سریال زندگی در بهشت | قسمت 261

سریال زندگی در بهشت قسمت 261

به نام خدای غفور رحیم

با سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته ی عزیز و همراهان این بهشت

خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان سیال این آگاهی ها همراه بشم و با اونها بزرگ

چقدر با دیدن این قسمت قلبم باز شد

یادمه استاد توی دوره دوازده قدم از گشادگی سینه و قلب صحبت میکردین که نتیجه ی احساس خوبه میگفتین ی جوری باید تجسم کنین که احساس کنین قلبتون باز شده

اونموقع نمیفهمیدم یعنی چی چون ارتباطش رو با ورودیها درک نکرده بودم

اما الان خیلی خوب دارم میفهممش چون میدونم همه چی به ورودیها گره میخوره

چقدر الان بهتر درک میکنم این واژه هایی که توی قرآن استفاده شده :

شرح صدر

سعه صدر

و حتی کلمه های متضادشون مثل :

ضیق

قبلنا برام سوال بود که یعنی چی خداوند میگه که :

ما قلب تو را گشاده کردیم

یا :

صحبت های اونها قلب تو رو تنگ نکنه

اما از وقتی که با شما استاد آشنا شدم فهمیدم که همه چی برمیگرده به ورودی

این ورودیها هستن که باعث میشن قلب ما این دو حالت رو تجربه کنه .چرا؟

چون تمام این جهان از انرژی شکل گرفته و انرژیهای مشابه همدیگه رو جذب میکنه و یا بهتر بگیم روی هم تاثیر میزارن . ورودیهای ما هم همه انرژی هستن اگر ورودی خوب باشه باعث انبساط و گشادگی میشه و اگر ورودی نامناسب باشه با عث انقباض و تنگی میشه .همون مکانیسمی که همه جا داره کار میکنه

ی روز داشتم به گلدون خونه نگاه میکردم دیدم برگهای گله جمع و چروکیده شدن وقتی داخل گلدون رو نگاه کردم دیدم آب نداره و خاکش خشک شده چون انرژی ورودیش نامناسب شده بود نور داشت اما آب نداشت

در مورد قلب ما هم همینه وقتی انرژی مناسب بهش نرسه عروق خونیش منقبض میشن و گرفتگی و …..

اما اگر انرژی مناسب و مثبت بهش برسه عروقش منبسط میشن و جریان خون مناسب میشه و قلب باز میشه

و این کاریه که این سریال با قلب ما میکنه که بعد از دیدنش احساس میکنی ریه هات اونقدر فلت شدن که حجم زیادی از اکسیژن رو در خودشون جای دادن که همین باعث میشه که قلب ما هم انبساط زیادی پیدا کنه

اصلا فکر میکنم اون بزرگ شدن ظرف وجودی هم چیزی جدای از این نیست اون زیاد شدنی که خداوند توی قرآن ازش صحبت میکنه به نظرم تا جسم بزرگ نشه روح هم بزرگ نمیشه تا مغز و قلب اکسیژنشون کافی و مناسب نباشه ذهن نمیتونه درست کار کنه و ارتباط درستی با روح داشته باشه و همه ی اینها بر میگرده به دادن ورودی مناسب . ورودی مناسب باعث میشه ظرف وجودی یک انسان بزرگ بشه کاری که با دیدن این سریال داره برای ما اتفاق می افته

خب برم سراغ فایل:

همین اول فایل استاد به اصل بهبود گرایی اشاره میکنه واژه ای که خانم شایسته ی عزیز در مقابل واژه ی کمالگرایی استفاده کردن توی دوره حل مسایل .اصلی که میتونه مسیر زندگی رو که مسیر حل مساله اس رو خیلی لذت بخش کنه .مفهومی که کمک میکنه ما فرایند تغییر شخصیت رو خیلی ساده تر و راحت تر پیش ببریم و اون رو از ی حالت پیچیده و سخت در بیاریم با قدم های کوچک اما متوالی که بر میداریم .

و اما صدای آب :

تا حالا دقت کردین که کسی که میره کنار ی آبشار یا فواره برای دیدن زیبایی خود آب میره برای شنیدن صداش .اگر آبشار صدا نداشت !!!!!

اما اگر کسی مرداب میره برای دیدن زیبایی های دیگه ایه مثل دیدن نیلوفرها یا بیشه زارها یا حتی جلبک های سبز روی آب

چرا؟

چون توی مرداب آب جریان نداره انرژی آب جریان نداره نه اینکه صفر مطلق باشه چون توی دنیای مادی مطلقی وجود نداره .اما اونقدر نیست که بشه بهش بگی جریان اونقدر که فرکانسش کمه

اما توی فواره و بعدش هم آبشار این فرکانسه به اوج خودش میرسه و واسه همین هم اینقدر تاثیر گزاره فرکانس انرژی که در جریانه .چقدر جالبه مقایسه مرداب با فواره و آبشار. قشنگ میشه مفهوم شدت فرکانس رو توشون درک کرد .همون چیزی که استاد میگن باید فرکانس به ی حدی برسه که ی اتفاق رقم بخوره حالا چه مثبت چه منفی .الله اکبر از این الگوهایی که میشه توشون وضوح قانون رو دید .داشتم فکر میکردم که شاید خداوند این کلمه آبشار رو روی زبون استاد انداخت تا من اینا رو با هم مقایسه کنم و به این درک برسم به این شناخت

همین اشتیاق استاد برای شنیدن صدای آب در حالیکه دور وبرش پر آبه آبی که در جریانه اما صداش رو نمیشه شنید اونقدر که آرامه هم نشون میده که روح انسان طالب انرژی مثبت با فرکانس بالاست انرژی که جریان داشتن رو نشون بده و منعکس کنه و بشه حسش کرد با مسیرهای ورودی مختلف مثل ترکیب حس بینایی با شنوایی و حرکتی .حالا حس لامسه هم اگر بهش اضافه بشه مثلا کنار فواره باشی و قطرات آب بخوره به پوستت و حسش کنی دیگه اون تاثیر گزاری به اوج خودش میرسه

همین اشتیاق استاد به لذت بردن بیشتر نشون میده که لذت ها بی نهایتن و نامحدود و میشه هر روز بیشتر و بیشتر لذت برد سقفی برای لذت بردن وجود نداره

چقدر این پمپه رنگش خوشگله انگار پلاستیکی هم هست .من تا حالا فقط پمپ های فلزی کشاورزی رو دیده بودم که همسایمون داره که چقدر هم بزرگن ولی این هم کوچیکه و هم فشار خوبی داره

انواع بهبود ها هم جالب بود با این تقسیم بندی که خانم شایسته کردن:

بهبود توی شخصیت

بهبود توی شغل

بهبود توی محیط زندگی

که البته همشون تابعی از اون اولیه هستن یعنی شخصی که بدنبال بهبود شخصیتش هست و خودش رو هی بهتر و بهتر میکنه طبیعتا جنبه های دیگه ی زندگیش رو هم تحت تاثیر قرار میده مثل استاد و خانم شایسته و گرنه فردی که دچار روز مرگی باشه اقدامی انجام نمیده

در مورد عادت کردن به شرایط قبلی با وجود اینکه دلیل از بین رفته ی مثالی به ذهنم اومد از همین چند وقت اخیر :

من چند وقت قبل بخاطر اینکه سر لامپ های آشپزخونه مشکل داشت و هر لامپی مینداختم بلافاصله می سوخت دیگه تصمیم گرفتم لامپ نندازم تا زمانی که درست بشن و واسه همین هم دیگه وقتی میخواستم غذا درست کنم چون عادت کرده بودم به بی لامپی دیگه سراغ کلید نمیرفتم که روششنشون کنم تا اینکه برقکار اومد و سیستم برق خونه رو ی سرویسی کرد و لامپ هم گذاشت واسه آشپزخونه بعد ی شب که رفتم غذا درست کنم بعد از اینکه شروع کردم ی دفه به خودم اومدم دیدم آشپزخونه تاریکه بعد ی ذره فکر کردم چرا من لامپ ها رو روشن نکردم با وجود اینکه میدونم لامپ دارن که حرف استاد یادم اومد که ما وقتی عادت میکنیم به ی رفتاری ناخودآگاه اون رو انجام میدیم حتی وقتی که دیگه دلیلی برای انجام دادن اونکار وجود نداره و اونجاست که باید آگاهانه شروع کنیم به تغییر دادن اون رفتار چون کار ذهن اینه که در مقابل تغییر مقاومت میکنه

یا مثلا ما برای کار نمای خونه داربست بسته بودیم اولش که من یادم میرفت هی میرفتم حیاط رو بشورم ذهن من با فرض اینکه چیزی اونجا نیست شروع میکرد به رفتار کردن و نتیجش هم این بود که من چند بار سرم خورد به اینا .الان که اون داربست ها هم برداشته شدن ذهن من ناخودآگاه اونجای حیاط میخواد سر من رو خم کنه که نخوره به داربست در حالیکه داربستی وجود نداره!!!!

تحسین میکنم خانم شایسته ی عزیز رو . نمیدونم چرا وقتی خانم شایسته رو میبینم انگار دارم خودم رو میبینم مخصوصا موقع انجام دادن کار .من خودم دختری هستم که هیچ وقت کار کردن رو عار نمیدونم مثلا اینکه فرغون دستم بگیرم و یا بیل دستم بگیرم و ماسه جمع کنم یا آجر جابجا کنم و ای این جور کارها که به ظاهر مردونه اس .قبل از آشنایی با استاد و این سایت و این سریال ها من بخاطر حرف مردم سعی میکردم وقتی این کارها رو انجام بدم که کسی من رو نبینه چون نگاهشون اذیتم میکرد احساس میکردم دلسوزی میکنن برام که این حس خوبی بهم نمیداد با وجود اینکه برای خودم مهم نبود وهمیشه به خواهرم چون ایشون حساسن روی این موضوع که عیبه و زشته داری اینکارا رو میکنی میگفتم اگر قراره ارزش من با ی فرغون بیاد پایین بزار بیاد پایین

اما از وقتی سریال بهشت رو دیدم و کارهایی که خانم شایسته میکنه متوجه شدم که این ی نقطه قوته که من کارهای خودم رو خودم انجام بدم حالا هر کاری که توانایی انجام فیزیکیش رو دارم و این نه تنها عیب نیست بلکه ی مزیته و نشون دهنده ی استقلال منه

چقدر این فنس ها به خاطر که وسیله ی نوک تیزی که به تهشون وصل بود فرو کردنشون توی زمین راحته و این هم خودش ی حل مساله است که خانم شایسته راحت کار رو انجام میده حالا حساب کن اگر اینا نبودن با چکش و بند و بساط میخواست این کار رو بکن چقدر انرژی میگرفت و زمان میبرد

چقدر من عاشق این خاک ماسه ای فلوریدا هستم که هر چقدر بارون هم بیاد گل نمیشه و همین چقدر لذت بردن از بارون و این پاردایس رو بیشتر میکنه مخصوصا اگر مرغ و گوسفند و … داشته باشی که همه جا تمیزه و همین هم چقدر کار رسیدگی بهشون رو راحت میکنه من خودم چون تجربه داشتن گاو رو داشتیم توی بچگی قشنگ این رو درک میکنم که یعنی چی محل حیوانات گل نشه و همیشه تمیز باشه .یادش بخیر چه تجربه هایی داشتیم با همین

استادبا این همه تجربه ای که ما از تجربه کردن شما داریم اینجا ان شا الله هر کدوم از بچه های سایت که ی زمانی باغ خودشون رو داشته باشن چقدر راحت تر میتونیم ی تجربه لذت بخش داشته باشیم با این همه آگاهی که از مسیری که شما رفتین و دارین میرین کسب کردیم دیگه میدونیم چکار باید بکنیم چون الگو داریم

خدای من با دیدن این تخم مرغ ها قسمتی از ی آیه توی سوره بقره یادم اومد اونجایی که بنی اسراییل به موسی میگن به خدا بگو روشن کنه برامون مشخصات اون گاو رو .حالا کاری ندارم به اینکه چقدر اون مردم درگیر حاشیه بودن که اصل چیه و فرع چیه ولی خداییش خدا هم خیلی خوب جوابشون میده که :

لونها تسر الناظرین

در اصل خدا داره میگه بیاین میخواستین روشن کنم براتون برین این رنگی هست پیدا کنین بیارین حداقل ی تکونی بخورین و بدونین که هست ی همچین چیزی یعنی تو این هم خدا کیفیت خوب مد نظرشه

این تخم مرغ ها رو که دیدم واقعا این حس شادی و سرور بهم دست داد رنگشون ی جور خاصیه که چشم نوازه مخصوصا اون آبیه که دیگه باورها رو در هم میشکنه که میشه تخم مرغ آبی هم داشت چیزی که من فقط دو رنگش رو دیده بودم

استاد عزیزم اونقدر من تمرکز کردم روی این سریاله که دارم داشتن همچین تخم مرغ هایی رو تجربه میکنم الان اونم بدون اینکه من کاری بکنم

جریان اینه که بعد از دوره سلامتی که تخم مرغ شد جزیی از برنامه غذایی من زن همسایمون شروع کرد به پرورش مرغ محلی و الان هر چند وقت یکبار تخم مرغ های محلیش رو جمع میکنه و دقیقا مثل شما میزاره توی ی ظرف و میاره توی خونه ی من بهم تحویل میده تحویل میده ها نه اینکه من برم ازش بگیرم تازه از قیمت مغازه هایی که تخم مرغ محلی میفروشن هم ارزونتر بهم میده .منم با روغن دنبه درستشون میکنم و میزنم بر بدن و جالبه که در مقایسه با تخم مرغ های شرکتی هم پوستشون خیلی سفت تر و محکم تره و بنابراین دیرتر پخته میشن و تازه اگر زیاد هم پخته بشن مثل اونا حالت کبودی پیدا نمیکنن هم زرده شون خیلی زردتره همون لونها تسر الناظرینه و دلنواز و چشم نوازن

مریم جان به اون مرغه گفتن برو از مجردیت لذت ببر اینم ی نشونه برا من که بابا اینقدر ذهنت رو درگیر ازدواج نکن برو از مجردیت لذت ببر و خودت حبس نکن توی کنج خونه البته خدا رو شکر این روزها دارم خیلی بیشتر از تنهایی خودم لذت میبرم و روی خودم کار میکنم اما نجوای شیطانه دیگه بعضی وقتا میاد که اینم جوابش توی این فایل

بابا این مرغ خانم ها چقدر با لیاقتن اتاق خوابشون که اون بالاست و یو داره .جای تخم گذاشتنشون هم که پرده داره و آرام و ساکت و کسی هم مزاحمشون نمیشه .شل هم که براشون شده سلف سرویس .محل رفت و آمدشون هم که خشک و تمیز و بی بو و آب و دونه هم که نامحدود .وقتی لایق باشی اینجوری بهت سرویس دهی میشه فهمیدی نسرین جان حال میخوای ی دختر باش میخوای ی مرغ سیستم جهان اینه

چه آگاهی های ناب جدیدی :

مرغ ها پرهاشون میریزه و پر جدید جاش رو میگیره ( یاد فایل آرامش در پرتو آگاهی افتادم که 98 درصد سلولهای ما باسازی میشن توی مدت خاصی ) وقتی اینجوری پر میریزه و جایگزین میشه پس تمام اندام ها هم همینجوریه و همین نشونه ی واضحی هست از ترمیم و باسازی سلولها ولی بیشتر مواقع ما چون با چشممون نمیبینیم باور نمیکنیم

بله مریم جان سنگدون مرغ رو که باز میکنی توش این سنگ ها هم هست البته خود من هم ی زمانی نمیدونستم

اینکه آهک نیازه تا پوسته تخم مرغ سفت بشه

استاد این جمله ی شما که :

خداوند داره اینا رو هدایت میکنه که سنگ بخورن

ی تلنگر بود برای من که ببین خدایی که ی مرغ رو داره اینجوری هدایت میکنه اونوقت توی اشرف مخلوقات رو که قوه تفکر رو داری چطور هدایت نمیکنه .باور کن این رو تا هدایت ها رو دریافت کنی بیشتر و بیشتر

خدیا شکرت برای دیدن اینهمه تخم مرغ سالم و ارگانیک

چقدر این تحسین کردنتون رو دوست داشتم استاد که اینجوری اون مرغ خانم ها رو تحسین میکردین دید تحسین آمیز به همه چیز و همه کس حتی ی مرغی که برات تخم گزاشته اینه که زندگی استاد رو متفاوت کرده

چه نکته ای گفتین مریم جان :

پول رو بشمار بزار تو جیبت

این برا من ی نوشنه بود چرا ؟

چون چند روز پیش که والدین دو تا از بچها اومدن پول پرداخت کردن و نقد بود من چون سرم شلوغ بود و البته از روی اعتمادی که داشتم پول ها رو نشمردم بعد که میخواستم برم کلاس یکی از مامان ها من رو صدا زد گفت انگار کم دادم ی کم از پوله توی کیف بچمه بشمارین پول رو و وقتی شمردم دیدم آره کمه

اون یکی هم که دیگه رفته بود غروب شمردم دیدم اضافه داده بنده خدا که البته تماس گرفتم و بهشون گفتم و بر گردوندم

و حالا این جمله ی مریم جان ی پیام بود برام که باب بشمر پولتو و بعد بزار تو جیبت که بعدا مساله ای پیش نیاد

و باز هم ی جمله ی ناب:

تقسیم کار فیزیکی و متافیزیکی که صمیمیت رو زیاد میکنه .اینم ی اصل برای بهبود روابط

چقدر چشمه ی مریم که الان دیگه شبیه ی مرداب شده زیباست با این جلبک های سبز روش .همینه دیگه مرداب رو بخاطر زیبایی جلبکش من زیبا میبینم نه به خاطر آب راکدش و اونور اون بقول استاد آبشاره رو به خاطر آب زلال و سفید و در جریانش .آب همون آبه اما انرژیش تغییر کرده در این دو حالت

وای اگر برگردیم به اون قسمت های قبلی سریال که استاد داشتن با تراکتور کار میکردن رو نگاه کنیم تفاوت انرژی و اندام استاد رو کاملا حس میکنیم اونا کجا و این کجا

تست کردن ایده های مختلف برای انجام کار برو تو دلش انجام بده تست کن بالاخره هدایت میشی یا همون کاره رو بهبود میدی یا کلا هدایت میشی به ی روش متفاوت از ی راه دیگه به همون چیزی که میخوای میرسی اکر بشینی و حرکت نکنی هیچ اتفاقی نمی افته

و اون صحنه ی خرید اون فونتین

یاد صحبت های استاد افتادم توی دوره ثروت یک که ارزش داره روی خودتون کار کنین و به آزادی مالی برسین بخدا ارزش داره به سعادت دنیا و آخرت برسین

وقتی آزادی مالی داشته باشه راحت اونهمه فنسی که هزینه کردی براشون رو با تراکتورت جمع میکنی و میزاری کنار

راحت میری ی فونتین دیگه میخری که پیشرفته تره و اون لذت و تجربه ای رو که میخوای بهت میده و نگران پولش نیستی نمیگی چرا اون رو خریدم حالا این بهتره پولش رو از کجا بیارم . هر چیزی رو که دو ست داشته باشی تجربه میکنی بدون هیچ دغدغه ی مالی پس واقعا ارزشش رو داره روی خودمون کار کنیم تا برسیم به این آزادی البته که در کنارش آزادی مکانی و زمانی هم میاد که بتونی تجربه هات رو تجربه کنی که ی جایی داشته باشی مثل پاردایس که فونتینت رو بزاری و ی زمانی هم داشته باشی که بشینی نگاش کنی

سپاسگزارم استاد و خانم شایسته ی عزیز

کلمات انگلیسی استفاده شده :

mess: make a mess جایی رو بهم ریختن

Fountain: فواره

Fence دیوار حصار