از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر خواندن نظرات زیبا و تأثیرگذارتان هستیم
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 263648MB31 دقیقه
نوا !!!
چه اسم قشنگی:)
چقدر خوب افرین بهت که جایی که بهت تحمیل کرده بودن که سختی کشیدن خوبه تونستی ذهنت رو تغییر بدی و طوری فکر کنی که بهت کمک کنه
منممم
دور و وریام به خصوص خانواده کلن رو فاز (نابرده رنج گنج میسر نمیشود) هستن ولی من عمرا نمیخوام باورش کنم چون میدونم که چرت و پرته
چون استاد بهم یاد داده که اصلا اگه چیزی سخت داره پیش میره اشتباهه یا اینکه تو داری از مسیر اشتباهش میری
پس #قرار نیست توی این دنیا پدرمون دربیاد و اذیت بشیم
با حال شد که همه از تجربه بچه داری هاشون گفتن و تو یه تجربه متفاوت از گربه داری
راستی خیلی با این جمله حال کردم : ما نیومدیم یه سری وسایل و رابطه جمع کنیم چون بقیه دارن جمع میکنن
ممنونم عزیز دلم
و اسمت خیلی خوبه…
سلام محمد جان امیدوارم که هر کجای این جهان زیبای خداوند هستی خوب ،عالی و قبراق باشی
خواستم در مورد این موضوع که گفتید مثل قبل ذوق ندارید حرف بزنم
بنظرم دلیلش همینه که خودتون هم بهش اشاره کردید سپاس گزار نبودن
وَ سَیَجزی اللهٌ الشّاکِرین
و خداوند به زودی سپاس گزاران را پاداشت میدهد
حالا چجوری در این مدار سپاس گزاری ثابت قدم باشیم؟
من میگم کتاب معجزه شکر گزاری خیلی میتونه در این مسیر به ادم کمک کنه اگه متعهد باشی و تمریناتی که میگرو هر روز انجام بدی
و من خیلی تجربه خوبی از این کتاب دارم که میتونم بگم براتون
من از وقتی استاد رو به خواهرم معرفی کردم و اون وارد این سایت شد علاوه بر اینکه خودش پیشرفت ملموسی کرده و الان از هیچ به درامد رسیده و دوره های استاد رو میخره و اصن یه ادم دیگه ای شده این کار به خود من هم خیلی کمک کرد
چون اون میرفت چیزای جدید کشف میکرد میومد به منم میگفت یکی ازاین چیزا کتاب معجزه شکر گذاری بود که خودش باهاش شروع کرده بود و امد برا منم با ذوق واشتیاق تعریف کرد که همچنین چیزی هستو خیلی میتونه کمک کنه بعد این پیشنهاد رو داد که
بیا من فلان چیز رو می زارم هدفم توام خریدن پژو پارس رو تا با قدرت شکر خلقشون کنیم
و من اون روز این حرفشو خیلی جدی گرفتم و شروع کردم به گوش دادن پادکست های کتاب
و اولین چیزی که نوشتم این بود که خدایا من نمیدونم من باید تا یکم مهر ماشینم اماده باشه که باهاش برم مدرسه اخه سال قبل خیلی سر مسیر مدرسم که دور بود درگیری داشتم و اذیت شده بودم
دیگه خلاصش کنم برات ابر و باد و مه و همه چی دست دادن به هم (البته به منم به نشانه ی پذیرش و تسلیمی دست دادن) تااین اتفاق افتاد
و بماند که یک مهر اصلا جمعه بود و مدرسه ها تعطیل بود اما من دوم پارس خریدم و سوم پارک بود تو پارکینگ مدرسه
البته اینم بگم کلی عوامل دیگه هم باعثش شد یعنی فقط این نبود که بشینم تو خونه شکر کنم ماشین بیاد دم خونمون بلکه مدت های طولانی من به عشق پارس پس انداز میکردم یا اینکه من خیلی خوب میتونستم تصورش کنم و این بی تاثیر نبود اما میدونم بخش عمدهای هم بخاطر معجزه شکر بود
و اینکه
چقدر شما هم قدرت تخیلتون خوبه لذت بردم:)))