سریال زندگی در بهشت | قسمت 263

از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.

منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم


برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 263
    648MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

469 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مهرداد غنچه-اسما ابوتراب» در این صفحه: 3
  1. -
    مهرداد غنچه-اسما ابوتراب گفته:
    مدت عضویت: 2372 روز

    به نام خدا

    اسما ابوتراب :

    استاد جوونم بخدا که خدا هینجاست

    الان یه احساس عجیبی دارم انگار ک به خواسته ی چندین سالم رسیدم یه احساسی ک انگار دارم تو سرزمین عجایب زندگی میکنم شاید این اتفاقی که برام افتاده جزوه اتفاقات نادره زندگیمه.. خیلی تلاش میکنم احساساتم رو کنترل کنم ولی دستام میلرزه

    امروز در حالی ک منتظر بودم قسمت جدید دوره همدار با جریان خداوند بیاد زدم رو نشونه دیدم همین فایل اومد شک کردم گفتم ک زدم روی بنر سایت و چند باری امتحان کردم دیدم ن جدی همین فایل خب این خودش برام جالب بود بعد ناخوداگاه دستم رفت رو اعضای مورد علاقه شروع کردم کامنت سحر جان رو ببینم ک نوشته بود قسمت 178 رو دیده قبلش بعد این فایل اومده رو سایت و از نتایج قانون سلامتی نوشته بود همچنان ک میدیدم همه ی مشکلات حال حاضرم رو داشته و با این دوره برطرف شده گفتم خدایا من این دوره رو میخوام خودت در مدارش قرارم بده بعد انگار دلم میگفت نه برو اون قسپت سفر ب دور امریکا رو ببین نشونه امروزت هنوز تکمیل نشده رفتم با همین اکانت مشترک با همسرم دیدم کامنت برگزیده با من هم اسمه تو دلم گفتم خوشبحالش یه اسمای دیگ کامنتش منتخب شده :)) و خب همینکه هم اسم من بود خوشحالم کرد بعد ک کامنت رو خوندن دیدم چقدر اشناس چقدر مثل من نوشته و اونجا بود ک دیگ بدنم بی حس شد رفتم دیدم من ک با این اکانت کامنت نذاشتم بعد رفتم تو اکانت شخصی خودم دیدم ارررهههه کامنته منه که چند سال پیش منتخب شده با اینکه من اصلا کامنت نویس قهاری نیستم و کامنتامم لایک انچنانی نمیخوره اصلا اون کامنت من 6 تا لایک خورده بود ولی استاد قلبم خیلی باز شد احساس کردم خیلی بهتون نزدیک شدم یعنی میشه یه روزی بیام امریکا ببینمتون و تشکر کنم ازتون :)) احساس میکنم از نزدیک دیدنتون احساس خاصی داره. کسی ک از پدرو مادرپ بهم نزدیک تر بود تنها کسی ک حرفاش منو از چالشای زندگیم نجات داده من هنوز خیلی جا دارم خییلللییی زیاد ولی از 1400 به این طرف زندگی منو گلستان کردید شده یک نموداری که فقط پیشرفت داشته

    اون روزی ک من اونجا کامنت نوشتم با مهرداد دوست بودم ولی ما الان با هم ازدواج کردیم و روابطمون بهتر از اون چیزیه که خودم میخواستم

    این نشونه امروزم این هدایت خدا خیلی برام خاص بود واقعا برام بزرگ بود خیلی حس خوبی بود. خدا زد پشت گردنم گفت اسما بیشتر روی خودت کار کن اسما این یک اصل مهم زندگیه توعه اسما برو جلو من هواتو دارم

    مریم جانم من نمیتونم دوست داشتنم رو نسبت ب شما بیان کنم الگوی چندین سال زندگی من و غلبه به ترسام شما بودید بیشتر مارو با فایلهاتون خوشحال کنید عاشقتونم

    استاد جونم عاشقتون این نشونه برام موندن در مونتوم مثبت بود

    یه دنیا ممنونتونم برای دوره جدید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 76 رای:
  2. -
    مهرداد غنچه-اسما ابوتراب گفته:
    مدت عضویت: 2372 روز

    به نام خدا

    سلام ب استاد عزیزم و مریم جانم

    اخیییییشششش اینقدر سریال زندگی در بهشت رو دیدم ک قسمت جدید اومد :))

    مریم جانم این همه درخواست برای دیدنتون اینقدر شدید بود از طرف بچه ها ک خدا هدایتتون کرد گفت اینا دیگ نمیتونند تحمل کنند همین پریشب بود ک داشتم کامنت ابراهیم عزیز رو میخوندم ک نوشته بود شما باید بیای دوباره جلوی دوربین البته نیومدید ولی صدای قشنگتون بهم کلی انرژی داد دلم لک زده استاد بیاد پارادایس با هم با مرغا بازی کنید فیلم بذارید مثل این فیلم بازا ک منتظر فصل جدید سریالشونند …

    اینا همه به کنار همین یه قسمت منو میخ کوب کرد

    چجوری یک مادر اینقدر رها؟؟؟

    بخدا تو خانواده ما انگار مده هر کی بیشتر نگران بچه هاش باشه مادر بهتریه یعنی بچه هاشو بیشتر دوست داره حالا ن اصولا بچه میتونه پدر مادر باشه دوست باشه همسر باشه

    یعنی من اینجوری برنامه ریزی شده ذهنم ک اگ مهرداد دیر کنه باید نگران بشم اگ نگران نشم یعنس دوستش ندارم :) حالا دیگ چه برسه ب بچه ادم

    یعنی اینقدر لذت بردم از این نادر نمونه به خودم گفتم اسما وا بده خسته نشدی از این همه سختگیری خشته نشدی از این همه سفت گرفتن بابا رها کن این خانم بچه 9 ماهه رو میذاره روی زمین تا با اصل خودش در ارتباط باشه بعد ما چی ..؟ مطمعنم هر خانومی از فامیل ما این خانم رو ببینه سکته میکنه :))) وای که چقدر ما سخت میگیریم من خودم تو خانواده ای بزرگ شدم ک هر بار باید نصیحتی در مورد خوراکم بهم گقته میشد اونم ن فقط مامان بابام از خاله گرفته تا غریبه ها یعنی مامان من هر جا بشینه ک یک نفر بیاد بگه فلان چیز خوبه بعد من اونو نخوردم دیگ هیچی شروع میکنه پیشش درد دل کردن ک اره هیچی نمیخوره لاغر شده قوه بدنی نداره :) حالا بماند ک من اصلا خوراکی ناسالم نمیخورم ….

    از این سخت گیریا من تا صب میتونم بگم از این نکن نرو نباید هایی ک تو ذهنم هست و دارم اونارو تو ذهنم پیاده میکنم وقتی این خانم رو دیدم دلم واقعا اینجوری زندگی کردن رو خواست دلم واقعا ون لایف خواست دلم این حد از ازادی رو خواست یاد اون قسمت از سریال سفر ب دور امریکا افتاد ک استاد رفته بودن یک منطقه ای پر از کوه بود بعد خانواده بچه هاشونو گذاشته بودن بازی کنند لب پرتگاه یا اون غاری ک کلی سختی داشت برای رفتن و مادره با بچش شیرخوارش اومده بود اینا خیلیییی برای من درس داره خیلی زیاد و خوشبختانه تاثیر هم گذاشته ولی من هنوز خیلی فاصله دارم تا باورهای این خانوم …چند روز قبل بارداری بری استخر :)) استاد اینا مثل داستانه برای من من یاد ندارم خانم بارداری اطرافم دیده باشم ک دختر ماه های اخر رو استراحت مطلق تجویز نکرده باشه براش اینقدر من بچه دار شدن برام ترمزه ک اگ این اتفاق بیوفته قطعا افسرده میشم چون مساوی با از دست دادن زندگی خودم.

    اکثر مادر هایی ک میشناسم احساس قربانی شدن دارن ک ما بخاطر بچه هامون فلان کارهارو نکردیم ولی این خانم بهم نشون داد ک اینا همش توهمه ذهنه و یک باور محدود کننده بخصوص تو کشور ماست

    مریم جانم مرسی برای این قسمت باورامونو شکافتی

    استاد جانم عاشقتون عععاااشقتون جلسه 9 دوره هم جهت با جریان خداوند منو داره زیر و رو میکنه مرسی برای این دوره عالی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    مهرداد غنچه-اسما ابوتراب گفته:
    مدت عضویت: 2372 روز

    سلام به سعیده جانم

    اسما ابوتراب:

    شما چقدر باحالی اینقدر با کامنت خوندنت با خودت بودنت حال میکنم ک همش اون گزینه اعضای موردعلاقه رو فعال میکنم بیام کامنتتو بخونم هر بار اینقدر خوب مینویسی ک یه درسی رو بهم میدی اینقدر الان ک دارم برات کامنت مینویسم احساس راحتی دام ک انگار با صمیمی ترین دوستم دارم صحبت میکنم . یکی از خواسته های من اینکه یک دوست صمیمی پیدا کنم بتونم باهاش حرف هایی ک دوست دارم رو بزنم یه دوستی ک باهم کلیییی حرف داشته باشیم چند وقتی هست ک دیگ دوست اینجوری ندارم و الان این احساس بهم دست داد ک صمیمی ترین دوستم کامنت گذاشته اینقدر ک خودتی افرین شاگرد زرنگ کلاسمون تو الگوی بینظیری هستی خیلی لذت میبرم از کامنتات بعضی جاها میخندم باهاشون بعضی وقتاهم اشکمو درمیاری :)) ..‌

    خیلی خوبی خیلی دوستت دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: