سریال زندگی در بهشت | قسمت 244

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار لیلا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

به نام خدای زیبایی ها. مریم جان شایسته ی عزیزم بانوی مهربان سلام. امروز دلم میخواد فقط با شما حرف بزنم. ( استاد جان all due respect).

من امروز برای اولین بار با نگاه تحلیلی از تمام ویدیو در حد توان و درکم از این ویدیو نت برداری کردم و دوست دارم نوشته و تحلیل هام رو با شما سهیم بشم.

به به به بهشت همیشه زیبا. هر فصلی به یه جوری زیبایی ش رو به نمایش میذاره. همیشه یک پاکی و طراوت و یه خاصی توی پارادایس احساس می کنم. این محیط با شما و یا شما با محیط در هماهنگی هستید. باور می کنید قبلن ها وقتی میگفتن توی ذهنتون مدیتیشن کنید و یک خلوتگاه بسازید، من عین این کلبه چوبی زیبا روی اب و اون پل و محصور شده با اون درخت ها رو تصور میکردم.

من عاشق اون opening های هر قسمت هستم. تقریبا همیشه اول اون دریاچه ی زیبا با رفلکس اسمان و آسمان با اون ابرهای زیبا و با اون رنگ ابی خاص و بعد تصویر کلبه و پل ( که خشکی رو با اب به هم وصل میکنه) که به تصویر اضافه میشه و صدای شما در background، همه و همه با هم یک ترکیب بی نظیر رو باهم میسازه.

ذوق و آرامش و عشق در صدای راوی مستند کاملن احساس میشه. صدای مهربونی دارید که همیشه باعث میشه به دقت به حرف هاتون گوش بدم. وقتی استاد میگن شما با خودتون در صلح هستید کم کم دارم میفهمم که الحق حق با استاده.

روزی متفاوت در پارادایس. هر روز در حرکت و تکاپو و بهبود. هر روز پر از سرزندگی. چند روزی روی اپدیت کردن روانشناسی ثروت ۲. چه شود بعد از این آپدیت کردن خدا میدونه به چه چیزهایی دقت کردید. واقعا دقیق بودن و ریز بینی در شما کاملن پدیداره. خیلی جالبه من فکر میکردم مریم جان میخواد چه تغییراتی بدن توی محصول که شما جواب دادید. حتی وسط ویدیو کنجکاو شدم و رفتم آگاهی های دوره رو نگاه کردم. رونق کسب و کار ، روان شدن فرایند پول ساختن از کار مورد علاقه.

حالا وقت عمل به آگاهی هایی که خودتون یاد گرفتید به روز کردید. دارید به من میگید فقط دونستن نیست، عمل کردن به اون خیلی خیلی مهمه. شما نمونه یک عالم با عمل هستید.

تا اینجا نکته ش برای من این بود که معلم خوب کسی هستش که مداوم روی بهبود خودش کار میکنه، بروز هستش و به اون چیزهای که میگه و میدونه عمل میکنه.

می‌رسیم به عکس قبل از عمل: مثل چکاپ فرکانسی: وقتی شواهد رو نگه میداری و تغییرات رو که بعدا میبینی کلی ذوق میکنی، کلی بهبود میبینی و کلی به خودت و توانایی هات ایمان میاری. و دوباره سوخت حرکت برای قدم های بعدی ات میشه.

((اولین تجربه از تنهایی نصب کردن یک چیزی)) اینجا یک درس دیگه منتظر پایه برای انجام کاری نباش. خودت روی خودت حساب کن، قدم اول رو بردار و ادامه بده. عاشق اون عملگرا بودنتون هستم. یاد زمانی افتادم که توی خوابگاه زندگی میکردم و سینک بخاطر استفاده نادرست بچه ها خراب شده بوده و همه منتظر تاسیسات بودند که بیان درستش کنند. چند روز به این وضع مونده بود و یه روزی دستکش دستم کردم و گفتم خودم درستش می کنم من نمیتونم این جوری تحمل کنم و منتظر کسی بشم و درستش کردم. خوبه که از چالش ها فرار نکنیم و سعی کنیم یاد بگیرم.( این رو به خودم میگم. )

اینجا من تصویر یک خانم مدیر و مدبر رو دیدم. چقدر خوبه که اشتباهات رو میگید تجربه می دونید و دارید هوشیاری تون رو بالا می برید و دارید درس یاد میگیرید و پس نمی کشید. یاد دوره ی عزت نفس افتادم. فرد با عزت نفس میگه من به توانایی هام ایمان دارم و وارد هر حوزه ای جدیدی بشم میتونم و میدونم از پسش برمیام. من اعتماد به نفس در عمل شما رو اینجا هم دیدم.

چرا گفتم مدبر ،چون قبل از شروع کار همه ی امکانات و وسایل رو بررسی کردید و مطمینم توی ذهنتون هم داشتید طبقه بندی و پلن م رو تصور میکردید. شما ذهن بسیار منظم و organized دارید. و حتی مطمئنم داشتید مهندسی معکوس هم انجام می‌دادید. یک تصویر کلی و منظم و کم کم از کل به جز می رفتید. نمیدونم چرا اینجا این قدر با قطعیت گفتم.

بعد از بررسی وسایل و تحقیق راجع به بعضی ها، همه رو دسته بندی کردید و همه رو مرتب جلوتون گذاشتید. شما خوب بررسی می کنید، فکر می کنید اما بیش از حد فکر نمی کنید، چرا که میخواید دست به کار بشید.

خیلی چیدمان ابزارها رو دوست داشتم و حتی از برادرم که دست به ابزارشون خوبه پرسیدم، زیاد چیدمان زنانه نیست، گفت نه. اگه من هم بودم این طور می چیدم. من چیدمان خانم ها رو معمولن ترجیح میدم چون خلا ایجاد می کنن. ( No offense به اقایون. )

مریم جان وقتی میخوام جایی یا چیزی رو مرتب کنم دقیقا عین شما عمل می کنم. همزمان دسته بندی وسایل و قسمت بندی مکان. یعنی من متوجه شدم که شما کارگاه رو به چند منطقه تقسیم کردید و هر بار یه جایی رو منظم و دسته بندی و بعد تمیز کاری اولیه.

تا حالا فقط تحلیل ۹ دقیقه اول سریال بود. مرسی یک نمای دیگه از پارادایس زیبا.

زمانی که فقط ورودی داریم و مرتب نمی کنیم. و اینجا مهارت خودتون رو ابراز کردید البته یکی از مهارت های خودتون: توانایی organize کردن ، و باز درس بعدی عزت نفس : توانایی ابراز توانایی و توانمندی هاتون و گفتید هر بار که دوباره organize می کنید یه درس تازه. باز جلسه ی اول عزت نفس: تصمیم گرفتن به اقدام کاری-اقدام کردن- بازخورد گرفتن و درس گرفتن از بازخوردها و تجربیات و افزایش توانمندی ها و افزایش اعتماد به نفس و ادامه و تکرار این چرخه. شما رو اینجا بسیار توانا دیدم مریم جانم. و سعی می کنید از این توانایی در هر زمینه ای استفاده کنید حالا چه اپ دیت محصول باشه، چه مرتب کردن کارگاه باشه و .. و مخصوصا سایت . من دو سال هستش توی سایتم و خداییش هر روز بهتر از دیروز و واقعا user- friendly بودن او رو کاملن میشه حس کرد. خدا رو شکر که شما توی گروه تحقیقاتی عباس منش هستید. شما واقعا efficient هستید. چون افراد کارا همیشه و در همه جا از امکانات نهایت استفاده می کنند و بیشترین تولید و بازدهی رو دارند. شما هم مثل استاد چیزها رو اون جوری که هست قبول نمی کنید و همیشه دنبال راهی هایی برای بهبود و راحت کردن کارها هستید.

سپاسگزارم که فرق بین مرتب کردن و organize کردن رو گفتید . شاید دومی زمان و پروسه فکر کردن بیشتری بخواد ولی قطعا کارا تر هستش. و باز دوباره برای حل هر مسئله ای سوالات مناسب از خود پرسیدن، پیدا کردن جواب ها و تحلیل و ارتباط منطقی بین جواب ها و مسائل یا ابزارها طوری که به راحتی قابل فهم نه تنها برای خودمون بلکه برای دیگران هم باشه. این منطقی کار کردن از اتلاف وقت ها در زمان های آتی خیلی جلوگیری میکنه. حالا پیدا کردن ابزارها و وسایل هاتون چققققدر راحت شد و چقدر فضا باز شد. حس و عشق و ذوق اینجاتون رو از ته دل احساس کردم .

اینجا واقعا نظم تون رو ستودم از ته دل.

اون آهنگ I know this new being alone رو دوست داشتم و میخوام برم google ش کنم. کامل گوش ندادم ولی باز هماهنگی جالبی دیدم بین محتوا و اهنگ.

آخرهای ویدیو دیگه خیلی ریزه کاری داشت و درس به طور فشرده بود.

—اینکه نحوه ی استفاده کردن از وسایلی که قبلن تجربه نکرده بودید( نردبان) . استفاده از تضاد (عدم حضور استاد) باور کنید خودم به خودم می‌گفتم اگه استاد اونجا بودند مریم جان شاید باز احساس نیاز نمی کردند که نحوه ی استفاده کردن از نردبان رو یاد بگیرند ، که خودتون به صحبت هاتون اون رو اضافه کردید. و مثال نردبان رو به همه مسایل زندگی ارتباط دادید. اینکه وقتی چیز تازه ای رو به تنهایی تجربه می کنید، احساس می کنی توانایی مدیریت زندگی ات رو به تنهایی داری و به تنهایی از عهده مسائل زندگی ات بر میای. این یعنی عدم وابستگی و احساس غیر وابسته روابط شما رو خیلی دلپذیر میکنه. ( دوره ی عشق و مودت) .

و توصیه خیلی مهم بعدی تون: قبل از اینکه به جایی بخوری که مجبور بشی به تنهایی یکسری از کارهات رو انجام بدی، آگاهانه و به صورت خود انتخابی یک زمان های رو توی زندگی انتخاب کن و زندگی ات رو به تنهایی مدیریت کن.

این عمل منجر میشه یه سری توانایی ها رو بروز بدید و احساس توانمندی در کارهایی که قبلن انجام ندادید رو توی خودتون می بینید و باز افزایش اعتماد به نفس و احساس غیر وابسته بودن به دیگران و نتیجه اش بهبود روابط و نتیجه بعدی برقراری ارتباط خوب و به صلح رسیدن با خودتون هستش.

‍♂️‍♂️‍♂️ چقدر ارامش تون زیباست وقتی طوفان میاید. چقدر احساس می کنم با خدا دوست هستید. و اینجا من شهامت تون رو تحسین کردم.

و در آخر دوست داشتن خودتون رو چقدر زیبا و طبیعی توی وجودتون نهادینه کردید. یک غذای سالم و مقوی ، یک نهار دلپذیر. نوش جان و گوارای وجودتون.

الگوی من هستید مریم جان شایسته. خیلی دوستتون دارم. God bless you. ممنونم از اینکه این همه زیبایی و درس رو به تصویر می کشید. شما واقعا بی نظیر هستید.

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    383MB
    24 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

211 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «طیبه» در این صفحه: 1
  1. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 729 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق برای شما

    رد پای روز 1فروردین 1404 رو با عشق مینویسم

    سال نوتون سرشار از عشق و شادی و سلامتی و آرامش و ثروت و نعمت و زیبایی باشه

    چقدر زیبا از اولین روز سال من ،از دیدن فایل سریال زندگی در بهشت و بودن درمکان بهشتی آغاز شد

    heavenly rain

    after rain

    وای خدای من چی داشتم میدیدم

    من امروز ظهر رفتم پارادایس خودم ،نزدیک خونه مون یه پارک خیلی خیلی بزرگ هست تو تهران که یه دریاچه خیلی بزرگ مثل پارادایس داره

    امروز هوا ابری بود رفتم تا در طبیعت اهداف امثالم رو بنویسم و تو بهشتم لذت ببرم ،چون تجسم من از خونه ام دقیقه شبیه به همین پارک و پارادایس استاد عباس منش هست

    امروز وقتی رفتم و کمی نوشتم

    بارون بارید و وایستادم و تماشا کردم و سپاسگزاری کردم از خدا

    دقیقا خود خود بهشت بود

    اردک هاشو که دیدم و بهشون نون دادم

    ماهیاش

    بارها میگفتم خدایا شکرت چقدر خونه بزرگی دارم

    تصمیم گرفتم سعی کنم اگر خدا بخواد در هفته یک بار برم این پارک و تو خونه جذابم تجسم کنم و لذت ببرم

    قصد نداشتم اسم پارک رو که بزرگترین پارک هست و عین پارادایس استاد عباس منش هست و دریاچه اش هم بزرگه مثل پارادایس

    اما میخوام بگم

    شاید دوستان در سایت مثل من دوست داشتن چنین خونه ای داشته باشن و یه وقتایی برن تو این پارک و تجسم کنن

    اسم پارک آزادگان هست

    و در اتوبان آزادگان که به سمت افسریه و خاوران و بسیج راه داره

    دریاچه اش بی نظیره

    من امروز با هر قدمی که میرفتم احساس میکردم برای خود خود خودمه

    حتی تو تجسمم همیشه میگفتم از دور کوه ها هم دیده میشن و آبشار داره کوه ها

    امروز تو دفترم نوشتم تو هوای بارونی پارادایس زیبام ،که خدا کوه هم داره ،آبشارشم میخوام

    خدایا شکرت

    با جزئیات بیشتر تو رد پام مینویسم چه اتفاق هایی در بهشت من رخ داد

    چند ساعت پیش تو سایت بودم و اومدم قسمت

    فایل درس هایی از توت فرنگی 19 دلاری قسمت یک

    که تو قسمت شاید این مورد نیز مورد علاقه شما باشد

    خانم شایسته رو دیدم که یه برگه گرفتن دستشونو دیدم نوشته سوال

    کنجکاو شدم و سریع بازش کردم

    و وقتی دیدم میگن اوگنیزینگ هی گفتم یعنی چی

    یه جیزایی میفهمیدما مثلا گفتم مرتب کردن

    اما آخرش رفتم تو مترجم گوگل دیدم نوشته سازماندهی

    بعد گفتم خدا دلیل اینکه منو هدایت کردی به این قسمت سریال زندگی در بهشت چیه؟؟؟؟

    که دیدم مریم خانم شایسته درمورد مرتب کردن و سازماندهی صحبت هایی کردن که متوجه شدم باید من هم درمورد نقاشی و وسایل اتاقم همین کار رو انجام بدم

    وقتی داشتن کار میکردن در کارگاه ،بارها گفتم اون قفسه ها جای قلمو و رنگای منه و به زودی در بهشت خودم این چیدمان رو انجام میدم

    که بعدش دیدم بارون میباره به پارادایس

    وای خدای من

    امروز دقیقا تو پارک آزادگان که بودم و کنار دریاچه داشتم هدف سال جدیدپو مینوشتم بارون بارید و فقط نگاه میکردم به حرکت آب و لذت میبردم و یاد پارادایس استاد عباس منش میفتادم

    این هدایت یه نشونه بسیار بسیار قوی بود برای من که رخ میده

    چون من امروز گفتم خدایی که به من کار نقاشی دیواری رو 12 اسفند عطا کرد با شروع دوره هم جهت با جریان خداوند

    و تابلوم فروخته شد

    صد در صد این بهشت رو هم به من عطا میکنه و این قسمت از سریال زندگی در بهشت نشونه عظیمی بود برای من که رخ میده

    کافیه که مومنتوم مثبت رو ادامه بدم و سپاسگزار تر باشم

    خدایا شکرت

    میبوسمتون مریم خانم پر از عشق

    راستی سرهمتونو که دیدم مامانمو صدا کردم نشونش دادم گفتم از اینا برام بخر

    تا وقتی رفتم کار کنم منم بپوشم

    خدایا شکرت

    ماچ خدای ماچ ماچیم به لپای خوشگل و نورانی شما مریم خانم شایسته عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: