سریال زندگی در بهشت | قسمت 256 - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

سریال زندگی در بهشت قسمت 256

به نام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم

با سلام خدمت استاد عزیز و مریم جان

چه صحنه ی جادویی شده بود ترکیب رنگ آبی و نارنجی آسمون انگار با قلم مو روی بوم نقاشی کشیده شده .با دیدن این صحنه با خودم فکر کردم که من غروب های زیبایی رو نظاره گر بودم از وقتی که توی سریال بهشت دیدمشون اما هنوز طلوع خورشید رو تجربه نکردم اونم اینجوری و این یعنی هنوز اون خواسته در وجود من شکل نگرفته اما الان که این صحنه رو دیدم واقعا دلم خواست تجربه کردنش خیلی زیباست .

الله اکبر از این زیبایی شهر توی این دم طلوع .یاد قرآن افتادم اون جایی که خداوند از خلقت آسمان ها و زینت بخشیدن آسمان با مصابیح صحبت میکنه .چقدر این شهر با این ساختمون ها و چراغ ها زیبا شده قطعا اگر طراحان این شهر هم بخوان در مورد این شهر صحبت کنن از زینت بخشیدن این شهر با این برج ها و روشنایی های به اندازه صحبت میکنن یعنی دقیقا مثل خداوند از قدرت خلاقشون صحبت میکنن اونم با ی روند تکاملی و با استفاده از کلمه ثم .چقدر شنیدن داستان خلقت زیباست اونم خلقی که تدریجی صورت گرفته نه یکدفعه که اچی مچی بشه و ی شهری مثل شهر تمپا شکل بگیره .زمان برده تا همین تمپای زیبایی که من الان نظاره گر شکوه و جلال و جمالش هستم شکل بگیره .وقتی اینهمه زیبایی رو میبینه با خودم میگم محاله که اونایی که اینجا رو طراحی کردن و ساختن از این خلقته لذت نبرده باشه چون فرکانس عشق در ساختنش رو میشه از جای جای اون درک کرد .

هر چی بیشتر به این شهره نگاه میکنم فرکانس های خوب بیشتری رو دارم حس میکنم فرکانس آرامش فرکانش سکوت فرکانس زیبایی فرکانس ثروت فرکانس سلامتی(ندیدن آمبولانسها توی اینهمه مدت فیلمبرداری) همه ی اون فرکانس های خوبی که نشون دهنده نزدیک بودن به فرکانس خداونده

وقتی استاد راجع به این جشنه داشتین صحبت میکردین که سومین جشن بزرگ آمریکاست به فکر فرو رفتم که اگر کسی الان از من بپرسه بزرگترین جشن های کشورت چیه من چه حرفی برای گفتن دارم ؟!!!حتی ی دونه هم توی ذهنم نیست که بخوام اولویت بندی کنم و رتبه بندی و البته که مقصر من نیستم چون من بزرگ شده تفکرات و باورهای جامعه ای هستم که جشن و شادی توی اون محدود شده به جشن عروسی و نهایتا جشن تولد که اونم هم بازم محدود شده به سن و ی سری عوامل دیگه

تازه اگر توی ی جشن عروسی یکی خیلی زیاد شاد باشه و برقصه این باور توی ذهن ما هست که یارو حتما چیزی زده یا خورده که اینجوری شاده !!!!!!! یعنی شادی ی مفهوم بده که با ی عامل بیرونی نامناسب بوجود میاد یعنی شاد بودن ی جورایی غیر طبیعیه

اما اون چیزی که من دارم اینجا می بینم کاملا برعکسه اینجا شاد بودن طبیعیه رقصیدن طبیعیه چه تنها باشی چه دونفره چه توی جمع های بزرگتر . اینجاست که مفهوم آگاهانه کار کردن روی باورها که استاد اینهمه راجع بهش صحبت میکنن رو بهتر میفهمم که اون آمریکایی که اینجوری بزرگ شده تلاش خاصی نکرده برای اینکار چون بطور ناخودآگاه این رو یاد گرفته چون اطرافش همین بوده اما من نوعی باید آگاهانه باور شاد بودن و طبیعی بودن اون رو در خودم ایجاد کنم البته که خیلی سخته اما بقول استاد پاداش هایی که به دنبالش میاد بی نظیره

میدونین وقتی اون صحنه ی لاغری استاد رو دیدم داشتم فکر میکردم که وقتی دو تا آدم هم فرکانس باشن اونم فرکانس درست هر چی که میگذره و بیشتر روی خودشون کار میکنن بیشتر شبیه میشن و میرسه ی روزی که دیگه واقعا یکی میشن .همین چیزی که در مورد شما استاد و مریم جان اتفاق افتاده و داره می افته هم روحی و هم الان جسمی یعنی نقطه مقابل اون چیزی میشه که وقتی ی نفر در فرکانس درست قرار میگیره کم کم از فرکانس نادرست افراد دیگه جدا میشه و جهان اون رو به جایی میبره که با فرکانس درستش سازگاره

ی نکته ی دیگه راجع به این جشنه اینه که این موضوع جشن و شادی خیلی برای این مردم اهمیت و اولویت داره وگرنه اینقدر زمان و انرژی روشون نمیذارن شما حسابش رو بکنین همین موتوری های پلیس برای اینکه هماهنگ باشن برای انجام این حرکات حد اقل باید چند بار همدیگه رو ببینن و با هم کار کنن .یا اون افرادی که رژه میرن و میرقصن و اینقدر هماهنگ هستن اینا هم وقت و انرژی گذاشتن و کار کردن .یا ماشین هایی که اونجوری تزیین شدن .اینا که تصادفی و شانسی کن فیکون نشدن .و وقتی همه ی اینها رو کنار هم میزارم متوجه میشم که اینا شادی اولین اولویت زندگیشونه همون لاتحزنی که قرآن اینقدر راجع بهش صحبت کرده و یکی از جلسات دوره به صلیح رسیدن با خود همین موضوع غمگین نبودنه و این چیزیه که در این مردم نهادینه شده و نتیجش رو من دارم اینجوری میبینم که اینا ی روزهای خاصی دست از کار میکشن و فقط و فقط تمرکزشون روی اصل شاد بودن در حاله نه به گذشته فکر میکنن و نه به آینده دم رو غنیمت میدونن چون میدونن که همین دم هاست که آینده اونها رو رقم میزنه

استاد جان با شنیدن و دیدن این صحنه های موسیقی یاد حرکت و اقدام خودم افتادم که بعد از دیدن فایل چگونه مولد ثروت باشیم بقول خودتون ی جورایی بهم برخورد که چرا من مهارت هام (مهارت شنیداری )رو توی کسب و کارم بالا نبردم تا حالا و بعد از دیدن اون فایل و زدن روی نشانم رفتم سرچ کردن و در پی هدایتی که از خداوند خواسته بودم هدایت شدم به مطالبی در مورد تقویت مهارت شنیداری انگلیسی که قشنگ همه ی مراحل رو برای انجام این کار توضیح داده بود و من نان استاپ دو ساعت نشستم و اون مطالب رو که خیلی هم کاربردی و طبق قانون تکامل بودن رو یاد داشت کردم و همش به خوم میگفتم استاد برای یکی از اهدافش 700 ساعت مطالعه کرده من تا حالا چقدر اینکار رو توی کار خودم انجام دادم و همین بهم انگیزه میداد که بیشتر سرچ کنم و الان چند روزه که تقویت این مهارتم رو شروع کردم و نکته ی جالبش این بود که اولا من به شناخت رسیدم در مورد سطح خودم و بعدش هر پادکستی که گوش میدم بقول شما ذوق و شوق دارم برای یادگیری

حالا ربطش با این قسمت چی بود .ربطش اینه که من توی آهنگ انگلیسی گوش دادن ی کم ضعیفم و میخوام با طی کردن دوره تکاملم در عرض یکسال به جایی برسم که توی این موضوع قوی بشم و هر آهنگ انگلیسی رو کامل کامل بفهمم

چقدر لذت بردم از رقصیدن اون پسر جوانی که داشت با تمام احساسش میرقصید و لذت میبرد با وجود اینکه تنها بود و این جا یاد حرفهاتون افتادم که آدم هایی که اعتماد به نفسشون بالاست دنبال هم پایه نیستن برای انجام دادن کارهای مورد علاقشون و خودشون خودشون رو سرگرم میکنن

چقدر همه خودشونن کسی خودش رو قایم نمیکنه هیچ تازه میخوان خود واقعیشون رو بیشتر نشون بدن

امان از این باورها . اینقدر ما اینجا صدای آزیر پلیس فقط توی مواقع ناخوشایند زده شده که الان این صدا رو میشنوم ذهنم میخواد من رو ببره به سمت ی چیز نامناسب اما با تمرکز کردن روی اون رنگ سفید زیبایی که با هم ست شدن هم لباس هاشون و هم موتورهاشون به ذهنم میگم ببین اینجا جشن شادیه و اتفاق بدیه نیفتاده ببین اینا چقدر منظم وقشنگ دارن مانور میدن

بله استاد ماشالا حداقل ده سال جونتر شدین

بله مریم جان دقیقا یکی از دغدغه های افراد چاق وقتی که میخوان لاغر کنن مخصوصا خانم ها اینه که نگرانن صورتشون چروک بندازه .حتی من هم اولین بار که اسم دوره سلامتی استاد رو شنیدم تاثیر این باور توی ذهنم بود که نکنه با الاغر شدن پوست صورته چروک بشه هر چند من خودم آدم چاقی نیستم اما صورت الانم رو دوست دارم و نمیخوام با لاغر شدن صورتم هم لاغر بشه و الان که شما این موضوع رو گفتین فهمیدم که میشه لاغر شد بدون اینکه پوست چروکیده بشه .ان شا الله که در مدار خریدن این دوره باشم و اون یکم چربی های دور شکمم رو بتونم آبشون کنم

بله دیگه مریم جان همیشه اولین کسیه که دوره های استاد رو استفاده میکنه و نتیجه میگیره

مثل همیشه دستان خداوند از راه رسیدن و کارهای استاد رو انجام دادن و اینه همون باوری که جهان سرشار از آدم های نازنینی هستش که همیشه به شما کمک میکنن

آفرین به شما استاد که به عنوان ی مرد اینقدر تمیز و مرتب هستین . منم دوست دارم فردی رو به زندگیم جذب کنم که آدم تمیز و مرتبی باشه البته خودم اینجوری هستم ذاتا اما باز هم نیاز دارم که روی این جنبه شخصیتیم کار کنم که مثل آهن ربا جذب خیلی خوبی داشته باشم .

شنیده بودم استاد که گوشت گوسفندی بهترین گوشت برای بدنه چون چربیش مضر نیس اما الان که شما رفتین خریدین دیگه مطمان شدم اون چیزی که شنیدم درست بوده

استاد منم دوست دارم این آزادی مالی شما رو بدست بیارم خیلی راحت بتونم هر چقدر گوشت بخوام بدون هیچ محدودیتی بخرم مخصوصا گوشت گوسفندی و کباب کردنش که خیلی حال میده

و لباس های متنوع که بدون هیچ محدودیتی برم خرید و هرچی دوست دارم بخرم

البته خدا رو شکر با آموزش های شما توی این مدت خیلی بهتر شدم ولی هنوز اون آزادیه نیست

جالبه معیار کم کردن وزن باید سایز باشه نه خود زن .آخه من دیدم که افراد بیشتر خودشون رو وزن میکنن که ببینن چقدر لاغر شدن

اصلا کیفیت داره داد میزنه از تو دوربین .با دیدن اینهمه خرید هر بار داره باور فراوانی من و همچنین مقاومت های ذهنی من کمتر میشه

جالبه همیشه به ما گفتن لباس نخی بپوشین مخصوصا لباس زیر و حالا من دارم عکسش رو میشنوم اینم انگار از اون باورهای غلطه که باید اصلاح بشه

مبارکتون باشه استاد و مریم جان منم توی یکی دو هفته ای که گذشت کلی خرید کردم البته نسبت به مدار قبلی خودم چون حالم خیلی خوب بود

چقدر این ؤآیشگاهه با حال و تمیز و قشنگ بود دل آدم باز میشه بر خلاف آرایشگاههای اینجا که اونقدر توی زیر زمین و مخفی هستن که آدم دلش میگیره و احساس خفگی میکنه

مبارکتون باشه مریم جان اصلاح کردن موهاتون منم از وقتی شندیم که شما موهاتون رو کوتاه کردین رفتم موهام رو کوتاه کردم و چقدر راحت شدم و چند وقته دیگه هم میخوام برم ی رنگ خوشگل بزارم روشون چون تا حالا اینکار رو نکردم و خیلی هاشون سفید شده میخوام ی تنوعی بدم

سپاسگزارم استاد و مریم جان

خیلی لذت بردم از این تحسین های صادقانه و ابراز عشق های خالصانتون که قطعا لایقش هستین و منم سعی میکنم با دیدن شما این لیاقت ها رو در خودم ایجاد کنم تا از دیگران هم دریافتشون کنم

در پناه الله یکتا