سریال زندگی در بهشت | قسمت 260

به نام خدا

استاد وخانم شایسته عزیز ممنونم بابت این فایل :)

اول از همه چه کپشن قشنگی

‏لذت بردن از چیزای کوچیک

‏اصن زندگی یعنی همین،لذت بردن از چیزای کوچیک و ساده

‏••

‏من قبلا فکر میکردم اگه به فلان موقعیت به فلان خونه به فلان ماشین یا به فلان ثروت برسم، حسم خوب میشه و زندگی شادی خواهم داشت(تفکر غالب اکثر ادمها)

‏یا اگه به ارزوهام برسم دیگه woooow اصن همه چی از این رو به اون رو میشه،

اصن زندگی یه شکل دیگه ای میشه.

‏اما هرچی که زمان گذشت و به یه سری از خواسته هام که رسیدم،شاید احساس بی معنی بودن کردم.

‏و کم کم فهمیدم زندگی یه لحظه است

‏در واقع مجموع لحظاته

زندگی یعنی مجموعه ی لحظه هایی که شکر گزاری و داری از زندگیت لذت میبری.

‏

| ‏به نظر من لذت بردن از زندگی خودش شکور بودن درعمل هستش. |

و الان من سعی میکنم بیشتر لذت ببرم از زندگیم

تا بیشتر شکرگزار باشم

و شکرگزار باشم تا بیشتر لذت ببرم =)

سعی میکنم نه غصه ی گذشته رو بخورم و نه ترس از اینده رو داشته باشم چون دوستای خدا نه ترسی دارند و نه حزنی

همین لحظه رو دریابم چون خدا همیشه مراقبمه و وقتی که اون هستش دیگه ترس و نگرانی بی معنی میشه.

•••

و اینم چندتا از لذتهای کوچیک من

لذت خوردن چای هلی که من و همسرم دوسش داریم

درست کردن و خوردن خرما گردویی هایی که پر از گردو میشن

رفتن بیرون، و خوردن پیتزای پپرونی :)

دیدن فیلمهای مورد علاقه مون

دیدن خندوانه و مسابقه ی ادابازی

بازی کردن پانتومیم

درست کردن و خوردن سالادی که خودمون ترکیباتش رو کشف کردیم

|کیک درست کردن

هم زدن شیر و تخم مرغ و پودر کیک و پاچیده شدنش به دیوار اشپزخونه و خندیدنمون

پیچیدن بوی کیک تو خونه و اشپزخونه مون

نگاه کردن از شیشه ی فر به کیک درحال پخت، درحالی که بوش کل خونه رو گرفته :) |

بیرون رفتن از سانروف و خوردن بادمحکم به صورتم

رفتن تو طبیعت

خوردن چای اتیشی

سوارشدن تله سیژ

غذا خوردن

خوردن توت فرنگی شیرین و خیار قلمی که بوش ادمو دیوونه میکنه

خوردن بستنی دستگاهی بیرون

رفتن به بالا پشت بوم با یه لیوان چای گرم

خریدن صندلی های تاشو برای سفر و کمپ

صبح زود پاشدن

بازم یه عالمه ازتون ممنونم استاد وخانم شایسته

چه تمرین قشنگی

من که خیلی کیف کردم

In God we trust…..