سریال زندگی در بهشت | قسمت 247

سلام استاد عزززیزم

چقدر خوشحالم صداتون رو میشنوم،هرچند هر روز دارم میشنوم صدای پاک و گرمتون رو،دوستون دارم

استاد وقتی میام میبینم فایل جدید هست با شوق نگاه میکنم و هر روز نگاهم وسیعتر میشه

وقتی گفتید نکات مثبت فایل قبلی رو،کامنتهای بچه هارو،رفتم کامنتها رو خوندم و اون تیکه که اون آقا گردنبند به شما دادند به قول دوستان با عزت و احترام و به قول خودتون رزق و روزی زیبا و پر برکت دنبال شما میاد، همش از تعهد و توجه و دقت و تحسین شماست

تحسین کردم شما رو

این فایل رو کامل دیدم،وقتی گفتید متعهد باشید در دیدن زیباییها رفتم بازم فایل قبل با کامنتها رو دیدم و خوندم و لذت بردم،درس گرفتم،به نکته های دوستان توجه کردم و رای دادم

دوباره آمدم فایل جدید رو دیدم و دوباره تحسین کردم…

لباسها برگزار کننده ها چقدر متنوع و زیبا و خوش آب و رنگ بودن،چقدر شوق و اشتیاق توی چهره‌شان موج میزد،چقدر مرتب و منظم پراز احساس بود

بعضی ها چقدر گردنبند داشتن،گردن هاشون پر بودرنگ و وارنگ،چقدر مردم با آرامش جشن رو نگاه میکردن و تشویق و پایکوبی

پایان جشن،واقعا تمام شد،چقدر خیابون ها تمیز مونده بود با اون جمعیت،مردم چقدر متعهد هستن

این جشن‌های ساده و زیبا بدون قالب بندی بدون تعصب،همه در هر قشری کنار هم لذت بردن و جشن گرفتن در کمال آرامش که این به نگاه اونا ربط داره به تفکرشان

لذت بردم واقعا

بازم هدایت به جای اکتیو و شاد و جریان هدایت

بلیط لحظه اخری با قیمت آف برای استاد ما،خدایا شکرت،استاد عاشقتم من

ورزشگاه پر انرژی و شاد،آهنگهای پر از رقص و شادی همش در حین دیدن لبخند رو لبام بود چقدر محیط اکتیوی بود خدایا شکرت و مردم هم خودشون شادی رو دوست دارن و لذت بردن از حتی ورزشگاه که میشه در هر جا هستی به دور از قالب بندیها شاد بود و لذت پاک و بی تعصب داشت میشه،میشه زنا و مردا کنار هم اونم تو ورزشگاه برقصن هم رو بوس کنن شاد باشن میشه،میشه نگاهت پاک و دلت پاک باشه در هر جایی میشه…

واقعا استاد نخواستم راحت از فایلها بگذرم که پر از نکته و کانون توجه ام و خوراک ذهنم رو تقویت کنم دقت کنم متعهد باشم،این راهی هست که شما دارید میرید و نتیجه گرفتید پس وظیفه منم اینه توجه و دقت و تحسین…

توجه به کوچکترین اتفاقات از رفتن به نانوای و خرید عبور یه عابر با نگاه مهربان از کنارت،آرامشی که چند برابر شده،اتفاقاتی که الان دقت میکنم قبلن نبود و هر روز داره بیشتر میشه خدایا شکرت

اون مه دور شهر تنپا مثل یه هاله از عشق و بالهای فرشتگان،چقدر زیبا بود،آسمان خالی از ابر و فقط درو شهر رو گرفته این عشقه این نگاه خداونده،استاد مگه میشه شما اونجا باشید و نور و عشق و آرامش نباشه مگه میشه

چقدر خوشحالم در مدار دیدن این زیبایها و در صلح بودن و ثروت و برکت هستم،نشانه عالی بود برای من خدایا سپاسگزارم

سپاسگزارم که تونستم توجه و دقت کنم و بنویسم و تحسین کنم سپاسگزارم

سپاسگزارم برای فراوانی و برکتی که هر روز زیاد و زیادتر میشه و من در مدار اونها هستم من لایق و ارزشمندم خدایا شکرت

درود خداوند بر بندگان پاک و با تقوا درود و هزاران درود…