سریال زندگی در بهشت | قسمت 260 - صفحه 1

530 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فهیمه پژوهنده» در این صفحه: 17
  1. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2182 روز

    بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین

    سلام به همه عزیزانـــم، سلام سلام سلام

    میخوام دوباره برای این قسمت بنویسم.اصلا مینویسم باز دوباره میخوام بیام بنویسم. اصلا من فقط عاشق اینم هر چی تو ذهن میاد رو تند تند بنویسم ولی حالا اینبار قرار نیست هر چی مینویسم باشه میخوام بخاطر خودم تمرین کنم و اون سوال ها رو با دقت بخونم و جواب بدم، میخوام بخاطر این کار ارزشمند و هدفمند فایل های اخیر با سوالات و پیامی که به عنوان دیدگاه اصلی فایل مطرح شده الگو بگیرم و با اون الگو هر چی اومد فقط بنویسم. خب پیام این فایل چی بود.

    پیام این است که: قدرت لذت های ساده را دست کم نگیریم.

    چقدر این پیام حرف داره، چقدر این پیام زیباست، چقدر این پیام به من میگه از لحظه به لحظه زندگی باید لذت برد. اصلا وقتی دیشب کامنت بچه ها رو میخوندم بیشتر دیدم که چقدر من از چیزهای زیادی لذت میبرم،چقدر خوبه که به یاد آوردم تا دست کم نگیرم. چقدر این موضوع به من کمک میکنه که در لحظه اکنون زندگی کنم و همش لذت ببرم. چقدر این موضوع و خوندن کامنت ها به من گفت میشه احساس خوب به همه چیزهای ساده و روتین زندگی داشت و با احساس خوبه که لذت بردن از اون چیز تکراری، تکراری نمیشه و منو در فرکانس خوبی ها نگه میداره. چون همش در حال لذت بردنم. مگه میشه کسی از چای خوردنش، از نشستن کنار پنجره، از دیدن پرنده ها لذت نبره و در لحظه حال زندگی نکنه. مگه میشه با همین چیزهای ساده لذت برد و احساست سراسر در فرکانس خوبی قرار نگیره…اصلا میگم این خودش کلی برام درس داره.ممنونم از دوستانی که از لذت هاشون با دقت و صداقت نوشتن و باعث شدن اینقدر آگاهی تو ذهنم موج بزنه.

    میرم برای نوشتن جواب به سوال ها…خدایا خودت کمکم کن اون چیزهایی رو بنویسم که باید بنویسم.

    مورد اول: نمونه ای از لذت های ساده ای را ذکر کن که موجب شادی و رضایت شما از زندگی ات شده است.

    1. نوشتن نوشتن نوشتن

    2 دیدن نقطه آبی رنگ کنار اتاق شخصی ام در بهترین جای دنیا

    3.خوندن کامنت ها، مقاله ها و هر اون چیزی که تو سایت هست

    4. شنیدن صدای پرنده ها که چهچه میزنن، آواز میخونن

    5. خوردن چای و آب وقتی خیلی تشنه ام

    6. بو کردن گل ها، دیدن شون و عکس گرفتن از زاویه های مختلف

    7. عکاسی کردن

    8. گاهی با صدای بچگانه حرف میزنم لذت میبرم.

    9. مروج علم بودن و با اشتیاق صحبت کردن

    10. دیدن همین بنر کهکشان و سحابی که به تازگی به اتاق مون زدیم.

    11. دیدن خودم در آینه قدی قشنگ مون که به مناسبت سالگرد ازدواج مون به خونه اضافه شد.

    12. رقصیدن جلو آینه

    13. ورزش کردن جلو آینه وقتی میبنم ماهیچه هام دارند کار میکنن و زیباهاشون رو نشونم میدن.

    14. مرتب کردن خونه و نظم دادن همه چیز

    15. تمیز کردن و برق انداختن سینک ظرفشویی

    16. به گلذان های آفتاب خورده که نگاه میکنم لذت میبرم.

    17. دیدن همسرم وقتی غرق کار کردنشه با شور و عشق

    18. صحبت کردن با همسرم

    19. دلتنگ شدن برای خانواده ام لذت میبرم وقتی به یاد میارم چرا اینجام.

    20. از دیدن نشانه ها لذت میبرم

    21. از سپاسگزاری لذت میبرم

    22. از دیدن موهای پرپشتم که لاش موهای سفید داره لذت میبرم

    23. از به یادآوردن تک تک هدایت های خدا لذت میبرم.

    24. من از تمام خونه مون لذت میبرم.

    25. از اینکه زمان کمی صرف آشپزی میکنم خیلی لذت میبرم

    26. از اینکه با خودم میتونم اسپیکر حمام ببرم و بازهم صدای استاد جان رو بشنوم از اون حمام و تمیزی لذت میبرم.

    27. از شگفتی و علم لذت میبرم

    28. از تجربه کردن لذت میبرم

    29. از دیدن لپ تاپ و وسایل ساده خونه میزم لذت میبرم.

    30. از قلب هایی که اطرافم هست یا خریدم لذت میبرم.

    31. از نوشته های رو میزلپ تاپم لذت میبرم.

    32. از بودن با خودم تنهایی لذت میبرم.

    33. از دیدن زیبایی ها لذت میبرم.

    34. از یاد گرفتن که خیلی خیلی لذت میبرم.

    35. از حل کردن مسائلم لذت میبرم.

    36. از به چالش کشیدن خودم لذت میبرم.

    37. از خودکارهای رنگی رنگی روی میزم لذت میبرم.

    38. از داشت ماگ های قشنگ مون لذت میبرم.

    39. از چیدمان و تغییر دکور لذت میبرم.

    40. از صحبت کردن در مورد قانون لذت میبرم.

    41. از اینکه پول دارم میسازم هرچند کم و شروع کردم لذت میبرم

    42. از صدای قلبم که با سپاسگزاری به تپش درمیاد لذت میبرم.

    43. از اشک شوقی که تو چشمام جمع میشه مثل الان لذت میبرم

    44. از باز شدن قلبم لذت میبرم.

    45. از آگاه شدن لذت میبرم.

    46. از آینه کوچیکی که روی میزم گذاشتم لذت میبرم.

    47. از دستبندهای چرمی که دوست هنرمندم برام درست کرده لذت میبرم.

    48. از وجود همسرم حتی وقتی خشمگین میشه لذت میبرم.

    49. از دیدن عکس هامون که به دیوار زدم لذت میبرم.

    50. از پیاده روی اطراف خونه لذت میبرم.

    51. از دیدن فراوانی و شلوغی تو مترو، خیابون لذت میبرم. از کار کردن و فعالیت داشتن لذت میبرم.

    52. از تزیین های ساده و زیبا دیدن اطرافم لذت میبرم

    53. از بودن با آدم های هدفمند و قوی لذت میبرم.

    54. از رفتن به بازار گل نزدیک خونمون هربار به وجد میام و حسابی لذت میبرم.

    55. از بودن در تهران بزرگ لذت میبرم.

    56. از بستن موهام لذت میبرم.

    57. از پوشیدن لباس های هم رنگ و هماهنگ لذت میبرم.

    58. از راحت گرفتن و آسان گرفتن کاره لدت میبرم

    59. از شستن ظرف ها و خلوت شدن شینک لذت میبرم.

    60. از بوی سیر و سرخ شدن پیاز لذت میبرم

    61. از دیدن این همه تنوع در همه چیز خیلی لذت میبرم.

    62. از رفتن به برج میلاد لذت میبرم

    63. از دیدن شهر در ارتفاع لذت میبرم.

    64. از خط خطی کردن های الکی خودم لذت میبرم

    65. از خرید کردن بدون نگرانی لذت میبرم

    66. از کار با لپ تاپ لذت میبرم.

    67. از نشستن و فکر کردن لذت میبرم

    68. از سرچ کردن و تحقیق کردن و مطالعه کردن لذت میبرم

    69. از سکوتی که باعث آرامشم میشه لذت میبرم.

    70. از دیدن سریال های زندگی در بهشت و سفر به دورآمریکا که با همسرم نگاه میکنم لذت میبرم

    71. از طبیهت لذت میبرم

    72. از چیزهای هماهنگ و رنگی لذت میبرم

    73. از چوب لذت میبرم

    74. از دیدن آسمان شب و دنبال ستاره ها گشتن لذت میبرم

    75. از دیدن ماه لذت میبرم

    76. از رنگ سبز وسایل آشپزخونه لذت میبرم

    77. از دیدن رنگ بنفش و یاسی لذت میبرم

    78. از لباس های زردی که با هم ست میپوشم لذت میبرم.

    79. وقتی کاری رو با عشق انجام میدم و میفرستم و راضی کننده است منو راضی میکنه و لذت میبرم.

    80. از به اسمان و حرکت ابرها خیره بشم لذت میبرم

    81. از زیر بارون قدم زدن و دیدن باران خیلی خیلی لذت میبرم

    82. از بازی با بچه ها لذت میبرم

    83. از سورپرایزهای خدا لذت میبرم

    84. از دقت کردن هام و کنجکاوی هام لذت میبرم

    85. از حس تمیز شدن خوهه بعد جارو کردن لذت میبرم

    86. از دیدن عکس بزرگ عروسی مون لذت میبرم

    87. از فرش های خونمون لذت میبرم.

    88. از جاکفشی که با همسرم با هم ساختیم لذت میبرم

    89. از ایده هایی که میگم و با همسرم اجرا میکنیم لذت میبرم.

    90. از نور خورشید لای موهام که بهشون هم باد بزنه لذت میبرم

    91. از دیدن رنگ طبیعی موهام و ابروهای مشکی ام لذت میبرم

    92. از قهوه درست کردن های اول صبح همسرم لذت میبرم

    93. هم از سکوت و هم از هیاهو لذت میبرم

    94. از طراحی کردن لذت میبرم

    95. از تمام شدن و رندر نهایی گرفتن کارا لذت میبرم

    96. از پولی که به حسابم واریز میشه لذت میبرم

    97. از دیدن آدم های موفق لذت میبرم

    98. از خواب هایی که توش در مورد قانون حرف میزنم یا استادجان هم هستن خیلی لذت میبرم

    99. از فکر کردن به آینده روشن لذت میبرم

    100. از رقصیدن لذت میبرم اونم یک آهنگ زیبا رو تکرار کنم

    101. از اینکه چشم هامو ببندمم بی وقفه هر چی میاد بگم و شکرگزاری کنم لذت میبرم

    102. از دیدن مهارت همسرم در ریز کردن پیازها و سرعت و دقتش در کار با چاقو لذت میبرم و تحسینش میکنم

    103. از دیدن گلدان پتوس با اون برگهای قلبی شکلش که رشد کرد و یک گوشه اپن آشپزخونه رو گرفته لذت میبرم.

    104. از تمام امکاناتی که یواش یواش داره به خونمون اضافه میشه لذت میبرم.

    105. از دیدن مریم و استاد کنار هم لذت میبرم.

    106. از داشتن دوستان جدید و هم فرکانسی لذت میبرم.

    107. ازتمام عکس گرفتن هام لذت میبرم

    108. از پول بیشتر داشتن و تراول نو داشتن لذت میبرم

    109. از پوشیدن لباس های زیبا و دیدن خودم تو آینه لذت میبرم

    110. از سوار مترو شدن لذت میبرم

    111. از باز کردن پنجره خونه و دیدن اون درخت ها و حیاط صاحبخونه لذت میبرم

    112. از آشپزی کردن عزیزدلم لذت میبرم.

    113. از اینکه وقتی شروع به نوشتن و یادگیری میکنم و یا غرق نوشتن هام میشم و ساعت یادم میره لذت میبرم.

    114. از هدیه دادن و خوشحال کردن آدم ها لذت میبرم

    115. از دیدن اسمم تو سایت استاد سید حسین عباسمنش لذت میبرم.

    116. از دیدن آدم ورزشکار و سالم لذت میبرم

    117. از دیدن رابطه های عاشقانه و زیبا لذت میبرم

    118. از دیدن گل ها لذت میبرم

    119. از جشن تولدهای ساده ایی که برای عزیزانم میتونم بگیرم و خاطرات خوش و حس خوب بدم لذت میبرم

    120. از عاشق شدن و با عشق زندگی کردن لذت میبرم

    121. از اینکه در بهترین زمان و بهترین مکان میبینم قرار میگیرم راضی میشمو لذت میبرم

    122. از حس کردن حضور خدا و دیدنش همه جا لذت میبرم این بهترین حسی هست که لذت میبرم و کلا لذت میبرم که دارم دنیا رو تجربه میکنم و زنده ام و خدا رو در قلبم دارم هربار بهتر پیداش میکنم. هربار عمیق تر زندگی میکنم و لذت میبرمو این خداست که میگه که تو فقط لذت ببر و به دنبال من همه جا باش من هستم تو فقط گوش و چشم و دلت رو باز کن تا منو پیدا کنی. انگار من جوینده خدا روی زمینم و راهشم اینه فق لذت ببرم و در تمام لذت ها و زیبایی ها و حس های خوبم دنبال خدا بگردم.خدایا شکرت شکرت شکرت….

    خدایی اصلا چند تا میخواستم بنویسم چی شد….این هنوز مورد اول بود، تازه فکر کنم موتروم روشن شد تا لذت هامو ببینم و هی داشتم لذت میبردم چقدر فراروانی در لذت بردن همین چیزهای ساده هست.خدایا بی نهایت بار شکرت…

    مورد دوم: اگر حرف مردم را کنار بگذاری و به داشته های زندگی ات منصفانه تر نگاه کنی، چه فرصت های دیگری را برای لذت بردن از چیزیهای ساده، پیدا می کنی؟

    چقدر این سوال رفت تو لایه های عمقی شخصیتم. منم با اینکه فکر میکردم حرف مردم برام مهم نیست ولی کشف کردم تو رفتارهای ریزی ازز من هست که خیلی پنهان این ترس از قضاوت، یا حرف مردم ونگاه مردم رو به شکل های عجیبی دارم.

    فرصت پریدن رو جدول کنار خیابون ها موقعی که پیاده روی میکنم و دستم رو باز کنم بگم خدایا شکرت…

    پوشش ام رو جذب تر انتخاب میکنم چون اندامم رو دوست دارم یا شاید رنگ شال ها عوض میشد(البته ناگفته نماد از پارسال لباس و مانتو قرمز هم بیرون پوشیدم و رنگ زرد. عمرا فهیمه قبلی اینا رو بیرون میپوشید.)

    احتمالا زمان های بیشتری سر به هوا تر راه میرفتم…

    بازم باید به این سوال موقعی که فرصتی برای لذت بیشتر هست و به دلایلی (مثل حرف مردم)از خودم محروم میکنم دقت کنم.

    مورد سوم: چه فعالیت لذت بخشی هست که هم مورد علاقه شماست و هم مورد علاقه شریک عاطفی شما (دوست یا عضو خانواده)؟ مثل یک ورزش مشترک یا یک هنر مورد علاقه یا کاری مثل باغبانی و گلکاری و ..

    و چطور می توانید از طریق این علائق مشترک، سطح عمیق تری از ارتباط با یگدیگر را تجربه کنید؟

    اولین فعالیت مشترک پیاده روی با همسرم هست که من خیلی دوست دارم.

    پیاده جاهای جدید رو کشف کردن و سپاسگزاری کردن و توجه کردن به زیبایی ها

    دیدن سریال های سایت استاد عباسمنش با همسرم

    با هم خونه رو چیدن و مرتب کردن و بهبود دادن و ساختن و تعمیر یک سری وسایل با همسرم

    اینکه قبلا حیاط داشتیم و با هم سبزی کاشتیم یا توت فرنگی و با هم میرفتیم انجام میدادیم برای هردمون لذت بخش بود.الان نداریم و بنظرم باید یکم روی موارد مورد علاقه هردومون بیشتر فکر کنیم و کار کنیم.

    مثلا یک دسته بدمینتون داریم قراره یکی دیگه هم بخریم به امید الله یکتا بزنیم بریم بازی کنیم من دوست دارم، آقای همسر فکر کنم از پینگ پنگ ولی بیشتر خوشش بیاد.

    وقتی کنار خانواده هستیم پاستور بازی و پانتومیم و ادا بازی میکنیم و همه دوست داریم. البته با بعضی دوستامون هم انجام دادیم.

    همسر من از فیلم دیدن لذت میبره و اغلب تنهایی نگاه میکنه. من خیلی اهل فیلم دیدن نیستم گاهی باهم فیلم هایی که موضوع رو منم دوست داشته باشم میبینیم و منم لذت میبرم.

    با هم فوتبال جام جهانی نگاه کردیم و لذت بردیم.

    با نظر هم خرید خونه انجام میدیم یا دکور خونه رو عوض میکنیم و لذت میبریم.

    ولی در کل در این مورد کار مشترک مورد علاقه بنظرم باید بیشتر کار کنیم و قدر لذت های ساده دونفره مون رو دست کم نگیریم. جدی بگیریم و بیشتر از کنار هم بودن و با هم بودن لذت ببریم…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  2. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2182 روز

    بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانو مهربانم

    سلام به تمام دوستان ارزشمند و هم فرکانسی ام

    خدایا شکرت برای شنیدن و دیدن سریال زندگی در بهشت

    خدایا شکرت که دوباره بهترین سریالی که تا حالا دنبال کردم دوباره ازش قسمت بعدی اومد.

    خدایا ارت سپاسگزارم برای داشتن نعمت همسر عزیزم

    خدایا ازت سپاسگزارم برای داشتن استاد عزیزم و داشتن مریم بانو مهربانم

    خدایا ازت سپاسگزارم بابت این لپ تاپ

    خدایا ازت سپاسگزارم بابت اینکه این جهان رو قانون مند آفریدی.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای این قوانین ثابتت

    خدایا ازت سپاسگزارم که منو آسان مییکنی برای آسانی ها.

    خدایا ازت سپاسگزارم که به من نعمت هایی رو دادی که باهاش زندگی خودمو اونجور که دلخواه منه خلق کنم.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای این ماگ های زیبایی که با همسرم خریدیم

    خدایا ات سپاسگزارم برای این چای خوشمزه کنارم

    خدایا ازت سپاسگزارم بابت این خونه پر از نور و آرامش و سکوت

    خدایا ازت سپاسگزارم برای وجود این صاحبخونه و همسایه های عالی مون

    خدایا ازت سپاسگزارم برای اینکه میتونم مسائلم رو حل کنم و رشد کنم و قوی تر بشم

    خدایا شکرت برای این قدرت فکر و عقلی که به من دادی.

    خدیا شکرت برای دیدن خواب استاد، دیدن این پرادایس زیبا

    خدایا ازت بارها سپاسگزارم برای اینکه انسان های خوب و هدفمند اطرافم رو هربار بیشتر میکنی

    خدایا ازت بارها سپاسگزارم برای وجود این استاد بینظیر که برای من بهترین استاد دنیاست

    خدایا ازت سپاسگزارم که فردا قراره ارتباطی جدید با آدم های خوب رو تجربه کنم

    خدایا ات سپاسگزارم که به من جرات و شجاعت مهاجرت رو دادی تا خودمو و دنیا رو بیشتر و عمیقتر تجربه کنم.

    خدایا ازت سپاسگزارم که به من داری سپاسگزار بودن رو یاد میدی.سپاسگزارانه رفتار کردن رو یاد میدی.

    خدایا ازت سپاسگزارم که سوال هامو هیچ وقت بی جواب نمیذاری.

    خدایا ازت سپاسگزارم که منو پر از شور و شوق و عشق میکنی.

    خدایا ازت سپاسگزارم که ساده اما عمیق زندگی کردن رو داری بهم یاد میدی.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای اینکه تضادهایی تو زندگیم میاری تا خواسته هامو بهتر بشناسیم.

    خدایا ازت سپاسگزارم که امروز از همین اول صبح واضح پیامتو به من رسوندی.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای صدای این پرنده های آزاد که دنیا رو جای قشنگ تری برای زندگی کردن.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای اینکه کنترل ذهن رو داری بهم یاد میدی.

    خدایا ازت سپاسگزارم که میتونم بنویسم، میتونم براحتی و سریع تایپ کنم.

    خدایا ازت سپاسگزارم که قلبم رو میگشایی برای دریافت نعمت های بیشتر

    خدایا ارت سپاسگزارم که میتونم ناظر بر افکار بودن رو تجربه کنم و ببینم این تو(توی مغزم) چی میگذره.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای تمام توانایی ها و نعمت هایی که در وجودم قرار دادی و من حتی ازشون خبر هم ندارم.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای دیدن بازی پینگ پونگ استاد و مریم جان

    خدایا ازت سپاسگزارم که به من یادآوری میکنی جهان پر از فراوانی هست.

    خدایا ازت سپاسگزارم که قدرت حل مسئله رو در من تقویت میکنی.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای این سایت که هرچی بخوام هستم و هر جور بخوام خودمو رشد بدم میتونم ازش ایده و الگو بگیرم.

    خدایا بارها سپاسگزارم که منو هدایت کردی یک روزی به اینجا

    خدایا بارها ازت سپاسگزارم که قدرت سپاسگزاری رو به من نشون دادی و به من بارها میگی همین فرمون رو بگیر و برو و مسیر راحت جاده جنگلی رو پیدا کن.

    خدایا ازت سپاسگزارم که قضاوت رو از من میگیری تا آرام تر و رهاتر شوم.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای اینکه به من یادآوری میکنی که من باید فقط بندگی خودمو بکنم و تو اربابی، تو سروری و تو فرمانروای کل این جهان و هر آنچه داخلش هست هستی.

    خدایا ازت سپاسگزارم که هر چی سپاسگزاری کنم بازم کمه.

    خدایا ازت سپاسگزارم که نهایتی برای سپاسگزاری کردن از تو وجود نداره.

    خدایا ازت سپاسگزارم منو از فراموشی در این موارد دور میکنی، به یادم میاری کارهای درست و مسیرهای درست و حرف های درست رو.

    خدایا ازت سپاسگزارم که از من بیشتر میخوای من ثروتمند باشم.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای این همه انرژی که در وجود من قرار دادی.

    خدایا ازت سپاسگزارم که منو موجودی لایق آفریدی، موجودی آزاد و خلاق افریدی.

    خدایا ازت سپاسگزارم که میتونم لذت ببرم و جهان رو به شکل عمیق تر و زیباتری تجربه کنم.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای تمام سلول های بدنم که مثل ساعت درست و دقیق کار میکنن.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای تمام ایده ها و الهام هایی که به من میکنی و به من کردی.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای بودن در مسیر توحید در مسیر کسانی که بهشون نعمت دادی نه غضب کردی.

    خدایا ازت سپاسگزارم که بهم صبر رو یاد میدی.

    خدایا ازت سپاسگزارم که بهم یاد میدی چطور ذهنم رو احساسم رو کنترل کنم. چطور جریان افکاری که بی وقفه در ذهنم پرسه میزنه رو ببینم و خودم بهشون جهت بدم تا زندگیمو شکلی که من میخوان در بیارن.

    خدایا ازت سپاسگزارم که این همه رو مسخر من کردی.

    حدایا ازت سپاسگزارم که اخلاق و رفتارهای خوب رو به من یاد میدی تا چطور تقویت شون کنم.

    خدایا ازت سپاسگزارم که سبک شخصی خودمو در زندگی و کار میتونم داشته باشم و اینو دارم بیشتر درک میکنم.

    خدایا ازت سپاسگزارم برای تمام ثروت ها وپول هایی که به حسابم واریز کردی و میکنی.

    خدایا بی وقفه ازت سپاسگزاری میکنم برای تمام داشته ها و نداشته هایم. برای تمام درسهایی که دارم میگیرم.

    خدایت ازت سپاسگزارم که همیشه با من در صلح بودی و نجنگیدی تا من آدم خوبی باشم و به من داری یاد میدی تا منم با خودم و بقیه جهان و آدم ها در صلح باشم.

    من فقط مات مبهوت اومدن این قسمت جدید و همزمانی ها شدم. مات ومبهوت پیام این فایل، مات و مبهوت اینکه دیشب عکس بک گراند لپ تاپم رو به عشق دیدن پرادایس زیبا واستاد عزیز گذاشتم عکس فایل قبلی(فایل عواقب تصمیمات احساس).

    بعد از دیدن این قسمت اومدم کامنت بذارم دیدم بله چقدر ایده ها و سوال های به جا و به موقعی پرسیده شده و خدا با من حرف زد. که دست کم نکیر اون لذت های ساده زندگی رو با همسرت.

    میتونم چشم نگم…

    پس به رسم درست کامنت نوشتن دیدم خیلی نیاز دارم به این سوال ها بیشتر فکر کنم تا ببینم واقعا خودم به شخصه چقدر علاقمندی هامو به یاد دارم. چقدر در مسیر علایقم هستم. در مسیر خواسته هام هستم. چقدر خودمو خوب میشناسم. چقدر روتین زندگی باعث نشده تا از مسیر لذت بردن رو فراموش نکنم.

    واقعا چقدر این سوال ها رو هم من و هم عزیزدلم لازم داشتیم.طبق تضادهایی که تو کارم و خودم خوردم. اصلا بهترین الویت همین پاسخ دادن و فکر کردن به همین سوال هاست برای من.

    پس باز هم فقط نوشتم تا خودمو ببرم تو جریان هدایت و الان چون تمرکزم به هم ریخته میرم پیاده روی میکنم و مینویسم و بعد میام با دقت جواب میدم.

    ولی کوتاه بگم فکر میکنم یکی از فعالیت های مورد علاقه ی منو و شریک عاطفی ام، همسرعزیزم همین دیدن سریال های زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا بووده و هنوز هم هست.واقعا سپاسگزارم که یک قسمت دیگه از این سریال رو برامون گذاشتین و ما هم با عشق و لذت نشستیم دیدیم واقعا سپاس سپاس سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  3. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2182 روز

    سلام به شما محمد کرمی عزیز

    چقدر خوشحالم و خداوند رو سپاسگزارم که هدایت شدم کامنت شما رو با دقت بخونم.

    واقعا بارها برای این کامنت زیبا تحسین تون کردم و دلم نیومد که ننویسم واقعا چقدر خوب نوشتین و چقدر خوب دارین خودتون رو میشناسید.چقدر لذت بردم از خوندن کامنت تون.

    سپاسگزارم از نکته ایی که از جمله ی خانم شایسته نوشتین که من اونجا خوب نشنیدم چی گفتن، با خودم گفتم دفعه بعدی برم اونجا رو ب دقت بشنوم ببینم چی گفتن.این قسمت رو برای یادآوری خودم و تکرار این نکته زیبا مینویسم.

    خانوم شایسته عزیز یه جمله موقع تیز کردن چاقو گفت که منو به خودم آورد ..گفت که تیز کردن چاقو و زمانیکه براش میزاری خیلی مهمه و برداشت من از این جمله این بود که تیز کردن چاقو همون باورهای ما قبل از استارت کاره که هر چقدر بیشتر روش کار کنیم و بهتر بسازیمش موقع شروع کار پیشرفت بیشتری میتونیم توی کارمون داشته باشیم و این باورهاست که میتونه نتیجه گرفتن بهش شدت بده.

    واقعا سپاسگزارم برای تک تک جملاتی نوشتین.

    واقعا سپاسگزار شما هستم محمد جان که اینقدر خوب داری روی خودتون کار میکنید و خوب زندگی میکنید جهان رو جای بهتری برای زندگی میکنید سپاسگزارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2182 روز

    سلام به به شما علیرضا عزیز شما دوست ارزشمندم

    چقدر خوشحالم که هدایت شدم تا کامنت شما رو بخونم و لذت ببرم. چقدر یک جاهایی از نوشته هات رو میتونستم تصور کنم. چقدر خوشحالم بعد از گذشت بیشتر از دو سال و نیم که شما در عقل کل در پاسخ به سوالم نوشتی، حالا دارم اون دغدغه رو زندگی میکنم و ازش اینقدر رد شدم که چند وقت پیش دوباره رفتم خوندم و دیدم چقدر میتونم خودم بهتر جواب خودمو بدم و شما چقدر خوب به من جوابی دادی که اون روز لازم داشتم. یادمه به من پیشنهاد دادین دوره “راهنمای عملی دستیابی به رویاها” رو بگیرم درسته من به اون ایده عمل نکردم، درسته من اون دوره رو ندارم، درسته اون موقع هدایت و توحید رو مثل الان یک قدم فهمیدم متوجه نمیشدم اما خیلی خوشحالم که در مسیر تکاملم اون شخصی که یک روزی من در مشهد در عقل کل سوال پرسیدم، این دستان خدا و هدایت و عمل به ایده ها جوری پیش رفت که شما رو یک روزی در تهران دیدم. باورتون میشه بچه ها من علیرضا جان رو دیدم. یعنی خدا اینطوری هدایت میکنه ها. اینطوری راه آدم ها رو از شرق به غرب یکجایی به سمت هم کج میکنه.یعنی خدا خیلی کارش درسته، خیلی کارش بی عیب و نقصه، یعنی خدا اصلا کارهایی میکنه که با هیچ عقل ومنطقی جور در نمیاد. اینا رو دارم مینویسم تا یادم باشه یادمون نره که خدا چطور منه فهیمه متولد مشهد و یک زمانی ساکن در مشهد رو هدایت میکنه به تهران و خدا علیرضا جان رو که متولد خلخال اردبیل (اگر اشتباه نگم) ساکن در اردبیل هدایت کرد تا ما همو یک روزی در تهران ببینیم و اینجور شگفت زده بشیم. خدایا چطور ازت سپاسگزاری کنم که اینقدر تو قادری، اینقدر دانا و عالمی بر همه چیز و همه کس. خدایا چچطور همین رو با مغز کوچیکم میتونم درکش کنم با هیچ برنامه ریزی و منطقی جور درنمیاد دوتا آدم در این سایت الهی و بینظیر بدون اینکه شماره همو داشته باشن، بدون اینکه آدرسی داشته باشن بدون اینکه اصلا با هم آشنا باشن همو ببین و حس صمیمیتی در اون دیدار ولحظات باشه که انگار سال هاست همو میشناسیم.

    نمیخوام این اتفاق یادم بره.

    نمیخوام این اتفاق رو ساده ازش بگذرم میخوام اینقدر بگم بگم تا مغز تحلیل گر بگه تسلیم. تسلیم این کار یک قدرت برتره، کار یک عالم قادره، کار یک فرمانروای مطلقه، کار یک چیزی فرای عقل ومنطق و شعور انسانی است.

    میخوام اینقدر بگم تا چیزی جز شکرگزاری برام نمونه.

    میخوام اینقدر این خاطره و اتفاق رو مرور کنم تا فقط شوق و ذوقش منو به سجده شکر بندازه.

    میخوام اینقدر بگم که فقط بگم خدایا تو فقط خدایی کن و من فقط بندگی تو رو میکنم.

    میخوام اینقدر بگم که جز هدایت خواستن و در مسیر توحید عمل کردن چیز دیگه ایی رو درک نکنم.

    میخوام اینقدر اینجور اتفاقات شگفت انگیز که ردپای قانون رو میشه دید، ردپای خدا رو به ووضوح میشه حس کرد بگم تا فقط بگم خدایا عاشق ترم کن، سپاسگزارترم کن.

    علیرضا اومدم فقط یک تحسین کنم و خوشحالی و شوق و ذوق امروزم رو اینجا یکم بنویسم و ردپا بذارم، اما زیر کامنتت برام شد مرور چیزهایی که باید به یادمون بمونه که متوجه میشی چی میگم.علیرضا خیلی خوشحالم که اینجا دوباره هدایتی ردپای زیباتو در مسیر خوشبختی و این جاده جنگلی زیبا دیدم و با شور و عشق نوشتم.

    برات از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم

    ارادتمندت فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  5. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2182 روز

    سلام به تو محبوبه قشنگم تو دوست ارزشمند و پر از عشقم

    خدایا شکرت یکهو همین الان بعد از پیاده روی با آقای همسر بعد این همه پای لپ تاپ نشستن، اومدم که به سایت ارزشمندمون سر بزنم دیدم به به کلی کامنت منتشر شده و آخرین کامنتی که دیدم از تو بود عزیزم. چقدر قشنگه کسی رو که باهاش تو خوابگاهش اونم یک شب تاریک اونم روز جهانی نجوم،پای میز و تلسکوپ یک چهره محو ازش یادته باز میبینیش.خدایا دوست دارم این هدایت رو یادمون بیارم محبوبه جان. که برام تعریف کردی با اینکه من سوال شما رو جواب نمیدادم در میان این همه توضیحات نجومی و عظمت کیهان و کهکشان رو با شور و شوق گفتن تو صدای منو بشنوی و منم که عاشق اینم بعد کلی سوال و جواب معمولا آخرش حرف هام به خدا میرسه و یادم نمیاد چه جمله ایی از من شنیدی که گفتی انگار شما خیلی منو یاد صحبت های استادم میندازی.منم فکر میکردم استاد همون رشته بیوتکنولوژی رو میگی. بعد حس کنجکاوانه من بگه چه جالب و بعد بگه ازش بپرس کدوم استادتون. بعد بگی اسم استادت استاد سیدحسین عباسمنش. وای من که شگفت زده شدم بعد بقیه ماجرا و داستان هدایت… و از پارسال 1401 تا امسال 1402 دوباره بخاطر تعهد به انجام تمرین هات دوباره هدایت بشیم همو ببینیم اینبار آگاهانه.

    چند روز پیش داشتم فکرمیکردم چرا من خیلی از بچه ها رو دیدم یا گفتن تو سایت هستن یا استاد عباسمنش رو میشناسن، یا تو اینستاگرام یا جاهای مختلف باهاشون گذری آشنا شدم.اما هیچ وقت اینقدر پیگیر نبودم تا شماره شون رو بگیرم یا باهاشون ارتباط برقرار کنم. این در حالی هست که من آدم قوی هستم برای دوست پیدا کردن و دوست شدن و ارتباط برقرار کردن. این در حالی هست که اوایلی که مهاجرت کردیم و حسابی روی سایت و خودم متمرکز شده بودم همش جز خواسته هام بود که دوست عباسمنشی ببینم. تهران به این بزرگی، این همه آدم تو مترو، این همه آدم تو سایت، این همه آدم تو تهران…چقدر همش به خدا میگفتم منو با یک دوست که اونم مثل من شاگرد استاد عباسمنش اشنا کن. من از خیلی ها دور شدم بعضی ها آگاهانه، بعضی ها جهان بصورت ناآگاهانه دور کرد حالا منو پر کن از آدم های ناب و هدفمندی که مثل من دنبال تغییر و پیشرفت و رشد هستند. مثل من تشنه ی یادگرفتن و عشق ورزیدن وخوبی هستن. مثل من اهل ماجراجویی و تجربه کردن هستن. مثل من میخوان بهتر بشن و جهان رو جای بهتری بکنن. مثل من که رویایی دارم و اون رویا منو با خودش تا اعماق کهکشان ها میبره و سرذوق میاره.مثل من دنبال آگاهی هستن مثل من دنبال توحید و ردپای خدا و هدایت هاش هستن. مثل من که در درون یک نیرویی رو قبول دارند که اونه که فرمانروای کل کیهانه…مثل من…مثل من…اون اوایل شاید خیلی این برام جذاب بود یادم رفت، یا رهاش کرم یا اطمینان داشتم که یک روزی این اتفاق می افته حتی زمانی که استاد بیان ایران و تو همایش بزرگی که میذارن کلی آدم میبینم یا شایدم اینقدر من برم آمریکا و دوستان هم جنس به خودم رو اونجا پیدا کنم یعنی جهان سر راهم قرار بده. هیچ ایده ایی نداشتم، هیچ به چطور و چگونگی اش فکر هم نکرد اما شد. این خواسته محقق شد. یک دوست عزیز و ارزشمند اونم در حالی که من دارم فقط عشق میکنم و لذت میبرمو اصلا خستگی حالیم نمیشد در مسیر هم قرار میگیریم این یعنی هدایت…این یعنی قانون مندی، این یعنی در مسیر درست باشی اتفاق های قشنگ بصورت طبیعی و بدیهی می افته.خدایا بی نهایت بار سپاس برای تمام هدایت هایت.

    محبوبه جان اینقدر خوشحال شدم ردپاتو دیدم که انگار توی یک جنگل سرسبزی زیبا در این بهشت یک آشنای قدیمی رو دیدم.واقعا سپاسگزارم برای این ردپای قشنگی که ثبت کردی.

    چقدر لذت بردم که اینقدر قشنگ خودتو و علاقه مندی هاتو میشناسی

    چقدر تحسینت کردم برای این همه دیدگاه قشنگ و زیبابینت.

    چقدر تحسینت میکنم برای اینکه میتونی داشته هاتو ببینی قدردان شون باشی.

    دوست ارزشمند و خانواده ی من دوستت دارم واز راه دور میبوسمت.

    چقدر کامنتت رو دوست داشتم که گفتی: “من خودمو یه پژوهنده می بینم.” چقدر بیشتر از اونی که فکر میکنم تو مثل منی، ببین خدا چه دوستی رو به سمتم هدایت کرد که عاشقی هاشم شبیه من. عاشق پژوهش کردنه و اونم مثل من یک پژوهنده ی واقعیه…واقعا ممنونم که نوشتی، سپاسگزارم از اینکه اینقدر خوب داری روی خودت کار میکنی. اینقدر قشنگ داری الهامات و هدایت ها رو میبنی و بهشون عمل میکنی. محبوبه عزیزم سپاسگزارم بخاطر تمام وجودت بخاطر تمام خوبی هات…

    دوست دارت فهیمه

    بوووس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2182 روز

    سلام به شما آیدا زینتی

    چقدر از خوندن کامنتت لذت بردم عزیزم. چقدر در نوشتن لذت های ساده و ظاهرا کوچیکی نوشتی که باعث میشه شادت کنه و راضی ات کنه. با مواردی که در سوال اول نوشتی من این به ذهنم زد گفتم اینجا هم بنویسم.

    چقدر خوبه آدم تک تک لحظاتش رو زندگی کنه

    چقدر خوبه آدم تک تک اتفاقات و تجربیاتش رو زندگی کنه.

    چقدر خوبه ادم تک تک لذت هاشو قدردان باشه و بازهم لذت ببره و زندگی کنه.

    چقدر خوبه آدم خوب زندگی رو زندگی کنه و بقول استاد جان جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن کنه و بنظر من شما جز اون دسته آدم خوب های نابی هستی که باید قدردان خودت باشی. تحسینت میکنم آیدا جان و ازت سپاسگزارم که از خودت ردپا گذاشتی و باعث شدی منم بیشتر لذت هامو بشمارم و به یاد بیارم. و بیشتر ببینم حتی تو شاد بودن و لذت بردن هم گزینه های فراوانی هست وفراوانی همه جا هست…خدایا شکرت برای وجود این دوستان ارزشمند و ناب

    برات از الله یکتا بهترین بهبود های درونی و بیرونی رو خواهانم.

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2182 روز

    سلام به شما حامد امیری عزیز و دوست داشتنی

    چقدر از خوندن این کامنت زیبا لذت بردم. چقدر تحسین برانگیز به نکات مثبت توجه کردی و لذت بردی و ما رو هم با لذت خودت سخاوت مندانه شریک کردی.

    حامد عزیز دقتت در بیان جزئیات و علاقه ات به نظم در نوشتن ات هم کاملا مشخصه واقعا تحسین ات میکنم.چقدر قشنگ میشد کل فایل رو با جزئیات بیشتر و دقت بالا با کامنت شما مرور کرد واقعا سپاسگزارم که نوشتین.

    خیلی مشتاق این بودم مواردی که استاد در قالب سوال و پیام کلی این محتوا گذاشته بودند رو هم در ادامه کامنتت بخونم چون برام نوع دیدگاهت جالب بود و دوست داشتم هنوز ادامه داشت به هرحال باز هم سپاسگزارم برای تمام چیزهایی که نوشتی وخلق کردی وتجسم کردی وساختی…سپاسگزارم. خیلی منم دوست دارم بیام بالا شهر تهران پیاده روی کنم و فراووانی و ثروت رو قدم به قدم ببینم و لذت ببرم و باور کنم…

    براتون از الله یکتا بهترین بهبودهای درونی و بیرونی رو خواهانم.

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2182 روز

    سلام به شما حمید امیری عزیز

    چقدر خوشحال شدم تا هدایت شدم کامنت شما رو بخونم، چقدر خوشحال شدم گفتی عکس پروفایلتون رو عوض کردی. دوست داشتم بیشتر باهاتون آشنا بشم و ببینمتون آخه تو لباس آتشنشانی بیشتر لباس مشخص بود نه شما. چقدر شما زیبا صورت و زیبا هیکل هستید. چقدر عکس زیبایی گرفتین ممنون که اینقدر دقیق هستین و با جزئیات عالی آدرس و تشابه مکانی که عکس پروفایل تون هست رو هم اشاره کردین.واقعا لذت بردم ممنونم که هستین.

    تمام جملات و مثال ها و یادآوری خاطرات عالی بود و دلنشین و زیبا.

    خیلی دوست داشتم در ادامه به رسم پیام مشترکی که برای هممون داشت و استاد جان به عنوان تمرین سوالاتی رو نوشتن از شما و موارد گفته شده می دیدم.لذت های ساده مثل لذت غذا خوردن در آرامش و…

    واقعا این حد از اطلاعات و تلاش و تحقیق تون رو تحسین میکنم.

    در جواب سوال تون میتونم بگم اون نمک هیمالیاست معروف به نمک صورتی. که پتاسیم K و املاح معدنی بالایی داره و همینطور که خودتون تحقیق کردین و میدونید نمک برای الکترولایز بدن به شدت لازمه و به عنوان یک باور اینو میگم ما هیچ چیزی مضر نداریم مواردی که بصورت طبیعی و سازگار با بدن مون هست اصلا مضر نیستن. اگر میگن مضر هستن بنظر من اولا بخاطر از تعادل خارج شدن بدن هست که بدن نمیتونه به درستی ازشون استفاده کنه(مثل گوشت و چربی و….) و مورد بعدی اینکه اون موارد قطعا یک چیز شیمیایی یا ساختگی و غیرطبیعی واردشون شده که مضر میشن و دکترها مثلا توصیه میکنن افراد دیابتی نان فلان بخورن یا فلان چیز مضره…خلاصه که خوشحال شدم دیدمتون و امیدوارم سفر خوبی رو داشته باشین و اتفاقات خوب شما رو در محل کارت شگفت زده کنه.(راستی منم تازه اومدم توی دوره شیوه حل مسائل زندگی هنوز جلسه اولم.)

    راستی این Maverick یعنی چی؟

    باز هم سپاسگزارم ازتون حمید جان برای تمام وجود ارزشمندتون

    ارادتمند شما فهیمه پژوهنده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2182 روز

    مگه میشه نوررر خدا توی‌خونمون باشه و‌ما عاشق نباشیم ؟

    مگه میشه‌نوووور خدا باشه و ما آراااامش نداشته باشیم ؟

    مگه میشه نور خدا توی خونه باشه و ثرروت نباااااشه؟

    مگه‌ میشششه نور الله باشه و عشق و رابطه ی عاطفی نباااشه؟

    مگه میشه سلااامت نبااااشششیم؟؟؟؟

    هرجایی که تو هر زمینه ای دستاورد داشتیم،یعنی نور رو پیدا کردیم،هرجا که نداشتیم فقط خودمون رفتیم توی تاریکی،رفتیم توی سایه

    مشکل از ماست !از ماست !

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  10. -
    فهیمه پژوهنده گفته:
    مدت عضویت: 2182 روز

    سلام به روی ماهت محبوبه قشنگم

    سپاسگزارم که برام نوشتی و حس خوب داشتن نقطه آبی رو بهم دادی، بهت گفتم که وقتی نقطه آبی رنگ دارم تصورم چیه و چقدر بیشتر منو به شوق و ذوق میاره و هیچ وقت این حس تکراری نمیشه.

    چقدر زیبا نوشتی دقیقا باید یادمون باشه اوست که همه چیز میشود همه کس را فقط به شرط ایمان، به شرط پاکی دل، به شرط معامله نردن با ابلیس،…

    چقدر قشنگ گفتی و چه جالب که عدد عضو شدن من و پا گذاشتنم به این دنیای زیبا با پا گذاشتن تو به این دنیا یکی بود او روز. یک عدد زیبا مثل تمام عددهای زیبای دیگه 1376. جالب ترش اینه که برعکسش هم تولد منه 1367 اینم یک عدد زیباست که من در اون سال پا به این جهان پر از زیبایی گذاشتم.

    خدایا شکرت برای این همه خوبی و زیبایی و نظم و قشنگی

    ممنونم باعث شدی تا به یاد بیارم کی اومدم اینجا، از سر کنجکاوی رفتم بازی کنم با اعداد و یک مسئله حل کردم اونم از نوع ریاضی. شد من 12 مرداد 1398 اینجا به دنیا اومدم و پا گذاشتم به دنیای انسان های در مسیر توحید و عشق…

    و چقدر تاریخ امروز هم قشنگه جمعه 1402.02.22

    وقتی به هر چی توجه میکنی بیشتر از جنس همون رو میبینی و این زیبایی جهانه،زیبایی قانونمندی این جهانه. این زیبایی این ارتباط و دنبال زیبایی ها گشتن هست. این زیبایی توست، زیبایی منه زیبایی خداست که در همه چیز و همه کس هست قفط باید بینا و شنواتر باشیم.

    و من بعد از گذشت سه سال و نه ماه از پاگذاشتنم به اینجا،تازه دارم بزرگ میشم تازه خودمو یک بچه که فهمیده میتونه از زبان و دهانش به غیر از شیرخوردن برای صحبت کردن هم استفاده کنه. تازه خیلی اول راهم و خوشحالم در این راه با دوست ارزشمندی چون تو در دنیای بیرون از این جا هم ارتباط میتونم داشته باشم مثلا الان گوشی رو بردارم و بهت زنگ بزنم بگم دوستت دارم. سپاسگزارم که هستی….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: