سریال زندگی در بهشت | قسمت 263

از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.

منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم


برای دیدن سایر قسمت‌های «سریال زندگی در بهشت»‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 263
    648MB
    31 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

469 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهره گل محمدپور نوغانی» در این صفحه: 1
  1. -
    زهره گل محمدپور نوغانی گفته:
    مدت عضویت: 2313 روز

    سلام به استاد دیدن زیبایی ها

    و دوستان عزیزم

    وای خدای من !!

    امروز صبح در جواب سوال همسرم که پرسید مسافرت رو چیکار کنیم بریم یا نه گفتم منتظر نشانه ها باشیم خداوند هدایت می‌کنه

    و چه نشانه ایی از این عالی تر !!!

    خدایا شکرت

    و اما …

    منم بعد از چند ماه به شیوه زندگی با قانون سلامتی فرزند دومم رو بدون آمادگی و برنامه ریزی خاصی ، باردار شدم و بدون ترس و‌نگرانی به همان شیوه قانون سلامتی دوران بارداری رو گذروندم

    اما نتایج :

    اول از همه صحبت خانم شایسته عزیزم رو درباره اینکه قانون سلامتی فقط یک تغذیه نیست و میشه گفت یک جهان بینی و نگرش جامعی نسبت به زندگی در ما بوجود میاره و ریشه دار میشه , میتونم بگم :

    من در دوران بارداری ام به هیچ پزشکی مراجعه نکردم و تحت نظر پزشک متخصص زنان نبودم چون باور داشتم همون خدایی که فرزندم رو داده حافظ و نگهدارش هست و نیازی به چکاپهای پی در پی و ماهانه و حتی هفته ایی که کلی استرس رو در مادر و جنین بوجود میاره نداره و فقط کافیه ورودیها رو کنترل کنم (تغذیه) بدن اعجاز انگیز است و کار خودش رو بلده

    و فقط در مرکز بهداشت محله مون پرونده تشکیل دادم برای وزن و غربالگری همین !

    همین طور که مریم عزیزم درباره اندام این دوست عزیز در دوران بارداری توضیح دادن منم دقیقا همین طوری بودم

    بدون هیچ مشکلی

    پادرد

    کمردرد

    پف و ورم

    اضافه وزن

    تنگی نفس

    سوزش معده

    خوابهای نصفه و نیمه

    بیداریهای شبانه و مشکلات خواب

    قند بارداری

    حالت تهوع

    بدون اینکه زیر پوستم حتی آب اضافه باشه

    کاملا فیت و فقط شکمم بزرگ میشد

    من در کل دوران بارداری ام کوچکترین مشکلی نداشتم ️

    و مثل قبل فعالیتهام رو با وجود پسر سه ساله ام داشتم بعلاوه پیاده روی های یک ساعته و ورزشهای بارداری .

    برخلاف بارداری اولم که جوان تر هم بودم ولی با کلی مسایل مثل اضافه وزن و کمر درد و گرفتگی پا و سوزش معده و … درگیر بودم .

    من تا لحظه تولد دخترم که دقیقا شب تولد پدرش بود احساس سبکی سرزندگی خوشحالی و شعف داشتم .

    هفته آخر بارداری ام از مرکز بهداشت به یک ماما در نزدیکی خونمون معرفی شدم و مراجعه کردم و فقط به ایشون گفتم من می‌خوام تجربه بی نظیری از زایمانم رو داشته باشم و نامه بیمارستان رو گرفتم و وقتی موعدش شد فقط برای زایمان به بیمارستان مراجعه کردم و با کمترین درد و در کوتاه ترین زمان به صورت معجزه آسا که خیلی ها حتی مامام باور نمی‌کرد که اینقدر راحت و روان فرزندم رو بصورت طبیعی بدنیا آوردم . از بنیه جسمی بالایی برخوردار بودم و خیلی عالی از پسش براومد (مثل خانمهای قدیمی )

    (برخلاف فرزند اولم که خیلی درد کشیدم و طولانی بود. )

    تا لحظه آخر زایمان عربی میرقصیدم و کلی انرژی داشتم .

    دخترم که هانا نامگذاری کردیم( به معنی هدیه خداوند) در سلامتی کامل جسمانی و وزن و قد ایده آل در بیمارستان نیمه دولتی و ساده که مثل باغ بهشت بود بنام مفرح در بهار زیبای طبیعت بدنیا اومد.

    و‌کل دوران بارداری رو با این دعای روزانه که خدایا فرزندم رو در سلامت کامل در بهترین زمان و در بهترین مکان بدنیا بیاور و از خدا یک زایمان راحت و لذت بخش رو طلب میکردم .

    در ایام بارداری ام لذت بردم خوب می‌خوابیدم و فقط مایحتاج ضروری رو خریداری کردیم .دنبال حاشیه ها و فرع نرفتم .

    الان که دو هفته دیگه به تولد دو سالگی دخترم مونده در این دو سال مشکل و بیماری خاصی نداشته و سلامت و سلامت هست .

    ایشون خیلی خیلی خوش خلق و به گفته خیلی ها بسیار باهوش و داناست و از توانمندیهای فیزیکی و جسمانی و هوشی بالایی برخوردار است .

    خیلی زود تر از سنش حرف زدن رو کلمه ها رو شروع کرد که همه رو شگفت زده کرده خیلی از تعاملات اجتماعی بالایی برخوردار است و تجربه گرا و کنجکاو هست .

    بعلاوه زیبایی چشمان و چهره اش .

    به لحاظ طبع غذایی بصورت کاملا طبیعی و عادی به خوردن غذاهای مطابق با قانون سلامتی علاقه داره و من هیچ تلاشی برای غذا دادن به دخترم نکردم هیچ!

    ایشون از اول خیلی راحت می‌خوابید و ساکت بود و همه چیش روان و ساده و عالی پیش رفته حتی حدود دو ماه پیش به راحتی از شیر گرفتمش که چقدر غذا خوردنش بهش کمک کرد که وزنش خیلی پایین نیاد .

    به قدری از وجود و حضورش احساس رضایت ، لذت دارم و احساس آرامش میگیرم که به مومنتوم مثبت برامون تبدیل شده .

    به لطف دوره قانون سلامتی و خداوند متعال

    پسرم هم از قد و وزن بسیار ایده آلی برخوردار هست درصورتی که کامل قانون سلامتی رو اجرا نمیکنن همین که بعنوان مادر اصل و فرع رو تشخیص و اجرا میکنم واقعا از لحاظ رشد فیزیکی و ذهنی بچه هام رضایت دارم

    به لطف آموزه های استادم وخدای مهربان

    تمرکزم بیشتر بروی دخترم بود چون از قبل از بارداری با قانون سلامتی پاکسازی کرده بودم و کلی سلامت بودم و در دوران بارداری با وجود کلی مخالفت و نجواها و نداشتن الگو ادامه دادم و نتایج واقعا خیره کننده بود .

    🪵🪨️️️️

    من هم به نظریه طبیعت گرایانه درباره پرورش کودکان علاقه مندم و با همسرم تصمیم گرفتم از آپارتمان وسط دود و دم های تهران هجرت کنیم و به لطف خدا و هدایتهایش

    الان در یکی از خوش آب و هواترین ییلاقات مشهد در طبیعت بکر و روستایی زندگی میکنیم بچه ها مدام در مجاورت طبیعت و گل و گیاه و کوه و صخره و چشمه رو آبشار و رودخانه و باغ و درختان میوه و گیاهان کوهی و … قرار دارند و از آب چشمه تغذیه میشن و با آتیش و هیزم غذا درست میکنیم و طبیعت گردی میکنیم و توجه و‌نظرشون رو به ظرافتهایی که در طبیعت هست تنوع سنگها و گیاهها و گل ها و برگها و رنگها جلب میکنم

    با صدای جیرجیرک و عطر گل شب بو به خواب میروند و با صدای خروس و پرنده های آواز خوان و عطر یاس از خواب بیدار میشن

    و‌ روزشون رو توی باغچه ها با آبیاری گل و گیاه و درختان شروع میکنن و بدنبال پروانه ها آزادی رو تجربه میکنن و با چیدن علفهای هرز ذهنشون رو پاک میکنن و با رشد دانه های گل و گیاهی که کاشتن قانون تکامل رو درک میکنن

    با وزش باد و لمس رو‌ی پوستشون ، نوازش خداگونه رو تجربه میکنن با صدای رعد و برق منتظر رویش قارچ میشینن و هر روز با بزرگ تر شدن میوهای درختان و انتظار رسیده شدن میوه ها ، صبوری رو می آموزند ، باران که می‌بارد شبنم روی برگها رو دنبال میکنن و با دیدن هر حشره و حلزون و کرم و عنکبوت به وجد می آیند و تفاوت‌ها رو میفهمند . از دیدن عقابی که بدنبال شکار پرنده ای بر فراز پشت بام خانه مان هست قدرت و تسلط و تمرکز رو می آموزند .

    و واقعا طبیعت بزرگترین معلم برای همه ماست .

    سپاسگزارم از مریم عزیزم که با عشق و نگاه استادانه اش به زیباییها , این مادر پرعشق و محبت رو به ما معرفی کردن و من چقدر از ایشان الهام گرفتم و الگوی خوبی برای ادامه میسرم برای بهتر و بهتر شدن هستن و چقدر مسیر لذت بخشی است با دیدن چنین الگوهای شفا بخش

    با قول استاد الگوی خوب ، خوب است .

    من خودم چقدر نیاز دارم زندگی رو ساده تر و آسان تر بگیرم تا لذت بیشتری رو تجربه کنم

    سپاس سپاس سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای: