از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 263648MB31 دقیقه
1404/2/23روز311
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد و مریم عزیز و دوستان گل
خدایا هزاران مرتبه شکرت که امروز هدایت شدم که این سریال بی نظیر و ببینم
واقعا از شروع این سریال تا پایانش خنده روی لبام بود و تا به خودم اومدم دیدم عضلات گونه ام منقبض شده از فشار 30دقیقه خنده خدایا شکرت بخاطر این زیبایی های که آفریدی
خدایاشکرت چقدر این بچه زیبا و فوق العاده بود
رنگ چشام که مثل آسمان و مثل دریا بود
رنگ موهاش که مثل خرمن و مزرعه گندم بود و میدرخشید
استایل بدنش و حرکاتش مثل رقص پرنده ها آزاد و رها بود
خدایا چقدر مادر فوق العاده ایی داشت که اینقدر باخودش در صلح بود و همچین فرزندان بی نظیری و داشت تربیت میکرد
واقعا درس بزرگی برای من داشت که وقتی باخودت در صلح باشه نمیتونی رفتار های غیر از در صلح بودن داشته باشی
واقعا تحسین برانگیز بود که حتی توی سفر با چند تا دمبل و مت ورزش میکرد و چه اندام فوق العاده ایی داشت با این که 3تا زایمان داشت
چقدر تحسین برانگیز بود که اصلا درگیر ظاهر و تیپ و …نبود و چیزایی پوشیده بود که باهاش راحت بود
واقعا چقدر باورهای درستی داشت که زندگی و راحت گرفته بود و بچه رو میزاشت هر چیزی و تجربه کنه و نگران مریضی و میکروب و … نبود
چقدر این نکته قابل تامل بود که توی امریکا خانواده ها میتونن خودشون به بچه هاشون آموزش بدن و نیازی نیست که برن مدرسه این واقعا فوق العاده بود
چقدر این باور که جامعه به خورد ماها دادن که غربی ها بنیان خانواده ندارن و این سریال و این خانواده چقدر عالی بنیان خانواده رو به تصویر کشید واقعا ازت ممنونم مریم عزیز که اینقدر فوق العاده هستی و این سریال آماده کردی
چقدر خوب بود که بچه از همون بچگی سادگی رو یاد میگرفت که میشه با چیزهای ساده و طبیعی خوش بود و لذت برد و طمع طبیعت چیشد مثل هویج مثل خاک و چوب
خدایا شکرت که این بچه اینقدر زیبا و توانا بود خدایا شکرت که این بچه اینقدر قدرت داشت توی تصمیم گیری و فکر میکرد و عجله نمیکرد (اونجایی که مریم عزیز چوب نشون میداد و یه جرقه توی ذهن من خورد .
بچه همه نگاهش به چوب مریم عزیز بود و اصلا نمیدونست که درکنارش چوب به اون بزرگی هست و چون باور توحیدی داشت اولش دست و زد به زمین بعد دید کنارش یه چوب بزرگ هست و اونو برداشت و این به من ثابت کرد که تو باید اقدام کنی خداوند نشونه بعدی جلوی راهت میزاره و اینکه اون بچه نگفت چون این چوب بزرگه نمیتونم برش دارم بلکه بدون اینکه به این مساله فکر کنه اون بلند کرد خدایا شکرت که چقدر میشه از این بچه فوق العاده زیبا درس های توحیدی یاد گرفت
خدایا هزاران مرتبه شکرت بخاطر این سایت فوق العاده و مریم و استاد عزیزم
ممنونم بخاطر این آگاهی ها و زیبایی های که با ما به اشتراک گذاشتید.