سریال زندگی در بهشت | قسمت 252 - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

127 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2494 روز

    سریال بهشت قسمت 252

    با سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان

    بنام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم

    خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال بهشت همراه بشم و از آگاهی های اون برخوردار

    چه سکوت گویایی

    با وجود اینکه کلامی رد و بدل نمیشه اما میشه اینجوری تفسیرش کرد :

    سلام بچه های بهشت

    امروز ی صبح فوق العاده است ی صبح بسیار زیبا

    برونی در کمال آرامش اونجا داره برا خودش آفتاب میگیره

    مرغ و خروس ها هم خرم وخندان به گشت و گذار مشغول هستن

    و بعد صدای دل انگیزو زندگی بخششون و دست بخشنده ی مریم جان که داره نعمت خداوند رو بر اونها ارزانی میکنه

    و اردک های زیبایی که حسابی تکاملشون رو طی کردن و بزرگ شدن

    و چیپس چوب هایی که حسابی با زمین یکی شدن و جا خوش کردن توی دل زمین و ی میحط تمیز و دلچسب رو زیر پای مرغ ها بوجود آوردن جوری که آدم از تمیزی مرغ ها و زیر پاشون به وجد میاد

    و بزهایی که سرگرم خوان نعمت الهی هستن خوان نعمتی که بی دریغ همه جا هست

    چقدر رنگ مخمل زیباست

    و اما :

    صدایی که صدای مریم جان نیست اما داره آشنا میشه

    چقدر زود کمال همنشین در این دوستمون اثر کرد و ایشون هم دوربین به دست شدن

    داشتم با خودم فکر میکردم که چقدر فرکانس این دوستان قوی شده و مدارشون تغییر کرده که تونستن در کنار شما مریم جان قرار بگیرن و اون اتفاقاتی رو تجربه کنن که شما مریم جان خیلی وقته دارین تجربه میکنین آفرین به این دوستان .این یعنی اگر اونها تونستن ما هم میتونیم به شرط ماندن توی این مسیر و ادامه دادن و قویتر کردن باورها

    چقدر سمی جان راحت داره جلوی دوربین صحبت میکنه آفرین به این اعتماد به نفس .چقدر ساده و صیمی داره حرف میزنه چقدر خودشه و ماسک و نقابی نداره

    و یاد آوری قانون توجه و تمرکزی که استاد ازش صحبت میکردن اینبار از زبان ی شاگرد چقدر همین باورپذیرتر میکنه پذیرفتن نقش توجه و تمرکز مثبت رو در جذب اتفاقات خوب و مثبت و نکته ی مهم این یادآوری اینه که این دوستان در زمان حال دارن اون اتفاقاتی رو که از لنز دوربین دیده بودن رو تجربه میکنن .زمان حالی که با زمان حال من و بقیه دوستان یکی هستش و همین باز هم تاثیر پذیری رو بیشتر میکنه

    همین توجه و تمرکز بر زیباییهای بهشت هدایت کرده این دوستان رو از فنلاند به فلوریدا چجوری؟ خودشون هم نمیدونن چجوری فقط میدونن که اتفاق افتاد

    چقدر وقتی این رو میبینم موضوع هدایت و نقش باورهای مثبت رو در این جریان بهتر درک میکنم و انگیزه میگیرم که من هم که دارم روی باورهام کار میکنم و دارم تلاش میکنم آگاهانه تمرکزم رو بزارم بر زیباییها ی روزی هدایت میشم به اون جایی که دوس دارم چجوریش رو فقط خداوند میدونه و سیستمش من فقط باید طرف خودم رو انجام بدم

    چقدر زیبا و ساده قدرت و توانایی مریم جان رو در مدیریت کردن پاردایس توضیح دادن چیزی که همه ی بچه های سایت الان دیگه بهش اذعان دارن و تاییدش میکنن

    چقدر با دیدن این سریال من هم دارم تشویق میشم که کارهام رو با عشق انجام بدم از جمله آشپزی کردن برای خودم و عزیزانم رو .همین امروزبعد از دیدن این قسمت باز هم عشق در آشپزی بهم یادآوری شد و تمام لحظاتی که داشتم ناهار درست میکردم عبارت آشپزی کردن با عشق مریم جان توی ذهنم مرور میشد و من هم سعی میکردم با عشق غذا بپزم .از زمانی که من اولین بار این موضوع آشپزی کردن مریم جان رو دیدم از اون موقع تا حالا غذاهای من فوق العاده خوشمزه هستن حتی ساده ترین چیزهایی که درست میکنم چون به عشق آمیخته میشن

    توی قسمت قبلی وقتی که اون سایبر اسکواد سر هم شد با دیدن مریم جان پشت اون ماشین من فهمیدم که هنوز باید خیلی روی خودم کار کنم که جلوی ی مرد سوار ی همچین وسیله ای بشم و خجالت نکشم .یعنی میخوام بگم که این سریال و دیدن رفتارهای مریم جان داره کمک میکنه که من نقطه ضعف های شخصیتی خودم رو پیدا کنم و تلاش کنم بهبودشون بدم

    البته که با دیدن مریم جان توانایی های خودم هم بهم یادآوری میشه مثلا در مدیریت کردن کارها که من هم همچین نقطه ی قوتی رو دارم که میتونم خیلی از کارها رو همزمان مدیریت کنم و همین باعث میشه که بیشتر خودم رو دوست داشته باشم و احساس قدرت کنم

    با این صحبت هایی که سمی جان کردن اگه بخوام ی جمع بندی بکنم از حرفهای ایشون اینه که توی این دور روز ظرف وجودی ایشون خیلی بزرگتر شده و پایه گزاری ی شخصیت جدید در وجود ایشون شکل گرفته که متاثر از بودن با مریم جان هستش و اینجا ست که تحسین میکنم این تاثیرگزاری مریم جان رو که شاید اگر از استاد بالاتر نباشه کمتر هم نیست

    و چقدر خوب جهان قانون کبوتر با کبوتر باز با باز رو در مورد استاد و مریم جان رعایت کرده تا دو تا فردی که هردوشن تاثیر گزار هستن کنارهم قرار بگیرن

    چه عبارت زیبایی استفاده کردن در مورد پاردایس که اینجا مثل ی کارخونه ی بزرگه .آره اینجا کارخونه ی تولید زیبا نگری و مثبت اندیشی و فراوانی و شادیه که سوختش رو داره شناخت قوانین خداوند و عمل کردن به اونها تشکیل میده

    چقدر اونجایی که مریم جان گفتین میخوام درخت اونوری بیفته شما باید بیاین این ور یاد حرفهای استاد افتادم وقتی میخواست درخت قطع کنه و شما دوربین به دست بودن دقیقا مثل هم بودن رفتارتون و گفتارتون

    ی چیز دیگه ای که هم توی قسمت قبل و هم توی این قسمت بودن نحوه ی کار کردن شما با ابزارهاست مریم جان قشنگ از پشت دوربین مشخصه که کار بلد شدین از بس که پیش استاد بودین و دستیاری کردین .اینجا یاد حرفهای استاد افتادم که وقتی دوست دارین ی کاری رو یاد بگیرین لازمه که ی مدت شاگردی کنین تا کم کم تکاملتون طی بشه و مسلط بشین .

    قشنگ نحوه گرفتن اره توسط شماو برش زدن هاتون و نحوه گرفتن اون توسط آقا رامتین نشون میداد مفهوم طی کردن تکامل یعنی چی . ایشون در ابتدای راه بودن و شما کلی از راه رو رفتین .البته که ی روزی شما هم همونجایی بودین که الان آقا رامتین هستن

    چقدر هم این دون نفر هم به هم میان انگار برا هم ساخته شدن معلومه که هم پایه هستن و البته از این به بعد با بودن با استاد و مریم جان هم پایه تر خواهند شد

    ولا من که از پشت دوربین هم عاشق این نوع زندگی شدم حالا اگر خودش رو تجربه کنم فکر میکنم بیشتر دوست دارم اما بقولاستاد وقتی دوس دارین به ی چیزی برسین بهش برسین بعدش میتونین تصمیم بگیرین که میخواینش یا نه

    چقدر معلومه که سمی جان شوق و ذوق دارن برای تجربه کردن این چیزها

    آره مریم جان ما هم هفته ی گذشته سردترین روزهای سال رو اینجا تجربه کردیم

    و این دوستان هم که از فنلاند اومدن با دمای زیر بیست درجه هوای اینجا براشون واقعا بهشته

    و یادآوری داستان الخیر فی ما وقع توی تمام اتفاقاتی که در طول روز برامون اتفاق می افته و پاداشهایی که بعد از اعتماد به این خیر دریافت میکنیم

    و در پایان هم یادآوری اون جمله تاکیدی استاد :

    که همه ی انسان ها و شرایط وسیله ای هستن که من رو به خواسته هام برسونن

    که برای مریم جان اتفاق افتاد

    سپاسگزارم از شما مریم جان و دوستان عزیزم سمی و رامتین عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  2. -
    مریم بخشی گفته:
    مدت عضویت: 3679 روز

    سلام به استاد عزیز، سلام به مریم جانم، چقدر این فایل رو دوست داشتم ، چقدر دوستانتون زلال و دوست داشتنی هستند و چقدر این خانم با ذوق و شوق حرف دل ما رو زد. روی صحبتم با مریم جان عزیز هست، شما بینظیر هستید بانو، شما عالی هستید. بارها و بارها شما رو تحسین کردم و تحسین میکنم به این همه درایت، اعتماد به نفس، قدرت و هوشمندی شما و از همه مهمتر به این همه عشقی که به پارادایس، استاد، سایت و شاگردان استاد و خودتون میدید…شما حقیقتاً الگوی شایسته ای برای ما خانمها و حتی آقایان هستید، نمونه کسی که به قانون شب و روز عمل میکنه و همیشه در حال یادگیری هست. خدا رو صدهزار مرتبه شکر که شما رو میبینم و از شما هر روز انگیزه میگیرم. یه چیزی که همیشه به اون فکر میکنم وجود برکت در تمام ابعاد زندگی شماست و مهمترینش برکت در وقت هست، همیشه با خودم فکر میکنم شما چطور میتونید به این همه کار برسید و زمان کم نمیارید! واقعاً چه برنامه ریزی و زمانبندی دارید که به همه کارهاتون به نحو احسن میرسید؟ واقعاً ازتون درخواست میکنم اگر امکان داره در قالب یک فایل به ما آموزش بدید که چجوری از زمانتون بهترین بهره برداری رو میکنید و به کارهاتون میرسید چون این قضیه برای من و خیلی ها پاشنه آشیل هست.

    من هم مثل دوستانتون مدام شما رو تحسین میکنم و خیلی دوست دارم مثل اونها یک روز زندگی در بهشت

    و بودن در کنار شما و استاد رو تجربه کنم🥰. به امید رسیدن اون روز…

    خدا یار و یاورتون و زندگی هر روز به کامتون باشه⚘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
  3. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1567 روز

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایااااااا شکرت

    دلم نمیخواست حرفی بزنم

    دلم میخواست یک صفحه خالی ارسال میکردم و تمام حرف‌های دلم رو میفهمیدین

    به رسم ادب سلام میکنم به همه عزیزانم

    نمیدونم چی بگم

    نمیدونید چه احساسی دارم

    نمیدونم خودتون میدونید با این ذهن من چه میکنید؟؟

    من تمام فایل گریه میکردم و سپاسگزار خداوند مهربانم بودم. اینقدر اشک توی چشمامه که نمیتونم ببینم چی مینویسم

    خدایا شکرت

    مریم جان، استاد عزیزم

    حتما میدونید این فایل چه باورهایی در ما و یا بزارید فقط از خودم بگم در من میسازه

    توی این کامنت نمیخوام از طبیعت زیبا و هوای بینظیر بگم ،نمیخوام از تصاویر عالی که مریم جان گرفت بگم

    فقط میخوام از حضور دوستانم بگم در این بهشت

    مریم جا خوب میدونی چطوری باورهای ما رو قوی و قوی و قویتر کنی💓🙏

    خوب میدونید چطور نجواهای ذهنی من رو به چالش بکشید که وقتی ذهنت میگه نمیشه با منطق و دلیل و تصویر واقعی بگم میشه، ببین میشه، دونفر از ما که قوانینی که از استاد یاد گرفته و هدایت خداوند رو داشته براش کافی بود تا برسه به اینجا

    الان اونجا کنار مریم جان هست کسی که با تعهد و خوب انجام دادن تمرینات و خوب کار کردن در مداری قرار گرفته که دو روز در بهشتمون بودن

    وقتی ذهنم میگه بابا تو کجا و استاد و خانوم شایسته کجا با نشان دادن این سریال بینظیر بگی ای نجوا، ای ذهن منطقی، بین، ببین، این که دیگه یک واقعیته ،یک چیز منطقی و واقیعی هست، یکی از خودمون الان داره تجربه میکنه اون چیزهایی رو که بار ها بارها در قاب گوشی و لبتاب و دوربین دیده و با تصور بودن در همون تصویر ، الان براش واقعی شده و داره واقعیت رو حس میکنه و لمس میکنه و لذت میبره و چشماش از شدت شوق و ذوق چه برقی میزد و در چهره این خوش به حالم این لذت در کنار شما بودن رو کامل میشد دید.نوش جونتون دوستای خوبم💓

    از تصویر سازی ذهنی به واقعیت رسیدن، از متعهد بودن به اینجا رسیدن و چقدر من تحسین میکنم سمی عزیزم و دوست خوبم رامتین رو که الان در حال تجربه کردن واقعیت زندگی خودشون هستن و لذت میبرن و عشق میکنن از در کنار شما بودن .

    مریم جان تمام این سریال خودش یک دوره بینظیر و عالی هست که یواش یواش روی ذهن من کار میکنه و هر بار که میگفتم منم این نوع زندگی رو تجربه میکنم این واقعیت برای من هم ایجاد میشه ، نجواها میومد و به من میگفت تو کجا ؟استاد کجا ؟اما الان به قدری این برام واقعی شده که ذهنم زیپ دهنشو کشیده و یک گوشه ساکت نشسته ومن هر چی میگم منم یک روز اونجام حرفی نمیزنه و ساکت شده. هر چی میگم این صحنه ها واقعیت زندگی منم میشه سرشو پایین انداخت و میگه راست میگی درسته

    استاد ،مریم جانم اینو بدونید این قسمت از سریال خیلی از ماهارو به این واقعیت بینهایت نزدیکتر کرده که منم میتونم در کنار شما باشیم و بعد از این یکی یکی شاگردان شما و من رو حتما حتما در سریالهای بعدی خواهید دید که کوله به پشت و چمدون به دست پشت در این بهشت ایستادم و از خوشحالی گریه میکنم که این واقعیت به وقوع پیوست و منم هم مدار استادم همدار مریم جانم هستم هم مدار این فضای زیبایم

    رامتین جان ، سمی جان نحوه اشنایی تون با استاد رو در پروفایلتون خوندم و براتون ارزوی بهترینها رو دارم همینطور که تاحالا موفق و رو به پیشرفت بودین پیشرفتهای بیشتر رو براتون ارزو میکنم . و باید ازتون تشکر کنم چون شما با عث ایجاد انگیزه بیشتر در من شدین به امید بهترینها

    خدایا شکرت

    به قول دوست عزیزم سمی قانونهایی که از استاد یاد میگیریم و هدایتهای خدا برایم کافیست

    مریم جان بینهایییییت ممنونم بابت این قسمت فوق العاده که یکی از بینظیرترین بینظیرهاست

    استاد میبینمتون

    با عشق، با لذت و با شوق، دل به خدا میبندم در مسیر پیشرفت

    «تو خود پای در ره بنه و هیچ مپرس که خود راه بگویدت که چون باید کرد»

    خدایا من رو هدایت کن به راه کسانی که به انان نعمت داده ای امین یا رب العالمین

    باعشق در پناه خدای عاشقم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
  4. -
    هما ی سعادت گفته:
    مدت عضویت: 1794 روز

    سلام به خدای هدایتگرم ، سلام به بهترین خدا که نه در دنیای بیرون از من ، بلکه در قلب من هست و پیوسته من را به سوی آنچه می خواهم هدایت می کند .

    سلام به شما استاد عزیزم و سلام به شما مریم خانم شایسته و معرکه ام …

    سپاسگزارم از شما که بی نهایت الگوی خوبی بودید و چقدر خوب هست که این ها را به تصویر می کشید و ما لذت می بریم و باورهای درست جایگزین باورهای غلط می شود…

    از مهمان جذابتون سپاسگزارم که اینقدر زیبا صحبت کرد و زیبایی ها را توصیف کرد و جملات ایشان پر از درس بود . نگاهش پر از درس بود . آرامش این زوج دوست داشتنی پر از درس بود . احساس خوبشون پر از درس بود. و دیدن جزئیات و شوق و ذوقشون برای زیبایی ها پر از درس بود . جسارتشون پر از درس بود . لذت بردنشون از لحظه لحظه های زندگی و ایمان به این که هر اتفاقی برای مومن بیفتد سرانجامش خیر هست …

    شرایط ما را محدود نمی کند ، نگاه ما ، ما را محدود نمی کند …

    مریم جونم ، دوست خوبمون حرف خوبی زدند ، شما دارید به تنهایی این کارخانه ی زیبا را به بهترین شکل اداره می کنید و کار می کنید و چه نظم تر تیبی و همه ی کارها در بهترین زمان خودش انجام می شود و کارهاتون را با نهایت صبر و آرامش می دهید … مهم تر از همه لذت می برید و احساس خوبی دارید. با عشق انجام می دهد . نه غرزدنی وجود دارد و نه احساس ناتوانی و نه هیچ چیز دیگر …

    باور اینکه من توانا هستم و خدا برای من کافی هست و خداوند برای من کافی هست و او من را هدایت می کند .

    خداوندم من را هدایت می کند و او برای من کافی هست و من به کسی وابسته نیستم ، می دانم، می توانم خودم کارم را به خوبی انجام بدهم . من توانایی اش را دارم و من قدرتش را دارم . و من جسارت انجام کارها را دارم …

    کی گفته که من نمی توانم کار فنی انجام بدهم و یا اینکه درخت ها رو ببرم و یا اینکه تنهایی برم خرید و کی گفته حتما باید با یکی بروم مسافرت و یا اینکه تنهایی نمی توانم توی این مزرعه ی به این بزرگی زندگی کنم .

    من انسان ،اشرف مخلوقاتم ، روح خدا در من دمیده شده و خداوند به من بی نهایت قدرت و توانایی داده و من به اندازه ای که باور کنم توانایی دارم …

    من کارهایم را خودم انجام می دهم . و ایمان دارم که خداوند هم در جهان بیرون من و هم در قلب من هست و پیوسته چه در کارهای کوچک و چه در کارهای بزرگ هدایتم می کند .

    دوست دارم به خودم تعهد بدهم ، مهدیه ی عزیزم تو هم می توانی ، اگر خانم شایسته توانسته و یا هر انسان دیگر ، تو هم می توانی …

    مهدیه ی عزیزم ، باورهای تو زندگی تو را می سازد و هیچ کس و هیچ شرایطی ، تو را محدود نمی کند،

    فرکانس های مثبتی که به جهان می فرستی به شکل پاسخ های مثبت دریافت می کنی ، دوست دارم به خودم بگویم ، تو هم خواهی دید ، زیبایی های جهان اطرافت هرروز و هرروز بیشتر می شود و چقدر تجسم زیبا و شگفت انگیز بود دیدن مه روی دریاچه و لذت از هوایی که سرد هست و دلنشین هست و تو کیف می کنی …

    مریم جونم شما را از نزدیک احساس کردم و لبخند شما را ، از پشت چشم دیدم …

    چقدر لذت بخش بود جمع کردن تخم مرغ ها و بوییدنشون و لذت دست گرفتنشان و احساس گرمای این تخم مرغ ها …

    و بازی با مرغ ها و گوسفند ها و دیدن غذا خوردنشون و ریلکس کردنشون توی فضای بازی و آزادی که دارند …

    مریم جون چه باور زیبایی در وجودمان شکل گرفت ،

    هیچ کاری سخت نیست ، هیچ کاری سخت نیست و انسان از انجام کاری رنج نمی برو، مگر اینکه باورهایی بسازد که او را رنج بدهد .

    کی گفته کارهای کشاورزی سخت هست ، وقتی که تو احساس خوب را و عشق را در وجودت پیدا کنی و توجهت به زیبایی ها باشد ، می تونی از انجام هر کاری لذت ببری و پیوسته و مرتب هدایت بشوی تا کارها را آسون تر و با لذت انجام بدهی …

    انسان مومن لذت می برد ، از کار کردنش ، نفس کشیدن ، ریلکس کردنش ،

    هرکار مومن ، سرانجامش برای او خیر است و او از هر لحظه اش لذت می برد و آرامش را در همه حال تجربه می کند.

    ایمان دارم که خداوند روزی رسان من هست و چون روح خدا در من دمیده شده پس من هیچ وقت مریض نمی شوم . و همیشه احساس سلامتی می کنم و بدنم به بهترین شکل انجام میدهد و انسانهای خوب و دستان خداوند از راه می رسند و به من خیر و برکت می رسانند . و با نهایت عشق خدمت می کنم و خدمت می کنند . از بودن در کنارشان لذت می برم و از بودن در کنارم لذت می برند.

    و بهشت در همین حوالی هست و در قلب من …. و نه در جایی دور دست و دست نیافتنی …

    و من مهدیه، لایق بهترین ها هستیم و همانگونه که هستم، لایق تجربه ی بهترین ها را خواهیم داشت . و حقم هست که تجربه کنم …

    مریم جونم ، عاشقتونم ، بی نهایت از شما سپاس گزارم و برای شما بهترین ها را آرزو مندم …❤❤❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 34 رای:
  5. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3349 روز

    سلام

    واییییییییییییی خدای من مرسی چه فایل عالیی بود و وای عزیزم چقدر اردکها بزرگ شدند چقدر بز و گوسفندا بزرگ شدند برای خودشان مردی و خانمی شدنها .

    خانم شایسته عزیز شیر زن است و عالی و با عشق

    این دوستتون صحبت کردند دل منم رفت می خواهم بیام آنجا آن هم شدیدا راست می گویند شنیدن کی بود مانند دیدن

    کاش منم آنجا بودم خدایا

    چند روز پیش یک فایل یوتیوب می دیدم کسی صحبت می کرد و همه گفتندوای مگه میشه کسی 20 دقیقه بی وقفه صحبت کنه و خلاصه کلی تعجب ووو بعد گفتم خوب منم می تونم چقدر این کار برای دیگران تعجب آور بود و دوستتون هم بدون هیچ تمرینی چقدر با آرامش صحبت میکردند و لذت بخش بود احساس قشنگشون .

    گاهی این قدر چیزها برایمان طبیعی میشه که برایمان عادی می شه و جلوی چشممون نمی آید که چه توانایی هایی داریم که از دید خودمان عادی شده است و از دید دیگران چقدر بزرگ است و اینجاست که باید به آنها هم توجه کنیم

    امروز که از خواب بلند شدم گفتم دلم می خواهد از خانم شایسته یه چیزهایی یاد بگیرم و این فایل را دیدم که چقدر از شما گفته شد و منم خیلی چیزها یاد گرفتم متشکرم

    واقع تحسینتون می کنم ا زهمه لحاظ عالیه و همیشه شاد و توانمند و خوشبخت و سلامت باشید آفرین به شما

    آفرین به دوستهای خوبتون و آن خانم با ان صحبتهای قشنگشون و همسرشون برای آن آرامشی که داشتند و زیباییها را خوب می دیدند

    خوب است که قابلیتهای خودمان را دست کم نگیریم آنها را ببینیم و یکسره خود را تشویق کنیم

    چه عالی بود که با وجود مهمان داشتن کار طبیعی و روزمره شما عقب نمی افتد و این عشق شما و مهمانهایتان را می رساند و اگر در اطرافیان من بودند چقدر ناراحت می شدند که تو فقط از من باید پذیرایی کنی و وقتی مهمانی دارم دوست دارم زودتر بره که به کارهایم برسم. تفاوت را خوب ببینم که طرز نگاه و باور چه اثراتی دارد

    دو روز کارگاه عملی عالی برای دوستانتان بود آرزو می کنم از نزدیک منم شمارا ببینم خدایا شکرت

    just do it now

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 37 رای:
  6. -
    لیلا جوکار گفته:
    مدت عضویت: 1943 روز

    سلام به دوستان و همراهان سایت پربرکت و پراز آگاهی عباسمنش دات کام

    خدایا سپاسگزارم بابت دیدن این فایل

    چندمدت قبل که داشتم روی بخش اول قانون آفرینش کار میکردم استاد گفتن باورت میشه واقعیت تو پس باوری رو قبول کن که بهت قدرت میده و از داشتنش حس خوبی درتو به وجود میاد من از اون روز سعی کردم که باورهای اشتباهمو پیدا کنم خیلی سخته که بتونی علف های هرز وجودت که مانع قدرت تو میشه رو پیداکنی و از ریشه بکنی متآسفانه فقط قسمت اول قانون آفرینش رو تونستم بخرم و اما تونستم خیلی از باورها مثل اینکه( من زنم و توانایی کار کردن رو ندارم

    من باوجود زخم هایی که از اطرافیان خوردم نمیتونم سالم زندگی کنم

    نمیتونم اشتباهات اطرافیانم رو ببخشم

    و …..

    برام تجسم چیزهایی که ندارم خیلی سخت بود من دختری بودم که قدرت تصمیم گیری ضعیفی داشتم و همیشه دیگران برام تصمیم میگرفتن چون فکر میکردم نمیتونم )

    رو پیدا کنم و جایگزین باورهایی مثل اینکه (من قدرتمندم ، من باکمک خدا بهترین تصمیمات رو در زندگیم میگیرم ، من توانایی کارکردن و رها بودن رو دارم، من ….)کنم

    تازگیا دوره صلح درون رو خریدم و دیدم چقدر باخودم قهر بودم و چه کارهای اشتباهی در زندگیم داشتم

    به لطف خدا الان خودمو دوست دارم و روی خودم سرمایه گزاری میکنم بجای خرید لباسهای اضافی و چیزهای بدرد نخور دارم آگاهی و مهارتهای زندگیمو بالا میبرم

    با دیدن این فایل آرزویی که فراموشش کرده بودم رو به یاد آوردم

    دیدن استاد عزیزم و همسر مهربانشون در فلوریدا

    امروز تونستم خودمو جای این خانم بذارم تا بتونم تجسم کنم که روزی منم میتونم به این خواسته م برسم

    از روزی که فهمیدم خانم شایسته عزیز تنها بدون هیچ کس و فقط باخدای خودش توی پرودایس زندگی میکنه من هم از تنهایی نترسیدم و شجاعت پیدا کردم

    منی که از جن و روح و … بسیار میترسیدم

    خدایا شکرت بابت این همه آگاهی ، تجربه و خوبی که میبینیم

    سپاسگزارم از استاد عزیز و همسرمهربانشون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 43 رای:
  7. -
    نرگس در مسیر توحید گفته:
    مدت عضویت: 1614 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    سلام به دوستان عزیزم

    خدایا شکرت واقعا چقدر لذت بردم ازین دیدن فایل زیبا

    بینهایت سپاسگزارم از خانم شایسته عزیزم

    چقدر browni زیبا نشسته بود چقدر این اسب رو دوست دارم

    چه عقاب زیبایی در حال پرواز بود

    مرغها چقدر زیبا و تمیز بودن

    خدای من چقدر ducks بزرگ شدن ماشاالله

    خدای من چقدر زیبا و دوست داشتنی هستن

    بز و گوسفندا چقدر نازن

    مرمر چقدر بزرگ شدت

    خدایا شکرت

    چقدر سامی عزیز زیبا صحبت کردن و بک گراند زیبایی داشت اونجایی که ایستاده بودن

    چقدر این دو دوستمون صاف و صادق و ساده و دوست داشتنی هستن

    سامی عزیز به چه نکات خوبی اشاره کردن

    مدریت زمان

    خیلی از شخصیت خانم شایسته عزیز خوشم میاد

    چون طبیعی زندگی میکنه

    سامی عزیز گفتن وقتی آدم این رو تجربه میکنه دلش یه همچین زندکی رو میخواد

    دقیقا درسته چون این زندگی طبیعیه و هر شخصی هر شخصی اینجور زندگی کردن دوستداره

    چقدر زیبا در مورد صبح مه آلود پرادایس گفت سامی عزیز

    قشنگ اون صحنه اومد جلوی چشمم و تصورش کردم

    اینقدر زیبا توضیح دادن که یه لحظه فکر کردم روی پل دریاچه پا برهنه راه میرم قشنگ پاهام اون پل چوبی رو احساس کرد

    اونجایی که خانم شایسته داشت درخت رو قطع میکرد به سامی عزیز گفت (ببین من میخوام کاری کنم این بیوفته اون ور شما باید بیای اینور) این جمله منو یاد استاد انداخت زمانهایی که استاد درخت قطع میکرد و این جمله رو میگفت اصلا یه لحظه فکر کردم استاد عباسمنش ایستاده

    با خودم گفت ببین اینا یه روح هستن در دو جسم فیزیکی

    خیلی باحال بود

    مایی که فقط قسمتی از این پرادایس رو توی فایلها میبینیم و یاد میگیریم فقط چند دقیقه ای از زندگی استاد و خانم شایسته ست خیلی لذت بردم از اینکه دوستامون دو روز ۲۴ ساعته از نزدیک این فضا رو تجربه کردن و کلی درس یاد گرفتن

    چقدر ذوق ذوق کرده بود سامی عزیز وقتی خانم شایسته تخم مرغ های پرادایسی رو هدیه دادن بهشون منم کلی ذوق کردم باهاشون

    این دوتا فایل خیلی آموزنده بود برام چون اگه خوب فکر کنیم بهش از یه تضاد شروع شده بود و تضاد خراب شدن ماشین دوستمون بود شاید این اتفاق به ظاهر بد بوده باشه ولی این همه خیر و برکت و شادی و لذت و تجربیات فوقالعاده درونش نهفته بوده که هیچی معلوم نبوده از قبل

    خدایا شکرت واقعا لذت بخش بود و منم دوست دارم تجربه کنم

    چقدر زندگی زیباست خدایا شکرت

    خدایا شکرت که در این مسیر توحیدی هستم

    عاشقانه دوستون دارم

    در پناه خداوند شاد و سلامت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت

    ♥♥♥♥♥♥♥

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 61 رای:
  8. -
    حمیده اسماعیلی گفته:
    مدت عضویت: 2075 روز

    بنام خداوند بخشنده مهربان….

    سلام به استاد عزیزم و بانوی نازنین مزرعه همیشه آرام و پر از انرژی مثبت….

    سلام بر همه دوستان نازنینم در سریال زندگی در بهشت…..

    همگی خیلی خوش اوومدین به قسمت ۲۵۲ این سریال زیبا…..

    خداروشکر ۲۵۲ قسمت از این سریال ساخته شده و خداوند هدایتمون کرد و چقدر یاد گرفتیم….کلی با دیدن زیبایی های این بهشت زیبا ذوق کردیم….خوشحال شدیم….سپاسگزاری کردیم….یاد گرفتیم زیبایی های اطرافمون رو ببینیم….بهمون یاد دادین چطوری ذهنمون رو کنترل کنیم ….یاد گرفتیم زندگی رو به معنای واقعیش زندگی کنیم….لذت ببریم و همیشه نعمت هست برای لذت بردن و سپاسگزاری کردن از خداوند توی زندگیمون….

    کلی با این سریال خندیدیم….یه جاهایی گریه کردیم….نه گریه از سر ترحم و دلتنگی و دلسوزی بلکه از سر سپاسگزاری کردن از خداوند برای وجود انسانهایی چنین ارزشمند در زندگیمووون…..بخاطر دوستان نازنین توی سایت…..

    خداروشکر تا امروز کلی از این سریال انرژی گرفتیم….

    ان شاالله که این تبادل انرژی ادامه دار باشه…..

    خب خداروشکر سردترین روز سال در بهترین ایالت آمریکا و در بهترین بهشت روی زمین شروع شد با حضور میهمانهای نازنینمون….آقا رامتین و فکر میکنم سپیده جان….خیلی خوش اومدین نازنینها به این بهشت زیبا….خداروشکر که دارین این زیباییها رو از نزدیک لمس میکنید…

    وقتی دوست عزیزمون اومدن و راجع به تجربه زیباشون از بودن در پرودایس برامون گفتن خیلی واضح از خوشحالی ایی که توی صداشون هست میشه متوجه شد که چقدر ذوق زده شدن از بودن در این بهشت زیبا و بودن در کنار مریم جان….قشنگ متوجه شدم تاثیراتی که این تجربه توی زندگی این دوستمون خواهد گذاشت….قطعا شما زوج مهربان و دوست داشتنی از این به بعد تجربه زندگی جدیدی رو خواهید دید….و اتفاقات بسیار عالی رو در زندگیتون تجربه خواهید کرد چون بودن ۲ روزه در پرودایس و دیدن این اتفاقات و شخصیت خانم شایسته و تعهد و مسئولیت پذیری ایشون در انجام دادن کارها و اجرای توکل در عمل ایشون منجر شد به گرفتن همچین تصمیماتی…..بهتون تبریک میگم دوستان نازنینم برای اینقدر عالی کارکردن روی خودتون و باورهاتون….و بودن در این بهشت زیبا و در کنار الگویی نازنین مثل مریم جان اولین نتیجه این کار هست….اتفاقات عالی در راهه…..خدارو شکر که اومدین اینجا و از احساست زیباتون برای ما گفتین….😍😍🤗😚😚

    خداروشکر برای این دستان خداوند که به بانوی مزرعه در قطع کردن درختان و از بین بردن شاخ و برگ های اضافی مزرعه کمک کردن….و چقدر دیدن زیباییهای پرودایس بهتر شد با از بین بردن این شاخ و برگ های اضافی….دقیقا مثل ذهنمون که وقتی جلوی افکار منفی و محدود کننده رو بگیریم زیباییها رو بهتر میتونیم ببینیم…..😍😍🤗😚

    خدای من داک ها رو ببین….چقدر بزرگ شدن…مرغ و خروسها رو نگاه کن…..عزیزم خیلی بزرگ شدن….ماشالله…..😍😍🤩🤩

    دلمون براتون تنگ شده بود….خداروشکر که سالم و سرحال هستین…..وقتی ما بچه های سایت با وجود اینکه از نزدیک ندیدمتون و لمستون نکردیم اینقدر دلتنگتون میشیم پس استاد رو ببین چه حالیه….چقدر دلشون تنگ شده براتون…..بیصبرانه منتظرم استاد بیان و بچه ها رو از نزدیک ببین…..ماشالله بهتووون بچه های پرودایس…..😍😍🤩🤩🤗

    ازتون سپاسگزارم خانم شایسته نازنین برای رسیدگی هاتون به این بچه ها….شما باعث شدین اینها اینقدر سلامت و شاد باشن…..😍😍😘😘

    چقدر برامون تخم مرغ آماده کردن….🤩🤩😍😍

    استاد چقدر دلتنگتون هستیم برای اینکه تخم مرغ ها رو بزارین روی چشماتوون و از مرغ ها سپاسگزاری کنید….ایشالا همیشه سالم و تندرست باشید….هر کجا که هستین….🤩🤩😍🤗

    بعد از گذشت ۲ روز از بودن در کنار دوستهامون ماشینشون درست شد و سرشار از انرژی مثبت برگشتن به منزلشون برای ساختن آینده ایی دلخواه و زندگی ایی سرشار از خلق خواسته های جدید….

    عاشقتووونم و سپاسگزارررررر🤩🤩😍😍🤗🤗🤗

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 87 رای:
  9. -
    هلنا گفته:
    مدت عضویت: 2686 روز

    بسم رب چشم هایم

    خدا رو شاکر و سپاسگزارم ک یک روز دیگه و جان و نفسی دوباره بهم هدیه داد تا شاهد دیدن این تصاویر رویایی و لذتبخش باشم 😍 خدایا شکرت

    این قسمت و قسمت قبلی بهترین و رویایی ترین پارت از سریال زندگی در بهشت بودن برام واقعا 😍 مخصوصا این قسمت ک با دیدنش اشک ریختم واقعا و روزمو ساخت …شونصد بار فایل رو از صب پلی کردم و از اول دیدم 😍

    آقا رامتین و سمی عزیز اگه این کامنت منو میخونین دوس دارم بهتون کلی تبریک بگم و بگم ک شما دو تا واقعا رویای همه ما رو زندگی کردین و دوس دارم فقط تا شب همینجوری تحسین تون کنم و صدق بالحسنی کنم این موفقیت بزرگ شما دو عزیز رو 😍

    و خوشحالیم بیشتر ازین بابته ک از کشور همسایه ما بعنوان نماینده ما عباسمنشیای اسکاندناویایی صعود پیدا کردین ب پرادایس استاد 😍😁

    و این نشانه بزرگی بود برای من و بقیه ک ذهنم رو کاملا منطقی کرد ک وقتی شما از کشور بغلی ما فنلاند زیبا مهاجرت کردین فلوریدا و شدین بخشی از سریال زندگی در بهشت قطعا برای من و دیگران هم میتونه براحتی اتفاق بیفته 😍 ب شرط اینکه مثل شما باور کنیم و مثل شما حرکت کنیم

    این فرمول الگو برداری از هر فرد موفقه 😍👌

    خدارو هزاران بار شاکرم بخاطر این نشانه بزرگ و واضح

    خدارو شکر واقعا خدارو شکر

    چقدر تحسین می‌کنم مریم جونو ک ایمان دارم روزی منم در آغوشش می‌گیرم وسط همین پرادایس و زیر نور خورشید وسط آسمون اونجا 😍

    عجب شیرزنی هستین شما مریم جون

    چقدر لذت میبرم وقتی میبینم این دوستان مون فقط یکسره دارن صدق بالحسنی می‌کنن و از ویژگی های مثبت مریم جون و از زیبایی‌ها و حس و حالشون میگن و خدا رو شکر میکنن

    الحق ک لایق و شایسته همنشینی با مریم بودین و هستین

    ما بهتون افتخار می‌کنیم واقعا

    الهی ک بهترین ها رو تو فلوریدای زیبا تجربه کنین و ب امید دیدار

    شاگرد نروژی استاد عباسمنش

    هلنا 🇳🇴

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 105 رای:
  10. -
    معصومه عبیری گفته:
    مدت عضویت: 2251 روز

    به نام خداوند مهربان و هدایتگر…🌺🌺

    سلام به مریم جان عزیزم و سمی و رامتین بسیار دوست داشتنی.. چقدر من لذت بردم از دیدن این قسمت و چقدر لذت بردم از شنیدن صحبت های سمی عزیز و چقدر ناخودآگاه اشکانم جاری شد و عشق بی نهایتی ورزیدم به مریم عزیز و مهربان و دوستان بینهایت خوش قلب و دوست داشتنی..

    چقدر واقعا شگفت انگیز بود که سمی جان گفتن زندگی در بهشتی که همیشه از تو دوربین می‌دیدم و لذت می‌بردم رو الان دارم تو واقعیت تجربه میکنم و واقعا میتونم تصور کنم که چقدر بهشون خوش گذشته و چه تجربه بی نظیری داشتن از دو روز زندگی در اونجا. و‌ دیدن دریاچه و مه روی اون. و دیدن مرغ و خروس ها و گوسفندها و تجربه چوب ها و درختان و بوی ناب طبیعت اونجا. واقعا خدارو هزار مرتبه شکر..

    یعنی با تمام وجودم احساس ناب سمی عزیز و همسرشان و قلب بینهایت بزرگ و پاکشون که چقدر با تمام وجود داشتن مریم جان رو تحسین میکردن و تشکر میکردن رو درک کردم.

    شاید من اگه بودم نمیتونستیم و سختم بود که بخوام جلوی همسرم اینقدر از یه زن تعریف کنم و بی نهایت تحسینش کنم یا اگه اینکارو میکردم ، احساس اینکه من به قدر کافی خوب نیستم و کمتر از اونم بهم دست میداد…ولی من بی نهایت از حتی سمی جان درس گرفتم که بینهایت تحسین کنم دیگران رو و من آرزو میکنم بتونم قلبی به بزرگی و پاکی شماها داشته باشم و اونقدر ظرف وجودم رو بزرگ کنم که در اون چیزی جز محبت و مهربانی و عشق بی قید و شرط وجود نداشته باشه..و به همه انسان ها و همه موجودات بینهایت عشق بورزم و تحسینشون کنم برای تمام ویژگی های خوبشون…

    واقعا شما عزیزان لیاقتش رو داشتید که در پرادایس باشید و این تجربه های بینظیر رو در کنار مریم جان داشته باشید. کاملا لایقش بودید و هیچ چیز اتفاقی نیست.

    چقدر اونجای صحبت های سمی جان برام تاثیرگذار بود و اشکام جاری شد که از عشقی حرف میزد که تو وجود مریم عزیزم هست برای انجام کارها هر چند کوچیک مثل پختن تخم مرغ آشپزی و رسیدگی به کارهای خونه و کارهای پرادایس و حیوانات و… واقعا برام عجیب و شگفت انگیز بود… چطور ممکنه یه نفر اینقدر عشق تو وجودش باشه و با عشق همه کارهاش رو انجام بده و با عشق لحظه لحظه هاش رو زندگی کنه …حتی خودش به تنهایی… و بی نهایت لذت ببره..و این شگفت انگیزه.. شگفت انگیزه..

    من خودم قدرت تحسین کردنم ضعیفه مخصوصا برای همجنس خودم…ولی اومدم که با تمام وجودم مریم جانم رو تحسین کنم که من چقدر بی نهایت تحسینتون میکنم عزیزززم..😭😭 آخه چقدر شما فوق العاده اید..

    من زبونم قاصره از گفتنش…باید تا فردا فقط بنویسم…از حرف های قشنگ و آگاهی دهندتون تا کارکرد بینظیرتون روی سایت و مقالات بینظیرتون و محصولات و بروز رسانیشون و تمرکزی که روش می‌ذارید و آشپزی عالیتون تو همه زمینه ها از غذاها بگیر تا کباب های مختلف و درست کردن چای و قهوه و انواع نوشیدنی ها و تمیزی و مرتب بودنتون که اصلا دیوانه کنندس و اینکه چقدر با عشق انجامش میدین و مدیریت زمانتون و مهارتتون در بازی تنیس و رانندگیتون تو یه کشور بزرگ و حتی رفتن از یه شهر به یه شهر دیگه و تنهایی تو پرادایس موندن که واقعا خیلی شجاعت میخواد و هر روز بیشتر تو دل ترس هاتون رفتن و رفتن به تنهایی به خرید و فروشگاه های بزرگ و انجام کارهای فنی و نجاری و دست به آچار شدن و حتی موتور و تراکتور سوار شدن و رسیدگی به حیوانات و غذا دادن بهشون و ترس نداشتن از اونا و تجربه هایی که شاید ما هیچوقت نداشتیم مثل مرگ و میرهای حیوانات که اونجا تجربه کردید و چقدر قوی تر شدید و یادمه تو یه فایل استاد گفتن گوسفندانی که قبلا سر میبریدن رو شما پوستشون رو میکنید که اصلا باورنکردنیه و وابسته نبودنتون و در صلح بودن با خودتون و هزاران و هزاران مورد دیگه که من بینهایت تحسینتون میکنم عزیزززم…

    و خداوند به خاطر وجود شما انسان های بینظیر هزاران بار شکر میکنم که به معنای واقعی الگو هستید برای هممون..

    خدا شما رو حفظ کنه و هر روز سلامت تر پرانرژی تر شادتر و خوشبخت تر از دیروز باشید 😍😍 استاد عزیزم دلم برای شمام خیلی تنگ شده و بینهایت دوستتون دارم و تحسینتون میکنم..شما یدونه اید یه دونه😍😍💓💎

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 143 رای: