سریال زندگی در بهشت | قسمت 26

نوشته‌ی زیبا و تأثیرگزار یکی از دوستان عزیزمان، به عنوان متن انتخابی‌ِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی می‌شود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کننده‌ی زیبایی‌ها و نعمتها‌، مصمم شده‌اند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زنده‌ای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شده‌اند برای احاطه شدن با نیکی‌ها و نعمت‌ها.

نه فقط نوشتن درباره‌ی زیبایی‌ها و نعمت‌ها‌، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند‌ و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام‌، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار  فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى می‌رساند.

سلام به استاد سخاوتمند و دوست خدا و مریم مهربان و عزیزم

خدایا این جا چه خبره اینجا چقدر نشانه های خداوند زیاده چقدر حضور خداوند پررنگ دیده میشه. خدایا شکرت شکرت شکرت

من خودم به شخصه باید سپاسگزار بودن رو ازین بچه های دوس داشتنی یاد بگیرم، سپاسگزار بودن از آدما، ازدستای خوب خدا و در کنارش راحت درخواست کردن و نعمت بیشتری رو خواستن خداایا شکرت. چقدر این ۴ تابرادر باهم به طرز واقعی دوست هستن ۴ تا انسان متفاوت و دوست! برای خود من پذیرفتن تفاوت های دیگران با خودم واقعا کار راحتی نیس اینقدر راحت بودن اینجوری سپاسگزار بودن و راحت درخواست کردن واقعا راحت نیس برام! هروقت خودم و اونجا تصور میکردم حس معذب بودن داشتم

چقدر قشنگه که اینجا هیچکسی مدیر نیس هیچکسی واسه کسی تعیین تکلیف نمیکنه و هرکسی به شیوه ی خودش داره لذت میبره من اگه اونجا بودم فکر میکردم حتما باید کاری انجام بدم که شرمنده ی میزبان نباشم یا مثلا خیلی پررو نشم دیگه.. چقدر مهمان ها از این افکار پوچ دور هستن چقدر این دوست استاد باخودش در صلحه چقدر راحته

وقتی اونجا رو صندلی نشسته بود و به پسراش دونه دونه میگفت : !go! go من احساس میکردم خداوند با خیال راحت نشسته رو صندلی و نقش یک مشاهده گر رو داره و درحالیکه میدونه و خیالش راحته که اتفاقی نمیفته با لحنی پر از رهایی به بنده هاش داره میگه !go! go و همین خدا همزمان از اونور داخل آب منتظره و وقتی آدماش وارد ترسشون میشن و میپرن تو اب دستشونو میگیره و میگه همه چی روبراهه، همه چی خوبه، دیدی چقدر ترسات پوچ بودن؟

خدا همه جا هست خدا همه چی هست، خداوند آدم نیست که فقط در یک زمان و در یک مکان باشه. خداوند یک نیرویی هست که در لحظه در تمام هستی در حال جریانه و وسیعه وسیع. خداوند هادیه خداوند حامیه خداوند همه چیزه خداوند همه جاست.

ترس ترس ترس بدترین چیزی که میشه گفت به چشمم دیدم. بابام نمود کامل و جامع یک ادمی هست که بخاطر غلبه نکردن به ترس هاش بخاطر موندن تو حاشیه امن خودش لذت زندگی واقعی رو ازخودش گرفته و فقط داره تحمل میکنه و هر سال بدتر از سالهای قبل میشه. تاوقتی این اگاهی هارو نداشتم منم بشدت از ترس همگانی که تو خانواده ما هست تاثیر گرفتم و همیشه همیشه ترسم باعث زجرم شد اما اونموقع ها فکر میکردم زندگی همینه زندگی همه باید همین شکلی باشه .. ترس واقعا بزرگترین گناهه چون با موندن تو این بادکنک توخالی اتفاقی که میفته اینه که بهترین تجربه هارو از خودمون میگیریم بهترین فرصت ها رو از خودمون میگیریم و وای از اون زمانی که ترس ها بشه جز باورمون و کلی مقاومت داشته باشیم که بخوایم واردشون بشیم.

یادمه زمانی که تولیدی مو مستقل کردم بخاطر نداشتن اگاهی انقدر ترس داشتم که شبا کابوس میدیدم و با جیغ از خواب بلند میشدم .. خانوادم هر روز میگفتن نمیشه ولش کن نمیتونی اشتباه کردی که اینکارو کردی هیچکسی نبود که حتی یکبار بهم بگه میتونی برو حمله کن به ترست فقط انجامش بده .. اون روزا به سختی ادامه میدادم به سختی و تنهایی خیلی از کارارو پیش میبردم حتی نیروهای کارم کلی از سدها تو ذهنشون شکست و حیرت زده بودن ازینکه یه دختر ۲۲ ساله به تنهایی چجوری داره اینهمه فشارو تحمل میکنه اینهمه انگیزه رو از کجا اورده چحوری میتونه بااین همه مردهای بازاری سروکله بزنه .. اشکام نمیزارن تمرکز داشته باشم ..چقدر بخودم ستم کردم چقدر با خودم جنگیدم هربار که یادم میاد به چه شکلی خدا منو اینجا هدایت کرد پر میشم از احساس سپاسگزاری .. من زجرِ تو ترس موندن رو خیلی زیاد کشیدم. زجرِ تو حاشیه امن خودم موندن رو خیلی کشیدم .. من بخاطر نداشتن این اگاهی ها میمردم و زنده میشدم وقتی یه کار جدید انجام میدادم وقتی وارد یه ناشناخته میشدم وقتی میخواستم قدم جدیدی بردارم .. اما حالا احساس میکنم خوشبخت ترینم بخاطر اینکه انقدر خوب دارم تو این مسیر پیش میرم که برای خودم عجیبه.. من دیگه هیچوقت این ظلم و در حق خودم نمیکنم که توی ترسم بمونم .. من دیگه نمیتونم تحمل کردن و بپذیرم، تو ترس موندن رو بپذیرم .. نه تنها با زجر بلکه با احساس لذت با حس اینکه دوباره یه چالش لذتبخشو میخوام تجربه کنم وارد ترس هام میشم من دیگه نمیزارم ترس ها منو رهبری کنن هر ترسی هر چقدرم بزرگ اجازه نمیدم منو به عقب برگردونه نمیتونم دیگه بی ایمان بودن و بپذیرم ..ترسو بودن من یکی از پاشنه های اشیل منه اما هربار که به این فکر میکنم که خدا تاس نمیندازه واسه کسی، خدا کسی رو گلچین نمیکنه خدا دلش نمیسوزه خدا دلش هرگز نمیسوزه ازینکه تو سختی بکشی، خدا در عین مهربانی و بخشندگیش کاملا بی رحمانه در ظاهر، اما کاملا عادلانه در واقع فقط قانون وضع کرده و خودش فقط تماشاگره وقتی این شکلی فکر میکنم قدرت میگیرم و هیچ کس و هیچ چیز نمیتونه منو تو اون ترس نگه داره ..اگه منم که انتخاب میکنم پس نمیخوام بی ایمان باشم نمیخوام بدبخت باشم میخوام بجای گریه کردن و غصه خوردن با آرامش و خونسردی از قانون استفاده کنم و در ارامش کامل هم حالشو ببرم ..چون من لایق خوشبختی هستم.

خدا میگه ترس نتیجش بدترین بدبختی هاست. وارد شدن به ترس وارد شدن به بهترین نعمتهاس این قانونه و تو مختاری هرکدومو که خودت میخوای و انتخاب کنی من فقط هدایتت میکنم و فقط میشینم نگات میکنم .. صدایی که تو دلت میاد و بهت میگه go just go.. و دیگه کاری به انتخابت نداره اون صدا منم ..وقتی ب این فکر میکنم که خدا حتی اصرار هم نمیکنه، خودت هستی و انتخابت و نتیجه ی از قبل مشخص شده ات.. فکر دلسوز بودن خدا رو از کله ت بیار بیرون بیار بیرون، گریه کردن کاری نمیکنه، حرص خوردن کاری نمیکنه، خدا خدا کردن کاری نمیکنه، صبح تا شب نماز خوندن کاری نمیکنه، هیچ غول چراغ جادویی نیس که توبشینی سرجات و بگی خدایا یکاری کن بدون اینکه من قدمی بردارم به خواستم برسم .. من باید اعتماد کنم و حرکت کنم نشانه ها تو مسیرحرکتم میاد نه تو جایی که نشستم، دستان خداوند وایده ها تو مسیر حرکتم میاد نه جایی که نشستم و دارم با ترس فقط ب دوردستتها نگاه میکنم اینارو بخودم هربار یاداوری میکننم که یادم نره نباید بشینم و فکر کنم بلکه باید حرکت کنم ب قول استاد ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است این با ارزشترین حرفیه که تاحالا شنیدم ..

حالا من خیلی خیلی خوشحالم، من بخوبی دارم وارد ترس هام میشم من بخوبی حتی دارم لذت میبرم .. یجورایی من ترس ها رو دوس دارم چون باعث حرکت من میشن چون هربار لذت تجربه ی یه چالش جدید رو بهم میدن و همیشه متوجه این ترسم هستم و بمحض اینکه چراغ ترسم قرمز میشه و میگه متوقف شو سریع واردش میشم و چراغ سبز میشه و بهش میگم تو نمیتونی منو متوقف کنی، تو نمیتونی منو برگردونی، من حمایت و هدایت خداوند رو دارم من دوستی به صمیمیت خداوند دارم، دوستی به مهربانی خداوند دارم، دوستی به ارامش خداوند دارم، من دیگه آگاهم …

ترس تو ذهن من شبیه یه بادکنک بزرگه و خود من نقش سوزن رو دارم! اول که میبینمش برام مث یه سد بزرگه فکر میکنم این بادکنک خیلی بزرگتر از خودمه، اما من که میدونم این فریب شیطونه دیگه حرص و جوش اینکه این بادکنک از کجا اومد و چرا اومد و نمیخورم، تنها کاری که میکنم میرم جلو نگاش میکنم باهاش برخورد میکنم و همین که واردش میشم دیگه نمیبینمش و یادم میاد که چقدر پوچ و واهیه…. خیلی لذتبخشه وقتی ترکیدنش رو میبینم، اون آرامشی که بعدش تجربه میکنم خیلی دوس داشتنیه خیلی زیاد..

استاد چقدر عالیه که انقدر تو مهمان داریتون راحت گیر هستین، چقدر باور نکردنیه این حد از راحت بودن، این حد از خود بودن، این حد از احترام به سبک زندگی خود.. داشتم تو ذهنم مقایسه میکردم سبک مهمونیه اینجا و اونجا رو و تفاوت انقدر زیاد بود که اصلا قابل گفتن نیس ! اخه پیاز واسه مهمون! ( اگه این اتفاق اینجا بیفته خدا میدونه چقدر حرف میخواد از توش دربیاد چقدر قضاوت ها ممکنه پیش بیاد چقدر کدورت ها پیش میاد و دیگر هیچ..)

الله اکبر ازین راحتی! الله اکبر ازین سبک لذت بردن! ازین پرداختن به اصل (لذت بردن از لحظه ها) اصلی که از سریال سفر به امریکا تا سریال زندگی در بهشت تو تک تک فایلا با زبان تصاویر داره گفته میشه داره بهش توجه میشه اصلی که انگار اساس زندگی در امریکاس.

شما حتی یک دقیقه رو هم هدر نمیدید واسه لذت بردن و تجربه ی شادی کردن! در واقع تمام این لحظات در حال سپاسگزاری هستید تمام این لحظات در حال پرداختن به صلاه و عبادت خداوند هستید، خدایا شکرت که داریم میبینم و بیشتر درک میکنیم که این ها همه همون ادمای معمولین فقط تفاوت ها مون به شکل ظاهریمونه وگرنه قانون برای یوسف هم که کم سن ترین عضو این جمعه همون قانونه واسه استاد هم همون قانونه!

میشه از آب ترسید! میشه توش شنا کرد و لذت برد! میشه از تاریکی ترسید میشه برای لذت بردن ازش استفاده کرد و توش رقصید و اواز خوند! میشه از اتیش ترسید میشه از نورش استفاده کردو کلی عکس فان گرفت و میشه از حرارتش استفاده کرد و پیاز چال درست کرد و لذت برد! میشه از از زندگی ترسید و تجربش نکرد میشه زندگی رو تجربه کردو لذت برد!

قانون قانونه! این تو هستی که انتخاب میکنی کدوم روی زندگی رو تجربه کنی ،بدبختی یا خوشبختی..

خدایا شکرت چقدر خوبه که قوانین ثابته چقدر خوشحالم ازینکه تا این حد عدالت برقراره و هرکسی دقیقا جایی هست که باید باشه و چقدر خوشحالترم ازینکه ما با اجرای این قوانین ثابت میتونیم از همون جایی که هستیم جامون رو تغییر بدیم و بریم جایی که میخوایم باشیم و هربار جای بهتر هربار مدار های بالاتر..خدایا شکرت

راستی استاد و مریم عزیزم من عاشق اون پیازچالی هستم که رو اتیش درستش کردید دوبار دهنم اب افتاد ،وسط کامنت نوشتن این ایده اومد که امشب درستش کنم و واسه افطار بزنم بربدن و حالشو ببرم ! پس پیش بسوی پیازچال خوشمزه و خلق یه تجربه ی لذتبخشو جدید……… با تمام وجودم عاشقتونم عشقای من و بی نهایت سپاسگزارم ..

برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    450MB
    31 دقیقه
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 26
    133MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

306 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمدعلی مهرجوی» در این صفحه: 3
  1. -
    محمدعلی مهرجوی گفته:
    مدت عضویت: 2195 روز

    💓💖💚به نام خالق زیباییها ⁦💚💖💓

    سلام خدمت استاد عزیزم 🌹💙

    و خانم شایسته مهربان 💞💞

    خدایا شکرت امروز هم فرصت زندگی کردن و لذت بردن از این همه نعمت ،زیبایی و ثروت را داشتم

    خدایا شکرت که امروز هم لیاقت زندگی در بهشت را در کنار خانواده صمیمی عباس منش تجربه میکنم🙏😘😘

    ای جانم یه بعد ظهر عالی ، و یه آبتنی باحال با میهمانان عالی ..

    چقدر خورشید زیبا خودنمایی می‌کنه ،،انگار از خجالت میهمانان رفته پشت درخت‌ها و از لابه لای شاخ و برگ ها به روی دریاچه میتابه و این منظره را روشن و عالی کرده 😘👏👍🌄

    ایول به استاد خودش اولی پریده داخل آب و داره به بچه ها میگه بیایین از این نعمتها لذت ببرید ،از این آب ولرم لذت ببرید 😍 مثال تمام دوره ها و آموزشهای سایت که مشتاقانه فریاد میزنه تو این مسیر زیبا بیایید به خوشبختی ،به ثروت ،سلامتی ،روابط عالی و همه چی می‌رسید فقط به من اعتماد کنید و دنبالرو راه من باشید شما هم میتونید مثل من خوشبخت باشید 💗

    بچه ها به نظر من چون ذهنشون ،قلبشون و درونشون زیباتر هست ،یعنی از ناخالصی ها این جهان پاک تر هستن ،،خیلی جاها ترس هاشون کمترن و راحت تر میتونن کارهای جدید تجربه کنن

    چون روحشان یه روح پاک هست ،روح خدایی

    یه درس زیبا اینکه استاد وقتی داخل آب بود بهشون میگفت بپرید داخل آب نگران نباشید و اونها هم یه جورایی اعتماد داشتن ،هم استاد بود هم تیوپ …وقتی برادر بزرگه پرید تو آب ،یوسف هم ترغیب شد که بپره چون یه الگو از جنس خودش دید و ایمانش قوی تر شد که من هم میتونم و با عشق شیرجه زد داخل آب 🤩😍

    چقدر از ما عباس منشی ها به استادمون واقعا اعتماد داریم ،و به آنچه استاد میگه ایمان کامل داریم و در مدار بالاتر چقدر میتونیم به خدایی که ما را خلق کرده و تمام قدرت‌ها در اختیارش هستن اعتماد کنیم ،ایمان داشته باشیم و قدم برداریم

    خود من چقدر میتونم اعتماد داشته باشم که بابا مثلا اگه میخای مهاجرت کنی تو فکر نباش ،خدا با آغوش باز از تو حمایت می‌کنه ،،تو قدم اول بردار خداوند همیشه حامی تو هست ،مگه اینهمه تو زندگی کمکت نکرده ،،چه جاهایی جلوی آبروریزی های بزرگ گرفته ،از صدمات بزرگ نجات داده ،از مریضی ها ،از تصادف ها،و……..ولی اون نجواهای شیطان و ذهن نمیگذارن اعتماد کنیم ،نمیگذارن مثل این بچه ها خودمون رها کنیم تو شادی و خوشبختی .واقعا چقدر شرک داریم

    چه زیبا پدر به یوسف انرژی میداد و همین که دوربین به دست بغلش بود و استاد هم از داخل آب صداش میکرد ،برای یوسف بزرگترین قدرت بودن 👍👏👏

    استاد تو شهر ما یه رودخونه بزرگ و عالی با آب سرد و تمیز شفاف وجود داره کلا این رود دز نگین شهر ما و بزرگترین نعمت تو این گرمای طاقت فرسا هست ،،و نمیشه رودخونه باشه و شنا بلد نباشی

    بچه که بودیم پدرم من و برادر بزرگم میبرد شنا یاد بده ،میرفت داخل آب می‌گفت بپرید برادرم خیلی سریع پرید تو آب رفت تو دل ترس و واقعا شنا کردنش عالی و عالی شد ولی من با اینکه پدرم داخل آب بود میترسیدم و هیچ موقع نتونستم بر این ترس غلبه کنم و شنا در حد عالی یاد بگیرم ،،

    البته تا حدودی بلد هستم ولی هیچ وقت به خودم اجازه شنا در عمق های بیشتر ندادم …و کم کم از آب ترسم بیشتر شد ..

    تا یه مدت جلوتر هم خیلی از جاها نمیتونستم وارد ترس هام بشم ،اعتماد بنفسم کم بود ،تا یه جایی جلو میرفتم ولی تو قدم‌های آخر نمیتونستم به خداوند اعتماد کامل کنم و تنها دلیلش ضعیف بودن درونم بود ،نجواهای شیطانی قوی تر بودن

    ولی خدا را هزار بار شکرت بعد از آشنایی با شما و این قوانین زیبا و این مسیر الهی روز به روز قوی تر شدم ،دارم روز به روز اعتماد بنفسم قوی تر میکنم هر روز با دوره عزت نفس بر روی خودم کار میکنم

    و خیلی جاها مثل این بچه ها فقط شیرجه میزنم تو شادی ها و بیخیال فردایی که هنوز نیومده میشم و خوشحالی میکنم ..البته بعضی جاها هم هنوز ترس ها هستن🌹 ولی خدا را شکر هر روز از هر نظر بهتر و بهتر میشم 🌹

    ای خدا چقدر خوبه به این درک برسیم که خداوند مثال استاد همیشه در کنار ما هست ،،چهار چشمی حواسش به ماست ،،چقدر این درجه از اعتماد کردن و ایمان داشتن زیباست ،خدایا درونمان را قوی کن ،خدایا از این جنس ایمان در وجودمان قرار بده 🙏🙏

    وقتی یوسف برای بار دوم شیرجه زد داخل آب اونم داخل تیوپ چقدر اعتماد بنفس بالاش نشون میداد ،و اینکه فقط کافی بری داخل ترس ها بعد میبینیم که همه پوچ و واهی هستن و بعد فقط لذت لذت لذت در انتظار ما هست …استاد همین رودخونه شهر ما آبش خیلی سرد هست ،،با آب دریا و استخر خیلی فرق می‌کنه …خیلی ها وقتی میخان وارد آب بشن همش دل دل میکنن و از سرمای آب فرار میکنن ،و هی تعلل و تعلل باور نمیکنید آفتاب سوزان میزنه تو سر صورتشون ولی از اینکه برن تو آب سرد میترسن ،،ولی وقتی خودشون رها کنن ،و همون شیرچه اول دیگه همه چی تمومه و سریع بدن به اون آب عادت می‌کنه و همش میگن ای بابا چرا زودتر نپریدن داخل آب 😄😄😄

    یه درس زیبای دیگه :همین تعهد و مسئولیت پذیری بچه ها و ادب و احترامشون باعث شد که استاد مشتاقتر بشه و وسایل بهتر را در اختیارشان قرار بده 👏👏👏استادچه قدر زیبا حواست به اون پیچ های پله ها بود و سریع درستشون کردی …

    چه درس زیبایی به خودم میگم محمد ببین تو سمت خودت خوب انجام بده ،تو لیاقت خودتو نشون بده ،تو مسئولیت پذیر باش ،با همین داشته هات زندگی کن خدا از تو مشتاقتره که خوشحالی بنده خوبش ببینه ،در بهترین زمان بهترین نعمتها را وارد زندگیت می‌کنه ..

    ای جانم از یه تیوپ کوچیک رسیدن به یه تیوپ بزرگ و زیبا 👍👌👌خدایا شکرت چقدر زیبا چه پمپ باد زیبایی 😍همه چی عالی خدایا شکرت 🙏

    یه درس زیبا که این بچه ها داشتن این بود که کلا با هم خوب بودن ،نه مثل ما که همش میخان یکی تو آب خفه کنن ،،هل بدن تو آب ،و….کارهای خطرناک …واقعا چقدر این بچه ها با ادب و مهربان هستن و چقدر هوای همدیگه را داشتن و واقعا از این محیط زیبا ،از همین لحظه کمال لذت و استفاده را میبردن ..وقتی تو همچین محیطی باشی خود آدم هم بیشتر انرژی میگیره ،،مثل استاد که بعد بستن پیچ ها واقعا خیلی جالب پرید تو آب،،یدونه ایی استاد 👏👏😍😍🤩🤩🤩😄

    ای جانم یعقوب دوست داشتنی هم ترغیب شد بپر ه تو آب 😜😜🏊واقعا شهامتش از همه بیشتر بود چون مسیر شنا کردنش تا رسیدن به استاد بیشتر از همه بود به افتخار تپل خودم 👏👏👏👏🤩😘

    خدا می‌دونه این دریاچه تا حالا این همه هیجان به خودش ندیده ،،پسرهای پر انرژی و باحال کلا این دریاچه هم الان داره شکر گذاری می‌کنه که دارن ازش استفاده میکنن ،حالا ماهی های میگن تا دیروز ما را شکار میکردم امروز همش دارن با اون شیرجه هاشون تن بدن ما را میلرزونن😜😜😄😄

    استاد واقعا دمت گرم عجب مهمون نوازی می‌کنی ،،عجب انرژی به این بچه ها میدی که یکی یکی دارن می پرن تو آب ،،بخدا خوشبحال اون مهمونها…استاد چه زیبا انسانیت را نشون میدید با احترامی که به این بچه ها میزارید هم خودتون انرژی میگیرید و هم برای این عزیزای دل خاطره های شیرین درست میکنید خانم شایسته عزیز شما هم خسته نباشی که هم فیلم میگیری هم این لحظه های شیرین با ما به اشتراک میذاری هم مهمون نوازی می‌کنی به افتخار استاد و عزیز دلش بزن دست قشنگیه را 👏👏👏👏👏👏👏👏

    اول از همه با خودم هستم بیایم با ثروتمند شدن خود برای فرزندان خود زندگی زیبا فراهم سازیم

    من وقتی ثروتمند باشم میتونم وقت کافی برای یه تعطیلات باحال با خانوادم داشته باشم ،،بهترین لحظه ها بهترین باورها بهترین آرزوها در چنین روزهایی برای یک کودک ساخته میشه ،،وقتی پدر و مادر در رفاه کامل ،در صلح صفا ،با عشق و علاقه با هم روزهایی زیبا میسازن..بهترین الگو برای فرزند میشوند👏👏🌹 و باز هم ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست 🌹

    یه نکته زیبا این که مادر این بچه ها داره به کارهای خودش رسیدگی می‌کنه و همه چی ریلکس در جریان هست ،پدر همراه فرزندانش دارن شادی میکنن بدون استرس و نگرانی.. شاید دفعه بعد این بچه ها با مادرشان برن تفریح و مسافرت ..هدف شاد بودن و لذت بردن هست در کمال احترام و ادب ..🌹👏👍

    چقدر زیبا خانم شایسته از بغل اون برادر کوچیکه رد شد که نمیخاست شنا کنه ،نه اصراری نه اجباری نه تحقیری از طرف پدر و اطرافیان و یا سرزنش کردن که تو ترسو هستی و…..

    تا خودش با دیدن این همه انرژی مثبت و خوشحالی برادر هاش تشویق شد به شنا کردن

    خدایا چقدر این جمع عالی هستن کوچیک بزرگ

    در کمال احترام با هم رفتار میکنن ..نه اجباری نه فشاری برای انجام کارها 👏👏👏👏

    و یه سپاسگذاری بزرگ از خداوند بابت این بهشت زیبا ،،هر بار که دوربین اطراف دریاچه را نشون میده فقط زیبایی زیبایی زیبایی خدایا شکرت 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏

    واقعا وقتی آدم در مسیر زندگیش الگوی موفقی داشته باشه راحت تر میتونه وارد ترسهاش بشه ،و قدم به قدم قویتر میشه و میبینه که این ترسها همه پوچ هستن مثل همین رفتن بچه ها زیر ساختمان واقعا براشون یه تجربه زیبا بود

    عجب روز زیبایی خدایا شکرت و حالا یه پیک پنگ عالی بین برادرها و بعدشم یه آتیش حسابی و کاردرست اصلا نمیشه تو یه جای جنگلی باشی و لذت آتیش روشن کردن نبری،،مخصوصا کنار دریاچه هم باشی 😍💗 مثل همیشه هم خانم شایسته تو فکر استاد بود وبراش یه پیاز چال عالی درست کرد که البته یه تجربه جدید هم برای مهمونها بود ،😋😋😋خدایا شکرت چه شب زیبایی بچه ها برای خودشون بازی میکنن ،یکی با نور ،یکی با سایه خودش می‌رقصه ،یکی عکس میگیره و…..خدایا شکرت که امروز هم لیاقت دیدن این همه زیبایی را داشتیم 💓💖💚💙💙

    خدا نگهدار 🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    محمدعلی مهرجوی گفته:
    مدت عضویت: 2195 روز

    سلام دوست عزیزم 🌹💖

    شما لطف دارید و بسیار مهربان هستید ،،خدایا هزار بار شکرت که میتونم به لب خانواده عزیزم لبخند بیارم،،چه نعمت بزرگی

    به آفرین عزیز شما فوق العاده هستید..ایشالا در پناه الله یکتا به هر آنچه آرزو دارید برسید 💖💐💐

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    محمدعلی مهرجوی گفته:
    مدت عضویت: 2195 روز

    سلام خانم شیرزاد عزیز🌹

    احسنت به شما و این دیدگاه زیبا 👌👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏

    چقدر زیبا و کامل ،از چه زاویه های زیبایی نوشتید 🌹

    واقعا یکی از بهترین کامنت هایی بود که تا الان خونده بودم

    خدا بهتون خیر برکت بده که با این نوشته های زیبا ،آگاهییهای خود را با دوستان به اشتراک می‌گذارید

    از خداوند بزرگ روزهایی سراسر عشق ،سلامتی ،سربلندی و سراسر افتخار برای شما خوب خدا آرزومندم 🌹🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: