سریال زندگی در بهشت | قسمت 239

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار سِودا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

به نام خدای هدایتگرم به سمت خواسته هایم به سادگی و زیبایی و عزتمندانه وبه صورت کاملا طبیعی و بدیهی

سلام به استاد و مریم عزیزم و دوستان جانم

فایل امروز با ایجاد یه تغییر خوب شروع شده خارج کردن وسایلی که مورد استفاده قرار نمیگیره از کارگاه و از خونه یه پاکسازی قبل از عید

تغییرات شامل خارج کردن موتور از تو خونه جابجایی یخچال و انتقال به داخل اشپزخونه جابجایی جای تلویزیون تعویض مبلها تغییر جسارت میخواد تو هر زمینه ای چه شخصیتی چه اجرای یه ایده جدید یا تغییر یه باور اشتباه یا تغییر در روابطت و شما دو عزیز دل این شجاعت و جسارت رو دارید اونم در زمانی که ظاهرا همه چی داره خوب پیش می ره اما کسی که همیشه دنبال بالا بردن استاندارهاش هست با دیدن کوچکترین نشونه ای میفهمه باید تغییر کنه

نشونه ای که دیدید شلوغ شدن فضای داخلی خونه بود و اینکه از بعضی از وسایل اصلا استفاده نمیشه و این تغییر رو شروع کردید حتی وقتی دیدید برای این تغییر باید در اساتیدی رو به کل از جاش دربیارید بهونه نیاوردید که کار سختی هست انجامش دادید و در ادامه هم دستی از دستان خدا لری عزیز مردی توانمند و مهربون کمکتون کرد و یخچال رو خیلی عااااالی تو آشپزخونه جا دادید

مریم جانم همیشه تحسین برانگیز بودید برای من با عشق و ذوق و اشتیاق رفتید سراغ تغییر یخچال رو خالی کردید و تمهیداتی هم برای بهتر ارگانیز کردن وسایل اندیشیدید با تجربه ای که تو این مدت از کارکردن تو کارگاه به دست آوردید با اعتماد به نفس اون وسیله ای رو که از آمازون سفارش دادید و قطعاتش رو خیلی حرفه ای با اندازه ای که زدید سر جای خودش با اون پیچ گوشتی که خیلی زیبا و سبک و راحت با باطری هم کار میکرد و استاد چند وقت پیش برای شما خریده بودید راحت اون تخته ها و دسته هاش رو وصل کردید کاملا حرفه ای و دقیق خودتون به تنهایی انجامش دادید از الان هیجان دارم ببینم خونه با این تغییرات زیبا چقدر زیباتر میشه

در این روزهای آخر پاییز پارادایس چقدررررررر رویایی شده هوای پاییزی و لطیف در صبح در حالی که شب گذشته یه بارون شاور به همراه کلی رعد وبرق اومده و انشاالله ناودونها هم تو این بارون عالی جواب داده باشند و تست خوبی براشون بوده استاد چه هیجانی داره به ماهیها اینجوری نون می‌دادید چقدر زیبا می‌پریدند بالا و نونها رو تو کسری از ثانیه می خوردند البته که شما مشتاق دیدن این مهمون جدید پارادایس ماهی بزرگ با چشمای درشت هم هستید که دوباری دیدیدنش با تعریفی که ازش کردید که چجوری دهنش رو باز کرده و یه کت فیش به این بزرگی راحت تو دهنش جا شده البته که نتونسته نوش جانش کنه منم مشتاق شدم این ماهی بزرگ رو ببینم البته که پارادایس هرروز یه شگفتی و زیبایی و مهمون جدیدی داره و این زیباییها بی انتهاست خداوند هربار شما رو با یه زیبایی شگفت زده میکنه البته که خداروشکر ما هم از طریق این فایلهایی که سخاوتمندانه آماده میکنید در مدار دیدن اینهمه زیبایی هستیم تو همین حین که استاد جان از ویژگی های این ماهی جدید میگفتید صدای هواپیما هم شنیدم که از بالا سر پارادایس رد شد انشاءالله هواپیمای شخصی خودتون رو بخرید

چه تصویر زیبایی بود صحنه خروج اردکها از تو چیکن شاه چقدر بزرگ شدن یکی شون اون یکی رو هل داد از پله ها انداخت پایین از بس عجله داشت بیاد بیرون خخخخخ خیلللللی مدل موی اون اردکها که گوجه ای هست نازه چقدر اونجا که یکی شون رو بغل کرده بودید و فوکولش رو ناز میکردید خدای من زیبااااا بود رنگ زردش پرهای کوچولو که داره بزرگ میشه برگ خوردنشون و رو زمین فضای کافی برای بودنشون پیدا کرده بودند حسابی می دویدند اون یکی که به پشت افتاد زمین بلند نمی شد مریم جانم تا بهش گفتی خجالت نمیکشی بلند شد خودشو جمع و جور کرد رفت پیش دوستانش تا از فضای باز استفاده کنه و این زیبایی رو از دست نده بعضی از اردکها چقدر پرهای کوچولوشون خوشرنگ بود گلبهی دون دون خدایا شکرت برای این اردکهای زیبایی که میبینم چقدر جاشون عالی شده گرماشون هم با اون لامپها تامین شده واقعا که مریم جانم و استاد جان براشون هیچی کم نزاشتید چقدر عالی ازشون مراقبت کردید انشاءالله به زودی با تخم هایی که میزارند از شما قدردانی میکنند

بهبود دیگه ای رو استاد ایجاد کردند البته کاملا تکاملی اول پای درخت رو سوزوندید بعد هم با کسب تجربه و اعتماد به نفسی که از قطع درختهای قبلی به دست آوردند تونستید با استفاده از قانون فیزیک و ترکیبش با متافیزیک یعنی تجسم اجرای ایده در ذهن تونستید این درخت رو با زاویه درستی اره کنید و با یه هل کوچیک به وسیله باکت تراکتور درخت رو از زاویه ای بیندازید که به سیم های برق برخورد نکنه و بعد از قطع درخت هم تحسین کردن خودتون برای این برش دقیق و قدرت ابزار و استفاده از فایر پیت سیار برای سوزاندن ریشه درخت و فراوونی چوبی که تا یکسال می تونید تو همین یه قسمت از این درختهای قطع شده برای فایر پیت استفاده کرد خدایا شکرت برای این همه فراوونی و بهبود و رشد دائمی و چقدر ریشه اون درخت در عمق زیادی پیش رفته بود و میشد متصور شد که این درخت تنومندی که قطع کردید چقدر ریشه بزرگی داره و واقعا ایده سوزوندنش با فایر پیت سیار هم ایده الهامی عالی هست برای این کار که به زودی عملی میکنید

پاکسازی جنگل با قطع درختچه های هرز و همزمان غذای لذیذی که برای بز و بره ها آماده میشه سود اندر سود بلک مام چه لذتی میبرد حتی با صدای بلند اره برقی هم خوردن رو ادامه میداد البته که یه جایی به فکر ایمنی خودش هم بود چه برگ و میوه های خوشرنگی رو می خوردند شازده لای درختچه ها غرق شده بود سینه های مخمل پر شیر شده ماشاالله تغذیه خوبی دارند تو این پارادایس پر برکت شیرین هم پاهایش رو گذاشته بالا و ایستاده از بالای درختچه ها غذاشو میخوره استاد جان فرکانس دو قلو زایی این بزغاله ها رو فرستادید انشاالله که بچه های زیبایی رو به این پارادایس اضافه کنند مرغ و خروسها هم که در آرامش دور اینها می چرخند اردکها هم که تو اب خوردن فوکولشون رو خیس کردند چقدر چشمای زیبایی دارند خدایا شکرت برای اینهمه موجودات زیبایی که داریم که وجودشون پر از زیبایی و برکت هست

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    334MB
    21 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

90 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علیرضا خنجری» در این صفحه: 1
  1. -
    علیرضا خنجری گفته:
    مدت عضویت: 1945 روز

    سلام سلام

    آقا دیروز اصفهان یک بارون دلچسبی اومد

    چقدر بارونه حال داد خدا را شکر

    من ک خیلی لذت بردم از این بارون

    ی چیزی میگم ی چیزی میشنوید

    بعد نزدیکا غروب بود

    after rain را باید میدیدن

    وای وای

    خوده پرادیس بود دقیقا خوده پرادیس بود برا من

    فقط با این تفاوت که اینجا دریاچه نداشت و پرادیس کوه نداشت

    اون رطوبت هوا دمای هوا شکل ابرها صحنه غروب با پرادیس هیچ فرقی نداشت

    چقدر من خدا را شکر کردم

    چقدر حالم خوب بود

    واقعا قشنگترین صحنه ای بود که من تا حالا دیده بودم

    ابرها نارنجی شده بودن

    یه رطوبت عالی تو هوا بود

    خورشید پشت کوه میتابید

    هوای تمیز بعد از ۷ ۸ ساعت بارش هیولا

    الله اکبر الله اکبر

    صبح که ساعت ۷ از خونه اومدم بیرون

    صحنه ای دیدم که تا الان یاد ندارم که تو اصفهان

    دیده باشم

    چه مه ای بود

    از این مه ها که صبح زود تو پرادیس شکل میگیره

    دقیقا مثل اون منا بگو

    اشک تو چشام جمع شده بود

    سوار موتور شدم

    اهنگ خموش باش از همایون جان شجریان عزیز را برا خودم گذاشتم و تا مقصد گوش میدادم شعری که از حضرت مولانا بود :

    زهی باغ… زهی باغ؛ که بشکفت ز بالا●♪♫

    زهی قدر و زهی بدر… تبارک و تعالی…●♪♫

    زهی فَر… زهی نور…●♪♫

    زهی شر… زهی شور…●♪♫

    زهی گوهرِ منثور●♪♫

    زهی پشت و تولا●♪♫

    زهی ملک… زهی مال…●♪♫

    زهی قال… زهی حال…●♪♫

    زهی پر و زهی بال؛ بر افلاک، تجلی●♪♫

    چه ذوالنون؛ چه مجنون…●♪♫

    چه لیلی، چه لیلا…●♪♫

    چه سلطان و چه خاقان… چه والی و چه والا…●♪♫

    چو بی واسطه جبار؛ بپرورد جهان را●♪♫

    چه ناقوس… چه ناموس…●♪♫

    چه اهلا و چه سهلا●♪♫

    گر اجزای زمینی و گر روحِ امینی؛ چو آن حال ببینی، بگو جل جلالا●♪♫

    گر افلاک نباشد؛ به خدا باک نباشد●♪♫

    دلِ غمناک نباشد… مکن بانگ و علالا●♪♫

    فروپوش… فــروپـوش…●♪♫

    نه بخروش؛ نه بفــروش●♪♫

    تویی باده ی مدهوش؛ یکی لحظه بپالا●♪♫

    خمُش باش! خمُش باش؛ در این مجمعِ اوباش…●♪♫

    مگو فاش… مگو فاش؛ ز مولی و ز مولا●♪♫

    و استاد از شوق و خوشحالی گریه میکردم

    از این صحنه ای که خدا حداقل برای من یکی رقم زد

    چقدر احساسم خوب بود

    این پاداش اون سپاسگزاری برا هوای دیروز بود

    و من اصلا سرما را حس نکردم

    و فقط داشتم لذت میبردم و سپاسگزاری میکردم

    به مقصد که رسیدم

    دیدم دست هام با اینکه دستکش داشتم

    از سرما بی حس شده بود

    ولی من انقدر تو حال خودم بودم که سرما را حس نکردم

    بعد چندتا میگفتن این مه چی بود

    چرا هوا اینطوری بود

    اصلا ادم جلوش را نمیدید

    نمیدونم هوا چقدر سرد بود

    ولی من هنوز داشتم سپاسگزاری میکردم

    و تو دلم گفتم

    فرق من با بقیه همینه

    فرق من با بقیه که حالشون بده اعصابشون خرده و….

    با من همینه

    منم قبلا همین طور بودم و الان چی

    الان چقدر دارم از زندگیم لذت میبرم

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: