سریال زندگی در بهشت | قسمت 25

سلام به فرمانروای کل هستی ،ربّ العالمین.

سلام به استاد باحالم و خانم شایسته عزیز.

سلام به همه ی دوستان و خانواده ی خوبم .

امروز قسمت ۲۵ سریال زندگی در بهشت و مهمانهای شاد و سر زنده.

این هم زمانی رسیدن استاد که برای خرید رفته بودن و مهمانهای آمریکایی ،چقدر استاد نگرش زیبایی داشت نسبت به این اتفاق به ظاهر ساده که این نشانه ایی ست برای داشتن لحظاتی فوق العاده عالی و بینظیر. یک پدر و ۴ پسر ،وای خدای من ۴ تا برادر از سنین مختلف با قیافه های کاملا اروپایی ،آمریکایی .به محض ورود ماهیگیری رو شروع میکنن یعنی اصلا به قصد لذت بردن از تمام لحظات تفریح و زندگی شون اومدن و اولین تجربه و حس خوش،حس خوش ماهیگیری از دریاچه ست .استاد چقدر خوب شد که به الهام درونی خودتون عمل کردید و اون نرده های چوبی رو بریدید ،چقدر فضا باز شده و چقدر ماهیگیری و لذت بردن برای این خانواده شاد، راحتتر و لذت بخش تره تازه برای موقعی هم که میخوان بپرند توی آب از هر جایی که دوست دارند این کار رو می کنند و محدودیت نرده های چوبی رو ندارند ،خدایا شکرت ،هرکس به الهامات تو عمل کنه همیشه و بلا استثنا نتایج فوق العاده ایی می گیره خدایا شکر بابت الهامات همیشگی که داری و هدایتت،. چه جالب اونها هم به بازی تنیس علاقه دارند پدر خانواده هم که حرفه ایی این بازیه.چقدر هم مجهز اومدن ،هم قلاب ماهیگیری با انواع قلابها و یه دونه یخدان بزرگ که نوشیدنی ها رو توش خنک نگه دارند که موقع خوردن بیشتر لذت ببرند خدایا ثروتمند بودن چقدر خوبه ،فقط کافیه اراده کنی ،همه چیز مهیاست . و می رسیم به موتور سواری که استاد یه تور خاص برای پسرا گذاشته و با موتور برای بچه‌ها لحظه ها و خاطرات خوشی رو رقم میزنه ،راستی موتور سواری توی همون راهی که استاد و خانم شایسته چند روز زحمت کشیدند تا آماده بشه چقدر برای این خانواده میتونه لذت بخش باشه. وای خدای من اتوبوس مسافرتی استاد،این مرد ثروتمند و خود ساخته ایی که حتی تحسین خود آمریکایی ها رو هم بر می انگیزه و حتی پدر خانواده هم که خودش جزء ثروتمندان آمریکاست شاید تا به حال به داشتن یه چنین وسیله ایی فکر نکرده بود که می تونه یه اتوبوس با این همه امکانات داشته باشه و بیشتر با خانواده اش لذت ببره ،و برای من یه افتخاره که چنین استادی دارم. و داشتن اتوبوس و این همه امکانات عالی استاد نتیجه در مسیر خدا بودنه،نتیجه قدرت افکار و باوره ،نتیجه باور قدرت خداوند است ،نتیجه کنترل ذهن و آموزش ذهن برای دیدن زیباییها و داشتن احساس خوبه،نتیجه کار فکری روی خودت است ،و مهمتر از همه اینها نتیجه توحید و ایمان واقعی به تنها یک خدا ،یک ربّ ، یک الله ،یک معبود ،یک نیروی خیر مطلق در کل جهان است .یکی از نکات مثبت این خانواده قانون پذیری اونهاست ،قانون خونه استاد اینه که با کفش وارد اتوبوس یا خونه نشوید و اونها هم میپذیرند و احترام میذارند باز هم رسیدیم به قانون ،وقتی یه قانون انسان احساس کنه درست و منطقی هست ،قطعا هم می پذیره هم عمل میکنه ،من مطمئنم که اگر این خانواده منطق در آوردن کفش بیرون خونه رو بدونه حتی توی خونه ی خودشون هم با کفش وارد نمیشن ،اینکه کف کفش بیرون از خونه کثیفه و همه جور میکروب و انگل ممکنه بهش بچسبه و با در آوردن اونها بیرون خونه این آلودگی ها همون بیرون از خونه می مونه و برای سلامتی هم بهتره. دیدن این اتوبوس چقدر برای این بچه‌ها که الان در بهترین زمان رویا پردازی هستند خوبه ، بعدها چقدر رویا پردازی میکنند که اونها هم می خواهند و می توانند مثل این اتوبوس یا بهترش رو داشته باشند ،خدایا شکرت که استاد ما که افتخار ماست ،هم وطن و هم زبون ماست داره یه الگوی بین المللی می شه که البته خواسته استاد هم همینه و طرفدارای بین المللی استاد به عشق استاد حتی میرن و تلاش میکنند زبان فارسی یاد بگیرند خدایا شکرت . راستی چقدر جای پسر استاد (میکائیل)خالیه اگر بود چقدر با این ۴ تا برادر خوش میگذروند البته بچه ها هم پرسیدند که کجاست؟جیکاب(یعقوب)چقدر قشنگ میگه تشکر دقیقا درست هم تلفظ میکنه و چقدر یوسف و یعقوب قشنگ سلام میگن . دوباره میرسیم به قانون الهی،قانون درخواست کردن که هر چیزی رو که میخواهیم فقط کافیه درخواست کنیم و چقدر این پسرها خوب یاد گرفتند درخواست کنند که طرف مقابلشون با درخواست اونها موافقت کنه،آفرین به تربیت پدر و مادر این پسرها ،آفرین خیلی لذت بردم موءدب بودن توی رفتارهاشون قشنگ مشخصه البته غیر از این هم نمی تونست باشه اگر غیر از این بود با استاد ما هم فرکانس نمی شدند. باز هم قانون الهی ،لذت بردن از هر چیزی که داری ،یکی از سرگرمی های این چند روز مهمانهای استاد بازی تنیس هست همین بازی به ظاهر ساده چقدر می تونه فان داشته باشه ،چقدر می تونه درس داشته باشه ،چقدر می تونه انسانها رو به هم نزدیک کنه و دور هم جمع کنه ،چقدر می تونه لذت بردن از لحظه حال رو داشته باشه . دوباره می رسیم به لذت ماهیگیری و رها کردن ماهی ها ، خدایا چقدر قلابهای مختلف و متنوع، اینها برای ماهیگیری جزء ابزارها هستند با این ابزارهای متنوع فکر نمی کنم هیچ ماهی ایی بتونه ازشون فرار کنه و در نهایت به قلاب گیر میکنه. ،توی زندگی ما ، چیزهایی که از استاد یاد می گیریم جزء ابزارهای ماست ،که همون باورهای ماست.وقتی باور به خدا قوی باشه، وقتی عزت نفس قوی باشه،وقتی احترام به خود قوی باشه ،وقتی دوست داشتن خود قوی باشه ،وقتی احساس لیاقت قوی باشه و هزار تا باور عالی و بینظیری که استاد خوبمون آموزش میدن ،حکم همون تنوع قلابهای ماهیگیری رو داره ،دیگه خواسته ها ،هدفها و آرزوها نمی تونن به قلابهای ما گیر نکنن و از دستمون فرار کنند .بچه‌ها چقدر ذوق می کنند وقتی ماهی میگیرند ،سایز ماهی مهم نیست مهم اینه که ماهی گرفتند . باز هم قانون الهی ،هر چیزی که به دست میاری ذوق کن ،شاد باش و خدا رو شکر کن بابت این نعمتی که به دست آوردی تا نعمتهای بیشتر و بزرگتری به دست بیاری هیچ وقت بی تفاوت نباش ،اندازه چیزی که به دست میاری مهم نیست مهم اینه که به دستش آوردی .یکی از دلایلی که باید از به دست آوردن هر چیزی ذوق زده بشی و همون لحظه نهایت لذت رو از موفقیتت حتی کوچک ببری اینه که باید مثل همون ماهی ها رهاشون کنی که دوباره به سمت منبع برگردند ،و بعد دیدیم که همون پسر سر حال و پر انرژی بعد چه ماهی بزرگی گرفته بود و تعریف میکرد که ماهی رو از زیر ساختمان گرفته و چه ذوق و هیجانی داشت انگار مهمترین کار دنیا رو انجام داده بود ،اگر ما هم برای کارهای خوب کوچک و بزرگمون انقدر ذوق کنیم و به خودمون افتخار کنیم که کارم رو خیلی خوب انجام دادم چقدر اعتماد به نفس ما بالا میره و چقدر از نظر ذهنی قوی تر میشیم .و سعی کنیم همیشه اون کودک درون خودمون رو زنده نگه داریم تا از هر لحظه زندگی لذت ببریم، اصلا کار ما لذت بردن از زندگی در دنیاست.

دیگه دست هام خسته شد.

در پناه ربّ العالمین شاد باشید .