دیدگاه زیبا و تأثیرگزار لیلا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
به نام خدای زیبایی ها. مریم جان شایسته ی عزیزم بانوی مهربان سلام. امروز دلم میخواد فقط با شما حرف بزنم. ( استاد جان all due respect).
من امروز برای اولین بار با نگاه تحلیلی از تمام ویدیو در حد توان و درکم از این ویدیو نت برداری کردم و دوست دارم نوشته و تحلیل هام رو با شما سهیم بشم.
به به به بهشت همیشه زیبا. هر فصلی به یه جوری زیبایی ش رو به نمایش میذاره. همیشه یک پاکی و طراوت و یه خاصی توی پارادایس احساس می کنم. این محیط با شما و یا شما با محیط در هماهنگی هستید. باور می کنید قبلن ها وقتی میگفتن توی ذهنتون مدیتیشن کنید و یک خلوتگاه بسازید، من عین این کلبه چوبی زیبا روی اب و اون پل و محصور شده با اون درخت ها رو تصور میکردم.
من عاشق اون opening های هر قسمت هستم. تقریبا همیشه اول اون دریاچه ی زیبا با رفلکس اسمان و آسمان با اون ابرهای زیبا و با اون رنگ ابی خاص و بعد تصویر کلبه و پل ( که خشکی رو با اب به هم وصل میکنه) که به تصویر اضافه میشه و صدای شما در background، همه و همه با هم یک ترکیب بی نظیر رو باهم میسازه.
ذوق و آرامش و عشق در صدای راوی مستند کاملن احساس میشه. صدای مهربونی دارید که همیشه باعث میشه به دقت به حرف هاتون گوش بدم. وقتی استاد میگن شما با خودتون در صلح هستید کم کم دارم میفهمم که الحق حق با استاده.
روزی متفاوت در پارادایس. هر روز در حرکت و تکاپو و بهبود. هر روز پر از سرزندگی. چند روزی روی اپدیت کردن روانشناسی ثروت ۲. چه شود بعد از این آپدیت کردن خدا میدونه به چه چیزهایی دقت کردید. واقعا دقیق بودن و ریز بینی در شما کاملن پدیداره. خیلی جالبه من فکر میکردم مریم جان میخواد چه تغییراتی بدن توی محصول که شما جواب دادید. حتی وسط ویدیو کنجکاو شدم و رفتم آگاهی های دوره رو نگاه کردم. رونق کسب و کار ، روان شدن فرایند پول ساختن از کار مورد علاقه.
حالا وقت عمل به آگاهی هایی که خودتون یاد گرفتید به روز کردید. دارید به من میگید فقط دونستن نیست، عمل کردن به اون خیلی خیلی مهمه. شما نمونه یک عالم با عمل هستید.
تا اینجا نکته ش برای من این بود که معلم خوب کسی هستش که مداوم روی بهبود خودش کار میکنه، بروز هستش و به اون چیزهای که میگه و میدونه عمل میکنه.
میرسیم به عکس قبل از عمل: مثل چکاپ فرکانسی: وقتی شواهد رو نگه میداری و تغییرات رو که بعدا میبینی کلی ذوق میکنی، کلی بهبود میبینی و کلی به خودت و توانایی هات ایمان میاری. و دوباره سوخت حرکت برای قدم های بعدی ات میشه.
((اولین تجربه از تنهایی نصب کردن یک چیزی)) اینجا یک درس دیگه منتظر پایه برای انجام کاری نباش. خودت روی خودت حساب کن، قدم اول رو بردار و ادامه بده. عاشق اون عملگرا بودنتون هستم. یاد زمانی افتادم که توی خوابگاه زندگی میکردم و سینک بخاطر استفاده نادرست بچه ها خراب شده بوده و همه منتظر تاسیسات بودند که بیان درستش کنند. چند روز به این وضع مونده بود و یه روزی دستکش دستم کردم و گفتم خودم درستش می کنم من نمیتونم این جوری تحمل کنم و منتظر کسی بشم و درستش کردم. خوبه که از چالش ها فرار نکنیم و سعی کنیم یاد بگیرم.( این رو به خودم میگم. )
اینجا من تصویر یک خانم مدیر و مدبر رو دیدم. چقدر خوبه که اشتباهات رو میگید تجربه می دونید و دارید هوشیاری تون رو بالا می برید و دارید درس یاد میگیرید و پس نمی کشید. یاد دوره ی عزت نفس افتادم. فرد با عزت نفس میگه من به توانایی هام ایمان دارم و وارد هر حوزه ای جدیدی بشم میتونم و میدونم از پسش برمیام. من اعتماد به نفس در عمل شما رو اینجا هم دیدم.
چرا گفتم مدبر ،چون قبل از شروع کار همه ی امکانات و وسایل رو بررسی کردید و مطمینم توی ذهنتون هم داشتید طبقه بندی و پلن م رو تصور میکردید. شما ذهن بسیار منظم و organized دارید. و حتی مطمئنم داشتید مهندسی معکوس هم انجام میدادید. یک تصویر کلی و منظم و کم کم از کل به جز می رفتید. نمیدونم چرا اینجا این قدر با قطعیت گفتم.
بعد از بررسی وسایل و تحقیق راجع به بعضی ها، همه رو دسته بندی کردید و همه رو مرتب جلوتون گذاشتید. شما خوب بررسی می کنید، فکر می کنید اما بیش از حد فکر نمی کنید، چرا که میخواید دست به کار بشید.
خیلی چیدمان ابزارها رو دوست داشتم و حتی از برادرم که دست به ابزارشون خوبه پرسیدم، زیاد چیدمان زنانه نیست، گفت نه. اگه من هم بودم این طور می چیدم. من چیدمان خانم ها رو معمولن ترجیح میدم چون خلا ایجاد می کنن. ( No offense به اقایون. )
مریم جان وقتی میخوام جایی یا چیزی رو مرتب کنم دقیقا عین شما عمل می کنم. همزمان دسته بندی وسایل و قسمت بندی مکان. یعنی من متوجه شدم که شما کارگاه رو به چند منطقه تقسیم کردید و هر بار یه جایی رو منظم و دسته بندی و بعد تمیز کاری اولیه.
تا حالا فقط تحلیل ۹ دقیقه اول سریال بود. مرسی یک نمای دیگه از پارادایس زیبا.
زمانی که فقط ورودی داریم و مرتب نمی کنیم. و اینجا مهارت خودتون رو ابراز کردید البته یکی از مهارت های خودتون: توانایی organize کردن ، و باز درس بعدی عزت نفس : توانایی ابراز توانایی و توانمندی هاتون و گفتید هر بار که دوباره organize می کنید یه درس تازه. باز جلسه ی اول عزت نفس: تصمیم گرفتن به اقدام کاری-اقدام کردن- بازخورد گرفتن و درس گرفتن از بازخوردها و تجربیات و افزایش توانمندی ها و افزایش اعتماد به نفس و ادامه و تکرار این چرخه. شما رو اینجا بسیار توانا دیدم مریم جانم. و سعی می کنید از این توانایی در هر زمینه ای استفاده کنید حالا چه اپ دیت محصول باشه، چه مرتب کردن کارگاه باشه و .. و مخصوصا سایت . من دو سال هستش توی سایتم و خداییش هر روز بهتر از دیروز و واقعا user- friendly بودن او رو کاملن میشه حس کرد. خدا رو شکر که شما توی گروه تحقیقاتی عباس منش هستید. شما واقعا efficient هستید. چون افراد کارا همیشه و در همه جا از امکانات نهایت استفاده می کنند و بیشترین تولید و بازدهی رو دارند. شما هم مثل استاد چیزها رو اون جوری که هست قبول نمی کنید و همیشه دنبال راهی هایی برای بهبود و راحت کردن کارها هستید.
سپاسگزارم که فرق بین مرتب کردن و organize کردن رو گفتید . شاید دومی زمان و پروسه فکر کردن بیشتری بخواد ولی قطعا کارا تر هستش. و باز دوباره برای حل هر مسئله ای سوالات مناسب از خود پرسیدن، پیدا کردن جواب ها و تحلیل و ارتباط منطقی بین جواب ها و مسائل یا ابزارها طوری که به راحتی قابل فهم نه تنها برای خودمون بلکه برای دیگران هم باشه. این منطقی کار کردن از اتلاف وقت ها در زمان های آتی خیلی جلوگیری میکنه. حالا پیدا کردن ابزارها و وسایل هاتون چققققدر راحت شد و چقدر فضا باز شد. حس و عشق و ذوق اینجاتون رو از ته دل احساس کردم .
اینجا واقعا نظم تون رو ستودم از ته دل.
اون آهنگ I know this new being alone رو دوست داشتم و میخوام برم google ش کنم. کامل گوش ندادم ولی باز هماهنگی جالبی دیدم بین محتوا و اهنگ.
آخرهای ویدیو دیگه خیلی ریزه کاری داشت و درس به طور فشرده بود.
—اینکه نحوه ی استفاده کردن از وسایلی که قبلن تجربه نکرده بودید( نردبان) . استفاده از تضاد (عدم حضور استاد) باور کنید خودم به خودم میگفتم اگه استاد اونجا بودند مریم جان شاید باز احساس نیاز نمی کردند که نحوه ی استفاده کردن از نردبان رو یاد بگیرند ، که خودتون به صحبت هاتون اون رو اضافه کردید. و مثال نردبان رو به همه مسایل زندگی ارتباط دادید. اینکه وقتی چیز تازه ای رو به تنهایی تجربه می کنید، احساس می کنی توانایی مدیریت زندگی ات رو به تنهایی داری و به تنهایی از عهده مسائل زندگی ات بر میای. این یعنی عدم وابستگی و احساس غیر وابسته روابط شما رو خیلی دلپذیر میکنه. ( دوره ی عشق و مودت) .
و توصیه خیلی مهم بعدی تون: قبل از اینکه به جایی بخوری که مجبور بشی به تنهایی یکسری از کارهات رو انجام بدی، آگاهانه و به صورت خود انتخابی یک زمان های رو توی زندگی انتخاب کن و زندگی ات رو به تنهایی مدیریت کن.
این عمل منجر میشه یه سری توانایی ها رو بروز بدید و احساس توانمندی در کارهایی که قبلن انجام ندادید رو توی خودتون می بینید و باز افزایش اعتماد به نفس و احساس غیر وابسته بودن به دیگران و نتیجه اش بهبود روابط و نتیجه بعدی برقراری ارتباط خوب و به صلح رسیدن با خودتون هستش.
♂️♂️♂️ چقدر ارامش تون زیباست وقتی طوفان میاید. چقدر احساس می کنم با خدا دوست هستید. و اینجا من شهامت تون رو تحسین کردم.
و در آخر دوست داشتن خودتون رو چقدر زیبا و طبیعی توی وجودتون نهادینه کردید. یک غذای سالم و مقوی ، یک نهار دلپذیر. نوش جان و گوارای وجودتون.
الگوی من هستید مریم جان شایسته. خیلی دوستتون دارم. God bless you. ممنونم از اینکه این همه زیبایی و درس رو به تصویر می کشید. شما واقعا بی نظیر هستید.
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD383MB24 دقیقه
به نام فرمانروای عالمیان
سلام به استاد عزیز به مریم دوست داشتنی توانمندم
سلام به همه دوستان زندگی در بهشتی ام
واقعا این فایل انگار برای من بود، پاسخ خداوند بود، نشونه بود، تلنگر و یادآوری بود. واقعا نمیدونم چطور بگم این فایل بری من چی بود. من صبح که تمرین ستاره قطبی ام رو نوشتم بعد اومدم سراغ سایت و دیدم به به قسمت جدید از زندگی در بهشت قسمت 244. خدایا شکرت که همراه این جریان هستم. اینقدر خوشحالم که نمیتونم یکجا بمونم و میخوام از خونه بزنم بیرون، نمیدونم کجا برنامه خاصی نداشتم اما میخوام بگم این انرژی در وجودم نمیذاره یکجا بمونم خدایا شکرت واقعا احساس خوبیه. احساس خوبیه که هربار میای تو سایت انگار سایت برای منه،بهترین جای دنیا برای منه و اونم بهترین هایی که لازم دارم رو به من نشون میده. واقعا چند روزه هنگ این همه هماهنگی اتفاقات خودم با فایل هایی که رو بنر سایت میاد هستم. من امروز تو ستاره قطبی ام از خدا خواسته بودم توانایی های منو بیشتر به من نشون بده و منو آگاه کنه تا درک کنم نقاط ضعف و قوتم رو. از خدا خواسته بودم تا توانایی هامو بیشتر به یادم بیاره…دیگه فکر کنید این دستی از دستان خداوند چطور با زبان تصاویر و بیان زیبای خودش به من نشون داد چطور حتی خودمو بشناسم و منم این توانایی اورگانیزه کردن رو تا حد قابل قبولی دارم.خدایا شکرت برای دیدن این فایل. برای این فرصت تنهایی و خلوتم. خدایا شکرت که اینقدر ازاد و آگاه دارم پیش میرم. خدایا شکرت برای این بهشت که زندگی منو با تغییر در خودش و بهبودهای دائمی بهبود داده و میده خدایا شکرت برای وجود این دوست قشنگم این مریم دوست داشتنی ام. خدایا شکرت برای این توانایی های این دوست ارزشمندم. چقدر هربار مشغول کار میدیدمت بهت میگفتم دمت گرم میگفتم دوستت دارم مریم جونم. اینقدر صمیمی راحت. به همین راحتی باهات احساس صمیمت دارم مریم جان. به همین راحتی تو رو رفیق فابریک خودم کردم تو رو یکی از الگوهای خودم قرار دادم. تو رو به همین راحتی تحسین میکنم و بهت افتخار میکنم.نمیدونی که چقدر این فایل برای من بود انگار اصلا برای من ضبط کرده بودی تا به من یادآوری کنی و بگی فهیمه توانایی هاتو مثل من بشناس و در مسیر تقویت اونا پیش برو. انگار فقط داشتی با من حرف میزدی که فهیمه توام تنها بودی و تونستی هربار از تنهایت لذت ببری و بزرگتر بشی. دیشب همش دلم میگفت میخوام برم یکجای دور نمیدونم کجا میخوام چند روزی خونه نباشم نمیدونم چرا اما من هم بارها این حس رو داشتم که واسه خودم برم تنهای تنها باشم. هربار هم بهش گوش ندادم اما اینبار میخوام به همسرم بگم و انجام بدم. شاید وقتی ما اومدیم تهران برای واضح تر شدن اهدافم من باید این کار رو میکردم تا اینقدر کلاف سردرگم نباشم. نمیدونم شاید دارم هزیون میگم. بریم سراغ ادامه ماجرای دیدن این قسمت عالی واختصاصی من…شروع یک صبح دل انگیز در پرادایس.
اورگانیز کردن کارگاه
چقدر دوست داشتم بعد از نشون دادن عکس قبل از عمل کارگاه و توضیحات خوبت، دوربین رو گذاشتی روی سه پایه و خودت تنهایی از خودت فیلم گرفتی و تنهایی از اولین تجربه ات اونم بصورت تنهایی انجام دادن گفتی.واقعا تحسین برانگیز بود ان کارت و کلی درس برای من.
چقدر دوست داشتم ژست با اعتماد بنفس و شجاعانه تو دوست ارزشمندم، دوستی که به مرحله استادی رسیده و استاد در عمل کردن به آگاهی ها شده.
چقدر دوست داشتم که گفتی بریم که به امید خدا شروع کنیم و بعد با اون پیچ کن هیولای میلواکی استارت کار رو زدی و لذت بردم از اون ژست و اینقدر خودت بودی. این حرکت و حرف چند ثانیه ایی برای من چندتا نکته داشت. اینکه مریم عزیزم اینقدر درک میکنه اون دوربین که گذاشته یعنی ما هم هستیم و کارش رو هم با به ما اشتراک میذاره و با امید قراره شروع کنه اونم به امید خدا. اینقدر آماده هست که ابزار لازمش رو به صدا درمیاره تا با شجاعت و اعتماد بنفس کاری که تا حالا انجام نداده رو انجام بده با این بـــاور که خدا حامی و هدایتگرشه کلی باور های ارزشمند دیگه که همچین بانوی مقتدری رو من میبینم. الحق که شایسته ایی شایسته جان. شایسته بودن در اون مکان و اون زمان.
چقدر دوست داشتم قبل شروع یکبار دیگه اون تخته ایی که خودت رنگش کردی رو متر میکنی و بعد میری سراغ نصب
چقدر دوست داشتم برای اینکه فیلم تند کرده بودی تا بیشترین زمان کار کردنت رو در کمترین وقت ممکن ببینیم و لذت ببریم اونم با یک اهنگ باحال که قطعا بی ربط نبود به موضوع…
چقدر دوست داشتم حتی بارون اومدن و این همه زیبایی رو هم ول نمیکنی و وسط کارت توجه به زیبایی ها و نعمت ها رو هم انجام میدی و ما رو هم مستفیض میکنی.
خدایا شکرت برای اون باران پربرکت و باشدتی که داره از آسمان فرود میاد و زمین رو آماده و سیراب میکنه برای بارور شدن به وقت مناسبش.خدایا شکرت برای این همه امنیت و اون چیکن تراکتور هم که غرق بارون شده و شسته میشه. خدایا شکرت برای این حالم.
چقدر دوست داشتم اون لباس سرهمی که پوشیدی و جیب داره.چقدر دوست داشتم بعد اتمام نصب برد اومدی و با ما جلوی دوربین حرف زدی.چقدر دوست دارم بدون هیچ مزاحمت و محدودیتی موهای کوتاهت تو رو اذیت نمیکنه و باهاشون حسابی راحتی. (راستی گفته بودم منم موهامو از اول امسال کوتاه کردم و تابستون هم در حد شما یا شاید کوتاه تر کردم. موهام تا وسط کمرم بلند بود سال ها و البته من موهای بلندم رو دوست داشتم اما به دلیل وقت گیر بودن برای خشک شدنش و تجربه کردن کوتاه کردم. هرچند به این نتیجه رسیدم موی کوتاه با روسری و شال اصلا برای من مناسب نیست و اذیت میشم چون حجم موهام به شد زیاده. میخوام بذارم بلند بشه البته نه مثل قبل در حدی که بتونم با گیره زیر شال و روسری ببندم تا حجمش اذیتم نکنه. یک چیزی مابین باشه برام. میخواستم بگم اینم یک تغییری که انجام دادمش. من نهاین فکری که داشتم برای کوتاه کردن موهام برای زمانی بود که یا بیام خارج از کشور یا اگر خواستیم بچه دار بشیم. اما جلوتر از اینا این تجربه رو کردم و باحاله)
چقدر صداقتت رو دوست داشتم که اول کار یک اشتباهی کردی اما در انتها اشاره کردی که مهم اینه کار بخوبی انجام شد خداروشکر…خدا قوت مریم جانم
نکتـــه: بررسی کردن کار رفتن تو دل ناشناخته ها و تجربه کردن توجه به نتیجه و شکرگزاری
چقدر دوست داشتم برای اینکه بدونی چیکار کنی همه ی آنچه باید رو مرتب میکردی رو یکجا جمع کردی و دوباره بررسی کردی و طبق امکانات و وسال موجود دست به کار شدی. واقعا تحسین برانگیزی واقعا کل فایل برام پر از نکته است میتونم ساعت ها بنویسم.
چقدر قشنگ گفتی که قدم اول رو برداشتی و کار رو از یکجایی شروع کردی و احتمالا بعدا این ابزارها جابجا میشن.
نکته: صرف اینکه ما نمیدونیم چه ابزاری کجا باشه بهتره یا چه استفاده ایی دارند نباید ما رو متوقف میکرد و این که ما کار رو از یکجایی باید شروع میکردیم که کردیم و چیدیم به زیبایی و حالا اگر بعد تغییری هم بخواد بکنه هربار راحت تر و باتجربه تر میشیم. چون مثلا لااقل ابزارها یکبار به این شکل چیدمان شده و این خیلی خوبـــه.
چقدر با عشق و لذت همراه بود تمام این مدت فیلم برداری و کارکردنت من اینو کاملا حسش کردم. و منم با تمام عشق مینویسم.
تجربه مریم عزیز از اورگانیز کردن وسایل: جابجا کردن وسایل و قرار دادن در بهترین جایی که میتونن باشن به منظور دسترسی بهتر
و بنظر من این یعنی اصل مرتب سازی. اصل اینکه جوری مرتب باشه که سهولت دسترسی رو بیشتر کنه . اصل اینه که چیدمان کارآمدی باشه نه صرفا برای شیک شدن یا هرچیزی که فقط ظاهر قضیه است و بعد یک مدت دوباره باعث آشفتگی محیط بشه و در یک چرخه معیوب مرتب کردن بی فایده بیفتیم. منم هربار که کمد لباس یا کابینت ها رو مرتب میکنم هربار اینو میپرسم تو این مدت این که اینجا بوده جاش چقدر مناسب بوده؟ چطور میتونم از این بهتر بچینم؟چه چیزهایی اضافه و دست و پاگیر هستن و میتونم حذف کنم؟خلاصه این سوالات بصورت اتوماتیک تو ذهنم میاد و باعث میشه هربار که تمیزکاری یا اقدام به مرتب کردن میکنم بهتر بشه.پس منم همینجا میگم منم توانمند در مرتب کردن به شیوه ی کارآمد بودن دارم و میتونم این ویگی رو بیشتر تقویت کنم.خدایا ممنون که یکی از توانایی های منو به من یادآوری کردی که اصلا من هیچ وقت فکر نمیکردم این چیز مهمی باشه و شاید همیشه در حال نادیده گرفتن این توانایی بودم و فکر میکردم خبب که چــی. الان میدونم که چــی…
لذت بردم از این همه به ریختگی و تلاش تو برای مرتب کردن شون. عاشق حل مسئله ام و برای من این حجم ب هم ریختگی مثل ی پازل و مسئله میمونه که قراره حل بشه و واقعا لذت میبرم از فکر کردن و انجام دادن راه هایی برای حل این معما. چقدراین دیدگاه من کمکم کرده که در مسیر تمیز کردن و مرتب کردن خسته نشم. برام مثل یک بازی میمونه. عاشق فکر کردن هستم و آخرش هم کلی لذت میبرم از این همه تمیزی و نظم و این روحیه من شاید باعث شده تا کارهامو با خونسردی و بددون عجله انجام بدم و لذت ببرم. برعکس مثلا خیلی از اطرافیانم که شنیدم میگن میخوان یکجا رو تمیز کنن یا مرتب اینقدر میخوان زود تموم بشه و فقط به فکر تموم شدن هستن و کل اون فرآیند هم براشون خسته کننده است ولی من متوجه شدم از انجام همون مسیری که برای اونا شاید خسته کننده است من لذت میبرم و چیز یادمیگیرم و این روحیه و اخلاقم رو دوست دارم و شاید این اخلاق من بوده که باعث شده همیشه به راحتی وارد ترس هام بشم و الان که فکر میکنم شاید به این دلیل ترس خاصی از چیز خاصی ندارم چون همیشه پیش قدم بودم برای رفتن تو دل مسائل…
خدایا شکرت برای این فایل پر از تلاش، پر از عشق، پر از آگاهی، پر از تجربه
چقدر دوست داشتم که گفتی من دوربین رو خاموش میکنم با تمرکز این کار رو انجام میدم و بعد نتیجه رو به شما نشون میدم. چقدر تحسین ات کردم برای این حد از توانایی. جایی که تمرکز بیشتر لازم داری بدون لحظه ایی تردید انجامش دادی و عوامل حواس پرتی مثل دربین رو حذف کردی. واقعا تحسین ات میکنم مریم دوست داشتنی من.
به به دوباره یک صبح عالی شروع و قراره با مریم جان بریم سراغ کار مورد علاقه ام اورگانیز کردن…
چقدر عالی شده
چقدر دوست داشتم که از توانایی ات گفتی و چقدر قشنگ اشاره کردی که اورگانیز کردن فقط مربوط به خونه و کارگاه نمیشه. حتی کار روی سایت هم تو از این توانایی ات استفاده کردی و ما شاهکارش رو پارسال دیدم و ثمره اش شد فایل “ثمره بروزرسانی بخش دانلودها در سایت” اینم لینک اون فایل معرکه و فصل جدید و روند تکاملی سایت
abasmanesh.com
اونجا ما برای اولین بار بود که شاهد وجود شما بودیم و افتخار اینو بدست آوردیم تا چهره ی نازت رو غیر از صدای دلنشینت ببینیم.از اونجا بود که من به شخصه بیشتر با شما آشنا شدم و متوجه شدم کار شما در سایت چیه و چطور این مقاله ها و متن ها رو نوشتی و کلا یک فضای جدید در ذهنم ایجاد کردی.
الان یک چیزی به ذهنم زد اینکه وقتی ما آدم ها بیشتر توانایی های خودمون رو میبینیم جهان هم جوری پیش میبرمون که بیشتر دیده بشیم و جهان کاری میکنه بیشتر توانایی هات رو نشون بدی و تو رو در جهت بهبود سوق میده که بهبود بنظرم اینجا میشه تکاملت توی اون موضوع و توانایی هست. پس جهان تو رو در مسیر تکامل خودت پیش میبره.
خدایا چقدر قشنگ کار خودش رو با عشق و علاقه درباره بروز رسانی روان شناسی ثروت 2 توضیح میده و توانایی خودش رو در انجام اون به ما میگه. خدایا شکرت.
چقدر عالی گفتی واقعا تحسین ات کردم وقتی این نکته عالی رو اشاره کردی که واقعا و کاملا موافقم:
تفاوت خیلی زیادی وجود داره بین مرتب کردن محیط اطراف بــا کارا کردن مرتب کردن اون محیط
چقدر دوست داشتم وقتی گفت مثل یک پازل شده و هربار ک ه انجام میدی یک تیکه این پازل تکمیل میشه و این همون حس من برای انجام دادن این کارها هست.
چقدر قشنگ گفتی وقتی تنهایی آدم میتونه آگاهانه این کار رو بکنه و زندگی خودش رو مدیریت بکنه…
چقدر این احساس غیر وابسته بودن منو رشد داده و بزرگترم کرده.
چقدر جالب بود که پیام هشدار برای طوفان و اون برندگی شدید دادند اینجوری کسی که مثل شما تلویزیون و اخبار نمیبینه اما از گیام های مهم مطلع میشه.
چقدر عالی بود این همه هیاهوی طبیعت و آرامش بعدش خدایا شکرت.
چقدر دوست داشتم از اینکه غذایی که برای خودت درست کردی رو نشون دادی اونم چقدر قشنگ و زیبا و البته مقوی و سالم.
نکته ایی که این آخر میتونم بگم من خودم شخصا وقتی خانه پدری ام بودم و سرسفره باهم نهار میخوردیم از اونجایی که این عادت قشنگ رو داشتیم که همه ما باهم غذا بخوریم که البته نقطه ضف هایی داشت اما برای اتحاد و هم دل شدن خانواده بنظرم این روش خیلی خوب بود. هر کسی قهر بود آشتی بود باید سرسفره می بود واگر نبود متوجه میشیدم مسئله ایی هست یا در ریان بودیم طرف کجاست یا چرا نیست بی تفاوت نبودیم. اما دیدم همین عادت به ظاهر ساده رو خیلی از خانواده ها نداشتن و باع فاصله های زیادی بین افراد خانواده شده تا جایی که اصلا حرفی برای گفتن ندارن، احساسی به هم ندارن و…
اما شاید این عادت خانواده ما باعث شد یک اخلاق بد در من رشد کنه که البته متوجه شدم و جلوشو گرفتم اینکه وقتی کسی نباشه نتونم غذا بخورم. یا اینکه اینقدری که باید به غذا درست کردن برای خودم بها ندم. حالا از عزت نفس و باور لیاقت گرفته تا وابستگی و یک باور محدود کننده در این رفتار هست تا گرفتن حس ازادی در من.
من اون عادت رو هنوز هم دوست دارم اما دیگه اون آدمی نیستم تا همه از سرمیز یا سفره بلند شدند منم سریع غذامو خلاصه کنم یا بقیه غذامو نخورم. من دیگه اون آدمی نیستم که اگر الان که تنها هستم غذا نخورم چون همسرم نیست. بیشتر دلیل نخوردن هام برای این هست که شاید الویت اولم شکمم نیست نه اینکه چون اون نیست. خلاصه که این غذای خوشمزه تک نفری اینا رو به یادم آورد.
نوش جانت مریم جان گوارای وجود پر عشقت
خدا قوتت برای تمام تلاش ها و کارهای عالی این روزهات
واقعا ازتون سپاس گزارم برای این سایت،برای وجودتون. واقعا قدردان این همه هستم.
قدر دان بودن منم وقتی بیشتر به دل استاد عزیز و حتی شما مریم عزیز میشینه که با زبان نتایجم با شما حرف بزنم.
خدایاشکرت برای این همه ابزار کارآمد برای این چیدمان کارآمدتر
خدایا شکرت برای دیدن این فایل و این همه هماهنگی و نظم در قوانین هستی
خدایا شکرت برای بودن در مسیر خوبی ها و زیبایی و نعمت ها و ثروت ها
خدایا شکرت برای پیام واریزی که ابتدای کامنت نوشتنم اومد فکر کنم دوساعت پیش بود.
خدایا شکرت برای لپ تاپم، برای اینترنت، برای این خونه برای این همه احساس خوب
خدایا شکرت برای همه اتفاقات خوبی که رقم میزنم
خدایا شکرت برای همه چیز
سلام خدمت شما دوست عباسنشی ام
سلام به شما علی ابودردائی عزیز
چقدر کامنت زیبایی نوشتی، چقدر عالی ذهنت رو کنترل کردی واقعا تحسین تون میکنم.
این جمله ایی که اینجا نوشتین برام خیلی بلد تو ذهنم اومد و میخوام اینجا مرورش کنم اینکه نوشتین:
و اینجا به یاد آوردم که آن ابزاری که بیشتر از همه باید به آن چنگ بزنم ، بودن در کنارِ احساساتم است
و در ادامه اون سوالات عالی با پاسخ های عالی ترش اینکه نوشتین:
مشکل مالی داری ؟
بسیار خوب ، به هیچ چیزی کاری نداشته باش ، فقط احساسِ خود را کنترل کن .
🌹
مهمتر از از هر کار دیگری است
تنها و تنها توجه کردن به احساساتم است
که امروز چه چیزی برای من مهمتر است ؟
این سوآل خیال مرا از هفت دولت آزاد می کند
واقعا چقدر سوال هات عالی بود ممنونم.
چقدر قشنگ با دیدن این فایل غرق ابزارها مثال خوب آوردی از آگاهی هایی که دیدیم و از کلمه ابزار استفاده کردی.واقعا تحسین تون میکنم و به حضورتون. آشنا شدن با شما افتخار میکنم.ممنونم که دست به قلم شدین و اینجا از خودتون رد پا گذاشتین.
براتون از الله یکتا بهترین پیشرفت های درونی و بیرونی رو خواستارم.
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده