سریال زندگی در بهشت | قسمت 246

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار اندیشه عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

سلام به تمام شادی های جهان و سلام به کسی که شادی را به تصویر می کشد

استاد عزیزم بابت ثبت و انتشار اینهمه زیبایی از تو ممنونم

از اینکه مغزها را می شکنی تا مجبور به بازسازی شوند از تو ممنونم

از اینکه قطعه ای شاد از یک کشور پهناور را نه به قیمت بلکه به مِهر در اختیارم می گذاری از تو ممنونم

از صحنه ای که اون آقای مسن پیش شما اومد و چیزی را بهتون داد عکس گرفتم که هربار ببینم و باور کنم که در هر سنی میشه بینهایت شاد بود و لباس های شاد پوشید و بدون هیچ درد و عارضه ناشی از سن و سال با یک عالمه انرژی جسمانی در جشن ها و شادی های خیابانی حاضر شد و درخشید . جالبه که من فکر کردم از یک مورد استثنا عکس گرفتم ولی وقتی ادامه سریال را دیدم دهها نفر زن و مرد مسن را دیدم که پابپای بچه های دبیرستانی لباس های شاد و پر زرق و برق پوشیدند و میگند و می‌خندند و می رقصند … و انقدر این الگو توی همین فیلم‌ نیم ساعته تکرار شد که من دیگه عکسم نگرفتم یعنی انقدر تکرار شد که دیگه برام خاص نبود ، درسته برام عجیب بود ولی باورم شد که محدودیت و عجیب بودنش بخاطر محدودیت تو ذهن خودمه وگرنه جهان بینهایت الگو داره که متفاوت از ذهن من هستند .

من توی این نیم ساعت یک عالمه رفتار متفاوت دیدم که طبق قانون از ذهن های متفاوت نشأت گرفتند . مثلا چیزها یا موضوعاتی مثل کلاه ایمنی و پلیس و مأمور و ماشین آتش نشانی و ماشین پلیس توی ذهن من و خیلی ها مساوی شدند با ترس و استرس و دست به سینه ایستادن و جریمه و تنبیه ولی می بینیم که پلیس ها و مأمور ها وسط مردم راه میرند و پابپای مردم می‌خندند و لذت می‌برند ولی مثلا ما یه فامیل داریم قاضی رده بالاست و ذاتا آدم شوخیه ولی بخاطر شغلش یک عمره که خودشو به عناوین مختلف و در جاهای مختلف محدود کرده و از خداشه یه مهمونی خودمونی باشه که این آدم ” خودش” بشه و با اون زبون بذله گویی که داره بگه و بخنده و بقیه را هم بخندونه یا مثلا همه ما از پلیس و مأمور وحشت داریم حتی خیلی از خانواده ها بچه هاشونو از پلیس می‌ترسونند ولی توی همین قسمت سریال زندگی در بهشت می بینیم که افراد فارغ از شغل و مقام و موقعیت شون خوش و خرم هستند یا حداقل وقتی فضا شاده اونها هم شادند ولی واقعا اینجا بارها دیدم توی چهارشنبه سوری ها و شبهای عید و حتی عیدهای مذهبی پلیس ها که خشک و رسمی هستند و مردم هم هیچ لذتی نمی برند یعنی من الان میفهمم که مردم لذت نمی‌برند در واقع وقتی رفتار مردم یه جای دیگه دنیا را می بینم میفهمم که ما لذت نمی بریم‌

استاد من تازه قدم دو را خریدم بعد توی فایل شش که شما بعنوان هدیه به بچه های قدم ۲دادید ولی سرشار از آگاهیه و به جرأت میگم من با این جلسه یاد گرفتم که زندگی طبیعی و همیشگیم چجوری باید باشه مثلا شما میگی ما تو ایران هرروز و هرروز از درختهای اطراف خونه تا سرکار به شدت لذت میبردیم ، برای رفتار خوب و گرم فروشنده سوپری زیر خونه مون ذوق میکردیم ، از ماشین ظرفشویی که تازه خریده بودیم و ظرفها را تمیز و براق می‌کرد لذت می بردیم و میگید ظرفها را توی دستم میگرفتم و میگفتم خدایا چقدر این ماشین ظرفها را براق میکنه و شما برای براق بودن یک لیوان ذوق می‌کردید ، شما برای ماهیتابه برقی که توی بندرعباس خریده بودید و غذا را گرم می‌کرد و کیک و ماکارونی و برنج و همه چیز داخلش درست می‌کردید ذوق می‌کردید…. بخدا استاد این فایل جلسه ۶ قدم ۲ که تازه فایل هدیه بود یک انرژی در من بوجود آورد که گفتم من چقدررررر همین الان سوژه برای ذوق کردن دارم ولی متأسفانه تا قبل از این جلسه خود من میگفتم سپاسگزاری هام تکراری شده بخدا خجالت میکشم اینو بگم ولی واقعا ما همینطور هستیم یعنی اینطور بزرگ شدیم یعنی تکامل ما اشتباه بوده که نعمت ها برامون تکراری میشند و من از اون روز هیچی برام تکراری نمیشه یعنی نمیذارم نگاهم به نعمت ها عادی بشه و تا میام با چشم و تن خسته به اطرافم نگاه کنم و حس یکنواختی بهم دست بده ذوق کردن استاد را به یاد میارم و ذوق میکنم و خب نتیجه ش هم می بینم شاید گفتنش دور از باور باشه و تا زنده ایم دور از باور بمونه ولی حقیقت اینه که ما با همین بالا نگهداشتن آگاهانه سطح فرکانس هامون و با همین کارهای ساده میتونیم به خواسته هامون برسیم و نه هیچ چیز دیگه . و این قانون داره کار خودش را میکنه چه ما باورش کنیم چه باورش نکنیم . شاید بعضی ها فکر کنند یکی مثل استاد با این موقعیت و شرایط عالیی که داره دیگه بخاطر نعمتهای دم دستی سپاسگزار نباشه ولی می بینیم که حقیقت اینه که استاد به خیابون های شهر میره و از جشن ها و تفریحات ساده که عامه مردم میتونند اونها را به رایگان تجربه کنند لذت میبره و بازهم شاید قابل باور نباشه که الگوهای ثروتمند همینطور هستند مثلا دیشب من داشتم پست های خانوادگی کریستین رونالدو را نگاه میکردم که از چیزهای ساده مثل بازی با فرزندانش توی رختخواب یا وان حمام لذت می‌برد و قهقهه می‌زد یا یه چیزی به زبون خودش میگفت و وقتی اونو میگفت دختر کوچیکش لبهاشو غنچه می‌کرد و رونالدو لبهای دخترشو میبوسید و هربار که هم‌دیگر را می بوسیدند رونالدو غش می‌کرد از خنده … واقعا زندگی همینه یعنی زندگی خوب همینه که آدم ها فقط ظاهر نعمت ها را نبینند و تو بحرشون برند و به عمق و کُنه نعمت‌ها فکر کنند تا دلایل منطقی برای سپاسگزاری پیدا کنند و بعد آگاهانه ذوق کنند چون ذهن فقیر و ذهنی که فرکانس هاش پایینه خیلی سطحی به اطرافش و به داشته هاش نگاه میکنه ولی ذهن ثروتمند و ذهنی که فرکانس هاش به سپاسگزاری و شادی نزدیکه میخ میشه به اطرافش ، تمرکز میکنه روی نعمت ها و توجهش را از بیرون برمیداره و به درون هرچیز میبره و این آدم سعادت را به زندگی خودش دعوت میکنه…

حالا استاد عزیزم من از تو بینهایت سپاسگزارم بینهایت قدردان تو هستم بینهایت خودم را بخاطر حضورم در اینجا خوشبخت میدونم…. و من از خانم شایسته بینهایت سپاسگزارم که با رفتارهای خودش انرژی الهی را در من به جنبش درمیاره و بهم انگیزه میده … من از شماها ممنونم که انقدر باشکوه زندگی می‌کنید و به من یاد میدید که باشکوه زندگی کردن آسان ترین کار دنیاست ….

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    450MB
    29 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

168 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «امیر غلامی» در این صفحه: 1
  1. -
    امیر غلامی گفته:
    مدت عضویت: 2285 روز

    اومدم یسر بزنم و برم که با دیدن این فایل نتونستم دیدگاه نذارم و برم

    ذهنم داره فوران میکنه از حجمه ای اطلاعت که مرتب کردنش باکمک همون کسی که شمارو هدایت کرد به این مراسم و من رو هدایت کرد بیام و بنویسم، برمیاد.. آره… الله..تنها نیروی برتر کیهان و جهان..

    میگم اون چیزهایی رو که بهم گفته شده فارغ از هر قضاوتی

    دوست دارم از مراسم شروع کنم:

    چه همکاری زیبایی بین خلاقیتِ خالق و خلاقیت مخلوقِ خالق دیدم… چشمان شما و چشمان موبایل شما!

    دقیقا به همین علته که من و خیلی دوستان دیگه میتونیم نگاه شما توی اون لحظات باشیم

    من نگاهی بودم که داشت طلوع بینظیر آفتاب رو میدید حس میکرد

    من نگاهی بودم 360درجه!

    بذارید ازون جشن بگم

    چقدر جالب و زیبا چهره های دختران دانش آموز که بیشتر مواظب لبخندشون بودن تا اون چیزی که توی دستشون بود

    دانش آموزان پسری که همه شون بلااستثنا کاری انجام میدادن ابزارآلات موسیقی که بعضا اندازه خودشون هم بود!

    اصلا یه لحظه اجازه بدین!

    بچه های توی این سن رو مگه میشه به این راحتی کنترل کرد از سمت مدرسه بهشون وظیفه ای رو بدی و بهشون یاد بدی که باید از قوانین پیروی کنن که همین قوانین بهشون نظم و انضباط شخصی یاد میده!

    چیزی که من از مدرسه یادم هست یا شرکت اجباری توی روز خاصی بود یا تمرین گروه سرودی که فقط به عشق نرفتن سر کلاس درون شرکت میکردم!

    وخیلی چیزای دیگه که نمیخوام بهش بها بدم تا تمرکزم بر روی ناخواسته ها بره

    چقدر حس خوبی داشتن اون زنهای مسنی که با اون لباسهای فانتزی به مردم عشق میدادن

    چقدر جالب بودن اون خانم ها با اون همه اضافه وزن که توی اون لباس ها بیشتر هم نشون میداد فارغ از قضاوت عشق و گردنبند میدادن!

    گفتم گردنبند اینم بگم برام جالب بوده چرا اینهمه گردنبند! مگه گل نبود؟ یا هرچیز دیگه چرا این؟! خودم بخوام جواب بدم واسه اینه که گردنبند همیشه یک نماد یا یه یادگاری از یه اتفاق خاص هست که میتونی هم گردنت بندازی و هم جایی توی خونه آویزون کنی که تاثیر انرژی اون روز تا مدت ها توی زندگیت احساسش کنی و بیادش بیفتی..

    آره.. داشتم ازون عزیزایی میگفتم که بدون گِن های ساعت شنی که توی رسانه ها گوش و چشم مردم رو زخم کرده بس که تبلیغ میکنن که بهت القا بشه تو مشکل داری و نیاز داری که حتما از لحاظ ظاهری زیبا به نظر بیای

    بگذریم..

    همینطور که دنبال میکردم میگفتم پس شما چی؟ شما چرا ازین هدایا نمیگیری که خداوند اون پیرمرد زنده دل رو بین این همه آدم به سمت شما هدایت کرد که گویا خداوند بهش گفته بود برو و این هدیه رو به گردن اون آدم بنداز!

    این ویدئو نکات زیبا زیاد داشت که تا فردا میشه دربارش حرف بزنی..

    مثل اون جوون هایی که اون سمت خیابون داشتن لذت میبردن خوشمزه بازی برای جلب توجه درنمیووردن صلوات نمیفرستادن (اشاره به صلوات فرستادن و لوده بازی های همشهریهای عزیز اصفهانی در مراسم کریسمس در جمع جشن ارامنه اصفهان)

    و در آخر

    میشد دید که این فرم از لباس ها و ماشین ها هر کدوم داستانی دارن تاریخی دارن! مثل اون عکس قدیمی روی یکی از ماشین ها و…

    و تمام چیزی که داری میبینی فقط عشق و شادی و انرژیه فارغ از رنگ و نژاد و ملیت… چیزی که ما ایرانیها در کشور عزیزمون ایران هم میتونیم داشته باشیم به همین شکل ما فرهنگش رو داریم بشرطی که مردم در انتخاب هاشون آزاد باشن و پلیس حس امنیت بده جوری که توی این ویدئو دوست داشتی به هرکدوم که میرسی خداقوت بگی و یه احوالپرسی بکنی و یه عشق و انرژی مثبت بدی و بگیری…

    از شما ممنونم که اول از همه خودتون با توجه به زیباییها و نکات مثبت زندگی به این مراسم باحال از سمت خداوند هدایت و دعوت شدید و بعد مارو هم با خودتون به اونجا بردید و این همه زیبایی رو با نگاه ما شریک شدین

    سلامت باشین

    یاحق

    (امیغ)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: