سریال زندگی در بهشت | قسمت 232 (به ترتیب امتیاز)

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار حمیده عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

همین جا یه اعتراف کنم وقتی دیدم مریم جان میگن این آهن جلوی در چیکن تراکتور رو میخواییم برداریم..استاد رفته که وسایل مورد نیاز رو بیاره به خودم گفتم خب اینکه چند دقیقه دیگه نهایت چند ساعت دیگه کار ریختن چیپس ها به خونه مرغها تموم میشه ..بابا بیخیال…فک کنم نیازی به برداشتن آهن پادری نباشه….بعد دیدم اون چوب بالای خونه مرغها رو هم میخوان بردارن بخاطر اینکه سر استاد در حین رفت وآمد به اون برخورد کرده بود…بعد دوباره گفتن مگه میشه ادم اینقدر عاشق تغییر کردن باشه…عاشق بهتر کردن و راحتتر کردن کارها….بعد از چند دقیقه که گذشت دیدم اره میشه…..بعد یاد آموزشهای قدم ۶ جلسه پنجم افتادم که استاد میگه ما یه کارهایی رو انجام میدیم فقط به این خاطر که در موردشون شنیدیم….بدون هیچ عقل و منطقی یه سری افکار رو شنیدم.‌.پذیرفتیم و داریم بر همون اساس عمل میکنیم در صورتی که هیچ عقل و منطقی پشت این پذیرفتن ها نیست…و اینها تبدیل شدن به باوررر….باورهای محدود کننده ایی که نتایج محدود کننده ایی هم به همراه دارن و توی زندگیمون رقم خوردن…..راستش اگر من بودم میدونم که این کار رو انجام نمیدادم….نه آهن رو از جلوی راهم بر می داشتم و نه چوب رو از بالای سرم‌‌‌‌….و این حرف من نشان دهنده باور اشتباه منه…..

یعنی من برای خودم ارزش قائل نیستم….برای زمانم ارزش قائل نیستم…..حاضر نیستم چیزهایی که نشتی انرژی در زندگیم ایجاد میکنن رو از بین ببرم و یا تعییرشون بدم به روشی که دیگه نشتی انرژی نداشته باشم.‌…

یه ایراد دیگه هم در خودم پیدا کردم….من انسان هستم که به استقبال تغییر نمیرم‌‌‌‌..یه وفتایی این تغییر کردن رو به تعویق هم میندازم….البته که اکثر اوقات اینطوریم…..من قبل از اینکه بیام اینجا کامنتت بنویسم رفتم کامنتهای دوستان رو خوووندم دیدم اکثر بچه ها از تغییر کردن استقبال میکنن توی زندگیشون….دیدم خودشون دست به کار میشن برای هماهنگ شدن با جهانی که در حال رشد و پیشرفته….به خودم گفتم پس من چرا اینطوریم….؟ چرا من عملگرا نیستم؟ بعد دیدم نسبت به قبلم منم تغییر کردم….شاید کم باشه اما هست….میدونی استاد عزیزم واقعا تغییر ایمان میخواد….همین الان من توی زندگیم قدم هایی هست که باید بردارمشون….اما هی امروز فردا میکنم….و بارها و بارها ندای درونم بهم گفته که نا وقتی این کارها رو انجام ندی هیچ چیز هیچ تکونی نمیخوووره…..من این فایل رو یه نشونه میبینم….نشونه ایی واضح برای خودم و برای انجام دادن کارهای معوقه ام.‌..

و استقبال کردن از تغییر توی زندگیم…..

من با انجام دادن این برنامه هایی که دارم واقعا کلی وقتم و انرژیم آزاد میشه که کلی تمرکزم رو میبره بالاتر….واقعا شما دو عزیز دل و همینطور بچه های سایت رو تحسین میکنم که اینقدر خوب قدم برمیدارین در جهت تغییر…..

تغییر روزانه…و لحظه ایی …تحسینتون میکنم که همیشه رو به بهبود قدم برمیدارین…در واقع دارین با این کارهاتون به ما هم یاد میدین که همیشه رو به بهبود قدم برداریم…هرروز بهتر….هرروز کاراتر….هرروز ثروتمندتر….☺

منم تمام تلاشمو میکنم که ترمزهای ذهنیمو بردارم …مقاومت هایی رو که جلوی تغییر و اقدام کردنمو میگیرن بردارم….

وقتی توی زندگیم نگاه میکنم میبینم در زمینه روابط تغییر رو به بهبود داشتم….قبلا یه آدمهایی باهاشون در ارتباط بودم که الان نیستن….و از زندگیم رفتن بیرون چون من تغییر کردم….خداروشکرررر

در زمینه مالی و کسب و کار…معنویت…عزت نفس…سلامتی…از وقتی که با سایت شما آشنا شدم مسیر همیشه رو به بهبود بوده…و پاشنه آشیل من همین حرکت نکردن همیشگیمه….من باید عمل کنم به ایده ها و الهاماتی که بهم گفته میشه…وقتی استاد و مریم جان برای چیزهای کوچک حرکت میکنن…برای برداشتن تضادهای کوچیک از سر راهشون حرکت میکنن پس منم باید یاد بگیرم…منم باید تصادهایی رو که بهشون برخورد میکنم هر چند کوچیک و غیر ضروری از سر راهم بردارمشون و حلشون کنم….و الان دارم میبینم که وقتی مسائل رو حل کنیم چقدر عزت نفسمون بیشتر میشه…چقدر خوشحالتر میشیم از حل کردن مسئله….چقدر توانمندیمون بیشتر میشه…..چقدر احساسمون بهتر و بهتر میشه…..وقتی من برای حل کردن مسائل کوچک قدم بر میدارم راهکارهای بیشتری به ذهنم خواهد رسید….هدایت میشیم….وقتی مسائل بیشتری رو حل کنیم ثروتمندتر میشویم.

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    373MB
    24 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

231 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    قنبر حاجی زادگان اردبیلی گفته:
    مدت عضویت: 1320 روز

    سلام استاد عشق ها

    خیلی ممنونم بابت اطلاعات و آگاهی هایی که برامون میدی

    بنده 17 سالمه و حدود 1 نیم ساله که با فایل های شما آشنا شدم و خدا رو شکر میکنم که شرایط دنیا به جایی رسیده که خیلی از افرادی که سنشون پایینه با آشنایی با قوانین کار های بزرگی میتونن انجام بدن

    یک موضوعی که در این فایل اشاره کردین در مورد جلو گیری از ربات ها که وبسایت رو کرال نکنند برام خیلی جای سوال شد که من الان یک بیزینسی رو استارت زدم که در اصل وبسایته حالا اگه مثلا من جای شما بودم و این مدتی که وبسایتتون رو بسته بودین برای ربات ها رو انجام میدادم اصلا در سایت فعالیت نمیکردم نه ویدیو درست میکردم نه مقاله مینوشتم یعنی تمام کار های سایت رو برای دیده شدن در گوگل و ورودی گوگل میکنم و علاقه‌ای هم به موضوعی که فعالیت میکنم ندارم چون یک علاقه‌ای دارم که پول میخواد و طبق گفته‌ای شما باید بریم سراغ علاقه مون حالا من در این سایت فعالیت میکنم که پول هایی رو به دست بیارم بعد برم با اون سرمایه کار مورد علاقم رو کنم میخواستم که در یک فایلتون به این موضوع اشاره کنید

    تشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    سونیا نوری گفته:
    مدت عضویت: 475 روز

    بنام خدایی مهربان

    سلام به همه دوستان خوبم و استاد عزیزم

    روز چهارم از تحول زنده گی من

    سریال زنده گی در بهشت قسمت 232

    من چقدر دوست دارم این کارهای خلاقانه ای شما را ، چقدر خوب دارین ایده های عالی میتین و از یک سیستم خاص پیروی نمی‌کنید ، و برای خانه مرغ هایتان دروازه خلاقانه را در نظر گرفتین .

    چقدر خوب با حیوانات و مرغ و خروس هایتان مهربان استین ، و انگار که آنها هم این فرکانس احساس خوب تان را دریافت می‌کنند و اصلا ترسی از شما ندارند .

    چقدر عالی هر بار برای خودتان یک کار جور می‌کنید و با عشق فراوان انجام می‌دهید.

    چقدر خوب است که همیشه مطابق شرایط در زنده گی ما تغییر کنیم نه اینکه همیشه دنبال یک موضوع باشیم ،همیشه باید آپدیت شویم

    می‌توانم یکی از مثال‌های خوب در مورد باورهای خود بگوییم که نیاز به تغییر داشت .

    ویا هم می‌توانم در مورد تغییر لباسهایم به لباس‌های ساده و راحت بگم ، که نتیجه اش راحتی خودم شده .

    و یا هم در مورد نظم چیدن همه چیز در خانه ، بعضا این مورد را در نظر میگیرم و خیلی هم نتیجه میدهد . نتیجه اش افتخار کردن به خود و خلاقیت‌های خودم است و چقدررر مسائل ساده تر میشود .

    باید دقت کنیم که انرژی ما را در چی چیزی می‌گذارم، اگر به چیزهای بگذارنیم که ارزشی در زنده گی ما ایجاد نمی‌کند، باید ازش بگذریم.

    خداره صدهزار مرتبه شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    اميركاوه نجدي گفته:
    مدت عضویت: 2283 روز

    سلام و درود خدمت بانوی شایسته پرادایس و استاد عباسمنش مرد پر قدرت پرادایس

    ممنونم از شما بابت اگاهی های خوب اتون من میخوام از محصولاتتون استفاده کنم ابتداء کدوم محصول رو شروع کنم که پایه و اساس افکار و باورهام رو پاکسازی و تثبیت کنه و زیر سازی بشه ،سپاسگزارم که من را راهنمایی میفرمایید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حمیده اسماعیلی گفته:
      مدت عضویت: 2070 روز

      بنام خداوند بخشنده مهربان….سلام دوست خوووبم…

      پایه و اساس تمام اموزشهای استاد قانون هست…درک قانون جهان هستی و اجرای اون در عمل….😍😍🤩

      شما وقتی شروع میکنید به کارکردن روی فایلهای دانلودی از یه جایی به بعد هدایت میشین به خرید محصول….راهی که خود من در پیش گرفتم برای خرید محصول این بود که از خداوند هدایت خواستم منو به سمت محصولی که باید استفاده کنم هدایت کنه….من خودم از دوره فوق العاده عزت نفس شروع کردم….اما پیشنهادم به شما اینه که به ندای درونتون گوش کنید….از خداوند هدایت بخوایین…..از خداوند سوال کنید خیلی واضح و روشن….قطعا خیلی واضح و روشن هم جواب خواهید گرفت دوست خوووبم…..😊😊☺

      بهترینها رو براتون آرزو میکنم….🥰🥰

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مینا _ از اتاقم تافلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 2241 روز

    به نام خداوند وهاب

    سلام به رهروان راه حقیقت

    چه جالب فکرشم نمیکردم بز انقد باهوش باشه، وااو عجب صبحی چه افتابی تابیده، ای جانم شازده قشنگ میاد زیرپای استاد تا بغلش کنه، خدای من مریم چقد کمک میکنه وسط اون همه کار بازم عین دسته گل میمونه خدایاشکرت

    عاشقتونم که کوچکترین سختی قبول نیست و هرچیزی اذیت کنه حذف میشه به همین راحتی شما اصلا خودتونو با جهان تطبیق نمیدید بلکه جهان رو اونجوری که دوست دارید خلق میکنید، استاد عزیزم سپاسگذارم بابت توضیحات فوق العاده تون در مورد اینکه راکد نباشیم و همواره در حال بهبود شرایط باشیم وقتی شما حرف میزدید من به خودم فک میکردم و برام جالب بود من بدون اینکه بدونم تو این موضوع خیلی خوبم یعنی مغزم یه جوریه همیشه به تمام ابعاد زندگیم مثل یه پازل نگاه میکنه و وقتی چیزی جور نباشه فورا میفهمم یعنی هوشم در این مورد خیلی زیاده مثلا توی مثال محیط زندگی من همیشه در حال بهبودم هیچ وقت راکد نیستم و همیشه ناحوداگاه مغزم به این فک میکنه ایا الان مثلا این گلدان باید اینجا باشه اینجا مناسبه یا این وسیله و میشه گفت هرروز دارم به هرچیزی که مال منه نظم بیشتری میدم و اتفاقا الان با حرفهای شما یادم اومد من وقتی با خانواده ی هسمرم یکجا زندگی میکردم چیزی که مغز منو درد می اورد همین مسله بود که هرچیزی به شدت جاش ثابت بود و اصلا مهم نبود ایا اینجا درسته یانه حتی وسیله هایی بودن که بخدا جاشون شکل گرفته بود و اگه برشون میداشتی یه نفر از بیرونم می اومد میدونست دقیقا چی کجا بوده و یا وسایلی که استفاده ازشون بسیار سخت بود و من ترجیح میدادم اصلا استفاده نکنم و این اصلا با روح من یکی نبود چون من همیشه دوست دارم همه چی در بهترین حالت ممکن باشه و مطمئنم اگه من اون چیکن تراکتور رو داشتم و تصمیم میگرفتم ثابتش کنم حتما اولین سوال میپرسیدم خوب حالا که قرار نیست تغیرش بدم چکار باید کنم تا مرتب تر باشه و اصلا استاد وقتی وسیله ای اضافی از جای برداشته میشه یا وسیله ای حابجا میشه انگار مواد به یه معتاد بدی حالش خوب میشه اینجوری توی مغزم هورمونی ترشح میشه که بهم حس فوق العاده ای میده و یا وقتی وسیله ای حاش مناسب نیست حتی اگه مال من نباشه بازم مغزم مدادم ایرور میده که اینجوری درست نیست یا الان که دارم بیشتر و بیشتر با قوانین اشنا میشم این مورد رو توی رفتار و گفتارم بررسی میکنم و انگار مغزم یه کامپیوتره که مدام داره بررسی میکنه که کدوم رفتارم مطابق قانون بود کدوم نه و از وقتی دارم روی عزت نفسمم کار میکنم بخش سرزنشگر مغزم خاموش شده و اگه رفتاری مطابق قانون نباشه فقط منطقی بررسی میکنم و میگم نباید تکرار کنم گاها تکرار میکنم بازم بر حسب عادت ولی بازم با خودم منطقی تجزیه تحلیل میکنم که باید این نرونی که باعث انجام و تکرار این کار میشه از مغزم حذف بشه و بجاش به اون ایده الی که مناسب شرایط الانه بیشتر فکر میکنم تا مسیر عصبیش ساخته بشه و انگار دارم این مرتب بودن رو تو ذهنمم پرورش میدم و به طرز عجیبی ذهنم باهام همراستا شده که همه چیو باهم زیر و رو کنیم که گذشته چه رفتاری داشتم که الان دیگه لازم نیست اون بخاطر اون شرایط بود الان رفتار درست چیه کار درست چیه و گاها استاد شده که این موضوع تغییر الگو برام اونقد هیجان داشته که من مدتها قبلتر منتظر بودم اون شرایط عوض بشه تا من اون کار درست رو انجام بدم و خداروشکر تو این مورد خیلی خوبم چون خیلی هوشیارم که هرروز روی خودم کار کنم تا بهتر و بهتر بشم از هر لحاظ و عمل به قوانین جوریه که وقتی یه قانون دکمه ش روشن میشه توی ذهن ادم دیگه اینجوری نیست بگی فقط روی عزت نفس عملیش میکنم و روی روابط نمیکنم حالا اون بمونه مثلا، اصلا اینطوری نیست بلکه همزمان همه باهم خوب پیش میرن مثلا منی که دارم به روی مثبت هرچیزی فکر میکنم دارم روی وسایل خونه م هم عملیش میکنم روی رفتار همسرمم روی طرز برخورد خودمم روی رفتار اطرافیانمم و برام خیلی جالب بود که مغز به شدت منفی نگر من داره به سمت مثبت اندیشی میره و من چند روز پیش با یکی از افراد خانواده ی همسرم حرف میزدم ایشون فکرش رفته بود حواسش نبود اگه گذشته بود حیلی ناراحت میشدم میگفتم من باهاش حرف میزنم اون حواسش یه جای دیگه ست و برای من ارزش قائل نیست و بعدها درگیر این فکر میشدم و سیکل بزگتر میشد اما اون شب خیلی ناخوداگاه حرف که میزدم و ایشون حواسش نبود مغزم میگفت الان اینجوری بهم خیره شده فکرش رفته داره میگه نگاه مینا از وقتی مستقل شده و ارامش پیدا کرده چقد خوشکلتر شده و باورتون نمیشه میخواستم همونجا به این فکر خودم قه قه بزنم که چقد عالیه که مغزمن داره کم کم به طور ناخوداگاه مثبت میشه و اون تلاشهایی که من برای اگاهانه مثبت دیدن کردم داره جواب میده، فقط میتونم بگم خدایاشکرت استاد عاشقتم

    راستی استاد یه چیزی بهتون بگم من قبلا بهتون گفته بودم که یه خانمی از فامیل دور اتفاقی یه بار به من گفت چرا نمیایی با این استاد کار کنی خیلی عالیه و من گفتم اتفاقا من خیلی وقته شاگرد ایشونم و اونم گفت اتفاقا از حرف زدنت فهمیدم تو مسیری و خلاصه رابطه مون خیلی خوب بود ولی ایشون یهو منو از همه جا بلاک کرد بدون دلیلی و من اون موقع خیلی ناراحت شدم ولی به خودم گفتم باید ذهنمو کنترل کنم من تاالان باایشون هممدار بودم دیگه نیستم واسه همین جدا شدم وهربار یادم می اومد حسم میرفت بد بشه فوری جلوشو میگرفتم

    و یادمه ایشون یکی دوتا محصول شما رو تهیه کرده بود و خیلی خوب پیشرفت کرده بود اصلا پیشرفت باورنکردنی یه شرایطی خلق کرده بود که کار هرکسی نبود و لی بعدش به من گفت بیا من بقیه محصولات استاد رو از یه کانال رایگان بدست اوردم بهت بدم منم گفتم نه من از مسیر اشتباه نمیرم چون قبلا از یه استاد دیگه شنیدم گفت محصولاتی که به رایگان استفاده میکنید عین دزدیه و دزدی کارما داره و حتما یه جایی شکست میخورید و من ازشون نگرفتم و وقتی ایشون قطع رابطه کرد گفتم مطمئنم دیگه مدارمون یکی نیست و ازش خبری نداشتم تا چند روز پیش وای استاد باورتون نمیشه ایشون دقیقا پولی معادل محصولات شما رو ازشون کلاه برداری کردن و به شرایطی بسیار بدتر از گذشته تنزل کرده و وقتی اینو شنیدم گفتم خدایا قانون هیچوقت اشتباه نمیکنه تا با محصولات خریداری شده پیش میرفت اون همه رشد کرد به محض اینکه مسیر رو کج کرد سقوط کرد گرچه من دیگه باایشون ارتباطی ندارم ولی خوب براشون از خدای بزرگ هدایت به بهترین مسیر رو میخوام فقط خواستم در جریان باشید دوستتون دارم استاد عزیزم خدایاشکرت

    سپاسگذارم برای این فایل زیبا

    از اتاقم تا فلوریدا نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    پرستو گفته:
    مدت عضویت: 198 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به استاد عزیزم، بانوی شایسته‌ی نازنین و دوستان خوبم در سایت.

    این فایل برام فوق‌العاده بود، چون دقیقاً با چیزی که این روزا تو ذهنم داشتم و تصمیمی که گرفتم، هم‌زمان شد. یه تصمیم سخت، اما بالاخره با خودم کنار اومدم و گرفتمش. حالا وقتشه که به امید خدا اجرایی‌ش کنم. من شروع کردم، بقیشو به خودش می‌سپارم…

    جالب اینجاست که این تصمیم دقیقاً بعد از یه گفت‌وگوی صمیمی با خداوند افتاد. دیروز صبح ازش خواستم که منو هدایت کنه، راهو نشونم بده، کمکم کنه بفهمم باید چیکار کنم. گذشت و وسطای روز، جوابمو گرفتم. تصمیمم رو گرفتم و پنجشنبه رو برای شروعش انتخاب کردم. از اونجا به بعد، دیگه مسیرش دست من نیست، از دست من خارجه، و من فقط توکل می‌کنم.

    و امروز صبح که این فایل رو دیدم، انگار یه تأیید از طرف خدا بود! استاد درباره‌ی برداشتن مقاومت‌های ذهنی و رها کردن ترمزهای فکری حرف می‌زدن، همون چیزایی که جلوی روان شدن زندگی منو گرفته بود. چقدر حس کردم که این دقیقاً مشکل منم بوده! البته که این تصمیم یه مسیر داره و یه‌شبه نهایی نمیشه، ولی چیزی که مهم بود، اینه که من قدم اول رو برداشتم. و این شروع، برای من یه دنیا ارزش داره…

    خدایا شکرت …..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    جمال خسروی گفته:
    مدت عضویت: 1269 روز

    با نام خدای بخشایشگر ..

    سلام خدمت استاد. بانوی مهربان ..وتک تک دوستان این خانواده اسطوره ای ..

    هر لحظه هر روز هر هفته هر ماه من بیشتر وبیشتر انرژی وفرکانسهایم بسمت الوهیت هدایت می‌شود اما می‌دانم که انسان هستم ومدام فراموش میکنم وگاهی ساعتها از یادم می‌رود که برگردم به فرکانس خوب ومثبت.

    گاهی خیلی ناراحت میشم که چرا اینهمه زود فراموش میکنم ومیام پایین .اما براستی با دیدن فایلهای این سایت گرانبها وحرفهای استاد عزیزم من خودمو مدام میبخشم واز اول فرکانس رو مثبت میکنم ..

    بی نهایت سپاسگزارم بابت بودن ودر مسیر هدایت هستم .

    بی نهایت شکر گذارم بابت بودنم در این مکان وزمان .

    از تک تک دوستان که با کامنت های پر انرژی وخوبوشون بهم آغوشی باز امید می‌دهند که من تنها نیستم …..

    از این همه انرژی در این سایت گرانبها واقعا به وجد میایم وحقیقتش گاهی طبق عادات قدیمی فکر میکنم تموم میشه خدا رو شکر که همیشه هستین وهر روز پاک وبی آلایش تر ..

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    جواد جمشیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1641 روز

    عالی بود استاد عزیزم.عاشقتونم بابت این آگاهی هایی که در اختیارمون میزارید و از مریم عزیز هم ممنونم که از شما درخواست کردن چنین مطالب مهمی رو بهمون بگید.خداوندا سپاسگزارم بخاطر تمام آگاهی هایی که هر روز بهم میدی و هدایتم میکنی.من یکی از شخصیت هایی که دارم تقریبا همینطور هست که همیشه تو فکر بهتر کردن اوضاع هستم و خداروشکر تو این زمینه موفق هم بودم اما این تغییر هام میتونه زودتر اتفاق بیوفته.ممنون از این آگاهی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    محمدرضا جمالپور گفته:
    مدت عضویت: 1254 روز

    سلام اولین بارم بود که میخواستم نشانه امروزمو ببینم که این فایل برام اومد.

    اولش فکر کردم ربطی نداشت به چیزی که میخواستم آخرای ویدیو که استاد داشتن در مورد انعطاف پذیری ما نسبت به شرایط حرف میزدن واقعا برام جالب بود چون این دقیقا چیزی بود که نیاز داشتم این روزها و باعث شد بیام و تجدید نظری کنم راجع به بعضی رفتار هام که گاهی میبینم پیشرفت رو برام سخت میکنن و طی این روند اذیت میشم.

    با هر بار دیدن این که قانون جهان چقدر درست و دقیق اتفاقات رو برام رقم میزنه و من رو به هدف هام نزدیکتر میکنه،ایمان و شوق بیشتری پیدا میکنم برای ادامه دادن این مسیر،هر روز وویس های استاد بهم انرژی مثبت میدن و کمک حالم میشن.

    این ایمانی که رفته رفته بیشتر میشه و باعث عمل کردن میشه واقعا حس شعفی به آدم میده که نظیر نداره و با هربار سپاسگزاری برای این اتفاقات باز هم ایمان و عمل بیشتری به سراغش میاد و تکامل ما رو به دنبال داره.

    از صمیم قلب بابت این نشانه که خیلی بهش نیاز داشتم از آفریدگار مهربانم متشکرم. از اینکه استاد عباس منش وارد زندگیم شدن و هر روز بهتر و بیشتر دارم از این نعمت بهره میبرم ممنونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    طناز رحمتی گفته:
    مدت عضویت: 1841 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم بانو جان

    روز قشنگتون بخیر

    خدایا واقعا منو شگفت زده میکنی

    میخوام موضوع جالبم که دقیقا درمورد این مبحث هست رو براتون تعریف کنم البته خیلی کلمات رسمی استفاده نمیکنم و خیلی عامیانه بهتون میگم

    من برای کارم که طی چندماه هست راه اندازی کردم،دو سه بار تغیراتی ایجاد کردم که چند نفر از اطرافیانم بهم گفتن چرا این کارو میکنی

    این یعنی تو ثبات نداری

    من خیلی هنوز در این زمینه رشد نکردم

    اما ته دلم حتیییی اندازه سر سوزن از این صحبت ها نلرزید

    و مطمن بودم بهترین کارهارو انجام دادم

    من با توجه به نیازم تغییر کردم . نیازی که خودم حسش میکردم برای رشد کارم

    و خدارو شاکر هستم که انقدر قشنگ نیازهارو‌حس‌میکنم و تغییرو انجام میدم وباعث‌رشد کارم میشه

    و حتی الان هم نیاز به تغییر دادن شرایط دارم که فعلا دست نگه داشتم تا اون شرایط عالی رو خدا به بهترین شکل برام بوجود بیاره و اون تغییر انجام بشه

    از خدا ممنونم که منو با شما اشنا کرد

    طنازی که اروم و قرار نداشت الان یک دختر اروم شده

    طنازی که هیچ کاری و تا خودش حل نمیکرد نمینشست الان همه چیزو به خدا میسپره برای حل

    خدایا عظمت و‌بزرگیتو شاکرم

    خیلی جاها احساس کمبود میکردم اما دیدم خدا چجوری برام جبرانش کرد

    دقیییییقا اگر یک موضوعی رو نداشتم عینا برام به شکل دیگه جبرانش کرد که اگر بخوام بگم واقعا تعجب اور هست براتون

    امیدوارم همیشه حال خوب در عمق وجودتون رخنه کنه🤍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  10. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1511 روز

    ی چیزی که یهو به ذهنم رسید استاد فرمودند موضوع حل شده و هنوز واکنش من همونه

    چرا چون عادت کردیم به درد کشیدن طبق صحبت استاد

    گاهی الان موضوع رفع شده ولییی من هنوز میترسم که نکنه دوباره پیش بیاد و باعث میشیم دوباره وسایلی هم سنگ اون پیش نیاد

    بابا رفع شده نترس تا واکنش اشتباه ندی ترس از تموم شدن خوبیها نداشته باش تا بیشتر بشه اینا رو دارم به خودم میگم یادم باشه قرار نیس دوباره هنوز سرم را بگیرم پایین که موضوع حل شده

    مسایل منم که حل شده دیگه نترس چون اگر توجه و فرکانس من حل بشه من بهتر دریافت میکنم

    وای خدا صدای ببعی و بری بک گراند ضبط فیلم شما و‌ چه لذتییی داره

    و کاش تا از موردی درد میکشیم سریع بفهمیم و عادت نکنیم به درد

    چون من نوعی لایق بهترینم پس هر آنچه داره آزارم میده بشناسم و راهی برای اون پیدا کنم

    و اینم طبق تکامل رخ میده کافیه اون سنگی که تو کفشه گاهی گیر می‌کنه در بیارم همین را راحت بشم کافیه ی ترمزی رو پیدا کنم تا آرام شوم و بعد هدایت شوم خدایا شکرت بابت چنین سایت و دوستان و استادی چنین و مریم جان عزیزم که هم پای استاده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: