دیدگاه زیبا و تأثیرگزار لیلا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
به نام خدای زیبایی ها. مریم جان شایسته ی عزیزم بانوی مهربان سلام. امروز دلم میخواد فقط با شما حرف بزنم. ( استاد جان all due respect).
من امروز برای اولین بار با نگاه تحلیلی از تمام ویدیو در حد توان و درکم از این ویدیو نت برداری کردم و دوست دارم نوشته و تحلیل هام رو با شما سهیم بشم.
به به به بهشت همیشه زیبا. هر فصلی به یه جوری زیبایی ش رو به نمایش میذاره. همیشه یک پاکی و طراوت و یه خاصی توی پارادایس احساس می کنم. این محیط با شما و یا شما با محیط در هماهنگی هستید. باور می کنید قبلن ها وقتی میگفتن توی ذهنتون مدیتیشن کنید و یک خلوتگاه بسازید، من عین این کلبه چوبی زیبا روی اب و اون پل و محصور شده با اون درخت ها رو تصور میکردم.
من عاشق اون opening های هر قسمت هستم. تقریبا همیشه اول اون دریاچه ی زیبا با رفلکس اسمان و آسمان با اون ابرهای زیبا و با اون رنگ ابی خاص و بعد تصویر کلبه و پل ( که خشکی رو با اب به هم وصل میکنه) که به تصویر اضافه میشه و صدای شما در background، همه و همه با هم یک ترکیب بی نظیر رو باهم میسازه.
ذوق و آرامش و عشق در صدای راوی مستند کاملن احساس میشه. صدای مهربونی دارید که همیشه باعث میشه به دقت به حرف هاتون گوش بدم. وقتی استاد میگن شما با خودتون در صلح هستید کم کم دارم میفهمم که الحق حق با استاده.
روزی متفاوت در پارادایس. هر روز در حرکت و تکاپو و بهبود. هر روز پر از سرزندگی. چند روزی روی اپدیت کردن روانشناسی ثروت ۲. چه شود بعد از این آپدیت کردن خدا میدونه به چه چیزهایی دقت کردید. واقعا دقیق بودن و ریز بینی در شما کاملن پدیداره. خیلی جالبه من فکر میکردم مریم جان میخواد چه تغییراتی بدن توی محصول که شما جواب دادید. حتی وسط ویدیو کنجکاو شدم و رفتم آگاهی های دوره رو نگاه کردم. رونق کسب و کار ، روان شدن فرایند پول ساختن از کار مورد علاقه.
حالا وقت عمل به آگاهی هایی که خودتون یاد گرفتید به روز کردید. دارید به من میگید فقط دونستن نیست، عمل کردن به اون خیلی خیلی مهمه. شما نمونه یک عالم با عمل هستید.
تا اینجا نکته ش برای من این بود که معلم خوب کسی هستش که مداوم روی بهبود خودش کار میکنه، بروز هستش و به اون چیزهای که میگه و میدونه عمل میکنه.
میرسیم به عکس قبل از عمل: مثل چکاپ فرکانسی: وقتی شواهد رو نگه میداری و تغییرات رو که بعدا میبینی کلی ذوق میکنی، کلی بهبود میبینی و کلی به خودت و توانایی هات ایمان میاری. و دوباره سوخت حرکت برای قدم های بعدی ات میشه.
((اولین تجربه از تنهایی نصب کردن یک چیزی)) اینجا یک درس دیگه منتظر پایه برای انجام کاری نباش. خودت روی خودت حساب کن، قدم اول رو بردار و ادامه بده. عاشق اون عملگرا بودنتون هستم. یاد زمانی افتادم که توی خوابگاه زندگی میکردم و سینک بخاطر استفاده نادرست بچه ها خراب شده بوده و همه منتظر تاسیسات بودند که بیان درستش کنند. چند روز به این وضع مونده بود و یه روزی دستکش دستم کردم و گفتم خودم درستش می کنم من نمیتونم این جوری تحمل کنم و منتظر کسی بشم و درستش کردم. خوبه که از چالش ها فرار نکنیم و سعی کنیم یاد بگیرم.( این رو به خودم میگم. )
اینجا من تصویر یک خانم مدیر و مدبر رو دیدم. چقدر خوبه که اشتباهات رو میگید تجربه می دونید و دارید هوشیاری تون رو بالا می برید و دارید درس یاد میگیرید و پس نمی کشید. یاد دوره ی عزت نفس افتادم. فرد با عزت نفس میگه من به توانایی هام ایمان دارم و وارد هر حوزه ای جدیدی بشم میتونم و میدونم از پسش برمیام. من اعتماد به نفس در عمل شما رو اینجا هم دیدم.
چرا گفتم مدبر ،چون قبل از شروع کار همه ی امکانات و وسایل رو بررسی کردید و مطمینم توی ذهنتون هم داشتید طبقه بندی و پلن م رو تصور میکردید. شما ذهن بسیار منظم و organized دارید. و حتی مطمئنم داشتید مهندسی معکوس هم انجام میدادید. یک تصویر کلی و منظم و کم کم از کل به جز می رفتید. نمیدونم چرا اینجا این قدر با قطعیت گفتم.
بعد از بررسی وسایل و تحقیق راجع به بعضی ها، همه رو دسته بندی کردید و همه رو مرتب جلوتون گذاشتید. شما خوب بررسی می کنید، فکر می کنید اما بیش از حد فکر نمی کنید، چرا که میخواید دست به کار بشید.
خیلی چیدمان ابزارها رو دوست داشتم و حتی از برادرم که دست به ابزارشون خوبه پرسیدم، زیاد چیدمان زنانه نیست، گفت نه. اگه من هم بودم این طور می چیدم. من چیدمان خانم ها رو معمولن ترجیح میدم چون خلا ایجاد می کنن. ( No offense به اقایون. )
مریم جان وقتی میخوام جایی یا چیزی رو مرتب کنم دقیقا عین شما عمل می کنم. همزمان دسته بندی وسایل و قسمت بندی مکان. یعنی من متوجه شدم که شما کارگاه رو به چند منطقه تقسیم کردید و هر بار یه جایی رو منظم و دسته بندی و بعد تمیز کاری اولیه.
تا حالا فقط تحلیل ۹ دقیقه اول سریال بود. مرسی یک نمای دیگه از پارادایس زیبا.
زمانی که فقط ورودی داریم و مرتب نمی کنیم. و اینجا مهارت خودتون رو ابراز کردید البته یکی از مهارت های خودتون: توانایی organize کردن ، و باز درس بعدی عزت نفس : توانایی ابراز توانایی و توانمندی هاتون و گفتید هر بار که دوباره organize می کنید یه درس تازه. باز جلسه ی اول عزت نفس: تصمیم گرفتن به اقدام کاری-اقدام کردن- بازخورد گرفتن و درس گرفتن از بازخوردها و تجربیات و افزایش توانمندی ها و افزایش اعتماد به نفس و ادامه و تکرار این چرخه. شما رو اینجا بسیار توانا دیدم مریم جانم. و سعی می کنید از این توانایی در هر زمینه ای استفاده کنید حالا چه اپ دیت محصول باشه، چه مرتب کردن کارگاه باشه و .. و مخصوصا سایت . من دو سال هستش توی سایتم و خداییش هر روز بهتر از دیروز و واقعا user- friendly بودن او رو کاملن میشه حس کرد. خدا رو شکر که شما توی گروه تحقیقاتی عباس منش هستید. شما واقعا efficient هستید. چون افراد کارا همیشه و در همه جا از امکانات نهایت استفاده می کنند و بیشترین تولید و بازدهی رو دارند. شما هم مثل استاد چیزها رو اون جوری که هست قبول نمی کنید و همیشه دنبال راهی هایی برای بهبود و راحت کردن کارها هستید.
سپاسگزارم که فرق بین مرتب کردن و organize کردن رو گفتید . شاید دومی زمان و پروسه فکر کردن بیشتری بخواد ولی قطعا کارا تر هستش. و باز دوباره برای حل هر مسئله ای سوالات مناسب از خود پرسیدن، پیدا کردن جواب ها و تحلیل و ارتباط منطقی بین جواب ها و مسائل یا ابزارها طوری که به راحتی قابل فهم نه تنها برای خودمون بلکه برای دیگران هم باشه. این منطقی کار کردن از اتلاف وقت ها در زمان های آتی خیلی جلوگیری میکنه. حالا پیدا کردن ابزارها و وسایل هاتون چققققدر راحت شد و چقدر فضا باز شد. حس و عشق و ذوق اینجاتون رو از ته دل احساس کردم .
اینجا واقعا نظم تون رو ستودم از ته دل.
اون آهنگ I know this new being alone رو دوست داشتم و میخوام برم google ش کنم. کامل گوش ندادم ولی باز هماهنگی جالبی دیدم بین محتوا و اهنگ.
آخرهای ویدیو دیگه خیلی ریزه کاری داشت و درس به طور فشرده بود.
—اینکه نحوه ی استفاده کردن از وسایلی که قبلن تجربه نکرده بودید( نردبان) . استفاده از تضاد (عدم حضور استاد) باور کنید خودم به خودم میگفتم اگه استاد اونجا بودند مریم جان شاید باز احساس نیاز نمی کردند که نحوه ی استفاده کردن از نردبان رو یاد بگیرند ، که خودتون به صحبت هاتون اون رو اضافه کردید. و مثال نردبان رو به همه مسایل زندگی ارتباط دادید. اینکه وقتی چیز تازه ای رو به تنهایی تجربه می کنید، احساس می کنی توانایی مدیریت زندگی ات رو به تنهایی داری و به تنهایی از عهده مسائل زندگی ات بر میای. این یعنی عدم وابستگی و احساس غیر وابسته روابط شما رو خیلی دلپذیر میکنه. ( دوره ی عشق و مودت) .
و توصیه خیلی مهم بعدی تون: قبل از اینکه به جایی بخوری که مجبور بشی به تنهایی یکسری از کارهات رو انجام بدی، آگاهانه و به صورت خود انتخابی یک زمان های رو توی زندگی انتخاب کن و زندگی ات رو به تنهایی مدیریت کن.
این عمل منجر میشه یه سری توانایی ها رو بروز بدید و احساس توانمندی در کارهایی که قبلن انجام ندادید رو توی خودتون می بینید و باز افزایش اعتماد به نفس و احساس غیر وابسته بودن به دیگران و نتیجه اش بهبود روابط و نتیجه بعدی برقراری ارتباط خوب و به صلح رسیدن با خودتون هستش.
♂️♂️♂️ چقدر ارامش تون زیباست وقتی طوفان میاید. چقدر احساس می کنم با خدا دوست هستید. و اینجا من شهامت تون رو تحسین کردم.
و در آخر دوست داشتن خودتون رو چقدر زیبا و طبیعی توی وجودتون نهادینه کردید. یک غذای سالم و مقوی ، یک نهار دلپذیر. نوش جان و گوارای وجودتون.
الگوی من هستید مریم جان شایسته. خیلی دوستتون دارم. God bless you. ممنونم از اینکه این همه زیبایی و درس رو به تصویر می کشید. شما واقعا بی نظیر هستید.
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD383MB24 دقیقه
بنام خداوند وهاب من
خانواده صمیمی عباسمنش سلام.
من یه کامنت دیگه بنویسم با اجازه😅
نمیدونم شاید قدر فایلا رو بیشتر دارم میفهمم. یه نکته ای بود داشتم امروز نگاه میکردم گفتم بیام و بنویسم.
من خودم آدم فنی هستم و دست به آچارم ولی امروز که این فایل رو نگاه میکردم از خودم پرسیدم اگه یه کار فنی مثل تخته پیچ کردن بهم واگذار بشه بلدم ؟ و خوب که خلوت کردم با خودم دیدم ترس دارم.
اون عمق وجودم یه چیزی هست میخواد شونه خالی کنه ازش
با اینکه من خیلی تجربه دارم تو این کارها ولی وقتی صحبت از ناشناخته ها میشه احساس میکنم لنگ میزنم و اینجاست که اون نگاه استاد رو باید با خودم مرور کنم که
ترس ها توهم هستن. ترس ها واقعی نیستن.
ترس الکیه
ترس وجود نداره
نباید بزاریم که ترس وارد بشه و بخاد بر من حکومت کنه.
بهترین نگاه تو این ماجرا همون کاریه که مریم جان انجام داد…
اینکه اول یه ارزیابی کرد تا کم کم آشناتر بشه مثلا اون جای پیچگوشتی هارو پیدا کرد و بعد بقیه رو دسته بندی کرد و بله
آدم ممکنه وسط کار متوجه بشه اشتباهی هم کرده ولی بهر حال ما کار رو شروع کردیم و انجامش هم دادیم.
برای من اون قسمت تصمیم قطعی گرفتن و وارد کار شدن ارزشمند بود که سعی میکنم به یاد بیارم بارها و بارها و بگم بزار من وارد شم…الهامات میان. البته که الانم خیلی حرکت ها کردم ولی قشنگ میفهمم داره یه چیزی ته وجودم مقاومت میکنه و نق نق میکنه.
درستش میکنم
بازم مچکرم از سخاوتتون تو آموزش نکات کاربردی زندگی
بنام خداوند وهاب من
سلام خانواده صمیمی عباسمنش
من دومین کامنت رو مینویسم به یاری الله مهربان.
قبل از هرچیز سپاسگذاری میکنم از کارهایی که ابراهیم عزیز برای وب سایت انجام میده و چقدر خوبه که آدم همچین انسان علاقه مند و کار درستی رو در گروه خودش داشته باشه. خدا قوت ابراهیم جان…من به شخصه از این پلیرهای جدید خیلی خوشم اومد و دمت گرم…
دوم میخام از خوشپوشی مریم جان تعریف کنم و واقعا بگم خداقوت بخاطر تمام کارهایی که داری انجام میدین.
بعد هم از صداقت شما تو آموزش تعریف و تمجید کنم و همینطور سخاوت شما که نعمت بزرگی هستید واقعا
خیلی از ماها قبل آشنایی مون با استاد شاید اینطور بودیم که یه کاری میخاستیم انجام بدیم زورمون میومد. یعنی انگار وزنی به اندازه کوهای دنیا رو روی ما گذاشته بودن…نق هم میزدیم که من چرا حمالی کنم؟
فرقی هم نداره چه زن چه مرد
کار رو زور میدونستیم
چه زن تو کارهای خونه
چه مرد تو کارهای بیرون
ولی چقدر خوشحالم که یه زن میاد اینجوری این کارگاه به این بزرگی رو تنها مرتب میکنه در کنار کارهای شخصی خودش در کنار کارهای خونه اش در کنار کارهای وبسایت در کنار رسیدن به کارهای پرادایس و رسیدن به گوسفندا…
شما این همه فعالیت رو بزار بقل هم بعد نگاه رو هم نگاه:
که با عشششششق تمام اینهارو انجام بدی…بعد با چه نگاهی؟
اینکه خداوند هدایت میکند…
اینکه خدا حامی ماست….
اصلا تماشای این قسمت ذهن تمام ماها را تیون میکنه… اینکه چطور از وقت های تنهایی خودمون نهایت استفاده رو ببریم و خودمون رو تجربه کنیم. اینکه بتونیم بفهمیم من چیو دست دارم…اینکه متوجه شم من وصل هستم به خداوند…صحبت های آخر فایل خیلی به دلم چسبید مریم جان مخصوصا اونجایی که گفتی با خودت تنها باش تا خودت رو تجربه کنی…چون دقیقا تو این شرایطه که انسان با خودش و افکارش روبرو میشه و بعد تصمیم میگیره که بگه همه چیز روبراهه یا اینکه وحشت کنه و دیوانه بشه…
این یعنی ایمان…ما روح هایی هستیم مجرد و چقدر خوب میشه قبل از مرگ بتونیم این تجرد و تنهایی رو با یاد خداوند(اتقوالله) تجربه اش کنیم. وقتی پشت ما به همچین نیرویی گرم باشه وقتی همچطن انرژی رو حس کنیم وقتی بی زمانی و بی مکانی رو انسان تجربه میکنه… وقتی تنها تو شکاف کوه میشینی تا صدای قلب رو بشنوی اونوقت هست که خدا رو تجربه میکنیم…شکااف صخره ما کجای زندگی ماست؟ چقدر من میتونم به خداوند اجازه بدم وارد زندگی من بشود؟ چقدر اجازه دادم وارد بشه و خودش رو تو صدای آب یه رودخونه ببینم؟ چقدر اجازه دادم تا وارد بشه و خودش رو تو یه کلاغ یه پرنده زیبا وارد زندگیم کنه…چقدر اجازه دادم تا وارد بشه و خودش رو تو شیشه های تمام قد، ماشین های لوکس، پله برقی و حتی سنگفرش های خیابون نمایان کنه…
چقدر اجازه دادم تا با همه تار و پود زندگیم یکی بشه و در جای جای زندگیم ببینمش؟
یه بی مکانی و بی زمانی خاص رو تجربه کنم….
مچکرم از چشمای زیبات.
Hi there
Im so glad seeing you again dear Marry.
I’m a man and I’d reaaaaaly like a partner who’s great….expert at rognizing…reorgnizing…remodeling…
Marry YOU’re great. I mean really great…so cool..I think Sayed’s gonna watch all this orgnizing and say: Asheghetammmmm, nafaaas
I mean it’s great to have someone who takes care of your stuff…by stuff I mean life stuff…Abasmanesh stuff…website stuff…
You’re great Marry at orgnizing things and I’m grateful for that really. I use the keys a lot…specially self-esteem key and i check them every once in a while to see if it’s been updated or not… you know, I listened to this pod today and there was this file Sayed was talking about orgnizing and it was about copying or taking a pic from your passport, so you’d have it in your phone whenever you needed it, how it would be a time saver…
Now I see that you have really developed that skill of orgnizing within you and I go back again to take more notes, watching and listening what you said in this file.
I like it how you try to really give us the best understanding of what you are teaching and how delicate you are on the details..I mean that board you showed us with your persian handwriting..Omg
You’re the best!
You look good too.
Love you and Sayed both
رویای عزیز
سپاسگذار خداوندم از دوستای فوق العاده ای که دارم و بهشون میبالم…جمع اندکی که وقتی قلب هامون باهم میتپه همه یه صدای مشخص دارند و اون صدای خداست.
من خیلی کم در پاسخ دوستان کامنت میزارم. اینم باز برای خودمه. برای من بهتره
ولی نتونستم پاسخ شما دوست عزیز رو ندم اونم فقط و فقط به خاطر کامنت پر از حس خوب خودت هست که منم بهش اشاره کردم…وقتی میگی از پله برقی اومدم پایین دقیقا میفهمم اون فرکانس خالصت رو میگیرم. اون حس آرامش اون حس طبیعی زندگی کردن..اون رزونانس قلب..اون بیزمانی و بی مکانی…اون نگاهی که دنیا رو آب ببره ما میگیم بیخیال…اون نگاه انا لله انا الیه راجعون….
ما از خداوندیم…ما…ما…ما..
ما از خداییم مگه خدا ضربه پذیره؟
ما آرام آرام آرام مسیر رو ادامه میدیم و باقیش هرچیییییی که شد همون خوبه اس…
ما رایت الا جمیلا….
و پاداش برای صالحین است.