https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/05/abasmanesh-20.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-05-17 07:59:422025-01-02 09:30:19سریال زندگی در بهشت | قسمت 25
352نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیزم سلام به روی ماه خانم شایسته مهربان
سلام به دوستان همفرکانسی عزیزم
این قسمت فوق العاده بود از اون قسمتهایی که توش پر از درس و نکته هست و باید چند بار ببینی
استاد و خانم شایسته ممنون که از یه زندگی و یه مهمونی به ظاهر عادی فیلم میگیرین و میذارین و چقدر تو همین مهمونی معمولی آگاهی های ما بیشتر میشه و چقدر باورهای محدود کننده مون شناسایی میشه
الان که فکر میکنم میبینم که من فقط برای اینکه اوضاع مالیمون تغییر کنه اومده بودم تو سایت ولی دارم میبینم که چقدر باورهای اشتباه و محدود کننده دارم و باید اساسی اونارو درست کنم
همون اول فایل برای من پر از درس بود اینکه استاد از همزمانی که پیش اومده بود خوشحال بود چون اگه من بودم استرس میگرفتم که مهمونا با ما رسیدن و حتما باید از قبل تو خونه حاضر باشیم و آماده پذیرایی از مهمونا باشیم ولی استاد و خانم شایسته در هر شرایطی فقط زیبایی ها رو میبینن و هیچ چیز رو سخت نمیگیرن و وقتی از این همزمانی خوشحال میشن به قول خودشون اتفاقات خیلی قشنگی هم براشون میفته.
یه نکته جالب دیگه اینکه خانم اون آقا اصلا نبودن تو این مهمونی و ایشون با پسراشون تنهایی اومده بودن و این برای من جالب بود
و همین که مایک هم نبود و با اینکه مایک نبود ولی دوستاش اومدن و کلی بهشون خوش گذشت تازه فیلم هم گرفتن و براش فرستادن ولی در بین ما هستن افرادی که بدون فرزندشون اصلا تفریح نمیکنن و اگه هم تفریح کنن ازش پنهان میکنن که یه وقت اون ناراحت نباشه از اینکه نتونسته تو اون جمع باشه حالا به هر دلیلی.
این مورد خیلی بین پدر و مادرهای ایرانی دیده میشه حتی اگه یه غذای خوب بخورن بدون فرزندشون ازش پنهان میکنن من این مورد رو بارها دیدم ولی خدارو شکر که دارم یاد میگیرم
اینکه مهمونا به محض رسیدن رفتن سراغ ماهیگیری و اینکه استاد به راحتی موتورش رو در اختیار بچه ها گذاشت و حتی قاقیش رو هم آورده بود و اجازه داد بچه ها داخل آروی رو ببینن و از ننو استفاده کنن نشون میده چقدر استاد سخاوتمند هست و هر آنچه که داره در اختیار دیگران قرار میده تا اونها هم تجربه کنن و لذت ببرن
اینکه استاد خیلی راحت به مهمانان میگه با کفش وارد نشید و اونا بدون هیچ دلخوری میپذیرن خیلی فرهنگ قشنگیه
یادمه یه بار میخواستیم تو خونمون مهمونی بدیم و چون کف خونمون موکت بود نمیشد که مهمان ها با کفش بیان ولی خانواده من نخواستن به مهمونا بگن که با کفش وارد نشید و یا حداقل کفش تمیز بیارین و گفتن اشکالی نداره بذار با کفش بیان راحت باشن زشته بهشون بگیم و خودشون رو به دردسر انداختن برای مهمون ها و فردای اون روز ما کل موکت های خونه رو عوض کردیم و موکت جدید خریدیم فقط برای اینکه عزت نفس نداشتیم که به مهمون بگیم با کفش وارد نشین
درس دیگه ای که گرفتم این بود که استاد دقیقا افراد هم فرکانس خودش رو جذب کرده و اون افراد ثروتمند بودن و اعتماد به نفس رو من در وجودشون دیدم چون بچه ها سوال کردن و عیب نمیدیدن و درباره هر چیزی که میدیدن سوال میکردن و تجربه میکردن و ذوق میکردن
ما همیشه خودمون رو نسبت به اروپایی ها یا امریکایی ها در سطح پایین تری میبینیم همیشه فکر میکنیم که اونا از ما برترن ولی الان میبینیم که استاد کاری کرده که امریکایی ها بیان با ذوق و شوق آروی رو ببینن و رویای خریدن آروی رو تو ذهن یه امریکایی میاره حتی تو سفر به دور امریکا هم دیدیم که خود امریکایی ها که آروی داشتن مشتاق بودن که داخل آروی استاد رو ببینن
استاد فقط حرفهاش و آموزش هاش برای بچه های سایت نیست بلکه انقدر این آموزشها جزئی از شخصیتش شده که با نتایجی که رقم زده برای خودش همه آدم ها رو مجذوب میکنه و باعث میشه افرادی که باهاش ارتباط دارن انگیزه بگیرن و خواسته های جدید در وجودشون شکل بگیره
چقدر خوبه که وقتی وارد خونه یه فرد ثروتمند بشیم به جای اینکه به بچه هامون بگیم بشین دست نزن زشته فلان کار و نکن اجازه بدیم تا برن و چیزهای جدید و ببینن و تجربه کنن و ازش لذت ببرن تا این رویا که اونها هم میتونن این ثروت رو داشته باشن از همین کودکی در وجودشون شکل بگیره بذاریم سوال کنن تا اعتماد به نفسشون تقویت بشه چرا باید افراد ثروتمند رو بالاتر از خودمون ببینیم و خودمون رو کوچیک نشون بدیم این نگاه کاملا غلط هست و افرادی که این نگاه رو دارن عزت نفس ندارن. باید به این فکر کنیم که درسته من الان مثل اون پولدار نیستم ولی قرار نیست همیشه در همین سطح بمونم
و چه بچه های مودبی بودن هم سوال میکردن و اول اجازه میگرفتن و خودشون هم کمک میکردن همین سوال کردن نشون دهنده اعتماد به نفسشون بود
یه مورد دیگه که دوست داشتم این بود که بچه ها نشستن روی تخت خواب و خانم شایسته اصلا ناراحت نشد تازه کلی هم همراه با بچه ها ذوق میکرد شاید خیلیها بهشون بر بخوره که یه کسی روی تختشون بشینه
پدر خانواده چقدر همفرکانس استاد بود با اینکه خودش یه سری باورها داشت برای موتور سواری ولی بچه ها رو منع کرد و اجازه لذت بردن رو بهشون داد و چقدر هراه بچه ها بود در بازی کردن و ماهیگیری و تفریح کردن
درس دیگه اینکه با سوال کردن از افراد هم به اونها احساس ارزشمندی بدم و هم خودم اطلاعاتی رو که میخوام به دست بیارم
و چقدر خوبه برای هر چیزی که میبینیم ذوق کنیم تا زیبایی های بیشتری رو جذب کنیم
خدایا شکرت به خاطر این ماهی ها که نماد فراوانی و برکت هستن
و چقدر برام جالب بود که اسم اون پسر یعقوب بود
ما همیشه خارجی ها رو آدمهای عجیب و غریب میبینیم شاید به خاطر همین هم هست که به سمتشون جذب نمیشیم کافیه به این باور برسیم که آنها هم پاره ای از خدا هستند پاره ای از من هستند اونوقت میتونیم مثل استاد و خانم شایسته خیلی راحت باهاشون ارتباط برقرار کنیم
خدایا شکرت به خاطر تجربه یه روز قشنگ دیگه در این بهشت زیبا
بی صبرانه منتظر دیدن ادامه این ماجرای زیبا هستم
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشیم
امروز قسمت ۲۵ سریال زندگی در بهشت و مهمانهای شاد و سر زنده.
این هم زمانی رسیدن استاد که برای خرید رفته بودن و مهمانهای آمریکایی ،چقدر استاد نگرش زیبایی داشت نسبت به این اتفاق به ظاهر ساده که این نشانه ایی ست برای داشتن لحظاتی فوق العاده عالی و بینظیر. یک پدر و ۴ پسر ،وای خدای من ۴ تا برادر از سنین مختلف با قیافه های کاملا اروپایی ،آمریکایی .به محض ورود ماهیگیری رو شروع میکنن یعنی اصلا به قصد لذت بردن از تمام لحظات تفریح و زندگی شون اومدن و اولین تجربه و حس خوش،حس خوش ماهیگیری از دریاچه ست .استاد چقدر خوب شد که به الهام درونی خودتون عمل کردید و اون نرده های چوبی رو بریدید ،چقدر فضا باز شده و چقدر ماهیگیری و لذت بردن برای این خانواده شاد، راحتتر و لذت بخش تره تازه برای موقعی هم که میخوان بپرند توی آب از هر جایی که دوست دارند این کار رو می کنند و محدودیت نرده های چوبی رو ندارند ،خدایا شکرت ،هرکس به الهامات تو عمل کنه همیشه و بلا استثنا نتایج فوق العاده ایی می گیره خدایا شکر بابت الهامات همیشگی که داری و هدایتت،. چه جالب اونها هم به بازی تنیس علاقه دارند پدر خانواده هم که حرفه ایی این بازیه.چقدر هم مجهز اومدن ،هم قلاب ماهیگیری با انواع قلابها و یه دونه یخدان بزرگ که نوشیدنی ها رو توش خنک نگه دارند که موقع خوردن بیشتر لذت ببرند خدایا ثروتمند بودن چقدر خوبه ،فقط کافیه اراده کنی ،همه چیز مهیاست . و می رسیم به موتور سواری که استاد یه تور خاص برای پسرا گذاشته و با موتور برای بچه‌ها لحظه ها و خاطرات خوشی رو رقم میزنه ،راستی موتور سواری توی همون راهی که استاد و خانم شایسته چند روز زحمت کشیدند تا آماده بشه چقدر برای این خانواده میتونه لذت بخش باشه. وای خدای من اتوبوس مسافرتی استاد،این مرد ثروتمند و خود ساخته ایی که حتی تحسین خود آمریکایی ها رو هم بر می انگیزه و حتی پدر خانواده هم که خودش جزء ثروتمندان آمریکاست شاید تا به حال به داشتن یه چنین وسیله ایی فکر نکرده بود که می تونه یه اتوبوس با این همه امکانات داشته باشه و بیشتر با خانواده اش لذت ببره ،و برای من یه افتخاره که چنین استادی دارم. و داشتن اتوبوس و این همه امکانات عالی استاد نتیجه در مسیر خدا بودنه،نتیجه قدرت افکار و باوره ،نتیجه باور قدرت خداوند است ،نتیجه کنترل ذهن و آموزش ذهن برای دیدن زیباییها و داشتن احساس خوبه،نتیجه کار فکری روی خودت است ،و مهمتر از همه اینها نتیجه توحید و ایمان واقعی به تنها یک خدا ،یک ربّ ، یک الله ،یک معبود ،یک نیروی خیر مطلق در کل جهان است .یکی از نکات مثبت این خانواده قانون پذیری اونهاست ،قانون خونه استاد اینه که با کفش وارد اتوبوس یا خونه نشوید و اونها هم میپذیرند و احترام میذارند باز هم رسیدیم به قانون ،وقتی یه قانون انسان احساس کنه درست و منطقی هست ،قطعا هم می پذیره هم عمل میکنه ،من مطمئنم که اگر این خانواده منطق در آوردن کفش بیرون خونه رو بدونه حتی توی خونه ی خودشون هم با کفش وارد نمیشن ،اینکه کف کفش بیرون از خونه کثیفه و همه جور میکروب و انگل ممکنه بهش بچسبه و با در آوردن اونها بیرون خونه این آلودگی ها همون بیرون از خونه می مونه و برای سلامتی هم بهتره. دیدن این اتوبوس چقدر برای این بچه‌ها که الان در بهترین زمان رویا پردازی هستند خوبه ، بعدها چقدر رویا پردازی میکنند که اونها هم می خواهند و می توانند مثل این اتوبوس یا بهترش رو داشته باشند ،خدایا شکرت که استاد ما که افتخار ماست ،هم وطن و هم زبون ماست داره یه الگوی بین المللی می شه که البته خواسته استاد هم همینه و طرفدارای بین المللی استاد به عشق استاد حتی میرن و تلاش میکنند زبان فارسی یاد بگیرند خدایا شکرت . راستی چقدر جای پسر استاد (میکائیل)خالیه اگر بود چقدر با این ۴ تا برادر خوش میگذروند البته بچه ها هم پرسیدند که کجاست؟جیکاب(یعقوب)چقدر قشنگ میگه تشکر دقیقا درست هم تلفظ میکنه و چقدر یوسف و یعقوب قشنگ سلام میگن . دوباره میرسیم به قانون الهی،قانون درخواست کردن که هر چیزی رو که میخواهیم فقط کافیه درخواست کنیم و چقدر این پسرها خوب یاد گرفتند درخواست کنند که طرف مقابلشون با درخواست اونها موافقت کنه،آفرین به تربیت پدر و مادر این پسرها ،آفرین خیلی لذت بردم موءدب بودن توی رفتارهاشون قشنگ مشخصه البته غیر از این هم نمی تونست باشه اگر غیر از این بود با استاد ما هم فرکانس نمی شدند. باز هم قانون الهی ،لذت بردن از هر چیزی که داری ،یکی از سرگرمی های این چند روز مهمانهای استاد بازی تنیس هست همین بازی به ظاهر ساده چقدر می تونه فان داشته باشه ،چقدر می تونه درس داشته باشه ،چقدر می تونه انسانها رو به هم نزدیک کنه و دور هم جمع کنه ،چقدر می تونه لذت بردن از لحظه حال رو داشته باشه . دوباره می رسیم به لذت ماهیگیری و رها کردن ماهی ها ، خدایا چقدر قلابهای مختلف و متنوع، اینها برای ماهیگیری جزء ابزارها هستند با این ابزارهای متنوع فکر نمی کنم هیچ ماهی ایی بتونه ازشون فرار کنه و در نهایت به قلاب گیر میکنه. ،توی زندگی ما ، چیزهایی که از استاد یاد می گیریم جزء ابزارهای ماست ،که همون باورهای ماست.وقتی باور به خدا قوی باشه، وقتی عزت نفس قوی باشه،وقتی احترام به خود قوی باشه ،وقتی دوست داشتن خود قوی باشه ،وقتی احساس لیاقت قوی باشه و هزار تا باور عالی و بینظیری که استاد خوبمون آموزش میدن ،حکم همون تنوع قلابهای ماهیگیری رو داره ،دیگه خواسته ها ،هدفها و آرزوها نمی تونن به قلابهای ما گیر نکنن و از دستمون فرار کنند .بچه‌ها چقدر ذوق می کنند وقتی ماهی میگیرند ،سایز ماهی مهم نیست مهم اینه که ماهی گرفتند . باز هم قانون الهی ،هر چیزی که به دست میاری ذوق کن ،شاد باش و خدا رو شکر کن بابت این نعمتی که به دست آوردی تا نعمتهای بیشتر و بزرگتری به دست بیاری هیچ وقت بی تفاوت نباش ،اندازه چیزی که به دست میاری مهم نیست مهم اینه که به دستش آوردی .یکی از دلایلی که باید از به دست آوردن هر چیزی ذوق زده بشی و همون لحظه نهایت لذت رو از موفقیتت حتی کوچک ببری اینه که باید مثل همون ماهی ها رهاشون کنی که دوباره به سمت منبع برگردند ،و بعد دیدیم که همون پسر سر حال و پر انرژی بعد چه ماهی بزرگی گرفته بود و تعریف میکرد که ماهی رو از زیر ساختمان گرفته و چه ذوق و هیجانی داشت انگار مهمترین کار دنیا رو انجام داده بود ،اگر ما هم برای کارهای خوب کوچک و بزرگمون انقدر ذوق کنیم و به خودمون افتخار کنیم که کارم رو خیلی خوب انجام دادم چقدر اعتماد به نفس ما بالا میره و چقدر از نظر ذهنی قوی تر میشیم .و سعی کنیم همیشه اون کودک درون خودمون رو زنده نگه داریم تا از هر لحظه زندگی لذت ببریم، اصلا کار ما لذت بردن از زندگی در دنیاست.
نرگس جان عزیز از اینکه کامنت من رو خواندی و استفاده کردی خوشحالم امیدوارم روز به روز شکر گذار تر باشیم.شکر گذاری بالاترین و نزدیک ترین فرکانس به فرمانروای کل عالم است.
خدایا شکرت. اول بگم که چقدر دوست استادو خانوادش فرکانسشون بالاس که مهمون استاد شدن و با استاد و خانم شایسته چند روز زندگیشون رو توی پرادایس گذروندن.
چقدر بچه های مودبی دارن. با اینکه استاد میزبانه و باهمدیگه رسیدن جلوی در خونه ولی بچه ها زودتر پیاده شدن و شروع کردن حال و احوال پرسی. واییییی خدای من خدای من. استاد بیش ترین و ملموس ترین مسئله ای که توی این فایل واضحه، مهمان نوازی شما و خانم شایستس. چقدر خوشحالین از اینکه مهمون اومده. چقدر راحت با دست و دلبازی تمامی وسایلتون رو در اختیار مهمونا گذاشتین. واقعا چقدر اون مهمونا عزت نفسشون بالاس چقدر خودشون هستن و سریع تا رسیدن بساط ماهیگیریشون رو پهن کردن. انگار میخان از تک تک لحظه هایی که توی این مهمونی هستند نهایت استفاده و لذت رو ببرن. وای خدایا چقدر راحتن این ملت. با لباس های راحتی اومدن، حتی اون جایی که شما گفتین این اقا رئیس شرکته و ثروتمنده من یدفعه جا خوردم. اخه همیشه تصویری که از مهندس های آقا دارم اینه که با کت و شلوار یا لباس اتو کشیده و مرتب باشن. حالا ما بخایم بریم مهمونی این لباس رو بپوش اینو ست کن. واقعا این اخلاق راحتی که دارن قابل تحسینه خدای من چقدر اینجوری زندگی راحت میشه، ذهنشون درگیر این نیست که الان میزبان چی میگه راجبه لباسام. یا مثلا ماها بخایم بریم مهمونی چقدر قبلش با بچه هامون صحبت میکنیم رفتیم اونجا نرو سمت چیزی، به چیزی دست نزن، همه میوه هات رو نخور، به بچشون اصرار نکن وسیله هاشو بیاره. ولی این خانواده انقد راحتن انقد خودشونن که همه چیز رو با ذوق وشوق بررسی میکنن. البته به طرف قضیه هم میزبانه ها. واقعا من از رفتار استاد شگفت زده شدم. آخه خیلی از ماها در مقابل مهمون، در مقابل بچه هاشون یه گارد به خصوصی داریم. چقدر به وسیله هامون دست میزنن دست و دلمون میلرزه. اصلا من تو این فایل یه وجهی از استاد رو دیدم که توی هیچ فایلی ازشون ندیده بودم، چقدر مهربون، چقدر سخاوتمند، چقدر دست و دلباز، اصلا استاد چقدر حوصلت در برابر بچه ها زیاده باریکلا بهت استاد، دونه دونه میبردشون موتور سواری. اون اخلاقتون که دیگه هیچی من رو محو کرد، اینکه در مقابل یه بچه انقدر فروتن باشی که چیزهایی که خودت بلدی رو وقتی اون بچه داره با ذوق و شوق برات میگه با دقت گوش بدی، نزنی تو ذوقش، شخصیتش رو خرد نکنی و در واقع یعقوب چقدر از چهرش خوشحالی داشت میبارید چقدر مشخص بود احساس اعتماد به نفس میکنه وقتی داره برا استاد توضیح میده. تازه استاد با این کار باور خودش رو داره تقویت هم میکنه که افراد عاشق اینن که ما ازشون سوال بپرسیم. خدایا چه خانواده زیبایی موهاشون بوره، چشمای رنگی، اون برادر یعقوب که کلاه سرشه و با یعقوب داشتن ننو سواری میکردن، خیلی خیلی چهره زیبایی داره😍 پدر خانواده هم دقیقا کودک درونش خیلی فعاله، چقدر برای ماهیگیری ذوق میکردن، واقعا این آدم ها چقدر درستن، کاری به درست یا غلط بودن باورش ندارم راجبه موتور سواری، ولی اینکه این همه سال روی عهد خودش مونده واقعا قابل تحسینه👏 چقدر این مردم شادن، چقدر هماهنگن، چقدر عزت نفس دارن، چقدر خودشونن، چقدر راحتن همه اینا قابل تحسین و تقدیره.
استاد و خانم شایسته مرسی بابت اینکه این فایل ها انقدر هیجان انگیزن😍 مرسی که وقت میزارید برای تهیشون. دوستتون دارم😘❤😘❤
اولا من تحسین کنم پدر این خانواده رو که یه پدری بود عاشق بچه ها ، بدون مادر خانواده بچه هاش رو آورد که سرگرم بشن
همین عزت نفسی که این بچه ها داشتن نشون دهنده رفتار درست پدر و مادر باهاشون هست
از ویژگی های این فرد تو ذهن خودم سناریو واسه همسر آینده و بچه هام ساختم ، البته من عاشق مادر این خانواده هم هستم و چقد خوشحال شدم فهمیدم شغلش املاکه
ویژگی عزت نفس تو وجود هر دو این ها مشخص بود ، حتی تو بچه هاشون
چقد تو هماهنگی هستن نه نگرانی
مثلا مادر نگران باشه بچه ها با پدرشون تنها رفتن و …. این حرف و حدیثا که من همیشه بهش آلرژی داشتم
چقد خوبه که این مدل زندگی هم هست
واقعا مردهایی که عاشق بچه هاشونن مردهای جذابی هستن و دوست داشتنی
استاد رو تحسین میکنم که انقد آزادی مالی زمانی مکانی داره از مهمونات با خیال راحت پذیرایی میکنه اونم نه با فشار خود به خود
چون دریاچه هست ماهی هست درخت هست جنگل هست همه چی هست هر کس می تونه سرگرم بشه نه اینکه قبلش آدم خودشو به دردسر بندازه حالا یه فضایی ایجاد کنم واسه اینکه به مهمونات خوش بگذره نه ، خودش فابریک همه چیز هست خدا رو شکر
منم می خوام همچین زندگی داشته باشم با همچین آزادی
تحسین میکنم ثروت رو که با خودش این همه لذت و امکانات و حس های خوب رو میاره
خودش موتورسواری نمیکنه ولی جلوی بچه هاش رو واسه تجربه اش نمیگیره
منم امروز با یه دختر کوچولو که همسایمون بود رفتم پیاده روی به درخواست خودش چون گفت منو همراه خودت ببر با اینکه من خودم همیشه سعی کردم ذوق و شوقمو زنده نگه دارم ولی وقتی دیدم این کوچولو چطور از همه چی لذت میبره از ذوق اون دلم می خواست پرواز کنم
من واقعا دلم نیمد جوابی در خصوص کامنت شما ندم بی نهایت از شما ممنونم بابت این کامنتتون که چقدر خوب به زیبایی ها و نکات مثبت توجه کردید و باعث شد من هم با خوندنشون لذت ببرم
اما نکته کامنت شما این بود که سناریو سازی میکنید با رفتارهای دوست استاد و تجسم میکنید لینکاری هست که من انجام میدم اما مدتیه خیلی کمتر و شما هدایت خداوند بودید که بیشتر از تجسمم استفاده کنم
ممنونم از شما و براتون از خداوند عشق ثروت سلامتی و شادی رو آرزو میکنم
اول این فایل با لبخند لوک شروع میشه که معلومه یه روز شاد و پر از اتفاقات خوب داریم بعد متوجه شدم مهمون داریم چه مهمونی. اولش گفتم این پدر خانواده چقد آشناست یادم اومد که استاد برای دیدن مسابقات Super Bowl مهمون ایشون بود که فایلشم توی اینستاگرام گذاشته بود. مشخصه که خیلی پر انرژی هستن و اهل تفریح و خوشگذرانی و لذت بردن
البته این قسمت، مدارها رو بهم یادآوری کرد که استاد در مدار انسانهای شاد، ثروتمند و موفقه
یه همزمانی اینجا اتفاق افتاده که نوید این رو میده قراره اتفاقات بی نظیری رخ بده و کلی خوش بگذره
چه سلام و احوالپرسی گرمی و پر از انرژی و حال خوب که چیزی جز خنده بر لب من نیاورد
تنوع لباس ها توجه من رو جلب کرد با رنگ ها و طرح های متفاوت و البته شاد
ثروتمند بودن و باور به فراوانی داشتن معنویترین کار دنیاست 👇
تمام امکانات برای لذت بردن مهمون ها در پرادایس وجود داره از میز پینگ پنگ تا موتورسواری در دل جنگل از ماهی گرفتن از دیدن آر وی همه چی همه چی
این پدر خانواده چقد با خودش در صلحه آرامش در چهرش موج میزنه چقد در صلحه با بچه هاش و کنترلشون نمیکنه کاری بهشون نداره و خیلی رهاست
وسایلی که بهش علاقه دارن با خودشون آوردن از اون کلمن پر از نوشیدنی های متفاوت تا اون تجهیزات ماهی گیری خفن و اون وسیله بازی که این نشون میده اونها هم دوست دارن از لحظه لحظه زندگیشون لذت ببرن
استاد هم یه حال اساسی با موتور سواری به بچه ها داد و از سرپایینی و سربالایی همشون رو موتورسواری داد
تحسین میکنم این فرهنگ و ادب و احترام امریکایی ها و این خانواده فوق العاده که به قوانین و فرهنگ دیگران احترام میذارن، با دمپایی وارد آر وی نشدن و احترام گذاشتن به قوانین خانواده عباسمنش
خانواده وارد آر وی میشن و دیدم که بچه ها چقد خوشحال شدن چقد ذوق و شوق داشتن این خواسته در اونها شکل گرفت خصوصا پدر خانواده که وقتی استاد گفت مدیر یه شرکت با چندین هزار کارمنده گفتم ببین استاد با انسانهای ثروتمند در ارتباطه که اونها هم آزادی زمانی مالی مکانی دارن تازه مادر خانواده هم تو کار املاکه و تحسین میکنم باز این خانواده موفق رو
این اتفاق توی سفر به دور امریکا هم افتاده بود که وقتی اون دختر بچه وارد آر وی شد خواسته داشتن آر وی هم در اون شکل گرفته بود
بچه ها خیلی برای ما درس دارن و یادآور کننده خیلی چیزها مثل رها بودن، در لحظه زندگی کردن، آزادی، راحت درخواست کردن، مقاومت نداشتن اونها عزت نفسشون در حدیه که خیلی راحت درخواست میکنن چون کنجکاون و میخوان تجربه کنن
من وقتی بچه ها رو میبینم خیلی دوست دارم اوقاتم رو باهاشون بگذرونم چون منو به اصلم نزدیک تر میکنن به کودک درونم و منم مث استاد خیلی دوست دارم بهشون احساس ارزشمندی بدم و بهشون بگم چه توانایی هایی دارن مث استاد که برای جیکوب اینکارو کرد و با پرسیدن سوالات خوب ازش توضیح میخواد و جیکوب با چه شور و حرارتی نحوه تدوین فیلم رو توضیح میده و استاد چقد به صحبت هاش احترام میذاره و گوش میده و تایید میکنه که این باعث میشه جیکوب تمام توانشو بذاره و هر آنچه که بلده رو خوب توضیح بده جیکوب خیلی با ادب و بچه با عزت نفسیه مثلا یه جا از استاد درخواست میکنه که میتونه نوشیدنی از یخچال برداره یا وصل کردن ننو رو خیلی راحت درخواست میکنه
من برای خواهرزاده ام هم اینکارو میکنم و هر وقت میبینمش جوری ازش تعریف میکنم که باور کنه ارزشمنده درس خوندنش رو تحسین میکنم نقاشی کشیدنش دست خطش
استاد این پدر خانواده معلومه پینگ پنگ باز خفنیه حریف سرسختیه بریم ببینیم در قسمت های بعدی چه اتفاقاتی افتاده
توی این قسمت خیلی چیزهای زیادی میشه یاد گرفت و کلی نکته مثبت تحسین کرد مث عزت نفس، روابط فوق العاده بین اعضای خانواده و عشق و محبتی که هست، لذت بردن از چیزهای ساده، احترام متقابل و و و
خیلی لذت میبرم از اینجور دورهمی ها که همه چی خیلی ساده ست همه راحتن
من همیشه تجسم مزکنم ما هم میایم پرادایس کلی خوش میگذرونیم کلی میخندیم و ایشالله که جمع بشیم اونجا با کلی فان و خنده و شادی کنار همدیگه
اولش خیلی خوش حال و هیجان زده شدم،خدارو شکر کردم از این که حتی خانم شایسته در این زمان هم دوربین دسته و به ما این اجازه تجربه کردن ارتباطات رو میده.
مریمم ازت ممنونم،حتی این زمان هم داری فیلم میگیری،نمیدونم می‌دونی که حتی این فیلم گرفتن که شاید در ظاهر برای شما خیلی ساده یا بدیهی باشه که به خواین از یک روبوسی و احوال پرسی فیلم بگیرین و شاید ندونین چه تاثیری روی بچه ها بیاره ،من تاثیری که گذاشته روم رو میگم
اولش خیلی خوش حال شدم که این قدر احساس خوب رو تجربه کردم از این برخورد،بعدش گفتم حتما این قسمت چیزی نیست که،میرن یک جا میشینن در مورد اوضاع و این که آخرین اتفاقاتی بوده حرف میزنن و شیک و مجلسی تموم میشه و خداحافظ
اما دقیقا از یک دقیقا بعدش فقط چشم هام باز شده بود و داشتم تعجب میکردم!
از همون جایی که استاد گفت:این جا پنج دقیقه بعده که دارن ماهی میگیرن
بعدش همین جور ادامه داشت و تعجب های من بیشتر،وقتی داشت تموم میشد،با خودم گفتم یعنی این جور روابط هم میشه تجربه کرد؟این جور دوستی هم وجود داره؟این جور آدم ها هم وجود دارن؟و ذهنم فقط در سوال و علامت تعجب شد!
گفتم یعنی یک همچین خانواده ای وجود دارن که وقتی میان،دقیقا پنج دقیقه بعد این جور پر از شور و شوق و انرژی باشن،این طور برن لذت بردن،به جای این که به زور بلندشون کنی و بگی بیا لذت ببریم یا مجبور باشی تا زمانی که نشستن تو هم همینجور بشینی،این قدر پر از انرژی و شور و شوق که همین که میرین شما رو هم همراه میکنن برای لذت بردن،بدون هیچ انتظاری از این که حالا بدو همه چی رو آماده کن،این آرامش پدر بچه ها که هر وقت دور بین میره روش،یه لبخند رو لباشه با اون صورت شیرینش آدم دلش میخواد لپاش رو بکشه و بگه عمو جوووون😄
با خودم گفتم واقعا یک همچین بچه های وجود دارن؟همین جوری که کنجکاو هستن،این قدر با احترام برخورد میکنن،این قدر شور و شوق دارن و خیلی خوب همراهی میکنند و اصلا اون ها شما رو به این هیجان ها همراهی میکنن،یه جور هایی اولش خواب میدیدم،باور نمیشد.هنوز داره برام باور پذیر تر میشه،با اون تصویری که از بچه ها دارم،تصمیم گرفته بودم هیچ وقت در طول زندگیم تا جایی که خدا بهم عمر داده اصلا چیزی به اسم بچه رو تجربه نکنم،از بس که از نکات منفیش در بچه گیم شنیدم،از اون تصاویر،ولش کن،مهم نیست
یعنی گفتم یه همچین بچه هایی وجود دارن که با شور و شوقن؟این جا که اصلا ندیدم،تا جایی که میدونم این قدر به بچه حرف زدن که گوشی بهترین چیزه،دیگه اگه خودت هم التماسش کنی بلند نمیشه که یکم بازی کنه!
هر بار که بیشتر میبینم بیشتر باورم میشه،
این ارتباط بین پدر و بچه هاش،چه قدر بچه هایش رو رها گذاشته بود،اصلا کنترلشون نمیکرد،خودش راحت تفریح میکرد،چه قدر این آرامشش رو دوست دارم،اون لبخند همیشگیش،به جای این که یک جا بشینه،شروع میکنه از لذت بردن و بقیه رو هم با خودش همراه میکنه،
با خودم گفتم یعنی یک همچین خانواده های وجود دارن؟این قدر راحت برخورد میکنن،این قدر راحتن و در عین حال احترام میزارن.گفتم خدایا شکرت من رو بینا کردی،پس این جور خانواده ها و تجربه از روابط دوستی وجود داره!که بخواین از همون پنج دقیقه اول بدون هیچ توقعی شروع کنین به تفریح کردن
با خودم گفتم یعنی این جور روابط برادری هم وجود داره؟؟چهار تا برادر این قدر خوب؟؟
نه دعوایی دیدم،نه زورگویی،این قدر که با هم خوب برخورد میکردن،این قدر که با هم بازی میکردن،این قدر که لذت میبردن،یعنی واقعا یک همچین بچه های وجود داره که همین جور که بازی میکنن و پر از شور و شوقن،همین جور هم با ادب باشن؟یک جور هایی در ذهنم این بود که بچه با ادب و سالم که کار هاش سالمه،نمیتونه پر از شور و شوق باشه،اگه کنجکاو باشه حتما میزنه همه چی رو خراب میکنه و هر روز داد و دعوا و هر چیز بدی باشه رو تجربه میکنه،تجربه های قبلیم این رو میگفت،یعنی گفتم این تجربه ها هم وجود داره؟؟؟
که آدم بتونه از وجود این بچه ها لذت ببره؟یعنی واقعا میشه بچه رو یک رحمت دونست و نه یک مزاحمت؟؟
خیلی چیز هام رو تو فکر برد،یعنی میشه یک همچین روابطی رو تجربه کرد که بدون این که چیزی بگی و هیچی شروع میکنن به لذت بردن و حتی تو رو هم همراه میکنن
یک چیز قشنگ دیگه هم که یاد گرفتم شما از ما درخواست میکنین که زیبایی هایش رو بنویسیم تا شما هم که اون جا هستین،اگر براتون عادی شده باشه باز هم از دید بقیه نگاه کنین و موهبت های بیشتر خدا رو بتونین بیبینین،خیلی این دیدگاه برام خوب بود،بعضی وقت ها یک چیز های که برامون عادی شده دیگه یادمون میره و سریع ذهن میره روی یک چیز دیگه،قانون همینه،یا ذهنت رو روی خوب تمرکز میکنی یا روی چیز منفی،چیزی جز این دو حالت وجود نداره!
خیلی این روابط من رو تو فکر برد،این روابط بچه ها،یعنی گفتم میشه چهار تا برادر باشن و این قدر با هم لذت ببرن؟؟؟اصلا امکان داره!؟؟
هر بار که نگاه میکنم برام کلی جدیده و جالب،این تجربه روابط،
بعد با خودم فکر کردم چرا زود تر از این ها متوجه نشدم،مثلا خیلی از ترمز هام رو با این سریال و سفر به آمریکا فهمیدم،این گفت و گو همش احساسی بود و فقط یک همچین احساسی سوال گونه رو تجربه کردم و بعد از هدایت به فایلی که در ادامه میگم تازه فهمیدم که این حسم یعنی چی،بعدش بی خیال شدم و دوباره از این روابط و شگفتی های که هر لحظه برام جالب تر می‌بود رو لذت میبردم،وقتی تموم شد،زدم رو نشونم و قبلش سوالی داشتم و با همون نشونه خدا من رو بیشتر برای راهم هدایت کرد،بعد که هدایت خدارو دریافت کردم،اومدم قسمت پایین صفحه و یک فایل بین بقیه فایل ها توجه من رو جلب کرد،فایل نتیجه های دوره قدم سوم،فکر کنم یک همچین چیزی اسمش بود که استاد آخر هر قدمی فایل میگرفت،بعد نگاه کردم،استاد در مورد محدودیت ها میگفت
بعد تازه داستان رو گرفتم،گفتم نکنه من این زندگی رو پذیرفتم و گفتم بهتر از این نمیشه و حالا هی میخوام حالم رو خوب کنم و اتفاقات بهتری رو تجربه کنم!؟؟نکنه من این محدودیت ها رو پذیرفتم!؟؟این آشغال ها رو زیر مبل گذاشتم و اون کثافت رو به عنوان واقعیت قبول کردم و با احساس خوب سعی میکنم فراموش کنم!؟؟
نشتم بیشتر به خودم فکر کردم،گفتم نکنه خیلی چیز ها رو میشه تجربه کرد که من با پنهون کردن آشغال ها زیر مبل از خودم محروم کردم!؟؟خیلی به خودم و کار هام فکر کردم،گفتم نکنه خیلی میتونم بیشتر ز این لذت ببرم و زندگیم رو با کیفیت تر کنم!؟الآن که فکر میکنم به حرف های خانم شایسته خیلی بهتر میفهمم که میگین این دوره مثل یک دفترچه راهنما میمونه تا ازش استفاده کنیم و بفهمیم که چه امکاناتی داره و چه کار هایی که میتونیم انجام بدیم
تازه دارم بهتر درک میکنم،آره،اولین قدم اینه که بپذیرم من خیلی باور هام اشکال داره،شخصیتم خیلی اشکال داره،در روابط،در فهمیدن خودم،در نوع زندگی،در شناخت از خودم و اعتماد به نفسم،در تجربه زندگی که خدا به من داده،در رابطه ام با خدا،در خیلی چیز ها
قبلا یکم سخت میدونستم قبول کنم،به خاطر این ترمز بود که با قبول کردن دارم بهش توجه میکنم و این ترمز با هدایت خدا به راهکار شما در دوره کشف قوانین خیلی بهتر شد،خیلی
با خودم فکر میکنم نکنه من محدودیت رو پذیرفتم،پس خدا میگه من این زمین و آسمان رو خلق کردم تا هر جور که میخواید لذت ببرین یعنی چی،این کجا بود!؟
اولش سخت قبول میکردم که اعتماد به نفس پایینی دارم و یا این که روابط خوبی ندارم،اما با دیدن بیشتر فایل ها دیدم که wooo استاد کار هایی میکنه که اصلا بگم چی!
بعد تازه فهمیدم اعتماد به خود یعنی چی و قبول کردم که ندارمش،و اون وقت بود که تازه فهمیدم کجا ها ندارم و اصلا چه طور میتونم بهبود ببخشم و دارم سعی میکنم هر بار بهتر از قبلش کنم،حالا خیلی با خودم راحت ترم،خودم رو میپذیرم،دوست دارم خودم رو،چه کار های درست و چه کار های غلط،حتی میدونم اون کار ها نیتش درست بوده و خودم رو می‌بخشم و به خودم افتخار میکنم که حتی اگه هم غلط بوده و یا ترس داشتم انجامش دادم و به خودم اجازه رشد و پیشرفت رو دادم،اجازه دادم خودم رو تجربه کنم و پشت ترس هام نمونم و بیشتر خودم رو و توانایی هام رو تجربه کنم،حالا با این آگاهی که درک کردم و هر بار با عمل کردن بهش درک میکنم،هر چند وقت یک بار از خودم میپرسم نکنه من محدودیت رو قبول کردم!؟
شاید خیلی بهتر از این میشه و خودم اجازه به خودم ندادم با قایم کردن آشغال ها زیر مبل!؟
خدارو شکر که به این درک مهم رسیدم و دارم خودم رو درش گسترش میدم که نکنه بهتر از این هم میشه و من میتونم بهتر از این تجربه کنم و دارم خودم رو محدود میکنم،الآن که این رو درک کردم تازه میفهمم استاد میگه هر بار بهتر یعنی چی
اون زمان میشنیدم و میگفتم آره دیگه،سوال از خودت می‌پرسی و میتونی بهبودش بدی،و الآن بهتر درک میکنم که وقتی استاد میگن یعنی چی
اون محدودیت شلنگ بستن رو قبول نکرد،گفت شاید بشه بهتر از این هم باشه،محدودیت چراغ بستن و باهاش کنار اومدن رو قبول نکرد،گفت شاید بشه بهتر از این بشه و به خودش تجربه بهتر و راحت تر رو داد
الآن معنای این سوال خیلی مهم رو میفهمم و بهتر درک میکنم در جای جای زندگیم استفاده کنم
نکنه محدودیت رو قبول کردم و دارم باهاش زندگی میکنم و خودم رو از تجربه تو دل جنگل رفتن،تجربه روابط محروم میکنم!؟
خدایا شکرت،ازتون ممنونم که به ما اجازه تجربه کردن این اتفاقات و این درس ها و لذت ها رو میدین،حتی با خوندن کامنت های ما،نمیزارین که تکراری بشه و سعی میکنین موهبت هایی که شاید هر چند تکراری باشه و فراموش کردین رو دوباره درک کنین و بیشتر از خدای خودتون و قوانینش لذت ببرین
به نظر من اومدن این خانواده به خاطر این ارسال احساس خوب در زندگی در اون جا بوده که شما رو به احساس بهتر و تجربه اتفاقات بهتر راهنمایی کرده
راستیی،با خودم گفتم یعنی میشه خانواده و روابطی وجود داشته باشه که این قدر راحت و در عین این طور به رسوم و اخلاقیات شما احترام بزارن،خیلی لذت بردم از این هماهنگی
یکم دیر به دیر میام کامنت بزارم چون واقعا هر جلسه چندین آگاهی داره که من هر بار با نگاه کردن پنج یا حتی ده دقیقه دیگه میزارم کنار و میگم اول بهش عمل کنم و سعی کنم این قدر بهتر درکش کنم و بعد بیام بنویسم و بگم.
خدایا شکرت برای چنین خانواده ای
برای چنین افرادی که حتی از صحبت کردن هم دیگه فیلم میگرن و شاید خودتون ندونین ولی چه تاثیر هایی روی ما میزاه و چه چیز های یاد میگیریم که شاید برای شما بدیهی باشه و شما با خوندن کامنت های ما اجازه میدین به خودتون تا دوباره بیشتر موهبت های خدا رو درک کنین که شاید بدیهی شده بودن و خودتون خبر نداشتین
خدایا شکرت،ممنونم که من رو به این آگاهی ها هدایت میکنی،که درک کنم،ممنونم خدا جون
یعنی ین قدر خدا خوب هدایت میکنه که حرف نداره،یا یکی از جمله بچه ها افتادم که
نجوا حرفه ای تر= باور خالص تر
واقعا دارم به تمام معنا این رو بیشتر درک میکنم!!😄😆
خدایا شکرررت چه روزای زیبایی رو داریم میگذرونیم توی پارادایس بازی های هیجان انگیز پینک پنک ورود مهمونای جدید و ماهیگیری بازی پینک پنک با این مهمونای جدید خدای من خداروشکر چشممون به جمال زیبای مریم جون هم باز شد آخه عزیزدلم اگه بدونی ما چقدر اشتیاق داریم برای دیدن مریم عزیزمون که عشق استاد هست عزیزدلمون هست مثل یک شیییر زن پا به پای استاد باغبونی میکنه موتور سواری میکنه مثل یه کدبانو آشپزی میکنه و خونه رو مرتب میکنه مثل یه نویسنده ی بی نظیر متن های زیبای سایت رو مینویسه و مثل یک موحد به قوانین عمل میکنه و همواره داره روی رشد خودش کار میکنه، مریم جون تمام لحظاتی که اومدی جلوی دوربین از بازی تنیس گرفته تا همین امروز لحظه لحظه استپ میکردم تا روی ماهت و ببینم چقدر بیشتر بهت احساس نزدیکی و صمیمیت میکنم از وقتی که دیدمت عزیزدلم. و اون چهارتا پسر بچه ی دوست داشتنی با پدرشون خدای من چقدر ماهن اینا اون بزرگتره ماشالا چه قدی داره و اون سه تا کوچیکترا چقدر بورو نازن و چقدر همشون مودب و دوست داشتنی اند. خدای من بچه ها واقعا بانمک اند واقعا پر انرژی اند اصلا حضور این مهمونای هم فرکانس و با انرژی چه انرژی خوووبی بهمون داد خدایا شکرررت هربااار بهتر از قبل هر روووز لذتبخش تر و عالی تر خدایا شکررت. خدای من اون ماهیه که ریش و سیبیل داشت و ببین چقدر دوست داشتنی بود و ابزار حرفه ای ماهیگیریشون. خدایا چقدر فراوانی هست چقدر نعمت و ثروت در این دنیا زیاده چقدر موقعیت هست و مامان بچه ها که گفتید مشاوراملاکه و کلا خانواده ی ثروتمند و وضع خوبی هستند خدایا شکررررت واقعا تحسین برانگیزه با داشتن ۴ تا پسر هم کار در حد حرفه ای داشته باشی و هم اینقدر پسرهای خوب و مودب و دوست داشتنی رو تربیت کرده باشی چقدر جای مایک عزیزمون هم خالی بود انشاالله هرکجا که هست شادو سلامت باشه و همواره مثل پدر بزرگوارش استاد عباسمنش عزیز در حال پیشرفت باشه. وای چه روزی بشه اون روز که ما بچه های سایت هم مهمون پارادایس بشیم و بیایم در کنار هم کلیییی خوش بگذرونیم خدایا شکرررت. چقدر فرهنگ آمریکایی ها رو دوست دارم با خودشون یه یخچال نوشیدنی خنک آوردن صندلی های باحالشون و نگاه و این بچه های دوست داشتنی که برای رفتن سر یخچال هم اجازه میگیرند با خودشون حتی وسایل بازی شون رو هم آوردن خدایا شکرررت چقدر آدم میتونه با انسانهای خوب و با فرکانس عالی ارتباط برقرار کنه وقتی که با خودش در صلحه و چه انسانهای فوق العاده ای رو با فرکانسش میتونه جذب کنه. و پدر خانواده که گفت آقای عباسمنش یک مرد خیلی خیلی مشهور و محبوب در بین ایرانیاست چقدر خوشم اومد چونکه دقیقا این شخصیت تحسین کردن و تعریف کردن در وجود استاد و مریم جون هم هست و نتیجتا یک چنین افرادی رو به زندگیشون جذب میکنن که مثل خودشون احساس ارزشمندی رو همونقدر که دریافت میکنن به شماهم میدن خدایا شکرت. و سوال های حرفه ای استاد که چه حس ارزشمندی فوق العاده ای رو در وجود یعقوب عزیز به وجود آورده بود خدای من من اونقدر لذت بردم از دیدن این قسمت که دلم میخواد چندین و چند بار ببیننمش.دوستون دارم عزیزای دل و از خدا میخوام کلیییییی لذت ببرید در زندگی و همواره به مسیر های باحال تر هم هدایت بشید.
اولین چیزی که با خوردن صبحانه میچسبه فقط میتونه یه چیزی از تو سایت باشه اونم از نوع زندگی در بهشت
نتونستم ننویسم خیلی این خانواده دوست داشتنی و زیبا بودن چقدر هیجان داشتن چقدر بی ریا بودن هرحسی داشتن قشنگ در صورتشون هویدا بود
داشتم فکر میکردم اگر یه ایرانی شاید بود این همه ذوق و شوقشو نشان نمیداد و این چه حس قشنگییه که ادم یاد میگیره از بس از بچگی بهمون گفتن ابرو ریزی نکنی ،مگه ندید بدیدی،هیچ وقت یاد نگرفتیم احساسمون و به جا مصرف کنیم چقدر خوشحالم که دارم یاد میگیرم باید هر چه زیباس در این جهان باید ستود و ابراز کرد تا از همون جنس خدا بیشتر بهمون بده
چقدر بامزه با خودشون نوشیدنی اورده بودن
چقدر همشون توانمند بودن مخصوصا اون پسر تپل دوست داشتنی انقدر از کار استاد خوشم اومد که سریع تا تمام شد به پسرم گفتم چیزی که همیشه میگفت و برای خودش جالب بود و منم اصلا سر درنمیوردم و برام خوب توضیح بده واقعا خیلی درس گرفتم از این قسمت
یکی دیگه هم که همه جا انقدر فراوانی نهمت هست که فکر نمیکنم یکی بخواد استراحت کنه بتونه ،انقدر تنوع زیاده که ۱۰ تا پسر دیگه هم اگر بودن بازم کسی بیکار نبود از تفریح کردن
خدایا شکرت این چشمها صرف زیبایی میشه تا کمبودها
شکرت تو این موقعیت به جای ناامیدی یکی هست که انقدر زندگیش خوبه که ادم و امیدوار میکنه به زندگی که پس میشه و بلند شم کاری کنم
بلند شم و کمر همت به ذهنم ببندم ،و با یا علی تمام زیباییهای زندگیم و ببینم انقدر ببینم و لذت ببرم که یه بهشت درست کنم مثل بهشت شما
ممنون مریم عزیز و دوست داشتنی که انقدر جهان رو با یه گوشی زیباییهاشو نشونمون دادی که خودمون انگار با دوتا چشم ندیده بودیم
به امید روزهای قشنگتر و ثروت و سلامتی برای شما و همه هم مداریها
به نام خدایی که که تنها مالک فرمانروا وقدرت جهانیانه
به نام خدایی که با وصلشدن به او میتوانم از قدرتش بهره ببرم
به نام خدایی که همه چیز رو مسخر ما کرده و قدرت خلق زندگیمون رو در دستانمون به کمک باورها وفرکانسهامون قرار داده
به نام خدایی که مرا مسئول حال خوب وزندگی خودم فقط قرار داده نه دیگران.
به نام خدایی که به من این آگاهی رو داد که هر کسی خدا داره و خودش مسئول زندگی خودشه وبرای دیگران دلسوزی نکنم بلکه به سبک زندگی دیگران احترام بگذارم واجازه بدم هر کسی مسیر خودش رو بره
امروز مهمون داریم:
قدم اول فیلم با همزمانی ورود استاد و مهمون ها به خونه شروع شد واین همزمانی چه اتفاقات خوبی رو رقم خواهد زد.
چقدر خوب که موقع دیدن مهمون ها اینقدر ذوق وشور ولبخندبر لب دارید. اکثر آدم های که میشناسم برای مهمونی کلی درگیری دارند خانم ها که درگیر آشپزی اند و مردها هم نگران گرونی وخرج وجیبشونن وواقعا لذتی نمیبینم .هرچند خودم نسبت به بقیه خیلی راحت میگیرم چون برایمن اصل مهمونی دورهم بودن وخوش گذروندن هست تا چیزهای دیگه .هرچند خانواده مسخره میکردن که الان بهتر شدن ولی من سعی میکنم به سبک خودم زندگیکنم شکر خدا . ووقتی شما ودوستانم در خانواده عباسمنش میبینم جهت اجرای سبکم قدرتمندتر عمل میکنم با احترام. واقعا خدایاشکرت شکرت شکرت.
چقدر خوبه که مهمون ها راحتن وراحت لباس پوشیدن من این سبک مهمونی ها رو خیلی خیلی دوست دارم واقعا خدایاشکرت شکرت
چقدر شوروشوق وانرژی مثبت بین شما ها جاری است خیلی زیباست . آدم احساس میکنه خونه خودشونه اینقدر راحت وخوبن وواقعا بچه هی فوق العاده مودبی اند . اکثرا فکر میکردم بچه های الان لوس وبی مسئولیت اند ولی با دیدن این بچه های عزیز که 4 تا برادر با رابطه فوق العاده واینقدر مسئول به کلی نظرم عوض شد .
چقدر این قسمت که نرده ها رفت زیباست وبا دیدنش فقط ذوق میکنم و میگم خدا هدایت میکنه والان که این خانواده اینقدر راحت اینجا ماهی میگرن وذوق میکنن منم بیشترذوق میکنم و این ماهی که داره وجه ووجه میکنه تو آب محشره چه صحنه زیبایی خلق شده خدای من .
صدای توپ به میز خوردن رو خیلیدوست دارم
ببین چقدر خوب باهم بازیمیکنن نمیگن تو کوچیکی باهات بازی نمیکن وبا دادش کوچیکه مثل یه فرد عادی وبزرگ بازی میکنه واین نشون میده چقدر عزت نفسشون بالاست وبا خودشون در صلح اند.
چه ابرهای زیبایی ودرختان زیبا که رنگ آب دریاچه رو تغییر دادند وزیباتر کردن وای خدای من شکرت.
چه ماهی های فیک زیبایی تا حالا ندیده بودم خیلی زیبا بودن چقدر تنوع دشتند وباز هم فراوانی اینجا هر چیزی روکه میینی همش فراوانی نعمت وثروت وسلامتی و عشق ودوست داشتن رو به آدم یادآوری میکنه
من خودم از کودکی چون زشت میدونستن دختر بلند ذوق کنه خیلی ذوق نمیکردم اگر میکردم درون ریزی بود ولی خیلی دوست دارم و دارم تلاش میکنم ذوق وشوقام رو بیان کنم یه دلیلش ترس از مسخره شدن بود که خودش بدلیل عزت نفس پایین بود ولی چند سالیه به راحتی بدون نگرانی احساساتم رو بیان میکنم ولی شوق وذوقم نیاز به کار داره چون کودک بودن به زندگی حس زنده بودن بیشتری میده و آدم بیشتر خودش رو دوست داره.
وای خانم شایسته عزیز هر جای این فیلم دیدمتون لبخند بر لب داشتین وچقدر انرژی شما فوق العاده است خیلی دوستتون دارم.
چقدر خوب این فرهنگ آمریکایی ها که مهمون ها وسایلی که فکر میکنن لازمه با خودشون میارن واینجوری با میزبان از دورهم بودن لذت بیشتری میبرن . اینجور رفترها یکی از آرزوهای من بود که به کمک استاد متوجه شدم آمریکایی ها همچین فرهنگی دارند وواقعا تحسینشون میکنم فرهنگ خیلی خوبیه .
خدایا شکرت که طرز فرمن به کلی در مورد آمریکا تغییر کرد وفهیمدم چه کشور خوبیه که با خواسته ها وعلاقه های من هماهنگه وواقعا این کشور ومردمش رو دوستدارم و ممنون ازاستاد و خانم شایسته عزیز.
ممنون ازخانم شایسته که بهم یاد داد که جوری زندگی کنم که احساس زنده بودن میکنم کاری رو انجام بدم که بهش علاقه دارم وجوری لباس بپوشم و آرایش داشته باشم که خودم لذت ببرم وراحت باشم ووقتی خودم با رفتارم راحت باشم دیگرانم با ما راحت می شوند ورفتار ما برایشون عادی است .
چه جالب در این کشور گواهینامه رانندگی گرفتن هم باید فرد تکاملش رو طی کنه
واقعا موتور سواری اونم با این موتور ودر این محیط فوق العاده است وواقعا خوش میگذره.
چقدر خوبه که اینقدر این مردم منعطف اند که وقتی بهشون میگی کفاشاشون رو در بیارن بعد بیاین داخل اتوبوس یا خونه احترام میزارن وناراحت نمیشن واجرا میکن واقعا تحسینشون میکنم هزاران بار. و چقدر شما رفتارتون عالیه که قوانین خودتونروبه دوستانتون میگید آفرین برشما.
وقتی این همه نعمت رو به دوستانتون وما با سخاوت نشون میدید باز بهم یادآوری میشه که بازنترسم و هیچ قدرت شری نیست و تنها نیروی در دنیا نیروی خیر هست که هرروز دنیا به سمت فراوانی ورشد بیشتر در حرکت هست و هر چی با سخاوت ببخشی ونشون بدی داری در این مسیر حرکت میکنی با جمایت خداوند.
واقعا این کنجکاوی بچه ها رو دوست دارم خدارو شکر در این مدت ارتباط وبازی کردن با بچه های فامیل خوب شده چون قبلا با بچه ها بازی نمکردم چون حوصله بی ادبی نداشتم ول وقتی به خودم گفتم همه چی فرکانسه منم سعی از این قانون استفاده کنم الان که باهاشون بازی میکنم هم خودم لذت میبرم هم اونا وکلی ازشون درس گرفتم و کنار من کلی مودب ترن نسبت به قبلا .
چقدر رهاو آزاد بودن تو این خونه مشاهده همیشه واقعا خدایاشکرت شکرت.
عاشق این ذوق کردن بچه ها حین ماهی گرفتن هستم وای خدای من منم دوست داشتم همرا بچه ها ذوق کنم وای خدای من شکرت.
چقدر خوب که بزرگترها اجازه میدن بچه ها تجربه کنن بدون دلسوزی بدون قضاوت بدون اینکه بگن من درست میگم واجازه لذت بردنرو به بچه هاشون میدن واقعا آفرین به این بزرگترها.
چه صحنه باحالی بود آقای رایان ماهی رومیگرفت میبوسید و میانداخت در آب.
نکته: با سوال پرسیدن از فرد درمورد چیزی که درش مهارت دارد میتونیم احساس مهم بودن وارزشمندی به فرد بدهیم. وبه طرف انگیزه بدیم . واین احساس مهم بودن واین احساس ارزشمند بودن واینکه تو یه توانایی فوق العاده داری اینکه تو داری به من چیزی یاد میدی وقتیاین احساس رو به آدم ها میدی واقعا هر آنچه که دارند و هر آنچه که توانایی دارن وهر آنچه میدونند در اختیار آدم قرار میدن .
اینکه از دیگران سوال نمیپرسیم واسه اینکه وقت طرف رو نگیریم و… بخاطر ضعف در عزت نفس ماست درصورتی که انسان ها اگر درمورد چیزی که ازشاطلاعات دارند ازشون سوال بپرسید بسیار بسیار لذت میبرند که توضیح بدن نه اینکه احساس مزاحم بودن نمیکنند هیچی احساس ارزشمندی میکنند احساس لیاقت میکنند و خودمون هم کلی چیز یاد بگیریم.
این فایل استاد بینظیربود خداروشکر و چقدر برای منم همزانی داشت این فایل با انچه که بهش توجه کرده بودم واقعا من با تحسین ونگاه مثبت بدون قضاوت و با شکر گزاری به این فایل هدایت شدم هدایت نه فقط با چشم سر بلکه نشانهاتوی فایل پیوندی داشت با قلبم خداروشکر
ازاد باش و رهااا وزندگی کن و لذت ببر و توکلت فقط به خداباشه به هرچی که بخوای میرسی چقدر زندگی زیباس و لذت بخش وقتی میفهمی هر لحظه ات فرصتی برای خلق ثروت بیشتر درایندته فرصتیه تا خواستهات به بهترین شکل در بهترن زمان خودش همزمانی وارد زندگیت بشه اینکه هر نگاه مثبتت حتی با لذت نگاه کردن یک فایل وقت تلف کردن نیست وبلکه فرصتیه برای خلق ثروت حتی بازی کردنت و تحسین افراد که اصلا خودش قانونه حتی خوابت حتی فکر کردنت میشه ثروت ساخت این ینی فراوانی اینکه به خودت حس مهم بودن را تزریق کنی به یاداوری تواناییهات و تحسین خودت ینی ساخت ثروت ینی نزدیکتر شدن به خدااا این به این معنی نیست که خدااا دوره و مادباید بهش برسیمهاا نه همون خدااای عظیم از رگ گردن به ما نزدیکتره که حتی ما میتونیم جتی زیز یک سقف کاهگلی هم سپاسگزاری کنیم چیزی هست که سپاسگزاری کنیم منظور نگاهمونه این نزدیکی به معنای نگاه زیبای ماست این نگاهه که الان استاد و مریم عزیزبهشتو تجربه میکنن چونوقبلا بهشتو دیده بودن خدارو وجهانم مسخر این انرژی الهیه
حالا چون من میخوام روی خودم کار کنم خیلی ذهنم مقاومت داشت به حس مهم بودن در مورد خودم چون فکر میکردم ادم بدی میشم یا این درسته یا نه ولی اینجا دیدم کسی که این توانایی رو نداره در واقع عزت نفسش پایینه و نتیجه عزت نفس پایینم میشه
حرکت نکردن ودبی انگیزه شدن مس چه خوبه که آگاهانه این حسودبهدخودمون تزریق کنیم وانقدر به این نقطه برسیم تا از سرریز عشقمون اونو به دیگران هم بدیم مثل استاد که از سرریز عشقش عمل میکنه و باز به خودش عشق میده مثلا اونجایی که استاد گفتن من یه جاهایی میدونم ولی بازم میپرسم ومن در اینجا متوجه یه تفاوت فکری عظیم بین خودم واستاد شدم انگار تازه دارم متوجه میشم نجوا چیه وارزش آگاهانه عمل کردن چیه که اگر من آگاهانه عمل نکنم نه من هر انسانی اون نجواااا کار خودشو میکنه ونه رحمی میکنه نه چیزی و من چقدر به این آگاهانه عمل کردن مقاومت داشتم نمیدونم دقیق بخاطر کدوم باوره مشخصه به عزت نفس برمیگرده نگاه اشتباهی که به عزت نفس داشتم و تفاوتش با غرور که بخاطر نااگاهی این 2رو نمیتونستم از هم تشخیص بدم ولی همیشه فکر میکردم کار آگاهانه نه ارزشش زیاده ونه اونقدر نتیجه داره و کلا ادا دراوردنه دررحالی که الان فهمیدم تکامل همه چیو درست میکنه اولش شاید اون حسو نده ولی وقتی ادامه پیدا میکنه حست به ترتیب بهترو بهتر میشه نشانهاا میاد و نتیجه تغیر میکنه ناخوداگاه انجامش میدی دیگه نمیگی ای بابااا چی بشه تو به نقطه ای میرسی که حقیقتشو میفهمی حست به خودت خوب میشه و متیجه میاد مهم قدم اول ماست ما یه قدم بریم خدا100 قدم به سمت ما میاد نگران نتیجه نباشیم کی و پجوری میاد خود به خود اتفاقات رخ میده نیرو در جهان خیره و خداوند سریع العجاب فقط باید لذت ببریم و این مهم رو من از اونجای درک کردم که وقتی استاد گفت من جایی که بلدممم میپرسم بعد گفتم منم که اینطوریم نکته کجاست که استاد نتیجه خوب میگیره ولی من نه یکم دقت کردمم منوجه شدم من هربار این کارو انجام میدادم حس میکردم من یه ادم شیادممم یه ادم دروغگووو یه ادم حسوددد این صدااهااا همش تو گوشم گفته میشد ومن چقد حس بد میکرفتم چقدر دلم برای طرف مقابلم میسوخت چقدر اونو نادون فرض میکردم و خودمو گرگ چقدر طرف مقابلو یه ادم خیلیی خوب هیلییی بینهایت بهتر از خودم میدیدم و خودمو گناهکار و توی اون مدت زمانی که من این کاروومیکردم حتی هرباری که فردو میدیدم یاد کار خودم میوفنادم و خودمو سرزنش و تحقیر میکردم یا به فرد باج میدادم بیش از حد مطیعش میشدم فقط برای اینکه حس گناهامو کم کنم خدا ببینه من بد نیستم چقدر گریه میکردمدتا خداا متو ببخشه ولییی استاددد چقدررنگاهشون با من فرق داشت ایشون با حس خوب تازه این عمل وتحسین کردن و گفتن این درخواست کردن ینی اعتماد به نفس داشتن اینکه استادگفتن اصلا من میدونم ولی با این کار بیشتر کارو درک میکنم و استفاده میکنم تازه خیلی بهم یه جاهایی کمکومیکنه و تازه اون طرفم بهش انرژی میدم و انگیزه میدم حس مهم بودن رو میدم. واستاد خودشونو تحسین میکزدن و چقدر ادمها دوست دارن حس مهم بودنو این فکررکه مزاحمشون میشیم اشتباس بلکه تبادل انرژی پاکی بینمونه خب این عمل با این فرکانس خوب حالا عمل خوب با فرکانس خوب معلومه نتیجه عالی میشه اونوقت ما خیلی وقتا تعجب میکنیم من که فلانی تو خونش نشسته به فلان موفقیت رسیده فلان ازدواج موفقو داشته خب بابا طرف تو همون شرایط که تو فکرشو نمیکنی تو همون اوضاع به ظاهر بدش فکرش با تو متفاوته تویی که وقتی خودتو جای اون میزاری و تصورت اینه که با فلان اوضاع مالی مگه میشه به همچین ازدواج موفقی رسید وهزار تا دلیل داری اون طرف اینطور فکر نکره به خدا توکل کرده کنترل ذهن کرده خیلی حرفها رو نادیده گرفته و چشمش به خدا بوده اوناییی که بینا بودن تحسبنش کردن و طلب خیر براش کردن اونایی هم که کرو کور بودن هزارتا انگ بهش چسبوندن تا پایین بیارنش به نکات منفی توجه کردن و گوچیک شمردن یبار گفتن شانسیه و یه بار گفتن موندکار نیس خلاصه که هرچی تو ذهنشون بودو تکرار کردن همین و خودشونو به همین راحتی از تجربه خواستهاشون محروم کردن و اونا حتی با تصورات منفیسون طرف روزندگی اینده طرفو قضاوتم میکنن پیشگویی میکنن چون نمیتونن که باور کنن جهان افراددهمفرکانس طرف رو وارد زندگی فرد میکنه و اون طرف با سربالا میتونه لذت ببره مورد توجه و تحسین قرار بگیره حالااا با هر اوضاعی که داره و این خداوند وهابه هر درخواستی رو اجابت میکنه خدابندشو قضاوت نمیکنه مقایسه نمیکته به شکل ظاهر ی زندگیس بلکه فرکانس اونو جواب میده حالا اون میخواد سفید باشه سیاه باشه خونش تو بالاشر باشه پایین شهر باشه مسلمان باشه یا مسیح باشه میخواد شبیه نقاشیهاا باشه یا خیلی معمولی باشه البته به نظر ما به نگاه ما خیلی چیزا معمولیه یا زشته یا بدرد نمیخوره ولی کسی که تو فرکانس بالاس همه چیزو زیبا میبینه برای همه چی ذوق کودکانه داره خب این ادمم افراد با فرکانس بالا افرادی که بهش حس بهتری رو میدن جذب میکنه میخوام بگم اگه ماام خیلی چیزی رو نمیپسندیم یا شوق نداریم یا ارزشمند نمیبینیم بخاطر فرکانس پایینمونه که بخاطر ورودیهااا غلط درما شکل گرفته فیلمهایی که همواره افراد افسانه ای رو با یه چهره و تیپ خاص رو نماد زیبایی نشون دادن و ما فقط باور کردیم ما ککم فکر کردیم ما چون شبیه اونا نیستیم پس زیبا و ارزشمند به اون اندازه نیستیم ما غافل بودیم که فرکانس قدرته اینکه فرکانس انقدر قدرتش زیاده که این شرایطو به وجود میاره ما ندیده عاشق بشیم این تبلیغات فقط باور غلطه که به حس بد میرسونه مارو ولی اصل فرکانسه که باید روش کار بشه مثل پیامبران و امامان چون حضرت محمد ص چون امام حسین ع که فرکانسشون انقدربالاس که ندیده ما دوسشون داریم و محبت در ما ایجاد میکنن مثل مثال معروف استاد از انیشتین که ما نمیدونیم انیشتین چیکار کرده وقیقا ولی همواره یه حس قدردانی بهش در ما هست این ادم چون به شدت فرکانس قدردانی و شکر رو ارسال کرده جهان پاسخ داده بهش حتی تا بعد مرکش تا زمین هست خدا وند عالمه خداوند بصیره مثل استاد عباس منش که کلامش به ادم حس اعتماد میده حس دوق به دیدن فردی که از یه خون نیستیم ولی عشق دیدنش و به آعوش گرفتنش رو بهش داریم حس برادر و پدر بودن حس دوست و رفیق بودن حس که من برای اولین بار تووعمرم به فردی افتخار میکنم بدون حسادت و مریم شایسته بانوی که فراتر از ذهن ها داره گام برمیداره صدای زیباش تینت زیبای رو نشون میده صورت خندان وونهربانش حس خواهری میده حس به آعوش کشیدنش حس اینکه پیشش باشیم و تا صب حرف بزنیم ااون فرکانس پر انرژی و شادابی و زنده بودن و مثل یک عطر خنککک داره فرکانسی که داره همین حالاا چیزایی که منم از زندگی میخوام داره تجربه میکنه و هربار میگه توام میتونی برای توام میشه این رابطه عاشقانه بری توام هست توام همسر ثروتمند و عاشق به خودت زندگی سراسر ارامش و لذت و تحسین میخوای برای توام هست کسی که انگار داره دنیارو فراوانی خواستهای منووو از نگاه خداوند بهم نشون میده و میگه خدا داره باتووحرف میرنه نشونههاا روبببین و تاییدو تحسین کن و ادامه بده میشههه و هر بار تکاملو یادم میاره تا دلسرد نشم حتی به یک لبخند تازه که وارد زندگیم میشه شکر بگم و لذت ببرم ووهربار خودش میگه منم همین راهوواومدم الان اینجام بازم دارم همین راهو میرم که اینفد نتیج داره بزرگتر میشه نه من بلکه استاد و تمام ادمهای کوجیک و بزرگی که تو این تصویر میینی. موفقیتشون از همین راه توام گامهاتو محکمتر بردار با ایمانتر ازقبل و حرکت کن قدم بدی بهت گفته میشه فقط ادامه بده خداوند مشتاقه خداوند زیباس خداوند خوددشادی و عشق و هیجان و لدته که نیروشده نیرو خیر در جهان شده در این تصاویر هر زیبایی خداست خدارو بببین و با اون خدا همسو شو به پاکی و تمیزی ببین همسو شو باعاش انرژی شوبده توام حرکت کن بببین این اترژی پاکی تو زندگیت چه نتایج بزگی که نمیاره اون خداست مریمی که شده الگو دختر ی مثل من. که نترسم و ادامه بدم خداوند کفایتم میکنه خداوند خیلی راحت منو از اینجا به بهشتی که ارزشو دارم میبره با عرت با تاج ملکه گونه ومنو پرنسس بهشت میکنه خدارو شکر بابت تین آگاهی خدارو شکر بابت این فایل خدارو شور بابت تمام نعماتش در دنیا و اخرت .در پناه الله یکتا شاد باشید و رستگار.
به نام خدایی که همین نزدیکیست
سلام به استاد عزیزم سلام به روی ماه خانم شایسته مهربان
سلام به دوستان همفرکانسی عزیزم
این قسمت فوق العاده بود از اون قسمتهایی که توش پر از درس و نکته هست و باید چند بار ببینی
استاد و خانم شایسته ممنون که از یه زندگی و یه مهمونی به ظاهر عادی فیلم میگیرین و میذارین و چقدر تو همین مهمونی معمولی آگاهی های ما بیشتر میشه و چقدر باورهای محدود کننده مون شناسایی میشه
الان که فکر میکنم میبینم که من فقط برای اینکه اوضاع مالیمون تغییر کنه اومده بودم تو سایت ولی دارم میبینم که چقدر باورهای اشتباه و محدود کننده دارم و باید اساسی اونارو درست کنم
همون اول فایل برای من پر از درس بود اینکه استاد از همزمانی که پیش اومده بود خوشحال بود چون اگه من بودم استرس میگرفتم که مهمونا با ما رسیدن و حتما باید از قبل تو خونه حاضر باشیم و آماده پذیرایی از مهمونا باشیم ولی استاد و خانم شایسته در هر شرایطی فقط زیبایی ها رو میبینن و هیچ چیز رو سخت نمیگیرن و وقتی از این همزمانی خوشحال میشن به قول خودشون اتفاقات خیلی قشنگی هم براشون میفته.
یه نکته جالب دیگه اینکه خانم اون آقا اصلا نبودن تو این مهمونی و ایشون با پسراشون تنهایی اومده بودن و این برای من جالب بود
و همین که مایک هم نبود و با اینکه مایک نبود ولی دوستاش اومدن و کلی بهشون خوش گذشت تازه فیلم هم گرفتن و براش فرستادن ولی در بین ما هستن افرادی که بدون فرزندشون اصلا تفریح نمیکنن و اگه هم تفریح کنن ازش پنهان میکنن که یه وقت اون ناراحت نباشه از اینکه نتونسته تو اون جمع باشه حالا به هر دلیلی.
این مورد خیلی بین پدر و مادرهای ایرانی دیده میشه حتی اگه یه غذای خوب بخورن بدون فرزندشون ازش پنهان میکنن من این مورد رو بارها دیدم ولی خدارو شکر که دارم یاد میگیرم
اینکه مهمونا به محض رسیدن رفتن سراغ ماهیگیری و اینکه استاد به راحتی موتورش رو در اختیار بچه ها گذاشت و حتی قاقیش رو هم آورده بود و اجازه داد بچه ها داخل آروی رو ببینن و از ننو استفاده کنن نشون میده چقدر استاد سخاوتمند هست و هر آنچه که داره در اختیار دیگران قرار میده تا اونها هم تجربه کنن و لذت ببرن
اینکه استاد خیلی راحت به مهمانان میگه با کفش وارد نشید و اونا بدون هیچ دلخوری میپذیرن خیلی فرهنگ قشنگیه
یادمه یه بار میخواستیم تو خونمون مهمونی بدیم و چون کف خونمون موکت بود نمیشد که مهمان ها با کفش بیان ولی خانواده من نخواستن به مهمونا بگن که با کفش وارد نشید و یا حداقل کفش تمیز بیارین و گفتن اشکالی نداره بذار با کفش بیان راحت باشن زشته بهشون بگیم و خودشون رو به دردسر انداختن برای مهمون ها و فردای اون روز ما کل موکت های خونه رو عوض کردیم و موکت جدید خریدیم فقط برای اینکه عزت نفس نداشتیم که به مهمون بگیم با کفش وارد نشین
درس دیگه ای که گرفتم این بود که استاد دقیقا افراد هم فرکانس خودش رو جذب کرده و اون افراد ثروتمند بودن و اعتماد به نفس رو من در وجودشون دیدم چون بچه ها سوال کردن و عیب نمیدیدن و درباره هر چیزی که میدیدن سوال میکردن و تجربه میکردن و ذوق میکردن
ما همیشه خودمون رو نسبت به اروپایی ها یا امریکایی ها در سطح پایین تری میبینیم همیشه فکر میکنیم که اونا از ما برترن ولی الان میبینیم که استاد کاری کرده که امریکایی ها بیان با ذوق و شوق آروی رو ببینن و رویای خریدن آروی رو تو ذهن یه امریکایی میاره حتی تو سفر به دور امریکا هم دیدیم که خود امریکایی ها که آروی داشتن مشتاق بودن که داخل آروی استاد رو ببینن
استاد فقط حرفهاش و آموزش هاش برای بچه های سایت نیست بلکه انقدر این آموزشها جزئی از شخصیتش شده که با نتایجی که رقم زده برای خودش همه آدم ها رو مجذوب میکنه و باعث میشه افرادی که باهاش ارتباط دارن انگیزه بگیرن و خواسته های جدید در وجودشون شکل بگیره
چقدر خوبه که وقتی وارد خونه یه فرد ثروتمند بشیم به جای اینکه به بچه هامون بگیم بشین دست نزن زشته فلان کار و نکن اجازه بدیم تا برن و چیزهای جدید و ببینن و تجربه کنن و ازش لذت ببرن تا این رویا که اونها هم میتونن این ثروت رو داشته باشن از همین کودکی در وجودشون شکل بگیره بذاریم سوال کنن تا اعتماد به نفسشون تقویت بشه چرا باید افراد ثروتمند رو بالاتر از خودمون ببینیم و خودمون رو کوچیک نشون بدیم این نگاه کاملا غلط هست و افرادی که این نگاه رو دارن عزت نفس ندارن. باید به این فکر کنیم که درسته من الان مثل اون پولدار نیستم ولی قرار نیست همیشه در همین سطح بمونم
و چه بچه های مودبی بودن هم سوال میکردن و اول اجازه میگرفتن و خودشون هم کمک میکردن همین سوال کردن نشون دهنده اعتماد به نفسشون بود
یه مورد دیگه که دوست داشتم این بود که بچه ها نشستن روی تخت خواب و خانم شایسته اصلا ناراحت نشد تازه کلی هم همراه با بچه ها ذوق میکرد شاید خیلیها بهشون بر بخوره که یه کسی روی تختشون بشینه
پدر خانواده چقدر همفرکانس استاد بود با اینکه خودش یه سری باورها داشت برای موتور سواری ولی بچه ها رو منع کرد و اجازه لذت بردن رو بهشون داد و چقدر هراه بچه ها بود در بازی کردن و ماهیگیری و تفریح کردن
درس دیگه اینکه با سوال کردن از افراد هم به اونها احساس ارزشمندی بدم و هم خودم اطلاعاتی رو که میخوام به دست بیارم
و چقدر خوبه برای هر چیزی که میبینیم ذوق کنیم تا زیبایی های بیشتری رو جذب کنیم
خدایا شکرت به خاطر این ماهی ها که نماد فراوانی و برکت هستن
و چقدر برام جالب بود که اسم اون پسر یعقوب بود
ما همیشه خارجی ها رو آدمهای عجیب و غریب میبینیم شاید به خاطر همین هم هست که به سمتشون جذب نمیشیم کافیه به این باور برسیم که آنها هم پاره ای از خدا هستند پاره ای از من هستند اونوقت میتونیم مثل استاد و خانم شایسته خیلی راحت باهاشون ارتباط برقرار کنیم
خدایا شکرت به خاطر تجربه یه روز قشنگ دیگه در این بهشت زیبا
بی صبرانه منتظر دیدن ادامه این ماجرای زیبا هستم
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشیم
سلام به فرمانروای کل هستی ،ربّ العالمین.
سلام به استاد باحالم و خانم شایسته عزیز.
سلام به همه ی دوستان و خانواده ی خوبم .
امروز قسمت ۲۵ سریال زندگی در بهشت و مهمانهای شاد و سر زنده.
این هم زمانی رسیدن استاد که برای خرید رفته بودن و مهمانهای آمریکایی ،چقدر استاد نگرش زیبایی داشت نسبت به این اتفاق به ظاهر ساده که این نشانه ایی ست برای داشتن لحظاتی فوق العاده عالی و بینظیر. یک پدر و ۴ پسر ،وای خدای من ۴ تا برادر از سنین مختلف با قیافه های کاملا اروپایی ،آمریکایی .به محض ورود ماهیگیری رو شروع میکنن یعنی اصلا به قصد لذت بردن از تمام لحظات تفریح و زندگی شون اومدن و اولین تجربه و حس خوش،حس خوش ماهیگیری از دریاچه ست .استاد چقدر خوب شد که به الهام درونی خودتون عمل کردید و اون نرده های چوبی رو بریدید ،چقدر فضا باز شده و چقدر ماهیگیری و لذت بردن برای این خانواده شاد، راحتتر و لذت بخش تره تازه برای موقعی هم که میخوان بپرند توی آب از هر جایی که دوست دارند این کار رو می کنند و محدودیت نرده های چوبی رو ندارند ،خدایا شکرت ،هرکس به الهامات تو عمل کنه همیشه و بلا استثنا نتایج فوق العاده ایی می گیره خدایا شکر بابت الهامات همیشگی که داری و هدایتت،. چه جالب اونها هم به بازی تنیس علاقه دارند پدر خانواده هم که حرفه ایی این بازیه.چقدر هم مجهز اومدن ،هم قلاب ماهیگیری با انواع قلابها و یه دونه یخدان بزرگ که نوشیدنی ها رو توش خنک نگه دارند که موقع خوردن بیشتر لذت ببرند خدایا ثروتمند بودن چقدر خوبه ،فقط کافیه اراده کنی ،همه چیز مهیاست . و می رسیم به موتور سواری که استاد یه تور خاص برای پسرا گذاشته و با موتور برای بچه‌ها لحظه ها و خاطرات خوشی رو رقم میزنه ،راستی موتور سواری توی همون راهی که استاد و خانم شایسته چند روز زحمت کشیدند تا آماده بشه چقدر برای این خانواده میتونه لذت بخش باشه. وای خدای من اتوبوس مسافرتی استاد،این مرد ثروتمند و خود ساخته ایی که حتی تحسین خود آمریکایی ها رو هم بر می انگیزه و حتی پدر خانواده هم که خودش جزء ثروتمندان آمریکاست شاید تا به حال به داشتن یه چنین وسیله ایی فکر نکرده بود که می تونه یه اتوبوس با این همه امکانات داشته باشه و بیشتر با خانواده اش لذت ببره ،و برای من یه افتخاره که چنین استادی دارم. و داشتن اتوبوس و این همه امکانات عالی استاد نتیجه در مسیر خدا بودنه،نتیجه قدرت افکار و باوره ،نتیجه باور قدرت خداوند است ،نتیجه کنترل ذهن و آموزش ذهن برای دیدن زیباییها و داشتن احساس خوبه،نتیجه کار فکری روی خودت است ،و مهمتر از همه اینها نتیجه توحید و ایمان واقعی به تنها یک خدا ،یک ربّ ، یک الله ،یک معبود ،یک نیروی خیر مطلق در کل جهان است .یکی از نکات مثبت این خانواده قانون پذیری اونهاست ،قانون خونه استاد اینه که با کفش وارد اتوبوس یا خونه نشوید و اونها هم میپذیرند و احترام میذارند باز هم رسیدیم به قانون ،وقتی یه قانون انسان احساس کنه درست و منطقی هست ،قطعا هم می پذیره هم عمل میکنه ،من مطمئنم که اگر این خانواده منطق در آوردن کفش بیرون خونه رو بدونه حتی توی خونه ی خودشون هم با کفش وارد نمیشن ،اینکه کف کفش بیرون از خونه کثیفه و همه جور میکروب و انگل ممکنه بهش بچسبه و با در آوردن اونها بیرون خونه این آلودگی ها همون بیرون از خونه می مونه و برای سلامتی هم بهتره. دیدن این اتوبوس چقدر برای این بچه‌ها که الان در بهترین زمان رویا پردازی هستند خوبه ، بعدها چقدر رویا پردازی میکنند که اونها هم می خواهند و می توانند مثل این اتوبوس یا بهترش رو داشته باشند ،خدایا شکرت که استاد ما که افتخار ماست ،هم وطن و هم زبون ماست داره یه الگوی بین المللی می شه که البته خواسته استاد هم همینه و طرفدارای بین المللی استاد به عشق استاد حتی میرن و تلاش میکنند زبان فارسی یاد بگیرند خدایا شکرت . راستی چقدر جای پسر استاد (میکائیل)خالیه اگر بود چقدر با این ۴ تا برادر خوش میگذروند البته بچه ها هم پرسیدند که کجاست؟جیکاب(یعقوب)چقدر قشنگ میگه تشکر دقیقا درست هم تلفظ میکنه و چقدر یوسف و یعقوب قشنگ سلام میگن . دوباره میرسیم به قانون الهی،قانون درخواست کردن که هر چیزی رو که میخواهیم فقط کافیه درخواست کنیم و چقدر این پسرها خوب یاد گرفتند درخواست کنند که طرف مقابلشون با درخواست اونها موافقت کنه،آفرین به تربیت پدر و مادر این پسرها ،آفرین خیلی لذت بردم موءدب بودن توی رفتارهاشون قشنگ مشخصه البته غیر از این هم نمی تونست باشه اگر غیر از این بود با استاد ما هم فرکانس نمی شدند. باز هم قانون الهی ،لذت بردن از هر چیزی که داری ،یکی از سرگرمی های این چند روز مهمانهای استاد بازی تنیس هست همین بازی به ظاهر ساده چقدر می تونه فان داشته باشه ،چقدر می تونه درس داشته باشه ،چقدر می تونه انسانها رو به هم نزدیک کنه و دور هم جمع کنه ،چقدر می تونه لذت بردن از لحظه حال رو داشته باشه . دوباره می رسیم به لذت ماهیگیری و رها کردن ماهی ها ، خدایا چقدر قلابهای مختلف و متنوع، اینها برای ماهیگیری جزء ابزارها هستند با این ابزارهای متنوع فکر نمی کنم هیچ ماهی ایی بتونه ازشون فرار کنه و در نهایت به قلاب گیر میکنه. ،توی زندگی ما ، چیزهایی که از استاد یاد می گیریم جزء ابزارهای ماست ،که همون باورهای ماست.وقتی باور به خدا قوی باشه، وقتی عزت نفس قوی باشه،وقتی احترام به خود قوی باشه ،وقتی دوست داشتن خود قوی باشه ،وقتی احساس لیاقت قوی باشه و هزار تا باور عالی و بینظیری که استاد خوبمون آموزش میدن ،حکم همون تنوع قلابهای ماهیگیری رو داره ،دیگه خواسته ها ،هدفها و آرزوها نمی تونن به قلابهای ما گیر نکنن و از دستمون فرار کنند .بچه‌ها چقدر ذوق می کنند وقتی ماهی میگیرند ،سایز ماهی مهم نیست مهم اینه که ماهی گرفتند . باز هم قانون الهی ،هر چیزی که به دست میاری ذوق کن ،شاد باش و خدا رو شکر کن بابت این نعمتی که به دست آوردی تا نعمتهای بیشتر و بزرگتری به دست بیاری هیچ وقت بی تفاوت نباش ،اندازه چیزی که به دست میاری مهم نیست مهم اینه که به دستش آوردی .یکی از دلایلی که باید از به دست آوردن هر چیزی ذوق زده بشی و همون لحظه نهایت لذت رو از موفقیتت حتی کوچک ببری اینه که باید مثل همون ماهی ها رهاشون کنی که دوباره به سمت منبع برگردند ،و بعد دیدیم که همون پسر سر حال و پر انرژی بعد چه ماهی بزرگی گرفته بود و تعریف میکرد که ماهی رو از زیر ساختمان گرفته و چه ذوق و هیجانی داشت انگار مهمترین کار دنیا رو انجام داده بود ،اگر ما هم برای کارهای خوب کوچک و بزرگمون انقدر ذوق کنیم و به خودمون افتخار کنیم که کارم رو خیلی خوب انجام دادم چقدر اعتماد به نفس ما بالا میره و چقدر از نظر ذهنی قوی تر میشیم .و سعی کنیم همیشه اون کودک درون خودمون رو زنده نگه داریم تا از هر لحظه زندگی لذت ببریم، اصلا کار ما لذت بردن از زندگی در دنیاست.
دیگه دست هام خسته شد.
در پناه ربّ العالمین شاد باشید .
دوست ارزشمندم علیرضا سلام
خدارو سپاسگزارم که هدایت شدم به خوندن کامنت ارزشمند شما
امیدوارم همه ما که داریم تکاملمون رو طی میکنیم قوانین رو بیش از پیش درک کنیم و مهمتر از اون عمل کنیم
واقعا همینه شکرگزاری برای کوچیکترین چیزها و شاد بودن و در لحظه بودن مقدمات ورود نعمات و ثروت ها رو فراهم میکنه
در این ظهر بهاری آرزو میکنم هممون به مدارهای بالاتری هدایت بشیم
غرق در خوشبختی و ثروت و سعادت و سلامت باشی علیرضا جان
نرگس جان عزیز از اینکه کامنت من رو خواندی و استفاده کردی خوشحالم امیدوارم روز به روز شکر گذار تر باشیم.شکر گذاری بالاترین و نزدیک ترین فرکانس به فرمانروای کل عالم است.
در پناه ربّ العالمین شاد باشید .
به نام خدای مهربان
خدایا شکرت. اول بگم که چقدر دوست استادو خانوادش فرکانسشون بالاس که مهمون استاد شدن و با استاد و خانم شایسته چند روز زندگیشون رو توی پرادایس گذروندن.
چقدر بچه های مودبی دارن. با اینکه استاد میزبانه و باهمدیگه رسیدن جلوی در خونه ولی بچه ها زودتر پیاده شدن و شروع کردن حال و احوال پرسی. واییییی خدای من خدای من. استاد بیش ترین و ملموس ترین مسئله ای که توی این فایل واضحه، مهمان نوازی شما و خانم شایستس. چقدر خوشحالین از اینکه مهمون اومده. چقدر راحت با دست و دلبازی تمامی وسایلتون رو در اختیار مهمونا گذاشتین. واقعا چقدر اون مهمونا عزت نفسشون بالاس چقدر خودشون هستن و سریع تا رسیدن بساط ماهیگیریشون رو پهن کردن. انگار میخان از تک تک لحظه هایی که توی این مهمونی هستند نهایت استفاده و لذت رو ببرن. وای خدایا چقدر راحتن این ملت. با لباس های راحتی اومدن، حتی اون جایی که شما گفتین این اقا رئیس شرکته و ثروتمنده من یدفعه جا خوردم. اخه همیشه تصویری که از مهندس های آقا دارم اینه که با کت و شلوار یا لباس اتو کشیده و مرتب باشن. حالا ما بخایم بریم مهمونی این لباس رو بپوش اینو ست کن. واقعا این اخلاق راحتی که دارن قابل تحسینه خدای من چقدر اینجوری زندگی راحت میشه، ذهنشون درگیر این نیست که الان میزبان چی میگه راجبه لباسام. یا مثلا ماها بخایم بریم مهمونی چقدر قبلش با بچه هامون صحبت میکنیم رفتیم اونجا نرو سمت چیزی، به چیزی دست نزن، همه میوه هات رو نخور، به بچشون اصرار نکن وسیله هاشو بیاره. ولی این خانواده انقد راحتن انقد خودشونن که همه چیز رو با ذوق وشوق بررسی میکنن. البته به طرف قضیه هم میزبانه ها. واقعا من از رفتار استاد شگفت زده شدم. آخه خیلی از ماها در مقابل مهمون، در مقابل بچه هاشون یه گارد به خصوصی داریم. چقدر به وسیله هامون دست میزنن دست و دلمون میلرزه. اصلا من تو این فایل یه وجهی از استاد رو دیدم که توی هیچ فایلی ازشون ندیده بودم، چقدر مهربون، چقدر سخاوتمند، چقدر دست و دلباز، اصلا استاد چقدر حوصلت در برابر بچه ها زیاده باریکلا بهت استاد، دونه دونه میبردشون موتور سواری. اون اخلاقتون که دیگه هیچی من رو محو کرد، اینکه در مقابل یه بچه انقدر فروتن باشی که چیزهایی که خودت بلدی رو وقتی اون بچه داره با ذوق و شوق برات میگه با دقت گوش بدی، نزنی تو ذوقش، شخصیتش رو خرد نکنی و در واقع یعقوب چقدر از چهرش خوشحالی داشت میبارید چقدر مشخص بود احساس اعتماد به نفس میکنه وقتی داره برا استاد توضیح میده. تازه استاد با این کار باور خودش رو داره تقویت هم میکنه که افراد عاشق اینن که ما ازشون سوال بپرسیم. خدایا چه خانواده زیبایی موهاشون بوره، چشمای رنگی، اون برادر یعقوب که کلاه سرشه و با یعقوب داشتن ننو سواری میکردن، خیلی خیلی چهره زیبایی داره😍 پدر خانواده هم دقیقا کودک درونش خیلی فعاله، چقدر برای ماهیگیری ذوق میکردن، واقعا این آدم ها چقدر درستن، کاری به درست یا غلط بودن باورش ندارم راجبه موتور سواری، ولی اینکه این همه سال روی عهد خودش مونده واقعا قابل تحسینه👏 چقدر این مردم شادن، چقدر هماهنگن، چقدر عزت نفس دارن، چقدر خودشونن، چقدر راحتن همه اینا قابل تحسین و تقدیره.
استاد و خانم شایسته مرسی بابت اینکه این فایل ها انقدر هیجان انگیزن😍 مرسی که وقت میزارید برای تهیشون. دوستتون دارم😘❤😘❤
بنام خدای زیبایی ها
نکات مثبت این فایل
اولا من تحسین کنم پدر این خانواده رو که یه پدری بود عاشق بچه ها ، بدون مادر خانواده بچه هاش رو آورد که سرگرم بشن
همین عزت نفسی که این بچه ها داشتن نشون دهنده رفتار درست پدر و مادر باهاشون هست
از ویژگی های این فرد تو ذهن خودم سناریو واسه همسر آینده و بچه هام ساختم ، البته من عاشق مادر این خانواده هم هستم و چقد خوشحال شدم فهمیدم شغلش املاکه
ویژگی عزت نفس تو وجود هر دو این ها مشخص بود ، حتی تو بچه هاشون
چقد تو هماهنگی هستن نه نگرانی
مثلا مادر نگران باشه بچه ها با پدرشون تنها رفتن و …. این حرف و حدیثا که من همیشه بهش آلرژی داشتم
چقد خوبه که این مدل زندگی هم هست
واقعا مردهایی که عاشق بچه هاشونن مردهای جذابی هستن و دوست داشتنی
استاد رو تحسین میکنم که انقد آزادی مالی زمانی مکانی داره از مهمونات با خیال راحت پذیرایی میکنه اونم نه با فشار خود به خود
چون دریاچه هست ماهی هست درخت هست جنگل هست همه چی هست هر کس می تونه سرگرم بشه نه اینکه قبلش آدم خودشو به دردسر بندازه حالا یه فضایی ایجاد کنم واسه اینکه به مهمونات خوش بگذره نه ، خودش فابریک همه چیز هست خدا رو شکر
منم می خوام همچین زندگی داشته باشم با همچین آزادی
تحسین میکنم ثروت رو که با خودش این همه لذت و امکانات و حس های خوب رو میاره
خودش موتورسواری نمیکنه ولی جلوی بچه هاش رو واسه تجربه اش نمیگیره
منم امروز با یه دختر کوچولو که همسایمون بود رفتم پیاده روی به درخواست خودش چون گفت منو همراه خودت ببر با اینکه من خودم همیشه سعی کردم ذوق و شوقمو زنده نگه دارم ولی وقتی دیدم این کوچولو چطور از همه چی لذت میبره از ذوق اون دلم می خواست پرواز کنم
چقد نعمت بزرگیه احساس خوب
خدایا شکرت
سلام به شما
من واقعا دلم نیمد جوابی در خصوص کامنت شما ندم بی نهایت از شما ممنونم بابت این کامنتتون که چقدر خوب به زیبایی ها و نکات مثبت توجه کردید و باعث شد من هم با خوندنشون لذت ببرم
اما نکته کامنت شما این بود که سناریو سازی میکنید با رفتارهای دوست استاد و تجسم میکنید لینکاری هست که من انجام میدم اما مدتیه خیلی کمتر و شما هدایت خداوند بودید که بیشتر از تجسمم استفاده کنم
ممنونم از شما و براتون از خداوند عشق ثروت سلامتی و شادی رو آرزو میکنم
سلام به استاد ثروتمندم و خانم شایسته مهربون
اول این فایل با لبخند لوک شروع میشه که معلومه یه روز شاد و پر از اتفاقات خوب داریم بعد متوجه شدم مهمون داریم چه مهمونی. اولش گفتم این پدر خانواده چقد آشناست یادم اومد که استاد برای دیدن مسابقات Super Bowl مهمون ایشون بود که فایلشم توی اینستاگرام گذاشته بود. مشخصه که خیلی پر انرژی هستن و اهل تفریح و خوشگذرانی و لذت بردن
البته این قسمت، مدارها رو بهم یادآوری کرد که استاد در مدار انسانهای شاد، ثروتمند و موفقه
یه همزمانی اینجا اتفاق افتاده که نوید این رو میده قراره اتفاقات بی نظیری رخ بده و کلی خوش بگذره
چه سلام و احوالپرسی گرمی و پر از انرژی و حال خوب که چیزی جز خنده بر لب من نیاورد
تنوع لباس ها توجه من رو جلب کرد با رنگ ها و طرح های متفاوت و البته شاد
ثروتمند بودن و باور به فراوانی داشتن معنویترین کار دنیاست 👇
تمام امکانات برای لذت بردن مهمون ها در پرادایس وجود داره از میز پینگ پنگ تا موتورسواری در دل جنگل از ماهی گرفتن از دیدن آر وی همه چی همه چی
این پدر خانواده چقد با خودش در صلحه آرامش در چهرش موج میزنه چقد در صلحه با بچه هاش و کنترلشون نمیکنه کاری بهشون نداره و خیلی رهاست
وسایلی که بهش علاقه دارن با خودشون آوردن از اون کلمن پر از نوشیدنی های متفاوت تا اون تجهیزات ماهی گیری خفن و اون وسیله بازی که این نشون میده اونها هم دوست دارن از لحظه لحظه زندگیشون لذت ببرن
استاد هم یه حال اساسی با موتور سواری به بچه ها داد و از سرپایینی و سربالایی همشون رو موتورسواری داد
تحسین میکنم این فرهنگ و ادب و احترام امریکایی ها و این خانواده فوق العاده که به قوانین و فرهنگ دیگران احترام میذارن، با دمپایی وارد آر وی نشدن و احترام گذاشتن به قوانین خانواده عباسمنش
خانواده وارد آر وی میشن و دیدم که بچه ها چقد خوشحال شدن چقد ذوق و شوق داشتن این خواسته در اونها شکل گرفت خصوصا پدر خانواده که وقتی استاد گفت مدیر یه شرکت با چندین هزار کارمنده گفتم ببین استاد با انسانهای ثروتمند در ارتباطه که اونها هم آزادی زمانی مالی مکانی دارن تازه مادر خانواده هم تو کار املاکه و تحسین میکنم باز این خانواده موفق رو
این اتفاق توی سفر به دور امریکا هم افتاده بود که وقتی اون دختر بچه وارد آر وی شد خواسته داشتن آر وی هم در اون شکل گرفته بود
بچه ها خیلی برای ما درس دارن و یادآور کننده خیلی چیزها مثل رها بودن، در لحظه زندگی کردن، آزادی، راحت درخواست کردن، مقاومت نداشتن اونها عزت نفسشون در حدیه که خیلی راحت درخواست میکنن چون کنجکاون و میخوان تجربه کنن
من وقتی بچه ها رو میبینم خیلی دوست دارم اوقاتم رو باهاشون بگذرونم چون منو به اصلم نزدیک تر میکنن به کودک درونم و منم مث استاد خیلی دوست دارم بهشون احساس ارزشمندی بدم و بهشون بگم چه توانایی هایی دارن مث استاد که برای جیکوب اینکارو کرد و با پرسیدن سوالات خوب ازش توضیح میخواد و جیکوب با چه شور و حرارتی نحوه تدوین فیلم رو توضیح میده و استاد چقد به صحبت هاش احترام میذاره و گوش میده و تایید میکنه که این باعث میشه جیکوب تمام توانشو بذاره و هر آنچه که بلده رو خوب توضیح بده جیکوب خیلی با ادب و بچه با عزت نفسیه مثلا یه جا از استاد درخواست میکنه که میتونه نوشیدنی از یخچال برداره یا وصل کردن ننو رو خیلی راحت درخواست میکنه
من برای خواهرزاده ام هم اینکارو میکنم و هر وقت میبینمش جوری ازش تعریف میکنم که باور کنه ارزشمنده درس خوندنش رو تحسین میکنم نقاشی کشیدنش دست خطش
استاد این پدر خانواده معلومه پینگ پنگ باز خفنیه حریف سرسختیه بریم ببینیم در قسمت های بعدی چه اتفاقاتی افتاده
توی این قسمت خیلی چیزهای زیادی میشه یاد گرفت و کلی نکته مثبت تحسین کرد مث عزت نفس، روابط فوق العاده بین اعضای خانواده و عشق و محبتی که هست، لذت بردن از چیزهای ساده، احترام متقابل و و و
خیلی لذت میبرم از اینجور دورهمی ها که همه چی خیلی ساده ست همه راحتن
من همیشه تجسم مزکنم ما هم میایم پرادایس کلی خوش میگذرونیم کلی میخندیم و ایشالله که جمع بشیم اونجا با کلی فان و خنده و شادی کنار همدیگه
در پناه الله یکتا شاد و سلامت باشید
اولش خیلی خوش حال و هیجان زده شدم،خدارو شکر کردم از این که حتی خانم شایسته در این زمان هم دوربین دسته و به ما این اجازه تجربه کردن ارتباطات رو میده.
مریمم ازت ممنونم،حتی این زمان هم داری فیلم میگیری،نمیدونم می‌دونی که حتی این فیلم گرفتن که شاید در ظاهر برای شما خیلی ساده یا بدیهی باشه که به خواین از یک روبوسی و احوال پرسی فیلم بگیرین و شاید ندونین چه تاثیری روی بچه ها بیاره ،من تاثیری که گذاشته روم رو میگم
اولش خیلی خوش حال شدم که این قدر احساس خوب رو تجربه کردم از این برخورد،بعدش گفتم حتما این قسمت چیزی نیست که،میرن یک جا میشینن در مورد اوضاع و این که آخرین اتفاقاتی بوده حرف میزنن و شیک و مجلسی تموم میشه و خداحافظ
اما دقیقا از یک دقیقا بعدش فقط چشم هام باز شده بود و داشتم تعجب میکردم!
از همون جایی که استاد گفت:این جا پنج دقیقه بعده که دارن ماهی میگیرن
بعدش همین جور ادامه داشت و تعجب های من بیشتر،وقتی داشت تموم میشد،با خودم گفتم یعنی این جور روابط هم میشه تجربه کرد؟این جور دوستی هم وجود داره؟این جور آدم ها هم وجود دارن؟و ذهنم فقط در سوال و علامت تعجب شد!
گفتم یعنی یک همچین خانواده ای وجود دارن که وقتی میان،دقیقا پنج دقیقه بعد این جور پر از شور و شوق و انرژی باشن،این طور برن لذت بردن،به جای این که به زور بلندشون کنی و بگی بیا لذت ببریم یا مجبور باشی تا زمانی که نشستن تو هم همینجور بشینی،این قدر پر از انرژی و شور و شوق که همین که میرین شما رو هم همراه میکنن برای لذت بردن،بدون هیچ انتظاری از این که حالا بدو همه چی رو آماده کن،این آرامش پدر بچه ها که هر وقت دور بین میره روش،یه لبخند رو لباشه با اون صورت شیرینش آدم دلش میخواد لپاش رو بکشه و بگه عمو جوووون😄
با خودم گفتم واقعا یک همچین بچه های وجود دارن؟همین جوری که کنجکاو هستن،این قدر با احترام برخورد میکنن،این قدر شور و شوق دارن و خیلی خوب همراهی میکنند و اصلا اون ها شما رو به این هیجان ها همراهی میکنن،یه جور هایی اولش خواب میدیدم،باور نمیشد.هنوز داره برام باور پذیر تر میشه،با اون تصویری که از بچه ها دارم،تصمیم گرفته بودم هیچ وقت در طول زندگیم تا جایی که خدا بهم عمر داده اصلا چیزی به اسم بچه رو تجربه نکنم،از بس که از نکات منفیش در بچه گیم شنیدم،از اون تصاویر،ولش کن،مهم نیست
یعنی گفتم یه همچین بچه هایی وجود دارن که با شور و شوقن؟این جا که اصلا ندیدم،تا جایی که میدونم این قدر به بچه حرف زدن که گوشی بهترین چیزه،دیگه اگه خودت هم التماسش کنی بلند نمیشه که یکم بازی کنه!
هر بار که بیشتر میبینم بیشتر باورم میشه،
این ارتباط بین پدر و بچه هاش،چه قدر بچه هایش رو رها گذاشته بود،اصلا کنترلشون نمیکرد،خودش راحت تفریح میکرد،چه قدر این آرامشش رو دوست دارم،اون لبخند همیشگیش،به جای این که یک جا بشینه،شروع میکنه از لذت بردن و بقیه رو هم با خودش همراه میکنه،
با خودم گفتم یعنی یک همچین خانواده های وجود دارن؟این قدر راحت برخورد میکنن،این قدر راحتن و در عین حال احترام میزارن.گفتم خدایا شکرت من رو بینا کردی،پس این جور خانواده ها و تجربه از روابط دوستی وجود داره!که بخواین از همون پنج دقیقه اول بدون هیچ توقعی شروع کنین به تفریح کردن
با خودم گفتم یعنی این جور روابط برادری هم وجود داره؟؟چهار تا برادر این قدر خوب؟؟
نه دعوایی دیدم،نه زورگویی،این قدر که با هم خوب برخورد میکردن،این قدر که با هم بازی میکردن،این قدر که لذت میبردن،یعنی واقعا یک همچین بچه های وجود داره که همین جور که بازی میکنن و پر از شور و شوقن،همین جور هم با ادب باشن؟یک جور هایی در ذهنم این بود که بچه با ادب و سالم که کار هاش سالمه،نمیتونه پر از شور و شوق باشه،اگه کنجکاو باشه حتما میزنه همه چی رو خراب میکنه و هر روز داد و دعوا و هر چیز بدی باشه رو تجربه میکنه،تجربه های قبلیم این رو میگفت،یعنی گفتم این تجربه ها هم وجود داره؟؟؟
که آدم بتونه از وجود این بچه ها لذت ببره؟یعنی واقعا میشه بچه رو یک رحمت دونست و نه یک مزاحمت؟؟
خیلی چیز هام رو تو فکر برد،یعنی میشه یک همچین روابطی رو تجربه کرد که بدون این که چیزی بگی و هیچی شروع میکنن به لذت بردن و حتی تو رو هم همراه میکنن
یک چیز قشنگ دیگه هم که یاد گرفتم شما از ما درخواست میکنین که زیبایی هایش رو بنویسیم تا شما هم که اون جا هستین،اگر براتون عادی شده باشه باز هم از دید بقیه نگاه کنین و موهبت های بیشتر خدا رو بتونین بیبینین،خیلی این دیدگاه برام خوب بود،بعضی وقت ها یک چیز های که برامون عادی شده دیگه یادمون میره و سریع ذهن میره روی یک چیز دیگه،قانون همینه،یا ذهنت رو روی خوب تمرکز میکنی یا روی چیز منفی،چیزی جز این دو حالت وجود نداره!
خیلی این روابط من رو تو فکر برد،این روابط بچه ها،یعنی گفتم میشه چهار تا برادر باشن و این قدر با هم لذت ببرن؟؟؟اصلا امکان داره!؟؟
هر بار که نگاه میکنم برام کلی جدیده و جالب،این تجربه روابط،
بعد با خودم فکر کردم چرا زود تر از این ها متوجه نشدم،مثلا خیلی از ترمز هام رو با این سریال و سفر به آمریکا فهمیدم،این گفت و گو همش احساسی بود و فقط یک همچین احساسی سوال گونه رو تجربه کردم و بعد از هدایت به فایلی که در ادامه میگم تازه فهمیدم که این حسم یعنی چی،بعدش بی خیال شدم و دوباره از این روابط و شگفتی های که هر لحظه برام جالب تر می‌بود رو لذت میبردم،وقتی تموم شد،زدم رو نشونم و قبلش سوالی داشتم و با همون نشونه خدا من رو بیشتر برای راهم هدایت کرد،بعد که هدایت خدارو دریافت کردم،اومدم قسمت پایین صفحه و یک فایل بین بقیه فایل ها توجه من رو جلب کرد،فایل نتیجه های دوره قدم سوم،فکر کنم یک همچین چیزی اسمش بود که استاد آخر هر قدمی فایل میگرفت،بعد نگاه کردم،استاد در مورد محدودیت ها میگفت
بعد تازه داستان رو گرفتم،گفتم نکنه من این زندگی رو پذیرفتم و گفتم بهتر از این نمیشه و حالا هی میخوام حالم رو خوب کنم و اتفاقات بهتری رو تجربه کنم!؟؟نکنه من این محدودیت ها رو پذیرفتم!؟؟این آشغال ها رو زیر مبل گذاشتم و اون کثافت رو به عنوان واقعیت قبول کردم و با احساس خوب سعی میکنم فراموش کنم!؟؟
نشتم بیشتر به خودم فکر کردم،گفتم نکنه خیلی چیز ها رو میشه تجربه کرد که من با پنهون کردن آشغال ها زیر مبل از خودم محروم کردم!؟؟خیلی به خودم و کار هام فکر کردم،گفتم نکنه خیلی میتونم بیشتر ز این لذت ببرم و زندگیم رو با کیفیت تر کنم!؟الآن که فکر میکنم به حرف های خانم شایسته خیلی بهتر میفهمم که میگین این دوره مثل یک دفترچه راهنما میمونه تا ازش استفاده کنیم و بفهمیم که چه امکاناتی داره و چه کار هایی که میتونیم انجام بدیم
تازه دارم بهتر درک میکنم،آره،اولین قدم اینه که بپذیرم من خیلی باور هام اشکال داره،شخصیتم خیلی اشکال داره،در روابط،در فهمیدن خودم،در نوع زندگی،در شناخت از خودم و اعتماد به نفسم،در تجربه زندگی که خدا به من داده،در رابطه ام با خدا،در خیلی چیز ها
قبلا یکم سخت میدونستم قبول کنم،به خاطر این ترمز بود که با قبول کردن دارم بهش توجه میکنم و این ترمز با هدایت خدا به راهکار شما در دوره کشف قوانین خیلی بهتر شد،خیلی
با خودم فکر میکنم نکنه من محدودیت رو پذیرفتم،پس خدا میگه من این زمین و آسمان رو خلق کردم تا هر جور که میخواید لذت ببرین یعنی چی،این کجا بود!؟
اولش سخت قبول میکردم که اعتماد به نفس پایینی دارم و یا این که روابط خوبی ندارم،اما با دیدن بیشتر فایل ها دیدم که wooo استاد کار هایی میکنه که اصلا بگم چی!
بعد تازه فهمیدم اعتماد به خود یعنی چی و قبول کردم که ندارمش،و اون وقت بود که تازه فهمیدم کجا ها ندارم و اصلا چه طور میتونم بهبود ببخشم و دارم سعی میکنم هر بار بهتر از قبلش کنم،حالا خیلی با خودم راحت ترم،خودم رو میپذیرم،دوست دارم خودم رو،چه کار های درست و چه کار های غلط،حتی میدونم اون کار ها نیتش درست بوده و خودم رو می‌بخشم و به خودم افتخار میکنم که حتی اگه هم غلط بوده و یا ترس داشتم انجامش دادم و به خودم اجازه رشد و پیشرفت رو دادم،اجازه دادم خودم رو تجربه کنم و پشت ترس هام نمونم و بیشتر خودم رو و توانایی هام رو تجربه کنم،حالا با این آگاهی که درک کردم و هر بار با عمل کردن بهش درک میکنم،هر چند وقت یک بار از خودم میپرسم نکنه من محدودیت رو قبول کردم!؟
شاید خیلی بهتر از این میشه و خودم اجازه به خودم ندادم با قایم کردن آشغال ها زیر مبل!؟
خدارو شکر که به این درک مهم رسیدم و دارم خودم رو درش گسترش میدم که نکنه بهتر از این هم میشه و من میتونم بهتر از این تجربه کنم و دارم خودم رو محدود میکنم،الآن که این رو درک کردم تازه میفهمم استاد میگه هر بار بهتر یعنی چی
اون زمان میشنیدم و میگفتم آره دیگه،سوال از خودت می‌پرسی و میتونی بهبودش بدی،و الآن بهتر درک میکنم که وقتی استاد میگن یعنی چی
اون محدودیت شلنگ بستن رو قبول نکرد،گفت شاید بشه بهتر از این هم باشه،محدودیت چراغ بستن و باهاش کنار اومدن رو قبول نکرد،گفت شاید بشه بهتر از این بشه و به خودش تجربه بهتر و راحت تر رو داد
الآن معنای این سوال خیلی مهم رو میفهمم و بهتر درک میکنم در جای جای زندگیم استفاده کنم
نکنه محدودیت رو قبول کردم و دارم باهاش زندگی میکنم و خودم رو از تجربه تو دل جنگل رفتن،تجربه روابط محروم میکنم!؟
خدایا شکرت،ازتون ممنونم که به ما اجازه تجربه کردن این اتفاقات و این درس ها و لذت ها رو میدین،حتی با خوندن کامنت های ما،نمیزارین که تکراری بشه و سعی میکنین موهبت هایی که شاید هر چند تکراری باشه و فراموش کردین رو دوباره درک کنین و بیشتر از خدای خودتون و قوانینش لذت ببرین
به نظر من اومدن این خانواده به خاطر این ارسال احساس خوب در زندگی در اون جا بوده که شما رو به احساس بهتر و تجربه اتفاقات بهتر راهنمایی کرده
راستیی،با خودم گفتم یعنی میشه خانواده و روابطی وجود داشته باشه که این قدر راحت و در عین این طور به رسوم و اخلاقیات شما احترام بزارن،خیلی لذت بردم از این هماهنگی
یکم دیر به دیر میام کامنت بزارم چون واقعا هر جلسه چندین آگاهی داره که من هر بار با نگاه کردن پنج یا حتی ده دقیقه دیگه میزارم کنار و میگم اول بهش عمل کنم و سعی کنم این قدر بهتر درکش کنم و بعد بیام بنویسم و بگم.
خدایا شکرت برای چنین خانواده ای
برای چنین افرادی که حتی از صحبت کردن هم دیگه فیلم میگرن و شاید خودتون ندونین ولی چه تاثیر هایی روی ما میزاه و چه چیز های یاد میگیریم که شاید برای شما بدیهی باشه و شما با خوندن کامنت های ما اجازه میدین به خودتون تا دوباره بیشتر موهبت های خدا رو درک کنین که شاید بدیهی شده بودن و خودتون خبر نداشتین
خدایا شکرت،ممنونم که من رو به این آگاهی ها هدایت میکنی،که درک کنم،ممنونم خدا جون
یعنی ین قدر خدا خوب هدایت میکنه که حرف نداره،یا یکی از جمله بچه ها افتادم که
نجوا حرفه ای تر= باور خالص تر
واقعا دارم به تمام معنا این رو بیشتر درک میکنم!!😄😆
خدایا شکرت
مرسی ازتون💞💟🌹
خدایا شکرررت چه روزای زیبایی رو داریم میگذرونیم توی پارادایس بازی های هیجان انگیز پینک پنک ورود مهمونای جدید و ماهیگیری بازی پینک پنک با این مهمونای جدید خدای من خداروشکر چشممون به جمال زیبای مریم جون هم باز شد آخه عزیزدلم اگه بدونی ما چقدر اشتیاق داریم برای دیدن مریم عزیزمون که عشق استاد هست عزیزدلمون هست مثل یک شیییر زن پا به پای استاد باغبونی میکنه موتور سواری میکنه مثل یه کدبانو آشپزی میکنه و خونه رو مرتب میکنه مثل یه نویسنده ی بی نظیر متن های زیبای سایت رو مینویسه و مثل یک موحد به قوانین عمل میکنه و همواره داره روی رشد خودش کار میکنه، مریم جون تمام لحظاتی که اومدی جلوی دوربین از بازی تنیس گرفته تا همین امروز لحظه لحظه استپ میکردم تا روی ماهت و ببینم چقدر بیشتر بهت احساس نزدیکی و صمیمیت میکنم از وقتی که دیدمت عزیزدلم. و اون چهارتا پسر بچه ی دوست داشتنی با پدرشون خدای من چقدر ماهن اینا اون بزرگتره ماشالا چه قدی داره و اون سه تا کوچیکترا چقدر بورو نازن و چقدر همشون مودب و دوست داشتنی اند. خدای من بچه ها واقعا بانمک اند واقعا پر انرژی اند اصلا حضور این مهمونای هم فرکانس و با انرژی چه انرژی خوووبی بهمون داد خدایا شکرررت هربااار بهتر از قبل هر روووز لذتبخش تر و عالی تر خدایا شکررت. خدای من اون ماهیه که ریش و سیبیل داشت و ببین چقدر دوست داشتنی بود و ابزار حرفه ای ماهیگیریشون. خدایا چقدر فراوانی هست چقدر نعمت و ثروت در این دنیا زیاده چقدر موقعیت هست و مامان بچه ها که گفتید مشاوراملاکه و کلا خانواده ی ثروتمند و وضع خوبی هستند خدایا شکررررت واقعا تحسین برانگیزه با داشتن ۴ تا پسر هم کار در حد حرفه ای داشته باشی و هم اینقدر پسرهای خوب و مودب و دوست داشتنی رو تربیت کرده باشی چقدر جای مایک عزیزمون هم خالی بود انشاالله هرکجا که هست شادو سلامت باشه و همواره مثل پدر بزرگوارش استاد عباسمنش عزیز در حال پیشرفت باشه. وای چه روزی بشه اون روز که ما بچه های سایت هم مهمون پارادایس بشیم و بیایم در کنار هم کلیییی خوش بگذرونیم خدایا شکرررت. چقدر فرهنگ آمریکایی ها رو دوست دارم با خودشون یه یخچال نوشیدنی خنک آوردن صندلی های باحالشون و نگاه و این بچه های دوست داشتنی که برای رفتن سر یخچال هم اجازه میگیرند با خودشون حتی وسایل بازی شون رو هم آوردن خدایا شکرررت چقدر آدم میتونه با انسانهای خوب و با فرکانس عالی ارتباط برقرار کنه وقتی که با خودش در صلحه و چه انسانهای فوق العاده ای رو با فرکانسش میتونه جذب کنه. و پدر خانواده که گفت آقای عباسمنش یک مرد خیلی خیلی مشهور و محبوب در بین ایرانیاست چقدر خوشم اومد چونکه دقیقا این شخصیت تحسین کردن و تعریف کردن در وجود استاد و مریم جون هم هست و نتیجتا یک چنین افرادی رو به زندگیشون جذب میکنن که مثل خودشون احساس ارزشمندی رو همونقدر که دریافت میکنن به شماهم میدن خدایا شکرت. و سوال های حرفه ای استاد که چه حس ارزشمندی فوق العاده ای رو در وجود یعقوب عزیز به وجود آورده بود خدای من من اونقدر لذت بردم از دیدن این قسمت که دلم میخواد چندین و چند بار ببیننمش.دوستون دارم عزیزای دل و از خدا میخوام کلیییییی لذت ببرید در زندگی و همواره به مسیر های باحال تر هم هدایت بشید.
سلام به بهترینهای روی زمین
عجب قسمتی بود این قسمت
اولین چیزی که با خوردن صبحانه میچسبه فقط میتونه یه چیزی از تو سایت باشه اونم از نوع زندگی در بهشت
نتونستم ننویسم خیلی این خانواده دوست داشتنی و زیبا بودن چقدر هیجان داشتن چقدر بی ریا بودن هرحسی داشتن قشنگ در صورتشون هویدا بود
داشتم فکر میکردم اگر یه ایرانی شاید بود این همه ذوق و شوقشو نشان نمیداد و این چه حس قشنگییه که ادم یاد میگیره از بس از بچگی بهمون گفتن ابرو ریزی نکنی ،مگه ندید بدیدی،هیچ وقت یاد نگرفتیم احساسمون و به جا مصرف کنیم چقدر خوشحالم که دارم یاد میگیرم باید هر چه زیباس در این جهان باید ستود و ابراز کرد تا از همون جنس خدا بیشتر بهمون بده
چقدر بامزه با خودشون نوشیدنی اورده بودن
چقدر همشون توانمند بودن مخصوصا اون پسر تپل دوست داشتنی انقدر از کار استاد خوشم اومد که سریع تا تمام شد به پسرم گفتم چیزی که همیشه میگفت و برای خودش جالب بود و منم اصلا سر درنمیوردم و برام خوب توضیح بده واقعا خیلی درس گرفتم از این قسمت
یکی دیگه هم که همه جا انقدر فراوانی نهمت هست که فکر نمیکنم یکی بخواد استراحت کنه بتونه ،انقدر تنوع زیاده که ۱۰ تا پسر دیگه هم اگر بودن بازم کسی بیکار نبود از تفریح کردن
خدایا شکرت این چشمها صرف زیبایی میشه تا کمبودها
شکرت تو این موقعیت به جای ناامیدی یکی هست که انقدر زندگیش خوبه که ادم و امیدوار میکنه به زندگی که پس میشه و بلند شم کاری کنم
بلند شم و کمر همت به ذهنم ببندم ،و با یا علی تمام زیباییهای زندگیم و ببینم انقدر ببینم و لذت ببرم که یه بهشت درست کنم مثل بهشت شما
ممنون مریم عزیز و دوست داشتنی که انقدر جهان رو با یه گوشی زیباییهاشو نشونمون دادی که خودمون انگار با دوتا چشم ندیده بودیم
به امید روزهای قشنگتر و ثروت و سلامتی برای شما و همه هم مداریها
زندگی دربهشت 25
به نام خدایی که که تنها مالک فرمانروا وقدرت جهانیانه
به نام خدایی که با وصلشدن به او میتوانم از قدرتش بهره ببرم
به نام خدایی که همه چیز رو مسخر ما کرده و قدرت خلق زندگیمون رو در دستانمون به کمک باورها وفرکانسهامون قرار داده
به نام خدایی که مرا مسئول حال خوب وزندگی خودم فقط قرار داده نه دیگران.
به نام خدایی که به من این آگاهی رو داد که هر کسی خدا داره و خودش مسئول زندگی خودشه وبرای دیگران دلسوزی نکنم بلکه به سبک زندگی دیگران احترام بگذارم واجازه بدم هر کسی مسیر خودش رو بره
امروز مهمون داریم:
قدم اول فیلم با همزمانی ورود استاد و مهمون ها به خونه شروع شد واین همزمانی چه اتفاقات خوبی رو رقم خواهد زد.
چقدر خوب که موقع دیدن مهمون ها اینقدر ذوق وشور ولبخندبر لب دارید. اکثر آدم های که میشناسم برای مهمونی کلی درگیری دارند خانم ها که درگیر آشپزی اند و مردها هم نگران گرونی وخرج وجیبشونن وواقعا لذتی نمیبینم .هرچند خودم نسبت به بقیه خیلی راحت میگیرم چون برایمن اصل مهمونی دورهم بودن وخوش گذروندن هست تا چیزهای دیگه .هرچند خانواده مسخره میکردن که الان بهتر شدن ولی من سعی میکنم به سبک خودم زندگیکنم شکر خدا . ووقتی شما ودوستانم در خانواده عباسمنش میبینم جهت اجرای سبکم قدرتمندتر عمل میکنم با احترام. واقعا خدایاشکرت شکرت شکرت.
چقدر خوبه که مهمون ها راحتن وراحت لباس پوشیدن من این سبک مهمونی ها رو خیلی خیلی دوست دارم واقعا خدایاشکرت شکرت
چقدر شوروشوق وانرژی مثبت بین شما ها جاری است خیلی زیباست . آدم احساس میکنه خونه خودشونه اینقدر راحت وخوبن وواقعا بچه هی فوق العاده مودبی اند . اکثرا فکر میکردم بچه های الان لوس وبی مسئولیت اند ولی با دیدن این بچه های عزیز که 4 تا برادر با رابطه فوق العاده واینقدر مسئول به کلی نظرم عوض شد .
چقدر این قسمت که نرده ها رفت زیباست وبا دیدنش فقط ذوق میکنم و میگم خدا هدایت میکنه والان که این خانواده اینقدر راحت اینجا ماهی میگرن وذوق میکنن منم بیشترذوق میکنم و این ماهی که داره وجه ووجه میکنه تو آب محشره چه صحنه زیبایی خلق شده خدای من .
صدای توپ به میز خوردن رو خیلیدوست دارم
ببین چقدر خوب باهم بازیمیکنن نمیگن تو کوچیکی باهات بازی نمیکن وبا دادش کوچیکه مثل یه فرد عادی وبزرگ بازی میکنه واین نشون میده چقدر عزت نفسشون بالاست وبا خودشون در صلح اند.
چه ابرهای زیبایی ودرختان زیبا که رنگ آب دریاچه رو تغییر دادند وزیباتر کردن وای خدای من شکرت.
چه ماهی های فیک زیبایی تا حالا ندیده بودم خیلی زیبا بودن چقدر تنوع دشتند وباز هم فراوانی اینجا هر چیزی روکه میینی همش فراوانی نعمت وثروت وسلامتی و عشق ودوست داشتن رو به آدم یادآوری میکنه
من خودم از کودکی چون زشت میدونستن دختر بلند ذوق کنه خیلی ذوق نمیکردم اگر میکردم درون ریزی بود ولی خیلی دوست دارم و دارم تلاش میکنم ذوق وشوقام رو بیان کنم یه دلیلش ترس از مسخره شدن بود که خودش بدلیل عزت نفس پایین بود ولی چند سالیه به راحتی بدون نگرانی احساساتم رو بیان میکنم ولی شوق وذوقم نیاز به کار داره چون کودک بودن به زندگی حس زنده بودن بیشتری میده و آدم بیشتر خودش رو دوست داره.
وای خانم شایسته عزیز هر جای این فیلم دیدمتون لبخند بر لب داشتین وچقدر انرژی شما فوق العاده است خیلی دوستتون دارم.
چقدر خوب این فرهنگ آمریکایی ها که مهمون ها وسایلی که فکر میکنن لازمه با خودشون میارن واینجوری با میزبان از دورهم بودن لذت بیشتری میبرن . اینجور رفترها یکی از آرزوهای من بود که به کمک استاد متوجه شدم آمریکایی ها همچین فرهنگی دارند وواقعا تحسینشون میکنم فرهنگ خیلی خوبیه .
خدایا شکرت که طرز فرمن به کلی در مورد آمریکا تغییر کرد وفهیمدم چه کشور خوبیه که با خواسته ها وعلاقه های من هماهنگه وواقعا این کشور ومردمش رو دوستدارم و ممنون ازاستاد و خانم شایسته عزیز.
ممنون ازخانم شایسته که بهم یاد داد که جوری زندگی کنم که احساس زنده بودن میکنم کاری رو انجام بدم که بهش علاقه دارم وجوری لباس بپوشم و آرایش داشته باشم که خودم لذت ببرم وراحت باشم ووقتی خودم با رفتارم راحت باشم دیگرانم با ما راحت می شوند ورفتار ما برایشون عادی است .
چه جالب در این کشور گواهینامه رانندگی گرفتن هم باید فرد تکاملش رو طی کنه
واقعا موتور سواری اونم با این موتور ودر این محیط فوق العاده است وواقعا خوش میگذره.
چقدر خوبه که اینقدر این مردم منعطف اند که وقتی بهشون میگی کفاشاشون رو در بیارن بعد بیاین داخل اتوبوس یا خونه احترام میزارن وناراحت نمیشن واجرا میکن واقعا تحسینشون میکنم هزاران بار. و چقدر شما رفتارتون عالیه که قوانین خودتونروبه دوستانتون میگید آفرین برشما.
وقتی این همه نعمت رو به دوستانتون وما با سخاوت نشون میدید باز بهم یادآوری میشه که بازنترسم و هیچ قدرت شری نیست و تنها نیروی در دنیا نیروی خیر هست که هرروز دنیا به سمت فراوانی ورشد بیشتر در حرکت هست و هر چی با سخاوت ببخشی ونشون بدی داری در این مسیر حرکت میکنی با جمایت خداوند.
واقعا این کنجکاوی بچه ها رو دوست دارم خدارو شکر در این مدت ارتباط وبازی کردن با بچه های فامیل خوب شده چون قبلا با بچه ها بازی نمکردم چون حوصله بی ادبی نداشتم ول وقتی به خودم گفتم همه چی فرکانسه منم سعی از این قانون استفاده کنم الان که باهاشون بازی میکنم هم خودم لذت میبرم هم اونا وکلی ازشون درس گرفتم و کنار من کلی مودب ترن نسبت به قبلا .
چقدر رهاو آزاد بودن تو این خونه مشاهده همیشه واقعا خدایاشکرت شکرت.
عاشق این ذوق کردن بچه ها حین ماهی گرفتن هستم وای خدای من منم دوست داشتم همرا بچه ها ذوق کنم وای خدای من شکرت.
چقدر خوب که بزرگترها اجازه میدن بچه ها تجربه کنن بدون دلسوزی بدون قضاوت بدون اینکه بگن من درست میگم واجازه لذت بردنرو به بچه هاشون میدن واقعا آفرین به این بزرگترها.
چه صحنه باحالی بود آقای رایان ماهی رومیگرفت میبوسید و میانداخت در آب.
نکته: با سوال پرسیدن از فرد درمورد چیزی که درش مهارت دارد میتونیم احساس مهم بودن وارزشمندی به فرد بدهیم. وبه طرف انگیزه بدیم . واین احساس مهم بودن واین احساس ارزشمند بودن واینکه تو یه توانایی فوق العاده داری اینکه تو داری به من چیزی یاد میدی وقتیاین احساس رو به آدم ها میدی واقعا هر آنچه که دارند و هر آنچه که توانایی دارن وهر آنچه میدونند در اختیار آدم قرار میدن .
اینکه از دیگران سوال نمیپرسیم واسه اینکه وقت طرف رو نگیریم و… بخاطر ضعف در عزت نفس ماست درصورتی که انسان ها اگر درمورد چیزی که ازشاطلاعات دارند ازشون سوال بپرسید بسیار بسیار لذت میبرند که توضیح بدن نه اینکه احساس مزاحم بودن نمیکنند هیچی احساس ارزشمندی میکنند احساس لیاقت میکنند و خودمون هم کلی چیز یاد بگیریم.
واقعا خیلی خیلی لذت بردم تشکر
مرسی فرزانه جان واقعا عالی و زیبا بود👏🏻👏🏻👏🏻👍🏻👍🏻👍🏻🌹
سلام به استاد عزیزم 😍مریم عزیزم 😍و همه دوستان
این فایل استاد بینظیربود خداروشکر و چقدر برای منم همزانی داشت این فایل با انچه که بهش توجه کرده بودم واقعا من با تحسین ونگاه مثبت بدون قضاوت و با شکر گزاری به این فایل هدایت شدم هدایت نه فقط با چشم سر بلکه نشانهاتوی فایل پیوندی داشت با قلبم خداروشکر
ازاد باش و رهااا وزندگی کن و لذت ببر و توکلت فقط به خداباشه به هرچی که بخوای میرسی چقدر زندگی زیباس و لذت بخش وقتی میفهمی هر لحظه ات فرصتی برای خلق ثروت بیشتر درایندته فرصتیه تا خواستهات به بهترین شکل در بهترن زمان خودش همزمانی وارد زندگیت بشه اینکه هر نگاه مثبتت حتی با لذت نگاه کردن یک فایل وقت تلف کردن نیست وبلکه فرصتیه برای خلق ثروت حتی بازی کردنت و تحسین افراد که اصلا خودش قانونه حتی خوابت حتی فکر کردنت میشه ثروت ساخت این ینی فراوانی اینکه به خودت حس مهم بودن را تزریق کنی به یاداوری تواناییهات و تحسین خودت ینی ساخت ثروت ینی نزدیکتر شدن به خدااا این به این معنی نیست که خدااا دوره و مادباید بهش برسیمهاا نه همون خدااای عظیم از رگ گردن به ما نزدیکتره که حتی ما میتونیم جتی زیز یک سقف کاهگلی هم سپاسگزاری کنیم چیزی هست که سپاسگزاری کنیم منظور نگاهمونه این نزدیکی به معنای نگاه زیبای ماست این نگاهه که الان استاد و مریم عزیزبهشتو تجربه میکنن چونوقبلا بهشتو دیده بودن خدارو وجهانم مسخر این انرژی الهیه
حالا چون من میخوام روی خودم کار کنم خیلی ذهنم مقاومت داشت به حس مهم بودن در مورد خودم چون فکر میکردم ادم بدی میشم یا این درسته یا نه ولی اینجا دیدم کسی که این توانایی رو نداره در واقع عزت نفسش پایینه و نتیجه عزت نفس پایینم میشه
حرکت نکردن ودبی انگیزه شدن مس چه خوبه که آگاهانه این حسودبهدخودمون تزریق کنیم وانقدر به این نقطه برسیم تا از سرریز عشقمون اونو به دیگران هم بدیم مثل استاد که از سرریز عشقش عمل میکنه و باز به خودش عشق میده مثلا اونجایی که استاد گفتن من یه جاهایی میدونم ولی بازم میپرسم ومن در اینجا متوجه یه تفاوت فکری عظیم بین خودم واستاد شدم انگار تازه دارم متوجه میشم نجوا چیه وارزش آگاهانه عمل کردن چیه که اگر من آگاهانه عمل نکنم نه من هر انسانی اون نجواااا کار خودشو میکنه ونه رحمی میکنه نه چیزی و من چقدر به این آگاهانه عمل کردن مقاومت داشتم نمیدونم دقیق بخاطر کدوم باوره مشخصه به عزت نفس برمیگرده نگاه اشتباهی که به عزت نفس داشتم و تفاوتش با غرور که بخاطر نااگاهی این 2رو نمیتونستم از هم تشخیص بدم ولی همیشه فکر میکردم کار آگاهانه نه ارزشش زیاده ونه اونقدر نتیجه داره و کلا ادا دراوردنه دررحالی که الان فهمیدم تکامل همه چیو درست میکنه اولش شاید اون حسو نده ولی وقتی ادامه پیدا میکنه حست به ترتیب بهترو بهتر میشه نشانهاا میاد و نتیجه تغیر میکنه ناخوداگاه انجامش میدی دیگه نمیگی ای بابااا چی بشه تو به نقطه ای میرسی که حقیقتشو میفهمی حست به خودت خوب میشه و متیجه میاد مهم قدم اول ماست ما یه قدم بریم خدا100 قدم به سمت ما میاد نگران نتیجه نباشیم کی و پجوری میاد خود به خود اتفاقات رخ میده نیرو در جهان خیره و خداوند سریع العجاب فقط باید لذت ببریم و این مهم رو من از اونجای درک کردم که وقتی استاد گفت من جایی که بلدممم میپرسم بعد گفتم منم که اینطوریم نکته کجاست که استاد نتیجه خوب میگیره ولی من نه یکم دقت کردمم منوجه شدم من هربار این کارو انجام میدادم حس میکردم من یه ادم شیادممم یه ادم دروغگووو یه ادم حسوددد این صدااهااا همش تو گوشم گفته میشد ومن چقد حس بد میکرفتم چقدر دلم برای طرف مقابلم میسوخت چقدر اونو نادون فرض میکردم و خودمو گرگ چقدر طرف مقابلو یه ادم خیلیی خوب هیلییی بینهایت بهتر از خودم میدیدم و خودمو گناهکار و توی اون مدت زمانی که من این کاروومیکردم حتی هرباری که فردو میدیدم یاد کار خودم میوفنادم و خودمو سرزنش و تحقیر میکردم یا به فرد باج میدادم بیش از حد مطیعش میشدم فقط برای اینکه حس گناهامو کم کنم خدا ببینه من بد نیستم چقدر گریه میکردمدتا خداا متو ببخشه ولییی استاددد چقدررنگاهشون با من فرق داشت ایشون با حس خوب تازه این عمل وتحسین کردن و گفتن این درخواست کردن ینی اعتماد به نفس داشتن اینکه استادگفتن اصلا من میدونم ولی با این کار بیشتر کارو درک میکنم و استفاده میکنم تازه خیلی بهم یه جاهایی کمکومیکنه و تازه اون طرفم بهش انرژی میدم و انگیزه میدم حس مهم بودن رو میدم. واستاد خودشونو تحسین میکزدن و چقدر ادمها دوست دارن حس مهم بودنو این فکررکه مزاحمشون میشیم اشتباس بلکه تبادل انرژی پاکی بینمونه خب این عمل با این فرکانس خوب حالا عمل خوب با فرکانس خوب معلومه نتیجه عالی میشه اونوقت ما خیلی وقتا تعجب میکنیم من که فلانی تو خونش نشسته به فلان موفقیت رسیده فلان ازدواج موفقو داشته خب بابا طرف تو همون شرایط که تو فکرشو نمیکنی تو همون اوضاع به ظاهر بدش فکرش با تو متفاوته تویی که وقتی خودتو جای اون میزاری و تصورت اینه که با فلان اوضاع مالی مگه میشه به همچین ازدواج موفقی رسید وهزار تا دلیل داری اون طرف اینطور فکر نکره به خدا توکل کرده کنترل ذهن کرده خیلی حرفها رو نادیده گرفته و چشمش به خدا بوده اوناییی که بینا بودن تحسبنش کردن و طلب خیر براش کردن اونایی هم که کرو کور بودن هزارتا انگ بهش چسبوندن تا پایین بیارنش به نکات منفی توجه کردن و گوچیک شمردن یبار گفتن شانسیه و یه بار گفتن موندکار نیس خلاصه که هرچی تو ذهنشون بودو تکرار کردن همین و خودشونو به همین راحتی از تجربه خواستهاشون محروم کردن و اونا حتی با تصورات منفیسون طرف روزندگی اینده طرفو قضاوتم میکنن پیشگویی میکنن چون نمیتونن که باور کنن جهان افراددهمفرکانس طرف رو وارد زندگی فرد میکنه و اون طرف با سربالا میتونه لذت ببره مورد توجه و تحسین قرار بگیره حالااا با هر اوضاعی که داره و این خداوند وهابه هر درخواستی رو اجابت میکنه خدابندشو قضاوت نمیکنه مقایسه نمیکته به شکل ظاهر ی زندگیس بلکه فرکانس اونو جواب میده حالا اون میخواد سفید باشه سیاه باشه خونش تو بالاشر باشه پایین شهر باشه مسلمان باشه یا مسیح باشه میخواد شبیه نقاشیهاا باشه یا خیلی معمولی باشه البته به نظر ما به نگاه ما خیلی چیزا معمولیه یا زشته یا بدرد نمیخوره ولی کسی که تو فرکانس بالاس همه چیزو زیبا میبینه برای همه چی ذوق کودکانه داره خب این ادمم افراد با فرکانس بالا افرادی که بهش حس بهتری رو میدن جذب میکنه میخوام بگم اگه ماام خیلی چیزی رو نمیپسندیم یا شوق نداریم یا ارزشمند نمیبینیم بخاطر فرکانس پایینمونه که بخاطر ورودیهااا غلط درما شکل گرفته فیلمهایی که همواره افراد افسانه ای رو با یه چهره و تیپ خاص رو نماد زیبایی نشون دادن و ما فقط باور کردیم ما ککم فکر کردیم ما چون شبیه اونا نیستیم پس زیبا و ارزشمند به اون اندازه نیستیم ما غافل بودیم که فرکانس قدرته اینکه فرکانس انقدر قدرتش زیاده که این شرایطو به وجود میاره ما ندیده عاشق بشیم این تبلیغات فقط باور غلطه که به حس بد میرسونه مارو ولی اصل فرکانسه که باید روش کار بشه مثل پیامبران و امامان چون حضرت محمد ص چون امام حسین ع که فرکانسشون انقدربالاس که ندیده ما دوسشون داریم و محبت در ما ایجاد میکنن مثل مثال معروف استاد از انیشتین که ما نمیدونیم انیشتین چیکار کرده وقیقا ولی همواره یه حس قدردانی بهش در ما هست این ادم چون به شدت فرکانس قدردانی و شکر رو ارسال کرده جهان پاسخ داده بهش حتی تا بعد مرکش تا زمین هست خدا وند عالمه خداوند بصیره مثل استاد عباس منش که کلامش به ادم حس اعتماد میده حس دوق به دیدن فردی که از یه خون نیستیم ولی عشق دیدنش و به آعوش گرفتنش رو بهش داریم حس برادر و پدر بودن حس دوست و رفیق بودن حس که من برای اولین بار تووعمرم به فردی افتخار میکنم بدون حسادت و مریم شایسته بانوی که فراتر از ذهن ها داره گام برمیداره صدای زیباش تینت زیبای رو نشون میده صورت خندان وونهربانش حس خواهری میده حس به آعوش کشیدنش حس اینکه پیشش باشیم و تا صب حرف بزنیم ااون فرکانس پر انرژی و شادابی و زنده بودن و مثل یک عطر خنککک داره فرکانسی که داره همین حالاا چیزایی که منم از زندگی میخوام داره تجربه میکنه و هربار میگه توام میتونی برای توام میشه این رابطه عاشقانه بری توام هست توام همسر ثروتمند و عاشق به خودت زندگی سراسر ارامش و لذت و تحسین میخوای برای توام هست کسی که انگار داره دنیارو فراوانی خواستهای منووو از نگاه خداوند بهم نشون میده و میگه خدا داره باتووحرف میرنه نشونههاا روبببین و تاییدو تحسین کن و ادامه بده میشههه و هر بار تکاملو یادم میاره تا دلسرد نشم حتی به یک لبخند تازه که وارد زندگیم میشه شکر بگم و لذت ببرم ووهربار خودش میگه منم همین راهوواومدم الان اینجام بازم دارم همین راهو میرم که اینفد نتیج داره بزرگتر میشه نه من بلکه استاد و تمام ادمهای کوجیک و بزرگی که تو این تصویر میینی. موفقیتشون از همین راه توام گامهاتو محکمتر بردار با ایمانتر ازقبل و حرکت کن قدم بدی بهت گفته میشه فقط ادامه بده خداوند مشتاقه خداوند زیباس خداوند خوددشادی و عشق و هیجان و لدته که نیروشده نیرو خیر در جهان شده در این تصاویر هر زیبایی خداست خدارو بببین و با اون خدا همسو شو به پاکی و تمیزی ببین همسو شو باعاش انرژی شوبده توام حرکت کن بببین این اترژی پاکی تو زندگیت چه نتایج بزگی که نمیاره اون خداست مریمی که شده الگو دختر ی مثل من. که نترسم و ادامه بدم خداوند کفایتم میکنه خداوند خیلی راحت منو از اینجا به بهشتی که ارزشو دارم میبره با عرت با تاج ملکه گونه ومنو پرنسس بهشت میکنه خدارو شکر بابت تین آگاهی خدارو شکر بابت این فایل خدارو شور بابت تمام نعماتش در دنیا و اخرت .در پناه الله یکتا شاد باشید و رستگار.