https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/05/abasmanesh-22.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-05-19 09:32:332020-05-19 17:49:32سریال زندگی در بهشت | قسمت 27
371نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد عزیز و مریم خانم شایسته و دوستان عزیز …
سپاس گزار خدایی ام که به آسانی به سوی آسانی ها هدایت می کند …
چه فایل بی نظیری …
هوا بی نهایت خوب …
بچه ها در یک فضای بی نظیر مثل بهشت بازی می کنند …
و نهایت لذت رو می برند . بدون فکر کردن به گذشته و یا آینده و غرق در لحظه ی حال و بدون اینکه کسی رو قضاوت کنند و یا نگران قضاوت کسی باشند …
چه لذت بخش هست ذهن آرام و ساکت داشتن ….
استاد من این چند جلسه رو خیلی دیدم و بازم تکرار می کنم . برام لذت بخش بود که پدر خانواده بهشون اجازه می دهد خودشان باشند و خودشان تصمیم گیری کنند برای زندگیشون ….
این ویژگی رو منم دوست دارم یاد بگیرم …
اجازه دادن به اینکه طبیعت کار خودش رد انجام بدهد …
بچه ها خیلی زیبا با هم بازی می کنند و حتی با هم دعوا می کنند و با هم شوخی می کنند … این ها هرکدام یک چالش دارد . و یک نکته برای یادگیری…چقدر درس زندگی از آن می گیرند …
واقعا هرکدام از این بچه ها یک استعداد خاص خودش رو دارد . و شخصیت خاص خودش و چقدر خوبه بپذیری و بهش احترام بگذاری …
من که با پدر این خانواده زندگی نکردم ولی احساس کردم ایشون به تفاوت های بچه هایش آگاهانه برخورد می کرد و رفتار می کرد و این ویژگی رو دوست دارم
در کل دوست دارم درباره ی خانواده بنویسم . هرکدام از ما در خانواده ای رشد پیدا کردیم . و این خانواده نقص هایی داشته ، با چالش هایی روبرو شده و اتفاق هایی رو پشت یر گذاشته ، دوست دارم به این ایمان برسیم که در بهترین مکان و بهترین زمان خودمان بودیم . اشتباهی در زندگی ما رخ نداده و مادر پدر ما در سرنوشت ما اشتباه نکدند . و ما باید در آن زمان و مکان خاص نه به دلیل وجود آن مادر و پدر ، بلکه به خاطر مداری که داشتیم قرار می گرفتیم و اون تضاد اگر با چشم خوب نگاه کنیم ، برای ما یک عالمه درس داشته و هزاران نکته به ما یاد داده و بتعث رشد و ترقی ما شده …
وقتی سپاس گزار خانواده ی خود باشیم و بدون قضاوت های نادرست به آن ها نگاه کنیم . و با دوران کودکی خود به صلح برسیم چه آرامش عظیمی وارد زندگی ما می شود …
دوست دادم درباره ی پدر و مادر خودم بنویسم . چون ایندو هر دو در سن کم پدر و مادر شدن و روی پای خود ایستادن و بچه دار شدن …
هردوتلاش کردن بهترین خودشونو برای ما بگذارند . تلاش کردن بهترین انسان و شریف ترین با شند . سعی کردن ما رو با توحید آشنا کنند و واقعا در تمام جهات ما رو در نظر گرفتن . یک چاش ها و یک نابلدی کارهم بوده ولی چه کسی زندگی رو از اول بلده و چه کسی زندگی رو تجربه کرده …از آنها سپاس گزارم …
نکته ی بعد دوست دارم درباره ی ما در برخورد با انسان ها و آدم های دیگر بنوسم …
استاد شما همیشه آنقدر خوبی های آدم ها رو بزرگ می کنید و اصلا به بدی ها توجهی نمی کنید و یا می شود گفت سعی می کنید که نکنید …
یک بد فهمی بزرگی که برای من شده این هست که شما خیلی جاها می گویید وقتی در محیط نا مناسب قرار می گیرید . و آگاهانه توجه نمی کنید با احساس خوب و رفتار خوب اینکار رو انجام می دهید . و به جای اون به زیبایی ها طرف مقابل توجه می کنید …
این نکته برای من بسیار مهم بود . مون بد فهمی من و شاگرد تازه کار بودنم باعث می شد که بی توجهی کنم به کل شخصیت فرد و ااین بی توجهی باعث ناراحتی او شود . البته که باید تمرین کنم …
همه ی انسان ها هم ویژگی خ ب دارند و هم ویژی منفی و یا بهتر بگویم به ظاهر منفی ( اصلا هیچ ویژگی ای منفی نیست . در جایی از زندگی به کارمون میاد و خدا هیچ چیز عبس و نا مناسبی رو در وجود ما قرار ندهده …
وقتی یک ویژگی که به زعم من مناسب نیست رو می بینم . این هست که آگاهانه با صبر و منش و رفتار درست اون رفتار رد نبینم . نه اینکه مثل فردی که جزام می بیند بخواهم دربرم و فرار کنم . باید بدانم حتی این اتفاق و این شرایط اومده درسی به من بدهد . و سعز کنم قضوت نکنم و اینقدر خوبی های فرد رو برای خودم بزرگ کنم و با پشم زیبا به اطرافم نگاه کنم تا نازیبایی ها کوچک شود …
این طور می شود که به این زیبایی ارتباط زیلا شکل می گیرد . و به قول شما دیگر برای خوب بودن شما زور نمی زنید و حرف خیلی خوبی که منو تحت تاثیر قرار داد زدید . گفتید من وقتی این بچه ها رو نگاه می کنم انگار دارم مراقبه می کنم …
بازی ها و شوخی ها و سبک زندگیشون …
این بچه ها بچه های فوق العاده ای اند ولی اگر هرکدام از ما هم همین طور نگاه به جهان داشته لاشیم از شرایط و آدم های اطراف لذخ می بریم . و بزرگ تر بشیم و بدون قضاوت نگاه کنیم و بون در نظر گرفتن آینده و گذشته نگاه کنیم ….
استاد نمی دونم حرف هایی که در ذهنم و در دلم با دیدن این فایل بهم الهام شد رو چقدر درست و کامل نوشتم . اما چه درس های بی نظیری یاد گرفتم . چقدر می تواند راهگشای مک باشد و قلب منو باز کنه …
و نکته ی دیگر وقتی داشتید با یعقوب درباره ی مسایل کار و ساخت ثروت صحبت می کردید و خودتون رو مثال زدید و از چگونگی شروع کار صحبت کردید و نکته ی ای که پدر خانواده در ادامه ی حرف یعقوب زد برام خیلی جای فکر داشت اینکه یعقوب گفت من ویدیو می سازم و بعد از چند تا مردم علاقمند می شوند و عاشقش می شوند و پدرش گفت که این کار یک جوک و یک کار فانه و تو خودت باید دوست داشته باشی و نه اینکه برات نظر دیگران مهم باشه و این به نظرم خیلی مهم بود و اینکه یک نکته ی خیلی مهمی هست که منی که 30 سالم هست با شنیدن این فایل و این حرف تحت تاثیر قرار گرفتم . تو هرکاری شروع می کنی نباید درش بی نقص باشی و عالی باشی . مهم این هست که در کارت یک عالمه نکته یاد بگیری ( هرنکته ای که یاد می گیریم باعث گسترش ما می شود و واقعا خودمون رو تجربه کردن مهمه )
استاد این فایل رو دیشب دوبار دیدم و باهاش هزار تا خیال پردازی کردم و صبح که بلند شدم دوست داشتم درس هایش رو بنویسم …
و نکته هایش رو مرور کنم …
نکته ی دیگر درباره ثروت این بود که مهم نیست چه سنی داری و چه جایگاهی از جاییکه هستی شروع کن … مهم ترین پاشنه آشیل من برای کار نکردن و برای ادامه ی مسیر این بود که در اولین پله می رسیدم به اینکه به اندازه کافی خوب نیستم و دنیا از این چیزی که می خواهم خلق کنم به مقدار بی نهایت دارد. بعد قدم بعدی ام رو برنمی داشتم و توقف می کردم …
ولی برایم جالب بود که پدر خانوادا به جای اینکه فرزندش رو از نرسیدن و شکست بترسوند بهش می گوید این کار و در کل زندگی یک فان و بازی هست ادامه بدا و مهم خودت باش و نه نظر دیگران …
یعقوب قدرت تکلم بالایی دارد . و زیبا کلمات رو ادا می کند . اعتماد به نفس زیبایی دارد و از دوربین استقبال می کند و طبق گفته خودش من با دوربین راحت هست …
و از ویژگی های به ظاهر ساده می شود ملیون ها دلار پول دربیاریم …
خوشحالم که امروز اومدم در این سایت و نظراتم رو ثبت کردم …
نکته ی آخر این هست که استادم یک خواسته جدیدی که در زندگی ام شکل گرفته این هست که می خواهم . این هست که دوست دارم بر روی احساساتم حاکم بشوم و کنترل احساساتم رو در دست بگیرم و با اونها به صلح برسم و نه اینکه با اتفاقی و شرایطی ناراحتی و یا غم بر من حاکم بشود …
و مدت زمانی طول بکشد تا بشوم همان مهدیه قبلی …
و برای این احساس می کنم راه حلش این هست که باید با احساساتم به صلح برسم و نه اینکه از بروز احساسی درونم بترسم و بخواهم نگران وجودش شوم …
نکته ی مهم دیگر این هست که احساسات ما هم مثل جزام نیست که ما ازش بترسیم و بروز احساسی قرار نیست در زندگی ما اتفاقی رو رقم بزند . دلی واکنش های ما مهم هست …
و افکاری که باعث می شود با احساسی احساس نا امنی کنیم …
سپاس گزار خدایی ام که به آسانی من برای آسانی ها آسان می کند و من رو برای نعمت هایش می گستراند …
خیلی خوشحال شدم از اینکه کامنت من رو خوندید و از اینکه براتون تاثیر گزار بوده . این نشان می دهد زندگی ما انسان ها اصلا پیچیده نیست جواب سوال ها و تضادهای ما جواب های پیچیده و دور از ذهنی نیست . جواب سوال و تضاد های ما همیشه یک جواب آسان دارد و در قلب ماست . و اینکه برای همه ی ماها یکی هست …
و خداوند هم در قلب ما و راهنما و هدایت گر ماست …
بسیار زیبا گفتید . اینجا جایی هست که روح های وجودی ما و منبع وجودی ما با هم سخن می گوید و حرف می زند و ارتباط برقرار می کند و ما از طریق خداوند به هم وصلیم …
اینجا کعبه هست . جایی که ما دورش به خالصانه ترین شکل ممکن طواف می کنیم و با خدا ی خود ارتباط برقرار می کنیم …
برای هممون تقوا آرزو می کنم … دو تا چشم پاک، مثل چشمه که دنیارو نه با با تفکر و باورها ی قبلی و نه با چشم دیگران بلکه با خلوص فراوان ببینیم . و حقیقت جهان رو ببینیم …
و قلب ها پاک و درک روح خداوندیمون که می تواند با روح خداوندی موجودات دیگر ارتباط برقرار کند .
همه ی ما در حال هدایتیم. و تمام اتفاقات زندگی نتیجه ی مثبت برای ما خواهند داشت …
از استاد عزیز سپاس گزارم که چه رسم زیبایی برای زندگی انتخاب کردید …
بی نهایت رها و آزاد و قلبشون رپ در هیچ زندان تفکری اسیر نکردند …
من تا الان هیچ کامنتی نذاشتم و این اولین کامنت من هستش چون همیشه میترسدم نظرم رو بگم،از ضاوت شدن همیشه میترسدم ولی وقتی ماجرا این خانواده رو میبینم که چقدر راحت و ساده حرف میزنن و رفتار میکنن خواستم کامنتی گذاشته باشم تا به قول استاد اولین قدمم رو برداشته باشم فقط اینو میتونم بگم ساده ترین کارها قدم برداشتن و اقدام کردن هستش و سخترین کارها ثابت موندن و نگاه کردن.
دوسه روز پیش داشتم به مادرم میگفتم که آرزو دارم یه خونه ویلایی داشته باشم که تو حیاطش استخر باشه و باغچه داشته باشه که پسرکوچولوهام بتونن تمام تابستون و بهار رو با هم تو حیاط بازی کنن دوست دارم گل بازی کردن و آب بازی کردنشون رو ببینم و حسابی کیف کنم
تا اینکه امروز این فایل اومد تو قسمت نشانه من و تازه الان بعد از دوسال دیدن فایل های سایت عباس منش فهمیدم که پرادایس واقعا یک بهشته .تا امروز هر وقت فایل هایی که تو پرادایس بود رو میدیدم فقط میگفتم خیلی زیباست اما الان بادیدن فعالیت های بچه ها تو آب و تو جنگل با داداش هاشون حسابی حال کردم و فهمیدم که چقدر ذهن میتونه محدود باشه من عاشق تیر اندازی هستم اما هیچوقت به این فکر نکرده بودم که میتونم چندسال بعد با پسرام تیر اندازی بکنم یا کلی کارای دیگه که من حتی به فکرم نرسیده بود که درموردشون رویا پردازی بکنم.استاد عزیزم به چه نکته خوبی اشاره کردید که از دیدن بچه ها لذت میبردید چون ما مامان ها مخصوصا مامان هایی که بچه های کوچیک داریم به خاطر خستگی و مسئولیت زیاد بعضی وقتا یادمون میره که فقط و فقط از تماشا کردن صورت و دست و پاهای کوچولو یا شنیدن حرفای بامزه بچه هامون لذت ببریم و کلا میریم تو فاز ناشکری کردن و توجه به ناخواسته ها .
من از این فایل فهمیدم بهترین همبازی بچه ها طبیعت و بچه های هم سن و سالشون هستن
و ای کاش منم یاد بگیرم مثل بابای این بچه ها کمتر تو کارای بچه هام دخالت بکنم تا خودشون رسم زندگی رو یاد بگیرن
من توی دوره سلامتی ام و تصمیم گرفتم فستینگ سه روزه بگیرم برای اولین بار
سه شنبه ساعت دو غذا خوردم و تا الان که جمعه صبح هست هیچی نخوردم به حز اب و به علاوه فعالیت سنگین ورزشی و جسمانی و پیاده روی بالایی داشتم از سه شنبه تاحالا
حتما توی دوره ی سلامتی میرم و درباره ی این دستاورد بزرگم کامنت میذارم
حدودا یک ساله تو دوره ام و نتونسته بودم فستینگ بالای 48 ساعت بگیرم و الان 64 ساعته که فستم و ادامه داره
دیروز 1:40 ساعت پیاده روی داشتم
به علاوه بدنسازی 1:30 و کلاس رقص 2:00
و شب ساعت 11 خوابیدم و 3 بیدار شدم پر از انرژی
طبق تعهد روزانه ام اومدم با اشتیاق فراوان برای دیدن قسمت بعدی این سریال
استاد من وقتی دارم این سریال رو میبینم واقعا محوش میشم
گرمای اون افتاب رو حس میکنم
خنکی اب رو که میپرم توش حس میکنم
گرم گرفتنم و حرف زدنم با بچه ها و پدر خونواده رو حس میکنم
وقتی میام بیرون از اب و نسیم خنکی میاد و یکم سردم میشه رو حس میکنم
پیاده روی ها توی اون جنگلو حس میکنم
ماشین شاسی بلندم رو حس میکنم
مالک بودنم رو در اون ملک زیبا حس میکنم
جنگل و دریاچه ای که من مالکش هستم رو حس میکنم
مرغ و خروس ها و حیوونا رو حس میکنم
با موتور دور دریاچه تاب خوردنم رو حس میکنم
ماهی گرفتنم وقتی که بچه ها و پدر خونواده دارن سعی میکنن بهم ماهی گرفتن رو اموزش بدن حس میکنم
صید ماهی و با ذوق درست کردنش برای ناهارم رو حس میکنم
شنا کردن با بچه ها توی دریاچه رو حسمیکنم
تلاشم برای بالا رفتن از اون تیوب بزرگ رو حس میکنم
تلاشم برای سوار شدن روی قایق و ترس لذت بخش از افتادن خودم و بقیه بچها و قایق رو حس میکنم
تندی افتاب رو حس میکنم
وقتی که خسته میشم و به بچه ها پیشنهاد میدم بریم چیزی بخوریم رو حس میکنم
بوی جوجه و کبابی که راه افتاده رو حس میکنم
بوی ذغالی که قبلش سعی در درست کردنش دارم رو حس میکنم
هم نشینی ام با این بچه های پاک امریکایی و صحبت کردن باهاشون درباره ی کشوری که اومدم ، اینکه با هیچ امکاناتی شروع کردم ، اینکه اونها چه قدر باید شکرگزار شرایطی که دارن باشن و من یک درصد شرایط اونها رو نداشتم و تونستم به اینحا برسم حرف میزنم ، اینکه اینقدر روی زبان انگلیسی و لهجه ی امریکایی ام مسلطم که باورشون نمیشه من آمریکایی نیستم رو حس میکنم
اتفاقا یادمه چند سال پیش با یک توریسیتی حرف میزدم خیلی از لهجه ی من و تسلطم رو زبان خوشش اومد و باورش نمیشد من تاحالا خارج از ایران نرفتم و اینقدر زبانم خوبه و با لهجه ی اصیل …
خدایا شکرت اینها رو همه از تو دارم …
استاد عاشقتونم نوش جونتون همه نعمتها و ثروتهای عالم …
اینها که پشیزی نیست بیشتر از اینها در اخرت شما دارید …
استاد اینقدر این سایت پربار هست
اینقدر پر از میوه و غذا کردید این سایت رو
که اصن باکی ندارم اگه این روند سکوتتون ادامع پیدا کنه
اتفاقا میگم اخ جون وقت دارم بیشتر این سایت رو شخم بزنم و روی سایت مسلط بشم
درسته دلم برای روی ماه به روز شما و شایسته جان خیلی تنگ میشه
اما اینجا دارمتون لذت میبرم و میتونم خوب رو سایت کار کنم و متمرکز روی فایلها کار کنم
عاشقتونم استادم
دارید عشق و تفریح میکنید نوش جونتون
میدونید که ما بچه های سایت مثل همیشه فعال و پیگیر هستیم و همه متمرکز روی سایتیم
امکان نداره فعالیت ما کم بشه با کم شدن فعالیت شما
شاید ظاهر کم بشه ولی درون غوغایی هست
برمی سراغ فایل
استاد جونم توی این فایل خواستید که کسایی که زبانشون خوبه بیان بگن چه حرفایی زده شد
به روی چشمم استادم چشم
اولا تحسینتون میکنم که با اینکه زبانتون خوب نیست اینجا تموم سعیتون رو میکنید برای حرف زدن و ارتباط گرفتن
این از عزت نفس میاد خیلی ها شاید به جای شما بودن میگفتن نه من کمتر باشون حرف بزنم چون بلد نیستم و … اما شما همه اش در حال گفتوگو بودید و با تموم اشتباها هی ادامع میدادید
تحسین میکنم امریکایی های شریف و پاکدل رو که با دقت حرفاتونو گوش میدادن تا منظور شما رو با اشتباهات زیاد و دستو پاشکسته متوجه بشن و کمکتون میکردن
ای جان دلم
خب جیکوب یا همون یعقوب ما داره ترمز های ذهنی خوشگلشو میگه
همون ترمز های خوشگلی که همه ی ما داریم در جهت خواسته ها و اهدافمون
و با دیدن زیبایی شون و حل کردنشون زیبایی بیشتری نصیب ما میکنن
………..««««««««««««
.∆∆∆∆∆∆∆
.
بریم برای ترجمه حرفهای شیرین استاد و بچه ها
استاد میگن
فردی هست که سالی 25 میلیون دلار داره از یوتیوب کسب درامد میکنه
پدر جان رابان هم تایید میکنن و میگن اره این فرد فقط با درست کردن ویدیو هایی و گفتن چیزهای ساده مثل من اینو دوست دارم من اونو دوست دارم دارن کسب درامد میکنن
استاد داره مثال یک یوتیوبری رو میزنه که 6 سالشه و تونسته با ویدیو دریت کردن از اسباب بازی و بازی کردن باهاشون خیلی کسب درامد عالی از یویتیوب داشته باشه
حالا جیکوب میاد مقاومت میکنه همون جایی که استاد میگه و جیکوب میگه
دلیل اینکه اون پسر 6 ساله موفق شده چون ادمای خاصی مخاطبش هستن مثلا یک بچه ی 4 ساله به این اسباب بازی ها علاقه داره و میره ویدیوشو میبینه برای همین اون داره پولسازی میکنه و پول در میاره چون مخاطبای خاص خودش رو داره .
اینجا استاد رو نگاه کنید خیلی باحاله با تعجب هی برمیگرده نگاه میکنه انگار از تعحب شاخ دراورده باشه خیلی باحاله دقیقا یه جاهایی از فایلا هست که استاد صداش میره بالا و خیلی تند و جدی حرف میزنه مثل اون موقع اش شد وقتی این حرفای جیکوب رو شنید خخخخ الهی قربونت برم من
.
استاد جونم همین چند ساعت پیش بود داشتم درمورد الهامی که خداوند بهم انداخت فکر و تامل میکردم.
خدا بهم گفت تمامی انسانها توانایی و پتانسبل ثروتسازی دارن و این قانون مقدر شده ی جهانه که هر انسانی از بدو تولدش تا اخرین نفسش بابد ثروتسازی کنه
مهم نیست یک بچه ی چهار ساله ای باشه که تازه حرف زدن یاد گرفته یا یه کهنسال 120 ساله یا بک جوان 25 ساله
اینها همه همه همگی به یک اندازه پتانسیل و توانایی ثروت سازی دارن و طبیعت جهان اینه مه هر انسانی میلیارد ها ثروت بسازه
هر انسانی باید ثروتسازی کنه و این ثروت مثل اکسیژن مثل شیرمادر از قبل به دنیا اومدنش به وفور و بیش از نیازش براش فراهم شده
مثل اب و اکسیژنی که بسیار بیش از نیاز جمعیت الان زمین هست پول و درامد بسیار بیشتر از این چیزی که انسانها نیاز دارن برای هر فردی هست
همونقدر که مسخرست بگیم همه ی انسانها نمیتونن نفس بکشن چون اکشیزن کمه مسخرست بگیم همه ی انسانها نمیتونن فراوان پول بسازن چون پول کمه
اگر ابنو بگیم عدالت و حکمت خداوند و تمام کائنات زیر سوال میره
مگه میشه مگه میشه مگه میشه که رویای حتی بک انسان براورده نتونه بشه ؟؟؟
این یعنی خداوند ظالمه و فقط میخواد بنده هاش زحر بکشن و بی عدالته و جهان قانون نداره
خیلی ها میگن خدا عادله ولی ابن باور که همه ی انسانها نمیتونن میلیاردر بشن رو دارن
و این دو تا باور کاملا در تضاده
اگه نمیشه پس چرا خداوند این خواسته رو درشون گذاشته ؟؟ ایا قصد زجر دادن و ظلم کردن رو داشته ؟؟؟
خیر :)))
پس اینقدر واضحه که جیکوب میتونه میلیون دلاری از یوتیوب کسب درامد کنه
.
ادامه ی صحبت ها :
استاد میگه من میتونم برات الگو بیارم از کسایی که موفق شدن
جیکوب میگه خب اون بچه ی 6 ساله که نمیاد مثل من توی ویدیو هاش بگه سلام چطوری خوبی چه خبر … اونا موضوعی برای صحبت دارن و درباره ی اون موضوع حرف میزنند اون بچه میاد از خانواده اش حرف میزنه و اونا رو توی فیلم میاره …
پدر رایان جان میگه تو هم چهار تا برادر باهمید و اینهمه موضوعات داری
استاد
اکه بخوای شروع کنی شروع میکنی اول شابد ایده ای نداری اما شروع میکنی از چیزهای ساده
مثلا من امروز با برادرم این مشکلو داشتم و اینحوری میخوام حلش کنم یا شاید اونجوری بخوام حلش کنم و از همین چیزای ساده ایده هات بیشتر میشه و تو باید این وقتو هر روز حتی پنج دیقه هم بذاری و ادامع بدی این مسیر رو و صد تا ویدیو که گذاشتی تو دیگه کامل دستت میاد که درباره چی صحبت کنی و ایده هات بیشتر میشن
حالا اگه این هر روز یه ویدیو درست کنی بعد از دو سال میشه 700 ویدیو و
و در این مدت کامنت ها و فیدبک های مردم بهت نشون میدن که چه ویدیوهایی خوبن
اون موقع تو 15 سالت شده و پادشاه یوتیوب شدی فقط در سن 15 سالگی و همه چیز از همه چیز یوتیوب میدونی
و اون موقع تو استایل و سبک خاص خودت رو پیدا میکنیدشاید الان ندونی از سبک کارت و ایده ای نداری ولی اون موقع میفهمی
استاد درباره ی تحربه اش از خودش میگه که من هم از همین جای تو شروع کردم و اولین بار میخواستم برای جمع حرف بزنم دست و پاهام و برگه ای که دستم بود داشت میلرزید اما مقاومت کردم و ادامه دادم چرا ادامه دادم ؟ چون من عاشق این کار بودم من عاشق صحبت کردن با مردم و ایحاد تغییرات در زندگیشون بودم
و من بعد از دو سه سال استاد کارم توی حرف زدن با حمع و کتاب نوشتن شدم و تونستم اولین میلیون دلارم رو ازش بسازم … تو فقط باید ادامه بدی و خداوند به تو راه و مسیر رو نشون میده ولی تو نیاز هست که با اشتیاق این مسیر رو بری و من مطمعنم که تو پتانسیل این کار رو داری
بعد استاد میاد جوزف رو مثال میزنه میکه این فرد توی ورزش پتانسیل داره این میتونه یک ورزشکار المپیک بشه ، اون یکی که یادم رفت اسمشو مثال میزنه میگه اون توی داستان و نویسندگی و ویدیو گیم استعداد و توانایی داره
و لوک پتانسیل داره برای راه اندازی کسب و کار
و تو توی اونکار پتانسیل داری .
.
یه جایی پدر رایان حرفای قشنگی زد
تو خبلی موضوع برای دریت کردن وبدیو داری
خیلی ها میخوان بدونن چجوری لازانیا درست کنن و میان ویدبوهات رو میبینن
خیلی ها میخوان جای تو باشن و دوست دارن بدونن چه حسی داره یه تا برادر داشتن
خیلی ها میخوان ببینن زندگی تو چه حسی داره اینکه استخر میری با برادرات چیکار میکنی و …
چالش های کلاس هفتم بودن … چالش های قبل از کلاس هشتم رفتن … و چجوری حل کردن این چالش ها … مهم نیست چند نفر ببینن این وبدیو هارو یکی دو تا یا هزار تا مهم نیست
مهم اینه مه تو ادامع بدی و برای خودت انجام بدی چون دوستش داری چون اشتیاق داری و بعد از ویدیوهای زیاد میبینی که مردم متوجه این عشق و علاقه ی تو میشن و با علاقه ویدیوهاتو میبینن و بازیدید ها اروم اروم بیشتر میشه :))))
عاشق این پدر شدم من که ای جاااااان دلمممم
.
امیدوارم ترجمه ی من برای دوستانی که متوجه اون قسمت ها نشدن مفید واقع بشه در غیر اینصورت اینطور هم نباشه اشکالی نداره چون من برای عشق و علاقه ی خودم این کارو انجام دادم همون چیزی که رایان جان گفتن :))))
.
فعلا تا کامنت بعدی که خداوند اجازه ی دوباره نوشتن بهم بده خداوند نگهدارتون :)))))))
هزاران بار از شما ممنونم و سپاسگزارم که اینقدر زیبا و با عشق همه مکالمه استاد و این خانواده دوست داشتنی را ترجمه کردید و من هدایت شدم به کامنت زیبای شما و بسیار درسهایی برام داشت که به احوالات امروز من و روند کاری من کمک میکنه
خیلی خیلی عاشق صحبت کردن با لهجه امریکایی هستم
شاید باورتون نشه ولی وقتی کسی با این لهجه صحبت میکنه اشک توی چشمهام جمع میشه و عجیب لذت میبرم از شنیدنش
عاشق زبان بین المللی هستم که بتونم با خارجی ها ارتباط بگیرم و مخصوصا لهجه امریکایی و فعلا در شرایطی نیستم که زمان بگذارم برای کلاس و دیدن دوره زبان ولی اگر شما کوچکترین راهنمایی بفرمایید از تجربیات خودتون در مسیر یادگیری زبان با لهجه خالص بسیار خوشحال میشم که در اختیارم بگذارید
و به نظر شما بهترین روند یادگیری زبان به چه شکلی هست
برای من که فعلا زمانی برای رفتن به کلاس ندارم
باز هم از شما ممنونم و بسیار لذت بردم از کامنت زیبایی که نوشتید
در ادامه سوالم خواستم عرض کنم که من بدلیل شرایط حرفه و کسب و کاری که دارم گاها مشتریهایی از خارج کشور تشریف میارن و با کارها و محصولات ما خیلی ارتباط برقرار میکنند چون کار ما تولید و فروش مبلمان کلاسیک هست در بزرگترین مرکز خرید اصفهان و اصفهان شهر توریستی هست و سبک کار و تولیدات ما به نحویست که مختص خودمون هست و این توانایی را داریم که محصولاتمون را به همه جای دنیا ارسال کنیم که البته بارها هم صادرات داشتیم
و در واقع کار کلاسیک و به اصطلاح سلطنتی ای که ما تولید میکنیم دست ساز هست و یک محصول هنری محسوب میشه
به همین دلیل مشتریهایی داریم هم از کشورهای عربی و هم عزیزانی از نقاط دیگر دنیا که با مترجم تشریف میارن فروشگاه ما ولی من خیلی دوست دارم که خودم بتونم کارم را بهشون معرفی کنم و باهاشون ارتباط بگیرم
در واقع حس میکنم مترجم اون احساس واقعی من را نمیتونه انتقال بده
به همین دلیل خیلی ممنون میشم اگر محبت کنید و یه راهکاری جهت یادگیری زبان انگلیسی بهم بدید که تو محل کارم بتونم شروع کنم به یادگیری و آهسته آهسته با مخاطبینم ارتباط برقرار کنم
معنای دیگر حرف شما به من اینه که من چجور به خواسته ام برسم و هیچ کوچکترین بهایی براش نپردازم
زمان ، کوچکترین و کم ترین بهایی هست که شما برای خواسته ای میتونید بگذارید و اگر اونقدر این خواسته براتون کم ارزشه که حتی این کوچکترین بها رو نمیتونید پرداخت کنید بهتره کلا از فکر اون خواسته بیاید بیرون
امکان نداره انسانی وقت برای یادگیری نداشته باشه مگه اینکه الویتش نباشه و براش بی ارزش باشه
پس قطعا شما نمیتونید چیزی که ارزشی براتون نداره رو یاد بگیرید حتی با بهترین کلاس و معلم و متد های روز دنیا
حتی اگه زمانش هم داشته باشید بازم یاد نمیگیربد چون برای زبان ارزش قائل نیستید و ذهن ناخوداگاه به دنبال صرف زمان برای انجام کاری میره که ارزش داره براش
پس مشکل شما زمان نداشتن نیست ، ارزش قائل نبودنه
همه ی ما برای چیزی که ارزش قائلیم کاری انجام میدیدم
و استمرار این ارزش گذاشتن و کار انجام دادن در زمان طولانی مدت نتیجه اش رو نشون میده
شاید بگید نه برای من خیلی با ارزشه که بتونم با مشتری های خارجی ارتباط بگیرم
درسته این نتیجه برای شما با ارزشه
اما مسیرش و بهاش براتون با ارزش و دوست داشتنی نیست
یجورایی مثل اینه که من بگم من عاشق پول دراوردنم
اما از انجام این شغل که توش پوله بدم میاد
مهم نیست عاشق چه نتیجه ای هستی مهم اینه که عاشق چه مسیری هستی چون بدون عشق به مسیر و بها براش هیچ نتیجه ای به وجود نمیاد
برای همینه استاد همیشه تاکید دارن دنبال پول نرید (نتیجه) دنبال عشق و علاقتون برید پول خودش میاد .
از کلاس انلاین میتونید شروع کنید و روزی 45 دقیقه تمرین
من هم برای شما ارزوی موفقیت و ثروتمندی دارم به درود .
چه حسی خوبی از کامنتت گرفتم آفرین دختر به خاطر این اراده برای قانون سلامتی و این انرژی شما را تحسین می کنم به خاطر این ارتباط با منبع و این حال و هوای خوب شما را تحسین میکنم
به خاطر تجسم زیبا و دیدن این زیبایی ها شما را تحسین می کنم دوست عزیزم از خداوند. خواستار محقق شدن آرزوهات می کنم این فایل اتفاقا نشانه من هم بود و خداوند من به دل نوشته های زیبا شما هدایت کرد موفق باشی عزیزم
بسیار سپاسگزارم بابت کامنتی که برام نوشتید اصلا یه نشانه بود برام … کامنتت باعث شد برم کلمنتمو از اول بخونم و خدای من اون روز جمعه بود و در چالش فست گرفتن بودم امروز هم اون کامنتو خوندم جمعه یعنی دیروز در فست گرفتن بودم خیلی برام جالب بود یه جورایی انگار خدا با این نشونه تحسینم کرد … اصلا کامنتمو خوندم خودم دوباره پر از انرژی شدم و خداوند بهم یه نکاتی که الان بهش به عنوان مسئله برخوردم و توی این کامنتم بهشون اشاره کردم یاداوری کرد جالب بود برام همون مسئله ای که الان توش هستم جوابش در این کامنتم بود … ممنونم بابت اینکه چراغ ابی رنگ سایت رو برام روشن کردی ممنونم بابت انرژی مثبتت میبوسمت …
درود دوستان، استاد عزیز و خانم شایسته مهربان واقعا این حرکت کردن و اعتماد به نفس گرفتن جیکوب باعث شده بره جلو و موتور سواری رو یاد بگیره و به ترساش غلبه کنه و این در زندگی من باید الگو بشه
یک انسان بی نهایت پتانسیل داره که با اولین قدم ها شروع میشه
نکته امروز: زندگی در لحظه رمز خوشبختی هست
اینکه پدر خانواده به بچه ها گیر نمیده و بچه هام البته خوب هستن خیلی جالب توجه بود برام
چه نعمت هایی خداروشکر
دریاچه به این قشنگی، اب زلال، ماهی ها، شادی و نشاط
خداروشکر همه چی عالی هست
حس افتابگرفتن گرفتم و منم هموک با این فضا رو میخوام.
در مورد موفق شدن و ذهنیت جیکوب:
این که پدرش بهش انگیزه میده و نکات رو بهش میگه و جنبه های مثبت خودش و کارش و مثال های ساده میاره نشون میده که ذهن درستی داره و چقدر حامی هست
و استاد از خودشون مثال میزنن و اینکه قدم ها رو برداری متوجه علایقیت میشی و راهتو پیدا میکنی
این نکات برای منم هست نه فقط برای بچها این درس هاش رو منم باید پیاده کنم
چقدر عالی عشق کردم از دیدن لذت بردن بچه ها و مریم جونم چقدر عالی برام ب تصویر کشیدی همه چیز رو و چ نکته عالی استاد گفت میتونم از دیدن بازی بچه هاهم لذت ببرم خدایا شکرت
الان ک فک میکنم خودم خیلی وقتا از نگاه کردن بازی بچه لذت بردم
حتی بعضی وقتا ازشون فیلم گرفتم اینقدر ک لذت بخش بوده
الان ک دیدم این رو گفتین خیلی خوشحال شدمچون من ناآگاهانه همیشه داشتم لذت میبردم
خداجونم شکرت
استاد چقدر دوست داشتم آخرش پدر خانواده پرید توی آب و پسرکوچولورو توی بغلش گرفت
چقدر خوشگل محبت رو ب پسرش هدیه میداد
و یاد گرفتم ک منم یه روز خدا بهم نی نی داد
تمام عشقم رو بهش بدم و این تنها چیزی هست ک میتونه از من دریافت کنه
خدایا شکرت برای فرصت و جان تازه ای که امروز بمن بخشیدی تا زیبا زندگی کنم و تحسین کنم زیبایی های پارادایس رو
به محض شروع فایل لبخندم به پهنای صورتم باز شد، نمیدونم چرا تاب خوردن این بچه ها باید حال منو خوب کنه، یا چرا برای پیاده روی مستر رایان در تریل باید بخندم، یا حس خوبی بگیرم از موتور سواری جیکوب، اما هر عاملی که داره یا هرچی که هست بی نظیره و من بخاطر همین هر روز صبح فارغ از هیاهوی مترو و ترافیک تهران نشستم و درحال نوشتن کامنت هستم و با لذت بردن از دیدن سریال زندگی در بهشت روزمو می سازم.
استاد عزیزم، شما با دیدن بچه ها مراقبه و شادی می کنید و ما هم با دیدن فایل های شما… اصلا مگه میشه توی فضای پارادایس شاد نبود، مگه میشه در کنار استاد و بانو قرار بگیری و شاد نباشی و انرژی مثبت نگیری
خدایا چقدر این پارادایس زیباست، چقدر آدمهاش نازنین هستند. یادمه قبل از آشنایی با استاد همیشه توی دورهمی های خانوادگی از خاطرات و شیطنت های بچگی هامون از دهه پنجاه و شصت صحبت می کردیم. اما الان تمام خاطراتمون و محور صحبت هامون از فایل ها و بخصوص سریال های زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا ست. با اینکه خاطراتی نیستند که ما بصورت فیزیکی تجربه شون کرده باشیم اما اینقدر انرژی استاد و بانو شایسته مثبته و اینقدر با سخاوت و صداقت این خاطرات رو با ما به اشتراک می ذارن که اصلا با این خاطرات احساس غریبی نمی کنیم.
چه لحظات جذابی بود وقتی شما و مستر رایان داشتید مقاومت ذهنی جیکوب رو بر می داشتید و چقدر ذهن یک بچه 13 ساله می تونه مقاوم باشه، اما چقدر زود مقاومتهاش شکسته شد، در واقع وقتی جیکوب ، روند پیشرفت و هدایت استاد رو از زبان خودش شنید و پیشنهادات جذاب و ساده و دم دستی مستر رایان رو شنید سد ذهنی اش شکسته شد و شروع کرد به پرسیدن اینکه خب همینجوری ویدیو ضبط کنم؟ به همین سادگی؟… و همین سوال پرسیدن ها باعث میشه پاسخ ها رو در قدمهای بعدی که برمیداره دریافت کنه.
استاد یکسره داشتم به زبان بدن شما دقت می کردم، با چه شور و نشاطی برای هدایت جیکوب صحبت می کردید و همزمان همون انرژی رو به پدر جیکوب هم منتقل می کردید و انصافا ایشون هم مثالهاو پیشنهادات عالی بیان می کردن.
چقدر شما تشنه موفقیت دیگران هستید، چقدر شوق دارید که یک بچه 13 ساله آمریکایی رو در اون سر دنیا دعوت به پیشرفت کنید و این انرژی که برای دیگران می گذارید صد برابرش به خودتون برمیگرده.
و من هر روز خدارو شکرگزارم که شما و بانو رو در مسیر سبز زندگیم قرار داد.
خدایا شکرت برای حضورم در این خانواده الهی
خدایا شکرت که هر روز مزرعه رویاهام رو بمن نزدیکتر می کنی
خدایا شکرت این چند قسمت که این پسر بچه ها مهمونتون هستند خیلی سریال شادتر شده از دیدنش سیر نمی شم بچه ها هر جا باشن با خودشون شور وشادی می یارن.
خدارو شکر توی این بهشت استاد اینقدر سرگرمی هست که بچه ها بیکار نمی شن وهمه این ها هم به دلیل ثروت وفراوانی توی زندگی استاد هست واقعا این ثروت با شکوه ومعنوی هست علاوه براینکه خودتون توی آرامش وشادی زندگی می کنید باعث شده دیگران هم استفاده کنند ولذت ببرن.
اگر این همه ثروت نبود پاردایس هم نبود واین سریال زیبا این مهمونهای دوست داشتنی واین همه فرکانسهای عالی ودرخواستهایی که در همه ما شکل می گیرد.خدایا شکرت.
بازی با همک تیر اندازی موتور سواری با این موتور کوچولوی زیبا که عاشقش شدم وآب بازی شنا چقدر من هم دارم لذت می برم انگار خودم دارم این کارها رو انجام می دم.
ونکته ای که استاد گفتن بچه ها شاد وسرزنده هستند چون توی زمان حال زندگی می کنند واز همان زمان لذت می برن.
واقعا هم همین طوره ما خودمون رو اسیر افکارمون کردیم پشیمونی وغصه گذشته نگرانی آینده اجازه نمی ده از زمان حال لذت ببریم نمی زاره زیبایی ها رو ببینیم وازشون استفاده کنیم ولی این بچه ها دغدغه ندارن ونهایت استفاده رو از لحظه می کنند وچقدر خوبه کودک درونمون رو زنده نگه داریم سعی کنیم در حال زندگی کنیم گذشته رو فراموش وآینده رو به خدا بسپاریم این طوریه که زندگی رو به شکل واقعی زندگی می کنیم.
وتحسین می کنم پدر خانواده رو چقدر آرامش داره واصلا دخالت نمی کنه تو روابط بچه ها واجازه می ده بچه ها خودشون با هم کنار بیان شاید اگه من بودم نمی تونستم ساکت باشم زمانی که سر آب میوه بحث می کردند.
وباز یکی در مدار استاد قرار گرفته این بار یعقوب خودمون اون می خواد پیشرفت کنه درسته ترمزهایی داره ولی او خواستار کنار گذاشتن ترسه وحرکت می کنه واستاد چه خوب راهنمایی می کنه واین ترمزها رو از بین می بره .
چقدر دلم می خواست حرفهاتون رو متوجه بشم وفهمیدم که اموختن زبان اونم انگلیسی یکی از ضروریاته وچقدر می تونه بهم کمک کنه تصمیم گرفتم روی زبانم کار کنم به امید اینکه دوباره برگشتم به این سریال همه حرفها رو متوجه بشم.
من از ساعت 7 صیح بیدار شدم با تموم وجودم و انرژی ام و سلول هایم هر آنچه از خداوند هدایت خواستم برای بدست آوردنش سعی و تلاش کردم
از ورود رسیدنم به مترو دقیقا مترو در دو مسیر اگر یک دقیقه دیرتر میرسیدم عقب میافتادم و دیرتر به مقصدم میرسیدم
کاری که قبلا انجام نمیشد
خدایا شکرت خدایا سپاسگزارم
بعد از مقصد اولم ظهر شده بود و همه کارهام و آموزش هام دیده بودم و خسته شده بودم و گشنه ام بود اما رفتم برای مقصد دوم و کار بعدی ام چون قهوه خورده لودم هنوز انرژی داشتم
رفتم با شک و تردید برای انتخاب اما همان جا خداوند نشانه هاش برام فرستاد و یه حس خوبی داشتم
حتی یک جا برای منصرف شدن داشتم اقدام میکردم
اما یه چیزی بهم میگفت برو انجامش بده مشکلی نیست برو ببین
من مسر شدم و وارد شدم خدایا الان که دارم تغریف میکنم و مینویسم مو به تنم سیخ شده خودم باورم نمیشه
در بدو ورودم و انتخابم کلا خورد توی ذوقم و باز هم میخواستم منصرف بشم اما به صورت نشانه و ناخودآگاه گفتم طبقه بالا هم بهم نشون بده که با خوشرویی قبول کردند و وقتی رسیدم به طبقه بالا دیدم همان چیزی که میخواستم چقدر زیبا چقدر دوست داشتنی خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا سپاسگزارم همان چیزی که میخواستم بود
وقتی داشتم برمیگشتم از توی خیابان دقیقا همان نشانه ها و همان چیزی که از خداوند میخواستم اورد جلوی چشمم
و گفت دیدی بهت دادم و برای تو میخواستم
وای خدای من الان که دارم مینویسم جلوی اشک هام نمیتونم بگیرم نمیدونم با چه زبانی سپاسگزار باشم
منظورش این هست شاید سختی جلوی راهت هست اما مسر بودن تعهد داشتن و تلاش کردن دیدی آنچه خواسته بودی را به تو دادیم وای خدای من نمیدونم چی بگم
نمیدونم با چه زبانی تشکر کنم
فقط نباید پا کج بزاری فقط نباید به زندگی قبلیت برگردی برای همیشه پشت سرت گذاشتی و تمام شد
دیگه نزدیک شب بود و من داشتم برمیگشتم و واقعا خسته بودم و یک عالمه فکر و نجوا
وقتی رسیدم خونه برای چند دقیقه اون نجواها و اون وسوسه ها زندگی قبلیم به سراغم آمد
گفتم یه لحظه وایسا برو توی سایت استاد برو روی نشانه امروز من بزنم نگاه کنم
که این فایل زندگی در بهشت آمد از مسر بودن استاد عباسمنش و همچنین پدر اون پسر و همچنین هود پسر و موانعی که جلویش بود باز تعجب کردم و هم داستان بودن با داستان امروز من تعجب من را دوچندان کرد
گفتم این پسر توی امریکا سرزمین زیبایی ها بدنیا آمده اما ببین در این خانواده و این چنین پدر بازم پقدر دغدغه داره که استاد و پدرش دارند کمک میکنند که موفق بشود
هر کسی در هر شرایطی تصمیم بگیرد که تغییر بکند هیچوقت دیر نیست شاید این پسر 13 ساله موقع تغییرش است و هزاران داستان دیگر و تو محمد 32 ساله موقع تغییر باورهایت است و از الان تازه متولد شدی و به سرعت نور پیشرفت میکنی
توی کامنت دوست عزیزمون امیر حسین که کامنت برتر هستند و بسیار دوست داشتنی نوشتند خیلی روی خوب بودن پدر و پشتیبان بودنش مانور داده شده و این جور هست که پدر این خانواده بسیار بسیار تاثیر گذار 100 درصد هست روی موفقیت بچه ها
بله شاید پدرهای ما به اینطور خوب نبودن و این جور پشتیبان نبودن اما یک نکته هست در این دنیای عجیب و غریب که همین نکته منفی پدرانمون باعث نقطه عطف و تغییر بنیادی ما شد همینطور که همه میدونن برای استاد عباسمنش شده است در این فایل استاد گفتند از کارهای کم و کوچیک شروع کن و مداومت داشته باش و حتما ختما بلاخره ساحب یک سبک و موفقیت چشمگیر میشی و پادشاه خواهی شد
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و همسفرای گرامی :
واقعا ما خیلی فرصت خوبی داریم از اینکه بشینیم بچه ها رو نگاه کنیم از اینکه چقدر در لحظه زندگی می کنن اون لحظه فقط توی اون لحظه ی خاصند یعنی به هیچ چی تو گذشته یا در آینده فکر نمی کنن و این رمز خوشبختی است و این رازش شادمانی همیشگییه که در این بچه ها به خوبی میشه دیدش
واقعا شادی شادی میاره وقتی شما شادی دیگران رو میبینی باعث میشه تو فرکانس شادی بیشتر قرار بگیری
چقدر جالب بود تیراندازی کردن و علاقه ی بچه ها در هر زمان برای پیدا کردن چیزی برای لذت بردن حالا واقعا درک کردم که وقتی آدم مدارش بالا میره آدمای اینچنینی که اینقدر با خودشون در صلح هستن رو جذب می کنه که هر لحظه در فکر لذت بردن از زندگی هستن
اتفاق جالب دیگه هم این بود که جیکا خیلی دوست داره تو یوتیوب فعالیت کنه و ویدئو تولید کنه اما یک سری باورای اشتباه داره مثلا من سنم کمه اگه سنم بیشتر بود چه کارای دیگه ای رو می تونستم بکنم و افرادی که هیجده سال به بالا دارند موقعیت بهتری دارند برای موفقیت
همونطور که در روانشناسی ثروت یک استاد بارها در مورد این باورای ذهن فقیر توضیح دادند که من الان دوباره شروع به گوش دادن به آگاهی هاش هستم خدایا شکرت
اولش ذهن برای تغییر مقاومت می کنه یا اینکه آگاهی هاش رو در حد شنیدن قبول داره ولی چون به درک نرسیده به عمل هم تبدیل نمیشه
چقدر این خانواده خوشبخت هستن که در مدار شنیدن صحبتای استاد از نزدیک هستن و چقدر ارزشمنده که استاد دارن اونچه که خود باور ساختن و عمل کردن و نتیجه گرفتن رو با اونا به اشتراک میزارن خدایا مرا هم در مدار همنشینی با انسانهای اصلاح شده قرار بده حتی به صورت تکاملی چون خیلی برام ارزشمنده و انقدر روی خودم کار می کنم که کم کم نتایج رو در تمام جنبه های زندگیم ببینم خدایا از اینکه همراهم هستی و هر لحظه هدایتم می کنی بینهایت سپاسگزارم
چقدر دوست دارم بتونم به این راحتی و شیوایی انگلیسی صحبت کنم که امیدوارم در مداری قرار بگیرم که صحبت کردن به این زبان جزعی از روزمرگی زندگیم بشه
راستی استاد الان اگه تو ایران ما به عنوان میهمان روی زمین نشسته بودیم و با میهمانانمان که روی صندلی بودن صحبت می کردیم چقدر طرف با رفتار و اعمالش ما رو تحقیر می کرد حالا با تمام وجودم تفاوت فرکانسی رو متوجه میشم که شما در هر لحظه هر جور که راحت هستین رفتار می کنین و انقدر اعتماد به نفس ساختین که نگران نطر دیگران نستین به امید اینکه بتونم هر روز یک قدم موثر در تمام جنبه های زندگیم بردارم و سال دیگه این موقع یک آدم دیگه ای باشم که با الانم زمین تا آسمون فاصله داشته باشم
به نام خدا
سلام به استاد عزیز و مریم خانم شایسته و دوستان عزیز …
سپاس گزار خدایی ام که به آسانی به سوی آسانی ها هدایت می کند …
چه فایل بی نظیری …
هوا بی نهایت خوب …
بچه ها در یک فضای بی نظیر مثل بهشت بازی می کنند …
و نهایت لذت رو می برند . بدون فکر کردن به گذشته و یا آینده و غرق در لحظه ی حال و بدون اینکه کسی رو قضاوت کنند و یا نگران قضاوت کسی باشند …
چه لذت بخش هست ذهن آرام و ساکت داشتن ….
استاد من این چند جلسه رو خیلی دیدم و بازم تکرار می کنم . برام لذت بخش بود که پدر خانواده بهشون اجازه می دهد خودشان باشند و خودشان تصمیم گیری کنند برای زندگیشون ….
این ویژگی رو منم دوست دارم یاد بگیرم …
اجازه دادن به اینکه طبیعت کار خودش رد انجام بدهد …
بچه ها خیلی زیبا با هم بازی می کنند و حتی با هم دعوا می کنند و با هم شوخی می کنند … این ها هرکدام یک چالش دارد . و یک نکته برای یادگیری…چقدر درس زندگی از آن می گیرند …
واقعا هرکدام از این بچه ها یک استعداد خاص خودش رو دارد . و شخصیت خاص خودش و چقدر خوبه بپذیری و بهش احترام بگذاری …
من که با پدر این خانواده زندگی نکردم ولی احساس کردم ایشون به تفاوت های بچه هایش آگاهانه برخورد می کرد و رفتار می کرد و این ویژگی رو دوست دارم
در کل دوست دارم درباره ی خانواده بنویسم . هرکدام از ما در خانواده ای رشد پیدا کردیم . و این خانواده نقص هایی داشته ، با چالش هایی روبرو شده و اتفاق هایی رو پشت یر گذاشته ، دوست دارم به این ایمان برسیم که در بهترین مکان و بهترین زمان خودمان بودیم . اشتباهی در زندگی ما رخ نداده و مادر پدر ما در سرنوشت ما اشتباه نکدند . و ما باید در آن زمان و مکان خاص نه به دلیل وجود آن مادر و پدر ، بلکه به خاطر مداری که داشتیم قرار می گرفتیم و اون تضاد اگر با چشم خوب نگاه کنیم ، برای ما یک عالمه درس داشته و هزاران نکته به ما یاد داده و بتعث رشد و ترقی ما شده …
وقتی سپاس گزار خانواده ی خود باشیم و بدون قضاوت های نادرست به آن ها نگاه کنیم . و با دوران کودکی خود به صلح برسیم چه آرامش عظیمی وارد زندگی ما می شود …
دوست دادم درباره ی پدر و مادر خودم بنویسم . چون ایندو هر دو در سن کم پدر و مادر شدن و روی پای خود ایستادن و بچه دار شدن …
هردوتلاش کردن بهترین خودشونو برای ما بگذارند . تلاش کردن بهترین انسان و شریف ترین با شند . سعی کردن ما رو با توحید آشنا کنند و واقعا در تمام جهات ما رو در نظر گرفتن . یک چاش ها و یک نابلدی کارهم بوده ولی چه کسی زندگی رو از اول بلده و چه کسی زندگی رو تجربه کرده …از آنها سپاس گزارم …
نکته ی بعد دوست دارم درباره ی ما در برخورد با انسان ها و آدم های دیگر بنوسم …
استاد شما همیشه آنقدر خوبی های آدم ها رو بزرگ می کنید و اصلا به بدی ها توجهی نمی کنید و یا می شود گفت سعی می کنید که نکنید …
یک بد فهمی بزرگی که برای من شده این هست که شما خیلی جاها می گویید وقتی در محیط نا مناسب قرار می گیرید . و آگاهانه توجه نمی کنید با احساس خوب و رفتار خوب اینکار رو انجام می دهید . و به جای اون به زیبایی ها طرف مقابل توجه می کنید …
این نکته برای من بسیار مهم بود . مون بد فهمی من و شاگرد تازه کار بودنم باعث می شد که بی توجهی کنم به کل شخصیت فرد و ااین بی توجهی باعث ناراحتی او شود . البته که باید تمرین کنم …
همه ی انسان ها هم ویژگی خ ب دارند و هم ویژی منفی و یا بهتر بگویم به ظاهر منفی ( اصلا هیچ ویژگی ای منفی نیست . در جایی از زندگی به کارمون میاد و خدا هیچ چیز عبس و نا مناسبی رو در وجود ما قرار ندهده …
وقتی یک ویژگی که به زعم من مناسب نیست رو می بینم . این هست که آگاهانه با صبر و منش و رفتار درست اون رفتار رد نبینم . نه اینکه مثل فردی که جزام می بیند بخواهم دربرم و فرار کنم . باید بدانم حتی این اتفاق و این شرایط اومده درسی به من بدهد . و سعز کنم قضوت نکنم و اینقدر خوبی های فرد رو برای خودم بزرگ کنم و با پشم زیبا به اطرافم نگاه کنم تا نازیبایی ها کوچک شود …
این طور می شود که به این زیبایی ارتباط زیلا شکل می گیرد . و به قول شما دیگر برای خوب بودن شما زور نمی زنید و حرف خیلی خوبی که منو تحت تاثیر قرار داد زدید . گفتید من وقتی این بچه ها رو نگاه می کنم انگار دارم مراقبه می کنم …
بازی ها و شوخی ها و سبک زندگیشون …
این بچه ها بچه های فوق العاده ای اند ولی اگر هرکدام از ما هم همین طور نگاه به جهان داشته لاشیم از شرایط و آدم های اطراف لذخ می بریم . و بزرگ تر بشیم و بدون قضاوت نگاه کنیم و بون در نظر گرفتن آینده و گذشته نگاه کنیم ….
استاد نمی دونم حرف هایی که در ذهنم و در دلم با دیدن این فایل بهم الهام شد رو چقدر درست و کامل نوشتم . اما چه درس های بی نظیری یاد گرفتم . چقدر می تواند راهگشای مک باشد و قلب منو باز کنه …
و نکته ی دیگر وقتی داشتید با یعقوب درباره ی مسایل کار و ساخت ثروت صحبت می کردید و خودتون رو مثال زدید و از چگونگی شروع کار صحبت کردید و نکته ی ای که پدر خانواده در ادامه ی حرف یعقوب زد برام خیلی جای فکر داشت اینکه یعقوب گفت من ویدیو می سازم و بعد از چند تا مردم علاقمند می شوند و عاشقش می شوند و پدرش گفت که این کار یک جوک و یک کار فانه و تو خودت باید دوست داشته باشی و نه اینکه برات نظر دیگران مهم باشه و این به نظرم خیلی مهم بود و اینکه یک نکته ی خیلی مهمی هست که منی که 30 سالم هست با شنیدن این فایل و این حرف تحت تاثیر قرار گرفتم . تو هرکاری شروع می کنی نباید درش بی نقص باشی و عالی باشی . مهم این هست که در کارت یک عالمه نکته یاد بگیری ( هرنکته ای که یاد می گیریم باعث گسترش ما می شود و واقعا خودمون رو تجربه کردن مهمه )
استاد این فایل رو دیشب دوبار دیدم و باهاش هزار تا خیال پردازی کردم و صبح که بلند شدم دوست داشتم درس هایش رو بنویسم …
و نکته هایش رو مرور کنم …
نکته ی دیگر درباره ثروت این بود که مهم نیست چه سنی داری و چه جایگاهی از جاییکه هستی شروع کن … مهم ترین پاشنه آشیل من برای کار نکردن و برای ادامه ی مسیر این بود که در اولین پله می رسیدم به اینکه به اندازه کافی خوب نیستم و دنیا از این چیزی که می خواهم خلق کنم به مقدار بی نهایت دارد. بعد قدم بعدی ام رو برنمی داشتم و توقف می کردم …
ولی برایم جالب بود که پدر خانوادا به جای اینکه فرزندش رو از نرسیدن و شکست بترسوند بهش می گوید این کار و در کل زندگی یک فان و بازی هست ادامه بدا و مهم خودت باش و نه نظر دیگران …
یعقوب قدرت تکلم بالایی دارد . و زیبا کلمات رو ادا می کند . اعتماد به نفس زیبایی دارد و از دوربین استقبال می کند و طبق گفته خودش من با دوربین راحت هست …
و از ویژگی های به ظاهر ساده می شود ملیون ها دلار پول دربیاریم …
خوشحالم که امروز اومدم در این سایت و نظراتم رو ثبت کردم …
نکته ی آخر این هست که استادم یک خواسته جدیدی که در زندگی ام شکل گرفته این هست که می خواهم . این هست که دوست دارم بر روی احساساتم حاکم بشوم و کنترل احساساتم رو در دست بگیرم و با اونها به صلح برسم و نه اینکه با اتفاقی و شرایطی ناراحتی و یا غم بر من حاکم بشود …
و مدت زمانی طول بکشد تا بشوم همان مهدیه قبلی …
و برای این احساس می کنم راه حلش این هست که باید با احساساتم به صلح برسم و نه اینکه از بروز احساسی درونم بترسم و بخواهم نگران وجودش شوم …
نکته ی مهم دیگر این هست که احساسات ما هم مثل جزام نیست که ما ازش بترسیم و بروز احساسی قرار نیست در زندگی ما اتفاقی رو رقم بزند . دلی واکنش های ما مهم هست …
و افکاری که باعث می شود با احساسی احساس نا امنی کنیم …
سپاس گزار خدایی ام که به آسانی من برای آسانی ها آسان می کند و من رو برای نعمت هایش می گستراند …
سلام به مهدیه عزیزقشنگم
کامنتت رو چندبار خوندم
سپاسگزارم ازت برا قلم زیبایی ک داری
بسیار عالی مینویسی
دوسدارم کامنتهای بیشتری ازت بخونم
و قطعا از زبان خداوند با من حرف میزدی
یکی از پاشنه های آشیل منو بهم نشون دادی
حتی باور درستش هم برام نوشتی
خداروشکر میکنم برا وجود بندهای توحیدی ارزشمندی مث شما دوستای خانواده م
اینجا کعبه دله
کعبه ماست
سلام به شما دوست عزیز …
خیلی خوشحال شدم از اینکه کامنت من رو خوندید و از اینکه براتون تاثیر گزار بوده . این نشان می دهد زندگی ما انسان ها اصلا پیچیده نیست جواب سوال ها و تضادهای ما جواب های پیچیده و دور از ذهنی نیست . جواب سوال و تضاد های ما همیشه یک جواب آسان دارد و در قلب ماست . و اینکه برای همه ی ماها یکی هست …
و خداوند هم در قلب ما و راهنما و هدایت گر ماست …
بسیار زیبا گفتید . اینجا جایی هست که روح های وجودی ما و منبع وجودی ما با هم سخن می گوید و حرف می زند و ارتباط برقرار می کند و ما از طریق خداوند به هم وصلیم …
اینجا کعبه هست . جایی که ما دورش به خالصانه ترین شکل ممکن طواف می کنیم و با خدا ی خود ارتباط برقرار می کنیم …
برای هممون تقوا آرزو می کنم … دو تا چشم پاک، مثل چشمه که دنیارو نه با با تفکر و باورها ی قبلی و نه با چشم دیگران بلکه با خلوص فراوان ببینیم . و حقیقت جهان رو ببینیم …
و قلب ها پاک و درک روح خداوندیمون که می تواند با روح خداوندی موجودات دیگر ارتباط برقرار کند .
همه ی ما در حال هدایتیم. و تمام اتفاقات زندگی نتیجه ی مثبت برای ما خواهند داشت …
از استاد عزیز سپاس گزارم که چه رسم زیبایی برای زندگی انتخاب کردید …
بی نهایت رها و آزاد و قلبشون رپ در هیچ زندان تفکری اسیر نکردند …
سپاس مجدد از شما و تمام دوستان عزیز …
سلام روزتون بخیر
بنام خدای زیبایی ها
من تا الان هیچ کامنتی نذاشتم و این اولین کامنت من هستش چون همیشه میترسدم نظرم رو بگم،از ضاوت شدن همیشه میترسدم ولی وقتی ماجرا این خانواده رو میبینم که چقدر راحت و ساده حرف میزنن و رفتار میکنن خواستم کامنتی گذاشته باشم تا به قول استاد اولین قدمم رو برداشته باشم فقط اینو میتونم بگم ساده ترین کارها قدم برداشتن و اقدام کردن هستش و سخترین کارها ثابت موندن و نگاه کردن.
خدایا شکرت بابت اینهمه زیبایی
خدایا شکرت بابت سایت عباس منش
خدایا شکرت بابت اینکه امسال بچه هام دوتا شدن
خدایا شکرت بابت این فایل عالی
دوسه روز پیش داشتم به مادرم میگفتم که آرزو دارم یه خونه ویلایی داشته باشم که تو حیاطش استخر باشه و باغچه داشته باشه که پسرکوچولوهام بتونن تمام تابستون و بهار رو با هم تو حیاط بازی کنن دوست دارم گل بازی کردن و آب بازی کردنشون رو ببینم و حسابی کیف کنم
تا اینکه امروز این فایل اومد تو قسمت نشانه من و تازه الان بعد از دوسال دیدن فایل های سایت عباس منش فهمیدم که پرادایس واقعا یک بهشته .تا امروز هر وقت فایل هایی که تو پرادایس بود رو میدیدم فقط میگفتم خیلی زیباست اما الان بادیدن فعالیت های بچه ها تو آب و تو جنگل با داداش هاشون حسابی حال کردم و فهمیدم که چقدر ذهن میتونه محدود باشه من عاشق تیر اندازی هستم اما هیچوقت به این فکر نکرده بودم که میتونم چندسال بعد با پسرام تیر اندازی بکنم یا کلی کارای دیگه که من حتی به فکرم نرسیده بود که درموردشون رویا پردازی بکنم.استاد عزیزم به چه نکته خوبی اشاره کردید که از دیدن بچه ها لذت میبردید چون ما مامان ها مخصوصا مامان هایی که بچه های کوچیک داریم به خاطر خستگی و مسئولیت زیاد بعضی وقتا یادمون میره که فقط و فقط از تماشا کردن صورت و دست و پاهای کوچولو یا شنیدن حرفای بامزه بچه هامون لذت ببریم و کلا میریم تو فاز ناشکری کردن و توجه به ناخواسته ها .
من از این فایل فهمیدم بهترین همبازی بچه ها طبیعت و بچه های هم سن و سالشون هستن
و ای کاش منم یاد بگیرم مثل بابای این بچه ها کمتر تو کارای بچه هام دخالت بکنم تا خودشون رسم زندگی رو یاد بگیرن
خدایا شکرت که من مامان هستم
خداوندا سپاسگزارم خداوندا سپاسگزارم خداوندا سپاسگزارم
استادم میخواستم بیام بگم خیییلی از خودم راضی ام
الانی که دارم این کامنت رو مینویسم جمعه صبح هست
من توی دوره سلامتی ام و تصمیم گرفتم فستینگ سه روزه بگیرم برای اولین بار
سه شنبه ساعت دو غذا خوردم و تا الان که جمعه صبح هست هیچی نخوردم به حز اب و به علاوه فعالیت سنگین ورزشی و جسمانی و پیاده روی بالایی داشتم از سه شنبه تاحالا
حتما توی دوره ی سلامتی میرم و درباره ی این دستاورد بزرگم کامنت میذارم
حدودا یک ساله تو دوره ام و نتونسته بودم فستینگ بالای 48 ساعت بگیرم و الان 64 ساعته که فستم و ادامه داره
دیروز 1:40 ساعت پیاده روی داشتم
به علاوه بدنسازی 1:30 و کلاس رقص 2:00
و شب ساعت 11 خوابیدم و 3 بیدار شدم پر از انرژی
طبق تعهد روزانه ام اومدم با اشتیاق فراوان برای دیدن قسمت بعدی این سریال
استاد من وقتی دارم این سریال رو میبینم واقعا محوش میشم
گرمای اون افتاب رو حس میکنم
خنکی اب رو که میپرم توش حس میکنم
گرم گرفتنم و حرف زدنم با بچه ها و پدر خونواده رو حس میکنم
وقتی میام بیرون از اب و نسیم خنکی میاد و یکم سردم میشه رو حس میکنم
پیاده روی ها توی اون جنگلو حس میکنم
ماشین شاسی بلندم رو حس میکنم
مالک بودنم رو در اون ملک زیبا حس میکنم
جنگل و دریاچه ای که من مالکش هستم رو حس میکنم
مرغ و خروس ها و حیوونا رو حس میکنم
با موتور دور دریاچه تاب خوردنم رو حس میکنم
ماهی گرفتنم وقتی که بچه ها و پدر خونواده دارن سعی میکنن بهم ماهی گرفتن رو اموزش بدن حس میکنم
صید ماهی و با ذوق درست کردنش برای ناهارم رو حس میکنم
شنا کردن با بچه ها توی دریاچه رو حسمیکنم
تلاشم برای بالا رفتن از اون تیوب بزرگ رو حس میکنم
تلاشم برای سوار شدن روی قایق و ترس لذت بخش از افتادن خودم و بقیه بچها و قایق رو حس میکنم
تندی افتاب رو حس میکنم
وقتی که خسته میشم و به بچه ها پیشنهاد میدم بریم چیزی بخوریم رو حس میکنم
بوی جوجه و کبابی که راه افتاده رو حس میکنم
بوی ذغالی که قبلش سعی در درست کردنش دارم رو حس میکنم
هم نشینی ام با این بچه های پاک امریکایی و صحبت کردن باهاشون درباره ی کشوری که اومدم ، اینکه با هیچ امکاناتی شروع کردم ، اینکه اونها چه قدر باید شکرگزار شرایطی که دارن باشن و من یک درصد شرایط اونها رو نداشتم و تونستم به اینحا برسم حرف میزنم ، اینکه اینقدر روی زبان انگلیسی و لهجه ی امریکایی ام مسلطم که باورشون نمیشه من آمریکایی نیستم رو حس میکنم
اتفاقا یادمه چند سال پیش با یک توریسیتی حرف میزدم خیلی از لهجه ی من و تسلطم رو زبان خوشش اومد و باورش نمیشد من تاحالا خارج از ایران نرفتم و اینقدر زبانم خوبه و با لهجه ی اصیل …
خدایا شکرت اینها رو همه از تو دارم …
استاد عاشقتونم نوش جونتون همه نعمتها و ثروتهای عالم …
اینها که پشیزی نیست بیشتر از اینها در اخرت شما دارید …
استاد اینقدر این سایت پربار هست
اینقدر پر از میوه و غذا کردید این سایت رو
که اصن باکی ندارم اگه این روند سکوتتون ادامع پیدا کنه
اتفاقا میگم اخ جون وقت دارم بیشتر این سایت رو شخم بزنم و روی سایت مسلط بشم
درسته دلم برای روی ماه به روز شما و شایسته جان خیلی تنگ میشه
اما اینجا دارمتون لذت میبرم و میتونم خوب رو سایت کار کنم و متمرکز روی فایلها کار کنم
عاشقتونم استادم
دارید عشق و تفریح میکنید نوش جونتون
میدونید که ما بچه های سایت مثل همیشه فعال و پیگیر هستیم و همه متمرکز روی سایتیم
امکان نداره فعالیت ما کم بشه با کم شدن فعالیت شما
شاید ظاهر کم بشه ولی درون غوغایی هست
برمی سراغ فایل
استاد جونم توی این فایل خواستید که کسایی که زبانشون خوبه بیان بگن چه حرفایی زده شد
به روی چشمم استادم چشم
اولا تحسینتون میکنم که با اینکه زبانتون خوب نیست اینجا تموم سعیتون رو میکنید برای حرف زدن و ارتباط گرفتن
این از عزت نفس میاد خیلی ها شاید به جای شما بودن میگفتن نه من کمتر باشون حرف بزنم چون بلد نیستم و … اما شما همه اش در حال گفتوگو بودید و با تموم اشتباها هی ادامع میدادید
تحسین میکنم امریکایی های شریف و پاکدل رو که با دقت حرفاتونو گوش میدادن تا منظور شما رو با اشتباهات زیاد و دستو پاشکسته متوجه بشن و کمکتون میکردن
ای جان دلم
خب جیکوب یا همون یعقوب ما داره ترمز های ذهنی خوشگلشو میگه
همون ترمز های خوشگلی که همه ی ما داریم در جهت خواسته ها و اهدافمون
و با دیدن زیبایی شون و حل کردنشون زیبایی بیشتری نصیب ما میکنن
………..««««««««««««
.∆∆∆∆∆∆∆
.
بریم برای ترجمه حرفهای شیرین استاد و بچه ها
استاد میگن
فردی هست که سالی 25 میلیون دلار داره از یوتیوب کسب درامد میکنه
پدر جان رابان هم تایید میکنن و میگن اره این فرد فقط با درست کردن ویدیو هایی و گفتن چیزهای ساده مثل من اینو دوست دارم من اونو دوست دارم دارن کسب درامد میکنن
استاد داره مثال یک یوتیوبری رو میزنه که 6 سالشه و تونسته با ویدیو دریت کردن از اسباب بازی و بازی کردن باهاشون خیلی کسب درامد عالی از یویتیوب داشته باشه
حالا جیکوب میاد مقاومت میکنه همون جایی که استاد میگه و جیکوب میگه
دلیل اینکه اون پسر 6 ساله موفق شده چون ادمای خاصی مخاطبش هستن مثلا یک بچه ی 4 ساله به این اسباب بازی ها علاقه داره و میره ویدیوشو میبینه برای همین اون داره پولسازی میکنه و پول در میاره چون مخاطبای خاص خودش رو داره .
اینجا استاد رو نگاه کنید خیلی باحاله با تعجب هی برمیگرده نگاه میکنه انگار از تعحب شاخ دراورده باشه خیلی باحاله دقیقا یه جاهایی از فایلا هست که استاد صداش میره بالا و خیلی تند و جدی حرف میزنه مثل اون موقع اش شد وقتی این حرفای جیکوب رو شنید خخخخ الهی قربونت برم من
.
استاد جونم همین چند ساعت پیش بود داشتم درمورد الهامی که خداوند بهم انداخت فکر و تامل میکردم.
خدا بهم گفت تمامی انسانها توانایی و پتانسبل ثروتسازی دارن و این قانون مقدر شده ی جهانه که هر انسانی از بدو تولدش تا اخرین نفسش بابد ثروتسازی کنه
مهم نیست یک بچه ی چهار ساله ای باشه که تازه حرف زدن یاد گرفته یا یه کهنسال 120 ساله یا بک جوان 25 ساله
اینها همه همه همگی به یک اندازه پتانسیل و توانایی ثروت سازی دارن و طبیعت جهان اینه مه هر انسانی میلیارد ها ثروت بسازه
هر انسانی باید ثروتسازی کنه و این ثروت مثل اکسیژن مثل شیرمادر از قبل به دنیا اومدنش به وفور و بیش از نیازش براش فراهم شده
مثل اب و اکسیژنی که بسیار بیش از نیاز جمعیت الان زمین هست پول و درامد بسیار بیشتر از این چیزی که انسانها نیاز دارن برای هر فردی هست
همونقدر که مسخرست بگیم همه ی انسانها نمیتونن نفس بکشن چون اکشیزن کمه مسخرست بگیم همه ی انسانها نمیتونن فراوان پول بسازن چون پول کمه
اگر ابنو بگیم عدالت و حکمت خداوند و تمام کائنات زیر سوال میره
مگه میشه مگه میشه مگه میشه که رویای حتی بک انسان براورده نتونه بشه ؟؟؟
این یعنی خداوند ظالمه و فقط میخواد بنده هاش زحر بکشن و بی عدالته و جهان قانون نداره
خیلی ها میگن خدا عادله ولی ابن باور که همه ی انسانها نمیتونن میلیاردر بشن رو دارن
و این دو تا باور کاملا در تضاده
اگه نمیشه پس چرا خداوند این خواسته رو درشون گذاشته ؟؟ ایا قصد زجر دادن و ظلم کردن رو داشته ؟؟؟
خیر :)))
پس اینقدر واضحه که جیکوب میتونه میلیون دلاری از یوتیوب کسب درامد کنه
.
ادامه ی صحبت ها :
استاد میگه من میتونم برات الگو بیارم از کسایی که موفق شدن
جیکوب میگه خب اون بچه ی 6 ساله که نمیاد مثل من توی ویدیو هاش بگه سلام چطوری خوبی چه خبر … اونا موضوعی برای صحبت دارن و درباره ی اون موضوع حرف میزنند اون بچه میاد از خانواده اش حرف میزنه و اونا رو توی فیلم میاره …
پدر رایان جان میگه تو هم چهار تا برادر باهمید و اینهمه موضوعات داری
استاد
اکه بخوای شروع کنی شروع میکنی اول شابد ایده ای نداری اما شروع میکنی از چیزهای ساده
مثلا من امروز با برادرم این مشکلو داشتم و اینحوری میخوام حلش کنم یا شاید اونجوری بخوام حلش کنم و از همین چیزای ساده ایده هات بیشتر میشه و تو باید این وقتو هر روز حتی پنج دیقه هم بذاری و ادامع بدی این مسیر رو و صد تا ویدیو که گذاشتی تو دیگه کامل دستت میاد که درباره چی صحبت کنی و ایده هات بیشتر میشن
حالا اگه این هر روز یه ویدیو درست کنی بعد از دو سال میشه 700 ویدیو و
و در این مدت کامنت ها و فیدبک های مردم بهت نشون میدن که چه ویدیوهایی خوبن
اون موقع تو 15 سالت شده و پادشاه یوتیوب شدی فقط در سن 15 سالگی و همه چیز از همه چیز یوتیوب میدونی
و اون موقع تو استایل و سبک خاص خودت رو پیدا میکنیدشاید الان ندونی از سبک کارت و ایده ای نداری ولی اون موقع میفهمی
استاد درباره ی تحربه اش از خودش میگه که من هم از همین جای تو شروع کردم و اولین بار میخواستم برای جمع حرف بزنم دست و پاهام و برگه ای که دستم بود داشت میلرزید اما مقاومت کردم و ادامه دادم چرا ادامه دادم ؟ چون من عاشق این کار بودم من عاشق صحبت کردن با مردم و ایحاد تغییرات در زندگیشون بودم
و من بعد از دو سه سال استاد کارم توی حرف زدن با حمع و کتاب نوشتن شدم و تونستم اولین میلیون دلارم رو ازش بسازم … تو فقط باید ادامه بدی و خداوند به تو راه و مسیر رو نشون میده ولی تو نیاز هست که با اشتیاق این مسیر رو بری و من مطمعنم که تو پتانسیل این کار رو داری
بعد استاد میاد جوزف رو مثال میزنه میکه این فرد توی ورزش پتانسیل داره این میتونه یک ورزشکار المپیک بشه ، اون یکی که یادم رفت اسمشو مثال میزنه میگه اون توی داستان و نویسندگی و ویدیو گیم استعداد و توانایی داره
و لوک پتانسیل داره برای راه اندازی کسب و کار
و تو توی اونکار پتانسیل داری .
.
یه جایی پدر رایان حرفای قشنگی زد
تو خبلی موضوع برای دریت کردن وبدیو داری
خیلی ها میخوان بدونن چجوری لازانیا درست کنن و میان ویدبوهات رو میبینن
خیلی ها میخوان جای تو باشن و دوست دارن بدونن چه حسی داره یه تا برادر داشتن
خیلی ها میخوان ببینن زندگی تو چه حسی داره اینکه استخر میری با برادرات چیکار میکنی و …
چالش های کلاس هفتم بودن … چالش های قبل از کلاس هشتم رفتن … و چجوری حل کردن این چالش ها … مهم نیست چند نفر ببینن این وبدیو هارو یکی دو تا یا هزار تا مهم نیست
مهم اینه مه تو ادامع بدی و برای خودت انجام بدی چون دوستش داری چون اشتیاق داری و بعد از ویدیوهای زیاد میبینی که مردم متوجه این عشق و علاقه ی تو میشن و با علاقه ویدیوهاتو میبینن و بازیدید ها اروم اروم بیشتر میشه :))))
عاشق این پدر شدم من که ای جاااااان دلمممم
.
امیدوارم ترجمه ی من برای دوستانی که متوجه اون قسمت ها نشدن مفید واقع بشه در غیر اینصورت اینطور هم نباشه اشکالی نداره چون من برای عشق و علاقه ی خودم این کارو انجام دادم همون چیزی که رایان جان گفتن :))))
.
فعلا تا کامنت بعدی که خداوند اجازه ی دوباره نوشتن بهم بده خداوند نگهدارتون :)))))))
درود بر شما نگار عزیز
هزاران بار از شما ممنونم و سپاسگزارم که اینقدر زیبا و با عشق همه مکالمه استاد و این خانواده دوست داشتنی را ترجمه کردید و من هدایت شدم به کامنت زیبای شما و بسیار درسهایی برام داشت که به احوالات امروز من و روند کاری من کمک میکنه
خیلی خیلی عاشق صحبت کردن با لهجه امریکایی هستم
شاید باورتون نشه ولی وقتی کسی با این لهجه صحبت میکنه اشک توی چشمهام جمع میشه و عجیب لذت میبرم از شنیدنش
عاشق زبان بین المللی هستم که بتونم با خارجی ها ارتباط بگیرم و مخصوصا لهجه امریکایی و فعلا در شرایطی نیستم که زمان بگذارم برای کلاس و دیدن دوره زبان ولی اگر شما کوچکترین راهنمایی بفرمایید از تجربیات خودتون در مسیر یادگیری زبان با لهجه خالص بسیار خوشحال میشم که در اختیارم بگذارید
و به نظر شما بهترین روند یادگیری زبان به چه شکلی هست
برای من که فعلا زمانی برای رفتن به کلاس ندارم
باز هم از شما ممنونم و بسیار لذت بردم از کامنت زیبایی که نوشتید
برای شما آرزوی تندرستی و شادابی و ثروتمندی دارم
درود بر شما نگار خانم
امیدوارم که شاد و تندرست باشید
در ادامه سوالم خواستم عرض کنم که من بدلیل شرایط حرفه و کسب و کاری که دارم گاها مشتریهایی از خارج کشور تشریف میارن و با کارها و محصولات ما خیلی ارتباط برقرار میکنند چون کار ما تولید و فروش مبلمان کلاسیک هست در بزرگترین مرکز خرید اصفهان و اصفهان شهر توریستی هست و سبک کار و تولیدات ما به نحویست که مختص خودمون هست و این توانایی را داریم که محصولاتمون را به همه جای دنیا ارسال کنیم که البته بارها هم صادرات داشتیم
و در واقع کار کلاسیک و به اصطلاح سلطنتی ای که ما تولید میکنیم دست ساز هست و یک محصول هنری محسوب میشه
به همین دلیل مشتریهایی داریم هم از کشورهای عربی و هم عزیزانی از نقاط دیگر دنیا که با مترجم تشریف میارن فروشگاه ما ولی من خیلی دوست دارم که خودم بتونم کارم را بهشون معرفی کنم و باهاشون ارتباط بگیرم
در واقع حس میکنم مترجم اون احساس واقعی من را نمیتونه انتقال بده
به همین دلیل خیلی ممنون میشم اگر محبت کنید و یه راهکاری جهت یادگیری زبان انگلیسی بهم بدید که تو محل کارم بتونم شروع کنم به یادگیری و آهسته آهسته با مخاطبینم ارتباط برقرار کنم
چون زمانی ندارم که در کلاسهای زبان شرکت کنم
باز هم از شما متشکرم
سربلند و پایدار باشید
سلام دوست عزیزم سپاسگزارم بابت کامنتتون
هر خواسته ای بهایی داره
معنای دیگر حرف شما به من اینه که من چجور به خواسته ام برسم و هیچ کوچکترین بهایی براش نپردازم
زمان ، کوچکترین و کم ترین بهایی هست که شما برای خواسته ای میتونید بگذارید و اگر اونقدر این خواسته براتون کم ارزشه که حتی این کوچکترین بها رو نمیتونید پرداخت کنید بهتره کلا از فکر اون خواسته بیاید بیرون
امکان نداره انسانی وقت برای یادگیری نداشته باشه مگه اینکه الویتش نباشه و براش بی ارزش باشه
پس قطعا شما نمیتونید چیزی که ارزشی براتون نداره رو یاد بگیرید حتی با بهترین کلاس و معلم و متد های روز دنیا
حتی اگه زمانش هم داشته باشید بازم یاد نمیگیربد چون برای زبان ارزش قائل نیستید و ذهن ناخوداگاه به دنبال صرف زمان برای انجام کاری میره که ارزش داره براش
پس مشکل شما زمان نداشتن نیست ، ارزش قائل نبودنه
همه ی ما برای چیزی که ارزش قائلیم کاری انجام میدیدم
و استمرار این ارزش گذاشتن و کار انجام دادن در زمان طولانی مدت نتیجه اش رو نشون میده
شاید بگید نه برای من خیلی با ارزشه که بتونم با مشتری های خارجی ارتباط بگیرم
درسته این نتیجه برای شما با ارزشه
اما مسیرش و بهاش براتون با ارزش و دوست داشتنی نیست
یجورایی مثل اینه که من بگم من عاشق پول دراوردنم
اما از انجام این شغل که توش پوله بدم میاد
مهم نیست عاشق چه نتیجه ای هستی مهم اینه که عاشق چه مسیری هستی چون بدون عشق به مسیر و بها براش هیچ نتیجه ای به وجود نمیاد
برای همینه استاد همیشه تاکید دارن دنبال پول نرید (نتیجه) دنبال عشق و علاقتون برید پول خودش میاد .
از کلاس انلاین میتونید شروع کنید و روزی 45 دقیقه تمرین
من هم برای شما ارزوی موفقیت و ثروتمندی دارم به درود .
سلام نگار عزیز
چه حسی خوبی از کامنتت گرفتم آفرین دختر به خاطر این اراده برای قانون سلامتی و این انرژی شما را تحسین می کنم به خاطر این ارتباط با منبع و این حال و هوای خوب شما را تحسین میکنم
به خاطر تجسم زیبا و دیدن این زیبایی ها شما را تحسین می کنم دوست عزیزم از خداوند. خواستار محقق شدن آرزوهات می کنم این فایل اتفاقا نشانه من هم بود و خداوند من به دل نوشته های زیبا شما هدایت کرد موفق باشی عزیزم
سلام عزیزه دلم زهرا جانم
بسیار سپاسگزارم بابت کامنتی که برام نوشتید اصلا یه نشانه بود برام … کامنتت باعث شد برم کلمنتمو از اول بخونم و خدای من اون روز جمعه بود و در چالش فست گرفتن بودم امروز هم اون کامنتو خوندم جمعه یعنی دیروز در فست گرفتن بودم خیلی برام جالب بود یه جورایی انگار خدا با این نشونه تحسینم کرد … اصلا کامنتمو خوندم خودم دوباره پر از انرژی شدم و خداوند بهم یه نکاتی که الان بهش به عنوان مسئله برخوردم و توی این کامنتم بهشون اشاره کردم یاداوری کرد جالب بود برام همون مسئله ای که الان توش هستم جوابش در این کامنتم بود … ممنونم بابت اینکه چراغ ابی رنگ سایت رو برام روشن کردی ممنونم بابت انرژی مثبتت میبوسمت …
به نام خداوند شکور
درود دوستان، استاد عزیز و خانم شایسته مهربان واقعا این حرکت کردن و اعتماد به نفس گرفتن جیکوب باعث شده بره جلو و موتور سواری رو یاد بگیره و به ترساش غلبه کنه و این در زندگی من باید الگو بشه
یک انسان بی نهایت پتانسیل داره که با اولین قدم ها شروع میشه
نکته امروز: زندگی در لحظه رمز خوشبختی هست
اینکه پدر خانواده به بچه ها گیر نمیده و بچه هام البته خوب هستن خیلی جالب توجه بود برام
چه نعمت هایی خداروشکر
دریاچه به این قشنگی، اب زلال، ماهی ها، شادی و نشاط
خداروشکر همه چی عالی هست
حس افتابگرفتن گرفتم و منم هموک با این فضا رو میخوام.
در مورد موفق شدن و ذهنیت جیکوب:
این که پدرش بهش انگیزه میده و نکات رو بهش میگه و جنبه های مثبت خودش و کارش و مثال های ساده میاره نشون میده که ذهن درستی داره و چقدر حامی هست
و استاد از خودشون مثال میزنن و اینکه قدم ها رو برداری متوجه علایقیت میشی و راهتو پیدا میکنی
این نکات برای منم هست نه فقط برای بچها این درس هاش رو منم باید پیاده کنم
سلام استاد جانم و مریم عزیزم
امیدوارم همیشه شاد باشید
بازم دیدن این پسرای خوشگل و چشم رنگی
چقدر دوستشون دارم
چقدر خانواده صمیمی و شادی واقعا کیف کردم
خدایا شکرت
چقدر عالی عشق کردم از دیدن لذت بردن بچه ها و مریم جونم چقدر عالی برام ب تصویر کشیدی همه چیز رو و چ نکته عالی استاد گفت میتونم از دیدن بازی بچه هاهم لذت ببرم خدایا شکرت
الان ک فک میکنم خودم خیلی وقتا از نگاه کردن بازی بچه لذت بردم
حتی بعضی وقتا ازشون فیلم گرفتم اینقدر ک لذت بخش بوده
الان ک دیدم این رو گفتین خیلی خوشحال شدمچون من ناآگاهانه همیشه داشتم لذت میبردم
خداجونم شکرت
استاد چقدر دوست داشتم آخرش پدر خانواده پرید توی آب و پسرکوچولورو توی بغلش گرفت
چقدر خوشگل محبت رو ب پسرش هدیه میداد
و یاد گرفتم ک منم یه روز خدا بهم نی نی داد
تمام عشقم رو بهش بدم و این تنها چیزی هست ک میتونه از من دریافت کنه
خیلی دوست داشتم همهوچی این فایل رو
یه عالمه زیبایی
راحتی آزادی
شادی
عشق
محبت رو
انرژی مثبت پارادایس رو
آب
نسیم
همه اش دیوانه وار لذت بخش بود
سپاس گزارم استاد و مریم عزیزم
خیلییی دوستتون دارم
بنام نور آسمانها و زمین یگانه خالق زیبایی ها
سلام به روی ماه همگی
خدایا شکرت برای فرصت و جان تازه ای که امروز بمن بخشیدی تا زیبا زندگی کنم و تحسین کنم زیبایی های پارادایس رو
به محض شروع فایل لبخندم به پهنای صورتم باز شد، نمیدونم چرا تاب خوردن این بچه ها باید حال منو خوب کنه، یا چرا برای پیاده روی مستر رایان در تریل باید بخندم، یا حس خوبی بگیرم از موتور سواری جیکوب، اما هر عاملی که داره یا هرچی که هست بی نظیره و من بخاطر همین هر روز صبح فارغ از هیاهوی مترو و ترافیک تهران نشستم و درحال نوشتن کامنت هستم و با لذت بردن از دیدن سریال زندگی در بهشت روزمو می سازم.
استاد عزیزم، شما با دیدن بچه ها مراقبه و شادی می کنید و ما هم با دیدن فایل های شما… اصلا مگه میشه توی فضای پارادایس شاد نبود، مگه میشه در کنار استاد و بانو قرار بگیری و شاد نباشی و انرژی مثبت نگیری
خدایا چقدر این پارادایس زیباست، چقدر آدمهاش نازنین هستند. یادمه قبل از آشنایی با استاد همیشه توی دورهمی های خانوادگی از خاطرات و شیطنت های بچگی هامون از دهه پنجاه و شصت صحبت می کردیم. اما الان تمام خاطراتمون و محور صحبت هامون از فایل ها و بخصوص سریال های زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا ست. با اینکه خاطراتی نیستند که ما بصورت فیزیکی تجربه شون کرده باشیم اما اینقدر انرژی استاد و بانو شایسته مثبته و اینقدر با سخاوت و صداقت این خاطرات رو با ما به اشتراک می ذارن که اصلا با این خاطرات احساس غریبی نمی کنیم.
چه لحظات جذابی بود وقتی شما و مستر رایان داشتید مقاومت ذهنی جیکوب رو بر می داشتید و چقدر ذهن یک بچه 13 ساله می تونه مقاوم باشه، اما چقدر زود مقاومتهاش شکسته شد، در واقع وقتی جیکوب ، روند پیشرفت و هدایت استاد رو از زبان خودش شنید و پیشنهادات جذاب و ساده و دم دستی مستر رایان رو شنید سد ذهنی اش شکسته شد و شروع کرد به پرسیدن اینکه خب همینجوری ویدیو ضبط کنم؟ به همین سادگی؟… و همین سوال پرسیدن ها باعث میشه پاسخ ها رو در قدمهای بعدی که برمیداره دریافت کنه.
استاد یکسره داشتم به زبان بدن شما دقت می کردم، با چه شور و نشاطی برای هدایت جیکوب صحبت می کردید و همزمان همون انرژی رو به پدر جیکوب هم منتقل می کردید و انصافا ایشون هم مثالهاو پیشنهادات عالی بیان می کردن.
چقدر شما تشنه موفقیت دیگران هستید، چقدر شوق دارید که یک بچه 13 ساله آمریکایی رو در اون سر دنیا دعوت به پیشرفت کنید و این انرژی که برای دیگران می گذارید صد برابرش به خودتون برمیگرده.
و من هر روز خدارو شکرگزارم که شما و بانو رو در مسیر سبز زندگیم قرار داد.
خدایا شکرت برای حضورم در این خانواده الهی
خدایا شکرت که هر روز مزرعه رویاهام رو بمن نزدیکتر می کنی
خدایا شکرت که تو رو دارم.
مانا باشید و شاد زی…
به نام خدای مهربان .
سلام به استاد ومریم جان .
خدایا شکرت این چند قسمت که این پسر بچه ها مهمونتون هستند خیلی سریال شادتر شده از دیدنش سیر نمی شم بچه ها هر جا باشن با خودشون شور وشادی می یارن.
خدارو شکر توی این بهشت استاد اینقدر سرگرمی هست که بچه ها بیکار نمی شن وهمه این ها هم به دلیل ثروت وفراوانی توی زندگی استاد هست واقعا این ثروت با شکوه ومعنوی هست علاوه براینکه خودتون توی آرامش وشادی زندگی می کنید باعث شده دیگران هم استفاده کنند ولذت ببرن.
اگر این همه ثروت نبود پاردایس هم نبود واین سریال زیبا این مهمونهای دوست داشتنی واین همه فرکانسهای عالی ودرخواستهایی که در همه ما شکل می گیرد.خدایا شکرت.
بازی با همک تیر اندازی موتور سواری با این موتور کوچولوی زیبا که عاشقش شدم وآب بازی شنا چقدر من هم دارم لذت می برم انگار خودم دارم این کارها رو انجام می دم.
ونکته ای که استاد گفتن بچه ها شاد وسرزنده هستند چون توی زمان حال زندگی می کنند واز همان زمان لذت می برن.
واقعا هم همین طوره ما خودمون رو اسیر افکارمون کردیم پشیمونی وغصه گذشته نگرانی آینده اجازه نمی ده از زمان حال لذت ببریم نمی زاره زیبایی ها رو ببینیم وازشون استفاده کنیم ولی این بچه ها دغدغه ندارن ونهایت استفاده رو از لحظه می کنند وچقدر خوبه کودک درونمون رو زنده نگه داریم سعی کنیم در حال زندگی کنیم گذشته رو فراموش وآینده رو به خدا بسپاریم این طوریه که زندگی رو به شکل واقعی زندگی می کنیم.
وتحسین می کنم پدر خانواده رو چقدر آرامش داره واصلا دخالت نمی کنه تو روابط بچه ها واجازه می ده بچه ها خودشون با هم کنار بیان شاید اگه من بودم نمی تونستم ساکت باشم زمانی که سر آب میوه بحث می کردند.
وباز یکی در مدار استاد قرار گرفته این بار یعقوب خودمون اون می خواد پیشرفت کنه درسته ترمزهایی داره ولی او خواستار کنار گذاشتن ترسه وحرکت می کنه واستاد چه خوب راهنمایی می کنه واین ترمزها رو از بین می بره .
چقدر دلم می خواست حرفهاتون رو متوجه بشم وفهمیدم که اموختن زبان اونم انگلیسی یکی از ضروریاته وچقدر می تونه بهم کمک کنه تصمیم گرفتم روی زبانم کار کنم به امید اینکه دوباره برگشتم به این سریال همه حرفها رو متوجه بشم.
استاد ومریم جان متشکرم .
در پناه خدا.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام ودرود
من از ساعت 7 صیح بیدار شدم با تموم وجودم و انرژی ام و سلول هایم هر آنچه از خداوند هدایت خواستم برای بدست آوردنش سعی و تلاش کردم
از ورود رسیدنم به مترو دقیقا مترو در دو مسیر اگر یک دقیقه دیرتر میرسیدم عقب میافتادم و دیرتر به مقصدم میرسیدم
کاری که قبلا انجام نمیشد
خدایا شکرت خدایا سپاسگزارم
بعد از مقصد اولم ظهر شده بود و همه کارهام و آموزش هام دیده بودم و خسته شده بودم و گشنه ام بود اما رفتم برای مقصد دوم و کار بعدی ام چون قهوه خورده لودم هنوز انرژی داشتم
رفتم با شک و تردید برای انتخاب اما همان جا خداوند نشانه هاش برام فرستاد و یه حس خوبی داشتم
حتی یک جا برای منصرف شدن داشتم اقدام میکردم
اما یه چیزی بهم میگفت برو انجامش بده مشکلی نیست برو ببین
من مسر شدم و وارد شدم خدایا الان که دارم تغریف میکنم و مینویسم مو به تنم سیخ شده خودم باورم نمیشه
در بدو ورودم و انتخابم کلا خورد توی ذوقم و باز هم میخواستم منصرف بشم اما به صورت نشانه و ناخودآگاه گفتم طبقه بالا هم بهم نشون بده که با خوشرویی قبول کردند و وقتی رسیدم به طبقه بالا دیدم همان چیزی که میخواستم چقدر زیبا چقدر دوست داشتنی خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا سپاسگزارم همان چیزی که میخواستم بود
وقتی داشتم برمیگشتم از توی خیابان دقیقا همان نشانه ها و همان چیزی که از خداوند میخواستم اورد جلوی چشمم
و گفت دیدی بهت دادم و برای تو میخواستم
وای خدای من الان که دارم مینویسم جلوی اشک هام نمیتونم بگیرم نمیدونم با چه زبانی سپاسگزار باشم
منظورش این هست شاید سختی جلوی راهت هست اما مسر بودن تعهد داشتن و تلاش کردن دیدی آنچه خواسته بودی را به تو دادیم وای خدای من نمیدونم چی بگم
نمیدونم با چه زبانی تشکر کنم
فقط نباید پا کج بزاری فقط نباید به زندگی قبلیت برگردی برای همیشه پشت سرت گذاشتی و تمام شد
دیگه نزدیک شب بود و من داشتم برمیگشتم و واقعا خسته بودم و یک عالمه فکر و نجوا
وقتی رسیدم خونه برای چند دقیقه اون نجواها و اون وسوسه ها زندگی قبلیم به سراغم آمد
گفتم یه لحظه وایسا برو توی سایت استاد برو روی نشانه امروز من بزنم نگاه کنم
که این فایل زندگی در بهشت آمد از مسر بودن استاد عباسمنش و همچنین پدر اون پسر و همچنین هود پسر و موانعی که جلویش بود باز تعجب کردم و هم داستان بودن با داستان امروز من تعجب من را دوچندان کرد
گفتم این پسر توی امریکا سرزمین زیبایی ها بدنیا آمده اما ببین در این خانواده و این چنین پدر بازم پقدر دغدغه داره که استاد و پدرش دارند کمک میکنند که موفق بشود
هر کسی در هر شرایطی تصمیم بگیرد که تغییر بکند هیچوقت دیر نیست شاید این پسر 13 ساله موقع تغییرش است و هزاران داستان دیگر و تو محمد 32 ساله موقع تغییر باورهایت است و از الان تازه متولد شدی و به سرعت نور پیشرفت میکنی
توی کامنت دوست عزیزمون امیر حسین که کامنت برتر هستند و بسیار دوست داشتنی نوشتند خیلی روی خوب بودن پدر و پشتیبان بودنش مانور داده شده و این جور هست که پدر این خانواده بسیار بسیار تاثیر گذار 100 درصد هست روی موفقیت بچه ها
بله شاید پدرهای ما به اینطور خوب نبودن و این جور پشتیبان نبودن اما یک نکته هست در این دنیای عجیب و غریب که همین نکته منفی پدرانمون باعث نقطه عطف و تغییر بنیادی ما شد همینطور که همه میدونن برای استاد عباسمنش شده است در این فایل استاد گفتند از کارهای کم و کوچیک شروع کن و مداومت داشته باش و حتما ختما بلاخره ساحب یک سبک و موفقیت چشمگیر میشی و پادشاه خواهی شد
واقعا همین است باید شروع کرد و توی مسیر بود
خدایا شکرت
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و همسفرای گرامی :
واقعا ما خیلی فرصت خوبی داریم از اینکه بشینیم بچه ها رو نگاه کنیم از اینکه چقدر در لحظه زندگی می کنن اون لحظه فقط توی اون لحظه ی خاصند یعنی به هیچ چی تو گذشته یا در آینده فکر نمی کنن و این رمز خوشبختی است و این رازش شادمانی همیشگییه که در این بچه ها به خوبی میشه دیدش
واقعا شادی شادی میاره وقتی شما شادی دیگران رو میبینی باعث میشه تو فرکانس شادی بیشتر قرار بگیری
چقدر جالب بود تیراندازی کردن و علاقه ی بچه ها در هر زمان برای پیدا کردن چیزی برای لذت بردن حالا واقعا درک کردم که وقتی آدم مدارش بالا میره آدمای اینچنینی که اینقدر با خودشون در صلح هستن رو جذب می کنه که هر لحظه در فکر لذت بردن از زندگی هستن
اتفاق جالب دیگه هم این بود که جیکا خیلی دوست داره تو یوتیوب فعالیت کنه و ویدئو تولید کنه اما یک سری باورای اشتباه داره مثلا من سنم کمه اگه سنم بیشتر بود چه کارای دیگه ای رو می تونستم بکنم و افرادی که هیجده سال به بالا دارند موقعیت بهتری دارند برای موفقیت
همونطور که در روانشناسی ثروت یک استاد بارها در مورد این باورای ذهن فقیر توضیح دادند که من الان دوباره شروع به گوش دادن به آگاهی هاش هستم خدایا شکرت
اولش ذهن برای تغییر مقاومت می کنه یا اینکه آگاهی هاش رو در حد شنیدن قبول داره ولی چون به درک نرسیده به عمل هم تبدیل نمیشه
چقدر این خانواده خوشبخت هستن که در مدار شنیدن صحبتای استاد از نزدیک هستن و چقدر ارزشمنده که استاد دارن اونچه که خود باور ساختن و عمل کردن و نتیجه گرفتن رو با اونا به اشتراک میزارن خدایا مرا هم در مدار همنشینی با انسانهای اصلاح شده قرار بده حتی به صورت تکاملی چون خیلی برام ارزشمنده و انقدر روی خودم کار می کنم که کم کم نتایج رو در تمام جنبه های زندگیم ببینم خدایا از اینکه همراهم هستی و هر لحظه هدایتم می کنی بینهایت سپاسگزارم
چقدر دوست دارم بتونم به این راحتی و شیوایی انگلیسی صحبت کنم که امیدوارم در مداری قرار بگیرم که صحبت کردن به این زبان جزعی از روزمرگی زندگیم بشه
راستی استاد الان اگه تو ایران ما به عنوان میهمان روی زمین نشسته بودیم و با میهمانانمان که روی صندلی بودن صحبت می کردیم چقدر طرف با رفتار و اعمالش ما رو تحقیر می کرد حالا با تمام وجودم تفاوت فرکانسی رو متوجه میشم که شما در هر لحظه هر جور که راحت هستین رفتار می کنین و انقدر اعتماد به نفس ساختین که نگران نطر دیگران نستین به امید اینکه بتونم هر روز یک قدم موثر در تمام جنبه های زندگیم بردارم و سال دیگه این موقع یک آدم دیگه ای باشم که با الانم زمین تا آسمون فاصله داشته باشم