https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/06/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-06-04 03:56:252025-01-25 04:19:08سریال زندگی در بهشت | قسمت 261
612نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
استاد اگر بدونین چقدر دلم برای یه قسمت جدید این سریال تنگ شده بود!
انقدر ذوق زده شدم وقتی همسرم گفت یه قسمت جدید از سریال زندگی در بهشت روی سایته . خدارو صد هزار مرتبه شکر
من همه فایل های دانلودی و چند دوره ای رو که با همسرم تهیه کردیم رو دوست دارم . اما از روزی که با سایت آشنا شدم سریال زندگی در بهشت برام یه جایگاه ویژهای داشته تا همین الان.
لذتی که با دیدن هر قسمت این سریال می برم قابل وصف نیست! عاشق دیدن زیبایی ها و بهبود های هر روزه پرادایس ام و دیدن تکاملش و توضیحات فوق العاده ای که راجع به قوانین بهمون می دین.
انقدر با تمام وجود دنبالش کردم که همین الان که دارم براتون کامنت می ذارم ، نشستم تو گوشهای از لیتل پرادایس خودم. خدایا شکرت
هذا من فضل ربی
خدایا شکرت
این منو یاد یکی از قوانینی میندازه که شما بهمون یاد دادین جذب یک خواسته .( وقتی که بتونی خودتو در مرحله پایانی خواستت تصور کنی و احساسش کنی ، حتماً بهش می رسی. )
ای کاش امکان فرستادن عکس در کامنت وجود داشت و من می تونستم منظره ای رو که دارم می بینم براتون ارسال کنم ( از همون ، همین الان یهویی ها )
حالا کمی براتون توضیح می دم:
یه بهشت کوچک ، یه خونه باغ دوست داشتنی ، با درختان میوه حدود 40 تا که درختان گوجه سبز و زردآلو (قیسی) و آلو شابلون مثمر و حدود 10 ساله ان. و چندتاشون هم نهال های هست که خودمون بعد از خرید کاشتیم (شاتوت ، آلبالو ، گیلاس ، گلابی ، خرمالو ،انار ، ازگیل ژاپنی،زیتون ) البته دیگه جا نداریم چون باید بین هر درخت حداقل 2-3 متر فاصله باشه ، وگرنه بازم میوه های متنوع دیگه ای اضافه می کردیم. ️
{هر کسی که از این میوهها می خوره می گه این بهترین گوجه سبزی بوده که خوردم
یا شیرین ترین زردآلو.
زردآلو فقط زردآلو های شما
عجب آلو شابلون های خوشمزه ای.}
خلاصه نه تنها ما بلکه بقیه هم دارن لذتش رو می برن. خدایا شکرت.
گلهامون هم بوته های میمون الوان ، گل ختمی از طیف رنگ سفید تا زرشکی که حدود 6-7 رنگ صورتی بینش هست. گل همیشه بهار ، گل های رونده ساناز و رزها که روی دیوار دارن قد می کشند و چندین رنگ رز هلندی که تازه کاشتیم و خدا می دونه که سال دیگه چقدر بزرگتر و پر گل تر بشن.
یه نهال یاس امین الدوله و یه یاس چمپا که بوی گلهاش منو مست می کنه.
و صدها جوانه لاله عباسی در طیف وسیعی از رنگها.
گلهای ختمی، لاله عباسی و میمون رو سال گذشته در مقیاس چند دانه یا قلمه کاشته بودیم که طبیعت (باد و باران و…)کار خودشونو کردن و با پخش کردن دانه ها امسال یه حجم وسیعی از اونها رو داریم که حقیقتا برامون بهشتی تشکیل شده.
نزدیک به یک ماهی میشه که از آپارتمان اجاره ای لاکچری که در یکی از بهترین مناطق تهران بود ، اثاث کشی کردیم به خونه باغ مون
و حالا خیلی بهتر متوجه صحبت تون میشم استاد گرامی. و می گم که منم زندگی در چنین فضایی رو هزاران بار بیشتر از زندگی شهری و آپارتمان نشینی می پسندم. خدایا شکرت برای این تجربه ناب زندگی. زندگی ای که کیفیت محض نه صرفاً کمیت.
می خوام بگم اگه سریال زندگی در بهشت رو ندیده بودم ، شاید هیچ وقت تو زندگیم جرات کسب چنین تجربه ای رو نداشتم چون تمام سالهای زندگیم در تهران بودم .و خب عادت کرده بودیم به اون امکانات شهری! و می ترسیدیم که ازش فاصله بگیریم. اما حالا که جهان هستی ما رو هدایت کرد به خونه باغ و ما هر روز در حال بهبود دادن شرایط هستیم و همزمان دوره شیوه حل مسائل رو تهیه کردیم و داریم باگ های ذهنی مونو هم می شناسیم و چالش های سبک جدید زندگی رو حل می کنیم و رو به جلو می ریم ،
متوجه شدم که ما دو نفر برای همین چیزها ساخته شدیم ، هم تواناییش رو داریم و هم ازش لذت می بریم.
امیدوارم همون طور که مهاجرتم به خارج از تهران محقق شد به زودی به خارج از ایران هم رقم بخوره چیزی که نصف عمرم خواستم تو دلم بوده. برای الله یکتا که کاری نداره.
خلاصه امیدوارم که قسمت های زیادی از این سریال ادامه پیدا کنه که ما هم لذتش رو ببریم و هم ازش درس بگیریم.
خیلی دلم برای دیدن روی ماهتون تنگ شده بود استاد و مریم جان!
من این فایل رو بار اول پریروز با مامانم و خواهرهام دیدم ولی فرصت نشده بود با دقت نگاه کنم و نکته برداری کنم. خدایا شکرت که امشب فرصت شد!
چه عالی بوده این ایده ی پمپ، صدای آب که واقعاً یکی از دلپذیر ترین صداهاست تو دنیا به نظر من.
“ما سعی میکنیم هر روز بهبود داشته باشیم”
چقدر درس داره برای من همین یک جمله…باعث شد فکر کنم من واقعاً هر روز چه بهبودی توی زندگیم میدم؟ امروزم با دیروزم چه فرقی داره؟
یه نکته که من خیلی لذت می برم از روابطِ استاد و مریم جان اینه که مریم جان تنهایی خیلی از کارا رو انجام میده و اینجوری نیست که هی استاد بگه بذار کمکت کنم، بذار این کارو من بکنم…
کارایی که شاید به نظر خانم های دیگه سنگین یا مردونه باشه
ولی مریم جان با قدرت و به تنهایی اونا رو انجام میده
واقعاً قابل تحسینه!
این مرغ ها انصافاً چه مرغ های خوش بختی هستن که توی این بهشت و با این امکانات زندگی می کنن :)))
چه فضای بی نظیری داره این بهشتِ بارون خورده خدای من! عادی نمیشه!!
خدای من چه منظره ی فوق العاده ای بود اون لحظه که آبشار رو باز کردین!! خییییلی قشنگه! آخ آخ نمای شبش هم یه جور دیگه قشنگه، نمیشه انتخاب کرد کدوم قشنگ تره! خدایا شکرت برای این امکاناتی که وجود داره که آدم میتونه اینقدر خلاقیت به خرج بده و فضای زندگی رو هر روز به شکل جدیدتری زیبا کنه!
از خواندن کامنت زیبا و ساده تون لذت بردم. واقعا از زیبایی عکس پروفایل تون هم انرژی گرفتم. شادابی و انرژی و زیبایی شما توی عکس تون قابل تحسین هست. از انتخاب محیط و گلهای زیبا برای عکسبرداری سپاسگزارم.
خیلی ممنونم از پاسخی که برای دیدگاه من گذاشتید و به من لطف داشتید. رفتم نحوه ی آشنایی شما با استاد و سایت رو در پروفایلتون مطالعه کردم. خیلی به حال شما غبطه خوردم که استادِ عزیز رو از نزدیک ملاقات کردید و مطمئنم که یکی از بندگان برگزیده ی خداوند هستید که بارها با اینکه از مسیر خارج شدید شما رو برگردوند به صراطِ مستقیم! و خداوند از طریق شما و یک مطلبی که در توضیح پروفایلتون نوشته بودید به وضوح جوابِ یک سوالی که مدت ها منو درگیر کرده بود رو داد و منو هدایت کرد و من متحیر بودم که چقدر قشنگ خدا از طریق شما جواب سوال منو داد!
براتون بهترین ها رو آرزو می کنم و باز هم تشکر میکنم برای کامنتتون.
اولین چیزهایی که به ذهنم اومد این بود که چرا استاد عباسمنش غمگین بود انگار
این نشون میده من روی احساس بد آدمها حساسم ولی روی احساس ذوقشون اصن حساس نیستم
این خودش باعث میشه که آدمها بیشتر برای من از غم غصه هاشون بگن
دومین مورد من زمانی که آفتاب شد بعد از بارون رو خیلی دوس داشتم
پس نشون میده که خیلی هم منفی نگر نیستم ولی فقط نهایتا ده درصد اونم توی سریال سراسر مثبت من ظرفم فقط اندازه ی ده درصد بود
باز اونجایی که مرغ کوپولی بودن رو دوس داشتم با اینکه کلا من با هر حیوانی مشکل دارم اصن کلا از بچگی با حیوانات من مشکل داشتم
سوم زمانی که استاد رفت توی آب گفتم خوش بحالش چ عشقی داره میکنه
یعنی به جای اینکه بگم دمش گرم که ب اونجا رسیده فرکانس حسرت رو فرستادم
چهارم اونجایی که استاد داشت تست میکرد ایده های جدید برای اون فواره رو من گفتم ببین زمان خاصی برای کارش نمیذاره و کلی هم داره هروز ثروتمندتر میشه ولی من اصن نمیتونم یه روزم کار نکنم
پنجم اونجایی که اون فواره روشن شد من انتظار داشتم که اون قسمت آب هاش بالا و پایین بشه عین فواره های رودخونه ی زاینده رود کلی ارتفاع داشته باشه بعدم همش میومد توی ذهنم این با برق کار میکنه حالا برق استادو میگیره حالا ال میشه با اینکه میدونستم اصن نکته ی منفی توی این فایل نمیتونه باشه ها
ولی باز ذهن منفی نگر من قشنگی های فواره رو نمیدید نقص هاش رو میدید
یا اونجایی ک آخر فایل لامپها خاموش شد و فواره رو روشن کردید گفتم وای خدای من ظلماتو نیگاه فک کن توی آمریکا باشی که اسلحه آزاده اونجا بعد توی یه منطقه ی خارج از شهرم باشی وسط باغ و برم باشی اگه اون حیونهای اون بیرون نخورنت قطعا لات و لوتهای همونجا میان خفتت میکنن
واقعا با این دید منفی نگاه میکردم یعنی قشنگی تغیر رنگ فواره رو نمیدیدم به جاش این حرفها رو میگفتم
یا مثلا اون آخر فایل باز که تصویر فوق العاده ی آینه ای آب رو گذاشتید من گفتم چرا اینقدر این آب ساکن آب باید حرکت داشته باشه چیه این
باز اون چشمه ی مریم رو که دیدم ب جای دیدن رنگ سبز خوش رنگش و ترکیب رنگ سبزا
گفتم اینه چشم مریم اینقد افتضاح
یا اونجایی که مریم خانم از پوست استاد تعریف کرد من گفتم اینم که فقط میخاد تبلیغ دوره هاشونو بکنه
میتونسم بگم دمش گرم ما همه داریم از فراوانی برمیداریم اون کارش اینه تبلغشو میکنه منم کار طراحی هزار جا دیگه تبلیغ کارمو میکنم اصن تبلیغ کردن کار بدی نیست شاید ریشه اینکه نمیتونم تمرین آگهی تبلغاتی رو انجام بدم همین باشه
اینا توی ناخودآگاهم گذشتا
ولی ظاهر داستان این بود به بهههه چ فرکانسی دارم میدم
حالا تازه یه سری هاش که اصن نمیشه نوشت
مثلا سر اون داستان جدا کردن مرغ خروس ها که من کلی کلنجار داشتم بیچاره خروس ها
و کلی چیزهای دیگه
گفتم ببین من توی زندگی در بهشتم میتونم نکته ی منفی ببینم
و اونقدر مردش بودم که بیام اینجا اینجوری بنویسم که حداقل ببینم الان کجام
اول باید بفهمم کجام بعد باید ببینم کجا میخام برم و بعد عمل کنم
امشبم میخام به ایده ام عمل کنم و یه آیه دیگه از قرآنو اون چیزی که ازش میفهممو اینجا بنویسم اینم بگم مثل همیشه
در باره شراب و قمار، از تو میپرسند، بگو: «در آن دو، گناهی بزرک، و سودهایی برای مردم است، و[لی] گناهشان از سودشان بزرگتر است.» و از تو میپرسند: «چه چیزی انفاق کنند؟» بگو: «مازاد [بر نیازمندی خود] را.» این گونه، خداوند آیات [خود را] برای شما روشن میگرداند، باشد که در [کار] دنیا و آخرت بیندیشید. (219)
من کاری با قسمت شرابش ندارم
من هلاک اون قسمت انفاقشم
اونجایی که میگن چ چیزی انفاق کنیم میگه از مازاد نیازتون
وای خدای من خیلی حرف داره آ
چرا ؟ چرا این آیه اینقدر خوبه
چون اینقدر خدا تاکید کرده که مثلا دارم میگمو خود آیه شو یادم نیس مثلا اونایی که ایمانشون مثلا خیلی فوله کسایی هستن که انفاق میکنند
بعد اینجا میاد میگه ک از مازاد نیازتون باید انفاق کنید
خداییش فک کن الان به اکثریت خانواده های ایرانی
این قرآنم مال همه ی زمانهاس دیگه
حتی اصن کاری با ایرانی ندارم
توی کل دنیا
اکثرا به خاطر باورهای کثیف اصن پولی براشون نمیمونه یعنی اصن نیمتونن بالا بیوفتن که تازه بخان ازش ببخشن
پس یه چیزو نشون میده
اونی که توی گروه خداست باید اونقدر وضعش خوب باشه که خدا از این انتظارا ازش داره دیگه
یعنی اونی که ایمان واقعی داره خواه ناخواه وضع مالیش توپه
طبق آیه ی
شیطان به شما وعده فقر میده و امر میکنه ب فحشا اما خدا به شما وعده ی فضل و آمرزش میده
خود خدا آدما رو دسته میکنه
گروه خدا
گروه شیطان
کروه خدا وعده ی فضل و آمرزش خدا رو باور کردن
یعنی پول دارن و احساس گناه ندارن
گروه شیطونم که با فقرشون دیگه مشخص دیگه
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قرار بده ک فاصله ای بین حرف و عملشون نیست
وااااقعا تحسینتون میکنم که اینقدر دقیق متوجه چیزی که پس زمینه ی ذهنتون بوده شدید و این بسیاااار تحسین و تشویق داره که میاید صادقانه اون چیزی که هستید رو بیان میکنید این یعنی عزت نفس .
ما خیییلی باید حواسمون به ذهنمون باشه و نشون دهنده ی افکار و باورهای ما احساس ماست … ایا از دیدنه این فیلم ، من مثل موقعی که دارم سپاسگزاری میکنم از ته ته دلم خوشحالم و حس خوبی دارم
اگر اره یعنی من دارم به مثبت هاش توجه میکنم اگر نه یعنی همون باورهایی که شما گفتید در پس ذهن هست .
و اینکه در مورد کار کردن ،
ما وقتی شغلی داشته باشیم که عاشقشیم واقعا از انجامش خسته نمیشیم :) استاد خیلی موقعی که توی ایران بودن پشت سرهم برنامه داشتن و وقت نفس کشیدن هم نداشتن ولی داشتن لذت میبردن :)
اگر برای ما اینگونه نیست یه جای کار میلنگه یه جایی از باورهامون یا شغلی که داریم عاشقش نیستیم :)
من خودم الان شرایط شغلی ام و کاری ام جوری هست که همه روزه حتی جمعه ها در حال تمرین و تلاش از صبح تا شب هستم :) هفت روزه هفته از صبح تا شب ، و برای رشدم باید همینو هی بیشتر و بهترش کنم :) ولی عاشقشم و اصلا چیزیه که انگار داره روحمو تغذیه میکنه و بدون اون نمیتونم زندگیمو تصور کنم :)))
اره راستش خیلی وقتا خیلی خسته شدم خیلی زیاد و خستگی جسمیه باعث شده فرکانس ذهنیم بیاد پایین ولی زود با کانون توجه درستش میکنم با هر چیزی که توی اون خستگی جسمی بهم حس خوبی بده :)) و همینجا هم بگم تهیه دوره سلامتی چه قدر بهم کمک کرده در بالارفتنه انرژی جسمی و روحیم که تازه اولشه قراره بیشتر هم بشه چون قبلا اصلا این انرژی روحی و جسمی رو نداشتم و هر چه قدر هم ازش تبلیغ کنن کم گفتن مطمعن باشید ؛)
خلاصه من عاشق این فعالیت و شغلم هستم و حتی اگه بهم بگن بهت ماهی صد میلیون میدیم من حاضر نیستم بشینم تو خونه و حتی روز جمعه هم از صبح تا شب براش وقت نگذارم :))) چون این عشقه منه و من میمیرم بدونه این عشق :)))
امیدوارم همه بچه های سایت بتونن به عشقشون برسن ، عشقی که در قالب رسالت برای انجامش به این دنیا اومدن :))))
خدایا شکرت برای دیدن این فایل زیبا و دیدن دوباره شما استاد و خانم شایسته عزیزم
این فایل من و خواهرزاده ام که اومده پیش ما بمونه یه چند وقت دیدیم و چقدر با هم دیگه از دیدن فایل لذت بردیم، واقعا دیدن روی شما انرژی بخشه، خدایا شکرت برای اینکه هستین و این سایت هست و بچه ها هستن و این خانواده بزرگ هست.
از دیشب که خواهرم سحر داشت فایل می دید از استاد موقع خواب، خواهر زادم محمد امین درخواست کرد که حتما منم میخوام فایل های این سایت رو ببینم و همش 11 سالشه و گوشی تلفن هم داره، خواهرم بش گفت اسماء فردا انشالله عضوت می کنه راحت برو ببین و نظر هم بزار.
تازه از دیشب یاد گرفته مثل ما زیبایی های زندگیش در طول روز رو بنویسه، یه دفتر پیدا کرد و صفحه اولش رو بش پیشنهاد دادم نقاشی کنه، بعد گفت چی بکشم، گفتم جایی که دوست داری بری ببینی رو بکش و یه نقاشی خوشکل کشید و تو صفحه اول شروع کرد به نوشتن و در مورد مدل نوشتن هم کلی سوال می پرسید و در نهایت بش گفتم هر جور که دلت دوست داره حرف بزنه همونا رو بنویس و اونم نوشت.
امروزم اونو عضو سایت کردم با نام محمد امین دریس. خلاصه کلی پیگیر بود که عکسشم بزارم منتها با تلاش اول سایت ورد پرس ارور داد و بعد انشالله دوباره امتحان می کنم. خدایا شکرت و اینو واقعا فهمیدم قبلا که هنوز نمیدونستیم نباید خودمون کسی رو دعوت کنیم به سایت، هی به خواهرای بزرگترمون می گفتیم عضو شید و کلی حرف میزدیم ولی بعد که به حرفای استاد متعهدانه تر عمل کردیم که باعث شد خیلی بیشتر سرمون تو کار خودمون باشه و به قولی از نتایجمون حرف بزنیم، دیدیم خود بچه ها با ذوق و شوقی بیشتر میپرسن ما میخوایم فایل های استاد رو ببینیم و یا با ما میشینن نگاه می کنن و یا مثل محمد امین دوست دارن عضو سایت بشن، یعنی هدایت باید خواستنی باشه تا اتفاق بیفته. خدایا هزاران بار شکرت
و اما استاد عزیزم چقدر از شما و خانم شایسته یاد گرفتم و این همزمان شد با کامنت سید علی خوشدل در فایل قبل:”شکارچی نکات مثبت باشیم”، که میگفتن استاد هر آموزه ای داره من در روز حدااقل 20 بار عمل و تمرین می کنم اون آموزه رو، و در این فایل آموزه ای که درک کردم اینکه هر روز به دنبال بهبود باشیم حالا تو هر جنبه ای و چه با قدم های کوچک و چه با قدم های بزرگ در هر صورت پیشرفته و اینکه گفتین ما یه سری رفتارها رو انجام میدیم و یا یک سری راه حل هایی رو اجرا می کنیم که مربوط میشدن به مسئله ای در گذشته و وقتی می گذره بیایم ببینیم آیا هنوز نیازه به انجام اون اقدامات؟ هی به روند نگاه کنیم و روند هامون، رفتارهامون رو بازبینی کنیم و بهبود بدیم، مثل همین فنس های الکتریکی که قبلا گذاشته بودین الان متوجه شدین میتونید بردارین، حالا با خودم گفتم بیام این آموزه رو به کار بگیرم ببینم من میتونم تو زندگیم زندگی روزمره ببینم این رفتارهایی که انجام میدم از صبح تا شب بشینم بازبینی کنم ببینم اصلا چرا دارم اینکارا رو می کنم نیاز هستن یا خیر؟ شاید دارن علکی نشتی انرژی برام میسازن و تمرکزم رو از روی بعضی چیزای اصلی برمیدارن و خلاصه این آگاهی عالی بود.
من دقیقا زمانی که از روز قبل برای خدا خواسته هام رو می نویسم که از فایل نامه امام حسن یاد گرفتم که باید از خدا خواسته های زیاد داشته باشیم، و من از همون موقع فکر کنم اواخر بهمن ماه و یا اوایل اسفند ماه بود که شروع کردم و چقدر عالی بود نتیجش و هنوز هم دارم ادامه میدم، این خواسته رو می نویسم که خدایاا آگاهی امروز من شو، و کامنت سید علی و این فایل شدن آگاهی های من واقعا عالی بود و خدایا شکرت.
خدایا شکرت برای دیدن این همه فراوانی، استاد واقعا زندگیتون بهشته، پاداش کسانی که عمل صالح انجام میدم، تقوا می کنن، اعراض می کنن، باور درستی نسبت به خدا و نعمت ها و جهان دارن، توحید دارن، چیزی جز این نیست، نوش جونتون، عاشقتونم.
عاشق رنگ تخم مرغاتونم، چقدر فنسی و شیکن، عین تو فیلما و انیمیشن های خارجی، خدایا شکرت
برای این بارون زیبا که میباره علف و چمن ها رو میشوره بعد که آفتاب میزنه رنگ چمن ها رویایی میشه و ترکیبشون با رنگ مرغ ها معرکست خدایا شکرت برای دیدن زیبایی ها
استاد عزیزم فایل شکارچی نکات مثبت باشیم فوق العاده بود از وقتی این فایل رو دیدم و همینطور فایل های قبلی واقعا حالم خوبه فقط به زیبایی ها توجه می کنم و همونا دارن بیشتر و بیشتر می شن، یجوری شدم که باید هر زیبایی ای می بینم همون لحظه باید ثبتش کنم و یجوری انگار دارم در لحظه زندگی می کنم شاید پایدار نباشه ولی مطمئنم همینم تکاملیه و همینطور تا چند وقت دیگه خیلی بهتر می تونم این زندگی در لحظه حال رو تجربه کنم، چون همه چیز در حال بهتر شدنه، خدایا شکرت
استاد وقتی بیرونم و هون لحظه زیبایی ای رو می نویسم تو قسمت نوت گوشیم، تازه یه حالتی رو توی گوشیم کشف کردم که میشه برای همون نوت عکس و صدا هم گذاشت، خدایا شکرت استاد همه چیز رنگ و بوی دیگه ای داره، همون محله همون خیابون برای من حکم یه جهان دیگه رو داره، هر کی از خیابون رد میشه لبخند میزنه، و همه چیز عالی تر شده، میام از یک زیبایی تو قسمت ساحلی شهرمون می نویسم، همون لحظه یه جای دیگه زیباییش نشون میده مگه منم بنویس، یا صدای درختا بهم خوردن برگای نخلهای که هنوز نهالن واقعا زیباست تازه برای اولین بار این صدا رو کشف کردم قشنگ می گفت منم بنویس، عکس می گیرم و یکم از صدا رو ضبط هم می کنم پیوست می شه به اون نوت و وقتی نوت گوشیم رو باز می کنم و نگاه می کنم به تیترها و جلوی اون تیتر عکس های مربوط به اون روز میاد واقعا حالت رویایی ای رو داره و واقعا خوشحالم می کنه، تازه گوشی من خیلی سادست و این ویژگیش واقعا جذابش کرده، خدایا شکرت
یه تجربه دیگه هم داشتم،یه پارکی پیش خونه داداشم اینا بود که من و خواهرم رفتیم پیاده روی فکر کنم سه شنبه هفته پیش بود که شب ولادت امام رضا بود، ما حدود ساعت 6 عصر که پیاده روی می کردیم هوا باد بود و بعد قرار بود به پارک بریم برای شب در منطقه ای دیگه، پیک نیک طوری، توی پارک که پیاده روی می کردم همش داشتم به زیبایی ها توجه می کردم انگار آماده عکس برداری کردن بودم، سریع سپاس گزاری چه پارک تمیزی، خدایا شکرت، بعد از اون طرف پارک شهروندی رو دیدم که داشت داوطلبانه پارک رو تمیز می کرد و باز گفتم خدایا شکرت چه عالی، و بعد یک درخت زیبا رو دیدم که ازش کلی عکس گرفتم از نماهای مختلف وقتی نگاش می کنم انگار تو اهواز نیستم و انگار اصلا آخرای بهار و نزدیک تابستون نیست یه حال و هوای دیگه ای برای خودش، بعد از عکس برداری و تحسین زیباییش، به قسمتی از پارک هدایت شدم که چنتا وسیله ورزشی داشت که پیرمرد مهربان و تمیز و شسته رفته ای نشسته بود بازی می کرد شروع کرد به سلام و احوال پرسی کردن و کلی ازم خواست بیام از وسیله های ورزشی استفاده کنم و من هم با لبخند جواب مهربانیش دادم و گفتم نه میخوام پیاده روی کنم (تو ذهنم میخواستم هی جاهای مختلف پارک رو ببینم و تحسین کنم)، و بعد دوباره از اون ور پارک دیدم یک مربی ورزشی با هیکلی فوتبالی بچه های پارک رو جمع کرد تو یک محوطه و همراه دو پسر خودش شروع کرد بازی کردن و هدایت کردن بچه ها برای یک بازی فوتبال، اونقدر از دیدنشون لذت بردم که همینجور نشستم به بازی شون نگاه می کردم و لذت می بردم، از حوصله و نشاط اون پدر که ظاهرا مربی فوتباله و داره با بچه ها بازی می کنه، از ذوق بچه ها برای بازی کردن از همه چیز، و بعد دیدم اون پیرمرد که داشت کمک دوستش میکرد که بتونه پیاده روی کنه دور پارک رو، هی به من لبخند می زد و می گفت شما همسن نوه من هستید و من شما رو میبینم که دوست دارین بازی کنین ولی کسی با شما نیست، اگر نوم خونه بود میرفتم صداش می کردم که بیاد بات بازی کنه، و ایده میداد که شما هم دوستات جمع کن و بازی کنید با هم و کلی حرفای قشنگ دیگه زد و در نهایت برام یه قصه گفت از حدیث کساء و گفت برو از دختر بودنت لذت ببر و کلی انرژی و محبت نثار من کرد (ایشون هم معلم ریاضی بودن و هم معلم قرآن و به خوبی جملات مثبت زیادی می گفتن و همش لبخند روی لبشون بود) و خلاصه روز من رو ساختن، بعد از اون که شب هم به پارک رفتیم تو پارک کل آهنگ و جشن و آتش بازی به مناسبت روز دختر پخش می کردن و اجرا می کردن که اصلا من از برنامه اون شب پارک خبر نداشتم و فقط هدایت شدیم به اونجا و کلی بدمینتون و والیبال بازی کردیم همگی با هم و واقعا خوش گذشت و شب عالی ای بود همش زندگی در لحظه، و همش می گفتم این نتایج توجه به نکات مثبت و زیبایی هاست و جز این نمیتونه رخ بده، خدایا هزاران بار شکرت
حالا آموزه های خود فایل یه طرف، کامنت های فایل معرکستتتتتتت به معنای واقعی کلمه اصلا روز و شب من شده عشق با خوندن کامنت های شما دوستان خوبم، چقدر دارم لذت میبرم، با خودم می گم فقط دو تا کامنت می خونم چون خیلی خوابم میاد بعد می بینم یک ساعت شده دارم کامنت می خونم، و همینجور لذت می بردم. تازه امروز رسیدم به صفحه اول و کامنت سید علی که با خودم می گفتم باید این کامنت رو 100 بار بخونم، انگار یه تیکه گمشده از پازل من بود، دقیقا چیزی که احتیاج داشتم بشنوم و بخونم و واقعا لذت بردم، از تمام کامنت ها و همینطور دارم لذت میبرم. و خدارو شکر همینطور دارن به کامنت های این فایل اضافه می شن و فکر کنم 900 و خورده ای کامنت شدن و هی میگم برم آخرین صفحه رو بخونم، چون از صفحه ای که من خودنم صفحه 34 به قبل بود و این واقعا عالیه خدایا شکرت هزاران بار
من و خواهرام کامنت که میخونیم بعد میایم میشینیم آگاهی هامون و تجربیاتمون از عمل به اون آگاهی و حتی خود کامنت رو تحلیل می کنیم و لذت می بریم و میگیم حالا چجوری برای خودمون کاربردیش کنیم.
من همش خواستم از وقتی که شروع کردن به کامنت گذاشتن و خیلی منظم خوندن کامنت ها و دیدن فایل های رایگان این بود که مدارم ارتقاء پیدا کنه، و ک نشانه ای رو به شوخی گذاشته بودم برای اینکه اگر این مورد تغییر پیدا کنه بدون اینکه من بش توجه کنم (چون مورد اعراضی بود) پس حتما مدار من بالاتر رفته، این اتفاق بعد از دوماه و خورده ای افتاد و بعد از رخ دادنش کلی گذشت تازه فهمیدم عه راستی نشانه حاصل شد، مدار من تغییر کرد و عالی بود خدایا شکرت برای همه این هدایت ها، عاشقتم رب واقعا وهابم، عاشقتونم خانواده عزیزم که افتخار می کنم به بودن در کنار شما دوستان خوبم
خدایا هزاران بار شکرت برای همه چیز برای هر چیزی که من رو به نوشتن این کامنت رسوند.
وااای که چه قدر لذت بردم از خوندنه کامنتت و اونقدر زیبا اون روز پارکی رو توصیف کردی که اصلا من خودمو اونجا تصور کردم و احساس کردم اونجا بودم .
و فوق العاده ترین بخش کامنتت اونجایی که دیدم کامنت خواهرزادت که بالای کامنت شماست و یازده سالشه …
نگاه کن خداوند چه جوری هدایت میکنه بنده هاشو
قبل از کامنت شما کامنت اونو خوندم و چه قدر کیف کردممممم یه بچه کوچیک تپل خوشگل اومده توی سایت کامنت گذاشته و درباره هدایت حرف زدهههه خدای من اصلا ذوق مرگ شدم :)))))
بعدش هم تو کامنت شما فهمیدم خاهرزادتونه و شما عضوش کردید :)
این بچه قلبش گشوده است :)))
اصلا همینه که خدا میگه خودش هدایت میکنه کسانی که قلبشون آمادگی اش رو داشته باشه :)))
واقعا بهتون تبریک میگم خداروشکر برای این خاهرزاده ای که دارین و خوشبه حال اون برای داشتنه خاله ای مثل شما
هردوتون در پناهه الله یکتا میسپارم خیلی خیلی ذوق کردم از خوندنه کامنت هردوتون :)))
چقدر از دیدن پاسخت خوشحال شدم. امیدوارم که در کمال سلامت و حال خوب باشی.
خیلی ممنون از تحسینت، روزهایی که تجربه های این چنینی دارم خداوند همون لحظه میگه باید این تجربه رو برای دوستانت هم بگی، منم میگم باشه خداجون فقط شما خودت بگو کجا بنویسمش که همون لحظه وقتی فایل استاد رو دیدم گفتم بام کامنت بنویسم خدا گفت تجربت رو همین جا بنویس.
و خلاصه همین دیروز بود که از خداوند خواستم هر لحظه زندگیم هدایتم کنه، یه جوری شد که ما مجدد به خانه برادرم رفتیم، و یجوری شد که من برم برای خرید، بعد گفتم من هرگز تا حالا خرید نرفتم وقتی اینجا بودم و همیشه زنداداشم خرید می کنه، و اینبار به من پیشنهاد شد که برم برای خرید، که بعد همون لحظه خدا گفت با این هدایت شاید قراره از خونه بزنی بیرون باز زیبایی ببینی، خلاصه خوشحال شدم و به بیرون رفتم و برای خرید به خدا گفتم هدایتم که به مغازه ای که خودت میگی، در حالی که از تو خونه به من پیشنهاد دادن که کدوم مغازه رو برم، ولی وقتی اومدم بیرون گفتم میخوام تو هدایت کنی، به مغازه ای هدایت شدم که تو اون مغازه در رو باز کردن رفتم تو، همون پیرمرد مهربون و خوش خنده تو پارک بود که نشسته بود روی صندلی که ظاهرا برای خرید اومده بود، و کلی با حالتی که با من آشنایی داره با من سلام و علیک کرد و احوالم رو پرسید و به گرمی خداحافظی کرد، خرید کردم و از مغازه زدم بیرون، بعد از چند دقیقه فهمیدم چرا اومدم تو این مغازه که قانون خدا رو تایید کنم، عملا هر زیبایی ای که من در طول روز می بینم و به عنوان زیبایی روزم تو دفترم و یا نوت گوشیم می نویسم حداقل دو بار تکرار میشه، و دیدن دوباره این پیرمرد مهربان و لبخندش دوباره تایید شد تا دوباره در دفتر زیبایی هایم بنویسمش و خدا رو شکر کنم، و کلی خوشحال شدم که خدا اینجوری با من حرف میزنه، بعد از توجه کردن به این زیبایی تو مسیر برگشت آسمون رو دیدم و ابرهای بسیار زیبا که خورشید نصفه نیمه پشت ابرها بود و نمایانگر سلطنتی عظیم تو آسمون ها بود خیلی زیبا بود، محو شدم و شروع کردم به عکس گرفتن و همون رو پیوست کردم برای زیبایی ها اون روزم تو نوت گوشیم، وقتی اجازه میدی خدا هدایت کنه همه چیز خیلی ملس و ملو برات رخ میده، کافیه عجله نکنی، کافیه فقط آروم و رها باشی، خوشحال باشی، احساس خوب داشته باشی، واقعا زیبایی ها رو ببینی. خدایا شکرت برای بودن در این جمع و داشتن دوستان عزیز و ارزشمندی چون شما.
نگار عزیزم من بیو شما رو هم خوندم و بسیار بسیار لذت بردم، مثل خودم عاشق موسیقی و خوانندگی، و چقدر شجاعت شما رو تحسین کردم برای اینکه فهمیدید دانشگاه اون چیزی که شما میخواین نیست رهاش کردین و رفتین سراغ علاقتون، واقعا شجاعت تون رو تحسین می کنم. و امیدوارم که در این مسیری که هستین حال خوب و احساس عالی رو تجربه کنید، احساس زندگی کردن به سبک و شیوه خودتون.
کامنتتون رو به همراه خواهر زادم خوندم و خیلی خوشحال شد و گفت که حتما از شما تشکر کنم
خدایا شکرت هزاران بار برای دیدن کامنت شما و بودن شما
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشی نگار زیبا
عرض سلام به حضور استاد نازنین مریم بانوی عزیز و همه دوستان و یاران گرامی سایت عباس منش
بار دیگر فرصتی شد تا با ایجاد بهانه ای از قوانین بی نظیر الهی صحبت کنیم. از وجود قوانین زیبای خداوند در رابطه با بهبود زندگیمون بگیم. نظرات شیرین و انرژی بخش دوستان رو مرور کنیم.
خدا رو شکر برای این همه آگاهی که بی حساب داره وارد زندگی هامون میشه و کامنتای زیبا و تاثیر گذار رفقای عباس منشی که هر کدومشون یه درس بزرگه.
هر دفعه که این پارادایس زیبا رو می بینم دوست دارم دونه به دونه زیباییهاشو بشمارم. چه ترکیب رنگی چه آب فراوانی چه مرغ و خروسایی همش فراوانی و برکته که دارم توی تصاویر می بینم. دو فرشته نازنین که فرصتی عالی رو برای درک بهترینهای خداوند مهیا کردن و دستی مهربان از طرف خدا شدن تا ما بتونیم الگو بگیریم و بگیم که همه چیز امکان پذیره و فقط این ذهن ماست که عامل محدودیتهاست. خدا رو شکر که یک بار دیگه تونستم درسهای این جلسه رو درک کنم .
چقدر خوبه که بتونیم هر از گاهی آپدیتی از اطرافمون داشته باشیم و برای بهبود زندگی و اتفاقای اطرافمون یه حرکتی بکنیم. یه روزی این فنسا کشیده شدند تا که بهبودی صورت بگیره و اینطور هم شد و چه تجربه های خوبی در کنارش به دست اومد. حالا بعد از مدتی چالشی بوجود اومد و باعث شد تا دست به بهبود بزنیم و قدمی براش برداریم. این یعنی درس یعنی ایده جدید یعنی تحرک و گسترش. یعنی اینکه قدمهای آرام و متوالی برای بهبود برداریم و هر دفعه به یک تازگی برسیم. نهایتا همین تکرار و توالی باعث این میشه که بتونیم جهان رو گسترش بدیم و اون رو جای بهتر و آرامش یافته تری برای زندگی قرار بدیم.
از این درسی که گرفتیم نکته ها به دست آوردم و صمیمانه سپاسگزاری می کنم. اونچه که به فکرم میرسه وجود سگه که میتونه باعث عدم حضور شکارچیان هوایی باشه.
وجود چیکن تراکتور چقدر عالی و بامزس. چه ایده جالبیه که میتونه تخم مرغا رو سالم به دست شما برسونه. از همه جالبتر و زیباتر اون حس هیجان زدگی و ذوقیه که در استاد عباس منش دیده میشه برای دیدن تخم مرغا. همین حس خوب چقدر برای خداوند و کائنات با ارزشه که یک انسان چه حال خوبی رو از برای دریافت نعمات و برکات میتونه داشته باشه و سپاسگزار باشه که همین فرکانس جذاب و شیرین در بردارنده ورود هدایا و نعمات ارزشمند الهیه.
چقدر خوبه همیشه اینقدر سپاسگزار خداوند عالم باشیم برای همه نعمتهای فراوان و با ارزشی که در اطرافمون چیده. ذوق کنیم و لذت ببریم و شاد باشیم و مانند کودکان فقط در حال لذت بردن از داشته هامون باشیم.
چه فواره زیبا و قشنگی چه حال و انرژی خوبی رو منتقل میکنه. چقدر زیبا آب رو به حرکت درمیاره چه رنگهای زیبا و متنوعی که توی شب مسحورت میکنه فقط بشینی و بهش ذل بزنی و لذت ببری.
خدایا برای همه زیباییها و درسهایی که توی این فایل دیدم ازت تشکر میکنم. ممنونم از عزیزانم که وقت میذارن و این همه درس خوب و حال خوب و آگاهی های ارزشمند رو به اشتراک میگذارن. مرسی از دوستان خوبم که دیدگاههای قشنگشون رو با بقیه در میون میذارن. خدایا صد هزار مرتبه شکرت
استاد کاش هرروز سریال زندگی دربهشت رو روی سایت قراربدید واقعا لذت بخشه واااقعا احساسش عاااالیه نه فقط خودم مطمئنم بچه های سایت هم همین حسو دارن اخه تافایل جدید رو میبینم فوووری بدون هیچ معطلی دان میکنم وشروع میکنم به نگاه کردن بااحساس خوب ولبخندی که تااخر فایل ازروی لبام جدانمیشه
خدااای من چه مرغ های خوشگل وباحالی چقدر حسسسسش مثبته وقتی بارون زد این چمن ها خیس شدن صدای خروس ازاون ور میومد من احساسش کردم بوی بارون واون لطافت وتازگی پردایس رو، خدای من بهشت مگه شاخ ودم داره بهشت همینه این که ازخواب بیداربشی باصدای خروس وصدای فواره اب ونم نم بارون و بیای خونه مرغا ببینی چقدر تخم کردن وذوق کنی وبشینی باعشق لمسشون کنی ودونه دونه بذاری توی ظرف اگه بهشت نیست پس چیه،مرغا هم به قول خودتون مراقبه میکنن همه چیزتوی کیهان خدارو حمدوستایش میکنن گل وگیاه وحیوان وهمه چیز خدایا شکرت .. این دفه استاد به حرفاتون با مرغ ها توجه کردم که چقدر تحسینشون میکنید وچقدر متفاوت باهاشون برخورد میکنید اصلا ادم لذت میبره همین حسی که ادم به طبیعت یا حیوون یا هرچی میده لاجرم به خودش برمیگرده ورفتار شما سرشار از انرژی مثبت و حال خوب واحساس خوب وسپاسگزاری است.. من دیدم کسانی که چجوری با حیوانات برخورد میکنن با بدخلقی و بدرفتاری واین چقدر بده…من چقدر تحسینتون کردم وچقدر دوس داشتم این نوع نگاهتون به زندگی به مرغ وخروسا به پردایس که الان سال ها اونجا زندگی میکنید و هیچ وقت براتون تکراری نشده وهمیشه دنبال بهبود بخشیدن به پردایس هستید و خداهم هدایتتون میکنه اونجا که تصمیم گرفتید فنسا رو جمع کنید با کمک همدیگه ومریم جان هم باعشق این کاروانجام داد حقیقتش اگه من بودم میگفتم کارمن نیست وباید همسرم این کارو بکنه نه فقط تواین قسمت، قسمتهای دیگه هم دیدم که توی قطع کردن درخت هاومرتب کردن جنگل ووو… وقتی مریم جان تنها تو پردایس بود غذای مرغ وخروس ها رو خودش به تنهایی تهیه میکرد وحتی کار نجاری هم انجام میداد چقدر درس داشت برام که پابه پای استاد کار میکنه،واین میتونه صمیمیت رو توی رابطه عاطفی بیشتر کنه بجای غرزدن وبحث کردن و لج کردن باهمدیگه باید ازوجود هم لذت ببریم وسعی کنیم کارها رو باعشق وباجون دل پیش ببریم واین چقدر زندگی رو زیبا میکنه خدای من شکرت
توی کامنت بچه ها خوندم که نوشته بودبرای فواره اولش ازپمپ استفاده کردین واین قدم اول بود وچون قدم اول روبرداشتین خدا هدایتتون کرد به قدم بعدی واقعا همینطوره، بارها برای من اتفاق افتاده که من قدم اول روبرمیدارم وخدا قدم های بعدی رو بهم میگه ویه درهایی برام باز میکنه که اصلا به ذهنمم خطور نمیکنه البته باتکامل همه چیز تکامله زندگی خودم که الان میبینم اینقدرنرم اتفاقات رخ داد وتغییر کرد که ادم احساسش نمیکنه ولی وقتی برمیگرده به گذشته خودش میبینه چقدرپله ها طی کرده ودرطول این مدت داشته اززندگیش لذت میبرده وجهان دست به دست هم میده که خواسته اش رو وارد زندگیش کنه خدایا شکرت به خاطراین همه فراوانی ونعمت شکرت واسه همه چیز شکرت واسه بودن تو این مسیرزیبا وهم قدم شدن بااستاد ومریم جان که بهترین الگوی توحیدهستن واقعا کلمه سپاسگزاری کمه درمقابل این درس های زندگی که به ما می اموزید من ازته دلم ازتون تشکرمیکنم ازصمیم قلب که این ارامش وعشق،و صفا رووارد زندگیم کردید ارامشی که الان دارم قابل مقایسه نیست باقبل ازاشنایی باشمادوعزیزدل
من خدارو باشما شناختم ومعنی زندگی رو درکنار شما احساس کردم
چقدر دلم برای شنیدن صدای چک چک بارون توی چمن های پارادایس تنگ شده بود
عجب زیبایی بهشتی
عجب منظره ی زیبایی از آزادی با ثروتمند بودن و ثروت خواستن را نشانم دادی ای خدای خوبم در این خونه پر از مهر این اساتید عشق و ثروت و شادی و آرامش و بهبود
خدایا شکرت
اولین جمله استاد که گفتند در راستای بهبود می خوان چه کارهایی انجام بدن ،من را به یاد بهبود هر روزه ام در زندگی ام انداخت
از دوسال قبل که دوباره متولد شدم و تاریخ شروع زندگی ام را از اون موقع قرار دادم
خدارو صد هزار مرتبه شکر به خاطر این سایت آگاهی که مأمن عاشقان الله شده
آره استاد گفته بودند که دنیا در حال گسترش و پیشرفت و بهبود هست و اوضاع شما همیشه بهتر میشه وقتی که دارید روی خودتون و بهبود باورهاتون کار می کنید
چون بهبود و بهتر شدن همه چیز روند طبیعی آفرینش و جهان هستی هستش
پس اوضاع همیشه باید بهتر بشه و همه چیز همیشه باید بهتر بشه و چرخ کارها همیشه باید بهتر بچرخه مادامی که توجه می کنیم به زیبایی ها
مادامی که داریم روی باورهامون کار می کنیم
هرروز کمی بهتر
هر روز کمی بهتر
این جمله طلایی مریم جان عزیزم توی یکی از فایلها برای من گره گشایی کرد که گفتند
من با خودم مهربان هستم و توقع ندارم در شروع همه چیز به سرعت عالی بشه
در همون فایل درسها بی از یک بازی
که بینظیر بود این فایل
عجب هدایتی
عجب آگاهی های کلاسه شده ی نابی
من احساس میکردم کل قوانین کایناتی هستی را دارند خلاصه نویسی شده برامون مرور می کنند دوباره استاد عزیز
خدایا شکرت که تونستم دوباره در این مکان الهی کامنت بگذارم و بنویسم
سلام میکنم به استاد عزیزم و مریم خانم شایسته و تمامی دوستان ارزشمندم
اول از همه بگم خیلی خوشحال شدم که دوباره این سریال بینظیر رو از سر گرفتین.
خیلی هیجانزده شدم که این فوارهها رو تهیه کردین. ما عاشق صدای آبم. یه پیشنهاد دارم براتون استاد. از اون فواره تکیهایی که اول فایل گرفتین میتونیم 2تا داشته باشیم و لب دریاچه، دو طرف پل نصب کنیم. یعنی همونجایی که نصب کردین، یکی هم اون طرف پل بطور متقارن نصب کنید. اگر جهتش هم به سمتی باشه که آب به خود دریاچه بریزه صدای بیشتری تولید میکنه.
از اون فوارههایی هم که از آمازون گرفتین هم میتونیم یکی دیگه بگیریم و درست همونجایی که گذاشتین اونطرف پل اون یکیش رو بزاریم.
تحسین میکنم این شوق و ذوق و حس سپاسگزاریتون رو استاد.
همینطور رنگ پوستتون رو به لطف خدا و از طریق دوره قانون سلامتی.
تحسین میکنم این حد از فراوانی رو. یه چیزی حدود 150تا تخم مرغ یعنی 5 شون تخم مرغ داریم. خدا رو صدهزار مرتبه شکرت
ممنونم اول از خدا و بعد از شما استاد و خانم شایستهی عزیز که این فایل رو برامون آماده کردین
انشاءالله به فضل خدا همگی همیشه شاد و موفق و خوشبخت باشیم
سلام بر استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته ی گل و همه ی انسان های اگاه
امروز صبح که میخواستم زودتر از روزهای قبل بلند بشم ولی به خاطر خستگی سفر دیروز نتونستم ساعت مقرر بیدار بشم ذهن نجواگرم گفتن که دیگه دیره برای نوشتن زیبایی های که به خودم قول دادم روزانه بنویسم و تعداده اونا رو هر روز افزایش بدم و منم گفتم کارای روزمره رو انجام بدم و هر باری با دیدن یک زیبایی در ذهنم پایدارش کنم تا سر فرصت مقرر بنویسم!تا ظهر شد و عصر وشب و وقتی خواستم شروع به نوشتن زیبایی های که در طول روز دیده بودم کنم ایشون دوباره فرمودند که دیروز بالای صد عدد زیبایی به خاطر سفری که داشتیم نوشته بودم و گفتن که امروز میخوایی چی بنویسی و منم گفتم شما فقط ببین و نظاره گر باش طبق عادت هر آن چه که در طول روز دیده بودم رو نوشتم و رسید به چهل تا و گفتم بزار سایت رو باز کنم تا بیشتر از این ذهن چموشم طغیان نکنه که گفتم نمیتونی بنویسی بیشتر از این!!!و خدا رو شکر فایل جدید رو باز کردم و خدااااااااای من از این همه زیبایی و دفترم رو باز کردم و از شروع فایل زیبا شروع به نوشتن کردم و به خدا باورتون نمیشه با دیدن این فایل رکورد چند روزه پیشم رو شکستم و هزاران هزار بار شکر و سپاسگزار خدایی شدم که این همه زیبایی رو خلق کرده…
چند نمونه از اون زیبایی ها و تمرکز بر نکات مثبت رو می نویسم ولی توی دفتر شکارچی زیبایی ها بیشتر از این ها رو نوشتم!
-دیدن فایل جدید از دو تا استاد گل ونمونه
-خوش تیپی استاد عزیز و خوش لباسی مریم جان گل همراه با خنده ی همیشگی بر روی لبانشان
-پرادایس بهشتی و همیشه سرسبز که باران رحمتش همواره بر ان جاری است
-ایده ی زیبای استادم برای فوران اب بر روی دریاچه ی پر اب
-اب جاری که همیشه در دریاچه جاریست و روز به روز در حال زیاد شدن هست
-درختان سرسبز پرادایس و زیبایی های که روز به روز بر تعداد آنها افزوده میشود
-مرغ های خوش رنگ و زیبای استادم که هر روزه تخم می گذراند
-همکاری فوق العاده ی این دو تا عزیزه دل و رابطه ی فوق العاده شان
-ایده ی عالی جدا کردن تخم مرغ ها از مرغ ها که باعث میشن تمیز و سالم بمانند
-اجرای ایده ی صدف های ریز و خرد شده برای مرغ ها تا باعث استحکام تخم مرغ هاشون بشن
-فراوانی مرغ و خروس ها در پرادایس زیبا
-کبک بسیار زیبایی که بین مرغ ها بود با رنگ فوق العاده اش
-ایده ی جدا کردن مرغ ها از خروس ها برای اینکه تخم مرغ های که نطفه ندارند مدت زمان زیادی رو سالم میمونند
-جدا کردن فضولات مرغ ها تا جای مرغ ها و تخم مرغ ها تمیز وپاکیزه بمونه و به راحتی بشه اونا رو برای زیر درختاها و گیاهان استفاده کرد
-جمع کردن بالای 150عدد تخم مرغ در یک روز و نشان از باور فراوانی وثروت بی نهایت
-لم دادن مرغ ها و آفتاب گرفتنشان و راحتی و آزادی این مرغ و خروس ها
-رنگ های زیبای مرغ ها(سفید،نارنجی،قهوه ایی،سیاه،حنایی،مشکی،طلایی…)خدا جانم هزاران هزاربار در لحظه شکرت به خاطر این زیبایی ها
-لذت جمع کردن تخم مرغ های تمیز و سالم که منم دوست دارم این لذت رو تجربه کنم
-گل های زرد و خوش رنگ بین چمن های سرسبز
-اشپزخانه زیبا و مدرن مریم جان
-چشمه ی مریم که از دل زمین در حال بیرون آمدن است(خدایا شکرت)
همکاری این دو تا عزیز دل و عمیق تر شدن رابطه ی عاطفیشان
-تراکتور فوق العاده مدرن و زیبا با کارایی بالا
-ایده های مختلف فوران آب بر روی دریاچه رو امتحان کردن
-آب همیشه جاری دریاچه که نشان از قدرت و بخشش بی نهایت خدای مهربانم است
-آسمان آبی با ابرهای سفید و زیبا
-سفارش وسایل و تجهیزات مدرن و زیبا از آمازون
-نصب و راه اندازه هر چیزی که سفارش میدن توسط خودشون(خدایا شکرت از این همه خلاقیت)
-قدرت خرید فوق العاده بالا که هر چیزی رو که بخوان بدون محدودیت مالی سفارش میدن(خدایا شکرت از این همه آزادی مالی)
-آب تنی زیبای استاد که در هر زمانی که بخوان بدون محدودیت میتونن داخل آب شنا کنند
-امتحان و اجرایی کردن ایده ها
-لبخند زیبای استاد در آب که هیچ وقت از رویشان کم نمی شود
-پوست رویایی و صاف و برنزه ی استاد عزیز
-فواره ی زیبایی که در وسط دریاچه قرارداده شد با همکاری دو تا عزیزه دل و فعل خواستن رو صرف کردن
-رنگین کمان فوق العاده ایی که بر روی دریاچه افتاد و ما ندیدیم (دید ناظر) ولی استاد جانم نظاره گر اون بودن (خدایا شکرت)
-وااااای خدای من !لحظه ی شروع کار فواره هزاران بار احسنت گفتم و شکر خدا رو کردم از این همه زیبایی خارق العاده
-محشرین به خدا!زیبایی فوق العاده ی فواره ی آبی بر روی دریاچه و لذت دیدن این همه زیبایی
-فواره ی آبی با نورهای فوق العاده زیبا در دل شب
-طیف رنگ های زیبای فواره و نور پردازی زیبا
-عمل کردن به هر آن چه که به ذهنت الهام میشود و نتیجه ی زیبا
-شادی بسیار زیاد از عمل کردن به قانون و کسب نتیجه ی دلخواه
-رنگ هایی عالی و خداگونه در دل شب وسط دریاچه
-احساس و انرژی بسیار زیاد از دیدن این فایل و این همه زیبایی
-دیدن دو تا رابطه ی عاشقانه ی عالی با آزادی زمانی،مکانی،مالی،سلامتی و…
بهشت زیبا برای آنان که لایق زندگی کردن در این بهشت خدایی هستند
و
دو ساعتی میشه که محو این فایل بسیار زیبا شدم و با نوشتن و تمرکز کردن بر زیبایی های این فایل تونستم حال دلم رو به بهترین شکل بالا ببرم و صدای ذهنم رو خاموش کنم که دیروز رفته بودی سفر بالای صد نمونه زیبایی نوشتی امروز که سفر نیستی و دیدن این فایل با این همه زیبایی به من فهموند که حد ومرزی !جا و مکانی برای دیدن زیبایی نیست اگه چشم زیبابینی داشته باشیم میتونیم از هر لحظه از زندگیمون نهایت استفاده رو بکنیم!!!
سپاس گذار خدایی هستیم که خالق این همه زیبایی و نعمت های بی نهایت زیبا هستند و
سپاسگزار شما اساتید باتجربه و آگاهی دهنده که چشمان ما رو بر روی دیدن این شگفتی های اطرافمون باز می کنید.
سلام به پادشاه و ملکه پرادایس
و همه ساکنین آن در این سایت
استاد اگر بدونین چقدر دلم برای یه قسمت جدید این سریال تنگ شده بود!
انقدر ذوق زده شدم وقتی همسرم گفت یه قسمت جدید از سریال زندگی در بهشت روی سایته . خدارو صد هزار مرتبه شکر
من همه فایل های دانلودی و چند دوره ای رو که با همسرم تهیه کردیم رو دوست دارم . اما از روزی که با سایت آشنا شدم سریال زندگی در بهشت برام یه جایگاه ویژهای داشته تا همین الان.
لذتی که با دیدن هر قسمت این سریال می برم قابل وصف نیست! عاشق دیدن زیبایی ها و بهبود های هر روزه پرادایس ام و دیدن تکاملش و توضیحات فوق العاده ای که راجع به قوانین بهمون می دین.
انقدر با تمام وجود دنبالش کردم که همین الان که دارم براتون کامنت می ذارم ، نشستم تو گوشهای از لیتل پرادایس خودم. خدایا شکرت
هذا من فضل ربی
خدایا شکرت
این منو یاد یکی از قوانینی میندازه که شما بهمون یاد دادین جذب یک خواسته .( وقتی که بتونی خودتو در مرحله پایانی خواستت تصور کنی و احساسش کنی ، حتماً بهش می رسی. )
ای کاش امکان فرستادن عکس در کامنت وجود داشت و من می تونستم منظره ای رو که دارم می بینم براتون ارسال کنم ( از همون ، همین الان یهویی ها )
حالا کمی براتون توضیح می دم:
یه بهشت کوچک ، یه خونه باغ دوست داشتنی ، با درختان میوه حدود 40 تا که درختان گوجه سبز و زردآلو (قیسی) و آلو شابلون مثمر و حدود 10 ساله ان. و چندتاشون هم نهال های هست که خودمون بعد از خرید کاشتیم (شاتوت ، آلبالو ، گیلاس ، گلابی ، خرمالو ،انار ، ازگیل ژاپنی،زیتون ) البته دیگه جا نداریم چون باید بین هر درخت حداقل 2-3 متر فاصله باشه ، وگرنه بازم میوه های متنوع دیگه ای اضافه می کردیم. ️
{هر کسی که از این میوهها می خوره می گه این بهترین گوجه سبزی بوده که خوردم
یا شیرین ترین زردآلو.
زردآلو فقط زردآلو های شما
عجب آلو شابلون های خوشمزه ای.}
خلاصه نه تنها ما بلکه بقیه هم دارن لذتش رو می برن. خدایا شکرت.
گلهامون هم بوته های میمون الوان ، گل ختمی از طیف رنگ سفید تا زرشکی که حدود 6-7 رنگ صورتی بینش هست. گل همیشه بهار ، گل های رونده ساناز و رزها که روی دیوار دارن قد می کشند و چندین رنگ رز هلندی که تازه کاشتیم و خدا می دونه که سال دیگه چقدر بزرگتر و پر گل تر بشن.
یه نهال یاس امین الدوله و یه یاس چمپا که بوی گلهاش منو مست می کنه.
و صدها جوانه لاله عباسی در طیف وسیعی از رنگها.
گلهای ختمی، لاله عباسی و میمون رو سال گذشته در مقیاس چند دانه یا قلمه کاشته بودیم که طبیعت (باد و باران و…)کار خودشونو کردن و با پخش کردن دانه ها امسال یه حجم وسیعی از اونها رو داریم که حقیقتا برامون بهشتی تشکیل شده.
نزدیک به یک ماهی میشه که از آپارتمان اجاره ای لاکچری که در یکی از بهترین مناطق تهران بود ، اثاث کشی کردیم به خونه باغ مون
و حالا خیلی بهتر متوجه صحبت تون میشم استاد گرامی. و می گم که منم زندگی در چنین فضایی رو هزاران بار بیشتر از زندگی شهری و آپارتمان نشینی می پسندم. خدایا شکرت برای این تجربه ناب زندگی. زندگی ای که کیفیت محض نه صرفاً کمیت.
می خوام بگم اگه سریال زندگی در بهشت رو ندیده بودم ، شاید هیچ وقت تو زندگیم جرات کسب چنین تجربه ای رو نداشتم چون تمام سالهای زندگیم در تهران بودم .و خب عادت کرده بودیم به اون امکانات شهری! و می ترسیدیم که ازش فاصله بگیریم. اما حالا که جهان هستی ما رو هدایت کرد به خونه باغ و ما هر روز در حال بهبود دادن شرایط هستیم و همزمان دوره شیوه حل مسائل رو تهیه کردیم و داریم باگ های ذهنی مونو هم می شناسیم و چالش های سبک جدید زندگی رو حل می کنیم و رو به جلو می ریم ،
متوجه شدم که ما دو نفر برای همین چیزها ساخته شدیم ، هم تواناییش رو داریم و هم ازش لذت می بریم.
امیدوارم همون طور که مهاجرتم به خارج از تهران محقق شد به زودی به خارج از ایران هم رقم بخوره چیزی که نصف عمرم خواستم تو دلم بوده. برای الله یکتا که کاری نداره.
خلاصه امیدوارم که قسمت های زیادی از این سریال ادامه پیدا کنه که ما هم لذتش رو ببریم و هم ازش درس بگیریم.
به نام خدای هدایتگر
سلام به استاد جانم
سلام به مریمِ نازنین
سلام به هم خانواده ای های دوست داشتنی
خیلی دلم برای دیدن روی ماهتون تنگ شده بود استاد و مریم جان!
من این فایل رو بار اول پریروز با مامانم و خواهرهام دیدم ولی فرصت نشده بود با دقت نگاه کنم و نکته برداری کنم. خدایا شکرت که امشب فرصت شد!
چه عالی بوده این ایده ی پمپ، صدای آب که واقعاً یکی از دلپذیر ترین صداهاست تو دنیا به نظر من.
“ما سعی میکنیم هر روز بهبود داشته باشیم”
چقدر درس داره برای من همین یک جمله…باعث شد فکر کنم من واقعاً هر روز چه بهبودی توی زندگیم میدم؟ امروزم با دیروزم چه فرقی داره؟
یه نکته که من خیلی لذت می برم از روابطِ استاد و مریم جان اینه که مریم جان تنهایی خیلی از کارا رو انجام میده و اینجوری نیست که هی استاد بگه بذار کمکت کنم، بذار این کارو من بکنم…
کارایی که شاید به نظر خانم های دیگه سنگین یا مردونه باشه
ولی مریم جان با قدرت و به تنهایی اونا رو انجام میده
واقعاً قابل تحسینه!
این مرغ ها انصافاً چه مرغ های خوش بختی هستن که توی این بهشت و با این امکانات زندگی می کنن :)))
چه فضای بی نظیری داره این بهشتِ بارون خورده خدای من! عادی نمیشه!!
خدای من چه منظره ی فوق العاده ای بود اون لحظه که آبشار رو باز کردین!! خییییلی قشنگه! آخ آخ نمای شبش هم یه جور دیگه قشنگه، نمیشه انتخاب کرد کدوم قشنگ تره! خدایا شکرت برای این امکاناتی که وجود داره که آدم میتونه اینقدر خلاقیت به خرج بده و فضای زندگی رو هر روز به شکل جدیدتری زیبا کنه!
عاشقتونم استاد و مریم جان (قلب)
سلام و درود خدمت دوست هم فرکانسی عزیزم
از خواندن کامنت زیبا و ساده تون لذت بردم. واقعا از زیبایی عکس پروفایل تون هم انرژی گرفتم. شادابی و انرژی و زیبایی شما توی عکس تون قابل تحسین هست. از انتخاب محیط و گلهای زیبا برای عکسبرداری سپاسگزارم.
شاد و پیروز و سربلند وسعادتمند باشید
سلام آقا جلالِ عزیز،
خیلی ممنونم از پاسخی که برای دیدگاه من گذاشتید و به من لطف داشتید. رفتم نحوه ی آشنایی شما با استاد و سایت رو در پروفایلتون مطالعه کردم. خیلی به حال شما غبطه خوردم که استادِ عزیز رو از نزدیک ملاقات کردید و مطمئنم که یکی از بندگان برگزیده ی خداوند هستید که بارها با اینکه از مسیر خارج شدید شما رو برگردوند به صراطِ مستقیم! و خداوند از طریق شما و یک مطلبی که در توضیح پروفایلتون نوشته بودید به وضوح جوابِ یک سوالی که مدت ها منو درگیر کرده بود رو داد و منو هدایت کرد و من متحیر بودم که چقدر قشنگ خدا از طریق شما جواب سوال منو داد!
براتون بهترین ها رو آرزو می کنم و باز هم تشکر میکنم برای کامنتتون.
در پناه خدا موفق و شاد و سلامت باشین.
سوره بقره آیه 219
سلام به همگی
چ قدر این فایل قشنگ بود اول
چنتا موضوع با خودم صادق میخام باشم
اولین چیزهایی که به ذهنم اومد این بود که چرا استاد عباسمنش غمگین بود انگار
این نشون میده من روی احساس بد آدمها حساسم ولی روی احساس ذوقشون اصن حساس نیستم
این خودش باعث میشه که آدمها بیشتر برای من از غم غصه هاشون بگن
دومین مورد من زمانی که آفتاب شد بعد از بارون رو خیلی دوس داشتم
پس نشون میده که خیلی هم منفی نگر نیستم ولی فقط نهایتا ده درصد اونم توی سریال سراسر مثبت من ظرفم فقط اندازه ی ده درصد بود
باز اونجایی که مرغ کوپولی بودن رو دوس داشتم با اینکه کلا من با هر حیوانی مشکل دارم اصن کلا از بچگی با حیوانات من مشکل داشتم
سوم زمانی که استاد رفت توی آب گفتم خوش بحالش چ عشقی داره میکنه
یعنی به جای اینکه بگم دمش گرم که ب اونجا رسیده فرکانس حسرت رو فرستادم
چهارم اونجایی که استاد داشت تست میکرد ایده های جدید برای اون فواره رو من گفتم ببین زمان خاصی برای کارش نمیذاره و کلی هم داره هروز ثروتمندتر میشه ولی من اصن نمیتونم یه روزم کار نکنم
پنجم اونجایی که اون فواره روشن شد من انتظار داشتم که اون قسمت آب هاش بالا و پایین بشه عین فواره های رودخونه ی زاینده رود کلی ارتفاع داشته باشه بعدم همش میومد توی ذهنم این با برق کار میکنه حالا برق استادو میگیره حالا ال میشه با اینکه میدونستم اصن نکته ی منفی توی این فایل نمیتونه باشه ها
ولی باز ذهن منفی نگر من قشنگی های فواره رو نمیدید نقص هاش رو میدید
یا اونجایی ک آخر فایل لامپها خاموش شد و فواره رو روشن کردید گفتم وای خدای من ظلماتو نیگاه فک کن توی آمریکا باشی که اسلحه آزاده اونجا بعد توی یه منطقه ی خارج از شهرم باشی وسط باغ و برم باشی اگه اون حیونهای اون بیرون نخورنت قطعا لات و لوتهای همونجا میان خفتت میکنن
واقعا با این دید منفی نگاه میکردم یعنی قشنگی تغیر رنگ فواره رو نمیدیدم به جاش این حرفها رو میگفتم
یا مثلا اون آخر فایل باز که تصویر فوق العاده ی آینه ای آب رو گذاشتید من گفتم چرا اینقدر این آب ساکن آب باید حرکت داشته باشه چیه این
باز اون چشمه ی مریم رو که دیدم ب جای دیدن رنگ سبز خوش رنگش و ترکیب رنگ سبزا
گفتم اینه چشم مریم اینقد افتضاح
یا اونجایی که مریم خانم از پوست استاد تعریف کرد من گفتم اینم که فقط میخاد تبلیغ دوره هاشونو بکنه
میتونسم بگم دمش گرم ما همه داریم از فراوانی برمیداریم اون کارش اینه تبلغشو میکنه منم کار طراحی هزار جا دیگه تبلیغ کارمو میکنم اصن تبلیغ کردن کار بدی نیست شاید ریشه اینکه نمیتونم تمرین آگهی تبلغاتی رو انجام بدم همین باشه
اینا توی ناخودآگاهم گذشتا
ولی ظاهر داستان این بود به بهههه چ فرکانسی دارم میدم
حالا تازه یه سری هاش که اصن نمیشه نوشت
مثلا سر اون داستان جدا کردن مرغ خروس ها که من کلی کلنجار داشتم بیچاره خروس ها
و کلی چیزهای دیگه
گفتم ببین من توی زندگی در بهشتم میتونم نکته ی منفی ببینم
و اونقدر مردش بودم که بیام اینجا اینجوری بنویسم که حداقل ببینم الان کجام
اول باید بفهمم کجام بعد باید ببینم کجا میخام برم و بعد عمل کنم
امشبم میخام به ایده ام عمل کنم و یه آیه دیگه از قرآنو اون چیزی که ازش میفهممو اینجا بنویسم اینم بگم مثل همیشه
یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَیْسِرِ ۖ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا ۗ وَیَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ ۗ کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ ﴿٢١٩﴾
در باره شراب و قمار، از تو میپرسند، بگو: «در آن دو، گناهی بزرک، و سودهایی برای مردم است، و[لی] گناهشان از سودشان بزرگتر است.» و از تو میپرسند: «چه چیزی انفاق کنند؟» بگو: «مازاد [بر نیازمندی خود] را.» این گونه، خداوند آیات [خود را] برای شما روشن میگرداند، باشد که در [کار] دنیا و آخرت بیندیشید. (219)
من کاری با قسمت شرابش ندارم
من هلاک اون قسمت انفاقشم
اونجایی که میگن چ چیزی انفاق کنیم میگه از مازاد نیازتون
وای خدای من خیلی حرف داره آ
چرا ؟ چرا این آیه اینقدر خوبه
چون اینقدر خدا تاکید کرده که مثلا دارم میگمو خود آیه شو یادم نیس مثلا اونایی که ایمانشون مثلا خیلی فوله کسایی هستن که انفاق میکنند
بعد اینجا میاد میگه ک از مازاد نیازتون باید انفاق کنید
خداییش فک کن الان به اکثریت خانواده های ایرانی
این قرآنم مال همه ی زمانهاس دیگه
حتی اصن کاری با ایرانی ندارم
توی کل دنیا
اکثرا به خاطر باورهای کثیف اصن پولی براشون نمیمونه یعنی اصن نیمتونن بالا بیوفتن که تازه بخان ازش ببخشن
پس یه چیزو نشون میده
اونی که توی گروه خداست باید اونقدر وضعش خوب باشه که خدا از این انتظارا ازش داره دیگه
یعنی اونی که ایمان واقعی داره خواه ناخواه وضع مالیش توپه
طبق آیه ی
شیطان به شما وعده فقر میده و امر میکنه ب فحشا اما خدا به شما وعده ی فضل و آمرزش میده
خود خدا آدما رو دسته میکنه
گروه خدا
گروه شیطان
کروه خدا وعده ی فضل و آمرزش خدا رو باور کردن
یعنی پول دارن و احساس گناه ندارن
گروه شیطونم که با فقرشون دیگه مشخص دیگه
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدایا منو از اون متقینی قرار بده ک فاصله ای بین حرف و عملشون نیست
دوستون دارم
سلام دوسته عزیزم
وااااقعا تحسینتون میکنم که اینقدر دقیق متوجه چیزی که پس زمینه ی ذهنتون بوده شدید و این بسیاااار تحسین و تشویق داره که میاید صادقانه اون چیزی که هستید رو بیان میکنید این یعنی عزت نفس .
ما خیییلی باید حواسمون به ذهنمون باشه و نشون دهنده ی افکار و باورهای ما احساس ماست … ایا از دیدنه این فیلم ، من مثل موقعی که دارم سپاسگزاری میکنم از ته ته دلم خوشحالم و حس خوبی دارم
اگر اره یعنی من دارم به مثبت هاش توجه میکنم اگر نه یعنی همون باورهایی که شما گفتید در پس ذهن هست .
و اینکه در مورد کار کردن ،
ما وقتی شغلی داشته باشیم که عاشقشیم واقعا از انجامش خسته نمیشیم :) استاد خیلی موقعی که توی ایران بودن پشت سرهم برنامه داشتن و وقت نفس کشیدن هم نداشتن ولی داشتن لذت میبردن :)
اگر برای ما اینگونه نیست یه جای کار میلنگه یه جایی از باورهامون یا شغلی که داریم عاشقش نیستیم :)
من خودم الان شرایط شغلی ام و کاری ام جوری هست که همه روزه حتی جمعه ها در حال تمرین و تلاش از صبح تا شب هستم :) هفت روزه هفته از صبح تا شب ، و برای رشدم باید همینو هی بیشتر و بهترش کنم :) ولی عاشقشم و اصلا چیزیه که انگار داره روحمو تغذیه میکنه و بدون اون نمیتونم زندگیمو تصور کنم :)))
اره راستش خیلی وقتا خیلی خسته شدم خیلی زیاد و خستگی جسمیه باعث شده فرکانس ذهنیم بیاد پایین ولی زود با کانون توجه درستش میکنم با هر چیزی که توی اون خستگی جسمی بهم حس خوبی بده :)) و همینجا هم بگم تهیه دوره سلامتی چه قدر بهم کمک کرده در بالارفتنه انرژی جسمی و روحیم که تازه اولشه قراره بیشتر هم بشه چون قبلا اصلا این انرژی روحی و جسمی رو نداشتم و هر چه قدر هم ازش تبلیغ کنن کم گفتن مطمعن باشید ؛)
خلاصه من عاشق این فعالیت و شغلم هستم و حتی اگه بهم بگن بهت ماهی صد میلیون میدیم من حاضر نیستم بشینم تو خونه و حتی روز جمعه هم از صبح تا شب براش وقت نگذارم :))) چون این عشقه منه و من میمیرم بدونه این عشق :)))
امیدوارم همه بچه های سایت بتونن به عشقشون برسن ، عشقی که در قالب رسالت برای انجامش به این دنیا اومدن :))))
در پناه الله یکتا ️
به به قسما دوم کامنتتون بی نظیر بود
اونجایی که گفتین اگر آدم به کارش عشق داشته باشه پنج شنبه و جمعه نمیکنه…
خدا را شکر که من تونستم این عشق رو پیدا کنم و ادامه اش بدم
یکی و دو سال بود که کار میکردم ولی همش خسته بودم
می گفتم خدا یا کی میشه من رسالت زندگیم رو پیدا کنم..
خدا را شکر الان با عشق دارم برنامه نویسی میکنم و واقعا نمیدونم چند شنبه هست حتی..
چنان با عمق مباحث رو یاد گرفتم که دارم برا یکی دوتا نفر توضیحش میدم…
الان حدود ی هفته ای هست امدم طبیعت بی نظیر سپیدان فارس – یاسوج و سیمیرم اصفهان. — در واقع مرز این سه استان
همش مشغول کوهنوردی هستم – کاش می شد که تصویر بی نظیر و سر سبز رو براتون شیر کنم
این ها همش کار سفر به دور امریکاس
الان که دارم عشق میکنم و در انتراکم ذهنم میگه کی باید بری خونه کد بزنی و عشق کنی….
همه مون میدونیم که اکثر افراد از کارشون تنفر دارن و از کارمندی بیزارن و همش به این فکر می کنن که کی بازنشسته بشم
در حالی که کسی که علایق اش رو دنبال میکنه لحظه شناری میکنه برا بالا بردن تخصص اش در حیطه کاری مورد علاقه…
خدا را شکر که امروز کوهنوردی کردم اندم بالای کوه تا به نت دسترسی داشته باشم و بیام با عشق کامنت بگزارم..
لتس دو دیس
سلام به خانواده و استاد عزیز من در این
قسمت یاد گرفتم که باید برای راحتی
تلاش کنی مثل استاد که برای راحتی مرغ ها
وخودش رفت همه ی حصار هارا درآورد و برای مرغ ها یک جای جدادرست کرد
وخودش هم جای بیشتری دارد و استاد این آبشار
زیبای که در آب گذاشتید خیلی خیلی عالی بود
وزیبابود خیلی از استاد عزیزم که به من الهام کارهای زیادی را داد سپاسگزارم ممنون از استاد
بنام رب وهاب و غفورم
سلام به دوستان عزیزم و خانواده بزرگ و ارزشمندم
روز 84 ام
خدایا شکرت برای دیدن این فایل زیبا و دیدن دوباره شما استاد و خانم شایسته عزیزم
این فایل من و خواهرزاده ام که اومده پیش ما بمونه یه چند وقت دیدیم و چقدر با هم دیگه از دیدن فایل لذت بردیم، واقعا دیدن روی شما انرژی بخشه، خدایا شکرت برای اینکه هستین و این سایت هست و بچه ها هستن و این خانواده بزرگ هست.
از دیشب که خواهرم سحر داشت فایل می دید از استاد موقع خواب، خواهر زادم محمد امین درخواست کرد که حتما منم میخوام فایل های این سایت رو ببینم و همش 11 سالشه و گوشی تلفن هم داره، خواهرم بش گفت اسماء فردا انشالله عضوت می کنه راحت برو ببین و نظر هم بزار.
تازه از دیشب یاد گرفته مثل ما زیبایی های زندگیش در طول روز رو بنویسه، یه دفتر پیدا کرد و صفحه اولش رو بش پیشنهاد دادم نقاشی کنه، بعد گفت چی بکشم، گفتم جایی که دوست داری بری ببینی رو بکش و یه نقاشی خوشکل کشید و تو صفحه اول شروع کرد به نوشتن و در مورد مدل نوشتن هم کلی سوال می پرسید و در نهایت بش گفتم هر جور که دلت دوست داره حرف بزنه همونا رو بنویس و اونم نوشت.
امروزم اونو عضو سایت کردم با نام محمد امین دریس. خلاصه کلی پیگیر بود که عکسشم بزارم منتها با تلاش اول سایت ورد پرس ارور داد و بعد انشالله دوباره امتحان می کنم. خدایا شکرت و اینو واقعا فهمیدم قبلا که هنوز نمیدونستیم نباید خودمون کسی رو دعوت کنیم به سایت، هی به خواهرای بزرگترمون می گفتیم عضو شید و کلی حرف میزدیم ولی بعد که به حرفای استاد متعهدانه تر عمل کردیم که باعث شد خیلی بیشتر سرمون تو کار خودمون باشه و به قولی از نتایجمون حرف بزنیم، دیدیم خود بچه ها با ذوق و شوقی بیشتر میپرسن ما میخوایم فایل های استاد رو ببینیم و یا با ما میشینن نگاه می کنن و یا مثل محمد امین دوست دارن عضو سایت بشن، یعنی هدایت باید خواستنی باشه تا اتفاق بیفته. خدایا هزاران بار شکرت
و اما استاد عزیزم چقدر از شما و خانم شایسته یاد گرفتم و این همزمان شد با کامنت سید علی خوشدل در فایل قبل:”شکارچی نکات مثبت باشیم”، که میگفتن استاد هر آموزه ای داره من در روز حدااقل 20 بار عمل و تمرین می کنم اون آموزه رو، و در این فایل آموزه ای که درک کردم اینکه هر روز به دنبال بهبود باشیم حالا تو هر جنبه ای و چه با قدم های کوچک و چه با قدم های بزرگ در هر صورت پیشرفته و اینکه گفتین ما یه سری رفتارها رو انجام میدیم و یا یک سری راه حل هایی رو اجرا می کنیم که مربوط میشدن به مسئله ای در گذشته و وقتی می گذره بیایم ببینیم آیا هنوز نیازه به انجام اون اقدامات؟ هی به روند نگاه کنیم و روند هامون، رفتارهامون رو بازبینی کنیم و بهبود بدیم، مثل همین فنس های الکتریکی که قبلا گذاشته بودین الان متوجه شدین میتونید بردارین، حالا با خودم گفتم بیام این آموزه رو به کار بگیرم ببینم من میتونم تو زندگیم زندگی روزمره ببینم این رفتارهایی که انجام میدم از صبح تا شب بشینم بازبینی کنم ببینم اصلا چرا دارم اینکارا رو می کنم نیاز هستن یا خیر؟ شاید دارن علکی نشتی انرژی برام میسازن و تمرکزم رو از روی بعضی چیزای اصلی برمیدارن و خلاصه این آگاهی عالی بود.
من دقیقا زمانی که از روز قبل برای خدا خواسته هام رو می نویسم که از فایل نامه امام حسن یاد گرفتم که باید از خدا خواسته های زیاد داشته باشیم، و من از همون موقع فکر کنم اواخر بهمن ماه و یا اوایل اسفند ماه بود که شروع کردم و چقدر عالی بود نتیجش و هنوز هم دارم ادامه میدم، این خواسته رو می نویسم که خدایاا آگاهی امروز من شو، و کامنت سید علی و این فایل شدن آگاهی های من واقعا عالی بود و خدایا شکرت.
خدایا شکرت برای دیدن این همه فراوانی، استاد واقعا زندگیتون بهشته، پاداش کسانی که عمل صالح انجام میدم، تقوا می کنن، اعراض می کنن، باور درستی نسبت به خدا و نعمت ها و جهان دارن، توحید دارن، چیزی جز این نیست، نوش جونتون، عاشقتونم.
عاشق رنگ تخم مرغاتونم، چقدر فنسی و شیکن، عین تو فیلما و انیمیشن های خارجی، خدایا شکرت
برای این بارون زیبا که میباره علف و چمن ها رو میشوره بعد که آفتاب میزنه رنگ چمن ها رویایی میشه و ترکیبشون با رنگ مرغ ها معرکست خدایا شکرت برای دیدن زیبایی ها
استاد عزیزم فایل شکارچی نکات مثبت باشیم فوق العاده بود از وقتی این فایل رو دیدم و همینطور فایل های قبلی واقعا حالم خوبه فقط به زیبایی ها توجه می کنم و همونا دارن بیشتر و بیشتر می شن، یجوری شدم که باید هر زیبایی ای می بینم همون لحظه باید ثبتش کنم و یجوری انگار دارم در لحظه زندگی می کنم شاید پایدار نباشه ولی مطمئنم همینم تکاملیه و همینطور تا چند وقت دیگه خیلی بهتر می تونم این زندگی در لحظه حال رو تجربه کنم، چون همه چیز در حال بهتر شدنه، خدایا شکرت
استاد وقتی بیرونم و هون لحظه زیبایی ای رو می نویسم تو قسمت نوت گوشیم، تازه یه حالتی رو توی گوشیم کشف کردم که میشه برای همون نوت عکس و صدا هم گذاشت، خدایا شکرت استاد همه چیز رنگ و بوی دیگه ای داره، همون محله همون خیابون برای من حکم یه جهان دیگه رو داره، هر کی از خیابون رد میشه لبخند میزنه، و همه چیز عالی تر شده، میام از یک زیبایی تو قسمت ساحلی شهرمون می نویسم، همون لحظه یه جای دیگه زیباییش نشون میده مگه منم بنویس، یا صدای درختا بهم خوردن برگای نخلهای که هنوز نهالن واقعا زیباست تازه برای اولین بار این صدا رو کشف کردم قشنگ می گفت منم بنویس، عکس می گیرم و یکم از صدا رو ضبط هم می کنم پیوست می شه به اون نوت و وقتی نوت گوشیم رو باز می کنم و نگاه می کنم به تیترها و جلوی اون تیتر عکس های مربوط به اون روز میاد واقعا حالت رویایی ای رو داره و واقعا خوشحالم می کنه، تازه گوشی من خیلی سادست و این ویژگیش واقعا جذابش کرده، خدایا شکرت
یه تجربه دیگه هم داشتم،یه پارکی پیش خونه داداشم اینا بود که من و خواهرم رفتیم پیاده روی فکر کنم سه شنبه هفته پیش بود که شب ولادت امام رضا بود، ما حدود ساعت 6 عصر که پیاده روی می کردیم هوا باد بود و بعد قرار بود به پارک بریم برای شب در منطقه ای دیگه، پیک نیک طوری، توی پارک که پیاده روی می کردم همش داشتم به زیبایی ها توجه می کردم انگار آماده عکس برداری کردن بودم، سریع سپاس گزاری چه پارک تمیزی، خدایا شکرت، بعد از اون طرف پارک شهروندی رو دیدم که داشت داوطلبانه پارک رو تمیز می کرد و باز گفتم خدایا شکرت چه عالی، و بعد یک درخت زیبا رو دیدم که ازش کلی عکس گرفتم از نماهای مختلف وقتی نگاش می کنم انگار تو اهواز نیستم و انگار اصلا آخرای بهار و نزدیک تابستون نیست یه حال و هوای دیگه ای برای خودش، بعد از عکس برداری و تحسین زیباییش، به قسمتی از پارک هدایت شدم که چنتا وسیله ورزشی داشت که پیرمرد مهربان و تمیز و شسته رفته ای نشسته بود بازی می کرد شروع کرد به سلام و احوال پرسی کردن و کلی ازم خواست بیام از وسیله های ورزشی استفاده کنم و من هم با لبخند جواب مهربانیش دادم و گفتم نه میخوام پیاده روی کنم (تو ذهنم میخواستم هی جاهای مختلف پارک رو ببینم و تحسین کنم)، و بعد دوباره از اون ور پارک دیدم یک مربی ورزشی با هیکلی فوتبالی بچه های پارک رو جمع کرد تو یک محوطه و همراه دو پسر خودش شروع کرد بازی کردن و هدایت کردن بچه ها برای یک بازی فوتبال، اونقدر از دیدنشون لذت بردم که همینجور نشستم به بازی شون نگاه می کردم و لذت می بردم، از حوصله و نشاط اون پدر که ظاهرا مربی فوتباله و داره با بچه ها بازی می کنه، از ذوق بچه ها برای بازی کردن از همه چیز، و بعد دیدم اون پیرمرد که داشت کمک دوستش میکرد که بتونه پیاده روی کنه دور پارک رو، هی به من لبخند می زد و می گفت شما همسن نوه من هستید و من شما رو میبینم که دوست دارین بازی کنین ولی کسی با شما نیست، اگر نوم خونه بود میرفتم صداش می کردم که بیاد بات بازی کنه، و ایده میداد که شما هم دوستات جمع کن و بازی کنید با هم و کلی حرفای قشنگ دیگه زد و در نهایت برام یه قصه گفت از حدیث کساء و گفت برو از دختر بودنت لذت ببر و کلی انرژی و محبت نثار من کرد (ایشون هم معلم ریاضی بودن و هم معلم قرآن و به خوبی جملات مثبت زیادی می گفتن و همش لبخند روی لبشون بود) و خلاصه روز من رو ساختن، بعد از اون که شب هم به پارک رفتیم تو پارک کل آهنگ و جشن و آتش بازی به مناسبت روز دختر پخش می کردن و اجرا می کردن که اصلا من از برنامه اون شب پارک خبر نداشتم و فقط هدایت شدیم به اونجا و کلی بدمینتون و والیبال بازی کردیم همگی با هم و واقعا خوش گذشت و شب عالی ای بود همش زندگی در لحظه، و همش می گفتم این نتایج توجه به نکات مثبت و زیبایی هاست و جز این نمیتونه رخ بده، خدایا هزاران بار شکرت
حالا آموزه های خود فایل یه طرف، کامنت های فایل معرکستتتتتتت به معنای واقعی کلمه اصلا روز و شب من شده عشق با خوندن کامنت های شما دوستان خوبم، چقدر دارم لذت میبرم، با خودم می گم فقط دو تا کامنت می خونم چون خیلی خوابم میاد بعد می بینم یک ساعت شده دارم کامنت می خونم، و همینجور لذت می بردم. تازه امروز رسیدم به صفحه اول و کامنت سید علی که با خودم می گفتم باید این کامنت رو 100 بار بخونم، انگار یه تیکه گمشده از پازل من بود، دقیقا چیزی که احتیاج داشتم بشنوم و بخونم و واقعا لذت بردم، از تمام کامنت ها و همینطور دارم لذت میبرم. و خدارو شکر همینطور دارن به کامنت های این فایل اضافه می شن و فکر کنم 900 و خورده ای کامنت شدن و هی میگم برم آخرین صفحه رو بخونم، چون از صفحه ای که من خودنم صفحه 34 به قبل بود و این واقعا عالیه خدایا شکرت هزاران بار
من و خواهرام کامنت که میخونیم بعد میایم میشینیم آگاهی هامون و تجربیاتمون از عمل به اون آگاهی و حتی خود کامنت رو تحلیل می کنیم و لذت می بریم و میگیم حالا چجوری برای خودمون کاربردیش کنیم.
من همش خواستم از وقتی که شروع کردن به کامنت گذاشتن و خیلی منظم خوندن کامنت ها و دیدن فایل های رایگان این بود که مدارم ارتقاء پیدا کنه، و ک نشانه ای رو به شوخی گذاشته بودم برای اینکه اگر این مورد تغییر پیدا کنه بدون اینکه من بش توجه کنم (چون مورد اعراضی بود) پس حتما مدار من بالاتر رفته، این اتفاق بعد از دوماه و خورده ای افتاد و بعد از رخ دادنش کلی گذشت تازه فهمیدم عه راستی نشانه حاصل شد، مدار من تغییر کرد و عالی بود خدایا شکرت برای همه این هدایت ها، عاشقتم رب واقعا وهابم، عاشقتونم خانواده عزیزم که افتخار می کنم به بودن در کنار شما دوستان خوبم
خدایا هزاران بار شکرت برای همه چیز برای هر چیزی که من رو به نوشتن این کامنت رسوند.
عاشقتونم
در پناه الله باشید.
سلاااممم عزیییزممم
وااای که چه قدر لذت بردم از خوندنه کامنتت و اونقدر زیبا اون روز پارکی رو توصیف کردی که اصلا من خودمو اونجا تصور کردم و احساس کردم اونجا بودم .
و فوق العاده ترین بخش کامنتت اونجایی که دیدم کامنت خواهرزادت که بالای کامنت شماست و یازده سالشه …
نگاه کن خداوند چه جوری هدایت میکنه بنده هاشو
قبل از کامنت شما کامنت اونو خوندم و چه قدر کیف کردممممم یه بچه کوچیک تپل خوشگل اومده توی سایت کامنت گذاشته و درباره هدایت حرف زدهههه خدای من اصلا ذوق مرگ شدم :)))))
بعدش هم تو کامنت شما فهمیدم خاهرزادتونه و شما عضوش کردید :)
این بچه قلبش گشوده است :)))
اصلا همینه که خدا میگه خودش هدایت میکنه کسانی که قلبشون آمادگی اش رو داشته باشه :)))
واقعا بهتون تبریک میگم خداروشکر برای این خاهرزاده ای که دارین و خوشبه حال اون برای داشتنه خاله ای مثل شما
هردوتون در پناهه الله یکتا میسپارم خیلی خیلی ذوق کردم از خوندنه کامنت هردوتون :)))
سلام به تو نگار زیبا
چقدر از دیدن پاسخت خوشحال شدم. امیدوارم که در کمال سلامت و حال خوب باشی.
خیلی ممنون از تحسینت، روزهایی که تجربه های این چنینی دارم خداوند همون لحظه میگه باید این تجربه رو برای دوستانت هم بگی، منم میگم باشه خداجون فقط شما خودت بگو کجا بنویسمش که همون لحظه وقتی فایل استاد رو دیدم گفتم بام کامنت بنویسم خدا گفت تجربت رو همین جا بنویس.
و خلاصه همین دیروز بود که از خداوند خواستم هر لحظه زندگیم هدایتم کنه، یه جوری شد که ما مجدد به خانه برادرم رفتیم، و یجوری شد که من برم برای خرید، بعد گفتم من هرگز تا حالا خرید نرفتم وقتی اینجا بودم و همیشه زنداداشم خرید می کنه، و اینبار به من پیشنهاد شد که برم برای خرید، که بعد همون لحظه خدا گفت با این هدایت شاید قراره از خونه بزنی بیرون باز زیبایی ببینی، خلاصه خوشحال شدم و به بیرون رفتم و برای خرید به خدا گفتم هدایتم که به مغازه ای که خودت میگی، در حالی که از تو خونه به من پیشنهاد دادن که کدوم مغازه رو برم، ولی وقتی اومدم بیرون گفتم میخوام تو هدایت کنی، به مغازه ای هدایت شدم که تو اون مغازه در رو باز کردن رفتم تو، همون پیرمرد مهربون و خوش خنده تو پارک بود که نشسته بود روی صندلی که ظاهرا برای خرید اومده بود، و کلی با حالتی که با من آشنایی داره با من سلام و علیک کرد و احوالم رو پرسید و به گرمی خداحافظی کرد، خرید کردم و از مغازه زدم بیرون، بعد از چند دقیقه فهمیدم چرا اومدم تو این مغازه که قانون خدا رو تایید کنم، عملا هر زیبایی ای که من در طول روز می بینم و به عنوان زیبایی روزم تو دفترم و یا نوت گوشیم می نویسم حداقل دو بار تکرار میشه، و دیدن دوباره این پیرمرد مهربان و لبخندش دوباره تایید شد تا دوباره در دفتر زیبایی هایم بنویسمش و خدا رو شکر کنم، و کلی خوشحال شدم که خدا اینجوری با من حرف میزنه، بعد از توجه کردن به این زیبایی تو مسیر برگشت آسمون رو دیدم و ابرهای بسیار زیبا که خورشید نصفه نیمه پشت ابرها بود و نمایانگر سلطنتی عظیم تو آسمون ها بود خیلی زیبا بود، محو شدم و شروع کردم به عکس گرفتن و همون رو پیوست کردم برای زیبایی ها اون روزم تو نوت گوشیم، وقتی اجازه میدی خدا هدایت کنه همه چیز خیلی ملس و ملو برات رخ میده، کافیه عجله نکنی، کافیه فقط آروم و رها باشی، خوشحال باشی، احساس خوب داشته باشی، واقعا زیبایی ها رو ببینی. خدایا شکرت برای بودن در این جمع و داشتن دوستان عزیز و ارزشمندی چون شما.
نگار عزیزم من بیو شما رو هم خوندم و بسیار بسیار لذت بردم، مثل خودم عاشق موسیقی و خوانندگی، و چقدر شجاعت شما رو تحسین کردم برای اینکه فهمیدید دانشگاه اون چیزی که شما میخواین نیست رهاش کردین و رفتین سراغ علاقتون، واقعا شجاعت تون رو تحسین می کنم. و امیدوارم که در این مسیری که هستین حال خوب و احساس عالی رو تجربه کنید، احساس زندگی کردن به سبک و شیوه خودتون.
کامنتتون رو به همراه خواهر زادم خوندم و خیلی خوشحال شد و گفت که حتما از شما تشکر کنم
خدایا شکرت هزاران بار برای دیدن کامنت شما و بودن شما
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشی نگار زیبا
به نام خالق یکتا
عرض سلام به حضور استاد نازنین مریم بانوی عزیز و همه دوستان و یاران گرامی سایت عباس منش
بار دیگر فرصتی شد تا با ایجاد بهانه ای از قوانین بی نظیر الهی صحبت کنیم. از وجود قوانین زیبای خداوند در رابطه با بهبود زندگیمون بگیم. نظرات شیرین و انرژی بخش دوستان رو مرور کنیم.
خدا رو شکر برای این همه آگاهی که بی حساب داره وارد زندگی هامون میشه و کامنتای زیبا و تاثیر گذار رفقای عباس منشی که هر کدومشون یه درس بزرگه.
هر دفعه که این پارادایس زیبا رو می بینم دوست دارم دونه به دونه زیباییهاشو بشمارم. چه ترکیب رنگی چه آب فراوانی چه مرغ و خروسایی همش فراوانی و برکته که دارم توی تصاویر می بینم. دو فرشته نازنین که فرصتی عالی رو برای درک بهترینهای خداوند مهیا کردن و دستی مهربان از طرف خدا شدن تا ما بتونیم الگو بگیریم و بگیم که همه چیز امکان پذیره و فقط این ذهن ماست که عامل محدودیتهاست. خدا رو شکر که یک بار دیگه تونستم درسهای این جلسه رو درک کنم .
چقدر خوبه که بتونیم هر از گاهی آپدیتی از اطرافمون داشته باشیم و برای بهبود زندگی و اتفاقای اطرافمون یه حرکتی بکنیم. یه روزی این فنسا کشیده شدند تا که بهبودی صورت بگیره و اینطور هم شد و چه تجربه های خوبی در کنارش به دست اومد. حالا بعد از مدتی چالشی بوجود اومد و باعث شد تا دست به بهبود بزنیم و قدمی براش برداریم. این یعنی درس یعنی ایده جدید یعنی تحرک و گسترش. یعنی اینکه قدمهای آرام و متوالی برای بهبود برداریم و هر دفعه به یک تازگی برسیم. نهایتا همین تکرار و توالی باعث این میشه که بتونیم جهان رو گسترش بدیم و اون رو جای بهتر و آرامش یافته تری برای زندگی قرار بدیم.
از این درسی که گرفتیم نکته ها به دست آوردم و صمیمانه سپاسگزاری می کنم. اونچه که به فکرم میرسه وجود سگه که میتونه باعث عدم حضور شکارچیان هوایی باشه.
وجود چیکن تراکتور چقدر عالی و بامزس. چه ایده جالبیه که میتونه تخم مرغا رو سالم به دست شما برسونه. از همه جالبتر و زیباتر اون حس هیجان زدگی و ذوقیه که در استاد عباس منش دیده میشه برای دیدن تخم مرغا. همین حس خوب چقدر برای خداوند و کائنات با ارزشه که یک انسان چه حال خوبی رو از برای دریافت نعمات و برکات میتونه داشته باشه و سپاسگزار باشه که همین فرکانس جذاب و شیرین در بردارنده ورود هدایا و نعمات ارزشمند الهیه.
چقدر خوبه همیشه اینقدر سپاسگزار خداوند عالم باشیم برای همه نعمتهای فراوان و با ارزشی که در اطرافمون چیده. ذوق کنیم و لذت ببریم و شاد باشیم و مانند کودکان فقط در حال لذت بردن از داشته هامون باشیم.
چه فواره زیبا و قشنگی چه حال و انرژی خوبی رو منتقل میکنه. چقدر زیبا آب رو به حرکت درمیاره چه رنگهای زیبا و متنوعی که توی شب مسحورت میکنه فقط بشینی و بهش ذل بزنی و لذت ببری.
خدایا برای همه زیباییها و درسهایی که توی این فایل دیدم ازت تشکر میکنم. ممنونم از عزیزانم که وقت میذارن و این همه درس خوب و حال خوب و آگاهی های ارزشمند رو به اشتراک میگذارن. مرسی از دوستان خوبم که دیدگاههای قشنگشون رو با بقیه در میون میذارن. خدایا صد هزار مرتبه شکرت
برای همه چی ممنون
بنام خدای یکتا
سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم جان گل گلاب
سلام به دوستان گرامی
استاد کاش هرروز سریال زندگی دربهشت رو روی سایت قراربدید واقعا لذت بخشه واااقعا احساسش عاااالیه نه فقط خودم مطمئنم بچه های سایت هم همین حسو دارن اخه تافایل جدید رو میبینم فوووری بدون هیچ معطلی دان میکنم وشروع میکنم به نگاه کردن بااحساس خوب ولبخندی که تااخر فایل ازروی لبام جدانمیشه
خدااای من چه مرغ های خوشگل وباحالی چقدر حسسسسش مثبته وقتی بارون زد این چمن ها خیس شدن صدای خروس ازاون ور میومد من احساسش کردم بوی بارون واون لطافت وتازگی پردایس رو، خدای من بهشت مگه شاخ ودم داره بهشت همینه این که ازخواب بیداربشی باصدای خروس وصدای فواره اب ونم نم بارون و بیای خونه مرغا ببینی چقدر تخم کردن وذوق کنی وبشینی باعشق لمسشون کنی ودونه دونه بذاری توی ظرف اگه بهشت نیست پس چیه،مرغا هم به قول خودتون مراقبه میکنن همه چیزتوی کیهان خدارو حمدوستایش میکنن گل وگیاه وحیوان وهمه چیز خدایا شکرت .. این دفه استاد به حرفاتون با مرغ ها توجه کردم که چقدر تحسینشون میکنید وچقدر متفاوت باهاشون برخورد میکنید اصلا ادم لذت میبره همین حسی که ادم به طبیعت یا حیوون یا هرچی میده لاجرم به خودش برمیگرده ورفتار شما سرشار از انرژی مثبت و حال خوب واحساس خوب وسپاسگزاری است.. من دیدم کسانی که چجوری با حیوانات برخورد میکنن با بدخلقی و بدرفتاری واین چقدر بده…من چقدر تحسینتون کردم وچقدر دوس داشتم این نوع نگاهتون به زندگی به مرغ وخروسا به پردایس که الان سال ها اونجا زندگی میکنید و هیچ وقت براتون تکراری نشده وهمیشه دنبال بهبود بخشیدن به پردایس هستید و خداهم هدایتتون میکنه اونجا که تصمیم گرفتید فنسا رو جمع کنید با کمک همدیگه ومریم جان هم باعشق این کاروانجام داد حقیقتش اگه من بودم میگفتم کارمن نیست وباید همسرم این کارو بکنه نه فقط تواین قسمت، قسمتهای دیگه هم دیدم که توی قطع کردن درخت هاومرتب کردن جنگل ووو… وقتی مریم جان تنها تو پردایس بود غذای مرغ وخروس ها رو خودش به تنهایی تهیه میکرد وحتی کار نجاری هم انجام میداد چقدر درس داشت برام که پابه پای استاد کار میکنه،واین میتونه صمیمیت رو توی رابطه عاطفی بیشتر کنه بجای غرزدن وبحث کردن و لج کردن باهمدیگه باید ازوجود هم لذت ببریم وسعی کنیم کارها رو باعشق وباجون دل پیش ببریم واین چقدر زندگی رو زیبا میکنه خدای من شکرت
توی کامنت بچه ها خوندم که نوشته بودبرای فواره اولش ازپمپ استفاده کردین واین قدم اول بود وچون قدم اول روبرداشتین خدا هدایتتون کرد به قدم بعدی واقعا همینطوره، بارها برای من اتفاق افتاده که من قدم اول روبرمیدارم وخدا قدم های بعدی رو بهم میگه ویه درهایی برام باز میکنه که اصلا به ذهنمم خطور نمیکنه البته باتکامل همه چیز تکامله زندگی خودم که الان میبینم اینقدرنرم اتفاقات رخ داد وتغییر کرد که ادم احساسش نمیکنه ولی وقتی برمیگرده به گذشته خودش میبینه چقدرپله ها طی کرده ودرطول این مدت داشته اززندگیش لذت میبرده وجهان دست به دست هم میده که خواسته اش رو وارد زندگیش کنه خدایا شکرت به خاطراین همه فراوانی ونعمت شکرت واسه همه چیز شکرت واسه بودن تو این مسیرزیبا وهم قدم شدن بااستاد ومریم جان که بهترین الگوی توحیدهستن واقعا کلمه سپاسگزاری کمه درمقابل این درس های زندگی که به ما می اموزید من ازته دلم ازتون تشکرمیکنم ازصمیم قلب که این ارامش وعشق،و صفا رووارد زندگیم کردید ارامشی که الان دارم قابل مقایسه نیست باقبل ازاشنایی باشمادوعزیزدل
من خدارو باشما شناختم ومعنی زندگی رو درکنار شما احساس کردم
عاشقتونم
درپناه الله یکتا
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی زیبا
چقدر لطافت هوای بارونی ریز ریز اونجا به دلم نشست
بوی نم هوا را حس کردم …هوای خیس…خدایا شکرت
چقدر دلم برای شنیدن صدای چک چک بارون توی چمن های پارادایس تنگ شده بود
عجب زیبایی بهشتی
عجب منظره ی زیبایی از آزادی با ثروتمند بودن و ثروت خواستن را نشانم دادی ای خدای خوبم در این خونه پر از مهر این اساتید عشق و ثروت و شادی و آرامش و بهبود
خدایا شکرت
اولین جمله استاد که گفتند در راستای بهبود می خوان چه کارهایی انجام بدن ،من را به یاد بهبود هر روزه ام در زندگی ام انداخت
از دوسال قبل که دوباره متولد شدم و تاریخ شروع زندگی ام را از اون موقع قرار دادم
خدارو صد هزار مرتبه شکر به خاطر این سایت آگاهی که مأمن عاشقان الله شده
آره استاد گفته بودند که دنیا در حال گسترش و پیشرفت و بهبود هست و اوضاع شما همیشه بهتر میشه وقتی که دارید روی خودتون و بهبود باورهاتون کار می کنید
چون بهبود و بهتر شدن همه چیز روند طبیعی آفرینش و جهان هستی هستش
پس اوضاع همیشه باید بهتر بشه و همه چیز همیشه باید بهتر بشه و چرخ کارها همیشه باید بهتر بچرخه مادامی که توجه می کنیم به زیبایی ها
مادامی که داریم روی باورهامون کار می کنیم
هرروز کمی بهتر
هر روز کمی بهتر
این جمله طلایی مریم جان عزیزم توی یکی از فایلها برای من گره گشایی کرد که گفتند
من با خودم مهربان هستم و توقع ندارم در شروع همه چیز به سرعت عالی بشه
در همون فایل درسها بی از یک بازی
که بینظیر بود این فایل
عجب هدایتی
عجب آگاهی های کلاسه شده ی نابی
من احساس میکردم کل قوانین کایناتی هستی را دارند خلاصه نویسی شده برامون مرور می کنند دوباره استاد عزیز
خدایا شکرت که تونستم دوباره در این مکان الهی کامنت بگذارم و بنویسم
سپاسگزارم
سلام میکنم به استاد عزیزم و مریم خانم شایسته و تمامی دوستان ارزشمندم
اول از همه بگم خیلی خوشحال شدم که دوباره این سریال بینظیر رو از سر گرفتین.
خیلی هیجانزده شدم که این فوارهها رو تهیه کردین. ما عاشق صدای آبم. یه پیشنهاد دارم براتون استاد. از اون فواره تکیهایی که اول فایل گرفتین میتونیم 2تا داشته باشیم و لب دریاچه، دو طرف پل نصب کنیم. یعنی همونجایی که نصب کردین، یکی هم اون طرف پل بطور متقارن نصب کنید. اگر جهتش هم به سمتی باشه که آب به خود دریاچه بریزه صدای بیشتری تولید میکنه.
از اون فوارههایی هم که از آمازون گرفتین هم میتونیم یکی دیگه بگیریم و درست همونجایی که گذاشتین اونطرف پل اون یکیش رو بزاریم.
تحسین میکنم این شوق و ذوق و حس سپاسگزاریتون رو استاد.
همینطور رنگ پوستتون رو به لطف خدا و از طریق دوره قانون سلامتی.
تحسین میکنم این حد از فراوانی رو. یه چیزی حدود 150تا تخم مرغ یعنی 5 شون تخم مرغ داریم. خدا رو صدهزار مرتبه شکرت
ممنونم اول از خدا و بعد از شما استاد و خانم شایستهی عزیز که این فایل رو برامون آماده کردین
انشاءالله به فضل خدا همگی همیشه شاد و موفق و خوشبخت باشیم
خدایا صدهزار مرتبه شکرت
سلام بر استاد عباس منش عزیز و استاد شایسته ی گل و همه ی انسان های اگاه
امروز صبح که میخواستم زودتر از روزهای قبل بلند بشم ولی به خاطر خستگی سفر دیروز نتونستم ساعت مقرر بیدار بشم ذهن نجواگرم گفتن که دیگه دیره برای نوشتن زیبایی های که به خودم قول دادم روزانه بنویسم و تعداده اونا رو هر روز افزایش بدم و منم گفتم کارای روزمره رو انجام بدم و هر باری با دیدن یک زیبایی در ذهنم پایدارش کنم تا سر فرصت مقرر بنویسم!تا ظهر شد و عصر وشب و وقتی خواستم شروع به نوشتن زیبایی های که در طول روز دیده بودم کنم ایشون دوباره فرمودند که دیروز بالای صد عدد زیبایی به خاطر سفری که داشتیم نوشته بودم و گفتن که امروز میخوایی چی بنویسی و منم گفتم شما فقط ببین و نظاره گر باش طبق عادت هر آن چه که در طول روز دیده بودم رو نوشتم و رسید به چهل تا و گفتم بزار سایت رو باز کنم تا بیشتر از این ذهن چموشم طغیان نکنه که گفتم نمیتونی بنویسی بیشتر از این!!!و خدا رو شکر فایل جدید رو باز کردم و خدااااااااای من از این همه زیبایی و دفترم رو باز کردم و از شروع فایل زیبا شروع به نوشتن کردم و به خدا باورتون نمیشه با دیدن این فایل رکورد چند روزه پیشم رو شکستم و هزاران هزار بار شکر و سپاسگزار خدایی شدم که این همه زیبایی رو خلق کرده…
چند نمونه از اون زیبایی ها و تمرکز بر نکات مثبت رو می نویسم ولی توی دفتر شکارچی زیبایی ها بیشتر از این ها رو نوشتم!
-دیدن فایل جدید از دو تا استاد گل ونمونه
-خوش تیپی استاد عزیز و خوش لباسی مریم جان گل همراه با خنده ی همیشگی بر روی لبانشان
-پرادایس بهشتی و همیشه سرسبز که باران رحمتش همواره بر ان جاری است
-ایده ی زیبای استادم برای فوران اب بر روی دریاچه ی پر اب
-اب جاری که همیشه در دریاچه جاریست و روز به روز در حال زیاد شدن هست
-درختان سرسبز پرادایس و زیبایی های که روز به روز بر تعداد آنها افزوده میشود
-مرغ های خوش رنگ و زیبای استادم که هر روزه تخم می گذراند
-همکاری فوق العاده ی این دو تا عزیزه دل و رابطه ی فوق العاده شان
-ایده ی عالی جدا کردن تخم مرغ ها از مرغ ها که باعث میشن تمیز و سالم بمانند
-اجرای ایده ی صدف های ریز و خرد شده برای مرغ ها تا باعث استحکام تخم مرغ هاشون بشن
-فراوانی مرغ و خروس ها در پرادایس زیبا
-کبک بسیار زیبایی که بین مرغ ها بود با رنگ فوق العاده اش
-ایده ی جدا کردن مرغ ها از خروس ها برای اینکه تخم مرغ های که نطفه ندارند مدت زمان زیادی رو سالم میمونند
-جدا کردن فضولات مرغ ها تا جای مرغ ها و تخم مرغ ها تمیز وپاکیزه بمونه و به راحتی بشه اونا رو برای زیر درختاها و گیاهان استفاده کرد
-جمع کردن بالای 150عدد تخم مرغ در یک روز و نشان از باور فراوانی وثروت بی نهایت
-لم دادن مرغ ها و آفتاب گرفتنشان و راحتی و آزادی این مرغ و خروس ها
-رنگ های زیبای مرغ ها(سفید،نارنجی،قهوه ایی،سیاه،حنایی،مشکی،طلایی…)خدا جانم هزاران هزاربار در لحظه شکرت به خاطر این زیبایی ها
-لذت جمع کردن تخم مرغ های تمیز و سالم که منم دوست دارم این لذت رو تجربه کنم
-گل های زرد و خوش رنگ بین چمن های سرسبز
-اشپزخانه زیبا و مدرن مریم جان
-چشمه ی مریم که از دل زمین در حال بیرون آمدن است(خدایا شکرت)
همکاری این دو تا عزیز دل و عمیق تر شدن رابطه ی عاطفیشان
-تراکتور فوق العاده مدرن و زیبا با کارایی بالا
-ایده های مختلف فوران آب بر روی دریاچه رو امتحان کردن
-آب همیشه جاری دریاچه که نشان از قدرت و بخشش بی نهایت خدای مهربانم است
-آسمان آبی با ابرهای سفید و زیبا
-سفارش وسایل و تجهیزات مدرن و زیبا از آمازون
-نصب و راه اندازه هر چیزی که سفارش میدن توسط خودشون(خدایا شکرت از این همه خلاقیت)
-قدرت خرید فوق العاده بالا که هر چیزی رو که بخوان بدون محدودیت مالی سفارش میدن(خدایا شکرت از این همه آزادی مالی)
-آب تنی زیبای استاد که در هر زمانی که بخوان بدون محدودیت میتونن داخل آب شنا کنند
-امتحان و اجرایی کردن ایده ها
-لبخند زیبای استاد در آب که هیچ وقت از رویشان کم نمی شود
-پوست رویایی و صاف و برنزه ی استاد عزیز
-فواره ی زیبایی که در وسط دریاچه قرارداده شد با همکاری دو تا عزیزه دل و فعل خواستن رو صرف کردن
-رنگین کمان فوق العاده ایی که بر روی دریاچه افتاد و ما ندیدیم (دید ناظر) ولی استاد جانم نظاره گر اون بودن (خدایا شکرت)
-وااااای خدای من !لحظه ی شروع کار فواره هزاران بار احسنت گفتم و شکر خدا رو کردم از این همه زیبایی خارق العاده
-محشرین به خدا!زیبایی فوق العاده ی فواره ی آبی بر روی دریاچه و لذت دیدن این همه زیبایی
-فواره ی آبی با نورهای فوق العاده زیبا در دل شب
-طیف رنگ های زیبای فواره و نور پردازی زیبا
-عمل کردن به هر آن چه که به ذهنت الهام میشود و نتیجه ی زیبا
-شادی بسیار زیاد از عمل کردن به قانون و کسب نتیجه ی دلخواه
-رنگ هایی عالی و خداگونه در دل شب وسط دریاچه
-احساس و انرژی بسیار زیاد از دیدن این فایل و این همه زیبایی
-دیدن دو تا رابطه ی عاشقانه ی عالی با آزادی زمانی،مکانی،مالی،سلامتی و…
بهشت زیبا برای آنان که لایق زندگی کردن در این بهشت خدایی هستند
و
دو ساعتی میشه که محو این فایل بسیار زیبا شدم و با نوشتن و تمرکز کردن بر زیبایی های این فایل تونستم حال دلم رو به بهترین شکل بالا ببرم و صدای ذهنم رو خاموش کنم که دیروز رفته بودی سفر بالای صد نمونه زیبایی نوشتی امروز که سفر نیستی و دیدن این فایل با این همه زیبایی به من فهموند که حد ومرزی !جا و مکانی برای دیدن زیبایی نیست اگه چشم زیبابینی داشته باشیم میتونیم از هر لحظه از زندگیمون نهایت استفاده رو بکنیم!!!
سپاس گذار خدایی هستیم که خالق این همه زیبایی و نعمت های بی نهایت زیبا هستند و
سپاسگزار شما اساتید باتجربه و آگاهی دهنده که چشمان ما رو بر روی دیدن این شگفتی های اطرافمون باز می کنید.