نوشتهی زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «امیر حسین»، به عنوان متن انتخابیی این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند:
به نام خدا
خدایا شکرت بابت این روز فوق العاده و خدایا شکرت که کمکم کردی که قدم اول رو تو نوشتن این کامت طولانی بردارم.
استاد عزیز و مریم خانم ازتون سپاسگذارم بابت اینکه این لحظاتو با ما به اشتراک میزارین ممنون!
اولش فکر کردم که اونی که موتور میرونه همون پسر بزرگست اما بعدش دیدم همون یوتوبر خودمونه چقدر زیبا بود این اعتماد به نفسش که تنهایی رفته بود موتور سواری و به نجوا های ذهنش اجازه نداده بود که سد راهش بشن از تجربه این نعمت بزرگ (همون کاری که من کردم و نوشتن این کامنتو شروع کردم با امید به خدا) چقدر خونسردی پدرش برام جالب بود که البته تو قسمت های قبلی هم دیده بودیم که بچه ها رو سپرده به تنها و تنها نگهدارنده عالم.
مریم خانم عزیز چقدر زیبا ازش تعریف و تمجید کرد و چقدر انرژی داد به این پسر دوست داشتنی
چقدر بچه ها خودمونی بودن , یعقوب چقدر راحت قدم برداشت راحت لباسشو کند و پرید تو آب (اینا همش درسه واسه من)
همونطور که تو قسمت های قبل دیدیم چقدر روابط این بچه ها با هم قشنگه و چقدر با هم راحتن هیچکدوم به دل نمی گیرن شوخی ها رو و از حضور کنار هم لذت می برن
واقعا آفرین به این پدر که راحت بدون هیچگونه مشکلی رفت با بچه ها بازی کنه بدون اینکه نگران حرف مردم باشه و رفت با بچه ها از آب تمیز و خنک و آفتاب گرم لذت ببره
ادامه این کامنت به ترجمه و بیان نکته ها اختصاص داره
خب اولش یکم دیر رسیدیم اما از قراره معلوم هدف اینه که سد های ذهنی دوست عزیزمون رو بشکونیم (کمک کنیم که ایشون بشکنه چون آخر سر تنها کسی که تصمیم می گیره که راکد بمونه یا پیشرفت کنه خود ایشونه) خب اولش استاد با گفتن الگو هایی که به دوست خوبمون کمک کنه شروع میکنه(ترجمه دیالوگ به دیالوگ نمی کنم )
اینجا پدر یعقوب و استاد سعی میکنم باور اینکه سن مانع کسب موفقیت است رو در ذهن یعقوب بکشونن
الگو : ryan’s world یه بچه ۱۰ ساله که از باز کردن جعبه اسباب بازی ها و نقد و بررسی کودکانش ویدیو ضبط می کنه و تو یوتیوب منتشر میکنه و طبق گفته سایت forbes ایشون سال اخیر ۲۶ میلیون دلار درآمد داشته (دلار ۱۷ هزارتومان میشه ۴۴۰ میلیارد تومان) و استاد و پدر سعی می کنن که برای یعقوب منطقی کنن که بله می شود با همین کار ساده می شود با همین سن کم می شود و تو ادامه بچه ها از یوتوبر های دیگه مثال می زنن و استاد تو ادامه میگه که درسته که این افراد مشهور ترن اما این بچه ۱۰ ساله ثروت بیشتری تو سال کسب می کنه
تو ادامه ذهن یعقوب مقاومت می کنه و سعی می کنه با منطق بگه که این کار شدنی نیست و درمورد مخاطبان کارهاش صحبت می کنه که فایل یکم جلو میره و استاد اینجا ماجرا رو توضیح میدن
تو ادامه این مسیر شکستن سد های ذهنی (دقت کنین مسیره ! انتها نداره و همیشه می تونه بهتر بشه و به سرعت اتفاق نمی افته) یعقوب از این صحبت می کنه که رایان (همون الگو) این کار رو تنها انجام نمیده و خانوادش (دست های خداوند) بهش کمک می کنن (واقعا تو این ضمینه توحید کار رو خیلی راحت میکنه وقتی به سادگی میگی این افراد دست های خداوند هستند و اینا برن خدا از دست های دیگش کمک میکنه حل این نوع باور ها بدون توحید و اعتقاد به ربوبیت واقعا غیر ممکن به نظر می رسه)
اینجا پدر و استاد به نعمات و فرصت های کنونی اشاره میکنن و میگن که تو همین الان هم یه خانواده خفن پشتت داری (که اینجا برادر بزرگتر میگه من نیستم و برام جالب بود که پدر چقدر قشنگ از این موضوع اعراض کرد و با قدرت ادامه داد) و تو ادامه پدر خیلی ایده های جالبی میگه که من تعجب کردم!
استاد اینجا میخواد موضوع مسیر بودن این هدف رو به یعقوب توضیح بده و میگه که مهم قدم اول رو برداشته قدم اول رو بردار یواش یواش خودت می فهمی که کدوم سمتی بری (از طریق هدایت های خداوند که اینجا استاد برای این دوست عزیز از واژه کامنت ها استفاده می کنه که هممون می دونیم اصل اون نیرویی هست که اون شخص رو تو اون سر دنیا هدایت می کنه که کامنت بزاره! ) و استاد مثال میزنه که میتونی هر روز یک ویدیو ۵ دقیقه ای ضبط کنی به سادگی از مسائل مختلفی که تو طول روز بهشون بر می خوری می تونی توضیح بدی که به طور مثال من این مسئله رو از این طریق حل کردم شاید می تونستم از یک طریق دیگه حل کنم …
و اینجا پدر میگه که این شخص (عباسمنش) کارش اینه که به مردم یاد بده که چطور موفق بشن (و اینجا توجه برادر بزرگ رو جلب می کنه)
و استاد تو ادامه میگه که به طور مثال بعد از ۱۰۰ ویدیو تو هدایت میشی به سمت علاقت به سمت نوع ویدیو ها و سبک شخصیت
و اگه تو هر روز این کار رو انجام بدی به مدت ۲ سال دیگه محاله پیشرفت نکنی دیگه تو استاد میشی تو این کار و سبکت رو پیدا میکنی ۷۰۰ ویدیو!
و تازه! بعد از ۷۰۰ ویدیو تو تازه ۱۵ سالته! و بعدش دیگه سبک شخصیتو میتونی ادامه بدی و ایده هات رو اجرا کنی
ممکنه که تو اولش ایده ای منحصر به فرد نداشته باشی – اما خب بعد از ۷۰۰ تا ویدیو ؟ دیگه سبکتو رو پیدا کردی!
تو ادامه استاد از تجربه شخصیش میگه از اضطراب هاش تو ویدیو های اول میگه از اضطراب هاش تو اولین همایش هاش میگه و میگه که تو ادامه (وقتی که ادامه دادم خیلی مهمه!) تونستم خیلی راحت تر این کار رو بکنم و کلی پیشرفت کردم و میگه که دلیل اینکه من ادامه دادم چیزی نبود جز اینکه علاقه داشتم ! عاشق این بودم که زندگی مردم رو عوض کنم و بعد از اینکه ادامه دادم میلیون ها دلار ثروت کسب کردم و کلی تو زمینه ادیت ویدیو و حرف زدن پیشرفت کردم
تو ادامه استاد باز هم در مورد ضرورت برداشتن قدم اول حرف میزنه و میگه که خداوند هدایت میکند ! تو قدم اول رو بردار هر بار ۱ قدم و قدم بعدی گفته می شود
و تو ادامه استاد در مورد پتانسیل های هر کدوم از بچه ها حرف میزنه و واکنش برادر بزرگ واقعا تعمل برانگیزه (افزایش سن و بیشتر تو معرض باور های بد-جامعه و … موندن می تونه عزت نفس و اعتماد به نفس بچه ها رو ازشون بگیزه و باور هاشون رو تضعیف کنه)
تو ادامه یعقوب از تجربه شخصیش میگه و در مورد سختی های ولاگ گرفتن نسبت به بقیه نوع ویدیو صحیت میکنه و میگه که به طور مثال اگه اتفاقی توی یکی از ویدیو های ASMR(همین ۴تا حرف رو سرچ کنین متوجه میشین منظورش رو ) بیفته خب اشکالی نداره از اول شروع میکنیم! اما این قضیه واسه ولاگ ها صدق نمی کنه و یه جوری من احساس میکنم که باور کمبود داره (کمبود سوژه واسه حرف زدن در موردش و یا ویدیو گرفتن ازش) و نگران اینکه که اگه اتفاقی بیفته دیگه حسش نباشه از اول ضبط کنه و از طرفی نکته مثبت ولاگ رو میگه که تجهیزات زیادی رو نیاز نداره در مقایسه با ویدیو های ASMR که نیاز به پایه و میکروفون قوی داره
و دیدگاه پدر واقعا جالبه اینجا! میگه همین ۵ دقیقه که تو واسمون حرف زدی می تونست یه ویدیو یوتیوب باشه ! تو بدون پایه و میکروفون و دوربین حرفه ای این کار رو کردی (جز دوربین مریم خانم) و یکی می دید ویدیوتو یکی نمیدید ! مهم نیست! و فردا هم همین کار رو تکرار بکنی !واسه ۷۰۰ روز ! فکرش رو بکن ! و تو این ۲ سال تو سبک شخصیتو پیدا می کنی
سید که تا ۳۰ سالگی میلیون دلاری درآمد نداشت! اون هم از یه جایی شروع کرد!
و اینجا جرقه ها رو تو ذهن یعقوب میشه دید که میگه خب همینجوری ویدیو ضبط کنم ؟ به همین سادگی ؟ یعنی میشه ؟
و در ادامه پدر باز هم براش ایده های جذاب میده! که امروزه مردم واسه هر چیزی به یوتیوب مراجعه می کنن از چگونگی وصل کردن سبد بسکتبال تا چگونگی درست کردن لازانیا یا پاستا
(پدر)و قضیه وقتی جالب تر میشه که اینا از چشم یه پسر بچه ۱۳ ساله باشه! همه دوستای تو دوست دارن بدونن که داشتن ۳ تا برادر چه حسی داره! (واقعا ایده جالبیه!) صاحب یه استخر بودن چه حسی داره!
(پدر)و تو واقعا استعداد خوبی تو حرف زدن داری (استاد تایید می کنه) و پدر در مورد با عشق و علاقه حرف زدن پسرش میگه که چقدر می تونه به پیشرفتش کمک کنه! و تو ادامه از موقعیت های دیگه براش میگه که میتونه ازش ویدیو بسازه از صحبت کردن در مورد چالش های یه کلاس هفتمی تا سختی های افتادن(اگه اشتباه نکنم) تو کلاس سوم یا سختی های مطالعه کردن و اینکه تو چطور بر این سختی غلبه کردی
و یادت باشه کسی تو قدم اول میلیون تایی بازدید نخورده ویدیو هاش! قدم به قدم مرحله به مرحله و نتایج کوچک در اوایل نباید نا امیدت کنن! بلکه باید بهت امید بدن که حرکت کنی
(پدر)تو میتونی در مورد این حرف بزنی که چرا از ویدیو های ASMR لذت می بری, من ازشون متنفرم صداها دیوانم میکنن اما وقتی میبینم تو این همه با عشق و علاقه در موردش حرف میزنی خب من هم بهش علاقه مند میشم چون من عاشق تو ام! (چقدر راحت و با عزت نفس ابراز علاقه میکنه و اصلا نگران نیست که مردم چی میگن یا ابهت مرد کجاست یا اینکه بچه پررو میشه )
استاد می تونین برای دیدن یک مسیر کامل و پیوسته از پیشرفت تو یوتیوب به کانال MR.BEAST مراجعه کنید و از قسمت ویدیو ها برین به قدیمی ترین ویدیو ها واقعا تلاش این مرد قابل تحسینه پشتکارش و ناامید نشدناش! و می تونین این رو به یعقوب معرفی کنید به عنوان یه الگو که می شود از هیچ شروع کرد از ۰ بازدید شروع کرد .
در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند و سالم و لحظه لحظه در حال رشد و بزرگ شدن باشین که هدف همینه و باشد که عشق خدا رو از طریق دستانش تو هر لحظه حس کنید!
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD444MB30 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 27133MB30 دقیقه
به نام خداوند زیبایی ها
سلام به استاد و مریم عزیز
یعنی هر بار که قسمت جدیدی روی سایت قرار میگیره من بیشتر و بیشتر سپاسگزار خداوند هستم برای این همه آگاهی این همه درس این همه حال خوب خدایا بینهایت سپاسگزارم ازت
یعنی من دیوااااانه شدم از این همه آگاهی و این همه درس به صورت عملی که برای من داشت و جالب بود برام که دقیقا زمانی که دارم تغییراتی در این نوع نگرش در مورد باورهام ایجاد میکنم این همه آگاهی دریافت کردم
مریم عزیز استاد نازنین ازتون بینهایت سپاسگزارم که برای اشتراک این فایلهای بینهایت ارزشمند
چقدر این خانواده دوستداشتنیه چقدر ویژگی های مثبت چقدر باهم در صلحن و چقدر از باهم بودن لذت میبرن و در لحظه زندگی میکنن. به قول استاد رمز خوشبختی همینه: در لحظه زندگی کردن. اینکه فقط و فقط در لحظه لذت ببری از انجام کار و به آینده و گذشته فکر نکنی، به قول سهراب سپری زندگی درک همین اکنون است و چقدر تو این فایل ها میشه آن را دید.
استاد از کانون توجه به ما گفتین و اینکه توجه ماست که زندگی مارو شکل میده و توجه به شادی مطمئنا شادی میاره و این حال خوبه که اتفاق های خوب را ایجاد میکنه.
تو هر لحظه از این فایل زیبایی و زیباییه فقط ، حمایت بچه ها از هم ارتباط گیری عالی آنها، ارتباط بین خودشان و انگیزه و انرژی که بهم میدن خیلی تحسین برانگیزه ،وقتی جیکوب میخواست سوار قایق بشه و ترس داشت که چجوری باید داخل قایق بیاد و برادر کوچکش بهش انگیزه و انرژی میداد که اره تو میتونی برو تو کارش خیلی لذت بخش بود و قایق سواری آنها باهم یاد میداد چجوری بهتر و بهتر باهم همکاری کنن و ی کار تیمی را انجام بدن که بعدها میتونه عامل موثری برای موفقیت در هر کاری باشه براشون.
این بچه ها اینقدر قشنگ از هرچیزی لذت میبرن و سپاسگزاریشون را به این شکل به خداوند نشون میدن که براشون چیزهای بیشتری برای لذت بردن فراهم میشه اونم خیلی راحت. مثل تفنگ مثل قایق و . . .
اما برسیم به بخش اصلی این قسمت که به باورها اشاره میکنه که باز نشان میده و ثابت میکنه به ما که همه چیز باور است وباورهای محدودکننده هستند که مانع رشد و حرکت ما میشن و مقاومت ذهن مارو برای تغییر بیشتر و بیشتر میکنن.
استاد به جیکوب میگن که وقتی که من به تو میگم که شروع کن به عمل کردن تو میگی که من فقط ۱۳ سالمه ولی اون ۱۸ سالشه و . . .
درس ۱: بهانه آوردن و عوامل بیرونی را عامل اصلی موفقیت دانستن، وقتی باورهای محدودکننده داری وقتی هر چیزی به جز خودت را عامل موفقیت بدونی به موفقیت نخواهی رسید
راهکار: الگو درست پیدا کردن ، الگوهایی که با سن کم تونستن به موفقیت های بسیار برسن (که نمونه هاش رو لوک و لیوای اشاره میکنن که فقط با ۶ سال سن تونسته درامد میلیونی داشته باشه) (پس اینجا ی تلنگری به باورهای محدودکننده جیکوب میخوره ) انتخاب الگوی درست خیلی مهمه
اما جیکوب همچنان مقاومت داره و ذهنش دلایلی میاره که نه نمیشه و مثال هایی را میزنه از کارایی که یک یوتوبر معروف انجام میده و در اینجا پدر خانواده میگه خب اینها دقیقا چیزهاییه که تو هم داری.میتوانی از اینکه ۴ تا برادر هستین و ماجراهایی که باهم دارید کلی موضوع داشته باشی و ایده بگیری. و این ایده اینقدر خوب بود که لیوای اون را تحسین میکنه (باز هم یک تلنگر دیگه برای جیکوب)
درس ۲: فرصت ها همیشه هستند مهم اینه که در مدارش قرار بگیری و ایده ها به تو گفته میشن .ایده ها میتونن ایده های ساده باشن میتونن از همون چیزهایی باشن که داریشون و خیلی در دسترس هست اینکه حتما برای شروع کار ایده های خیلی عجیب و غریب نیازی نیست داشته باشی
استاد: میتونی با ویدیوهایی در مورد خودت شروع کنی شروع کن به صحبت کردن . ویدیو درست کن از مسائل روتین زندگیت تجربه های متفاوت از هر کاری حتی کارهای ساده. مثلا من امروز با برادرام بازی میکزدیم به مشکلی برخوردیم و به این شکل (روش) مسئله را حل کردیم مثلا بگو که اما فکر میکنم راه های دیگه ام هست و میشه جور دیگه ای هم حل کرد
درس ۳: ممکنه اولش ندانی چجوری باید شروع کنی چه موضوعی را درنظر بگیری اما اینها مهم نیست مهم این که تو اقدام کنی حرکت کنی و شروع کنی از همون جایی که هستی و ادامه بدی این مسیر را تا یاد بگیری و تکامل پیدا کنی .
وقتی به کاری خیلی علاقه داری (خواسته تو در واقع) همه چیز و همه کس به تو کمک میکنن تا تو به خواسته ات برسی مثل اینجا که کلی ایده و روش توسط استاد و پدر خانواده و برادرها گفته شد )
پدر خانواده: مثل سید که یاد میده به دیگران که چجوری موفق باشن . ( یک الگوی دیگه برای جیکوب برای اینکه این مسیر را استاد چجوری طی کرده)
استاد: اره دقیقا ، تو کافیه ی ویدیو ۵ دقیقه ای بسازی اون وقت بعد از ۱۰۰ تا پست میدانی چجوری صحبت کنی چه ویدیوهایی بسازی بهتره از کامنتهایی که میگیری از فیدبکی که میگیری و توبعد از ۲ سال با قراردادن یک ویدیو هر روز ، ۷۰۰ تا ویدیو گذاشتی تو یوتوب و تو میشی پادشاه یوتوب . تو بعد از ۲ سال در مورد هر چیزی میدونی و تو فقط ۱۵ سالت میشه و بعد از آن دیگه میتوانی سبک شخصی خودت را داشته باشی تو ساخت ویدوهات تو موضوعاتی که میپردازی.
درس ۴: شروع کن به حرکت ،ایده ها بهت گفته میشه .
اینکه برای شروع هر کاری ما نیاز به سرمایه خاص نداریم و با داشته هامون میتونیم کلی موقعیت ایجاد کنیم.
ایده ها رو اجرا کن و کمالگرا نباش. این یک سمه و مانع تو از اقدام کردن و حتی شروع کردن میشه. همه کسایی که به موفقیت رسیدند مسیر تکاملشون را طی کردند و تو نمیتونی یک شبه این مسیر طی کنی.
نیازی نیست از اول ویدیو طولانی با موضوع خفن بسازی این اصلا مهم نیست مهم کسب تجربه است و بعد به مرور بهتر و بهتر میشی ایده های جدیدتر میاد و بعد به جایی میرسی که سبک خودت رو داری و طی کردن این مسیر خودش موفقیت
پدر خانواده: بعد از ۷۰۰ تا ویدیو تو یک حرفه ای میشی تو این زمینه و میدونی که دقیقا چه چیزی رو میخوای و میخوای چه کاری رو انجام بدی
استاد : درست مثل من ،منم همینجوری بودم شروع کردم به حرکت. تو اولین ویدیو زانوهام میلرزید و خیلی برام سخت بود و هربار احساس میکردم دارم میفتم. کاغذ توی دستم میلرزید اما هربار بهتر شدم و یاد گرفتم. بعد از ۲ ۳ سال دیگه یاد گرفتم چجوری صحبت کنم توی جمع در مورد چی صحبت کنم چجوری کتاب بنویسم و … و بعد از ۵ سال من ۱ میلیون دلار پول ساختم و همه چیز برام راحت تر شد .تو فقط باید بدانی که شروع کنی و خداوند خودش تو را به مراحل بعدی هدایت میکنه و خداوند همیشه به تو ایده ها میگه و باید با انگیزه و طی کردن مسیر درست اقدام کنی و عمل کنی.
درس ۵: کاری که علاقه داریم انجام بدیم وقتی به کاری علاقه داریم همه انگیزه و انرژیمون را برای انجام آن قرار میدیم و تو این مسیر هرکاری لازم باشه انجام میدیم در حقیقت عمل کردنه که مهمه
باورهای درست باید داشته باشیم مثل : اینکه خداوند خودش تو را به مراحل بعدی هدایت میکنه و خداوند همیشه به تو ایده هارو میگه
نخوایم از ائل به روش انجام کار فک کنیم اینم سمه بزاریم خدا با دستانش مارو هدایت کنه
و اینجا استاد نقاط قوت هر کدوم از پسرها رو میگه و این احساس خیلی خوبی را در هر کدوم از آنها ایجاد میکنه که شما هم توانایی های بسیار دارید، درواقع پتانسیل ها در وجود تک تک ما قرار دارد کافیه ما بشناسیم خودمان را تا به آنها اگاه شیم.
پدر این خانواده رو خیلی تحسین میکنم این مرد انسانیست با ایمان و با باورهای درست در زمینه های ثروت روابط تربیت فرزندان که داریم نمودش رو تو این فایل ها میبینیم خدایا شکرت که الگوهای بیشتری را به ما نشان میدی.
اعتماد به نفس جیکوب را دوست دارم و تحسین میکنم و همچنین عزت نفس فوق العاده ای که داره چون خیلی راحت تو جمع صحبت میکنه درخواست میکنه سوال میکنه و این فوق العادست.
وقتی که جیکوب از دیگران درخواست میکنه که به صحبتاش گوش بدن خیلی برای من درس داشت که چقدر خوب به خودش احترام میزاره و ارزش قائله.
جیکوب کلی صحبت میکنه در مورد اینکه باید ویدیو درست کنه و با درست کردن ویدیوهای مختلف شروع کنه اون گفت که اول ی برنامه دیگه رو کارکرده به خیلی تجهیزات نیاز داشته و بعد دیده اشتباه رفته مسیرو و شروع کرده به درست کردن ولاگ که فقط با ی دوربین انجام میشه و فقط باید صحبت کنه و تو این مسیر به مسائلی برخورده که باید حل میشد و برمیگشته و میدیده عه پس این کار رو هم میشه کرد و گفت من میتوانم اون کار رو بارها و بارها انجام بدم و هربار کلی تجربه داشته باشم،چیزهایی رو تغییر بدم و دوباره نتیجه و تجربه های متفاوت خواهم داشت اون گفت که وقتی ادامه میدی ادامه میدی مثل ی نقاش اونقدر قلم مزنی به تابلوت که در نهایت یک اثر فاخر را ایجاد میکنی و مهم نیست بقیه چیکار میکنن (اینجاست که جرقه ها داره خورده میشه تو ذهنش و بعد از اون بازم ایده های دیگه که ایجاد میشه )
پدر خانواده باز هم باورهای درستش رو با حرفاش به جیکوب میگه که تو هر ویدیویی که دوست داری رو درست کن و پست کن مهم نیست همه ادمای دیگه خوششون بیاد یا نه مهم نیست چند نفر تو رو فالو کنن و میگفت که به نتیجه کاری نداشته باش. پستش کن بزار بره و فردا دوباره ی ویدیو جدید.
ادامه بده. خیلی راحت ویدیو درست کن هر موضوعی میخواد باشه مهم نیست.میخواد نقد ی برنامه باشه درست کردن لازانیا باشه و . . . تو ویدیوهات را از دید یک پسر ۱۳ ساله داری میسازی و این مهمه و تو در یک رنج سنی عالی قرار داری و کلی مخاطب میتونی داشته باشی و اون وقت بعد از ۲ سال تو راهت را میبنی که پیدا کردی
درس ۶: دنبال این نباش که رضایت همه رو جلب کنی این یک پاشنه آشیله بزرگه یک باور غلطه .
باز هم اشاره به تکاملی که باید طی بشه و در نهایت باز هم عوامل بیرونی مثل سن موضوع ویدیوها تجهیزاتی که داریم و . . . اصلا مهم نیست مهم باوره که چه باوری داری بعد خودبخود مسیر برات باز میشه و ایده پشت ایده میاد ، ثروت میاد
استاد باز هم احساس خوب در جیکوب ایجاد میکنه با یادآوری توانایی های جیکوب که چقدر جلوی دوربین راحته و خیلی عالی صحبت میکنه و میگه فقط انجام بده و انجام بده مهم نیست جلوی میکروفن باشی دوربین باشی مهم اینه که مدام عمل کنی
و جیکوب که از این ویژگیش اگاهه میگه دلیل علاقه اش به یوتوب همینه (شناخت خوبی از خودش و علاقه اش داره) . و پدر خانواده در ادامه هی ایده های مختلف را به اون میگه و از همه مهم تر به این نکته اشاره میکنه که در هنگام انجام این کار لذت ببر و میبنی که چقدر پیشرفت خواهی داشت و چه ایده هایی خواهی داشت .
چقدر لذتبخش بود صحبت های استاد و پدر و جیکوب. چقدر زیبا تو اون رو راهنمایی میکردین و چقدر باورهای درست ایجاد کردین
با صحبت هایی که شد به این نتیجه رسیدم که فقط باید دنبال علاقه مون بریم وقتی علاقه داریم انگیزه داریم اون کارو انجام بدیم ایده ها میاد عمل میکنیم .عوامل بیرونی تاثیری ندارن و باورهای محدودکننده ما هستن که مانع حرکت ما میشن باورهای درست میسازیم که کار شدنیه و خداوند همیشه مارو هدایت میکنه و همیشه همراه ماست.همیشه هستند کسانی که به کارهای ما نیاز داشته باشن فقط کافیه رشد کنیم تکاملمون رو طی کنیم و ادامه بدیم تو این مسیر .هیچ وقت انتهایی برای بهتر شدن و ایده ها وجود نداره و الگوهای درست انتخاب کنیم و مسیر رسیدن به خواسته هامون وقتی باور درست داریم وقتی علاقه داریم نه تنها سخت و ازاردهنده نیست بلکه لذتبخش و راحته .
استاد و مریم عزیز بازم سپاسگزارم برای این جلسه بینظیر
ممنونم که پیام من را خوندید
عاشقتونم
دوست عزیز ،معصومه نازنین سلام
خیلی خوشحالم که این کامنت تونسته برای شما مفید باشه
معصومه نازنین من هم برای شما ارزوی سعادتمندی و سلامت و ثروت دارم و امیدوارم همیشه حال دلت عالی باشه