سریال زندگی در بهشت | قسمت 251

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار لیلا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

بسم الله الرحمن الرحیم.

خدایا شکرت که روزی دوباره، چشمانم را به روی زیبایی ها گشودی. صبحگاه زیبای پردایس ارمغان و هدیه ای امروز از طرف تو بود برای من. روزم رو باز ساختی .

مریم شایسته ی عزیزم سلام. اولین کار من بعد از بیدار شدن انجام تمرین فانوس دریاییه، اما امروز حسم گفت این ویدیو رو باید ببینی. دیدم و چقدر خوشحال شدم که دیدم. هر بار که شما و عملکردهاتون رو می بینم اصلن دیوانه میشم. احساس میکنم به برق فشار قوی وصل میشم.

. Make the best of every thing

Trust what tomorrow will bring

Soon again your heart will say

Make the best of every thing

چقدر زیباست این شعر و آهنگ.

بانوی کاردان زیبا، Tesla Cyberquad تون مبارک. زنده باد استاد وشما با این ایده ی محشر و نابتون.

درود بر شما که میخواید به بهترین نحو از زمان و ثروتتون استفاده کنید. شمایی که لایق بهترین ها هستید و بهترین ها رو انتخاب می کنید. امروز یک جمله ی استاد و الان خیلی توی ذهنم زمزمه میکنه. نگران این نباشید که بقیه بگن زندگی لاکچری دارید، بخواهید و بدست بیارید، چون به وسعت دنیا کمک می کنید. به پیشرفت و رشد دنیا دارید کمک می کنید. و شما دقیقا الگوی و نماد این آگاهی هستید. شما هم به سازنده و هم به خودتون کمک می کنید. الان لذتی که از سوار شدن این میبرید و کارایی که داره، هزار برابر قیمت این وسیله ست. واقعا وسیله جمع و جوری و عالیه ایه برای گردش توی محیط جنگلی پردایس. هم لذت می برید و هم در کمترین زمان بازبینی از محیط تون دارید.

۱۰ روز پیش بسته رو تحویل گرفتید و با استفاده از ابزار مناسب حملش کردید و ابزار و tool های مناسب رو هم گذاشتید کنار برای assembly اون.

اینجا یاد استاد افتادم که میگفتن باید بتونی هیجانت رو کنترل کنی. خوب شما با اینکه هیجان داشتید و مشتاق بودید وسیله جدیدتون رو ببینید و سرهم کنید، اما الویت اول شما این نبود، پس براحتی کنارش گذاشتید تا در زمان مناسب انجام بشه.

شما تک تک کلماتی که ابراز می کنید برای من درسه. من در peak به روز رسانی دوره ی روانشناسی ثروت ۲ بودم و احساس کردم اگه حتی یک ساعت خرج کار دیگه ای کنم، تمرکزم میشکنه و اون نتیجه ای که دوست دارم، نمیفته.

همین چند جمله تون چند تا کلمه کلیدی داشت: اولویت بندی، اوج تمرکز( laser focus)، کیفیت مد نظر ( که مال مال شما خیلی بالاست)

و نکته دیگه اینکه، توجهم رو جلب کرد این بود که واقعا زمانی که ما تمرکزمون رو روی چیزی یا کاری میزاریم، اگاهی وسیله و یا افرادی رو به سمت خودم جلب می کنیم که در هماهنگی کامل با هدف ما هستند. اگه بگم خداوند و جهان هستی و سیستم اونها رو به سمت ما هدایت می کنند، شاید بهتر باشه. و این رو توی این قسمت از حرف هاتون به وضوح دیدم.

⭐⭐توی بخشی از کارگاه که مرتبط با ویژگی های شخصیتی صاحب کسب و کار( به معنی کسی که میتونه یک کسب و کار رو مدیریت کنه و ازش پول بسازه) هستش، رسیدید به یک ویژگی. و اون ویژگی اینه که یک صاحب کسب و کار باید هر روز بالاترین اولویتش رو بشناسه و اون بالاترین تمرکز خودش، تیمش و کسب و کار و سرمایه ش رو بزاره روی اون کار تا نتیجه ی مورد دلخواهش رو از کارش بگیره.

پس شما آگاهانه تصمیم گرفتید تا اگه بخواید نتیجه ی دلخواه و با کیفیتی که مد نظرتون هست رو بگیرید، باید هر چیز، هر چیز دیگه ای رو کنار بذارید.و فعلن فقط روی ویرایش روانشناسی ثروت ۲ کار کنید. شما هم یک صاحب کسب و کار فوق العاده موفق هستید.

شما اینقدر تمرکزتون بالا هست که از دیدن زیبایی های مسحور کننده پردایس هم به طور موقت چشم پوشی کردید و آگاهانه فقط روی کارتون متمرکز شدید. این سطح تمرکز واقعا کار هر کسی نیست. چقدر کنترل فکر بالایی دارید مریم جانم. چقدر از ابزار ذهن تون به خوبی استفاده می کنید. واقعا تحسین تون می کنم. حالا که کار به اتمام رسیده و شما لعلک ترضی شدید. چقدر رضایت درونی شیرینه و نتیجه و پاداش افراد با تقوا و شجاعه. ☀️☀️☀️☀️

چقدر عشق و شور از کلامتون جاری بود، زمانی که داشتید از نتیجه کارتون صحبت میکردید. کسیکه خیلی عالی خودش روی زمینه ای کار کرده ، خیلی روان و در کمال صداقت آگاهی ها از زبانش جاری میشه. وقتی حرف میزدید، چشماتون برق میزد و به خودم گفت من هر روز دارم گوش میدم و نت برداری می کنم. دوباره باز از اول مرور میکنم، بهتر و بهتر روی این جلسات کار می کنم‌. ممنونم از عشقی که روی این دوره ها میزارید، عشق شما با هیچ پولی قابل جبران نیست. ممنونم از اینکه tip دادید و گفتید چه طوری روی آگاهی ها کار کنیم تا نتیجه بهتری بگیریم. من معلمم و خوب میدونم معلم های خوب چه ویژگی هایی دارند. شما خیلی خوب یاد گرفتید، کار کردید و هنوز کار و تمرین انجام میدید.، حالا بهترین راهنمایی ها رو در اختیار شاگردان قرار میدید تا بهتر نتیجه ببینند.

سپاسگزارم که میخواید منتخب ویدیوهایی رو بذارید که نشون میدن چه طور روی ویدیوها کار کردید. الان دوست دارم بیام بغلتون کنم. چقدر عاشقانه از کارتون حرف میزنید.

نکته بعدی: با اینکه شما این دوره ها رو تهیه کردید و روشون کار کردید و نتیجه گرفتید، ولی باز در حین تدوین دوباره روشون کار می کنید. اینجا باز یک هینت دیگه از اگاهی های استاد: دنبال چیز جدید نباشید . روی همین اگاهی ها مرتب و همیشه کار کنید و هر بار با تکرار و تمرین و درک تون بالاتر میره و در طی زمان و با قانون تکامل شما بیشتر و بیشتر پیشرفت می کنید تا جایی که شما به آدم دیگه ای تبدیل میشید. شما دقیقا گفتید بعد از اتمام ادیت احساس می کنید به شخص دیگه ای تبدیل شدید. شما اینقدر این آگاهی ها رو کار کردید، تمرین کردید، توی ذهن تون تامل کردید، مرور کردید ، فیدبک گرفتید، و تمرکز داشتید و جوری هستش که جزیی از شخصیت تون شده و دارید باهاش زندگی می کنید. من دوست دارم اینقدر کار کنم، که دقیقا این اتفاق برای من بیفته. من اون رو خلق کنم. و نیاز به تعهد، تمرکز بیشتر و بیشتر از من داره.

– وقتی که گفتید بیاید و این طور کار کنید و اول هر پروسه ای سخته و نیاز به push اولیه داره، یاد حرف های استاد می افتادم، مثل باز کردن و ساختن راه توی جنگله، اول احتیاج به تلاش و اراده و تعهد داره تا اون مسیر ذهنی ایجاد شه. عاشق این جمله ی شما شدم: با ادامه تمرین چرخ تعهد شخصی رو به گردش درمیاره.

خدا رو شکر رسیدیم به unboxing و حضور دوستانتون.

وقتی گفتید که با استاد تلفنی راجع به unboxing و حضور دوستاتون ، صحبت کردید. یه حس خیلی زیبا و یک سوالی که توی ذهنم بود برام کاملن شفاف شد.

اینکه میتونیم به طور فیزیکی دور باشیم، اما همچنان همدل و عاشق و یار هم باشیم. از همفکری هم استفاده کنیم. و این همفکری هم خیلی هم سازنده میشه. مطرح کردن ایده استفاده از حضور دوستان برای سرهم کردن وسیله تون خیلی ناب بود.

نکته بعدی که به خودم گفتم. گفتم ببین خدا هیچ وقت بنده هاش رو تنها نمیذاره، اگر تو بهش ایمان داشته باشی، همیشه دستهاش رو برات در زمان مناسب برات میفرسته.

چه همزمانی جالبی واقعا. دوستاتون بیان بعد برن، ماشین شون خراب بشه، دوباره برگردن و کمک تون کنن.

مریم جانم. اینقدر لذت بردم وقتی دیدم که شما لحظه به لحظه توی کار assembly مشارکت داشتید. نه اینکه چون مال خودتونه و باید انجامش بدید. برای اینکه شما شخصی هستید که کنجکاوی مقدس تون رو فعال نگه داشتید و دوست دارید یاد بگیرید و پیشرفت کنید و برید مرحله ی بالاتر. شما توانایی ها تون رو ، پناسیل هاتون رو محک می کنید و هر بار قدرت حل مسئله تون رو میبرید بالا و عزت نفس تون میره بالاتر. یعنی عاشقتونم به خدا.

صحنه ی کار روی اون وسیله پر از شور و شوق و صبر و عشق و حوصله و مداومت بود. حالا از دفترچه راهنما، ویدیو و حضور یک شخصی فنی و پناسیل خودتون نهایت استفاده رو می برید.

حالا چقدر شما بیشتر و بیشتر به توانایی هاتون ایمان میارید و درون خودتون رو بیشتر و بیشتر کشف می کنید.رشد شخصی و استقلال فردی تون رو با تمام قلبم تحسین می کنم.

شما خیلی دقیق هستید. در هر کاری هر کاری حتی رانندگی.

چه شب فوق العاده ای بود برای دوستاتتون و چه روزی برای من.

واقعا جمله خدایا من رو در زمان مناسب ، در مکان مناسب با افراد مناسب قرار بده.، اینجا نمایان میشه. آقای رامتین در زمانی اونجا بودند که ایشون کارشون تعمیر سیستم تهویه بود و در زمانی که هیتر شما در سردترین روز سال، مشکل داشت. و جالب اینکه ایشون ابزارهاشون رو هم داشتند. خدا تو چقدر کارهات سرجاست ،اگه ما اجازه بدیم و باور کنیم.

عشق و شور و خلوص این خانم خیلی جالب بود. امروز خداوند من رو به بهترین جا هدایت کرد. شما مریم جان و استاد بهترین افراد توی زندگی من هستید. چقدر عالی شد که شروع زندگی تون رو توی امریکا با آشنایی با استاد و مریم جان همزمان شد.

چقدر عالی هستش. لیاقت میخواهد.واقعا من به شما تبریک میگم.

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    293MB
    18 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

203 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مینا _ از اتاقم تافلوریدا» در این صفحه: 1
  1. -
    مینا _ از اتاقم تافلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 2255 روز

    به نام خداوند وهاب

    سلام به رهروان راه حقیقت

    فضای رویاییه پردایس واقعا فرکانسش فرق میکنه من اوایل خیلی مقاومت داشتم وقتی تمپا رو ول میکردید و می اومدید اینجا ولی این مدت همراهی با شما باعث شده منم این فرکانس رو دریافت کنم و دیدن فایلهای پردایس بهم حس ارامش میده، اهنگ دل نشین، کلبه ی روی اب خدایاشکرت

    مریم زیبا و عزیزمممم قربون روی ماهت بشم، ای جانم خانم مهندس میخواد ماشین کوچولوشو اسمبل کنه، عزیزم چقد عاشق این همه تمرکز و تعهدتم به راهی که انتخاب کردی که هیجانت رو کنترل میکنی تا بتونی فعلا کاری که دم دستته رو به بهترین شیوه تحویل بدی، عزیزم چشمت روشن دوستاتون اومدن و جالبه کارهای خدا ردخور نداره دوستان باید توی اسمبل میبودن و حتی وقتی رفتن بازم شرایط جوری پیش رفته که برگشتن، اسپیکر هم اینجاست پس اونی که تو کارگاهه رو نو گرفته بودید مبارکتون باشه، ای جانم چه ماشین کوچولوی نازی سرهم شد الهی مبارکت باشه عشق که لایق بهترینهایی، میدونی مریم جان این روزها که داشتم روی تناسب اندام و سلامتیم کار میکردم مدام سوالهایی می اومد تو ذهنم که بیشتر و بیشتر منو به مقوله ی عزت نفس هدایت میکرد که وقتی دارم به خودم به اندامم نگاه میکنم چرا حسم بده و ایا بااین حس بد میتونم به اون چیزی که میخوام برسم یا اینکه چطور با عزت نفس به سلامتی و تناسب برسم ایا کسی که عزت نفس بالایی داره موقع خوردن چطوری رفتار میکنه میدونی مریم من قبلا اگه غذایی اضافه می موند میخوردمش میگفتم چرا نگهش دارم یا چرا دور بریزم ولی این روزها دیگه نمیتونم این کارو بکنم که خوب بندازم دور چرا باید بخورمش برای خودم اضافه وزن بیارم ایا اینها همه در این ریشه نداره که من برای خودم ارزش قایل نیستم؟ ایا برای خود ارزش قایل نبودن از عزت نفس نداشتن نمیاد؟؟؟؟ و همینجوری که دراز کشیده بودم و داشتم سوالات عقل کل در مورد عزت نفس رومیخوندم برگشتم به یه روزی که احساس کردم دنیا رو سرم خراب شد حدود سه سال قبل فک کنم همون اوایل سفر به دور امریکا بود که شروع کردم به کامنت نوشتن و اغاز تحول درونیم بود یه روز عصر که طبق معمول مجبور بودم حیاط خونه ی قبلیمون که خیلی بزرگ بود رو بشورم حالم خیلی بد بود چون از شستن حیاط بدم می اومد و مجبور بودم و با دمپایی پلاستیکی میشستم و همه ی پاهام ترک داشت اون روز به مادرم گفتم پاهام همه ش ترک برداشته بخاطر اب و مادرم خیلی عادی گفت خوب وقتی حیاط میشوری برو از فلان کفش بخر تا پاهات خیس نشه و اون کفش یه کفش پلاستیکیه که زنهای بیست سی سال قبل برای رفتن به طویله یا کارهای دیگه میپوشیدنش و از پلاستیک بازیافت و این جور چیزهای بی ارزش ساخته میشد و الان شاید توی دور افتاده ترین روستاها پیرزنی که اقلا بالای شصت سالش باشه هم به زور اینو بپوشه و شاید کل شهرو بگردی تو بدترین و کهنه ترین کفش فروشی هایی که فقط کفش و دمپایی پلاستکی میفروشن از اون باشه و همون لحظه انگار دنیا رو سرم خراب شد گوشیو گذاشتم و دیوانه شدم خدایا من مینا خانم مهندسی که خودم یه روزی دفتر داشتم یه روزی بهترین کفشها رو میپوشیدم بهترین مانتو شال چقد به تیپم اهمیت میدادم چقد به خودم اهمیت میدادم کجاست من همیشه باشگاه میرفتم خیلی از خانمها میگفتن تو که اندامت خوبه شکمم نداری چرا میایی ولی بازم من میرفتم میگفتم باید لاغر بشم من شش ماه نون و برنج رو کامل حذف کردم اونقد اراده داشتم و خیلی لاغر شدم و خیلی خیلی برای خودم ارزش قایل بودم چی شد کلا کارم به جایی رسید که مادر خودم خیلی راحت بهم میگه برو فلان کفش پیرزنها رو بپوش بخدا پیرزنها هم الان نمیپوشن و میدونستم این فقط از احساس من به خودم نشات میگرفت اینکه اونقد بعد ازدواج بهم گفتن تو بدی تو زشتی و تحقیرم کردن و انقد من به رفتار اطرافیان مخصوصا همسرم وابسته بودم که خورد شده بودم که باورم شده بود ادم بدیم و هربار بیشتر تلاش میکردم تا خوب باشم مثل یه خدمتکار جلوشون دولا راست میشدم باز میگفتن تو بدی تو هیچی نیستی و اینها باعث شد عزت تفسم کامل تخریب بشه چون به شدت به رفتار اطرافیانم وابسته بودم اما بعد از اون روز من بیشتر و بیشتر روی عزت نفسم کار کردم تا کار به جایی رسید که پارسال همسرم میگفت خونه ی جدا میگیریم بعد اسم محله رو که گفت من ته دلم شور افتاد میگفتم ما بریم اون محله ی باکلاس حتما شوهرم منو طلاق میده میره یه زنه دیگه میگیره و اون موقع اصلا جور نشد بریم اون خونه و من فهمیدم باید بیشتر روی خودم کار کنم و الان که خونه ی جدیدی گرفتیم خیلی خیلی خونه ی زیباییه و توی منطقه ی خیلی باکلاسیه خونه ی کاملا لوکس و نوساز و من خداروشکر کوچکترین حسی ندارم که من ارزش اینجا رو ندارم بلکه خیلی بهتر از اون زمانم اماااا بازم میدونم اینکه هنوز نتونستم شرایط مطلوب تری خلق کنم برمیگرده به اینکه من هنوز بهترین رو برای خودم نمیخوام هنوز خودمولایق بهترین نمیدونم چون وقتی همسرم گفت یخچال نداریم چکارکنیم یخچال گرونه من خیلی راحت گفتم اشکال نداره یخچال کهنه ی مادرت رو بیار و رفت اون یخچال رو برای من اورد و یخچال دوقلوی اونا رو خیلی راحت رفت فروخت و یه یخچال دوقلوی خیلی زیباتر و بزرگتر و شیکتر براشون گرفت و خیلیم خوشحال بود و من میگفتم چی شد اون که میگفت یخچال گرونه پس چرا برای مادرش بهترین یخچال رو خرید فرشهاشو عوض کرد خیلی چیزهای نو خرید و برای من هیچی ایا اینها همه برنمیگرده به عزت نفس نداشته م اینکه من خودمولایق نیمدونم اینکه خودم رو هنوز در حد بهترینها نمیدونم اینکه در ذهن من کمبود خیلی پررنگه باور عدم لیاقت خیلی پررنگه من وقتی مادرشوهرم همه ی وسایلشو عوض کرد شکه شدم میگفتم چرا اون که همه چی داشت همه شونم خوب بودن چرا رفت بهترشو خرید و من هنوز هیچی نخریدم و ایا این فقط از این نشات نمیگیره که خانواده ی مادرشوهرم خیلی خودشونو لایق میدونن که میتونن این وجه شوهرمو برانگیخته کنن که تمام وسایلشونو تعویض کنه اما من نتونستم من حسودی نمیکنم شکرخدا چون میدونم این فقط فرکانسه این فقط قوانینه اگه من خودمو لایق میدونستم حتما به شرایط بهتر از الان هدایت میشدم و به همین خاطر مطمئن شدم من قبل از هرچیزی فقط باید عزت نفسمو ارتقا بدم و از خدا با تمام قلبم میخوام شرایط خرید دوره ی عزت نفس رو برام پیش بیاره و ان شالله در همین سریال من این خبر خوبم میدم که تونستم این دوره رو بخرم حالا چطوری اونش باخدا، و اینجا که میبینم شما همچین کادوی گرانبهایی دریافت میکنید من مطمئنم فقط از باور لیاقت شماست از عزت نفس بالای شما که لایق بهترینهایید خدایاشکرت

    اهنگ زیبای سفربه دور امریکا، ای جان این دوستان چه با دوربین راحتن، وااو چه چراغی روشن شد، واقعا عالی و زیباست مبارکتون باشه، ای جان به خودت بیشتر از همه میاد بازم مبارکت باشه عشق خدایاشکرت

    چه تعریفات زیبایی این دوست عزیز از شما کردن چقد بااعتماد به نفس و راحت حرف میزنه، واقعا مریم جان فنی شدن شما بسیاری از محدودیت ها رو توی ذهن خانمهای این سایت شکست تو بهترین الگویی برای من و همه ی خانمها و حتی میشه گفت اقایون سایت که از ان به بعد به خانمهاشون اجازه بدن بیشتر خودشونو نشون بدن و یا حتی تشویقشون کنن و همین شکستن محدودیت عجب پیشرفتهایی در تمام ابعاد زندگی ما بوجود خواهد اورد من به تنهایی بجای تک تک بچه های سایت از شما ممنونم مریم جان خدایاشکرت

    چقد عالی که هیتر راه افتاده دست این دوست عزیز طلا، ای جان این دوستان چقد عالین چقد باشما هم فرکانسن انگار از بچه های سایتن و چقد بابت حضورتون شاکرن، چقد این خانم ساده و زیباست میشه دقیق فهمید چه با خودشون در صلحن که تونستن مهاجرت کنن تونستن همچین همسر فوق العاده ای داشته باشن که باعشق بغلشون میکنه تونستن با شما هممدار باشن و کنارتون باشن و الان میفهمم خراب شدن ماشینشون لطف به شما نبوده مریم جان چون در نهایت شمااین ماشین رو اسمبل میکردی بلکه لطف به این دوست عزیز بوده که بتونه یه بعد جدید از وجودش رو کشف کنه و بتونه بیشتر و بیشتر رشد کنه و صدردصد این اسمبل کردن ماشین و حضور ایشون درخواست ایشون از خدا بوده و راهی بوده که باید طی میکرده برای رشد بیشتر عاشقت شدم دوست خوبم برات بهترین ها رو از خدا میخوام و امیدوارم بازم توی قسمتهای اینده ببینیمتون و از زبان شما هم درسهای بیشتری یاد بگیریم همه تون بی نظیرید جای عشق عشق هم خالیه از همین جا بهت سلام میدم استاد و براتون بهترینها رو از خدا میخوام خدایاشکرت

    سپاسگذارم برای فایل فوق العاده ت جان جانننان

    از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای: