این فایل با زبان تصاویر، پیامی ارزشمند و سازنده برای ما دارد . پیامی که شاید تا الان آن را جدی نگرفته ایم و عاملی برای خوشبختی نمی دانیم.
پیام این است که: قدرت لذت های ساده را دست کم نگیریم.
لذت بردن از همین موضوعات ساده است که درهای زندگی را به روی برکت ها و نعمت ها باز نگه می دارد.
و در نهایت وقتی به مسیر زندگی خود نگاه می کنیم، متوجه می شویم بیشترین شادی و رضایت ما از زندگی، به همین موضوعات ساده اختصاص داشته است.
یکی از لذت های ساده زندگی ما این است که هر روز پینگ پونگ بازی کنیم و از همراهی یکدیگر لذت ببریم.
در شروع کار، هیچ کدام از ما این بازی را بلد نبودیم اما نگاه ما این بود که پینگ پونگ برای ما هم بازی فیزیکی است، هم بازی فکری و راهی برای تقویت ذهن و قدرت تمرکز.
ما در این بازی روی پیشرفت های کوچک تمرکز گذاشتیم و نگران بی نقص عمل کردن نبودیم. اما با ادامه ی این روند و گذشت زمان متوجه شدیم همین فعالیت ساده، چقدر برکت و کیفیت وارد زندگی مان کرده است.
تا همین حالا چقدر در این بازی بهتر شده ایم. مهم تر اینکه یک بازی ساده چقدر برای ما شادی به ارمغان آورده است. این بازی به ما فرصت داده تا دوستی و ارتباط را در سطحی عمیق تری تجربه کنیم و از معاشرت با یکدیگر بیشتر لذت ببریم.
قدرت لذت بردن از چیزهای ساده را در زندگی ات دست کم نگیر. از همین حالا، لذت بردن از چیزهای ساده را در زندگی خود شروع کن.
به پیام این فایل فکر کن و در بخش نظرات این جلسه، نگاه خود را درباره موضوعات زیر بنویس:
مورد اول: نمونه ای از لذت های ساده ای را ذکر کن که موجب شادی و رضایت شما از زندگی ات شده است:
مورد دوم: اگر حرف مردم را کنار بگذاری و به داشته های زندگی ات منصفانه تر نگاه کنی، چه فرصت های دیگری را برای لذت بردن از چیزیهای ساده، پیدا می کنی؟
مورد سوم: چه فعالیت لذت بخشی هست که هم مورد علاقه شماست و هم مورد علاقه شریک عاطفی شما (دوست یا عضو خانواده)؟ مثل یک ورزش مشترک یا یک هنر مورد علاقه یا کاری مثل باغبانی و گلکاری و ..
و چطور می توانید از طریق این علائق مشترک، سطح عمیق تری از ارتباط با یگدیگر را تجربه کنید؟
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 260422MB33 دقیقه
ماشالله به انرژی و قدرت بدنیتون
افرین
چقدر عالی هستید
مریم جان همه جوره خداقوت
چه تدوینی کرده بود بازی پینگ پونگ رو
از دو زاویه و دو دوربین
دمت گرم
افرین
.
مبارکتون باشه هیولای بزریلی که گوشت رو براتون میکنه دلچسب و بینظیر
چقدر کارها رو آسون و راحت میکنن این وسیله ها
.
یک جمله ای خانم شایسته گفتن
که زمانی که برایذتیز کردن چاقوهاا….
اخ که چقدرمناسبه من بود
منِ اینروزهاااا
که با تیز کردن باورهااا باید پیش برم
اولویت ساخت باورهای مناسبه
اولویت قوی کردن باورهاست
نترسم و نگران نباشم که پس کونتیجه؟
نتیجه هست فقط به نسبت اندازه قدرت باورها
هرچه قویتر و تیزتر نتیجه بزرگتر
.
توحید +باورهای قوی+حرکت=نتایج دلخواه
ممنونم مریم جان زیبااا
.
درباره سرگرمیها و لذتهای کوچیک
گاهی توی حیاط چای اتیشی میزاریم و میشینیم هم ازرطبیعت لذت میبریم هم از هوا هم ازرچای و آتش
.
گاهی در طبیعت زیبای اطراف خونه پیاده روی میکنیم
گاهی با دخترم اهنگ میزاریم و بلند بلند میخونیم و میرقصیم
تمیز کردن خونه هم برام تفریح لذتبخشیه
و رفتن کنار رودخانه نزدیک خونه هم که فوقالعاده ترین لذت برای من
.
.
.
ممنونم از شما دو بینظیر
عاشقتونم
سلام سعیده جانم
چه نوری
عجب سروری بپا میکنه تو وجود آدم
.
چقدر بجا بموقع هدایت شدم به کامنتت
برای من که این روزهااا فقط پی اصل زندگیم
و اصل فقط اوست
همه چیز اوست
هرروز با من حرف میزنه
هرروز من رو داره با حریان خودش همراه وهماهنگ میکنه
عاشقانه خودم رو بدستش بسپارم و رها باشم
.
این کلام الهی که به قلم شما نگاشته شد
اطمینان ادامه راه و مسیر
اطمینان تو نزدن
اطمینان فقط رو خودش حساب کردن
که بهشت همینجا منتظره
منتظره ماهست
ممنونم سعیده قشنگ ومهربون
دختر ماهت رو ببوس
چه عاالی و تحسین برانگیز هست این همراهییش با این خانواده الهی
خداروشکر
روی ماهتت رو میبوسم رفیق دوست داشتنیم
ممنون سعیده جانم
رد پای شمارو خوندم و چقدر انگیزه گرفتم
واقعااا استمرار استمرار همه چی هست
جایی استاد گفتن من حتی نتیجه رو که نمیدیدم اطمینان داشتم راه درسته، و مسیر همینه
ومن اینروزهااا همش این پیام رو تو گوشم دارم
راه درسته ومسیر درسته
راه همینه
اطمینان دارم
پروسه بالا پایین شدنهای من غریب به ده سال هست
زمان زیادیست به خصوص وقتی میبینم افرادی در زمان کوتاهی که وارد مسیر اگاهی شدن و نتایج الهی بسیاری بدست اوردن
و اما به خودم خرده نمیگیرم
اون موقع هااا من در حرف با خدا بودم، درعمل همش جلو خدا سنگ مینداختم
و خدای مهربون که دوست نداشت بنده اش اذیت بشه، از سرراه میرفت کنار. چه کردم با خدااااای عزیزتر از همه هستی ام، چه کردم!
او بارها دستم رو میگرفت و منو میخواست بزار تو مسیر درست و من دست از دستش میکشیدم و میگفتم دیگه خودم بلدم، دیگه خودم بقیه راه رو میرم و بازهم این مهربانترین مهربان میرفت کنار تا مبادا من فکر کنم مجبورم، تا اختیارم رو بدست خودم سپرده باشه
و من غافل بودم دست در دست او داشتن یعنی چه؟
غافل بودم با اوبودن یعنی چه؟
.
و بالاخره بعد از ده سال از راه و بیراهه رفتنهام، نشستم یگوشه و گفتم خدایا من “تسلیم”
من “تســــلــــــــیم”
تو بگو
تو باش
تو حرکت کن
به قول شما خسته بودم
خسته ازکتکهای روزگار
از دویدن و نرسیدن
از بدنبال ارامش بودن و او از من فرار کردن.
و عهد بستم دیگه فقط خودش
هرچقدر هم اوضاع و شرایط نادلخواه، فقط او
و من رهاشدم در دستانش
.
عهد بستم هرچه مرا به او متصلتر میکند رو وارد زندگیم کنم
گفت بیا کنار این خانواده
اینجا بمان
ابنجا بخوان
اینجا بنویس
اینجا گوش کن
اینجا بخواب
.
گفت بزار پله پله میبرمت جلو
ارام باشو رها
من هم که قول تسلیم داده بودم
پذیرفتم
و الان بیش از صدوچهل روزه متعهد هستم یا به قولی پاکم
. گاهی نجوای شیطان میاد اما همون خدایی که خودم رو بش سپردم و تسلیم کردم میشه مرهم همه وجودم
میشه ارامش الهی ام
دستان الهی اش را بیش از پیش میبینم و شکر میگم
خودش میگه این کتاب رو بخون و میخونم
خودش میگه این فایل رو ببین و میبینم
نیت کردم برخی دوره های استاد رو تهیه کنم
و خودش از طریق خواهرم که قبلترهاا تهیه کرده بود به من رساند و من شاکربودم و خوشحال
(قبلترها اگر چیزی دویت داشتم تهیه کنم و بجای انکه خودم تهیه کنم کسی برایم میخرید بسیار در وجودم ناراحت میشدم که من چرا خودم نتوانستم و این رو ضعف میدیدم، اما دیگر نگاهم اینگونه نیست همه را شکر میگویم، قدر میدانم و شاد میمانم و میگویم خداوند اینگونه خودش را به من نشان داده است و قطعاا روزی من هم برای کسی کاری میکنم و خداوند را به دیگران نشان میدهم، اینها هدایای الهی هستن و دستان الهی…)
با اطمینان از مسیرم میگم که بزودی زود من هم از دستاوردهایم میگم و سالنگار حضورم رو اینجا باشما بهترینها جشن میگیرم.
ممنونم دوست نازنینم
راستش خدای درونم من رو وادار به نوشتن این خطوط برای شما کرد
بماند به یادگار در کتاب این خانواده
دوستت دارم