سریال زندگی در بهشت | قسمت 27 - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)

371 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Amir گفته:
    مدت عضویت: 2586 روز

    سلام.

    راستش قصدی برای کامنت گذاشتن روی این فایل نداشتم چون اغلب اوقات ویدئو ها رو میبینم و کلاما تصدیق و تحسین میکنم و با خودم حرف میزنم در موردشون. اما موضوعات و بحث انتهایی این قسمت که در مورد باورهای محدودکننده و ترمزهای ذهنی که جیکوب در مورد کارش که مربوط به ساختن محتوا تو یوتویوب داشت بیان میکرد تهییجم کرد برا نوشتن چرا که دوباره این زنگوله رو درونم به صدا درآورد که همه ی ما به اندازه وسعت باورهامون آزادیم. آزادی میتونه از صفر تا بینهایت تعریف بشه بنظرم. اما هیچکس صفر مطلق نیست هیچکسم بینهایت نیست، هرکسی به اندازه باورهاش از آزادی سهم میبره. حالا منظور من از آزادی چیه؟ آزادی در همه جنبه ها اعم از آزادی مالی، آزادی سلامتی، آزادی روانی و شخصی و …..

    تصور کنین شما از هر جنبه ای آزادین که هر طور دوست دارین زندگی کنین و کسی مثلا پدر یا مادرتون چیزی رو به شما تحمیل نمیکنن اما اگر پول نداشته باشین اونوقت شما آزادی کاملی ندارین چون شاید یروز دلتون بخواد یه ماشین مدل بالا داشته باشین اما بخاطر عدم آزادی مالی توان تهیه کردنشو ندارین یا مثلا فک کنین همه چی دارین اما جسم سالمی ندارین و دچار یه بیماری سخت هستین که حتی توانایی راه رفتنم ندارین، اونوقت شما آزادی سلامتی ندارین. میدونین بنظر من رسالت همه ی آدمها باید پکیج آزادی میبود ولی نیست، چرا؟ چون هرکدوم به نحوی با باورهای محدود کننده شون آزادیشونو محدود کردن. نمیدونم، راستش شاید برای همه آزاد زندگی کردن مهم نیست اما برای من خیلییییی مهمه. من ترجیح میدم یک روز آزاد زندگی کنم تا اینکه ۱۰۰۰ سال بدون آزادی.

    وقتی جیکوب داشت در مورد اینکه دوست داره چکارایی بکنه اما مدام یسری ولی و اما میذاشت پشت جمله هاش این تصویر برام تداعی میشد که داره با دستهای خودش آجر میذاره رو دیوارهایی که خودش با دستهای ذهنی خودش برای خودش ساخته و داره هر لحظه آزادی و لذت از passion وجودیش رو با حسرت نداشتن و نرسیدن معامله میکنه.

    فک میکنم همه آدمها بدون هیچ دیوار و مرزی بدنیا میان و اغلبشون با دیوارهای بتنی ضخیم و بلندی که بین اونها و خود واقعیشون ساخته شده از دنیا میرن…

    و چقدر حیف که حتی میتونستن کوهها رو جابجا کنن اگر باور میکردن که میشه. شاید اغراق آمیز بنظر بیاد اما اگه من عاشق این بودم که مثلا کره مریخ رو جابجا کنم بی شک میرفتم دنبال رویام و ساختن باورهایی که این حد از آزادی رو برام تامین میکنه.

    بنظرم باید جیکوب سپاسگذار خداوند باشه بخاطر پدر بسیار خوبش که بسیار انسان آگاهیه و همچنین آقا سید عزیز که شاید بهترین معلم کل کهکشان راه شیریه و بدون هیچ منت و توقعی داره هدایت و کوچینگش میکنه.

    براتون پکیج آزادی آرزو میکنم بچه ها 🙋💓🌷👋

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    امیرحسین گفته:
    مدت عضویت: 2379 روز

    سلام به همه دوستان عزیز

    هم تهیه کننده هم نقش آفرینان

    چقدر عالی بود، مخصوصا قسمت پایانی

    اینقدر انگیزه گرفتم و حال کردم از صبحتهای استاد که الان که ساعت 3صبحه رفتم تو کانال یوتیوبم و ویدیویی رو که آمادهذکرده بودم و دو دل بودم واسه آپلودش، آپلود کردم

    آخه بنظرم خیلی از حد انتظارتم فاصله داشت اما گفتم مهم نیست دفعه بعدی یکم بهترش میکنم

    من رشته ام مکانیک هست و شرکت داشتم 15سال کار فنی انجام دادم اما دو ساله که اومدم سراغ عشق مورد علاقم یعنی طلاسازی و کارگاه زدم و جالب تر اینکه فقط آنلاین کار میکنم و خداروشکر راضیم و میدونم و میبینم هرچی جلوتر میرم بهتر میشه، هم درآمد هم مهارتم

    خداروشکر بخاطر قوانین ثابت جهان هستی

    چقدر لذت بخشه وقتی بازی رو بلد باشی

    خیلی خیلی ممنون از خانوم شایشته بخاطر تهیه این ویدیو

    عالی بود

    Well done

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      اکانت غیرفعال گفته:
      مدت عضویت: 1933 روز

      دوست عزیز سلام

      تحسینت میکنم به خاطر این شجاعت و ایمانی که داشتی ، شغل قبلیتو رها کردی تا به دنبال عشق و علاقه‌ات بری

      بعد از خوندن کامنتت این خواسته در وجودم بیشتر شد که کاری که عاشقشم و رسالتم هست رو پیدا کنم

      هنوز موضوعی در زندگیم وجود نداره که اون طور که استاد از عشق توصیف میکنه باشه ؛؛ خستگی نفهمی ، تشنگی نفهمی ، عاشقانه انجامش بدی …. ؛؛

      ولی مطمئنم خداوند در زمان مناسب قطعا من رو هدایت خواهد کرد …

      خیلی خوشحال شدم و لبخند بر لبم نشست وقتی خوندم که گفتی آنلاین کار میکنم هرچی جلوتر میرم بهترم میشه … خدا رو شکر واقعا

      آرزو میکنم هر روز بهتر از قبل و ثروتمندتر از قبل پر از حال خوب باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      حدیثه ابنوسی گفته:
      مدت عضویت: 3011 روز

      سلام بر استاد عباس منش،عزیزم!

      برات طول عمر می‌خوام از خدا،مرد بزرگ!چقدر تماشای این ویدئو لذت بخش بود.من عاشق صحبت کردن ،خانوادگی و گروهی در مورد این نوع از فرهنگ و مباحث رشد هستم.

      وقتی استاد و پدر و پسرها،باهم چلنج و مذاکره می‌کردند،چه انرژی خوبی بر فضا حاکم بود.

      من عاشق اون انرژی‌های مثبت در حرف‌ها و نکات دسته جمعی ام.

      عاااااااشق

      عاشق مباحثه و صحبت در مورد قوانین.

      عالی بود این ویدئو.

      این بچه‌ها چه ارتعاشی داشتند که استاد براشون لایو و حضوری صحبت کردند.

      من که از خدا می‌خوام یه سمینار حضوری باشه،استاد برامون از قوانین،صحبت کنند.

      ممنون از خانم شایسته عزیز.

      اونجا که خانم شایسته فرمودند:پدر ترکیبی از همه این شغل‌ها و موفقیت‌ها میشه،من خیلی خندیدم.

      همگی عشقید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    خالد صالح زهی گفته:
    مدت عضویت: 3150 روز

    سلام استاد نازنینم و خانم شایسته مهربان، از خدا میخوام همیشه سلامت باشید

    نمیدونید که چقدر ذوق میکنم از دیدن سریال زندگی در بهشت، منو همسرم با همدیگه چندوقتیه که هر نوع برنامه تلویزیونی یا هر چیز اضافه ای رو توی زندگیمون تعطیل کردیم و برای اینکه روی مدار زیبایی ها بمونیم و ورودی خوب به خودمون داده باشیم، شروع کردیم سریال زندگی در بهشتو از اول دیدن… وای که چقدر بینظیره، استاد عاشقتونم که وقتی که داشتید با پسره صحبت میکردید که بهش انگیزه بدید یا اون قسمتی که باباش حرف میزد جقدر اشتیاق و ذوق توی کلام تون بود، بعد اینهمه نتایجی که تو زندگی افراد باعثش شدید هنوزم مثل روز اول از اینکار ذوق میکنید، حالا میفهمم چرا میگید عاشق تاثیرگذار بودنید

    ، استاد چقدر درس داره این سریال، ما این روزها داریم باهاتون زندگی میکنیم

    خداروشکر بخاطر بودن تون…

    بخاطر اینهمه زیبایی و حال خوب

    عاشقتونم… کلی بعدا قراره بیام تو سایت کامنت بزارم ولی میخوام عمل کنم و بعد بیام ازشون حرف بزنم،

    این مسیر پر از عشق و زیبایی هرچند که با بی نهایت تضاد و شکست برامون شروع شد ولی خدارو بی نهایت شاکرم که الان اینجاییم و روح ماهتون رو میبینیم و عضو کوچکی از این خانواده ایم

    عاااااااااشقتونم در پناه الله و به امیددیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1584 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استاد عزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    امروز خونه هستم میخواستم جاتون خالی ناهار بخورم، گفتم به جای فقط گوش دادن به یه فایل صوتی ونگاه کردن به بشقاب غذا یا درو دیوار بذار یه فایل تصویری از سریال زندگی در بهشت ببینم وکلی لذت هم ببرم،بعد ناهار فایل صوتی گوش کنم…

    اومدم به صورت رندم یکی رو انتخاب کنم یه صدایی تو گوشم گفت برو قسمت 27 رو ببین واز اونجا که من خیلی زیاد هرکدوم از قسمت های سریال زندگی در بهشت رو دیدم تقریبا حدس زدم که الان باید اون قسمت هایی باشه که استاد ومریم جان مهمون داشتند، اومدم قسمت 27 رو کلیک کردم یه کم از فایل رو دیدم کلی حالم خوب شد، خصوصا اون قسمت ماهیگیری مریم ولیوای رو که دیدم کلی کیف کردم اخه خودم عاشق دریا و رودخونه وماهیگیری هستم وشکر خدا چون رشت زندگی میکنم شرایط رفتن به دریا و رودخونه وماهیگیری برام زیاد پیش میاد، غذامو که خوردم همینطور که داشتم فایل رو میدیدم دفترمو برداشتم و نوشتم خدایا منو ببر ماهیگیری منو ببر دریا ببر رودخونه ببر که شنا کنم وکلی ذوق کنم ، چون خودم ماشین ندارم باید منتظر بمونم حتما کسی بیاداز خانواده یا دوست واشنا که باهم بریم ، همون موقعه یاد موتور سواری یعقوب افتادم که روز اول موتور سواری با اون سن کمش رفت تنهایی موتور سواری کرد کلی، داشتم فکر میکردم چرا من انقدر از موتور سواری ورانندگی میترسم، با اینکه از اون تصادفی که با خواهرم داشتیم تو راه شمال حداقل 10 سال میگذره وخواهرم با اینکه راننده بود و تصادف و داغون شدن ماشینش از خودش بود ومن فقط کنارش نشسته بودم بعد چندماه باز ماشین خرید وشکر الله باز رانندگی کرد ولی من دیگه ترسیدم وحتی وقتی کنار کسی میشینم می ترسم توسرعت بالا یاوقتی یکی می پیچه جلوی ماشین، یاد شما استاد عزیزم و مریم جان افتادم که چطور پا رو ترسهاتون گذاشتید و همون ماهای اول توی امریکا نشستید پشت فرمون … واین باعث شد امروز تصمیم بگیرم با اولین پول وشرایطی که برام اوکی شد یه ماشین بخرم که انقدر منتظر نمونم کسی بیاد منو ببره جایی یا مجبور بشم اسنپ بگیرم، با اینکه من از 17 سالگی رانندگی میکردم کم وبیش، چرا الان چند ساله به خاطر ترسهام دیگه نمی شینم پشت فرمون؟ دوباره سریع یادم امد که یه ترمز دیگه هم توی ذهنم هست که اجازه نمیده پارو ترسم بذارم وماشین بخرم، اونم به خاطر شرایط پسرم هست، چون کم شنواست واز سمعک استفاده میکنه می ترسم که پشت فرمون بشینه با اینکه الان 19 سالش هست و میخواد بره رانندگی یادبگیره و گواهینامه بگیره!!!

    من خودم از نزدیک دیدم افراد ناشنوا وکم شنوایی که اتفاقا خیلی قشنگ رانندگی می کنند پس چرا در مورد پسرم انقدر ترس واضطراب دارم با اینکه پسر باهوش با استعداد وشکر خدا زرنگی هم هست…

    موضوع بعد در مورد صحبتهای شما بود که در باره شادی بچه ها بود،اینکه تو لحظه زندگی میکنند وشاد و خوشحال هستند میدونید چرا؟.

    چون بچه ها میدونند که نیروی برترشون یعنی پدر ومادرشون همیشه مراقبشون هستند براشون هر امکاناتی رو که بتونند فراهم می کنند خوراک وپوشاک ومسکن و هزینه های تحصیل و بازی و…

    همین موضوع باعث میشه که بچه ها با اطمینان خاطر فقط تو همون لحظه باشند و نگران چیزی نباشند…حالا نکته اش چیه؟

    هر کدوم از ما از یه سنی حمایت پدر ومادر ازمون برداشته میشه و وقتش میرسه که برای خودمون انتخاب هایی داشته باشیم که روی روابط خانوادگی و عاطفی و کاری واجتماعیمون تاثیر میذاره نگران میشیم ترس میاد سراغمون و یادمون میره که ماهم نیروی برتری داریم به نام خداوند که هزاران برابر بهتر و مراقبتر از پدر ومادرهامون هست و همه ی امکاناتی که نیاز داریم برای خوشبخت وشاد زندگی کردن رو در اختیارمون گذاشته منتهی ما یا نمیخوایم ومی ترسیم یا بلد نیستیم ازشون درست استفاده کنیم…

    مثلا همین یعقوب اگر مینشست یه جا واز موتور سواری، از قایق سواری، از شناکردن تو دریاچه و یا حتی از ویدئو گرفتن وگذاشتن تو یوتویوپ می ترسید می تونست اون تجربه های لذت بخش رو داشته باشه؟؟

    استاد بود، پدرش بود، موتور بود، دریاچه بود گوشی بودبرادرهاش بودند مریم جان بود ولی میرفت می نشست یه گوشه واقدامی نمیکرد!!!!

    خب دقیقا زندگی هر کدوم از ماهم همینطور هر آنچه که نیاز داریم در اختیارمون هست فقط باید پا روی ترسهامون بذاریم وازش استفاده کنیم..

    یادمه وقتی تیر ماه سال گذشته تصمیم گرفتم کسب وکار خودم رو که عاشقش هستم راه بندازم اولش ترس داشتم، با اینکه میومدم والگوهای موفقی رو برای خودم در نظر میگرفتم واز تجسم خلاق استفاده میکردم ولی بازم یه کم دو دل بودم تا اینکه پا رو ترسهام گذاشتم بدون اینکه کلاسی برم و کار خاصی انجام بدم فقط 3 ماه فصل بهار نشستم هر روز چندین ساعت از تو اینستا فایلهای آموزشی در مورد حرفه ام رو دیدم وبعد 3 ماه شروع کردم کارم رو استارت زدم انقدر عاشق کارم بودم وهستم که سختیهاش برام مثل قند شیرینه، فقط یادمه دوبار سر اینکه یه کم غرور اومد سراغم تو کارم به مشکل بر خوردم وبرای چند ساعت ترس و ناامیدی اومد سراغم ولی سریع از صبح فرداش با اشتیاق بیشتر کارمو ادامه دادم…

    الان 14 ماه از روزیکه کارمو استارت زدم میگذره وشکر خدا در جایگاه خوبی هستم وراضی ام، اگر چه هنوز به درآمدی عالی نرسیدم ولی هم حواسم به طی کردن تکاملم هست هم نمیرم تو مقایسه با دیگران، هم میدونم که همین الانش هم در جایگاه خوبی هستم وقراره که خیلی خیلی رشد کنم تو این مسیر، اگرچه در مورد یه سری چیزها خصوصا مادیات وپول من یه اعتقادات خاصی دارم اونم اینه که فقط از یه دریچه نباید منتظر روزی بود بلکه خداوند همیشه درهای رحمت وروزیش به روی ما باز هست، به قول شما استاد عزیزم یه تایمی هرچی تلاش میکردید از طریق سمینارها ورودی مالی خاصی نداشتید ولی چون صادقانه تلاش میکردید وجهان( خداوند) همیشه به تلاشهایی که از روی ایمان وتوکل هست پاداش میده، از طریق تند خوانی اون برکت در مال و روزی رو یه تایمی جوری روانه ی زندگیتون کرد که اون تلاشهای قبلیتون جبران شد…

    منم میگم آدم باید تلاشش رو بکنه ، ویه جا نشینه دست روی دست بذاره، خداوند خودش حواسش هست و جبران میکنه…

    خلاصه که فایل پرباری بود برام، همین الان که به هدایتم گوش دادم و فک میکردم قبلا این فایل رو دیدم یعنی چی میخواد ایندفعه بهم بگه، کلی منو زیر ورو کرد کلی حالم خوب شد، وبهم یاد اوری کرد که پا رو ترسهام بذارم و پامو از رو ترمز بردارم وبذارم روی گاز …

    بهم یاد اوری کرد که تا بچه نشم ودوباره مثل بچه ها شادی نکنم و تولحظه زندگی نکنم هیچی خوب پیش نمیره و اتفاقات مثبتی که انتظار دارم نمی افته….

    بهم یاد اوری کرد که من صاحب اختیار ونگه دارنده و هدایت کننده ای دارم که هر چی نیاز باشه برام قرار داده تا از زندگیم لذت ببرم وتو لحظه ویا فقط برای امروز سهم خودم رو درست انجام بدم باقیشو خودش درست میکنه مثل همیشه..

    الهی هزاران بار شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    سیده مریم موسوی گفته:
    مدت عضویت: 1342 روز

    به نام خدا

    سلام با استادعزیزم وهمه دوستان

    به به چقدر دیدن رابطه ی ۴برادر و رابطه ی پدرپسری لذت بخشه اینقدرکه عشقورفاقتوصمیمیت هس بینشون

    به به خدای من چقدراین بهشت زیباست چه دریاچه زیبایی چه عظمتی چه نعمتی احسنت به استادکه اینقدرثروت ساختین

    چقدرخوبه که همه جوره لذت میبرین کلا مشغول شنا پیاده روی وبازی های دیگه و لذت بردن ازطبیعت هستین

    ممنون مریم جون که اینقدربراتون مهمه فیلموکامل بگیرید دقیق همه لحظاتوبه مانشون بدین و دویدید که ازیعقوب فیلم بگیرید

    احسنت که تحسین کردین یعقوبو و همیشه به آدما انرژی مثبت میدین وزیبابین هستین

    آفرین به این پدر خیلی قابل تحسینه این تربیت کردن بچه هاش و این شادبودنش وپایه بودنودرصلح بودنش واینکه بچه هارورهاگذاشته

    چقدرلذتهای فراوانی میشه ازاین بهشت برد

    چقققدرخوبا که شما درلذتبخشترین شرایط توهمک خوابیدینوسایتوچک میکنین چقدرخوبه این آزادی مالیومکانیوزمانی چقدرخوبه ثروتمندبودن چقدرخوبه شغلی داشته باشی ک مکانوزمانش دست خودت باشه وخودت صاحب کارت باشی

    چقدرخوب بودکه به یعقوب یاددادین باورشوعوض کنه

    وپدرش چقدرپدرخوبیه که اینجورباهاش صحبت کردوانگیزه داد

    سپاسگذارم بخاطراین فایل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  6. -
    علی اصغر سیمابه گفته:
    مدت عضویت: 1356 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز

    سپاس گزار خداوندم که منو هدایت که به دیدن این سریال چه قدر طرز تفکر منو نبست به مسایل عوض کرد و خدایا شکرت چه قدر زیبا و قشنگه چه قدر بچه ها دارن لذت میبرن و درلحظه حال زندگی میکنن و اونجا قشنگه که پدر بچه ها جسارت به خرج داد پرید ببین به اون پدر هم حس پریدن داشت نجوا ها نمیزاشت ولی ترمز های ذهنی شکست و پرید نذاشت حسرت بخوره و رفت دنبال بچه هاش و شنا کرد چه قدر این خانواده دوست داشتنی هستن در فرکانس هماهنگ با خداوند زندگی میکنن خدایا شکرت بابت این زیبایی و اونجا استاد میخوان باورهای اون بچه رو تغییر بده مه میشود و اعتماد بنفس و عزت نفس اون رو بالا میبردی واقعا خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    MJGoodlooking گفته:
    مدت عضویت: 2283 روز

    به نام خدا

    به لطف خدا

    و در راه خدا

    خدای خودم رو سپاسگزارم بخاطر نعمت هدایتم و ازتون ممنونم استادای بزرگوارم استاد عباسمنش دوست داشتنی و بی مریم عزیز.

    هر چی فکر کردم که بیام و زوم کنم روی یه سری نکات خاص دیدم نمیشه هر لحظه و هر ثانیه از این مجموعه فایل ها کلی درس که اگه دنبالشون باشی هر لحظه بهت داده میشه میخواد تلاشی باشه که برای سوار شدن به اون تیوب باشه یا میخواد زیبایی یه کلاه باشه که بر اساس علاقه صاحبش انتخاب شده(علاقه لیوای به ریاضی) یا میخواد شنیدن صدای خنده های زیبای این جمع باشه.

    خدایا شکرت بخاطر ثانیه به ثانیه این همه نعمت و فرکانس عالی.

    دیدن همه این ویدیوها دقیقا داره هر لحظه به لطف خدای مهربانم😍😘💙 منو و خواسته هام رو و قوانین رو برام شفاف تر میکنه.

    قشنگ اینو الان درک میکنم که لحظه ای بودن هر فرکانس یعنی چی سیر تسلسل وقایع یعنی چی چی میشه که اتفاقات هر بار بزرگ و بزرگ و بزرگتر میشن چی میشه که خدا به شکل آدمها و موقعیت ها و شرایط سر راهت قرار میگیره و چی میشه که تو هر بار ساده تر و زودتر به هدفت میرسی.

    برگردیم و از روز اول دیدن این انسانهای ثروتمندِ شریفِ بزرگوارِ دوست داشتنیِ درستکار نگاه کنیم من مطمئنم که خود جیکوب از اول یه سوالی تو ذهنش بوده که چطور وضعیت کانالم رو بهتر کنم و اکی خدا جواب داد ایشون هدایت میشه اونم از راههای طبیعی به سمت دیدن یک الگو که کارش تهیه ویدیو (کبوتر با کبوتر) و وقتی اون شخص رو میبینه از این وادی باهاش حرف میزنه و میبینه که یه دست خوب خدا 💙 همیشه دوربین به دست داره فیلم میگیره از خودش میپرسه چطور اینقد راحت این کارو میکنن پس چرا من نتونم و بحث شروع میشه و ایده ها و راهکارها داده میشن. و هزار نکته دیگه که میشه از ثانیه به ثانیه ش در آورد اما بازهم مهمترینش بحث توحید عملیِ آرامشی که اخر فایل اکشن گفتن پدر به من داد هیچ جوری قابل اندازه گیری نیست.

    و این من بودم که از خدای خودم هدایت خواستم و خدای من از راههای طبیعی منو به خواستم رسوند و از زبون این انسان ثروتمندِ بزرگوارِ شریف به من گفت عمل کن😘💙. خدایا شکرت😍😍😍😍.

    یکم هم براتون شیرین زبونی کنم شما هم مثل خودم لبخند بیاد رو لبتون و حال دلتون خدایی تر بشه.

    بی مریم خدا خیرت بده دقیقا هر وقت که داری یه کاری رو انجام میدی و همزمان فیلم میگیری قشنگ یاد بازی call of duty میفتم خیلی باحاله 😂😁😁😁.

    استاد دمتگرم جای اون پله رو عوض کردی کلی تو فکرش بودم که بابا این چرا اون سمته اصلا.

    و یه پیشنهاد شما میاین و هر شب آتیش بازی میکنین یه لوله حدود ۸۰ سانت تا یه متر با قطر داخلی حدود ۲-۳ سانت از جنس آلومینیوم مس یا روی (به ترتیب مقاومتشون کمتر میشه) بیارین بندازین تو آتیش تا یکم نرم بشه بعد بهش شکل بدین مثلا مثل یه نیمه قلب💙 تا بشه نشونه ای از محبت خدای مهربان من به شما و هدیه ای از طرف من (ایده ش البته) بعد اون چراغی اون وسط با سیم گذاشته رو باز کنید و سیم رو از لوله رد کنید و چراغ رو بهش وصل کنید دوباره حالا خود لوله رو هم با یه پایه یا گیره یا هر چیز دیگه که بشه وصلش کرد به شاسی اصلی سازه وصل کنید اینجوری هم خوشگل موشگل تره هم کارآیی داره😍.

    استاد لَچَک زن هالوم مِن کِنارِت یه وِلا بگو forzza inter اَندِی حَقَمَه چِل تِلیش اِیکِنُم.😜😂

    (این جمله made in dehdasht) 😂😂😂😂😂.

    ترجمه ش هم این میشه که استاد لطفا بگو فورزا اینتر.

    من اینو ازت طلبکارما یا همین حالا بگو یا اومدم اونجاپیشت چند بار بگو😂😘😍💙🌹.

    از خدای مهربانم هر روز نعمت و عزت و ثروت و خوشبختی بیشتر براتون آرزو دارم💙

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      NAMO گفته:
      مدت عضویت: 3080 روز

      دوست من سلام ، دمت گرم عجب جمله قشنگی گفتی !!! جمله ای که میتونه برای خیلیها راه گشا باشه و اگر واقعاً شما درکش کرده باشی من بهت تبریک میگم چون قدم بسیار بزرگی رو بسوی کمال و در جهت آن برداشتی.

      درود بر شما

      “”قشنگ اینو الان درک میکنم که لحظه ای بودن هر فرکانس یعنی چی سیر تسلسل وقایع یعنی چی چی میشه که اتفاقات هر بار بزرگ و بزرگ و بزرگتر میشن چی میشه که خدا به شکل آدمها و موقعیت ها و شرایط سر راهت قرار میگیره و چی میشه که تو هر بار ساده تر و زودتر به هدفت میرسی.””

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        MJGoodlooking گفته:
        مدت عضویت: 2283 روز

        به نام خدا

        به لطف خدا

        و در راه خدا.

        خدای خوبم ازت سپاسگزارم بخاطر نعمت هدایتم و ازت ممنونم دوست بزرگوارم بخاطر نگاه زیبات.

        خدا رو شکر که دستی شدم برای بیان زیبایی و نشون دادنش برای تمرکز بر نکات مثبتی که روحمون رو بزرگ میکنه و ممنونم ازت که دست خدای من شدی تا محبت هاش رو بهم برسونی ممنونم ازت خدای مهربانم زندگیت رو غرق در عزت و ثروت و برکت و فراوانی بکنه خدایا شکرت💙

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    مریم م گفته:
    مدت عضویت: 2736 روز

    سلام

    در ابتدا عشق خانم شایسته به کارشون برام قابل تحسینه و دنبال زیباییها و درسهای درون اونه به طور پیوسته

    وقتی که دنبال یعقوب میره که تازه موتور سواری رو یاد گرفته و وقتی بهش میگه خیلی عالی موتور سواری میکنی با اینکه دیروز یاد گرفتی

    یعقوب چقدر محترمانه تشکر میکنه و میگه که از سید یادگرفته واون خوب بهش یاد داده

    وچقدر روحیه قدردانی در وجودشون هست

    استاد ما هم اینجا ازدیدن شادی بچه ها واقعا وارد یک دنیای دیگه میشیم همه چیشون طبیعیه همه چی

    و خندهای شما که از دیدنشون به ذوق میاید چقدر به آدم انرژی میده 😊

    و واقعا زندگی در لحظه ست و انرژی در لحظه اکنون جاریه هرچقدر سعی کنم که تمرینش کنم و درکش کنم بیشتر میتونم به خدای خودم وصل باشم ، چون خداوند هم در قرآن همیشه یاداور میشه مومنان نه غمی دارند (از گذشته و نه ترسی(از آینده) چرا چون در لحظه زندگی میکنند و ایمان دارن به خدای خودشون

    و بچه ها هنوز ذهنشون زنگار نگرفته و خالص تر هستن ، باید همواره کودک درونم را زنده نگه دارم

    چقدر برخورد پدر خانواده با یوسف که ابمیوه نمیداد به برادرش آرام و خونسرد بود و اصلا به خاطر همین شاید یکی از دلایل ارتباط خوب بچه ها با یکدیگر همین نوع برخورد پدر باشد ، وبچه ها ارامش بیشتری در ارتباط با هم دارن و نمیخوان همش همدیگه رو آزار بدن که توجه پدر رو به خودشون جلب کنن و هر شیطنتی هم هست بدون لجبازی و احساس بد است

    چقدر منظره ی بهشت هر روز زیباتر به نظرم میاد سبزی زیبای درختان و آبی دریاچه و نسیم خنکی که به پوست میخوره ، شکررررت

    و باز هم تمرین و تمرین در هر چیز مهارتها را بیشتر و بیشتر میکند ، مثل تمرین تیراندازی بچه ها

    تمرین در کنترل ذهن ، حتی یک درصد در هر هر روز

    تمرین در سپاسگزاری بیشتر از نعمتهایی که در زندگی دارم

    تمرین تمرکز بر زیبایی ها، که دیگر نا خوداگاه زیبایی ها رو پیدا میکنیم بعد از یک مدت بدون زور زدن

    تمرین کنترل ورودی های ذهنم ، هر روز یک قدم و بعد از مدتی به قول استاد اصلا متوجه نمیشیم که اینهمه پیشرفت کردیم

    بعد از یه مدت اصلا ذهنمون آلارم میده اگه اشتباه بریم

    ولی باید مسیرمون و تمرینمون داعمی باشه ، یه بهبود داعمی و توقفی در کار نیست

    درست مثل ورزش اگر یه مدت تمرین نباشه دوباره عضله ها افت میکنن

    ولی تمرین کردن داعمی خوبیش اینه که بعد از یه مدت راحت تر میشه و اون سختی اول کار نیست

    درست مثل صحبتهایی که استاد با یعقوب داشت

    که بعد از دو سال میبینی اینهمه ویدعو درست کردی

    علاقه به کار و اطمینان به هدایت خداوند راه رو آسونتر میکنه

    چقدر پدر یعقوب اعتماد به نفس خوبی بهش میداد

    و چقدر با صحبتهای استاد و مثالی که از خودش میزد براش باور پذیر داشت میشد و اینکه چقدر کار میتونه ساده تر از اون چیزی باشه که فکر میکرد

    استاد اومد کار رو براش خورد کرد ،چیزی که دقیقا استاد میگه تو دوره ها با خورد کردن هدفها و هدفهات رو کوچک کن

    دقیقا چیزی که به یعقوب گفت روزی 5 دقیقه ویدعو ، اونم چیزها ی ساده و موضواعت ساده

    بعد کم کم میبینی که چقدر برات راحت شده

    چقدر بهم ایده داد این صحبتها ، خدایا شکررت

    هرچند که مدتیه دارم بهتر روی این موضوع کار میکنم ولی زندگی در بهشت مهر تایید بیشتری شده بر آنچه یادمیگیرم در دوره ها و عملی کردنشان

    چقدر خوبه همین ایده ی استاد به یعقوب را برای کاری که مدتی ست در فکرش هستم پیاده کنم 😊اصلا یه جرقه در ذهنم زده شد

    ( البته میدانم که حتما الان در مدار درکش بودم)

    استاد دیگر از هیچ چیز نمیگذرم ، حق ندارم که بگذرم ، خیلی حریص تر شدم در همه ی صحبتهایتان و درسهایتان ، من فقط حق دارم خوشبخت باشم

    چون این مسیر بهترین بوده برایم

    شکرررررت

    سپاسگزاررم خدای عزیزم

    🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌵🌵🌴🌴🌳🌲🌱🌱🌹🌹🍀🍀🌺🌺🌺🌹🌸🌸🌸🌸🌸🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌈🌈🌈🌈🌈

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2495 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم مریم جان و همه ی دوستان هم فرکانسی که با خوندن کامنت هاشون عمق درکشون از قوانین رو می تونم حس کنم.

    این فایل جدای از شادی بی وقفه ای که همه در اون غرق هستن از بچه ها گرفته تا پدر خانواده مریم جان و استاد خوبم شادی که زمان و مکان نمیشناسه

    جدای از در صلح بودن همه ی آدم های توی این قاب دوربین

    جدای از تجربه های جدیدی که بچه ها دارن تجربش می کنن

    جدای از فراوانی نعمت ها توی این بهشت مادی که جای جای اون رو پر کرده : از آب و جنگل و وسایل تفریحی گرفته تا انواع نوشیدنی هایی که اون خونواده با خودشون آوردن

    جدای از داشتن حریم های شخصی در عین بودن در کنار هم و لذت بردن

    جدای از نمود اعتماد بنفس در شکل های مختلف و در سطوح مختلف

    جدای از خونسردی و آرامش پدر خونواده که همین هم عامل موفقیتش بوده

    جدای از تنوع فیزیکی آدم ها که همین بودن اون ها کنار هم رو معنادار کرده

    جدای از نمود قانون کبوتر با کبوتر باز با باز

    جدای از دست یافتن به چیزهایی که قبلا برامون رویا بودن مثل تریل پیاده روی

    جدای از شاد بودن با دیدن شادی دیگران

    جدای از فراوانی داشتن بچه با داشتن ثروت بیشتر

    جدای از رها و وابسته نبودن پدر خانواده و بچه ها به مادر خانواده

    جدای از به ترسیم کشیدن تربیت درست خانوادگی اونهم از یک خانواده آمریکایی چیزی که به ما عکسش رو گفته بودن

    جدای از استفاده از اصل ترغیب و تشویق به جای تخریب کردن آدما

    جدای از نشون دادن اصل تمرکز و علاقه به شکل های مختلف در آدم های مختلف

    جدای از کیفیت بالای وسایل خریداری شده توسط استاد

    جدای از دیدن نتیجه گرفتن دیگران از عمل به قانون و اقدام به حرکت کردن مثل پدر خانواده

    جدای از رفتن تو دل ترسها و نشون دادن شجاعت و پاداش گرفتن

    ی درس بزرگی برای من داشت و اونهم اعتماد به نفس بالای استاد در انگلیسی صحبت کردنه با وجودی که اون خونواده خیلی سلیس و قشنگ انگلیسی صحبت می کنن و استاد خیلی ساده و با لهجه اما این مانع نمیشه که استاد صحبت نکنه و هر جوری هست منظورشون رو میرسونن و با چه اعتماد به نفسی داره قوانین رو برای یعقوب و بقیه توضیح میده و جالب تر اینکه شنونده ها هم اونقدر درک و شعورشون بالاس که مسخره نمی کنن و سعی می کنن از اون کلمات کمی که استاد استفاده می کنن مفهوم رو بکشن بیرون و این میتونه ی درس بزرگی باشه برا من و همه اونایی که با زبان سر و کار دارن که بدونن تنها با حرکت کردن و صحبت کردن اگر چه دست و پا شکسته باشه باید شروع کنن و ادامه بدن تا تکاملشون رو طی کنن و پرفکت بشن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    زهره آرزومندی گفته:
    مدت عضویت: 1690 روز

    بنام خداوندبخشنده ومهربان

    سلام به همگی

    چقدراز دیدنه این خانواده لذت میبرم

    خدایاشکرت

    ی روزدیگه از مهمونی

    تحسین میکنم اینگونه درلحظه زندگی کردن اینکه ازتمام انچه که داری بهترین استفاده ممکن وببری

    ودراین حدشادوخوش گذرون باشی

    تحسین میکنم پدرخانواده روکه اینقدربا ارامش برخوردمیکردواصلاتوگفتگوی بچه ها ورودپیدا نمیکرد

    این چه درس بزرگیه براهمه ما

    استاد دقیقا اینجا برعکسه

    بارها وبارها شده دیدم که والدین تو هر اتفاقی بین بچه ها ورودپیدا میکنن و همین موضوع چقدر کینه و اختلاف وناراحتی ایجادکرده

    تحسین میکنم مریم جونوکه اینقدرعالی به یعقوب عزیزتبریک گفتن واین بچه چقدرعالی وبا اعتمادبنفس پذیرفت و تشکرکرد

    دقیقا استاد دوره عزت نفس برامن یاداوری شد

    اینکه وقتی کسی ازشما تعریف میکنه بپذیرید وازش تشکرکنیدوشماهم از اون طرف مقابل تعریف کنید

    وچقدرعالی یعقوب به این قانون عمل کرد وقبول کرد که عالی رانندگی میکنه تحسین میکنم این اعتمادبنفس درون تک تک بچه هارو

    خدایاشکرت

    تحسین میکنم روابط بینه بچه هاروچقدرعالی و محترمانه باهم رفتارمیکنن

    اینجامن بارها وبارها دیدم که بینه بچه ها اصلا ارتباط خوب نیس

    همیشه ی دعوایی بزرگی بینه پسراودختراهست

    و اونم با ورودپدرومادرامدیریت میشه

    چیزی که من دارم میبینم تو این خانواده اون احترام ودرصلح بودن باهم ودرلحظه زندگی کردن ولذت بردن وبسیارمسئولیت پذیر بودن

    افرین

    افرین

    افرین به این تربیت

    بنظرم دلیل این همه درصلح بودن واینقدرمسئولیت پذیریشون اون الگویی که بچه ها از روابط بینه پدرومادرشون میبینن

    واین روابط و من تحسین میکنم

    ی چیزی که من خیلی از دیدنش لذت بردم رنگ موهایی بچه هاس چقدر زیبا خداوند رنگ هاروکنارهم چیده انگار هایلایت شده خیلی زیباس خدایی من

    صدهزارمرتبه شکرت به این همه زیبایی

    خدایاشکرت

    چقدر از شادی پدروپسرهاش لذت بردم چقدر اینا درصلح هستن

    تحسین میکنم این همه شادی واینقدردرصلح بودن واین روابط بینظیر بینه پدروفرزند

    چقدراز سپاسگذاری بچه ها لذت میبردم

    بینظیراین کشورو مردمانش خدای من صدهزارمرتبه شکرت

    چقدرلذت بردم از صحبت هایی استاد که داشت به زبان انگلیسی و با اعتماد بنفس عالی صحبت میکرد

    چقدر عالی جی کاب صحبت میکرد اصلا اعتمادبنفس تو همه مردمان اون کشور بالاس

    چقدر ازصحبت هایی پدرخانواده که اینقدر برا بچه هاش حرف از میشود میگفت

    برعکسه ماکه تا هروقت خواستیم ی حرکتی تو زندگیمون بزنیم اولین نفری که ترس انداخت تو دلمون همون پدرومادرمون بودن

    خدایی من

    قابله تحسینه این نوع نگرش واین نوع محبتی که دربینه تمام مثال هایی که میشود ابرازمیشه

    تحسین میکنم این کشوروبا تمام زیبایی هاش وفراوانی ثروتش ومردمان بینظیرشون به جرات میکنم این کشور خیلی بهترازماها خداوندروشناختن و سپاسگذارش هستن

    خدایاشکرت برااین مسیرالهی

    خدایاشکرت از استادبینظیرم

    خدایاشکرت ازمریم عزیزکه براماثبت میکنه تمام زیبایی هارو

    خدایاشکرت برا درک این اگاهی ها

    خدایاشکرت برا قوانین بدون تغییرت

    خدایاشکرت برا تو برا بودنت برا حس کردنت واون عشقی که به من میدی و من عااااشقتم بی حدومرز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: