سریال زندگی در بهشت | قسمت 262

به نام خداوند بخشنده مهربان

خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت برای ابن همه نعمت برکت

استاد عزیزم سلام سلام خاله مریم عزیرم ممنونم برای ابن فایل زیبا خوشگل

جالب با دیدن این قسمت از برنامه اولین چیزی که سوال اومد تو ذهنم این بود که مگه فلوریدا گرم نیست برف اومد و چنان با تعجب داشتم نگاه میکردم چنان تعجب کرد بودم

بعد میگفتم این یعنی فراوانی این یعنی وفور نعمت خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا خدایا شکرت تو جای گرم هم باشه تو نعمت قشنگی ها برای ما انسان ها فور می‌ریزی

بعد یک چیز دیگه ذهنم مشغول کرد درباره فرکانس مدار استاد می‌گفت من از هوای سرد برفی خیلی علاقه ندارم اما هیچ وقت از خاله مریم این حرف نشنیده بودم

حالا من نمی‌دونم مه اسناد دقیقا کجاست گرم سرد برف میاد نمیاد اما می‌خوام این بگم در کجای که باشیم اپن باور ها اپن خواسته ها دوست داریم رخ میدهد حساب کن این همه سال استاد اونجا بودن اما درست در زمانی که استاد تو پردایس نیست برف میاد حتی یاد یکی از سفر های استاد خاله مریم افتادم سفر به دور آمریکا اشتباه نکنم پاییز بود آخر پاییز بود که کلی شهر رفتید گشت زدید تفریح کردید بعد یک شهری رفتید کوهستانی هم بود بعد استاد می‌گفت ببین دقیقا زمانی که ما اونجا بودیم هوا آفتابی خوب بود اما بلافاصله ما از اون رفتیم متوجه شدیم که برف زیادی زد

خیلی جالب بود برام این اتفاق آنقدری که این باور که هم زمانی ها تو ذهنم قویتر شد که وقتی تو مدار خواسته ها باشی جهان تو در زمان درست در مکان درست افراد درست ایده های درست شرایط زیبای ها هم مدار با فرکانس تو او قرار میدهد چقدر لذت بخش بود برام این زیبای

نکته بعدی از ابن فایل میدونی داشتم به این فکر میکردم وقتی استاد میگه جهان هرروز در خال پیشرفت است با ثروت مند شدن ما به جهان کمک میکنیم دقیقا تپ این فایل برای تداعی شد

مثل همین داستان لوله کشی شاید به ظاهر چیز کوچکی میاد اما شاید صد سال پیش یک مسأله بزرکی بود اینکه تو زمستان سرد باشی بعد آبگرمکن کن داشته باشی هر زمان از روز دوست داشته باشی بری دوش آب گرم بگیری از آب گرم استفاده کنی از بخاری استفاده کنی از وسایل گرمایشی استفاده کنی تو سرما که هستی از وسایل خنک کنند استفاده کنی اینا در گذشت همه مسأله تضاد های بود که انسانها با اون مواجه شدن اما افرادی با استفاده از حل همین مسأله به ثروت رسیدن جالب حتی برای اون زمان افراد درست کردن حتی بعد سال ها بعد قرن ها که دقیقا حالا نمی‌دونم این ابزار درست شد اما ما هم الان داریم استفاده میکنم و همین طور ادامه داره حالت به شکلهای مختلف

اون لوله کشی که استفاده ابن موضوع حل کرد که اب یخ میزد قرن ها پیش حتی مردم برای استفاده مجبور بودن مه از یخ ها برف ها یا جای کرم سیر از قناعت استفاده کنند اما امروز چقدر همه چیز ساده تر راحت تر قابل دسترس شده برای ما

خدایا شکرت برای فراوانی الان صبح از خواب بلند میشم میریم دوش آبگرم باز میکنم خمام میکنیم از آب گرم چای قهوه یا هر چیزی که مورد مصرف استفاده میکنم راحت کار داریم از گاز برای گرمایش خونه برای پخت غذا استفاده میکنم

اما صد سال پیش این مسأله این طوری نبود صبح که از خواب بلند میشدن باید شاید کلی مسافت طی میشد برای تهیه آب برای تهیه نام برای تهیه غذا جمع کردن هیزم

و خدا بینهایت سپاسگزارم که من در زمانی آفرید که همه چیز قابل دسترس من است همه چیز به راحتی برای من فراهم است همه چیز ساده تر راحت تر در سریع ترین زمان در دسترس من است

من تا قبل از آشنایی با استاد اصلا نه به این چیزها فکر میکردم نه برام اهمیت داشت اما از زمانی که استاد آشنا شدم حتی یاد گرفتم سپسگزاری کنم یا اصلا سپسگزاری چی هست

اما به لطف استاد نگاه میکنم خدای من چقدر نعمت تو زنذکی من است چقدر فراوانی چقدر رحمت چقدر زیبای صبح بلند میشم میبینم طعبیت زیبا برانی بز قشنگ تخم مرغ ابن فضا خوب این هوای خوب این دریاچه قشنگ این مثالی که از پردایس زدم

حالا تو زندگی خودم صبح از خواب بلند میشم جسم سالمی دارم سلامت هستم که با هیچ رقمی با هیچ میرانی پولی قابل مقایسه نیست از کار شغلی که دارم دوسش دارم از عزیزانی که دارم از شهر کشور از خیابان کوچه خونه از فرش های که خونه پهن هستند از یخچالی مه درب باز میکنم همیشه خنک است و هر چیزی می‌خوام وجود دارد بینعایت بینهایت چیزهای دیگه که هست که خرروقدر هم بنویسم بازم تمامی ندارد

این فایل این حس این حال خوب به من داد این فراوانی این وفور نعمت این همه نعمت خدارو بینعایت شکرت

نکته بعدی که این فایل داشت برام

الان چقدر مسأله بهتر میتونم درک کنم

یک زمانی بسیار آدم غروی بودم بابت همه چیز از میزدم حساب کن برف می آمد میگفتم ای بابا برف اومده الان راه بسته شد حالا چجوری برم سر کار نمی‌دونم الان باران اومده همه جا راه بندان میشه یا مثال مثل همین یخ زدن ای لوله های پردایس اگر گذشت من بود من اونجا بودم می‌گفت ای بابا این چه مسخره بازی بفروش این خونه برم داخل شهر اونجا راحت تر هستم یعنی بابا هر چیزی یک بهانه برای هر زدن پیدا میکردم اتفاق نکته جالب قضیه هم این بود من همیشه به طرق مختلف بدن درد داشت نمی‌دونم همیشه یکجای بدنم می‌گرفت

اما بعد از آشنایی با استاد همیشه هم دیگران به من می‌گفتند غز زیادی میزنی اما خودم متوجه نبودم اما بعد این با شما آشنا شدم خیلی روی خودم کار کردم ذهنم ببندم بجای غر زدن تعریف کنم تمجید کنم اما سعی خودم میکردم الان زمین تا آسمان تغییر کردم و اتفاق مه افتاد الان سالهاست واقعا دیگه بدن درد یا هیچ گونه دردی ندارم نمی‌دونم کتف من بگیر یا هر چیز دیگه و خدارو سپسکزارم استاد فوق العاده عالی هدایت کرد تو زندگی من

خدارو شکرت من هدایت کرد خداوند به دیدن زیبای های جهان شاید من اونجا حضور نداشته باشم اما دیدن این فایل چنان شور شعفی در من ایجاد می‌کنه چنان احساس من خوب می‌کنه حال من خوب می‌کنه از دیدن طبیعت از دیدن زیبای از دیدن زندگی فدقالعاد قشنگ شما خاله مریم و باور های که با دیدن این فایلها تو ذهنم ساخته میشه

خاله مریم عزیرم بینعایت از مهربانی از وقتی که می‌زاری با توضیح زیبا این نکته های قشنگ به من و دیگران یادآوری میکنی امیدوارم لبتان خندان کامتان شیرین و آرزوی بهترین ها دارم برای هر دو شما