سریال زندگی در بهشت | قسمت 237 - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

298 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    پریسا یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2386 روز

    سلام استاد قشنگم و خانم شایسته مهربونم❤

    واااااای استاد من یعنی عشق کردم و خییییییلی لذت بردم که دیدم این همهههه چیز خریدید،

    این همه کفش کتونی😍😍😍😍

    من میخواستم یه دونه جدید بخرم، یهو دیدم شما ۱۸ جفت گرفتید ،اصلا سورپرایز شدم، اونم به این زیباییی، وای من عاشقتوننمممممم آخه

    چقد فراوانی توی زندگی شما موج میزنه آخه، چقدر این فراوانی قشنگه آخه،

    من چند روزی هست که توجه ام رو آگاهانه گذاشتم روی فراوانی و کمرنگ کردن باور کمبود، جالبه از یک ساعت پیش یه چیزی در درونم فریاد میزد، برو سایت برو سایت، تا اومدم با اینکه چند تا از فایل های قبلی هم ندیده بودم، دستم رفت روی بروزرسانی که ببینم دیگه چه فایل هایی گذاشتین، چشمم خورد به عکس جذاب این ویدیو و زدم که ببینمش، وای من عاشق این خدام ،عاشق این هدایتم آخه❤

    باید میومدم این همههه فراوانی رو میدیدم و اون حرفای قشنگ رو میشنیدم، در مورد به حقیقت پیوستن خواسته ها❤

    منم نمونه هایی دارم از این موضوع، الان همین تختی که روش دراز کشیدم و دارم کامنت مینویسم، همین اتاقی که دارم و داخلش هستم، آرزوی من بوده که چند ماهیه به حقیقت پیوسته، من ایمان دارم این مسیر جواب میده😍

    استااااااد من عااااااشقتم که این مسیرو کشف کردی، من عاشقتمممممم که انقدر خوشگل داری زندگی میکنی، من عاشقتم که انقدر الگوی خوبی هستی❤

    استاد جونم چقدر لذت بردم از منظره پشتتون از اون عکس زیبای بهشت توی اون تلویزیون بزرگ😍

    اون ویوی زیبای پشت سرتون از بهشت قشنگتون😍 اون نم نم بارون😍،

    اون میزی که دورش دو تا صندلیه و لپ تاپ روش، وای من دلم میخواست اونجا بودم و پشت اون میز مینشستم و کار میکردم صبح تا شب😍

    البته منم الان یه میز سفید خوشگل دارم که آرزوم بوده😍

    استاد جونم من عاشق اون سرفیس لپ تاپ ۳ هستم منم اونو میخوام😍

    استاد قشنگم من عاشق اون ذهن فراوانی طلبتم آخه ، چقدر این نهادینه شده براتون که ایییین همه نتیجه میده😍

    استاد جانم من عاشقتم، وای وقتی اون کفش هارو از کارتنشون در میآوردی، من بوی نوییشون رو حس میکردم که یهو خانم شایسته قشنگمم گفتن که بوی نوییش میاد، گفتم ببین من از این فاصله زودتر حسش کردم😁 خدایا شکرت❤

    وای که چقدر خرید کردن لذت بخشه، چقدر به حقیقت پیوستن خواسته ها، رویاها، آرزوها، لذت بخشه🤩

    وای که چقدر دوست دارم همیشه توی همین مسیر قشنگ باشم🤩

    من همه کتونی هارو دوست داشتم

    اما اون اسیکس سفیده که خودتونم خیلی دوسش داشتین من عاشقش شدم و زرده هم خیلی خوشگله، بعد نیوبالانس سفیده که زیرش فک کنم سبزه خیلی خوشگله و اون قرمزه هم وای من خیلی دوسش دارم، و اون آدیداس نارنجیه هم خیییلی قشنگهههه و کلن آدیداس هارو من دوسشون دارم😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  2. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2607 روز

    سلام

    وااااوووو ۱۸ تا کفش خوشگل و رنگارنگ وااای خیلی خوشگلن مبارکتون باشه..

    من میدونی از کدوم بیشتر خوشم میاد ؟؟ از اون کفش طلاییه،، طلایی رنگه نمیدونم ،، ردیف اول که زیرش پره پره سوراخ سوراخ داره خیلی از این مدل کفشا دوست دارم ..

    استاد استاد عکس پروفایلم رو ببین نمیدونم شایدم قبلا دیدی،، کفشامو ببین !! ازین مدل کفشای راحت وسبکم خیلی خوشم میاد.. البته واسه کوهنوردی مناسب نیستن ولی خب باهاشون رفتم کوه ….

    وااااوووو میدونی چی دلم میخواد که منم یه کلکسیون از کفش داشته باشم…

    خیلی دوچرخه دوست دارم دلم میخواد شما موتور دوست داری ولی من بیشتر دوچرخه دوست دارم موتورم دوست دارما ولی دوچرخه رو دیوونشم… دلم میخواد مثل شما پر خونه هام رو بکنم دوچرخه !!!!! انواع و اقسام دوچرخه ها رو بخرم و ازشون کلکسیون درست کنم…به خدا الان که مینویسم اشک از چشمام درومده !! مبارکتون باشه…

    دیگه از روغن حیونی ها خیلی خوشم اومد منم روغن حیوونی دوست دارم..مادرم کره سفارش میده خودش روغنش میکنه خیلی خوشمزن…

    وااااوووو روغن زیتون خیلی دوست دارم دلم میخواد بخورم.. میدونی استاد من زیتون پرورده خیلیییییی عاشقشم .. مخصوصا زیتون پرورده های منجیل و رودبار اون طرف که میری کلی مغازه داره زیتون پرورده دارن خیلییییی خوشمزننن اووووووف دهنم اب افتاد …

    دگ جا کفشی و جا جورابی باحال بودن..

    کلاه های ایمنی خیلی خفنن..

    پسرررررر اون کلید اتوماتیکه وای فای داره خیلیییی ایده ی خفنیه دمت گرمه افرین…

    اها لباس کمو ها خیلی باحالن خیلی خوشگل و به نظر راحت میان مبارکتون باشه.. من اون رنگ جنگلی و شکارش رو خیلی دوست دارم.. امیدوارم با همدیگه با اون لباستون بریم شکار گوزن .. یاد اون دوستتون میوفتم که بهتون یاد داد که چطوری گوزن شکار کنید که فیدر بیارید و از اینا … استتار کنیم یه اسنایپ دست بگیریم.. اسنایپر اماده شلیک در کمین گوزن بزنیم هد شات کنیم گوزن رو و بریم بخوریم صفا کنیم…

    پسر این امازون چه خفنه همه چی داره !!!! آدامسم داره حتما مگ نه !!! ادامس اوکالیپتوس خیلی دوست دارم !!!

    دمتون گرم مبارک باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  3. -
    آسیه رمضانی گفته:
    مدت عضویت: 2294 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان نازنینم و همه اعضای سایت و خانواده بزرگ عباسمنش😍😍

    و به نام خدایی که همواره ما رو هدایت میکنه به سمت آرزوهامون اگر در مسیر درست قرار بگیریم

    نکته اساسی از این فایل همین جمله میتونه باشه که آرزهای ما هیچوقت نمیمیرند ، فقط باید در مسیر قرار بگیری تا به آنچه بیشتر از آرزوها و خواسته هایت برسی

    استاد اول از همه اون لباس و کلاه تیم Tampa bay buccaneers که تنتون هست رو بگم خیلی زیباست ، اون تصویر از پرادایس زیبامون که تو تلوزیون هیولاتون هست خیلیییییی چشم نوازه استاد 😍😍😍😍

    تحسین میکنم این زیبایی هایی که بی نهایته🥰

    آنباکسینگ های خفن امروز که همه اونا برای روشن شدن ایده هایی تو ذهن ماست . ازتون سپاسگزاریم که اینچنین سخاوتمندانه اینکارو انجام میدید .

    ۱- ” رپ ” که برای سالم نگه داشتن غذا تو یخچال ، یا امن بودن وسایل حین جابجایی مورد استفاده قرار میگیره با اون دسته هایی که کنارش قرار میگیره کار رو خیلی راحت تر میکنه . تحسین میکنم این ایده ی کاربردی رو

    ۲- تابلوهایی که برای مزرعه قشنگمون که مریم جان سفارش دادن با اون نوشته ها و جملات زیبا از تخم مرغ گذاشتن مرغا تا تحسین مزرعه زیبامون و محدوده ورود ممنوع خروس ها 😂

    مرسی مریم جان که مزرعه زیبامون رو زیباتر میکنید

    ۳- هدبندهایی که استاد سفارش دادن تا اون هدفون ها از گوششون بیرون نیان ، مواقعی که رو تخت هستن و غلط میزنن

    ممنون استاد که به آرامش عزیز دلتون هم توجه میکنید وقتی خواب هستند با صدای بلند ویدیو یا فایل نگاه نمیکنید

    ۴- انواع و اقسام طی و خشک کن برای تمیز کردن شیشه ها ، تیغ برای تمیز کردن گازتون

    مریم جان چون به تمیزی و نظافت خیلی اهمیت میدن هدایت میشن به وسایلی که کار تمیزی رو هم بهتر و هم تمیییز ترررر انجام بده

    ۵- فندک برای گاز و فایرپیت

    ۶- سوییچ روشن خاموش کردن که هوشمند و قابل کنترل هست و از هر کجای دنیا میتونی کلید ها رو روشن خاموش کنی

    واقعا تحسین برانگیزه هم این وسیله هم سازنده این وسیله و ایده

    ۷- مایع دستشویی یا ظرفشویی که برای خود شرکت آمازون هست با اون لوگوی قشنگ آمازون

    ۸- شارژر خفن برای اپل واچ که کار باهاش رو حین شارژ راحت میکنه

    ۹- دوربین هایی که ضد برف و بارون و باد هستند و فقط نیاز به اینترنت دارن و با باتری کار میکنند ، خیلی خفن هست که به برق نیاز نداره و باتری ش میتونه تا ۲ سال کار کنه و تو اون محیطی ک دوربین هست رو چک کنی و خیلی خیلی هوشمنده

    واقعااااااااا جالب و قشنگه که با باتری کار میکنه

    اخه چطوری باید تحسین کرد اخه

    ۱۰- ترموستات گوگل که بجای پنل های معمولی قرار میگیره و هوشمند هست و میتونی وقتی سفر هستی و تو خونه نیستی دمای خونه رو اونجوری تنظیم کنی که میخوای مخصوصا اگه گل و گیاه تو خونه داشته باشی 😍

    ۱۱- جوراب های ساق بلند به تعداد زیاد برای فصل زمستون😂

    ۱۲- توری محافظت کننده از وسایلی که امکان داره ماشین لباسشویی رو ضربه بزنه یا اگه کفشی خواسی بندازی بتونی تو این توری های خوشگل بذاری و بشوری با خیال راااااحت راحت

    ۱۳- هودی های زیپ دار طرح ارتشی هر چند تا که تو آمازون هست رو سفارش میده استاد عزیزمون ، چون هم بشدت علاقه داره و هم اونقدر آزادی مالی داره که سفارش بده

    ۱۴- لباس کار یه سره برای کار تو مزرعه مون

    ۱۵- هارد ۱۴TB برای فایل های زندگی بهشتی مون و سفرهای بهشتی مون که بتونه اون حجم از زیبایی های موجود رو تو خودش ذخیره کنه

    ۱۶- قفسه های دیواری که بتونیم موقع خواب موبایل یا هنزفری یا هر چیز دیگه مون رو بذاریم داخلش ، بدون اینکه صبح که از خواب بیدار میشیم دنبالش بگردیم

    ۱۷-اسپیکر سیار از شرکت دیوالت که ضد ضربه هست و رنگ زرد زیباش خیلییییی قشنگه

    ۱۸-روغن زیتون های فیلتر نشده و کره محلی یا GHEE که چه پکیج امن و قشنگی داشته ، امیدوارم غذاهای خوشمزه ای باهاش طبخ کنید و البته با ما هم به اشتراک بذارید طبخ غذاهتون رو ، اخه مریم جان شما خیلیییی قشنگ آشپزی میکنید 😋😋😋

    ۱۹- کیسه های نگه دارنده جوراب ، کفش و هر چیز دیگه که خیلی شیک و مرتب توش قرار میگیره و اصلا تو دید هم نیست

    ۲۰- عینک باحال که هم برای محافظت از چشمهست و هم برای محافظت از صورت و اون نیم کلاهی که حین کار برای امنیت ازش استفاده میشه

    مرسی که انقدر به امنیت خودتون حین کار توجه میکنید

    ۲۱- استاد برای عزیز دلشون چای سبز سفارش دادن

    ممنون استاد

    چقدر ایده خوبی که با خرید این چای سبز ها بخشی از سود تعلق میگیره به تحصیل بچه های کشاورزان هندی

    و چقدر ثروتمند شدن باعث گسترش جهان میشه و چقدر ثروتمند شدن معنویه 😍😍😍

    ۲۲- و اما کفش های خفن و باحال استاد عزیزمون که از شرکت های مختلف ، تو طرح ها و رنگ های مختلف هستن

    استاد به جرات میتونم بگم همه کفش هاتون قشنگ هستند ولی اون کفش رنگی رنگی تون که از asics بود و مث پر کاه بود خیلییی قشنگ بوده و اون کفش قهوه ای که مخصوص trail بوده و اون کفشتون که رنگش لنگه به لنگه بوده خیلییی قشنگ بودن

    استاد همه کفش هاتون ، همه خریدهاتون مبارک شما و عزیز دلتون باشه 😍😍😍

    واقعا درست گفتید همه این کفشا شاید اصلا به کارتون نیاد ولی با دیدنشون هر بار آگاهانه توجه میکنید به اینکه میشه به آرزوها رسید ،

    کسی که سالهای سال آرزوی داشتن کفش کتونی رو داشته و برای یه کتونی که تو مسابقات هندبال جایزه میگیره انفدر سپاسگزاری میکنه بابت همون کتونی حتی زمانی که زیره کفش از بین میره ، میرسه به روزی که کتونی میخره فقط برای دکور خونه ش

    شاید اونایی که تو مسیر عباسمنشی نیستن و ببینن اینهمه کتونی ها رو اصلاااا نتونن درک کنن ولی ماها که تو این سایت هستیم میتونیم بفهمیم توجه کردن آگاهانه یعنی چی ، میتونیم بفهمیم آرزو نمیمیره یعنی چی ، میتونیم درک کنیم از هیییچ به همه چی رسیدن یعنی چی

    میتونیم بفهمیم چون داریم هر رووووز ورودی های درست از طریق این سایت و این فایل ها وارد ذهنمون میکنیم

    استاد چطور تحسین کنیم ، چطور سپاسگزاری کنیم که ذره ای حق مطلب ادا بشه

    خدایا تو حقیقت محضی ، تو تنها هدایتگر ما هستی زمانیکه در مسیر درست باشیم . ❤❤❤

    خدایا ما را به راه کسانی که به آنها نعمتِ ثروت ، عشق ، شادی ، سفر ، آزادی …دادی هدایت کن

    آمین یا رب العالمین 🤲🤲🤲

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
  4. -
    نرگس در مسیر توحید گفته:
    مدت عضویت: 1612 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    سلام خدمت دوستان عزیزم

    Oh my god

    چخبره استــــاد کل امزون رو شفارش دادین

    مبارکتون باشه ان شاءالله که به سلامتی استفاده کنید از تک تک شون

    چقدر کیف کردم از این همه فراوانی بی اندازه

    چقدر خوبه همه ی سیستم خونه رو وصل کردین به موبایل

    داشتم با خواهرم نگاه میکردم ۱۳سالشه تعجب کرده بود همه چیز به گوشی وصل میشه رسیدم به جوراب گفت این دیگه به گوشی وصل نمیشه کلی خندیدیم

    همه چیز راحت و ساده

    یه درس بزرگی که برام داشت این وصل کردن کلیدای برق و وصل آیفون در به موبایل و خیلی چیزهای دیگه که به گوشی وصله

    منو برد به فکر سیستمی که در حال اداره ی جهان است

    انرژی ای که کل جهان رو فرا گرفته

    دقیقا مثل همین کنترل کردن همه ی وسایل از طریق گوشی و وصل بودن شون فقط به یک گوشی خیلی برام جالب بود

    گفتم همه ی موجودات جهان هم خیلی فعالیتها میکنن

    همه ی انسان ها یه شخصیت متفاوت دارن

    همه مون قیافه های متفاوت داریم

    خواستهای متفاوت داریم

    ولی همه مون فقط وصلیم به یک منبع که با قدرت اون داریم نفس میکشیم

    فقط یک انرژی در جهان است

    چقدر این مسیر یکتا پرستی رو دوست دارم و از هر لحظه اش لذت میبرم

    چقدر خوبه ادم درک کنه که فقط و فقط این جهان فقط یک مدیر داره

    مثل آدمهای متفاوت هر پریزی و هر کلیدی و جای مایع ظرفشویی یک فعالیت متفاوت داره ولی وصله به یک نیروی گوشی و داره. اداره میشه خدایا شکرت

    استادجان بینهایت سپاسگزارم ازتون بخاطر اینکه بهمون یاد میدین که آرزوهامون رو دفن نکنیم و نگیم نمیشه

    هیچ غیر ممکنی در این جهان نیست

    همه چیز ممکن میشه اگر در مسیر درست حرکت کنیم

    اگر ایمان داشته باشیم که میشود

    موقعی که داشتین وسایل رو باز میکردین و خوشحال بودین کلی ذوق میکردم و موقعی که هی پشت سر هم کفشها رو باز کردین اینقدر خوشحال بودم که دلم میخواست فریاد بزنم و گریه کنم و بگم خدایا شکرت که استاد به همه ی خواستهاش رسیده و الان برای باز کردنش کلی ذوق داره انقدر خوشحال بودم که اشکم ناخودآگاه روانه شد

    استاد عزیزم چه لباسهای زیبایی

    چقدر بهتون میاد مبارکتون باشه

    چــــقـــــدر این کفشا زیبا هستن یکی از یکی بهتر و شیک تر هر کدومش زیبایی خودش رو داشت

    استاد شما هر روز و هر روز با فایلهای بینظیر تون و زندگی فوقالعاده تون ایمان رو در قلب ما مثل آتیشی که زیر خاکستره تازه میکنید و هرروز حرارت ایمان رو در قلبمون بیشتر میکنی

    که آقا جان میشود

    همه چیز شدنیه

    نیازی نیست از صبح تا شب سخت کار فیزیکی کنی بخاطر یک قرون دوهزار

    نیازی نیست حرص بخوری برای خواستهات

    میگه فقط لذت ببر و کار کن روی ذهنت

    بکن درختای هرز گذشته ی ذهنت رو پاکسازی کن تا رشد کنی

    وقتی ما هماهنگ بشیم با خداوند تمام جهان هم با ما هماهنگ میشه

    خداوند جهان رو مسخر ما کرده

    همه ی جهان دارن به خدمت ما کار میکنن

    خدایا شکرت

    چقدر امروز خوشحالترم

    چقدر زندگی زیباست

    نباید خواستهام رو کوچک یا دفن کنم باید افکارم رو درست بسازم خواستها خود به خود میان

    ایمان دارم که میشود

    چون استادم تونسته پس منم میتونم

    چون خانم شایسته تونسته پس منم میتونم

    چون مدیر فروشگاه امزون تونسته پس منم میتونم

    چون مدیر گوگل تونسته پس منم میتونم

    پس باید اینو 👈🧠👉درست کنم

    خدایا به امید خودت

    آرزو میکنم که همیشه غرق در سلامتی و شادی و فراوانی باشید

    دوستتون دارم بـــیـــنــهـــایــــت

    ♥♥♥♥♥♥

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
    • -
      زهرا حسینی گفته:
      مدت عضویت: 2332 روز

      به نام خدای هدایتگر

      سلام دوستم

      خدا رو شکر که امروز صبح هدایت شدم دوباره بسمت کامنتهای بی نظیر دوستان ارزشمندم در این قسمت سریال

      خدایا شکرت بابت لحظه لحظه هدایتت در این مسیر

      ممنونم دوست عزیزم بابت کامنت زیبات چون به دلم نشست

      قطعا آنچه از دل و با عشق وجودی بیاد بیرون بر دلها مینشینه

      قطعا باید آرزوهامونو زنده نگه داریم

      این وظیفه ماست و حق بدون تردید همه مایت که زیبا زندگی کنیم و ثروتمند باشیم و در شکوه و عزت و خوشبختی ناب غوطه ور بشیم

      همه ما لایق و ارزشمندیم که بهترین تجربه ها رو از زندگی دنیایی داشته باشیم

      و کسی که در این دنیا عالی زندگی کنه قطعا بهترین بهترینها رو در دنیای دیگه هم تجربه خواهد کرد و برای ما بچه های عباسمنشی، این قطعا به وقوع میپیونده

      بازم سپاسگذارم ازت که نوشتی و حالم رو عالی تر از عالی کردی

      سلامتی

      شادی

      حال عالی

      احساسات عالی

      و اتفاقات بی نظیر رو برای هممون آرزو دارم

      💐💐💕💕👋👋

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مصطفی یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 3076 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و دوستان عزیز

    یه اتفاق جالبی که برای من افتاد این بود که وقتی فایل قبلی که ۳ ۴ تا کتونی خریده بودید رو دیدم و از اونجایی که من هم خیلی کتونی دوست دارم هدایت شدم به خرید کتونی و من هم یه تعداد کتونی خریدم به طور خیلی اتفاقی و اصلا برنامه ای براش نداشتم و امروز که این فایل رو دیدم تازه متوجه داستان شدم که اون فایل اولی رو ضمیر ناخوداگاه من نشسته بوده و جالب اینکه کتونی هایی رو خریدم که خیلی دنبالش بودم و استایل خاصی رو داشت و من اصلا اون رو جایی نمیدیدم و جالب تر اینکه با قیمت خیلی خیلی مناسب که من اگه جای دیگه اونارو میدیدم حاضر بودم تا دو برابر براشون پول بدم و خیلی تعجب کرده بودم از کیفیت و قیمتش خلاصه تازه فهمیدم ماجرا از چه قراره ، وقتی این نعمت هارو میبینم استاد عزیز یاد جمله هایی از شما میوفتم که میگفتید ((وقتی کسی ذهنشو تو شرایط مختلف کنترل میکنه حقشه که از نعمتهای خدا استفاده کنه نه اینکه حقش باشه قانونش اینه)) و (( وقتی که من قانون رو فهمیدم میرفتم چهار راه پارک وی و به کسایی که ماشین مدل بالا داشتن دست تکون میدادم و تحسینشون میکردم و میگفت مبارکت باشه چه ماشین قشنگی به جای اینکه حسودی کنم چون فهمیده بودم قانون چه طور داره کار میکنه)) بله چون من با لبخند نعمتهایی که خدا به شما داده رو میدیدم و واقعا از ته دل تحسین میکردم من هم هدایت شدم به سمت نعمتها به قول شما حالا شاید یه کتونی از لحاظ مالی خیلی برای ادمایی که دارن رو خودشون کار میکنن اصلا رقمی به حساب نیاد و برای من هم همین طوره ولی من همیشه دنبال نشونه هام از ریزو درشتش برای ذهنم استفاده میکنم تا یاداوری کنم قانون دنیارو و به همه نشونه ها احترام میزارم و اونهارو نعمتهایی از طرف خدا میبینم و احساسم اینه که خدا با این نشونه ها داره با من حرف میزنه و منو راهنمایی میکنه ، از شما ممنونم استاد بابت اینکه ذهنیت من رو تغییر دادید نسبت به دنیای پیرامونم، خوب به نظر من استاد همه کتونی ها زیبان و کتونی نیو بالانس اولی قشنگترین کتونیه البته من همیشه طرفدار نایکی هستم ولی نظر من الان اینه با عشق ، دوست دارم ❤️ منتظر ان باکسینگ های جدید هستییم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 42 رای:
  6. -
    صفاگنجی گفته:
    مدت عضویت: 1749 روز

    ✨به نام خداوند بخشنده ی بخشایشگر مهربان✨

    سپاسگزاره خداوندم که به من فرصت دیدن خان نعمت الهی دراین زندگی پربرکت استاد توحیدی و ثروتمند رو داده

    سلام و درود بی انتها به استادان عزیز و اهالی عزیز سایت

    اول ازهمه اون صحنه ی فوق رؤیایی داخل تلوزیون از پرادایس رو تحسین میکنم،و یک تبارک الله احسن الخالقین به خداوندی که یک نقاش فوق ماهر و زبر دسته که بااین طبیعت زیباش تعقلان رو از شگفتی های آفرینشش به فکر فرومیبره

    امروز کلی آنباکسینگای خفن و هیولایی داریم که استاد بااین سفارشات داره به جهان اعلام میکنه که من هرچی سفارش بدم بی نهایت فراوانی هست و بی نهایت ثروت هست

    و خداوند خدای منبع ها و ثروتهاست که هرچی تواین دنیا بخواییم هست و برای داشتن هرچیزی هیچ غیرممکنی وجود نداره مگه اینکه ذهن منطقی باباورای محدودش نتونه خان نعمت الهی رو بپذیره

    خدای من چقدر امروز آنباکسینگ داشتیم،خدایاشکرت

    استاد من از تک تک وسایل باکیفیتی که سفارش داده بودید کلی لذت بردم کلی سد باورهای محدودم ریزش کردن،

    و باتمام وجودم باور کردم که از هرچیزی میشه ثروت بی انتها ساخت از هرچیزی میشه چندینو چندتا داشت.

    من بودم که تابه الان ذهنمو پر کرده بودم از باورهای محدودکننده که به خورد من داده شده بود که اسراف حرام است

    و هیچ موقع دراین جمله تعقل نکرده بودم که ببینم منبع این جمله ازکجا اومده،و ببینم اصلا این کلمه ای که به من گفته شده اسراف چیزه خوبی نیست،معنی اصلی اسراف چیه

    و الان میفهمم که دلیل تمام پیشرفت نکردنهای من در کل دوران زندگیم باور به اینکه هرچی کمتر وسیله بخرم آدم بهتریم،آدم خاکیی ام،آدمی ام که به کم قانعم و زندگی علی و محمد گونه ای دارم برای خودم میسازم،

    و همیشه میگفتم خدایا من راضیم توهم راضی باش،ولی همیشه ته قلبم ازین جمله راضی نبود،همیشه انگار یه چیزی درونم فریاد میزد که چرا ازهرچیزی تو این دنیا بهترینشو نخوایی

    همیشه لباس آف خورده،کفش تک سایز آف خورده،مواد خوراکیِ آف خورده،برنج کم کیفیت دولتی، گوشت یخ زده ی ازتاریخ رفته ی دولتی و و و کلی چیزای دیگه که ذوق هم میکردیم با قیمت مناسب چیز خریدیم

    دیگه فکرشو نمیکردیم که داریم بااین کارامون به جهان اعلام میکنیم که ارزش و ابهت ما دراین حده،درصورتیکه ما خلیفه و جانشین خداوند برروی سیاره ی زمین هستیم

    اما ما اونقدر ذهنمون رو بسته بودیم به روی حقیقت و باز گذاشاه بودیم به روی باورهای گذشتگانمون که پرازشرک و ناسپاسی بوده و خوده لایتنهایمون رو با گردوغبارای گذشته پوشوندیم

    و ارزش و احترام خودمون رو درحد یک وسیله ی آف خورده ی بی کیفیت میدونستیم،و خودمونو بااین حدیثِ جعلی از قول علی(ع) که اگه من یک روز نون رو بانمک بخورم یک غذای تجملاتی خوردم،و اینکه شنیده بودیم حضرت علی همیشه لباسهای کهنه و پاره ای به تن میکردن

    و چقدر خودمون رو گول میزدیم که ما از دسته شیعه های اصلی علی هستیم

    الان میبینم یکی از توحیدی ترین آدم تو کل ایران اونقدر برای خودش ارزش ایجاد کرده،اونقدر اون خدای حقیقی رو پیداکرده که میدونه هرچی جسورانه ازش بخوایی اون بدون هیچ درنگی برات مهیا میکنه

    و کاملا ابراهیم وار در عبادتش عمل میکنه،و کاملا سلیمان وار درخواست میکنه و جهان بهترینش رو دراختیارش میذاره

    و اونقدر به منبع ثروت و فراوانی خداوندگارش ایمان داره که میدونه هرچی ازبهترینه بهترینهاش سفارش بده حساب بانکیش مثل یک رود جاری همیشه پراز پولو ثروته

    و درحین داشتن وسیله های باکیفیت،درحین داشتن لوکس ترین خانه ها در ثروتمندترین کشوردنیا،درحین داشتن پول فراوان و داشتن بهترین و زیباترین ماشینها

    جوری زندگی میکنه که متواضع و فروتنی خودش رو درمقابل پروردگارش بیان میکنه

    وبااینکه خداوند به او ثروت فراوان داده،همیشه خودش رو فقیر به درگاه خداوند میدونه

    و دلیل اینهمه خرید و سفارش دادن وسایل به این معنا نیست که خلآ داشته باشه

    به این معناست که داره به جهان اعلام میکنه که من به فراوانیِ خداایمان دارم و ازهرچیزی که هزاران هزارتاشو سفارش بدم ازثروت من کم نمیشه که هیچ،بلکه یک جریان فراوانی ازثروت وارد زندگیم میشه

    استاد خیلی خیلی مونده تامثل شماابراهیم وار عمل کنیم و سلیمان وار از خدا درخواست بدیم

    استاد باتک تک سفارشاتون انگارکه شما با یک بُلدُزر یک سد بتونی محکمِ میلگردی از باورهای محدود من خراب میکنی

    ونمیدونید که چه ذوق و هیجانی درون ذهن بچه هاتون تواین سایت شکوفا میکنید،

    من ایمان و باور دارم که اگه شما تونستید من هم میتونم,اگه شما یک جفت کفش رو به راحتی نمیتونستید بخرید ولی ازوقتی که فراوانی خان نعمت الهی براتون یک چیزه بدیهی شد،تونستید چندینو چندصدتای اون رو بخرید

    پس چرا منم نیام این باور رو برای خودم تکرارکنم و درحین داشتن نعمتهای فراوان توزندگیم،مقر شما همیشه متواضع و فروتن باشم و هیچوقت نخوام با داراییم شوآف بدم یا رخ نمایی کنم

    منم میام برای خودم ارزش ایجادمیکنم که خداوند همیشه بهتربنهاشو نصیب زندگیم کنه

    از دوست خوب،همسرخوب،فرزند خوب،خوراکوپوشاک خوب،خونه وماشین عالی و لوکس

    استادجان همه ی وسایلاتون مبارکتون باشه،کلی ذوقو انگیزه درون بچها ایجادمیکنید،کلی جرقه ی ایده های ثروت افرینی تو ذهن منِ نوعی ایجادکردید که به امیده خداوند در زمان مناسب و مکان مناسب به سمت یکی ازاین ایده ها هدایت خواهم شد

    استادسوال سختی راجب انتخاب کفشهاتون پرسیدید اونفدر همشون زیبا و باکیفیت بودن که آدم حیفش میاد بگه اون یکی ازون یکی بهترو قشنگتره بنطرم همشون فوق العاده و عالی بودن

    و بنظر خودتون واون شناختی از ارزشمندی شما برای هرچیزی دارم اون کفشی بهتره براتون که حتی زمان کمتری برای بستن بندای کفش ببره،و مسلما همون کفش نایکی رو انتخاب میکنید که درکسری ازثانیه بندکفشتون محکم میشه

    خیلی خیلی از تموم سفارشاتون لذت بردم و امیدوارم ازتک تک اونها بهترین استفاده رو ببرید و باخوشی و سلامتی ازشون استفاده کنید

    🌟درپناه ربالعالمین ثروتمند میسپارمتون🌟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2196 روز

      سلام درود به دوست عزیزم صفا جان

      من امروز موفق شدم این فایلو دانلود کنم و کامنت زیبای شما رو بخونم

      چقدر نگاه ریزبینانه ی زیبایی داشتید که حتی تصویر TV رو نوشتید منم از این تصویر پرادایس همیشه خوشم میومد که روی پروفایل تلگرامم جا خوش کرده و واقعا یک تصویر رویایی آینه ای است خدارو شکر..

      چقدر زیبا به این

      نکته ذهن فراوانی و ذهن ثروتمند دقیق اشاره کردید

      وریزش سد باورهای نامحدود رو بزیبایی توصیف کردین . چقدر تحسین تون کردم 👏👏👏👌

      اینکه در مورد این موضوع 👇👇👇گفتید..

      از هرچیزی میشه ثروت بی انتها ساخت از هرچیزی میشه چندینو چندتا داشت.

      در مورد این باورهای مذهبی مخرب که از گذشتگان و مذهب بما رسیده بود که آدم باید فقیرانه زندگی کنه و اگر زیاد داشته باشی اسراف کردی دیگه نگم برات صفا جون که خدارو شکر این باورهای محدود کننده ی مخرب رو از زندگیم بطور کلی حذف کردم به لطف استاد عزیزمون خدارو شکر ولی باید همیشه روی این باور

      مخرب بطور مداوم کار کنم ..

      این موضوع منو یاد یک دوستی انداخت که دلم میخواد برات بگم شاید شما هم به چنین مواردی برخوردکرده باشی… من کلا عادت دارم که بعضی چیزها رو زیاد بخرم مثل جوراب های مختلف رنگی رنگی 🤣 چون با هر لباسی دوست دارم سِت بپوشم چند وقت پیش یکی از دوستان که اتفاقا هم آقا بودند دوجین جوراب های رنگی منو دید و یکدفعه انگار برق سه فاز گرفتش با یک عععععععععععععع کشیده ی بلند بالایی گفت.. عععععععععععع چقدر جوراب …

      درصورتی که وضع مالیشون هم خیلی خوبع ولی انگار توان خرج کردن برای خودشونو ندارند و کلا فقط تو فکر ملک و ماشین هستند و یا انگار یک چیزهایی رو میخرند که سود مالی داشته باشه .. ولی به لذت های شخصی و درونیشون زیاد اهمیت نمیدن.. یا فکر میکنند اگر ی چیزی رو به تعداد بیشتری میخری حتما باید بهشون بدی خلاصه ذهنشون یک جورایی فقیر هستش … من کلا دوست دارم از هر چیزی زیاد داشته باشم ولی الان فهمیدم که باید در مورد همه چیز به این سبک عمل کنم و خدارو شکر با دیدن این فایل ها هر روز بقول تو دوست عزیزم باورهای محدود کننده مون ریزش پیدا میکنه👏👌

      صفا جان یک مطلبی که برام نشونه بود در این قسمت از کامنتت این بود که ابراهیم وار و سلیمان وار باشیم و چقدر بهم یادآوری شد که در ذهنم حواسم به این موضوع باشه و از اینکه ابراهیم وار عمل کنیم و سلیمان وار درخواست کنیم .. ممنونم عزیزم و تحسینت میکنم از اینکه با خواندن کامنت زیبا و پر محتوایت به درک آگاهی بیشتری هدایت شدم تا این باور ثروتمند بودن و فراوانی و پاکسازی ذهن محدود کننده رو بیشتر درک کنم و عمل کنم

      بهترینع بهترین ها رو در همه ابعاد و لایه لایه های زندگی رو برای تو دوست عزیزم صفا جان و برای همه مون آرزومندم و از اینکه همیشه کامنت های زیباتو میخونم و لذت میبرم ممنون و سپاسگذارم

      شاد و موفق باشی عزیز دلم

      👏👏👏👩‍🚒👩‍🚒🤩😘🌹🌳🌲🍀🥀🙏🙏🙏

      محددودمونو

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      امیرانی گفته:
      مدت عضویت: 3048 روز

      سلام خدمت دوست خوبم صفا جون

      من قبل از اینکه فایل سریال زندگی در بهشت قسمت 237 رو ببینم متن انتخابی رو میخونم تا به جزییات بیشتری که ممکنه به دید من نیاد وتو کامنت گفته بشه توجه ودقت کنم

      با خوندن کامنت زیبا وتامل برانگیزتون متوجه اشتباه وباور غلط خودم شدم

      من اخلاقی دارم تا وقتی که چیزی رو تموم وکهنه نکردم هر چیو که دوست داشته باشم نمی خرم وبقول شما فکر میکردم معنوی تره واسرافه

      از یک طرف میدیدم یکی از فامیلهامون با اینکه توی یک وضعیت مالی بودیم دایم هرچیرو که دوست داشت میخرید بااینکه ممکن بود از اون لباس یا وسیله داشته باشه

      ومن هم برای اینکه برای خودم توجیهی داشه باشم میگفتم خلاء دراره ومیخواد کمبودهاشو جبران کنه

      درصورتی که ته دلم میخواست

      تااینکه گذشتو گذشت هم خودش هم شوهرش توی زندگیش هی پیشرفت میکرند هم از نظر مالی هم روحی هم کاری

      هر دفعه کار بهتر برای رسیدن به فراوانی بهتر،

      ولی من با نگاه کمبودو ایه قران که اسراف کردن گناه بزرگی هست بر عکس اون ومسائل زیادی برای حل کردنش با باور کمبود …

      این فرد به کاری هدایت شد که فراوانی ثروت داره اما من با اینکه در یک زمان ویک تراز مالی بودیم به شغلهایی با درامد پایین

      دوست عزیزم کامنت شما من خیلی به فکر وتامل وگشتن الگوهایی از این نوع نگرش فراوانی کرد

      خیلی بهم کمک کرد ازت ممنونم

      من فکر میکنم اگر در هر کدوم از سریالهای استادنکته هایی مثل فراوانی در هر وسیله یا چیر دیگه ای که استاد یا خانواده سایت میگن در اطرافمون به دنبال الگوهاش باشم مثل یک مکتب، عالی و نتیجه بخش برام خواهد بود

      بازم ازت ممنونم ودر پنا خدا باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    صابر دهواری گفته:
    مدت عضویت: 2436 روز

    سلام استاد عزیزم

    مبارکتون باشه کفشای قشنگتون مبارکتون باشه این همه ثروت مبارکتون باشه رسیدن به خواسته هاتون مسیری که خداوند هدایتگرش باشه به صراط مستقیم همین می شه نعمت وثروت وسلامتی وعشقه مبارکتون باشه هدایت بی منت خداوند

    خیلی خوشحال می شم میبینمتون که اینقدر مشتری خوبی هستید شما نه تنها الگوی یه تولید کننده خوب هستید بلکه الگوی یه مشتری عالی هستیدبخدا لذت میبرم ازینکه اینقدر با خریداتون ذوق می کنیدوبا احساس خوبی که چندین برابر بهتون برمیگرده خریداتونو انجام میدید این واقعا یه احساس واقعیه که براش زور نمیزنید یه مشتری توپ که هم باخریدش نفع میرسونه هم باعث تبلیغات میشه برای اون کارهایی که کیفیتی عالی دارن پس شما دارید به چرخه پیشرفت جهان کمک میکنید عجب مشتری خوبی هستید شما وعالی تر از همه اینکه از هرچی هرچقدر بخواید خرید میکنید حتی اگه الکتریک فنس باشه به مقدار زیاد چقدر خوبه فراوانی نعمتها که بتونی هر چقدر دوست داری خرید کنی خوبه که چشم آدم باز بشه به دیدن نعمتهای خداوند خوبه که آدم خودش مثل شما یه الگو باشه برای فراوانی نعمت ها تا وقتی از خداش میگه بتونه با منطق بالاتری صحبت کنه یه مثال خوب دارم دو روزه شروع کردم به تکرار کردن این جملات که پول همیشه هست زیاده وبا لذت به مقدار زیاد به دستم میرسه انگار یه پرده از روی ذهنم برداشته شد انگار خداوند اومد بهم یاد داد که چطور فکر کنم گفت فرضا اگر بهت بگن مردم با ماهیهایی که توی فلان سد یا رودخونه هست بجای پول از ماهی استفاده میکنن تا خرید کنن اگر الان کسی بهت بگه که ماهی نیست ماهی های سد کمه ! قبول میکنی گفتم نه این همه ماشین خونه خرید مسافرت ملت دارن انجام میدن جدا از حسابهای بانکی وطلا وملک اگه ماهی نباشه از کجا میخرن اگه بگن فقط بهار ماهی بوده الان نیست زمستونا ماهی کمه یا تابستون ماهی نیست با این حجم خرید ملت من قبول ندارم با این حجم ساخت وساز من قبول ندارم انگار برای مغزم منطقی شد نمیدونم چرا یه حجابی راجب پول روی چشمامونه بقول استاد عزیز ما مقاومت زیادی روی ثروت داریم کاش بتونم ببینم واحساس کنم فراونی هایی که همه جا هست وتحسین کنم افرادی رو که به ثروتها رسیدن وتوجه کنم بقول استاد بجای دویدن دنبال نعمتها خودشون بیان ووارد زندگیمون بشن تا هم خودمون لذت ببریم هم مرغ وخروسهامون هم بقیه ای که مارو میبینن وتوی مدار لذت بردن از نعمتها باشن وتحسین افراد ثروتمند چون ما با بقیه کار نداریم خوب شد استاد که داری بهمون یاد میدی که خرید کردن زیاد از چیزایی که حتی یبارهم استفاده نمی کنیم اسراف نیست اسراف اینه که خدایی داشته باشیم که بی انتها نعمت در اختیارمون قرار داده و ما خواسته هامونو دفن کنیم یا گیر یه قرون دوهزار باشیم

    خدایا یه دونه خدا مثل خدای استاد میخوام ازت🙏🥰😚😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 49 رای:
  8. -
    معصومه صادقى گفته:
    مدت عضویت: 1713 روز

    بنام خداوند وفور و فراوانی ❤️

    سلام به استاد عزیزم مریم جان و همه اعضای خانواده صمیمی ام 🌹

    مبارکت باشه استاد این همه خریدهاتون و کتونی های زیبا و فراوان 😍

    این همه خرید برای بهتر شدن زندگی ، حل مسائل

    من قبلا فکر می کردم حتما باید نیاز ضروری به یه چیزی داشته باشیم تا بخریم

    اونم واسه باورهای محدود کننده که از بچگی داشتیم

    مثلا بچه که بودیم کفش سایز بزرگ‌تر می خریدیم که ‌پامون که رشد میکنه بشه ازش چند سال استفاده کرد

    منم همش فکر میکردم خب چه کاریه اخه پس بقیه چرا اینطوری نیستن ما باید اینطوری باشیم

    یعنی هیچ جوره تو کتم نمی رفت 😅😄

    چقد خوبه که آدم هی محصول بهتری بخره واسه بهتر شدن زندگیش واسه به جریان دراوردن ثروت و امرژی الهی

    چقد لذت بخشه یه هو این همه خرید با هم

    من عاشق بوی نوئی و تازگی لوازم هستم

    انگار لوازم جدید و تازه یه انرژی فوق العاده همراه خودشون داشتن

    یادمه به هرکی که از یه وسیله زیاد استفاده می‌کرد چندین سال یا چندین دهه 😄

    میگفتم خب عوضش کن میگفت واسم کار میکنه

    منم میگفتم خب کار کنه ، اخه کهنه شده آدم ازش انرژی نمیگیره ، اون موقع ها قانون رو نمی دونستم ولی از لوازم مستعمل و کهنه خوشم نمیومد و عاشق لوازم جدید و تازه بودم

    تحسین میکنم این همه آزادی مالی رو که اصلا استاد حتی نیاز یه این همه کتونی هم نداره ولی چون عاشق کتونی هست می خره

    یعنی اون کتونی ها فایده اونها واسه استاد فقط قابل استفاده بودن و پوشیدن نیست

    استاد با دیدن اون ها انرژی میگیره و یادش میوفته و حس خوب میگیره و ایمانش تقویت میشه پس مس خره چون تاثیر گذاره واسش 👍

    همین امروز صبح که بیدار شدم برم پیاده روی با خودم گفتم این یدونه کتونی که دارم الان و‌عاشقشم رو الان ۳-۴ ساله دارم استفاده میکنم دیگه کفش داره میره ، کی میشه دیگه یه عالمه کتونی داشته باشم ….

    یعنی وقتی استاد شما تعریف کردی که گفتی قبلا یه کتونی چینی داشتی و …….

    من اون لحظه اصلا نتونستم جلو اشکام رو بگیرم …..❤️❤️❤️

    گفتم خدایا شکرت قلبم رو آروم کردی ❤️

    اخه نجواها میومدن که تو داری چیکار میکنی نمی تونی یه کتونی بخری و ……

    من هیچ وقت نمی تونم قبول کنم که تو دنیا باشم و به آرزوهام نرسم و اونا رو بپذیرم که نمیشه و فراموش کنم و‌خاک بخورن ، واقعا ترجیح میدم که بمیرم ولی اینطوری نشم

    واقعا زندگی چه زیبایی و ارزشی داره که رویاهام رو قبول کنم که نمیشه

    پس چرا زنده هستم ، چرا خدا بهم زندگی داده !!!!!

    باید برسم فقط هم همین یه راه رو دارم

    در غیر این صورت آدم افسرده میشه

    من اصلا نمی تونم جواب کودک درونم رو اینطوری بدم که عزیزم اون رویاهات رو فراموش کن و نمیشه و فلان و نمی تونم و …….

    نه ، من خودمو مسئول میدونم

    این وظیفه منه

    که به آرزوها و رویاهام برسم و اصلا حالت دیگه ای رو نمییییییی تووووونم متصور بشم …

    ما اومدیم تو این دنیا تا به رویاهای کوچیک و بزرگمون برسیم

    اصلا احساس میکنم یه عطشی تو درونم هست که من نسبت بهش مسئولم

    اینکه خدا این فرصت زندگی رو به من داده

    این همه بهم نعمت داده ، توانایی داده ، شرایط داده ❤️🌹

    کتونی ها همشون زیبا و البته راحت بودن

    واقعا راحتی کتونی خیلی مهمه مخصوصا واید بودنشون 😍😍😍

    بین اونا نمیشه انتخاب کرد هر کدومشون یه برتری و مزایا دارن

    ولی آخری خیلی راحت بود مخصوصا اینکه بند نداشت واسه همین اولین انتخاب منه 😍

    پوما دورنگ هم انتخاب دومه چون جدید و به روز تره و طراحی به روزی داره ‌و منم عاشق به روز بودنم 🤩

    عاشق پیاده روی هستم اونم ساعت ها فقط برم و برم 🏃🏻‍♀️🏃🏻‍♀️🏃🏻‍♀️🏃🏻‍♀️

    خدایا شکرت که استاد رسید

    منم میرسم منم میتونم 😍

    وسط های فایل انقد بهم خوش می گذشت از دیدن این همه خرید های باحال و خصوصا توضیح های عالی استاد که هی میگفتم خدایا تموم نشه خیلی باحاله 🤩🤩🤩

    خلاصه که مبارکتون باشه

    این لوازم رو نوشتم تا بتونم تو اولین فرصت تهیه کنم

    این سالم خوری شما رو هم تحسین میکنم

    منم عاشق روغن زیتون بودار هستم برعکس اکثر افراد

    چون اعتقاد دارم خب اون طمع واقعی اون اصل زیتون رو باید استفاده کنم بو اونم جزئی از زیتونه اتفاقا خیلی لذت هم میبرم چون زیتون رو کاملا احساس میکنم 😋😍

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 112 رای:
    • -
      علی دوستی گفته:
      مدت عضویت: 3830 روز

      ملیحه

      سلام ممنون بابت کامنت فوق العادتون

      این جمله که نوشته بودین تو بچگی فکرمیکردم باید حتما چیزی رو نیاز داشته باشی تا بخری واقعااااا درسته من هنوزم رگه های این باور رودارم😭ولی دقت کرده بودم وقتی یه چیزی رو فقط واسه دلم میخرم مثلا از یه مانتو یا کفش خوشم اومده خریدم باوجودی که خیلی ضروری نبوده ولی چقدر بیشتر از استفاده کردنش حس خوب گرفتم وبیشتر ازبقیه دوستش داشتم تازه بیشتر هم تحسین شدم که چقد خوشگله وبهت میادو… واقعاااااا انرژی وحسی که خودم دادم روانعکاس داده 🌸🌸🌸🌸💚💚💚خدا خیرت بده استاد که اینقدر دیدمون روبه فراوانی باز میکنی وباورهای قدیمی واشتباهمون رودرهم میشکنی خدا میدونه حتی موقع انباکسینگ هم همش ذهنم میگفت چه خبرهههه،😂اینهمه کفش استاد که همه رونمیپوشه همش اسرافه🤨😍

      خداجونم ممنون که منو به اینجا کشوندی تا دنیارو زیباتر ببینم

      مرسی استاد ومرسی بچه ها جون باکامنتهای قشنگتون🙏🙏🙏🙏🌸🌸🌸🌸🌸

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      زینب سلمان زاده گفته:
      مدت عضویت: 2437 روز

      معصومه عزیزم ســــــــــــــــلام 😘

      اون جمله ای که گفتی من عاشق بوی نوئی و تازگی لوازم هستم همین که خوندمش این بو رو انگار تو این لحظه احساس کردم که چـــــــــــقدر فوق العاده هست واقعا 😍 اتفاقا الان محل کارم امروز منتقل شدیم به ساختمون جدیدش و چیزی که من لذت بردم و انگاری مست شدم بوی تازه کمددیوارا بود که خــــــــــیلی خوبه و واقعا یه انرژی نـــــــاب و بی نظیری داره، وقتی یه چیزی میخرم مثلا لباس کتونی یا هر چیزی اون رو بو میکنم و یه کــــــــیفی میکنم 🤩 خدایا شـــــــــکرت اصلا هر چیز تازه میخواد وسیله باشه میخواد باوری باشه مخصوصا اگر آگاهانه تغییرش داده باشم یه انرژی نابی نداره که کــــلی کیف میکنم ازش

      دوست عزیزم من عـــــــــــــــاشقتم برای اونجا که گفتی: خدایا شکرت که استاد رسید؛منم میرسم منم میـــــــــتونم 😍 معلومه که میتونی معلومه که میــــــــــتونیم مگه الکیه که الان اینجاییم؛ ما بنده های خــــاص و بی نظیر خداییم؛ ما میتونیم به بی نهایت نعمت ها و ثروتها برسیم همونطور که استاد عزیزم رسیده، خدایا شــــــــــــــــــکرت

      خدایا شکرت برای الگوهای درست و بــــــــی نظیری که ما رو بهش هدایت کردی

      معصومه عزیزم هر لحظه ات توحیدی تر باشه و ثروتمندتر در پناه رب العـــــــالمین عزیزم🥰😘👏👏

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    مهدی سابقی نژاد✨🤍 گفته:
    مدت عضویت: 2106 روز

    لطفا با قلبی پر از عشق و احساسی سرشار از ذوق و شوق این متن تا آخر بخونید❤️

    سلام استاد عزیزم و آبجی مریم مهربون😍

    وااای خدای من امسال چه تلخی و شیرینی تو زندگیم تجربه کردم

    اردیبهشت ماه امسال بود کل موجودی حسابم 200میلیون بود وارد بازار مالی شدم خیلی احساس خوبی نداشتم تو چندتا معامله اول چندتا سود کردم به 800میلیون رسیدم طمع کردم خواستم سریع به 10میلیارد برسم اون روزا درموردش با عشقم درمورد این سودها صحبت نمی کردم میخواستم موفق بشم برم تهران خونه بگیرم خوشحالش کنم اما خودم خوشحال نبودم ی شب از خواب بیدار شدم با احساس خیلی عجله ی سهمی با تمام پولم گرفتم گفتم میدونم میترکونم اما دو روز بعدش کل پول رفت من موندم با ی جیب خالی هر لحظه داشت حالم بدتر میشود دیکه حتی نون برای خوردن نداشتم

    به قانون جذب، فرکانس، توحید، شک کرده بودم

    روز بعدش برق خونه اتصالی کرد احساس من بازم بدتر میشود

    واقعااااا نمیدونستم چرا این همه بلا سر من میاد

    همون روز عشقم بهم پیام داد گفت مهدی من دیگه نمیخوام باهات باشم

    این دیگه بدترین حالت زندگیه کل پولتو از دست بدی برق خونه اتصالی کرده باشه هیچ پولی برای خرید نون نداشته باشی عشقت میخواد بره

    اون لحظه عشق گدایی کردم

    اون لحظه خدا فراموش کردم

    هر لحظه ی اتفاق بد تو زندگیم رقم میخورد از گره خوردن کارهای بانکی تا روابطم با خانواده ام

    ی لحظه حس کردم دیگه کل زندگیمو داره رو سرم خراب میشه ماشینی که زیر پامون هم از دست رفت

    گفتم خدایا چخبره تو یکماه این همه تضاد برای چیه

    بازم متوجه شدم پدرم. 110میلیون بدهی بالا آورده کشاورزی جواب نداده😢

    گفتم خدایا تا الان یک میلیارد ضرر کردم دیگه فکر نمی کنم چیزی باشه از دست بدم

    اون روزا من ادای قانون در میاوردم اما بهش عمل نمی کردم فکر می کردم من قانون درک کردم اما هیچ درکی نداشتم

    وقتی این اتفاقات افتاد دیگه واقعا نمیدونستم چکار کنم خیلی داغون شده بودم

    باورم نمیشود تو یک ماه من تمام زندگیمو از دست بدم

    چند ماه با همین احساس بد گذشت ی روزی من فهمیدم باید احساس خودمو خوب کنم وقتی شروع کردم به احساس خوب داشتن این دفع خیلی مصمم شدم زندگیمو بسازم

    از رفتن عشقم خیلی ناراحت بودم چون تو سخت ترین شرایط تنهام گذاشته بود ولی بخشیدمش گفتم مهم نیست دوباره میسازم همچی رو هر روز داشت احساس من بهتر میشود من درک کردم من باید در هر لحظه باید به احساس بهتر برسم و اگر میخوام زندگی بهتری داشته باشم باید مداوم توجه کنم رو نکات مثبت

    اون روز فهمیدم من مهم ترین آدم زندگیم هستم ولی بازم قلبم گیر کرده بود پیش عشقی که رفته بود خیلی مشرک بودم و شرک خفیفی داشتم

    به خودم قول دادم تا وقتی این مسائل حل نکنم درموردش چیزی ننویسم

    شبانه روزی سعی کردم رو توحید کار کنم و عمل کنم به ایده هام استاد به خدای خدا درآمدم بطور شگفت انگیزی 250 برابر رشد کرد زندگیم از اون لحظه که به خدا وصل شدم داشت عالی میشود

    اما بازم ی اشتباه خیلی بزرگ آبان ماه امسال من رفتم تهران برای مسافرت برای چندتا کار مهم ی لحظه نجوا اومد مهدی حالا برو به عشق گذشته ات بگو تغییر کردی شاید بخواد باهات باشه چون پیدا کردن آدرس تو تهران برام راحته رفتم خونه شون در زدم با ی بهونه وقتی خواستم صحبت کنم با ی رفتار خیلی عجیب مواجه شدم

    گفتم خدایا بازم اشتباه کردم

    عشق گدایی کردم عشق از خدا نخواستم مگه همین ی دونه دختر تو دنیاست

    همون خدای که بهت ثروت بخشید نمیتونه رابطه خوب بده

    من دیگه فراموشش کردم گفتم خدایا من جز تو کسی رو ندارم

    خودت باید بهم عشق بدی من با گدایی کردن به جای نرسیدم

    دیگه واقعااااا خسته شده بودم تمام دوره 12 قدم خریدم

    دوره عشق و مودت خریدم شبانه روزی رو خودم کار کردم

    زندگیم به معنای واقعی داشت تغییر می کرد دیگه من مهدی گذشته نبودم

    به تمام ایده هام عمل می کردم به صحبت های استاد گفتم هرچی استاد می گه باید مو به مو عمل کنم

    اهای ملت حرف منو باور کنید نمیخواد دنبال چیزی باشید خودتون تغییر کنید زندگیتون تغییر می کنه

    من عشق واقعی پیدا کردم عشق ناب که همیشه دنبالش بودم من خودمو پیدا کردم

    اون عشقی که ما خودمونو بهش وابسته کردیم شاید ی روزی مارو تنها بذاره خواستم بگم من خدارو پیدا کردم

    زندگی در بهشت داره همینو بهمون آموزش میده که آقااا بیا توجه کن رو نکات مثبت سعی کن حالتو خوب کنی و این حال خوب بصورت پایدار ادامه بدی

    تمرین کن مثبت فکر کنی تمرین کن تو شرایط سخت حالتو خوب کنی تمرین تبدیل بشی به یک انسان شاد اون موقع این احساس پایدار بشه اتفاقات خوب مثل دومینو تو زندگیتون میوفته

    به خدایی خدا کل داستان همینه

    در آخر داستان زندگیم من تونستم به عشق واقعی برسم من تونستم تمام چیزای که از دست دادمو بدست بیارم چون قانون خداوند در هر شرایطی جواب میدهد

    دوستتون دارم مراقب قلب مهربون تون باشید شما لایق بهترین هستید❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 212 رای:
    • -
      زهرا حسینی گفته:
      مدت عضویت: 2332 روز

      به نام یگانه خالق مهربان

      سلام دوست عزیز

      من تحسین میکنم شما رو که توی چندین ماه عمل واقعی به قوانین، مجدد از ۰ به ۱۰۰ رسیدید

      در واقع اگر چیزی غیر از این میشد عجیب بود چون قانون باید در هر شرایطی برای همه انسانها بطور یکسان جواب بده

      خداوند خلف وعده نمیکند

      امیدوارم هر روز موفق تر سالم تر شادتر و آرامتر باشید و ثروت های بی انتها رو در زندگی تجربه کنید👌👌🌹🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
    • -
      فاطمه عظیمی گفته:
      مدت عضویت: 3504 روز

      سلام دوست خوبم بهتون تبریک میگم وخوشحالم که تجربه خودتون رو بهمون گفتین واقعا درسته من مدتیه که سریالها رومی بینم وقانون افرینش رو کار کردم و حسم عالیه بااینکه استاد فرمودند احساس خوب و ارامش داشتن یک موفقیت بزرگه گاهی اوقات ذهنم فریبم میده و موفقیت مالی رو به رخم میکشه

      ولی باخوندن کامنت شما پی بردم باهمین فرمون پیش برم ان شالله موفقیت مالی هم بدست میارم

      سپاسگزارم به خاطر اشتراک گزاری نتیجه زندگیتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        مهدی سابقی نژاد✨🤍 گفته:
        مدت عضویت: 2106 روز

        سلام به فاطمه خوش قلب و دوست داشتی به واسطه درک بی نظیرت ازت ی دنیا ممنونم که خودتو باور کردی و تو مسیر عشق هستی حتما به ثروت میرسی همین مسیر با قدرت ادامه بده خوشبختی واقعی همین احساس خوب داشتنه و شناخت واقعی خودمونه که چه تعریف های از خودمون از گذشته گان به یادگار بردیم و الان باید فراموششون کنیم و زندگی رو به شکل خودمون تجربه کنیم

        آفرین بهت با قدرت همین مسیر ادامه بده تو بی نظیری❤️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      ندا فریدون نژاد رامجردی گفته:
      مدت عضویت: 2329 روز

      سلام به برادر گلم

      تبریک بابت توحیدی تر شدنتون و ممنون که باورم رو انقدر تقویت کردید.وقتی داشتم متنتون رو می خوندم جایی که گفتید کل پولتون رو از دست دادید دهنم از شوک مدتی باز موند چون من خودم فارکس کار می کنم کاملا درک کردم و واقعا از ته دلم بهتون افرین گفتم که چقدر سریع دوباره خودتون رو پیدا کردید.

      موفقیت هاتون پرتکرار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
      • -
        مهدی سابقی نژاد✨🤍 گفته:
        مدت عضویت: 2106 روز

        سلام ندای خوش قلب ازت ممنونم بخاطر نگاه بی نظیرت داشتم آماده میشدم برای 2 ساعت و نیم مدیتیشن حسم گفت بیام بنویسم شغل اصلی من فارکس نیست اما همیشه برام جالب بود تجربه ش کنم واقعااا اگر آموزش های استاد عباسمنش نبود نمیدونم به کجا ها هدایت میشدم لطف خداوند شامل حالم شد این روزا حالم خیلی خوبه بهشت دارم تو همین زمین خداوند تجربه می کنم

        بقول قرآن

        آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟

        بله خداوند برای من کافیست اگر من توحید در وجودم نهادینه کنم

        قلبت پر از عشق خداوند❤️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      Fariba گفته:
      مدت عضویت: 1410 روز

      سلام دوست گرامی، پیامتو با عشق خوندم واقعا چه کسی مهمتر از خود آدم… این عشق واقعیه آره خودمون… چقدر قشنگ نوشتی.. چه درست میگی شرک خفی.. چقدر خوبو آدم بتونه خودشو کنترل چنه و تو مسیر درست قدم ورداره برای موفقیتت خوشحالم امیدوارم شروعش باشه.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      زینب سلمان زاده گفته:
      مدت عضویت: 2437 روز

      بنام خدایی که بشـــــدت کافیست

      مهدی عزیز ســـلام

      صبح که وارد سایت شدم برای یک لحظه با اینکه چیزی از کامنتت رو نخوندم ولی یه حسی بهم گفت زینب این رو بخون کاری پیش اومد نشد بخونم ولی الان دوباره وارد سایت شدم دوباره همون حس من رو مستقیم اورد سر کامنت تو؛ فقط میتونم بگم بـــــــــــی نهایت تحسینت میکنم بی نهایت دمت گرم برای این کار کردن روی خودت برای آگاهانه خلق کردن اونم زمانی که از دست دادی چیزایی که داشتی ولی خــــــــیلی عالی تونستی برگردی به اصل برگردی ب منبع عشق و ثروت و هــــمه خوبی؛ خدایی که بـــــشدت کافیه و تو همین یه جمله رو زندگی کردی

      مهدی عزیز هــــــــر لحظه ات توحیدی تر باشه هر لحظه ات ثروتمندتر باشی در پناه رب العالمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سعید زارع گفته:
      مدت عضویت: 2471 روز

      سلام مهدی جان

      مهدی جان بهت خیلی تبریک می‌گم به به لذت بردم سپاسگزارم از اینکه دوباره روی باورهات کار کردی و نتایج خارق‌العاده‌ای به دست آوردی

      واقعا خیلی دلم می‌خواد باورهای توحیدی یاد بگیرم ولی الان دارم روی روانشناسی یک کار می‌کنم که فکر می‌کنم باورهای ثروت هم باورهای توحیدی هستن. خیلی برات خوشحال شدم که عشقت توی زندگیت به دست آوردی و به یک استقلال مالی فوق العاده و لذت بخش رسیدی

      نوش جانت باشه عزیزم ما را از نتیجه‌های بعدی بی‌خبر نزار

      یا حق.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      رهاخانم گفته:
      مدت عضویت: 2157 روز

      سلام

      واقعا من شما رو تحسین میکنم که دوباره زندگیتون رو از نو ساختید

      درسته که شما همه چی رو از دست دادید و دوباره شروع کردید و موفق شدید چون در اون زمان هم که موفق بودید ، قانون که مهم ترین هست و اصله ، را داشتید رعایت می کردید ولی باور توکل ، باور ایمان ، باور به یکتاپرستی را فراموش کرده بودید که خداوند می خواسته از این راه به شما برسونه که من هستم که این همه نعمت به تو می دهم و شما را بر گردونده به همه چی ، مخصوصا به حال خوب

      از خالق هستی که می پرستیم بهترین ها را برات آرزومندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زهرا خسروپور گفته:
      مدت عضویت: 1378 روز

      سلام دوست عزیز.واقعا تحسینتون میکنم بخاطر کنترل ذهن و نتیجه ی خوبی که ازش گرفتید.خداروشکر امیدوارم روز به روز بیشتر پیشرفت کنیدو بازهم از پیشرفت هاتون ونم.انشاءالله ما هم بتونیم مثل شما کنترل ذهن داشته باشم و نتایج عالی بگیریم به لطف الله.سپاسگزارم بابت کامنت قشنگتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      صدیقه حزباوی گفته:
      مدت عضویت: 2120 روز

      سلام به تودوست خوب وهمفرکانسی خودم .امشب قبل ازاینکه کامنت شماروبخونم خیلی دلم گرفته بود خیلی وقته ارامش نداشتم درمونده بودم گریه کردم نمازخوندم وطبق عادت سوره ی یس خوندم گفتم خدایا کمکم کنم وجوابموبده نمیدونم چرااینجوری شده حالم . وبعدش چشمم خورد به کامنت شما که گفته بودی حتما بخونیم .واین برای من حس کردم یه نشانه ست .باخوندن کامنت شما دوست عزیزاززبان خداجوابموگرفتم .سپاسگزارم ازشما انشااله ارامش دردل همه ی باشدتاابد.

      موفق وپیروزوسعادتمندوثروتمنددردنیا واخرت باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ام البنین بیگدلی فر گفته:
      مدت عضویت: 3072 روز

      سلام دوست عزیز

      بهتون تبریک میگم که تونستید در آن شرایط به احساس بهتر برسید و حالتون رو خوب کنید ، که احساس خوب = اتفاقات خوب . و اینکه تونستید به عشق واقعى برسید .

      کامنتتون زیبا بود .

      یه مدت پیش هدایت شدم به خوندن داستان هدایتتون و لذت بردم .

      بهترینها رو براتون آرزو میکنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ناصر گفته:
      مدت عضویت: 1369 روز

      باسلام و درود خدمت آقا مهدی عزیز

      خیلی از کامنتت لذت بردم و درس گرفتم.

      بهت تبریک میگم که تونستی از زیر صفر خودتو بکشی بالا ، و این تلاش و استمرارتو تحسین میکنم.

      این رو بدون که شما یکی از دستان خدا هستی ، چون کامنت شما دقیقا برای من بود ، چون من از ماهها داشتم رو خودم کار میکردم و نتایج رو به چشم میدیدم،

      ولی حدود دو هفته ای بود که تمریناتم تقریبا خیلی کم رنگ شده بود ، و هی امروز و فردا میکردم که باید دوباره شروع کنم، امروز نتیجه تنبلی هام رو با چندتا نشونه دریافت کردم و احساس کردم که اوضاع داره تغییر میکنه و یه زنگ خطر برام به صدا در اومد،

      از عصر به خودم تعهد دادم که تمرکزی رو فایلها کار کنم تا نزارم نتایجم خراب بشه و بلکه باید سعی کنم بیافتم روی ریل پیشرفت و طی کردن تکاملم،

      واقعیتش من سال 1402 رو تعیین کردم برای پیدا کردن کار مورد علاقه ام و مشغول شدن در اون و خروج از شغل کارمندی

      البته الهاماتی هم تو این مسیر بهم شده که تصمیم دارم از همین الان روشون تمرکزی کار کنم.

      از نحوه هدایتم به کامنت شما هم بگم که امروز یه کامنت منتخب خونده بودم و داشتم الان دنبالش میگشتم تا براش پاسخ بدم ولی هدایت شدم به کامنت زیبای شما و خیلی خیلی ازش انرژی گرفتم ، واقعا خداوند چقدر دقیق عمل میکنه ،

      واقعا به این کامنت نیاز داشتن تا موتور حرکت کردنم روشن بشه، خدایا شکرت.

      در پایان ازتون تشکر میکنم بابت این مطالب عالی و زیباتون ، براتون بهترینها رو آرزومندم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      فاطمه علوی گفته:
      مدت عضویت: 2395 روز

      با سلام به اقا مهدی عزیز

      اول از خدا تشکر می کنم که باعث شد به این پیام هدایت شم و بعد از تو ممنونم به خاطر به اشتراک گذاشتن پیامت

      وقتی متنت رو خوندم اشک از چشم هام جاری شد خوشحال شدم از اینکه به من یاداوری کردی هر چی دارم تا الان از خدا دارم و اینکه به خدا اطمینان کنم به او ایمان بیاورم

      بازم ممنون

      در پناه خدا شاد سلامت و خوشبخت باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    نفیسه گفته:
    مدت عضویت: 2110 روز

    به نام تنها ابر قدرت حاکم بر جهان هستى

    رویاها و آرزوها دست یافتنى هستن

    سلام عشقى ترین استاد دنیا سلام به مریم نازنینم و همه دوستان عزیزم

    فقط خدا آگاهه که شما دو عزیز با انتشار این فیلم ها چه گسترشى دارین در جهان ایجاد میکنید چه امیدى در دلها ایجاد میکنید میخوام از تجربه خودم بگم تو این مورد

    اولین بار که طعم ثروت و فراوانى رفت زیر زبونم سى سال پیش بود وقتى شش سالم بود وقتى عمه ام اومد من و برد خونه دختر عمه هام و یک هفته من تو یه قصر تریبلکس استخر دار که کنار آشپزخونه اش یه سوپر مارکت داشت پر از قفسه هایى مملو از خوراکى هایی که میدونستم از آمریکا اومده

    دیدن راننده کراواتى که اونا رو با بهترین ماشین ها میبرد مخصوصا وقتی از سال بعدش خودم پیاده رفتن تا مدرسه تو سرما و گرما رو تجربه کردم این خواسته رو در من ایجاد کرد که منم اون شرایط رو داشته باشم و تجربه اش کردم

    اسباب بازى ها و ماشین شارژى که ندیده بودم رفتار بییینظیر و عشق و احترام و ارزشى که براى بچه ها قائل بودن منو عاشق ثروت و ثروتمندا کرد

    همیشه توى کنتراست زندگى میکردم از اقوام پدریم که بینهایت ثروتمند و بسیار شریف و خیر بودن که ما خیلییییى کم در حد سالى یکبار باهاشون ارتباط داشتیم و خانواده مادریم که و خودمون که خیلییییى معمولى بودیم و بیشترین ارتباط رو با اونا داشتیم

    ولى همون سالى یکبار دیدنشون همون تو عروسى هاشون تو بهترین هتل هاى ایران دیدنشون کار خودش رو کرد که این خواسته در همه ما ایجاد بشه و من و خواهر برادرام هم تو بهترین هتل ها و بهترین سالن هاى تهران مراسم هامون رو بگیریم

    چون من دیییدم وقتى تو رختخوابهاى مثل پرقو فروغ دختر عمه ام شکلاتم رو گذاشتم و آب شد خم به ابرو هییییچ کس نیومد چیزى که برعکسش رو اینطرف دیده بودم و از ته قلبم خواستم با این فرکانس افراد باشم و خودم هم همونجورى باشم و الان خودم تمام سعیم رو میکنم آگاهانه که همونجورى باشم و زمانى که آلا لاک سرخابى رو ریخت رو قالیچه ابریشم تبریز اتاقم یاد اون خاطره افتادم و گفتم فداى سرت خاله خدا بهترش رو میده و دیدم که چه معجزه وار اون لکه فجیع پاک شد و بارها شده بچه ها اومدن خونه ام دکورى هاى میلیونى رو شکوندن حواسشون نبوده گفتم فدااااى سرتون

    و این وجه من کى بیدار شد زمانى که این ویژى رو در شما دو عزیز هم دیدم و فهمیدم این یک الگوى رفتارى هست که همه ثروتمندا دارن و من باید این ویژگى رو باااید در خودم نهادینه کنم برخلاف چیزى که تو اون کنتراست خانوادگى که داشتم دیده بودم و باهاش بزرگ شده بودم

    و من دیدم فقط وقتی ثروتمند باشی میتونی به خاطر اینکه بچه ات حواسش نبوده چیزی رو خراب کرده تحقیرش نکنی و این حس رو ندی به بچه که تو بی ارزشی اون وسیله خیلی ارزشمنده

    من دیدم چقدر دختر عمه هام و نوه هاى عمه ام تفریحات سالم داشتن و تو محیط ایزوله بودن و تو کوچه خیابون ولو نبودن و با هرکسى رفت و آمد نکردن و همون باعث شد هم تو ایران و الان توى آمریکا بهترین زندگى رو دارن تجربه میکنن و اکثرشون دکتر هستن و من از ته قلبم خواستم خودم و بچه هام این زندگى رو تجربه کنیم

    تضادهایی که بین زندگى خودمون و اقوام پدریم منو به این نقطه رسوند که مطمئن بشم ثروت خیلى خوبه و از فحشا جلوگیرى میکنه و همین باعث شد من به سمت ثروت هل داده بشم و بیش از یک دهه است دارم توش زندگى میکنم

    نمیگم خیلى باورهام اوکى هست چون بالاخره من بیشتر با اقوام مادریم زندگى کردم ولى همون ناآگاهانه توحه کردن به زندگى اونا و خوب دونستن ثروت باعث شد من خیلیییییى راحت بوند با ثروتمندا رو تجربه کنم

    من دیدم که ثروتمندا چقدر خیر هستن چقدر متواضع هستن چقدر بچه هاى سالم و صالحى دارن و همشون از راه درست به ثروت رسیدن و باعث شد خودم هم دقییییقا با افرادى زندگى کنم که از راه درست به ثروت رسیدن و اکثرشون متواضع هستن

    اون زمان که تو عروسى ها میدیدمشون لباساشون رو میدیدم یا اینکه میدیدم نوه هاى عمه ام بهترین لباس ها رو از آمریکا میگرن و میپوشن از ته قلبم این خواسته رو داشتم که منم اونا رو تجربه کنم و الان بیش از یک دهه است که خودم هم بهترین برندهاى لباس و کفش و کیف رو دارم تجربه میکنم و آخرین کفشى که خدا روزیم کرد یه ست کالج و کمربند لویی ویتون بود که تقریبا دوماه پیش برام از آمریکا فرستادن که خیلى برندش رو دوست داشتم تجربه کنم و اونم خدا رو شکر تجربه کردم

    زمانى این خواسته بیشتر برام ایجاد شد که تو همون بچگی اونا یکبار لباس هاشون رو آوردن براى ما و ایییینقدر اون لباس ها زیبا بود و اصلا انگار تاحالا استفاده نشده بود انقدر با کیفیت بود و من عااااشق اون لباس ها شدم چون اولین بارم بود همچون لباس هاى با کیفیت و زیبایی میپوشیدم ولى مامانم گفت من اجازه نمیدم بچه هام لباس هاى استفاده شده کسى رو بپوشن خودم نپوشم براشون لباس نو میخرم و همون یکبار شد ولى من همش چشمم دنبال اون کیفیت لباس بود و بچه که بودم میگفتم چرا مامانم نذاشت اونا لباس هاشون رو براى ما بیارن و الان میفهمم همون کار مامانم در ما این احساس لیاقت رو ایجاد کرد که ما سالهااااست هدایت شدیم به تجربه بهترین کیفیت و برند لباس ها رو نو تجربه میکنیم و خودم میتونم بهترین و با کیفیت ترین لباس ها رو بدوزم براى خودم و من دست مادرم رو عاشقانه میبوسم براى اون حرکتش

    بوى عطر بییینظیرى که همیشه عمه ام و دخترهاش میدادن که مثه امضاشون منحصر به فرد بود مثه یه گل که با اون بو میشناسیش این خواسته رو در من ایجاد کرد منم همیشه بوى بهترین عطرهاى دنیا رو بدم و سالهاى سال هست که خدا این خواسته منو محقق خیلللللى راحت و من همیشه بهترین برند عطر هاى اورجینال رو استفاده میکنم از جایى که من فکرش رو نمیکردم از آمریکا برام بهترین عطرها و لوازم آرایش رو فرستاده و اون زمانى که من این آرزوها رو داشتم عطر بیک هم نمیتونستم بخرم

    من براى اولین بار موز رو خونه اونا دیدم تاحالا تو عمرم ندیده بودم وقتى اولین بار موز رو خوردم اینقدر خوشمزه بود که من روم نمیشد یکى دیگه بردارم به بهانه انداختن پوستش رفتم تو آشپزخونه و توى پوستش رو خوردم و تا سالها بعد از اون هم تو خونه ما نیومد اگر هم اومد براى مهمون بود ولى الان سالهاى سال یکى از بدیهى ترین میوه هایی که وارد زندگى من میشه بدون اینکه بگم به کسى همون موز هست و من از وقتى قانون رو درک کردم آگاهانه مییگم ببین نفیس این موز همونی هست که یه روز انقدر برات خوشمزه بود آرزوت بود خونتون همیشه موز باشه ولى الان ایییینقد راحت و بدیهى مثه آب خوردن این نعمت وارد زندگیت میشه بقه خواسته هات هم همینطور راحت میاد واسه خدا زیتون و ستاره یکیه چون به دوتاش یهجور قسم خورده اجابت خواسته هاى تو براى خدا فرقى نمیکنه

    میدونى شیرینى خاطره اون یکهفته زندگى کردن تو نعمت ها و ثروت ایییینقدر برام اهرم رنج و لذت قوى ساخت که من از همون شش سالگى نپذیییییرفتم زندگى معمولى رو داشتن و همون باعث شد من از اون زندگى معمولى بیام تو مدار ثروت با اینکه هییییچى از قانون نمیدونستم ولى همون کانون توجهم همون خوب دونستن ثروت منو هل داد توش و این اهرم هر روز با دیدن این فیلم ها و یه سری تضادها تو ذهنم قوی تر میشه

    من تو معمولى ترین نقطه شهر زندگى میکردم و براى اینکه اتاق جدا و مستقل داشته باشم رفته بودم زیر زمین خونه پدریم که توش مارمولک بود و سوسک ولى همیشه تو نقشه هاى معماریم نقشه خونه فروغ رو میکشیدم و اون خونه رویاهام بود و آرزوم بود منم مثه اونا تو منطقه یک تهران زندگى کنم و الان نمیگم دارم تو اون قصر زندگى میکنم ولى خدا هدایتم کرد به یکى از بهترین محله هاى مناطق یک تهران و سالهاست دارم تو آپارتمانى خیلى خوب زندگى میکنم که اینم قطعا روند تکاملیم هست براى رسیدن به اون قصر رویاییم

    میخوام بگم من قانون رو نمیدونستم ولى همیشه با شیرینى خاطره اون یک هفته زندگى کردم و مزه اش زیر زبونم رفت و به غیر اونو نتونستم بپذیرم دیگه و ایییینقدر اون خاطره شیرین بود که بهش میگم هفته طلایی عمرم و تا سالهاى بعدم منتظر بودم عمه ام بیاد منو ببره دوباره اون تجربه رو داشته باشم

    چند هفته پیش بعد از چند سال تل زدم به یکی از دختر عمه هام تا به گفته شما عمل کنم و افراد موفق تو زمینه دلخواه رو تحسین کنم که یکى از موفقترین نویسنده ها و مترجم هاى کتابهاى روانشناسى موفقیت هست کسى که تو اون یک هفته طلایی عمرم به از همه بیشتر به من عشق بی قیدو شرط داد که همیشه عاااشق شخصیتش بودم و دوست داشتم مثه اون باشم

    خیلى جالب میکفت بعد از یکسال موبایل ایرانم رو روشن کردم دنبال یه شماره بودم تو تل زدى و این همزمانى چقدر برام قشنگ بود

    و من براى اولین بار به خودش کلامى تحسینش کردم تک تک کتاب هاى ارزشمندى که نوشته بود تک تک موفقیت هاش رو تحسین کردم تواضعش رو تحسین کردم که ایینقدر به مادرش نیکوکار و فروتن بود که وقتى میرفتم خونه عمه ام و ایشون همش تو آشپزخونه مشغول بودن عمه ام با افتخار میگفت خانم دکتر خودش کارگر داره ولى اینجا میاد کارهاى منو میکنه

    و من اونجا بود که مطمئن شدم فقط وقتى ثروتمند باشى میتونى احسانا بالوالدین کنى وقتى ثروتمند باشى میتونى به مادرت یه آپارتمان تو بهترین جاى نیاوران بدى که وقتى میای ایران نزدیکتر باشى بتونى برى مادرت رو ببینى با اینکه مادرت خودش داره وقتى ثروتمند باشى میتونى بهترین جواهرات رو هدیه براى مادرت بخرى

    و همین کانون توجه ها منو هدایت کرد به مریم شایسته اى که خیلى مثه فرشته اس دختر عمه ام به همون قشنگى مینویسه همونجور عاشقانه داره کمک میکنه به گسترش جهان همونجور شاده همونجور به والدینش نیکوکار هست و بهترین هدایا رو براشون میخره همونجور مثه کودک شاد هست

    میدونى استاد شما دو عزیز بزرگترین تغییر رو با این فیلم ها تو زندگیتون براى من ایجاد کردین من همیشه فکر میکردم اگه فرشته فروغ الهه انقدر راحت هست آمریکا رفتن براشون که خیلى راحت رفتن اونجا بچه هاوشن رو به دنیا آوردن مثه آب خوردن هست براشون رفت و آمد به آمریکا اگر تو ثروت غوطه ور هستن براى ارث پدر و ثروت همسرشون نبوده

    و تغییر دیگه این بود که دیگهههه فکر نکردم چون فرشته دکترای روانشناسی از امریکا داره بیشتر سالهای عمرش رو اونجا زندگی کرده و کتاب نوشته من حرفی باهاش ندارم چیزی که همیشه وقتی میدیدمش فقط نگاهش میکردم چون اعتماد به نفس صحبت کردن باهاش رو نداشتم احساس میکردم خیلی باید باهاش رسمی صحبت کنم اون دکترا داره از امریکا من فوق دیپلم در صورتی که اصصصلا همچین شخصیتی نداشت و بسییییار متواضع بود ولی عزت نفس پایین من اجازه نداده بود من باهاشون ارتباط نزدیک داشته باشم

    و خیلی گرم و صمیمی باهاش صحبت کردم و احساس و عشقی که از بچگی بهش داشتم رو بهش گفتم چیزی که هیییچوقت نتونسته بودم بهش بگم و انگار سبک شدم

    من هیچوقت نتوسته بودم از کتابهاى فرشته و الهه استفاده کنم با اینکه برام هدیه داده بودن و من خونده بودمش تو بیست سالگى ولى نتونسته بودم باهاشون ارتباط برقرار کنم با اینکه اونا خیلى دوست داشتن منو و عااااشقم بودن و وقتی بعد از چند سال بهش تل زدم نمیدونى با چه عشقى گفت سلاااام مامان خوبى مااامان و خودش هم از این همزمانى که اتفاق افتاده بود خوشحال بود که موبایلش رو دقیقا زمانى روشن کرده بود بعد از یکسال که من بهش تل زدم

    اونا از سال ۶۴ کتابهاى تو زمینه موفقیت رو ترجمه میکردن و مینوشتن و با این قوانین داشتن زندگى میکردن ولى من همه موفقیت هاشون رو ربط داده بودم به ارث پدرشون و شرایط همسرشون و من باااید هدایت میشدم به شما که ببینم و مطمئن بشم بودن تو این شرایط نه ربطى به ارث پدر داشت نه ربطى به همسر

    رفتن به آمریکا و زندگى کردن تو این آزادى مالى فققققققط ذهنیه فقط فرکانسه

    و این تغییر خیلى بزرگى هست که شما با این فیلم ها دارین در من نوعى ایجاد میکنید و خدا میدونه براى خودم و بقیه چه تغییراتى ایجاد کنه و ازتون بییینهایت سپاسگذارم

    اگر من کسی بودم که تونستم بدون استفاده آگاهانه با اون باورهای درب و داغون این ها رو خلق کنم پس فقط خدا میدونه با استفاده آگاهانه از قانون و ترکیبش با توحید قرار هست چه چیزهایی رو خلق کنم

    میدونی استاد رویای مهاجرت به آمریکا و بچه دار شدن اونجا چیزی هست که اززهمون بچگی با دیدن دختر عمه هام در من ایجاد شد و من غیر از اونو نپذیرفتم اگر برای اونا شد پس برای منم میشه

    حتی هدایت شدنم به شما برای این بود که من همیشه با خودم میگفتم اونا الان تو امریکا چیکار میکنن الان فرشته خوابه من بیدارم انقدر به این چیزا فکر کردم که هدایت شدم به شما به اینکه واقعا فکر کنم از اونا بیشتر از آمریکا اطلاع داشته باشم و جای جایش رو دیده باشم چون به خاطر عزت نفس پایینم و غرورم به خاطر اینکه ندید بدید دیده نشم هیییییچوقت ازشون نپرسیدم اونجا چجوریه ولی وقتی خودشون همیشه از اونجا به نیکی تعریف میکردن ده تا گوش قرض میکردم تا بهتر بشنوم

    باااید این حفره رو پرش کنم ولی ایندفعه با توحید

    اگر بخوام از کتونى ها بگم من اون اسیکس رنگ و وارنگى رو دوست داشتم و اون پوما لنگه لنگه ان شاالله به شادى بپوشینش باهاش بهترین جاها برید

    در مورد اون روغن هم یا روغن زردگاوى هست یا روغن شحم که استاد خیلییییى بینظیره خود من از وقتى از این روغن استفاده میکنم خیلى خوب همون یه ذره خیلییی کم چربى شکم و پهلوم رو از بدنم خارج کرده البته من با یه باور ذهنى خیلى خوب میخورمش و قشنگ غذا رو باهاش چرب میکنم

    مریم عزیزم فقط میتونم بگم که الماسهاى کوه نور و دریاى نور لاااایق دستهاى توست براى این فیلم هایى که از خلق آرزوهات انتشار میدى

    و خدا رو از ته قلبم شاااکرم که هدایت شدم به آشنایی با شما

    خدارو شکر میکنم این دو تا خواسته ام رو گرو نگه داشت تا من با توحید و شما آشنا بشم و این آشنایی این هدایت به شما و درک توحید برام یه دنیااااا ارزش داره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 276 رای:
    • -
      آسیه رمضانی گفته:
      مدت عضویت: 2294 روز

      نفیسه جانم سلام دوست عزیزم

      وای که چقدر دلم برای کامنت های تو و حوری نازنینم تنگ شده بود

      وای چقدر جنس کلماتت ، جنس نوشته ت توحیدیه ، چقدر با عشق مینویسی اخه تو دختر

      چقدر کامنتت به من حس خوب میده ، خیلی خیلی خیلی خوشحالم که دوباره تونستم کامنت زیبات رو بعد چندین فایل بخونم .

      برات دنیا دنیا عشق و شادی و آرامش از خدا میخوام عشقم❤❤❤

      حوری نازنینم هر جا هستی در پناه الله مهربان باشی ❤❤❤

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
    • -
      خدیجه شریعتی گفته:
      مدت عضویت: 1955 روز

      سلام نفیسه عزیزم

      دوست نازنین و ثروتمندم خیلی خیلی تحسینت می کنم که اون رویای بچگیتو زنده نگهداشتی و برای خودت خلقش کردی. وقتی از تجربه های قشنگت مینویسی خیلی لذت مبرم و باعث میشه این خواسته ها در ما هم بوجود بیاد و بخوایم که تجربه ش کنیم. خیلی عالیه که داری چاله های شخصیتت رو پیدا می کنی و برای پر کردنش قدم برمیداری. واقعالذت میبرم از خوندن کامنتهای بینظیرت و هر بار بیشترتحسیینت می کنم. سپاسگزارم که برامون مینویسی و آگاهیهای نابت رو به اشتراک میزاری. دوست دارم دوست نازنینم♥️🙏

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
      • -
        نفیسه گفته:
        مدت عضویت: 2110 روز

        سلام خدیجه نازنینم

        سپاسگزارم از لطف و محبتت

        خدارو شکر میکنم بهم شهامت نوشتن از چیزهایی رو میده که یه عمر قایمش میکردم

        و خدا هدایتم کرد به این فضا تا با نوشتن شون هم اون پاشنه آشیل که دوست نداشتم کسی بفهمه من در گذشته چه شرایطی داشتم تا تحقیر نشم رو درست کنم هم با انتشارش به بقیه که شاید الان تو اون شرایط باشن کمک کرده باشم و این امید رو تو دلشون زنده کنم که

        میتونه ورق زندگیت برررر گرده اگر تو نپذیری همونی که هست رو

        برای تو بهترین بهترین ها رو آرزومندم💐💐💐

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      اعظم جم نژاد گفته:
      مدت عضویت: 2610 روز

      سلام نفیسه ی عزیزم ❤️یه دنیااا ممنونم ازتون بابت کامنت خیلی عالیتون، این کامنت رو ذخیره میکنم و بارها میخونمش، اولِ کامنتتونو که خوندم تصویری که از خانواده ی عمه جانتون اومد توی ذهنم این بود که ثروتمندا آدمای بد و بد جنسی هستند و ثروتشونو از راه حرام به دست آوردند ولی وقتی ادامه ی کامنتتونو خوندم به ذهنیت غلطم پی بردم و اینو توی دفترم نوشتم، کامنتتونو بارها باید بخونم تا نگاهم نسبت به ثروتمندا تغییر کنه و خودمم ثروت رو تجربه کنم… امیدوارم که روز به روز حالِ دل و حال جسم و حال جیبتون عالی عالی باشه و به تمام خواسته هاتون برسید🤲بازم از بابت وقتی که گذاشتید و این کامنت پُر ملات رو برامون نوشتید تشکر میکنم😍😍😍😍😍😍

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      حمیده اسماعیلی گفته:
      مدت عضویت: 2073 روز

      سلام دوست عزیزم نفیسه جان….

      خیلی از خوندن پیامت لذت بردم….بسیار ازت سپاسگزارم که اینقدر دقیق برامون نوشتی از خواسته هات….چقدر توی نوشته هات الگوسازی بود…..هر چقدر بیشتر میخوووندم بیشتر و بیشتر لذت میبردم….امیدوارم خیلی زود از طریق بهترین راه به خواسته هات برسی عزیزم…..عاشقتم عزیزم…😘😘😘🤗

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      بهار بختیاری گفته:
      مدت عضویت: 1671 روز

      نفیسه عزیزم سلام

      نمیدونم میدونی یا نه چلی این گامنتت برنرین گامنت این قسمت شده

      الحق که باید بشه

      نفیسه بذار اینطوری بگم، من باورهام راجع به ثروت اصلا باورهای خوبی نیست، ولی دارم در حد توانم روشون کار میکنم.

      چهار ماهه که کسب و کار خودم را شروع کردم، اوایل خیلی نارآرام بودم یه روز که درآمد نداشتم استرس بی پولی میخاست بکشه منو، ولی الان آرام ترم، میدونم از بی نهایت طریق وارد میشه

      در حد معمولی درآمد دارم و بگم که مسول یه زندگی دونفره هستم. با دخترم که دانش آموز هست تو استانبول زندگی میکنم و تو این چهار ماهه بزرگترین نعمتی که داشتم، بودن تایم زندگی ام دست خودم بوده، آزادی مکانی نسبی، زمانی نسبی و مالی گیگیلی طوری دارم.(هر چی غیر از این کلمه مینوشتم حسم بد میشد، بپذیر دیگه😂😂😂😊😊😊)

      خلاصه که تو شروع راه نمیدونستم حتی به چی علاقه دارم و دوستدارم تو چه زمینه ای کار کنم، توانایی هامو میدونم تا حدی ولی اون عشقی که تو تعریف میکنی از دوختن، یا استاد از درک قوانینبرای من شوقی ناشناخته بود و خب میگم تکاملی بهتر شده و صد در صد درست میشه…

      همون شب کهتو داشتی کامنت مینوشتی و کامنت در دست احداث بود به خدا گفتم، خدایا چرا یه روز درآمد دارم یه روز ندارم، چرا یه درآمد ثابت، یه ورودی ثابت یه جوی ثابت از نعمت های تو به شکل پول تو زندگی من نیست؟

      اکی من باورهام داغونه ولی بهم بگو چقدر فاصله دارم…

      و بوم

      کامنت تو

      و نفیسه اعتراف میکنم نمیتونم راجع به ثروت اینقدر زیبا بنویسم و نمیتونم اینقدر زیبا توصیفش کنم و خدا بهم گفت بله بهار خانوم، هنوز جا داری.

      توکل به خدا، ادامه میدم، من باید به اون آبشار نیاگارای ثروتم برسم هم حقم هست، هم لایقشم هم این همه آدم دارن، خوب بدیهی منم داشته باشم و از همه مهمتر من خدامو دارم و از خودش خواستم

      بهش گفتم تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم و نشون به اون نشون که راه مستقیم راه کسانی هست که بهشون نعمت دادی، نگفتی یه خونه دادم یا یه ماشین، یا یه نون بخور و نمیر، گفتی راه راست راه کسانی هست که بهشون نعمت دادی پس منم میخام، در حد سلیمان، چون تو وهابی

      خلاصه که اینطور نفیسکم

      نفیسه من یه درخواستی دارم ازت

      هر وقت برات مقدور بود تو پروفایلت قصه ای آشنایی ات با استاد و اینجا را بنویس.

      همینطور که گفتم و هزار بار تحسین کردم قلمت را، من تمام کامنتهاترا میخونم عروسک

      تو را به تنهای قدرت هستی، رب العالمینم میسپارم.

      به امید دیدارت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        نفیسه گفته:
        مدت عضویت: 2110 روز

        سلام بهار نازنینم

        وقتی نوشتی با دختر نازنینت هستی یاد هاجر اوفتادم

        هاجری که به واسطه ایمانش امیدش و حساب نکردن و تکیه نکردن روی حتی بهترین مرد دنیا ابراهیم

        برای همون ایاک نعبد و ایاک نستعین چشمه زمزم وسط بیابون زیر پای خودش و بچه اش جوشید

        میدونی بهار من بهای کار فیزیکی برای داشتن نعمتها و ثروت توی زندگیم انجام ندادم

        خدا یه پدر عااااشق بهم داد که همیییشه بهم میگفت تا آخر عمرم نوکریت رو میکنم دوست داری کار کنی درس بخون تخصص داشته باش بعد وارد بازار کار بشو من نمیخوام دخترم برای پول بره زیر دست و حرف بشنوه از کسی و همیشه تمااااام تلاشش رو برای ما کرده و بههههترین جهیزیه رو بهمون داده چیزایی داد که خودش تجربه اش نکرده بود

        و هنوزم همونقدر عاااشقه که میگه هروقت برگردی قدمت روی چشم منه تا آخر عمرم نوکریت رو میکنم

        هنوزم همونقدر عاشقه که وقتی میرم خونه اش میخواد آب تو دل من تکون نخوره

        هنوزم همونقدر عاااشقه که میخواد کل جهان رو زیرو کنه ولی نفیسه اش شاد باشه و آرامش داشته باشه هنوزم همونقدر عاشقه که یه تضاد میاد تو زندگی نفیسه اش انقدر مثه یعقوب غصه میخوره که کارش به عمل قلب میکشه و من عااااااشق این پدرم و میخوام همه چیزهای خوب دنیا رو به پاش بریزم و میخوام کل جهان رو زیر و رو کنم که همیشه بابام منو شاد ببینه حتی تو تضادهام

        من یه همسر داشتم و دارم که کل سالها میگفت اگه بدبخت ترین مرد عالم بشم میرم تو اسنپ کار میکنم ولی تو نباید برای پول تو خیابون بدویی و بخوای وایسی اندازه کسی رو بگیری براش لباس بدوزی

        کاری به درستی و غلطی باورشون ندارم

        میخوام بگم هم پدرم هم همسرم مأمور الهی بودن که به من بفهمونن کار فیزیکی منو به ثروت و نعمت نمیرسونه و من الان میفهمم

        ولی میدونی بهار من حتی میدونم بهای خوابیدن روی تخت پنجاه شصت میلیونیم رو کجا به خدا پرداخت کردم میدونم چه ایمان و عمل صالحی هزینه کردم که خیلییییی راحت خدا منو تو این تخت خوابوند البته الان میدونم قبل از اینکه قانون رو بدونم فکر میکردم همسرم برام گرفته ولی وقتی استاد حرف از بها زد و اومدم تک تک نعمت هایی که تو زندگیم دارم رو بررسی کردم دیدم برای تک تکش از خود من به تنهایی بها گرفته بعد این نعمتها رو به دست همسرم یا پدرم بهم داده و تازه دارم معنی آیه هر خیری بهتون برسه از طرف منه رو درک میکنم

        تازه میفهمم بما قدمت ایدیهم یعنی چی

        و بهاش فققققط تقوا بوده یه کنترل نفس بوده یه اسماعیل قربانی کردن بوده که برای من با توجه به شرایطم گفته شده و من انجامش دادم

        از خدا میخوام کمکم کنه بهم شهامت بیشتری بده برای نوشتن چون گفتم بهت که خود افشایی میخواد نوشتن و گفتن و این یکی از بزرررررگترین پاشنه آشیل های زندگی منه که باید بیشتر واردش بشم بیشتر با گذشته ام در صلح قرار بگیرم و راحت تر بنویسم و بگم ازش

        همیییشه تحسین میکردم علی دایی رو که انقدر قشنگ از اولین روز دانشگاهش انقدر راحت میگفت که آستین کتش کوتاه بوده

        همیییشه تحسین میکنم استاد رو که انققققدر قشنگ خود افشایی میکنه از گذشته اش

        همیییشه تحسین میکنم همسرم رو که انققققدر قشنگ از خاطرات دوران زندگیش تو کمبود ها رو راحت و با اعتماد به نفس میگه

        من تماااام آدمهای موفق جهان رو که انقدر قشنگ از تجربه های به ظاهر نازیبا و زندگی تو کمبودها رو انقدر قشنگ و راحت میگن و افتخار میکنن کاری که من هییییچوقت نتونسته بودم انجام بدم و همش قایمش میکردم چون نظر بقیه برام مهم بود و دوس داشتم همه فکر کنن من از اول خیلیییی داشتم و هیچ کمبودی نداشتم و ندارم نخورده نبودم

        میدونی بها این چیزهایی که نوشتم رو من به هییییچکس نگفته بودم اینهمه سال تازه چندوقت پیش خاطره موز رو برای خواهرام تعریف کردم و چقدر خندیدیم با هم و مسخره ام کردن توی پوست موز رو خوردم ولی دیگه واسم مهم نبود

        خداروشکر میکنم برای اینکه هدایتم میکنه

        و من بااااید درستش کنم این پاشنه آشیل رو

        راستی توی جواب قدم اول جلسه هفت یه پاسخ دادم بهت فکر کنم نخوندی شاید بهت کمک کنه

        برای تو بهترین بهترین ها رو آرزومندم 💝💝💝

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
        • -
          بهار بختیاری گفته:
          مدت عضویت: 1671 روز

          سلام عروسک قشنگ

          نفیسه به خدا درخواست دادم منو وارد مدار پول کن و اصلا دلیل هدایتم اینجا همین بود.

          میگفتم میخام تمام روز با ثروتمندان احاطه بشم باهاشون باشم و خدا دستمو گرفت گفت بیا اینجا، دلیل این نزدیکی قلبی ام به تو هم همین هست.

          نفیسه جانم من شجاعت تو را، ایمان تو را، تقوایی که داری را تحسین میکنم.

          احسنت به تو

          حتی الان که فکر میکنم تو متروی تهران، دختری که شوهرش هزار بار گفته من اسنپت میشم، با یه تماس راننده داشته باشه، ولیییی آگاهانه می‌ره تو مترو و آگهی بازرگانی را انجام میده، چه شجاعتی داره…

          نفیس احسنت به تو و احسنت به این حجم از خودافشایی ات، که تو خودافشایی می‌کنی و وارد ترست میشی و ما با خاطره ی تو بزرگ میشیم و مدارمون می‌ره بالاتر…

          عروسک قشنگم

          احسنت به تو و تمام کالاهای لوکس تو زندگی ات نوش جانت.

          چند روز پیش چتر بیست و پنج لیری ام در اثر اتفاق شکست، گارسون اومد عذرخواهی کنه، تو اومدی جلوی چشمم. تو و آلا و فرش.

          یا استاد و درونش که افتاد تو آب.

          خنده داره ولی اعتراف میکنم برای حدود یک دقیقه ناراحت شدم. هزار تا فکر، وای تازه خریده بودم، وای یاس(دخترم) دوسش داشت، وای

          بعد به خودم اومد و گارسون گفت بگید چقدر بوده من هزینه اش را پرداخت کنم…

          گفتم فدای سرت و از ته دل گفتم و اگر گرون تر هم بود میگفتم و این صدای کمبود را خفه میکردم تو خودم…

          نفیسه ی عزیزم، این تشبیه ات به هاجر چسبید چون واقعا یه ایمان اینطوری دارم که اگر ده بچه هم داشتم همین جسارت را داشتم.

          البته که از خدا هفت تا دیگه بچه میخام.،🤭

          نفیسه ی عزیزم جوابت را دادم تو قدم هفتم و منتشر هم شده، نمی‌دونم چرا برای تو نمایش داده نشده…ولی بری اونجا موجوده.

          تو را به خدای یگانه، وهاب و مهربان و به موقع می‌سپارمت.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
          • -
            نفیسه گفته:
            مدت عضویت: 2110 روز

            سلام بهار نازنینم

            وااااقعا تحسینت میکنم عزیزم که اینقدر قشنگ شروع میکنی به رفتن به دل غلبه بر باورهای کمبود

            میدونی یکی از آزمون های الهی همین نقص اموال هست و صلوات و رحمت الهی فقط مشمول حال کسایی میشه که تو اون لحظه ها میتونن ذهنشون رو کنترل کنه

            من نتیجه این فدای سرت رو خیلی دیدم هم تو زندگی خودم هم زندگی خواهر همسرم وقتی گوشی دورطلا و جواهرش دزد زد گفت فدای سرم و سریع حالش رو خوب کرد و خدا به دست همسرش دوباره چند وقت بعد لنگه همون رو براش فرستاد

            وقتی یه شب میخواست منو برسونه و من اصلاً یاد محدودیت رفت آمد و جریمه نبودم اصلاً یک کلام هم نگفت جریمه میشم عااااااشقانه خودش منو رسوند و وقتی یادم اوفتاد که 500 تومن جریمه اشه گفت فدای سرت و از ته قلبش میگف

            وقتی پسرش ماشین صفر کیلومتر رو میماله به در و همسرش سریع واکنش نشون میده ولی نازی میخنده و تازه برای اینکه به فرزندش احساس گناه نده نازش میکنه میگه حواسش نبود و به کل جهان اعلام میکنه بچه هام ارزشمندن منو به این درک رسوند که چرا بیشتر ماشین در اختیار نازی هست و همسرش عاشقانه با اسنپ و مترو میره چون هیچ نگرانی بابت ماشین نداره هر اتفاقی بیوفته میگه فدای سرم فدای سرت و جهان هم بهترش رو بهش میده

            و من همیشه تحسین میکنم این احساس ارزشمندیش رو نوش جونش باشه برای این احساس لیاقتش

            چقققدر اسم دختر نازنینت یاس رو دوست داشتم خیلی زیبا بود عزیزم تحسینت میکنم این حسن سلیقه ات برای انتخاب اسم رو

            خدا تو قرآن در مورد مهاجرت مورد،بعد از جدایی،و بعد از ازدواج وعده های غنی شدن داده البته به شرط استقامت ورزیدن و توحید عملی

            و من واااقعا اینو تجربه کردم و دیدم تو زندگی آدمهایی که مهاجرت کردن یا جدا شدن یا ازدواج کردن مسیر درست رو ادامه دادن و بوم بوم خدا درهای نعمت و فضل و رحمتش رو به روشون باز کرده به قول استاد ممکنه روزهایی داشته باشه سخخخخت ولی به شیرینی پاداش هاش می ارزه

            مثه زایمان که یه روزهایی ممکنه اذیت بشی ولی یه تولد خواسته رو تجربه میکنی و اون لحظه خیلیییی رویاییه

            مطمئن باش در اجابت درخواست هات تو این مسیر قرار گرفتی ولی به قول قرآن کسانی که گفتن پرودگار ما الله است ثم استقاموا

            میدونی این درک ثم استقاموا خیلیییی مهمه

            ما دوست دارم لا خوف و لا یحزنون رو تجربه کنیم ولی ثم استقاموا تو بخش توحید هست که ما رو به نقطه لا خوف و لا یحزنون و پاداش ها میرسونه

            از خدا برات ایمان توکل و امید هاجری آرزومندم💞💞💞

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
            • -
              بهار بختیاری گفته:
              مدت عضویت: 1671 روز

              نفیسه نمی‌دونم آیا کلامم می‌تونه حدی از عشق و احترامی که بهت دارم را نشون بده؟

              نفیسه کلامت آب رو آتیش هست.

              احسنت بهت که با تقوا و توحید مخصوص خودت تو مداری هستی که دنیا بهت نکاتی را درس میده که تو هیچ کتابی نیست.

              احسنت به نازی و احساس ارزشمندی ستودنی اش که باور فراوانی اونو به فراوانی بیشتر می‌رسونه

              احسنت

              نفیسه عزیزم ممنون برای ابراز لطفت نسبت به اسم یاس

              بذار بهت بگم چون مطمینم یادته

              گفته بودم از حیوانات میترسم.

              رفتم تو دلش و حالا اون ترس هزار درصدی شده یک درصد

              خیلی راحت دست میزنم بهشون

              بتونم بغلشون کنم تموووومه.

              نفیسه ی عزیزم برات بهترین ها را آرزومندم که تو لایق همه چیز از نوع بهترینش هستی.

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      ملورین گفته:
      مدت عضویت: 1815 روز

      سلام نفیسه عزیزم،آفرین به شما که از همان کودکی به طور ناخودآگاه الگوهای درست رو در ذهنتون جای دادین و در حال حاضر هم به طور آگاهانه کانون توجهتون رو به خواسته ها تون میدین و دائم اون الگوهای درست رو مرور میکنید و اعراض از ناخواسته ها و تمرکز روی نکات مثبت و خواسته هاتون دارین واقعا تحسینتون میکنم،چه زیبا نوشتی عزیزدلم،اونقدر لذت بردم که دلم میخواست عمه و دخترعمه های شما رو در آغوش بگیرم و تشکر کنم برای این همه انسانیت و خوبی و تحسینشون کنم،قطعاً جهان به این جور افراد پاداش میده اونم به بهترین و راحت ترین شکل ممکن،امیدوارم هم خودِ شما و هم عمه و دختر عمه های نازنین شما همیشه تحت حمایت پروردگار بهترین های دنیا و آخرت نصیبتون بشه🙏🤲❤💞💟

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
      • -
        نفیسه گفته:
        مدت عضویت: 2110 روز

        سلام لیلای نازنینم

        سپاسگزارم از پاسخ پر از مهر و عشقتون

        واقعاً خودم هم وقتی ردپای قانون و خلق آرزوهام رو مرور کردم و تازه درک کردم که ریشه این نعمتها تو زندگیم از کدوم عملکردم طبق قانون بوده

        وقتی به الگوهای بینظیر مثه عمه و دختر عمه هام رسیدم دوست داشتم عمه ام در قید حیات بود و میرفتم و در آغوش میکشیدمش و تحسینش میکردم که اینقدر پاک و سالم و ثروتمند مثه ملکه زندگی کرد و تحسینش میکردم به خاطر دخترهاش و داشتن همچین فرزندانی که هم خودشون عااااالی زندگی میکنن هم کمک میکنن به اینکه افراد بهتر زندگی کنن

        دلم میخواست میرفتم از ته قلبم فرشته رو درآغوش میکشیدم به همین دلیل بهش تل زدم و از حسم بهش گفتم

        و اون حس سبکی رو تجربه کردم خداروشکر

        امیدوارم هممون تو این جاده الهی پر از عشق و نعمت همواره رو به جلو در حرکت باشیم

        برای تو دختر زیبا ،بهترین ها رو آرزومندم💝💝💝

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      Ati گفته:
      مدت عضویت: 1639 روز

      نفیسه عزیز سلام

      از شما ممنونم که اینقدر زیبا نوشتی ، چقدر لذت بردم وقتی مصداق های ثروت رو میخوندم .خیلی از اون مصداق ها رو تجربه کردم ، اون هایی رو هم که تجربه نکردم ،تو وجودم آبشاری از حس خوب ایجاد شد برای تجربه کردنش …

      چند روز پیش بود که اولین بار کامنت شما رو میخوندم ، بسیار کلمه به کلمه ش برام دلنشین بود .

      لحظه هاتون پر از نور و خوشبختی باشه نفیسه عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      زهرا حسینی گفته:
      مدت عضویت: 2332 روز

      به نام خدای هدایتگر

      سلام دوست ارزشمندم

      خدایا نمیدونم باید چی بنویسم در جواب این کامنت

      باید بگم بی اندازه لذت بردم از تجربه های پر از درس شما

      باید هزاران بار تحسینت کنم که اینقدر عالی و با عشق قلبی نوشتی از ثروتی که اینقدر زیباست

      چقدر زیبا نوشتی که وقتی ثروتمند باشی، دیگه بچه رو دعوا نمیکنم که یه چیز رو بشکنه که بهش القا بشه اون بی ارزشه و وسیله ای که شکسته، ارزشمنده

      کامنت شما چشم دلمو باز کرد

      انگار باید بارها باعشق و با قلبی باز بخونمش

      چقدر درست نوشتید که خیلی وقتا ابنقدر اعتماد به نفسمون پایبنه که حتی جرات صحبت با افراد موفق و ثروتمند رو هم نداریم چون فکر میکنیم ما لایق نیستیم، ما در حد اونا نیستیم و اینجوری فرکانس های عدم لیاقت و ارزشمندی و دوست نداشتن خود رو به جهان ارسال میکنیم و خودمون باعث میشیم همون مدلی نتیجه بگیریم

      منم مثل شما سالهاست که دارم در یه خانواده ثروتمند زندگی میکنم اما احساس عدم لیاقت باعث شده بود درخواست نداشته باشم و طعمش رو زیاد نچشم اما با فایل های عزت تفس و با آموزش های استادم، بسیار بسیار بهتر از قبلم هستم و دارم خیلی بهتر از قبل زندگی میکنم و میفهمم که میشه بی نهایت خوشبخت بود و از زندگی لذت برد

      یه کارت هزاران آفرین برای شما دوست نازنینم

      و آرزو دارم هممون ارزش وجودیمون رو درک کنیم و در اوج عشق و سلامتی و آرامش، زیباترین خواسته ها رو برای خودمون داشته باشیم و ایمان داشته باشیم که لایقیم به تک تک هدف ها و خواسته هامون برسیم

      میبوسمت و به خداوند یکتا میسپارمت

      💕💕💕😘😘😘🌹🌹🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        نفیسه گفته:
        مدت عضویت: 2110 روز

        سلام زهرای نازنینم

        سپاسگزارم از پاسخ پر از عشق و مهر و لطف و محبتت

        خدارو شاکرم که داریم گوهرهای وجودمون رو پیدا میکنیم

        خدارو شاکرم که تو این فضا با هم داریم روی احساس لیاقت و ارزشمندیمون کار میکنیم و یاد میگیرم ما از هییییچ کس پایین تر نیستیم

        ما ارزشمندترین و لایقترین هستیم چون انا للههستیم

        میدونی یکی از قشششنگترین حسهای جهان برای من اینه که میشنوم یه خانم لیاقت ها و ارزشهاش رو پیدا کرده

        و وقتی تو کامنت نوشته بودی که داری اینو در وجودت گسترش میدی و نتیجه هاش رو هم نوشته بودی خیلیییی کیف کردم و تحسینت کردم

        و این قشششششنگترین اتفاق زندگی یک زن هست

        برای تو بهترین بهترین ها رو آرزومندم💝💝💝

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      فهیمه پژوهنده گفته:
      مدت عضویت: 2160 روز

      سلام به شما نفیسه حاجی حسن عزیز

      سلام دوست عباسمنشی ام

      چقدر خوب شد کامنت تون رو خوندم. چقدر این خاطره هاتو دوست داشتم. چقدر هم خوتو هم دخترعمه هاتو تحسین کردم و گفتم دمتون گرم.خدایا چقدر حس عجیبی دیدن و خوندن این مطالبی که تو رو میخواد تایید کنه.

      واقعا نمیدونم چطور تشکر کنم برای دست به قلم شدنت و این کامنت رو با عشق نوشتی. تا هی به یاد بیاریم ما همگی لایق بهترین ها هستیم به یاد بیاریم که رویاها دست یافتنی هستند. اگر رویایی در دل ما هست حتما راه حل و راه رسیدن به اون هم هست.

      خداروشکر که اینجا هستیم و به اندازه سال های درس و مدرسه اینجا درس درست زندگی کردن از هم یاد میگیریم.خداروشکر بخاطر استاد و مریم عزیز که این فضای پر عشق و آگاهی رو بیشتر گسترش میدن.

      برات بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو ازخداوند یکتا دارم.

      ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      معصومه دره لو گفته:
      مدت عضویت: 1945 روز

      سلام به نفیسه عزیز

      نفیسه جان وقتی کامنتتونو خوندم یاد بچگی های خودم افتادم که منم تو سن شش سالگی یه تحولی تو زندگیم رخ داد

      الان که چهل و پنچ سال دارم وقتی به گذشته ام برمی گردم میبینم استارت تغییرات زندگی من مربوط به زمان شش سالگیم هست

      منم تو یه خانواده ی متوسط بودم عمویم در یه مطب دندانپزشکی کار میکرد و برای اونا دندون‌های مصنوعی درست می‌کرد یعنی دندان سازی می‌کرد و با اون دکتر خیلی صمیمی بود طوری که رفت و آمد خانوادگی با اون پزشک داشت که اونا الان تو کانادا زندگی میکنن که خیلی پولدار و با کلاس بودند

      منم نوه ی بزرگ خونواده بودم عموم که اون زمان مجرد بود و منو خیلی دوست داشت چندین بار منو با خودش به مطب برده بود و یه بار هم به خونه ی همون آقای دکتر برده بود که یه پسر هم سن من داشت ،من که اون زمان اسباب بازی در حد یکی دو تا داشتم وقتی به اتاق پسرش رفتم و اسباب بازی های انچنانیشو دیدم مثلا قطار بزرگی داشت که روی ریل ها حرکت می‌کرد من با دیدن اون قطار احساس میکردم که قطار و ریل ها واقعیه و بزرگیش از نظرم جوری بود که حس میکردم کل اتاق و دربرگرفته!

      مادر آقای دکتر که خیاط هم بودن، عمه ام پیششون آموزش میدید

      عمه ام هم چندباری من رو با خودش به خونه ی اونها برد تا برای من لباس بدوزن، اونجا که بودم طرز برخورد و صحبت کردنشون با همدیگه، آشپزی کردنشون همه و همه منه ۶ ساله رو تحت تاثیر قرار داد

      و من هم مثل شما نفیسه ی عزیزم، بعد از برگشت از خونه ی آقای دکتر همش با حال خوبم تجسم میکردم که دقیقا مثل اونا دارم زندگی میکنم در حدی که وقتی با دوستام از آینده صحبت میکردیم من زندگیه آینده ام رو شبیه زندگیه آقای دکتر و خانواده اش توصیف میکردم

      هنوزم‌که هنوزه وقتی با دوستام صحبت میکنم بهم میگن معصومه هنوزم مثل اونموقع ها از شیک بودن و‌با کلاس بودن خوشت میاد؟!😁

      همه ی اون ورودی ها تو اون سال‌ها باعث شد که این خواسته به قدری برای من پررنگ باشه که توی زندگیم نمود پیدا بکنند و من به خواسته ام رسیده بودم و توی فامیل و بین دوستام من با کلاس ترین و شیک ترین بودم

      زندگیم به سمتی سوق پیدا می‌کرد که دیده های اون موقع من و خواسته های من برآورده بشن

      الان بعد از سال ها خواهر آقای دکتر رو که هیچ از افکار و تجسم های من خبر نداشت بطور اتفاقی توی اینستاگرام پیداشون کردم( که قطعا نمیشه اسمش رو “اتفاقی” گذاشت چون هیچ چیز در جهان اتفاقی نیست) و باهاشون ارتباط دارم و باز هم تحسینشون میکنم

      نفیسه جان کامنت زیبات من رو یاد معصومه ی ۶ ساله ی اونموقع ها انداخت و خواستم برات از خاطره ی مشابهم بگم

      هرجا که هستی در پناه الله یکتا شاد و سالم و ثروتمند باشی❤️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        نفیسه گفته:
        مدت عضویت: 2110 روز

        سلام معصومه عزیزم

        عاااااشقتم سپاسگزارم ازتون که خاطرات شیرین و زیبای کودکیتون رو نوشتین و من چقققدر لذت بردم و تحسینتون کردم

        تحسینتون میکنم که رویاتون رو خلق کردین

        چقدر قشنگه تولد رویاهای کودکی خدارو شاکرم که به ما این قدرت رو داده که رویاهامون رو خلق کنیم

        برای شما نازنین بهترین ها رو آرزومندم💝💝💝

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      علی خسروی گفته:
      مدت عضویت: 2223 روز

      اصلا مگه حرفی برای زدن میمونه بینظیر بود کامنتتون منکه هر روزچندین بار میخونمش چه باورهای خوبی در مورد افراد ثروتمند دادین چقدر در مورد ترمز ها در ارتباط با افراد موفق گفتین اکثر افراد فک میکنن افراد ثروتمند و موفق علاقه ای به هم صحبت یا دوست شدن با ما ندارن و خجالت میکشیم باهاشون ارتباط بگیریم یا خودمون رو لایق نمیدونیم در حالی که افراد ثروتمند اصلا چنین گاردی ندارن و این بخاطر عزت نفس پایین ماس

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      علیرضا گفته:
      مدت عضویت: 2629 روز

      سلام نفیسه عزیز

      هر چقدر کامنتتون میخونم تکراری نمیشه و دوست دارم دوباره بخونم چقدر خوب نوشتی و این الگو برداری ک کردین و راه درست رو ادامه دادی و نپذیرفتی ک مث ادمای معمولی باشی و با آدمای ثروتمند بیشترارتباط داشتی

      خدا رو صد هزار مرتبه شکر ک داری از این ثروت و نعمتهای خدا رو بیشتر در زندگیت میبینی و تحسین میکنم شما رو ک فقط داری رو به جلو حرکت میکنی و الان میفهم ک استاد عزیز میگه وقت بزارین کامنت بچها رو بخونید واقعا خوندش چقدر کمک میکنه بما بشرطی که ما هم درک کنیم و عمل کنیم

      شاد باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      بنفشه حسيني گفته:
      مدت عضویت: 1557 روز

      سلام

      من اصلا اهل کامنت گذاشتن نیستم ولی چون خیلی لذت بردم از صحبت های شما فقط خواستم تشکر کنم ازتون🙏🏻🙏🏻

      ذهن منو تو یک سری مسائل روشن کردید و خداروشکر می کنم منو به سمت کامنت شما هدایت کرد. اینقدر زیبا بود حرفاتون که دلم نمی خواست تموم بشه🥲

      صد در صد به تمام خواسته هاتون میرسین 👌

      موفق باشید 🌺

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      آرزو دختر خدا گفته:
      مدت عضویت: 1880 روز

      سلام نفیس مهربان با عزت نفسم

      شبت آرام و زیبا

      کامنتت رو چند روز پیش خوندم ولی فرصت نشد جواب بدم تا امشب که ی حس خاص داشتم و گفتم با نفیس جونم حرف بزنم

      نفیس از صمیم قلبم ، با همه وجودم تحسینت میکنم

      احسنت

      احسنت

      چه عزت نفسی …

      چه اعتماد بنفسی که اومدی و اینها رو نوشتی

      خود من جراتش رو ندارم چون بقول تو دلم میخاد به بقیه بگم من از اول همینجا بودم

      از اول داشتم

      از اول این موفقیت و وضع مالی بوده …

      اما تو جسارت داشتی و با اینکه دوستانی چون من هستند که میشناسنت اما میای و اینقدر قشنگ خود افشایی میکنی

      واقغا تحسینت میکنم

      بهت تبریک میگم

      چقدر با خودت در صلح شدی که این قسمت از زندگیت رو هم پذیزفتی و راجع بهش حرف می‌زنی و مینویسی چیزی که خود من جراتش رو ندارم

      و دلم میخاد ی قسمت از زندگیمو به کسی نشون ندم

      خانوادم و وضع مالیمون رو از ی جایی به بعد به نمایش بگذارم اما تو این جرات و جسارت رو داشتی

      ببین جواب این در صلح بودنت چه احساس خوشبختی و سبکبالی رو بهت تزریق میکنه

      برات خیلی خوشحالم

      چقدر حس خوب از تو دریافت میکنم

      نفیس ی حسی تو قلبمه برات مثل بشارت …

      نمی‌دونم بشارت چی ؟

      اما ی حسی واست تو قلبمه که انگار ی اتفاق خاصی برات می آفته

      نفیس من پیگیر همه کامنت های تو هستم

      شاید جواب کامنت ندم اما همه رو میخونم و در جریان اتفاقاتت هستم

      به چشم دارم میبینم رشدت رو

      قشنگ پیداست چقدر توحیدی شدی

      به حرف نه

      پیداست در عمل داری توحید رو اجرا میکنی

      بهت خیلی افتخار میکنم و مطمئنم اتفاقات خاصی در راهه برات

      منتظر خبرها هستم

      خیلی دوستدارم و خوشحالم برای بودنت در زندگیم

      با نوشته هات هدایت میشم و فوق العاده قلمت رو دوست دارم

      نفیس حس میکنم بوی خدا میدی

      نمی‌دونم این حس از کجا میاد اما بوی خدا میدی

      دوستدارم بو و انرژی کع ازت تو این فضا پخش و ساطع میشع

      نمی‌دونم این حرفا از کجا اومد اما گفته شد و منم نوشتم 🙂

      قطعا برای خودت هدایتی هست که من نمی‌دونم چیه ؟ اما به ذهنم اینا اومد که برات نوشتم 😉

      شبت آروم عزیزدلم 💕😘💕

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        نفیسه گفته:
        مدت عضویت: 2110 روز

        سلام فرشته الهى پاک و زیباى من

        نمیدونم با چه واژه اى صدات کنم که بدونى پیش خدا چه جایگاهى دارى

        الان که دارم اینو برات مینویسم از طریق عزیزى که تا بحال منو ندیده حتى باهام صحبت هم نکرده بخش دوم هدیه هام رو هم دریافت کردم نمیدونم یادت هست یا نه ایشون دوست همسرم هستن که آمریکا زندگى میکنن و همینجور عشقى بدون اینکه کسى بهش بگه خودش گفته بود میخوام براى همسرت با سلیقه خودم هدیه بفرستم و اون ست کالج و کمربند ارزشمند لویی ویتون رو فرستاد و چند روز پیش هم که خودشون اومدن یه کیف لویی ویتون زیباى ست همون کالج و یه کالج دیگه فندى واسم آوردن و چند دقیقه قبل از نوشتن این هدیه الهى ارزشمند رو دریافت کردم

        میبینى آرزو از وقتى رفتم تو دل ترسم از مردها اینجورى عاشقانه همشون دستهاى خدا شدن که قشنگترین نعمتهاى الهى رو برام بفرستن خدا قلبهاشون رو بهم نرم کرده بدون اینکه منو دیده باشن حتی و من دارم تمام تلاشم رو میکنم اینا رو از فضل و رحمت الهی ببینم که هر خیری بهم برسه از طرف خودشه

        دیروز وقتى پیغامت رو خوندم که از بشارت الهى نوشته بودى از اتفاق خاص نوشته بودى فقط اشک سپاسگزارى ریختم و چند بار دوست داشتم از ذوقم به خاطر اون معجزه همون لحظه برات بنویسم ولی نشونه اومد جمعه میخواستم با یه حال خوبتر پاسخ رو جواب بدم منتظر یه نشونه بودم امروز نشونه از طرفى ذوق هم داشتم بهت بگم که چقدر همون دیر پاسخ دادنت هم یه همزمانى عالى بود که به قول خودت خدا دستت رو بند کرده بود واقعیت بعد از ظهر از ذوقم برات نوشتم ولی پاکش کردم و گفتم میخوام تو حال بهتری این رو بنویسم از دیشب دارم میرقصم آرزو

        آخه میدونى کامنت تو دقیقا در بهترین زمان ممکن به دستم رسید دیروز بعد از ظهر با اینکه شما دیشبش نوشته بودی ولی دیروز بعد از ظهر دستم رسید و دقیقا یه اتفاق خاص برام اوفتاده بود یه معجزه

        دیروز صبح آرزو خدا بهم جون دوباره داد به یه تضادى برخوردم یه افت فشار وحشتناک رو تجربه کردم به حدى که وقتى خودم رو به سختى به حموم رسوندم دیگه حتى جون تو پاهام نبود که از روى توالت فرنگى بلند شم

        بیشتر از دوساله با خودم متعهد شدم اجازه ندم کسى منو تو شرایط نا مناسب ببینه گفتم میمیرم ولى این میل به اینکه بقیه براى دلسوزى کنن رو از وجودم پاک میکنم میمیرم ولى دیگه لذت نمیبرم خودم رو مریض و ضعیف نشون بدم تا همسرم دلش بسوزه و بهم محبت کنه میمیرم ولى اجازه نمیدم کسى بخواد دلش برام بسوزه و بخواد بهم رحم کنه میمرم ولى از اینکه برم بیمارستان نیکان بسترى بشم لذت نمیبرم دیگه تا از مدار بیمارى خارج بشم

        تو این سه سال خدا رو شکر یه سلامتى عاااالى رو تجربه کردم به حدى که دیگه حتى زمان قاعدگى هم مسکن استفاده نکردم دیگه و این بزرگترین و اولین نتیجه و پاداش الهى من بود

        دیروز همسرم خونه بود وقتى من اینجورى شدم وقتى تو اون لحظه اى که احساس میکردم الان جون از تنم خارج میشه و نجواى ذهنم میگفت با همون صداى بیجونت صداش کن و بگو بیاد ببرتت بیمارستان ولى من خفه اش کردم و فقط خدا رو صدا میزدم گفتم خدایا من هیییچ کس رو به غیر از تو ندارم

        متعهد شدم یه زن قوى باشم من نمیپذیرم ضعیف بودن رو تو باید بهم کمک کنى بهم جون بده میدونى آرزو خدا جون تو پاهام شد تو اون لحظه که بهش پناه بردم گفتم بمیرم هم نمیخوام کسى تو این حال بیاد دستم رو بگیره و من دوباره لذت ببرم از بیمار بودن که بقیه بهم دلسوزى کنن

        از ته قلبم صداش کردم گفتم من بدون تو هیچم کمکم کن خیلى باهاش صحبت کردم نجوا میگفت الان میمیرى صداش کن ولى من به خدا گفتم خدا تو کمکم کن نمیدونى آرزو چطور جون تو پاهام شد بلند شدم رفتم آب عسل درست کردم و خدا رو شکر کردم وقتى اوفتادم زمین همسرم منو ندید و سریع خودمو بلند کردم که من. تو اون حال نبینه و به زور آب عسل خوردم چشمام سیاهى میرفت ولى گفتم نفیس باید یه زن قوى باشى باید رو پاى خودت بودن رو تمرین کنى

        دفعه دوم که رفتم آب عسل بخورم تو آشپزخونه بود تماااام سعیم رو کردم مثه یه زن قدرتمند و ملکه رد بشم از جلوش ولى از صورتم متوجه شد حالم رو ولى هرچى پرسید گفتم خوبم گفت داغونى گفتم خوبم آخه آرزو من بااااید یه زن با عزت نفس و قدرتمند باشم که به هییییچ مردى وابسته نباشه به هیچ مردى تکیه نکنه

        تو اون لحظه تمااام سعیم رو کردم مثه این چند وقت مثه ملکه راه رفتنم رو کنار نذارم تو همون حال هم همونجور که استاد تو عزت نفس گفت راه رفتم

        رفتم خودم رو دوباره تو حموم در رو بستم و هرچقدر همسرم گفت بیا ببرمت بیمارستان گفتم خوبم نمیام و فقط از خدا کمک خواستم و باهاش صحبت کردم و بهش گفتم من به هیچ کس به غیر تو پناه نمیبرم من از بینارستان نیکان رفتن دیییییگه لذت نمیبرم بمیرم

        نمیدونى آرزو هدایتم کرد خدا که شهد انگور بخورم و اصلا انگار آب رو ریختم رو آتیش و چقققققدر خدا رو شکر کردم تونستم روى عهدم بمونم خدا هم بهم جون دوباره داد

        آرزو من واقعا دیروز مرده زنده کردن خدا رو تجربه کردم الان که فکر میکنم حسش خوب بود چون بیشتر کافى بودنش رو متوجه شدم

        بیشتر فهمیدم همه چیز میشود همه کس را به خودم خیلى سخت گرفتم ولى ارزشش رو داشت

        ارزش تجربه این معجزه رو داشت من اجازه ندادم کسى بیاد دستم رو بگیره بلندم کنه تو بدترین شرایطم و احساس کردم یه مدار خیلى خوب رفتم بالا مثه یه شوک بود مثه تحربه یه زایمان بود که انگار همه اون میل به بیمار بودن براى اینکه همسرم دلش برام بسوزه از وجودم خارج شد

        امتحان سختى بود مخصوصا وقتى نجوا میگفت ببین با این حال رهات کرد تو خونه رفت و من باید میتونستم تو اون لحظه ذهنم رو سریع کنترل کنم چون من همینو میخوام که هیچ مردى نخواد از من حمایت کنه من حمایت خدا رو میخوام فققققط تا بتونم یه زن قدرتمند و شجاع باشم

        وقتى حالم جا اومد رفتم براى جایزه براى خودم یه میگو پلوى بوشهرى درست کردم و با عشق خودم براى این متعهد بودنم به خودم جایزه دادم و دیشب و امروز همش رقصیدم که بهم جون داد برام معجزه کرد با اینکه دلم میخواست بخوابم ولی گفتم نفیس پاشو برقص برای این معجزات الهی

        و بعد به دل یه ترس دیگه ام رفتم و اقدام عملى هدایتى برداشتم و بعد از ظهر از تو اون پیغام رو دریافت کردم

        آرزو نمیدونى چه حسى داشتم چهقدر کیف کردم که اینقدر قشنگ خدا سریع نشونه میفرسته برام با دستهاى یه فرشته پاک و مقدس براى همین میگم نمیدونم چى بهت بگم تا جایگاهت رو پیش خدا بدونى

        وقتى گفتم بوى خدا میدى دیدم عطرى رو زدم که پارسال به خدا گفتم عشق من تویی خودت برام هدیه ولنتاین بفرست من از هیچ مردى توقع ندارم و از دست دوست همسرم عطر برند خودش به اسم موسى اسماعیل پور که داده بود اسپانسرش فرانسه براش زده بود رو برام فرستاد که آرزو به قدرى این عطر بیییییینظیره که وااااقعا بوى خدا میده براى من بوى بهشت میده و برام از همه عطر شانل ها و تام فورد و و ….که استفاده کردم ارزشمند تره

        میبینى آرزو همه مردا دستهاى خدا شدن بهم خیر برسونن بى منت با عشق و نمیدونى وقتى همسرم تل زد از طرف من ازش تشکر کنه چقدر خوشحال بود و باعث افتخارش میدونست که این هدیه رو با عشق به من تقدیم کرده

        و من چقققدر خدا رو سپاسگزارى کردم که از حایی که حساب نمیکنم بهم روزى میده و چقدر ایشون رو تحسین کردم براى این برندسازى بینظیرش براى این عطر فوق العاده خوشبو با موندگارى بییینظیرش که وااااقعا بوى بهشت میده به قول تو بوى خدا میده

        خدا رو شاکرم آرزو یه روزى آرزوى داشتن بهترین برند ها رو داشتم و با چه آرزوى داشتن ست لویى ویتون که برام نماد ثروته رو داشتم و خدا این آرزوم رو خیلیییییی راحت محقق کرد و روزى رو فرستاد دنبالم برندها رو میفرسته دنبالم

        یه روز آرزوى داشتن یه کالج رو داشتم الان کالج هام داره کلکسیونى از بهترین برندها میشه خدایا شکرت

        میدونى آرزو باید بیشتر وارد این پاشنه آشیلم بشم چون ویژگى افراد موفق اینه که خیلى راحت و با افتخار وقتى پروانه میشن از دوران کرم ابریشم بودنشون صحبت میکنن و این امید الهى رو به بقیه هم میدن که میشه ورق زندگیت برگرده

        الان کیف و کالج جلوی چشممه و چقدر براش ذوق کردم و بوسش کردم و براش ذوق کردم و دیگه احساس نکردم الان ندید بدیدم

        عااااشقتم مثه همیشه که با عشق برام مینویسى روى ماهت رو میبوسم بهترینم و برات عشق الهى آرزومندم 💖💖💖

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
        • -
          آرزو دختر خدا گفته:
          مدت عضویت: 1880 روز

          سلام نفیس گلی

          شبت قشنگ و آروم

          از صبح خواستم جواب بنویسم اما به دلایلی نمیشد

          الان تو خونه خودم ، ساکت با حال خوب نشستم و گفتم بشینم با نفیس جان همزاد قشنگم صحبت کنم

          جونم برات بگه که خیلی حرفاتو دوستداشتم

          هم از اینکه از جایگاهم پیش خدا گفتی که قطعا پیغام خدا از زبان توهه و هم از پیشرفتت خیلی دلم شاده برات

          این حس قربانی شدن

          این حس دلسوزی رو دوستداشتن

          پاشنه آرشیلیست که فکر میکنم تو همه ما وجود داره و تو ماشاللع چقدر خوب داری ریشه کن میکنی

          واقعا تحسینت میکنم

          چقدر جالب وقتی از ادکلنی گفتی که همون لحظه استفاده کردی و من گفتم بوی خدا میدی

          قربون خدا برم با این قوانینش

          قربون خدا برم با این همزمانیش

          قربون خدا برم برای بودنمون در این فضا و البته بودن با استاد عزیزمون

          نفیس حس میکنم هر ی قدمی که برای رفتن تو دل ترس و یا هر استپی برای کنترل ذهن کردنی که انجام میدی به عینه خودت رو میبینی که چقدر مدار درکت از قوانین و زبان خدا رو فهمیدن و مدار ارتعاشیت بالا میره

          خودتو میبینی که چقدر بالاتر رفتی و چقدر این حس قدرت لذت بخشه

          هر روزی که بیشتر میگذره بیشتر میفهمم که روز قبل انگار خدا رو نمیشناختم و الان درک بهتری ازش دارم و این تکاملمون هست که چقدر دوسش دارم

          نفیس این لحظه که دارم برات مینویسم ی تضاد خیلی بدی تو محیط کارم بوجود اومده

          اگر قبلا بود قطعا تا مرض سکته میرفتم

          خصوصا که این تضاد یکی از وحشتناکترین پاشنه ارشیل های من بود

          اما الان این لحظه که دارم برات مینویسم قلبی تو سینمه که میگه دختر زیبا نگران نباش کار رو دادی دست خودش ، خودش میدونه باید چطور مدیریت کنه ، چطور جمع کنه که ذره آیی آسیب به تو نرسه ،؟

          این اطمینان از کجا میاد ؟

          از ایمان ؟

          یعنی من اینقدر خدای خودم رو باور کردم ؟😍😍

          یعنی خدای درون من اینقدر قدرتمند شده که ککم نمیگزه و مطمئم آسیبی به من نمیرسه … 😍😍

          ظهر اومدم خونه سعی کردم کنترل ذهن کنم …

          گرفتم خوابیدم که فکر نکنم …

          بیدار شدم یادم افتاد چه اتفاقی افتاده و حالم گرفته شد و نجواها میومد و میومد …

          بهش بها ندادم ، خونه قشنگم رو تمیز کردم

          وسایلم رو مرتب کردم و دوش گرفتم و …

          تو لحظاتی که داشتم این کارا رو میکردم خدا بهم میگفت برو این حرفو بزن

          این رو بگو

          به این صورت مطرح کن و …

          عجیب قلبم آروم شد

          حالا فردا پس فردا باید برم و قضیه رو مدیریت کنم که مطمئنم خدا خودش اون لحظه میدونه چی تو ذهن من بیاره و چطور از من در برابر بقیه دفاع کنه … کسی حق نداره بمن آسیب بزنه

          چون تو تمام اون مراحلی که من پیش رفتم ، هدایت از خودش خواستم و در حد توانم اجرا کردم و مطمئنم این وسط قراره من یک درس‌هایی بگیرم و به بهترین شکل حل میشه و من در پناه امن الهی خواهم بود …

          وقتی با خدایی کوهی در برابرت باشع تو نمیترسی

          اما وقتی خودتی و خودت حتی ی پر کاه هم تو رو تا سرحد مرگ میترسونه

          نفیس من همه اینها رو حس کردما

          روزهایی بود که ی اقا میومد تو اتاق من و من بهش ی لبخند میزدم از ترس میمردم که الان چه فکری راجع بمن میکنه ؟ میگه من دختر خوبی نیستم و …

          اما الان به تضادی خوردم که مستقیم با ابروی من در ارتباطه

          اما میدونم در حریم امن الهی هستم

          میدونم اگر خدا بخواهد چه کسی می‌تواند به بنده آسیبی برساند ؟

          و اگر خدا نخواهد چه کسی می‌تواند به بنده نفعی برساند ….

          و دقیقا همینه

          الانم با اون شناختی کع من از خدا دارم همون خدایی که جون شد تو پاهای تو و کمکت کرد عهدت رو نشکنی همون خدا میشع پشت و پناه من و نمیذاره کسی آسیبی به جایگاه و شخصیتی که خودش هدیه داده بزنه …

          نفیس تو یکی از فایل های ۱۲ قدم بود استاد عزیزمون میگفت : شما مثل مسافرهایی هستید که تا قبل از پرواز در هواپیما میتونید تصمیم بگیرید که سوار هواپیما بشین یا نه ؟

          اگر سوار شدی دیگه نمیتونی به خلبان بگی این طوری برو یا اون طوری پرواز کن … و بایدبنشینی به خلبان اعتماد کنی

          میگفت وقتی با خدایی دیگه باید اعتماد کنی و بذاری کارشو بکنه و هی نگی چرا این اتفاق افتاد ؟ چرا این شو یا اون شد … باید قبول کنی الخیر مافی وقع …

          منم از خدا ی سری چیزها خواستم و خدا هم برای رسوندنم به مقصد باید از یک مسیری منو ببره

          اون مسیر شاید جاده خاکی داشته باشه ، شاید اقلیم هوایی بعضی جاهاشو دوست نداشته باشم اما میدونم خدای من راه بلده و منو میبره به مقصد و بهتره که من مقاومت نکنم تا زودتر برسیم

          الانم حسم و حالم بصورت آرامشیست بی نهایت عجیب

          من به خدای خودم اعتماد دارم

          این وسط قراره من درس‌هایی رو یاد بگیرم و یا شاید قراره از جایی به جای دیگر مهاجرت کنم که برام بهتره و خواسته های من اونجا وجود داره و‌محقق میشع پس بهش اعتماد میکنم و راحت میگذارم که خلبان زندگیم منو ببره به مقصد

          خدایی که من شناختم بی نهایت مهربان بود

          بی نهایت منو دوستداره

          و بی نهایت منو عزیز کرذه و تاج پادشاهی رو بر سر من گذاشته و از خدایی که من شناختم بعیده برنامه های ناقص برای کسی ترتیب بده اگر گفت هستم تا آخرش باهاته

          توام باهاش نباشی اما اون باهاته و نفیس جان عاشق خدای مهربونمون هستم و تو رو هم به خدا میسپارم و در کامنت های بعدی نتیجه این تضاد رو میام و برات مینویسم که هم رد پا بشه برای خودم و هم برای تو نازنینم شاید هدایتی وجود داشته باشه

          راستی چقدر قشنگ گفتی از پروانه آیی که از دوران کرم بودنش خجالت نمیکشه و با افتخار ازش میگه

          این جمله ات برای ساختن اعتماد بنفس و قبول کردن گذشته و پذیرفتن کمک بسیار زیادی میکنه

          دوستدارم ابجی قشنگم

          هدیه هات هم مبارکت باشع

          راستی منم ی تجربه این چنینی داشتم

          نفیس پارسال تو یک الهام بمن گفته شد رها کنم ی سری افراد و شرایط رو و بچسبم به خدا و فایل ها

          اون روزها رو آتیش بودم نفیس

          نجواها میومد میخاستم جون بدم

          ی روز کع حالم خیلی بد بود از لاعلاجی از خونه زدم بیرون

          رفتم لب ساحل

          رفتم توی پارک

          راه میرفتم و حرف میزدم میگفتم خدایا کمک خدایا کمک

          من دارم میمیرم ی نشانه بفرست که منو میبینی دلم آروم بگیره …

          نفیس خسته و … اومدم خونه

          بگو چی دیدم ؟

          پشت در خونه ام یک گلدان طبیعی بسیار بسیار قشنگ پر از گل با یک کادو پشت در گذاشته شده بود 🧐

          وای خدایا این چیه ؟

          و باز کردم که یک تاپ قرمز مجلسی فوق العاده بود

          که بعدا فهمیدم از یک اقایی که من رفته بودم برای منزل اجاره کنم و ایشون میخاست بمن نزدیک شه و من برخورد شدیدی کرده بودم برای رفع دلجویی میاد و میبینه من نیستم میذاره پشت در و از من عذرخواهی کزد و رفت ….

          نفیس اون آدم با هر فکر و فرکانسی که داشت مامور شد که خدا به من بگه من میبینمت ،

          حواسم بهت هست ، آدم میفرستم پشت در خونه ات هدیه بگذاره و بره و اون روز چقدر من اشک شوق ریختم و هر بار اون گلهای زیبا رو میدیم حس میکردم خدا منو داره عین گل نوازش میکنه …

          یا وقتی که روز زن بود و منم تنها بودم به خدا گفتم تو برام همسری کن

          نفیس به خداوندی خدا از در و دیوار برای من هدیه میومد

          دوتا مرغ عشق … باورت میشع ؟ خدا بمن مرغ عشق داد و با زبان نشانه ها گفت صبر کن میدونم چی میخای …

          برام کتاب نامه های احمد شاملو به آیدا از یک ناشناس فرستاده شد کع بعدها فهمیدم یکی از استادهای مجموعه برام هدیه گرفته و فرستاده …

          یکی از همکاران برام خوراکی

          یکی برام هدفون

          یکی برام ادکلن

          یکی برام …

          یعنی از درو دیوار به سر من هدیه میریخت که اگر همسرم بود هم اینطوری برام هدیه نمیخرید که خدا این طوری برای من همسری کرد و دل منو شاد کرد

          خیلی تجربه عجیبی بود

          الانم همین خدا کنارمه و هر روز بیشتر وظیفه خودش میدونه که برام همسری کنه ، پدری کنه و منو در آغوش خودش جای بده

          شبت آروم و قشنگ ابجی جانم 👩‍❤️‍💋‍👩

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
          • -
            نفیسه گفته:
            مدت عضویت: 2110 روز

            سلام آرزوی نازنینم

            چقققدر از ایمانت از آرامشت که تو نوشته ات موج میزد لذت بردم و تحسینت میکنم

            میدونی یاد چی اوفتادم

            یاد مریم پاک و مقدس که خدا جلوی قومش آبروش رو خرید

            بدون اینکه کاری کنه حتی بخواد از خودش دفاع بکنه و یا خودش رو ثابت بکنه خدا عیسی تو گهواره رو به زبون درآورد و خدا ایشون رو مثال پاکی زن در جهان کرد و به زنان عالمین برتری داد

            یاد یوسف پاک اوفتادم که خدا از آبروش حفاظت کرد وقتی هییییچ شاهدی نبود و همه نشانه ها بر علیه اون بود و متهم شده بود به کاری که نکرده بود و بعدش خدا براش چه کرد

            خدارو شکر میکنم عزیزم که تو این مسیر هستیم و داریم از هم دیگه یاد میگیریم و رشد میکنیم

            میدونی آرزو خیلی دارم به موضوع آبرو فکر میکنم چیزی که نشونه ها بارها و بارها با پتک و چکش بهم فهمونده که برای داشتن زندگی بهتر تجربه های بهتر برای چشیدن طعم آزادی بتونی این رو درست کنی

            اینکه چرا آبرومون واسمون مهمه به این پاشنه آشیل مزخرف که فقط ریشه اش بر میگرده به شرک و مهم بودن نظر بقیه

            اینکه چرا خودم ایییینقدر مقاومت میکنم در مورد الهاماتی که واسه نوشتن یه سری چیزها که به سردرد میکشه

            اینکه چرا اصلا بارها و بارها تو این الگوی تکراری قرار گرفتم و به خاطر کلمه آبرو باج دادم و سکوت کردم و از خودم گذشتم

            میدونم باید بتونم برای اینکه تو این مورد ضربه نخورم برم تو دل حل این پاشنه آشیل

            عزت و آبرو دست خداس ولی من مشرک میام میدمش به دهن مردم و نظر مردم و از همون نقطه ضربه میخورم

            الان که فکر میکنم میبینم هیچ بچه ای حتی اگه تو خودش جیش کنه بادگلو بزنه و دست تو دماغش کنه هیچ وقت کسی در موردش فکر بد نمیکنه چون اون بچه اصلاً چیزی به اسم حرف مردم و آبرو رو نمیشناسه

            بااااید تا آخر عمرم رو این موضوع کار کنم اگر میخوام از این سیکل خارج بشم

            خیلی چیزها میخواستم بنویسم برات ولی خودم تو این مورد بسیار ضعف دارم برای همین تو جایگاهی نیستم که بنویسم

            ولی تا آخر عمرم افرادی که آبرو و نظر بقیه براشون مهم نیست رو تحسین میکنم

            تا آخر عمرم افرادی که فقط براشون مهمه سرشون جلوی خدا بالا باشه و آبروشون پیش خدا حفظ بشه رو تحسین میکنم

            من تحسین میکنم ترامپ رو که تو اون جایگاه کل زندگیش و گذشته اش رو میشه میاد با خونسردی میگه آره من اینجوری بودم ولی الان دارم درست زندگی میکنم

            من تحسین میکنم موسی ع رو که قتل کرد فرار هم کرد ولی وقتی مشمول رحمت الهی شد و همه خواستن به روش بیارن که تو گذشته چیکار کرده با قدرت وایساد و گفت آرههههه من اون کار رو انجام دادم ولی اون زمان گمراه بودم

            من استاد رو تحسین میکنم که اینقدر قشنگ زندگیش رو به معرض نمایش گذاشته و چیزی واسه مخفی کردن نداره و داره روی مهم بودن نظر مردم و آبرو اینقدر قشنگ کار میکنه تا کسی نتونه از نقطه آبرو بهش ضربه بزنه

            چون خیلی خوب درک کرده کافیه فقققققط پیش خدا آبرو داشته باشی

            چیزی که من شاگرد بااااااید تا آخر عمرم به خودم یادآوری کنم تا بتونم طعم آزادی رو بچشم طعم خودم بودن رو بچشم

            مبارکت باشه عششششقم همه هدایای زیبا و ارزشمندی که از جایی که حساب نمیکنی خدا روزیت میکنه

            چه بسا چیزهایی که شما از آن کراهت دارید ولی خیر شما در آن است

            و چقدر قشنگ این فرکانس ایمان داشتن به این آیه رو در نوشته هات دیدم آفرین به ایمانت

            آفرین به توکلت آفرین به قلب پاک و شجاعت

            به قول استاد وقتی داری رو خودت کار میکنی هر اتفاقی بیوفته همممون اتفاق خوبه است

            من یه چیز رو خیلی خوب تو تجربه به دست آوردم و بعد هدایت شدم به خوندن سوره نور و آیات بینظیرش که خدا از زنان پاکدامن خیلییییییی محافظت میکنه حتی تو بدترین شرایط مثه مریم س

            برای تو فرشته الهی بهترین ها رو آرزومندم

            و تو رو به خدایی میسپارم که خیرالحافظین شد برای همه چیز مریم س و از مرحله غربالگری به سلامت عبورش داد و به زنان عالمین برتری دادش

            به سلامت عبور کردن از این مرحله طلایی زندگیت رو آرزومندم و منتظر شنیدن نتایجش هستم

            💝💝💝

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
            • -
              آرزو دختر خدا گفته:
              مدت عضویت: 1880 روز

              سلام عزیزدلم

              نفیس عزیزم

              خواهر خوبم

              الان جات سبز کنار ساحل با شروع یک غروب خیلی قشنگ نشسته ام و گفتم بیام کمی با ابجی مهربونم صحیت کنم

              نفیسه جان برات نگم که اون قضیه که به تضاد خورده بودم چی شد ؟

              نمیدونی اون قضیه چقدر خوب و عالی طوریکه فکرش رو نمیکردم برام حل شد …

              پیش همکارم که راجع بمن باهاش حرف زده بودند و من خیلی ناراحت بودم خودش به من زنگ زد و گفت که زنگ زدم احوالت رو بپرسم

              و اینکه من فهمیدم که اون کسی راجع به شما حرف زده فیلمشون بوده

              و خواستن شومن بازی در بیارن

              و اینکه خودم میرم پیش رییس منابع انسانی و میگم که اینها همه آش سوتفاهم بوده و نمیدونی چه باری از رو دوش من برداشت

              اخه راجع به اون قضیه حرف زدن برای من سخت بود

              قرار گرفتن تو اون شرایط سخت بود چه برسه به توضیح دادن اونم پیش رییس منابع انسانی مون که من خیلی باهاشون رودروایستی دارم و بهش فکر میکردم همه بدنم یخ می‌کرد

              اما خدا خودش به بهترین شکل طوری قضیه رو حل کرد که حتی سر سوزنی بمن فشار نیاد

              اون همکارم تماس گرفت ازم دلجویی کرد و گفت اصلا نگران نباش

              نفیس خودمونیم منم ی سری اشتباهاتی داشتم …

              البته نه به اون صورت که اونا برداشت کرده بودن ..

              اما منم قانون رو به اشتباه فهمیده و پیش رفته بودم

              اما خدا خودش میدونست که من چه نیتی داشتم

              خودش طوری برام جمعش کرد کع فقط اشک تو چشمم حلقه زده بود

              نفیس من فهمیدم ی روزهایی که من تو خواب خرگوشی بودم چطور خدا ازم محافظت میکرذه و نذاشته خط و خشی به شخصیت و ابروی من وارد بشه ..

              این قضیه ابرو رو خدا نمیذاره کسی بهش دست بزنه

              هزار جا بدون اینکه تو بفهمی اون خودش پیشاپیش میاد و قضیه رو درست میکنه و میره که شاید ماها هیچ وقت نفهمیم که خدا برامون چیکار کرده و روحمون هم خبر دار نشه

              خدا اینقدر مهربونه اما ما گاهی میشیم دایه عزیزتر از مادر …

              و هی ابرو ابرو می‌کنیم که بقول تو از همون جا ضربه میخوریم

              در خالیکه بنظر من همینطوری که روزی ما رو خدا بر خودش واجب دونسته ابروی ما هم جز همون روزی محسوب میشع و محاله که دچار دستخوش بشه

              خلاصه نفیس این روزها وقتی به اینکه خدا چطور ازم مراقبت کرد

              و حتی روزهایی کع من تو اشتباه بودم اما داشته از من مراقبت میکرده و نمیذاشته که کسی منو تو چاه بندازه از شادی میخام فریاد بزنم و قربونش برم

              که اینقدر مهربونه

              اینقدر بخشنده و ستار العیوبه ؟

              مگه میشع عاشق این خدا نبود ؟

              نفیس فکرشو کن اصلا خدا نداشت من حرفی بزنم توضیحی بدم

              خودش اومد وسط و بدون کلمه آیی بازخواست که از من بشع کل قضیه رو به نفع من حل کرد

              نفیس مطمین بودم همینه

              محاله خدا ابرویی که خودش داده رو ببره

              البته کع منم باید سنجیده تر رفتار کنم

              پخته تر رفتار کنم

              به بهای اندک این گوهر گرانبها رو ندم

              و درسته کع خدا مهربان و محافظ هست

              اما منم باید به عرف جامعه و قوانینش احترام بگذارم و بقول حضرت علی خودم رو در معرض قضاوت نگذارم

              نه اینکه بترسم و زندگیم رو فلج کنم بلکه باید کار درست رو‌انجام بدم

              کار درست شفافه

              قایم کردنی نیست

              اونو انجام بدم فارغ از نظر بقیه

              اما نه اینکه خودم رو در معرض اتهام بگذارم

              و این درسی بود که من از این داستان گرفتم

              خدا بمن کمک کرد و مهربانانه چون یک معلم دلسوز درسش رو هم بدون تنبیه بمن داد

              دلم میخاست بیام و بهت نتیجه رو بگم

              آجی جان کنار ساحل جات خالیع

              اگر تونستی بیا عسلویع ی شهر ساحلی آرام

              و در کنار هم قطعا لحظات خوبی رو خصوصا تو این فصل که اینقدر هوا اینجا خوبه خواهیم گذروند

              انشاللع به امید دیدار

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
          • -
            نفیسه گفته:
            مدت عضویت: 2110 روز

            عاااااشقتم عشقم

            سلام چققققدر خوشحالم برات وقتی پیغامت رو دریافت کردم داشتم فایل ۵۳ گفتگو استاد رو میدیدم و چقققدر این پیغام تو نشونه ها و همزمانی های قشنگی داشت مخصوصاً با صدای اذان و من فققققط از ته قلبم برای این که اینقدر قشنگ خدا حمایتت کرد سجده شکر کردم و شاد شدم میدونی آرزو واااقعا یه حس قلبی خیلییی قوی بهت دارم دقیقا انگار بهترین اتفاق واسه خواهرم افتاده بود همونجور شاد و سپاسگزار شدم

            آرزو باورت میشه قلبم بهم میگفت مثال حضرت مریم و حضرت یوسف رو برات بزنم که در سکوت خدا آبروشون رو براشون حفظ کرد و دقییییقا برای تو هم همین شد

            و چه درسها و نشانه های قشنگی از این کامنت ارزشمندت گرفتم

            چقدر زیبا گفتی که باید عرف جامعه و قوانین رو رعایت کنیم

            میدونی وقتی با قانون آسنا میشیم هممون دچار یک کج فهمی هایی میشیم که اونم بخشی از روند تکاملی ماست همون مثال راه رفتن که تا بخواهیم درست راه بریم چندبار میخوریم زمین

            چقدر تحسینت کردم که مسئولیت این تضاد رو خودت به عهده گرفتی و درسهاش رو گرفتی این نشون دهنده یه رشد شحصیتی عالیه

            واقعا همینه خدا به شدت ستارالعیوب هست البته به شرطی که ما هم برای خودمون و بقیه ستار العیوب باشیم و عیوبی که خدا از خودمون و بقیه پوشونده ما عیان نکنیم این ترمز بگم پاشنه آشیل بگم چی بگم نمیدونم تو بحث آبرو رو من طی چند تا الگوی تکراری گرفتم و دارم خیلی روش کار میکنم قلبم میگه الان وقت نوشتنش نیست نمیدونم کی باید بنویسم ولی به شدددت باید این درس رو درک کنم هنوز کامل درکش نکردم ان شاءالله هدایت بشم به درک درستش

            و واقعا همینطوره ما باید حواسمون باشه حرکات انتحاری نزنینم و تو همه چیز تکامل رو رعایت کنیم که استاد توی فایلهای حجاب هم خیلی قشنگ تو قسمت آخرش توضیح دادن که حواسمون به فرهنگ جایی که داریم توش زندگی میکنیم باشه برای اینکه خودمون اذیت نشیم و یه نشتی انرژی نشه برامون تا ان شاءالله هدایت بشیم به جایی که آزادی هست و آدم میتونه خودش بودن رو تجربه کنه

            آفففرین چقدر قشنگ گفتی کار درست شفاف هست قایم کردنی نیست چقدر از این درکت لذت بردم

            اگه کار من درسته چرا قایمش میکنم و از رو بازی کردن میترسم اگر درست نیست پس من بیجا میکنم که یواشکی و قایمکی انجامش بدم میدونی این مخفی کاری پاشنه آشیل منه همش هم برمیگرده به ترسها و نداشتن اعتماد به نفس و خیلی باید روش کار کنم واسه همین این چندتا کامنت آخر رو نوشتم بس که من از این مخفی کاری و نقاب زدن ضربه های ویرانگر خوردم که دیگه زدم به سیم آخر و گفتم نمیپذیرم با نقاب جایی باشم خود واقعیم رو نشون میدم

            چقدر جالب که داشتم غروب رو تماشا میکردم و چند روز بود دلم غروب لب دریا رو میخواست و درخواستش رو به خدا دادم و این پیغام تو رو یه نشونه الهی دیدم و اتفاقاً رفتم عسلویه رو سرچ کردم و دیدم

            واقعا خدارو شکر میکنم برای آزادی و موقعیت مکانی نزدیک به دریایی که داری

            عاااشقتم که همیشه به من عشق و محبت داری به قول استاد هداااااایت میشم ان شاءالله در زمان مناسب تا در بهترین مکان هم دیگر رو در آغوش بکشیم

            بهترین های دنیا و آخرت رو برات آرزومندم💝💝💝

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      زینب سلمان زاده گفته:
      مدت عضویت: 2437 روز

      نفیسه عزیزم ســــــــــلام

      بــــــــی نهایت تحسینت میکنم دوست عزیزم چــــــقدر عالی اون زمانی هم که فقط شش ساله ات بود تونستی از اون تجربه یک هفته طلایی ات برای خلق رویاهات استفاده کنی و زنده نگهشون داشتی و حتی بعد تموم شدن اون هفته هم همیشه بابتش شکرگزار باشی

      تحسینت میکنم برای شکرگزار بودنت بابت زمانی که مادرت قبول نکرد اون لباسهای زیبای مارک جنس بی نظیر رو چون الان میدونی همین باعث شد حس ارزشمندی رو در خودت رشد بدی که لیاقت تو بهترین لباسها با کیفیت عالی ولی از نوع نوی اون حتی اگر اون لباسا ایــــــنقدر بی نظیر باشه اینقدر کیفیتش عالیه که اصلا مشخص نیست که پوشیده شده شاید اون موقع دوست داشتی بپوشی اش و واست سوال بود چرا مادر من نزاشت واسمون بیارن آخه ولی الان بابت رفتار مادرت خوشحالی و شکرگزار

      تحسینت میکنم اونم بــــــــی نهایت که بعد سالها زنگ زدی به دخر عمه ای که بقول خودت بخاطر عزت نفس پایین خودت اصلا واست ازتباط برقرار کردن با اون خیلی سخت بود ولی الان که آگاهانه داری روی خودت کار میکنی زنگ میزنی و کلی واسش از حس خوبی که بهش داشتی میگی کاری که خودم هم بارها انجام دادم کسانی که بخاطر موقعیت شغلی و مالی شون اصلا واسم بشدت سخت بود چون بخاطر عزت نفس پایینم خودم رو خیلی پایین تر می دیدم (شاید این رو به زبون نمیوردم ولی در واقع این بود) ولی وقتی شروع کردم روی خودم کار کردن براحتی با همون آدما و خیلی بیشترشون ارتباط برقرار کردم مثلا یکی شون که استادم تو دانشگاه بود و سر یه امتحان نمره پایین بهم داد که حقم هم بود ولی بعدش بابت همین از من عذرخواهی کرد

      نفیسه جان هر لحظه ات توحیدی تر باشه و ثروتمندتر در پناه رب العالمین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        نفیسه گفته:
        مدت عضویت: 2110 روز

        سلام زینب عزیزم

        عاااااشقتم سپاسگزارم از پاسخ پر مهر و عشقی که نوشتی

        منم تحسینت میکنم برای این تغییرات شخصیتی فوق العاده و عزت نفسی که در خودت ایجاد کردی و همیشه از خوندن کامنت هات و دیدن رشد روز افزون و موفقیت هایی که عاشقانه مینویسی بسیار لذت میبرم

        برای تو بهترین بهترین ها رو آرزومندم💐💐💐

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      معصومه عبیری گفته:
      مدت عضویت: 2249 روز

      سلام به نفیسه عزیز و ارزشمندم😍❤️❤️❤️

      چقدر بی نهایت لذت بردم از خوندن کامنت زیبات و چقدر قشنگ نوشته بودی و خدای من چقدر منی که فک میکردم نگاهم به ثروتمندا مثبته، باعث شد نگاهم خییلی خیلی بهتر بشه بهشون .و بیشتر اینو باور کنم که واقعا هر کسی تو هر جایگاهی هست به خاطره‌ای باورهای ذهنی خودشه و باورهایی که توی بچگی داشته و شکل گرفته…

      منم فکر میکردم کسایی که ثروتمندن معمولا پدر و مادر ثروتمندی داشتن و با پول اونا به اینا هم ثروت رسیده ولی الان کاملا متوجه شدم که بابا اون فقط به خاطر باورهای درستی بوده که از بچگی تو ذهن اونا رفته و از نزدیک دیدن و پذیرفتن طبیعی بودنش رو و اصلا همون ارث هم اگه بهشون رسیده باشه باز به خاطر باور و احساس لیاقت خودشون بوده. و من چقدر تحسین میکنم دخترعمه های نازنینت رو و اینکه به نسبت اون ثروتمندایی که من می‌شناختیم توی اقوامم و اتفاقا خیلی انسانهای شریفی هم هستن، چقدر دخترعمه های شما بینهایت بیشتر ثروتمند بودن و هستن😍 و اصلا از خوندن اون خاطراتت چقدر قشنگ خودم رو جای شما تصور میکردم و چقدر خوشحالم که با چنین باور خوبی نسبت به ثروت بزرگ شدی و نفیسه عزیزم بی نهایت تحسینت میکنم بابت زندگی خوبت و خونه گرون قیمتت تو بهترین منطقه و لباسا و کیف و کفش و عطرهای برند و مارک 😍😍 واقعا چقدر لذت بخشه ثروتمند بودن و البته متواضع و توحیدی بودن چون شما چون استاد نازنین چون مریم بانوی مهربون چون دخترعمه های فوق العاده تون که منم عاشقشون شدم …

      خداروشکر که اون یک هفته رو توی بچگیتون رفتید اونجا و از نزدیک دیدین چقدر زندگی ثروتمندا شیرین و لذت بخشه و چقدر رفتارشون خداگونه و سرشار از احترامه..

      نفیسه عزیزم از خوندن کامنت هات بی نهایت لذت میبرم و امیدوارم همینطور که از لحاظ مالی طعم خییلی از لذت ها رو چشیدی و مطمئنا بیشتر و بیشتر هم میچشین، از همه نظر هر روز پیشرفت کنید از نظر آرامش سلامتی روابط عزت نفس و….هر روز زندگیتون رو به بهبود و فوق العاده تر شدن پیش بره. برات آرزوی بهترینها رو دارم عزیزدلم. عااااشقتم😘😍😍😍

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      " لیلا شیرزاد " گفته:
      مدت عضویت: 2280 روز

      نفیسه عزیزم سلام

      چقدرررر ازت یاد میگیرم

      چقدر خالصی ، صادقی ، به دل نشینی

      باورت میشه بعضی وقتها ، از حجم این همه آگاهی و درکی که از بچه ها تو این سایت میبینم

      قلبم میخواد از سینم بیفته بیرون

      انگار مغزم میخواد از حجم بااااور شدید و هیجان انگیزی که در من مداما داره تقویت میشه متلاشی بشه

      بینهایت ممنونم دست ارزشمند خدایم

      بیشتر و بیشتر بنویس برامون

      برات آرزوی توحید میکنم …

      دلشاد و روبراهه باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      شایسته احمدی گفته:
      مدت عضویت: 1942 روز

      سلام دوست عزیزم.مرسی بابت حس زیبایی که بهم انتقال دادی،واقعا احساس خوبی گرفتم با خوندن کامنتت،و بهترین جمله ای که زنگ بزرگی در من به صدا در اومد این جمله ت بود که گفتی:واسه خدا فرقی نداره زیتون و ستاره و خدا به هردوش قسم خورده.مرسی از تو خیلی سپاسگزارم برای این احساس قشنگ.

      شاد و ثروتمند و سعادتمند باشی همیشه😘😘😘

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      ام البنین بیگدلی فر گفته:
      مدت عضویت: 3072 روز

      سلام نفیسه عزیز

      کامنتتون عالى بود ، نگاه زیباتون رو تحسین میکنم .

      بخصوص آنجایى که در مورد مادرتون و اینکه اجازه ندادن دیگه لباس هاى دختر عمه هاتون رو بپوشید و احساس لیاقت صحبت کردید . احساس لیاقت یه مدت متوجه شدم خیلى در من کمرنگ و باید خیلى روى آن کار کنم .

      و آنجا که گفتید دختر عمه ها و نوه هاى عمه من در یک محیط ایزوله بزرگ شدن ، تا حالا از این زاویه نگاه نکرده بودم ، واقعا ورودیها خیلى مهم .

      براى این زاویه دید و نوع نگاهتون بهتون تبریک میگم .

      بهترینها رو براتون آرزو میکنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      مرجان گفته:
      مدت عضویت: 1204 روز

      سلام ودرود من راازشهر زیبای یزد پذیرا باش

      واااای نفسیه جاان چقدر تحسینت می‌کنم افرین که از همون کودکی جذب بالایی داشتی که بتوانی خانه ی عمه ات رفت وآمد کنی. والگو بگیری. بخواهی.

      منم یکی دوبار کودکیم خانه ی دایی مادرم رفتم شوکه میشدم ازاون همه امکانات وثروت ویلا

      منو بردی به سی وچندسال پیش. وخاطراتم با یاسر ومژگان توویلای کرجشون

      نفیسه ی من. حالا بیشتر درک میکنم چرا ثروتمندان ثروتمند هستند اونها ذهنیت ثروتمندی دارند باورهای توحیدی. که باعث میشه ثروت رو جذب کنند

      بی نهایت ثروتمندان انسان های شریفی هستند وبی نهایت مهربون.

      خیلی ازت سپاسگزارم که این کامنت رانوشتید. این نشانه ای ازسمت خدا برای من بود

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      Fateme گفته:
      مدت عضویت: 1152 روز

      سلام نفیسه عزیز .. انگار خدا داشت از زبون تو با من حرف میزد، ایرادهای شخصیتیم رو میگفت و فهمیدم چقدر من فاصله دارم بین شخصیتی که دارم و شخصیتی که قراره داشته باشم..

      و در زمانی که داشتم بعضی از آرزوهام رو چال میکردم هدایت شدم به این فایل و مخصوصا اون جمله آخر که الماسهای کوه نور و دریای نور لایق دستهای توست…

      و من اشک ریختم با این جمله و مهر تایید خدا رو گرفتم.

      به خدا هر وقت تردید میاد سراغم خدا با یه نشونه بهم میگه نترس خونه ویلایی تو بهترین شهر شمال همون شهری که بهت گفتم داره آماده میشه…

      الماسهای کوه نور و دریای نور لایق دستهای توست .. سپاسگزارم نفیسه عزیز..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      وجیهه بانو گفته:
      مدت عضویت: 1826 روز

      هزاران درود به استاد بزرگوارم و به عزیزدلشون که عزیز همه ماها هستن…

      ذره ذره این ثروت و امکانات و حال خوب هزاران بار به کامتون شیرین و مبارک باشه..

      و سلام به شما دوست عزیزم

      نفیسه خانم خوش بیان

      که بارها با خوندن متن تون، چشام پر اشک شد…

      چون خیلی از مطالبتون رو انگار از زبون من نوشتین..

      ممنونم دوست خوبم که نگاه زیباتونو صادقانه با ما به اشتراک گذاشتین.

      انگار باید متن شما رو میخوندم تا این بخش از فایل استاد جان و مریم خانم عزیزم همچین جانانه به دل بشینه️️

      من با وجودی که حدود سه سالی هست تو سایت هستم ولی به دلیل فوت مامانم تا مدتی طول کشید تا خودمو جمع و جور کنم..

      و بفهمم تا هستم و هستیم باید زندگی کنم و زیبا زندگی کنم و تا عمرم در این دنیا باقی هست باید باید باید مسیری رو انتخاب کنم که دنیا رو جای بهتری برای خودم و عزیزانم درست کنم

      و چقدرررررررررررررر این جمله استاد بزرگوار به دلم نشست:

      آرزوها نمیمیرن………

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      طاهره آل یدلو گفته:
      مدت عضویت: 1396 روز

      سلام دوست هم فرکانسی من

      چقدر از خوندن کامنت تون لذت بردم وچقدر گریه کردم چون من هم وقتی بچه بودم یک عمه ای داشتم که وضع مالی شون خیلی بهتر از ما بود اون موقع ما توی روستایی زندگی می کردیم و اونها توی شهر بودن.

      فقط اینو بگم که خیلی تحقیر شدم توی اون زمان و با خوندن کامنت شما خیلی گریه کردم.

      وحتما نکته هایی که توی این گریه ناخودآگاه برام پیش اومد رو حتما یادداشت می کنم وحتما چیزی که تا حالا اصلا بهش فکر هم نکرده بودم رو توی خودم درستش می کنم.

      خیلی براتون خوشحالم که الگوی عالی داشتید وحتما پیشرفتتون سریع تر اتفاق می افته وشما هم الگوی می شید ثروتمند زندگی می کنید وبه ثروتمندشدن آدم‌های دیگه کمک می کنید.

      از تون سپاس گذارم این بار سپاس گذاری من به خاطر وجود ارزشمند شماست.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      محمد مرتضوی گفته:
      مدت عضویت: 3783 روز

      نفیسه خانم سلام

      مطمئنم حال دلتون عالیه

      کامنت شما یکی از بهترین کامنت هایی بود که تو سایت استاد عزیز خواندم

      چنان حس خوبی به من داد که نمی تونم براتون توصیفش کنم

      چنان حس عشق تو کامنت هاتون بود که جنسش خالص بود

      فقط دوس دارم در مورد موفقیت های بیشترتون ازتون بشنوم و لذت ببرم

      در پناه خدا باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      علی اصغر وزیری گفته:
      مدت عضویت: 2567 روز

      سلام. چقدر دلها به هم نزدیک هستند. صداقت و عشق، زبان مشترک تمام قلبهاست. چون سخنان شما همه صادقانه و از قلب تان سرچشمه گرفته ، همه خوانندگان احساس لذت میکنند و تجسم واقعی داشتن آن اتفاقات را دارند.

      اوقات لذت بخشی را برایمان فراهم کردید. سپاس گذارم. سربلند باشید.

      ۲۲ آذر ۰۰

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      آتنا گفته:
      مدت عضویت: 1869 روز

      نفیسه عزیز سلام و هزاران سپاس برای این کامنت فوق العاده زیبات همراه با جزئیاتی که ذکر اونها خیلی برای تقویت و کمک به تجسم ثروت و افراد ثروتمند که دل مهربون و دستان دهنده دارن به همه ما کمک کرد. انقدر جزئیات رو خوب و دقیق بیان کردی که من از اول تا آخر به شدت در حال تجسم تمام نکات و باورهایی که داستان وار نوشتی بودم. انگار که من به جای تو تمام این اتفاقات رو در چند دقیقه تجربه کردم. خیلی لذت بردم و مجذوب شدم. حال دل همه رو خوب کردی.

      امیدوارم همیشه در پناه خداوند بزرگ باشی و به تمام اهداف قشنگت برسی و هر روز در این مسیر بیشتر و بیشتر رشد کنی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      عاطفه گفته:
      مدت عضویت: 1520 روز

      سلام به استاد تاثیر گذارم ، مریم عزیزم و به تو نفیسه جان

      نفیسه جان متن تو منو برد به سی سال پیش ، یادم اومد منم این تجربه شیرین رو در منزل یکی از اقوام داشتم که البته یک بار نبود ، در سال چندین مرتبه پیش میومد که به اون خونه رویایی بریم و بتونم نمونه کامل فراوانی دنیا رو اونجا ببینم ، ولی تو چند قدم جلوتر از من بودی چون این حس لیاقت در تو بوجود اومده بود که منم میتونم داشته باشم باید داشته باشم این درخواست در وجودت شکل گرفت و حتی سالهای بعد هم فکرت رو مشغول کرده بود ولی من در اون سن هیچوقت به این موضوع فکر هم نکردم که منم میتونم داشته باشم چون با تمام وجود پذیرفته بودم این شرایط این آرامش این صلح با خود این خوش پوشی این سطح از کیفیت زندگی ، مختص اوناس و من فقط سالی چند بار میتونم از دیدنشون لذت ببرم و استفاده کنم ، یادم میاد هیچوقت حتی مقایسه هم نکردم و فقط با تمام وجود از اون روز استفاده میکردم و شاد بودم چون قانع شده بودم این شرایط فقط برای اون افراد هست … الان چند سالی هست به لطف حضور استاد عباسمنش عزیزم در این دنیا ، این باور در من درونی شد که این کیفیت زندگی برای همه انسانها دست یافتنی است اگر توحید رو باور کنن ، خدا رو سپاسگزارم روزهای الان زندگیم کم از اون شرایط نیست و مطمئنم هر روز بهتر و بهتر خواهد شد . در ضمن عزیزم قلم بسیار زیبایی داری ، لذت بردم .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: