سریال زندگی در بهشت | قسمت 259

سلام به استاد گرامی و خانم شایسته عزیز

استاد جان من صبح که بیدار شدم ساعت ۷ طبق معمول همیشه اول اومدم سایت یه نگاه انداختم ببینم فایل جدید نیومده و دیدم نه .دوباره ساعت ۹بود فکر میکنم ،اومدم تو سایت واسه نشانه امروز یکدفعه چشمم به شما و مرغ و خروسا افتاد ناخودآگاه فریادی از سر ذوق زدم که خودم از اون صدا ترسیدم.استاد نمی‌دوووونین چقدرررررر دلم واسه پرادایس تنگ شده بود و خیلی وقت بود منتظر بودم .چقدررر خوشحال شدم.چقدر اونجا تغییر کرده .چقدر جنگلها پاکسازی شده و فضا باز شده کلی کیف کردم و با وجودی که باید میرفتم بیرون و کار داشتم دلم نیومد کل فیلم نبینم.و چقدررر حالم جا اومد.چقدرر اون اردک کاکلی ها خوشگل بودن اصن کل مرغ و خروس هاتون زیبان.اکبری و عسلی چقدر بزرگ شدن و چقدر خانم شایسته رو دوست دارن.خانم شایسته جان چقدر اون حرفی که به بزها گفتین تو گوشم صدا کرد که توانایی هاتونو تقویت کنین.(فکر کنم همین جمله بود)مضمون جمله این بود که از قابلیت های خدادادی در وجودتون استفاده کنین.خانم شایسته جان :روز نمیشه که من موقع نوشتن شکرگزاری شما رو یاد نکنم و از خداوند نخوام که مثل شما باشم .من از سالهای پیش همیشه دنبال یه الگوی خانم بودم تو زندگیم که از نظر من استاندارد های بالایی داشته باشه و متاسفانه خیلی کم پیدا میکردم .حداقل اونایی که دور و بر من بودن و من شاهد کارها و رفتارهاشون بودم .اما وقتی با شما آشنا شدم انگار خدا به درخواست‌ من تو این چند سال پاسخ داده بود .شما یکی از بهترین الگوهای زندگی من هستید.من قبلاً خیلی به مرتب بودن خونه و زندگیم اهمیت نمی‌دادم چون همش تو گوشم کرده بودن که اون زنای قدیم بودن که همش میشستن و میسابیدن.و من نباید خودمو بخاطر کارهای تکراری خونه فرسوده کنم .از وقتی با شما آشنا شدم و می‌دیدم چقدر به نظافت و پاکیزگی خونه و محیط اطرافتان اهمیت میدین منم دیگه شروع کردم به تمیزکاری .یا اینکه مثلاً من قبلاً بدون آرایش پامو از در خونه بیرون نمی‌داشتم اما الان فقط ضد آفتاب میزنم و بیرون میرم.هر وقت از تاریکی و تنهایی میترسم یاد شما میوفتم که با شجاعت تمام، چندین شب تک و تنها تو یه مزرعه ۲۰ هکتاری زندگی میکنین و با یادآوری این مطلب به خودم ترسم فرو میریزه .شما هم خیلی کم می‌خوابین (شبها تا دیر وقت روی سایت کار میکنین و صبح زود بیدارین تا به حیوونا غذا بدین)هم کم میخورین هم فوق تصور من فعالیت میکنین و به تمیزی اهمیت میدین .هم تو سایت مقاله های به اون پر باری می‌نویسید که نشون از این داره که قانونو بلعیدین.هم همیشه خوشحال و آرامید هم همیشه غرق در توجه به زیبایی ها .خدا شما و استاد عزیز رو برای ما نگه داره.فقط خانم شایسته جان ازتون می‌خوام اگه براتون امکان داره از خودتون ،کارایی که انجام میدین فایل بذارین .مثل همون فایلی که از مرتب کردن خونه برامون گذاشتین یا مثلاً آشپزی کردنتون گذاشتین یا مثلاً امروز که از شیر دادن به بزها فیلم گرفتین .من یکی که خیییییلی دوست دارم بدونم شما یه صبح تا شبتونو چه کارایی انجام میدین .این به من که خیلی کمک میکنم واسه برنامه ریزی روزانه م.و اینکه دوست دارم هر روز بیشتر و بیشتر به شما شبیه بشم.