سریال زندگی در بهشت | قسمت 261 - صفحه 19

612 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 943 روز

    خداااایا عاشقتم

    تورو ستایش میکنم که باهزاران راه مارو به مسیرهای الهی هدایت میکنی

    .

    درسته که امروز فایل بازهم برام باز نشد اما صدهاااا قلم دوستان نارنینم برام گفتن که چه هااا دیدن

    چه هااا درک کردن

    چه هاااا دریافت کردن

    از دیدگاه سیدعلی گرفته تا حسین

    از رضوان تا محمدرضا

    همه و همه شدن دستان الهی برای من

    و من لذت بردم از این فایل بی نظیر

    اونهااا چشمای من شدن

    و گفتن چه قدر استاد و مریم جان زبباتر و شادابتر شدن

    اونها چشمای من شدن وگفتن چه برکت و ثروتی مرغهای پارادیس بوجوداوردن.

    و رضوان جان قشنگم که گفته بود این مرغاااا همون باوراااای هستن که مابزحمت ساختیمشون کلی لذت بردم.

    .

    حسین که گفته بود استاد خدا خیرت بده که گفتی و نشون دادی زندگی لذت بردن از همین چیزاست برام یاداور خیلی خوبی بود

    .

    حیدر که یاداور شده بود بابا این همه ثروت و نعمت درزندگی استاد ار عمل به قوانین لابتغیر الهی است

    به قول دوستمون تماشای این جهان زیباااا از طریق دوربین شما باورهای مارو جابجا میکنن.

    و تحسین میکنم فواره ای رو که دریاچه شمارونه تنها زیباتر که باصدا کرد

    واقعااا نمیشه از صدای شرشر اب گذشت

    عاشقشم

    عااشق

    خدایاشکرت از این خانواده بینظیر

    که همه چشمم و گوشم شدن

    خداروشکر

    سیدعلی هم که به الهامات و هدایتهای درونش گوش داده بودن و حرکت نو اغازکرده بود الحق که شاگردی رو داره تموم میکنه این جوون.

    .

    خدایاشکرت

    لذت بردم

    و شاکرتر شدم

    فهمیدم دارم مسیر درست میرم

    فهمیدم دیگه اگه چیزی نمیشه دنبال بهانه نیستم که نشد و نت ضعیفه و اینهاا

    نه

    بلکه راه پیدا میکنم

    با عشق و لذت

    .

    خدایاشکرت

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
    • -
      نگین فلامرزی گفته:
      مدت عضویت: 1719 روز

      سلام رها جان

      آفرین ،افرین به پشتکار ،افرین که اگر که فایل برات باز نشده ،ولی باتعهدی که داشتی نیستی و کامنتها را مطالعه کردی و با عشق و با عشق کانت نوشتی و با این کارت به راه کار به ما هم دادی

      خدایا هزاران هزار مرتبه شکر

      خدایا شکرت

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    سمانه جان صوفی گفته:
    مدت عضویت: 1923 روز

    به نام خداوند هدایتگر و مهربونم

    سلام به استاد عزیزم و مریم جانِ قشنگم.

    سلام به همه ی دوستانِ عزیزم.

    مریم جان روی ماهتو که دیدم خوشحال شدم، خنده ی زیبا روی صورتت باعثِ خوشحالیمه.

    استاد جان هزار ماشاالله به اندام زیبا و ورزیده ای که به لطف خدا با دوره قانون سلامتی برای خودتون خلق کردین.

    مریم جان لذت بردم از انرژی و قدرت تون برای جمع آوریِ فنس ها.

    مریم جون، با الگویی که از شما میگیرم چند روز پیش چند تا مسئله رو خودم حل کردم و کلی کیف کردم و افتخار کردم به خودم، کارم مربوط به دریل کاری بود که تجربه ی اولم بود و تمیز هم شد.

    شما رو دیدم تو کارگاه کار نجاری و کارهایی که انجام دادین و الگو گرفتم.

    یه الگوی دیگه هم گرفتم از جسارت و اعتماد به نفستون و صلح درونیتون.

    رفتم موهامو کوتاه کردم به سبک پسرونه.

    عاشق خودم شدم با این استایل جدید موهام.

    بدون ذره ای پشیمونی از کوتاه کردن موهام.

    چون موهام احتیاج داشت به کوتاهی تا با طراوتِ بیشتر رشد کنن.

    انقدر کیف میکنم با موهای کوتاهم که حد نداره، خدا هدایتم کرد گفت سمانه برو آرایشگاه، موهاتو کوتاه کن، منم چشم گفتم و برای بی نهایتمین بار لذت بردم از هدایت خدا تو زندگیم.

    که چقدر خوشحالم با همین کوتاهیِ موهام.

    غرق در لذت شدم وقتی فراوانیِ تخم مرغ های خانم مرغی های باصفای پردایس رو دیدم.

    از اونجایی که تو دوره سلامتی مشغول خوردن تخم مرغ هستم، بسیار لذت بردم این خوراکیِ سالم و مفید رو دیدم.

    هم فراوانی و تعداد بالاشون، هم سایز تخم مرغ، هم تمیزی شون تحسین برانگیز هست.

    نوشِ جانتون استاد جان و مریم جان .

    خانم مرغی های باصفا، با عشق تقدیمتون میکنن تخم مرغ ها رو و براتون آرزوی سلامتی دارن همیشه از بس که ماه هستین.

    عاشق فواره شدم، روند تکاملی شو طی کرد و در نهایت تبدیل شد به اون مدل زیبا و دواّر که سیر نمی‌شدم از دایره ای بودنش و شعاعِ وسیعش.

    حس کردم رنگین کمان رو با توصیفِ استاد، انقدر که همیشه با نشاط و ذوق از زیبایی ها صحبت میکنه استاد، آدم دلش غنج میره واسه زیبایی ها.

    دیدن زیبایی ها و تحسینشون، زیبایی های بیشتر میاره جلوی چشم آدم.

    امروز به محضِ خروج از در ساختمون چند قدمی بیشتر تو مجتمع راه نرفته بودم که یهو میخکوب شدم از شدتِ زیبایی گل های صورتی تو باغچه ی محوطه …

    خدایا مگه داریم انقدر دلبر، صورتی های خیلی خوشرنگ، میخکوبم کردن و سریع قلبم فرمان داد عکاسی کن از این دلبرهای خوشرنگ و لعاب.

    گل زیبا رو بوس کردم.

    اومدم خونه، عکس‌ها رو که دیدم شگفت زده شدم از حجمِ زیبایی این صورتی های خوشگل.

    نمیدونم اسم گل ها چی هست اما بیرونش صورتیِ خوشرنگه، داخلش هم گل های زردِ کوچولو.

    خدایا چقدر خودت قشنگی

    چقدر زیبایی رو دوست داری

    چقدر جهانِ زیبایی خلق کردی

    اگه آب دریا جوهر بشه، درختان هم قلم، هیچ مدله نمیشه تشکر کرد از تو و کم میاد قلم و جوهر بازم. (آیه خودِ قران)

    عاشقتم که انقدر زیبایی و زیبایی رو دوست داری و جهانِ به این دلبری و شیرینی خلق کردی.

    دیدن طبیعتِ زیبای پردایس همیشه منو سرِ ذوق میاره، درختان زیبا و انعکاسشون روی دریاچه جانِ دلبرِ پردایس.

    شنا کردن در این دریاچه ی زیبا و انرژی مثبتش نوشِ جونتون استاد جان و مریم جان.

    شما لایقِ بهترینهایین هر لحظه از زندگیتون.

    نوشِ جونتون، خودتون خلق کردین و بی نهایت شایسته هستین برای زندگی کردن تو بهترین مکان با بهترین شرایط.

    تقسیم کار بین استاد و مریم جان، بر اساسِ توانمندی ها و مهارت هاشون.

    عجب ایده ی محشری، مرسی که جفتتون انقدر الگوهای قشنگ و درستی هستین واسه من و در جهت باور سازیِ سالم، انقدر بهم کمک میکنین، از بس که حرفتون رو در عمل بهمون اثبات میکنین همیشه و دلیل رشدتون همینه.

    یادآوریِ مداوم

    تکرار و تمرینِ مداوم

    نتیجه پایدار

    خدا بهتون قوت و سلامتی و انرژی فراوان بده در مسیر بهبودهاتون: شخصیتی، محیط زندگی، پیرامون، شغلی و …

    مرسی که مارو هم شریک کردین در چشیدنِ زیبایی های فواره، امن کردن محیطِ مرغ و خروس ها، برداشتن تخم مرغ ها.

    مرسی که مثالِ به این قشنگی واسه فراوانی بهمون نشون دادین، تخم مرغ هاتون بیشتر شن، باکیفیت باشن همیشه و برای سلامتیِ بدنتون عالی عمل کنن.

    کنترل ذهن دیدم ازتون برای فقدان مرغ و بچه هایی که توسط شاهین، عقاب خورده شدن، ولی سایر دوستان هستن هنوز.

    درسش:

    سمانه جان:

    توجهت رو از کمبودها بردار و بده به داشته‌ هات.

    سپاس گزاری کن برای داشته هات.

    استفاده کن از داشته هات، لذت ببر، زندگی کن باهاشون در لحظه، اجازه بده انرژی شون جریان پیدا کنه، مصرف شن، خارج شن، نسلِ جدید وارد شه و …

    تا الان برای امروز 243 تا مورد نوشتم تو دفتر زیبایی هام.

    خدایا دوستت دارم

    خدا رو شکر برای همه چیز

    خدا رو شکر برای همیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
  3. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 989 روز

    به نام الله هدایتگرم

    سلام به استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته مهربان

    سلام به دوستان همراه

    استاد کاش بدونید که صدای شما قشنگترین ولذت بخش ترین صدا برای من توی دنیاست حتی زیباتر وارام بخش تر از صدای آب صدای پرنده صدای باران ….

    و دیدن شما و مریم جون کنار هم یکی از بهترین لحظه ها رو برام میسازه

    سپاسگزارم استاد و..

    سپاسگزارم مریم جون از اینکه وقت میزارین با عشق این بهشت رویایی و زندگی عاشقانتون رو برای ما به تصویر میکشین …

    چه بهشت رویایی دارین که آدم باورش نمیشه این همه نعمت و برکت و زیبایی یه جا با هم باشه اونم ملک شخصی یه نفر باشه این ها همه وعده ی خداست که انسانهای لایق ،بندهای شایسته اونها رو دریافت میکنند شما با نشون دادن این زیبایی ها به ما می فهمانید که آدم می‌تونه با تغییر نگرش و باورش بهشت رو در همین دنیا تجربه کنه همون بهشت که برای خیلی از ما دور از دسترس به نظر میومد استاد به ما کمک کرد که باور کنیم هیچ چیز غیر ممکن نیست…

    استاد چقدر لذت بخشه احساسات خالص و ناب وخدایی شما که با وجود این همه ثروت و نعمت باز هم هر روز برای داشتن کوچکترین چیزها ذوق میکنید انگار که اولین باره دارین تجربه میکنید یکی از تفاوت های من با شما شاید همین باشه که من هزاران نعمت که خداوند بهم داده که یه روزی آرزوی داشتن شو داشتم ولی خیلی زود برام تکراری و طبیعی میشه و هر بار یه چیز جدید از خدا می‌خوام اما نگاه کردن به زندگی شما داره بهم یاد میده که من باید برای نفس کشیدن ام سپاسگزار باشم چه برسه به این همه نعمت که خداوند در اختیارمون گذاشته ….

    استاد زندگی شما و مریم جون انقدر زلال و شفاف هست که خیلی راحت آدم با شما ها ارتباط برقرار می‌کنه ولذت میبره از این رابطه شما خود واقعی تون هستید ….فکر میکنم خیلی باید روی خودم کار کنم تا بتونم کمی مثل شما بشم وبرای خودم زندگی کنم

    زندگی روز مره ی شما هزاران درس برای من داره که اگه همین یه قسمت از زندگی در بهشت رو چندین بار ببینم باز نکته های جدیدی از دفعه ی قبل درک میکنم …تمام زندگی شما داره قانون بدون تغییر خداوند رو فریاد میزنه شما با آموزش هاتون زندگی میکنید واین طبیعیه که هر کسی اینقدر روی خودش کار کنه لایق دریافت این همه نعمت باشه

    دعا میکنم برای خودم وتمام دوستانم در این مسیر که بتونیم مثل شما زندگی کنیم مثل شما رفتار کنیم مثل شما قدم برداریم مثل شما خدا رو باور کنیم و مثل شما مورد هدایت الله واقع بشیم

    دعا میکنم همه ی ما مثل شما لایق زندگی در بهشت باشیم….

    به خاطر آشنایی با شما بهترین استاد تا ابد هزاران بار سپاسگزار خداوند هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  4. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1304 روز

    به نام تنها قدرت جهان،سرمنشا خیروبرکت و عشق

    خدایا به من و به درکم و به آگاهیم کمک کن تا بتونم هرچی توی سرم هست به نوشتار دربیارم تا اول به خودم کمک کنه تا جهان و قوانینت رو بهتر درک کنم و بعد سعادت داشته باشم به دوستانم خیر برسونم.

    « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ »

    وَ مَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجاً وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ وَ مَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ 
إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْءٍ قَدْراً

    هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او قرار می‌دهد،و او را از جایی که گمان ندارد، روزی می‌دهد،و هر کس بر خدا توکل نماید، خدا او را کفایت می‌کند،و خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند، همانا خدا برای هر چیزی اندازه‌ای داده است

    سلام به استاد عزیزم ،به خانم شایسته جانم و دوستان هم مدار قشنگم

    خداروشکر بالاخره من امروز تونستم این قسمت از سریال رو ببینم و لذت ببرم ازین همه ورودی مثبت و این همه زیبایی

    هر چند که در تموم مدت دیدن سریال ،باید به سوال های مختلف نیلانیکا جواب میدادم و گاها تمرکزم از دست می‌رفت ولی اینم حتما بخشی از مسیری که باید طی بشه

    که بهشون جواب بدم چرا خانم شایسته کلاه گذاشته ؟چرا استاد عباسمنش مو نداره؟چرا مرغ اونجا نشسته تکون نمیخوره ؟ چرا …و چرا … و … :)))))

    خداروصدهزار مرتبه شکر برای فرصت دیدن این فیلم ها با اعضای خانواده بجای تموم سریال های ترند روووز که وقتی ازم میپرسن تو فلان سریال رو میبینی و من میگم نه،چشم هاشون ٨تا میشه وااااای مگه میشه این سریال دنبال نکنی ؟

    خیلی دلم میخواد براشون توضیح بدم من انقدرررر کار دارم که وقت نمیکنم بهشون برسم چه برسه به سریال و ٢4ساعت برام کم میاد همیشه ،ولی واقعا الان دیگه به این درک رسیدم مگه دیوونه م ذهنم رو خسته کنم برای قانع کردن بقیه ؟ بیشتر اوقات لبخند میزنم میگم آره والا ،نمیبینم ،خیلی علاقه به سریال ندارم :)

    استاد عزیزم می‌خوام از تجربه ی فوق العاده ی دیروزم بگم،واقعا احتیاج دارم تحلیل های ذهنیم رو از ذهن خارج و به نوشته تبدیل کنم تا منطق ذهنم سیراب بشه

    همسر من یک عمو داره ،که در شرایط یکسان با برادر های خودش توی روستا بزرگ شده ،اما ثروتی ساخته که میشه گفت در برابر خیلی از ثروتمند هایی میشناسم به غیر از حسابه!!!

    دیروز ما دعوت شدیم به یکی از ده ها ملک و ویلایشون که یک ویلای دو طبقه و هر طبقه دوبلکس :) در دل کوه های جاده هراز …

    تجربه ی بینظظظیری بود برای من!

    من به وضوح میدیدم که همه ی ما توی این فضا هستیم ولی اصلا چیزایی که من میبینم اونا نمی‌بینند !اصلا زیبایی هایی که من رو بیهوش کرده بود برای بقیه عادی یا حتی قابل رویت نبود!

    به الله ی که میپرستم قسم! حتی یکی از افراد جمع ،ده درصد لذتی که من دیروز از طبیعت بردم رو تجربه نکردند!

    چیزی که برای همه در دسترس بود! و اینا همیشه نتیجه ی آموزهای استاد بوده برای من،من اندازه ی کل عمرم دیروز لذت بردم و این لذت باااا هیییچ ثروتی ساختنی نبود !

    تیر آخر خداوند وقتی بهم زد که روی تراس برای شام نشسته بودیم که من ی لحظه آسمون رو دیدم،اول فکر کردم بالای کوه پروژکتور روشن شده!انقدر باورنکردنی بود برام !

    ولی قرص کامل ماه بود که آروم آروم از پشت کوه درومد و اومد وسط آسمون

    و من انقدر مدهوش این زیبایی شدم که اصلا شام رو بیخیال شدم و وایسادم یک گوشه و فقط نگاهش کردم و تحسینش کردم …

    میتونم بگم غرق شدن در لذت رو ،دیوونگی رو،هم آهنگی با نظم جهان رو من دیشب تجربه کردم ،حس میکردم واقعا بدنم دیگه ظرفیت این روح رو نداره و دلم میخواست جدا بشم ازش و با ماه و آسمون یکی بشم ….

    خداروشکر میکنم برای تموم زیبایی ها وتجربه ی بینهایت لذت بخش دیروز و می‌دونم این احساس فوق العاده برای من اتفاقات فوق العاده تری رو رقم میزنه طبق قانون بی تغییر خداوند …

    مورد بعدی که خیلی دلم میخواد برای ذهن خودم بنویسمش، درمورد خانم های جمع ،درواقع تنها خانم شاغل زن بغیر از یک نفر که معلم بازنشسته بود،من بودم !

    ولی باید براتون جالب باشه که درمورد مسائل مالی ! به جرئت میتونم بگم همشون یک سر و گردن از من بالاتر بودند !

    من خیلی سعی کردم به این موضوع فکر کنم وخیرش رو برای خودم دربیارم

    نه با احساس بد یا با احساس قربانی شدن! نه !

    برای درک بیشتر قانون و عمل بهش …

    و من در نهایت به یک واژه ی ساده و پیش پا افتاده اما کاربردی رسیدم اونم احساس لیاقت

    اینکه تموم افراد جمع از هم صحبتی با من لذت می‌بردند و عملا من می‌دیدم که می‌خوان کنار من باشن،با من بیان پیاده روی ،با من آهنگ بخونند و… این یعنی من توی زمینه روابط احساس لیاقتی خوبی ساختم!

    اینکه من از همه بیشتر لذت بردم ،بیشتر از همه بهم خوش گذشت و ایمان داشتم این احساس لذت من رو به خدا داره بیشتر نزدیک میکنه یعنی من احساس لیاقتیخوبی تو زمینه لذت بردنبرای خودم اینجا کردم !

    اینکه من کمتر از همه غذا خوردم! بیشتر از همه انرژی داشتم،بهتر از بقیه پیاده روی کردم،ساعت ها تو آب رودخونه ی پر فشار نشستم و لذت بردم از آب یخش یعنی من احساس لیاقت بهتری از بقیه در در زمینه سلامتی ساختم!

    و اما مسائل مالی !و احساس لیاقت ثروتمند بودن !

    می‌خوام برگردم به ماه قبل خودم ،ماه قبل من خیلی ورودی مالی خوبی داشتم ،اصلا نمی‌دونم چه جوریااا ولی ولی ی حساب سرانگشتی از چیزایی که یادمه

    5میلیون اول ماه برای مادرم فرستادم

    5٠٠تومن برای داداشم

    یک میلیون هدیه روز معلم بابام

    چندین بار من سوپرمارکت خرج 5٠٠هزارتومنی و بیشتر داشتم !

    یک میلیون و شایدم بیشتر برای خرج های روزانه نیلانیکا برای مادرم فرستاده بودم

    درنهایت ده میلیون طلا هم خریدم !!!!

    و من آخر ماه هنوز پول داشتم !

    یعنی حتی یک روز نشد من نگران پول باشم واسه خرج های روزانه !

    و بعد این ماه هنوز به وسط ماه نرسیده من دیدم دارم باز به حساب و کتاب میرسم که اینو بخرم یا اونو بخرم کدوم واجبتره!

    یعنی پول هم کم شده بودو هم ورودی نمیومد!

    من خیلی فکر کردم ببینم کدوم پاشنه ی آشیل منه که دوباره من رو از نظر مالی پایین کشیده !

    و خیلی هم از خدا هدایت خواستم بهم بگه خیر و برکت این تضاد چیه !

    و مطمئنم بودم حتما این تضاد برای من درسی داره که خیلی خیلی بهم کمک می‌کنه تا تو زمینه ی مالی ،شرایط سینوسی نداشته باشم و همیشه رو به بالا باشم …

    و حالا با تجربه ی دیروزم ،و سوال از خودم که من چه فرقی با خانم های دیگه دارم که حتی با اینکه من کار تقریبا به نظر خودم سنگین میکنم اما رفاه مالی اونا خیلی بیشتره !

    واقعا هیچ چیز جز احساس لیاقت و ارزشمندی پیدا نکردم !

    به قول استاد توی یک از فایل های باورهای ثروت ساز میگه هیچ چیز در من تغییر نکرد جز اینکه من احساس کردم ارزشمندم!من لایقم!

    تفاوت سعیده ی ماه قبل با این سعیده این بود که به شدت دنبال این بود چه کار خاصی باید بکنه تا رشد مالی خوبی داشته باشه !

    یعنی دوباره افتاده بودم توی این سیکل که به خودی خود که نمیشه،من باید یک کار عجیب غریب کنم یا که سختی و زحمت زیادی بکشم تا بالاخره اون ورودی مالی بیاد !

    و با دست خودم یک سد درست کردم جلوی تموم ورودی های مالی که تا ماه قبل خود به خود داشت میومد!!

    راه طبیعی ورود ثروت رو بسته بودم !

    بازم به قول استاد

    طبیعیه اینکه ما ثروتمند باشیم،طبیعیش اینکه که وضع مالی ما خوب باشه،طبیعیش اینه!

    ثروت مثل اکسیژن همه جا هست،اگر ما نداریمش مثل اینکه ما دستمون رو گرفتیم جلوی مجاری تنفسیمون و نمیزاریم هوا وارد ریه مون بشه

    طبیعی اینکه پیشرفت کنیم،طبیعی اینکه اوضاع روزبه روز بهتر بشه

    من انقدر خودم درگیر یک کار خاصی انجام دادن کرده بودم که یادم رفته بود طبیعی اینکه ثروت از هر جایی که فکرش رو نمیکنم وارد زندگیم بشه! طبیعی اینه ! من به خودی خود ارزشمندم!

    من باید به یاد خودم بیارم

    وقتی دارم برای اعضای خونه آشپزی میکنم،ارزشمندم

    زمانی که جاروبرقی رو برمی‌دارم تا فضای خونه رو تمیز کنم ارزشمندم

    تک تک کارهایی که برای بهبود شخصیت خودم و خونواده انجام میدم معنوی و ارزشمنده

    وقتی دارند غیبت میکنند و من خودم ازون محل دور میکنم ،یعنی من ارزشمندم

    وقتی دارم تلاش میکنم حتما داروهای مریض درست و سروقت بدم ارزشمندم

    وقتی برای مریض ٧ساله م میشم خاله سعیده و سعی میکنم تاجایی که میتونم حواسش رو از اتفاقات بد پرت کنم،من ارزشمندم

    وقتی دستامو محکم روی قفسه ی سینه ی مریض فشار بدم و اصلا به درد دستام فکر نمیکنم،فقط تلاش میکنم دوباره ضربان قلبشو برگردونم،من ارزشمندم

    اصلا همینکه هر روز بیدار میشم و اولین کاری که میکنم شکر خداست من ارزشمندم

    اینکه من تلاش میکنم هرروزم بهتر از دیروز باشه من ارزشمندم

    اینکه قانع نیستم به کارمندی و دارم تلاش میکنم تو مسیرهای دیگه آموزش ببینم من ارزشمندم

    آره! دقیقا ،من تو احساس ارزشمندی و لیاقت مشکل دارم!

    و باید روزی هزار بار اینارو به خودم بگم!

    به قول استاد تو قدم ١٢

    اگر تو زمینه ای دستاورد دلخواه نداشتیم این به معنی نیست که ما توی اون موضوع ناتوانیم!

    بخاطر اینکه توی این مورد درست از قانون استفاده نکردیم

    و دیروز خداوند از طریق دستان بینظیرش به من این آگاهی رو داد که سعیده تو به خودی خود ارزشمند و لایقی ،قرار نیست یک کار یا ایده ی خاص تورو به ثروت برسونه،از هزاران هزار طریق می‌تونه پول توی زندگیت بیاد ،اگر تو دستت رو از روی مجاری ورود ثروت برداری !

    و من تموم تلاشم رو میکنم این آگاهی رو به مرحله ی عمل برسونم و حتما از نتیجه ای که توی زندگیم به وجود آورد میام و مینویسم

    خدارو هزاران بار شکر میکنم که بهم اجازه داد امروز تو این جهان مجازی توحیدی فعال بشم و بنویسم

    یک معذرت خواهی هم به بهترین دوستای زندگیم بدهکارم،حضور دائمی نیلانیکا درکنار خودم باعث شده نتونم به تموم کامنت ها پاسخ بدم ولی عمیقا از ته قلبم از همتون سپاسگزارم برای تموم پاسخ هایی که به کامنت های قبلیم دادید،نه یکبار ،که چندبار کامنت هاتون رو با عشق میخونم

    دوستون دارم و به دستان قدرتمند الله میسپارمتون

    استاد عاشقتونم،خیلی زیاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 158 رای:
    • -
      سمانه جان صوفی گفته:
      مدت عضویت: 1923 روز

      به نام خداوند مهربان و هدایتگرم

      سلام سعیده جانِ نازنینم.

      سلام دوستِ عزیزم که پیامِ خدا رو خیلی شفاف نوشتی و رسوندی دستم.

      سلام به همه ی دوستانِ عزیز و توحیدی ام.

      سعیده جان

      خط به خطی که نوشتی پاسخ های من بود.

      نیازِ من بود.

      درمانِ من بود.

      کامنتت رو کپی کردم که مجدد بخونم و بخونم و بخونم.

      خیلی ازت سپاس گزارم.

      با اینکه خیلی دلم میخواد بنویسی برام و خیلی هم دوستت دارم، اما درکت میکنم عزیز دلم.

      مطمئنم در بهترین زمان برای تک تکمون که عاشقتیم مینویسی و خوشحالمون میکنی.

      خدا بهت زمان و انرژیِ مضاعف بده:

      که بتونی بیشتر و بیشتر لذت ببری از زندگیت.

      قشنگی هارو ببینی.

      برای بهبود خودت وقت بذاری و رشدت بهتر و بهتر جلو بره.

      با خانواده ات وقت بگذرونی و کیف کنین از با هم بودن.

      برای مریض ها با عشق و توانِ بیشتر وقت بذاری.

      برای ستایش و تحسینِ خودت بیشتر وقت داشته باشی.

      البته که وقت داشته باشی برای ما هم بنویسی و کیف کنیم‌.

      برای عشق و عاشقی هات با خدا زمانِ زیادی داشته باشی.

      برای انجامِ هر آموزشی که داری میبینی وقت و انرژیِ بیشتر داشته باشی.

      کلا واسه انجام هر کاری در برنامه روزانه، هفتگی، ماهانه، سالیانه ات نیازمند وقت و انرژی هستی، خدا بهت فراوانی شو بده.

      انقدر بهت وقت و انرژی بده که فول بشی و کلی عشق و صفا کنی.

      بعد بیا و برای ما بنویس تو این محل توحیدی.

      تا همه کیف کنیم و رشد کنیم و مشوقِ هم باشیم.

      راستی پاراگراف اولت عالی بود، دعای عالی بود، یه جا میذارمش جلو چشمم قبل از نوشتن کامنت بخونمش حتما.

      عاشقتم.

      میبوسمت.

      مراقبِ خودت و قشنگی هات باش.

      در آغوشِ خدا باشی.

      خدا جانم، استاد جانم، مریم جانم، تیم تحقیقاتیِ ارزشمندِ عباس منش و سایت، خیلی خیلی سپاس گزارتونم، تا همیشه.

      عصرِ امروز یه کامنت خوندم از یکی از بچه ها در رابطه با سوالم که جوابمو گرفتم، بعد رفتم پیاده روی بارون محشری اومد، پاسخ تایید شد دوباره، اومدم خونه کامنت سعیده جان رو خوندم دوباره جواب تایید شد.

      خدایا شکرت که انقدر واضح و زیبا باهام حرف میزنی.

      هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او قرار می‌دهد،و او را از جایی که گمان ندارد، روزی می‌دهد،و هر کس بر خدا توکل نماید، خدا او را کفایت می‌کند،و خداوند فرمان خود را به انجام می‌رساند، همانا خدا برای هر چیزی اندازه‌ای داده است.

      و اما سمانه جان:

      بارها و بارها پیام اومده، نشونه اومده، هدایت اومده به سمتِ کار کردن روی احساسِ لیاقت…

      تو شروع کردی تمرین کردن رو …

      با همین فرمون برو جلو که درسته

      که جواب میاد.

      آروم باش، لذت ببر از مسیر، عجله نکن، حواست به روند تکاملی باشه و امیدوار باش و برو جلو.

      عاشقتم، تو میتونی، تو از پسش بر میای.

      خدایا دوستت دارم

      خدا رو شکر برای همه چیز

      خدا رو شکر برای همیشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1304 روز

        سمانه ی عزیزم ، سمانه ی قشنگم

        دور سرت بگردم دختر

        تو چه فرکانسی هستی که کامنتت رو خوندم چشم هام خیس اشک شد؟

        به چه فرکانس صلح و آرامشی درومدی …؟

        چقدر هم آهنگ شدی با عشق جهان ؟

        نازنین سمانه،رفیق قشنگم

        برای تک تک وقت هایی که برام گذاشتی و میزاری و‌مینویسی ازت سپاسگزارم

        ممنونم برای تموم قشنگی هات

        ممنونم برای مهربونی هات

        تو ارزشمندتر ازونی که بشه به کلمات درش آورد

        دوستت دارم

        برات بهترینِ بهترین ها رومیخوام

        همیشه بنویس باشه؟

        همیشه با عشق میخونم

        با چشم های قلبی

        همزمان با نوشتن کامنت برای تو،سوره علق از شبکه هدهد بچه ها پخش شد …

        میدونم که ایمان داری به هم زمانی…هم آهنگی …

        دعوتت میکنم به خوندن اولین آیات الهامی به پیامبر …

        دوستت دارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
        • -
          سمانه جان صوفی گفته:
          مدت عضویت: 1923 روز

          به نام خداوند هدایتگر و قشنگ و عزیزِ دلم

          سلام سعیده جانم.

          سلام به همه ی عزیزانِ دوست داشتنیِ این سایت.

          بدونِ شک پیامت رو در بهترین لحظه باز کردم و خوندم.

          خوشحال شدم و لبخند اومد روی لبم وقتی دیدم کامنت نوشتی برام.

          جالبه صبح میخواستم دوباره برات بنویسم که نشد:

          امروز به یادت بودم.

          یادِ سوره ی نور افتادم دیشب…

          الله نور السماوات…

          دو بار تو نوشتی تو کامنتهات، دوبار هم خودم شنیدم پخش شد قبل از اذان مغرب از شبکه تماشا…

          من چیزی به اسمِ اتفاقی یا تصادفی رو دیگه قبول ندارم.

          چون تو چرخه ی هدایت، میدونم یه دلیلی داره، یه پیامی داره برام نشانه های خدا…

          رفتم دانلودش کردم، هم ویدئو هم صوتی…

          عجب حسی داشت…

          مخصوصا آخرش که رسید به این قسمتِ جذاب:

          خدا به هر کسی که بخواد روزی به غیر حساب میده.

          این شد سندِ محکم من که سمانه برو جلو.

          همین فرمون رو بگیر برو جلو محکمتر.

          دیگه به هیچی فکر نکن…

          تو فقط احساست رو خوب کن و خوب نگهدار…

          (با تمرین های توجه به زیبایی ها و نکات مثبت، تحسین، سپاس گزاری)

          باقیش با خدا.

          تو تسلیم خدا باش، در هم آهنگی با خدا باش، هر سوالی ابهامی داری مستقیم از خدا بپرس و هدایت بگیر و جلو برو…

          تو قسمتِ خودتو انجام بده، خدا خودش میدونه چکار کنه.

          خدا در بهترین زمان، بهترین شرایط بهت میگه چکار کن، کجا برو. تو رو میرسونه به خواسته هات.

          اینا فقط حرف نیست، دائم دارن تو ذهن و قلبم تکرار میشن.

          بهم احساس آرامش و امید میدن.

          میدونم گاهی صبرم کم میشه، گاهی نجوا میاد سراغم، اشکالی نداره، انسانم، برمیگردم دوباره به تنظیماتِ کارخانه با تمرینِ کنترلِ ذهن.

          خیلی مهمه سرزنش نکنم خودمو و برگردم تو مسیر.

          اینطوری دارم رشد میکنم، چون برمی گردم تو جاده.

          امروز هم دقیقا یه صدای بلند از داخلِ خودم بهم گفت میشه امروز…

          یه فرقی کردم با قبلم این یکی دو روزِ اخیر.

          اینکه هر چی پیش بیاد خیره…

          حتی اگه به خواسته ام که امیدوارانه میخوامش (ولی یاد گرفتم قفلی نزنم روش چون دور میشه ازم)، نرسم اون لحظه ای که میخوام …

          چون باورم داره محکمتر میشه که خدا در بهترین زمان، بهترین شرایط و مکان، منو میرسونه به خواسته هام.

          وقتی که خودمم آماده دریافت باشم.

          قبلش هر چی اصرار کنم نمیشه، فایده هم نداره.

          چون به چیدمان خدا باور قلبی دارم.

          به هدایت های خدا باور قلبی دارم.

          و اما سوره ی علق…

          خوندمش، ترجمه شو، تفسیرش رو…

          خودم ربطش دادم به بعضی خواسته هام…

          اما از خدا خواستم بهترین درک رو بهم بده که بفهمم چه پیامی بهم میخواد بده، باید روی چه نکته ای توجه کنم، یا نویدِ چه خبری رو بهم میده…

          میدونم خودش بهم میگه، یادم میده، مثل همه ی چیزهایی که تا الان خودش یادم داده.

          اما درک کردم نوشتن رو ادامه بدم.

          سپاس گزاری رو ادامه بدم.

          تامل و دوری از شتاب رو ادامه بدم.

          سعیده جانم، دوست عزیزم

          شاید خودت ندونی، ولی هر وقت کامنت نوشتی یه هدیه داخل کامنتهات برای من و خیلی ها بوده که برداشتیمش، آوردیمش تو زندگیمون، حالمون خوب شده، تو ظاهرا از خودت گفتی اما واسه ما هم مسیر رو نشون دادی، پیامِ خدا رو رسوندی دستمون با ادبیاتِ قشنگ، ساده و شیرینت.

          به شخصه خیلی لذت میبرم از کامنتهات و پیگیریت میکنم.

          نمیدونی با اون یه کلمه هم آهنگی با خدا چه کردی با من.

          چه دریچه ای برام باز شد…

          اینکه تسلیمِ خدا باشم…

          گوش به فرمان تر باشم برای هدایت های خدا

          که بزرگترین و بهترین راهنمای منه تو همه چیز…

          میدونی صبح ها مدتیه راحتم دیگه.

          چرا؟

          چون مسیر پیاده روی، زمانش، امنیت، حس خوب، دیدن و حس کردن زیبایی های بیشتر و بیشتر رو از خود خدا هدایت میگیرم…

          وای که چقدر راحت شدم، ذهن و منطقم آف میشه، خدا میگه منم اقدام میکنم…

          علاوه بر ساده تر شدن کارم، بهترین نتیجه رو هم میده، حس خوبم، رضایتمندیم، لذت بردنم همه و همه تامین میشن اینطوری.

          قبلا موارد دونه درشت تر رو هدایت میگرفتم، یا درخواست‌های روزانه یا قابل درک تر رو، الان دیگه درهم هر چی واسم تولید سوال بکنه، درکش نکنم، نفهمم باید براش چیکار کنم، یا حتی اگه بدونم باید چیکار براش بکنم رو هم آوردم تو چرخه ی هدایت خدا و میپرسم از خودش که بهم بگه چون بهترین راهنماست.

          ممنونم از این حجم انرژیِ مثبتی که بهم منتقل کردی امروز.

          تحسینت میکنم برای انرژیِ مثبت و درونیِ خودت که با سخاوت به اشتراک میذاری.

          سعیده جانِ ارزشمند و دوست داشتنیِ من، دوستت دارم.

          خیلی برام ارزشمنده که در کنار همه ی برنامه هات، زمان گذاشتی و برام نوشتی و خوشحالم کردی.

          مراقبِ خودت و قشنگی هات و قلبِ پاک و باطراوتت باش.

          شاد باشی و ثروتمند و سلامت کنار عزیزانت.

          در آغوشِ خدا باشی.

          استاد جانم و مریم جانم و خانم فرهادی جان و آقا ابراهیم مرسی که دست های شایسته ی خدا هستین برای ما، برای رشدِ ما، برای بهبودِ ما، برای احساسِ خوبِ ما، با سایت ارزشمندِ عباس منش دات کامِ دوست داشتنی.

          خدایا دوستت دارم

          خدا رو شکر برای همه چیز

          خدا رو شکر برای همیشه

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
        • -
          سمانه جان صوفی گفته:
          مدت عضویت: 1923 روز

          سلام نازنینم…

          سلام قشنگم…

          سلام عزیزِ دلم…

          سلام سعیده جانم…

          اومدی تو زندگیم که هدایت های خدا رو برسونی دستم…

          وقتی نوشتی هم آهنگی با خدا

          وقتی نوشتی از سوره نور الله نور السماوات والارض

          وقتی امروز دیدم پروفایلت هم همین شده…

          الان از نوشتنِ کامنتِ پاسخ برای آقا مسعود نوریان اومدم اینجا…

          برای تو بنویسم…

          تو باید بدونی

          تو باید بخونی سعیده

          اسمِ تسلیمِ خدا بودن اومد تو کامنت آقا مسعود…

          اینکه من نمیدونم، تو میدونی خدا…

          (خودتم بارها اینو نوشته بودی اما اون موقع درک نکردم، امشب پرده ها کنار رفت و تازه دوزاریم افتاد یعنی چی)

          آقا مسعود نوشت زیپِ دهن و زیپِ ذهنش رو بکشه، بگه من نمیدونم خدا، تو میدونی…

          از این پیام واضح تر نمیتونست برای من بیاد…

          سمانه سکوت کن

          سمانه سکوت کن

          انقدر حرف نزن

          انقدر جواب هر حرف و کلامی رو نده

          انقدر بالای منبر نرو

          انقدر موعظه نکن

          انگار نرو تو جلد عقل کل

          انقدر نرو تو جلد اصلاحگر

          انقدر قضاوت نکن

          انقدر برچسب نزن

          انقدر جلب توجه نکن

          نرو تو نقشِ قربانی

          نرو تو نقشِ جلبِ ترحم

          انقدر نرو تو جلد همه چیز دان، با کمالات، فهیم…

          بسه دیگه …

          خدا میخواد منو نجات بده…

          از دست خودم، خودمو نجات بده

          عاشقتم خدا…

          هدایت اومد:

          سمانه، بیشتر سکوت کن

          مطمئنم خودش کمکم میکنه

          یادم میندازه بیشتر سکوت کنم

          هر چی شنیدم سریع نخوام دفاع کنم، یا حمله کنم، یا بالای منبر برم از آگاهی هام افاضه ی فضل کنم…

          آخیش راحت میشم…

          سکوتم بیشتر شه راحت میشم

          بارِ زبونم داشت سنگینی می‌کرد…

          داشت خفه ام میکرد

          آخیش…

          همین الان هم احساسِ سبکی ام شروع شده…

          خدایا شکرت…

          میدونی سعیده، نشانه ی سوره علق برای چی اومد برام…

          الان که اومدم بنویسم برات درک کردم…

          من قرآن نمیخونم…

          چند روز پیش به دلم افتاد ارتباط با قرآن رو با خوندنِ آیه هایی که تو کامنت بچه هاست آغاز کنم…

          با تأمل بخونم همون یه آیه رو…

          تکاملی برم جلو…

          علاقه مند شم بقیه اش درست میشه.

          تا رسیدم به سوره ی نور، اونم به واسطه ی خودت…

          دانلودش کردم

          گوش میدم

          چقدر قشنگه

          میخوام عینِ فایلهای استاد که چند بار گوش میدم تا بهتر درک کنم، سوره نور رو انقدر گوش بدم که نفوذ کنه به قلبم فارغ از ترجمه اش…

          حسش محشره…

          الان فقط الله نور السماوات والارض

          و

          والله یرزق من یشاء بغیر حساب رو درک میکنم یه چیکه…

          هیچ عجله ای ندارم…

          میخوام بچشم شهدِ شیرین قرآن رو ذره ذره تا بهتر درک کنم و موتورم روشن شه…

          یعنی خوشم میاد انقدر قشنگ و نرم و لطیف هدایتم کرد خودش، به سمتِ خوندنِ کلامِ خودش.

          بی شک ستایش برانگیزترین هست خدای مهربان و هدایتگرم

          تسلیمِ خدا بودن، از اعتماد به خدا میاد…

          از من نمیدونم تو میدونی خدا میاد

          از سکوت کردن در برابر قدرتِ خدا میاد

          الله نور السماوات والارض

          خدایا دوستت دارم

          خدا رو شکر برای همه چیز

          خدا رو شکر برای همیشه

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
          گزارش نقض قوانین سایت
          • -
            سعیده شهریاری گفته:
            مدت عضویت: 1304 روز

            سلام به دلنشین ترین سمانه ی دنیا

            این یک تلاش آگاهانه ست برای نوشتن در سایتی که مدیریتش با خداونده !

            چه دوستی بهتر از تو که تلاش کنم براش بنویسم …؟

            واژه ی تسلیم بودن در برابر پروردگار رو به یادم آوردی

            و من چقدر این روز هااا تلاااااش کردم و تلاااااش کردم و تلااااااااش کردم تا تسلیم مطلق باشم !

            ایده ها ،تجربه های گذشته ،نجواهای ذهنم رو ندید بگیرم،ذهنم رو پاک کنم و اجازه بدم الهامات خداوند جاری بشه …

            و سمانه ی نازنینم،احساس میکنم یکبار دیگه خداوند رو، روسفید کردم.

            پشت شیطان رو به خاک مالیدم:)

            و تاج بندگی رو،روی سرم حفظ کردم …

            اینو من نمیگم….تموم آیاتی که بهشون هدایت میشه بهم میگه …

            و سمانه …چی بگم از قرآن برات …

            شهدِ شیرینِ عسل از کلمه به کلمه ی آیاتش میریزه …

            عسلی که هرچقدر میچشیش باز بیشتر و بیشتر دلت میخواد….

            قرآنی که روزگاری روی طاقچه ی خونه،خاک جلدش پاک میشد

            اول سال وقت رفتن به مدرسه روی سرم نگه میداشتن تا ازم محافظت کنه ….

            و یک نمادی بود از مسلمانی ….

            و چقدر شیرین گفت الله ی بینظیر من

            یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی نَزَّلَ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَالْکِتَابِ الَّذِی أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ ۚ

            سمانه … سمانه ی قشنگم

            دعوتت میکنم شروع کنی به خوندن ترجمه ی قرآن از اول…

            بدون هیچ پیش داوری …بدون عجله …

            بزار خداوند ترو سرمست کنه از عشقش …

            تجربه ی بینظیریه و فقط کسی میفهمتش که حسش کرده باشه ….

            خدای عزیزم…

            از تو! خودِخود‌ِ خودت رو میخوام…

            به من ببار ….

            ثروتم شو…

            عشقم شو…

            سلامتیم شو…

            آرامشم شو…

            خدای قشنگم …نازنین من… صاحب نظم ضربان قلبم … یک ثانیه و کمتر از یک ثانیه حتی … بدون تو …نمیخوام بمونم،بدون تو هیچی رو نمیخوام ….

            تاج بندگیت رو،روی سرم نگه دار …

            که بزرگ ترین سرمایه زندگیمه….

            سمانه عزیزم ….سپاسگزارم ازت ….برای اینکه دست خدا شدی….تا باز هم اجازه داشته باشم بنویسم …

            دوستت دارم بی نهایت

            برات بهترین‌ِ بهترین هارو میخوام

            قلبِ فراوان

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
            • -
              سمانه جان صوفی گفته:
              مدت عضویت: 1923 روز

              سلام سعیده جانم.

              به شدت تحسینت میکنم برای کنترلِ ذهنت.

              یکی از مهم ترین کارها، واسه کار کردن روی خود، همینه و خوشحالم برات که از پَسِش براومدی، هم خودت رو روسفید کردی هم خدا رو.

              بی شک خدا عینِ همیشه بهت افتخار میکنه و میگه این سعیده ی منه، داره بزرگتر میشه، رشد میکنه، هر لحظه داره بهم نزدیک و نزدیکتر میشه…

              شگفت انگیز نوشتی که از خدا خودش رو میخوای، ثروت و سلامتی و … میخوای.

              یه کشفی کردم، یعنی به یه درکی رسیدم…

              اینکه هر چی که میخوام، مخصوصاً پول و ثروت و رفاهِ مالی و … اول باید آگاهانه خودم، حال و حسِ خودم رو خوب کنم و خوب نگهدارم…

              بعدش اتفاقات خوب در قالبِ حسِ خوبِ بیشتر، ارامش، سلامتی، روابط خوب، پول و …. خودشو نشون میده…

              این نتایج کم کم آشکار میشن.

              من همچنان باید امیدوارانه با حس خوب جلو برم و کنترلِ ذهن کنم تو مسائل مختلف زندگیم.

              چه وقتایی که یهو میبینم حسم داره بد میشه و دلیلشو نمیدونم و باید برم سراغِ روش‌های خوب کردن حس (مخصوصا سپاس گزاری که سریع جواب میده)

              چه وقتایی که نیازِ مالی بالا میاد و انتطار برای اومدنش که کشف کردم اون انتظار چون با حس امید نیست و از کمبود میاد اتفاقا دور میشه…

              اینجا هم شدیدا نیازه آگاهانه برم سراغِ خلقِ حسِ خوب برای خودم.

              خدا عشقه، و تعبیرت از تاجِ بندگی بسیار زیبا بود.

              مرسی که برام نوشتی و خوشحالم کردی عزیزم.

              منم دوستت دارم و در یادم هستی همیشه.

              ماچ بهت

              خدایا دوستت دارم

              خدا رو شکر برای همه چیز

              خدا رو شکر برای همیشه

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      لیلا جلوداری گفته:
      مدت عضویت: 2605 روز

      سلام عزیزم

      خیلی از شما سپاسگزارم که کلام خداوند را از قلم زیبای شما شنیدم و خوندم

      دقیقا خودم را توصیف کردید ولی اونطوری که لایقش هستم وارزشمندم ولی فراموش می کنم که

      چقدر ارزشمندم و بخودی خود

      همین که به این دنیا اومدم ارزشمندم

      فدای جمله های الهی استاد قشنگم

      سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      نسرين خالقي گفته:
      مدت عضویت: 1318 روز

      سلام سعیده جانم پرستار موحد و الهی ،

      خدا را شکر امروز هم خدا اجازه داد کامنت زیبای تو را بخواتم و جواب و پاسخ خودم را هم بگیرم ،

      من دنبالدتغییر موقعیت شغلی هستم و لیست از کار جدید و موقعیت های ان نوشتم و سفارش دادم به سیستم الهی گفتم خدایا از تو این سفارش ناب را می خوام .

      ولی دیروز هم در درون خودم حس عجله و عقب موندن داشتم ، حس حسادت نسبت به بقیه داشتم و تند تند داشتم رزومه می فرستادم و دنبال نفر بودم ، دیدم ای دل غافل پس چرا داری فضولی می کنی تو کار خدا ، چرا تو دست و پای خدا می چرخی و جلوی حکمت و قدرت و نعمت خدا را میگیری ، سفارش دادی دیدی رها کن بسپار به خودش تو حس لیاقت خود را بالا ببر بذار خدا بر حسب لیاقت بهترین را به تو بده ، با دیدن این کامنت تو هم مهر تایید شد که تنها حس لیاقت و حس خوب و لذت بردن از لحظه مهم أست و لا غیر .

      باز هم ممنون ، روی دختران قشنگت را ببوس و انشالله هر روز ثروتمند تر سلامت تر و الهی تر باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      علی بردبار گفته:
      مدت عضویت: 1878 روز

      سلام سعیده خانم، دوست ارزشمندم.

      شما واقعاً ارزشمند هستید! همین که کامنت بی نظیر و فوق العاده تان امروز چشم من را روشن کرد، این یعنی شما آدم خاصی هستید!

      آنقدر احساس خوب گرفتم از این کامنت، که به حساب نمیاد! آنقدر همه جانبه و کامل داستان سفر کوتاهتان و نتایج عالیش را نوشته بودید که متحیر ماندم. آفرین به این نکته سنجی و هوش شما!

      خوشبخت و پولدار وتندرست باشید در کنار نیکا و نیلا و همسر محترمتان. امیدوارم از در و دیوار برایتان خوشبختی، زیبایی و حال خوب ببارد، که لایقش هستید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      یاسمن زمانی گفته:
      مدت عضویت: 2414 روز

      سلام سعیده جانم!

      چه آیه ی زیبایی اولِ کامنتت نوشتی! وَ مَن یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ…من عاشق این جمله هستم!

      خیلی بامزه بود سوال های نیلا و نیکا که نوشتی، کلی خندیدم :))))

      خیلی همزادپنداری کردم باهات اونجا که گفتی ” وقتی ازم میپرسن تو فلان سریال رو میبینی و من میگم نه،چشم هاشون ٨تا میشه وااااای مگه میشه این سریال دنبال نکنی ؟”

      منم الان بعضی وقت ها میشه که مثلاً یکی از دوستای قدیمیم بهم پیشنهاد میده میگه فلان سریال یا فلان فیلم رو حتماً ببین (چون قبل تر ها خیلی اهل دیدن فیلم و سریال بودم)…بعد من فکر میکنم اصلاً مگه میشه من وقتِ طلاییم رو صرف دیدن فیلم یا سریال کنم…من الان ببخشید حتی اگر دستشوییم هم طول بکشه دوست دارم اونجا موبایل دستم باشه و از این فرصت استفاده کنم کامنت های سایت رو بخونم (ایموجی خنده که داره اشکش درمیاد)

      یا یه مثالِ دیگه ش که بعضی وقت ها فکر میکنم من تو یه سیاره ی دیگه زندگی میکنم و مردمِ جامعه تو یه سیاره دیگه، زمانی بود که تو ایران اوضاع به هم ریخته بود، همین به هم ریختگی های اخیر، که حتی الانم نمیدونم به کجا رسیده و چی شده، بعد اینجا (تورنتو) توی محل کارم یه سری همکار ایرانی داریم، صبح که میرفتیم سر کار مثلاً من سلام میکردم و میگفتم چطوری؟ میگفت دیگه حالی برای آدم نمیمونه که (به خاطر شرایط ایران)…بعد من که از همه جا بی خبر بودم میگفتم برای چی؟! بعد دقیقاً یه جوری نگام میکرد که انگار آدم فضایی ام :)))) بعد من یکهو دوزاریم میوفتاد و برای اینکه وارد بحث نشم میگفتم آها آره راست میگی و اینا و سریع صحنه رو ترک میکردم (خخخخخ)

      چه قشنگ توصیف کردی زیبایی هایی که توی اون ویلا دیدی و احساسی که تو داشتی اما بقیه نداشتن!

      چه جملات نابی نوشتی در مورد احساس ارزشمندی! باید این کامنتت رو سِیو کنم روی گوشیم و هر روز بخونمش!

      عالی هستی سعیده! اشکالی نداره که وقت نمیکنی جواب بدی (چشمک) همین که انرژی میدی و از پاسخ های ما هم انرژی میگیری کافیه عزیزم!

      به خدا میسپارمت و برات بهترین ها رو آرزو میکنم!

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1304 روز

        یاسمن قشنگم سلام بروی ماهت

        کامنتت رو در حال برگشت از سرکار و بعد شیفت شب وقتی داشتم سلانه سلانه میرفتم سمت خونه و کمی خسته و خواب آلود بودم خوندم

        اما با دیدن اسمت،با خوندن کامنتت انرژی توی وجودم جریان گرفت که مسیر برگشت به خونه رو لذت بخش تر کرد

        ممنونم ازت که برام نوشتی رفیق ارزشمندم

        یک استاد دانشگاه داشتم به دوستم که اسمش یاسمن بود میگفت یاسِ من !

        مرررسی که هستی یاسِ من :)

        مرسی که برام مینویسی ،روی چشم هام میزارم کامنت هاتون رو ،قلبم روشن میشه وقتی ازتون نقطه ی آبی دارم

        قلب های رنگی فراوان از شمال ایران تا تورنتو برای تو رفیییق قشششنگم

        دوستت دارم و بوس به کله ت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
        • -
          یاسمن زمانی گفته:
          مدت عضویت: 2414 روز

          سلام سعیده جانم!

          چقدر زیباست عکس جدید پروفایلت! با اون 3 تا لبخند روی بلوزت و موهات که باد پراکنده کرده!

          خیلی ذوق کردم که جواب کامنتم رو دادی، روزم رو ساختی (قلب)

          خدا رو شکر که کامنت من باعث شد انرژی بگیری و کمی خستگیت در بره!

          آره خیلی از دوستای خودم هم به من میگن یاسِ من! البته بیشتر معروفم به “یاسی خانوم” :)))

          بهترین ها رو برات آرزو میکنم عزیزم و کلی بوس و بغل XOXO

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
          گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      حمید امیری Maverick گفته:
      مدت عضویت: 1289 روز

      «ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَکِینَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَذَٰلِکَ جَزَاءُ الْکَافِرِینَ»

      ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺧﺪﺍ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺵ ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩ ، ﻭ ﻟﺸﻜﺮﻳﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﻧﻤﻰ ﺩﻳﺪﻳﺪ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻭﺭﺩ ، ﻭ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻛﻔﺮ ﻣﻰ ﻭﺭﺯﻳﺪﻧﺪ ، ﺑﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﺳﺨﺘﻲ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﻛﺮﺩ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻴﻔﺮ ﻛﻔﺮﭘﻴﺸﮕﺎﻥ.

      «ثُمَّ یَتُوبُ اللَّهُ مِن بَعْدِ ذَٰلِکَ عَلَىٰ مَن یَشَاءُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ»

      ﺳﭙﺲ ﺧﺪﺍ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺗﻮﺑﻪ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﻣﻰ ﭘﺬﻳﺮﺩ، ﻭ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺁﻣﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ (آیات 26,27 سوره توبه)

      سلام و درود و رحمت و برکت وهاب عالم بر خواهر بزرگوار و گرانقدرم سعیده جان (و همینطور بقیه دوستانم) امیدوارم حالت عالی و توحیدی باشه و عکس پروفایلت هم قشنگه.

      اول از هر چیز آخر کامنتت رو بگم …

      سعیده تو تجربه CPR و احیا بیماران رو داشتی ؟؟؟!!! چرا زودتر نگفته بودی … وقتی بهت میگم فرشته نجات پس بی دلیل نیست. خیلی کار بزرگیه احیا کسی که قلبش ایستاده و تو تونستی برگردونیش به زندگی حتی اگر اون شخص بعد از احیا کار مفیدی هم توی زندگیش انجام نده حداقلش اینه که خانواده اش احساس خوبی داشتن و بخاطر مرگ عزیزشون داغدار نشدن. تو بی نظیری سعیده جان ، تو با موفقیت زندگی رو به انسانها برمیگردونی. تحسین و قدردانی کلمه بسیار کوچیکیه در برابر بزرگی کار تو. بهت افتخار میکنم خواهر بزرگوارم.

      اعتراف میکنم دو روزه ذهنم درگیر کامنتت شده. هنوز یه جاهاییش مقاومت دارم. مقاومتی نه بخاطر نادرست بودن باورهایی که گفتی ، که مطمئنم باورهای توحیدی تو بسیار درسته ،بلکه مقاومت ناشی از ریشه دار بودن باورهای غلط و شرک آلود در وجود خودم. از خداوند متعال درخواست هدایت میکنم که بتونم دونه دونه علفهای هرز ذهنم رو از ریشه بیرون بکشم و بجاش محصولی رو بکارم که خیر و برکت دنیا و آخرت توش باشه که همانا دنیا مزرعه آخرته.

      در ابتدای کامنت ارزشمندت به آیات قرآنی بسیار زیبایی اشاره کرده بودی که همین دو آیه نکات طلایی بسیاری در خودشون داره.

      درک و فهم و ظرف وجودم در حال حاضر اینا رو درک میکنم:

      •قانونمند بودن جهان هستی

      •رزاق بودن خداوند طبق قوانین تغییر ناپذیر جهان

      •تقوا و کنترل ذهن و کنترل رفتار یا به عبارتی احساس خوب مساویست با اتفاقات خوب

      •قانون بینهایت بودن نعمات و رزق و ثروت در جهان و رسیدنش به ما از جایی که فکرشو نمیکنم

      •قانون توکل بر خدا و کافی بودن خداوند برای اهل ایمان و عدم نیاز به غیر خدا (مرز باریک بین کفر و شرک در تعامل و همکاری با دیگران)

      •و نهایتاً قانون بی نظیر مدارها. که هر کدوم از ما در مداری هستیم و تا مداری بالا میریم و هر چه مدار بالاتر و توحیدی تر نعمات بیشتر، شرایط راحتتر (و نکته ای که خودم برام درس عبرت شد هر چقدر تو مدار بالاتری خطایی ازت سر بزنه چک و لگد های جهان دقیق تر ، محکم‌تر و سریعتر میشه؛ به جون خودم انگار خداوند یه تک‌تیرانداز استخدام کرده برای مراقبت از مدارهای بالاتر)

      یه جایی توی کامنتت از کنجکاوی مقدس فرشته های خداوند نیکا و نیلا عزیز گفتی. بسیار تحسین شون میکنم و تحسین تون میکنم. که جوری روی خودت کار کردی که اونها هم از همین الان در این مدار زیبا هستن تا زندگی شون رو زیباتر خلق کنند. این فرشته های زیبای خداوند با کنجکاوی مقدسشون دارن با قوانین آشنا میشن، بچه ها هنوز ذهنشون توسط جامعه و نظام آموزشی تغییر نکرده پس خیلی توحیدی تر عمل می‌کنن.

      ماجرای اون انسان ارزشمند و توحیدی که با دست خالی و با توکل به خداوند تونسته بهترین و ثروتمندترین انسان روستا بشه ،بسیار تحسین برانگیزه و البته قبلاً هم توی کامنتت خونده بودم . خدا رو شکر که این الگو ها رو دارید برای ساختن باورهای ثروتمند کننده. همین که سریالهای تلویزیونی رو نگاه نمیکنی و برای استفاده از ثانیه های ارزشمند زندگیت اینقدر دقیق هستی واقعاً جای تحسین داره.

      من به تازگی با این باور آشنا شدم که زمان نعمت خداست و ما اجازه داریم زمان رو در بهترین کارها مصرف کنیم. در راستای توحید ، رشد و کمال و پیشرفت و گسترش آگاهی و ثروت در جهان . ولی اگه بخوایم هدرش بدیم، چک و لگد های جهان هستی و تقلا ها به سراغ مون میاد، ناخواسته ها و اتفاقات به سراغ مون میاد یا نه حداقلش اینه که دیگری ما رو مشغول به کار کردن برای خودش می‌کنه.

      بقول مجری های تلویزیونی یه میان برنامه بریم … (( الان توی این نقطه از ساحل بوشهر نشستم

      28.934241,50.809265

      ساعت حوالی 9 شبه و صدای ارکستر سمفونی جیرجیرک ها میاد که دارن خداوند رو تسبیح میگن. همانگونه که خداوند فرمود «یسبح لله ما فی السماوات و ما فی الارض» و من انسان، ظاهراً اشرف مخلوقات اگه بخوام از خدای هدایتگر و رزاقم غافل باشم بسیار بسیار کفورم‌ و این جیرجیرک ها از من مخلوق شایسته تری هستن))

      بریم ادامه کامنت

      تمرکز به زیبایی هات خیلی ارزشمند و تحسین برانگیز بود. ببین دقیقاً همون شبی که شما طلوع ماه رو دیدین،من هم دیدمش و سعی کردم با دوربین ازش عکس بگیرم. حوالی ساعت 9 شب بود. تا عکس رو گرفتم بلافاصله با تبدیل مموری دوربین رو وصل کردم به گوشی و گذاشتمش وضعیت واتس اپ.

      شما خیلی خوب باورهای توحیدی و توجه به زیبایی و لذت بردن از طبیعت و ارتباطات و کنترل ذهن رو در خودتون نهادینه کردین و در مورد باورهای مالی تقریباً پاشنه آشیل همه مون هست. دیشب یه گفتگویی داشتم با همسرم که بر حسب اتفاق یه سری باورهای درست مالی رو از یکی از دوستانش شنیده بود، اون دوستش از استاد فلانی توی اینستا و با مثالهایی که می‌گفت من مطمئنم استاد فلانی مستقیم یا غیر مستقیم شاگرد استاد عباس منشه. همسرم یه جایی تو صحبتهاش گفت مثلاً سر ماه یه چیزی میاد به حساب آدم و … یه جایی دیگه گفت اونیکه نگران نباشه کارت می‌کشه موجودیش کم باشه که چندتا ورودی مالی داره… بهش گفتم ببین دو تا باور توی صحبتهات بود که پاشنه آشیل خیلی از ماست مخصوصاً منی که حقوق ثابت ماهانه دارم. اول اینکه میگیم سر ماه یه چی بیاد به حسابمون، مگه خدا نمیتونه وسط ماه یا دهم یا بیستم یا هفدهم یا بیست و چهارم ماه بهمون ببخشه ،فقط سر ماه خدا می‌تونه ببخشه؟ ما این باور رو تبدیل کردیم به منطق و لاجیک ذهن که فقط سر ماه. خدا میگه اکی فقط سر ماه. تو میگی 3 تا ورودی مالی تا نگرانی نباشه، درحالیکه اول باید نگرانی نباشه تا ورودی مالی برقرار بشه، یکی و دو تا و سه تا به صورت تکاملی. و در ادامه گفتگو مون من مثال زدم از کامنت شما.‌ که چطور یه انسان با ایجاد باور های مناسب و احساس لیاقت می‌تونه در شرایطی بهتر از دیگران زندگی کنه. مدیریت مالی حقوق ماهیانه ات بسیار تحسین برانگیز بود و در زمینه باورهای مالی خوب روی خودت کار کردی و همه مون جا داریم بهتر بشیم.

      یادمه چند وقت پیش این باور ارزشمند رو از یک دوست عزیزی شنیدم «ما همین که زنده هستیم و رب العالمین فرمانروای ماست یعنی لایق داشتن بهترین نعمتها و بیشترین ثروت ها هستیم. همین خودش گواه بر داشتن احساس لیاقت برای هر نعمتی هست»

      اون نقل قول از استاد در قدم دوازدهم نم خیلی عالی و ارزشمند بود. تحسینت میکنم که اینقدر جلسات رو مسلط هستی خواهر گلم.

      بازم حمید و پرحرفیهای همیشگی. امیدوارم از دیدن اون نقطه آبی و خوندن این کامنت احساس خوبی دریافت کنی. از صمیم قلبم از خداوند برات بهترین نعمتها و شادمانه ترین لحظات رو میخوام سعیده جان. در پناه جان جانان رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشی. (به مرد بزرگ روح اله جان سلام برسون، فرشته های زیبا نیکا جان و نیلا جان رو هم ببوس)

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
      • -
        سمانه جان صوفی گفته:
        مدت عضویت: 1923 روز

        سلام آقا حمید.

        خیلی خوشحالم و سپاس گزار خدا که هدایت شدم به خوندنِ کامنتِ عالی و پر از آگاهیِ شما.

        دقیقا چیزی که باید متوجهش میشدم رو نوشتین. پیام رسانِ خدا هستین برای من با قلم تون.

        خیلی خیلی سپاس گزارم ازتون که نوشتین و منو واردِ تحلیل کردین با خودم و افکارم و باورهام.

        در موردِ دریافتِ حقوق و اینکه سر ماه میاد و انتظار برای دریافتش …

        یه سری سوال جوابهای درونی دارم که اینجا مینویسمشون تا درک خودمم بهتر بشه…

        سمانه جون چرا باید منتظر بود ورودیِ مالی فقط از طریقِ حقوق بیاد، اونم در بازه ی زمانی مشخص و ثابت و براش روزشماری کرد …

        که تازه هر وقت روزشماری میکنی، دورتر میشه…

        مگه خودِ حقوق رو خدا نمیده، مگه برای خدا فرق داره چندین بار در بازه های زمانی متفاوت پول و ثروت رو وارد زندگی بنده هاش بکنه.

        ورود پول و ثروت به زندگی اونم از طرقِ مختلف، مگه کاری داره برای خدا.

        زمانی از طریقِ ارائه خدمت به بقیه، به دستمون میرسه.

        زمانی هدیه ای دریافت میکنیم که اصلا انتظارشو نداشتیم و نداریم.

        زمانی به عنوان سهم الارث.

        زمانی با عنوان پس اندازی که کلا یادمون رفته.

        زمانی به صورت روزیِ به غیر حساب وارد زندگی میشه.

        و …

        گاهی فکر میکنم خدا خنده اش نمیگیره از بعضی از افکارِ محدود و کوچولویِ منِ بنده اش؟

        اونجاست که بهم میگه سمانه جون، عزیزم، تو بخواه، برای من اندازه وجود نداره، کم یا زیاد مفهومی نداره، نسبیت برای ذهن شماست که مثلا تشخیصِ حدودی بدین و بهتر بفهمیم کم و زیاد رو، برای من کم و زیاد وجود نداره، تو چقدر میخوای، کم بخوای کم میدم بهت، زیاد بخوای زیاد میدم بهت…

        کم کم باورم محکمتر میشه که بیشتر بخوام، هر روز و هر ثانیه بخوام از خودش فقط، با امید و حس خوب بخوام و رها کنم، قفلی نزنم پامو نکوبم زمین که یا الان یا هیچی، زمانش بستگی به محکم بودن باورم نسبت به رزاق بودن خدا داره، وهاب بودنش داره…

        خدایی که همیشه بیداره و همه چیز در کنترلشه…

        بادِ شدیدی که الان داره میوزه و شاهدِ تکون خوردن درختهای بزرگ و تنومند هستم از قدرت و شدت باد، بهم میگه خدا خیلی قدرت داره، خیلی.

        یه جوریه انگار درخت میخواد با شاخه و برگهاش کنده شه از زمین…

        فقط لازم و ضروریه من ذهنمو خاموش کنم وقتی به خدا فکر میکنم، باهاش صحبت میکنم، یا درخواستی دارم ازش. چون ذهنم باورهای منطقی و معیوب توش زیاد داره.

        لازم و ضروریه قلبمو باز کنم وقتی با خدا صحبت می‌کنم یا درخواستی دارم…

        قلب کنتور نمیندازه، رها و سبکباله…

        دنبال دلیل و منطق و توجیه و اثبات نمیگرده.

        عین یه جرقه سریع وصل میشه…

        همین یکی دو ماهِ اخیر به این سمت کشیده شدم که قرار نیست از راهی که میدونم ثروت و نعمت مالی واردِ زندگیم بشه…

        میدونم، هنوز خیلی کار داره تا این باور انرژی بخش رو بتونم محکم و نهادینه کنم درونم، به قول شما برای اینکه اینا ریشه های قوی دارن تو ذهن و منطق، اما با خوندن کامنت شما که نشانه ای هست برای من و این روزهام، مطمئن شدم این باور رو باید قوی تر بیارم بالا…

        من از خدا هدایت خواستم…

        خیلی زیبا و شفاف داره جوابِ سوال هامو میده.

        از شما خیلی ممنونم که کامنت مینویسین.

        که آگاهی هاتونو با سخاوت به اشتراک میذارین.

        که انقدر قشنگ تحسین میکنین نکات مثبت دوستان دیگه در سایت رو.

        چقدر زیبا تحسین کردین سعیده جان رو.

        کیف کردم تحسینتون در رابطه با cpr رو خوندم…

        کامنت هاتونو میخونم اغلب، اون بخش‌هایی رو که در مدارشم و درک میکنم خیلی لذت میبرم ازشون، اون بخشهایی که در مدارش نیستم رو هم احترام میذارم و حسم رو همچنان خوب نگه میدارم، چون میدونم هر چیزی رو که باید، در بهترین زمان، وقتی آماده باشه ظرفِ وجودم، بهش میرسم.

        درکِ آگاهی ها، یکی از نعمت های خداست که در بهترین زمان، وقتی آماده شده باشیم، دریافتش میکنیم همگی…

        سورپرایز شدم وقتی نوشتین زمان خودش یه نعمته.

        تا حالا از این زاویه بهش نگاه نکرده بودم…

        چقدر جذابه این مبحث.

        یه اتفاق جالبه دیگه هم افتاد با خوندن کامنتتون.

        شما و بعضی از دوستان دیگه تو کامنتاتون، آیه های قرآن و ترجمه شو مینویسین.

        برای انس گرفتن و نزدیک شدن با قرآن، چند روز پیش این ایده اومد برام که آیه های قران و ترجمه شون تو کامنت های بچه رو، در شروع، با تامل بخونم…

        الان یهو متوجه شدم، خدای من، استارت اولین قدم در این راه زده شده، به همین راحتی و شیرینی…

        هر کاری سخت میره جلو، یه ایرادی داره. یعنی من آماده اش نیستم، یعنی سازگاری ندارم باهاش اون لحظه…

        الان به ساده ترین روش ممکن هدایت شدم به خوندنِ آیه های قرآن.

        من که اینجا هستم هر روز و فقط کافیه کمی تامل کنم روی خوندنِ آیه ها و معنی شون…

        از این راحت تر میشه؟

        مرسی از شما که مینویسین.

        این جمله برام خیلی جالب بود:

        اول باید نگرانی نباشه تا ورودی مالی برقرار بشه، یکی و دو تا و سه تا به صورت تکاملی

        دوباره برگشتیم سراغِ یکی از اصل ها، قوانین…

        احساسِ خوب= اتفاقات خوب

        هر چی بهتر و بیشتر بتونم احساس خوب خلق کنم برای خودم و نگهش دارم، حتما که اتفاقات خوبی واسه خودم خلق میکنم.

        وقتی کامنت مینویسم یا پاسخ برای دوستان، این فرصت برام باز میشه که عمیق تر با خودم صحبت کنم و تحلیل کنم خودم و باورهامو…

        اولش صحبت کردن هست

        کم کم باورها میشکنن

        بعد کم کم یه تغییرات ریز شروع به اجرا شدن میکنن تو زندگیم

        بعد رفتارم که عوض میشه شاهد نتایج هم هستم…

        این پروسه تا همیشه ادامه داره.

        خوشحالم و سپاس گزار که تو مسیرم و هر روز دارم یاد میگیرم، تمرین میکنم، امتحان میکنم، ازم امتحان گرفته میشه، تجربه میکنم، یاد میگیرم، درس میگیرم از هر اتفاقی تا بتونم دفعه بعد بهتر عمل کنم، خودمو سرزنش نمیکنم، عمیقا تلاش میکنم خودمو با ترکه ی کمال گرایی نزنم دیگه و برم جلو …

        مسیر پشت سرم مسدوده.

        خدایا خیلی مرسی که قدرت خلقِ زندگیمو، اونجوری که خودم دوست دارم رو دادی دست خودم، و خودتم کمکم میکنی، هدایت میکنی که مسیرم ساده تر و شیرین تر بشه، لذت هم ببرم از مسیر…

        اندازه ای که درک میکنم و تو مدارش هستم دارم خلق کردن زندگی توسط خودم رو تجربه میکنم.

        خیلی مزه ی شیرینی داره.

        دلم میخواد بیشتر و بیشتر و با امید و حس خوب، این شیرینی رو وارد زندگیم کنم به یاریِ خدا.

        استاد جانم تشکر تشکر تشکر

        آقا حمید خیلی ممنونم ازتون، برای کامنتتون.

        در آغوشِ خدا باشین همیشه.

        خدایا شکرت

        خدا رو شکر برای همه چیز

        خدا رو شکر برای همیشه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
        گزارش نقض قوانین سایت
        • -
          حمید امیری Maverick گفته:
          مدت عضویت: 1289 روز

          سلام و درود به شما سمانه خانم. بسیار بسیار تحسین تون میکنم. و ازتون قدردان و سپاسگزارم.

          کامنت تون بیییییینظیییییر بود، بسیار لذت بردم. و سوالات بسیار خوبی بود،گاهی اوقات یه سوال خوب پرسیدن از خودمون خودش بهترین پاسخ برای حل مسئله است.

          میدونی مثل اینه که یه چیزی رو گم کرده باشی و قفسه درست رو بگردی. و احتمالا پیداش میکنیم. سوال پرسیدن بخشی از جستجوی ذهنی ماست. و مثالهای بسیار عالی که مطرح کرده بودین . خیلی آموزنده و باور ساز بود.

          سپاسگزارم

          در پناه رب العالمین همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
          • -
            سمانه جان صوفی گفته:
            مدت عضویت: 1923 روز

            سلام آقا حمید.

            ممنونم از حُسنِ نظرتون نسبت به کامنتم.

            ممنونم از دعای قشنگی که نوشتین برام.

            همیشه وقتی کامنت های مفصل مینویسین، مثال میارین، آیه های قرآن رو مینویسین، شعر مینویسین در کامنتتون، تحسینتون میکنم که انقدر آروم و در صلح با خودتون هستین و مینویسین.

            خدایا دوستت دارم

            خدا رو شکر برای همه چیز

            خدا رو شکر برای همیشه

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
            گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      Amin Iloon گفته:
      مدت عضویت: 915 روز

      سلام و صد سلام به شما

      امیدوارم که حالتون عالی و عالی باشه

      ممنون ازتون که اینقدر کامنت های بی نظیری میگزارید و آدم رو مدهوش میکنین

      اولین باری هست که نیلانیکا رو تو کامنتت تون میبینم

      امیدوارم که عالی و بی نظیر و جذبی باشه..

      چقدر در مورد احساس لیاقت عالی گفتید و چقدر نیاز دارم که روش کار کنم…

      و چقدر عالی از این رفتارهایی که گفتین منم انجام میدادم ولی به خودم احساس لیاقت نمی دادم و عادی می پنداشتمش

      مثل فرار کردن از محیطی که توش غیبت داره میشه

      یا تفریحاتی که اخرش میکشه به مشروبات الکی

      کمک کردن به فرد بدون اینکه اون بدونه و حتی نری بهشون بکی

      خودت نیدونی که خدا میبینه و در همون لحظه احساس ارزشمندی و لیاقت تو وجودت فعال میشه

      ازت ممنون که اینقدر عالی رو خودت کار میکنی و باعث میشی ما موتیویت بشیم برا ادامه دادن.‌‌….

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1238 روز

      سلام به سعیده عزیزم

      آبجی عزیزم فکر کنم بار سوم دارم کامنت زیبای شما رو میخونم و قلبم سرشار از عشق و آگاهی میشه

      اول از همه تحسینت میکنم که اینقدر زیبا آگاهی های مربوط به قانون جهان درک میکنی و به دنبال تغییر خودت هستی و این چیزی که من باید بیشتر به خودم یادآور بشم که مثل شما بدنبال تغییر باشم نه اینکه ففط مثل طوطی عمل کنم

      وقتی داشتی منظره زیبای که موقع دیدن ماه رو توصیف میکردی منم با عشق و حتی ناآگاهانه داشتم صحنه رو تجسم میکردم و لذت میبروم از اون صحنه ،امروز تنگ غروب بود که من از محیط کارم اومدم بیرون و در حالی که هوا هنوز روشن بود ماه رو توی آسمون دیدم و قلبم پر کشید براش و محو تماشاش شدم و سپلسگزار زیبای های خداوند شدم ،وقتی شما از دیدن ماه تو آسمون گفتی لاجرم به یاد این صحنه افتادم و این خودش نشون میده که ما بچهای سایت تقریبا همه مثل همیم و دنبال زیبای ها هستیم اونم به لطف این سری فایلهای که استاد عزیزمون و خانوم شایسته زیبا رو تدوین کردن که جا داره ازشون تشکر کنم

      بقول سعیده عزیز وقتی آسمون خدا با تیکهای ابریشو میبینم خودمو (یعنی این جسم فیزیکمو) با روحم درگیر میبنم ،انگار روح من میخواد از جسمم راحت بشه و پر بکشه بسمت حقانیت خودش و این انرژی مبدا خداوند بزرگ

      بارها این حس تجربه کردم و غرق در سپاسگزاری عظمت پروردگار شدم ،چه نعمتی بزرگتر از درک این احساس که توی 37 سال زندگی نداشتمش ،خدایا سپاسگزارم ازت بابت تمام این لحظها

      سعیده عزیز در مورد احساس لیاقت و ارتباطش با درک زیبای ها و ثروت صحبت کردی و من بصورت نسبی مخم هنگ کرده بود و بخاطر همین سه بار کامنت زیباتو خوندم ،یعنی در مورد احساس لیاقت در مورد زیبای ها تا حدودی درک میکردم ولی در مورد ثروت و اینکه منم باید بصورت طبیعی ثروت وارد زندگیم بشه بدون اینکه کار خاصی کنم هنگ بودم

      خودم میدونم که پاشنه آشیل من فعلا ثروت و با اینکه خیلی خوب دارم خلق میکنم ثروت رو ولی میدونم که لیاقت من بسیار بیشتر از اینه و بخاطر همین همیشه درگیر اینم که چه کار خاصی انجام بدم ثروت بیشتر خلق کنم و همسن تفکر باعث میشه گامهای بردارم که از لحاظ فرکانسی آمادش نباشم و خیلی دوسدارم تو این زمینه بهم کمک کنی

      اصولا مت خیلی پر تلاش و بسیار خلاقم توی کارم و از وقتی تعهد دادم به خودم درآمدم هر روز داره بیشتر میشه ولی بعضی وقتا روند سینوسی داره و دلیلشو نمیفهمم

      ذهنم همش میگه اگه لازم نیست کار خاصی کنی پس چرا استاد همیشه ایدهای خاص به سرش زد و باعث خلق میلیاردها تومن پول شد براش

      پس منم باید ایدم ایده خاصی باشه و خودم خیلی خوب میدونم بعضی وقتا چنان درگیرش میشم که کلافه میشم و سخت میشه برام

      ثروت مثل اکسیژن همجا هست ،اصلا دنیا و عظمتش برای من خلق شده و بدون من معنی نداره و من اربابشم و هر چی ازش بخوام باسد برام محیا کنه ،مگه من جانشین الله نیستم مگه من خود خود خدا نیستم ،مگه خدا ترسی داره از کمبود ،مگه من به محض خواستن نباید اجابت بشه برام ،پس چرا باید بفکر کار خاصی باشم

      آبجی عزیزم من دوره لیاقت رو تهیه نکردم اما کامنتهای فایل رایگانشو تا الان همشو خوندم و همشونم حرف شما رو میزنن ولی برای من گویا منطقی نشده ..

      لطفا برام بنویسید و درکتونو تو این موضوع بیشتر برام توضیح بدین

      سپاسگزارم ازت بابت هر کلمه ای که اینجا نوشتی و منو غرق عشق خداوند و بندش یعنی سعیده عزیز کردی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1304 روز

        بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِیمِ

        الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَهُ الْحَیَاهِ الدُّنْیَا ۖ وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا

        مال و فرزندان زیب و زینت حیات دنیاست و اعمال صالح که باقی است نزد پروردگار از نظر ثواب بهتر و از نظر امیدمندی نیکوتر است.

        «الْبَنُونَ»: پسران. مراد فرزندان، اعم از ذکور و إناث است. «الْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ»: کارهای شایسته‌ای که ثمره و ثواب آنها باقی و ماندگار است. واژه (الْبَاقِیَاتُ) صفت موصوف مقدّری چون: الْکَلِمَاتُ یا الأعْمَالُ است. لذا هرگونه گفتار پسندیده و کردار شایسته را شامل می‌شود.

        ================================================================

        برادر عزیزم،محمدجان،سلام

        سلام و سلامتی و نور و رحمت الله به قلب روشن و توحیدی شما

        نقطه ی آبی شما در بهترین زمان و مکان به دست من رسید،و سرشار از هدایت الله مهربان بود،ازت سپاسگزارم که به صدای قلبت گوش دادی و برام نوشتی،چندبار کامنت شما و البته کامنت خودم رو خوندم،و الان میخوام برات بنویسم،از خداوند طلب هدایت و کمک میکنم و این کامنت رو دفتر مشق خودم قرار میدم برای تقویت باور های توحیدی،احساس لیاقت و ثروت ساز….

        محمد جان،برای نوشتن پاسخ برات،از قرآن طلب هدایت کردم و خداوند با آیه 46 سوره ی کهف پاسخ داد و مهر تاییدی بر کامنت شما و باورهای قشنگ توحیدیت زد…

        همه ی ما با هدف کسب موفقیت و ثروت،وارد مسیر آموزش داشتیم و عطش داشتیم هر چه زودتر اون جهش مالی اتفاق بیفته،اما هرچه جلوتر رفتیم،انقدر روحمون تشنه ی توحید و زیبایی های الله شد که به خودمون اومدیم دیدیم دیگه داشتن ثروت هدف اصلی ما نیست بلکه ما میخوایم به توحید برسیم که اصل و اساس داشتن همه چیزه،توحید مساوی است با حال خوب،با ثروت،با سلامتی،با رابطه ی عاشقانه و ….

        به تعبیر همین آیه:وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا

        چیزی که برای من جالب بود این بود که این کامنت رو من درحالی نوشتم که نه از دوره ی احساس لیاقت خبری بود،نه حتی استاد اسمش رو آورده بود که قراره همچین دوره ای رو برگزار کنه،من با همون درک آموزش های دوازده قدم به این نتیجه رسیده بودم که فرق من شاغل با اون خانوم خونه دار که وضعیت مالیش از من بهتره،چیزی جز اختلاف در داشتن احساس لیاقت در مسائل مالی نیست.

        من به این درک رسیده بودم اما،آیا باورش ایجاد شد؟

        استاد تو قدم یک،یک جمله ی جادویی میگه:

        میخوای بدونی چقدر باورهات تغییر کرده؟

        به نتیجه هات نگاه کن

        الان که دارم به نتیجه های مالیم نگاه میکنم میبینم آره ،الان اصلا قابل قیاس با خرداد نیست،ورودی مالی من خیلی بیشتر شده،هزینه های الکی از بین رفته،از جایی که فکرش رو نمیکنم پول میاد،حتی سرمایه گذاری هایی که قبلا به زیر صفر رسیده بود،الان به سوددهی رسیده،و پولش برام واریز میشه،بهم خبر میدن توی قرعه کشی بانک،پول برنده شدی،اغلب چیزهایی که لازم دارم به صورت هدیه دریافت میکنم،یا همون لحظه یکی کنارمه که با اصرار خودش میخواد پرداختش کنه و ….

        اینا نتایجی که بعد از اینکه من سعی کردم توی دوره ی احساس لیاقت این باور رو نهادینه کنم که من به خودی خود ارزشمند و لایق برای دریافت نعمت های الهی هستم،به وجود اومده …

        اما…!

        من هنوز در شغل قبلی مشغول به کارم،هنوز پرستارم و به نسبت توی شغل های جامعه،شغلی با کار سخت و درآمد کمه،این یعنی چی؟یعنی باور احساس لیاقت من هنوز به اندازه ی کافی رشد نکرده که جهان من رو جابه جا کنه،و وارد یک شغل آسونتر با درآمد بیشتر کنه …

        هرچقدر من بیشتر روی این موضوع کار کنم،این اتفاق زودتر خواهد افتاد،درواقع من با ایجاد باور احساس ارزشمندی،مدارم بالاتر میره،در مدار بالاتر موقعیت های بهتر و شغل بهتر و درآمد بیشتر وجود داره،و من لاجرم باهاش برخورد میکنم…!

        میدونی؟همه ی ما فکر میکنم که اینکه به خودمون بگیم ما ارزشمندیم و لایقیم برای دریافت ثروت مثل فراوانی اکسیژن،سریع ذهنمون میگه پس باید یک کیسه پول ازون بالا بیفته پایین …

        بعد میگیم همچین چیزی که امکان نداره،پس من باید یک کار خاصی انجام بدم تا اون ثروت بیاد،در مثال شما دنبال یک ایده ی خاص برای داشتن مشتری بیشتر،برای من دنبال یک شغل خاص برای کار راحت تر با درامد بیشتر…

        اما ما باید بدونیم،ما باید از درون،روی باور احساس لیاقت و ارزشمندیمون کار کنیم،بعد که مدارمون بالا رفت،ایده ها،مشتری های جدید،ثروت و نعمت و رابطه ی عاطفی و هرچیزی که میخوایم توی اون مدار هست و به قول استاد توی قدم نه مالاجرم با اونا برخورد میکنیم.لاجرم این اتفاق خواهد افتاد.

        یک جمله ی جادویی دیگه استاد توی دوازده قدم میگه که:

        یک ایده ی خاص نیست که تورو ثروتمند میکنه،یک شخصیت درست با باور های درست هست که ثروت و نعمت رو به صورت طبیعی وارد زندگیت میکنه

        درک همین جمله میدونی چه قدر به ما کمک میکنه که بدون اینکه فکر کنیم چطور میخواد اتفاقات خوب بیفته،فقط روی خودمون کار کنیم،از جلوی خدا بیایم کنار،دستاشو باز بزاریم که از هزاران راهی که نه به عقل ما میرسه نه به عقل جن،مارو به خواسته هامون برسونه!

        بازم به قول استاد: آگاهی ما،به اندازه ی نوک دماغمونم نیست!اون داره کیهان رو مدیریت میکنه،ما فقط باید تسلیم باشیم و اجازه بدیم کارها انجام بشه …

        درواقع ما وقتی به جای اینکه صرف نظر از چگونگی رخ دادن اتفاقات خوب،فقط روی خودمون کار کنیم،ما دستمون رو از روی مجاری طبیعی ورود ثروت برداشتیم و اجازه دادیم جهان و کائنات کارش رو دقیق انجام بده و ثروت مثل اکسیژن خود به خود وارد زندگیمون بشه،…

        اما به محض اینکه به چگونگی فکر میکنیم،چون عقل ما محدوده،همش میپرسیم چطوری؟چطوری میخواد اون ثروت وارد زندگیم بشه؟چطور میخواد اون اتفاق خوب بیفته؟چطوری میخواد اون رابطه ی عاشقانه ایجاد بشه،با گذاشتن پامون رو ترمز،نمیزاریم ماشین خواسته هامون حرکت کنه،یا به تعبیر استاد،دستمون رو میگیریم جلوی بینیمون و مانع ورود جریان اکسیژن به بدنمون میشیم….

        یک مثال عینی بزنم که خودم همیشه ازین مثال برای خودم استفاده میکنم:

        محمدجان،بیا به این فکر کنیم که شغل استاد توی ده،پونزده سال چی بوده؟آموزش،معلمی و استادی!

        فرض بر اینکه ایشون بسیار استاد معروفی هستند که بیزنس موفقی دارند،خیلی هم مشتری دارند برای محصولاتشون…خب؟

        حالا بیا به ثروتی از استاد نگاه کنیم که به صورت انگشت شمار داریم توی فایل ها میبینیم و میشنویم و خدا میدونه چقدر بیشتر ازیناست…

        من فقط دوسه تاشو مثال میزنم:

        ملک بیست هکتاری پرادایس،ملک شصت هکتاری شکارگاه،RV و ماشین های استاد و…

        یک جایی هم توی دوره ی احساس لیاقت استاد میگه،من از لحاظ مالی هیچ مشکلی ندارم همین الان زنگ بزنم بگم،ده تا لامبورگینی با ده تا رنگ متفاوت،همین الان بیارن دم در خونه م!

        اصلا بقیه ی رو بیخیال،من با همین جمله ی استاد کار دارم،بیا به این فکر کنیم با پول فروختن چندتا دوره میشه یک لامبورگینی خرید…؟چه برسه به ده تا…؟

        آیا این درآمد با شغل استاد و محصولاتش جور درمیاد؟

        پس این ثروت از کجا توی زندگی استاد اومده؟

        ببین جوابی که من به خودم میدم اینه:استاد توی شغلی که عاشقشه داره کار میکنه،لذت میبره وثروت از هزاران هزار مسیر وارد زندگی استاد میشه نه فقط از طریق شغلش…

        چرا؟چون استاد سال ها خوب روی خودش کار کرده،ترمز هاش رو برداشته،دست های خداوند رو باز گذاشته و درواقع اسپسفیک این شغل استاد نیست که ایشون رو به این ثروت رسونده،بلکه باورهای ثروت ساز درستش،باعث شده ثروت و پول به دنبال استاد بیاد!از هر مجرایی…

        اینجا میرسیم به کلام با ارزش حضرت علی:

        إنَّ الرِّزقَ رِزقانِ : رِزقٌ تَطلُبُهُ ، ورِزقٌ یَطلُبُکَ ، فإن أنتَ لَم تَأتِهِ أتاکَ .

        امام على علیه السلام : روزى دو گونه است : یک روزى که تو در پى آنى و روزى دیگر که آن در پى توست و اگر تو سراغش نروى او خود نزد تو آید.

        البته این باور در حال حاضر منه،با آگاهی های الانم،نمیتونم بگم صددرصد درسته،اما درحال حاضر اینطوری فکر میکنم،و البته خب نتیجه هم دستمه دیگه!

        اونیکه قبل از ورود به سایت دویست تومن پول سوپرمارکت رو نداشت درحالیکه تازه یک هفته از پرداخت حقوقش گذشته بود،الان ماه تموم میشه،بیش از نصف حقوقم دست نخورده توی حسابمه در حالیکه براحتی خرج میکنم و هرچی که دلم میخواد میخرم بدون نگرانی ….

        ازت ممنونم که لطف کردی و برام نوشتی،و باعث شدی این آگاهی هارو با خودم مرور کنم،خیلی خیلی به تقویت باورهام کمک کرد،و احساس لیاقتم و امیدم به آینده ی روشن و اتفاقات عالی که لاجرم خواهد افتاد،هزار برابر شد،امیدوارم برای شما،برادر عزیزم و رفیق ارزشمند غار حرای من هم بنفیتی داشته باشه …

        برات از خداوند بهترینِ بهترین هارو میخوام.

        به امید دریافت نقطه ی آبی پربرکت دیگه ای از شما…

        درپناه نورِ آسمون ها و زمین باشی همیشه

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 52 رای:
    • -
      زهرا علیپور گفته:
      مدت عضویت: 976 روز

      به نام خدای هدایتگرم

      خدارو صد هزارمرتبه شکر که باز به کامنت تو سعیده ی عزیز هدایت شدم

      چطور میتونم دستان خدا رو ببوسم یا چطور میتونم خدا رو بغل کنم

      واقعا الان یه احساس فوق العاده دارم و با اشک برات مینویسم

      ازاینکه چقد هدایت های الله بی نظیره

      اصلا نمیدونم چطور شد که من امروز بعد چند ماه به این کامنت هدایت شدم در زمانی که واقعا نیاز داشتم که پاسخ سوالم رو بگیرم که چرا من میتونم در ماههای قبل ورودی مالی خوبی داشته باشم ولی دوباره ورودی مالیم پایین بیاد

      خدایا چطور پاسخ من رو از قبل آماده کرده بود و لازم بود من در مدارش قراربگیرم و دریافتش کنم

      ومن امروز در مدار پاسخ سوالم قرارگرفتم

      آرررررره همینه هیچی جز این نیست من باید خودم رو لایق بودم و در مدارش قرارخواهم گرفت

      سعیده احساس کردم خدا از زبان تو با من حرف زد نمیدونی چه حال عجیبی پیدا کردم دوست دارم الان همینجا توی خونه فریاد بزنم خدایا عاشقتمممم

      ولی توی دلم با تمام وجود فریاد زدم خدایا عاشقتمممم

      سعیده تو بینظیری

      چقد زیبا کلام حق از زبانت جاری میشه

      چقد این احساس زیباست دلم نمیخواد هیچ وقت از دست بدمش

      امیدوارم هرکجا که هستی شاد ثروتمند سعادتمند در دنیا وآخرت باشی .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
      • -
        سعیده شهریاری گفته:
        مدت عضویت: 1304 روز

        زهرای نازنینم سلام به روی ماهت

        ازت سپاسگزارم که لطف کردی و برام نوشتی

        نقطه ی آبی شما در بهترین زمان ومکان به دست من رسید،و من رو غرق نور و رحمت الله کرد…

        مگر نه اینکه همه ی ما جزئی از یک کل هستیم…؟

        وقتی به نور الله وصل میشیم،الله همه ی ما رو نوری قرار میده برای دیگرانی،تا توی مسیر،روشنگر راه برای هم باشیم.

        رفیق نازنین غار حرای من

        دیشب یک متنی رو خوندم که خیلی به دلم نشست،برات مینویسمش،الهی که به قلب سلیم و نازنینت بشینه…:

        درست وقتی که همه چیز از دست رفته،به نظر میرسد،نظمی الهی از میان هرج و مرج و آشوب سربرمی آورد،در هرلحظه،مورد لطف و حمایت یگانه نور عالم،خداوند یکتا هستید.

        نورِ قبل از نورها و نورِ بعد از نورها

        تنها اوست که از اسرار سینه ها آگاه است،نور همیشه راهش را پیدا میکند.

        عزیزِ مهربان من؛در پناه نورِ آسمون ها و زمین باشی همیشه

        به امید دریافت نقطه ی آبی پربرکتی از تو دوست عزیزم

        به دستان قدرتمند الله یکتا میسپارمت.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای:
        • -
          زهرا علیپور گفته:
          مدت عضویت: 976 روز

          اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ ۖ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لَا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ ۚ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ ﴿٣۵﴾

          خدا نور آسمان ها و زمین است؛ وصف نورش مانند چراغدانی است که در آن، چراغ پر فروغی است، و آن چراغ در میان قندیل بلورینی است، که آن قندیل بلورین گویی ستاره تابانی است، [و آن چراغ] از [روغن] درخت زیتونی پربرکت که نه شرقی است و نه غربی افروخته می شود، [و] روغن آن [از پاکی و صافی] نزدیک است روشنی بدهد گرچه آتشی به آن نرسیده باشد، نوری است بر فراز نوری؛ خدا هر کس را که در مشیت او باشدبه سوی نور خود هدایت می کند، و خدا برای مردم مثل ها می زند [تا حقایق را بفهمند] و خدا به همه چیز داناست. (35)

          سلامی گرم و با عشق بر سعیده ی عزیزم

          سعیده جان خیلی خوشحال شدم که برام نوشتی چقد این روزها دورو ورم نورانی شده از هدایت هایی که شدم و امروز باز به کلام زیبا و پراز نور تو که درمورد نور الله گفتی هدایت شدم قلبم از خوندن این آیه توی سینه م جا تمیشه انگار میخواد از عشق و گرمای که حس کرده میخواد منفجر بشه .

          کاش میتونستم به چشمای پر نورت زل بزنم و از الله برام بگی .

          نور درنور

          سعیده جان انگار در دنیایی دیگه یی زندگی میکنم انگار توی چهارده سالگی هستم و اولین عشقم رو میخوام تجربه کنم قلبم لبریز شده از گرما احساس میکنم پرانرژی تر شدم و دوست دارم بیشتر با عشق جدیدم باشم ،

          میدونم که حرفامو خوب درگ میکنی

          نمیدونم شاید هزاران بار این آیه رو پلی کرده باشم ولی نمیتونم حتی تصور کنم معنی این آیه ی زیبا رو

          سعیده جان وقتی نقطه ی آبی رنگ رو دیدم خیلی خوشحال شدم

          ممنون که وقت گذاشتی و برام نوشتی

          از خداوند سپاسگذارم که من رو در این غار حرا در جمع شما عزیزان قرار داد .

          من عاشقتوووونم

          من عاشقتممم استاد

          من عاشقتمممم خداجووونم

          عاشقتمم سعیده جان

          درپناه الله غرق در نور باشی

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    مسعود نوریان گفته:
    مدت عضویت: 2172 روز

    با نام و یاد خداوند خالق

    با سلام خدمت همه دوستان و استاد جانم سید حسین عباس منش عزیز

    امروز میخوام یه ردپای دیگه بزارم و یک آگاهی دیگه رو که خداوند بهم گفت رو اول برای خودم و بعد برای همه کسایی که میخوان شادی و لذت رو احساس کنند بیام و بگم.

    یکی از موضوعاتی که همیشه ذهنم رو درگیر میکرد این بود که خواسته ها چطور‌ میخوان وارد زندگی من بشن. با اینکه من به خواسته های زیادی رسیدم ولی ذهن ول کن نیست.

    ولی امروز تو گفتگو با خداوند و در پیاده روی که من بهش میگم خودسازی یک آگاهی بزرگ به من داده شد.

    یکی‌ از چیزهایی که برای رسیدن به خواسته ها نیاز اصلیه اینکه اون خواسته برای من قابل باور باشه. اگه نباشه هر چی‌هی زور بزنم نمیشه.

    و من یکی از خواسته هام که هنوز برام برآورده نشده ولی امسال از لحاظ ذهنی خیلی بهش نزدیک شدم خرید ماشینه. یعنی شاید تو سالهای اول جرات فکر‌کردن بهش رو نداشتم و اصلا نمیتونستم تو لیست خواسته هام بنویسمش ولی هر چی‌ روی خودم بیشتر کار کردم برام قابل پذیرش تر شد و امسال به امید خدا دیگه میاد تو زندگیم. ماشینی که من الان تو ذهنم هست BMW X4

    و امروز به لطف خدا دارم اینجا مینویسم تا وقتی خریدم بیام و بگم که شد و ایمان خودم بیشتر بشه.

    من همیشه وقتی تو ذهنم خرید ماشین میومد چون این ماشین قیمتش از نظر ذهن من زیاد میاد به خودم میگفتم که خدا خودش میرسونه و یا اینکه خدا از هزاران راه این خواسته رو وارد زندگی من میکنه. این درست

    ولی یه باوری که امروز فهمیدم توش اشکال دارم این بود که وقتی تو ذهن میومد ذهنم میگفت تو باید مثلا 13،14 میلیارد تو حسابت باشه که بری این ماشین رو بخری و بعدش میگفت تو که یک دهم این مبلغ رو هم نداری و تو باید چقدر بفروشی تا این پول بیاد تو حسابت و یا اینکه پس الان نمیشه برات محقق باشه و صبر کن تا چندساله دیگه که بتونی خلق کنی این پول رو

    و من میگفتم من شاید نداشته باشم ولی با این حرفا که خدا خودش میرسونه این بازی رو ادامه میدادم.

    و از یک سو این رو به یاد میاوردم که خدا کفته تو هر چی بخوای من بهت میدم به شرط پذیرش و اینجا این منطق ذهن من میرفت زیر سوال و به اشتباه بودنش پی میبردم چون خدا نگفته بود که باید فلان قدر زمان ببره و یا این جور حرفها و گفته به شرط پذیرش من بهت میدم.

    از اینجا به بعد دیگه حرفهای خودشه پس مسعود به تو میگم با دقت گوش کن.

    تو ذهنم اومد که خدا گفت راحتترین روش برای خرید این ماشین چیه؟

    منم گفتم خوب پولش تو حسابم باشه و برم بخرم

    اینجا چی رو من فهمیدم؟

    این رو درک کردم که من خودم رو نمیتونم ببینم و یا اون احساس لیاقت رو در خودم نمیبینم که این مقدار پول باشه و یا بیاد تو حسابم و یا خلقش کنم و همیشه دنبال راههای دیگه بودم مثل اینکه کسی بهم هدیه بده یا کسی رو خدا برسونه و یا مبلغ زیادی رو ازم نگیر و یا امثال این افکار ولی غافل از اینکه این افکار:

    فقط داره من رو ضعیف نشون میده پیش خودم

    احساس لیاقت رو داره ازم میگیره

    چون همیشه تو صحبتهای استاد شنیده بودم که مثلا رفتم RV رو خریدم نقد نقد

    ولی هیچ وقت خودم رو نمیتونستم متصور بشم که برم و نقد بخرم و همیشه دنبال امثال راهی که گفتم بودم

    و اینجا فهمیدم که من باید این احساس لیاقت رو در خودم ایجاد کنم که این مبلغ پول بیاد تو حسابم و یا خلقش کنم.

    و جهان بهم گفت که تا تو خودت رو به اندازه خواسته هات بزرگ نکنی از اون خواسته خبری نیست.

    جهان همیشه دنبال اینکه من رشد کنم و بهتر بشم

    وحالا میخوام قسمت جذاب تر این گفتگو رو بگم و اونم در مورد اینکه چطور این موضوع رو قابل باور کنم برای خودم که میتونم خلق کنم.

    خدا میگه مسعود جون به من فکر کن.

    من چطور توی انسان، زمین، آسمون و هر چی داخلش هست رو خلق کردم؟

    من رفتم اوستا و بنا آوردم؟

    من رفتم خشت خشت این زمین و آسمون رو دستی خلق کردم؟

    نه من هیچ کدوم از این کارها رو نکردم

    آسمان و کهکشانی که تو تحقیقات اخیر و تصویربرداریهای جدیدی که شده دانشمندان اذعان کردند که کل مطالب و موضوعات کیهانشناسی باید دوباره نوشته بشه چون این تصاویر جدید کلا معادلات رو عوض کرده و اصلا اون چیزی که ما انسانها فکر میکردیم نبوده و گستردکی خیلی بیشتر از این چیزهاست. و اگه یه خورده سرچ کنیم این زمینی که ما تصور می کنیم خیلی وسیع و بزرگه در برابر کهکشانها و چیزهایی که در آسمانها هست اصلا عددش انقدر کوچیکه که نمیشه براش درصد گذاشت یعنی نمیتونی بگی نیم درصد. خیلی خیلی خیلی کوچیکه

    و هزاران نمونه از چیزها و موجوداتی که خداوند خلق کرده.

    خداوند میگه منه خالق با این قدرتی که دارم که بی انتهاست دارم بهت میگم که کار فیزیکی نکردم و این قدرت خلق کنندگی که من دارم رو در تو هم قرار دادم.

    الله اکبر. یعنی چی این حرف؟

    تو با این قدرت و عظمت داری میگی که من انسان هم این قدرت خلق کنندگی رو دارم؟

    بله داری

    خوب خدا جونم آدرس دقیق تر بگو

    مثلا من وقتی یه دوستی بهم میگه برو خونه ما شب باش.

    خوب.

    خوب من بهش میگم چجوری برم اونجا؟

    میگه بهت کلید میدم.

    پس خدا جون اینجوری حالیم کن.

    تو میگی من انسان میتونم خلق کنم. درسته؟ درست

    چجوری؟

    وقتی میاد میگه من از روح خودم در تو دمیدم. یعنی حجت رو تموم کرد.

    یعنی کلید خلق کنندگی رو خداوند در روح من قرار داده.

    خوب خدا جون بیشتر بگو

    مثلا نگفت من قدرت خاق کنندگی رو تو دستات یا پاهات قرار دادم. گفته؟

    نه نگفته.

    گفته توی روح من قرار داده.

    خوب روح خلق کنندگی خداوند که در درون منم هست چیه؟

    چطور باید ازش استفاده کنم.

    اینجا باید بشینیم و با خودمون تفکر کنیم و بهش برسیم.

    که روح چیه؟

    من فکر کردم و به چیزی بیشتر از قدرت افکارم نرسیدم.

    و حالا اینجا حرفهای استاد میاد تو ذهنم که :

    من میتونم با افکارم انفاقات رو رقم بزنم

    من با کانون توجه ام اتفاقات رو وارد زندکیم میکنم

    چون غذا خوردن نیست که من بتونم لمسش کنم چیزی رو که دارم میخورم.

    فکر درون مایه من و روح درون منه

    پس من با این فکت به خودم میگم و باورسازی میکنم که من با قدرت افکارم میسازم چیزی رو که میخوام.

    اگه من تو کسب و کارم از نظر خودم همه چیز رو درست کردم. بسته بندی خوب درست کردم.

    سایت خوب زدم

    عکسهای باکیفیت گذاشتم

    محصول خوب آوردم

    ولی اون انتظاری که داشتم هنوز نشده.

    بخاطر اینکه من فقط با دستام کار کردم و اون قدرتش بیشتر از این نیست و من هنوز تو روح خداوندی خودم خلقش نکردم و از قدرت خلق کنندگی خودم استفاده نکردم.

    قدرت خلق کنندگی من میشه:

    باورهای مناسب با اون خواسته

    تمرکز و کانون توجه به اون موضوع

    ادامه و ادامه و ادامه و

    ایمان به روح خلق کنندگی خودمون

    خدایا هدیه ای که امروز بهم دادی با این آگاهی

    نمیدونم چه اسمی باید براش بزارم

    گنج بگم بالاتر از اون بود

    نمیدونم چی باید بگم از این مهربانی و بخشندگی که تو به بندگانت داری

    داری خدایی رو به من با درک ناچیزم میفهمونی

    داری معنی میکنی آیاتی رو که خوندم

    داری نشون میده قدرت بیکرانت رو

    داری نشون میدی من که ذره ای در برابر عظمت تو نیستم چه عزیزم پیشت

    نمیدونم واقعا چی میتونم بگم

    فقط باید خیره بشم به آسمونت و اشک بریزم و بگم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 68 رای:
    • -
      سعیده شهریاری گفته:
      مدت عضویت: 1304 روز

      اقا مسعود عزیز

      سپاسگزارتم که این همه آگاهی رو سخاوتمندانه با ما به اشتراک گذاشتی

      چقدر جالب این هماهنگی کامنت شما با کامنت من ،که بیام پایین و کامنت شمارو ببینم و چقدررر به درک من بیشتر کمک کرد ،احساس لیاقتم رو بسازم و‌مرحله دریافت رو بهتر انجام بدم

      مرررررسی که هسسستی و‌مرررررسی که نوشتی

      از ته قلبم آرزو میکنم بزودی عکس پروفایلت رو با ماشین مورد علاقه ت ببینم

      لازمه چندبار کامنتت رو بخونم و از آگاهی هایی که نشر دادی سیراب بشم

      بازم سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      فهیمه کاظم نسب حاجی گفته:
      مدت عضویت: 1301 روز

      سلام دوست هم فرکانسی ام چقدر زیبا نوشتی اره همینه خودشه ما باید رها باشیم نباید پاروزد باید پرواز کرد مثل اوستاد قشنگم از تخم مرغ لذت برد مثل مریم جونم با مرغها شوخی کردو لذت برد باید شاد باشیم تا لایق بشیم قربون خدام بشم که هرچه لذت ببریم ما رو بیشتر هدایت می‌کنه به مسیر های لذت بخش بیشتر تا تابا افکارمون زندگی مون رو اون جور که خودمون می خوایم بسازیم ممنون از کامنت زیباتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      مينا جان گفته:
      مدت عضویت: 1508 روز

      سلام

      آقای مسعود

      چقدر عالی که به اشتراک گذاشتید.

      کلی انرژی هست توی این جملات،

      می دونید به چی فکر می کردم وقتی می خوندم؟ اینکه تمام آنچه گفتید را بارها از زبان استاد یا حتی کسایی دیگه شنیدیم و داریم می شنویم ولی مهم اون عمق درکشه ، که هر نفری اون لحظه ای که درک میکنه یکی از قوانین جهان را اون لحظه نابه ، چون خودش داره فقط حسش میکنه، حالا هزاران نفر هم بیان بگن، مهم عمق اون حقیقت که بره توی شیره جان اون شخص.

      من تازه دو روزه شروع کردم معانی فارسی قرآن را خوندن، تا حالا هیچ وقت سمتش نرفتم و ، الان که شروع کردم اونم دلیلش این بود که توی یه چالش ٢١ روزه شرکت کردم که باید روزی ١٠ صفحه کتاب کاغذی خونده بشه، نه وویسی و من از کاغذی اصلا خوشم نمیاد و کتابی ندارم .هر چی کتاب بوده وویسی گوش دادم خیلی عمیقا درکش می کنم.

      یه لحظه دیروز به ذهنم انداخت اشکالی نداره قرآنی که تازه ١ ماهه به دستت رسیده را شروع کن هر روز ١٠ صفحه.

      دیروز توی اوایل سوره بقره من این کلید ها را برای خودم پیدا کردم و حالم را عالی کرد و البته چون اهل تایپ نیستم و زمان ندارم فقط اشاره می کنم و شماره آیه را میزارم هر کسی اوکی بود سرچ کنه و اون درک شخصی خودش را پیدا کنه:

      وقتی رب می گه آنان که به غیب ایمان دارند(٣)

      آیه ١۶-١٧-١٨-١٩ : غوغااااست

      که در مورد این میگه که دنبال هدایت نباشی و خودت سر خود وارد مسیر میشی و…..

      (٢١):فراوانی و نعمت زمین برای انسان

      و یکتل بودن و بی مانندی رب

      (٢٢):قدرت رب و قوانین جهان توی قرآن که از طرف رب ،نه انسان

      (٢۶):اشاره به پشه از کوچک تا بزرگ قدرت رب ،و دنبال سیاهی و بهانه بودن

      (٢٨):مسخر بودن آسمان و زمین و… برای انسان و تمام اینها دلیلی داره که فقط رب می داند .

      هفت طبقه بودن آسمان را نفهمیدم درکش چی می تونه باشه و من برای خودم قانون مدارها را قرار دادم

      که طبقه هفتم اون اصل اتصال به رب أست.

      (٣٠): وای از این آیه ، محشره

      اونجایی که میگه به فرشتگان که خلیفه رب در زمین، انسانه و فرشتگان شکایت میکنند که چرا انسان که انقدر خون میریزه را انتخاب کردی و حالا وای از جواب رب: من چیزی می دونم از انسان که شما نمی دانید( اسراری توی ما هست که عجیب و ما خودمون هم نمی دونیم چیه ولی عجیب و غریبه)

      (٣٧):

      اونجایی که آدم چیزهایی از خدا یاد گرفته قبل از اومدن به زمین که به خاطر جریان اون لغزش و مسیر اشتباه که خدا ممنوع کرده بود ولی وسوسه میشه و انتخاب می کنه که تجربه کنه از چیزی که منع میشه ،( ذات کنجکاوی انسان ، خوب انسان فضوله دیگه ، چکار کنه، جزئی از وجودشه ، که همین هم باعث رشدش میشه)، من از اینجاش خوشم اومد که چقدر انسان باهوشه که توی تایمی که پیش رب بوده از رب یاد میگیره کلماتی را که چطور دل رب را به دست بیاره و بخشیده میشه . ( نه اینکه تبعید بشه به زمین که دروغی بیش نبوده)

      (۴٣): اصرار به اینکه چرا کتاب راهنمای (قرآن)که شما دارید را بدون ذره ای فکر و فهم و تعقل می خونید.

      (۶٠):وای از ناشکری و ندیدن عظمتی که بهمون داده و ووووو لذت بردن ازش یعنی سپاسگذاری ، وای این یعنی معجزه

      اینکه می گه در هر لحظه هر لحظه هر لحظه یاد کن که چی هستی و چه عظمتی داری و چه نعمتهایی ،که

      قدرت رب را درک کنی.

      (۶٢): اینکه خدا ، رب کل انسان هاست نه یه فرقه

      تا اینجا شد ١٠ صفحه

      کلا قرآن را من به دید یه کتاب داستان واقعی دارم می خونم ، بدون هیچ نگاهی از قبل

      می خوام ببینم درکم ازش چی هست.

      امیدوارم مفید باشه

      و در اصل برای حال دل خودم نوشتم

      ممنون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1238 روز

      سلام آقا مسعود عزیز که مثل نوری شدی امشب در قلب من با این کامنت بی نظیرت و آگاهی های که به اشتراک گذاشتی باهامون

      جالب امشب هر کامنتی خوندم درش از احساس لیاقت صحبت شده و انگار همین احساس لیاقت که پازل گمشده منه

      از روح بی کران همه ما گفتی روحی که متصل به خدا و بقول یکی از دوستان ما تیکه ای از خدا نیستیم ما خود خدایم و این جمله حجت رو به همه ما تمام میکنه

      وقتی استاد در مورد تجسم و باورها صحبت میکنه ،وقتی میگه ما به واسطه افکارمون داریم فرکانس میفرستیم و اون فرکانس چیزی نیست جز تمام فکر و افکاری که توی ذهن ما در حال ارسال ارتعاش

      یعنی داره به ما کلید میده که هر کاری که لازمه انجام بدین تا در مورد خواستهاتون فرکانس بفرستید ،تجسم،صحبت در مورد خواستها ،اعراض از ناخواسته

      و اینا همش میشه ارتعاش مثبت و هر چقدر چیزی که میخوایم از لحاظ ارتعاشی باهاش هماهنگ بشیم زودتر خلقش میکنیم

      سپاسگزارم ازت دوست عزیزم برای استراک این آگاهی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زکیه لرستانی گفته:
      مدت عضویت: 1747 روز

      سلام ب شما دوست عزیزم

      خداروشکر میکنم ک هدایت شدم ب کامنت شما

      سپاسگزارم بابت اگاهی های ارزشمندی ک سخاوتمندانه با ما ب اشتراک گذاشتین

      چ حس آرامشی از کامنتتون دریافت کردم و احساسم تایید کرد ک اره درسته

      همینه من بارها شده ب خواسته هام رسیدم بعد بدیهی شده

      و برای خواسته های بعدی بایستی کلی رو ذهنم کار میکردم ک قانون جواب میده

      چطور و از کجاش و نمیدونم ،واینکه برای چند خواسته ی اخیرم کار خاصی نکردم

      فقط حالم خوب بود ونگران رسیدن بهش نبودم و ب راحتی برام اتفاق افتاد

      سپاسگزارم نمیدونید چ کمک بزرگی بهم کردین و دست خدا شدین برام

      چیزی ک متوجه شدم اینه ک فقط با افکارم میتونم زندگیم و خلق کنم قدرت خلق کنندگی ک خداوند در وجودم ب واسطه ی روحش قرار داده

      همین کنترل ذهن و باور پذیر کردنش برامه ن تلاش فیزیکی

      ن زور زدن

      ن پافشاری

      اینکه من فقط باید سمت خودمو انجام بدم و رها باشم بقیه ش و خدا برام انجام میده

      و باز رسیدم ب این قانون ثابت جهانی

      ک احساس خوب =اتفاقات خوب

      سپاسگزارم از وجود ارزشمندتون

      درپناه خدا باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زهرا علیپور گفته:
      مدت عضویت: 976 روز

      سلام به دوست همفرکانسی عزیز

      بسیار عالی نوشتید وقتی که خداوند قدرت خلق کنندگی رو در ما قرارداده یعنی شاه کلید و این یعنی یک درصد استفاده از فیزیک .

      من هم میخواستم ماشین بخرم و چند وقت بود که شرایط طوری پیش میرفت که این خرید انجام نمیشد راستش به جمله ی استاد برخوردم که اگه کاری سخت پیش میره یعنی درمسیر درست نیستی باخودم فکر کردم و گفتم چرا این خواسته رقم نمیخوره حتما مسیر من اشتباست پس با گوش دادن به فایلای استاد شروع به تصویرسازی ذهنی کردم و برای خودم تجسم میکردم که درحال رانندگی هستم روی مبل مینشستم و فرمون رو میگرفتم و بعد با پاهام کلاج دنده و گاز و واقعا احساس میکردم که دارم رانندگی میکنم چون مدتها بود که رانندگی نکرده بودم فقط تجسم میکردم که درحال رانندگی هستم نمیدونم چند بار اینکاررو تکرار کردم و شرایط طوری مهیا شد که من در جایی قرارگرفتم که فقط برای خرید ماشین بود و من وهمسرم در این مسیر قرارگرفتیم و ماشین هم خریدیم و حتی از ماشینی که میخواستیم بخریم بهتر و مدل بالاتر خریداری شد و من الان که برات مینویسم با ماشینم به محل کارم اومدم و همون تجسم به حقیقت پیوست .

      راستش منم کمی توی تجسم و تصویر سازی ضعیفم ولی الان که این اتفاق افتاد برام راحتتر شد و بیشتر این کاررو انجام میدم

      دوست داشتم این تحربه رو به اشتراک بزارم

      درپناه الله یکتا شاد سعادتمند و ثروتمند در دنیا وآخرت باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مسعود نوریان گفته:
        مدت عضویت: 2172 روز

        سلام به شما دوست عزیز

        بسیار سپاسگزارتون هستم برای به اشتراک گذاشتن چنین آگاهی نابی و چقدر ایمان من رو قوی و قوی تر میکنه. و همیشه به خودم یادآوری میکنم چون ذهن بسیار چموشه.

        به خودم یادآوری میکنم که باید صبور باشم و اجازه بدم خداوند بزرگ کارش رو انجام بده. و یقینا اتفاق میافته. چون من بسیار زیاد تجربه کردم رسیدن به خواسته هام رو. ولی هر بار این جهان با هر خواسته ای داره درب جدیدی از آگاهی ها رو به روی ما باز میکنه و من همیشه به خودم میگم که خواسته ها شاید در ظاهر خواسته و شاید مادی باشد ولی در اصل بهترین راه برای رسیدن به یقین و باور به قدرت خداونده.

        بازم سپاس

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    Life time گفته:
    مدت عضویت: 1474 روز

    سلام‌ استاد خوبم سلام خانم شایسته ی عزیزم

    سلام به تموم دوستان عزیزم

    میخوام به قول یکی از دوستان عزیزم

    از جاده ی خاکی ای بگم که تبدیل شده به جاده ی جنگلی

    از سال 91 که طی یک جهاد اکبر دانشگاه رو که

    برای خیلی زحمت کشیده بودم و بها داده بودم نیمه کاره رها کردم و شروع کردم به کار کردن رو خودم

    و قبل تر ها چند سال قبلش میدیدم که درس و مدرسه و بعد دانشگاه نمیزاره تمام خودم رو بزارم

    برای مسیری که خدا منو بهش دعوت کرده

    و از سال 90 به خانوادم گفتم میخوام رهاکنم

    گفتن حالااین ترم رو تموم کن ترم بعد نرو

    تموم کردم باز ترم جدید گفتن برو

    اما همون ترم …اتفاقاتی دست به دست هم داد تضادایی رخ داد تاخواسته من عملی بشه

    در واقع جهان دید که باید برام تضاد بیاره

    تا من اون حرکتی رو که میخوامو بکنم

    و از سال 91 تا الان 11 ساله …که جدی تر افتادم

    تو مسیر خودشناسی

    و از سال94 کمی جدی تر از سال 96 باز جدی تر شدم و سال 97 بااستاد عزیز و این سایت آشنا شدم …با فایل های هدیه اومدم جلو

    با عقل کل با کپشن های عالی خانم شایسته

    با مقالات با خوندن توضیحات دوره ها وقتی

    که نمیتونستم دوره بخرم

    اما بالطف ربم و دادن درس های زیاد از طرف

    خداوند بمن و امتحانات الهی …

    مثل بچه مدرسه ای ها روز اول مهر سال 1400 ظهربود تموم وجودم یکپارچه ، تک تک سلولها

    فریاد میزد دوره عزت نفس رو بخر

    بلند شدم خریدمش ، بااونکه از خرداد پول تو حسابم بود بقدر کافی اما زمانش اون روز بود

    باز شب شد گفت دوره ثروت یک رو بخر و خریدم

    و اگاهی هاش چقدر همون شب تویک تضاد به دردم خورد

    چند ماه بعد با 15 درصد که برگشته بود به حسابم دوره به صلح رسیدن باخود رو خریدم

    و اسفند 1400 دوره قانون سلامتی اومد.

    از خدا پرسیدم ایابخرم یانه

    اون موقع موجودیشو نداشتم

    و اما پول اون دوره از سال 98 توسط خدابرام کنارگذاشته شده بود

    و 8فروردین 1401 دوره رو خریدم

    مدتهاست مشتاق دوره دوازده قدم هستم استاد

    و میدونم که تکاملم باید طی بشه

    این روزام بقول یکی از بچه ها

    تو اتاق امتحانات خداهستم

    امیدوارم بتونم سربلند بیرون بیام

    و با پاداش این کنترل ذهن ها این بها دادن ها

    این صبرها این نترسیدن ها

    این متعهد موندن ها

    این مبارزه با نفس ها که در دوره قانون سلامتی میکنیم با لطف الهی

    بتونم دوره 12قدم رابخرم

    استاد خوبم وقتی باعشق فایل هدیه میزاری فکر میکنی جهان بهای عشقی که میدی رو بهت برنمیگردونه

    حتما میدونید خودتون بما یاد دادین

    انرژی که میدی طبق اصل پایستگی انرژی ازبین نمیره تبدیل میشه و بهت برمیگرده

    امیدوارم با حمایت ربم با لطف الهی با عشق خدا در وجودم بتونم بگذرونم این ایام رو و پاداشمو دریافت کنم و 12 قدم رو بخرم

    چون میدونم خریدن این دوره ها دادن بهاست برای این همه انرژی که میدی البته که خودتون دارید عشق میکنید کیف میکنید و جهان هم بهترینشو به پاتون ریخته

    جاده منم اولا خیلی خاکی بوده ولی رفته رفته جنگلی شد و الان دیگه خدا بهم میگه برو همون چیزی که خیلی وقته دوست داشتیو بخر

    برو اون گوشواره رو بخر اون دستبند رو بخر اون مانتو سفیده اون کفش سفیده

    و این در حالیه که قبلا یه چیزای دیگه ای بمن گفته میشد و نتیجه ی بما قدمت ایدیهم خودم بود

    اما لطف الله بودپاکسازی ها انجام شد و کم کم مسیر هی زیباتر شد و تازه کجاشو دیدم

    ان شاءالله مهاجرت کنم و براتون بنویسم

    چیزی که نشانه هاشوازکامنت دوستای خوبم

    میبینم

    مسیر زیباست قانون ثابته تاالان هرکارکردم رسیدم اینجا فقط بالطف الله تکرارش کنم

    مسیر من صبر بود سکوت بود عشق ورزیدن بود

    بهادادن و بخشش بود نیکی کردن بود خدمت کردن بود و دل کندن از آنچه دوست داشتم بود

    روزایی بود فقط ازم میخواست هرچی دارم ببخشم بی اونکه بدونم این روزام میاد که خودش میگه خب تو امتحاناتتو دادی برو برا خودت اون چیزا که میخوای ام بخر

    اون روزی که سال 90 بمن میگفت دانشگاهتو رها کن من عمرا میدونستم قراره به این قسمتای قشنگ هم برسم

    دانشگاهی که براش ، از سال دوم دبیرستان کلاس و آزمون میرفتم چقدررر کتاب خریدم زمان گذاشتم تست زدم و از دوستام و تفریحاتم زدم مدام توخونه بودم …سال 89 کنکور دادم رفتم دانشگاه سال 90 میگفت ولش کن این اون مسیری نیست که تو رو برسونه به چیزی که میخوای

    من که واسه کنکور خانوادمو وادار کردم طبقه دوم خونشونو بسازن تامن راحت درس بخونم ساکت باشه محیط برام

    واقعا سخت بود از ریشه زدن چیزی که اون همه بابتش بهاداده بودم

    اما اون روزا که نه چندان اینترنت فراگیر بود و نه من اصلا استاد رو میشناختم

    خودش شجاعت شد درونم اونقدر درونم گفت و گفت تا من محکم بایستم بگم نمیرم

    الان راضی ام چند وقت پیش بود بهم گفت درسته که اونقدر از نظر مالی رشد نکردی الان

    امایادته اون روزها چقدر خلاء من رو در وجودت داشتی ؟

    یادته دلت میخواست من باشم و تو

    اما درس و دانشگاه و آدم ها مانعت بودن؟

    الان نگاه کن به خودت ، ببین که چقدر منو خوب میشناسی قانون جهان رو بلدی چقدر آرومی چقدر وقتات بامن سپری میشه

    آره راست میگفت من دلم محکم شده من راضیم از ارتباطی که با خدام دارم

    من در گذشته له له میزدم واسه خدا

    من کمبود خدا رو داشتم

    من گمشدمو هیچ جا پیدا نمیکردم

    من آرامشمو تو اجتماع تودانشگاه بین مردم و دوستام و فامیلام و تو تلویزیون و تو خیلی چیزهاندیدم

    مثل آدمی بودم تو شب تاریک بایه شمع لرزان دنبال چیزی میگشت

    خدایاشکرت باور دارم اول باید به خودت رسید

    و وقتی پرشدم از خودت دیگه تسلیمم و راضی و خوشحال و از ته دل میگم رب من توبهترینو بمن دادی حتی اگه اون بیرون آدما فکر کنند که تو زندگیت خوب نیست اماتومیدونی که چی داری میدونی که چه بها دادنایی بوده و میدونی که هرچیزی رخ داده امتحان تو بوده رشدت بوده میدونی بهت ایمانی داده شده که توی ظاهر همیشه مرتب اون آدمها وجود نداره

    میدونی که تو یه ساختمون رو کوبیدی و از نوساختیش

    خدایاازت ممنونم ممنونم که روزی آرزوم خرید دوره هابود و دوسال قبل خریدم آرزوم یسری چیزابود و رسیدم و باور دارم اگر خدا یاریم کنه به تک تک آرزوهام میرسم چون خدای من خدای یوسف خدای محمد ص خدای ابراهیم ع خدای سلیمان ع خدای استاد عباسمنش ، یک خداست و ماانسانها همه با سیستم عصبی مشابه هم افریده شدیم و برتری بر هم نداریم اگر اونهاتونستن منم میتونم همینجور که روند رشدمو نگاه میکنم تکاملمو میبینم و نتایج رو میبینم و میگم اوکی ادامه باید داد و انگار رو ابرام خدایا شکرت

    شکرت میکنم که سال 97 ازهمه جا بریدم و بهم گفتی فلان کلمه رو در گوگل سرچ کن سرچ کردم اومدم صاف همینجا خدایاشکرت

    امیدوارم روزی منم از بهشتم براتون فیلم بفرستم استاد از باغم از مزرعه ام از ماشینم و از نتایج بزرگترم بنویسم

    دوستتون دارم استاد خوبم خانم شایسته خوبم

    دوستان عزیزم تک تک تونو دوست دارم

    امیدوارم روزی در آمریکا دور هم جمع بشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      محمد کرمی گفته:
      مدت عضویت: 1238 روز

      سلام فاطمه عزیز

      دوست عزیزم چه زیبا نوشتی و قلبمو شاد کردی و عشق جاری کردی توش

      یه جا یادمه استاد میگفت من عاشق سریالهای دقت به نکات مثبت هستم و همه کامنتهاشو میخونم و لذت میبرم ،چون هر کامنتی میخونم بعدش از قبلیش زیباتره

      اون روزا زیاد اهل کامنت خوندن نبودم و فکر میکردم کار بیهوده ای ،اما همین امشب توی همین صفحه بارها کامنت بچها رو خوندم ،اشک ریختم لذت بردم و احساس نزدیکی زیادی به همه بچها دارم و الان درک میکنم استاد اون روزا چی میگفت

      دوست عزیزم دیدن موفقیتهای شما آرزوی منه ،چون هر بار این کامنتهای زیبا رو میخونم و مخصوصا بچهای که مثل شما خوب روی خودشون کار میکنن بهم انگیزه میده که مسیرم درسته و فقط باید صبور باشم و توکل کنم بقیش اتفاق میافته مثل شماها بچهای زرنگ این سایت

      سپاسگزارم ازت دوست عزیزم و امیدوارم که نتایج بیشتر شما رو ببینم لذت ببرم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 970 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته گل که همیشه انرژی مثبت تون درون فایل احساسم رو خوب می‌کنه و تحسین میکنم این همه سرزندگی و شادابی رو

    و سلام خدمت دوستان عزیز که این قدر زیبا وقت می‌گذارید و مطالب ارزشمندی رو این جا به یادگار می‌گذارید ️

    راستش من قبلاً اصلا اهل خوندن کامنت های دوستان نبودم اما جدیدا تصمیم گرفتم که حتما کامنت ها رو با عشق بخونم و woooow

    واقعا ذوق زده شدم که چه قدررررررر بچه های سایت نظرات ارزشمندی رو مینویسند که هر کدوم شوند دری رو به رویم گشوده و کلی مسیر ها رو برام واضح کرده خواستم ابتدا از استاد و بچه ها تشکر کنم ️ البته هر چقدر سپاس گذاری کرد باز هم کمه

    و اما فایل زیبای امروز که میخواهم از درس های که ازش گرفتم بگم :

    به وضوح بحث تکامل و بهبود رو به عینه دیدم که استاد ابتدا به ایده اولی که به ذهن شون اومد عمل کردند و به سمتش حرکت کردند و بعد

    ایده های بهتر اومد و همین طور نتیجه هم عالی تر شد و قطعا ادامه دارد و چه قدر زیبا و قشنگ بود که بعضی دوستان ایده های به استاد پیشنهاد داده بودند برای بهبود بیشتر

    و باز هم پرادایسی که مثل الماس درخشان و زیبا بود و هر بار با دیدنش احساس تازگی دارم و این نگاه تکراری نشدن زیبایی ها را از شما یاد گرفتم استاد جانم

    هر بار که شما را در حال لذت بردن از این مکان زیبا و دل انگیز میبینم سریع به خودم یادآوری میکنم که این پاداش افرادی است که ذهن خود را کنترل کرده اند و متوکل بودن بدون اینکه درگیر چگونگی مسیر رسیدن به اهدافشان باشند

    و خدا را سپاس می گویم بابت این هدایت ها و زیبایی ها ️ و گاهی این قدر بابت زیبایی های فایل ها شکر گذاری میکنم که انگار واقعا خودم این ها را تجربه کرده ام

    فواره که واقعا غیر قابل توصیف بود ،

    با آن نور پردازی های سحر آمیز آن هم با پس زمینه تاریکی شب خیلی فوق العاده بود

    این را برای خودم می‌نویسم:

    خوش باش که هر که راز داند

    داند که خوشی خوشی کشاند

    امیدوارم در همه‌ی لحظات خوش باشید ️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    سجاد قربانی گفته:
    مدت عضویت: 2826 روز

    به نام خدا

    سلام خدمت استاد و خانم شایسته و دوستان .واقعا چقدر زیبا بود آبشاری که نصب کردید و بارونی که میزد و تخم مرغ های زیادی که نشونه فراوانی بود .اندام عالی خانم شایسته و استاد عزیز.این چند وقت برام هم زمانی های عالی داره رخ میده و خدا اتفاقات زندگیمو داره رقم میزنه شاید به خاطر اینه که از چند روز پیش تصمیم گرفتم که دیگه هیچ تصمیمی نگیرم و سعی میکنم وقتش که رسید به حرف خدا گوش کنم به آرامش بیشتر نسبت به قبل رسیدم ولی باز الان آرامش بیشتری دارم به خاطر این که حتی در عمل به قانون هم من به خدا گفتم روی باور هام کار میکنم و وقتی موقع عمل کردن برسه من هیچی نمی‌دونم و اون موقع هم تو بگو چیکار کنم حتی وقتی فایلی گوش میکنم هم من نمی‌دونم تو به من قدرت درک درست از فایل های استاد عباسمنشو بده و کلا میخام عمل کنم به ندای قلبم .خدایا کمکم کن.اینجوری آرامش بیشتری دارم و خدارو شکر بابت هدایت هایی که تو زندگیم می‌کنه .حس میکنم کمتر وابسته هستم و کمتر روی دیگران حساب میکنم نمی‌گم که اشتباه نمیکنم و خطایی از من سر نمیزنه ولی با قبلم خودمو مقایسه میکنم و میبینم یک سری تغییراتی رو دارم به وجود میارم .آماده تر شدم برای تمرین آگهی بازرگانی عزت نفس فکر نمیکنم اونقدرام سخت باشه البته هنوز انجامش ندادم ولی جلسات قبلی دوره عزت نفس منو آماده کرده و تکاملمو طی کرده برای انجام این تمرین البته من از خودم در جمع غریبه صحبت کردم که کاملا هدایتی من با دفتر مهندسی آشنا شدم و با کلاس هایی آشنا شدم که فقط خدا هدایتم کرد به این شرایط و داره همه چیز عالی پیش می‌ره .شکرت خداجونم.ممنون از همه دوستان که کامنت من رو خوندید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    مریم اشکی گفته:
    مدت عضویت: 1587 روز

    بنام خداوندی ک هر لحظه درحال هدایت ماست

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت عزیزانم

    خدای من این پرادایس چقدرزیباست اصن آدم کلمه کم میاره برا توصیفش نوش جونتون باشه این بهشت الهی فرشته های زمینی

    بازم یه ایده درجهت بهبود وراکدنبودن ودچارروزمرگی نشدن واین عالیه ک هرروز دنبال یه بهبودباشیم چون هم راکدنمیشیم ک جهان بخواد خودش برامون تضاددرست کنه هم اینکه خودمون رشد میکنیم تومسیر وخیلی چیزایادمیگیرم الهی شکرت

    واقعاایده خفنی بود آقااااچجوری به این ایده رسیدین من ک اینقدرزیبایی تواین بهشت میدیدم ک اصن شایداین حرکتونمیزدم اینم بخاطراینه ک یه عمرب روزمرگی عادت کرده بودیم ک تو24ساعت فقط یه سری کارای تکراری کنیم ولی ب لطف شمااین نقطه ضعف درحال بهبوده ودارم روخودم کارمیکنم ک روزانه کارای متفاوت کنم حتی اگر ب ظاهرساده وکوچیک باشه ولی نتایجش عالیه

    چقدقشنگ تکاملو نشون دادین تکامل برای حرکت درمسیرهدف باعشق بارهایی بابرداشتن اولین قدم وایده وبعدش رهابودین وازهمین قدم اول کلی هم لذت بردین وقدم های بعدی بهتون گفته شد ودرنهایت یه ایده عالی وفوق العاده زیبا ازطریق دوستتون خداگفت آقاجان کاروبراتون پیس آف کیک کردم شمافقط برو بیاربذارتوآب لذتشم ببر ازونجام ک دوست داشتین توزاویه ای باشه ک رنگین کمان بسازه خدا خیلی قشنگ هدایتتون کرد وبوووووووووم سوپرایز بنده شایسته خدااااااا

    وای استاد منک مردم برای این فانتوم زیبا ازونجام ک خانم شایستم دلش رنگین کمونوخواست مام خواستیم خدا باجریان زیبای آب جوری هدایتش کرد ک مام ببینیم ولذتشوببریم فوق العاده بود توشبم ک دیگ نگم براتون دل ماروبرررررررد بدجور

    درمورد مسئله ک گفتین راجب انجام یه عادت وقتی ک دیگ اون دلیل ک براش انجام میشه نیست من چون قبلن بارهاازشماشنیده بودم تاجایی ک بشه همیشه میگردم ببینم چی دیگ ب دردنمیخوره والان دیگ اون کاربردرونداره

    چقدرمرغامون قشنگن منم همیشه خدا یادمه خروس داشتم ازین کارخونه ایا اما درنهایت نوش جان مادرم اینامیشد ومنم تایه هفته عزاداربودم خخخ

    چقدر فراوانی بهبه

    درمورد سنگوصدفم چقدجالب بود نمیدونستم آقا این سریال همه چی به آدم یاد میده واین عاااالییه

    تحسینتون میکنم ک اینقدرقشنگ باهم همکاری میکنین خسته نباشید عشقام

    تخم مرغ خوشمزه هم نوش جونتون باشه اتفاقا منم توخونه قلم دارم دوتا ک دوست شوهرم داده بود ومن گفتم بدم بره چکارش کنم ک الان خداجونم گفت روغن طبیعیش روک کلی هم مقوی ومفید بگیرو بخور نوش جونت منم میگم چشم

    این بهشت زیبانوش جونتون باشه وروز ب روز نعمتهاش براتون بیشتروبیشتر بشه

    در پناه الله یکتاشادوپیروزوموفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    مصطفی خدابخشی گفته:
    مدت عضویت: 2060 روز

    بنام خداوند وهاب من.

    سلام به خانواده صمیمی عباسمنش.

    استاد مچکرم بخاطر ورودی‌های مناسبی که با پخش این سریال به خورد ما بچه‌ها میدین و اوکی میدین به خواسته‌های ما برای موندن در این مسیر بهشتی.

    خداوند هدایت کنه همه مارو تا در مسیر دریافت الهامات و ماندن در مسیر باشیم. خدایا شکرت بخاطر تمام دوستان گلی که دارن این متن رو میخونند و ما در کنار هم کلی با آگاهی‌های خوب رشد میکنیم و پیش میریم.

    من از صحبت‌های اولیه فایل نکته کلیدی تو زندگی خودم کشیدم بیرون که دوست دارم با بقیه بچه‌های بهشتی اینجا شر کنم.

    یه مقدار بدهی داشتم که بعد از صحبت‌های رضا عزیز گفتم باید صاف بشه بعد تو یکی از فایل‌ها استاد گفت اگه لباس نداری نخر و اشکال نداره، اول بدهی رو بده…

    به لطف خدا پرداخت شد بدهیم ولی خب جوری من بستم و گفتم خدا کمک کن که بعضی وقتا حتی کرایه ماشینم نداشتم، داشتم‌ها ولی میدادم که بدهیه صاف بشه…خلاصه یه جوری از همه چی میزدم تا اون صاف بشه و به لطف خدا شد. چیزی که اصلا فکرش رو نمیکردم ولی شد…براحتی…تازه یه حس خوبی هم میده…آرامش که بازم میشه ساخت، اتفاقا الان بهتر میشه ساخت چون اون قبلی رو هم فکر میکردم نمیشه ولی شد…

    خلاصه اون سفت گرفتن قبلی خودم باعث شد یجورایی هیچی خرج نکنم حتی الان که بدهی‌ها پاک شدن، زورم میاد خرج کنم…یعنی ذهنیته تغییر کرد ولی در یه جهت دیگه، اینکه هیچی خرج نکنم!

    خدای من اصلا این فایل یه آگاهی بود که درست روش قبلیه برای یه مسئله راه حل شد ولی برای زندگی الانت باز باید جمع‌کنی و یه جدید بسازی….درست عین همین فنس‌ها، الان فنس‌ها جمع شدن و باور جدید تو بساز…چه باوری‌؟

    فراوانی

    یعنی استاد سکانس به سکانس این فایل هدایتی بود! هدایت، هدایت، هدایت.

    حالا جیل باش سنگ بخور یا مصطفی باش با باورهای مالیش…..

    خدایا شکرت که همه رو هدایت میکنه!

    آره خلاصه بعد حل مسئله باید نگاه کنم به اینکه آیا باورای قدیمیم به مسائل الانم میخوره یا نه!؟ حتی اگر اون باورها برای یه مسئله اوکی بوده الان ممکنه اصلا اوکی که حتی محدود کننده باشه…میگم من بدهیم پاک شد ولی باوره که هیچی خرج نکنیم قوی شده بود که الان به شکلی که استاد عزیز نشون داد جمعش کردم، بر دوش گذاشتم ببرم بزارم یه گوشه انبار حالا اگر لازم بود باز میارم پهنش میکنم….ولی گمون نکنم…چون پشتش خدا این حس زیبای فراووونی رو با اون حجم تخم مرغ نشونم داد و گفت اینجور سر ریز میشی‌ها….. اگر باورهاتو درست کنی

    دیشب اومدم کامنت بزارم دیدم نمیاد….یبار دیگه نگاه کردم اینبار گفت بنویس و منم انجامش دادم.

    خدایا شکرت که امروزمم این برکت شامل حالم شد. خدایا شکرت. گاهی کامنت نوشتن ”سخت” بنظر میاد و من میفهمم دارم تنبلی میکنم و سوالم رو اینجور جواب میدم استاد با این همه سایت و کار و بیزنس….همه چیزش سرجاشه و وقت هم داره هم کامنت بخونه هم کارای پرادایس انجام بده هم شنا کنه هم فواره نصب کنه هم …..استاد راستی اونجا گفتی آبشار این از فراوووونی ذهنتون میاد….فواره به ذهنت نمیرسه…آبشار آبشار ثروت فقط فکر میکنید بخاطر همین آبشار گفتین

    نکته‌ای که مریم عزیز آخر فایل گفت که اینجور همکاری باعث میشه کار لذت بخش بشه منو برد به بازی پینگ‌پنگ که میگفتن من با بازی یه سطح دیگی‌ای از روابط رو تجربه میکنم و چقدددر دوست دارم یه همچین شناختی از جهان و محیط پیرامونش منم بدست بیارم…یه همچین جنس شناختی از هم‌مسیر زندگی و این رابطه قشنگ.

    اون تصویر آخر که روز بود و فواره تو آب انداختین استاد چقددددددر شفاف و رویایی بود انگار یکی آینه انداخته روی آب و برش زده تا لب خشکی و اون درختا پشت‌تون دوبرابر زیبا شدن… هیچ چیز جز انعکاس زیبایی نیست و نیست. خدایا هزاران بار شکرت این حجم از زیبایی که ماها همه لایق دیدن‌ و درکشون هستیم.

    آها آقا این رنگین کمانه الان رفتم دیدم تا وقت هست ویرایش کنم.

    اگر نگاه کنید اول استاد دارهدخیلی واضح و ساده توضیح میده چی میخواد راجع به رنگین کمان و بعدا وقتی تو آب هستش اصلا رنگین کمانه جلو چشمش ظاهر میشه بصورت ساده‌ترین شکل ممکن..اصلا کل قوانین همینجا داره به وضوح نشون داده میشه

    درخواست کن به روشنی…..رها کن……در مسیر زندگی وارد میشه

    البته که در بهترین زمان وارد زندگیت میشه….دم غروب آفتاب در زاویه مناسب…آب در زاویه مناسب و جایی که وایستادی بهترین جا…خدایا….

    خدایا شکرت واقعا اینقدر ساده….

    کامنت کی بود میخوندم (فک کنم هلنا عزیز) گفت من مشتری‌ام 700 اضافی زد برام گفت دوست دارم…باهات حال کردم اینم از این….

    خدایا از این ثروت‌ها میخوام …که رزق بیاد

    یادم بده اینجوری راحت بشم برای راحتی‌ها…آسان برای آسانی

    واقعا خدایا شکرت که قوانین ساده وضع کردی برای زندگی و لذت بردن بشرطی که قلبمون رو پاک کنیم.

    سپاسگذارم از خداوند مهربان و براتون عشق میطلبم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      نگین فلامرزی گفته:
      مدت عضویت: 1719 روز

      سلام به آقا مصطفی عزیز

      خدا را شکر میکنم که هدایت شدم به کامنت زیباتون

      تحسینتون میکنم بخاطر این نکته های زیبایی که شر کردیند

      و چه زیبا نوشتید

      خدایا از این ثروت‌ها میخوام …که رزق بیاد

      یادم بده اینجوری راحت بشم برای راحتی‌ها…آسان برای آسانی

      واقعا خدایا شکرت که قوانین ساده وضع کردی برای زندگی و لذت بردن بشرطی که قلبمون رو پاک کنیم.

      انشا..

      خدایا انسانم کن برای اسانسهای بیشتر

      خدایا من سکان زندگیم و به تو میسپارم و ازت می‌خوام هدایتم کنی

      خدایا من می‌خوام روی شونه های تو بشینم و تو من و ببری به جایی که لذت ببرم

      و مطمعنم این حس خوبم،این حال خوبم داره جواب میده

      احساس خوبم مساوی با اتفاقات خوب

      خدایا شکرت ،خدایا شکرت

      .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مصطفی خدابخشی گفته:
        مدت عضویت: 2060 روز

        بنام خداوند رزاق من

        نگین عزیز

        خیلی خیلی مچکرم از اینکه به بچه‌های سایت پاسخ میدین و وقت خودتون رو با دادن عشق به بچه‌های سایت میگدرونید.

        واقعیتش منم تازه بعد از چندسال هی دارم بهتر متوجه مفاهیم توحید و سپردن کارها به خداوند میرسم…اینکه در لابلای روزهای زندگیم سعی کنم خودم رو از دلواپسی‌ها بکشم بیرون و فقط از مسیر لذت ببرم. باز میرسم به فایل 2 قدم 1 و داستان زیبای ستاره قطبی….انگار گول خورده بودم که ستاره قراره کار انجام بده ولی غافل از اینکه وجود خودم هست که باید اولش پذیرای دریافت هدایت بوده باشه. خدایا شکرت بخاطر وجود شما دوستای عزیز و فوق‌العاده.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          نگین فلامرزی گفته:
          مدت عضویت: 1719 روز

          سلام هزاران هزار مرتبه شکر بابت وجود دوستان عزیزی مثل شما که در سایت بینظیر استاد عزیزم وجود داره و میتونم از اگاهیهاشون استفاده کنم

          به قول استاد عباس منش عزیز به اندازه ای که با ور داشته باشیم به خواستمون میرسیم بهش میرسیم وگرنه اون خواسته هست همون موقعی که در خواستمون میکنیم جهان و خداوند دست در دست هم می‌دهند و خواسته ما را دریافت می‌کنند این ما هستیم که باید قلبمون و باز کنیم و آمادی دریافت باشیم

          این ماهستیم که باید مدارمون و فرکانسون و بالا ببریم

          به همون اندازه ای که باور داریم که غذای مورد علاقه را به راحتی میتونیم تهیه کنیم باید باور داشته باشیم اون خانه ی مورد علاقمون ،اون ماشین مورد علاقمون،اون مسافرت مورد علاقمون ،اون رابطه ی مود علاقمون هم به راحتی میتونیم به دست بیاوریم

          فقط باید بتونیم تسلیم بشیم و احساستون خوب باشه و تنها و تنها از خدا بخواهیم که هدایتمون کنه و نوسبیم به کویرمون

          اینها را دارم به خودم میگم ،به خودم یاد آوری میکنم

          خدای مهربانم تنها تو را میپرستم و تنها از تو هدایت می‌خوام

          خدای مهربانم من تسلیم

          خدای مهربانم تو قادری تو توانایی وتو رحمانی تو بخشنده ای من هیچ چیز نمی‌دونم این مغز من فقط توش باورهای اشتباه است تو هدایتم کن تو راه راست و بهم نشون بده

          تو بهم عزت بده

          خودم و به دستهای قدرتمندت میسپارم

          خدایا شکرت بابت دوست عزیزم که کامنت برام نوشت و دستی از دستهای تو شد برای هدایت من

          خدایا هزاران هزار مرتبه شکر بابت این حس و حال خوبم

          خدایا هزاران مرتبه شکر بخاطر این باران رحمتت

          خدایا هزاران مرتبه شکر بخاطر اینکه من و تو این مسیر قرار دادی

          دوست عزیزم در پناه رب العالمین باشی و هر روزت بهتر از روز قبلت باشه و پر برکت تر

          سلامت وشاد ،ثروتمن و سعادتمند در این دنیا و اون دنیا باشیند

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
          گزارش نقض قوانین سایت