نوشتهی زیبا و تأثیرگزار دوست عزیزمان «الا»، به عنوان متن انتخابیِ این قسمت از سریال زندگی در بهشت، تقدیم همه دوستانی میشود که برای ساختن شخصیتی تصدیق کننده و تأیید کنندهی زیباییها و نعمتها، مصمم شدهاند تا نمود واضحی بشوند از «صدّق بالحسنی» و شاهد زندهای باشند از مفهوم فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى یعنی آنهایی که به خاطر چنین شخصیتی آسان شدهاند برای احاطه شدن با نیکیها و نعمتها.
نه فقط نوشتن دربارهی زیباییها و نعمتها، بلکه خواندن و تأمل در آنها نیز ما را به درک بهتری از خداوند و چگونگی هماهنگ شدن با او و قوانینش و در یک کلام، هدایت شدن و قرار گرفتن در مدار فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیسْرى میرساند.
به نام خدایی که اتصال به او کلید تمام خوشبختی هاست. به نام خدایی که هدایت میکند دردانه هایش را
سلام بر استادنارنینم سلام بر الگوی تمام عیارمن سلام بر بانوی زیبایی ها سلام بر بانوی عشق
خداوندم را سپاسگزارم برای اینکه امروز هم فرصتی داد که همسفر و هم مسیر این بهشت زیبامون بشیم. خدایا شکرت که امروزم فرصتی دادی که چشمان قشنگم ببینه این همه زیبایی و قشنگی رو بی نهایت سپاسگزارم که امروز هم لیافت لذت بردن از تک تک زندگی بهشتی ام و درک و دریافت اگاهی های کلاس عملی امروزمان را عنایتم کردی
خدایا شکرت برای کلاس امروزمان خدایا شکرت برای دریافت بی نهایت نکته ها و اگاهی ها و درس های کلاس بهشت امروزمان خدایاشکرت خدایاشکرت برای وجود این ۴ تا فرشته ی نازنینت که داری از طریق این فرشته ها درس های امروزمون رو تکرار میکنیم خدایاشکرت
مریم. نازنین من…بانوی زیبای من چقدر زیباست چقدر فوق العاده است که درست کلاس امروزمون با صدای زیبای شما شروع شده. خدای من صدای خود خداست عاشقق صدای زیبایتان هستم خدای من واقعا نمیدونم کدوم یک از درسای محشری رو بگم که از این خانواده ی توحیدی درک کردم که چقدر پر از اگاهی و پر از نکته و پر از درس بودن عاشقتونم مریم جان عزیزم و بی نهایت تحسینتون میکنم که اینقدر زیبا کل نکات مثبت اطرافتون رو تکرار میکنین بی نهایت تحسینتون میکنم برای دقت روی تک تک نکات مثبت بچه ها و عاشق اینم که میگین میخوام دونه دونه نکات مثبت و اون رفتارهایی که منو به تحسین وا داشت رو بگم عاشق تحسین کردن هاتونم من
میدونین چیه داشتم به این فکر میکردم که دونه دونه بچه ها رفتاراشون درکشون عملکردهاشون و در لحظه زندگی کردناشون خنده هاشون و شادی کردن هاشون بی نهایت بی نهایت. دونه دونه شخصیت هاشون برام درس بود. خیلی بیشتر از اونی که فکرشو بکنم برام درس بود. مثلا ادب و احترام بین این ۴ تا برادر. اون عشقی که به همدیگه و به تفاوت های همدیگه دارن برای اینکه مثلا یکیش عاشق بازی های کامیپوتری و فعالیت های ذهنیه مسخره نمیشه یا برای اینکه یکیشون پر از شادی و خنده و پر از انرژیه سرکوب نمیشه یا یکی به یکی نمیگه کارتو این غلطه کارمن درست تر…با تمام عشقشون تفاوت های همدیگه رو پذیرفته بودن و حتی با عشق بهش احترام میذاشتن..انگار هر کدومشون توی لذت بردن های خودش بود و با خودش و خدای درونش و اون کاری که باهاش عشق میکرد و لذت میبرد حال میکرد و حتی میان به همدیگه نیرو میدن چقدر عاشق این بودم که مثلا جوزف به بهترین شکل از وسایل استفاده میکرد و مواظب وسایل بود و مسئولیت پذیر بود نسبت به وسایل یا جیکوب اونقدر عاشق توضیح دادن و با شجاعت قدم گذاشتن توی دل ترساش یا برادر بزرگتر چقدر به بقیه در هر کاری نیرو میداد و عشق میورزید و یار همدیگه بودن در بهتر لذت بردن از لحظاتشون که هم به خودشون ارزش میدادن و خودشون و علایقشونو و به اون چیزی که عشق دارن رو فدای یه چیز دیگه یا یه برادر دیگه نمیکردن و به خودشونم به بهترین شکل ارزش میدادن این برای من بی نهایت درس محشری بود
واقعا تک به تکشونو تحسین میکنم به خاطر عزت نفس و اعتماد به نفس زیبایی که دارن. تحسین میکنم که اینقدر با همدیگه با احترام و عشق برخورد میکنن و عاشق همدیگه ان. تحسین میکنم که پدرخانواده اینقدر با عشق و با باورای خوب با امید با درک لذت بردن از لحظه تربیتشون کرده. تحسین میکنم که با وجود تفاوت های همدیگه عاشقانه عاشق هم هستن و به بهترین شکل همیار هم برای لدت بردن بیشتر هر لحظشون
خدای من خدای من واقعا چقدر میشه حتی از یه بچه کوچک اینقدر ادم درس بگیره. فقط ادم باید دیدِشو عوض کنه باید جور دیگه ببینه که میتونم از هر چیزی در اطرافم درس بگیرم طبیعتش باشه افراد مثبت و موفق باشه یه بچه ی کوچولو که شاید اصلا ندونه قانون و درونش و باطنش و خدای درونش هر لحظه بهش عمل میکنه و عالی ترین لذت میبره و خودشم به لذت های بیشتری هدایت میشه خود بچه…
خدای من هر جای جهان رو نگاه میکنیم داره بهمون درس میده داره اگاهی هامونو بیشتر وبیشتر میکنه فقط باید ما یه جور دیگه با یه زاویه دید دیگه نگاه کنیم خدای من دارم دیوانه میشم از این همه زیبایی و فراوانی و ثروت وشادی و لذت و عشق هر کدومشون انگار یه دوره ان پر از درس اونقدر که پدرخانواده به بهترین شکل باورای خوب و مثبت درونشون نهادینه کرده اونقد که اینا عاشق همدیگه و عاشق احترام گذاشتن به همدیگه ان و این عشق از درونشون جوشش میگیره اونقد که به بهترین شکل آزادانه دارن اون کاری یا چیزی که بهشون حس خوبی میده رو انجام میدن
من.عاشقتم مریم جان عزیزم که تمام بی نهایت نکات مثبت تک به تکشونو اون درسایی که میتونیم از دونه دونه حتی شخصیت هاشون حتی نحوه ی برخوردشون و احترام هاشون توی لحظه زندگی کردن هاشون جسور و شجاع بودناشون و نترس بودن و توی دل ترسا رفتن هاشونو ببینم و درک کنیم دارین بادخانوادتون به اشتراک میذارین بی نهایت از این بابت سپاسگزارم و بی نهایت تحسینتون میکنم که اونقد زیبا، ریزبینانه و دقیق تمرکزتونو گذاشتین روی تک تک بچه ها که متوجه شدین که کدومشون چه شخصیتی داره. بی نهایت تحسینتون میکنم برای این تمرکزتون بروی ذره ذره نکات مثبت و زیبایی های اطرافتون. هر چیزی که میخواد باشه
یعنی مننننن مردم واسه لیوای. عزیزم خدای من خدای من من مردم واسه اطلاعات محشری که در مورد ستاره ها و ستاره شناسی داشت. من عاشق با عشق توضیح دادنش شدم عاشق اینکه چقدر علاقه داره و چقدر عاشق اینکه از علایقش، از چیزایی که دوست داره توضیح بده
مطمئنم مریم جان عزیزم بیشتر از عشقی که لیوای موقع توضیح دادن داشت بیشتر عشق میکرد و دونه دونه داشتن شخصیت زیبا و نکات مثبتشو تحلیل میکردن خدای منننننن من عاشقق این عشقش شدم که کتابی به اون پر حجمی رو خونده بود و ببین چقدر مادر فوق العاده ایی دارن که میدونه فرزندش به چه چیزایی علاقه داره و قشنگ شخصیت فرزندشو با تمام وجود میشناسه که چه چیزایی بخره برای پیشرفتش در حوزه ای که بهش علاقه داره و من مادر بی نهایت فوق العاده و با درک و کمالاتشونو بی نهایت تحسین میکنم. دقیقا وقتی که پا در مسیری که بهش علاقه داری میذاری و با عشق کارتو انجام میدی و با عشق وارد اون کارت میشی حتی زمان برات بی معنی میشه…و این همون رمز ثروته و هر لحظه جاری تر و جاری تر میشه به زندگیت که عاشقانه دنبال کاری بریم که عاشقشیم که این عشقه که ثروت خلق میکنه این نیروی عشقه فرکانس عشقه که جریانی از نعمت و ثروتو وارد زندگیمون میکنه و این عشقِ به کارمونه که میتونیم حتی گسترش بدیم باهاش جهان پر از نعمت و ثروتو نه ساعات کاری اضافه و نه زحمت بی نهایت. عاشق اون نگاه پر از عشق لیوای شدم وقتی داشت دونه دونه از ویژگی های ستاره ها میگفت عاشققق این عشقی شدم که از نگاهش کاملا هویدا بود که مریم جانم بیشتر از خود اون اطلاعات به این عشقِ ..عشق میورزید
خدای من خدای من چقدر پر از توحید پر از باورای خوب پر از درس پر از نکته هستن این خانواده ی الهی و شگفت انگیزشون که از طریق اینا داری بهمون این درس های هیولا رو یادمون میدی خدای من شکر هزاران بارشکرت هزاران بارشکرت حالا در ۱۱ سالگی اینقدر زیبا داره پیشرفت میکنه و توضیح میده من مردم براش ای خدای من چقدر عاشقشم من اخه خدای من عاشق تحسین کردن هاتونم مریم جان عزیزم که دونه دونه تمام عشق لیوای به کارش به علایقش رو تحسین میکنین دونه دونه شخصیت هاشونو تحلیل میکنین و این چقدر برای ما مفید بوده حتی بعضی وقتا من میبینم که ببین چقدر زاویه دید محشری داشته و مثبت نگاه میکرده واقعا ثانیه ثانیه برای من درس بوده خدای من خدای من چقدر عاشق لهجه ی زیبایش شدم من خدای من چقدر زیبا میشه تو رو همه جا دید حتی در نگاه پاک و معصوم نازنین لیوایمان یعنی منننن عاشقتونم وای وای وای عاشقشم
داریم میریم ماهی گیری با لیوای خدای من چقدر زیباست از این طرف که نگاه میکنیم به دریاچه ی بهشتمون چقدر عاشق اون هوای مطبوع بهشتمون با تمام وجود من حس میکنم اون هوای افتابی و عشق خداوند که داره با نورش با هواش با بادش بهتون عشق میورزه
خدای من شکرت، هزاران بار شکرت.
عاشق این نگاهم. از فراوانیتونم مریم نازنینم برای یه دریاچه پر از ماهی. خدای من شکرت برای این همه نعمت.
خدای من شکرت برای این همه ثروت، برای این عشقی که خودِ خودِ ثروته.
خدایا شکرت که چقدر بیشتر داری بهم یاد میدی، داری نهادینه میکنی، داری منطقیتر میکنی برای ذهنم که آره عزیزم، آره الهامم، ثروتمند شدن خودِ ثروته.
خودِ خودمم… خودِ خداست.
و چقدر این ثروتمند شدن منو به تو نزدیکتر و نزدیکتر میکنه… توحیدیتر میکنه.
خدایا شکرت، هزاران بار شکرت.
چقدر عاشق اینم که مریم جان عزیزم داره این اشتیاق و این ارزشمندی و مهم شدنو به لیوای میده که بیشتر و بیشتر توضیح بده. خدای من، چقدر مریم جانم داره اشتیاقشو توی لیوای برای توضیح دادن بیشتر و بیشتر میکنه و اطلاعاتشو با ما درمیون میذاره و با عشق داره به حرفاش گوش میده. و ببین خدای من، الهامی که به لیوای شد که اون طرف ماهی خیلی خیلی زیاده.
خدای من، این بچهها چقدر پر از توحیدن. چقدر پر از باورای خوبن.
چقدر با خودشون هماهنگن. چقدر متصلن. خدای من، ببین چقدر زیباست که ایدهها رو دارن انجام میدن برای رسیدن به خواسته.
وای خدای من، ببین مصمم بودن و ادامه دادن رو.
یعنی من عاشق این هماهنگ بودنتونم.
خدای من، عاشق اینم که استادمون توی ننو داره نظرات منتشر میکنه. عاشقتونم استاد قشنگم.
خدای من، ببین برونی زیبارو که یه پارچه آقاست.
خدای من، شکرت برای این همه فراوانی و لذت. خدای من، شکرت برای این ادامه دادن و مصمم بودن. خدای من، شکرت برای هر لحظه ایدههایی که بهمون میفرستی و هدایتمون میکنی.
ببین چقدر زیباست که آدم با یه تیر دو نشون میزنه. خدای من، شکرت که هم داره لذت میبره از ثانیهثانیهش و هم با این احساس خوبش، با این لذت بردنش داره خودشو با خواستهش که گرفتن ماهیه، هماهنگ میکنه.
که این همون متصل بودنه.
و دونهدونه دارین هدایت میشین به سمت خواسته که همون ماهیه.
مثلاً لیوای غذا ریخت واسهشون. خدای من!
اینم یه ایده دیگه. چقدر زیبا لیوای به الهاماتش عمل میکنه.
چقدر من عشق میکنم و لذت میبرم از عشق کردن مریم جان قشنگم.
کاملاً میتونم حس کنم که چقدر لذت میبرن مریم جان عزیزم در کنار بودن با لیوای. خدای من، چقدر عمیق و پر از آگاهیه این پسر.
خدایا شکرت.
روحیه ادامه دادن و پا پس نکشیدن لیوای و فکر همهجاشو کردن، واقعاً تحسینبرانگیز بود.
وای وای وای خدای من! چه ماهی بزرگی هم گرفتیم!
خدای من، چقدر هم زیبا بود اون ماهی.
خدایا شکرت که چقدر تجربههامونو بیشتر و بیشتر میکنی با دیدن این همه زیبایی و این همه قشنگی.
خدای من، چقدر زیبا گفتین مریم نازنینم. چقدر فوقالعاده گفتین که دونهدونه ایدهها رو اجرا کردین و چقدر امیدوارانه با عشق و لذت بردن تو همون لحظه ادامه دادین و چقدر بیشتر و بیشتر ذوق کردین.
آخ که من عاشق این تجربهها و لذتهای جدیدم.
خدای من، خدایا شکرت. چقدر چشمای بانمکی داشت ماهی وقتی تو دست مریم جانم بود.
خدای من، ببین تو تجربه جدید و خلق این تجربه چه کارایی که نمیکنی. ای وای خدای من، دقیقاً باید وارد اون تجربه آدم بشه.
خودش باید واردش بشه و با تمام وجودش لمسش کنه. همین که مریم نازنینم میگه که اگه کتاب میخوندم و اگه فیلمای مستند میدیدم، نمیارزید به اینکه خودم باید تجربهش میکردم. و لذتی که تو این تجربه کردن هست، اون شادی، اون ذوق کردن، با هیچی عوض نمیشه.
اون اعتماد به نفسی که این تجربه کردن به آدم میده، عمیقترین درک و لذت رو تو وجود آدم نهادینه میکنه.
مهمتر از همه، که دیوونه این جمله خداوندم شدم: “توی دل اون ترسا رفتن و تجربه کردن، حتی اگه این تجربه کوچیک باشه و به نظر موضوع مهمی نیاد، اما وقتی تجربه میکنی و میری تو دل ترسات، تازه میفهمی که بخشایی از وجودتو پر میکنه و آمادهت میکنه تا قدمای بزرگتری برداری.”
من چی بگم به این درک زیبای قوانین و زیباترش، عمل کردن به این قوانین؟
مریم نازنینم، بینهایت تحسینت میکنم برای رفتن تو دل ترسات. بینهایت تحسینت میکنم برای این نگاه زیبای تجربه کسب کردن، دیدن و عشق ورزیدن حتی به ترسات.
دقیقاً این همون تکامله، حتی توی رفتن تو دل ترسا. و اون ظرفیت درونمونو بزرگتر و بزرگتر میکنه، تا جایی که شاید اصلاً خودمون نفهمیم این شجاعتمون حاصل کدوم به دل ترس رفتن بوده. اما این شجاعت قطرهقطره شده دریا و شده این شجاعت برای اقدام به یه قدم بزرگتر.
این بینظیر بود که گفتین مریم نازنینم. فوقالعاده بود. بینهایت تحسینتون میکنم و سپاسگزارم ازتون.
خدای من شکرت. هزاران بار شکرت.
چقدر زیبا بود این تجربه فوقالعاده ماهیگیری. چقدر لذتبخش بود وقتی مریم نازنینم اونجوری ماهی رو سپرد به دل دریای زیبای بهشتمون.
خدای من، این بهشت. این زندگی بهشتیام که هر روز، هر لحظه داره بهشتیتر میشه و تلاشم برای بهشتیتر شدن بیشتر. خدای من، چطور شکرتو به جا بیارم؟ خدایا شکرت. هزاران بار شکرت.
بینهایت روزای فوقالعاده و نتایج بینظیر در انتظارمونه با ادامه دادن این زندگی بهشتیمون.
استاد عزیزم، عاشقتونم. بینهایت عاشقتونم و بینهایت سپاسگزارم برای منتشر کردن نظرات و بینهایت سپاسگزارم برای به اشتراک گذاشتن این بهشتتر از بهشت.
سپاسگزارم که مثل همیشه حرفگوشکن بودین و الهامات رو درجا دریافت میکردین و اجرا میکردین. سپاسگزارم استاد نازنینم. یعنی من عاشق اون بزن قدش مریم عزیزم و لیوای جونم شدم. عاشقتونم.
خداوند هر لحظه هدایتمون کنه به سمت مسیرای پر از زیباییهای بیشتر و درک این زیباییها. استاد قشنگم، به شدت منتظر ادامه آگاهیها و درسهای کلاس بهشتمون هستیم.
برای دیدن سایر قسمتهای «سریال زندگی در بهشت»، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD326MB22 دقیقه
- فایل تصویری سریال زندگی در بهشت | قسمت 2897MB22 دقیقه
به نام خدا
سلام
اومدم بگم یه چند وقتیه با دیدن این زندگی زیبا در بهشت وبا تفکر وتعقل در تمام زوایای زندگی مریم واستاد عزیزم وزندگی خودم به یه آگاهی رسیدم که البته این آگاهی هرروز بهتر به تکامل بیشتری میرسه.
آگاهی من!
همه ی ما انسانها چه مسلمان وچه غیر مسلمان، چه فقیر چه غنی، همه وهمه از هر قشری که هستیم ودر هر سنی که هستیم چه مثل این 4 برادر، بچه باشیم، چه مثل استاد ومریم جان وپدر خانواده بزرگسال وحتی پیر باشیم همه وهمه در وجودمان نیرویی هست که ما بان زنده ایم، وزندگی میکنیم، آن نیرو برای من «نفس» و «خدا» معنی گرفته است، خدایی که مانند اقیانوس است ومنی که مانند قطره ای از اقیانوس واز اقیانوس ودر اقیانوس.
نفس من وخدای من وهمان نیرو، به احساس من پاسخ میدهد، یعنی وقتی خوشحالم، اونیز خوشحال است وجهان را برای خوشحالی بیشتر من به خدمت من در میآورد، وقتی از دیدن زیباییها به وجد می آیم، اونیز به وجد میآید وزیبایی های بیشتری به من میرساند تا بیشتر به وجد بیایم، در واقع به احساس لذت من از زیبایی، پاداش میدهد، وقتی خودرا لایق ثروت وامکانات ورفاه می دانم، او نیز خودرا لایق میداند وبرای من تمام کاعنات را به صف میکند تا ثروت وامکانات ورفاه وارد زندگیه من شود، وقتی خودم را دوست دارم وعاشق خودم هستم وبه خودم عشق میورزم، اونیز این عشق مرا دریافت میکند واز طریق تمام کاعنات برای من عشق به ارمغان میآورد، همه را عاشق وشیفته ی من میکند، «عزت نفس»، برای من معنای عزیز دانستن نفس است، یعنی عزیز کردن خدای درونم وهمین خدای درونم هر حسی از من دریافت کند، ارتعاش ویا فرمان همان حس را به جهان وبه تمام نیروی خود در خارج ازمن ودر اقیانوس می پراکند تا من به عنوان خلیفه ی خدا روی زمین هر آنچه خود فرستاده ام را دریافت کنم، حال خیر باشد یا شر، حال فقر باشد یا ثروت، حال عزت باشد یا خواری، حال کمبود باشد یا فراوانی، از وقتی خدارو درون خودم پیدا کردم وبهش وصل شدم اگه بهم میگه بچه شو دوست دارم الان بازی کنم بهش نمیگم نه! زشته مردم حرف درست میکنن! بهش میگم چشم خدای من بریم بازی! مثل استاد مثل مریم مثل پدر این چهارتا فرشته ی زیبا. من بازی نمیکنم برای اینکه به اون بچه ها خوش بگذره بازی میکنم برای اینکه به خدای درونم به نفس خودم خوش بگذره وبی خیال حرف مردم.
وقتی بهم میگه تو الان از چیزی ناراحتی، براش بهونه نمیارم که آره حق دارم عصبانی باشم، حق دارم ناراحت باشم، میگم چشم عزیزم، تو خود مقدس منی، تو خود با شکوه منی، تو عزیز منی، تو خدای منی که توی وجودم از غم وناراحتی من، ناراحت شدی، واون موقع تموم خشم وغم وناراحتی هام از بین میره، چون نمیخوام خدای من از من ناراضی باشه، واون وقته که همین خدای درون من، در لحظه برام دنیایی میسازه پراز شادی واحساس خوب، اتفاقات کوچیک وبزرگی برام میافته که حالا خوب درک میکنم کی اونارو رقم زد برای بهتر کردن احساس من، به من پاداش داده شد،
سعی میکنم با هر چیزی که میتونم در خودم وبرای نفس خودم وبرای خدای درون خودم، احساس لذت وآرامش ایجاد کنم، چون میدونم که این بهترین کاره وپاداش خوبی هم داره
من جاه طلبانه ازش پاداش میخوام چون قدرتش رو باور دارم، می دونم هر چه قدر بیشتر وبزرگتر هم بخوام، اون قدرتش رو داره که بزرگتر وبیشترش رو بهم بده.
لحظاتی که مریم ولیوار دوست داشتنی به دنبال ماهی بودند، مریم عزیز واون پسر ناز، نزاشتن خدای درونشون ناامید بشه، نزاشتن غمگین بشه، نیروی درونشون رو با توجه به زیباییهای اطرافشون، راضی وخوشنود کردند وخداوند درون اونها این احساس خوبه حاصل از تمرکز بر زیباییها رو دریافت کرد وفرکانس این احساس رو یا بهتر بگم فرمان رو به دریاچه، به ماهی داد حتی به پاهای مریم واون پسر داد که هدایت شدند به سمت یه ماهی زیبا، انقدر این آگاهی توی وجودم جون گرفته که حاضرم قسم بخورم که اگه مریم ولیوار ناامید میشدند وغرغر میکردند واحساس بدی پیدا میکردند هیچ وقت نمیتوانستند ماهی بگیرند.
من نمیدونم شاید داستان به این سادگی نباشه که من درک کردم ولی من همیشه دنبال ساده کردن وقابل فهم کردن موضوعات مختلف برای خودم هستم…
من خداوند رو در وجود خودم مثل یه دوست عزیز وصمیمی میدونم اصلا راحتتر بگم من خدارو به چشم تنها عشق در وجود خودم میدونم که باید هر لحظه به هر سازش برقصم باید هر کاری دوست داره واونو راضی میکنه انجام بدم، دنبال شغلی باشم که علاقه ی اونه، زیباییهای زیادی رو ببینم وبیرون بکشم وتحسین وتایید کنم تا اون به احساس خوبی برسه وچون من وخدای من هر دو یکی هستیم من تکه ای از وجود خداوندم وخداوند از روح خود در جسم من دمیده پس آن روحی که در این جسم بی جان هست همان نیرو همان انرژی همان خداست، وگرنه ما همه جسم بی جان بودیم وچنان که وقتی روح از بدن ما جدا میشود، جسم ما فنا میشود.
وحالا این سیستم که استاد بارها وبارها در دوره هاشون ازش صحبت میکنه، برای خودم این طور ساده کردم، خدای درون من، پادشاه درون من، هر حسی من بهش بدم اون رو از من دریافت میکنه ودستورش رو به شکل فرکانس به تمام جهان که اونها هم از خود اویند میفرسته واطاعت میشه واجابت میشه برای من، چون هر کدوم از ما خلیفه ی خدا روی زمین هستیم..
این به این معنا نیست که من به زبان بگم من میخوام ثروت بی نهایت داشته باشم ولی در درونم به خدای درونم به نفسم بگم تو لایق نیستی، تو اگه ثروتمند بشی از خدا دور میشی وبگی ثروتمند شدن سختترین کار دنیاست، واین طوری به نیروی درونم به نفسم به خداوندم بگم که تو نمیتونی ثروتمند بشی وحس بدی رو بهش منتقل کنم! به کی؟! به خودم! بله وقتی خودم احساسم نسبت به ثروت بده یعنی این حس رو این پیام رو خدای درون من همون انرژی همون نیروی درون من دریافت کرده وحالا نوبت اونه که دست به کار بشه، به تمام کاعنات با فرکانس دستور بده، نه نمیخواد به این بنده ی من، به این ذره ای از وجودمن، ثروت برسونید، چون ثروتمند شدن اونو از من دور میکنه، چون اون برای ثروتمند شدن به سختی میافته، چون اون لایق ثروتمند شدن نییییییست! وجهان هم میگه فرمانبردارم! اوکی ثروت میخواد باشه ولی چون با ثروت مشکل داره، خودشو لایق نمیدونه، فکر میکنه سخته پس نمیدیم بهش، پس ایده ها رو بهش نمیدیم، پس آدمها رو به سمتش هدایت نمیکنیم، پس….
وقتی از صبح تا شب داریم اخبار ناخوشایند گوش میکنیم، اخبار جنگ وناراحتی وبیماری واحتکار و…. فقرو بدبختی مردم رو دنبال میکنیم داریم هر لحظه باعث رنجش خدای درونمون میشیم وخدایی که ما ناراحتش کردیم میشه همون خدایی که توی صفاتش میشنویم قهاره، میشنویم غضب میکنه، اون خدایی که غضب میکنه وقهرش میگیره ماخودمون کردیم، خودمون ناراحت کردیم خودمون رو، مگه ما چیزی بیرون ز خداییم که همه خداییمو خداییم، لیلا جان عزیزم، بنده ی شکوهمند خدا، دردانه ی خدا، پادشاه خدا،
عزیز خدا، خدا تو وجود خودته وچون خدا همه چیه وهمه جا هست، پس توهم که ذره ای از این جهانی، پس خدا تو وجود توهم هست، واین خداپاسخ میده، اگه خودتو دوست بداری برای خودت ارزش قاعلی، خدا هم دوستت داره وبرات ارزش قاعله، اگه از زندگیت لذت ببری با هر چی که داری، خداهم لذت میبره وبهت پاداش میده، یعنی اتفاقاتی که لذت بیشتر به همراه داره، اگه از دیدن فراوانی ووفور نعمت وثروت در جهان لذت ببری وتحسین وتایید کنی، خداوند هم به تو پاداش میده تا بیشتر تایید وتحسین کنی ولذت ببری، اگه دنبال علایقت باشی ودر راستای علایقت حرکت کنی ولذت ببری خداوند هم بهت پاداش میده تا بیشتر لذت ببری مثل لیوار که بهش از طریق مادرش کتاب 3 اینچی در مورد ستاره ها هدیه داد، بهش تلسکوپ داده، بهش مریم شایسته داده تا باهاش صحبت کنه وحرفهاشو بشنوه، خدا به احساس ما پاسخ میده واحساس ما از باورهامون بوجود میان وباورهامون از ورودیهامون تغذیه میشن، از الگوهامون تغذیه میشن، اگه باورم غلطه واحساس منو بد میکنه دیگه نمیام وقت وانرژی بزارم دنبال ریشش بگردم، میام باور خوبشو می کارم، میام با الگوها بهش اب ونور کافی میدم، میام هر لحظه با توجه وتمرکز به زیباییهای اطرافم، هر لحظه به این نهالم سر میزنم که باد واژگونش نکنه واینقدر این کارو ادامه میدم که این باور قوی وقویتر بشه، بشه درخت تنومند وبلند که زیرش هیچ درخت هرزی وهیچ باور غلطی مجال رشد پیدا نکنه واز بی نوری خشک بشه وبمیره…
من هوای خدای درونم رو دارم وخدای درون من که تمام جهان تحت سلطه ی اونه، وتمام قدرت کهکشانها وزمین واسمانها تحت سلطه ی اونه، چون خودش همه چیز رو به تسخیر من درآورده، همه وهمه وهمه چیز رو برای خدمت به من، در میاره تا باعشق با علاقه به مت در جهت رسیدن به اهدافم به علایقم به لذتهام وبه زیباییهای بیشتر خدمت کنند.
خدای من، رب جهانه، تنها قدرت جهانه، بخشنده ومهربانه ومن فقط به این ایمان دارم که باید با خودم در صلح باشم، احساس خوب داشته باشم وعاشق خودم باشم وخودمو لایق بدونم وبه قدرت خداوند وفراوانیه نعمتها وفرصتها وبرکت هاش باور داشته باشم تا خدای من هر چه در توان داره که توانش تمام توان جهان هستیه برای من بکار بگیره تازندگی به کام من باشه، تا سعادتمند وخوشبخت زندگی کنم ودارم به چشم خودم نتیجه ی این آگاهی واین نوع نگرش ودرک رو به وضوح در زندگیم میبینم، تمام احساسم هر لحظه تحت کنترل خودمه، اگه بد میشه میفهمم، اگه خوب میشه میفهمم، اگه خنثی است میفهمم، ومیدونم وبه این باور رسیدم که تمام جهان من در احساس من خلاصه میشه، والحق که استاد خوب عنوانی برای قانون گزاشتن، احساسات خوب =اتفاقات خوب
خدای درونتون رو راضی وخوشنود وخوش حال وآرام نگه دارید وهمین برای شما کافیست، الله بکاف
در پی دوست به کوی دگران میگردیم
یار در خانه وما گرد جهان میگردیم.
و جای دیگری از حافظ
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
وآنچه خود داشت زبیگانه تمنا میکرد
دوستان عزیز واستاد عزیزتر ازجانم ومریم مهربان، حس میکنم نتونستم اون طور که باید وشاید احساسمو از این آگاهی بیان کنم، ولی واقعیت این است که دنیای من رنگ وبوی دیگری گرفته، با خدا مانوس تر شدم، توحیدی تر شدم، نزدیکتر شدم خیلی خیلی نزدیک، حس میکنم من جسمم وهر چه در من میگذرد وبر من میگذرد خداست.
عاشق تک تکتون هستم چون همتون ذراتی از وجود مقدس خداوندید.
سپاسگزارم علی آقای گل.
راحت باش عزیزم، هر چی میگه انجام بده، اون خدای درون توهست که بهت میگه گریه کن وفریاد بکش، وتو به ظلم نکن، هر چی میگه بندگیشو کن وبعد پادشاه میشی روی زمین وهمه چیز به تسخیر تو درمیاد.
سلام محمد جان، برادر هم فرکانس من!
اشکم توی چشمام حلقه زد از خوندن تمام کامنتهایی که بچه ها زیر کامنتم، نوشتند، از اینکه دست خداوند شدم وحلقه ی زنجیر شدم تا عزیزانم رو به خدا وصل کنم، به وجود خودشون وصل کنم، باروح خوشون در آشتی وصلح بیشتری قرار بگیرند. خداوند رو از رگ گردن به خودشون نزدیکتر بدونن واین قانون رو درست درک کنند که علت تاکید بر عزت نفس وخودر ارزشمندی چیه، بخدا در پوست خودم نمیگنجم، خیلی از خدا سپاسگزارم، که گفت ومن نوشتم و خوشحالم که مثل همیشه نوشته های که با هدایت خداوند نوشته میشه، لایک تایید از خداوند میگیره ومورد استفاده وتاثیر دوستان عزیزم قرار میگیره، من عاشقتونم.
شهاب جان، سلام
خدارو شکر که تونستم سهم کوچکی در تحول شما داشته باشم، این راه رو فقط باید ادامه داد وهمه این تکانهای وجودتون براتون یه نشونه از سمت خداونده که شهاب جان مسیرت درسته، باهمین فرمون برو جلو…. یکم جلوتر خواسته هات توی همین صراط مستقیم واست آماده شده، تواین مسیر فقط نعمت وبرکت وثروت وسلامتی وموفقیت وخوشبختیه پس ادامه بده، تو هدایت شدی عزیزم، به مسیر صراط المستقیم انعمت علیهم وهرچقدر این مسیرو ادامه بدی از غیر المغضوب دور میشی واز مسیر گمراهان وضالین.
سلام الهه جانم
عزییییییییزم چقدرررررر حس خوبی گرفتم، چقدر خدای درونم راضیتر شد با این کامنت پر از احساس خوب شما. ومن تبریک میگم این خدایی شدنمون رو… وامیدوارم این مسیر تداوم داشته باشه و بتونیم به آگاهیها مون عمل کنیم واون وقته که نتایج به صورت کاملاً طبیعی وارد زندگیمون میشه، ثروت وخوشبختی ونعمتها راهی جز در هم مسیر شدن با ما نداره ویا بهتره بگم ما راهی جز قرار گرفتن در مسیر خوشبختی نداریم واین عدالت خداونده که با رحمانیت ورحیم بودنش وجودش رو در اختیار ما قرار داده وتنها وظیفه ی ما بندگی کردن وراضی نگهداشتن اونه وبعد ما دیگه فقط بنده نیستیم ومثل پادشاه خداوند هر آنچه بخواهیم به ما پاداش میدهد.
عاشقتم دوست ارزشمند وباشکوهم