زندگی روزمرم درس بگیرم و ب عنوان توحید عملی ازشون استفاده کنم در زندگیم

    خدارشکر ک تو این سایت هستم و خدا هدایتم کرده ب بهترین سایت دنیا ک پر از نام خداونده و دارم از لحظه ب لحظه ی حضورم در این سایت استفاده میکنم و لذت میبرم از وجود استا عباس منش نازنین و عشق دلم

    آقا خیلی نکته داره این قیمت سایت نمیدونم از کجا شروع کنم بگم

    از هیولا بودن دستگاه خورد و چیپس کن درختا بگم از آروی خفن بگن از تریلر بزرگ و خفن بگم از جاروبرقی میلواکی بگم یا از پلای وود ها بگم ک استاد انقدر ب فکر آسان کردن و کارا کردن هستن در هرلحظه چون هر لحظه ب خودشون میگن چجوری از این راحتتر میشه چ کار کنم بهتر بشه

    چقدر خوبه ک خدا از طریق دستانش ب استاد ایده میدن تا کارا براشون راحتتر پیش بره مثل همین تخته ای ک برای بریدن چوب یکی از دوستان نجار بهشون معرفی کرده بودن

    با خودت ک هماهنگ باشی و از وجود خودت لذت ببری وقتی ایده هاتو ارزشمند بدونی قطعا راه ها رو برات باز میکنه و دستی رو جلوی روت قرار میده

    همونجوری ک من دارم سعی میکنم ک روی خودم بیشتر کار کنم دوره ها رو لاک پشتی پیش برم و تیکه تیکه فایل ها رو گوش کنم و درک کنم تا ب عمق وجودم بشینه و باورهام قوی تر بشه تا تجربه های بهتری داشته باشم

    الان تو جمع دوستان بینظیری قرار گرفتم و از وجود همدیگه داریم لذت میبریم

    خدا دستای بینظیری برام فرستاده استادجونم

    من خیلی متعهدتر شدم نسبت سایت و کامنت ها و فایلها(دارم قدم قدم جلو میرم و عجله ندارم ک زودتر فایل ها رو تموم کنم چون ی مدت واقعا تشنه بودم)

    میدونم و درک کردم ک ب هر چیزی توجه کنم از اون جنس بیشتر وارد زندگی من میشه پس دو دستی ک هیچی باید دودست دیگه ام قرض بگیرم و سفت سایت و بگیرم

    نتایجی ک میگیرم در طول مسیر بهم انگیزه میده برای حرکت کردن محکم تر

    ی ایده ی عالی ام برای شکرگزاری بهترم بهم الهام شد

    ک بیام اتفاقاتی ک در طول روز حس خوبی بهم داده رو شب ویس بگیرم از خودم هم حسش میمونه برام ک دارم با ذوق تعریف میکنم هم اینکه میتونم موقعی ک میرم ب رخت خواب با ابرپاد گوشش کنم و لذت ببرم و اون احساس خوبم چند برابر بشه

    این شکرگزاری هام تکامل میخوادااا اول ک هی بگیر نگیر داشت مینوشتم تو گوشیم ی روز مینوشتم ی روز ن بعد اومدم تو ی دفتر نوشتم و اونم دست و پا شکسته بود و کامل عمل نمیکردم

    ولی چند هفته پیش یکی از دستای خدا ی دفتر عالی و بزرگ بهم هدیه داد و من اون دفتر ب عنوان دفتر شکر گزاری انتخاب کردم و هر شب نوشتم هرچند آخر دفترمم کردم نکات زندگی در بهشت خدایا شکککرت

    این شد ک هر شب مینوشتم احساس های خوبمو

    ولی چند شب پیش خدای عزیزم بهم گفت بیا ویس ضبط کن هم بیشتر عاشق صدای خودت میشی هم اینکه حستو درک میکنی و انرژیش بیشتره هم اینکه میتونی چندباره گوششون کنی

    خدایا شکرت ک انقدر هوامو داری هر لحظه باهام حرف میزنی

    اومدم از زیبایی های فایل بنویسم تجربیات خودم اومد بالا و نوشتم ک میدونم این حرفا تاثیرشون بیشتره خدایا شکرت ک بهم میگی چی بنویسم(حالا میفهمم سعیده جان شهریاری چی میگه)

    ب زودی زود میام از نتایج روابط و ثروتم براتون مینویسم

    خدایا شکرت

    ب امید دیدار همگی و استادای عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
    • -
      صمد گفته:
      مدت عضویت: 511 روز

      درود بر تو دوست عزیز

      اول کامنتت را که خوندم این جمله خیلی برام جالب بود و باعث مکث‌م شد ، جای تعمق داره .(خدا هدایتم کرده ب بهترین سایت دنیا ک پر از نام خداونده). دوست عزیز چقد روح قشنگت در آرامشه.نمیدونم چی بگم فقط میتونم تحسینت کنم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      سعیده شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 1295 روز

      مهدیه ی نازنینم سلام به روی ماهت

      مشغول کارهای خونه بودم و داشتم به جلسه ٣ قدم ٨ گوش میدادم که برام ایمیل اومد آقای امیری زیر این فایل کامنت گذاشته،فایل رو پوز کردم گفتم بزار ببینم این پسر توحیدی امروز چی برامون از خدا و قرآن آورده…

      محو خوندن کامنتش بودم که رسیدیم به خط آخر،رسیدم به اسمت

      خیلی ناخودآگاه گفتم عه مهدیه جان ،بزار بخونم ببینم چی نوشته…

      و وقتی اسم خودم رو خط آخر دیدم فقط گفتم خدایا شکرت …

      همه چیز تویی،همه چیز

      ببین چطور ابروباد ومه و خورشید و فلک رو به کار میگیری که نورت رو برام بفرستی …

      میدونی مهدیه؟واقعا هیچ تعبیری قشنگ تر از نور نیست ….خدا نوره…نور چشم هامون….نور قلب هامون …نور نفس هایی که راحت میاد ومیره…نور عشق …نور ثروت …

      مهدیه نازنینم،تو لایق بهترین هایی دختر…اینارو من نمیگم،همون نور قلبم میگه براش بنویس …

      بهش بگو که تو لایق بهترین هایی…

      به هرچیزی که میخوای می‌رسی ،فقط در مسیرش حرکت کن …بقیه ش با همون نوره …

      مسئولیت همه چیز با مدیر کاروانه…

      مدیر کیهان و کهکشان ها …

      دوستت دارم دختر …

      بوس به کله ت فراوانِ فراوان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 50 رای:
      • -
        مبینا حیدری گفته:
        مدت عضویت: 2195 روز

        سعیده نازنین سلام به روی ماهت

        تو برای مهدیه نوشتی و منم اومدم واسه تو بنویسم

        وَقُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَانًا نَصِیرًا

        اون نور آسمون ها و زمین اون مدیر کیهان و کهکشان این آیه رو سر شب بهم گفت،،،نور به قلبم بارید،،،الان هم گفت واسه تو بنویسمش ،به قول خودت امیدوارم در بهترین لحظه به دستت برسه،

        سعیده تو لایق بهترین های

        تو فقط در مسیرش حرکت کن

        و با قدم صدق وارد شو و امیدوارم برات نشانه ای روشن در مسیرش قرار بده.

        این حرف ها رو برای خودم نوشتم که یادم باشه باید توکل کنم بر اون نور ،بر مدیر کیهان و کهکشان

        مسیٔولیت همه چیز با اونه

        خودم و خودت رو به دستان قدرتمندش میسپارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
        • -
          سعیده شهریاری گفته:
          مدت عضویت: 1295 روز

          مبینا …مبینا …مبینا …

          پیام الله،مبین‌‌ و‌روشن در زمان درستش به دستم رسید…

          نورش قلبم رو‌روشن‌کرد و برام حفاظی درست کرد تا از‌ نجوای جن‌و انس‌و ذهن خودم در امان باشم.

          ازت ممنونم مبینای عزیزم،تمرین ستاره ی قطبی امشب من

          همیشه به الهاماتت عمل‌کن!

          بی‌نظیری دختر!

          دوستت دارم بی نهایت و قلب روشنت رو میبوسم.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
      • -
        مجید حرفت گفته:
        مدت عضویت: 1401 روز

        سلام به شاگرد ممتاز کلاس،دختر پرتلاش و پرانگیزه که نه فقط خودش رو بالا و بالاتر می‌برد،که با نوشته‌هایش به ما هم انگیزه و ایده می‌دهد.

        به قول خودت که خیلی چیزها بهم آموختی سلام و سلامتی و نور و رحمت خداوند بر قلب و جان و دلت.

        سعیده‌ی نازنینم کامنتت باعث شد تا کامنت مهدیه خانم را من نیز بخوانم و ازش درس و ایده بگیرم.

        برایش نوشتم که از نوشتن غافل نشود.

        که معجزه در نوشتن رخ می‌دهد.چون شما باعث این مکالمه بودید،لذا می‌بایست در جریان قرار می‌گرفتند.

        خداوند مهربان را شاکر و سپاس گذارم که در زمانی به این سرزمین بهشتی هدایت شدم که شاگرد ممتازی چون شما را در کنارم و همراهم قرار داده.

        برایت از خودش،شادی،سلامتی،خوشبخبختی،ثروت و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم.و به دستان پر قدرتش می‌سپارمت.خدا نگهدار.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      لیلا رضایی گفته:
      مدت عضویت: 1092 روز

      سلام مهدیه عزیزم

      چقدررررررر زیبا بود ایده ای که به ذهنت رسید و چقدر با کامنت کردنش میتونی به بقیه کمک کنی برای حس سپاسگزاری عالی تر

      این ایدت من رو به یاد استاد میندازه که استاد میگن من هر موقع که حسم خوبه و احساس عالی دارم جلو دوربین میام و خودشون هم بارها و بارها گفته های خودشون رو که ثبت کردن گوش میدن و بیشتر انگیزه میگیرن ، انرژی میگیرن و از طرفی هم این حس خوبه که میتونه کلمات رو در دل و جان بقیه بنشونه و همه از شنیدنش لذت ببرن و درستی مسیر را حس کنن

      و انجام این ایده باعث میشه اون حس خوب شکرگزاری از بین نره و شکرگزاری هامون واسمون تکراری نشه و همونطور که گفتی چون با ذوق صدای خودمون رو ضبط میکنیم در ما انرژی به وجود میاد که با تعهد بیشتری مسیر رو ادامه بدیم

      کامنتت واسم خیلی ارزشمند بود

      خیلی خیلی ازت سپاسگزارم و از خدا واست بهترین ها رو ارزو دارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      مجید حرفت گفته:
      مدت عضویت: 1401 روز

      سلام مهدیه خانم،هم فرکانسی و هم دوره‌ایی ممتازم.

      از ایده‌‌ی وویس گرفتنت واسه خودت خیلی خوشم اومد.

      ممنونم که نوشتی تا من هم حتما بهش عمل نمایم،اما مبادا باعث بشه که از نوشتن دست برداری!!!

      در نوشتن معجزه رخ می‌دهد!!!

      یادت باشه.من این رو از استاد توحید شجاعی آموختم:

      وقتی خداوند در قرآنش قسم یاد کرده و گفته ن و القلم و ما یسطرونبه قلم قسم خورده و آنچه می‌نویسد یعنی در نوشتن معجزه رخ می‌دهد!!!!

      قدر و اهمیت نوشتن خیلی خیلی بالاست.متوجه آن باش!!!!

      در پایان از خداوند مهربان برایتان شادی،سلامتی،خوشبختی،ثروت و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم و به دستان توانمندش می‌سپارمتان.خدانگهدار.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    حسن صالحی گفته:
    مدت عضویت: 604 روز

    سلام خدمت استاد وخانم شایسته وهمه خانواده بزرگ عبا سمنش

    من ازدیدن این همه نعمت وتلاش وتکاپو واقعا به وجد میام راستش خیلی وقت بود که ازدیدن سایت وفایلهای رایگان دورشده بودم ولی ازقبل ترکه همیشه مرتب برنامه های شما رودنبال میکردم زندگی من متحول شده بود وشما یکی ازتاثیرگزارترین افرادی بودین که من رو در جهت خواسته هام به سمت جلو هدایت کردید چراکه فرکانس شما راباخودم هماهنگ تروقابل درک ودریافت تر احساس میکردم سریال زندگی دربهشت مثل مدرسه ای هست که واجب ولازم هست هرایرانی دراین کلاس شرکت کنه زیرا هم رایگان هست که باوضعیت فعلی مردم سازگاره وهم اموزنده که بازهم موثر درتغییرشیوه وضعیت اقتصادی مردم به سمت درامدو نعمت وفراوانی جهان که بی شک همه ما مردم ایران وجهان بزرگترین خواسته مون درمرحله اول ارامش واطمینان قلبی هست که ازاضطراب واسترس به دورباشیم وهم رسیدن به یک وضعیت اقتصادی مناسب که دیگرحسرت چیزی رادردل نداشته باشیم زیرا برای دریافت تمام اینها اینجا بهترین مدرسه وکلاس عملی هست که میشود شنید دید وباورکرد چراکه وقتی میبینی که کسی بوده وهست که درگذشته چه زندگی داشته واکنون چگونه زندگی میکند وهمه اینها ازچه مسیر ومدل فکری واحساسی رد شده وایده ها انتخاب اهداف نقشه مسیر وابزارواسباب هدف وطی کردن مسیرتکامل روتا رسیدن به هدف رو ازسرگزرونده ونتیجه اش شده این فایل های زندگی در بهشت وتمام سراسردرس زندگی استاد , بنده با الگو گرفتن ازایشان ودیدن نتیجه درزندگی شخصی خودم دارم این مطالب رو می نویسم نه صرفا دیدن تنها چند فایل وتغییرکردن احساسم به تنهایی بلکه با باورفکرفراوانی وقابل دسترس بودن نعمت های فراوان خدا همان طورکه خود خداوند می فرماید بخوانید مراتا اجابت کنم شما را وقتی برروی باورفراوانی کارکنیم واینکه درهرمشکل وسختی یه فرصت ونعمتی نهفته هست که مارابه سمت خودش می خواند تاازان استفاده کنیم البته این زمانی حاصل میشود که ما به فراونی نعمت وبه عظمت وبخشندگی خدا باورویقین داشته باشیم واین اولین مرحله ازشروع تکامل به سمت موفقیت وخوشبختی خواهد بود وایجاد رابطه مستقیم با الله متعال متاسفانه مابه طریقی به جای وصل شدن به الله بااموزهایی که برعکس عمل کرده وما راازالله دورنموده بزرگ شدیم وعادت کردیم پس برای همین هست که سخت است تا به روش استاد باورداشته باشیم ازشما می خوام یک کاری انجام دهید واون هم این که ذهنمون روخالی کنیم وبزاریم مثل یک ظرف خالی باشیم تا بادیدن این تصاویروزندگی استاد کم کم بااین باورها پرشویم نتیجه ای که خود من درزندگی ام دیدم شاید برای اطرافیانم که بازندگی من اشنا هستند غیرقابل باورباشد زیرا من هم اکنون سومین خانه ای راکه براساس فکرونقشه ذهنی خودم ترسیم کردم وازخداوند خواستم رادرحال ساختن هستم ومانند یک معجزه دارد اتفاق می افتد درحالی که قبلا برای اینکه بخوام یک سایه بان وکابینت اشپز خانه اول خودم روانجام بدم همیشه حساب وکتاب میکردم وچند سال بود که نمی توانستم انراانجام دهم ودیگرناامید شده بود درچنین وضعی به سرمی بردم وحالا وقتی به گذشته خودم که چند سالی بیشترنیست نگاه میکنم که حتی برای خودم هم قابل باورنیست البته که قابل باورهست به نسبت باوری که درگذشته داشتم زیرا یک سری اتفاقاتی می افتد که چیزعادی ومعمولی نیست البته معمولی برای ذهن محدود ما چراکه ماهنورنیازداریم برروی ذهن مان کارکنیم واین مقداری زمان می خواهد هرکس به نسبت وقت وزمانی که صرف می کند بر روی خودش سرمایه گزاری میکند تاتکاملش تی شود نتیجه راخواهد دید من قبل ازاینها ذهن محدود ی داشتم وباورم نمیشد که می شود با کمترین پول کا روکسبی راه اندازی کرد اما وقتی باورهایم تغییرکرد دیدم که می شود وشروع کردم به ادامه دادن وصبرکردن من هدف گذاری کردم نقشه راه ترسیم کردم وبه دنبال ابزاران گشتم ودوران تکامل راطی کردم ودرنهایت نتیجه ها خود رااشکارکردند سریال زندگی دربهشت یکی ازابزارهایی است که مانیازمندیم تا به سمت خواستهایمان هدایت شویم امید وارم همه ما وشما درپناه الله یکتا خوشبخت وسعادت مند دردنیا واخرت باشیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    محمد گفته:
    مدت عضویت: 1064 روز

    به نام الله

    سلام

    خدایا شکرت بابت همه چیز

    خدایا شکرت بابت این همه فراوانی

    خدایاشکرت بابت این همه ثروت و نعمت

    خدایا شکرت بابت استاد عباس منش

    خدایا شکرت بابت زیبایی های طبیعت بابت صدای بی نظیرش

    خدایا شکرت این ابزار های فوق‌العاده که کار را برای استاد راحت تر کردن و اینقدر زیبا کار های سخت آسان انجام میشود

    خدایا شکرت که انقدر نعمت و فراوانی و ثروت در جهان خلق کردی که تمامی ندارد

    هرروز و هر لحظه برای من بیشتر و بیشتر میشود انقدر روزی بی منت دادی خدایا که نتوان توصیف کرد آنها را نمیشه شمرد

    خدایا سپاس گزارم خدایا شکرت بابت قوانین بدون تغییرت خدایا شکرت منو به این سایت فوق العاده هدایت کردی تا بااستاد و خانم شایسته آشنا بشم و خودم رو از باور های نادرست رهایی بدم و خودم رو از چارچوب های ذهنم خلاص کنم تا به آدم بهتری تبدیل بشم و از زندگی بیشتر لذت ببرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    فاطیما گفته:
    مدت عضویت: 2317 روز

    سلام وصد سلام خدمت استاد عزیز ومریم جان گلم

    چه قدر قشنگ وجالبه همه چیز من امروز چنتا کار اداری وچنتا کار شخصی داشتم که باید همه رو انجام میدادم صبح که از خواب پاشدم به خودم گفتم چرا کارای امروز اینقدر زیاده چه طولانیه کارام مگه میشه این همه کار رو انجام داد گفتم بزار برم داخل سایت یه نشانه ببینم

    وای خدای من مگه میشه این همه کار رو تنهایی انجام داد استاد چه جوری با جه حسی با چه انگیزه ایی داره انجام میده متوجه شدم من موقع انجام هر کار اون کار رو با کل فرایندش میبینم

    برای همین خیلی برام بزرگ به چشم میاد باید ابتدا لذت نتیجه را ببینم پس از انجامش وبعد فقط پله های کوچک ان کار را ببینم

    خدا یا شکرت بابت حضور دوستان خوبی که در این سایت دارم ‌وبابت حضور استاد عزیز ومریم مهربون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    زیتون صابری گفته:
    مدت عضویت: 747 روز

    به نام خداوند بشدددت کافی ام …

    سلام استاد عزیزم ،سلام خانم شایسته عزیزم.

    وسلام به تک تک اعضای این خانواده ی بزرگم در سایت.

    استاد جانم وخانم شیسته ی عزیزم خیلی خیلی خداوند رو شاکر و سپاسگزارم که شما رو سر راه مسیر زندگیم قرار داد . خیلی خیلی دوستتون دارم.وهمیشه در سایت با شما هستم و از بودن با شما عزیزای دلم کلی لذت میبرم. و به قول خانم شایسته ی عزیزم به زبان تصاویر،

    کلی نکته،درس ،ایده رو از شما یاد میگیرم.ازتون به خاطر این همه لطف و عشق سپاسگزارم .

    خانم شایسته عزیزم خواستم ازتون بخوام که این آهنگی که موقع کار کردن استاد با دستگاه خرد کن ،درخت ها گذاشتین ،رو در سایت قرار بدین خییییلی ریتم آهنگ رو دوس دارم. ازتون بی نهایت سپاسگزارم.

    دوستتون دارم در پناه الله یکتا همیشه شاد ،سلامت ،ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    الهه گفته:
    مدت عضویت: 1203 روز

    به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیز و خانم شایسته نازنین و دوستان گرامی خداروشکر بابت دیدن این بهشت زیبا خدای من چقد زندگی میتونه زیبا و عالی و پر تجربه های باحال باشه خدایاشکرت واقعا سپاسگزارم از شما دو عشق که انقد دارین عالی زندگی رو زندگی می‌کنید عاشق زندگی کردن شدم خدایا عمر بیشتر بده تا بتوانم تجربه کنم این همه فراوانی و نعمتت رو خدایاشکرت چقد عالی هست این نوع زندگی کردن این همکاری این هم فرکانس بودن و این رابطه عاشقانه و رویایی خدایاشکرت چقد ابزار های که کارهارو راحت تر میکنه واقعا تحسین بر انگیزه خدایاشکرت چقد ثروت واقعا چقد امکانات هست خدایاشکرت تحسین میکنم این شور وشوق وانگیزه رو خدایاشکرت تحسین میکنم اروی زیبا و هیولا رو چقد این پردایس زیباست چه حالی میده حل کردن این چالش ها خدایاشکرت چقد عالی خورد میکرد تحسین میکنم این دستگاه رو چقد برونی زیباست چه غروب زیبایی خدایاشکرت تحسین میکنم خدا قوت گفتناتون رو و این نگاه زیبا که خسته بودین و گفتین یه روز پر برکت داشتین خدایاشکرت واقعا واقعا سپاسگزارم از شما دو عزیز در پناه الله یکتا شاد ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1014 روز

    سلااااام استاد عزیزم و مریم دوست داشتنی ️عاشقتونم که انقدر هماهنگ وهمراه باهم توی همه جنبه های زندگی پراز انرژی هستید،استاد خوبی که یه همراه وپایه داره که باهاش تو همه زندگی همراهی میکنه،مریم عشق که هرچی ازتوانایی هاش بگم کمه ،والگوی من توی زندگیه بادیدن این فایلها منم یاد گرفتم که وقتی همسرم که عاشق کارای فنی وباغبونی وتعمیر خونست باهاش همکاری کنم ،جالبه من و همسرم باهم سقف خونه مادرشوهرمو ترمیم و بازسازی کردیم،من اینو از شما یاد گرفتم به به ،به این استاد عزیزم که توی همه چیز نظر مریم رو میپرسه ومریم عزیزم که خیلی حرفه ای داره کامل راجب همه زمینه ها نظرمیده،این نشانه اعتماد به نفس بالاست که من در وجود مریم عزیزم میبینم،نکته بعدی که یاد گرفتم کار گروهی وباهم دو نفرو بهم نزدیک ترمیکنه واین نتیجه وحاصل عشق زیاده،واابته تفاهم،من یادمه اوایل که باهمسرم همراهی میکردم چون من زیاد توی کارای مردونه تبحر وتجربه نداشتم اذیت میشدم یا بحثمون میشدولی حالا تجربه کسب کردیم ودیگه همسرم روی من توکارا حساب میکنه که تنها نباشه،چون اکثر مردها معتقدن تو نمیتونی اینکارا مردونس،ولی استاد که با نظر خواستن ازمریم باعث توانمندی بیشتر ایشون شدن،واینجا این جمله که پشت هرمرد موفق یک زن هست رو میشه کامل دید،البته که توانایی ومدیریت استاد توی هرزمینه کاملآ مشخصه ولی کار گروهی حاصل ونتیجه هم فکری دونفره،که من تحسین میکنم این تقسیم کارو،انرژی بالای استاد ومریم عزیزم که خستگی ناپذیرند وبا چنان عشقی مشغول کار مورد علاقه شونن که فارغ ازجهان شدند،تحسین برانگیزه عاشقتونم که انقدر باهم هم فکرو هم راه هستید،️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    راضیه گفته:
    مدت عضویت: 667 روز

    سلام خدمت استاد و مریم جان عزیز.

    من خیلی از کلیپ های دانلودی این سایت رو دیدم و امروز هم خاستم ببینم نشانه من چگونه منو هدایت میکنه ک دیدم هدایت کرد ب این کلیپ جالب.

    من درس و هدایت خودم رو گرفتم.

    خیلی جالب بود برام.

    من خیلی وقتا از علایق مردها خوشم نمیاد.

    حالا چ اون مرد پدرم باشه چ برادرم باشه چ همسرم و چ پسرم. فرقی نمیکنه.

    و ب همین خاطر همیشه تو کارهاشون سعی میکردم علی رغم میلشون دخالت کنم و نظر بدم و ب قول مامانم اوستا بازی دربیارم

    ولی توی این کلیپ احساسم بهم گفت ببین مریم چ عاشقانه داره استاد رو همراهی میکنه و قدم ب قدم در یک کار مردانه کنارش هست و کمک میکنه و حتی جاهایی ک نمیتونه کمک کنه و سخته وایمسه و میدون رو خالی نمیکنه

    تا حالا توی خیلی از کلیپ ها شده ک کارها و ظرافت ها و سپاسگزاری های لحظه ب لحظه ی مریم جان از استاد برای من درس داشته و امروزم ابن همراه بودنش برام درس داشت.

    شاید اگر من بودم میگفتم خب تا اون داره چوب ها رو خورد میکنه من برم یه شام خوشمزه براش بپزم درحالی ک این همراهی و بودن در لحظه و لذت بردن مشترک از یک کار در خانواده خیلی میتونه شیرین و پر از حس های عالی باشه ک باعث استحکام روابط هم میشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1252 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    دستگاهی هیولا در پرادایس.

    قرار است دستگاه هیولا که برای خرد کردن چوب ها استفاده می شود تست شود آن را به ماشین متصل کرده و اولین شاخه ها را در آن می اندازیم و مثل کره خرده چوب تحویل می گیریم.سیستم طراحی شده توسط استاد و خانم شایسته ابتدا درختان قطع می شود بزها برگ های آن را می خورند و چوب های آن ها به چیپس تبدیل شده و برای لانه ی مرغ ها یا باغچه به کار برده می شود علاوه بر این عطر کاج ها هم در فضا پراکنده شده و لذت بخش است و پاکسازی نیز صورت می گیرد و به قول خانم شایسته: سود و سود و سود.

    خرده چوب ها به لانه ی مرغ ها منتقل شده .پروژه جدید که در قدم اول آر وی از کارگاه خارج می شود که با موفقیت برداشته می شود قدم دوم تریلر را از خرده چوب پر می کنیم و به مکان مورد نظر می بریم.

    خرده چوب ها با جارو هیولای میل واکی از کف کارگاه تمیز می شود و چوب های بریده شده در تریلر نصب شده تا مانند جعبه باشد که خرده چوب ها در آن جمع شود.

    در مکان جدیدی مستقر شده و شروع به بریدن چوب ها با اره کرده و استاد آن ها را در دستگاه می اندازند که در کسری از ثانیه چوب ها پودر شده تحویل داده می شود. هوا تاریک شده و تریلر تا نیمه پر شده است ورزش مفید هم پاکسازی محیط هم لذت کار با تاریک شدن هوا به اتمام می رسد.

    دوره ی روان شناسی ثروت 2 بسیار عالی است به خصوص با ویرایش خانم شایسته عزیز . استاد باورهایی را در آن بیان می کنند که بسیار مخفی است و دوره ای کاربردی و عالی برای شروع کسب و کار و پیشرفت در آن است.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: