سریال زندگی در بهشت | قسمت 232 - صفحه 7

231 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شادی گفته:
    مدت عضویت: 2073 روز

    سلام به استاد عزیز و مریم گلی

    من میخوام در این کامنت در مورد یکی از نواقصم صحبت کنم که مربوط به حرفهای اخر فایل از استاد میشه.

    استاد شما گفتین که در مورد مسائل و چیزهای مختلف فکر کنیم و تغییراتی درشون ایجاد کنیم که الان دیگه بهشون به شکل گذشته نیاز نداریم.

    من همیشه این خصوصیت توم بود. اما چیزی که منو نمیزاشت از این خصلتم استفاده کنم این بود که خودمو سرزنش میکردم که چرا تو اصلا از اول این به فکرت نرسید یا نتونستی از اول بهترین خودت رو ارائه بدی .و حالا دوباره باید وقتت رو تلف کنی .

    در صورتیکه به قول شما ,ما اون زمان مثلا فلان کمد رو اونور اتاق گذاشتیم به یه دلیلی که مورد اون زمانمون رو پوشش میداده.

    و طبق تکامل حالا باید جاش عوض شه یا نباید هم عوض بشه اما اگر جاش عوض بشه حتما یه تعدادی مزایا رو هم بهش میرسیم.

    مثلا اون چوب رو شما اگر برنمیداشتین ,اتفاق خاصی نمی افتاد فقط یه کم باید سرتون رو خم میکردین که بخاطر اینکه چندین بار هم سرتون به اونجا اصابت کرده بود, قطعا خب دیگه سرتون مثل بارهای اول ,برخوردی هم نداشت. اما وقتی اونو برداشتین احساس بهتری رو تجربه کریدن.

    من با توجه به دیدن زیاد فایلهای زندگی در بهشت , به این مورد و حسن شما و مریم جون پی برده بودم و مواردی از زندگیم رو که میخواستم تغییراتی ایجاد کنم رو راحت تر از گذشته انجام میدادم ودیگه سرزنش نمیکردم که چرا به عقلت نرسید و از این حرفها که فقط به نظر من وراجی های ذهنه.

    الانم حتی اگر در گذشته اشتباهی داشتم که بخشیدن خودم سخت بود, با توجه به این آگاهی که تو زندگی در بهشت بهش رسیده بودم , به خودم توضیح میدادم که شادی ببین , مثلا اونجا استاد مریم جون اون مورد رو اونطوری اصلاح کردن و اصلا خودشون رو بازخواست نکردن که چرا از اول رفتار درست رو انجام ندادن.

    یعنی من از فایلها آموختم که کل زندگی آدم میتونه سیکل سینوسی داشته باشه اما رو به بالا و اینها همشون میشن تجربه . و در موارد بعدی زندگی سرعت ادم در تصمیم گیری بالا تر میره.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1522 روز

    ی چیزی که یهو به ذهنم رسید استاد فرمودند موضوع حل شده و هنوز واکنش من همونه

    چرا چون عادت کردیم به درد کشیدن طبق صحبت استاد

    گاهی الان موضوع رفع شده ولییی من هنوز میترسم که نکنه دوباره پیش بیاد و باعث میشیم دوباره وسایلی هم سنگ اون پیش نیاد

    بابا رفع شده نترس تا واکنش اشتباه ندی ترس از تموم شدن خوبیها نداشته باش تا بیشتر بشه اینا رو دارم به خودم میگم یادم باشه قرار نیس دوباره هنوز سرم را بگیرم پایین که موضوع حل شده

    مسایل منم که حل شده دیگه نترس چون اگر توجه و فرکانس من حل بشه من بهتر دریافت میکنم

    وای خدا صدای ببعی و بری بک گراند ضبط فیلم شما و‌ چه لذتییی داره

    و کاش تا از موردی درد میکشیم سریع بفهمیم و عادت نکنیم به درد

    چون من نوعی لایق بهترینم پس هر آنچه داره آزارم میده بشناسم و راهی برای اون پیدا کنم

    و اینم طبق تکامل رخ میده کافیه اون سنگی که تو کفشه گاهی گیر می‌کنه در بیارم همین را راحت بشم کافیه ی ترمزی رو پیدا کنم تا آرام شوم و بعد هدایت شوم خدایا شکرت بابت چنین سایت و دوستان و استادی چنین و مریم جان عزیزم که هم پای استاده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1820 روز

    سلام بر عزیزان

    بعد از یه مدت طولانی کامنت گذاشتم دلم برای کامنت نوشتن تنگ شده بود اما سریال ها رو دنبال میکنم و کامنت بچه ها رو میخونم تقریبا هر روز یا یک روز در میون

    در رابطه با بخشی ک استاد عزیزم گفتن راجع به همون کارهایی ک قبلا بازم بوده انجامش ولی حالا ضروری نیست یا در واقع همون نشتی انرژی چند تا نکته و مثال بهم یاداوری شد گفتم اینجا هم بگم

    در رابطه با وسایل خانه ما یه کمد خیلی خفن و کارا گرفته بودیم ک جنس چوبش هم گویا ازین با دواماست که لباس هامون یا وسایل حتی کتابا رو توش جا میدادیم چون خونه ای ک قبلا توش زندگی میکردم قدیمی و حیاط دار بود و جا برای لباس و وسایل اینا نداشتیم اما بعدا که نقل مکان کردیم دیگه همش خونه های اپارتمانی میرفتیم و کمد دیواری و قفسه و حتی کشو داشتن و این کمد جاگیر بود اما مامانم میگفت حیفه بخوایم بدیمش بره جنسش خوبه و گرون خریدیم و ازین داستانا خلاصه هنوزم از سمت مامانم مقاومت هست اما راضیش کردم بده به خواهرش و قراره بیان ببرنش وسیله بعدی هم چون ما تو همون خونه قدیمی با مادربزرگم زندگی میکردیم و اکثرا مهمون زیاد داشتیم ک شب میموندن رختخواب های اضافه زیاد داشتیم ک اونم بعدا به یه سرویس ختم شد از ظرف و ظروف و لیوان و اینا هم که نگم براتون طی یه اقدام عملی با خواهرم از شرشون خلاص شدیم حتی لباس های اضافه و… صرفا ن بخاطر اینکه خونمون کوچیکتر شده بود با ناراحتی ازشون بگذریم دیگه واقعا نیازی بهشون نداشتیم و الکی جاگیر بودن پرده ها حتی بخاطر اینکه خونه قبلیمون پنجره زیاد داشت

    مورد بعدی اپلیکیشن های تو گوشیم بود قبلا بخاطر کارم و رفت و امد با یسری افراد یه اپلیکیشن های خاصی رو داشتم که چون فکر میکردم براشون زحمت کشیدم نیاز هست ک تو گوشیم باشه اما جاگیر بود و سرعت گوشیم و پایین اورده بود حتی عکس ها و فیلم ها همشون دیلیت شدن

    مورد بعدی یسری رفتار خاص و تیپ خاص بود ک با ادمی ک بودم اونجور میطلبید و دوس داشت اما مدتها بود دیگه با اون ادم یا افرادی ک اون سبکی بودن رابطه ای نداشتم پس اون عادت اون شرایط اون طرز لباس پوشیدن دیگه نیازی نبود ادامه پیدا کنه و اونا هم حذف شد

    کلی مورد یادم اومد اما خیلی ریزه شاید از حوصله بقیه خارج باشه اما اینا چون بلد بود یادم موند و نوشتم مرسی استاد جونم ک وسط زندگیتون و کارهاتون بازم میاین ب ما نکات ارزشمند میگین و باعث شدین یادم بیاد چه تغییراتی حتی خیلی ریییز داشتم ️

    ممنونم از مریم جونم ک یاداور این موضوع رو ب استاد کردن دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    رویا اسکندری گفته:
    مدت عضویت: 1138 روز

    سلام استاد عشق استاد مهربانی استاد توانمند

    با تمام وجود خوشحالم که شمارو دارم و از خداوند به خاطر خلقت شما سپاسگزارم

    باورتون نمیشه صبح و شب با فایلهای شما سپری میکنم چه قبل از خرید دوره و چه الان که قدم چهارم رو خریدم اتفاقات خارق العاده ای در زندگیم در حال وقوع هست و الان باز گو نمیکنم زیرا تمام هدفم دیدن شما از نزدیک است و تصمیم دارم وقتی با شما ملاقات میکنم کلی نتایج عالی در دست داشته باشم

    استاد جان چند وقته که خرید دوره سلامتی در سرم افتاده اما هنوز موفق به خرید نشده ام خواهش دارم افزایش قیمت نداشته باشید تا من بتوانم دوره رو خریداری کنم

    از خداوند منان برای شما و مریم عزیزم سلامتی ارزو دارم بمانید برایمان تا ابد 😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    زهره گفته:
    مدت عضویت: 1763 روز

    سلام به استاد عزیزم

    خدارو سپاسگزارم که با شما آشنا شدم. همیشه صحبت های شما پاسخ تمام سوالای توی ذهن من بوده مثل یه کتابچه راهنما، باعث میشه سردرگم نباشم همش فکر نکنم چی درسته چی غلط یا اینکه الان باید چیکار کنم یا اینکه با بقیه چطور رفتار کنم، خیلی لذت می برم از تمام حرفای شما و شکر می کنم بابت وجود شما در زندگیم، هر فایل شما هزاران نکته مثبت رو در خودش داره که هر دفعه شگفت زده میشم، و من باید خیلی خیلی خیلی بیشتر روی خودم کار کنم و از این آموزه ها بیشتر و بیشتر و بیشتر استفاده کنم. ازتون متشکرم امیدوارم همیشه سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    زهره همتی گفته:
    مدت عضویت: 1316 روز

    سلام خدمت استاد نازنینم و مریم عزیز، چقددد خوب به تصویر میکشید که ما حواسمون جمع باشه که الگوهای تکرار شونده ای که تامین نمیکنه مارو و زندگی مارو کنار بزاریم ، چقدر عالی بود این بخش

    مخصوصا اون بخشی که انقدر برای خودتون ارزش قائل هستید انقدر میخوایید تو آسایش و رفاه باشید و به ما میگید که ماهم باید اینطور باشیم ما نباید تو شرایط سخت باشیم باوری که توی همه زندگی ها هست مه با شرایط سخت باشه استاد نازنین من از ابتدا به ما آموزش دادن که همه چیز مثل آب خوردن بدست میاد فقط کافیه بخواهیم باور داشته باشیم و حرکت کنیم قدم اول رو برداریم جهان غوغا میکنه واسمون❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    آرزو نظامی گفته:
    مدت عضویت: 1540 روز

    سلام دورود خدمت استادجان ومریم جون باعشق

    خداروشکر میکنم بخاطر این فایل ارزشمند چقدر من نیاز داشتم به این فایل ویک تلنگر عظیم خداروشکر بخاطر وجودتون استاد عزیزم ومریم جون وسپاس بخاطر دوستانی که قشنگ وساده نظرشون گفتن وازتغییر والگوهای اشتباه خودشون صحبت کردن چقدر بهم کمک کردتابهتر این فایل درک کنم ونکته برداری کنم ازتون سپاسگذارم

    من خودم ازدسته آدمهای هستم برای تغییر کردن و حدف الگو قدیمی وجایگزین الگوی جدید خیلی دست دست میکنم چون سال‌های سال هست که با این باورهای مخرب والگوهای مخرب زندگی کردم من هم این باور اشتباه داشتم مثل دوست عزیزکه گفتن من کارهای خونموانجام میدادم وازهمه طلبکار بودم من وقت کارخونمو میکردم باهم دعوا داشتم به پسرم کلی فحش میدادم همسرم ازسرکارمیومد کلی باهش بحث میکردم باهش قهرمیکردم که چرا ازمن تشکر نمیکنی وکلی حرفهای بی منطق برای مثال مثلان خاک توسرمن که من زن بودن بلد نیستم زن باید کارنکنه تا مردش عاشقش باشه زن که زیاد کارکنه میشه وظیفه ومن سال‌های سال این باور دارم وهیچ وقت ازتمیزکردن خونه لذت نمیبردم چون پشتش توقع بود رنجش بود وکینه واحساس خودسرزنشی وحس قربانی شدن وازاینکه زن بودم ازخداوند ناراحت بودم که چرا زن شدم من دوستداشتم مردباشم

    ویکی از الگوهای مخرب من ابن بود که همیشه بجای اینکه خودمو تغییر بدم دنبال تغییر همسرم بودم ودیگران همیشه انرژی من صرف تغییر دیگران می‌شود ووقتی تغییر نمیکردن ازصبح تاشب توذهنم باهشون دعوا میکردم بعد به خودم میومدم میدیدم شب شده وهیچ کاری نکردم والکی یکروز ازعمرم گذشت وشب که همسرم میومد باهش درگیرمیشودم

    ویکی ازاین باورهای مخرب که ازبچگی بامن بود وباید تغییر میدادم ولی هنوز بامنه این بود که مادرم میگفت مادر یازن باید فداکارباشن مادرخوب مادریه که اول ‌بچهاش بعدخودش من همه همیشه غذا خوب مال بچم بود استخوناش وته مونده غذا مال من

    وهمچنین برای همسرم هم اینکارومیکردم الان من تازه زایمان کردم ولی هنوز این الگو بامنه تا همسرم نیاد شام نمیخورم

    ولی الان بادیدن این فایل تصمیم گرفتم

    ۱.برای خودم ارزش قائل بشم

    ۲.خودمو دوست داشته باشم

    ۳.تغییر کنم تا لذت ببرم اززندگی

    ۴.همیشه ازخودم سوال کنم چطور ازاین بهتر چطور ازاین کاراتر

    ۵.الگوهای جدید ساختن

    ۶.کارهای خونمو باعشق انجام دادن

    ۷.توقع نداشتن

    ۸.دست ازتغییر دادن دیگران برداشتن

    ۹.حدف نشتیهای انرژیم

    استادعزیزم ومریم جون وتمام بچهای سایت بابت وجودتون ازخداوند سپاسگذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  8. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 1927 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان و همه دوستان سایت خیلییی خوشحالم که توی این جمع هستم و هر روز آگاهتر میشم و بیشتر روی خودم کار میکنم با توجه به آگاهی ها

    فکر کنم این دومین باره روی این فایل کامنت میزارم امروز این فایل هم توی صفحه دانلودها و کلید ها برام اومد بالا هم روی صفحه نشانه ی امروز من سریعا وقت گذاشتم و نگاه کردم چون میدونستم یه نشانه ست

    استاد این نشتی انرژی رو تا اینجا خوب درکش کردم آدمایی که ازم انرژی میگیرن از زندگیم حذف شدن وسایل خونم که هیچ کاربردی نداشت و فقط انرژی ازم میگرفت واسه تمیز کردن بخشیدم به اطرافیان حتی انرژی نزاشتم واسه فروششون خیلی راحت تر آشپزی میکنم و زمان کمتری میزارم طبق الگوی قدیمی دیگه کار نمیکنم مثلا به جای اینکه انرژی بزارم هی تک تک ادویه ها رو دونه دونه به غذا اضافه کنم و فکر کنم چه ادویه ای مناسبه رفتم مثلا ادویه مخصوص قورمه سبزی از جای مطمئن و معتمد خریدم یا ادویه پلو یا ادویه پیتزا یا ماست و هر چیز دیگه ای من یاد گرفتم که هم نشتی انرژی زمانی رو بگیرم هم نشتی انرژی فکری رو واقعااااا ممنونم از خدا به خاطر وجود شما و ممنون و سپاسگزارم از شما به خاطر وجود این آگاهی ها و انتقال خیلی راحتش به ماها❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    شایسته گفته:
    مدت عضویت: 2881 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیز و مریم جان و همه دوستان عزیز م

    این فایل نشونه امروز من بود و من رو کلی به فکر برد از اینکه چقدر در وجودم تمایل به تغییر کردن داشتم و دارم و چقدر نتایج فوق العاده ای رو هر بار با تغییر دادن چیزی، حتی یک مسئله به ظاهر کوچک، ایجاد کردم و از خداوند بسیار بسیار سپاسگزارم که من رو در این مسیر قرار داده تا هر بار بتونم تغییر کنم حتی به اندازه کوچک تا بهتر و بهتر زندگی کنم و لذت ببرم از این زندگی که واقعا چیزی مهم تراز این نیست

    موضوع این فایل تغییر کردنه ، چیزی که هیچوقت هیچ انتهایی براش وجود نداره چون این جهان هر بار داره کلی تغییر میکنه و تغییر جزئی از اونه و من انسان هم باید همراه اون، تغییر کنم تا بتونم بهتر و راحت تر زندگی کنم

    در واقع از ابتدای خلقت این زمین همینطور بوده ، هر بار و هر بار کلی تغییر کرده همچی و رسیدیم ب چیزی که الان وجود داره ، جهانیکه پر از پیشرفت و تکنولوژیه پر از امکاناتیه که زندگی رو برای ما کلی ساده تر کرده ، و این تغییرات باز هم ادامه داره و چیزهایی ایجاد میشن که حتی ما الان نمیتونیم تصورشون کنیم

    و این تغییرات رو بخاطر وجود ادم هایی باید بدانیم که همیشه به مسائل جور دیگه ای نگاه کردن و به این موضوع باور داشتن که راه های دیگه ام هست

    چرا راه دور بریم ، مثل استاد که برای پیداکردن این قوانین الهی جور دیگه ای به قرآن نگاه کردند، جور دیگه ای به جهان و اتفاقات و شرایط و آدم ها نگاه کردند و نتیجه اون تغییر نگاه ، نتیجه اون فکر کردن ها شد آگاه شدن به قوانین الهی و داشتن این زندگی پر از خیر و برکت و فراوانی، کاری که بنظرم خیلی خیلی سخت بوده چون کلی باورهای غلط در وچود ما تو این همه سال شکل گرفته بوده اما وقتی که تصمیم میگیری جور دیگه ای نگاه کنی جهان هم همه چیز رو برات اسان تر میکنه

    وقتی داشتم این فایل رو نگاه میکردم کلی چیزای مختلف از ذهنم عبور کرد که چقدر ادم هایی در اطرافم وجود دارن که سالیان سال تغییر نکردن و شرایطشون الان چطوریه و ادم هایی که هر بار تغییر کردن و الان زندگی متفاوتی رو دارن تجربه میکنن

    و اینجا میتونم ببینم که تغییر کردن چقدررررر واجبه برای ما ادم ها اگه بخوایم زندگی که دوست داریم رو زندگی کنیم

    من متوجه شدم که هیچ عامل بیرونی نمیتونه من رو از تغییر دادن منصرف کنه وقتی که به صورت جدی تصمیم میگیرم تغییر کنم

    چون وقتی تصمیمی میگیرم تغییر کنم جهان هم ایده ها و راه حل های زیادی رو در اختیار من قرار میده و من هر بار با دیدن نتایج اون تغییرها اشتیاقم برای تغییر بیشتر و بیشتر میشه

    مثلا یادم میاد ما تو خونمون ی بوفه داشتیم که خیلی هم زیبایی خاصی نداشت و شده بود انبار وسایلی که خیلی استفاده ای از اونها نمیشد و من تصمیم گرفتم اون رو از وسایل خونه حذف کنم ،یادم میاد خانواده خیلی مقاومت داشتن اما وقتی دیدن این تغییر چقدررررر تاثیر گذار بود کلی هم استقبال کردن

    دوباره تصمیم گرفتم تغییراتی تو خونه بدم و اون حذف یکی از فرش هایی بود که توی قسمت نشیمن داشتیم ، باز هم مقاومت خانواده اما این بار کمتر از سری قبل و نتیجه این تغییر هم ایجاد ی فضای دلباز تر و بهتر شد . وقتی داشتم به این موارد فکر میکردم یادم افتاد که چقدر مادر من سالهای سال به دلیل عادت داشتن به این سیستم ، این کار رو انجام میداده و به خاطر همین مقاومت داشته

    از وقتی با استاد آشنا شدم تغییرهای زیادی کردم و خدارو بینهایت سپاسگزارم از آرامشی که دارم ،از اینکه خودم رو مسئول زندگیم میدونم و به همین دلیل هر بار دارم سعی میکنم باگ هام رو پیدا کنم و بهتر شم تو زمینه های مختلف ، از ازتباطی که با اطرافیانم دارم ، از اینکه آگاهانه دارم ورودی هام رو کنترل میکنم از اینکه کلی تو دل ترس هام رفتم و هر بار با انجام ی کاری کلی اعتماد به نفسم بیشتر میشه ، از اینکه دارم قوانین رو بیشتر و بیشتر تو رفتارم اجرا میکنم، از اینکه با خودم و جهانم بیشتر در صلحم

    از اینکه کلی تو زمینه کاریم ایده هایی رو پیاده کردم که بازدهی بیشتر و بیشتر بشه

    و واقعا لذت میبرم هر بار ایده ای رو پیاده میکنم که کار رو برام راحت تر لذتبخش تر و ساده تر میکنه و واقعا درک میکنم با تمام وچودم وقتی میگین از نشتی انرژی جلوگیری میشه یعنی چی

    مثلا کاری که اخیرا انجام دادم این بود که من پشت در اتاقم مانتوهام رو برای اینکه هر بار نخوام از تو کمد دربیارم قرار دادم اما به خاطر فرم جا لباسی و قرارگرفتن تعدادی از لباسا روی هم امکان چروک شدنشون بود و برای اینکه چروک نشن یک چوب لباسی گذاشتم و مانتوهارو به صورت مرتب روی اون قرار دادم و چوب لباسی روی قلاب گذاشتم اینجوری نه چروک میشن ،هم مرتب میمونن هم تعداد بیشتری مانتو رو میتونم در دسترس قرار بدم به همین راحتی

    خدارو بینهایت شکر میکنم برای امروز و این آگاهی هایی که وجود دارد ، از اینکه در این مسیر هستم که پر از خیر و برکته ، از این احساس عالی که دارم ، از اینکه میتونم تغییر کنم و هر بار بهتر و بهتر شم و استاد و مریم عزیزم بینهایت از خداوند بخاطر وجود شما عزیزان سپاسگزارم و از شما ممنونم برای فایل های فوق العاده ای که روی سایت قرار دادین که هر بار با دیدن اونها سیمان های ذهن من بیشتر و بیشتر از بین میبرن و با تمام وجودم لمس میکنم که راه درست چیه و چطور هر بار زندگی شما با انجام ایده ها راحت و راحت تر میشه و چطور کارهارو با خداوند تقسیم میکنین

    عاشقتونم

    در پناه خداوند شاد و سلامت و ثروتمند باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    محمد علیدوست گفته:
    مدت عضویت: 1256 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز.

    چقدر قانون دقیق کار می‌کنه، یه هم زمانی رخ داد با نگاه کردن این فایل امروز خداوند هدایتم کرد به این فایل اومدم تو قسمت سریال زندگی در بهشت و همین جوری اومدم روی این فایل و گوش کردم و دیدم یه همچین رفتاری دو روزه در من تغییر کرده ولی من باز سعی داشتم همون رفتار رو انجام بدم توی همون موقعیت خداوند چه قدر کارش دقیق و حساب شده ست که منو هدایت کرد به این فایل خدایا شکرت،سپاس گزارم استاد به خاطر این فایل ارزشمند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: