دیدگاه زیبا و تأثیرگزار مهسا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
به نام خدایی که تمام ثروت جهان از اوست.
سلام به استاد عزیزم و مریم زیبارو.سلام به دوستای گلم.
واقعاااا خدا قوت تون بده.چه کار نفس گیری بود.ولی اون انتهای کاره، که بهمون انگیزه میده تا ادامه بدیم.
خداای من، چقدر درختچه ی هرز.چقدرم سفت و بد قلق بودند.درست مثالشون مثل باورهای محدود کننده اس.همشون به هم وصل اند و ریشه دار.باید از ته کنده بشن و همیشه پاکسازی شون کرد تا دوباره رشد نکنند.
وگرنه اگه حواست رو جمع نکنی، زحماتت رو به باد میدن و اون باغچه و جنگل قشنگی که ساختی رو دوباره نابود میکنند، انگار که هیچ وقت اون جنگل زیبا نبوده.
خدایا شکرت بابت نعمت تراکتور که به کمکمون اومده.خدایا شکرت که همه چیز هر روز در این جهان داره رشد و پیشرفت میکنه.
ای جانم، که بزی ها درخت میوه را نوش جان می کردند.چه صحنه ی رویایی بود.شازده کوچولو معلومه خیلی دوس داره.مریم زیبارو، خیلی تحسین تون می کنم که تو اوج خستگی، همیشه و همه جا، برای ما فیلم می گیرید، این کار واقععاااا یه عشق فوق العاده میخواد.
استاد عزیزم، شما و مریم جان و رابطه تون رو خیلی خیلی تحسین میکنم.حالا میفهمم که شما میگفتین یه همچین رابطه ی عاشقانه ای را تاحالا ندیدین و تو افسانه ها هم نیست، یعنی چه.
شما دو عزیز، حتی در دل خستگی ها،اونجا که توی جنگل نشسته بودین و دم غروب بود،با همدیگه حالتون خوبه.از همدیگه مدام تشکر می کنید.به همدیگه خداقوت میگین.به هم لبخند میزنید، نه اینکه غر بزنید و بداخلاقی کنید.از روند زیبای کار امروزتون میگین.مریم جان، تو اون اوج خستگی که به قول خودش بدنش خالی کرده، داره برای ما فیلم میگیره.اینا همش عشقه دیگه.
همیشه خوش اخلاق هستین و بگو و بخند دارین.چیزی که من همیشه بین بعضی از زوج ها برعکسش رو دیدم و همیشه با بد اخلاقی و ایش و ویش همراه بود!
چه حس خوبی میده که بعد از اون همه کار در دل جنگل، دارین تخم مرغ های زیبا و خوش طعم محلی رو جمع می کنید.خدایا شکرت.
عاشقتونم استاد، که خودتون رو با یه موزیک، فول شارژ میکنید و راهی جنگل و ادامه ی کار میشین.
من یکی که خیلی خیلی سبک زندگی شما رو دوست دارم.واقعا تا حالا همچین زندگی ای رو ندیدم و شما خودتون،تاکید میکنم خودتون، این زندگی رو ساختین.و واقعا ایول دارین. ما اگه الان الگویی مثل شما رو داریم، شما که خودتون در اوایل کار کردن رو خودتون، اصلا الگویی هم نداشتین.و هر چی بوده رو خودتون با ایمان تون خلقش کردین.خدایا شکرت.
می رویم برای ادامه ی کار.مجهز به الله اکبر.
اون آهنگه رو که با دور تند فیلم برای چنین صحنه هایی میزارین، دوس دارم.باحاله!.
عاشقتونم استاد، که قطر و اندازه ی درخت ها رو به ما هم نشون میدادین.دستگاه چوب خرد کن مون خیلی باحاله.غولیه واسه خودش! مثل چرخ گوشت و آبمیوه گیری خودمون عمل می کنه.
واقعا این خرده چوب ها وقتی روی هم انباشته میشن، خیلی فشرده میشن.
خداروشکر کار انجام شد و به قول مریم جان، رسیدیم به مقصد.منزل جیلی اینا !
خداروشکر با همکاری شما دو نازنین کار داره انجام میشه.
و خانم جیلی رو میبینیم که مدام داره روی کار نظارت میکنه. اگه جویی بود، اون این نظارت رو میکرد، اما حالا جیلی همه ی مسئولیت هارو به عهده گرفته!!
پسر براونی هم دم در ایستاده و نظارتی میکنه.
چقدر خوبه استاد، که دورتون انواع و اقسام حیوان ها هستند.واسه خودشون میرن و میان!! دستی اند!!خیییللییی حس شون خوبه.خدایا شکرت.
باز هم بهتون خداقوت میگم بابت کار کردن با همدیگه، کار نفس گیری بود ولی بلاخره تمام شد به لطف خدا.
چه غروب زیباییه. استاد، وقتی براونی رو صدا زدین و اسمشو آوردین، موقعی که میخواستین برین لانه ی مرغ ها، سرشو بالا آورد.ای جانم.چقدرر باهوشه!!
خانم جیلی زیبا، که من دلم میخواد بغلش کنم و نوازشش کنم، مثل نور تابان مهتاب، توی خونه اش ایستاده و انگار که از فرش جدید لانه، راضیه!
خدایا شکرت بخاطر این همه فراوانی و ثروت.
دوباره و دوباره تحسین میکنم رابطه ی زیبای شما و مریم جان رو که همیشه از هم تشکر میکنید،خداقوت میگین، و همچنان در دل خستگی ها لبخند میزنید و اخلاق خوبتون رو به همدیگه نشون میدین.
استادم، یه باور خوب دیگه ای که من از رابطه ی شما یاد گرفتم این بود که شما همیشه، و بیشتر اوقات، با هم خوبین و همیشه برای هم تازگی دارین و هر روز عاشق تر هستین.چیزی که من همیشه برعکسش رو شنیده بودم.مثلا بهم گفته بودند حالا اولش دو نفر با هم خوبن، بعدش هر دو طرف از هم زده میشن و کهنه میشن.اولش قشنگه.چه حرف غلطی واقعا.
ولی من الان دارم یه رابطه ی عاشقانه ی واقعی رو میبینم.و همیشه از خدا سپاسگزارم که منو به مسیر درست هدایت کرد و نذاشت توی جهل و نادانی که یاد گرفته بودم، بمونم.آره. من مهسای 25 ساله نیستم.من مهسایی که یکساله با قانون هم آشنا شده نیستم.من مهسای پنج ماهه هستم.من از وقتی قانون رو دررررکککک کردم پنج ماهمه.چون قبلش تو در و دیوار بودم و دنبال سوالام.و پنج ماهه یاد گرفتم چجوری باید عمل کنم،چجوری باید رفتار کنم، و چه وجهه ای از شخصیتم رو رشد بدم.من توی این مسیر زیبا هر لحظه در حال یادگیری هستم و ازش لذت میبرم.پس زندگی مو اونجوری که میخوام مثل استادم میسازم.
استاد، شما بزرگترین معلم زندگی من هستین.اینو بدون اغراق میگم.اینو واقعا میگم نه اینکه بخوام صرفا یه حرف قشنگ بزنم.
همیشه میگفتم خدایا من از مامان بابام، هییچچییی یاد نگرفتم.توی مدرسه و درس و دانشگاه هم که فقططط یه مشت باور غلط تو ذهن ما ریختند.من که هیچ آدم موفقی دور و برم نیست.پس چجوری میشه درست زندگی کرد؟.چجوری میشه زندگی بهتری رو در این دنیا تجربه کرد؟
خدایا تو بهم بگو.و خودش منو به سمت شما هدایتم کرد تا بهم یاد بدین چجوری میشه یه زندگی واقعی رو توی این دنیا تجربه کرد.تا یاد بگیرم توی دنیا و آخرت سرافراز باشم.آره، شما بهترین،زیباترین و داناترین معلم زندگی من هستین.عاشقتونم.
عاشق سریال زندگی در بهشتم.هر روز که بلند میشم، می دوم میام ببینم امروز چه فایلی اومده.انقدر ذوق دارم.مثل بعضیا که واسشون هدیه تولد میارن و ذوق دارند ببینند توش چیه.یا پستچی واسمون یه چیزی میاره هی ذوقشو داریم ببینیم چیه.منم دقیقا همونجوریم برای سایت شما.
خدایا شکرت
With God all things are possible
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD469MB30 دقیقه
قسمت ۲۳۳
سریال بینظیر زندگی در بهشت
بنام خداوند بخشنده و بخشایشگر
زندگی زیباست چشمها باز کن
گردشی در گوچه باغ راز کن
زندگی زیباست ای زیبا پسند
زیبه اندیشان به زیبایی رسند
سلام و درود به دو استادان زیبابین جناب عباسمنش و خانم شایسته جانم
و سلام به دوستان همراه همیشگی
🙋♀️🙋♀️❤❤🙏🙏🙏
خدارو شکر که هدایت شدم به قسمت دیگری از این سریال فوق العاده زیبایی که درس های بیشماری برام داشت و از اینکه فرصت نوشتن این قسمت هم نصیبم شد ممنون و سپاسگزارم خدایا شکرت
چقدر این پرادایس زیباتر شده و چقدر تغییرات با این پاکسازی ها مشهوده
چقدر قانون اهرم رنج و لذت در این قسمت برام واضح تر شد
درسته این پاکسازی ها نیاز به تلاش شبانه روزی داره در عین اینکه زحمت کشیده میشه ولی همراه با لذت و عشق برای رسیدن به هدف و هموار کردن این جاده و مسیر بیش از هر زمان دیگری لذت بخش تر شده
خدا قوت ..
یکی از درس های خوبی که امروز برام داشت
نقش ابزار🚜⚒️⛏️🔨🔧
نقش ابزار بود که کارها رو آسانتر و راحتر در زمان کوتاهتری داشت
یادمه اونموقع ها یعنی اوایل سریال زندگی در بهشت چقدر کار ها آرام آرام پیش میرفت هر چند تلاش فیزیکی استاد و خانم شایسته زیاد بود و ابزار هایی هم بکار گرفته میشد ولی در مقایسه با این قسمت ۲۳۳ سریال زندگی در بهشت مسیر تکامل رو میشد واضح رویت کرد..
خُب من نتیجه گرفتم که هر کاری رو باید به آرامی شروع کرد و عجله ای برای رسیدن به اهداف و خواسته هام نداشته باشم. وقتی استاد همیشه در مورد لذت بردن از مسیر رسیدن صحبت میکردن من هم سعی میکردم که به این باور هدایت شوم که باید تکاملمو سپری کنم تا قدم به قدم به هدفم نزدیک و نزدیکتر بشم..
وقتی استاد میگفتند که در طول مسیر شرایط ایده ها و افراد درست و مناسب بهتون گفته میشه یعنی همین تکامل..
سوالی که پیش میاد اینکه تکامل یعنی چی ؟؟؟
اینکه شرایط و ایده ها و افراد درست و مناسب میتونه ما رو به هدفمون برسونه یعنی چی ؟؟؟
خب استاد عزیزمون نه تنها تمام این مسایل رو در فایل های بیشماری توضیح دادند بلکه بصورت عملی هم بهمون نشون دادند..
وقتی یک پروژه یا هدف و خواسته ای در ما بوجود میاد اولین حرکت این هست که قدمی برای اون کار برداریم و استاد در اون اوایل لباس کار پوشید و بقول معروف پاشنه کفش رو ور کشید و با یک تصمیم و اراده ای خاص با همون لوازم ساده اره و تبر شروع بکار کرد( داخل پرانتز باید بگم خوده این حرکت اولیه مهمترین قدم بود) چون هم از نظر فیزیکی و هم از نظر ذهنی باید آماده ی حرکت های بعدی بشویم مثل همون ورزش کردن هستش که باید با یک ریتم آروم شروع کنیم..
درقسمت های بعدی دیدیم که برای پاکسازی این جنگل انبوه نیاز به ابزار آلات بهتر و کارآیی تری هست تا یک مقدار راحتر و آسونتر از قبل پیشرفت کنیم و همچنین با آتش زدن اون درختان دست و پا گیر برای پاکسازی اون فضا ها …. و تمام این پیشرفت ها نیاز به اطلاعات مستعمر و مداوم بیشتری داشت که استاد زمان هایی رو برای کسب این اطلاعات در یوتیوپ و یا جاهای دیگر صرف میکردند و چقدر باید از استادمون ممنون و سپاسگزار باشیم که نه تنها اطلاعات و آموزش های خودشون رو ارتقا میدادند بلکه بفکر ما بروبچه های سایت هم بودند که تمام این پیشرفت هاشون رو با مستند در اختیار مون قرار بدهند و با خواندن کامنت و رسیدگی به تمام
جزییات این سایت یک موازی کاری بینظیری رو بهمراه داشتند.. و تمام مراحل این تکامل رو با قوانین برامون بصورت عملی بنمایش گذاشتند واقعا خداااا قوت
وقتی امروز داشتم این قسمت رو نگاه میکردم یکدفع رفتم به دور دستهای اوایل سریال که چقدر تکامل در همه چیز بصورت زنجیر وار و متصل صورت گرفته و اینجاست که باید گفت.. آب و آتش را مدد شد همچو نفت و هر روز این تکامل بصورت تصاعدی بیشتر و بیشتر خودشو نشون میده
امروز جاده سازی و هموار کردن تریل رو مشاهده کردیم که این تراکتور هیولایی که خودش بتنهایی یک هیولاست ولی با اضافه کردن یک هیولای دیگر که در واقع تقویت کننده دیگری است بسمت هموار کردن این مسیر در حرکت هستش
و این درختان هرز با سرعت بیشتری ریشه کن میشن و با یک دستگاه هیولای دیگری بنام چیپر تبدیل به چیپس چوبی فوق العاده ای میشه
که با این کار عملا هدایت میشیم به چرخه زیباتر و کاربردی تری .. که هم این موانع و درختان و علف های هرز از مسیر برداشته میشه و جاده و راهمون صاف میشه و این محدویت ها وموانع و سد راهها بطور کامل از بین میره و یک پاکسازی فوق العاده عالی با این تغییرات یک فضای جدید بوجود میاد .. و هم این چیپس های چوبی برای لانه مرغ بسیار سود مند هستش و هم از حشرات داخل این چیپس ها تغذیه میکنند و هم خوده این چوب ها انرژی نور و گرمای خورشید رو درون خودشون ذخیره میکنند و اینها میتونن حمام آفتاب بگیرند و هم تبدیل به کمپوس بشوند و آماده بشن برای کود دهی سبزیجات …
خدایاااا شکرت چقدر دوست داشتم چنین زندگی در چنین فضایی با آزادی
و امنیت رو داشتم و با دیدن این قسمت ها در خواست های منم از جهان هستی پر معناتر شده و با دیدن چنین آرامشی در چنین فضای طبیعت برام یک شوق و اشتیاق وصف ناپذیری بوجود آورده هر چند من از زمان های خیلی قدیم همیشه به چنین زندگی طبیعتی فکر میکردم و همیشه عاشق چنین سبک از زندگی بودم ولی هیچوقت آگاهانه بهش فکر نمیکردم البته بمدت سه سال و نیم بخاطر ماموریت همسر خدابیامرزم در لواسان در یک خانه ی چوبی ویلایی دو اتاق خوابه در زمینی بوسعت دو سه هزارمتری زندگی فوق العاده زیبایی رو تجربه کردم که اون خانه دقیقا وسط این زمین و باغ بود که قسمت پشت این خانه که قسمتی از باغ میوه گیلاس و آلبالو و دو تا درخت تنومند بههِ داشت و انتهای اون قسمت رو فنس کشی کرده بودیم و با آجر لانه ی مرغ و خروس ها بود و داخل لانه رو کاه ریخته بودیم .. هر روز با قُدقُد مرغ ها میفهمیدیم که تخم گذاشتند و پسرم که حدودا شش هفت سالش بود میفهمید که باید بره تخم مرغ ها رو جمع کنه و بیاره و براش نیمرو و یا عسلی درست کنم و… در یک قسمتش هم فنس کشی کرده بودیم برای سبزیجات و هر نوع سبزی رو در اونجا کاشته بودیم و هر روز صبح با صدای پرنده ها و کلاغ ها و اون درختان زیبا لذت میبردم و ای کاش در مدار و فرکانس درست و مناسبی بودم .. ولی الان که به این گذشته ی زیبا و شیرینم تمرکز میکنم میفهمم که من قبلا چنین زندگی رو تجربه کردم پس باز هم میتونم بدستش بیارم . بقول استاد در یکی از فایل های قدیمی شون گفتند برای تجسم سازی به موفقیت هایی که در گذشته داشتید فکر کنید هر کدوم از ماها حتما یک موفقیت هایی در گذشته داشتیم که بتونیم بهش فکر کنیم
پس منم با این گفته های استاد و با دیدن این سریال های بینظیر به آسونی و زیبایی و عزتمندانه و بهتر و قشنگتر میتونم به خواسته و هدفم برسم و این تصویر سازی ها ی مداوم در خلق اهداف و خواسته هام بحقیقت زندگیم تبدیل خواهد شد ..
خدایا شکرت برای تمام این نعمت هایی که از این سایت رزق و روزیم شد خدایااا شکرت
خانم شایسته جان وقتی گفتید منم برم با اره اینها رو تیکه تیکه کنم کلی خنده ام گرفت🤣😂👏
وقتی از کم مقاومت ترین قسمت های این درختان هرز گفتید برام جالب بود.. برای اینکه تراکتور با این نشونه که سرو صدا هایی داره برای پاکسازی وارد صحنه میشه و میاید این درس رو برام داشت که هر پاکسازی نشونه هاش اول سرو صدا داره .. مثلا وقتی داشتم برای حذف افراد و یا حذف TV و ماهواره در زندگیم اقدام میکردم یک همهمه سرو صدا داری پیش آمد و همه میگفتن رویا خودشو از همه جدا کرد و حتی تلویزیون و ماهوارهشو جمع کرده و پیش خودشون صحبت ها و سروصداهایی داشتند و من هم دقیقا این سروصداهارو میشنیدم ولی مهمترین اقدام زندگیمو انجام دادم و چقدر هم از این پاکسازی ها لذت بردم چون با این پاکسازی ها اول ذهنم به آرامش رسید و بعدش محیط اطرافم به یک آرامش و آسایش رسید و با کنترل ورودی های ذهنم یک پاکسازی و تغییرات زیبایی رو بلطف آموزه های
استادم خلق کردم خدارو شکر🙏🙏🙏❤
چقدر این اره هیولایی عالی بود… استاد اول از بالا های شاخه و برگ ها شروع کرد و بعدش تنه های درخت رو قطع کردند و بعدش با تراکتور هیولایی اونهارو جمع آوری کردند
واااای خدایا شکرت یک درخت پُر از میوه که رزق و روزی خوشمزه ی این بُزبُزی های نازنین شد ممنون خانم شایسته جان که بفکر این شنگول و منگول ها ی بُزبُزی های قندعسل بودید…خدارو شکرت که نعمت و فراوانی بوفور در تمام این پرادایس وجود داره خدارو شکر🙏🙏🙏
خدا قوت بده .. خدارو شکرت برای این وقت و انرژی که برای پاکسازی وجاده سازی این تریل زیبا در میان این جنگل انبوه بوجود آوردید خدا قوت دستمریزاد به این اراده ی مصصم خدایاااااا شکرت❤❤❤🙏🙏🙏🤗
آدم وقتی یک انرژی مثبتی رو برای هدفش میذاره و وقتی به دستاوردش نگاهی میکنه اونوقت میبینه که این تلاش ها و انرژی هاشو بیهوده هدر نداده و در عوض این اهرم رنج و لذت
بیشتر و بیشتر و بهتر و قشنگتر و شیرین تر براش میشه و این برق شادی و خوشحالی رو از نگاه و گفته های استاد عزیزم و خانم شایسته میتوان درک کرد و یک خدا قوت ویژه ای رو براتون آرزومندم خدااایا شکرت
خدااایا شکرت برای این تخم مرغ های اورگانیک محلی این بچه های اولی مامان طلا .. خدایااا شکرت که سیزده تا تخم مرغ کوچولو خوشکل 🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚🥚 گذاشتند .. با یک تخم مرغ آبی .. استاد جان بفرما اینم دستمزد شماها از این مرغ های قدرشناس . این مرغ ها رو ببین ترو خداا همینطوری دور و بر تون میچرخیدند .. چقدر چهره ی استاد میدرخشید و خوشحال بود با اینکه کلی خسته بود ولی خوشحال بودند. نوش جان تون که خانم شایسته ی عزیزم با یک ورد جادویی این تخم مرغ ها رو تبدیل به یک غذای خوشمزه میکنه خداا قوت خانم شایسته جان که این چرخه چقدر خوب داره میچرخه 🥚🥚🥚🍳🍳 نوش جان
وااای چه آهنگی زیبایی
استاد جان با این آهنگ یاد سفر به دور آمریکا با اون RV میوفتم که همش برای خانم شایسته میخوندید 🎶🎶🎵🎵🎶🎵🎵🎙
استاد جان 🎵🎵🎶🎶
چقدر خوبع که با این آهنگ های شاد روحیه ی مضاعفی بخودتون و خانم شایسته دادید 👏👏👏👏
والا منم رقصم گرفت با این آهنگ های شاد و رقیصیدن لا لا لالااااااا لااااا
طاقت دوریتو ندارم لااااااا لاااا لاااااا
چقدر خوبع که اون بلندگو ها و اسپیکرهای خفن رو بهTV وصل کردید مبارک باشه لاااااالااالاال
خُب بعد از این رقص و پایکوبی های مفرح حالا با یک انرژی فوق العاده عالی و با یک روحیه ی فوق العاده عالی تر باید این درخت ها رو تبدیل به چیس شود و چقدر با این آهنگی که روی این قسمت گذاشتید و دور فیلم رو تند گذاشتید میزان کاری رو که انجام دادید بهتر میشه بررسی کرد و این حجم از انجام کار فوق العاده تصاعدی بود و خانم شایسته با چنگ و دست و پا و تمام قوای عضلانی برای جمع آوری این چیپس های چوبی که خیلی هم سنگین بودند رو داخل سطل ها میکردند و استاد هم آنها رو بداخل محوطه حیاط ویلایی این مرغ و خروسا انتقال دادند و آخرین جام تهی رو هم پُر کردند 👏👏👏❤❤❤🙋♀️🙋♀️ یک خدا قوت بینظیر به شما دو استادان عزیزم که با عشق و لذت در کنار همدیگر این پاکسازی ها رو انجام دادید و چقدر خوبع که برای استراحت رفتید خرید انجام دادید خدارو شکرت
خدارو شکرت که امروز هدایت شدم به بهترینع بهترین آموزشهایی که رزق و روزیم شد
خدارو شکر که امروز بلطف استاد عزیزم با دیدن این شادی ها و رقص و پایکوبی های لذت بخش هدایت شدم به دو تا جشن عروسی که یکیش پنجشنبه همین هفته است و یکیش دوم دیماه هستش خدارو شکرت که شادی و خوشحالی بیشتری رو جذب و دریافت میکنم
خدارو شکرت که با خواندن کامنت های بینظیر دوستان عزیزم هدایت میشم به درک و آگاهی های بیشتر
خدارو شکرت برای حضورم در این سایت بینظر عزیزم
بهترینع بهترین ها رو برای همه مون آرزومندم خدارو شکرت
خدااایا ممنون و سپاسگزارم
🙋♀️👏👏👏❤❤❤❤❤🙏🙏🙏🙏🙏🙏🍁🍂🍀🌲🌳🥀🌹