سریال زندگی در بهشت | قسمت 255

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار مونا عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:

به نام خداوند هدایتگر

سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین

سلام به همه دوستان ارزشمندم

خدایا شکرت که لایق دریافت این آگاهی های ناب هستم

خانم شایسته عزیزم ازتون بی نهایت سپاسگزارم که انقدر قشنگ قانون رو درک کردین

ممنون که انقدر عالی رو خودتون کار کردین

ممنون که تجربه های فوق العاده تون و این صحنه های زیبا رو با ما به اشتراک میزارین

من فقط به خاطر حل مسائل مالی که تو زندگیم بود اومدم عضو سایت شدم و نمیدونستم که اینجا قراره کلی درس یاد بگیرم درس هایی که از اصول مهم زندگی هستند

نمیدونستم که قراره کلی شخصیتم بهبود پیدا کنه

و هرروز خودم رو بهتر بشناسم و ضعف هام رو بهبود بخشم

نمیدونستم که یک سری اصل وجود داره و من باید اونارو بشناسم و یاد بگیرم و تو زندگیم پیاده کنم

ما فکر میکنیم که زندگی فقط یعنی پول و ثروت

فکر میکنیم که ثروت اصل و بقیه مسائل فرع هستند

من نمیدونستم که قراره اینجا مدیریت در کسب و کارم و مدیریت کارمندانم رو یاد بگیرم بدون اینکه کلاس خاصی رفته باشم

و چقدر لذت بخشه که همه چیز و طبق قانون یاد میگیری

من نمیدونستم عزت نفس یعنی چی

نمیدونستم برای خودت ارزش قائل شدن یعنی چی

نمیدونستم پا گذاشتن روی ترس ها یعنی چی و اصلا چه لزومی داره که پا رو ترس هام بزارم

نمیدونستم چرا هرروز باید دنبال یه چالش جدید باشم

نمیدونستم که من باید هرروز خودم رو بهبود بدم

نمیدونستم که باید مسائل رو حل کنم نه اینکه ازشون فرار کنم

ولی الان فهمیدم که یه اصولی هست که اگه میخوای بهتر و زیباتر زندگی کنی باید اونارو بلد باشی و تو زندگیت به کار بگیری

خانم شایسته عزیزم استاد درست میگن که ندیدم کسی رو که مثل خانم شایسته به قانون عمل کنه

استاد تو روانشناسی ثروت 1 میگن که به جای فرار از حل مسئله مسائل رو حل کن و برو جلو

اونوقت اندازه تو در برابر مسائل خیلی خیلی بزرگ میشه و اعتماد به نفس میگیری برای حل مسائل جدید

اون ظرف آبی که برای داک ها درست کردین و اولین بار بود که این کار و تنهایی انجام دادین

این یعنی پا گذاشتن روی ترس ها و توانایی حل مسئله به جای فرار از مسائل

این یعنی عزت نفس که من از پس هرکاری برمیام

و وقتی یه کاری رو بر ای اولین بار میخوای انجام بدی و انجامش میدی و نتیجه درست درمیاد

چنان اعتماد به نفسی بهت میده که به قول استاد میتونی روش کوه بسازی

و انجام هر کاری تکامل میخواد

خانم شایسته هم حتما اول از حل کردن یک سری مسائل کوچکتر شروع کردن و رفتن جلو و الان خیلی زیاد رشد کردن و اندازشون برای حل مسائل بزرگتر شده

خانم شایسته عزیزم شما به من یاد دادین که هیچ تفاوتی بین زن و مرد وجود نداره و لزومی نداره من برای انجام هر کاری منتظر همسرم بمونم

در صورتی که واقعا خودم از پس یک سری کارها برمیومدم ولی فقط به خاطر اینکه فکر میکردم نه این کار که وظیفه من نیست یا این کار یه کار مردونست پس لزومی نداره من انجامش بدم و انجام نمیدادم

خانم شایسته جان من از شما یاد گرفتم که از انجام هر کاری لذت ببرم و اون کار و با عشق انجام بدم

از حل کردن مسائلم لذت ببرم نه اینکه غر بزنم و احساس قربانی بودن داشته باشم

از تمیز کردن و مرتب کردن خونه و محل کارم لذت ببرم

از غذا درست کردن لذت ببرم و با عشق انجامش بدم

حتی اگه تنها هستم برای خودم بهترین غذا رو درست کنم تو بهترین و زیباترین ظرفهام غذا بخورم

همون کارهایی که وقتی مهمون میاد یا برای دیگران انجام میدم اول برای خودم انجام بدم

وقتی خودت برای خوت ارزش قائل میشی اونوقت جهان برات ارزش قائل میشه

و کلی لذت بردم و تحسین کردم که از قانون درخواست استفاده کردین و از همسایه تون درخواست کردین که در نبود شما کارها رو انجام بده

و نکته دیگه درمورد مدیریت در کسب وکار

در قسمت های پشت صحنه سایت مدیر فنی عزیز توضیح دادن که استاد چقدر بهشون اعتماد به نفس داده و دستشون رو باز گذاشتن برای انجام برخی از کارها

و آقا ابراهیم عزیز با اینکه یک سری از کارها رو تا به حال انجام نداده بود ولی تونستن بر ترس هاشون غلبه کنن و برای اولین بار یک سری کدها رو بنویسن و مسائل رو حل کنن و همینطور اعتماد به نفس بگیرن برای انجام کارهای دیگه

درسته که خانم شایسته بسیار توانمند و با اعتماد به نفس هستن و از پس هر کاری برمیان ولی استاد هم بهشون اعتماد به نفس میدن و دستشون رو برای انجام یک سری مساائل باز میزارن و اختیارات لازم رو بهشون میدن

و از همه مهمتر اینکه استاد همیشه سپاسگزار هستن برای وجود خانم شایسته و همیشه ایشون رو تحسین میکنند

خیلی از استاد و خانم شایسته یاد گرفتم که به جای تمرکز رو نقاط ضعف طرف مقابلم روی هزاران نکته مثبتی که داره تمرکز کنم و نقاط قوتش رو تحسین کنم و به خاطر هر کاری که انجام میده سپاسگزار باشم

خانم شایسته عزیز شما انقدر با عشق و با حس و حال خوب کارها رو انجام میدین که اون حس حال خوب و کاملا من دریافت کردم و واقعا حالم عالی شد مخصوصا با آهنگی که انتخاب کرده بودین دلم نمیخواست فایل تموم بشه

خیلی سپاسگزارم ازتون

خدارو شکر که خدا من رو به سایت عباس منش هدایت کرد تا بتونم بهتر زندگی کنم

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    264MB
    16 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

135 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علی فلاح» در این صفحه: 1
  1. -
    علی فلاح گفته:
    مدت عضویت: 1762 روز

    سلام

    امیدوارم کلی روحیتون بهتر شده باشه

    و احسنت میگم به این کنترل ذهنی که داشتید؛ واقعا یک هفته توی جر و بحث کنترل ذهن داشتن کار آسونی نیست

    مخصوصا اگه آدم مدام احساس قربانی شدن داشته باشه

    میخواستم از اتفاق مشابهی که برای منم افتاد بگم

    چند وقت پیش به یک دلیل کاملا مسخره یه سو تفاهمی پیش اومد توی اقوام درجه یک و تو اون لحظه منم به خاطر دلیل و بهونه هایی که داشتم بعد از حدود شاید 2 سال که عصبی نشده بودم؛ به شدت بسیار زیاد، عصبی شدم. و کنترل ذهن واقعا دردناک بود اون موقع

    اما خداروشکر همون لحظه خدا هوام رو داشت و انگار یه موهبتی بهمون کرد و مهمون اومد خونمون و همه بحث ها خوابید تا من بتونم خودم رو کنترل کنم.

    توی این بین که مهمون خونمون بود من برای اینکه خودم رو آروم کنم پاشدم رفتم پیاده روی

    شاید حدود بیست دقیقه ای دور محلمون پیاده روی کردم و کلییی آروم تر شدم و برگشتم خونه

    با اینکه بازم خیلی نجوا ها زیاد بود ولی خود این پیاده روی خیلی ارومم کرد

    بازم برای اینکه بتونم خودم رو بهتر کنترل کنم نشستم پشت لپتاپ و جلسه 5 از قدم 8 دوره دوازده قدم رو دیدم که استاد راجع به اعراض و نگرانی صحبت میکنن

    و این فایل باز هم کلیی باعث شد من آروم تر بشم.

    همین قدم به قدم آروم تر شدن من کاری کرد که همون شب بعد از رفتن مهمون هامون اون سوتفاهمی که بی‌دلیل هم به وجود اومده بود از بین بره.(جزییاتش رو نمیخوام بگم چون باعث میشه خودم احساسم بد بشه)

    این اتفاق که به ظاهر بی دلیل افتاده بود باعث شد که من کلی به خودم افتخار کنم و بگم ببین چقدر تغییر کردی که میتونی توی این حد از شرایط روحی ناجالب بازم آرامش خودت رو کنترل کنی و نزاری اتفاقات باعث بشه تصمیم احساسی اشتباهی بگیری.

    و مهم تر این نکته باعث که باز هم به خدا اعتمادم بیشتر بشه و بهتر درک کنم که حتی وقتی احساس میکنیم قربانی شدیم بازم خدا هوامو رو داره و بهمون کمک میکنه تا بتونیم از پس ذهن و احساسات ناجالبش بر بیایم.

    واقعیت اینه که اگه اون مهمون سرزده نمیومد پیشمون یا من تو اون حال به یاد فایل جلسه 5 قدم 8 نمی‌افتادم و نمیرفتم بهش گوش بدم؛ بعید میدونم میتونستم خودم رو کنترل کنم.

    البته این رو هم بگم که این موضوع به هر حال تا چند روزی توی ذهن من مرور میشد و هر بار باعث میشد من یکم حالت عصبانیتم بزنه بیرون ولی هر بار هم خدا مدام بهم یاد آوری میکرد که ببین مهم نیست چه اتفاقی افتاده مهم اینه که اگه احساس خوبی ندشته باشم و نتونم به این اتفاق فکر نکنم باعث میشه از این جنس احساس دوباره یا بیشتر بیوفته.

    حدودا یه چند هفته ای بود که با خدا یه قرار گذاشتم برای نزدیک تر شدن بهش. گفتم که خدا من یه چله با خودت میزارم و و هر روز میخوام یه قدم بهت نزدیک تر بشم تا بیوفتم روی ریل.

    خودم باورم نمیشه که خدا چقدر اتفاق ها رو برام رقم زده تا من مدام ایمانم تو این چهل روز بهش بیشتر و بیشتر بشه. از تنها شدن برای اینکه بتونم تمرکز بهتری بزارم روی خودم بگیر تا همچین اتفاقی تا اتفاقاتی مثل معجزه های کوچیک و…

    الان که فکرشو میکنم میبینم همه‌ی این شرایط فقط برای این بوده که من از خودش میخواستم که بهش نزدیک تر بشم اونم به شیوه‌ی خودش داره بهم جواب میده.

    شاید اگه خودم میخواستم همچین پلنی بریزم به این زیبایی و به این هم زمانی هایی ک رقم خورد نمیتونستم انجامش بدم که خدا داره بی نقص کارشو انجام میده.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: