https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/05/abasmanesh-22.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2020-05-19 09:32:332020-05-19 17:49:32سریال زندگی در بهشت | قسمت 27
371نظر
توجه
اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
این قسمت سرشار از انرژی و حال خوب بود خداروشکر و سپاسگزار خدا هستم
شنا کردن پدر و سر به سر بچه ها گذاشتن برای من لذت بخش بود و پدری که حاضر ب شنا نبود هیجان بچه ها آخر سر کشوندش به سمت بازی با آب.
و این یعنی وقتی در فضای مثبت قرار می‌گیریم هرچی هم مقاومت داشته باشیم بلاخره ماهم جذب حال خوب میشیم پس انتخاب ورودی اینجا اهمیت ش نشون داده میشه خدایا شکرت برای این حد از نعمت و حال خوب
استاد چه زیبا یعقوب رو راهنمایی میکرد و با اینکه بچه بود اما همه برایش احترام قائل بودن و این نشون از درک بالای همه ی افراد هست من دوس داشتم
استاد هر کدوم رو به ویژگی هایی ک شناخته بود ازشون به سمت شغل و علاقشون معرفی کرد و همگی فقط تایید کردن بدون مقاومت و بدون اینکه بگن مسخره نکن، اذیت مکن ،و از این دست حرف ها.
یعقوب سریع موتور سواری یاد گرفت و تشویق‌های مریم جون رو خیلی راحت پذیرفت کاری که من قبلا مقاومت داشتم و الانم دارم روی خودم کار میکنم
بخاطر قدر دانی ک داشتن کلی امکانات رو استفاده کردن مث قایق سواری ،تیر اندازی ،همک ،موتور سواری و خلاصه هرچی میخان لذت میبرن ازش چون سپاسگزار هستن و هر لحظه از هر چیزی ب نحو احسن استفاده میکنن با احترام و ادب
و واکنش پدر چقدر خوب بود وقتی جوزف سر به سر لیوای میذاشت کاری ک اگر ما بودیم صددرصد دخالت میکردیم و عصبانیت هم چاشنی بود،برای همینه همه‌ی برادر ها دوس هستن تا برادر!خدایا شکرت همهدچیز برمیگرده به ارزش و احترام قائل شدن
هم برای خودمون و هم برای دیگران
در هر صورت خیر هست و خیر
خدا یا شکرت سپاسگزارم برای این قسمت از زندگی د ر بهشت
در پناه الله یکتا شاد و سالم سعادتمند و ثروتمند در دو دنیا باشیم
درود بر شما استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته نازنین
سپاسگزارم از شما بابت انتخاب کامنتم در توضیحات قسمت ۲۵ سریال زندگی در بهشت🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
قبل از اینکه در مورد این قسمت بنویسم اول یه توضیح بدم در مورد کامنت قسمت ۲۵
شبی که داشتم کامنت می نوشتم موقع نوشتن پسرم اومد و هی ایده میداد ومیگفت از طرف من اینو بنویس اینو بگو اونو بگو و هم زمان با نوشتن من یه دوستی با واتس اپ پیام داد و این هم زمان شدن تمرکزم رو بهم زد کلی متن تایپ کرده بودم ، کمی مکث کردم و به پسرم گفتم میشه خواهش کنم موقع کامنت نوشتن من ، اجازه بدی نظر خودمو بنویسم و اگه شما هم دوست داری نظر بدی قبلش بهم بگو ، نه این موقع! یه کار بهترم میشه کرد تو سایت عضو بشو و خودت کامنت بنویس! پسرم گفت باشه و رفت. بعد هم خود به خود پیام دوستم رو باز کردم و پنجره سایت بسته شد بدون اینکه کامنتم ثبت بشه کلی هم مطلب نوشته بودم!
اولش کمی غر زدن که شما تمرکزمو بهم زدید و کامنتم ثبت نشد حالا باید از اول بنویسم!
اما کمی بعد اینو یه نشونه دونستم و به خودم گفتم حتما کامنتت ارزش ثبت شدن نداشت!!! گوشی رو گذاشتم کنار و از اتاق رفتم بیرون بعد از چند دقیقه دوباره برگشتم و اینبار بدون اینکه فکرکنم که چی بنویسم شروع کردم به نوشتن و با تمام وجودم نوشتم و خدا میدونه که چقدر خوشحال شدم و خدا رو شکر کردم که کامنتم انتخاب شده بود و اگه غیر از این بود باید تعجب می کردم! چون اصلا به این فکر نکرده بودم که لایک بگیرم یا انتخاب بشه و این حرفا… با تک تک سلولهای وجودم اون قسمت رو بارها و بارها دیدم و لذت بردم و احساسم رو باهاتون به اشتراک گذاشتم مثل همین کاری که شما انجام میدید!
نمیدونم چرا این چند قسمت که شما مهمون دارید برای من با قسمتهای قبلی زندگی در بهشت فرق داره و لذتش متفاوت تر هست!
خدا میدونه چقدر لذت میبرم و چقدر احساس مثبتی سراسر وجودم رو فرا میگیره.
ممنونم از شما استاد که چهره ی متفاوتی از یک خانواده ی آمریکایی به ما نشون دادید.
چقدر این پدر بینظیره و متفاوت از اون چیزی که به ما در مورد خانواده های خارجی و مخصوصا آمریکایی گفتند و نشون دادند!
اون چیزی که در ذهن ما فرو کردند از سردی و سستی بنیان خانواده در غرب بوده از خشونت علیه کودکان و زنان و کلی توهم و منفی بافی که به خورد ذهن ما دادند!
اما این چند وقته از سفر به دور آمریکا گرفته تا سریال زندگی در بهشت چهره ای کاملا متفاوت دیدم از این کشور و از مردمش و فرهنگش!
بر خلاف ما شعار نمیدن و عمل می کنند!
چه تفریحات سالم و شاد و پر از انرژی مثبتی
یکی از جاهایی که واقعا احساس فوق العاده ای داشتم لحظه ای بود که پدر خانواده پرید توی آب و به جمع بچه ها پیوست و بچه ها رو بغل کرد و همه بچه ها دورش جمع شدن
حال خیلی خیلی خوشی داشتم از این صحنه و اون جایی که به کمک شما داشت پسرش رو راهنمایی میکرد واقعا خدا رو شکر کردم و تحسینتون کردم که چنین دوستانی دارید و با چنین افرادی معاشرت می کنید و به قول خودتون چقدر خوب جهان کبوتر با کبوتر باز باز رو رعایت می کنه!
ممنونم از اینکه اینهمه شادی و انرژی مثبت رو با ما به اشتراک میذازید.
ممنونم که ما رو هم به بهشت خودتون راه دادید.
ممنونم که ما رو هم به مهمونیتون دعوت کردید.
سپاسگزار خداوندم که در عصری زیست می کنم که شما هم در همین عصر زندگی می کنید.
سلام بر استاد ارجمند و دوستان گرامی و خانم شایسته ی شایسته
امروز باز هم به شوق دیدن شور هیجان این بچه ها قسمت ۲۷ زندگی در بهشت رو دانلود کردم و کلی لذت بردم در تمام زمانی که بچه ها بازی می کردند من هم لبخند بر لبانم بود و در مورد دیالوگهای آخر من تقریباً بیشتر حرفهای استاد رو متوجه شدم امّا از حرفهای ژاکوب و پدرشون چیزهای کمتری رو متوجه شدم ، اما در این بین یه چیزهائی توجه منو بیشتر جلب کرد . اول اینکه ژاکوب خیلی خوب به حرفهای استاد و پدر گوش می داد و خوب پاسخ می داد یعنی به طور کلی خیلی خوب توی بحث شرکت می کرد .مورد بعدی این بود که وقتی پدر فکر کرد که پسر را متقاعد کرده و خواستند از وی قول بگیرند اون تحت تاثیر جو و رو دربایستی قرار نگرفت و خواست که حرفهاشو بزنه .و حتی وقتی استاد خیلی با هیجان بهش گفت که میتونه بعد از دو سال ۷۰۰ ویدیو توی یو تیوب منتشر کنه و تبدیل بشه به پادشاه یو تیوب ، باز هم خیلی با تامل به حرقهای استاد گوش می کرد و تحت تاثیر هیجانات قرار نگرفت و حاضر نشد که قولی رو بده . این خیلی برای من قابل توجه بود ،کاری که ما در ایران هرگز نمی تونیم درست انجامش بدیم . ما و بچه های ما طوری بزرگ می شویم که اگر در چنین شرایطی قرار بگیریم قطعاً دست می دهیم حتی اگر هنوز حرف داشته باشیم و یا کلاً مخالف اون نظر باشیم ، دست بزرگترمون رو رد نمی کنیم و خودمون رو در شرایطی نا خواسته قرار می دیم .
به نظر من این پسر فوق العاده هست و میتونه موفقیتهای زیادی رو بدست بیاره و پول زیادی رو خواهد ساخت ، لطفاً از طرف من این رو بهش بگید . و در رابطه با ژوزف یا همان یوسف هم باید بگم که از همون موقع که در حال بازی توی دریاچه بودند ، من داشتم به این فکر می کردم که این بچه می تونه یه ورزشکار خوب بشه ، چرا که هم استایل خیلی خوبی داره و هم انرژی و انگیزه خیلی خوبی داره ، این انگیزه رو در زمان که داشتند پینگ پنگ چهار نفره بازی می کردند خیلی خوب می شد دید. پدر خانواده هم که با آرامش و مهربانی مثال زدنی چقدر خوب با بچه ها توی آّ بازی و پیاده روی در پارادایس و گفتگو با یعقوب شرکت کرد و درسهای زیادی به پدر مادرهایی داد که ارتباط زیبائی با فرزندان خود ندارند. امیدوارم همه سلامت و شاد باشید. یا حق
سرکار خانوم حسینی بسیار متشکرم که وقت گذاشتید و کامنت من رو خواندید و نظرتون رو نوشتید ، این نظر شما هم کلی در خود باوری به من کمک میکنه و به من این نوید رو میده که می تونم خوب بنویسم . و بسیار بسیار خوشحالم از اینکه با دوستان فهیمی چون شما در این سایت هم کلام هستم و خوشحالترم که توانسته باشم سهم کوچکی در پیدا کردن راه حل یکی از چالشهای شما داشته باشم. خدایا شکرت. و سپاس خانوم حسینی .
بنام خدایی ک ب راحتی و عزت مندانه منو ب خواستم میرسونه
الهی شکرت ک یه روز دیگه تونستم توی این بهشت مهمون این آدمای بهشتی باشم
دوس عزیرم امیرحسین جان عجب کامنت خفنی گذاشتی، پسر جیگرم حال اومد خدا سالم نگهت داره
خیلی خوشم اومد وقتی جیکوب درباره راه اندازی کردن کانال یوتیوبش صحبت میکرد و میگفت چون سنم پایبن نمیتونم و استاد و پدرش میگفتن ک بخاطر باور های مخربته ک شروع نمیکنی
استاد میگفت تو فقط شروع کن
پدرش نیومد نگفت چرا یوتیوب مگه چی کم داری باید مثه خودم بیای کار اداری
درود خدمت تمامی دوستان امیدوارم در پرتو حق تعالی شاد و سلامت باشیم همگی
خدا قوت آقای عباسمنش و خانم شایسته و سایر اعضای سایت
خیلی فایل زیبایی بود و کلی درس داشت!
اومدم نوشته های بالای فیلم رو خوندم که بخش اصلیش ترجمه همین مکالماتی بود که در ویدئو گفته میشد
اون پسر ۱۰ ساله برام جالب بود که با باز کردن اسباب بازی های مختلف و نقد کردن اون ها از دیدگاه خودش در آمد های میلیاردی کسب کرده!!! عالیی بود!
خودم هم بعضی مکالمات رو میفهمیدم و بیشتر صحبت های آقای عباسمنش رو فهمیدم که میگفتند:
من خودم وقتی شروع کردم به ضبط فایل، اولاش یکم پیچیده بود و دستم میلرزید و یک سری موانع دیگه
در ادامه گفتند: ولی چون به کاری که میکردم عشق داشتم هر بار بهتر از دفعه قبلی ام عمل میکردم و خداوند قدم های بعدی رو بهم الهام میکرد و من با ایمان به خداوند به آن نشانه ها و الهامات عمل میکردم!
و در ادامه گفتند که موفق شدم و به در آمد های میلیون دلاری رسیدم
دیدگاه ها، حرف ها و رفتار پدر خانواده واقعا برام خیلی جالب بود
اینکه گفت تو اول شروع کن و به کارت عشق بورز
آرام آرام بهتر و حرفه ای تر میشی و کلی موفقیت بدست میاری
موتور سواری یعقوب خودمون هم خیلی جالب بود و آب بازی بچه ها و لذت بردن از لحظات فعلی شان به من انرژی میداد
قایق سواری خانم شایسته و سایر بچه ها هم جالب بود!
بخش تفنگ بازی هم که عالی
نوبت پدر خانواده که شد با ابهت خاصی اومد تو میدان تیر!😂❤
در کل خیلی عالی بود و پند و اندرز های زیبایی داشت
راستی اون بخش که پدر خانواده پرید تو آب و رفت روی اون تیوپ بادی همرو زد کنار و انداخت توی آب برایم خیلی باحال بود
😂😂😂
در کل خیلی عالی بود!
ممنون از خداوند که من را به این مسیر هدایت کرد
منظور از مسیر: شناخت قوانین کیهانی و اجرای آگاهانه آنها در تک تک لحظات زندگی برای رسیدن به خواسته ها و اهداف!
ممنون آقای عباسمنش، خانم شایسته و سایر اعضای سایت!
در پناه خداوند شاد و پیروز باشیم همگی!
آرین عبّاسی ۱۷ ساله از تهران
من بهترین هستم چون قدم اول را برداشته ام و به الهامات خداوند عمل میکنم!
سلام به شما آقا آرین عزیز وبزرگوار ماشاءالله به شما که تواین سن به فکر تغییر زندگیت وساخت بهتر زندگیت گرفتی واقعا هزاران هزار بار تحسینت میکنم من مطمئنم که آینده ی بسیار درخشانی درانتظار ته
همینجورعالی ادامه بده
برات بهترینها رو آرزو دارم
خوشحال میشم از موفقیتهای که تا حالا بدست آوردی برام بگید
اول از همه بخودم تبریک میگم که دارم با استاد موفقیتی کار میکنم که از سن سی سالگی به درآمد میلیون دلاری رسیده واوووو
غروب آفتاب فوق العااااده رویاییه صدای پرنده ها و من همچنان روی زیلوی خودم تو تراس رویایی مون نشستم و دارم ادامه کامنتمو مینویسم اونم با یه چای احمد با نبات زعفرانی ایرانی با ویوی غروب دریا
استاد تمرکز و توجه بر نکات مثبت اطرافم شدم خدا رو شکر
بریم آنچه گذشت :
فلش بک زدم چند تا سکانس عقب تر از جایی ک بچه ها دارن تفنگ بازی میکنن و عشق میکنن و
چقدر با هربار تمرین کردن مهارتمون بیشتر میشه تو هرچیزی
غروب همچنان داره زیباتر میشه …
بچه ها اومدن تو کلبه و رفتن سر بحث شیرین ثروت سازی
و حالا ادامه داستان :
استاد میگه کسی اگه ب انگلیسی مسلطه ترجمه این دیالوگا رو بگه که این کار توسط مترجم فوق العاده مون انجام شد و کامنتش شد کامنت منتخب نوش جونشون بهشون تبریک میگم بابت موفقیت تو یادگیری زبان دومشون و تسلطشون به زبان انگلیسی و توانایی ترجمه شون رو اخه منم مترجم هستم و سالهاست ازین طریق کسب درآمد کردم استاد البته من تو زمینه زبان نروژی فعالیت داشتم فقط اما دوستان زیادی دارم ک مترجمن و از شغل مترجمی بقول خودمون نون میخورن
استاد من تو دو سالی که تو رشته خودم درس خوندم ک به فارسی فروش و خدمات هست اینو خیلی به ما گفتن معلما که برید بگردین یه نیاز جامعه رو پیدا کنین و از طریق پیدا کردن اون نیاز و ارائه راه حل میشه ب ثروت رسید و این کاملا تو این سالها برای ذهن من خدا رو شکر جا افتاد
هیچ وقت فراموش نمیکنم روزی رو که تو افیس یکی از معلمام نشسته بودم و دقیقا مصادف شده بود با روزهایی ک من تازه روانشناسی ثروت رو خریده بودم
اون خانمم رو میزش کلی برگه بود و برگه ها با یه آهن کوچیکی ب شکل سنجاق بهم دیگه متصل بودن
بعد این خانوم بهم گفت میدونی این چیه ؟ گفتم سنجاق دیگه چیه مگه
گفت نه این گنجه
گفتم یعنی چی
گفت میدونی کسی ک اینو ساخته ب ثروت میلیون دلاری رسیده
حالا من اونجا چسبیدم ب سقف افیس فقط وااااووو
اتفاقا اسم اون آدم رو هم گفت
که میرم امارشو درمیارم و تو کامنتای بعدی ذکر میکنم حتما
شفق قطبی ما همچنان داره زیباتر و دلبرتر میشه
در مورد شغل یوتوبری هم افراد بسیاری هستن اینجا که از طریق آموزش رانندگی هم فایل میزارن و فایلاشون ویوی هزاری میگیره و کلی کسب درآمد … با آموزش زبان آلمانی ، نروژی ، سوعدی و گذاشتن فایلا روی کانال یوتیوب شون ثروت میسازن.
از طریق رقصیدن و رقصای عربی و بلی دنس ثروت میسازن
از طریق آشپزی و فایلای خانه داری
میکاپ و آرایش هم ک دیگه داغه داغه این روزا
دلم می‌خواد با تمام وجودم از همین بالا ( اخه تراس خونه ما بالاست و اشراف داره ب کل محدوده و یک ویوی بی نظیری رو رو ب دریا داره ) دلم می‌خواد از همین بالا تو همین صحنه ها و لحظات قشنگ غروب فریاد بزنم بابا ثروتمند شدن کاملا ذهنی هست
البته میدونم ک قبل ازینکه چیزی رو ب دیگران بگم باید خودم بهش عمل کنم و نتایج بزرگ بگیرم
اما مطمینم و میبینم که منم جمع میلیونر های جهان خواهم پیوست روزی
با پرورش ذهنم
با پرورش بذر باورهای ثروت آفرین
با دادن کود مناسب ( ورودی های ذهن ) ب اون باورها
خدای من چی دارم میبینم جلو چشمم
ابرای صورتی رنگ در افق زیبای نروژ
صدای چه چه پرنده ها و آبشار پایین خونه
من خوشبخت ترین انسان رو زمینم بخدا
با تمام وجودم زندگی در بهشت رو تو همین دنیا تجربه کردم
خوابم انقدر عمیق و ارامشبخش هست ک احساس میکنم حتی تو خواب هم روحم تو بهشت سیر و سیاحت میکنه
بیداریمو هم که تمام وقت تو بهشت میگذرونم وقتی هم میام سایت همه چی عطر و بوی زندگی در بهشت رو داره خدای من شکرت
اینجاست که شاعر میگه
به هرجا بنگرم روی تو بینم
نقش او در چشم ما هرروز خوش تر می‌شود …
بریم سراغ ادامه بحث ثروت
تو همین شرایطی ک جهان و از جمله اینجا درگیرشه بودند و هستن افرادی که از طریق نگه داشتن بچه های کوچیک کسب ثروت کردن تو ماههای گذشته
چون مهد کودک ها بسته بود چند ماه
افرادی بودند ک سفارش افرادی ک جرات بیرون اومدن از خونه شون رو حتی برای خرید مواد غذایی مورد نیاز روز مره شونو نداشتن میگرفتن و براشون تهیه میکردن و پولشو میگرفتن و بقول خودم کرونا رو الف اخرشو برمیداشتن و تبدیل به کرون میکردن
کرون واحد پول ماست راستی
با تمام وجودم باور دارم که پول دراوردن آسون‌ترین کار دنیاست
و این واقعا شده جز تجربه زندگیم که کاملا اون جمله معروف الرزق رزقان رو دارم هرروز زندگیش میکنم
پول از جاهایی وارد زندگیم میشه که انگشت به دهن میمونم بخدا سالهاست اینجوریه
قادر نیستم ب ادای شکرگذاری بابت این همه نعمت تو زندگیم بخدا
هرچند من زیاد اهل کامنت نوشتن نبودم تو این سالها اما معجزه ها دیده ام که مپرس
چراغای خیابونا روشن شدن
یاد اون بیت شعر اندی افتادم که میگه
غروبا چراغا میشه روشن خیابون
عاشقا مث ما میان از خونه بیرون
دخترا پسرا همه عشق تو دلاشون
همه جا یه صداست صدای خنده هاشون
شیرین شرینا
خانم خانوما
چه خوشکل شدی امشب
چه خوشکل چه خوشکل چه خوشکل شدی امشب
عاشق اندی ام من استاد فک کنم خوانده مورد علاقه شما هم هست آهنگاشو تو ار وی مون تو سفرمون ب دور امریکا زیاد شنیدم یادش بخیر چه سفر خوبی بود پارسال همین موقع ها بود حدودا
مرسی استاد ک ما رو بردین دور امریکا چرخوندین و برمون گردوندین ب پرادایسمون
منم همیشه سعی میکنم نکات مثبت و توانایی های اطرافیانم رو بهشون گوشزد کنم
حتی ب عنوان مثال توانایی گیتار زدنشون رو
عاشق این ویژگی و خصوصیت شدم ک در من مدتی هست ک ساخته شده
خصوصیت توانایی تحسین کردن نعمتها موفقیتها و توانایی های دیگران
مگر نه اینکه بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
وقتی گوهر و ذات و جوهره اصلی همه ما انسان‌ها یک چیزه دیگع موفقیتهای تمام انسان‌های روی زمین موفقیت منم هست دیگه
ثروت اونا ثروت منه
نعمت اونا نعمت منه
روابط عاشقانه اونا روابط عاشقانه منه
شادیها ولذتهای اونا هم مال منه بشرط اینکه بتونم ذهنم رو و کانون توجه و تمرکزم رو روشون متمرکز کنم و هرچقدر این کارو بهتر انجام بدم شادی و لذت بیشتری وارد زندگیم میشه
دتس ایت
اینجای فایل ک رسیدم استاد داره میگه فیدبک ها برای ما مسیر رو واضح میکنن
و به بهبودی ما و ارزشی که خلق می‌کنیم کمک میکنن.
دقیقا کاری ک جهان در هر لحظه داره با ما و فرکانسهای غالب ما انجام میده در قالب فید بک و بسته پستی حاوی از شرایط ، اتفاقات ، افراد
و این در مورد هر دو گروه و هر دو قطب منفی و مثبت هم صدق میکنه
حکایت همون ایه هولاء و هولا ک الان حضور ذهن کامل ندارم
چقدر آسمون غروب فیزیکی روبروی من شبیه غروب این تابلویی شده ک رو دیوار درست بالای سر مهمانان نصب شده الله اکبر
همون دریا
همون غروب زرد و نارنجی و صورتی و ابی لاجوردی
خنکای هوای غروب دیوانه کننده ست
چقدر اعتماد بنفستون برای برقراری ارتباط با اینکه مسلط ب زبان نیستین فوق العاده ست
اینجا هم هستن افرادی ک چون ب نروژی تسلط ندارن ترجیح میدن اصلا ارتباط برقرار نکنن ک این از ضعف اعتماد بنفس میاد
چقدر استاد با کلامش ب این بچه احساس اطمینان قلبی و خودباوری میده
و تشویقش میکنه که بزرگ فکر کنه
به رویاهایی فکر کنه که رویا نیستند
و بعدش میره سراغ داستان تکاملی خودش که چطور مسیرش رو هموار کرده
واااوووو
دوس دارم بیام اونجا ساعت‌های باهم حرف بزنیم استاد راجب همه چی
امیدوارم این پسرا درک کنن ک چه گنجی جلوشونه
میام اونجا یه روز و روی دقیقا همین صندلی ای میشینم که جیکاب نشسته
و غرق حرفاتون میشم محوش میشم
همین طور ک الان هم دقیقا همین احساسو دارم با فایلاتون
ب امید دیدار
و سپاسگذارم بابت این کادر « دیدگاه خود را ارسال کنید » که به هر تعدادی ک میخوام میتونم برای یک فایل نظر بزارم بارها و بارها
این قلمرو و محدوده منه که ازین کادر و ازین پنجره اعلام حضور کنم هرروز در این جمع بهشتی
سلام هلنای عزیز توصیف شما از تراس خانونه درباره دریای زیبای کوه سرسبز وا آبشار که از زیر خانه شما رد میشه عاشق سرزمین نروژ کرد انشالله من هم یک روز از این سرزمین دیدند کنم انشاالله در تمام مراحل زندگی موفق داشته باشی که رویای مهاجرت که از بچگی داشتم در دلم زنده شد…
دیگه هر شب موقع خواب منتظرم فردا شروع بشه تا زندگی در بهشت رو شروع کنم
واااای خدای من استاد شما اجازه دادید سه نفری توی ننو بخوابن…شما تحسین دارید بخدا
ازینکه اینقدر ذوق دارید که نتیجه تلاشتون رو به دوستانتون نشون بدید و اون تریل رو نشونشون دادید واقعا تحسین برانگیزه
یعقوب قصه ی ماهم که موتورسواری رو براحتی یاد گرفت.آفرین چون باورای محدود کننده نداشت برای یادگیری ..ترس و نگرانی نداشت .این بچه چقدر پر انرژیه.بعد از موتورسواری رفت شنا آفرین
استاد شما و مریم عزیز چقدر از دیدن بازی بچه ها و لذت بردنشون ذوق دارید انگار بچه های خودتونن
چقدر این بچه ها خوب تونستن روی ترسشون کار کنن و اینبار بدون حضور شما و حمایت شما رفتن توی دریاچه
ای جانم چقدر زیبا استاد رو سید صدا میزنن
استادمنم اینو قبول دارم که واقعا نگاه کردن به بچه ها(البته من بیشتر خیره میشم به چشماشون) میتونه یه مراقبه باشه..بچهها خیلی با درونشون هماهنگ هستن
آفرین به پدر خانواده که هم بازی بچه هاش شد.من خیلی لذت میبرم وقتی هر کجا میرم میبینم پدر یا مادر هم بازی شده با بچه هاشون.
اینجا باید یه باور محدود رو شکست که داشتن بجه های زیاد جلوی تربیت بقیه بچه ها رو میگیره جلوی پیشرفت و رشد زندگی رو میگیره وقتمون رو میگیره نمیشه به موقع به تربیت همشون رسید هزینه هاشون زیاد میشه…باوری که خیلیا بخاطرش دیگه بچه دار نمیشن
وای استاد من بجای مهموناتون صمیمانه ازتون تشکر میکنم که اجازه میدید از همه ی امکانات تفریحی اونجا استفاده کنن…استفاده از قایق و آماده کردنش رو دیگه کجای دلم بذارم…خدای من شماها چقدر بخشنده هستید
و چقدر بچه ها با مسئولیت پذیری بالا و با حوصله از قایق استفاده میکنن..آفرین
آفرین به مریم عزیز که در هر شرایطی دوربین رو از خودش جدا نمیکنه تا لحظات نابی رو برای ما شکار کنه
با وجود 4 تا پسر بچه واقعا این خونه چقدر تمیز و مرتب بود آفرین
استاد چقدر شما با خودتون هماهنگ هستید که با حوصله با وجود مهموناتون به کاراتون هم میرسید و کامنت دوستانو میخونید من اگر بودم میذاشتم مهمونا که رفتن به کارام میرسیدم…اینا همه برای ما درس داره
وااااای استاد شما حتی اجازه دادید با تفنگتون تجربه تیراندازی داشته باشنبا اینکه سنشون کم بود….این یعنی حمایت کردن بچه ها برای تجربه های جدید.
راستی بگم منم تجربه تیراندازی با تفنگ رو دارم با اینکه یبار برای اولین بار بود تفنگ دستم میگرفتم ولی تیرم به هدف خورد و چنان ذوقی داشتم که نگو
استاد با اینکه شما استاد این اموزشها هستید ولی چقدر برام جالب بود که فضایی براتون باز شد که بتونید اونجا هم این اموزش رو حضوری برای دوستاتون انجام بدید…بقول خودمون فیس تو فیس….اینطوری بیشتر روی ناخوداگاه خودتون هم کار میکنید در واقع یجور تکرار و تمرین شده برای خودتون
خدا میدونه اگر یعقوب ما مقاومت رو کنار بذاره و این باورای محدودش رو بشکنه چه موفقیتهایی دنبالش میاد و بهشون میرسه.
استاد چقدر زیبا و عالی براش به زبان امریکایی توضیح دادید.شما رو تجسم کردم که برای کل دنیا سمینار گذاشتید و براحتی دارید براشون صحبت میکنید
چقدر بچه ها هر 4تاشون با دقت به صحبتهای شما گوش میکردن مطمئنا حرفای جدیدی میشنیدن که خیلی براشون درس داشته.
همیشه این خواسته رو داشتم که بتونم زبان انگلیسی رو براحتی مثل زبان مادری یاد بگیرم…الان دیگه برام واضحتر شد این خواستم
بچه الان اون صندلی چرخون خراب میشه ها….ذهنم مدام داشت اینو میگفت ولی تمرکز شماها روی قانون و اموزش قوانین بود و اطمینان از محکم و عالی بودن جنس صندلی که هیچیش نمیشه
و اینطور که من متوجه شدم پدر خانواده ذهن ثروتمندی داره
نشستهای خودمون رو مقایسه کردم با جمع شماها…که ماها در جمعهامون چه حرفای پوچی میزنیم که یه ذره به اگاهیامون که اضافه نمیشه هیچی کلی هم ما رو از زندگی عقب نگه میداره و جمع شماها که چقدر اگاهی ناب توش بود چقدر ذهن ثروتمند
خانم شایسته نمی دانم به چه زبانی از شما تشکر کنم و به چه زبانی قدردان شما باشم
نمی دانی که چه شاهکاری است است این مستند زندگی در بهشت
خدای من خدای خدای من شکرت که من اینجا هستم و در این زمان ممکن در اینجا هستم و در این سایت
اومدم سایت هدایت خواستم
و نشانه من را برد به قسمت ۲۷ زندگی در بهشت
من همان زمان ابتدای آمدن روی سایت این را دیده بودم و کلی لذت برده بودم
اما اکنون در حال حاضر نمی دانید که چه همزمانی هایی برای من رخ داد خدای من چه بگویم
خدایا شکرت که من در زمان مناسب در مکان مناسب هستم
من هدایت شدم به اینکه دوره روانشناسی ثروت یک را از اول دوباره گوش کنم و برای خودم فایلهایش را خلاصه کنم
هنوز تا جلسه سه رسیده بودم که از خدا هدایت خواستم ونشانه و رسیدم به این فایل
هرچه که از زیبایی های بهشت مان بگویم کمم گفته ام اما نکته خوب این است که در این فصلی که هوای شهرمان بسیار سرد شده و حتی برف هم آمده است دیدن دریاچه و شنا و آب بازی و آن آفتاب گرم چقدر حال می دهد و چقدر دلم را صفا داد که اعتبار همه این لذت ها در ابتدا به خداوند ودر ادامه به دست هنرمند خانم شایسته عزیز برمی گردد که چه زیبا مستندی خلق کرده اید و من بازهم برای شما آرزوی سلامتی و موفقیت دارم از درگاه رب عز و جل
مراقبه: این کلمه را زیاد شنیده بودم اما در جلسه ۱۰۰ همین زندگی در بهشت معنی و مفهوم آن را به زیبایی استاد برایم مشخص و تبیین کرد . خدایا شکرت شکرت .
من هم با دیدن فایلهای شما واقعا مراقبه می کنم و مات و مبهوت می روم در حالت بی فکری وقتی به مناظر این بهشت زیبا توجه می کنم و در برخی از مواقع صدا را قطع می کنم و فقط مات و مبهوت به چرخش دوربین مریم جان نگاه می کنم که چه عاشقانه من را به سپاسگزاری از رب خودم مجبور می کند .
زبان غیر از سپاسگزاری کاری نمی تواند انجام دهد . الله و اکبر . خدایا شکرت . مخصوصا اینکه امروز این قسمت را هدایت شدم که از طریق لب تاب ببینم با تصویر بزرگتر و شفاف تر و زیبا تر .
واقعا شنای بچه ها در دریاچه حال من را خیلی خیلی خوب کرد خدایا شکرت
چقدر من از بچه ها می آموزم و خدایا شکرت که این نعمت را به من دادی و من دو تا فرزند ناز دارم که بابت آنها بی نهایت خدای را شاکرم
باورتان نمی شود الان که دارم تایپ می کنم اشک در چشمانم حدقه زده است از بودن و دیدن این نعمات الهی و این فرشتگان ناب و زیبا . وقتی خواب هستند می روم دقایقی روی تخت شان کنارشان می نشینم و می گویم خدایا شکرت و فقط و فقط خدا رو شکر می کنم که مرا از دیدن و داشتن و بودن این نعمت های الهی محروم نکردی.
با آنها بازی می کنم و می شوم یک کودک چند ساله که فقط جثه بزرگی دارد و چقدر لذت می برم . همیشه برایم سوال بود که چرا کودکان من را خیلی دوست دارند؟ ولی الان دیگر جواب این سوال را پیدا کرده ام . ساده است چون من آنها را خیلی دوست دارم و در هر حالت به هر کودکی عشق می ورزم و آنها چه صادقانه عشق را درک می کنند و به سمت آن می ایند بدون اینکه توقعی داشته باشند. عشقی ناب و پاک و خالص.
خدایا شکرت .
استاد جون نوش جانت لذت این مراقبه با این پسران نازنین
استاد جون نوش جانت این بهشت زیبا به پاداش کنترل ذهن
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش توکل به رب خودت
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش ایمان به خدای بزرگ خودت
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش عمل کردن به الهامات خودت
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش حساب نکردن روی دیگران
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش حساب کردن فقط روی رب خودت
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش سپاسگزاری که همیشه من از شما می شنوم
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش اون ساعتهایی که فکر کردی به قوانین الهی
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش اینکه درک کردی این قوانین الهی
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش اینکه عمل کردی به قوانین الهی
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش اینکه تردید نداشتی در قوانین الهی
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش اینکه مرد عمل بودی به جای مرد حرف
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش آن درکی که از قرآن کریم داشتی
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش هرآنچه که ما ندیدم و خدا دیده و به شما این بهشت را داده است
نمی دونم از کجا شروع کنم یادم نره. اول از همه من قبلا مثلا هفته ای یا روزی یکبار مینوشتم. ولی الان باید هر ساعت بیام بنویسم. اینقدر که حجم هدایت ها بالا رفته . اونم فقط تو دوروز. دو روز از زمانی میگذره که فایلی رو دیدم که استاد داشت با شاگردانش حرف میزد. وبهشون گفت که نشونه این حال خوبمون رو از همین امشب میبینید. من تا اینو شنیدم گوشم تیز شد /ᐠ｡ꞈ｡ᐟ\
تمام حواسم به نکات مثبت جمع کردم و بله از همون امشب رگباری شروع شده که تمومی نداره.
داشتم بابت نعمات شکر میکردن و کامنت میزاشتم یهو عمم صدام میکنه و میبینم به به غذا موردعلاقمو درس کرده. هنوز کامنت قبلی تموم نشده باید اینو بنویسم.
تازه اون کامنتم تموم شد . شب رفتم بخوابم . قبلش همش تو فکرم بود که می خوام به درامد برسم . خدا هدایتم کرد و برادرم تماس باهام گرفت و گفت که چه اتفاقات خوبی براش افتاده.
انقدر خوب بود که ذهنم رد کرد. همون لحضه در جا یقه خودمو گرفتم گفتم با خودت صد بار تکرا میکنی (برادرت به موفقیت x و y رسیده . افرین.)
اینو باخودم کلی تکرار کردم . فایلایی که فرستاده بود گوش کردم و کلی تحسینش کردم . و انگار این ازمایشی بود برای ورود به مرحله بعدی که من قبول شدم.
همون شب خدا منو به فایلی هدایت کرد که نوشته بود اصول کسب و کار موفق.
گفتم خدایا شکرت . همینه. اره خودشه. جواب من تو این فایله. اومدم گوش کنم . ولی نتونستم فقط 10 دقیقه رو گوش دادم . استاد داستان پسر بچه ای رو گفت که خانوادش مجبورش کردن بره پزشکی. ولی اون عاشق موسیقی بود و همونو ادامه داد. و موفق هم شد . پدرش تهدیدش کرد ولی بعد یه مدت به خاطر نتایج خوب پسره باهم رابطشون خوب شد.
این فایل با تمام جزییاتش حتی نوع رشته ای هم که استاد ذکر کرد در زندگی من صدق میکرد . گفتم خدایا داری با من حرف میزنی؟ فقط با من؟
اشک تو چشام جم شد . پاشدم رفتم تو حیاط. 12 شب بود. نیم ساعت فقط راه میرفتم و با خودم حرف میزدم. به نشونه هایی که این فایل برای من داشت فکر میکردم. دقیق دقیق برا من بود .
اخرشم جامو بیرون پهن کردم خوابیدم. داشتم دنبال صور فلکی میگشتم. دب اصغر و کمال و جمشید (人´∀｀)｡ﾟ+
واقعا اسمون زیبا بود. الان هم که استاد داشت درباره موفقیت تو یوتیوب حرف میزد و دقیقا کسب و کار من هم تو یوتیوبه . دقیق دقیق برا من.
خدا این قدر راحت به من چیزی رو میگه که بهش نیاز دارم شکر.
چند روز پیش هم تصمیم گرفتم جایی ارزوهام و تعهداتم رو بنویسم . هدایت شدم به صفحه فوق العاده تو عقل کل . اونجا ارزوم رو نوشتم . و قدم عملیم رو برای ماه اینده نوشتم و با خودم گفتم تا ماه اینده گزارش نتایج و حرکت هام رو مینویسم و با بقیه اشتراک میزارم و اخر ماه نتیجه گیری میکنم و برنامه ریزی و هدف گذاری برا ماه اینده. شکر خدا که اینقدر راحت همه چیز رو برام جور میکنی
امروز هم اهنگی ساختم که تحسین یکی از ساکت ترین دوستامو برانگیخت. واقعا جالب بود اون ازم تعریف کنه. گفت پیشرف کردی.
اتفاقا مطلبی هم در کانال تلگرام استاد خوندم برای درمان کمالگرایی و توجه به حتی کوچک ترین پیشرفت ها . و حالا یه نشونه که همچین دوستی داره پیشرفت هامو بهم یاد اوری میکنه.
و حتی اینو دیگه باورم نمیشه. سفارش یه اهنگ داد که پروژه بعدیم رو مشخص میکنه. گفت عاشق یکی از اهنگای قدیمیمه. اونو الان که خیلی بهتر شدم دوباره بسازم خدایا شکرت. میخوام به بهترین شکل انجامش بدم واقعا هیجان زدم. شکر خدا که در هر لحظه و هر مکان هدایتم می کنی.
یکی از چیز هایی که خیلی کمکم کرد استاد به یکی از دوستان گفت تو بیا قبل خواب هر شب و بعد از بسدار شدن اول صبح تو دفترت بنویس و شکر گذاری کن. واقعا فوق العاده است.
خدایا شکرت همین الان که دارم این متنو می نویسم فایلی تو اینترنت اپلود کردم و کلی ازش استقبال شد . خدایا شکرت که هرچی دارم از هدایت تو هستش.
فتبارک الله احسن الخالقین
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان عزیزم
این قسمت سرشار از انرژی و حال خوب بود خداروشکر و سپاسگزار خدا هستم
شنا کردن پدر و سر به سر بچه ها گذاشتن برای من لذت بخش بود و پدری که حاضر ب شنا نبود هیجان بچه ها آخر سر کشوندش به سمت بازی با آب.
و این یعنی وقتی در فضای مثبت قرار می‌گیریم هرچی هم مقاومت داشته باشیم بلاخره ماهم جذب حال خوب میشیم پس انتخاب ورودی اینجا اهمیت ش نشون داده میشه خدایا شکرت برای این حد از نعمت و حال خوب
استاد چه زیبا یعقوب رو راهنمایی میکرد و با اینکه بچه بود اما همه برایش احترام قائل بودن و این نشون از درک بالای همه ی افراد هست من دوس داشتم
استاد هر کدوم رو به ویژگی هایی ک شناخته بود ازشون به سمت شغل و علاقشون معرفی کرد و همگی فقط تایید کردن بدون مقاومت و بدون اینکه بگن مسخره نکن، اذیت مکن ،و از این دست حرف ها.
یعقوب سریع موتور سواری یاد گرفت و تشویق‌های مریم جون رو خیلی راحت پذیرفت کاری که من قبلا مقاومت داشتم و الانم دارم روی خودم کار میکنم
بخاطر قدر دانی ک داشتن کلی امکانات رو استفاده کردن مث قایق سواری ،تیر اندازی ،همک ،موتور سواری و خلاصه هرچی میخان لذت میبرن ازش چون سپاسگزار هستن و هر لحظه از هر چیزی ب نحو احسن استفاده میکنن با احترام و ادب
و واکنش پدر چقدر خوب بود وقتی جوزف سر به سر لیوای میذاشت کاری ک اگر ما بودیم صددرصد دخالت میکردیم و عصبانیت هم چاشنی بود،برای همینه همه‌ی برادر ها دوس هستن تا برادر!خدایا شکرت همهدچیز برمیگرده به ارزش و احترام قائل شدن
هم برای خودمون و هم برای دیگران
در هر صورت خیر هست و خیر
خدا یا شکرت سپاسگزارم برای این قسمت از زندگی د ر بهشت
در پناه الله یکتا شاد و سالم سعادتمند و ثروتمند در دو دنیا باشیم
درود بر شما استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته نازنین
سپاسگزارم از شما بابت انتخاب کامنتم در توضیحات قسمت ۲۵ سریال زندگی در بهشت🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻🌻
قبل از اینکه در مورد این قسمت بنویسم اول یه توضیح بدم در مورد کامنت قسمت ۲۵
شبی که داشتم کامنت می نوشتم موقع نوشتن پسرم اومد و هی ایده میداد ومیگفت از طرف من اینو بنویس اینو بگو اونو بگو و هم زمان با نوشتن من یه دوستی با واتس اپ پیام داد و این هم زمان شدن تمرکزم رو بهم زد کلی متن تایپ کرده بودم ، کمی مکث کردم و به پسرم گفتم میشه خواهش کنم موقع کامنت نوشتن من ، اجازه بدی نظر خودمو بنویسم و اگه شما هم دوست داری نظر بدی قبلش بهم بگو ، نه این موقع! یه کار بهترم میشه کرد تو سایت عضو بشو و خودت کامنت بنویس! پسرم گفت باشه و رفت. بعد هم خود به خود پیام دوستم رو باز کردم و پنجره سایت بسته شد بدون اینکه کامنتم ثبت بشه کلی هم مطلب نوشته بودم!
اولش کمی غر زدن که شما تمرکزمو بهم زدید و کامنتم ثبت نشد حالا باید از اول بنویسم!
اما کمی بعد اینو یه نشونه دونستم و به خودم گفتم حتما کامنتت ارزش ثبت شدن نداشت!!! گوشی رو گذاشتم کنار و از اتاق رفتم بیرون بعد از چند دقیقه دوباره برگشتم و اینبار بدون اینکه فکرکنم که چی بنویسم شروع کردم به نوشتن و با تمام وجودم نوشتم و خدا میدونه که چقدر خوشحال شدم و خدا رو شکر کردم که کامنتم انتخاب شده بود و اگه غیر از این بود باید تعجب می کردم! چون اصلا به این فکر نکرده بودم که لایک بگیرم یا انتخاب بشه و این حرفا… با تک تک سلولهای وجودم اون قسمت رو بارها و بارها دیدم و لذت بردم و احساسم رو باهاتون به اشتراک گذاشتم مثل همین کاری که شما انجام میدید!
نمیدونم چرا این چند قسمت که شما مهمون دارید برای من با قسمتهای قبلی زندگی در بهشت فرق داره و لذتش متفاوت تر هست!
خدا میدونه چقدر لذت میبرم و چقدر احساس مثبتی سراسر وجودم رو فرا میگیره.
ممنونم از شما استاد که چهره ی متفاوتی از یک خانواده ی آمریکایی به ما نشون دادید.
چقدر این پدر بینظیره و متفاوت از اون چیزی که به ما در مورد خانواده های خارجی و مخصوصا آمریکایی گفتند و نشون دادند!
اون چیزی که در ذهن ما فرو کردند از سردی و سستی بنیان خانواده در غرب بوده از خشونت علیه کودکان و زنان و کلی توهم و منفی بافی که به خورد ذهن ما دادند!
اما این چند وقته از سفر به دور آمریکا گرفته تا سریال زندگی در بهشت چهره ای کاملا متفاوت دیدم از این کشور و از مردمش و فرهنگش!
بر خلاف ما شعار نمیدن و عمل می کنند!
چه تفریحات سالم و شاد و پر از انرژی مثبتی
یکی از جاهایی که واقعا احساس فوق العاده ای داشتم لحظه ای بود که پدر خانواده پرید توی آب و به جمع بچه ها پیوست و بچه ها رو بغل کرد و همه بچه ها دورش جمع شدن
حال خیلی خیلی خوشی داشتم از این صحنه و اون جایی که به کمک شما داشت پسرش رو راهنمایی میکرد واقعا خدا رو شکر کردم و تحسینتون کردم که چنین دوستانی دارید و با چنین افرادی معاشرت می کنید و به قول خودتون چقدر خوب جهان کبوتر با کبوتر باز باز رو رعایت می کنه!
ممنونم از اینکه اینهمه شادی و انرژی مثبت رو با ما به اشتراک میذازید.
ممنونم که ما رو هم به بهشت خودتون راه دادید.
ممنونم که ما رو هم به مهمونیتون دعوت کردید.
سپاسگزار خداوندم که در عصری زیست می کنم که شما هم در همین عصر زندگی می کنید.
در پناه خداوند محفوظ باشید.
دوست خوبم سلام
خیلی لذت بردم از کامنتت
تحسینت میکنم به خاطر این دیدگاهت
اصلا یادم نبود که قبلا چیا درمورد خانواده های غربی به ماها گفته بودن و با حرف شما یادم افتاد مخصوصا موضوع سرد بودن و بی احساس بودن
اروپایی ها من خیلیییی شنیده بودم
چه قدر باور های محدودکننده ای در ذهن ما ایجاد شده که از بعضی هاشون حتی خودمون خبر نداریم
و خدا رو شکر که ما رو هدایت میکنه در برداشتن این مقاومت های ذهنی
و سپاسگزارم به خاطر ایده ای که برای سپاسگزاری بهم دادی ؛؛ در عصری زندگی میکنم که استاد عباسمنش هست ؛؛
در پناه الله یکتا شاد باشی
درود بر شما دوست عزیزم خیلی خوشحالم که در این مدار با شما هستم و خدا رو شکر می کنم که صحبتهام جرقه ی کوچکی در ذهنتون ایجاد کرده.
واقعا و با تمام اعماق وجودم سپاسگزار خداوندم که منو هدایت کرد به این مسیر .
الان متوجه میشم که چرا استاد همیشه تأکید دارن که کامنت بقیه دوستان رو بخونید!
ممنونم که کامنتم رو خوندید و پاسخ دادید.
بودن و موندن در این فضا یکی از بزرگترین لذتهای زندگی منه.
در پناه الله یکتا محفوظ باشید
سلام بر استاد ارجمند و دوستان گرامی و خانم شایسته ی شایسته
امروز باز هم به شوق دیدن شور هیجان این بچه ها قسمت ۲۷ زندگی در بهشت رو دانلود کردم و کلی لذت بردم در تمام زمانی که بچه ها بازی می کردند من هم لبخند بر لبانم بود و در مورد دیالوگهای آخر من تقریباً بیشتر حرفهای استاد رو متوجه شدم امّا از حرفهای ژاکوب و پدرشون چیزهای کمتری رو متوجه شدم ، اما در این بین یه چیزهائی توجه منو بیشتر جلب کرد . اول اینکه ژاکوب خیلی خوب به حرفهای استاد و پدر گوش می داد و خوب پاسخ می داد یعنی به طور کلی خیلی خوب توی بحث شرکت می کرد .مورد بعدی این بود که وقتی پدر فکر کرد که پسر را متقاعد کرده و خواستند از وی قول بگیرند اون تحت تاثیر جو و رو دربایستی قرار نگرفت و خواست که حرفهاشو بزنه .و حتی وقتی استاد خیلی با هیجان بهش گفت که میتونه بعد از دو سال ۷۰۰ ویدیو توی یو تیوب منتشر کنه و تبدیل بشه به پادشاه یو تیوب ، باز هم خیلی با تامل به حرقهای استاد گوش می کرد و تحت تاثیر هیجانات قرار نگرفت و حاضر نشد که قولی رو بده . این خیلی برای من قابل توجه بود ،کاری که ما در ایران هرگز نمی تونیم درست انجامش بدیم . ما و بچه های ما طوری بزرگ می شویم که اگر در چنین شرایطی قرار بگیریم قطعاً دست می دهیم حتی اگر هنوز حرف داشته باشیم و یا کلاً مخالف اون نظر باشیم ، دست بزرگترمون رو رد نمی کنیم و خودمون رو در شرایطی نا خواسته قرار می دیم .
به نظر من این پسر فوق العاده هست و میتونه موفقیتهای زیادی رو بدست بیاره و پول زیادی رو خواهد ساخت ، لطفاً از طرف من این رو بهش بگید . و در رابطه با ژوزف یا همان یوسف هم باید بگم که از همون موقع که در حال بازی توی دریاچه بودند ، من داشتم به این فکر می کردم که این بچه می تونه یه ورزشکار خوب بشه ، چرا که هم استایل خیلی خوبی داره و هم انرژی و انگیزه خیلی خوبی داره ، این انگیزه رو در زمان که داشتند پینگ پنگ چهار نفره بازی می کردند خیلی خوب می شد دید. پدر خانواده هم که با آرامش و مهربانی مثال زدنی چقدر خوب با بچه ها توی آّ بازی و پیاده روی در پارادایس و گفتگو با یعقوب شرکت کرد و درسهای زیادی به پدر مادرهایی داد که ارتباط زیبائی با فرزندان خود ندارند. امیدوارم همه سلامت و شاد باشید. یا حق
دوست عزیز سلام
کامنتت عااالی بود مخصوصا اونجا که گفتی تحت تاثیر هیجانات قرار نگرفت و …
من از طریق این جمله ی شما یکی از اشتباهات خودم رو پیدا کردم
خود من اگه بودم تحت تاثیر اون هیجان ، شاید حرفایی میزدم که بعدا بهشون عمل نمیکردم
و واقعا تحسینت میکنم به خاطر این طرز نگاه که باعث شد من هم این طوری به مسائلم نگاه کنم و سعی کنم هر روز خودم رو بهتر و بهتر کنم
در پناه الله یکتا باشی
سلام دوست هم فرکانسی عزیز
سرکار خانوم حسینی بسیار متشکرم که وقت گذاشتید و کامنت من رو خواندید و نظرتون رو نوشتید ، این نظر شما هم کلی در خود باوری به من کمک میکنه و به من این نوید رو میده که می تونم خوب بنویسم . و بسیار بسیار خوشحالم از اینکه با دوستان فهیمی چون شما در این سایت هم کلام هستم و خوشحالترم که توانسته باشم سهم کوچکی در پیدا کردن راه حل یکی از چالشهای شما داشته باشم. خدایا شکرت. و سپاس خانوم حسینی .
بنام خدایی ک ب راحتی و عزت مندانه منو ب خواستم میرسونه
الهی شکرت ک یه روز دیگه تونستم توی این بهشت مهمون این آدمای بهشتی باشم
دوس عزیرم امیرحسین جان عجب کامنت خفنی گذاشتی، پسر جیگرم حال اومد خدا سالم نگهت داره
خیلی خوشم اومد وقتی جیکوب درباره راه اندازی کردن کانال یوتیوبش صحبت میکرد و میگفت چون سنم پایبن نمیتونم و استاد و پدرش میگفتن ک بخاطر باور های مخربته ک شروع نمیکنی
استاد میگفت تو فقط شروع کن
پدرش نیومد نگفت چرا یوتیوب مگه چی کم داری باید مثه خودم بیای کار اداری
نگفت بچه برو درست رو بخون
در کمال احترام راهنماییش میکرد ک تجربش کنه
اون چیزی ک ب ذهنش رسیده رو تجربه کنه
اره تجربه
به نام خالق هستی
سلام به استاد عباس منش و خانم شایسته.
خدا شکر به خاطر این تفریحات سالم .
نکات مثبت
۱ خدا یا شکر به خاطر این همه فراوانی.
۲ خدا یا شکر به خاطر چمن های به این سبزی.
۳ خدا یا شکر به خاطر آسمان به این تمیزی.
۴ خدا یا شکر به خاطر درختان به این بلندی.
۵ خدا یا شکر به خاطر ننو خیلی تاب خوردن روش حس خوبی داره.
۶ خدا یا شکر که ننو خیلی بزرگ و سه چهار نفر هم میشه روی ننو خوابید.
۷ خدا یا شکر به خاطر آب به این زلالی.
۸ خدا یا شکر به خاطر موتور سواری جیکاب (یعقوب) چه خوب که آنقدر سریع یاد گرفت.
۹ خدا یا شکر به خاطر شیرجه زدن جیکاب خیلی باحال بود همه خیس شدن.
۱۰ خدا یا شکر به خاطر خوش گذرانی بچه ها
۱۱ خدا یا شکر به خاطر خنده استاد عباس منش.
۱۲ خدا یا شکر خیلی جالب بود پدر خانواده بعد از اینکه دید بچه ها خیلی بهشون خوش میگذره اون هم پرید.
۱۳ خدا یا شکر خیلی خنده دار بود که جوزف با اون هیکل کوچک میخواست پدرش رو بالا بکشه.
۱۳ خیلی خنده دار بود شوخی جوزف با داداشش که آب میوه میاورد بعد خودش میخوردد.
۱۴ خدا یا شکر به خاطر تیوپ بزرگ.
۱۵ خدا یا شکر به خاطر قایق پدالی.
۱۶ خدا یا شکر به خاطر بازی بچه ها با قایق پدالی.
۱۷ خدا یا شکر به خاطر قایق سواری خانم شایسته و لیوای.
۱۸ خدا یا شکر به خاطر ماهی گیری لیوای در حین پدال زدن خیلی جالب بود.
۱۹ خدا یا شکر به خاطر ماهی گرفتن لیوای،من اصلا فکر نمی کردم بشه، ولی الان فهمیدم میشههه.
۲۰ خدا یا شکر به خاطر تفنگ و تفنگ بازی کنم خیلی نشونه گیریم خوبه.
۲۱ خدا یا شکر به خاطر انگلیسی حرف زدن استاد عباس منش .
۲۲ خدا یا شکر من تا حدی انگلیسی بلدم ولی نه اون قدر که همه حرف ها رو متوجه بشم ولی یک چیز هایی می فهمیدم و گفت و گوی عالی بود.
۲۳ خدا یا شکر به خاطر همه چیز.
سپاس گذارم از استاد عباس منش و خانم شایسته برای ساختن سریال زندگی در بهشت.
ستایش ۱۳ ساله
Setaysh khorami
سلام بر خداوند رزاق و وهاب از این نوع تریبون
درود خدمت تمامی دوستان امیدوارم در پرتو حق تعالی شاد و سلامت باشیم همگی
خدا قوت آقای عباسمنش و خانم شایسته و سایر اعضای سایت
خیلی فایل زیبایی بود و کلی درس داشت!
اومدم نوشته های بالای فیلم رو خوندم که بخش اصلیش ترجمه همین مکالماتی بود که در ویدئو گفته میشد
اون پسر ۱۰ ساله برام جالب بود که با باز کردن اسباب بازی های مختلف و نقد کردن اون ها از دیدگاه خودش در آمد های میلیاردی کسب کرده!!! عالیی بود!
خودم هم بعضی مکالمات رو میفهمیدم و بیشتر صحبت های آقای عباسمنش رو فهمیدم که میگفتند:
من خودم وقتی شروع کردم به ضبط فایل، اولاش یکم پیچیده بود و دستم میلرزید و یک سری موانع دیگه
در ادامه گفتند: ولی چون به کاری که میکردم عشق داشتم هر بار بهتر از دفعه قبلی ام عمل میکردم و خداوند قدم های بعدی رو بهم الهام میکرد و من با ایمان به خداوند به آن نشانه ها و الهامات عمل میکردم!
و در ادامه گفتند که موفق شدم و به در آمد های میلیون دلاری رسیدم
دیدگاه ها، حرف ها و رفتار پدر خانواده واقعا برام خیلی جالب بود
اینکه گفت تو اول شروع کن و به کارت عشق بورز
آرام آرام بهتر و حرفه ای تر میشی و کلی موفقیت بدست میاری
موتور سواری یعقوب خودمون هم خیلی جالب بود و آب بازی بچه ها و لذت بردن از لحظات فعلی شان به من انرژی میداد
قایق سواری خانم شایسته و سایر بچه ها هم جالب بود!
بخش تفنگ بازی هم که عالی
نوبت پدر خانواده که شد با ابهت خاصی اومد تو میدان تیر!😂❤
در کل خیلی عالی بود و پند و اندرز های زیبایی داشت
راستی اون بخش که پدر خانواده پرید تو آب و رفت روی اون تیوپ بادی همرو زد کنار و انداخت توی آب برایم خیلی باحال بود
😂😂😂
در کل خیلی عالی بود!
ممنون از خداوند که من را به این مسیر هدایت کرد
منظور از مسیر: شناخت قوانین کیهانی و اجرای آگاهانه آنها در تک تک لحظات زندگی برای رسیدن به خواسته ها و اهداف!
ممنون آقای عباسمنش، خانم شایسته و سایر اعضای سایت!
در پناه خداوند شاد و پیروز باشیم همگی!
آرین عبّاسی ۱۷ ساله از تهران
من بهترین هستم چون قدم اول را برداشته ام و به الهامات خداوند عمل میکنم!
بدرود
سلام به شما آقا آرین عزیز وبزرگوار ماشاءالله به شما که تواین سن به فکر تغییر زندگیت وساخت بهتر زندگیت گرفتی واقعا هزاران هزار بار تحسینت میکنم من مطمئنم که آینده ی بسیار درخشانی درانتظار ته
همینجورعالی ادامه بده
برات بهترینها رو آرزو دارم
خوشحال میشم از موفقیتهای که تا حالا بدست آوردی برام بگید
ساعت ۲۱.۲۲ بوقت اروپا
و موبایل منم ۲۱ درصد شارژ داره چه همزمانی ای
خیر است
دم دمای غروبه
اخه غروبای تابستون اسکاندیناویایی از این موقعا شروع میشه و تا دوازده یک دلبری میکنه و دوازده یک تازه هوا میشه گرگ و میش
و شبهای دریا هم که دیوانه کننده ست وقتی نور شهر میفته روی دریای جلوی خونه بهشتی مون
بگذریم
بریم سراغ اصل
کجا بودم ؟ اها دقیقه شانزدهم فایل فک کنم پس بزن بریم
اول از همه بخودم تبریک میگم که دارم با استاد موفقیتی کار میکنم که از سن سی سالگی به درآمد میلیون دلاری رسیده واوووو
غروب آفتاب فوق العااااده رویاییه صدای پرنده ها و من همچنان روی زیلوی خودم تو تراس رویایی مون نشستم و دارم ادامه کامنتمو مینویسم اونم با یه چای احمد با نبات زعفرانی ایرانی با ویوی غروب دریا
استاد تمرکز و توجه بر نکات مثبت اطرافم شدم خدا رو شکر
بریم آنچه گذشت :
فلش بک زدم چند تا سکانس عقب تر از جایی ک بچه ها دارن تفنگ بازی میکنن و عشق میکنن و
چقدر با هربار تمرین کردن مهارتمون بیشتر میشه تو هرچیزی
غروب همچنان داره زیباتر میشه …
بچه ها اومدن تو کلبه و رفتن سر بحث شیرین ثروت سازی
و حالا ادامه داستان :
استاد میگه کسی اگه ب انگلیسی مسلطه ترجمه این دیالوگا رو بگه که این کار توسط مترجم فوق العاده مون انجام شد و کامنتش شد کامنت منتخب نوش جونشون بهشون تبریک میگم بابت موفقیت تو یادگیری زبان دومشون و تسلطشون به زبان انگلیسی و توانایی ترجمه شون رو اخه منم مترجم هستم و سالهاست ازین طریق کسب درآمد کردم استاد البته من تو زمینه زبان نروژی فعالیت داشتم فقط اما دوستان زیادی دارم ک مترجمن و از شغل مترجمی بقول خودمون نون میخورن
استاد من تو دو سالی که تو رشته خودم درس خوندم ک به فارسی فروش و خدمات هست اینو خیلی به ما گفتن معلما که برید بگردین یه نیاز جامعه رو پیدا کنین و از طریق پیدا کردن اون نیاز و ارائه راه حل میشه ب ثروت رسید و این کاملا تو این سالها برای ذهن من خدا رو شکر جا افتاد
هیچ وقت فراموش نمیکنم روزی رو که تو افیس یکی از معلمام نشسته بودم و دقیقا مصادف شده بود با روزهایی ک من تازه روانشناسی ثروت رو خریده بودم
اون خانمم رو میزش کلی برگه بود و برگه ها با یه آهن کوچیکی ب شکل سنجاق بهم دیگه متصل بودن
بعد این خانوم بهم گفت میدونی این چیه ؟ گفتم سنجاق دیگه چیه مگه
گفت نه این گنجه
گفتم یعنی چی
گفت میدونی کسی ک اینو ساخته ب ثروت میلیون دلاری رسیده
حالا من اونجا چسبیدم ب سقف افیس فقط وااااووو
اتفاقا اسم اون آدم رو هم گفت
که میرم امارشو درمیارم و تو کامنتای بعدی ذکر میکنم حتما
شفق قطبی ما همچنان داره زیباتر و دلبرتر میشه
در مورد شغل یوتوبری هم افراد بسیاری هستن اینجا که از طریق آموزش رانندگی هم فایل میزارن و فایلاشون ویوی هزاری میگیره و کلی کسب درآمد … با آموزش زبان آلمانی ، نروژی ، سوعدی و گذاشتن فایلا روی کانال یوتیوب شون ثروت میسازن.
از طریق رقصیدن و رقصای عربی و بلی دنس ثروت میسازن
از طریق آشپزی و فایلای خانه داری
میکاپ و آرایش هم ک دیگه داغه داغه این روزا
دلم می‌خواد با تمام وجودم از همین بالا ( اخه تراس خونه ما بالاست و اشراف داره ب کل محدوده و یک ویوی بی نظیری رو رو ب دریا داره ) دلم می‌خواد از همین بالا تو همین صحنه ها و لحظات قشنگ غروب فریاد بزنم بابا ثروتمند شدن کاملا ذهنی هست
البته میدونم ک قبل ازینکه چیزی رو ب دیگران بگم باید خودم بهش عمل کنم و نتایج بزرگ بگیرم
اما مطمینم و میبینم که منم جمع میلیونر های جهان خواهم پیوست روزی
با پرورش ذهنم
با پرورش بذر باورهای ثروت آفرین
با دادن کود مناسب ( ورودی های ذهن ) ب اون باورها
خدای من چی دارم میبینم جلو چشمم
ابرای صورتی رنگ در افق زیبای نروژ
صدای چه چه پرنده ها و آبشار پایین خونه
من خوشبخت ترین انسان رو زمینم بخدا
با تمام وجودم زندگی در بهشت رو تو همین دنیا تجربه کردم
خوابم انقدر عمیق و ارامشبخش هست ک احساس میکنم حتی تو خواب هم روحم تو بهشت سیر و سیاحت میکنه
بیداریمو هم که تمام وقت تو بهشت میگذرونم وقتی هم میام سایت همه چی عطر و بوی زندگی در بهشت رو داره خدای من شکرت
اینجاست که شاعر میگه
به هرجا بنگرم روی تو بینم
نقش او در چشم ما هرروز خوش تر می‌شود …
بریم سراغ ادامه بحث ثروت
تو همین شرایطی ک جهان و از جمله اینجا درگیرشه بودند و هستن افرادی که از طریق نگه داشتن بچه های کوچیک کسب ثروت کردن تو ماههای گذشته
چون مهد کودک ها بسته بود چند ماه
افرادی بودند ک سفارش افرادی ک جرات بیرون اومدن از خونه شون رو حتی برای خرید مواد غذایی مورد نیاز روز مره شونو نداشتن میگرفتن و براشون تهیه میکردن و پولشو میگرفتن و بقول خودم کرونا رو الف اخرشو برمیداشتن و تبدیل به کرون میکردن
کرون واحد پول ماست راستی
با تمام وجودم باور دارم که پول دراوردن آسون‌ترین کار دنیاست
و این واقعا شده جز تجربه زندگیم که کاملا اون جمله معروف الرزق رزقان رو دارم هرروز زندگیش میکنم
پول از جاهایی وارد زندگیم میشه که انگشت به دهن میمونم بخدا سالهاست اینجوریه
قادر نیستم ب ادای شکرگذاری بابت این همه نعمت تو زندگیم بخدا
هرچند من زیاد اهل کامنت نوشتن نبودم تو این سالها اما معجزه ها دیده ام که مپرس
چراغای خیابونا روشن شدن
یاد اون بیت شعر اندی افتادم که میگه
غروبا چراغا میشه روشن خیابون
عاشقا مث ما میان از خونه بیرون
دخترا پسرا همه عشق تو دلاشون
همه جا یه صداست صدای خنده هاشون
شیرین شرینا
خانم خانوما
چه خوشکل شدی امشب
چه خوشکل چه خوشکل چه خوشکل شدی امشب
عاشق اندی ام من استاد فک کنم خوانده مورد علاقه شما هم هست آهنگاشو تو ار وی مون تو سفرمون ب دور امریکا زیاد شنیدم یادش بخیر چه سفر خوبی بود پارسال همین موقع ها بود حدودا
مرسی استاد ک ما رو بردین دور امریکا چرخوندین و برمون گردوندین ب پرادایسمون
خیلی خوش گذشت و خوش میگذره داره …
بخاطر خاطرات خوب کذشته م سپاسگذارم
چقدر خوب توانایی های بچه ها رو بهشون یاد آوری میکنین استاد
منم همیشه سعی میکنم نکات مثبت و توانایی های اطرافیانم رو بهشون گوشزد کنم
حتی ب عنوان مثال توانایی گیتار زدنشون رو
عاشق این ویژگی و خصوصیت شدم ک در من مدتی هست ک ساخته شده
خصوصیت توانایی تحسین کردن نعمتها موفقیتها و توانایی های دیگران
مگر نه اینکه بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
وقتی گوهر و ذات و جوهره اصلی همه ما انسان‌ها یک چیزه دیگع موفقیتهای تمام انسان‌های روی زمین موفقیت منم هست دیگه
ثروت اونا ثروت منه
نعمت اونا نعمت منه
روابط عاشقانه اونا روابط عاشقانه منه
شادیها ولذتهای اونا هم مال منه بشرط اینکه بتونم ذهنم رو و کانون توجه و تمرکزم رو روشون متمرکز کنم و هرچقدر این کارو بهتر انجام بدم شادی و لذت بیشتری وارد زندگیم میشه
دتس ایت
اینجای فایل ک رسیدم استاد داره میگه فیدبک ها برای ما مسیر رو واضح میکنن
و به بهبودی ما و ارزشی که خلق می‌کنیم کمک میکنن.
دقیقا کاری ک جهان در هر لحظه داره با ما و فرکانسهای غالب ما انجام میده در قالب فید بک و بسته پستی حاوی از شرایط ، اتفاقات ، افراد
و این در مورد هر دو گروه و هر دو قطب منفی و مثبت هم صدق میکنه
حکایت همون ایه هولاء و هولا ک الان حضور ذهن کامل ندارم
چقدر آسمون غروب فیزیکی روبروی من شبیه غروب این تابلویی شده ک رو دیوار درست بالای سر مهمانان نصب شده الله اکبر
همون دریا
همون غروب زرد و نارنجی و صورتی و ابی لاجوردی
خنکای هوای غروب دیوانه کننده ست
چقدر اعتماد بنفستون برای برقراری ارتباط با اینکه مسلط ب زبان نیستین فوق العاده ست
اینجا هم هستن افرادی ک چون ب نروژی تسلط ندارن ترجیح میدن اصلا ارتباط برقرار نکنن ک این از ضعف اعتماد بنفس میاد
چقدر استاد با کلامش ب این بچه احساس اطمینان قلبی و خودباوری میده
و تشویقش میکنه که بزرگ فکر کنه
به رویاهایی فکر کنه که رویا نیستند
و بعدش میره سراغ داستان تکاملی خودش که چطور مسیرش رو هموار کرده
واااوووو
دوس دارم بیام اونجا ساعت‌های باهم حرف بزنیم استاد راجب همه چی
امیدوارم این پسرا درک کنن ک چه گنجی جلوشونه
میام اونجا یه روز و روی دقیقا همین صندلی ای میشینم که جیکاب نشسته
و غرق حرفاتون میشم محوش میشم
همین طور ک الان هم دقیقا همین احساسو دارم با فایلاتون
ب امید دیدار
و سپاسگذارم بابت این کادر « دیدگاه خود را ارسال کنید » که به هر تعدادی ک میخوام میتونم برای یک فایل نظر بزارم بارها و بارها
این قلمرو و محدوده منه که ازین کادر و ازین پنجره اعلام حضور کنم هرروز در این جمع بهشتی
از بهشت شمال کره زمین
ساعت ۲۲.۳۱
ساعت بوقت فلوریدا
۱۶.۳۱
بزودی میام استاد
مهمان نوازی شما مطمئنم که فوق العاده ست
سلام هلنای عزیز توصیف شما از تراس خانونه درباره دریای زیبای کوه سرسبز وا آبشار که از زیر خانه شما رد میشه عاشق سرزمین نروژ کرد انشالله من هم یک روز از این سرزمین دیدند کنم انشاالله در تمام مراحل زندگی موفق داشته باشی که رویای مهاجرت که از بچگی داشتم در دلم زنده شد…
سلام سلام سلام
خداروشکر یروز دیگه زندگی با عشق در بهشت
دیگه هر شب موقع خواب منتظرم فردا شروع بشه تا زندگی در بهشت رو شروع کنم
واااای خدای من استاد شما اجازه دادید سه نفری توی ننو بخوابن…شما تحسین دارید بخدا
ازینکه اینقدر ذوق دارید که نتیجه تلاشتون رو به دوستانتون نشون بدید و اون تریل رو نشونشون دادید واقعا تحسین برانگیزه
یعقوب قصه ی ماهم که موتورسواری رو براحتی یاد گرفت.آفرین چون باورای محدود کننده نداشت برای یادگیری ..ترس و نگرانی نداشت .این بچه چقدر پر انرژیه.بعد از موتورسواری رفت شنا آفرین
استاد شما و مریم عزیز چقدر از دیدن بازی بچه ها و لذت بردنشون ذوق دارید انگار بچه های خودتونن
چقدر این بچه ها خوب تونستن روی ترسشون کار کنن و اینبار بدون حضور شما و حمایت شما رفتن توی دریاچه
ای جانم چقدر زیبا استاد رو سید صدا میزنن
استادمنم اینو قبول دارم که واقعا نگاه کردن به بچه ها(البته من بیشتر خیره میشم به چشماشون) میتونه یه مراقبه باشه..بچهها خیلی با درونشون هماهنگ هستن
آفرین به پدر خانواده که هم بازی بچه هاش شد.من خیلی لذت میبرم وقتی هر کجا میرم میبینم پدر یا مادر هم بازی شده با بچه هاشون.
اینجا باید یه باور محدود رو شکست که داشتن بجه های زیاد جلوی تربیت بقیه بچه ها رو میگیره جلوی پیشرفت و رشد زندگی رو میگیره وقتمون رو میگیره نمیشه به موقع به تربیت همشون رسید هزینه هاشون زیاد میشه…باوری که خیلیا بخاطرش دیگه بچه دار نمیشن
وای استاد من بجای مهموناتون صمیمانه ازتون تشکر میکنم که اجازه میدید از همه ی امکانات تفریحی اونجا استفاده کنن…استفاده از قایق و آماده کردنش رو دیگه کجای دلم بذارم…خدای من شماها چقدر بخشنده هستید
و چقدر بچه ها با مسئولیت پذیری بالا و با حوصله از قایق استفاده میکنن..آفرین
آفرین به مریم عزیز که در هر شرایطی دوربین رو از خودش جدا نمیکنه تا لحظات نابی رو برای ما شکار کنه
با وجود 4 تا پسر بچه واقعا این خونه چقدر تمیز و مرتب بود آفرین
استاد چقدر شما با خودتون هماهنگ هستید که با حوصله با وجود مهموناتون به کاراتون هم میرسید و کامنت دوستانو میخونید من اگر بودم میذاشتم مهمونا که رفتن به کارام میرسیدم…اینا همه برای ما درس داره
وااااای استاد شما حتی اجازه دادید با تفنگتون تجربه تیراندازی داشته باشنبا اینکه سنشون کم بود….این یعنی حمایت کردن بچه ها برای تجربه های جدید.
راستی بگم منم تجربه تیراندازی با تفنگ رو دارم با اینکه یبار برای اولین بار بود تفنگ دستم میگرفتم ولی تیرم به هدف خورد و چنان ذوقی داشتم که نگو
استاد با اینکه شما استاد این اموزشها هستید ولی چقدر برام جالب بود که فضایی براتون باز شد که بتونید اونجا هم این اموزش رو حضوری برای دوستاتون انجام بدید…بقول خودمون فیس تو فیس….اینطوری بیشتر روی ناخوداگاه خودتون هم کار میکنید در واقع یجور تکرار و تمرین شده برای خودتون
خدا میدونه اگر یعقوب ما مقاومت رو کنار بذاره و این باورای محدودش رو بشکنه چه موفقیتهایی دنبالش میاد و بهشون میرسه.
استاد چقدر زیبا و عالی براش به زبان امریکایی توضیح دادید.شما رو تجسم کردم که برای کل دنیا سمینار گذاشتید و براحتی دارید براشون صحبت میکنید
چقدر بچه ها هر 4تاشون با دقت به صحبتهای شما گوش میکردن مطمئنا حرفای جدیدی میشنیدن که خیلی براشون درس داشته.
همیشه این خواسته رو داشتم که بتونم زبان انگلیسی رو براحتی مثل زبان مادری یاد بگیرم…الان دیگه برام واضحتر شد این خواستم
بچه الان اون صندلی چرخون خراب میشه ها….ذهنم مدام داشت اینو میگفت ولی تمرکز شماها روی قانون و اموزش قوانین بود و اطمینان از محکم و عالی بودن جنس صندلی که هیچیش نمیشه
و اینطور که من متوجه شدم پدر خانواده ذهن ثروتمندی داره
نشستهای خودمون رو مقایسه کردم با جمع شماها…که ماها در جمعهامون چه حرفای پوچی میزنیم که یه ذره به اگاهیامون که اضافه نمیشه هیچی کلی هم ما رو از زندگی عقب نگه میداره و جمع شماها که چقدر اگاهی ناب توش بود چقدر ذهن ثروتمند
چقدر حالتون خوب میشه از بودن توی این جمعها
بازم کلی درس و اگاهی ازین جمع صمیمی
خداروشکر
سلام استاد گرامی
سلام خانم شایسته عزیز
سلام دوستان هم فرکانسی
الله و اکبر الله و اکبر
خانم شایسته نمی دانم به چه زبانی از شما تشکر کنم و به چه زبانی قدردان شما باشم
نمی دانی که چه شاهکاری است است این مستند زندگی در بهشت
خدای من خدای خدای من شکرت که من اینجا هستم و در این زمان ممکن در اینجا هستم و در این سایت
اومدم سایت هدایت خواستم
و نشانه من را برد به قسمت ۲۷ زندگی در بهشت
من همان زمان ابتدای آمدن روی سایت این را دیده بودم و کلی لذت برده بودم
اما اکنون در حال حاضر نمی دانید که چه همزمانی هایی برای من رخ داد خدای من چه بگویم
خدایا شکرت که من در زمان مناسب در مکان مناسب هستم
من هدایت شدم به اینکه دوره روانشناسی ثروت یک را از اول دوباره گوش کنم و برای خودم فایلهایش را خلاصه کنم
هنوز تا جلسه سه رسیده بودم که از خدا هدایت خواستم ونشانه و رسیدم به این فایل
هرچه که از زیبایی های بهشت مان بگویم کمم گفته ام اما نکته خوب این است که در این فصلی که هوای شهرمان بسیار سرد شده و حتی برف هم آمده است دیدن دریاچه و شنا و آب بازی و آن آفتاب گرم چقدر حال می دهد و چقدر دلم را صفا داد که اعتبار همه این لذت ها در ابتدا به خداوند ودر ادامه به دست هنرمند خانم شایسته عزیز برمی گردد که چه زیبا مستندی خلق کرده اید و من بازهم برای شما آرزوی سلامتی و موفقیت دارم از درگاه رب عز و جل
مراقبه: این کلمه را زیاد شنیده بودم اما در جلسه ۱۰۰ همین زندگی در بهشت معنی و مفهوم آن را به زیبایی استاد برایم مشخص و تبیین کرد . خدایا شکرت شکرت .
من هم با دیدن فایلهای شما واقعا مراقبه می کنم و مات و مبهوت می روم در حالت بی فکری وقتی به مناظر این بهشت زیبا توجه می کنم و در برخی از مواقع صدا را قطع می کنم و فقط مات و مبهوت به چرخش دوربین مریم جان نگاه می کنم که چه عاشقانه من را به سپاسگزاری از رب خودم مجبور می کند .
زبان غیر از سپاسگزاری کاری نمی تواند انجام دهد . الله و اکبر . خدایا شکرت . مخصوصا اینکه امروز این قسمت را هدایت شدم که از طریق لب تاب ببینم با تصویر بزرگتر و شفاف تر و زیبا تر .
واقعا شنای بچه ها در دریاچه حال من را خیلی خیلی خوب کرد خدایا شکرت
چقدر من از بچه ها می آموزم و خدایا شکرت که این نعمت را به من دادی و من دو تا فرزند ناز دارم که بابت آنها بی نهایت خدای را شاکرم
باورتان نمی شود الان که دارم تایپ می کنم اشک در چشمانم حدقه زده است از بودن و دیدن این نعمات الهی و این فرشتگان ناب و زیبا . وقتی خواب هستند می روم دقایقی روی تخت شان کنارشان می نشینم و می گویم خدایا شکرت و فقط و فقط خدا رو شکر می کنم که مرا از دیدن و داشتن و بودن این نعمت های الهی محروم نکردی.
با آنها بازی می کنم و می شوم یک کودک چند ساله که فقط جثه بزرگی دارد و چقدر لذت می برم . همیشه برایم سوال بود که چرا کودکان من را خیلی دوست دارند؟ ولی الان دیگر جواب این سوال را پیدا کرده ام . ساده است چون من آنها را خیلی دوست دارم و در هر حالت به هر کودکی عشق می ورزم و آنها چه صادقانه عشق را درک می کنند و به سمت آن می ایند بدون اینکه توقعی داشته باشند. عشقی ناب و پاک و خالص.
خدایا شکرت .
استاد جون نوش جانت لذت این مراقبه با این پسران نازنین
استاد جون نوش جانت این بهشت زیبا به پاداش کنترل ذهن
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش توکل به رب خودت
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش ایمان به خدای بزرگ خودت
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش عمل کردن به الهامات خودت
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش حساب نکردن روی دیگران
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش حساب کردن فقط روی رب خودت
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش سپاسگزاری که همیشه من از شما می شنوم
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش اون ساعتهایی که فکر کردی به قوانین الهی
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش اینکه درک کردی این قوانین الهی
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش اینکه عمل کردی به قوانین الهی
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش اینکه تردید نداشتی در قوانین الهی
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش اینکه مرد عمل بودی به جای مرد حرف
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش آن درکی که از قرآن کریم داشتی
استاد جون نوش جانت این بهشت به پاداش هرآنچه که ما ندیدم و خدا دیده و به شما این بهشت را داده است
خیلی خیلی حالم خوب بود عالی تر شد.
چقدر این سایت خوبه
چقدر این استاد خوبه
چقدر این خانم شایسته خوبه
چقدر جمع دوستان اینجا خوبه
خدایا شکرت شکر هزاران هزاران مرتبه
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
💙💜💙💜💙💙💜💙💜💙
خدایا شکرت (◍•ᴗ•◍)
نمی دونم از کجا شروع کنم یادم نره. اول از همه من قبلا مثلا هفته ای یا روزی یکبار مینوشتم. ولی الان باید هر ساعت بیام بنویسم. اینقدر که حجم هدایت ها بالا رفته . اونم فقط تو دوروز. دو روز از زمانی میگذره که فایلی رو دیدم که استاد داشت با شاگردانش حرف میزد. وبهشون گفت که نشونه این حال خوبمون رو از همین امشب میبینید. من تا اینو شنیدم گوشم تیز شد /ᐠ｡ꞈ｡ᐟ\
تمام حواسم به نکات مثبت جمع کردم و بله از همون امشب رگباری شروع شده که تمومی نداره.
داشتم بابت نعمات شکر میکردن و کامنت میزاشتم یهو عمم صدام میکنه و میبینم به به غذا موردعلاقمو درس کرده. هنوز کامنت قبلی تموم نشده باید اینو بنویسم.
تازه اون کامنتم تموم شد . شب رفتم بخوابم . قبلش همش تو فکرم بود که می خوام به درامد برسم . خدا هدایتم کرد و برادرم تماس باهام گرفت و گفت که چه اتفاقات خوبی براش افتاده.
انقدر خوب بود که ذهنم رد کرد. همون لحضه در جا یقه خودمو گرفتم گفتم با خودت صد بار تکرا میکنی (برادرت به موفقیت x و y رسیده . افرین.)
اینو باخودم کلی تکرار کردم . فایلایی که فرستاده بود گوش کردم و کلی تحسینش کردم . و انگار این ازمایشی بود برای ورود به مرحله بعدی که من قبول شدم.
همون شب خدا منو به فایلی هدایت کرد که نوشته بود اصول کسب و کار موفق.
گفتم خدایا شکرت . همینه. اره خودشه. جواب من تو این فایله. اومدم گوش کنم . ولی نتونستم فقط 10 دقیقه رو گوش دادم . استاد داستان پسر بچه ای رو گفت که خانوادش مجبورش کردن بره پزشکی. ولی اون عاشق موسیقی بود و همونو ادامه داد. و موفق هم شد . پدرش تهدیدش کرد ولی بعد یه مدت به خاطر نتایج خوب پسره باهم رابطشون خوب شد.
این فایل با تمام جزییاتش حتی نوع رشته ای هم که استاد ذکر کرد در زندگی من صدق میکرد . گفتم خدایا داری با من حرف میزنی؟ فقط با من؟
اشک تو چشام جم شد . پاشدم رفتم تو حیاط. 12 شب بود. نیم ساعت فقط راه میرفتم و با خودم حرف میزدم. به نشونه هایی که این فایل برای من داشت فکر میکردم. دقیق دقیق برا من بود .
اخرشم جامو بیرون پهن کردم خوابیدم. داشتم دنبال صور فلکی میگشتم. دب اصغر و کمال و جمشید (人´∀｀)｡ﾟ+
واقعا اسمون زیبا بود. الان هم که استاد داشت درباره موفقیت تو یوتیوب حرف میزد و دقیقا کسب و کار من هم تو یوتیوبه . دقیق دقیق برا من.
خدا این قدر راحت به من چیزی رو میگه که بهش نیاز دارم شکر.
چند روز پیش هم تصمیم گرفتم جایی ارزوهام و تعهداتم رو بنویسم . هدایت شدم به صفحه فوق العاده تو عقل کل . اونجا ارزوم رو نوشتم . و قدم عملیم رو برای ماه اینده نوشتم و با خودم گفتم تا ماه اینده گزارش نتایج و حرکت هام رو مینویسم و با بقیه اشتراک میزارم و اخر ماه نتیجه گیری میکنم و برنامه ریزی و هدف گذاری برا ماه اینده. شکر خدا که اینقدر راحت همه چیز رو برام جور میکنی
امروز هم اهنگی ساختم که تحسین یکی از ساکت ترین دوستامو برانگیخت. واقعا جالب بود اون ازم تعریف کنه. گفت پیشرف کردی.
اتفاقا مطلبی هم در کانال تلگرام استاد خوندم برای درمان کمالگرایی و توجه به حتی کوچک ترین پیشرفت ها . و حالا یه نشونه که همچین دوستی داره پیشرفت هامو بهم یاد اوری میکنه.
و حتی اینو دیگه باورم نمیشه. سفارش یه اهنگ داد که پروژه بعدیم رو مشخص میکنه. گفت عاشق یکی از اهنگای قدیمیمه. اونو الان که خیلی بهتر شدم دوباره بسازم خدایا شکرت. میخوام به بهترین شکل انجامش بدم واقعا هیجان زدم. شکر خدا که در هر لحظه و هر مکان هدایتم می کنی.
یکی از چیز هایی که خیلی کمکم کرد استاد به یکی از دوستان گفت تو بیا قبل خواب هر شب و بعد از بسدار شدن اول صبح تو دفترت بنویس و شکر گذاری کن. واقعا فوق العاده است.
خدایا شکرت همین الان که دارم این متنو می نویسم فایلی تو اینترنت اپلود کردم و کلی ازش استقبال شد . خدایا شکرت که هرچی دارم از هدایت تو هستش.
همتونو دوس دارم.
موفق باشید
فعلا (◍•ᴗ•◍)