https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/05/abasmanesh-2.webp8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2025-05-13 04:40:002025-05-13 04:40:58سریال زندگی در بهشت | قسمت 263
469نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
و هر آینه ما شما را آفریدیم، سپس شما را [تدریجاً از خاک و نطفه تا انسان کامل] شکل دادیم، 9 سپس به فرشتگان گفتیم به آدم سجده کنید [=همگی در خدمت رشد و کمال او باشید]، پس [همه فرشتگان] سجده کردند مگر ابلیس که از سجده کنندگان نبود. 10
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
سلام به استاد عزیزم و استاد شایسته ی دوست داشتنی که بی نهایت دلمون برای دیدن روی ماهتون تنگ شده ولی با شنیدن صداتون هم کلی کیف کردیم.
سلام به دوستان عزیز و همکلاسی های این بهشت الهی…
آخ که چقدددر این فایل خوب بود و درس داشت… بخصوص برای من که دخترم لیلین الان 15 ماهه هست…
اسم این پسرک زیبا و دوست داشتنی و شیرین Theolani (ثیولانی) هست که Theo یعنی هدیه ای از خدا و Lani یعنی بهشت یا آسمون… که یه سرچ کردم ظاهرا اوریجین Hawaiian داره…
اول خدا رو شکر می کنم برای خلق این فرشته های کوچولوی نازنین… برای این پسرک با چشمایی که بسیار خوش رنگ بودن… برای اون مادر با اونهمه احساس لیاقت و صلح درونی.
خدارو شکر برای این آرامش و زیبایی و صلح که در این خونواده موج می زد… چقدر مادر آرامش داشت… چقدر من الگو گرفتم و دقیقا خواسته ی این روزهای من از خداوند این بوده که کمکم کن بیشتر با خودم و جهان اطرافم در صلح باشم. تو برخورد با لی لی و تینا، تو برخورد با همسرم یا با آدمایی که گاها یکم مقاومت هم بشون دارم… و خلاصه از این بهتر خداوند عزیزم نمی تونست هینت بده بهم… خداجونم عاشقتم باشه؟
من در حد خودم تلاش می کنم که تو برخوردم و بزرگ کردن لی لی و تینا تا جایی که می تونم از این موارد رو رعایت کنم که البته خیلی کمه و از اول تو ذهنم این می گذشته که قرار نیست من مثل عموم جامعه برخورد کنم. اگر مامانای دیگه تا منو می بینن می گن اسلیپ نرینش کردی دیگه؟؟ اسیر نجوای ذهن نشم که عه؟؟؟ من مثل بقیه اینکارو نکردم… عقب افتادم… یا چه می دونم مثلا پرستارش که از صبح تا ساعت 1 پیشش هست تا حالا چندبار گفته بچه بیدار میشه یه ژاکتی جلیقه ای چیزی تنش کن سردش میشه یا زیر یکسال پرتقال بدی بچه آلرژی می گیره… یعنی هزاران هزار باید و نباید هست که خیلی وقتا ضد و نقیض هم هست که بقیه بهت می گن و من می دونستم که راحت تحت تاثیر قرار می گیرم اگر حواسم جمع نباشه. و از خدا خواستم و کمکم کرده خیلی به بقیه کاری نداشته باشم. ولی خیلی دلم می خواد که خیلی بیشتر از اینها متفاوت از عموم جامعه برخورد کنم و فکر کنم و در عمل انجامش بدم.
یکشنبه که به لطف هوای خوب قرار بود والیبال رو تو هوای آزاد و روی ماسه بازی کنیم، گفتیم بذار ما همگی بریم که لی لی و تینا هم یکم از هوا لذت ببرن. یه تایمی که سام لی لی رو رو شنها نگه داشته بود و من تو بازی بودم یهو گفت گلی بچه شن خورد!! (منو گلی صدا می کنه بیشتر)… من رفتم و دیدم دورتادور دهن لی لی شنیه… گفتم طوری نیست قاعدتا قورت نمی ده، چون دیگه سنی هست که می فهمه اینی که تو دهنشه نرم نیست یا خوردنی نیست… خلاصه با آب دور دهنش رو شستم بعدم یکم زبونشم که میاورد بیرون شستم و بعدم بهش آب دادم بخوره… سام گفت مطمئنی اکیه؟ گفتم آره بابا اصلا شن و ماسه برای تصفیه آب و این چیزا هم خوبه نگران نباش می ره معده ش رو هم تر و تمیز می کنه خخخخ حالا از چیزی که می گفتم مطمئن نبودم ولی می دونستم که بخاطر تخلخلی که دونه هاش داره تو فیلترینگ و اینا کاربرد داره… بعدم با اون آفتاب کلی ضدعفونی شده بوده :)))) خلاصه بعدم رفتم ادامه ی بازی. یا یکی دوماه پیش به محض اینکه هوا خوب شد و از سردی درومد لی لی رو می بردم تو حیاط رو چمن می ذاشتمش. البته هنوز دوست نداره رو چمن راه بره انگار حس خوبی بهش نمی ده ولی کلی با چمنا و خاک و اینا بازی می کنه… جالبه تو امریکا خییییلیا اعتقاد دارن بچه باید تو طبیعت باشه خاک و چیزای کثیف رو هم اگر بخوره ایمیونیتی بدنش ساخته میشه و کمتر مریض میشه. هنوز که هنوزه ذهنم مقاومت داره با اینکه ببینم و اکی باشم مثلا داره از زمین بیرون چیزی برمی داره بذاره دهنش بخوام چیزی نگم ولی تلاشم رو می کنم که اینطور باشم. تینا که ده سالشه الان بزرگترین تفریحش بازی کردن با کرمای تو باغچه س! تا ببینیم لی لی خانوم چه علایقی خواهد داشت…
آرامش دختر و پسر بزرگ خانواده بسیاار دلنشین بود… دقیقا با خودشون در صلح بودن. ذهن نجواگر من از اون موقع تا حالا داره میگه هوم سکول بودن و دائم تو سفر بودن باعث میشه بچه ها دوست صمیمی نداشته باشن!! ولی بهش می گم عزیز دلم اون بچه ها انقددددر نکته و اسکیل و مهارتهای مختلف یاد گرفتن انقدر شخصیتشون ساخته شده که براحتی هر وقت که بخوان می تونن با هر کسی دوستی برقرار کنن. ضمن اینکه من خودم در مورد تینا همش می بینم شاید یکی دوتا دوست داشته باشه از مدرسه که صمیمی هست. اما قطعا این قضیه درسته که مادر خانواده خیییلی بزرگه که هم مادره و هم معلم بچه هاشه. کار راحتی نیست…
اصلا آرامش و صلح مادره که باعث شده بچه ها آروم باشن…
یه نکته ی دیگه اینکه چقدر دوستی استاد و مریم بانو با این دوستان رو دوست داشتم که تو سفر و توی یه پارک اینها رو ملاقات کردن و دوستیی شکل گرفته که بعد از اون چندین بار همو دیدن و باهم ارتباط دارن… اینم درس خوبی بود برام…
خلاصه که خیلی لذت بردم و کلللی درس گرفتم و نکات مهمی برام یاداوری شد. خداجونم ممنونم ازت که منو در مدار دیدن این زیبایی ها قرار دادی.
استاد شایسته ی عزیز و دوست داشتنی سپاس فراوان از رزقی که امروز برامون فراهم کردین… بوس به کله ی مبارکتون مریم بانوی شایسته :)))
سلام عرض میکنم خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته که زحمت کشیدند این فایل بی نظیر رو آماده کردند .
وقتی دیدم فایل زندگی در بهشت روی سایت اومده یعنی اینقدر ذوق داشتم اینقدر ذوق کردم که حتی اشک توی چشمام جمع شده بود
واقعن خدا روشکر که امروز این فایل بی نظیر روزی من شد و تونستم این فایل رو ببینم
چه قدر دلم برای پرادایس تنگ شده بود و خیلی حس خوبی دارم
خدای من چه قدر این فرشته زیبا بود چه قدر جذاب بود و چه قدر دوست داشتم از نزدیک بغلش کنم
خانم شایسته چه قدر خوب از نکات مثبت این فرشته و این خانواده گفتند.
چه قدر بچه های بزرگش با هم در صلح بودن و هر کدوم وظیفه خودش رو به خوبی انجام میداد واقعن بی نظیر بودن
چه قدر مادر خانواده آسون گیر بود برای نگهداری بچه و اینکه توی سفر و توی ماشین بچه کوچک رو بزرگ کنی واقعن یه هنره و کار هر کسی نیست که این همه مسائل رو هندل کنه دمش گرم
چشمه پسر موری هم یک تجدید خاطره کردیم باهاش
هم توی 12 قدم بود و هم توی زندگی در بهشت فکر کنم
براوانی هم که یه تنه داره کل پرادایس رو تمیز کاری میکنه و زحمت زیبا سازی محوطه رو بر عهده گرفته و یه خدا قوت بهش میگم
چه قدر ماهی بزرگی گرفته بودن از دریاچه و بعدش رها کردن توی آب
چه قدر بچه راحت توی شن وخاک چهار دست وپا راه میرفت و کاری بهش نداشتن که چیزی نخوره یا زخمی نشه یا هر چیز دیگه ای که ممکنه برای بچه پیش بیاد
فقط توی این فایل جای خانم شایسته. خالی بود که ندیدیم و انشالله قسمت بعدی هم درست بشه و خود شما رو هم ببینیم
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین ودوستان بزرگوار
تشکر ویژه از مریم جون که این قدر عاشقانه زیبایی های این پردایس را با ما به اشتراک میگذارید
خدا را شکر برای نم بارون پردایس خدا را شکر برای وجود چمن های سبز و نمناک پردایس زیبا
خدایا شکرت برای وجودم در این مسیر الهی
خدایا شکرت برای وجود مریم جون که با عشق باور های جدیدی را در ذهنمان می کارند این فایل میلیارد ها ارزش داره باید مثل دوره های استاد چندین بار دیده شود و به درک برسیم
تحسین میکنم این خانوادهی نازنین را چقدر دوست داشتنی بودند چقدر رها و شادند مخصوصا مادر خانواده چقدر خوشحال و ریلکس بود
چقدر این نینی خوشکل و زیبا بود با اون چشمهای رنگی قشنگ خدا را شکر برای این همه زیبایی
مریم جون وقتی از اسباب بازی بچه صحبت کردید
یاد بچه های خودم افتادم من هم اون زمان زیاد اسباب بازی تهیه نمی کردیم بچههامون تو آشپزخونه با در قابلمه و کاسه و سبد بازی می کردند
ولی الان یه اتاق فقط مخصوص نوزاد تهیه میکنند
از تخت و کمد گرفته تا انواع و اقسام لباس ها از یه ماهگی تا یه سالگی از انواع کفش ها با سایر های مختلف واقعا این است که یاد صحبت های استاد می افتم که واقعا خداوند هیچ وقت به ما ظلم نمی کنه این ما هستیم با این افکار و باور ها به خودمون ظلم میکنیم
تازه بعد از کلی دردسر برای تهیه سیسمونی یه مراسم هم برای دیدن سیسمونی میگیرند و کلی تدارک میگیرند و مردم دعوت می کنند برای سیسمونی دیدن و کادو جمع کردن
خدا را صد هزار مرتبه شکر که من در این چند سال کلا از جامعه جدا شدم و دیگه اصلا از این جور مراسم ها خبری ندارم
این که مادر خانواده چقدر برای خودش ارزش قائل بود قابله تحسین است و برای خودش تایمی برای ورزش داشت
چقدر تربیت و نگاه به فرزندان بزرگتر جالب بود بدون اینکه مدرسه ای بروند این قدر آزاد به سفر میروند
یادم بچه ها که مدرسه می رفتند چقدر دقت می کردم که یه روز غایب نداشته باشند واز درس عقب نموندن وای چقدر هم به خودم ظلم کردم هم به بچهها
ماشالله چقدر این بچه سالم و سرحال بود همهی فایل همش می خندید و بازی می کرد مثل مادرش بود
من هم مثل اون خانم بچه هام روی پاهام میخوابوندم حس خیلی خوبی داشت ولی الان داخل نندی میندازن و تند تند تکون میدهند که فقط خوابش کنند
چه باورهای نابی در این فایل وجود داشت باورهای خود ارزشمندی باورهای های رهایی واعتماد به خداوند باورهای سلامتی باورهای روابط عالی بین خانواده باورهای رهایی از مکان و زمان و راحت با وسیله نقلیه همیشه در سفر زندگی کردن
و نچسبیدن به یه مکان خاص باور خودت بودند و فیلم بازی نکردن آقا اگر من بودم که کلی دستمال کاغذی مصرف می کردم برای تمیز کردن دهن بچه ولی این مادر چقدر راحت با دسته خودش دهنه بچه را تمیز می کرد
باور احساس مسئولیتی که بین بچه ها بود برای نگهداری نی نی واقعا قابل تحسین است
با دیدن این پردایس زیبا ذوق زده شدم مریم جون سپاس گزارم از شما زحمت میکشید و این همه آگاهی های ناب الهی را با ما به اشتراک میگذارید
خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها
تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم
ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادهای نه راه گمراهان
من ویانارو باردارشده بودم چون دوتا سقط داشتم قبلا وچون عاشق پیاده روی هستم – درحاملگیم پیاده روی هم میکردم اونم 3ماهه اول -و پباده روی وخیلی دلایل باعث شد بچه دومم سقط بشه -الان یدونه بچه دارم -ویانا روکه باردارشدم خواهرم گفت پرنیا این بچه سومه -دوتا اولی که سقط شدن – -اینوتوروخدا مواظب باش بشین سرجات استراحت کن بزاربچه توشکمت رشدکنه – حرفش خیلی به دلم نشست اونموقعی که این الهام روخدا از زبان خواهرم گفت ویانا روماه اول بود که بارداربودم – بعد متخصص گفت پیاده روی نکن وپله بالا نرو بزاربچه رشدکنه – منم استراحت کردم تو9ماه وبچم خوشگل سالم صالح بدنیا اومد – الان داشتم یک فیلم نگاه میکردم و به همسر دلخواهم فکرمیکردم از دیالوگ فیلم خدابمن الهام کرد – برای جذب همسر دلخواهت توروخدا آروم بشین سرجات – مثل ویانا که آروم نشستی سرجات ومن توشکمت بچتو رشد دادم وخوشگل وسالم صالح تحویلت دادام -الان اینم همونه تو آروم بشین سرجات بزارعشق رشدکنه همسر دلخواهتو تحویلت میدم – و ادامه الهام بود که الان همسر دلخواهتو دادم ومیدونی کیه و درامریکاااا هست – پس پرنیا دهنتو ببند بشین سرجات تا همسرتوتحویلت بدم گفتم چشم خداجونم :)))
سلام به استاد عزیزم سلام به مریم بانوی نازنین سلام به پرادایس زیبا وسلام به همه دوستان عزیزم ومهمون عزیزمون..
اول از همه خداروشکر میکنم که مریم جون دوباره یه فایل زیبای دیگه از این بهشت زیبا برامون ضبط کردید واقعا دلتنگ این بهشت شده بودیم چون آخرین بار پرادایس رو توی لباس سفید برف دیدیم والان پرادایس رو با یه استایل جدید توی لباس سبز بهار میبینیم.. خداروشکر بابت اینهمه زیبایی..
این فایل خیلی درسها داشت وخیلی نکات جالبی برای من داشت.. نحوه تربیت کردن سئو
روش تغذیه سالم وطبیعی این بچه.. دیدگاه این مادر نسبت به بچه ی کوچک داشتن وهمزمان در سفر بودن..
این حد از صلح بودن باخودشون.. خیلی برام قابل تحسین بود..
مثلا اون موقعی که تا چندروز قبل زایمان ابن خانم زیبا درسفر بودن واینکه زایمان طبیعی داشتن.. این خانم زیبا درهمچین کشور ثروتمند وامروزی اینقدر صاف وساده زندگی میکنن واقعا تحسین برانگیز هست..
زمانی که این مادر بچه رو رها میکرد که پابرهنه روی زمین راه بره یا اینکه با چوب و خاک بازی کنه خیلی برای من تحسین برانگیز بود واصلا قبل مقایسه نبود رفتار این مادر امریکایی با مادر های ما یا اینکه خود ما.. که از زمانی که باردارمیشیم یه سری محدودیت هارو برای خودمون ایجاد میکنیم تا زمان زایمان وبعداز زایمان هم یه سری محدودیت هارو برای بچه ایجاد میکنیم وکلا به روش شبکه های بهداشت ودکترهای تغذیه میخایم رفتار کنیم طوری که تمام اختیار فکر کردن وتصمیم گرفتن درمورد زندگی ونحوه بزرگ کردن بچه مونو از خودمون میگیریم وهرچی دکترا گفتن همون کارو میکنیم.. اما این خانم اصلا خودشو محدود نکرده وخودش رو از سفر ودیدن جذابیت ها وزیبایی های سفر محروم نکرده ومدام درحال مهاجرت ومسافرت بوده وزمین پهناور خداوند رو استفاده میکرده ولذت میبرده.. واین فرشته ی دوست داشتنی رو هم از لذت سفر محروم نکردن..
خیلی برام لذت بخش بودوتحسین برانگیز این قانونی که خواهر برادر بزرگتر حتما باید روزی یکی دوساعت با بجه وفت بگذرونن..
ونکته ی جالب دیگه اینکه این بچه هیچ اسباب بازی نداشت با وجودی که اگر این خانواده میخاستن براش اسباب بازی بخرن به راحتی میتونستن بخرن.. اما این خانواده به جای اینکه اسباب بازی وتفریح بچه شون رو با خریدن اسباب بازی واشیا بی جون پر کنن اون رو از همون کودکی به سفر بردن هم این بچه رو با سفر بردن پخته تر وسرزنده تر کردن وهم تفریح این بچه یه تفریح سالم وطبیعی بوده چی از این لذت بخش تر..
این بچه تا الان که 9ماهه بود فقط با شیر مادر تغذیه شده وهمین باعث شده بود که ماشالا یه بدن قویتر داشته باشه وزبر وزنده تر باشه قشنگ مشخص بود زمانی که چوب واز روی زمین برداشت وتوی دستش نگه داشته بود.. یا اینکه همون بشین پاشو کردنش که فقط با گرفتن انگشت بزرگترش میتونست راحت بشبن پاشو بکنه..
ونکته ی جالب دیگه وتمرکز بر زیبایی این بچه که چقدر ماشالا زیبا بود چه چشمای روشنی داشت چه رنگ خاصی چه خنده ی دلنشین وشیرینی داشت.. چقدر آروم بود. وچه مادر زیبایی هم داشت..
نکته ی جالب دیگه لالایی خوندن مادر بود من این شعر وقبلا توی کارتون های شبکه ی جِم شنیده بودم اما الان به صورت طبیعی وزنده از زبان این مادر زیبا شنیدم..
نکته ی جالب دیگه اینکه بجه ها به جای تو فضای مجازی یا دور گوشی بودن بیشتر وقتشون وبه ماهیگیری ورفتن توی تریل های پیاده روی میگذروندن اینم واسم نکته ی جالبی بود وتحسینشون کردم..
نکته ی جالب دیگه ماشالا ماهی های هیولای دریاچه بود خدای من چقدر بزرگ بود اون ماهی که پسر خونواده گرفته بود واقعا بزرگ بود خدا برکت..
نکته ی جالب دیگه اینکه ماوقتی چهارروز میریم سفر روز پنجم دوست داریم زودتر بیاین خونه وزمانی که میرسیم اول که اینقد خسته هستیم که انگار کوه کندیم ودوم اینکه اینقدر از دیدن خونه خوشحال میشیم که انگار این چندروزه ی سفر رو تو اسارت بودیم..
اما این خونواده به راحتی تمام عمرشون وتو سفر هستن ولذت میبرن.. چقدر دیدگاه ها متفاوته چقدر ما باورهای محدود کننده داریم وخودمون و در زندان باورهای محدود کننده مون حبس کردیم.. واقعا با دیدن این فایل خیلی از باورهام تکون خورد دوست دارم منم همینقدر آسون گیر باشم نسبت به همه چی دوست دارم رها کنم خودم رو از همه چی وآزاد وسبکبال پرواز کنم..
مرسی مریم جون بابت این فایل زیبا.. بابت وقتی که میزارید وباعشق فایل ضبط میکنید واقعا لذت بردم دوستتون دارم به امید دیدار..
درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید
به نام خداوندی که رحمتش رحمتش بی اندازه و مهربانی اش همیشگیست
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
خدای مهربونم شکرت که هر آنچه دارم از آن توست
خدای مهربونم من به هر خیری که از جانب تو به من برسد سخت نیازمندم
خدای مهربونم شکرت که در مسیر هدایت الهی هستم
مریم جان عزیزم واقعا سپاسگزارم، خیلی عالی و فوق العاده بود، یک حس رها شدگی با دیدن این فایل به من دست داد و حس کردم که واقعا هدایت شدم با این فایل که خدا به من بگه زهرا رها باش .رها باش
خدایا شکرت خیی حالم عجیبه ،نمیدونم چی بایدبنویسم ،درونم با دیدن این فایل به آرامش عمیقی رسید..خدایا شکرت
این فایل هم مثل همه فایل های سایت الهی تون پر از درس بود برام.
همیشه به مباحث علمی و آموزنده علاقه داشتم و آشنایی با این سایت لطف خدای مهربونمون به من بود.
من یه خانم متاهل هستم و هنوز فرزندی ندارم و خدارا شاکرم و از شما ممنونم که الگوی بی نظیری برای من هستین در زندگی و فایل امروز رو سیو کردم تا بارها و بارها ببینم و در زندگی ام اجرا کنم .هزاران بار شکر و هزاران بار ممنون از مریم عزیزم که با عشق برای ما فیلم میگیرین
وای فایل زندگی در بهشت چقدر دلم تنگ شده بود دلم حتی برای پردایس هم تنگ شده بود
دوست داشتم چهره ماه استاد ببینم چقدر این بچه زیبا بود واقعا و خودم کادر هستم و دختر 13 ساله دارم انقدری که این مادر بچه رو راحت بزرگ میمرد منو یاد اور ی بچه بزرگ کردن خودم مبکنه که چقدر سخت گرفتم به چیزی دست بزنه بچه دندون بچه اگه میافتاد با ابجوش میشستم که بچه میکروب جذب بدن بچه نشه من این مادرو واقعا تحسین مکینم و این مدل سبک زندگی بچه رو از همین حالا خود ساخته بار میارن چقدر برام جالب بود غذای کمکی بهش نمیدان واقعا تحسین میکنم که همش تو مسافرت هستن
برادر خواهر بزرگتر از اینکه وظیفه دارن روزی یک ساعت وقت بگذرونن و این فایلو چقدر درس داشت مادر رو صندلی ماساژور با خیال راحت بود لحظه ای چشمش باز نشد بچه چیکار میکنه اتفایی براش نیوفته این ارامش واقعا تحسین داره و چقدر در صلح بود سبک ساده زیستی کمتر کسی اینطور این سبک زندگی میکنه مریم جون ممنونم ازتون مارو شریک کردین تو لحظات عالی سپاسگزارم ازتون
اعراف:11
وَلَقَدْ خَلَقْنَاکُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاکُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِکَهِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِیسَ لَمْ یَکُن مِّنَ السَّاجِدِینَ
و هر آینه ما شما را آفریدیم، سپس شما را [تدریجاً از خاک و نطفه تا انسان کامل] شکل دادیم، 9 سپس به فرشتگان گفتیم به آدم سجده کنید [=همگی در خدمت رشد و کمال او باشید]، پس [همه فرشتگان] سجده کردند مگر ابلیس که از سجده کنندگان نبود. 10
$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$$
سلام به استاد عزیزم و استاد شایسته ی دوست داشتنی که بی نهایت دلمون برای دیدن روی ماهتون تنگ شده ولی با شنیدن صداتون هم کلی کیف کردیم.
سلام به دوستان عزیز و همکلاسی های این بهشت الهی…
آخ که چقدددر این فایل خوب بود و درس داشت… بخصوص برای من که دخترم لیلین الان 15 ماهه هست…
اسم این پسرک زیبا و دوست داشتنی و شیرین Theolani (ثیولانی) هست که Theo یعنی هدیه ای از خدا و Lani یعنی بهشت یا آسمون… که یه سرچ کردم ظاهرا اوریجین Hawaiian داره…
اول خدا رو شکر می کنم برای خلق این فرشته های کوچولوی نازنین… برای این پسرک با چشمایی که بسیار خوش رنگ بودن… برای اون مادر با اونهمه احساس لیاقت و صلح درونی.
خدارو شکر برای این آرامش و زیبایی و صلح که در این خونواده موج می زد… چقدر مادر آرامش داشت… چقدر من الگو گرفتم و دقیقا خواسته ی این روزهای من از خداوند این بوده که کمکم کن بیشتر با خودم و جهان اطرافم در صلح باشم. تو برخورد با لی لی و تینا، تو برخورد با همسرم یا با آدمایی که گاها یکم مقاومت هم بشون دارم… و خلاصه از این بهتر خداوند عزیزم نمی تونست هینت بده بهم… خداجونم عاشقتم باشه؟
من در حد خودم تلاش می کنم که تو برخوردم و بزرگ کردن لی لی و تینا تا جایی که می تونم از این موارد رو رعایت کنم که البته خیلی کمه و از اول تو ذهنم این می گذشته که قرار نیست من مثل عموم جامعه برخورد کنم. اگر مامانای دیگه تا منو می بینن می گن اسلیپ نرینش کردی دیگه؟؟ اسیر نجوای ذهن نشم که عه؟؟؟ من مثل بقیه اینکارو نکردم… عقب افتادم… یا چه می دونم مثلا پرستارش که از صبح تا ساعت 1 پیشش هست تا حالا چندبار گفته بچه بیدار میشه یه ژاکتی جلیقه ای چیزی تنش کن سردش میشه یا زیر یکسال پرتقال بدی بچه آلرژی می گیره… یعنی هزاران هزار باید و نباید هست که خیلی وقتا ضد و نقیض هم هست که بقیه بهت می گن و من می دونستم که راحت تحت تاثیر قرار می گیرم اگر حواسم جمع نباشه. و از خدا خواستم و کمکم کرده خیلی به بقیه کاری نداشته باشم. ولی خیلی دلم می خواد که خیلی بیشتر از اینها متفاوت از عموم جامعه برخورد کنم و فکر کنم و در عمل انجامش بدم.
یکشنبه که به لطف هوای خوب قرار بود والیبال رو تو هوای آزاد و روی ماسه بازی کنیم، گفتیم بذار ما همگی بریم که لی لی و تینا هم یکم از هوا لذت ببرن. یه تایمی که سام لی لی رو رو شنها نگه داشته بود و من تو بازی بودم یهو گفت گلی بچه شن خورد!! (منو گلی صدا می کنه بیشتر)… من رفتم و دیدم دورتادور دهن لی لی شنیه… گفتم طوری نیست قاعدتا قورت نمی ده، چون دیگه سنی هست که می فهمه اینی که تو دهنشه نرم نیست یا خوردنی نیست… خلاصه با آب دور دهنش رو شستم بعدم یکم زبونشم که میاورد بیرون شستم و بعدم بهش آب دادم بخوره… سام گفت مطمئنی اکیه؟ گفتم آره بابا اصلا شن و ماسه برای تصفیه آب و این چیزا هم خوبه نگران نباش می ره معده ش رو هم تر و تمیز می کنه خخخخ حالا از چیزی که می گفتم مطمئن نبودم ولی می دونستم که بخاطر تخلخلی که دونه هاش داره تو فیلترینگ و اینا کاربرد داره… بعدم با اون آفتاب کلی ضدعفونی شده بوده :)))) خلاصه بعدم رفتم ادامه ی بازی. یا یکی دوماه پیش به محض اینکه هوا خوب شد و از سردی درومد لی لی رو می بردم تو حیاط رو چمن می ذاشتمش. البته هنوز دوست نداره رو چمن راه بره انگار حس خوبی بهش نمی ده ولی کلی با چمنا و خاک و اینا بازی می کنه… جالبه تو امریکا خییییلیا اعتقاد دارن بچه باید تو طبیعت باشه خاک و چیزای کثیف رو هم اگر بخوره ایمیونیتی بدنش ساخته میشه و کمتر مریض میشه. هنوز که هنوزه ذهنم مقاومت داره با اینکه ببینم و اکی باشم مثلا داره از زمین بیرون چیزی برمی داره بذاره دهنش بخوام چیزی نگم ولی تلاشم رو می کنم که اینطور باشم. تینا که ده سالشه الان بزرگترین تفریحش بازی کردن با کرمای تو باغچه س! تا ببینیم لی لی خانوم چه علایقی خواهد داشت…
آرامش دختر و پسر بزرگ خانواده بسیاار دلنشین بود… دقیقا با خودشون در صلح بودن. ذهن نجواگر من از اون موقع تا حالا داره میگه هوم سکول بودن و دائم تو سفر بودن باعث میشه بچه ها دوست صمیمی نداشته باشن!! ولی بهش می گم عزیز دلم اون بچه ها انقددددر نکته و اسکیل و مهارتهای مختلف یاد گرفتن انقدر شخصیتشون ساخته شده که براحتی هر وقت که بخوان می تونن با هر کسی دوستی برقرار کنن. ضمن اینکه من خودم در مورد تینا همش می بینم شاید یکی دوتا دوست داشته باشه از مدرسه که صمیمی هست. اما قطعا این قضیه درسته که مادر خانواده خیییلی بزرگه که هم مادره و هم معلم بچه هاشه. کار راحتی نیست…
اصلا آرامش و صلح مادره که باعث شده بچه ها آروم باشن…
یه نکته ی دیگه اینکه چقدر دوستی استاد و مریم بانو با این دوستان رو دوست داشتم که تو سفر و توی یه پارک اینها رو ملاقات کردن و دوستیی شکل گرفته که بعد از اون چندین بار همو دیدن و باهم ارتباط دارن… اینم درس خوبی بود برام…
خلاصه که خیلی لذت بردم و کلللی درس گرفتم و نکات مهمی برام یاداوری شد. خداجونم ممنونم ازت که منو در مدار دیدن این زیبایی ها قرار دادی.
استاد شایسته ی عزیز و دوست داشتنی سپاس فراوان از رزقی که امروز برامون فراهم کردین… بوس به کله ی مبارکتون مریم بانوی شایسته :)))
سلام عرض میکنم خدمت استاد عباسمنش و خانم شایسته که زحمت کشیدند این فایل بی نظیر رو آماده کردند .
وقتی دیدم فایل زندگی در بهشت روی سایت اومده یعنی اینقدر ذوق داشتم اینقدر ذوق کردم که حتی اشک توی چشمام جمع شده بود
واقعن خدا روشکر که امروز این فایل بی نظیر روزی من شد و تونستم این فایل رو ببینم
چه قدر دلم برای پرادایس تنگ شده بود و خیلی حس خوبی دارم
خدای من چه قدر این فرشته زیبا بود چه قدر جذاب بود و چه قدر دوست داشتم از نزدیک بغلش کنم
خانم شایسته چه قدر خوب از نکات مثبت این فرشته و این خانواده گفتند.
چه قدر بچه های بزرگش با هم در صلح بودن و هر کدوم وظیفه خودش رو به خوبی انجام میداد واقعن بی نظیر بودن
چه قدر مادر خانواده آسون گیر بود برای نگهداری بچه و اینکه توی سفر و توی ماشین بچه کوچک رو بزرگ کنی واقعن یه هنره و کار هر کسی نیست که این همه مسائل رو هندل کنه دمش گرم
چشمه پسر موری هم یک تجدید خاطره کردیم باهاش
هم توی 12 قدم بود و هم توی زندگی در بهشت فکر کنم
براوانی هم که یه تنه داره کل پرادایس رو تمیز کاری میکنه و زحمت زیبا سازی محوطه رو بر عهده گرفته و یه خدا قوت بهش میگم
چه قدر ماهی بزرگی گرفته بودن از دریاچه و بعدش رها کردن توی آب
چه قدر بچه راحت توی شن وخاک چهار دست وپا راه میرفت و کاری بهش نداشتن که چیزی نخوره یا زخمی نشه یا هر چیز دیگه ای که ممکنه برای بچه پیش بیاد
فقط توی این فایل جای خانم شایسته. خالی بود که ندیدیم و انشالله قسمت بعدی هم درست بشه و خود شما رو هم ببینیم
عاشقتونم
این از اون کلیپ ها بود که کلی درس داره توش و کلی میشه الگو گرفت تو هر بخشی که ادم میخواد
خیلی چیز ها هست ادم میتونه قبولش کنه و به اون سبک زندگی کنه یا بگه نه این رو دوست ندارم و میخوام جور دیگری باشم.
یعنی این خانواده با چیزی که توی جامعه خیلی عرف هست هم باز یک سبک دیگه ای رو انتخاب میکنه مثلا بچه تو خونه درس بخونن یا تفریحات فیزیکی بیشتر و و و و
این سبک زندگی رو حدودا تجربه کردم در سبک زندگی زن داداشم که آلمانی هست که یک زن موفق هست در آلمان و خیلی رفتارش با بچه مثل این خانوم هست
مثلا بچه پا برهنه راه بره و الکی دارویی مصرف نکنن و و خودش اصلا حرص نمیزنه و همیشه دوست داره دوروبریاش وقتی پیشش هستن بهش کمک کنن در نگهداری بچه
نمیدونم اصلا این سبک زندگی رو میپسندم یا نه
فقط میدونم در این نوع سبک زندگی باید از خیلی چیزها گذشت و به خیلی چیز ها رسید باید به سادگی رسید و خودمان بودن رو زندگی کنیم.
معمولا اینجور آدم ها خیلی حرف مردم براشون کمتر اهمیت داره.
خدا خیرتون بده خانوم شایسته و استاد عزیز
بیشتر ویدیو اگر موقعیت شد بگذارید
ممنون از شما
فردین
به نام خدای مهربان سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته نازنین ودوستان بزرگوار
تشکر ویژه از مریم جون که این قدر عاشقانه زیبایی های این پردایس را با ما به اشتراک میگذارید
خدا را شکر برای نم بارون پردایس خدا را شکر برای وجود چمن های سبز و نمناک پردایس زیبا
خدایا شکرت برای وجودم در این مسیر الهی
خدایا شکرت برای وجود مریم جون که با عشق باور های جدیدی را در ذهنمان می کارند این فایل میلیارد ها ارزش داره باید مثل دوره های استاد چندین بار دیده شود و به درک برسیم
تحسین میکنم این خانوادهی نازنین را چقدر دوست داشتنی بودند چقدر رها و شادند مخصوصا مادر خانواده چقدر خوشحال و ریلکس بود
چقدر این نینی خوشکل و زیبا بود با اون چشمهای رنگی قشنگ خدا را شکر برای این همه زیبایی
مریم جون وقتی از اسباب بازی بچه صحبت کردید
یاد بچه های خودم افتادم من هم اون زمان زیاد اسباب بازی تهیه نمی کردیم بچههامون تو آشپزخونه با در قابلمه و کاسه و سبد بازی می کردند
ولی الان یه اتاق فقط مخصوص نوزاد تهیه میکنند
از تخت و کمد گرفته تا انواع و اقسام لباس ها از یه ماهگی تا یه سالگی از انواع کفش ها با سایر های مختلف واقعا این است که یاد صحبت های استاد می افتم که واقعا خداوند هیچ وقت به ما ظلم نمی کنه این ما هستیم با این افکار و باور ها به خودمون ظلم میکنیم
تازه بعد از کلی دردسر برای تهیه سیسمونی یه مراسم هم برای دیدن سیسمونی میگیرند و کلی تدارک میگیرند و مردم دعوت می کنند برای سیسمونی دیدن و کادو جمع کردن
خدا را صد هزار مرتبه شکر که من در این چند سال کلا از جامعه جدا شدم و دیگه اصلا از این جور مراسم ها خبری ندارم
این که مادر خانواده چقدر برای خودش ارزش قائل بود قابله تحسین است و برای خودش تایمی برای ورزش داشت
چقدر تربیت و نگاه به فرزندان بزرگتر جالب بود بدون اینکه مدرسه ای بروند این قدر آزاد به سفر میروند
یادم بچه ها که مدرسه می رفتند چقدر دقت می کردم که یه روز غایب نداشته باشند واز درس عقب نموندن وای چقدر هم به خودم ظلم کردم هم به بچهها
ماشالله چقدر این بچه سالم و سرحال بود همهی فایل همش می خندید و بازی می کرد مثل مادرش بود
من هم مثل اون خانم بچه هام روی پاهام میخوابوندم حس خیلی خوبی داشت ولی الان داخل نندی میندازن و تند تند تکون میدهند که فقط خوابش کنند
چه باورهای نابی در این فایل وجود داشت باورهای خود ارزشمندی باورهای های رهایی واعتماد به خداوند باورهای سلامتی باورهای روابط عالی بین خانواده باورهای رهایی از مکان و زمان و راحت با وسیله نقلیه همیشه در سفر زندگی کردن
و نچسبیدن به یه مکان خاص باور خودت بودند و فیلم بازی نکردن آقا اگر من بودم که کلی دستمال کاغذی مصرف می کردم برای تمیز کردن دهن بچه ولی این مادر چقدر راحت با دسته خودش دهنه بچه را تمیز می کرد
باور احساس مسئولیتی که بین بچه ها بود برای نگهداری نی نی واقعا قابل تحسین است
با دیدن این پردایس زیبا ذوق زده شدم مریم جون سپاس گزارم از شما زحمت میکشید و این همه آگاهی های ناب الهی را با ما به اشتراک میگذارید
خدایا مرا آسان کن برای آسانی ها
تنها تو را می پرستم وتنها از تو کمک می خواهم
ما را به راه راست هدایت کن راه کسانی که به آنها نعمت دادهای نه راه گمراهان
سلام به استادعزیزم
سلام به همه عزیزان
من ویانارو باردارشده بودم چون دوتا سقط داشتم قبلا وچون عاشق پیاده روی هستم – درحاملگیم پیاده روی هم میکردم اونم 3ماهه اول -و پباده روی وخیلی دلایل باعث شد بچه دومم سقط بشه -الان یدونه بچه دارم -ویانا روکه باردارشدم خواهرم گفت پرنیا این بچه سومه -دوتا اولی که سقط شدن – -اینوتوروخدا مواظب باش بشین سرجات استراحت کن بزاربچه توشکمت رشدکنه – حرفش خیلی به دلم نشست اونموقعی که این الهام روخدا از زبان خواهرم گفت ویانا روماه اول بود که بارداربودم – بعد متخصص گفت پیاده روی نکن وپله بالا نرو بزاربچه رشدکنه – منم استراحت کردم تو9ماه وبچم خوشگل سالم صالح بدنیا اومد – الان داشتم یک فیلم نگاه میکردم و به همسر دلخواهم فکرمیکردم از دیالوگ فیلم خدابمن الهام کرد – برای جذب همسر دلخواهت توروخدا آروم بشین سرجات – مثل ویانا که آروم نشستی سرجات ومن توشکمت بچتو رشد دادم وخوشگل وسالم صالح تحویلت دادام -الان اینم همونه تو آروم بشین سرجات بزارعشق رشدکنه همسر دلخواهتو تحویلت میدم – و ادامه الهام بود که الان همسر دلخواهتو دادم ومیدونی کیه و درامریکاااا هست – پس پرنیا دهنتو ببند بشین سرجات تا همسرتوتحویلت بدم گفتم چشم خداجونم :)))
بنام خدای مهربان..
سلام به استاد عزیزم سلام به مریم بانوی نازنین سلام به پرادایس زیبا وسلام به همه دوستان عزیزم ومهمون عزیزمون..
اول از همه خداروشکر میکنم که مریم جون دوباره یه فایل زیبای دیگه از این بهشت زیبا برامون ضبط کردید واقعا دلتنگ این بهشت شده بودیم چون آخرین بار پرادایس رو توی لباس سفید برف دیدیم والان پرادایس رو با یه استایل جدید توی لباس سبز بهار میبینیم.. خداروشکر بابت اینهمه زیبایی..
این فایل خیلی درسها داشت وخیلی نکات جالبی برای من داشت.. نحوه تربیت کردن سئو
روش تغذیه سالم وطبیعی این بچه.. دیدگاه این مادر نسبت به بچه ی کوچک داشتن وهمزمان در سفر بودن..
این حد از صلح بودن باخودشون.. خیلی برام قابل تحسین بود..
مثلا اون موقعی که تا چندروز قبل زایمان ابن خانم زیبا درسفر بودن واینکه زایمان طبیعی داشتن.. این خانم زیبا درهمچین کشور ثروتمند وامروزی اینقدر صاف وساده زندگی میکنن واقعا تحسین برانگیز هست..
زمانی که این مادر بچه رو رها میکرد که پابرهنه روی زمین راه بره یا اینکه با چوب و خاک بازی کنه خیلی برای من تحسین برانگیز بود واصلا قبل مقایسه نبود رفتار این مادر امریکایی با مادر های ما یا اینکه خود ما.. که از زمانی که باردارمیشیم یه سری محدودیت هارو برای خودمون ایجاد میکنیم تا زمان زایمان وبعداز زایمان هم یه سری محدودیت هارو برای بچه ایجاد میکنیم وکلا به روش شبکه های بهداشت ودکترهای تغذیه میخایم رفتار کنیم طوری که تمام اختیار فکر کردن وتصمیم گرفتن درمورد زندگی ونحوه بزرگ کردن بچه مونو از خودمون میگیریم وهرچی دکترا گفتن همون کارو میکنیم.. اما این خانم اصلا خودشو محدود نکرده وخودش رو از سفر ودیدن جذابیت ها وزیبایی های سفر محروم نکرده ومدام درحال مهاجرت ومسافرت بوده وزمین پهناور خداوند رو استفاده میکرده ولذت میبرده.. واین فرشته ی دوست داشتنی رو هم از لذت سفر محروم نکردن..
خیلی برام لذت بخش بودوتحسین برانگیز این قانونی که خواهر برادر بزرگتر حتما باید روزی یکی دوساعت با بجه وفت بگذرونن..
ونکته ی جالب دیگه اینکه این بچه هیچ اسباب بازی نداشت با وجودی که اگر این خانواده میخاستن براش اسباب بازی بخرن به راحتی میتونستن بخرن.. اما این خانواده به جای اینکه اسباب بازی وتفریح بچه شون رو با خریدن اسباب بازی واشیا بی جون پر کنن اون رو از همون کودکی به سفر بردن هم این بچه رو با سفر بردن پخته تر وسرزنده تر کردن وهم تفریح این بچه یه تفریح سالم وطبیعی بوده چی از این لذت بخش تر..
این بچه تا الان که 9ماهه بود فقط با شیر مادر تغذیه شده وهمین باعث شده بود که ماشالا یه بدن قویتر داشته باشه وزبر وزنده تر باشه قشنگ مشخص بود زمانی که چوب واز روی زمین برداشت وتوی دستش نگه داشته بود.. یا اینکه همون بشین پاشو کردنش که فقط با گرفتن انگشت بزرگترش میتونست راحت بشبن پاشو بکنه..
ونکته ی جالب دیگه وتمرکز بر زیبایی این بچه که چقدر ماشالا زیبا بود چه چشمای روشنی داشت چه رنگ خاصی چه خنده ی دلنشین وشیرینی داشت.. چقدر آروم بود. وچه مادر زیبایی هم داشت..
نکته ی جالب دیگه لالایی خوندن مادر بود من این شعر وقبلا توی کارتون های شبکه ی جِم شنیده بودم اما الان به صورت طبیعی وزنده از زبان این مادر زیبا شنیدم..
نکته ی جالب دیگه اینکه بجه ها به جای تو فضای مجازی یا دور گوشی بودن بیشتر وقتشون وبه ماهیگیری ورفتن توی تریل های پیاده روی میگذروندن اینم واسم نکته ی جالبی بود وتحسینشون کردم..
نکته ی جالب دیگه ماشالا ماهی های هیولای دریاچه بود خدای من چقدر بزرگ بود اون ماهی که پسر خونواده گرفته بود واقعا بزرگ بود خدا برکت..
نکته ی جالب دیگه اینکه ماوقتی چهارروز میریم سفر روز پنجم دوست داریم زودتر بیاین خونه وزمانی که میرسیم اول که اینقد خسته هستیم که انگار کوه کندیم ودوم اینکه اینقدر از دیدن خونه خوشحال میشیم که انگار این چندروزه ی سفر رو تو اسارت بودیم..
اما این خونواده به راحتی تمام عمرشون وتو سفر هستن ولذت میبرن.. چقدر دیدگاه ها متفاوته چقدر ما باورهای محدود کننده داریم وخودمون و در زندان باورهای محدود کننده مون حبس کردیم.. واقعا با دیدن این فایل خیلی از باورهام تکون خورد دوست دارم منم همینقدر آسون گیر باشم نسبت به همه چی دوست دارم رها کنم خودم رو از همه چی وآزاد وسبکبال پرواز کنم..
مرسی مریم جون بابت این فایل زیبا.. بابت وقتی که میزارید وباعشق فایل ضبط میکنید واقعا لذت بردم دوستتون دارم به امید دیدار..
درپناه الله یکتا شادوپیروز و ثروتمند وسعادتمند دردنیاواخرت باشید
به نام خداوندی که رحمتش رحمتش بی اندازه و مهربانی اش همیشگیست
لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم
خدای مهربونم شکرت که هر آنچه دارم از آن توست
خدای مهربونم من به هر خیری که از جانب تو به من برسد سخت نیازمندم
خدای مهربونم شکرت که در مسیر هدایت الهی هستم
مریم جان عزیزم واقعا سپاسگزارم، خیلی عالی و فوق العاده بود، یک حس رها شدگی با دیدن این فایل به من دست داد و حس کردم که واقعا هدایت شدم با این فایل که خدا به من بگه زهرا رها باش .رها باش
خدایا شکرت خیی حالم عجیبه ،نمیدونم چی بایدبنویسم ،درونم با دیدن این فایل به آرامش عمیقی رسید..خدایا شکرت
چقدر مادر بچه ها با خودش در صلح بود
چقدر آرام و متین
چقدر رها
چقدر رفتار عالی با بچه ها
خدایا شکرت که به این فایل هدایت شدم
خدایا شکرت که هدایتم کردی ،کمکم کردی ،
در پناه الله یکتا شاد و پیروز و سلامت باشید
سلام استاد و خانم شایسته عزیزم
چقدر این بچه زیبا سالم قوی و باهوشه
بچه سالم و صالح به این میگن
دوتا برادر و خواهر مهربون هم داره که عاشقش هستن و دوس دارن برادرشون چیزای خوب رو تجربه کنه و رشد کنه
از عشق دادن بهش لذت میبرن
از اینکه کاراشو براش انجام بدن لذت میبرن
و مادرشون چقدر شاد بود
و مشخصه که از بچه داشتن داره لذت میبره
واقعا آفرین من خیلی لذت بردم که اینقدر طبیعی بچه داره رشد میکنه
چیزای جدید
جاهای جدید رو تجربه میکنه
با طبیعت در تماس هست
و واقعا داره خودشو روحشو از همون کودکی تجربه میکنه
همه ما میتونیم قدم به قدم به سمت تجربه خواسته های واقعیمون حرکت کنیم
مثلا با دیدن بچه های سالم و صالح
با دیدن بچه های باهوش و طبیعی
سبک زندگی که خیلیا دارن و مطتبق با روحشون هست
مثلا دیدن پرادایس و مریم جون و استاد که هرچی روحشون و دلشون بخواد تجربه میکنن و به سلامتی ازش عبور میکنن
نمیترسن از تجربه کردن
که نکنه این خواسته روحم نباشه و حالم بد بشه و دچار سیکل معیوب بشم
نه باوردارن که خداونو خیلی مهربونه و راه رو بهشون نشون میده
اینکه اینقدر بدون مقاومت در برابر تغییر هستن خیلی جای تحسین داره
و باور دارن به خدای درونشون هی شک نمیکنن بهش و با این باور این خدای درون رو رشد دادن و ساختن
و روز بروز دارن لذت و شادی رو تجربه میکنن اونم به سبک خودشون نه به سبک دیگران
خداروشکر برای این بهشت پنهاور روی زمین
من ایمان دارم که اون دنیا بهش بی سروصدا با صدای ملایم لذت بخش توی طبیعت و بدن سبک مثل پر احساس زیبایی
احساس فراوانی
احساس شادی
و بدون نیاز شدید هستیم
تجربه ای که الان داریم تلاش میکنیم تا بهش برسیم رو اونجا به سادگی تجربه خواهیم کرد
خداوند رو شاکرم برای این تلاش رسیدن به خواسته هامون
چون این ینی زندگی
ینی لذت بردن
وقتی تلاش میکنم طبق خواسته روحم زندگی کنم
روح و ذهن کنجکاوم منو میبره به جاهایی که با عشق تجربه میکنم و فید بکشو میگیرم
و کاملا راضی و لذت بخش اگه بخوام ادامه میدم اگه نخوام ازش گذر میکنم
و خداوند رو شاکرم برای فرصتی که به من داده تا این جهان رو تجربه کنم
تا تواسته هامو تجربه کنم
مزه مزه کنم
و ازش بگذرم
هروز یه ماجرای تازه
هروز یه احساس تازه
هروز یه نعمت تازه
هروز گسترش
هروز تجربه ایمان
هروز تجربه خودم
هروز تجربه فراوانی
هروز انجام تمرین مدیتیشن و کنترل ذهن درعین انتعطاف دربرابر خواسته روحم
سلام مریم جان
فایل فوق العاده ای بود ،بی نظیر
یه دنیا ممنون بابت لطف و محبتت ️
این فایل هم مثل همه فایل های سایت الهی تون پر از درس بود برام.
همیشه به مباحث علمی و آموزنده علاقه داشتم و آشنایی با این سایت لطف خدای مهربونمون به من بود.
من یه خانم متاهل هستم و هنوز فرزندی ندارم و خدارا شاکرم و از شما ممنونم که الگوی بی نظیری برای من هستین در زندگی و فایل امروز رو سیو کردم تا بارها و بارها ببینم و در زندگی ام اجرا کنم .هزاران بار شکر و هزاران بار ممنون از مریم عزیزم که با عشق برای ما فیلم میگیرین
سلام استاد جان ومریم جان
وای فایل زندگی در بهشت چقدر دلم تنگ شده بود دلم حتی برای پردایس هم تنگ شده بود
دوست داشتم چهره ماه استاد ببینم چقدر این بچه زیبا بود واقعا و خودم کادر هستم و دختر 13 ساله دارم انقدری که این مادر بچه رو راحت بزرگ میمرد منو یاد اور ی بچه بزرگ کردن خودم مبکنه که چقدر سخت گرفتم به چیزی دست بزنه بچه دندون بچه اگه میافتاد با ابجوش میشستم که بچه میکروب جذب بدن بچه نشه من این مادرو واقعا تحسین مکینم و این مدل سبک زندگی بچه رو از همین حالا خود ساخته بار میارن چقدر برام جالب بود غذای کمکی بهش نمیدان واقعا تحسین میکنم که همش تو مسافرت هستن
برادر خواهر بزرگتر از اینکه وظیفه دارن روزی یک ساعت وقت بگذرونن و این فایلو چقدر درس داشت مادر رو صندلی ماساژور با خیال راحت بود لحظه ای چشمش باز نشد بچه چیکار میکنه اتفایی براش نیوفته این ارامش واقعا تحسین داره و چقدر در صلح بود سبک ساده زیستی کمتر کسی اینطور این سبک زندگی میکنه مریم جون ممنونم ازتون مارو شریک کردین تو لحظات عالی سپاسگزارم ازتون