نوشتهی زیبا و تأثیرگزاردوست عزیزمان «سجاد و فاطمه»، به عنوان متن انتخابیِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند.
نگاه زیبای سجاد عزیز
به نام عشقی که ندیدمش با ایمانی که همیشه کنارمه،
سلام به راه یافتگان عشق و حقیقت، وقتی که 3دقیقه آخر این فایل رسیدم انگار اون زنگ زیبای خداوند بهتر از اکثر اوقات در قلبم به صدا دراومد که خداوند همواره بامنه همیشه دروجودمنه عاشق منه من نزدخدا محبوبم منوقضاوت نمیکنه دروجودمنه من نزدخدا مقدسم باهرشرایط و هر گذشته هر تیپ و قیافه هر سن و سال هر چقدر خطا کرده باشم اما همیشه منو دوست داره و عاشق پیشرفت کردن منه،
خدایا چندروزی بود احساس میکردم وقتی به خواسته ای میرسم و موفق میشم چقدر انگیزه ام کمترمیشه مدام با خودم میگفتم خدایا چه چیزی چه ایرادی دروجودمنه که بعداز حتی موفقیت کوچکی انگیزه میگرفتم اما بی انگیزگیش بیشتراز انگیزه اش بود برام میگفتم درسته باورمو قویترکرده اما یه احساسی درناخودگاهم بوجود میومد که انگار اون طوفان شدتش پایین میومد، میگفتم خدایا چه چیزی داره باعث میشه که اینطور ظرف ذهنیم کوچک بمونه؟ من که خیلی بزرگتراز اینهارو میخوام اما چرا باوجود آگاهی رسیدن به یه عالمه خواسته و اهداف با رسیدن به بعضی خواسته هام انگار میشدم مانند مبارزی که در پایان مبارزه اش کلا عضلاتش سست و رها میشه.
خدایا شکرت این جواب سوال من بود الان استاد در موردش دراین فایل گفتی بهتر برام جاافتاد، درسته این فایل نمادی از ثروت روابط عاشقانه و…. است ،اما برای من حجم عظیمی از نماد ارزش تضاد و عزت نفسه، که بعلاوه خیلی آگاهی های دیگه درونش داره. وقتی تضادهایی در زندگی دارم و در جنبه هایی ضعیف هستم بلکه همینکه به سمتشون حرکت میکنم و چقدر انگیزه دارم برا بدست آوردنشون باعث میشه که یه عالمه ایده پیدا کنم مسیر تجربه کنم با افراد مختلف آشنا بشم یه عالمه به آدمها خیر برسونم کلی کمک بگیرم، کلی کمک کنم به خیلی ها
من همیشه عدالت خداوند رو ازهمون بچگی از بیس و ریشه ای دروجودم احساس میکردم، باخودم میگم اگه هر تضادی که در زندگی هرکس باشه به این معنا نیست که خداوند بخواد یسری آدمها گناه کنن، بدی کنن آدم بکشن مانند جنگ ،، تا باعث بشه یسری آدمهای دیگه موفق بشن، مسیر درست، ایمان، و ثروتمندشدنو پیدا کنن،،
درسته استاد در بعضی فایلها مثلا گفته جنگ و خون ریزی ،بیماری، و ….باعث رشد و پیشرفت شده اما این بحث و موضوع خیلی عمیقتراز این حرفهاست این یعنی بمعنای همونکه استاد میگه بعضی ها مغز حرفها رو باید بفهمن هست، خب استاد مثلا یه بار وسط بازی گفتی خدایا به امیدتو همون لحظه یه امتیاز گرفتی،، برداشت من اینه که در هر زمان و هر لحظه در کاری مسابقه ای، موفقیتی ….بگی خدایا به امید تو، خدا هم واقعا کمکت میکنه اما ممکنه بعضی اوقات اون نتایج دلخواهت رو بدست نیاری چونکه این کنترل ذهن هرلحظه داره رقم میخوره مانند اینه که حتی 1 ثانیه پیش یا 1دقیقه چند روز قبل چندماه قبل چندسال قبل و چندسال بعد از دیگری متفاوته،،
و یاد کردن و نام الله را برزبان آوردن برای کسب هرموفقیت مانند سناریو نوشتنه درسته شاید همیشه دقیق جواب نده اما خیلی اوقات جواب میده، اونم بدلیل ایراد از خودمونه نه جواب ندادن خداوند اون که هیچ زمان تعطیل یا غیرفعال نیست،، اما آمار همیشه اکثرا درست از آب در میاد، مثلا خود من امروز داشتم سناریویی درمورد کسب درآمدم مینوشتم در دفترم که وسط نوشتن یکی از دوستان بهم زنگ زد یه پیشنهاد چندمیلیونی بهم داد اما چونکه اون پیشنهاد در زمینه موردعلاقه من نبود ردش کردم اما گفتم خدایا شکرت همین خودش یه نشونه ای برام بود،، آره واقعا خود من ورزشکارم و بسیار هدفهای بزرگ ، نامحدود، توقف ناپذیر، و نابغه آفرین در رشته خودم دارم و در وجود خودم احساس میکنم این توانایی رو دارم، اما الان واقعا چند درجه بهتر و بیشتر آگاه شدم که خیلی از باورهای اشتباه عمیقتر و ریشه ای تر از این حرفهاست اما با ادامه دادن و درخواست های مکرر از خداوند برای بهبود باورها و کشف به درون خودمون خداوند بهمون پاسخ میده،، چونکه واژه ها هم دارن باهامون حرف میزنن که از کلمات باید فهمید، «خودم،،خدا» هردوتا واژه از یه خانواده ان یعنی همه چی خودمم و خدا هم دروجود خودمه نه بیرون ازخودم فقط باید ازش بخوام و همیشه صداش بزنم ،،
استاد درسته که خیلی ها بدلیل کوچک بودن ظرف ذهنی و قبل از هرموفقیتی موفقیت بعدی رو انتخاب نمیکنن و همین باعث توقف و ادامه ندادنشون و سیر شدنشون میشه، اما میخوام بگم خیلی ها قبل از این بدلیل باورهای اشتباهی که در ناخودآگاهشون هست دیگه ادامه نمیدن مثالش ورزشکارها چونکه خودم ورزشکارم اینو در 99/9دهم درصد میبینم شاید بگم100درصد که افزایش سن و سال ناتوانشون میکنه اما من سالهاست دارم روی این موضوع باورسازی میکنم هر دقیقه و همیشه،، مثلا پریروز یه حسی انگار از طرف خداوند بود بهم گفت همون خدایی که اصحاب کهف رو 300سال در خواب نگه داشت همون خداهم میتونه تا هرزمان که تو بخوای سلولهای بدنتو تازه و جوان نگهداره. همون خدایی که هرثانیه میلیاردها موجود و انسان خلق میکنه و میمیراند رو همون خداهم خواسته ی تو رو اجابت میکنه ،اصلا مهم نیست حتی اگه تابحال تمام آدمها و نابغه ها هم حتی اگه اینو در طول تاریخ باور نداشتن اصلا مهم نیست بلکه فقط خداوند برای تو کافی ست هرزمان کسی تونست ثابت کنه که با گذر زمان خداوند پیر و ناتوان میشه اون موقع تو هم ناتوان میشی ،،من سنم زیر 30ساله اما واقعا بعضی اوقات این باور اشتباه عذابم میده اما خداروشکر میکنم که همیشه دارم روش کارمیکنم و تاحالا هم چندتا دفتر درمورد این زمینه پر کردم،،
خب من یه اعترافی هم کنم چندروز پیش داشتم باخودم میگفتم تاوقتی من دراین سایت نبودم چقدر خیلی اوقات بیشتر انگیزه و پتانسیلم بالا میرفت برای کسب خواسته و موفقیتی و شدیدتر و فعالتر بودم اما از زمانی که با استاد آشنا شدم و تعهد استاد رو برای درست بودن و کسب نتایج از فایلها و دوره ها رو شنیدم چونکه خیالمون راحت تر شده یه خورده سست تر شدم و یه جورایی در ناخودآگاهمون کمرنگ تر شدن احساس مسئولیت دروجودمون و پایین تر اومدن پتانسیل وجودمون چونکه دیگه مسئولیت رو چنددرصد هم درذهنمون دادیم به عباسمنش،، واقعا من که بیشتر آگاه شدم که قوانین خداوند همیشه براساس خیره چه ما شرایطمون و حال حاضرمون بدون دستاورد و تجربه شکست باشه چه با کلی موفقیت و دستاورد باشه همچنان میشه پراز انگیزه و پتانسیل بالا داشت برای پیشرفت و رفتن به مدار بالاتر ،،،
استاد احسنت بهت اکثر بازیها از وسط بازی و اکثرا در زمانهای پایانی میتونی کنترل ذهنت رو بدست بگیری و بازی رو ببری،، مریم عزیز احسنت بهت بجای تضعیف و مقایسه کردن خودت بااستاد بلکه خودتو باورداشتی و مهارتتو بالابردی،، استاد وقتی این همه اشتیاق داشتی از سالهای قبل که پینگ پنگ بازی کنی و بخاطر درخواست و فرکانس های مدام باعث شد که هرجایی هم شرایطش نبود اما با عشق و علاقه و ایمانت به همچین مکانهایی هدایت بشی منم چقدر این رسیدن شما به هدفت باورم بیشتر شد که به بهترین مکانها هدایت میشم برای انجام همیشگی هدفم که عشقمه،،
و اینکه مریم جان بااینکه هنوز درست چهره تون رو ندیدیم اما بیشتر باور میکنیم که برای مشهور و محبوب شدن نیاز به خودنمایی و خیلی کارهای دیگه نیست بلکه قدرت خداوند خیلی عظیمه و کائنات خیلی هوشمنده،، همون معنای درست بودن فرکانس،، خب دوستان عزیز هرچی بگم تمومی نداره میرم کامنتهاتون رو بخونم و لذت ببرم،،
استاد و مریم موفق باشید،،..
نگاه زیبای فاطمه عزیز
بنام خدای عشق
سلام استاد جونم ، سلام مریم عزیزم که به شایستگی در دلم نشسته ای، سلام خونواده ی عزیزم
من اولین بار هست که تصمیم گرفتم دیدگاهم رو به اشتراک بگذارم که مجموعه برداشتم هست از تمام قسمتها و این حس بینظیری هست. دیدگاه من شاید تا حدودی با بقیه فرق داره، یا شایدم من اینطوری فکر میکنم. من با دیدن سریال زندگی در بهشت هر بار بیشتر و بیشتر رشد کردم، هربار بیشتر و بیشتر یادگرفتم و میتونم با اطمینان بگم که نود و نه درصد چیزایی که از این فایلهای بهشتی یاد گرفتم در زمینه روابط بوده و هست.
از مریمِ عزیز که کمتر دیده شدن و بیشتر شنیده، چیزهایی یاد گرفتم که برام حسش بشدت بینظیر بوده. من هر بار این فایلها رو باز میکنم تا مستندی ازتلفیق عشق و احترام رو ببینم و یاد بگیرم و لذت ببرم و شاکر باشم که خداوند من رو در این مسیر اگاهی قرار داد. مریم عزیزم من یاد گرفتم که هرچقدر هم حس نزدیکی و راحتی در رابطه ای وجود داشته باشه ولی بـــــــــاز هم حرمت حرف اول رو میزنه. اینکه شما استاد عزیز رو با ضمائر جمع خطاب میکنین برام بشدت لذت بخش هست
اینکه وقتی استاد بسته های سفارشی رو یکی یکی باز میکردن و شما حتی اطلاع نداشتین محتوی بعضی بسته ها چیه ، به من یاد داد که لزوما نیازی نیست از تمام جیک و پوک طرف مقابلم باخبر باشم اینکه مثلا کی بود بهت رنگ زد؟ رفتی فلان جا چی گفتی؟ و….. اینکه راحت بگیرم، کنترل نکنم و آزاد بگذارم طرفم رو
اینکه شما هربار نظرات و پیشنهادات استاد رو تایید میکنید به من یاد داد: بزرگترین کاری که میتونم در راستای پیشرفتهای همسرم داشته باشم حمایتها و تاییدهای همه جانبه ی من هست نه خالی کردن ته دلشون و دلسرد کردنشون که اگر نشد چی؟
وقتی شما دست به آچار میشین و یا در حد توانتون کمک میکنید به قطع کردن شاخه ها به من یاد داد که: کمک کردن و در کنار همسر بودن هیچ ربطی به پرتوقع کردن و لوس کردن ایشون نداره. بلکه این نوع کمک یعنی همقدم و شانه به شانه از زندگی لذت بردن ☺
زمانی که چکش وسط کار افتاد توی برکه و شما آغازگر شوخی و مزاح شدین به من اموخت : که اشتباهاتِ خواسته یا ناخواسته ی همسرم رو هربار مثل یک پتک نکوبم رو سر زندگیمون و تلخ نکنم لحظه هامون رو، یاد گرفتم از وسط هر چالشی چیزی هست برای لبخند زدن
اینکه طی بازی تنیس در مقابل اون همه استرس و هیجان و کری خوندن های استاد عزیز، شما سکوت کردین و سکوت و سکوت برام چنان قابل ستایش بود که میتونم بگم سر تعظیم فرود میارم در مقابل این همه وسعت
اینکه هربار شما رو با جوراب میبینم به من یاد داد که: مراقب باشم و احترام قائل بشم برای بدنم برای پوستم که سالهاست به من خدمت میکنند و من ناخواسته مراقب نبودم و قدر ندونستم و ……….
اینها فقط چند مثال بود از دنیا نکته ای که یاد گرفتم از مریمم و استادِ جان. مانا باشید و سبز
و در اخر خداروشاکرم بابت اینکه در مداری قرار دارم که میتونم از استاد عزیزم و شما بانوی بزرگ یاد بگیرم و به کار ببندم و لذت ببرم
دوستتون دارم
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD972MB65 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 24276MB65 دقیقه
سلام به یگانه الله و فرمانروای جهان و کسب اجازه از او برای نوشتن در این سایت الهی
سایتی که در جهان نظیر نداره
سایتی که هر روز برای بنیان گذاران و گردانندگانش آرزوی سلامتی و ثروت و شادی و رشد بیشتر میکنم
نمیدونم اصلا چی باید بنویسم اما الهامی دریافت کردم که بیام در سایت هم بنویسم
چون من الان چندین هفته است که سریال زندگی در بهشت رو روزانه میبینم….راجع بهش صدها صفحه نوشتم و کامنتهاش رو خوندم و از دیروز دارم قسمت ٢4 رو میبینم
با چه هدفی؟؟؟
با هدف الگوبرداری از ساکنین بهشت تا من هم شخصیتی بهشتی برای خودم بسازم….تا یاد بگیرم برای زندگی در بهشت باید چجوری باشم…تا ازشون انگیزه بگیرم و مثل ساکنین این بهشت هر روز در حال تلاش و تکاپو برای بهبود خودم باشم تا زندگی ام هر روز بهشتی تر بشه
خدایا شکرت برای لیاقت بودن در این روز زیبای تابستونی و لیاقت دیدن این فایل زیبا و لیاقت شنیدن و درک کردن این اگاهی ها…که امیدوارم بتونم درک رو به عمل تبدیل کنم
من تا این قسمت زندگی در بهشت چه چیزهایی دیدم و چه نتایجی گرفتم؟
١. به الهاماتم عمل کنم….که فکر نکنم الهام یک چیز پیچیده ماورایی هست و در هاله ای نور از آسمون نزول میکنه و در بالهای فرشته ها به من میرسه….بلکه همین ایده های به ظاهر ساده ای هستند که اگه مرتب انجامشون بدم نتایج شون رو در بازه ای از زمان میتونم ببینم
خوب من عمل کردم….اصلا اینکه تصمیم گرفتم این سریال رو ببینم این شد که دیدم زندگی ام پر شده از کارهای بیهوده که دارن منو از هدف ام دور میکنن…گفتم الان وقت یه خونه تکونی اساسی هست…وقت حذف شاخ و برگهای اضافی هست…وقت بهبود دادن زندگی ام هست که دیگه این روند داره منو به مسیر ناخواسته ها میبره…روی تخته ام نوشتم خدایا منو به شاخ و برگهای اضافی زندگی ام آگاه کن و منو به قطع شون توانا کن و بعد بسم الله گفتم و لیستی تهیه کردم از کارها….دیدم واقعا خیلی زیاد به نظر میان…
هدایت الله بود که بیا سریال رو از ابتدا ببین…مگه استاد و خانم شایسته در این سریال هر روز در حال بهبود دادن خودشون و بهشت نیستن…هم فاله هم تماشا….هر روز صبح ببین و بنویس و انگیزه و ایده بگیر….و من عمل کردم….همین کار ساده باعث شد من به کلی ایده هدایت بشم همزمانی هایی رخ بده ادمهایی بعنوان دستان خدا بیان و کارها انجام بشن….و من هنوز تمومشون نکردم اما بیشترشون حذف شدن
پس این سریال منو از نظر شخصیتی رشد داد حتی همین ٢4 قسمت اولش…من دیگه بهونه نمیارم…یا کمتر از قبل بهونه میگیرم….خودم اقدام میکنم با هر وسیله ای که هست…با هر چیزی که بلدم….و راه ها باز میشه…واقعا عملگرا تر شدم….واقعا در شناخت شاخ و برگهای اضافی و حذفشون توانا تر شدم
در این سریال یاد گرفتم که مهمترین شاخ و برگهای اضافی من که باعث اتلاف انرژی بسیار زیادی میشن همون باورهای ذهنی محدودکننده و نجواهای ذهنی ام هستند
پس
٢. کنترل ذهن مهمترین توانایی منه که من هر روز دارم از استاد و خانم شایسته یاد میگیرم….واقعا توی این بازی مشهود تره…و من همیشه دارم از شیوه های شما برای کنترل ذهن یاد میگیرم….کنترل ذهن در عمل….
مثلا در جریان اتش سوزی که در بهشت رخ داد…من واقعا متحیر شدم که چطور شما نه تنها به خودتون احساس بد ندادید و خودتون رو سرزنش نکردید و به همدیگه استرس ندادید….چیزی که اغلب توی چنین شرایطی ما اینکارو میکنیم….بلکه دیدم خانم شایسته با عشق داره به فیلمبرداری ادامه میده و با همکاری با هم و با هر چیزی به ذهنتون میرسید اتش رو کنترل کردید….و من واقعا تحسین تون کردم…
واقعا کنترل ذهن خودش رو در چنین شرایط حادی نشون میده…وگرنه وقتی همه چیز گل و بلبل هست و ایده ها دارن نتیجه میدن خوب کنترل ذهن که دیگه کار شاقی نیست
و خوب در این بازی واقعا مشهود هست که کنترل ذهن در کسری از ثانیه نتیجه اش داره دیده میشه
مثلا همین اخیر کسی تهدیدی کرده بود و عده ای هم تماس میگرفتن که نگران من هستند انصافا یکی دو روز اول ذهنم میرفت به سمت افکار منفی…اما باز به خودم یاد اوردم که مسائل رو نمیتونم با زور بازو حل کنم نمیتونم مسائل رو از بیرون حل کنم هر چقدر که تلاش کنم….
تنها قدرت من در نیروی ذهنم هست…و سعی کردم اگاهانه بهش فکر نکنم و باور کنم خداوند حافظ وکیل و سرپرست من هست…خوب نتیجه این هست که تا حالا دو ماه گذشته خبری نشده…خدا رو شکر از قوانین بدون تغییرش…هر چی هم پیش بیاد باز هم به نفع من تموم میشه…من حتی سعی نکردم این خبر رو به کسی هم انتقال بدم…گوشی رو بردارم به کسی زنگ بزنم و هر کسی هم خواست با من حرف بزنه سعی کردم جانب احترام شخص مقابل رو حفظ کنم و چیزی نگفتم که نشان از نفرت و دشمنی داشته باشه…گفتم هر چیزی خیر باشه رخ میده
این مدت درآمدم بیشتر شده با مدت زمان کار کمتر با اینکه من اصلا تمرکزی روی بحث درامد نداشتم…من فقط گفتم اگه بیام شاخ و برگها رو حذف کنم و تمرکز کنم روی بهبود مهارتهام درامدم در بازه ای زمانی نامشخصی در آینده بارها بهتر و بهتر میشه….پس اومدم روزهای کاری ام رو به ٣ روز در هفته کاهش دادم…خوب اضافات زندگی ام رو در روزهای غیرکاری ام تمرکزی حذف کردم اما بعد دیدم درامد نه تنها کم نشد بلکه بیشتر شد و پولها از منابع مختلف وارد زندگی ام شد…مثلا یهو خواهرم تصمیم گرفت مبلغی بعنوان هدیه بهم بده…یا کارهایی اسان برای درامدهای بیشتر
واقعا انرژی خداوند یک انرژی یکپارچه خوبی است و وقتی بهش نزدیکتر میشیم خدا برامون همه چیز میشه….تبدیل میشه به خواسته هامون….
٣. شکرگزاری عملی
من در این فایلها سپاسگزاری رو از استاد و خانم شایسته در لحظه میدیدم….که چطور از یه میخ تشکر میکنند چطور از یک چکش شکرگزارن…چطور از یه چاقوی تیز شکرگزارن…چطور از تغییرات آسمون در لحظه و حرکت ابرها شکرگزارن….چطور از تابش آفتاب در لحظه شکرگزارن…چطور از هر ایده ای که به ذهنشون میرسه که سرعت کارشون رو کمی بیشتر میکنه شکرگزارن..
و چطور اعتبار همه کارها براشون به الله یکتا برمیگرده*
این اون کلیدی هست که میتونم بگم مهمترین دستاورد من از این سریال هست….
من از درست شدن دستگیره در خونه ام شکرگزاری میکردم از خونه کوچیکم از هر امکانی که توش داشتم شکرگزاری میکردم…بدون اینکه فکر کنم من دارم ازینجا بلند میشم به من چه برای تشکر از اونجا و سقفی که اون مدت بالای سرم گذاشت و امنیتی که بهم داد و خلوتی که برام ایجاد کرد…هر بهبودی که میشد درش داد تا روز اخر توش دادم و تمیزش کردم و از روز اولی که بهم دادنش تمیز ترش کردم و تحویل دادمش….
و به جای بهتری نقل مکان کردم
توی همین مدتی که این سریال رو میدیدم
اصلا نگم از اسباب کشی من که خدا چه دستان مهربونی برام فرستاد که بی منت با کمترین دستمزد وسیله های منو به شایستگی منتقل کردند و خدای مهربونم بازم بر سر این بنده اش منت گذاشت و بازم منو سپاسگزارتر کرد…
خونه قبلی من اسمون نداشتم چون سوییت بود اما حالا اسمون دارم از بس که من همیشه به اسمون بهشت نگاه میکنم بیرون میرم به اسمون توجه میکنم…و این شکر و سپاس داره از پرودگار یکتام
در همون چند روز اولی که داشتم روی سریال کار میکردم پتیشن گرین کارد امریکام پذیرفته شد و خبر خوشش بهم رسید…و این جایزه الله یکتا بود برای من که به الهامش عمل کردم :))))و در طی این سریال باز هم مراحل اداری دیگه اش انجام شد…
حمد و سپاس مخصوص الله ای است که تنها فرمانروای جهانیان هست
استاد عزیزم ممنونم که بهمون یاد میدی که موفقیت حاصل یک شخصیت درست هست که نیاز داره همیشه روش کار کنیم نه شانس و بخت و اقبال
ممنونم که بهمون یاد میدی شخصیت درست کسی هست مثل شما که به ایده های الهامی اش عمل میکنه و تا بهش نگن دیگه متوقف بشو یا ایده بهتری بیاد بهش عمل میکنه….شخصیت درست کارهای درست و تکراری رو ادامه میده حتی اگه اوضاع خوب به نظر میاد چون بهبود انتهایی نداره
استاد من دارم با مستندهای زندگی شما رشد میکنم و افتخار میکنم که شاگرد شما در دانشگاه بزرگ هستم….دانشگاهی که توسط خدای علیم و بصیر و خبیرم هدایت و مدیریت میشه و بزرگترین افتخار من شاگردی این کلاس درس هست
خانم شایسته بی نظیر…..اصلا با کلام نمیشه از کار پر ارزش شما تشکر کرد و فقط خداوند میتونه بهتون پاداشی بده که در خور و شایسته شما باشه…
این اپدیت نتایج من تا قسمت ٢4 سریال بود…البته کلی نتیجه دیگه هم گرفتم مثل خبر خوب پذیرفته شدن مقالاتم…و کلی خبر خوب کاری و سفر و رخدادهای باحال….بعنوان ردپا از من باقی بمونه
یکی از الهامات خداوند به من در این مدت این بوده که بیام هر ماه روند رشدم رو ارزیابی کنم که توی حوزه های مختلف چه نتایجی گرفتم….این باعث میشه واقعا بیشتر تلاش کنم و تمرکزم بیشتر روی خودم باشه..چون نتایج واقعا خودشون رو نشون میدن….وقتی رشد میکنیم نتایج ملموس میشن….پس من در دفترم بخشی به نام ارزیابی ماهانه اضافه کردم….بعد از یکماه دیدم یکسری از نتایجی که اون موقع خیلی شگفت زده ام کردند اما در طی ماه یادممیره اونه رو….بعد این ایده به این شکل تکامل پیدا کرد که هر روز یا هر شب یا هر زمانی که رخدادی رو خلق کردی و یا الهامی رو دریافت کردی بیا و بنویس و بذار دقیق تر مسیر رشدت رو بنویسی….و حتی اگه 5٠ تومن پول خلق میکنی بنویس که ذهنت تاییدت کنه که داری نتیجه میگیری….بعد از یکماه دیدم با اینکه کلی نتیجه خلق کردم اما باید هدفمندتر باشه و این ایده اینطور تکمیل تر شد که ابتدای ماه بیان هدفهایی مشخص که اونها هم با هدایت الله انتخاب میشن رو بنویسم و در راستای اونها حرکت کنم که بدونم در طی روز باید روی چه حوزه هایی بیشتر وقت بگذارم (این ایده با یاداوری جلسه 6 قدم ١ برام پر رنگ شد) چون هدفگذاری سالیانه یا بلند مدت مهمه اما باید قدمهای کوچک برای رسیدن به اون هدف مشخص بشن….من میدونستم دارم چیکار میکنم اما اینکه بدونم صبح بیدار میشم تا شب قراره به چه عناوینی رسیدگی کنم بسیار جهت دهی کننده ذهن هست…حتما این ایده هم باز تکمیل تر میشه در طی زمان
ممنونم از همه دوستان سایت که نظرات بسیار اموزنده ای رو به اشتراک میگذارن