سریال زندگی در بهشت | قسمت 247 - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

به نام خدا

سلام به استاد عزیزم و دوستان فوق العاده ای سایت

استاد عزیز کم کم دارم متوجه میشم که بین فایل های محصولات و فایل هایی که قوانین را میگید واین سریال زندگی در بهشت هیچ تفاوتی نیست

هر چند هنوز ذهنم مقاومت میکنه میگه به جای کامنت نوشتن و دیدن این فایل ها برو فلان محصول را ببین یا فلان فایل را ببین

چون ذهن میخواد من دست و پا بزنم

حالا چه در مورد دریافت آگاهی باشه

چه در مورد ثروت ساختن باشه

چه در مورد رابطه ساختن باشه

و هر مورد دیگه ای

یعنی دقیقا ذهن میخواد خلاف اون گفته امام علی (ع) که الرزق رزقان عمل کنه و تو هر موردی دست و پا بزنه

و همون طور که بارها برای خود ما اتفاق افتاده وقت هایی که آروم بودیم و دست و پا نزدیم اتفاقا بهترین اتفاق رخ داده برای ما

مثل همین جا که همه آدم ها دارن دست و پا میزنن که گردن بند را پرت کنن به طرفشون اما شما که با خودت و جهان در صلحی اون فرد میاد با احترام میندازه گردن‌ شما

یا نمونه دیگه بلیطی که از یک پنجم قیمت هم کمتر میرسه به شما

و بارها و بارها قرار گرفتن در زمان و مکان مناسب

اما در مورد دیدن و تحسین کردن و به یاد آوردن بارها و بارهای نشونه هایی از قانون که جواب داده از کوچیک تا بزرگ

چون کوچیک و بزرگی اون ها تو ذهن ماست و الا برای خدا گردنبند پلاستیکی و گردنبند الماس فرقی نداره

خدا را شکر یه مدتی هست فایل ها را مثل فیلم نمیبینم و نگه می‌دارم نکته هاش را می‌نویسم و هر آنچه به ذهنم میاد را می‌نویسم

همین جا چندین‌ صفحه از نشونه های که فقط تو سفر یک هفته ایم داشتم و قانون جواب داده نوشتم و سعی میکنم بارها تکرارش کنم چون ذهن فراموش کاره

و قشنگترین نشونه ای که شنبه قبل دیدن این فایل برام رخ داد این بود که روز قبلش متاسفانه نتونستم ذهنم را کنترل کنم و کسی را قضاوت کردم و در موردش غیبت کردم هر چند همون موقع سریع به یاد آوردم و توبه کردم

اما امروز صبح دقیقا اولین آیه ای که برای من باز شد این آیه ۱۲ سوره حجرات بود

که میگه

” ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری از گمان ها بپرهیزید ،چرا که پاره ای از گمان ها گناه است و تجسس نکنید و کسی از شما غیبت دیگری نکند آیا کسی از شما دوست دارد گوشت برادر مرده اش را بخورد از آن کراهت دارید و تقوا پیشه کنید که خدا توبه پذیر مهربان است ”

اولا دیدم قانون چقدر درست کار میکنه و خدا را شکر کردم که با این که من اشتباه کرده بودم اما این قدر خدا خیر مطلقه که میخواد من از اشتباه خودم هم درس بگیرم و حتی با این کار باور من تقویت بشه که وقتی تو مسیر درست باشم اگه اشتباه هم بکنم هدایت میشم

و جهان من داره کم کم تغییر میکنه با تغییر کردن من

و خدا داره با زبون نشونه ها داد میزنه که قانون جواب میده تو فقط ادامه بده و ببین و تحسین کن

و با تکرار و تحسین دائم این نشونه ها باورها ساخته میشن و با هر بار قوی‌تر شدن باورها نتایج بزرگ و بزرگتر میشه

خدایا سپاسگذارم به خاطر وجود قوانین ثابت جهان

خدا را شکر که این بچه ها هستن و ما میتونیم توحیدی بودن را از اونها یاد بگیریم و توحید را میشه در چهره اون نوزادی که با آرامش و خیال راحت در آغوش مادرش خوابیده به راحتی دید و چقدر فارغه و رهاست از تمام هیاهوها

تحسین میکنم اون همه نظم و انظباط و هماهنگی را تو تمام اون گروه ها

تحسین میکنم اون دختران زیبا را

تحسین میکنم این مردم را که با هر بهونه ای دنبال شادی و لذت هستن و براشون فرقی نمیکنه تو جشن و خیابون باشن یا تو ورزشگاه و استادیوم

و چقدر خوبه فارغ از تعصب داشتن روی تیم خاصی و فارغ از هر حاشیه ای اصل را خوب دریافت کردن

که اصل لذت و فان بودنه براشون

چون اصل و هدف خلقت ما همین لذت بردن بوده و هست

خود خدا میگه این دنیا مثل یه بازی بچه گانه است و هدف بازی لذت بردنه

ولی متاسفانه ما بعضا از یاد می‌بریم و این قدر جدی میگیرم به خودمون که انگار نه انگار که کلش یه بازیه

توی این هنرنمایی هایی که انجام میدادن با لباس های مختلف و با حرکات مختلف یه نکته ای توجه من را جلب کرد و اون این بود که یک سری از افراد خیلی با شور و شوق و عشق علاقه اون کار را انجام می‌دادن و یک سری ها خیلی معمولی و عادی و بدون روح همون کار را انجام می‌دادن حالا چه کارهای گروهی بود و چه فردی

بعدم دیدم یکی از تفاوت های اصلی تمام افراد موفق و غیر موفق توی هر کار و رشته ای همین با شور و شوق و علاقه انجام دادن اون کاری هست که دارن انجام میدن

ولی افراد عادی تو همه کارها میگن خوب که چی

حالا من خیلی عالی برقصم یا عادی خوب که چی

حالا من این حرکت خاص را خیلی خوب انجام بدم یا عادی چه فرقی داره

حالا من این تبل یا ساز را با نهایت وجودم بزنم یا عادی چه فرقی داره

و همین جور ادامه داره

چرا این خوب این را میفهمم

چون خود من هم همین جوری بودم و هنوز هم تو خیلی از کارها همین جوریم که باید خیلی هنوز کار کنم روی خودم

مثلا دارم روی خودم کار میکنم

علایقم را دنبال میکنم اما متوجه شدم که اون روحی که باید داشته باشه و اون شور و علاقه را هنوز اون طور که باید باشه ندارم‌

و چقدر تحسین برانگیز و لذت بخشه وقتی یه نفر را می‌بینیم که با عشق و شور و علاقه اون کار را انجام میده

و نه فقط تو کار و هنر و تحصیل و مهارت خاصی

حتی وقتی یکی با عشق و از ته وجودش میخنده

یا با شور و شوق میرقصه

یا با شور و شوق بازی میکنه

با شور و شوق حرف میزنه

با شور وشوق تفریح میکنن

با شور و شوق آشپزی میکنه

با شور و شوق جارو میکنه

و…

خود من وقتی همچین آدم هایی را میبینم لذت میبرم

کاش درک کنیم که تو لحظه زندگی کنیم و اون کاری را که تو اون لحظه انجام میدیم با عشق و با صد وجودمون انجام بدیم

اون وقت اون کار لذت بخش میشه و به دل میشینه

مورد بعدی که خیلی تحسین برانگیزه اون نظمی هست که تقریبا تو همه جای آمریکا و تو همه فایل ها و سریال های زندکی در بهشت میشه مشاهده کرد

که هر چیزی همیشه سر جای خودش باشه

کار اون لحظه را همون لحظه انجام بدیم و به تعویق نندازیم

(دقیق نمیدونم این صحبت‌ از چه کسیه اما میگه

“کار هر لحظه و هر روز را همون لحظه و همون روز انجام بدید چون هر لحظه و هر روز کار مخصوص به خودش را داره ”

و اصلا نظم و انظباط و زیبای احساس لیاقت و ارزشمندی به انسان میده و قطعا با احساس خوب اتفاقات خوب رخ میده

خدا را شکر به واسطه همین فایل ها خیلی نسبت به قبل منظم تر شدم مثلا اجازه نمیدم خونه به هم بریزه و تقریبا ظرف ها را همون موقع میشورم و توی کار هم منظم تر شدم و سعی میکنم کاری که اون لحظه باید انجام بدم را انجام بدم

اما نکته خیلی ظریفی که واقعا تا به امروز ازش قافل بودم

ارزش و احترام قائل بودن برای افرادی که برای امنیت ما زحمت میکشن و از جون خودشون مایه میزارن هست

و همچنین ارزش و احترام قائل شدن برای افرادی که تو اون موقعی که نیاز بوده برای امنیت رفتن و یا عضوی را از دست دادن یا سلامتی‌شون را از دست دادن و یا سال ها اسیر بودن و یا خانواده هایی که عزیزانشون را از دست دادن فارغ از دیدگاه های سیاسی وظیفه من هست احترام ارزش قائل باشم برای اون افراد

و چقدر زیباست که برای افراد زنده ارزش بیشتری قائل هستن و اون ها را تا زنده هستن تکریم میکنن و مرده پرست نیستن

چون با همین کار اون افراد هم با دل و جون و با عشق بیشتر کارشون و وظیفه ای خودشون را انجام میدن

و حتی یاد گرفتم برای تمام شغل ها و افراد ارزش قائل باشم چون هر کدوم از افراد توی هر شغل و مهارتی اگه نباشن اون وقت متوجه مهم بودن اون کار میشیم

و ارزش قائل بودن برای افراد همون سپاسگذاریه

نکته خیلی زیبا و فرهنگ ساز بعدی بوسیدن و در آغوش گرفتن زوج هاست که برای اون فرهنگ به زیبایی شده ارزش

و چقدر در فرهنگ ما جای خالیش مشخصه خصوصا به خاطر برداشت اشتباه مذهبی

اما ماها باید یاد بگیرم مثل پدر و مادر ها مون نباشیم و جلوی بچه ها زن و شوهر به همدیگه محبت کنن و هم را در آغوش بگیرن و همدیگر را ببوسن تا از همون بچگی عشق و محبت تو ذهن بچه ساخته بشه و عشق ورزیدن یک ارزش باشه

جهان همه جوره در خدمت افرادی هست که دارن خوب و با لذت زندگی میکنن و هر بار قشنگی ها و زیبای هاش را برای اون افراد بیشتر و بیشتر میکنه

مثل همین جا که تو شب کریسمس ابر ها را برای این مردم میاره پایین تا لذت اون ها دو چندان بشه

خود همین ورود به سال جدید داره به ما یادآور میکنه که جهان همواره رو به جلو و در حال گسترش و هیچ توقفی نداره و این ما هستیم که باید باهاش همراه باشیم اگه می‌خواهیم خوب زندگی کنیم

و در آخر فایل باز یکی از اصلی ترین نکته ها که کنترل ورودی ها هست را یادآوری کردید

این که آگاهانه ورودی هام را کنترل کنم

و نخوام خودم را توجیح کنم که حالا من اگه نازیبایی هم دیدم چون قانون را میدونم مهم نیست

نه مهمه باید به خواسته ها و زیبایی ها توجه کنم

چون به هر چیزی توجه کنم از جنس همون وارد زندگیم میشه و این خیلی مواقع ناخودآگاه رخ میده

و باز هم خدا را شکر به خاطر کنترل وروی هام تا الان خیلی موارد برام تغییر کرده که باز هم باید متعهدانه کنترل کنم ورودی هام را

با این که استاد همه جا داد میزنه اصل احساس خوبه تازه دارم متوجه میشم وقتی من همیشه سعی کنم احساسم خوب باشه همواره بهترین ها برام رخ میده چون اصل و اساس جهان هستی بر خیره و خدا خیر مطلقه و با احساس خوب من با اصل جهان و با خدا هم فرکانس شدم پس نتیجه اش توی هر جنبه ای صددرصد خیره

برای همین خدا میگه هر خیری از ناحیه منه و هر شری از ناحیه خودتونه

و اون خیر مطلق با باورهای اشتباه و با قضاوت های اشتباه خود ما تبدیل به شر میشه

بارها شده وقتی احساسم خوب بوده و اجازه ندادم ذهنم مثلأ در مورد یه مشتری قضاوت کنه اون مشتری شده بهترین مشتری

یا با احساس خوب در مورد اتفاق یا کاری رها بودم اون کار به بهترین وجه رخ داده

پس کار اصلی من کنترل ذهن و کنترل احساس و رها بودنه بقیه اش خود به خود حل میشه اونم به بهترین وجه چون روند جهان خیره

بی نهایت سپاسگذارم استاد عزیزم

و نوش جونتون تمام زیبایی ها و ثروت ها و نعمت ها و شادی ها

دوستون دارم

یا حق