از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 263648MB31 دقیقه
به نام خدایی که منو هر لحظه دارد برای نعمت هایش زیاد می کند …
به نام خدایی که منو برای آسانی ها، آسان می کند…
سلام به استاد عباسمنش عزیز و مریم خانم شایسته ی عزیز …
چه فایل فوق العاده ای بود . من این فایل رو چند دیدم . و چه قدر در ذهنم سکانس ها و حرف های شما با من مرور ظد و چه باور های مثبتی در ذهنم مرتب مرور و مرور شد .
اول اینکه من عاشق نگاه زیبا بین شما هستم . چه صلح عظیمی در درونتون هست . که به این زیبایی با انسان های اطرافتون به صلح می رسید . چه زیبا که اینقدر زیبایی های انسان های اطرافمون رو ببینید و دربارش فکر می کنید . و بیان می کنید .
اگر زیبا بین باشیم هر کدوم از انسان های اطراف ما می تواند یه اقیانوسی از زیبایی ها ، معجزات را برای ما به نمایش بگذارد . و چقدر زیبابینی باعث صلح عظیم در اطراف ما می شود …
من این فایل رو چند بار گوش کردم . واقعا باور های مثبتش چقدر زیاد بودند . و اصلا اندازه یک کتاب قطور من درس یاد گرفتم …
نکته ی اول اینکه ، این خانواده کاملا به رسم و شکل خودش دارد زندگی می کند . به طبیعی ترین حالت ممکن ، و برای من این درس رو دارد که چه قدر زیبا که خودت باشی و به هدایت های الله گوش کنی . و مسیر خاص زندگی خودتو بری ، بدون ترس و بدون توجه به باید ها و نباید های زندگی … و اون موقع چه معجزات عظیمی در زندگی می بینی …
هر انسانی یه خدای عظیمی دارد که به شکل بی نهایت زیبایی اونو هدایت می کند …
قلبشو آروم می کند . و برای خوشبخت بودن نباید به یک رسم و یک شکل زندگی کرد …
خداوند در انجام هرکاری به شکل طبیعی ما رو هدایت می کند …
نکته ی بعد : چه استقلال و آزادی عمیقی هست . که تو اینقدر بدون ترس و بدون باک جهان رو بگردی ، به جای توجه به زندگی دیگری ، و به جای اینکه به چیزی بچسبی ، به خانه ، با ماشین و به یک تم و حالت زندگی …
اما تو تصمیم بگیری به آزادانه ترین شکل زندگی کنی …
و در ذهن من ، همیشه برای زندگی وابستگی به اطرافیان و به خانواده هست . ولی از وقتی با شما همراه شدم و حالا این خانواده رو می بینم چه لذت می برم که دارم یاد می گیرم که می تونم دایره ی وابستگی ها م رو کوچک و کوچک تر کنم .و دارم یاد می گیرم عشق داشتن و وابستگی فرق دارد و بدونم تنهایی می تونم به زیبا ترین طریق و شکل هم زندگی فوق العاده ای داشته باشیم ( خدا برای ما به شدت کافی هست )
به قول شما استاد عزیز ، دوست ندارم به چیزی بچسبم …
نکته ی بعد : این خانواده ی پنج نفره دارد در یک اتوبوس زندگی می کند!
با وجود دو پسر دختر نوجوان و یک کودک نوپا …
این یک باور متحول کننده هست برای من که یاد بگیرم . برای خوشبخت بودن نیاز به وسایل و ابزار خیلی زیادی نیست .
و من یه تصمیم خیلی مهم گرفتم ، اینکه منم تعداد وسایل زندگیم رو کم کنم . و خوشبختی را گرو داشتن وسایل نکنم .و اگر وسیله ای خریدم برای راحتی باشد و راحتی . و بدونم هرچه ساده تر بهتر …
و فک می کنم این خاصیت رشد و تکامل هست که هرچه بزرگ تر می شی ، به اتفاق ها نمی چسبی …
تصمیم مهم دیگه ام ساده گرفتن اتفاقات هست … . اگه خواستم کاری انجام بدهم از خودم بپرسم
چرا این کار رو انجام بدهم . برای جلب توجه ؟ برای اینکه همه دارند این کار رو انجام می دهند ، پس منم انجام بدهم ! یا برای جست و جوی خودم و یا برای حس کشف کردن خودم … یا برای ارزش قائل شدن برای خودم !
( واقعا از دیدن خانواده ای که سبک زندگی خودش را دارد . متوجه هست که او مسیر خاص خودش را برای کشف و شهود دارد لذت بردم …)
و اینکه او به مسیر خودش برای فرزند آوردن و فرزند پروری اعتماد دارد !
نکته ی بعد احساس آرامش شدیدی هست که این مادر در حین فیلم گرفتن داشتن . و احساس امنیت و آرامش در مقابل طبیعت اطراف کودک بود . اینکه بچه این هویج از دستش می افتاد ، مرتب برمی داشت و می خورد !
بدون ترس و نگرانی …
من عاشق این هستم که ایمان این طور زیاد بشود . و این طور با محیط اطرافم به صلح برسم …و همین طور تماشاگر بچه ام باشم در رشد و نمو در محیط اطرافش …
بدون اینکه بخواهم بهش جهت بدهم…
و بدون ترس و اضطراب از بیماری ، از آلودگی ها !
درس بعد بازی مادر و خانواده با بچه بود . این حس خوب در لحظه زندگی کردن ! اینکه تصمیم ها بر اساس حس خوب و لذت و اگاهای انتخاب می شود و نه ترس و اضطراب از گذشته و آینده !
مادر خانواده تمام کارهاش بر اساس خود ارزشمندی هست !
و اینکه در جایی شما گفتید این خانواده رژیمی مثل دوره ی قانون سلامتی دارن ! و مادر یه رژیم متفاوت از سایر کودکان برای فرزندش انتخاب کرده !
برای من این درس رو داشت که بله وقتی بخواهی طبق غریزه ی الهی ات پیش بری ، وقتی به خوی طبیعت نزدیک بشی . وقتی خدای درونت را واضحتر ببینی ، به صدایی که هر لحظه دارد هدایتت می کند باور کنی ، و گوش کنی !
دیگه از اشتباه نمی ترسی ، دیگه اضطراب نداری ، به شکل زیبایی جهان اطرافت را تجربه می کنی!
( استاد عزیز ممنونم که چنین الگویی رو بهم نشان دادید ، که با وجود بچه ، ولی دست از کشف جهان اطرافشون برنداشتن !)
و نکته ی بعد تغذیه ی کودک بود . غذا خوردن نه بر اساس عادت بلکه بر اساس نیاز بدن !
نه بر اساس حس لذت و آرامش بلکه بر اساس حس نیاز بدن به مواد غذایی و گوش کردن به زبان بدنت …
(هر کدوام از این درس ها برای من خیلی خیلی ارزشمنده، و خدا رو شاکرم برای چنین درس های)
و نکته ی باد احساس آرامش مادر و به دنبالش بچه های خانواده هست !
من عاشق تجربه ی چنین آرامشی هستم و این آزادگی …
اینکه با زندگی کردن هر لحظه مداوم مدیتیشن کنی !
عاشق پوست زیبا و سرزندگی مادر شدم مخصوصا زمان بارداری ایشان !
چه باور قدرتمند کننده ای که نشان می دهد . تو هر لحظه می توانی چقدر زیبا زندگی کنی!
و اینکه قدر دان اتفاقات باشیم …
چه زیبا که وقتی از مسافرت با کودک از ایشون پرسیدید . ایشون گفتن تازه همه چیز راحت ت. شده ! لذت بخش تر شده !
و من خوشحالم که دارم این رسم و رسوم زندگی را یاد می گیرم !
و واقعا بعضی نکته هابرای من هزاران نکته هست و دوست دارم هزاران بار درباره اش بنویسم …
این حس آزادی این خانواده و مادر برای من به شدت دلچسبه !
نچسبیدن به جا و مکان خاص ، به انسان های خاص و به اتفاق ها !
من دارم یاد می گیرم که منم بخواهم همین طور آزاد باشم و مهم ترین نقطه ی شروع نچسبیدن به گذشته و اتفاقات گذشته هست . و اینکه ایمان داشته باشم هر لحظه رو زیبا زندگی کنم و به خوبی لذت ببرم و خداوند خودش منو در مدار بهتر قرار خواهد داد …
مریم جان عزیز ممنونم برای قلب مهربونی که شما رو به تهیه ی چنین فایل گوهر باری هدایت کرد …
و چه ارزشمنده این فایل خوب و بی نهایت زیبا …
خدا رو سپاس گزارم …
خدا رو سپاس گزارم …