سریال زندگی در بهشت | قسمت 24

نوشته‌ی زیبا و تأثیرگزاردوست عزیزمان «سجاد و فاطمه»، به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

نگاه زیبای سجاد عزیز

به نام عشقی که ندیدمش با ایمانی که همیشه کنارمه،

سلام به راه یافتگان عشق و حقیقت، وقتی که 3دقیقه آخر این فایل رسیدم انگار اون زنگ زیبای خداوند بهتر از اکثر اوقات در قلبم به صدا دراومد که خداوند همواره بامنه همیشه دروجودمنه عاشق منه من نزدخدا محبوبم منوقضاوت نمیکنه دروجودمنه من نزدخدا مقدسم باهرشرایط و هر گذشته هر تیپ و قیافه هر سن و سال هر چقدر خطا کرده باشم اما همیشه منو دوست داره و عاشق پیشرفت کردن منه،

خدایا چندروزی بود احساس میکردم وقتی به خواسته ای میرسم و موفق میشم چقدر انگیزه ام کمترمیشه مدام با خودم میگفتم خدایا چه چیزی چه ایرادی دروجودمنه که بعداز حتی موفقیت کوچکی انگیزه میگرفتم اما بی انگیزگیش بیشتراز انگیزه اش بود برام میگفتم درسته باورمو قویترکرده اما یه احساسی درناخودگاهم بوجود میومد که انگار اون طوفان شدتش پایین میومد، میگفتم خدایا چه چیزی داره باعث میشه که اینطور ظرف ذهنیم کوچک بمونه؟ من که خیلی بزرگتراز اینهارو میخوام اما چرا باوجود آگاهی رسیدن به یه عالمه خواسته و اهداف با رسیدن به بعضی خواسته هام انگار میشدم مانند مبارزی که در پایان مبارزه اش کلا عضلاتش سست و رها میشه.

خدایا شکرت این جواب سوال من بود الان استاد در موردش دراین فایل گفتی بهتر برام جاافتاد، درسته این فایل نمادی از ثروت روابط عاشقانه و…. است ،اما برای من حجم عظیمی از نماد ارزش تضاد و عزت نفسه، که بعلاوه خیلی آگاهی های دیگه درونش داره. وقتی تضادهایی در زندگی دارم و در جنبه هایی ضعیف هستم بلکه همینکه به سمتشون حرکت میکنم و چقدر انگیزه دارم برا بدست  آوردنشون باعث میشه که یه عالمه ایده پیدا کنم مسیر تجربه کنم با افراد مختلف آشنا بشم یه عالمه به آدمها خیر برسونم کلی کمک بگیرم، کلی کمک کنم به خیلی ها

من همیشه عدالت خداوند رو ازهمون بچگی از بیس و ریشه ای دروجودم احساس میکردم، باخودم میگم اگه هر تضادی که در زندگی هرکس باشه به این معنا نیست که خداوند بخواد یسری آدمها گناه کنن، بدی کنن آدم بکشن مانند جنگ ،، تا باعث بشه یسری آدمهای دیگه موفق بشن، مسیر درست، ایمان، و ثروتمندشدنو پیدا کنن،،

درسته استاد در بعضی فایلها مثلا گفته جنگ و خون ریزی ،بیماری، و ….باعث رشد و پیشرفت شده اما این بحث و موضوع خیلی عمیقتراز این حرفهاست این یعنی بمعنای همونکه استاد میگه بعضی ها مغز حرفها رو باید بفهمن هست، خب استاد مثلا یه بار وسط بازی گفتی خدایا به امیدتو همون لحظه یه امتیاز گرفتی،، برداشت من اینه که در هر زمان و هر لحظه در کاری مسابقه ای، موفقیتی ….بگی خدایا به امید تو، خدا هم واقعا کمکت میکنه اما ممکنه بعضی اوقات اون نتایج دلخواهت رو بدست نیاری چونکه این کنترل ذهن هرلحظه داره رقم میخوره مانند اینه که حتی 1 ثانیه پیش یا 1دقیقه چند روز قبل چندماه قبل چندسال قبل و چندسال بعد از دیگری متفاوته،،

و یاد کردن و نام الله را برزبان آوردن برای کسب هرموفقیت مانند سناریو نوشتنه درسته شاید همیشه دقیق جواب نده اما خیلی اوقات جواب میده، اونم بدلیل ایراد از خودمونه نه جواب ندادن خداوند اون که هیچ زمان تعطیل یا غیرفعال نیست،، اما آمار همیشه اکثرا درست از آب در میاد، مثلا خود من امروز داشتم سناریویی درمورد کسب درآمدم مینوشتم در دفترم که وسط نوشتن یکی از دوستان بهم زنگ زد یه پیشنهاد چندمیلیونی بهم داد اما چونکه اون پیشنهاد در زمینه موردعلاقه من نبود ردش کردم اما گفتم خدایا شکرت همین خودش یه نشونه ای برام بود،، آره واقعا خود من ورزشکارم و بسیار هدفهای بزرگ ، نامحدود، توقف ناپذیر، و نابغه آفرین در رشته خودم دارم و در وجود خودم احساس میکنم این توانایی رو دارم، اما الان واقعا چند درجه بهتر و بیشتر آگاه شدم که خیلی از باورهای اشتباه عمیقتر و ریشه ای تر از این حرفهاست اما با ادامه دادن و درخواست های مکرر از خداوند برای بهبود باورها و کشف به درون خودمون خداوند بهمون پاسخ میده،، چونکه واژه ها هم دارن باهامون حرف میزنن که از کلمات باید فهمید، «خودم،،خدا» هردوتا واژه از یه خانواده ان یعنی همه چی خودمم و خدا هم دروجود خودمه نه بیرون ازخودم فقط باید ازش بخوام و همیشه صداش بزنم ،،

استاد درسته که خیلی ها بدلیل کوچک بودن ظرف ذهنی و قبل از هرموفقیتی موفقیت بعدی رو انتخاب نمیکنن و همین باعث توقف و ادامه ندادنشون و سیر شدنشون میشه، اما میخوام بگم خیلی ها قبل از این بدلیل باورهای اشتباهی که در ناخودآگاهشون هست دیگه ادامه نمیدن مثالش ورزشکارها چونکه خودم ورزشکارم اینو در 99/9دهم درصد میبینم شاید بگم100درصد که افزایش سن و سال ناتوانشون میکنه اما من سالهاست دارم روی این موضوع باورسازی میکنم هر دقیقه و همیشه،، مثلا پریروز یه حسی انگار از طرف خداوند بود بهم گفت همون خدایی که اصحاب کهف رو 300سال در خواب نگه داشت همون خداهم میتونه تا هرزمان که تو بخوای سلولهای بدنتو تازه و جوان نگهداره. همون خدایی که هرثانیه میلیاردها موجود و انسان خلق میکنه و میمیراند رو همون خداهم خواسته ی تو رو اجابت میکنه ،اصلا مهم نیست حتی اگه تابحال تمام آدمها و نابغه ها هم حتی اگه اینو در طول تاریخ باور نداشتن اصلا مهم نیست بلکه فقط خداوند برای تو کافی ست هرزمان کسی تونست ثابت کنه که با گذر زمان خداوند پیر و ناتوان میشه اون موقع تو هم ناتوان میشی ،،من سنم زیر 30ساله اما واقعا بعضی اوقات این باور اشتباه عذابم میده اما خداروشکر میکنم که همیشه دارم روش کارمیکنم و تاحالا هم چندتا دفتر درمورد این زمینه پر کردم،،

خب من یه اعترافی هم کنم چندروز پیش داشتم باخودم میگفتم تاوقتی من دراین سایت نبودم چقدر خیلی اوقات بیشتر انگیزه و پتانسیلم بالا میرفت برای کسب خواسته و موفقیتی و شدیدتر و فعالتر بودم اما از زمانی که با استاد آشنا شدم و تعهد استاد رو برای درست بودن و کسب نتایج از فایلها و دوره ها رو شنیدم چونکه خیالمون راحت تر شده یه خورده سست تر شدم و یه جورایی در ناخودآگاهمون کمرنگ تر شدن احساس مسئولیت دروجودمون و پایین تر اومدن پتانسیل وجودمون چونکه دیگه مسئولیت رو چنددرصد هم درذهنمون دادیم به عباسمنش،، واقعا من که بیشتر آگاه شدم که قوانین خداوند همیشه براساس خیره چه ما شرایطمون و حال حاضرمون بدون دستاورد و تجربه شکست باشه چه با کلی موفقیت و دستاورد باشه همچنان میشه پراز انگیزه و پتانسیل بالا داشت  برای پیشرفت و رفتن به مدار بالاتر ،،،

استاد احسنت بهت اکثر بازیها از وسط بازی و اکثرا در زمانهای پایانی میتونی کنترل ذهنت رو بدست بگیری و بازی رو ببری،، مریم عزیز احسنت بهت بجای تضعیف و مقایسه کردن خودت بااستاد بلکه خودتو باورداشتی و مهارتتو بالابردی،، استاد وقتی این همه اشتیاق داشتی از سالهای قبل که پینگ پنگ بازی کنی و بخاطر درخواست و فرکانس های مدام باعث شد که هرجایی هم شرایطش نبود اما با عشق و علاقه و ایمانت به همچین مکانهایی هدایت بشی منم چقدر این رسیدن شما به هدفت باورم بیشتر شد که به بهترین مکانها هدایت میشم برای انجام همیشگی هدفم که عشقمه،،

و اینکه مریم جان بااینکه هنوز درست چهره تون رو ندیدیم اما بیشتر باور میکنیم که برای مشهور و محبوب شدن نیاز به خودنمایی و خیلی کارهای دیگه نیست بلکه قدرت خداوند خیلی عظیمه و کائنات خیلی هوشمنده،، همون معنای درست بودن فرکانس،، خب دوستان عزیز هرچی بگم تمومی نداره میرم کامنتهاتون رو بخونم و لذت ببرم،،

استاد و مریم موفق باشید،،..


نگاه زیبای فاطمه عزیز

بنام خدای عشق

سلام استاد جونم ، سلام مریم عزیزم که به شایستگی در دلم نشسته ای، سلام خونواده ی عزیزم

من اولین بار هست که تصمیم گرفتم دیدگاهم رو به اشتراک بگذارم که مجموعه برداشتم هست از تمام قسمتها و این حس بینظیری هست. دیدگاه من شاید تا حدودی با بقیه فرق داره، یا شایدم من اینطوری فکر میکنم. من با دیدن سریال زندگی در بهشت هر بار بیشتر و بیشتر رشد کردم، هربار بیشتر و بیشتر یادگرفتم و میتونم با اطمینان بگم که نود و نه درصد چیزایی که از این فایلهای بهشتی یاد گرفتم در زمینه روابط بوده و هست.

از مریمِ عزیز که کمتر دیده شدن و بیشتر شنیده، چیزهایی یاد گرفتم که برام حسش بشدت بینظیر بوده. من هر بار این فایلها رو باز میکنم تا مستندی ازتلفیق عشق و احترام رو ببینم و یاد بگیرم و لذت ببرم و شاکر باشم که خداوند من رو در این مسیر اگاهی قرار داد. مریم عزیزم من یاد گرفتم که هرچقدر هم حس نزدیکی و راحتی در رابطه ای وجود داشته باشه ولی بـــــــــاز هم حرمت حرف اول رو میزنه. اینکه شما استاد عزیز رو با ضمائر جمع خطاب میکنین برام بشدت لذت بخش هست

اینکه وقتی استاد بسته های سفارشی رو یکی یکی باز میکردن و شما حتی اطلاع نداشتین محتوی بعضی بسته ها چیه ، به من یاد داد که لزوما نیازی نیست از تمام جیک و پوک طرف مقابلم باخبر باشم اینکه مثلا کی بود بهت رنگ زد؟ رفتی فلان جا چی گفتی؟ و….. اینکه راحت بگیرم، کنترل نکنم و آزاد بگذارم طرفم رو

اینکه شما هربار نظرات و پیشنهادات استاد رو تایید میکنید به من یاد داد: بزرگترین کاری که میتونم در راستای پیشرفتهای همسرم داشته باشم حمایتها و تاییدهای همه جانبه ی من هست نه خالی کردن ته دلشون و دلسرد کردنشون که اگر نشد چی؟

وقتی شما دست به آچار میشین و یا در حد توانتون کمک میکنید به قطع کردن شاخه ها به من یاد داد که: کمک کردن و در کنار همسر بودن هیچ ربطی به پرتوقع کردن و لوس کردن ایشون نداره. بلکه این نوع کمک یعنی همقدم و شانه به شانه از زندگی لذت بردن ☺

زمانی که چکش وسط کار افتاد توی برکه و شما آغازگر شوخی و مزاح شدین به من اموخت : که اشتباهاتِ خواسته یا ناخواسته ی همسرم رو هربار مثل یک پتک نکوبم رو سر زندگیمون و تلخ نکنم لحظه هامون رو، یاد گرفتم از وسط هر چالشی چیزی هست برای لبخند زدن

اینکه طی بازی تنیس در مقابل اون همه استرس و هیجان و کری خوندن های استاد عزیز، شما سکوت کردین و سکوت و سکوت برام چنان قابل ستایش بود که میتونم بگم سر تعظیم فرود میارم در مقابل این همه وسعت

اینکه هربار شما رو با جوراب میبینم به من یاد داد که: مراقب باشم و احترام قائل بشم برای بدنم برای پوستم که سالهاست به من خدمت میکنند و من ناخواسته مراقب نبودم و قدر ندونستم و ……….

اینها فقط چند مثال بود از دنیا نکته ای که یاد گرفتم از مریمم و استادِ جان. مانا باشید و سبز

و در اخر خداروشاکرم بابت اینکه در مداری قرار دارم که میتونم از استاد عزیزم و شما بانوی بزرگ یاد بگیرم و به کار ببندم و لذت ببرم

دوستتون دارم

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    972MB
    65 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 24
    276MB
    65 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

224 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «من معجزه ی خداوندم» در این صفحه: 3
  1. -
    من معجزه ی خداوندم گفته:
    مدت عضویت: 2280 روز

    سلام ب استاد عشق و مریم عزیز وقدرتمندم

    اول که بازی شروع شد باخودم گفتم این سری مثل سری قبله دیگه نکته نداره که بخوام بهش توجه کنم ولی وقتی یذره گذشت کم کم نکته ها اوممدن یاداوری یه سری چیزا اومدن حتی تونستم خودمو جای مریم بزارم و نقطه ضعف ها و پاشنه های اشیلم بهم یاداوری شد که من اگر جای مریم بودم چجوری با وجود باخت میتونستم دوباره لبخندبزنم اصلا .. تا کل روز عصبی بودم .. خیلی چیزای خوبی برام یاداوری شد خیلی خیلی عالی بود این بازی

    میخوام چیزای جدیدی رو که درک کردم و فهمیدم بازم واسه خودم یاداوری کنم :

    ۱- (قانون تکامل)

    این بازی واقعا ذهن و رشد میده چقدر لحظه های اخر کنترل ذهن سخته و این کار و هرروز انجام دادن تا ساالها ادامه دادن هربار توانایی ذهن و بیشتر میکنه هربار ذهن و قوی تر میکنه .. این بازی تمرین کنترل ذهن و هنر تمرکز ذهن بصورت شدیییید هست و این خیلی خیلی رشد دهنده س . در مورد خودم یاد باشگاه افتادم و اون روزایی که رفتم باشگاه واسم مرور شد .. من روزای اول خیلی برام با دستکاه و وزنه کارکردن سخت بود اما بخودم میگفتم استراخت میکنم باز دوباره ادامه میدم داشتم رو قانون تکامل کارمیکردم روو کمال گراییم کار میکردم و بخودم میگفتم اینایی که انقدر راحت بالای ۵۰ کیلو وزنه میزنن اینا از روز اول که این توانایی رو نداشتن توام میتونی اما اروم اروم با ادامه دادن ..بادرک قانون تکامل ،و درواقع یادم افتاد که باشگاه برای من یاداوری قانون تکامل بود چون عجول بودنم یکی از اصلی ترین پاشنه های اشیل منه و الان خیلی بهتر شدم نسبت به قبل خیلیییی بهتر شدم و باخودم داشتم میگفتم من بعدکرونا باید دوباره برم باشگاه چون قانون تکامل رو و نتیجه ش رو میتونم با چشمام ببینم و برام یجورایی ملموس میکنه چون به چشمم میبینم که هرهفته دارم وزنه سنگین تر برمیدارم و قانون تکامل رو واضح بهم یاداوری میکرد درحالیکه من با لذت پیشرفت میکردم نه با زجر چون داشتم هرروز رو ذذهنم کار میکردم و هرروز بخودم قانون تکامل و یاداوری میکردم . خیلی خیلی درک این قانون میتونه ازم انسان خونسردتر و باایمان تر و شادتری بسازه انسانی که تمرکز داره اما با ارامش .. مثل مریم که بازی میکنه تمرکزی و حرفه ای اما ارامش داره خیلی زیااااد .. این چیزی به غیر از کنترل ذهن و یاداوری قانون نیس .

    ۲_ (تمرکز روی یک نقطه)

    من اینو فهمیدم که وقتی ادم یکاری روشروع میکنه اولش شاید تمرکزش کمتر باشه فشار ذهنی کمتر و سرعت کمتره اما با گذر زمان و رسیدن به مراحل بالاتر فشار ذهنی بالاتره واین درواقع خیلی خوبه چوون بواسطه ی این فشار ذهنی تمرکز بیشتر میشه و به نسبت سرعت بالاتر میشه .. استرس به مقداری که مارو وادار به تمرکز بیشتر کنه نه تنها بد نیس بلکه خیلی هم خوب و عالیه وکمک کننده س ..

    ۳_(I CAN CREATE ANY THING I WANT)

    نکته ی جدیدی که اومد به ذهنم این بود که اصلا تو این بازی مشخص نیس کی اخرش میبره چون هرلحظه داری یه مدل حرکت متفاوت میزنی و هربار نتیجه متفاوت از نتیجه ی ضربه ی قبله فارغ از اینکه تا قبلش چه حرکتی زدی ، الان هر ضربه ایکه بزنی نتیجه میتونه متفاوت باشه چقدر دقیق و عالی داره شیوه ی ارسال فرنکاس ها رو میگه،

    فارغ ازینکه در لخظه ی قبل در روز قبل چه فرنکاسی فرستادی خوب یا بد خواسته یا ناخواسته میتونی در لحظه ی (الان) فرنکانستو تغییر بدی و نتیجه رو هم عوض کنی .. این کار برای ما توزندگیمون هرلحظه داره اتفاق میفته .. ما در هر لحظه داریم فرنکانس ها ی مختلف میفرستیم حالا نقش این اگاهی ها اینه که بلد میشی کنترل فرنکانس هاتو دستت بگیری و اون فرنکاسی که میخوای رو بفرستی و مطابق با اون طبق قانون ثابت جهان نتیجه رو دریافت کنی .. اما زمانی که اگاهی نداری و بلد نیستی فکرهای خواسته و ناخواسته میان و میرن و تو هیچ کنترلی روشون نداری و درواقع اون افکار هستن که دارن تو رو مدیریت میکنن نه تو اونارو و چقدر فرقه بین اگاه بودن و جاهل بودن ،بین کنترل داشتن روی ذهن و کنترل نداشتن، بین خلق خواسته ها اونجوری که خودت میخوای و یا خلق ناخواسته ها ، بین باور کردن و باور نکردن ،بین ایمان اوردن و ایمان نیاوردن،بین خوشبختی و بدبختی ..

    پس هیچکس نمیتونه تعیین کنه که در اخر کی برنده س یا بازنده ..فقط خود شخص میتونه انتخاب کنه با استفاده از قانون .مهم نیس در گذشته چه فرنکاسی فرستادی الانو دریاب فقط الان.

    ۳_(توجه به خواسته ها)

    یادم اومد که هرچقدر من بتونم تمرکزمو روی خودم بزارم خود بخود توجه وتمرکزم از عوامل بیرونی برداشته میشه

    لازم نیس بجنگم باید یادبگیرم که تمرکزمو فقط و فقط روی خودم بزارم .(گاهی اگه میبینم سرم خیلی تو زندگی مردمه بجای انتقاد کردن و قضاوت کردن و کلنجار رفتن درمورد کاراشون و رفتاراشون باید یاد بگیرم باید اگاهانه ذهنمو کنترل کنم که تمرکزمو روی خودم بزارم ،هرچقدر بیشتر مشغول خودم باشم ازدیگران بهتر وراحت تر غافل میشم ، اینو هرروز باید بخودم بگم )

    ۴_ (متوجه دو تا پاشنه اشیل درخودم شدم )

    ۱. اولی اینه که من همیشه از کارای ذهنی تو بچکی بدم میومد و این ادامه داشت تا دبیرستان و.. نمیدونستم چرا انقدر بدم میاد و دوس داشتم کارای فنی انجام بدم کارای یدی که بادست و فیزیکم در ارتباط باشه . با دیدن این بازی دلیلشو فهمیدم .چون همیشه فشار اوردن ب ذهنم برام خیلی سخت بود فکر کردن در مورد انجام یه کار خیلی برام سخت بود فکر میکردم باید ذهنم اکبند بمونه تا ارامشم حفظ بشه . چون نمیدونستم مشکل کجاست و چجوری باید حلش کنم پس صورت مسئله رو پاک کردم و اشغالارو گذاشتم زیر مبل تا دیده نشن ! من سالها مشغول کار یدی بودم و فکر میکردم سختی فیزیکی کشیدن هنره و زمانی که خیلی خسته شدم و رها کردمش حالا متوجه اون باور غلطی شدم که داشتمش اما نمیدونستم چیه : باوری که تو لایه های زیرین وجودم میکفت نرگس بی مسئله بودن ینی خوشبختی اینکه نخوای از قدرت ذهنت استفاده کنی اینکه نخوای یاد بگیری مسائل رو حل کنی و مسئله رو کلن حذف کنی ، نخیر بی مسئلگی خوشبختی نیست عزیزم ،حل کردن مسئله س که میتونه خوشبختی خلق کنه …

    اره حل کردن مسئله کار همه نیست اما من خواستم و ازوقتی تصمیم گرفتم بااین اگاهی های ناب استفاده کنم دارم در ابعاد کوچیک مسائلی رو حل میکنم و چقدر احساس خوبی داره از قدرت ذهن استفاده کردن و ذهن و هربار و هربار قوی تر کردن .. چقدر حس خوبیه بدونی خداکنارته و از زمانی که ازش بخوای تو حل اون مسئله کمکت میکنه و چقدر من درارامش دارم مسائلم رو حل میکنم و لذت میبرم و هربار خودباوریم بیشتر میشه ..

    ۲. دومیش اینه که من همیشه افتخارم این بوده که ادم حسودی نیستم و خودمو که گذاشتم جای مریم احساس کردم که نههه اینطوریام که فکر میکنی نیس قشنگم

    زمانی میتونی بگی حسادت نمیکنی که بتونی طرف مقابلتو تحسین کنی ..اول جدیش نگرفتم گفتم من از موفقیت دیگران خیلیخوشحال میشم اما چندروزیه که از طریق نشانه های مختلف احساس میکنم هربار مثلا ماشین فلانی رو تحسین میکنم خونع ی فلانی رو تحسین میکنم اون ته تهای وجودم یذره احساسم بد میشه ینی فعلا داره ازخودش مقاومت نشون میده اما من انقدر باید ادامه بدم انقدر باید با وجود مقاومتم هرجایی که رفتم خوبی ها و موفقیت های دیگرانو تحسین کنم که بعد از چند مدت ذهنم باهام یار بشه و بپذیره ، فکر میکنم تنها راهش همینه و خیلی خوشحالم که دارم چیزهایی رو تووجودم کشف میکنم که سالها بوده ااما من اصلا از وجودشون خبر هم نداشتم .

    ۵_(قانون تضاد)

    خشم استاد این نکته رو یادم انداخت که من یجاهایی هم میخوام یچیزی ر وحل کنم هم مقاومت دارم و چون نمیدونم چه شکلی ذهنمو کنترل کنم و نمیخوام بپذیرم که نمیتونم اینو حل کنم پس باعث میشه من عصبی بشم

    این خشم میشه یک تضاد که منو وادار به خواستن میکنه وادار به اینکه بخام راه حلو پیدا کنم. قانون قدرت تضاد رو میشه به وضوح تو این بازی دید ، واقعا انگیزه ای که تضاد میده هیچوقت موفقیت نمیده

    حالا میفهمم چرا سازوکار جهان با تضاد میره جلو چون تاثیرش خییلی زیاده چون به شدت به نفع و خیر بشریته

    چون پشت این تضادها نعمت هایی نهفته س به خاطر همین تضاد ها بیشتررین راحتی ها برای بشر فراهم شده . چه زیبا گفت خدای حکیم من (بسا چیزایی که اصللا خوشم نمیاد اما ب شدت خیره برام )

    بنظرم کنترل ذهن موقع شکست خیلی راحت تره تا زمانی که تو موفق شدی و همه چی اوکیه ، چون وقتی موفق میشی هیچ فشاری بهت وارد نیس عملا هیچ تضادی نیس که اون انگیزه ایجاد بشه پس بقول استاد اونی که میتونه چندبار پشت سرهم برنده بشه خیلی خیلی تو کنترل ذهنش قویه، کنترل ذهن زمانی که هیچ تضادی نیس خیلی خیلی کار سخت تریه

    تضاد ها نشونه باخودشون دارن اما موفقیت ها فریب دهنده ن.. اونی که توراحتی زمانی که به هیچ تضادی برنخورده میتونه ذهنشو کنترل کنه و بره ب مراتب بالاتر اون نشان از یه خود باوری و عزت نفس فوق العاده داره! اره این ینی خودباوری این ینی ایمان به خود و خدای خود

    این بازی بازی اعتماد بنفسه بازی خودباوریه خدای من چقدر بهم متصل ان قوانین، انگار تو یه زمینه وقتی قوی میشی خود بخود توابعاد دیگم قوی میشی وقتی انسان فقط یه قانون رو درک کنه و اونو ادامه بده همون یه قانون تمام قوانینو در خودش داره .. همین کنترل ذهن انگار تمام چیزیه که باید یاد بگیریم

    ۶_(خواسته ت رو تعیین کن اما روش تعیین نکن)

    این بازی عشق استاد بوده همیشه تورویاش بوده اما هیچوقت فکرش رو نمیکرد که از راحت ترین راه در دسترس ترین راه ساده ترین راه هررروز عشقش رو تجربه کنه اینکه عزیز دلش میل ب بازی داره و دراین حد مشتاقانه و قدرتمند بازی میکنه همون اعتماد کردن بخدا و تعیین نکردن راه رسیدن به خواسته س.. (هرکس به خداوند اعتماد کنه خداوند از جایی که گمان نمیبره به خواسته ش میرسونه)

    ۷_(زندگی در لحظه)

    این برام خیلی عجیب بود که دوطرف جوری دارن جدی و با تمرکز بازی میکنن انگار این بازی اولین و اخرین بازیشونه ، هررروز انگار اولین و اخریشه هررروز… این ینی بودن در لحظه و نبودن در هیچ جای دیگه نبودن در هیچ چیز دیگه ، زندگی در همین لحظه س و بس!!! واقعا استاد باورنکردنیه تااین حد بودن در لحظه ی حال واقعا شما دونفر قابل تحسینید

    چقدر خوشبختم که استادی مثل شما دارم من بخودم میبالم که استاد بزرگی مثل شما و مریم عزیزم دارم چرا که انسانهای بزرگ استادان بزرگی دارند خداایا شکرت هزار بار شکرت و در لحظات پایانی :

    ۸-(قانون احساس خوب = اتفاقات خوب)

    کسی که میبازه میتونه دوباره بازی کنه تا با احساس بازنده بودن با احساس بد نره به تخت خواب !!!

    قانون اخر صرفا بخاطر دور کردن احساس بد از رقیب گذاشته شده و این چیزی نیست جز یک عشق خالص و بی قید وشرط……………………………………!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  2. -
    من معجزه ی خداوندم گفته:
    مدت عضویت: 2280 روز

    خدایا شکرت شکرت ازین که با کامنت هم خانواده ای های عزیزم هربار بیشتر بهم ثابت میشه که در مسیر درست هستم . سپاس از شما دوست عزیزم🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: