نوشتهی زیبا و تأثیرگزاردوست عزیزمان «سجاد و فاطمه»، به عنوان متن انتخابیِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند.
نگاه زیبای سجاد عزیز
به نام عشقی که ندیدمش با ایمانی که همیشه کنارمه،
سلام به راه یافتگان عشق و حقیقت، وقتی که 3دقیقه آخر این فایل رسیدم انگار اون زنگ زیبای خداوند بهتر از اکثر اوقات در قلبم به صدا دراومد که خداوند همواره بامنه همیشه دروجودمنه عاشق منه من نزدخدا محبوبم منوقضاوت نمیکنه دروجودمنه من نزدخدا مقدسم باهرشرایط و هر گذشته هر تیپ و قیافه هر سن و سال هر چقدر خطا کرده باشم اما همیشه منو دوست داره و عاشق پیشرفت کردن منه،
خدایا چندروزی بود احساس میکردم وقتی به خواسته ای میرسم و موفق میشم چقدر انگیزه ام کمترمیشه مدام با خودم میگفتم خدایا چه چیزی چه ایرادی دروجودمنه که بعداز حتی موفقیت کوچکی انگیزه میگرفتم اما بی انگیزگیش بیشتراز انگیزه اش بود برام میگفتم درسته باورمو قویترکرده اما یه احساسی درناخودگاهم بوجود میومد که انگار اون طوفان شدتش پایین میومد، میگفتم خدایا چه چیزی داره باعث میشه که اینطور ظرف ذهنیم کوچک بمونه؟ من که خیلی بزرگتراز اینهارو میخوام اما چرا باوجود آگاهی رسیدن به یه عالمه خواسته و اهداف با رسیدن به بعضی خواسته هام انگار میشدم مانند مبارزی که در پایان مبارزه اش کلا عضلاتش سست و رها میشه.
خدایا شکرت این جواب سوال من بود الان استاد در موردش دراین فایل گفتی بهتر برام جاافتاد، درسته این فایل نمادی از ثروت روابط عاشقانه و…. است ،اما برای من حجم عظیمی از نماد ارزش تضاد و عزت نفسه، که بعلاوه خیلی آگاهی های دیگه درونش داره. وقتی تضادهایی در زندگی دارم و در جنبه هایی ضعیف هستم بلکه همینکه به سمتشون حرکت میکنم و چقدر انگیزه دارم برا بدست آوردنشون باعث میشه که یه عالمه ایده پیدا کنم مسیر تجربه کنم با افراد مختلف آشنا بشم یه عالمه به آدمها خیر برسونم کلی کمک بگیرم، کلی کمک کنم به خیلی ها
من همیشه عدالت خداوند رو ازهمون بچگی از بیس و ریشه ای دروجودم احساس میکردم، باخودم میگم اگه هر تضادی که در زندگی هرکس باشه به این معنا نیست که خداوند بخواد یسری آدمها گناه کنن، بدی کنن آدم بکشن مانند جنگ ،، تا باعث بشه یسری آدمهای دیگه موفق بشن، مسیر درست، ایمان، و ثروتمندشدنو پیدا کنن،،
درسته استاد در بعضی فایلها مثلا گفته جنگ و خون ریزی ،بیماری، و ….باعث رشد و پیشرفت شده اما این بحث و موضوع خیلی عمیقتراز این حرفهاست این یعنی بمعنای همونکه استاد میگه بعضی ها مغز حرفها رو باید بفهمن هست، خب استاد مثلا یه بار وسط بازی گفتی خدایا به امیدتو همون لحظه یه امتیاز گرفتی،، برداشت من اینه که در هر زمان و هر لحظه در کاری مسابقه ای، موفقیتی ….بگی خدایا به امید تو، خدا هم واقعا کمکت میکنه اما ممکنه بعضی اوقات اون نتایج دلخواهت رو بدست نیاری چونکه این کنترل ذهن هرلحظه داره رقم میخوره مانند اینه که حتی 1 ثانیه پیش یا 1دقیقه چند روز قبل چندماه قبل چندسال قبل و چندسال بعد از دیگری متفاوته،،
و یاد کردن و نام الله را برزبان آوردن برای کسب هرموفقیت مانند سناریو نوشتنه درسته شاید همیشه دقیق جواب نده اما خیلی اوقات جواب میده، اونم بدلیل ایراد از خودمونه نه جواب ندادن خداوند اون که هیچ زمان تعطیل یا غیرفعال نیست،، اما آمار همیشه اکثرا درست از آب در میاد، مثلا خود من امروز داشتم سناریویی درمورد کسب درآمدم مینوشتم در دفترم که وسط نوشتن یکی از دوستان بهم زنگ زد یه پیشنهاد چندمیلیونی بهم داد اما چونکه اون پیشنهاد در زمینه موردعلاقه من نبود ردش کردم اما گفتم خدایا شکرت همین خودش یه نشونه ای برام بود،، آره واقعا خود من ورزشکارم و بسیار هدفهای بزرگ ، نامحدود، توقف ناپذیر، و نابغه آفرین در رشته خودم دارم و در وجود خودم احساس میکنم این توانایی رو دارم، اما الان واقعا چند درجه بهتر و بیشتر آگاه شدم که خیلی از باورهای اشتباه عمیقتر و ریشه ای تر از این حرفهاست اما با ادامه دادن و درخواست های مکرر از خداوند برای بهبود باورها و کشف به درون خودمون خداوند بهمون پاسخ میده،، چونکه واژه ها هم دارن باهامون حرف میزنن که از کلمات باید فهمید، «خودم،،خدا» هردوتا واژه از یه خانواده ان یعنی همه چی خودمم و خدا هم دروجود خودمه نه بیرون ازخودم فقط باید ازش بخوام و همیشه صداش بزنم ،،
استاد درسته که خیلی ها بدلیل کوچک بودن ظرف ذهنی و قبل از هرموفقیتی موفقیت بعدی رو انتخاب نمیکنن و همین باعث توقف و ادامه ندادنشون و سیر شدنشون میشه، اما میخوام بگم خیلی ها قبل از این بدلیل باورهای اشتباهی که در ناخودآگاهشون هست دیگه ادامه نمیدن مثالش ورزشکارها چونکه خودم ورزشکارم اینو در 99/9دهم درصد میبینم شاید بگم100درصد که افزایش سن و سال ناتوانشون میکنه اما من سالهاست دارم روی این موضوع باورسازی میکنم هر دقیقه و همیشه،، مثلا پریروز یه حسی انگار از طرف خداوند بود بهم گفت همون خدایی که اصحاب کهف رو 300سال در خواب نگه داشت همون خداهم میتونه تا هرزمان که تو بخوای سلولهای بدنتو تازه و جوان نگهداره. همون خدایی که هرثانیه میلیاردها موجود و انسان خلق میکنه و میمیراند رو همون خداهم خواسته ی تو رو اجابت میکنه ،اصلا مهم نیست حتی اگه تابحال تمام آدمها و نابغه ها هم حتی اگه اینو در طول تاریخ باور نداشتن اصلا مهم نیست بلکه فقط خداوند برای تو کافی ست هرزمان کسی تونست ثابت کنه که با گذر زمان خداوند پیر و ناتوان میشه اون موقع تو هم ناتوان میشی ،،من سنم زیر 30ساله اما واقعا بعضی اوقات این باور اشتباه عذابم میده اما خداروشکر میکنم که همیشه دارم روش کارمیکنم و تاحالا هم چندتا دفتر درمورد این زمینه پر کردم،،
خب من یه اعترافی هم کنم چندروز پیش داشتم باخودم میگفتم تاوقتی من دراین سایت نبودم چقدر خیلی اوقات بیشتر انگیزه و پتانسیلم بالا میرفت برای کسب خواسته و موفقیتی و شدیدتر و فعالتر بودم اما از زمانی که با استاد آشنا شدم و تعهد استاد رو برای درست بودن و کسب نتایج از فایلها و دوره ها رو شنیدم چونکه خیالمون راحت تر شده یه خورده سست تر شدم و یه جورایی در ناخودآگاهمون کمرنگ تر شدن احساس مسئولیت دروجودمون و پایین تر اومدن پتانسیل وجودمون چونکه دیگه مسئولیت رو چنددرصد هم درذهنمون دادیم به عباسمنش،، واقعا من که بیشتر آگاه شدم که قوانین خداوند همیشه براساس خیره چه ما شرایطمون و حال حاضرمون بدون دستاورد و تجربه شکست باشه چه با کلی موفقیت و دستاورد باشه همچنان میشه پراز انگیزه و پتانسیل بالا داشت برای پیشرفت و رفتن به مدار بالاتر ،،،
استاد احسنت بهت اکثر بازیها از وسط بازی و اکثرا در زمانهای پایانی میتونی کنترل ذهنت رو بدست بگیری و بازی رو ببری،، مریم عزیز احسنت بهت بجای تضعیف و مقایسه کردن خودت بااستاد بلکه خودتو باورداشتی و مهارتتو بالابردی،، استاد وقتی این همه اشتیاق داشتی از سالهای قبل که پینگ پنگ بازی کنی و بخاطر درخواست و فرکانس های مدام باعث شد که هرجایی هم شرایطش نبود اما با عشق و علاقه و ایمانت به همچین مکانهایی هدایت بشی منم چقدر این رسیدن شما به هدفت باورم بیشتر شد که به بهترین مکانها هدایت میشم برای انجام همیشگی هدفم که عشقمه،،
و اینکه مریم جان بااینکه هنوز درست چهره تون رو ندیدیم اما بیشتر باور میکنیم که برای مشهور و محبوب شدن نیاز به خودنمایی و خیلی کارهای دیگه نیست بلکه قدرت خداوند خیلی عظیمه و کائنات خیلی هوشمنده،، همون معنای درست بودن فرکانس،، خب دوستان عزیز هرچی بگم تمومی نداره میرم کامنتهاتون رو بخونم و لذت ببرم،،
استاد و مریم موفق باشید،،..
نگاه زیبای فاطمه عزیز
بنام خدای عشق
سلام استاد جونم ، سلام مریم عزیزم که به شایستگی در دلم نشسته ای، سلام خونواده ی عزیزم
من اولین بار هست که تصمیم گرفتم دیدگاهم رو به اشتراک بگذارم که مجموعه برداشتم هست از تمام قسمتها و این حس بینظیری هست. دیدگاه من شاید تا حدودی با بقیه فرق داره، یا شایدم من اینطوری فکر میکنم. من با دیدن سریال زندگی در بهشت هر بار بیشتر و بیشتر رشد کردم، هربار بیشتر و بیشتر یادگرفتم و میتونم با اطمینان بگم که نود و نه درصد چیزایی که از این فایلهای بهشتی یاد گرفتم در زمینه روابط بوده و هست.
از مریمِ عزیز که کمتر دیده شدن و بیشتر شنیده، چیزهایی یاد گرفتم که برام حسش بشدت بینظیر بوده. من هر بار این فایلها رو باز میکنم تا مستندی ازتلفیق عشق و احترام رو ببینم و یاد بگیرم و لذت ببرم و شاکر باشم که خداوند من رو در این مسیر اگاهی قرار داد. مریم عزیزم من یاد گرفتم که هرچقدر هم حس نزدیکی و راحتی در رابطه ای وجود داشته باشه ولی بـــــــــاز هم حرمت حرف اول رو میزنه. اینکه شما استاد عزیز رو با ضمائر جمع خطاب میکنین برام بشدت لذت بخش هست
اینکه وقتی استاد بسته های سفارشی رو یکی یکی باز میکردن و شما حتی اطلاع نداشتین محتوی بعضی بسته ها چیه ، به من یاد داد که لزوما نیازی نیست از تمام جیک و پوک طرف مقابلم باخبر باشم اینکه مثلا کی بود بهت رنگ زد؟ رفتی فلان جا چی گفتی؟ و….. اینکه راحت بگیرم، کنترل نکنم و آزاد بگذارم طرفم رو
اینکه شما هربار نظرات و پیشنهادات استاد رو تایید میکنید به من یاد داد: بزرگترین کاری که میتونم در راستای پیشرفتهای همسرم داشته باشم حمایتها و تاییدهای همه جانبه ی من هست نه خالی کردن ته دلشون و دلسرد کردنشون که اگر نشد چی؟
وقتی شما دست به آچار میشین و یا در حد توانتون کمک میکنید به قطع کردن شاخه ها به من یاد داد که: کمک کردن و در کنار همسر بودن هیچ ربطی به پرتوقع کردن و لوس کردن ایشون نداره. بلکه این نوع کمک یعنی همقدم و شانه به شانه از زندگی لذت بردن ☺
زمانی که چکش وسط کار افتاد توی برکه و شما آغازگر شوخی و مزاح شدین به من اموخت : که اشتباهاتِ خواسته یا ناخواسته ی همسرم رو هربار مثل یک پتک نکوبم رو سر زندگیمون و تلخ نکنم لحظه هامون رو، یاد گرفتم از وسط هر چالشی چیزی هست برای لبخند زدن
اینکه طی بازی تنیس در مقابل اون همه استرس و هیجان و کری خوندن های استاد عزیز، شما سکوت کردین و سکوت و سکوت برام چنان قابل ستایش بود که میتونم بگم سر تعظیم فرود میارم در مقابل این همه وسعت
اینکه هربار شما رو با جوراب میبینم به من یاد داد که: مراقب باشم و احترام قائل بشم برای بدنم برای پوستم که سالهاست به من خدمت میکنند و من ناخواسته مراقب نبودم و قدر ندونستم و ……….
اینها فقط چند مثال بود از دنیا نکته ای که یاد گرفتم از مریمم و استادِ جان. مانا باشید و سبز
و در اخر خداروشاکرم بابت اینکه در مداری قرار دارم که میتونم از استاد عزیزم و شما بانوی بزرگ یاد بگیرم و به کار ببندم و لذت ببرم
دوستتون دارم
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD972MB65 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 24276MB65 دقیقه
خداوندا از شر نجواهای شیطان به تو پناه میبرم
به نام خالق هستی
سلام به همه ی اعضای خونواده ام
خدای من استاد گفتی بارون،چقدر مطمئن بودم زمانی بارون میباره که پروژه ی آتیش سوزی تموم شده باشه،ایالت فلوریدا از زبون خوده استاد شنیدم روزی یکی دو ساعت بارون میباره،اما چندروز بارون نبارید تا اون درختها و علف های هرزی رو که قطع کردیم خشک بشن،و راحتتر بتونیم بسوزونیمشون
دقیقا همین شد،بعد از بریدن و قطع کردن درختها و علفهای هرز،آفتاب سوزان شد،بعد از خشک شدن و سوختن،بارون بارید تا چمنها رشد کنند
خدای من چه درسی من از این پروژه گرفتم،اینکه وقتی به منبع اصلی وصل باشیم،جهان همه چیزشو با هم هماهنگ میکنه تا ما به خواسته مون برسیم،کافیه فقط ایمان داشته باشیم،حرکت کنیم،به ندای درونمون گوش کنیم،و اجرا کنیم و ادامه بدیم،اونموقع ست که خداوند،باد،افتاب،بارون،ابزار و.. رو برات هماهنگ میکنه تا تو به خواستت برسی(زیباتر کردن پرودایس)
خدایا شکرت برای نعمت بارون،نعمتی که من از بچگی عاشقانه دوسش داشتم و الان خیلی بیشتر دوسش دارم
خدای من چقدر ثروت،ثروتی که باعث میشه ما بتونیم باشگاه ورزشی رو توو خونه ی خودمون بیاریم،بردن باند هواپیما،پیست اسب سواری،پیست اتومبیل رانی توو خونه ها،بردن خونه توو ماشین(RV) ،بردن رستورانها در کشتی ها و میلیونها کار دیگه که همه ثروته و ثروت
خدای من،من قبلا این چیزها رو دیده بودم اما درکی ازش نداشتم،مثلا تووی مجله خونده بودم که کریس رونالدو یه خونه داره که درب ورودی نداره،باید هوایی با هیلکوپتر وارد و خارج بشی،برام جالب بود اما خیلی راحت از خوندنش گذشتم
احساس میکنم اونموقع در خواب بودم،حالا بیدار شدم،هر چیز کوچیکی که ببینم تحسینش میکنم،براش ذوق میکنم،برای صاحبش از خداوند بیشتر ثروت میخوام
خدای من چجور شکرت کنم که جبران ذره ایی از محبتت جبران بشه،میدونم که در این مورد توانایی ندارم،منو از مرگ تدریجی و خوابی عمیق بیدار کردی،تا منم زندگی کنم،بدست بیارم،لذت ببرم،تجربه کنم
خدایا شکرت که منو بیدار کردی،چشممو به روی نعمت ها و ثروتهای دنیات گشودی
همه چیز تمرکز و تمرکز
اینکه در مسیر اگه اتفاقی افتاد که باعث شد تعادلمون رو از دست بدیم،ناامید نشیم،بلند شیم و ادامه بدیم،احساسمون رو خوب کنیم که همه چیز در ادامه دادنه،استمرار،استمرار،استمرار
خدای من استاد از بچگی عاشق بازی پینک پنک بوده که توو این
دو،سه سالی که داره مدام بازی میکنه،متوجه شده که این بازی چقدر میتونه به کنترل ذهنش کمک کنه
چقدر همه چیز برنامه ریزی شده ست،اینکه خداوند از سرنوشت ما آگاه ست همینه
خدای من چقدر آگاهی،چقدر درس
وقتی ما به یاد بیاریم برای چی پا به این دنیا گذاشتیم،چه خواسته هایی رو انتخاب کردیم،یکی یکی در طی تکامل،در زمان مناسب،و در مکان مناسب بهشون میرسیم
اولین نشونه برای استاد توو نماز خونه ی مدرسشون میز پینک پنک بوده،بعد هدایت میشه به بندرعباس و کار کردن در کشتی و میز پینک پنک رو اونجا میبینه و دوباره خواسته ش یادآوری میشه،دوباره تلاش برای رسیدن به خواسته،تهران و محیط کار و هدایت به امریکا و تجلی کردن خواسته
اینکه خداوند در دل مریم جان میزاره که به این بازی علاقمند بشه و خواسته استاد متجلی بشه
اینکه خداوند میگه تو فقط بخواه،کار نداشته باش چجوری همینه
مریم جان که تا اونموقع ورزشی رو انجام نداده بوده،چنان توو دو هفته توو بازی حرفه ایی میشه،که بشه رقیب استاد و استاد این بازی رو جدیت بیشتر و علاقه ی بیشتر هر روز انجام بده و همین باعث رشدش در این بازی شده
قانون دیگه همه چیز در حال هدایت،هدایت،هدایته
خدایا شکرت که منو داری در جهت خواسته هام هدایت میکنی
برگردیم به حرف استاد و کنترل ذهن
اینکه باید برای هر خواسته مون کل ذهنمون رو متمرکز کنیم روی خواسته ها و با حرکت کردن و اجرا کردن ایده هایی که بهمون الهام میشه،هر بار تمرکزمون رو بیشتر کنیم،ذهنمون رو کنترل کنیم،مواظب ورودی هامون باشیم،احساسمون رو خوب نگه داریم تا به خواسته مون برسیم
اینکه شکست رو نپذیریم،نپذیریم که زندگی همینه،و برای پیروزی تلاش کنیم تا پیروز بشیم
تعریف کنترل ذهن:روی هر چیزی کار کنیم،تمرکز کنیم تا قوی تر بشه،با این کار،کنترل ذهنمون روی چیزهای دیگه ام قوی تر میشه
استاد گفتی فشار روانی،واقعا من وقتی میخوام تمرینی رو انجام بدم،تلاش میکنم تا ذهنمو کنترل کنم و متمرکز بشم روی تمرینم شیطان شروع به نجوا کردن میکنه،و فشار روانی زیادی بهم وارد میشه
و منم از اینجور دست ادمها هستم که اگه کسی بخواد تخریبم کنه،یا اینکه بهم بگه ایمان ندارم به خداوند،زمین و زمان رو بهم میدوزم که بهش ثابت کنم که ایمان دارم،توانایی دارم
و اینجا بودن هم دلیل بر همین داره که روزی یکی از دوستانم بهم گفت باباش برای خواسته ایی که من داشتم موافق نیست،و من میگفتم تا خدا هست هیچ غیر ممکنی وجود نداره که اونموقع همینکه اون اصرار داشت که همه چیز بستگی به نظر پدرش داره و منم اصرار که همه چیز خداوند باعث شد از هم جدا بشیم و اون جدایی منو به خداوند رسوند،خدایا شکرت برای همه ی تضادهایی که پشت سر گذاشتم و تضادهایی که در پیش دارم
جمله ایی که من همیشه به شیطان میگم،میگم بابا تو نمیدونی وقتی که به من میگی نمیتونم،بیشتر تواناتر میشم،وقتی میخوای بترسونیم،بیشتر شجاع تر میشم،وقتی میگی به خواسته م نمیرسم،بیشتر تلاش میکنم،به خواسته م برسم،میگم بابا راه رو اشتباه اومدی من از اوناش نیستم،اگه دیدی توو گذشته فریبت رو خوردم،چون راه رو بلد نبودم،حالا دیگه راه رو به یاد اوردم،هرگز دیگه به گذشته برنمیگردم،هرگز
اینکه این حرفها رو اینجا مینویسم،چون به گفته ی استاد همیشه کامنتهای ما توو این سایت میمونه،حذف نمیشه،میخوام یادم باشه از کجا به کجا اومدم،یادم باشه چجوری راهمو پیمودم و به خواسته هام رسیدم
خدایا شکرت برای این موقعیتی که برامون با دستانت چون استاد عباسمنش،خانم شایسته و دوستان دیگه فراهم کردی،تا همیشه یادمون بمونه از کجا به کجا رسیدیم
بازی پینک پنک،این بازی کمکمون میکنه که خیلی خیلی تووی جنبه های دیگه زندگیمو پیشرفت کنیم،دقیقا مثه ثروت،وقتی که روی باورهامون کار کنیم و به ثروت برسیم،تغذیه مون سالمتر میشه و در نتیجه جسممون سالمتر میمونه
وقتی به ثروت برسیم نزد خدا محبوتر میشیم
وقتی به ثروت برسیم با سفرها،کارها،تفریحات،ادمهای جدید بیشتری رو میبینیم،بیشتر در تعامل با انسانهای ثروتمند هستیم و در نتیجه روابطمون عالی تر میشه
خدایا شکرت بابت این اگاهی
هر روز کار کردن،متمرکز شدن و انرژی گذاشتن روی یک نقطه،ادامه دادن،اجرا کردن ایده ها یکی پس از دیگری،تجربه کسب کردنه که ادم رو به اون چیزی که میخواد میرسونه،مثلا حرفه ایی شدن در بازی پینک پنک
دوباره یادآوری درسی که از همه چیز مهمتر،عمل کردن و ادامه دادنه،ادامه دادن
خدای من هر روز فکر میکنم دیگه همه چیز رو اوکی شدم،همه چیز تمرکز،بعد فردا با اگاهی هایی که بدست میارم،میگم همه چیز تکامله،پس فردا میگم همه چیز هدایت،همه چیز ادامه دادن
وای خدایا همه چیز به هم متصله،هیچ کدوم از هم جدا نیستن
با تمرکزم،تکاملم طی میشه،با ادامه دادن،هدایتم ادامه پیدا میکنه
خدایا شکرت،خدایا شکرت،خدایا شکرت
خدایا من هیچ چیز از خودم ندارم،هر لحظه به تو محتاجم،محتاجم به هدایتت،محتاجم به الهاماتت،محتاجم به رزقت،محتاجم به همه چیزت
هر روز فکر میکنم آره دیگه اوکی شدم،قانون رو اوکی شدم،بعد میبینم نه هنوزم چیز جدید هست
خدایا من تا آخر عمرم میخوام هر لحظه قانونت رو بیشتر درک کنم،خدایا شکرت
اینکه هیچ چیز شانسی نیست،هیچ شانسی وحود نداره،همه چیز باور باور
شانسی نیست که من تمرکزی روی ثروت نداشته باشمو،ثروتمند بشم
شانسی نیست که من پر از باورهای محدود کننده باشم اما در بازی زندگی بردن بشم
آره یاد گرفتم هیچ چیز شانسی نیست،همه چیز باور،باور
هنر این نیست یه کسی بتونه قهرمان بشه،هنر اینه قهرمانیشو حفظ کنه
آره مرضیه هنر این نیست یه مدت روی باورهات کار کنی،یه پولی به دست بیاری بعد همه چیز رو رها کنی،هنر اینه که تا آخر عمرت بتونی روی خودت کار کنی و ثروتتو نگه داری،هنر اینه،اییییییییییین
وقتی ادم پیروز میشه خیلی انرژی و انگیزه ش برای برد کم میشه و برعکس اون کسی که شکست میخوره به شدت انگیزه داره برای پیروزی
برای همینه که شکستی وجود نداره،چون همین شکستها و تضادهاست که میتونه بهمون انگیزه بده برای رشد کردن،قوی شدن
فقره که بهمون انگیزه میده برای رسیدن به ثروت
اخه اگه من ثروتمند به دنیا میومدم که برای ثروت تلاشی نمیکردم
بیماری که به ادم انگیزه میده برای سلامتی
روابط نازیباست که به ادم انگیزه میده برای روابط زیبا
و…
باید بتونیم همیشه سلامتیمون رو حفظ کنیم،بتونیم روابطمون رو بهتر کنیم،بتونیم ثروت بیشتری رو به دست بیاریم،با همه ی اینها به خداوند نزدیکتر میشیم،اونموقع ست که دیگه میشیم ابر انسان🤭
باید بتونیم برای داشتن هر خواسته مون با انرژی تموم و با انگیزه روی باورهامون کار کنیم،انگیزه مون رو حفظ کنیم و ادامه بدیم تا به خواسته هامون برسیم
تعریف کردن استاد از توانمندی های مریم جانم چقدر تحسین بر انگیزه،خیلی خیلی لذت بردم
اینم یه درس که همیشه به جای انتقاد کردن،از اطرافیانم تعریف کنم،روی نکات مثبتشون تمرکز کنم
خدایا شکرت که این قسمت هم عالی بود،پر از درس،پر از تکرار،پر از عشق و…
ممنون استادم،ممنون مریم جانم
پروردگارم از تو برای همه چیز سپاسگزارم
دوستون دارم